آيات نازله در غديرخم
آیۀ تبلیغ پیش در آمد واقعۀ غدیر
واقعۀ غدیر بزرگترین حادثۀ تاریخ اسلام است که سه ماه پیش ار رحلت پیامبر اکرم (ص) واقع شد و با آیۀ تبلیغ آغاز و با آیۀ اکمال خاتمه یافت . روایات شیعه و بسیاری از روایات اهل سنت می گویند [1]: حدیث غدیر پس از آن بیان شد که کاروان حجه الوداع از مکه باز گشته و به منطقۀ غدیر خم در نزدیکی جحفه رسید و (آیۀ 67 مائده) نازل شد :
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ :
اي پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است حتما (به مردم) برسان و اگر آنرا نرساني، رسالت او را انجام ندادهاي و خداوند تو را از (خطرات و گمان بد ) مردم نگاه ميدارد، و خداوند جمعيت كافران (لجوج) را هدايت نميكند.»
در اين آيه روي سخن، فقط به پيامبر است، و تنها وظيفه او را بيان ميكند، با خطاب اي پيامبر (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ) شروع شده و با صراحت دستور ميدهد، كه آنچه را از طرف پروردگار بر او نازل شده است به مردم برساند. .سپس براي تاكيد بيشتر به او اخطار ميكند كه اگر از اين كار خودداري كني -كه هرگز خودداري نميكرد- رسالت خدا را تبليغ نكردهاي!
اكنون اين سؤال پيش ميآيد كه با توجه به تاريخ نزول سوره كه مسلما در اواخر عمر و اوج قدرت پيغمبر ص نازل شده است، چه مطلب مهمي بوده كه خداوند پيامبر ص را با اين تاكيد مامور ابلاغ آن ميكند.
آيا مسائل مربوط به توحيد و شرك و بتشكني بوده كه از سالها قبل براي پيامبر و مسلمانان حل شده بود؟ آيا مربوط به احكام و قوانين اسلامي بوده با اينكه مهمترين آنها تا آن زمان بيان شده بود؟ و آيا مربوط به مبارزه با أهل كتاب و يهود و نصاري بوده در حالي كه ميدانيم پس از فتح مكه و سيطره و نفوذ اسلام در سراسر جزيره عربستان آنان از صحنه اجتماع طرد شدند، و نيروهاي آنها در هم شكسته شد.
شان نزول آيه تبليغ
گرچه متاسفانه پيش داوريها و تعصبهاي مذهبي مانع از آن شده است . حقايق مربوط به اين آيه بدون پردهپوشي در اختيار همه مسلمين قرار گيرد، ولي در عين حال در كتابهاي مختلفي كه دانشمندان أهل تسنن، اعم از تفسير و حديث و تاريخ نوشتهاند، روايات زيادي ديده ميشود كه با صراحت ميگويد: آيه فوق درباره علي ع نازل شده است.
اين روايات را جمع زيادي از صحابه از جمله" زيد بن ارقم" و" ابو سعيد خدري" و" ابن عباس" و" جابر بن عبد اللَّه انصاري" و" ابو هريره" و" براء بن عازب" و" حذيفه" و" عامر بن ليلي بن ضمره" و" ابن مسعود" نقل كردهاند و گفتهاند كه آيه فوق درباره علي ع و داستان روز غدير نازل گرديد.
تفسیر دیگران از آیۀ تبلیغ
اهل سنت در تفسیر آیه سه نظر دارند :
1- اغلب مفسرین آنان مانند بیضاوی می گویند منظور از « ما انزل الیک » هر حکم دینی است مدلول آیه آنست که هیچ یک از احکام دین را پنهان نکن و همۀ احکام و معارف را برای همگان بیان کن . [2]
2- بعضی از ایشان مانند شوکانی می گویند : همۀ احکام و معارف را برای همگان بیان کن. و هیچ کس را به بخشی از معارف دین مخصوص نساز .و برای این تفسیر حدیث ابی جحیفه از مولی علی (ع) را شاهد می آورند که پیامبر (ص) هیچ مطلب خاصی را به او نیاموخته که از دیگران دریغ کرده باشد .
[3] و آلوسی آنرا چنین توجیه شده است که اگریک حکم را پنهان کنی هیچ بخشی از آنرا نرساندی چون همۀ اجزاء دین به هم مرتبط است . [4]
3- بعض از ایشان مانند فخر رازی و رشید رضا می گویند : منظور « ما انزل الیک» به قرینۀ سیاق آیات قبل و بعد حکمی شدید ومهم مربوط به اهل کتاب است
و منظور از عصمتی که در آیه وعده داده شده حفظ جان او و عدم نیاز به نگهبانی ظاهری است
[5]
دلائل تفسیر شیعه و اشکال تفسیردیگران :
1- تفسیر شیعی مطابق روایات فریقین دال بر نزول آیه در غدیر و معرفی مولی علی به ولایت است که همگی می گویند منظور از- ما أنزل - ولایت وامامت است و نه مطلق آنچه نازل شده است.و پیامبر اکرم (ص) پس از آن در غدیر خم مولی علی را به ولایت معرفی نمود حال مولی به هر معنائی که می خواهد باشد ولی تفاسیر دیگر بر خلاف روايات شأن نزول وارده است افزون بر آنکه در خود آیه قرائنی به شرح زیر بر آن وجود دارد .
2- اگر مراد از - وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ - اين باشد كه اگر حکمی را نرسانی همان حکم را نرساندی وحدت شرط و جزا لازم می آید مانند آنکه بگوید اگر به خانۀ من نیامدی به خانۀ من نیامدی ! و این گونه سخن لغو است و اگر منظور آن باشد اگر حکمی رانرسانی هیچ حکمی را نرساندی لازم می آید ارزش تبلیغی همۀ معارف و احکام یکسان باشد .آیا نرساندن توحید مانند نرساندن حکم اعتکاف مستحب است وهمان قدر خسارت دارد ؟
3- اينكه پیامبر موظف بود همۀ معارف نازله را برساند مورد انکار شیعه نیست ولی این آیه آنرا نمی گوید . شیعه می گوید : پیامبر موظف شد همۀ معارف را برساند ولی موظف نشد همۀ معارف به همۀ مردم برساند از این رو بخشی از آنرا به همه و بخش دیگر را به خلیفه اش سپرد زیرا صحابۀ دیگر لیاقت وظرفیت تحمل آنرا نداشتند. وفرصت برای تعلیم عادی این معارف وجود نداشت .
4- اينكه پیامبر هیچ کسی را به بخشی ازمعارف مخصوص نسازد در بارۀ دینی که برای راهنمائی بشر تا قیامت آمده نا معقول است زیرا همۀ معارف نازله مورد نیاز همۀ معاصرین نبوده و صحابه وقت و ظرفیت آموختن آنرا از طریق عادی نداشتند
5- روایت ابی جحیفه و روایات مشابه آن مي گویند اهلبیت و امام علی (ع) مانند دیگر
صحابه است و مخصوص به علم خاصی نبودند . عجیب است که بزرگترین آیۀ دال بر فضیلت مولی
به معنای تساوی حضرت با دیگر صحابه تفسير مي شود ولی این مطلب برخلاف روایات قطعیه
دال بر اختصاص امام علی (ع) می باشد مانند حدیث انا مدینه العلم و علی بابها
[6]
وحدیثی که مولی علی (ع) می فرماید : پیامبر (ص) در حال احتضار مرا در آغوش کشید و علمني ألف باب يفتح كل باب ألف باب - هزار باب علم به من آموخت که از هر بابی هزار باب علم از آن باز می شود
[7].
اگر مولی علی (ع) مخصوص به علمی نبود پس معنای درب شهر علم پیامبر ، یافتح یک ملیون درب شهر علم بر
روی او چیست ؟ اگر اهلبیت در علم مانند دیگران هستند چگونه در حدیث ثقلین معادل قرآن قرار گرفتند ؟
6- تفسیر اغلب اهل سنت از آیه را ( همۀ احکام و معارف را برای همگان بیان کن زیرا اگریک حکم را پنهان کنی هیچ بخشی از آنرا نرساندی ) چنین توجیه کرده اند: چون همۀ اجزا دین به هم مرتبط است . علامه طباطبائی می گوید : این توجیه نگرانی و ترسی ندارد تا وعدۀ عصمت و حفاظت الاهی به پیامبر داده شود در حالی که وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ از نگرانی پیامبر (ص) دلالت می کند پس آن تفسیر نمی تواند منظور از این آیه باشد .
واگر مانند فخر رازی وبعض دیگر از عامه بگوییم : منظور « ما انزل الیک» به قرینۀ سیاق آیات قبل وبعد ، حکمی مروط به اهل کتاب است می گوییم اولا از آنجا که ترتیب فعلی قرآن به ترتیب نزول نیست سیاق حجت نیست مخصوصا اینجا که دلیل بر انفصال نزول این آیه از آیات قبل وبعد آن داریم .ثانیا باتوجه به نزول این آیه در سال دهم هجری که اوج قدرت اسلام بود وجهی برای ترس ونگرانی از یهود ونصاری نبود زیرا آنان شکست خورده وهیچ قدرتی نداشتند .[8]
7- نگرانی وترس پیامبر(ص) بر جان یا متعلقات شخصی اش نبودزیرا خداوند میفرماید الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَ كَفي بِاللَّهِ حَسِيباً - كساني بودند كه تبليغ
رسالتهاي الهي ميكنند و از او ميترسند و از هيچ كس جز خدا واهمه ندارند -الأحزاب: 39/ و رسول الله در راس مبلغان الاهی است و نیز این ترس از کفار و یهود ونصاری نبود زیرا زمان نزول آیه آنان ذلیل شده و شکست خورده بودند .
بلکه نگرانی حضرت از تصور غلط جاهلان مسلمان و تبلیغات منفی منافقان
و جاه طلبان بودکه این اعلام حضرت را مانند تعیین ولیعهد از طرف پادشاهان و ناشی تمایل شخصی پیامبر (ص) نسبت به پسر عمو و دامادش معرفی
کنند .
2 ـ آیۀ اکما ل بدرقۀ واقعۀ غدیر
دومین آیه ای که در غدیر نازل
شد آیۀ اکمال است که بر بیشتر روایات شیعی وبرخی روایات اهل سنت پس از واقعه غدیر نازل شد :
الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً (3 مائده)
امروز كافران از (زوال) آئين شما مايوس شدند، بنا بر اين از آنها نترسيد و از (مخالفت) من بترسيد، امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين شما پذيرفتم .
آیا منظور از" اليوم" (امروز) كه در دو جمله بالا تكرار شده چه روزی است؟
جاي شك نيست كه چنين روزي بايد روز بسيار مهمي در تاريخ زندگي پيامبر ص باشد، نه يك روز ساده و عادي و معمولي، زيرا اين همه اهميت براي يك روز عادي معني ندارد .برای توضیح آیه دو نکته را توجه نمایید :
الف - در این آیه چهار ويژگي مهم براي آن روز بيان شدهاست:
1- روز يأس ونا امیدی كافران از نابودی اسلام ، زیرا جملۀ «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا
مِنْ دِينِكُمْ » مربوط به «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» است، نه مربوط به جملات قبل و بعد آن، كه در باره احكام گوشتها است.
2- روز اكمال دين.
3 روز اتمام نعمت الهي بر مردم .
4- روزي كه اسلام به عنوان دين كامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است.
می پرسیم كدام روز است كه این چهار جهت در آن جمع شده : هم كافران در آن مايوس شدهاند، و هم دين كامل شده، و هم نعمت خدا تام گشته ، و هم خداوند آئين اسلام را به عنوان آئين مردم جهان پذيرفته است؟
ب- فرق اکمال واتمام
راغب در مفردات می گوید :- تمام الشئ : به نهایت رسیدن چیزی به گونه ای که نیازی به خارج از وجود خود نداشته باشد که به چیزی خارج از خود نیازمند است مانند عدد یا شب تام ، یا در قرآن آمده است : وتمت كلمة ربك - والله متم نوره - وأتممناها بعشر - فتم ميقات ربه .
و كمال الشئ : حصول غرض از آن چیز است چنان که فرمود : والوالدات يرضعن أولادهن حولين كاملين ، یعنی مادران دوسال کامل فرزندان خود شیر دهند زیرا با این کار کودک به نهایت رشد شیرخوارگی خود می رسد و غرض از شیردادن حاصل می شود ، یا تلك عشرة كاملة : این کار -سه روز روزۀ در حج و هفت روز در وطن _ ده روز کامل است وکفارۀ قربانی با آن ادا می شود .
محقق لغوی علامه مصطفوی می گوید : مادۀ تمام غالبا دركمّيّات، ومادۀ كمال در كيفيّات بکار می رود. با این فرق که تمام در جائی است که اجزاء اصلی ساختمان شیئ فراهم باشد ولی کمال در آنجا است که علاوه برآن شیئ دارای خصوصیاتی باشد که بر حسن وجلای آن بیفزاید در آیه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي- كمال به دين، و تمام به نعمت تعلق گرفته است زیرا دین پس از بیان احکام ومعارف وآداب آن تمام و با اعلام ولایت و تعیین خلیفه کامل شد تا مرجع مردم پس از پیامبر باشد . پس دین قبل از اعلام ولایت تام بود ولی کامل وزیبا نبود چنانکه نعمت هائی که حیات مادی انسان متقوم به آن بود وجود داشت با ولایت که حیات معنوی انسان است تام شد .[9]
پس ازاین دو نکته می پرسیم آيا منظور از ( الیوم ) روزي است كه احكام آیات قبل در باره گوشتهاي حلال و حرام نازل شده؟ قطعا چنين نيست، زيرا نزول اين احكام واجد اين همه اهميت نيست نه باعث تكميل دين شود و سبب ياس كفار شود، و آخرين احكامي نبوده كه بر پيامبر(ص) نازل شده باشد ، بدليل اينكه در دنباله اين سوره به احكام ديگري نيز برخورد مي كنيم، چيزي كه سبب يأس كفار ميشود، فراهم ساختن پشتوانه محكمي براي آينده اسلام است ، و به عبارت ديگر نزول اين احكام و مانند آن تاثير چنداني در روحيه كافران ندارد و اينكه گوشت هايي حلال يا حرام باشد آنها حساسيتي روي آن ندارند.
آيا مراد روز فتح مكه است -چنان كه بعضي احتمال دادهاند- با اينكه تاريخ نزول اين سوره مدتها بعد از فتح مكه بوده است؟! آيا منظور روز نزول آيات سوره برائت است كه آنهم مدتها قبل از نزول اين سوره بوده است؟! هیچ یک از ااحتمالات با محتوای این موافقت ندارد .
تنها روزی كه چهار عنوان ذكر شده در آيه «أَكْمَلْتُ»، «أَتْمَمْتُ»، «رَضِيتُ»، «يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا» با آن منطبق است. روز غدير خم است كه خداوند فرمان نصب حضرت علي را به جانشيني پيامبر صلي اللَّه عليه و آله صادر كرد،
امّا يأس كفّار، به خاطر آن بود كه وقتي آنان از تهمت و جنگ و سوء قصد بر ضد پيامبر، نتیجه ای نگرفتند ، تنها اميد آنها مرگ پيامبر صلي اللَّه عليه و آله بود و با نصب عليّ بن ابي طالب عليهما السلام همه فهمیدند كه با مرگ حضرت دين او محو نميشود، زيرا شخصي چون عليّ بن ابي طالب عليهما السلام جانشين پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و رهبر امّت اسلام خواهد بود که مانند نفس آن حضرت است اينجا بود كه همۀ كفّار مأيوس شدند.
امّا كمال دين، به خاطر آن است كه اگر مقرّرات و قوانين كامل وضع شود، لكن براي امّت و جامعه، رهبري معصوم و كامل تعيين نشود، مقرّرات اجرا نمی شود
امّا اتمام نعمت، به خاطر آن است كه بزرگترين نعمت یک جامعه نعمت رهبري است، اگر پيامبر اكرم صلي اللَّه عليه و آله از دنيا برود و مردم را بيسرپرست بگذارد ، كاري كرده كه يك چوپان نسبت به گله نميكند. ولی با تعيين رهبر الهي نعمت تمام ميشود.
امّا رضايت خداوند، براي آن است كه هر گاه قانون كامل و مجري عادل الاهی بهم گره بخورد شریعت الاهی اجرا شده و رضايت پروردگار حاصل ميشود.
اگر هر يك از اكمال دين، اتمام نعمت، رضايت حقّ و يأس كفّار به تنهايي در روزي اتفاق افتد، كافي است كه آن روز از أيّام اللّه باشد. تا چه رسد به روزي مثل غدير، كه همهي اين ويژگيها را يك جا دارد. به همين دليل در روايات اهل بيت عليهم السلام عيد غدير، بزرگترين عيد به شمار آمده است و مردم به بزرگداشت آن فرا خوانده شدند .
روز اکمال دین
پس از این بحث تفسیری برای تشخیص این روز باید روایات را بررسی کنیم .
در این جا دو دسته روایت و قرینه داریم: دستۀ اول روایاتی که بر نزول آیه اکمال روز عرفۀ در عرفات سال حجه الوداع دلالت می کند که مهمترین آن از طریق اهل سنت از عمر نقل شده است :
1- البخاری قال حَدَّثَنَا الْحُمَيْدِيُّ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ عَنْ مِسْعَرٍ وَغَيْرِهِ عَنْ قَيْسِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ طَارِقِ بْنِ شِهَابٍ قَالَ قَالَ رَجُلٌ مِنَ الْيَهُودِ لِعُمَرَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَوْ أَنَّ عَلَيْنَا نَزَلَتْ هَذِهِ الآيَةُ ( الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا ) لاَتَّخَذْنَا ذَلِكَ الْيَوْمَ عِيدًا . فَقَالَ عُمَرُ إِنِّي لأَعْلَمُ أَيَّ يَوْمٍ نَزَلَتْ هَذِهِ الآيَةُ ،
نَزَلَتْ يَوْمَ عَرَفَةَ فِي يَوْمِ جُمُعَةٍ . سَمِعَ سُفْيَانُ مِنْ مِسْعَرٍ وَمِسْعَرٌ قَيْسًا وَقَيْسٌ طَارِقًا .
[10]
طَارِقِ بْنِ شِهَابٍ
می گوید : مردي يهودي نزد عمر آمد و گفت يا امير المؤمنين شما مسلمانان آيهاي در كتاب خود ميخوانيد
كه اگر بر ما نازل شده بود آن روز را عيد ميگرفتيم. عمر پرسيد آن آيه كدام است؟
گفت: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ... عمر پاسخ داد به خدا من روز نزول آن را ميدانم. روز
عرفه بود، که به جمعه افتاد. بخاري می گوید : اين روايت را به طريق ديگر نیز از طارق آوردهاند.
مانند همین روایت در صحیح مسلم نیز آمده است .
2- واحدی در اسباب النزول می گوید : اين آيه روز جمعه، بعد از ظهر روز عرفه در حجة الوداع سال دهم هجرت نازل شد و پيغمبر (ص) سوار بر ناقه عضباء (گوش شكافته) بود.
و همان روایت عمر را از عبد الرحمن بن حمدان با اسناد از طارق بن شهاب روايت ميكند....
آنگاه ازحاكم ابو عبد الرحمن شادياخي با اسناد از عباد بن عمار روايت ميكند كه ابن عباس آيه بالا را قرائت كرد، و يك يهودي كه آنجا بود گفت: اگر اين آيه بر ما نازل شده بود روز نزول آن را عيد قرار ميداديم. ابن عباس پاسخ داد: اتفاقا اين آيه در يك عيد، یعنی جمعه و عرفه با هم نازل شد. [11]
3- سیوطی می گوید : نظیر مطلب فوق از معاویه به عنوان تأیید نظر عمر نقل شده است : أخرج ابن جرير و الطبراني عن عمرو بن قيس السكوني انه سمع معاوية ابن أبي سفيان علي المنبر ينزع بهذه الآية الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ حتي ختمها فقال : نزلت في يوم عرفة في يوم جمعه. [12]
این مطلب در روایات شیعه آمده است :
4ـ کلینی عن محمد بن يحيي، عن أحمد بن محمد ومحمد بن الحسين جميعا، عن محمد بن إسماعيل
ابن بزيع، عن منصور بن يونس، عن أبي الجارود، عن أبي جعفر عليه السلام قال سمعت أبا جعفر
عليه السلام يقول: فرض الله عزوجل عزوجل علي العباد خمسا، أخذوا أربعا وتركوا واحدا ... ثم
نزلت الولاية وإنما أتاه ذلك في يوم الجمعة بعرفة، أنزل الله عزوجل " اليوم أكملت لكم دينكم
وأتممت عليكم نعمتي " وكان كمال الدين بولاية علي ابن أبي طالب عليه السلام فقال عند ذلك
رسول الله صلي الله عليه وآله: امتي حديثوا عهد بالجاهلية ومتي أخبرتهم بهذا في ابن عمي يقول
قائل، ويقول قائل - فقلت في نفسي من غير أن ينطق به لساني- فأتتني عزيمة من الله عزوجل
بتلة أوعدني إن لم ابلغ أن يعذبني، فنزلت " يا أيها الرسول بلغ ما انزل إليك من ربك
وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعصمك من الناس إن الله لا يهدي القوم الكافرين" فأخذ
رسول الله صلي الله عليه وآله بيد علي عليه السلام فقال: أيها الناس إنه لم يكن نبي من الانبياء
ممن كان قبلي إلا وقد عمره الله، ثم دعاه فأجابه، فاوشك أن ادعي فاجيب وأنا مسؤول وأنتم مسؤولون.
أبي الجارود از امام باقر (ع) روایت می کند : خداوند پنج چیز بر مردم واجب نمود ولی مردم چهار واجب راگرفته ویکی را رها نمودند ......پس از آن در روز جمعه روز عرفه ولایت نازل شد و خدای عز و جل این آیه را نازل کرد :الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً (3 مائده) وکمال دین به به ولایت علی بن أبي طالب بود .
در اینجا پیامبر پیش خود می گفت : امت من جدید الاسلام هستند اگر این مطلب را به آنان بگویم چنین وچنان می گویند ازین رو اعلام آنرا تأخیر می انداخت ...تا اینکه این آیه تهدید آمیز نازل شد يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ. [13]
این حدیث طبق مبنای متأخرین به جهت أبي الجارود ضعیف است . و افزون بر آن تنها بر نزول ، نه تبلیغ آیه در عرفه دلالت می کند
5 ـ عن جعفر بن محمد الخزاعي عن أبيه قال : سمعت ابا عبدالله
عليه السلام يقول : لما نزل رسول الله صلي الله عليه واله عرفات يوم الجمعة أتاه جبرئيل عليه السلام
فقال له : يا محمد ان الله يقرؤك السلام و يقول لك : قل لامتك " اليوم اكملت لكم دينكم بولاية
علي بن أبي طالب واتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم الاسلام دينا " ولست انزل عليكم بعد هذا ،
قد أنزلت عليكم الصلوة والزكوة والصوم والحج و هي الخامسة و لست أقبل هذه الاربعة الا بها .
عیاشی ازجعفر بن محمد خزاعی از پدرش از امام صادق (ع) آورده است :
هنگامی که پیامبر (ص)روز جمعه به عرفات آمد جبرئیل نزد او آمد وگفت خدای متعال به تو سلام می رساند
ومی فرماید :بر امت خود بخوان : الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ بولاية علي بن أبي طالب وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ
نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً (3 مائده) امام فرمود : خدای متعال می فرماید :
دیگر پس از این چیزی برای شما نمی فرستم و پیش از این نماز و روزه وزکات وحج را بر شما فرستادم ،
و ولایت پنجمین فریضه است و آن چهار فریضه را قبول نمی کنم مگر به این پنجمین فریضه .
[14]
این حدیث هم مرسل وضعیف است . و تنها بر نزول ، نه تبلیغ آیه در عرفه دلالت می کند .
6- الحاکم الحسکانی قال حدثني الحسين بن إبراهيم بن الحسن الجصاص قال:
حدثنا أبو أيوب القزويني قال: حدثنا عبد الله بن خلال البرذعي قال: حدثنا محمد بن فضيل،
عن عطاء بن السائب، عن سعيد بن جبير عن ابن عباس قال: بينما نحن مع رسول اللّه في الطواف
إذ قال: أفيكم عليّ بن ابي طالب؟ قلنا: نعم يا رسول اللّه فقرّبه النبي صلّي اللّه عليه
و آله و سلم فضرب علي منكبه و قال: طوباك يا علي، أنزلت علي في وقتي هذا آية ذكري و إياك
فيها سواء: (اليوم أكملت لكم دينكم و أتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الإسلام دينا) قال: أكملت
لكم دينكم بالنبي و أتممت عليكم نعمتي بعليّ و رضيت لكم الإسلام دينا بالعرب.
[15]
ابن عباس گفت:
ما با رسول خدا در طواف بوديم كه فرمود: آيا عليّ بن ابي طالب (ع) در ميان شماست؟ گفتيم: آري اي
رسول خدا. پيامبر او را به خود نزديك كرد و بر شانۀ او زد و گفت: خوشا به حال تو اي علي در اين
هنگام آيهاي بر من نازل شد كه من و تو در آن به طور مساوي ذكر شدهايم: «اليوم اكملت لكم دينكم
و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا» گفت: به وسيله پيامبر دينم را بر شما كامل كردم
و به وسيله علي نعمتم را بر شما تمام كردم و به وسيله عرب اسلام را به عنوان دين بر شما پسنديدم.
6-- الحاکم الحسکانی
عن فرات بن إبراهيم الكوفي قال: حدثني علي بن أحمد بن خلف الشيباني [عن] عبد الله بن علي المتوكل
الفلسطيني، عن بشر بن غياث، عن سليمان بن عمرو العامري، عن عطاء، عن سعيد عن ابن عباس
قال بينما النبي ص بمكة أيام الموسم إذ التفت إلي علي فقال: هنيئا لك يا أبا الحسن إن الله
قد أنزل علي آية محكمة غير متشابهة، ذكري و إياك فيها سواء: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ الآية.
ابن عباس گفت: هنگامي كه ما در ايام حج در مكه بوديم، پيامبر رو به علي كرد و گفت: گوارا باد بر تو اي ابو الحسن، همانا خداوند براي من آيه محكم و غير متشابهي
نازل كرده كه من و تو در آن به طور مساوي ذكر شدهايم: آن آیه اینست «اليوم اكملت لكم دينكم»
توضیح : با توجه به اینکه آخرین طواف پیامبر در حجه الوداع بود و پس از خروج از مکه دیگر به مکه باز نگشت پس این سخن حضرت باید ناظر به نزول آیۀ اکمال در عرفه باشد . در نتیجه منظور از ( في وقتي هذا - این وقت ) روز عيدقربان كه حضرت طواف حج بجا می آورد وبا تسامح نزول روز قبل (عرفه) اراده شود ولی این روایت هم به مراد اهل سنت نیست زیرا تصریح می کند اتمام نعمت که مدلول آیه هست مربوط به ولایت علی (ع) است .
دستۀ دوم روایات :
می گوید : آیۀ اکمال پس از معرفی امام علی (ع)
در غدیر خم نازل شد این احتمال با محتويات آيه كاملا سازگار است زیرا روز غدير خم كه
پيامبر اسلام ص ا مير مؤمنان علي ع را رسما براي جانشيني خود تعيين كرد، كفار دچاريأس شدند،
چون انتظار داشتند كه آئين اسلام قائم به شخص باشد، و با از ميان رفتن پيغمبر (ص)
اوضاع به حال سابق برگردد، و اسلام تدريجا بر چيده شود، اما هنگامي كه مشاهده كردند
مردي كه از نظر علم و تقوا و قدرت و عدالت بعد از پيامبر ص در ميان مسلمانان بينظير بود
بعنوان جانشيني پيامبر (ص) انتخاب شد و از مردم براي او بيعت گرفت ياس و نوميدي نسبت
به آينده اسلام آنها را فرا گرفت و فهميدند كه آئيني ريشهدار و پايدار است .
در اين روز بود كه آئين اسلام به تكامل نهايي خود رسيد، زيرا بدون تعيين جانشين براي پيامبر ص
و بدون روشن شدن وضع آينده مسلمانان، اين آئين به تكامل نهايي نميرسيد.روایات زیر
قول دوم را تاييد ميكند .این مطلب را در مصادر سنی به شرح زیر آمده است .:
1- روایت ابو هریره : الخطيب البغدادي فی تاریخه، اخبرنا عبدالله بن محمد بن علی بن بشر قال أخبرنا علی بن عمر الحافظ قال أخبرنا ابو نصر حبشون بن موسي بن أيوب أبو نصر الخلال( قال)أنبأنا عبد الله بن علي بن محمد بن بشران أنبأنا علي ابن عمر الحافظ حدثنا ضمرة بن ربيعة القرشي عن ابن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن أبي هريرة قال من صام يوم ثمان عشرة من ذي الحجة كتب له صيام ستين شهراً وهو يوم غدير خم لما أخذ النبي صلي الله عليه وسلم بيد علي بن أبي طالب فقال:
" ألست ولي المؤمنين؟ " قالوا بلي يا رسول الله قال: " من كنت مولاه فعلي مولاه " فقال عمر بن
الخطاب بخ بخ لك يا ابن أبي طالب أصبحت مولاي ومولي كل مسلم فأنزل الله: " اليوم أكملت لكم دينكم .
[16]
خطيب بغدادي با سند معتبر در تاريخ خود از ابو هريره نقل كرده است : هر كس روز هيجدهم ذيحجه را روزه بدارد خداوند براي او روزه شصت ماه را مينويسد وآن روز روز غدير خم است. هنگامی که پيامبر دست علي را گرفت و گفت: آيا من وليّ مؤمنان نيستم؟ گفتند: آري اي رسول خدا! پس گفت: هر كس كه من مولاي اويم، علي مولاي اوست. پس عمر بن خطاب گفت: به به تو را اي پسر ابي طالب، امروز مولاي من و
مولاي هر مؤمني شدي! در این جا خداوند اين آيه را نازل كرد: «اليوم اكملت لكم دينكم ... المائدة 3 »
خطيب بغدادي می گوید : این حدیث را تنها حبشون نقل کرده ولی عده ای در نقل این حدیث از او متابعت نمودند مانند أحمد بن عبد الله بن النيري از علي بن سعيد همان حدیث را روایت نمود و هم چنین أزهري برای ما این حدیث را نقل کرد از محمد بن عبد الله بن أخي ميمي از أحمد بن عبد الله بن أحمد بن العباس بن سالم بن مهران معروف به ابن النيري از علي ابن سعيد الشامي
از ضمرة بن ربيعة عن ابن شوذب از مطر از شهر بن حوشب از أبي هريره همان حدیث را روایت نمودند.
ابن کثیر پس از نقل
این روایتی که ضمرة از ابن شوذب از مطر الوراق از شهر بن حوشب از ابي هريرة نقل کرده می گوید : انه حديث منكر جدا بل كذب لمخالفته لما ثبت في الصحيحين عن أمير المؤمنين عمر بن الخطاب أن هذه الآيه نزلت في يوم الجمعة يوم عرفة این حدیث بسیار ناشناخته بلکه دروغ است . زیرا با حدیثی که در صحیح بخاری ومسلم از أمير المؤمنين عمر بن الخطاب رسیده که این آیه روز جمعة در روز عرفه نازل شده منافات دارد .
از طرفی هر روز رمضان ثواب ده ماه روزه دارد چگونه روز هیجدهم ذی حجه ثواب شصت ماه داشته باشد؟
[17]
پاسخ : ا قضاوت ابن کثیر غیر منصفانه و از روی تعصب است، زیرا چنانکه استاد محقق میلانی
دامت افاضاته اثبات کرده اند : روایان این حدیث همگی افراد موثق به توثیقات خاصه به
وسیلۀ بزرگان رجالی اهل سنت هستند ، افزون بر آنکه آنان از راویان صحیحین و سنن می باشند.
[18]
پس وجهی برای تضعیف این حدیث نیست چه رسد به آنکه تکذیب شود
و اما ثواب عظیم روزۀ غدیر ، به جهت آنست كه ثواب هر عملی به مقدار كشف آن
عمل از حقيقت ايمان است . هر چه ايمان و خلوص بيشتر باشد ، ثواب افزونتر است .
و معلوم است كه ايمان واخلاص كه از صفات و حالات نفسي است ، براي ارائه بنده در مقام امتثال ،
و نمايش مقدار محبّت و
واقعيّت او از اعمال بدني و خارجي دقيقتر و لطيفتر و ظريفتر است. زیرا وقتي بنده در عمل و نيّت خالص شود
آنجا با خداوند و جمال او و جلال او ،
و اقيانوس بيمنتهاي علم و حيات و قدرت و فضل و ثواب بی نهایت او مواجه است.
و در اين صورت ديگر ، عنوان ثواب شصت ماه روزه نيست .
بلكه شصت سال است ، و يا به اندازۀ عمر روزگار و دهر است ، چنانکه در بعضي مستحبات
در روايات ديگر آمده است .
چنان که در روايات ، پاداشهاي فراوان براي روزههای مستحب بیان شده است ،
مانند روزه داشتن در دهۀ ذوالحجّة كه ثواب روزه يكسال دارد ، و هر شب آن مساوی شب قدر است.
[19]
و مانند روايت عبدالله بن عمر كه ميگفت : ما با رسول خدا صلّي الله
عليه وآله وسلّم چنين بوديم كه : روزۀ روز عرفه را معادل دو سال روزه
ميدانستيم .[20]
و دربارۀ روزه بيست و هفتم از ماه رجب آمده است كه : ثواب شصت ماه روزه را دارد .
[21]
وقال فيمن صام ثلاثة أيام من كل شهر إن ذلك يعدل صوم الدهر
[22] كسي كه سه روز از ماه روزه بگيرد مانند کسی است که همۀ روزگار دنیا روزه گرفته است .
2- روایت أبي سعيد الخدري و ربيع بن أنس : ابن کثیر در تفسيرش می گوید : قال ابن جرير قال: وقد قيل: إنها نزلت علي رسول الله صلي الله عليه وسلم في مسِيره إلي حجة الوداع. ثم رواه من طريق أبي جعفر الرازي، عن الربيع بن أنس. قلت: وقد روي ابن مَرْدُويه من طريق أبي هارون العَيْدي، عن أبي سعيد الخدري ؛ أنها أنزلت علي رسول الله صلي الله عليه وسلم يوم غَدِير خُم حين قال لعلي: " من كنتُ مولاه فَعَليٌّ مولاه".
ثم رواه عن ابي هريرة وفيه: أنه اليوم الثامن عشر من ذي الحجة، يعني مرجعه عليه السلام من حجة الوداع. [23]
ابن کثیر می گوید : ابن جریر طبری نقل مي كند ، گفته شده این آيه در حال سفر آن
حضرت به حجه الوداع نازل شد این مطلب را ابن جریر طبری از طريق أبي جعفر الرازي، از
ربيع بن أنس نقل کرده است . ولی هم او در روایت دیگر از ابن مردویه از طریق أبي
هارون العَيْدي، از أبي سعيد الخدري آورده است که این آیه در غدیر خم نازل شده است
که در آنجا فرمود من كنتُ مولاه فَعَليٌّ مولاه. سپس از ابو هریره آورده است آن روز
هیجدهم ذی الحجه هنگام باز گشت حضرت رسول (ص) از حجه الوداع بود .
3 - المناقب للخوارزمي الحنفي: أخبرنا الحافظ أبوسعد اسماعيل بن علي بن الحسين
السمان ، حدثنا أبومحمد عبدالرحمان بن عثمان بن أبي نصر بقراءتي عليه أخبرنا
أبوالحسن خيثمة ابن سليمان بن حيدرة ، حدثنا إسحاق بن علي بن الحسن ، أبوالحسن
العبدي ، عن أبي هارون العبدي ، عن أبي سعيد الخدري:ان النبي صلي الله عليه وآله
يوم دعا الناس إلي غدير خم ، امر بما كان تحت الشجرة من الشوك فقم وذلك يوم الخميس
، ثم دعا الناس إلي علي فأخذ بضبعه فرفعها حتي نظر الناس إلي بياض ابطه ، ثم لم
يتفرقا حتي نزلت(اليوم أكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم الاسلام دينا)
فقال رسول الله صلي الله عليه وآله : الله اكبر علي اكمال الدين ، واتمام النعمة
ورضي الرب برسالاتي ، والولايه لعلي ، ثم قال : أللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه
، وانصر من نصره ، واخذل من خذله . [24]
خوارزمي حنفي با سند متصل از ابو سعید خدری روایت کرده که او می گوید : پیامبر
اکرم صلي الله عليه وآله مردم را به غدیر خم فرا خواند و دستور داد زیر درختان را
تمیز کنند و آن روز پنج شنبه بود آنگاه مردم را به سوی علی فرا خواند و بازوی علی
را گرفت و بلند کرد به گونه ای که مردم سفیدی زیر بازوی اورا دیدند و از هم جدا
نشدند تا این آیه نازل شد (اليوم أكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم
الاسلام دينا.)
در اینجا پیامبر اکرم صلي الله عليه وآله فرمود: الله اکبر بر کامل شدن دین و
تمامیت نعمت و رضای پروردگار با رسالت من و ولایت علی ! سپس فرمود : خداوندا دوست
بدار كسي را كه او را دوست بدارد و دشمن بدار كسي را كه او را دشمن بدارد و كمك كن
كسي را كه او را كمك كند و خوار كن كسي را كه او را خوار كند.