عطر ولايت

حبيب الله صادقي

- ۱ -


يا فاطمه اشفعى لى فى الجنّه فانّ لك عند الله شأناً من الشأن

سخن ناشر :

بى گمان بر گستره بى كران هستى ، ‌‌‌آفريدگانى پاكتر ، والاتر و ارجمند تر از اهل بيت (عليهم السلام ) نمى توان يافت ، چرا كه آنان خاندانى هستند كه آفريدگار هستى به اراده تخلّف ناپذيرش ايشان را برگزيده ، چنان كه بايد از آلودگيهاى آشكار و پنهان پاكشان ساخته ، و آنان را بر همه مخلوقاتش مزّيت و برترى بخشيده ، بلكه افلاك و افلاكيان را به طفيل وجود نازنين و پربركت آنان پديد آورده است .

علاقه ژرف و محبت شگرف پيامبر (صلى الله عليه و ‌‌آله و سلم ) نسبت به آنان كه در كلمات و بيانات گوناگون آن حضرت بازتابى خيره كننده و حيرت انگيز دارد ، فرايند يك وابستگى شديد عاطفى و برخاسته از پيوندهاى خويشاوندى نبوده است ، آزادمردى رهيده از تعلقات خاكي كه پيوسته از سرچشمه زلال وحى سيراب مى گردد و با ملكوت ‌آسمانها پيوندى تنگاتنگ و پر رمز و راز دارد ، ابر مردى بدور از لغزش و گناه ، مصون از فراموشى و خطا كه جز بخاطر خدا با كسى دوستى نمى ورزد يا دشمنى نمى كند و به گواهى صريح قر‌آن ، هرگز از سر هوى و هوس سخنى بر زبان نمى راند ، درباره افراد خاصى از خانواده خود ، حالاتى نشان داده و جملاتى فرموده است كه عقل در برابرش انگشت تحيّر به دندان مى گزد و انديشه از شگفتى فرو مى ماند ، براستى اين چه دودمانى است كه سر سلسله همه پيامبران الهي چنين مشتاقانه بسويشان مى شتابد و چنين فروتنانه به آنان عشق مى ورزد‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‌‌‌!

بى ترديد أيات نورانى و مقدّسى كه در شأن اهل بيت (عليهم السلام ) فرود آمده – و بر تارك همه آنها آيه تطهير – به تنهايى براى نماياندن جايگاه رفيع و با عظمت اين خاندان بسنده است ، امّا از آنجا كه گفتار و كردار مترجم وحى ، تفسيرى است دقيق ، گويا و رسا بر كلام حق ، كه مقصود و مفهوم آيات را به درستى بر همگان آشكار مى سازد و هر گونه شك و ترديدى را قاطعانه مى زدايد ، پيامبر بزرگوار اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) بارها و بارها با سخن و عمل خويش ، معنى و مفهوم ((اهل بيت )) را روشن ساخت و موهبتهاى عظيمى را كه خداوند منّان به ايشان ارزانى داشته است بر شمرد ، بطورى كه هيچ گونه شبهه و شائبه اى در اين زمينه بر جاى نماند و حجّت بر اهل تحقيق و جويندگان حقيقت تمام گشت.

با اين همه ، هنوز پيكر پاك رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به خاك سپرده نشده بود كه دنيا پرستان و خيانت پيشگان خفّاش صفتى كه از ديرباز آزمندانه و مزوّرانه در كمين نشسته بودند ، فرصتى يافتند تا با فريب و نيرنگ و دست يازيدن به زر و زور ، نقشه هاى ديرين خويش را جامع عمل بپوشانند و با محروم ساختن اهل بيت (عليهم السلام ) از حقّشان ، خود سرنوشت جهان اسلام را به دست گيرند و تاريخ را از مسير واقعى آن منحرف سازند . و اين گونه بود كه بزرگ بانوى اسلام و فخر زنان جهان صدّيقه طاهره ، على رغم آن همه توصيه هاي فراوان و موكدى كه پدر بزرگوارش درباره مقام و منزلت وى ابراز داشته بود ، مظلومانه به شهادت رسيد و امير المومنين با آن قدرت و شهامت و شجاعتى كه در ميدانهاى گوناگون به نمايش گذاشته بود ، براى حفظ اصل اسلام ، از حق مسلّم خود براى خلافت چشم پوشيد و سكوت اختيار نمود و خانه نشين شد .

اين انحراف و تغيير مسير اوليه، موجب گرديد كه حوادث تلخ و ناگوار و رويدادهاى دلخراش و تكان دهنده اى در تاريخ اسلام به وقوع بپيوندد و انسانهاى بى گناه بسيارى به خاك و خون در غلتند ، امامان معصوم ، اين وارثان بحق پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و مفسّران راستين قرآن ، يكى پس از ديگرى به دست زورگويان و ستمگرانى به شهادت مي رسيدند كه خود را (( جانشين رسول خدا )) مى ناميدند ، دوستداران و هواداران و پيروان اهل بيت (عليهم السلام ) در زندانها و سياهچال هاى مخوف و هراس آور به بند كشيده مى شدند و به شكنجه هاي مرگبار و توانفرسا گرفتار مى آمدند و يا از شهر و ديار خويش تبعيد مى گشتند و دارايى هايشان توسط واليان و دست نشاندگان خليفه مصادره مى شد . از نظر دستگاه حاكم ، بر زبان آوردن فضايل و مناقب خاندان پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) گناهى نابخشودنى به شمار مى آمد كه تاواني جز مرگ و نيستى در پى نداشت ، هيچ راوى و محدّثى حق نداشت حديثى بنگارد يا بازگو كند كه در آن فضيلتى براى يكى از معصومين ذكر شده باشد ، و در برار اين فشار خرد كننده ، ترويج و تبليغ و جعل روايات دروغينى كه مدح دشمنان ايشان را در برداشت بشدّت مورد تشويق قرار مى گرفت و جوايز و هداياى بزرگى در مقابل آن پرداخت مى شد .

در همان روزگاران تيره و تارى كه حاكمان سنگدل و بيرحم اموى و عباسى ، محو آثار اهل بيت (عليهم السلام ) را در سرلوحه برنامه هاى مهم خود قرار داده بودند و مبارزه بى امانى را در اين راستا دنبال مى كردند ، محدثان شيعه خطرات مهيب را به جان مى خريدند و اين گونه روايات را سينه به سينه نقل مي كردند و در كتابهايشان مى نگاشتند .

امّا عظمت اين خاندان و بزرگى شأن و منزلت آنان هنگامى روشن تر مى شود كه دريابيم كسانى مناقب آنان را در اين زمينه همفكر و هم عقيده بوده اند . بى ترديد ويژگيهاى اهل بيت (عليهم السلام ) چنان درخشنده و تابناك است كه هيچ كس را ياراى مخفى نگاه داشتن آن نيست و مى بينيم توسط محدثانى بر صفحه كاغذ نقش بسته است كه خود از مدافعان و توجيه گران سلطه غاصبانه دشمنان آنان به شمار مي روند . اين راويان ، پيروى و دفاع از مكتبى را پذيرفته بودند كه تنها در مورد امامت و پيشوايى جامعه اسلامى حقّى براى اهل بيت قائل نيست بلكه آنان را در برابر پيشوايان چهارگانه خويش ، بعنوان يك مرجع با صلاحيت و صاحب نظر در امور دينى به رسميت نمي شناسد‍‌ ! آرى ، عطر دل انگيز ولايت چنان فضاى تاريخ را آكنده است كه هر كوششى در جهت نابودى و بى اثر ساختن آن ، نتيجه اى جز رسوايى و شكست به بار نمي آورد .

از دانشمندان نامى و چيره دست اهل سنت كه اين راه را پيموده ، عبدالرحمان سيوطى است كه پيرو مذهب شافعى بوده است . وى برخى از مناقب و فضايل خاندان گرانقدر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) را در كتاب خود ((الجامع الصغير )) بطور پراكنده نقل كرده است . دانشمند گرانمايه و محقق ارجمند حضرت حجه الاسلام و المسلمين حاج شيخ حبيب الله صادقى (( دامت اضافاته )) با سليقه و دقّتى تحسين برانگيز اين احاديث را از سراسر آن كتاب گردآورى نموده و بطور مجزّا با نام (( اريج العبير بتجريد مناقب الآل من الجامع الصغير )) ( به معنى برخاستن بوى خوش از عبير ) در اختيار عاشقان و شيفتگان اهل بيت (عليه السلام ) قرار داده است . اين كتاب ارزشمند مزيّن است به تقريظ عالمانه استاد معظم حضرت آيه الله سبحانى (( دام ظلّه )) كه نشان دهنده اهتمامي است كه استاد براى اين تأليف قائل است .

نكته مهمّ و قابل تأمّل در اين تأليف ، جايگاه علمى و موقعيت تحقيقى سيوطى است . وى كه از بزرگان و پيشوايان اهل سنّت به شمار مى رود ، كتابهاى فراوانى در زمينه هاى : تفسير ، علوم قرآن ، فقه ، ادبيات ، حديث ، رجال و ... به رشته تحرير در آورده است و گفته اند كه تأليفات او به پانصد رساله بالغ مى شود كه همگى از ارزش و اعتبار و اهميت بسيارى برخوردارند.

اميد است كه فضلا و محقّقين و پژوهشگران حوزه و دانشگاه سعى و كوشش خود را در راه احيا و نشر فضايل و مناقب آل عصمت (عليهم السلام ) مبذول دارند و نصوص نبوى را شرح و بسط داده و مداليل واقعى آن را با شيوه اى علمى و محقّقانه ارائه نمايند ، تا جهان اسلام بلكه ساير مكاتب و اديان و مذاهب از آن استفاده كنند و راه روشن خود را در اين جهان ظلمانى پيدا كنند ، چرا كه اهل بيت (عليهم السلام ) يكى از دو ثقل است كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) آن را به ميراث و وديعه نهادند و همگان را به تمسّك به اين دو ثقل موظّف و مكلّف و ملتزم فرموده اند .

آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه (( عليها سلام )) بر آن است كتابهايى را كه موجب تقويت بنيان اخوت اسلامى و نشر فرهنگ اهل بيت (عليهم السلام ) است نشر نمايد .

اميد است اين كار مورد قبول خداوند قرار گيرد و عنايات كريمه اهل بيت ((عليها سلام )) شامل حال همه ما گردد.

اللهم اجعلنا من المتمسّكين بولايه أمير المومنين و الأئمه الطاهرين المعصومين ((صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين ))

مديرت فرهنگى
آستانه مقدسه
حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها

* * *

بسم الله الرحمن الرحيم

تقدير و تشكّر :

الحمد لله ربّ العالمين و الصلاه و السلام على سيّدنا و نبيّنا محمد و آله الطيبّين و الطاهرين و اللعن الدائم على اعدائهم اجمعين الى قيام يوم الدين .

هنگامى كه اين مجموعه با عنوان : (( اريج العبير . بتجريد مناقب الآل من الجامع الصغير )) انتشار يافت به بركت نام مقدس عترت طاهره عليهم افضل صلوات الله الملك المنّان با استقبال عام و خاص مواجه گرديد و بزرگان و صاحب نظران طى نامه هاى متعدد و شفاهاً اين جانب را مورد تقدير و تشويق فراوان قرار دادند كه به اين وسيله از همه آن بزرگواران سپاس گزريم . از همان ابتداى انتشار كتاب پيشنهادهاى گوناگونى براى ترجمه كتاب به فارسى به اين جانب واصل گرديد كه از آن ميان پيشنهاد آستانه مقدسه كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه (( عليها السلام )) به نظرم از همه اولى و سزاوارتر آمد , و اينك بحمد الله و المنّه به صورتى بسيار جالب و مطلوب به فارسى برگردانده شده و آماده چاپ گرديده است . بر خود فرض مى دانم از بذل عنايات مقام محترم توليت آستانه مقدسه حضرت آيه الله مسعودى خمينى (دام عزه ) كه در دستيابى به اين مقصود نقش اساسى ايفا فرمودند و نيز از مساعد تها و تلاشهاى بى دريغ مسئول محترم بخش فرهنگى آستانه مقدسه حضرت حجه الاسلام و المسلمين حاج آقاى عباسى صميمانه تشكر نمايم . همچنين از مترجم و محقق ارجمند حوزه علميه قم حضرت حجه الاسلام و المسلمين جناب آقاى انصارى محلاتي كه در ترجمه اين اثر ، ذوق و سليقه فراوان به كار برده اند قدر دانى مى نمايم .

اميدوارم كه اين خدمت ناقابل مورد قبول و عنايت آستان ملكوتى آقا و مولايمان حضرت ولى عصر روحى و جسمى لتراب مقدمه الفدا, قرار گرفته و در روزى كه (( نه دارايى به كار مى آيد و نه فرزند )) به كار آيد .

والسلام عليكم و رحمه الله
قم المقدسه – حبيب الله صادقي

سخن مترجم

قضايل و مناقب معصومين (( عليهم السلام )) و ويژگيهايى كه به آنان اختصاص يافته , خاندان رسالت را در اوج عظمت قرار داده و آنان را به عنوان انسانهايى كه مظهر صداقت, ايمان , زهد , تقوا و ديگر فضيلتهاى انسانى هستند معرفى نموده است .

در نخستين گام ، اگر بخواهميم ارزش والاى اين خاندان را از ديدگاه قرآن بشناسيم ، با آيه تطهير رو به رو مى شويم كه خداوند ، هر گونه پليدى را از آنان زدوده و چنانكه بايد ، آنان را پاك ساخته است : ( انمّا يريد الله ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيراً) (1) .

بنابر اين ، اهل بيت رسالت ((عليهم السلام )) انسانهايى هستند پاك و پيراسته از هر گونه زشتيها و نا پاكيهاى اخلاقى كه به خاطر اين جايگاه والا ، خداوند آنان را پيشواى مردم قرار داده و به پيروى از دستوراتشان فرمان داده است : (( يا ايّها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم ... ))(2).

قرآن در برخي ديگر از آياتش نيز خاندان رسالت را به نوعى ستوده و از آنان به عظمت و بلندى مقام يا نموده است : آيات تخستين سوره دهر ، آيه ذى القربى ، آيه اكمال دين ، آيه فرود آمده در ماجراى ليله المبيت و ده ها آيه ديگر كه يا به طور صريح و يا به صورت تأويل در شأن اين خاندان نازل شده است گواه هاى راستينى بر اين مدّعا هستند .

از قرآن كه بگذريم ، سراسر روايات منقول از طرق اماميّه ، بيانگر شأن والاى معصومين ((عليهم السلام )) است . به حق بايد گفت رواياتى كه از اين طريق به دست ما رسيده است سيماي پر فروغ پيشوايان معصوم ما را چنان كه بايد ، به خوبى شناسانده و ارزش و عظمت آنان را براى ما منعكس ساخته است .

فضايل و مناقب اين خاندان آن گاه براى ما جالبتر و شگفت انگيزتر است كه به يك سلسله از روايت كه از طريق اهل سنّت در اين رابطه نقل شده است نظر بيفكنيم . آرى اگر گروهى مخالف ، فردى را بستايند و از او به نيكى و عظمت ياد كنند ، نشانه آن است كه فضيلت و منقبت آن فرد در اوج كمال و پر فروغتر از پرتو خورشيد بر صفحه آسمان است .

كتاب حاضر كه توسط دوست ارجمندم ، دانشمند گرانمايه ، حجه الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ حبيب الله صادقى بنام (( اريج العبير )) تأليف شده ، روايتى است از اين دست ، كه جلال الدّين سيوطي شافعى آن ها را در كتاب خود (( الجامع الصغير )) آورده و ايشان آن روايات را برگزيده و به ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده است . متن اين كتاب به خاطر اهميت موضوع آن مورد استقبال خوانندگان به ويژه عرب زبانان در كشورهاى مختلف اسلامى قرار گرفته است . براى آنكه فارسى زبانان نيز از اين كتاب بهره مند شوند, بهش فرهنگى آستانه مقدسه حضرت كعصومه (( عليها السلام )) –كه بحق در اين چند سال اهير گامهاى ارزشمندى در زمينه نشر معارف اهل بيت (( عليهم السلام )) و حفظ آثار پر بركت انقلاب اسلامى برداشته است – در صدد برآمد كه ترجمه اين كتاب را در اختيار خوانندگان محترم قرار دهد . پيشنهاد ترجمه را آغاز نمودم و پس از چندى كتاب به صورتى كه هم اكنون در اختيار شماست شكل گرفت . در ترجمه تلاش شده است كه عبارات در عين مطابقت دقيق با متن , روان و سليس باشد و اگر در موردي به عنوان توضيح , واژه اى بر آن افزوده شده , آ ن واژه ميان دو قلّاب قرار گيرد , تا افزوده ها ا از اصل ترجمه جدا و و مشخّص باشد . به اميد آنكه خداوند به ما توفيق دهد كه در مسير زندگى خود همواره پيرو خاندان رسالت باشيم و آنان را اسوه و الگويى شايسته براى خود بدانيم .

محمد رضا انصارى محلّاتى
دى ماه 1375

تقريظ به قلم : استاد وعلامه محقّق ‌‌‌آيه الله شيخ جعفر سبحانى دام ظلّه

بسم الله الرحمن الرحيم

زهرا (عليها سلام ) گوهرى درخشان در دامان پيامبر

پيرامون شخصيت فاطمه (( عليها السلام )) دختر پيامبر ، و گل شكوفاى بوستان وحى كتابهاى فراوان نگاشته شد ه است . هريك از نگارندگان ، گوشه اى از شخصيّت ان حضرت را معرفى نموده و به بعدى ازابعاد زندگى او پرداخته اند . برخى عبادت و شب زنده داري و خضوع او در برابر پروردگارش را به قلم اورده اند . برخى ديگر پيرامون زهد و كناره گيرى او از زيور هاى دنيا – به رغم اينكه زنى جوان ودر اغازين سالهاى عمر بود – سخن گفته اند . گروه سوّم خطبه هاى طنين افكن و سخنان درخشان او را كه نشانگر فصاحت و بلاغت و تسلّط وى به معارف دينى است گرد ‌آورده اند ، تا مى رسد به گروه چهارم و پنجم و ....

با همه اينها هيچ كس از عظمت و قداست اين گوهر نهان جز ‌آفريدگارش ‌آگاهي ندارد ،

 همو كه ‌آيه : ( انّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا ) (3)

را در شان وى فرود آورد و در شان خانه اش اين آيه را نازل نمود : ( فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه ). (4)

آرى ، تنها خدا او را مى شناخت و فقط پدر بزرگوارش كه وى در دامان او تربيت يافت و در كنار او رشد نمود از شخصيّت وى ‌آگاهى داشت ، زيرا او بهترين معرّف فاطمه ((عليها سلام )) بود ، و كسى بود كه در گفتار و كردارش نه كوتاهى مى نمود و نه گزافه گويى مى كرد .

ما در اين مقّدمه كوتاه فرصت ‌آن را نداريم كه تمام آنچه را پيامبر درباره فاطمه ((عليها سلام )) گفته است بيان كنيم . توضيح سخن را تنها بر عهده اين كتاب كه چاپ ‌آن در اختيار خوانندگان محترم قرار گرفته و بيانگر بخشى از سخنان پيامبر در شان آن حضرت است مى گذاريم .

كتاب حاضر آنچه را كه از فضايل و مناقب فاطمه (( عليها سلام )) و ويژگيهاى فرزندان او در كتاب (( الجامع الصّغير )) تاليف محدّث ‌آگاه و محقّق بزرگوار : حافظ جلال الدّين عبدالرحمن سيوطى بيان شده ، گرد آورده است . در حقيقت خداوند به مولف دانشمند اين كتاب آقاى شيخ حبيب الله صادقى (( حفظه الله )) اين توفيق را داده كه احاديثى را كه در ابواب گوناگون آن كتاب نقل شده است جمع آورى كند و براى آنكه به سهولت به آنها دست يافته شود و مورد استفاده قرار گيرد ، آنها را طبق حروف الفبا تنظيم نمايد و با اين كار چشم دوستان خاندان رسالت و پيروانش يويژه دوستاران فاطمه ((عليها السلام )) سرور زنان جهان را كه روزگار به وجود او افتخار مى كند و شرافتش هماره جاويد است روشن سازد .

ما ضمن تقدير و سپاسگزارى از مولف گرانقدر ، اميد ان داريم كه اين كار نخستين گام باشد براى گامهاى ديگرى كه در راه گسترش فضايل خاندان رسالت ((عليهم السلام ))    برداشته مى شود ، باشد كه از اين رهگذر دلهاى شيعيان قوّت گيرد و مسلمانان غير شيعه نيز به سوى حقيقت راه يابند .

و الله وليّ التوفيق .
جعفر سبحانى
اوّل جمادى الثانى 1414 هـ

* * *

خداوند فرموده است :

( قل لا اسالكم عليه اجرا الا الموده فى القربي و من يقترف حسنه نزد له فيها حسناً انّ الله غفور شكور).
شورى : 23

[ اي پيامبر ! به مردم ] بگو : من براى اين [ تبليغ رسالتم ] مزدى از شما نمى خواهم مگر دوستى درباره خويشاوندان ، 9و هر كس كار نيكى انجام دهد [ و طاعتى اندوزد ] ، براى او پاداش آن را خواهيم افزود . بيقين خداوند آمرزنده و قدر شناس است .

فرزدق مى گويد :

من مشعر حبهم دين و بغضهم كفر و قربهم منجى و معصتم
ان عدّ أهل التقى كانوا أئمّتهم أو قيل (( من خير أهل الارض )) ؟ قيل : هم

[ خاندان پيامبر ] گروهى هستند كه دوستى آنان [ نشانه ] ايمان و دشمنى با آنان [ نشانه ] كفر است ونزديك شدن به آنان سبب رهايى و مصون ماندن [ از عذاب دوزخ ] است .

اگر پرهيزگاران را به شمار آورند ، پيشوايانشان اينانند ، و اگر درباره بهترين مردم روى زمين سئوال شود در پاسخ اينان معرّ فى ميشوند .

 و شافعى گفته :

يا آل بيت رسول الله حبكم فرض من الله فى القرآن انزله
كفاكم من عظيم الدقر انكم من لم يصلّ عليكم لا صلوه له
                                               

اى خاندان منزلت شما همين بس كه هر كس [ در نماز ] بر شما درود نفرستد نمازى نخوانده است .

و همو گفته است :

لو فتشوا قلبى ألفوا به سطرين قد خطّا بلاكاتب
العدل و التّوحيد فى جانبيٍ و حبّ اهل البيت فيجانب

اگر درون قلبم را جستجو كنند ، دو سطر در آن خواهند يافت كه ان دو سطر بدون نويسنده اى نگارش يافته است . در يك سوى ان عدل و توحيد ،ودرسوى ديگرش محبّت خاندان رسالت نگاشته شده است .

ونيزچنين گفته است :

يا راكباً بالمحصّب من منى و اهتف بساكن خيفها و الناهض
سحراً اذا فاض الحجيج الى منى فيضاً كلملتطم الفرات الفائض
و أخبرهم انّى من النّفر الّذى لولا أهل البيت ليس بناقض
إن كان رفضاً حبّ آل محمّد فليشهد الثقلان انّى رافى

اى سوره ! در ريگستان منى درنگ كن و ساكنان مسجد خيف و كسانى را كه سحرگاهان – آندم كه حاجيان چون رود خروشان فرات به سوى منى سرازير مى شوند – به پا مى خيزند صدا زن ، و به آنان خبرده كه من از كسانى هستن كه هرگز محبّت خاندان رسالت را از دست نخواهم داد . اگر دوستى خاندان محمّد ((رفض )) است ، پس جنّ وانس گواهى دهند كه من (( رافضى )) هستم .

شيخ شمس الّدين بن عربى مى گويد :
 
رايت ولائى آل طه فريضهً على رغم اهل البعد يورثنى القربى
فما طلب المبعوث أجراً على الهدى بتبليغه الاّ المودّه في القربي

ب رغم آنان كه [ از خاندان رسالت ] دورند ، من اعتقاد دارم كه ولايت اهل بيت فريضه اى است كه موجب نزديك شدن من به آنان مى گردد.

چرا كه فرستاده خدا براى رهبرى و تبليغ رسالت خود هيچ مزدى در خواست نكرد ، جز آنكه نسبت به نزديكانش محبّت ورزند .

و چه نيكو سروده است آن كه گفته :

هم القوم من أصفاهم الودّ مخلصاً تمسّك فى أخراه بالسّبب الاقوى
هم القوم فاقوا العالمين ماثراً محاسنها تجلى و آياتها تروى
مولاتهم فرضً و حبهم هدى و طاعتهم قرب و ودهم تقوى
                                             

اينان كسانى اند كه هر از روى اخلاص به آنان محبّت ورزد ، در آخرت به نيرومندترين وسيله چنگ زده است .

اينان كسانى اند كه در خصلتهاى پسنديده بر جهانيان برترى جسته اند ، خصلتهاى نيكويى كه هماره مى درخشد و نشانه هايش زبانزد همگان است .

ولايت آنان فريضه ، و دوست داشتتنشان [ نشانه ] هدايت ، و فرمانبردارى از آن [ مايه ] تقرّب ، و مودّتشان [ نشانگر ] پرهيزگارى است .

تاريخچه زندگى سيوطي

وى دانشمند فرزانه حافظ ، ابوالفضل جلال الدّين عبدالرّمن بن كمال الدّين ابى بكر بن محمّد سيوطى ، معروف به ابن السيوطى شافعى مصرى است كه شب يكشنبه اول ماه رجب سال 849 هـ در قاهره ديده به جهان گشود . در احاطه نسبت به علوم و فضايل ، از نوابغ عصر خود به شمار مي رفت و از علوم و فنون مختلف بهره داشت و پيرامون تأليفاتى از خود به جاى گذاشت .

مى گويند تأليفات وى افزون بر پانصد جلد كتاب بوده كه از رساله هاى يك ورقى و دو ورقى تا كتابهاى چند جلدى را شامل مى شده است . او در تحريم منطق نيز كتابى نگاشته است .

سيوطى مدّعي اجتهاد بود و در برخى از تأليفاتش خود را به عنوان نو آور قرن نهم معرّفى نموده است ، و همين ادّعا سبب گرديده كه گرفتاريهاى فراوانى براى او پديد آيد . داوودي شاگرد او مى گويد : وى دويست هزار حديث از حفظ بوده است.

او نزد گروهي همچون : بلقينى ، مناوى ، ابو عبّاس شمّنى ، محى الدّين كافيجى ، حافظ قاسم بن قطلو بغا ، برهان بقاعى ، شمس سخاوى و ديگران درس آموخته بود ، و اساتيد او در اجازه و قرائت و سماع به 150 نفر مى رسيدند كه نامشان را در معجم خود گرد آورى نموده است . كتب زير از معرف ترين تأليفات اوست :

1ـ الدّرّ المنثور فى تفسير بالمأثور.

2ـ الاتقان في علوم القرآن .

3ـ البهجه المرضيّه فى شرح ألالفيّه.

4ـ الخصائص الكبري.

5ـ اللئالي المصنوعه فى الاحاديث الموضوعه.

6ـ تاريخ الخفا.

7 ـ طبقات النحاه.

8 ـ الحاوي للفتاوي.

9ـ جمع الجوامع معروف به ((النجامع الكبير )).

10ـ الجامع الصغير كه از ((الجامع الكبير )) اقتباس شده و ما احاديث مجموعه حاضر را از آن  برگرفته ايم.

و كتابهاى ديگري كه تعداد آنها فراوان است و انتشار يافته اند .

وى سحرگاه شب جمعه 19 جمادى الأوّل سال 911 ه درگذشت و در ((حوش قوصون )) بيرون (( باب القرافه )) مصر به خاك سپرده شد .

ديباجه

بسم الله الرحمن الرحيم

ستايش از آن خداوندى است كه خاندان پيامبرش را به فضيلتهاى فراوان اختصاص داد و آنان را اخترانى هدايتگر قرار داد تا در هر تاريكى و گرفتارى ، كشتى نجات اين امّت باشند ، و درود و سلام فراوان خدا بر همو كه خداوند وى را به عنوان بهترين پيامبر بر انگيخت و به عنوان بهترين پيشوا بر ديگران بر تر داد ، و بر خاندانش ، آن پيشوايان راستين كه برگزيدگان خلقند .

اين كتاب مجموعه كوچكى است پيرامون مناقب خاندان بزرگوار پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) كه از كتاب (( الجامع الصّغير من احاديث البشير النّذير )) تأليف جلال الدّين ابو الفضل عبدالحمن بن ابى بكر سيوطى شافعى برگرفته ساختم ، و خدا توفيق دهنده و هدايت كننده به راه راست است .


پى‏نوشتها:

1 . احزاب : 33.
2 . نسا : 95.
3 . احزاب : 33.
4 . نور : 36. هنگامى كه پيامبر آيه : (( فى بيوت اذن الله ان ترفع )) را قرائت نمود ، مردى برخاست و گفت : اى پيامبر خدا ! اين خانه ها كدامند ؟ فرمود : خانه پيامبران . در اين ميان ابوبكر برخاست و در حالى كه به خانه على و فاطمه اشاره مى كرد پرسيد : اى پيامبر خدا ! ‌آيا اين خانه نيز از آن خانه هاست ؟ فرمود : آرى از بهترين آنهاست . علّامه سيوطى ، الّدر المنثور ، ج 5 ، ص 50 .