پیشگفتار
درست است که اکنون سالها از واقعه غدیر گذشته و تاریخ، سیر خویش را
کرده است، امّا این حقیقت از چند نظر براى هر مسلمان، در هر روز، مطرح
است. از جمله از نظر عقیده دینى، چه حقیقت غدیر براى هر مسلمانى که به
پیامبر(ص) ایمان آورده است و مىخواهد از گفتهها و دستورهاى او پیروى
کند و سنّت پیامبر را عملى سازد و هیچ یک از خواستهها و ارشادات او را
ترک نکند، تا دامنه رستاخیز مطرح است و جزء حقیقتى است که همواره با
خورشید طلوع مىکند و در متن لحظهها تکرار مىشود. از نظر عملى و
اجتماعى و پیدا کردن خطّ مشى سیاسى - دینى در راه مبارزات انسانى و ضدّ
استعمارى نیز چنین است. چرا؟
چون از نظر اجتماعات انسانى و اسلامى، اگر مفهوم غدیر، جدّیّت خویش را
در اذهان و افکار باز یابد، به بازسازى موفّق خواهد گشت، و از این
رهگذر مىتوان جوامع اسلامى را به یک وحدت جوهرى رهنمون ساخت.
از این رو باید جامعه اسلامى با زنده کردن خاطرات این روز عظیم و تفهیم
محتواى آن به فرزندان سرزمینهاى اسلامى و نشر تعالیم نهفته در آن و
حساسیت دادن نسبت به آن، یکى از بزرگترین آرمانهاى انسانى اسلام را
احیا کند.
آرى، پوشاندن یا پوشیده ماندن «غدیر» پوشیدن یا پوشیده ماندن یکى از
روشنترین روزهاى انسان است، و به دیگر سخن، ردّ کردن عظیمترین فریاد،
بلکه فریاد نهایى و ابدى وحى است.
تبلور جوهرنمایى در جامعه اسلامى غدیر است، و پایان فریادهاى وحى خدایى
غدیر و چون پیامبر ما خاتم پیامبران است باید گفت: آخرین حکم آسمان،
حکم روز غدیر است. یعنى ارشاد ابدیت در مسیر حیات انسانى امامت
علىبنابىطالب(ع) است...
و امّا سبب تألیف این کتاب...
اسلامىترین کتاب -پس از قرآن کریم و کتب روائى- کتابى است که مسلمین
را مستقیماً با پیامبر اکرم(ص) روبهرو سازد و در جریان مستقیم
خواستههاى او قرار دهد و به پاى سخنان و دستورات او بنشاند، تا گوش
فرا داده و عمل کنند.
اسلامىترین کتاب کتابى است که نگذارد مسلمانان به جریانات پس از
درگذشت پیامبر(ص) دچار شوند و قطعات ابرهاى سیاه چون شب ظلمانى میان
آنان و رفتار کردن بر طبق دستورات پیامبر(ص) حایل گردد، و سخن او را به
گوششان سنگین کند تا جایى که نشنوند که چه مىگوید. اسلامىترین کتاب
آن است که چون آن مرد قوىّالصوتِ صحابه -ربیعة بن امیّة بن خَلف-، که
در خطبه حجة الوداع پیامبر(ص)، سخنان پیامبر را تکرار مىکرد تا به گوش
همه مسلمین برسد، سخنان آخرین و سفارشهاى نهایى پیشواى امّت را به گوش
همگان برساند و تا سواحل تاریخ و درون زمانها گسترش دهد... این تألیف
ناچیز در همین راستا است.
در این اثر براى خنثى کردن توطئهها و پاسخگویى به شبهات دشمنان، در
حدّ توان کوشیده شده است تا با بهرهگیرى از منابع شیعه و سنّى، به
برخى از اتهامات مطرح شده پاسخ بگوییم و پرده از توطئههاى شوم آنان
برداریم.
امید است این حرکت براى طالبان حق و حقیقت سودمند بوده، گامى هر چند
کوچک در افشاى توطئه دشمنان تشیّع باشد.
از همه خوانندگان، به خصوص علما و اندیشمندان مىخواهم تا کاستىها را
بر من ببخشایند و عیوب این نوشتار را متذکر شوند.
در پایان کلیه کسانى که مرا در راه آمادهسازى این کتاب یارى دادند،
قدردانى مىکنم و پاداش همه را از خداوند متعال مسألت دارم.
على اصغر رضوانى