آموزش فلسفه
مقدمه مؤلف
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و
آله الطاهرين
ساليان درازى بود كه از وضع برنامههاى درسى در حوزههاى علميه و كمبود مواد
و كتب درسى و نارسايى كيفيت تدريس بويژه در زمينه فلسفه رنج مىبردم و آرزو
مىكردم كه شرايطى فراهم شود كه بتوان طرحى نو درانداخت و به اين اوضاع سر و
سامانى بخشيد ولى در شرايط خفقانبار رژيم طاغوتى و فشارهايى كه مخصوصا بر
روحانيت وارد مىكرد و محدوديتها و تنگناهايى كه براى حوزههاى علميه به وجود
مىآورد امكان تحقق اين آرزو دشوار مىنمود و كارى كه موفق شديم در آن دوران
انجام دهيم اين بود كه در مؤسسه در راه حق بخش آموزش را تاسيس كرديم و با
امكانات بسيار محدود برنامه ميان مدتى براى تكميل دروس گروهى از فضلاء جوان
حوزه به اجراء گذاشتيم كه شامل موادى مانند تفسير موضوعى قرآن كريم فلسفه
تطبيقى اقتصاد اسلامى زبان خارجه و غيرها بود تا اينكه خداى متعال بر ملت
مسلمان ايران منت نهاد و مبارزات و فداكاريهاى چند ساله ايشان را تحت رهبرى
حضرت امام خمينى - مد ظله العالى - به پيروزى رسانيد و رژيم ضد اسلامى پهلوى را
سرنگون ساخت و شرايط مناسبى براى فعاليتهاى سازنده و رشد يابنده فراهم آمد .
بعد از پيروزى انقلاب اسلامى ايران نيروهاى رهايى يافته از بندهاى استعمار و
استبداد به تكاپو افتادند و به بازشناسى كمبودها و نارساييها و رفع و جبران
آنها پرداختند و از جمله جامعه روحانيت كه بزرگترين سهم را در اين انقلاب
فرهنگى و سياسى داشت پس از دهها سال ممنوعيت از ايفاء نقش اساسى خود در بهتر
شناختن و بهتر شناساندن حقايق اسلام و دفاع از مواضع نظرى و عملى آن زمينه
مساعدى براى افزودن تلاشها و كوششها يافت .
ولى دسيسهها و توطئههايى كه از طرف دشمنان اسلام چيده مىشد و به دست بعضى
از گروههاى سياسى داخلى به اجراء درمىآمد مجال نمىداد كه همه روحانيان شايسته
به انجام وظيفه اصلى خودشان بپردازند و شرايط خاص بعد از انقلاب ايجاب مىكرد
كه بسيارى از ايشان در دستگاههاى قانونگذارى و قضائى و حتى اجرائى شركت كنند تا
داستان مشروطيت تكرار نشود و انقلاب از مسير اسلامى خودش منحرف نگردد و در
نتيجه به جاى اينكه نيروهاى ايشان در جهت رفع كمبودهاى حوزهها و بسط و گسترش
امكانات تحصيل علوم دينى به كار گرفته شود بسيارى از نيروهاى كار آمد حوزه به
ارگانهاى ديگر جذب گرديد و بار ديگران را سنگينتر و وظايف ايشان را بيشتر و
انباشتهتر ساخت مخصوصا كه سيل تقاضا از سوى جوانان متعهد براى فرا گيرى علوم
اسلامى و از جمله فلسفه الهى سرازير گرديد كه در اين زمينه نيز رهنمودهاى رهبر
عظيم الشان انقلاب نقش بسزائى داشت .
بدين ترتيب ضرورت اجراء برنامههاى كوتاه مدتى براى تربيت جوانان و آماده
ساختن ايشان براى به عهده گرفتن مسئوليتهاى ارشادى و تبليغى و فرهنگى در
سطحهاى متوسط آشكار گرديد و به اين منظور در برنامه آموزش مؤسسه تجديد نظرى به
عمل آمد و كلاسهاى ديگرى با برنامههاى فشرده تاسيس گرديد از جمله گزيدهاى از
مسائل فلسفه اسلامى با شيوهاى نوين تدريس شد و به وسيله بعضى از دانشجويان از
نوار پياده و تكثير گرديد .
سپس به پيشنهاد سازمان تبليغات اسلامى و به وسيله گروهى از دانشجويان مؤسسه
گروه پژوهش و نگارش تكميل شد و تنظيم جديدى يافت و مورد بازنگرى قرار گرفت و به
صورت كتابى در آمد كه هم اكنون پيش روى شما خوانندگان عزيز قرار دارد اميد آنكه
گام مؤثرى در راه رفع كمبودهاى موجود بشمار آيد و مورد عنايتحضرت ولى عصر عجل
الله فرجه الشريف واقع شود
وضع پيشين آموزش فلسفه
در ميان دروس حوزهها فلسفه وضع خاص و استثنائى داشت و كاستيهاى بيشترى در
آن به چشم مىخورد كه مهمترين آنها از اين قرار است:
1- در اثر برداشتهاى غلطى كه از فلسفه شده بود اساسا اين درس در بعضى از
حوزهها زير سؤال بود و نه تنها ضرورتش روشن نبود كه رجحانش نيز براى بعضى از
افراد مورد ترديد بود .
البته در حوزه علميه قم به بركت كوششهاى بزرگانى مانند حضرت امام مد ظله
العالى و مرحوم استاد علامه طباطبائى رضوان الله عليه اين وضع تغيير يافته بود
و ديگر كمتر كسى بود كه دستخوش چنين وساوسى قرار گيرد ولى هنوز هم به صورت
احتياطآميزى با فلسفه برخورد مىشد .
2- از سوى ديگر بعضى از علاقهمندان به فلسفه كه در موضع دفاع در برابر
مخالفين قرار گرفته بودند به يك حالت جزم گرايى تعصبآميزى نسبت به محتويات كتب
فلسفى مبتلى شده بودند و گويى وظيفه خودشان را توجيه همه سخنان فلاسفه
مىدانستند و اين حالت نسبت به سخنان صدر المتالهين كه ناسخ همه سخنان فلاسفه
بشمار مىرفتشدت و حدت بيشترى داشت و مىرفت كه فلسفه به صورت يك علم نيمه
تقليدى درآيد و روح نقادى كه عامل مهمى براى پيشرفت و شكوفائى علوم است از بين
برود .
3- هدف از آموزش فلسفه نه در كتابهاى درسى كاملا ذكر شده بود و نه در جلسات
درس درست بيان مىگرديد و دانشجويانى يافت مىشدند كه پس از صرف سالها عمر خود
در خواندن اين كتابها به درستى درنمىيافتند كه آموختن فلسفه چه لزومى دارد و
كدام خلاى را پر مىكند و در رفع چه نيازى به كار مىآيد و بسيارى از ايشان
تنها بر اساس تقليد از بعضى از بزرگان به آموختن فلسفه مىپرداختند و چون
صرفيين چنين كرده بودند ايشان هم چنين مىكردند و ناگفته پيدا است كه اين چنين
درس خواندنى تا چه اندازه مىتوانست پيشرفت داشته باشد .
4- طرح مسائل و تنظيم آنها هم به گونهاى نبود كه دانشجو به آسانى دريابد كه
انگيزه طرح آنها چيست و چه ارتباطى بين آنها وجود دارد و يا با خواندن بخشى از
كتاب شوق خواندن بخشهاى ديگر در او پديد آيد .
5- كتب فلسفى آكنده از اصطلاحات گيج كنندهاى است كه فهم صحيح آنها پس از
سالها ممارست امكان پذير است و غالب دانشجويان در سالهاى اول به درك جان كلام
موفق نمىشوند .
6- در اين كتابها طبعا توجهى به مسائل مورد بحث در محافل غربى نشده چه رسد
به اينكه پاسخگوى شبهات جديدى باشد كه در عصر حاضر از طرف مكتبهاى الحادى مطرح
شده و مىشود
ويژگيهاى اين كتاب
با توجه به كمبودهاى ياد شده در اين كتاب سعى كردهايم كه حتى المقدور آن
كمبودها جبران شود و نكات مفيدى رعايت گردد كه مهمترين آنها از اين قرار است:
1- نخست اشارهاى گذرا به سير تفكر فلسفى و مكتبهاى مختلف آن شده تا اينكه
دانشجو تا حدودى به وضع فلسفه در جهان از آغاز پيدايش آن تا كنون آگاه شود و
ضمنا علاقه او به مطالعه تاريخ فلسفه جلب گردد .
2- موقعيت كاذبى كه در مغرب زمين براى علوم تجربى پيش آمده و كما بيش
روشنفكران شرقى را هم تحت تاثير قرار داده مورد ارزيابى قرار گرفته و موقعيت
واقعى فلسفه در برابر آنها تثبيتشده است .
3- همچنين رابطه فلسفه با ديگر علوم و معارف مورد بررسى واقع شده و نياز
آنها به فلسفه اثبات شده است .
4- ضرورت آموختن فلسفه تبيين و شبهاتى كه پيرامون آنها مطرح مىشود رفع شده
است .
5- قبل از ذكر مسائل هستى شناسى مبحثشناختشناسى آورده شده كه منطقا مقدم
است و امروزه هم در جهان مورد گفتگوهاى فراوانى قرار دارد .
6- سعى شده كه مسائل به گونهاى بيان شود كه انگيزه طرح آنها و نيز موارد
كاربرد آنها براى دانشجو روشن گردد و نيز به صورتى تنظيم شود كه علاوه بر رعايت
رابطه منطقى بين آنها شوق دانشجو را در آموختن مباحث بعدى برانگيزاند .
7- همچنين كوشيدهايم مطالب طورى بيان شود كه دانشجو را به سوى تحجر فكرى
سوق ندهد بلكه روح نقادى را در وى زنده بسازد .
8- مطالب به صورت درسهاى جداگانه بيان شده و به طور متوسط خوراك يك جلسه در
يك درس گنجانيده شده است .
9- سعى شده نكته مهم هر درسى در درسهاى بعدى مورد تاكيد و احيانا مورد تكرار
قرار گيرد تا بهتر در ذهن دانشجو جايگزين شود .
10- در پايان هر درسى خلاصه مطالب و نيز پرسشهايى پيرامون آنها ذكر شده كه
نقش مهمى را در بهتر آموختن بازى مىكند .
با اين همه ما ادعا نمىكنيم كه اين كتاب واجد همه شرايط لازم و نكات مفيد
مىباشد و هيچ عيب و نقصى ندارد بلكه بر عكس به كمبودهاى آن هم از نظر محتوا و
هم از نظر شكل و قالب اعتراف داريم و آن را تنها بعنوان گامى نخستين در راه رفع
كمبودهاى موجود و در جهتيك تحول بنيادى در آموزش علوم اسلامى و بويژه فلسفه
عرضه مىداريم و اميدواريم گامهاى بعدى به وسيله دانشمندان بزرگ و شايسته به
صورت استوارتر و كاملترى برداشته شود .
در پايان وظيفه خود مىدانم از دوستان دانشجويى كه در راه تهيه و نگارش اين
كتاب كوشش كردهاند و همچنين از مسئولين محترم سازمان تبليغات اسلامى كه وسايل
اين كار را فراهم نمودهاند تشكر كنم .
نيز لازم استسپاس خود را نثار شهداى والا مقام انقلاب اسلامى نمايم كه در
راه برپايى نظام اسلامى جانهاى پاك خود را فدا كردند و امكان چنين فعاليتهاى
فرهنگى را فراهم آوردند و همچنين شهداء و معلولين جنگ جارى و رزمندگانى كه هم
اكنون در راه حفظ دستاوردهاى انقلاب و دفاع از كيان حكومت اسلامى مىجنگند و از
خداوند متعال پيروزى نهائى ايشان و موفقيت روز افزون همه خدمتگزاران به اسلام و
مسلمين را درخواست مىكنم و طول عمر پر بركت رهبر كبير انقلاب را تا زمان ظهور
حضرت ولى عصر عجل الله فرجه الشريف و توفيق قدر دانى از نعمت وجود ايشان و همه
نعمتهاى مادى و معنوى الهى را مسئلت دارم و اميدوارم همه مردم مسلمان ايران و
از جمله اين خدمتگزاران كوچك به انجام وظايف خودشان موفق شوند و همگى از ياران
حضرت مهدى ارواحنا لتراب مقدمه الفداء محسوب گردند و همه سپاسها و ستايشها از
آن پروردگار متعال است كه اين نعمتهاى بىشمار را به ما ارزانى داشته و مىدارد
.
قم - محمد تقى مصباح يزدى تير ماه 1363 شمسى