زندگانى حضرت زهرا (عليهاالسلام ) جلد سوم
ترجمه و تحقيق از جلد ۴۳ بحارالانوار

علامه محمد باقر مجلسى
مترجم و محقق: محمد روحانى زمان آبادى

- ۱۲ -


نگارنده معتقد است هر يك از اقسام يادشده از آن جهت كه ذكر خداوند متعال هستند داراى فضيلت مى باشند، البته تسبيحات اربعه به دليللل اينكه دربردارنده چهار ذكر مهم و نيز به آن توصيه شده ، نسبت به ساير اقسام ذكر داراى نوعى برترى است خصوصا آنكه روايات تصريح كننده بر برترى تسبيحات اربعه از جهت تعداد بيشتر و از جهت قوت سند و متن قابل توجه تر مى باشند. اما تاءكيد شيعه بر افضل بودن تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام - در حالى كه يك ذكر نيز نسبت به تسبيحات اربعه كمتر دارد - دليل ديگرى دارد و آن اين است كه اين تسبيح منسوب به دختر گرامى پيامبر يعنى حضرت فاطمه عليهاالسلام مى باشد و آن حضرت تا آخرين لحظات حيات بر انجام آن مداومت داشته در هيچ حال آن را ترك نمى كرده است .
برترين ذكر در كلام امام محمد باقر عليه السلام
امام باقر عليه السلام فرمايد:
ما عبد الله بشى ء اءفضل من تسبيح الزهراء، لو كان شى ء اءفضل منه لنحله رسول الله فاطمة (1172)
ترجمه : خداوند متعال به چيزى برتر از تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام عبادت نشده است ، همانا اگر چيزى بافضيلت تر و برتر از آن وجود داشت ، رسول خدا صلى الله عليه و آله آن را به حضرت فاطمه عليهاالسلام تعليم مى نمود.
و در جاى ديگر فرمايد:
من سبح تسبيح فاطمة الزهراء عليهاالسلام فقد ذكر الله ذكرا كثيرا (1173)
ترجمه : هر كس براى تسبيح خداوند، از تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام استفاده كند، محققا خداوند متعال را ذكر كثير گفته است - يا بگوييد: خداوند را به برترين ذكر ياد نموده است .
برترين ذكر در كلام امام جعفر صادق عليه السلام
از امام صادق عليه السلام درباره تفسير آيه (و اذكرو الله ذكرا كثيرا) (1174) سؤ ال كردند، ايشان فرمود:
من سبح فاطمة عليهاالسلام فقد ذكر الله الذكر الكثير (1175)
ترجمه : هر كس خداوند را با تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام ذكر بگويد، ذكر كثير گفته است .
و يونس بن يعقوب گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : اگر كسى صد مرتبه سبحان الله بگويد، آيا او از مصاديق كسانى است كه ذكر كثير گفته اند؟
امام عليه السلام فرمود: بله . (1176)
فصل دوم
آثار و ثمرات تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام
آثار تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام در كلام امام باقر عليه السلام
امام محمدباقر عليه السلام در اين مورد فرمايد:
من سبح تسبيح الزهراء ثم استغفر غفر له ، و هى مائة باللسان و اءلف فى الميزان ، و يطرد الشيطان ، و يرضى الرحمن (1177)
ترجمه : هر كس تسبيح حضرت زهرا را به جاى آورد و سپس از گناهش استغفار كند، خداوند آن گناه را بر او مى بخشد. زيرا تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام گرچه صد ذكر در زبان است ولى هزار بار ترازوى اعمال انسان را سنگين تر مى كند و شيطان را مى راند، و خداوند بخشايشگر را خشنود مى سازد.
نكته بسيار مهمى كه تذكر آن را در اينجا ضرورى مى دانم اين است كه طبق روايت نقل شده برخى چنين تصور كرده و اظهار نموده اند كه علت غفران و بخشش خداوند متعال تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام است بنابراين گفته اند: ((هر كس تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام را به جاى آورد و در حال تسبيح حضور قلب داشته باشد خداوند متعال گناهان او را مى بخشد)).
بنابراين با اندك تاءملى معلوم مى شود كه تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام در قلب و روح انسان ايجاد آمادگى براى توبه و استغفار كرده ، و خداوند متعال نيز به دليل استغفار حقيقى شخص ، گناه او را بخشيده است ، نه آنكه تسبيح ، راءسا و مستقلا دليل غفران و بخشش گناهان باشد زيرا خداوند متعال براى بخشش گناهان سه شرط اساسى قرار داده كه عبارتند از:
1 - معصيت و گناه را ترك كنيم
2 - بر گناهان گذشته خود نادم و پشيمان باشيم
3 - عزم خود را جزم كنيم كه پس از آن ، هرگز مرتكب آن گناه نشويم . حال اگر آن گناه حق انسانى را از بين برده باشد، شرط چهارمى نيز وجود دارد و آن اينكه :
4 - حق او به وى بازگردانده شود، و يا از او طلب حلاليت و گذشت نماييم .
آثار تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام در كلام امام جعفر صادق عليه السلام
امام جعفر صادق عليه السلام درباره آثار تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام گويد:
من سبح الله فى دبر الفريضة تسبيح فاطمة عليهاالسلام مائة مرة و اءتبعها ب (لا اله الا الله ) مرة ، غفر له (1178)
ترجمه : هر كس پس از به جاى آوردن نماز واجب ، خداوند متعال را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام - كه مجموعا صد مرتبه است - مورد تقديس وئ تحميد قرار دهد و آن را با ذكر لا اله الا الله - يك مرتبه - به اتمام برساند، مورد عفو و آمرزش خداوند قرار مى گيرد.
و نيز در جاى ديگر فرمايد:
من سبح فاطمة عليهاالسلام قبل اءن يثنى رجليه ، بعد انصرافه من صلاة الغداة غفرالله له ، و يبداء بالتكبير (1179)
ترجمه : هر كه بعد از نماز واجب و قبل از آنكه روى از قبله برگرداند، خداوند متعال را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام مورد تقديس قرار دهد و تسبيح را با الله اكبر آغاز نمايد، خداوند او را مورد عفو و بخشش قرار مى دهد. سيد رضى الدين على بن طاووس (664 ه ) در كتاب فلاح السائل روايت ديگرى را از كتاب محمد بن على بن محبوب ، به نقل از عبدالله بن سنان ، از امام جعفر صادق عليه السلام نقل نموده كه آن حضرت فرمود:
من سبح تسبيح فاطمة فى دبر المكتوبة من قبل اءن يبسط رجلية ، اءوجب الله له الجنة (1180)
ترجمه : هر كه پس از اتمام نماز واجب و قبل از (روى برگرداندن از جانب قبله )، آنكه زانوهاى خود را از حالت (تشهد) نماز تغيير دهد، خداوند را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام تقديس نمايد، خداوند بهشت را بر او واجب مى كند - يعنى او را در بهشت جاى مى دهد.
و قاضى نعمان مغربى (363 ه ) در كتاب دعائم الاسلام ، از امام صادق عليه السلام روايت نموده :
من سبح تسبيح فاطمة عليهاالسلام قبل اءن يثنى رجليه من صلاة الفريضة غفر له (1181)
ترجمه : هر كس پس از اتمام نماز واجب و قبل از آنكه حالت نماز را بر هم زند - در همان حالت نشسته و رو به قبله - تسبيح حضرت فاطمه را به جاى آورد گناهان او بخشيده مى شود.
همان طور كه پيش از اين گفتم ، ذكر - هر چه كه باشد - راءسا نمى تواند موجب بخشش گناهان و ورود در بهشت باشد و به نظر نگارنده چنين امرى با مسلمات شريعت همخوانى ندارد زيرا خداوند متعال در قرآن كريم ، براى غفران و بخشش گناهان بندگان ترتيب خاصى معين نموده و در آيات متعدد تصريح كرده است كه بعد از تحقق آن امور غفران و بخشش الهى نصيب گناهكاران مى گردد.
برخى از اين آيات عبارتند از:
من تاب من بعد ظلمه و اءصلح فان الله يتوب عليه ، ان الله غفور رحيم (1182)
من عمل منكم سوءا بجهالة ، ثم تاب من بعده ، و اءصلح ، فانه غفور رحيم (1183)
الذين عملوا السيئات ، ثم تابوا من بعدها، و آمنوا، ان ربك من بعدها لغور رحيم (1184)
ثم تابوا من بد ذلك و اءصلحوا، ان ربك من بعدها لغور رحيم (1185)
انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى (1186)
همان گونه كه مشاهده مى كنيد در اين آيات دو مرحله خاص براى بخشش گناهان پيش بينى شده است :
1 - توبه
2 - اصلاح اعمال و افعال
و در صورت تحقق اين دو امر است كه خداوند متعال گناهان ما را مى بخشد، مقام ربوبى خودش در همين آيات بر اين ترتيب تاءكيد و تصريح نموده سپس مى فرمايد:
(ان ربك من بعدها لغفور رحيم ) (1187)
و يا مى فرمايد:
(انى لغفار لمن تاب و...) (1188)
بنابراين ملاك غفران و چگونگى آن در كلام قرآن مجيد كاملا واضح و مشخص است .
فصل سوم
آموختن تسبيح به كودكان
امام صادق عليه السلام فرمايد: انا ناءمر صبياننا بتسبيح فاطمة الزهرا عليهاالسلام كما ناءمرهم بالصلاة فالزمه ، فانه ما يلزمه عبد فشقى (1189)
ترجمه : ما به كودكانمان همان طور به ذكر تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام امر مى كنيم كه به نماز امر مى كنيم .
فصل چهارم
زنان و تسبيح
حديث پيامبر
رسول خدا به زنان مهاجر فرمودند:
عليكن بالتسبيح و التهليل و التقديس ، و لا تغفلن فتنسين الرحمة ، و اءعقدن بالانامل ، فانهن مسئولات مستنطقات (1190)
ترجمه : بر شما باد اذكار تسبيح و تهليل و تقديس و از آن غفلت نكنيد تا رحمت شما را فرا گيرد و با انگشتان آنها را شمارش كنيد كه مورد سؤ ال واقع مى شويد و بايد پاسخگوى آن باشيد.
سخن امام باقر عليه السلام
امام محمدباقر عليه السلام فرمايد:
اذا سبحت المراءة عقدت على الانامل لانهن مسئولات (1191)
ترجمه : هرگاه زنى به تسبيح خداوند مشغول شد آنها را به وسيله انگشتان خود شمارش كند، زيرا درباره كم و زياد و تعداد آنها مسئول مى باشد.
فصل پنجم
وسيله شمارش اذكار و تسبيحات
قدر متيقن از مجموعه روايات اين باب آن است كه حضرت فاطمه عليهاالسلام در ابتدا به وسيله گره هايى كه بر نخى پشمينه زده بود تعداد اذكار را شمارش مى نمود، و بعد از شهادت حمزه سيدالشهداء، از تربت آن حضرت دانه هايى ساخته و با نخى به يكديگر متصل نموده ، شمارش اذكار را بدان وسيله انجام مى داده است . پس از شهادت جانسوز امام حسين عليه السلام دوستداران آن حضرت ، براى اظهار محبت خود به آن بزرگ مرد تاريخ بشريت ، وسيله شمارش اذكار را از تربت آن حضرت ساختند.
احاديث امام صادق عليه السلام
امام جعفر صادق عليه السلام در اين مورد فرمايد:
من سبح بسبحة من طيق قبر الحسين عليه السلام تسبيحة ، كتب الله اءربعمائة حسنة ، و محى عن اءربع مائة سيئة ، و قبضت له اءربعمائة حاجة ، و رفع له اءربعمائة درجة ؛ ثم قال : و تكون السبحة بخيوط زرق ، اءربعا و ثلاثين خرزة ، و هى سبحة مولاتنا فاطمة الزهراء عليهاالسلام ، لما قتل حمزة عليه السلام عملت من طين قبرة سبحة تسبح بها بعد كل صلاة (1192)
ترجمه : هر كه تسبيح را به وسيله آنچه كه از تربت امام حسين عليه السلام ساخته شمارش كند، خداوند چهارصد حسنه براى او ثبت مى كند و چهارصد گناه از او مى بخشد و چهارصد حاجت او را برآورده مى سازد و درجات او را چهارصد مرتبه بالا مى برد. سپس امام عليه السلام مى فرمايد:
تسبيح در ابتدا تابيده شده از رشته اى پشم بود كه حضرت فاطمه عليهاالسلام گره هايى در آن زده بود ولى هنگامى كه عموى پيامبر حمزة بن عبدالمطلب به شهادت رسيد آن حضرت از تربت آن شهيد تسبيحى ساخت .
سخن امام كاظم عليه السلام
امام موسى كاظم عليه السلام فرمايد:
لا يستغنى شيعتنا عن اءربع : خمرة يصلى عليها، و خاتم يتختم به ، و سواك يستاك به ، و سبحة من طين قبر الحسين عليه السلام فيها ثلاث و ثلاثون حبة متى قبلها، فذكرالله ، كتب له بكل حبة اءربعون حسنة ، و اذا قلبها ساهيا يعبث بها، كتب له عشرون حسنة (1193)
ترجمه : شيعه ما از چهار چيز بى نياز مى باشد:
سجاده اى كه در آن نماز بگزارد، انگشترى كه در دست كند، مسواكى كه با آن به نظافت دندانها بپردازد، و تسبيحى كه از تربت امام حسين عليه السلام ساخته باشد و در آن سى و سه دانه باشد، پس اگر با آن ذكر بگوييد براى هر دانه اش چهل حسنه نوشته مى شود و اگر ذكر نگويد و آن را فقط بگرداند، براى او بيست حسنه نوشته مى شود.
سخن صاحب الامر حجة بن الحسن عجل الله تعالى فرجه الشريف
ملامحسن فيض كاشانى مى گويد:
ففى التهذيب بسند صحيح عن صاحب الامر:
(اءن السبحة من التربة الحسينية ) اءفضل شى ء يسبح به ، و اءن المسبح بها ينسى التسبيح و يدير السبحة فيكتب له ذلك التسبيح
(1194)
ترجمه : در كتاب تهذيب تاءليف شيخ طوسى (460 ه )، به سند صحيح از حضرت بقية الله الاعظم روايت شده :
تسبيحى كه دانه هاى آن از تربت امام حسين عليه السلام باشد، بهترين وسيله اى است كه مى توان اذكار را با آن شمارش كرد زيرا كسى كه آن را در دست داشته باشد، حتى اگر ذكر تسبيح را فراموش كند و آن را در دستانش بچرخاند، ثواب تسبيح براى او نوشته مى شود.
فصل ششم
تسبيحات حضرت فاطمه عليهاالسلام
برخى از تسبيحات منسوب به حضرت فاطمه عليهاالسلام در اين فصل گرچه به سند صحيح و معتبر روايت نشده اند و به لحاظ فنى ، درباره صحت انتساب آنها به حضرت فاطمه عليهاالسلام ترديد وجود ندارد، ولى با توجه به محتوا و مضامين عالى آنها - نه به عنوان تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام ، بلكه به عنوان ذكرى از اذكار خداوند متعال كه مى تواند ياد خداوند را در دلها زنده كند - به جاى آوردن آنها را، در هر حال و موقعيتى كه مقدور بود، توصيه مى كنم .
تسبيح اول
ابوسعيد مدائنى از اصحاب امام صادق عليه السلام گويد: نزد امام جعفر صادق عليه السلام رفته و از آن حضرت خواستم تا ((تسبيح حضرت فاطمه و على عليهماالسلام )) را به من بياموزد، امام فرمود: آن تسبيح عبارت است از:
سبحان ذى الجلال الباذخ العظيم ، سبحان ذى العز الشامخ المنيف ؛ سبحان ذى الملك الفاخر القديم ؛ سبحان ذى البهجة و الجمال ؛ سبحان من تردى بالنور و الوقار؛ سبحان من يرى اءثر النمل فى الصفا و وقع الطير فى الهواء (1195)
ترجمه : پاك و منزه است خداوندى كه جلال و بزرگى از آن اوست ؛ پاك و منزه است خداوندى كه عزت و سربلندى و سرافرازى از آن اوست ؛ پاك و منزه است خداوندى كه بهجت و جمال و زيبايى از آن اوست ؛ پاك و منزه است آنكه نور و وقار تعلق به او دارد؛ پاك و منزه است آنكه ردپاى مورچه را روى سنگ صاف ، و گذر پرنده را در آسمان بيكران مى بيند و همه چيز در محضر و منظر او قرار دارد.
تسبيح دوم
اين تسبيح جزء اذكارى است كه روايت شده حضرت فاطمه عليهاالسلام در روزهاى سوم هر ماه به جاى مى آورده است :
سبحان من استنار بالحول و القوة ؛ سبحان من احتجب فى سبع سماوات فلا عين تراه ؛ سبحان من اءذل الخلائق بالموت ؛ و اءعز نفسه بالحياة ؛ سبحان من يبقى و يفنى كل شى ء سواه ؛ سبحان من استخلص الحمد لنفسه و ارتضاه ؛ سبحان الحى العليم ؛ سبحان الحليم الكريم ؛ سبحان الملك القدوس ، سبحان العلى العظيم ؛ سبحان الله و بحمده (1196)
ترجمه : پاك و منزه است كسى كه با نيرو و قوت خويش جهان را منور ساخت ؛ پاك و منزه است كسى كه در آسمانهاى هفتگانه مستور شده و چشمى قدرت ديدار او را ندارد؛ پاك و منزه است كسى كه بندگان را با مرگ ذليل ساخت و خود را با زندگى جاويدش عزت بخشيد؛ پاك و منزه است كسى كه باقى مى ماند و هر آنچه غير اوست فانى مى گردد؛ پاك و منزه است كسى كه حمد و ستايش مخصوص اوست و از آن راضى و خشنود مى گردد، پاك و منزه است خداوند زنده دانا به همه اسرار؛ پاك و منزه است كسى كه مالك همه چيز و مقدس است ؛ پاك و منزه است خداوندى كه برتر و بزرگتر از هر چيز مى باشد؛ و حمد و ستايش فقط مخصوص اوست .
تسبيح سوم
سبحان ذى العز الشامخ المنيف ، سبحان ذى الجلال البادخ العظيم ؛ سبحان ذى الملك الفاخر القديم . و الحمدلله الذى بنعمته بلغت ما بلغت من العلم به ، و العمل له ، و الرغبة اليه ، و الطاعة لامره . الحمدالله الذى لم يجعلنى جاحدا لشى ء من كتابه ، و لا متحيرا فى شى ء من اءمره .
و الحمدلله الذى هدانى الى دينه ، و لم يجعلنى اءعبد شيئا غيره
(1197)
ترجمه : پاك و منزه است خداوندى كه عزت و سربلندى و سرافرازى از آن اوست ؛ پاك و منزه است خداوندى كه جلال و بزرگى از آن اوست ؛ پاك و منزه است خداوندى كه فرمانروايى بزرگ و ديرينه از آن اوست . حمد و سپاس براى خداوندى كه به سبب نعمتهاى بيكرانش علم پيدا كرده كردم ، به آنها عمل كردم ، و به سوى او رغبت نمودم ، و امر او را اطاعت كردم . حمد و سپاس براى خداوندى است كه مرا از مخالفت با آنچه كه در كتابش به آن فرمان داده بازداشت ، و در هيچ امر خود متحير و سرگردانم نساخت . و حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه مرا به سوى دينش هدايت كرد و از عبادت و پرستش غيرخودش بازداشت .
تسبيح چهارم
رسول خدا صلى الله عليه و آله به حضرت فاطمه و على عليهماالسلام فرمودند: سخنانى است كه جبرئيل به من آموخته و من آن را به شما مى آموزم و فرمود:
تسبحان فى دبر كل صلاة عشرا، و تحمدان عشرا، و تكبران عشرا (1198)
ترجمه : پس از اتمام نمازهاى واجب ، ده مرتبه سبحان الله و ده مرتبه الحمدلله و ده مرتبه الله اكبر بگوييد.
تسبيح مشهور حضرت فاطمه عليهاالسلام
امام على بن ابى طالب و امام جعفر صادق عليهماالسلام گويند:
تسبيح فاطمه عليهاالسلام هو:
الله اكبر اءربع و ثلاثون مرة ، و سبحان الله ثلاث و ثلاثون مرة ، و الحمدلله ثلاث و ثلاثون مرة
(1199)
ترجمه :
تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام عبارت است از:
الله اكبر سى و چهار مرتبه
سبحان الله ، سى و سه مرتبه
الحمدلله ، سى و سه مرتبه .
تذكراتى درباره تسبيح مشهور حضرت فاطمه عليهاالسلام
تذكر اول : در تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام ابتدا از الله اكبر آغاز مى كنيم و سپس الحمدلله و در آخر ذكر سبحان الله به جاى مى آوريم .
و در اكثر روايات خصوصا رواياتى كه از طريق امام صادق عليه السلام نقل شده چنين آمده است ، برخى از اين روايات عبارتند از:
قال الصادق عليه السلام عند السؤ ال عن التسبيح :
تبداء بالتكبير، ثم التحميد، ثم التسبيح
(1200)
ترجمه : شروع كن با الله اكبر و سپس الحمدلله و بعد سبحان الله .
تذكر دوم : در برخى روايات تعداد هر سه ذكر، سى و سه مرتبه ذكر شده است كه به نظر مى رسد ناشى از اشتباه راوى يا ناسخ باشد زيرا اكثر روايات تكبير را سى و چهار مرتبه ذكر كرده اند و تمام علما نيز تكبير را سى و چهار مرتبه دانسته اند.
تذكر سوم : در برخى روايات آمده است كه ابتدا - پس از تكبير - حمد و سپس سبحان الله گفته مى شود، در حالى كه در برخى روايات ديگر، تسبيح بر تحميد مقدم شده است ، و به نظر نگارنده و با توجه به اينكه در بين هر دو گروه از روايات ، احاديث صحيح و معتبر وجود دارد، لذا فرقى نمى كند كه كدام يك از اين دو قبل از ديگرى گفته شود. والله العالم .
تذكر چهارم : توصيه مى شود كه به هنگام تسبيح حضور و قلب داشته باشيم تا از آثار پرخيز تسبيح حضرت زهرا بهره مند شويم .
تذكر پنجم : به هنگام تسبيح ، در شمارش تعداد ذكرها دقت شود تا حتما به همان تعدادى كه گفته شده ادا گردد.
تذكر ششم : چنانچه پس از اتمام تسبيح شك كرديم كه آيا تعداد اذكار را درست گفته ايم يا نه ، با توجه به ((قاعده فراغ )) به شك مذكور توجه نكرده و بنا را بر صحت مى گذاريم ، گرچه در برخى از روايات ضعيف توصيه شده كه تسبيح تكرار شود. و خداوند عالم تر است .
تذكر هفتم : در اثناى تسبيح از انجام كارهاى ديگر خوددارى شود تا مبادا تمركز ما در حال ذكر از بين رفته و فوايد ذكر منتفى شود.
تذكر هشتم : توصيه شده است كه ((تسبيح بعد از نماز))، بلافاصله پس از سلام گفته شود، و اين توصيه در روايات متعدد وارد شده است .
تذكر نهم : در روايات توصيه شده است كه بعد از اتمام تسبيح ، ذكر لا اله الا الله نيز گفته شود.
تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام بهترين تعقيب براى نمازهاى
واجب
امام صادق عليه السلام در اين باره فرمايد:
من سبح الله فى دبر الفريضة قبل اءن يثنى رجليه تسبيح فاطمة ، و اتبعها ب ((لا اله الا الله )) مرة واحدة ، غفر له (1201)
ترجمه : هر كه پس از به جاى آوردن نماز واجب خود و قبل از درازكردن پاهايش - يعنى برهم زدن حالت نماز - تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام را به جاى آورد و در انتهاى آن يك مرتبه لا اله الا الله بگويد، مشمول مغفرت خداوند واقع مى شود.
شيخ طوسى گويد: هرگاه پس از نماز واجب ، سلام دادى ، تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام را ترك مكن . (1202)
و شيخ بهائى گويد: بهترين تعقيب ها براى نماز واجب ، تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام است . (1203)
و نظير اين سخنان از تمامى فقهاى شيعه صادر شده است .
امام صادق عليه السلام در روايت ديگرى فرمايد:
تسبيح فاطمة الزهرا عليهاالسلام فى دبر كل صلاة اءحب الى من اءلف ركعة فى كل يوم (1204)
ترجمه : تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام بعد از نماز واجب در نزد من محبوبتر است از هزار ركعت نماز در هر روز.
تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام قبل از خواب
روايت شده كه على عليه السلام به مردى از قبيله بنى سعد به نام ابن اعبد فرمود: آيا مى خواهى مقدارى از حالات فاطمه را در آن زمانى كه در خانه من بود، براى تو بيان كنم ؟
او با وجود اينكه از محبوبترين اشخاص در نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بود ولى خدمتكارى نداشت و خود كارهاى منزل را انجام مى داد، او با مشك آب مى آورد تا آنجا كه اثر بند آن در شانه و سينه او باقى مانده بود و آنقدر خانه را جارو كرد كه غبار تمام لباسهايش را در بر گرفته بود، و آنقدر در زير ديگ غذا آتش افروخته بود كه لباسهايش رنگ عوض ‍ كرده و بوى دود مى داد؛ هنگامى كه سختى هاى او بيشتر شد، به او گفتم : چرا نزد پيامبر نمى روى و از او كنيزى نمى خواهى تا در كارهاى خانه به تو كمك كند؟
فاطمه عليهاالسلام به نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفت تا در اين باره با وى سخن بگويد، ولى از آن جهت كه اشخاصى نزد پيامبر بودند، چيزى نگفته به خانه بازگشت .
پيامبر كه دريافته بود فاطمه براى عرض حاجتى به نزد وى آمده ، صبح روز بعد به نزد ما آمد و از فاطمه درباره علت مراجعه روز گذشته اش سؤ ال نمود. و من آنچه را كه بين خودم و فاطمه صحبت شده بود، به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كردم .
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: فعلا كنيزى در اختيار ندارم ، اگر خدا بخواهد به زودى به جنگ مى رويم و اگر كنيزى غنيمت گرفتم به تو خواهم داد ولى بهتر از خدمتكار آن است كه هرگاه مى خواهيد در بستر خويش بخوابيد، سى و چهار بار الله اكبر و سى و سه بار الحمدلله و سى و سه بار سبحان الله بگوييد كه آن براى شما بهتر است .
در اين حال فاطمه سه بار گفت : از خدا و رسولش راضى شدم و چنين خواهم كرد. (1205)
روايات مربوط به توصيه به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام قبل از خواب
شيخ بهائى گويد:
مشهور است كه تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام در دو هنگام مستحب است :
1 - بعد از نمازهاى واجب
2 - قبل از خواب . (1206)
امام صادق عليه السلام درباره تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام به هنگام خواب فرمايد:
من بات على تسبيح فاطمة عليهاالسلام كان من الذاكرين الله كثيرا (1207)
ترجمه : هر كه به هنگام خواب تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام را به جاى آورد از كسانى محسوب مى شود كه خداوند را ذكر كثير گفته اند.
علت اشتهار اين تسبيح به نام حضرت فاطمه عليهاالسلام
قاضى نعمان مغربى (363 ه ) گويد:
علت اشتهار اين تسبيح به نام حضرت فاطمه عليهاالسلام آن است كه آن حضرت پس از آموختن تسبيح از رسول خدا صلى الله عليه و آله همواره بر آن مداومت مى نمود و هرگز آن را ترك نمى كرد و همين امر باعث گرديد كه اين تسبيح به نام حضرت فاطمه مشهور شود. (1208)
تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام ، براى رهايى از گرفتاريها و فقر
از امام صادق عليه السلام روايت شده :
من سبح الله كل يوم ثلاثين مرة دفع الله تبارك و تعالى عنه سبعين نوعا من البلاء اءدناها الفقير. (1209)
ترجمه : هر كس در روز سى مرتبه خداوند را تسبيح گويد: خداى تبارك و تعالى هفتاد نوع بلا را از او دفع مى كند كه كمترين آنها فقر است .
از ابوهريره روايت شده است :
فقيران نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله مى آمدند و از نادارى خويش گلايه مى كردند، پس رسول خدا صلى الله عليه و آله به آنان مى فرمود:
بعد از هر نماز سى مرتبه سبحان الله و سى مرتبه الحمدلله و سى مرتبه الله اكبر بگوييد.
ابوهريره مى گويد: بين مسلمانان اختلاف واقع شد زيرا برخى از آنها مى گفتند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله تكبير را سى و چهار مرتبه فرموده اند. پس نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله برگشتيم و از ايشان در اين باره سؤ ال كرديم آن حضرت فرمود: هر يك از سبحان الله ، و الحمدلله ، و لا اله الا الله ، و الله اكبر، را سى و سه مرتبه بگوييد. (1210)
تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام به هنگام خروج براى سفر
از امام صادق عليه السلام روايت شده است :
برادران رسول خدا صلى الله عليه و آله به نزد او آمده و گفتند: قصد كرده ايم براى تجارت به شام عزيمت كنيم ، به ما بياموز كه چگونه بگوييم .
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: در هر شب پس از به جاى آوردن نماز عشا، هنگامى كه براى خواب به بستر مى رويد تسبيح فاطمه زهرا را خوانده و پس از آن آية الكرسى را تلاوت كنيد تا از همه گزندها در امان باشيد.
بردران رسول خدا پس از سفر مى گفتند: با عمل به اين آموزش ، از همه آسيب ها نجات يافته و گزندى به ما نرسيد. (1211)
اين روايت طولانى است و ما بخش مورد نيازمان را ترجمه كرديم و تمام متن را براى استفاده محققين در پاورقى مى آوريم .
و سيد على بن طاووس (664 ه ) در كتاب الامان من اءخطار الاسفار و الازمان گويد:
مستحب است به هنگام خروج از منزل براى سفر، خواندن تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام و قرائت حمد و آية الكرسى . (1212)
تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام بعد از به جاى آوردن نمازهاى نافله در ماه رمضان
از امام صادق عليه السلام روايت شده است :
((بعد از به جاى آوردن نمازهاى نافله در ماه رمضان ، مستحب است كه تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام را به جاى آورى ، و آن سى و چهار مرتبه الله اكبر، سى و سه مرتبه سبحان الله ، و سى و سه مرتبه الحمدلله است . به خداوند سوگند اگر چيزى بهتر از اين تسبيح وجود داشت ، همانا رسول خدا صلى الله عليه و آله او را به فاطمه عليهاالسلام مى آموخت . (1213)
تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام بعد از به جاى آوردن نوافل نماز مغرب در اول هر ماه (هجرى )
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: (1214)
در شب اول از هر ماه ، بعد از به جاى آوردن نماز مغرب و نافله آن ، مستحب است كه چهار نماز دو ركعتى به جاى آورى ، و بعد از اتمام هر نماز تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام را بخوانى و سپس اين دعا را تلاوت كنى :
اللهم اءنت الاول فليس قبلك شى ء، و اءنت الاخر فليس بعدك شى ء، و اءنت الظاهر فليس فوقك شى ء، و اءنت الباطن فليس دونك شى ء، و اءنت العزيز الحكيم ، اللهم صل على محمد و آل محمد، و اءدخلنى فى كل خير اءدخلت فيه محمدا و آل محمد، و اءخرجنى من كل سوء اءخرجت منه محمدا و آل محمد، و السلام عليه و عليهم و رحمة الله و بركاته
موارد ديگر توصيه شده به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام
اول : بعد از نماز عيد فطر
سيد بن طاووس حلى (664 ه ) در اقبال الاعمال ، پس از سخن درباره نماز عيد فطر گويد:
ثم سبح تسبيح فاطمة الزهرا عليهاالسلام (1215)
ترجمه : پس از نماز عيد، تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام را به جاى آور.
دوم : براى رفع سنگينى گوش
روايت شده كه مردى نزد امام صادق عليه السلام آمد و امام عليه السلام به او چيزى گفت ولى آن مرد نشنيد و از سنگينى گوش شكايت كرد، پس امام صادق عليه السلام به او فرمود:
چرا تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام را نمى خوانى ؟
آن مرد پرسيد: تسبيح زهرا عليهاالسلام چيست ؟
امام عليه السلام فرمود: سى و چهار مرتبه الله اكبر و سى و سه مرتبه الحمدلله ، و سى و سه مرتبه سبحان الله مى گويى كه مجموعا صد مرتبه مى باشد.
راوى گفته : پس از مدتى كه اين كار را انجام دادم ، سنگينى شنواييم از بين رفت و بهبود يافتم . (1216)
خاتمه و توصيه
همان طور كه پيش از اين مكرر يادآور شديم ، تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام از ذكرهاى مجرب و مشهور است كه به جاى آوردن آن در همه حال و همه جا مطلوب است و اينكه در برخى از موارد خاص مانند بعد از اقسام نمازها، قبل از خواب ، به هنگام سفر، بعد از به جاى آوردن نمازهاى نافله و غيره توصيه شده است مانع از آن نمى شود كه با به جاى آوردن آن در ساير مواقع و در همه حال ، از فوايد و آثار مترتب بر تسبيح كه همان فوايد و آثار مترتب بر ذكر است بهره مند نباشيم ، بنابراين به جاى آوردن تسبيح مشهور حضرت فاطمه عليهاالسلام را در همه حال توصيه مى كنيم .
ضميمه ششم : دعاهاى حضرت فاطمه عليهاالسلام در تعقيب نمازهاى پنجگانه
دعاى حضرت فاطمه عليهاالسلام براى بعد از نماز صبح و مغرب
قال النبى صلى الله عليه و آله لفاطمة :
اذا صليت صلاة الصبح فقولى :
((لا اله الا الله ، وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد، يحيى و يميت ، بيده الخير، و هو على كل شى ء قدير)) عشر مرات بعد صلاة الصبح ، و عشر مرات بعد صلاة المغرب
(1217)
ترجمه : پيامبر صلى الله عليه و آله به فاطمه عليهاالسلام فرمودند:
پس از نماز صبح و نماز مغرب ، ده بار اين ذكر را بگو:
لا اله الا الله ، وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد، يحيى و يميت ، بيده الخير و هو على كل شى ء قدير (1218)
دعاى تعقيب نماز صبح ، معروف به دعاى حريق
اللهم انى اصبحت اشهدك و كفى بك شهيدا، و اشهد ملائكتك و حملة عرشك و سكان سمواتك و ارضيك ، و انبياءك و رسلك و الصالحين من عبادك و جميع خلقك ، باءنك انت الله لا اله الا انت وحدك لا شريك لك ، و ان كل معبود من دون عرشك الى قرار الارضين السابعة السفلى ، باطل ما خلا وجهك الكريم . فانه اعز و اكرم و اجل من ان يصف الواصفون كنه جلاله ، او تهتدى القلوب لكل عظمته .
((يا من فاق مدح المادحين فخر مدحه ، و عدا وصف الواصفين ماثر حمده ، و جل عن مقالة الناطقين تعظيم شاءنه ، صل على محمد و آله ، و افعل بنا ما اءنت اءهله )) - تقول ذلك ثلاثا.
ثم تقول : لا اله الا الله وحده لا شريك له ، له الملك ، و له الحمد، يحيى و يميت ، و هو حى لا يموت ، بيده الخير و هو على كل شى ء قدير - تقول ذلك عشر مرة .
ثم تقول : سبحان الله ، و الحمدلله ، و لا اله الا الله و الله اكبر، ماشاءالله ، لا حول و لا قوة الا بالله ، الحليم الكريم ، العلى العظيم ، الرحمن الرحيم ، الملك الحق المبين ، عدد خلق الله ، و زنة عرشه ، و مل ء سمواته و ارضه ، و عدد ما جرى به قلمه ، و احصاه كتابه ، و رضا نفسه - تقول ذلك احد عشر مرة .
ثم تقول : اللهم صل على محمد و اهل بيته المباركين ، و صل على جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و حملة عرشك ، و الملائكة المقربين ، صل اللهم عليهم حتى تبلغهم الرضا، و تزيدهم بعد الرضا، مما انت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم صل على ملك الموت و اعوانه ، و رضوان و حزنة الجنان ، و صل على مالك و خزنة النيران ، اللهم صل عليهم تبلغهم الرضا و تزيدهم بعد الرضا، مما اءنت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم و صل على الكرام الكاتبين ، و السفرة الكرام البررة ، و الحفظة لبنى آدم ، و صل على ملائكة السموات العلى ، و ملائكة الارضين السابعة السفلى ، و ملائكة الليل و النهار، و الارضين و الاقطار و البحار، و الانهار، و البرارى و القفار، و صل على ملائكتك الذين اغنيتهم عن الطعام و الشراب بتقديسك ، اللهم صل عليهم حتى تبلغهم الرضا و تزيدهم بعد الرضا، مما انت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم و صل على ابى آدم و امى حواء، و ما ولدا من النبيين و الصديقيين و الشهداء و الصالحين ، صل اللهم عليهم حتى تبلغهم الرضا و تزيدهم بعد الرضا، مما اءنت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم صل على محمد و على اهل بيته الطيبين ، و على اصحابه المنتجبين و ازواجه المطهرين ، و على ذرية محمد و على كل نبى بشر بمحمد، و على كل نبى ولد محمدا، و على كل مراءة صالحة ، و على كل من صلاتك عليه رضا لك و رضا لنبيك محمد، صل اللهم عليهم حتى تبلغهم الرضا و تزيدهم بعد الرضا مما انت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم صل على محمد و آل محمد، و بارك على محمد و آل محمد، و ارحم محمدا و آل محمد، كما صليت و باركت و رحمت على ابراهيم و آل ابراهيم انك حميد مجيد، اللهم اعط محمدا الوسيلة و الفضل و الفضيلة و الدرجة الرفيعة .
اللهم صل على محمد و آل محمد كما امرتنا ان نصلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد من صلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد كل صلاة صليت عليه .
اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد كل حرف فى صلاة صليت عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد شعر من صلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد شعر من لم يصل عليه .
اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد نفس من صلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد نفس من لم يصل عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد سكون من صلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد سكون من لم يصل عليه .
اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد حركة من صلى عليه ؛ اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد حركاتهم و دقائقهم و ساعاتهم ، و عدد زنة ذر ما عملوا او لم يعلموا، او كان منهم او يكون الى يوم القيامة .
اللهم لك الحمد و الشكر، و المن و الفضل ، و الطول و النعمة ، و العظمة و الجبروت ، و الملك و الملكوت ، و القهر و الفخر، و السؤ دد و السلطان ، و الامتنان و الكرم ، و الجلال و الجبر، و التوحيد و التمجيد، و التهليل و التكبير، و التقديس و العظمة ، و الرحمة و المغفرة و الكبرياء. و لك ما زكى و طاب من الثناء الطيب ، و المدح الفاخر و القول الحسن الجميل ، الذى ترضى به عن قائله و ترضى به ممن قاله ، و هو رضا لك .
فتقبل حمدى بحمد اول الحامدين ، و ثنائى بثناء اول اللمثنين ، و تهليلى بتهليل اول المهللين ، و تكبيرى اول المكبرين ، و قولى الحسن الجميل بقول اول القائلين المجملين المثنين على رب العالمين ، متصلا ذلك كذلك من اول الدهر الى يوم القيامة .
و بعدد زنة ذر الرمال و التلال و الجبال ، و عدد جرع ماء البحار، و عدد قطر الامطار، و ورق الاشجار، و عدد النجوم ، و عدد زنة ذلك ، و عدد الثرى و النوى و الحصى ، و عدد زنة ذر السموات و الارض ، و ما فيهن و ما بينهن و ما تحتهن ، و ما فوق ذلك ، من لدن العرش الى قرار الارض السابعة السفلى ، و عدد حروف الفاظ اهلهن ، و عدد ازمانهم و دقائهم و سكونهم و حركاتهم و اشعارهم و ابشارهم ، و عدد زنة ما عملوا او لم يعلموا، او كان منهم يكون الى يوم القيامة .
اعيذ اهل بيت محمد صلى الله عليه و آله ، و نفسى و مالى و ذريتى و اهلى و ولدى و قراباتى و اهل بيتى ، و كل ذى رحم لى دخل فى الاسلام و جيرانى و اخوانى ، و من قلدنى دعاء و اسدى الى برا، او اتخذ عندى يدا من المؤ منين و المؤ منات ، بالله و باءسمائه التامة الشاملة الكاملة التى لا يجاوزهن بر و لا فاجر، و بام الكتاب و خاتمته و ما بينهما، من سورة شريفة و آية محكمة ، و شفاء و رحمة ، و عوذة و بركة ، و بالتوراة و الانجيل و الزبور، و بصحف ابراهيم و موسى و بكل كتاب انزل الله ، و بكل رسول ارسل الله ، و بكل حجة اءقامها الله و بكل برهان اظهره الله ، و بكل نور اناره الله ، و بكل آلاء الله و عظمته ، اعيذ و استعيذ بالله من شر كل ذى شر و من شر ما اخاف و احذر، و من شر ما ربى تبارك و تعالى منه اكبر، و من شر فسقة الجن و الانس ، و الشياطين و السلاطين ، و ابليس و جنوده و اشياعه و اتباعه ، و من شر ما فى النور و الظلمة ، و من شر ما دهم او هجم ، و من شر كل هم و غم و آفة و ندم ، و من شر ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها، و من شر ما يلج فى الارض و ما يخرج منها، و من شر كل دابة ربى آخذ بناصيتها، ان ربى على صراط مستقيم ، فان تولوا فقل حسبى الله لا اله الا هو عليه توكلت ، و هو رب العرش العظيم
(1219)

next page

fehrest page

back page