آموزش فلسفه
جلد اول

استاد محمد تقى مصباح يزدى

- ۱ -


آموزش فلسفه

مقدمه مؤلف

بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين

ساليان درازى بود كه از وضع برنامه‏هاى درسى در حوزه‏هاى علميه و كمبود مواد و كتب درسى و نارسايى كيفيت تدريس بويژه در زمينه فلسفه رنج مى‏بردم و آرزو مى‏كردم كه شرايطى فراهم شود كه بتوان طرحى نو درانداخت و به اين اوضاع سر و سامانى بخشيد ولى در شرايط خفقان‏بار رژيم طاغوتى و فشارهايى كه مخصوصا بر روحانيت وارد مى‏كرد و محدوديتها و تنگناهايى كه براى حوزه‏هاى علميه به وجود مى‏آورد امكان تحقق اين آرزو دشوار مى‏نمود و كارى كه موفق شديم در آن دوران انجام دهيم اين بود كه در مؤسسه در راه حق بخش آموزش را تاسيس كرديم و با امكانات بسيار محدود برنامه ميان مدتى براى تكميل دروس گروهى از فضلاء جوان حوزه به اجراء گذاشتيم كه شامل موادى مانند تفسير موضوعى قرآن كريم فلسفه تطبيقى اقتصاد اسلامى زبان خارجه و غيرها بود تا اينكه خداى متعال بر ملت مسلمان ايران منت نهاد و مبارزات و فداكاريهاى چند ساله ايشان را تحت رهبرى حضرت امام خمينى - مد ظله العالى - به پيروزى رسانيد و رژيم ضد اسلامى پهلوى را سرنگون ساخت و شرايط مناسبى براى فعاليتهاى سازنده و رشد يابنده فراهم آمد .

بعد از پيروزى انقلاب اسلامى ايران نيروهاى رهايى يافته از بندهاى استعمار و استبداد به تكاپو افتادند و به بازشناسى كمبودها و نارساييها و رفع و جبران آنها پرداختند و از جمله جامعه روحانيت كه بزرگترين سهم را در اين انقلاب فرهنگى و سياسى داشت پس از دهها سال ممنوعيت از ايفاء نقش اساسى خود در بهتر شناختن و بهتر شناساندن حقايق اسلام و دفاع از مواضع نظرى و عملى آن زمينه مساعدى براى افزودن تلاشها و كوششها يافت .

ولى دسيسه‏ها و توطئه‏هايى كه از طرف دشمنان اسلام چيده مى‏شد و به دست بعضى از گروههاى سياسى داخلى به اجراء درمى‏آمد مجال نمى‏داد كه همه روحانيان شايسته به انجام وظيفه اصلى خودشان بپردازند و شرايط خاص بعد از انقلاب ايجاب مى‏كرد كه بسيارى از ايشان در دستگاههاى قانونگذارى و قضائى و حتى اجرائى شركت كنند تا داستان مشروطيت تكرار نشود و انقلاب از مسير اسلامى خودش منحرف نگردد و در نتيجه به جاى اينكه نيروهاى ايشان در جهت رفع كمبودهاى حوزه‏ها و بسط و گسترش امكانات تحصيل علوم دينى به كار گرفته شود بسيارى از نيروهاى كار آمد حوزه به ارگانهاى ديگر جذب گرديد و بار ديگران را سنگينتر و وظايف ايشان را بيشتر و انباشته‏تر ساخت مخصوصا كه سيل تقاضا از سوى جوانان متعهد براى فرا گيرى علوم اسلامى و از جمله فلسفه الهى سرازير گرديد كه در اين زمينه نيز رهنمودهاى رهبر عظيم الشان انقلاب نقش بسزائى داشت .

بدين ترتيب ضرورت اجراء برنامه‏هاى كوتاه مدتى براى تربيت جوانان و آماده ساختن ايشان براى به عهده گرفتن مسئوليتهاى ارشادى و تبليغى و فرهنگى در سطح‏هاى متوسط آشكار گرديد و به اين منظور در برنامه آموزش مؤسسه تجديد نظرى به عمل آمد و كلاسهاى ديگرى با برنامه‏هاى فشرده تاسيس گرديد از جمله گزيده‏اى از مسائل فلسفه اسلامى با شيوه‏اى نوين تدريس شد و به وسيله بعضى از دانشجويان از نوار پياده و تكثير گرديد .

سپس به پيشنهاد سازمان تبليغات اسلامى و به وسيله گروهى از دانشجويان مؤسسه گروه پژوهش و نگارش تكميل شد و تنظيم جديدى يافت و مورد بازنگرى قرار گرفت و به صورت كتابى در آمد كه هم اكنون پيش روى شما خوانندگان عزيز قرار دارد اميد آنكه گام مؤثرى در راه رفع كمبودهاى موجود بشمار آيد و مورد عنايت‏حضرت ولى عصر عجل الله فرجه الشريف واقع شود

وضع پيشين آموزش فلسفه

در ميان دروس حوزه‏ها فلسفه وضع خاص و استثنائى داشت و كاستيهاى بيشترى در آن به چشم مى‏خورد كه مهمترين آنها از اين قرار است:

1- در اثر برداشتهاى غلطى كه از فلسفه شده بود اساسا اين درس در بعضى از حوزه‏ها زير سؤال بود و نه تنها ضرورتش روشن نبود كه رجحانش نيز براى بعضى از افراد مورد ترديد بود .

البته در حوزه علميه قم به بركت كوششهاى بزرگانى مانند حضرت امام مد ظله العالى و مرحوم استاد علامه طباطبائى رضوان الله عليه اين وضع تغيير يافته بود و ديگر كمتر كسى بود كه دستخوش چنين وساوسى قرار گيرد ولى هنوز هم به صورت احتياط‏آميزى با فلسفه برخورد مى‏شد .

2- از سوى ديگر بعضى از علاقه‏مندان به فلسفه كه در موضع دفاع در برابر مخالفين قرار گرفته بودند به يك حالت جزم گرايى تعصب‏آميزى نسبت به محتويات كتب فلسفى مبتلى شده بودند و گويى وظيفه خودشان را توجيه همه سخنان فلاسفه مى‏دانستند و اين حالت نسبت به سخنان صدر المتالهين كه ناسخ همه سخنان فلاسفه بشمار مى‏رفت‏شدت و حدت بيشترى داشت و مى‏رفت كه فلسفه به صورت يك علم نيمه تقليدى درآيد و روح نقادى كه عامل مهمى براى پيشرفت و شكوفائى علوم است از بين برود .

3- هدف از آموزش فلسفه نه در كتابهاى درسى كاملا ذكر شده بود و نه در جلسات درس درست بيان مى‏گرديد و دانشجويانى يافت مى‏شدند كه پس از صرف سالها عمر خود در خواندن اين كتابها به درستى درنمى‏يافتند كه آموختن فلسفه چه لزومى دارد و كدام خلاى را پر مى‏كند و در رفع چه نيازى به كار مى‏آيد و بسيارى از ايشان تنها بر اساس تقليد از بعضى از بزرگان به آموختن فلسفه مى‏پرداختند و چون صرفيين چنين كرده بودند ايشان هم چنين مى‏كردند و ناگفته پيدا است كه اين چنين درس خواندنى تا چه اندازه مى‏توانست پيشرفت داشته باشد .

4- طرح مسائل و تنظيم آنها هم به گونه‏اى نبود كه دانشجو به آسانى دريابد كه انگيزه طرح آنها چيست و چه ارتباطى بين آنها وجود دارد و يا با خواندن بخشى از كتاب شوق خواندن بخشهاى ديگر در او پديد آيد .

5- كتب فلسفى آكنده از اصطلاحات گيج كننده‏اى است كه فهم صحيح آنها پس از سالها ممارست امكان پذير است و غالب دانشجويان در سالهاى اول به درك جان كلام موفق نمى‏شوند .

6- در اين كتابها طبعا توجهى به مسائل مورد بحث در محافل غربى نشده چه رسد به اينكه پاسخگوى شبهات جديدى باشد كه در عصر حاضر از طرف مكتبهاى الحادى مطرح شده و مى‏شود

ويژگيهاى اين كتاب

با توجه به كمبودهاى ياد شده در اين كتاب سعى كرده‏ايم كه حتى المقدور آن كمبودها جبران شود و نكات مفيدى رعايت گردد كه مهمترين آنها از اين قرار است:

1- نخست اشاره‏اى گذرا به سير تفكر فلسفى و مكتبهاى مختلف آن شده تا اينكه دانشجو تا حدودى به وضع فلسفه در جهان از آغاز پيدايش آن تا كنون آگاه شود و ضمنا علاقه او به مطالعه تاريخ فلسفه جلب گردد .

2- موقعيت كاذبى كه در مغرب زمين براى علوم تجربى پيش آمده و كما بيش روشنفكران شرقى را هم تحت تاثير قرار داده مورد ارزيابى قرار گرفته و موقعيت واقعى فلسفه در برابر آنها تثبيت‏شده است .

3- همچنين رابطه فلسفه با ديگر علوم و معارف مورد بررسى واقع شده و نياز آنها به فلسفه اثبات شده است .

4- ضرورت آموختن فلسفه تبيين و شبهاتى كه پيرامون آنها مطرح مى‏شود رفع شده است .

5- قبل از ذكر مسائل هستى شناسى مبحث‏شناخت‏شناسى آورده شده كه منطقا مقدم است و امروزه هم در جهان مورد گفتگوهاى فراوانى قرار دارد .

6- سعى شده كه مسائل به گونه‏اى بيان شود كه انگيزه طرح آنها و نيز موارد كاربرد آنها براى دانشجو روشن گردد و نيز به صورتى تنظيم شود كه علاوه بر رعايت رابطه منطقى بين آنها شوق دانشجو را در آموختن مباحث بعدى برانگيزاند .

7- همچنين كوشيده‏ايم مطالب طورى بيان شود كه دانشجو را به سوى تحجر فكرى سوق ندهد بلكه روح نقادى را در وى زنده بسازد .

8- مطالب به صورت درسهاى جداگانه بيان شده و به طور متوسط خوراك يك جلسه در يك درس گنجانيده شده است .

9- سعى شده نكته مهم هر درسى در درسهاى بعدى مورد تاكيد و احيانا مورد تكرار قرار گيرد تا بهتر در ذهن دانشجو جايگزين شود .

10- در پايان هر درسى خلاصه مطالب و نيز پرسشهايى پيرامون آنها ذكر شده كه نقش مهمى را در بهتر آموختن بازى مى‏كند .

با اين همه ما ادعا نمى‏كنيم كه اين كتاب واجد همه شرايط لازم و نكات مفيد مى‏باشد و هيچ عيب و نقصى ندارد بلكه بر عكس به كمبودهاى آن هم از نظر محتوا و هم از نظر شكل و قالب اعتراف داريم و آن را تنها بعنوان گامى نخستين در راه رفع كمبودهاى موجود و در جهت‏يك تحول بنيادى در آموزش علوم اسلامى و بويژه فلسفه عرضه مى‏داريم و اميدواريم گامهاى بعدى به وسيله دانشمندان بزرگ و شايسته به صورت استوارتر و كاملترى برداشته شود .

در پايان وظيفه خود مى‏دانم از دوستان دانشجويى كه در راه تهيه و نگارش اين كتاب كوشش كرده‏اند و همچنين از مسئولين محترم سازمان تبليغات اسلامى كه وسايل اين كار را فراهم نموده‏اند تشكر كنم .

نيز لازم است‏سپاس خود را نثار شهداى والا مقام انقلاب اسلامى نمايم كه در راه برپايى نظام اسلامى جانهاى پاك خود را فدا كردند و امكان چنين فعاليتهاى فرهنگى را فراهم آوردند و همچنين شهداء و معلولين جنگ جارى و رزمندگانى كه هم اكنون در راه حفظ دستاوردهاى انقلاب و دفاع از كيان حكومت اسلامى مى‏جنگند و از خداوند متعال پيروزى نهائى ايشان و موفقيت روز افزون همه خدمتگزاران به اسلام و مسلمين را درخواست مى‏كنم و طول عمر پر بركت رهبر كبير انقلاب را تا زمان ظهور حضرت ولى عصر عجل الله فرجه الشريف و توفيق قدر دانى از نعمت وجود ايشان و همه نعمتهاى مادى و معنوى الهى را مسئلت دارم و اميدوارم همه مردم مسلمان ايران و از جمله اين خدمتگزاران كوچك به انجام وظايف خودشان موفق شوند و همگى از ياران حضرت مهدى ارواحنا لتراب مقدمه الفداء محسوب گردند و همه سپاسها و ستايشها از آن پروردگار متعال است كه اين نعمتهاى بى‏شمار را به ما ارزانى داشته و مى‏دارد .

قم - محمد تقى مصباح يزدى تير ماه 1363 شمسى