دعاى اميرالمؤمنين (ع ) در لَيْلَةُ الْمَبيت
13 - و همچنين بگو آنچه را كه مولايمان اميرالمؤمنين (ع ) هنگام خوابيدن در رختخواب
رسول خدا (ص ) به منظور حفاظت ايشان از كيد دشمنان با خون دل و تمام وجودش فرمود،
كه آن از دعاهاى مهمّ وقت صبح و شام است .
در روايت آمده كه وقتى امام جعفر بن محمّد صادق (ع ) وارد عراق شدند (آن هنگام كه
منصور او را خواسته بود)، مردم به سوى او گرد آمده و عرض كردند: اى مولاى ما، تربت
مولايمان امام حسين (ع ) كه مايه شفابخش از هر درد و بيمارى است ، آيا موجب ايمنى
از هر ترس و بيم نيز هست ؟ حضرت فرمود: بله ، هرگاه يكى از شما خواست كه ايمن از هر
خوف و ترس باشد، بايد تسبيحى از تربت او را برگرفته و سه بار دعاى لَيْلَةُ
الْمَبيت حضرت علىّ (ع ) در رختخواب رسول اكرم (ص ) را بخواند، و آن دعا به صورت
است :
اءَمْسَيْتُ - اءَللّهُمَّ، مُعْتَصِماً بِذِمامِكَ الْمَنيعِ
الَّذى لا يُطاوَلُ وَ لا يُحاوَلُ، مِنْ شَرِّ كُلِّ غاشِمٍ وَ طارِقٍ مِنْ سآئِرِ
مَنْ خَلَقْتَ وَ ما خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِكَ الصّامِتِ وَ النّاطِقِ، مِنْ كُلِّ
مَخُوفٍ، بِلِباسٍ سابِغَةٍ [حَصينَةٍ]، وِلا ءِ اءَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ(عليهم
السلام ) مُحْتَجِباً مِنْ كُلِّ قاصِدٍ لى إِلى اءَذِيَّةٍ، بِجِدارِ حَصينٍ
الاِْخْلاصِ فِى الاِْعْتِرافِ بِحَقِّهِمْ وَالَْتمَسُّكِ بِحَبْلِهِمْ، مُوقِناً
اءَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ وَ فيهِمْ وَ [بِهِمْ، اُوالى مَنْ واَلوْا، وَ
اءُجانِبُ مَنْ جانَبُوا؛ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اءَعِذْنى
اءَللّهُمَّ، بِهِمْ] مِنْ شَرِّ كُلِّ ما اءَتَّقيهِ يا عَظيمُ، حَجَزْتُ
الاَْعادِىَ عَنِّى بِبَديعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ .
(234)
إِنّا جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ اءَيْديهِمْ سَدّاً، وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً،
فَاءَغْشَيْناهُمْ، فَهُمْ لايُبْصِرُونَ.
- خداوندا، شب نمودم در حالى كه به حُرمت استوار و والاى تو كه مغلوب وبا حيله
دگرگون نمى گردد، [ويا: كسى و يا چيزى نمى تواند آن را قصد كند،] چنگ زده و پناه
بردم ، از شرّ هر ستمگر و غاصب و هر رخداد و مصيبت از ناحيه تمام كسان و چيزهايى كه
آفريدى ، چه لب بسته و خاموش باشند [يعنى جمادات ] و چه گويا باشند، از هر امر
ترسناكى ، با پوشيدن لباس كامل [استوار] ولايت و دوستى اهل بيت پيامبرت (عليهم
السلام ) در حالى كه از هركس كه قصد آزار مرا بكند در پناه ديوار استوارِ مخلصانه
اعتراف كردن به حقّ آنان و چنگ زدن به ريسمانشان خود را پوشانده و حفظ مى نمايم ، و
يقين دارم كه مسلّماً حقّ براى آنان و با آنان و در ايشان [و به واسطه آنهاست ،
هركس را كه ايشان دوست دارند دوست دارم ، و از هركس كناره گرفتند، كناره مى گيرم ،
پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و اى خدا، مرا به واسطه ايشان ] از گزند تمام
امورى كه از آن پرهيز دارم ، در پناه خويش درآور، اى بزرگ ، تمام دشمنانم را به
وسيله خداوندى كه نوآفرين آسمانها و زمين است ، از خود دور نمودم ، براستى كه
ما از پيشاپيش و از پشت سر آنان سدّى قرار داديم ، و در نتيجه روى آنان را پوشانيدم
، لذا ايشان نمى بينند.
سپس تسبيح را بوسيده و بر چشمانش قرار داده و بگويد:
اءَللّهُمَّ، إِنّى اءَسْاءَلُكَ بِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ وَ
بِحَقِّ صاحِبِها وَ بِحَقِّ جَدِّهِ وَ [بِحَقِّ] اءَبيهِ وَ بِحَقِّ اءُمِّهِ وَ
[بِحَقِّ] اءَخيهِ وَبِحَقِّ وُلْدِهِ الطّاهِرينَ، إِجْعَلْها شِفآءً مِنْ كُلِّ
دآءٍ، وَ اءَماناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ، وَ حِفْظَاً مِنْ كُلِّ سُوَّءٍ.
- خداوندا، به حقّ اين تربت و به حقّ صاحب آن و به حقّ جدّ و [به حقّ] پدر و به حقّ
مادر و [به حقّ] برادر، و به حقّ فرزندان پاكيزه اش ، از تو درخواست مى نمايم كه آن
را مايه بهبودى از هر درد و بيمارى ، و ايمنى از هر بيم ، و محافظت از هر بدى قرار
دهى .
سپس آن را در گريبان [يا: در جبين و دو طرف پيشانى ] خود بگذارد. و اگر اين كار را
هنگام صبح انجام دهد تا هنگام شام پيوسته در امان خواهد بود، و اگر آن را شبانگاه
انجام دهد تا صبح پيوسته در امان خدا خواهد بود.
14 - نيز بخوانى دعايى را كه جدّم ابوجعفر محمّد بن حسن طوسى آن را براى قرائت در
وقت غروب ذكر كرده ، كه :
اءَللّهُمَّ، إِنّى اءَسْاءَلُكَ اءَنْ تُصَلِّىَ عَلى
مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اءَسْاءَلُكَ خَيْرَ لَيْلَتى هذِهِ وَ خَيْرَ ما
فيها، وَ اءَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ لَيْلَتى هذِهِ وَ شَرِّ ما فيها. اءَللّهُمَّ،
إِنّى اءَعُوذُ بِكَ اءَنْ تَكْتُبَ عَلَىَّ خَطيَّئَةً اءَوْ إِثْماً.
اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاكْفِنى خَطَّيئَتها
وَإِثْمَها، وَ اءَعْطِنى يُمْنَها وَ بَرَكَتَها وَ عَوْنها وَ نُورَها.
اءَللّهُمَّ، نَفْسى خَلْقَتَها وَ بِيَدِكَ حَياتُها وَ مَوْتُها، اءَللّهُمَّ،
فَإِنْ اءَمْسَكْتَها، فَإِلى رِضْوانِكَ وَالْجَنَّةِ، وَ إِنْ اءَرْسَلْتَها
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْلَها وَ ارْحَمْها.
(235)
- خداوندا، براستى كه از تو درخواست مى نمايم كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى ،
و از تو مساءلت دارم خير اين شب و خير آنچه را كه در آن هست ، و به تو پناه مى برم
از شرّ اين شب و شرّ آنچه كه در آن است ، خداوندا، براستى كه به تو پناه مى برم كه
خطا يا گناهى را بر من بنويسى . خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و مرا از
خطا و گناه كردن در آن [يعنى شب يا روز] كفايت فرما، و ميمنت و بركت و يارى و نور
آن را به من عطا فرما، خداوندا، اين نَفْس من است كه تو آن را آفريده اى ، و
زندگانى و مرگ آن به دست توست . خداوندا، پس اگر آن را [در اين دنيا] نگاه داشتى ،
پس به سوى خشنودى و بهشتت [روانه ساز]، و اگر آن را [به سوى عالم آخرت ] روانه
ساختى ، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و آن را بيامرز و مورد رحمت خويش قرارده
.
15 - و نيز بگو:
رَبِّىَ اللّهُ، حَسْبِىَ اللّهُ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ، وَ
هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ، لاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ، ما شآءَ
اللّهُ كانَ، اءَشْهَدُ وَ اءَعْلَمُ اءَنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ، وَ
اءَنَّ اللّهَ قَدْ اءَحاطَ بِكُلِّ شَىْءٍ عِلْماً، وَ اءَحْصى كُلَّ شَىْءٍ
عَدَداً، اءَللّهُمَّ، إِنّى اءَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسى ، وَ مِنْ شَرِّ
كُلِّ دآبَّةٍ رَبّى آخِذٌ بِناصِيَتِها، إِنَّ رَبّى عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ،
اءَللّهُمَّ، اءَمْسى خَوْفى مُسْتَجيراً بِاءَمانِكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ
آلِهِ وَ آمِنّى ، فَإِنَّكَ لا تُخْذِلُ مَنْ آمَنْتَهُ، اءَللّهُمَّ، اءَمْسى
جَهْلى مُسْتَجيراً بِحِلْمِكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عُدْ عَلَىَّ
بِحِلْمِكَ وَفَضْلِكَ. إِلهى ، اءَمْسى فَقْرى مُسْتَجيراً بِغِناكَ، فَصَلِّ عَلى
مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَارْزُقْنى مِنْ فَضْلِكَ الْواسِعِ الْهَنَّى ءِ الْمَرىَّءِ.
إِلهى ، اءَمْسى ذَنْبى مُسْتَجيراً بِمَغْفِرَتِكَ، فَصَلَّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ
آلِهِ وَ اغْفِرْلى مَغْفِرَةً عَزْماً جَزْماً لا تُغادِرُ ذَنْباً وَلا
اءَرْتَكِبُ بَعْدَها مُحَرَّماً. إِلهى ، اءَمْسى ذُلّى مُسْتَجيراً بِعِزِّكَ،
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ قوِّ فى رِضاك ضَعْفَى . إِلهى ، اءَمْسى
وَجْهِىَ الْبالِى الْفانى مُسْتَجيراً بِوَجْهِكَ الدّآئِمِ الْباقِى الَّذى
لايَبْلى وَ لايَفْنى ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اءَجِرْنى مِنْ عَذابِ
النّارِ وَ مِنْ شَرِّ الدُّنْيا وَ الاَّْخِرَةِ.
اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ افْتَحْ لى بابَ الاَْمْرِ الَّذى
فيهِ الْيُسْرُ وَالْعافِيَةُ وَ النَّجاحُ وَ الرِّزْقُ الْكَثيرُ الطَّيِّبُ
الْحَلالُ الْواسِعُ. اءَللّهُمَّ، بَصِّرنى سُبُلَهُ، وَ هَيِّى ءْ لى مَخْرَجَهُ
وَ مَنْ قَدَّرْتَ لَهُ مِنْ خَلْقِكَ عَلَىَّ مَقْدُرَةً بِسُوَّءٍ، فَصَلِّ عَلى
مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ خُذْهُ عَنّى مِنْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ
يَمينِهِ وَ عَنْ شِمالِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ، وَ اءَلْجِمْ
لِسانَهُ، وَ قَصِّرْ يَدَهُ، وَ اءَخْرِجْ
(236)
صَدْرَهُ، وَامْنَعْهُ اءَنْ يَصِلَ إِلَىَّ اءَوْ إِلى اءَحَدٍ مِنْ اءَهْلى وَ
مَنْ يَعْنينى اءَمْرُهُ اءَوْ شَىْءٍ مِمَّا خَوَّلْتَنى وَ رَزَقْتَنى وَ
اءَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ مِنْ قَليلٍ اءَوْ كَثيرٍ بِسُوَّءٍ، يا مَنْ هُوَ
اءَقْرَبُ إِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ، يا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ
قَلْبِهِ، يا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الاَْعْلى ، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ
شَىْءٌ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ.
يا لا إِلهَ إِلاّ اءَنْتَ، بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اءَنْتَ، إِرْضَ عَنّى ، يا لا
إِلهَ إِلاّ اءَنْتَ، بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اءَنْتَ، إِرْحَمْنى ، يا لا إِلهَ
إِلاّ اءَنْتَ، بِحَقِّ لا إِله إِلاّ اءَنْتَ، تُبْ عَلَىَّ. يا لا إِلهَ إِلاّ
اءَنْتَ، بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اءَنْتَ، اءَعْتِقْنى مِنَ النَّارِ، يا لا إِلهَ
إِلاّ اءَنْتَ، بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اءَنْتَ، تَفَضَّلْ عَلَىَّ بِقَضآءِ
حَوآئِجى فى دُنْياىَ وَ آخِرَتى ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ.
(237)
- پروردگار من خداست ، او مرا كافى است ، تنها بر او توكّل نمودم ، و اوست پروردگار
عرش عظيم الهى ، هيچ تحوّل و قدرتى نيست مگر به خداوند، هر چه خدا خواست همان مى
شود، گواهى مى دهم و آگاهى دارم كه براستى خداوند بر هر چيز تواناست ، و مسلّماً
علم خداوند به هر چيز احاطه نموده است ، و شماره هر چيزى را احصاء نموده است .
خداوندا، براستى به تو پناه مى برم از شرّ نَفْسم ، و از شرّ هر جنبنده اى كه
پروردگارم [موى ] پيشانى او را برگرفته [و زمام اختيار او به دست خداست ]، بى گمان
پروردگارم بر راه راست استوار است . خداوندا، خوف و هراس من با پناهنده شدن به
ايمنى بخشى تو شب نموده ، پس بر محمّد و آل او درود فرست و مرا ايمنى بخش ، زيرا
هركس را كه تو امان دهى خوار و محروم نمى گردانى ، خداوندا، نادانى من با پناهنده
شدن به بردبارى تو شب نموده ، پس بر محمّد و آل او درود فرست و با بردبارى و تفضّلت
را بر من روى آر، معبود من ، نادارى من با پناهنده شدن به غناى تو شب نموده ، پس
بر محمّد و آل او درود فرست ، و از فضل روزى گسترده و لذيذ و گوارايت برخوردارم
نما، اى معبود من ، گناهم با پناهنده شدن به آموزش تو شب نموده ، پس بر محمّد و آل
او درود فرست و مرا بيامرز، آمرزشى حتمى و قطعى كه هيچ گناهى را باقى نگذارى ، و
بعد از آن هيچ حرامى را مرتكب نشوم . معبود من ، خوارى و ذلّت من با پناهنده شدن به
سرافرازى تو شب نموده ، پس بر محمّد و آل او درود فرست ، و در خشنودى خويش ناتوانى
مرا نيرومند گردان . معبود من ، روى [و تمام وجود] پوسنده و نابود شونده ام با
پناهنده شدن به روى [و اسماء و صفات ] جاودانى و پاينده ات كه هيچگاه از بين نمى
رود و نابود نمى گردد شب نموده ، پس بر محمّد و آل او درود فرست ، و مرا از عذاب
آتش جهنّم و از شرّ دنيا و آخرت در پناه خويش درآور.
خداوندا، بر محمّد و آل او درود فرست ، و درى را كه در آن توانگرى و تندرستى و
كاميانى و روزى بسيار پاكيزه حلال و وسيع در آن است به روى من بگشاى ، خداوندا، مرا
نسبت به راههاى آن بينا گردان ، و راه بيرون آمدن از آن را براى من مهيّا كن . و هر
كدام از آفريدگانت را كه قدرت دادى كه به من بدى رساند، پس بر محمّد و آل او درود
فرست ، و او را در رابطه با من از پيشاپيش و از پشت ، و از سمت راست و از سمت چپ ،
و از بالا و زيرش بگير، و زبانش را لگام بند، و دستش را كوتاه نما، و سينه و دلش
را تنگ فرما، و او را جلوگيرى كن كه به من يا به كسى از بستگانم و كسانى كه امورشان
مورد اهتمام من است ، و يا چيزى كه تو به من عطا فرموده و روزى داده و بر من ارزانى
داشته اى ، (چه اندك باشد و چه بسيار) بدى رساند، اى كسى كه نسبت به من از رشته رگ
[گردن ] نزديكتر هستى ، اى كسى كه ميان انسان و دل او حايل مى گردى [و از خود او به
وى نزديكترى ]، اى كسى كه در تماشاگاه بالاتر قرار دارى ، اى كسى كه هيچ چيز مشابه
تو نيست ، و تنها تو شنوا و آگاه مى باشى .
اى كسى كه معبودى جز تو نيست ، به حقّ اينكه معبودى جز تو نيست ، از من خرسند باش ،
اى كسى معبودى كه جز تو نيست ، به حقّ اينكه معبودى جز تو نيست ، بر من رحم آر، اى
كسى كه معبودى جز تو نيست ، به حقّ اينكه معبودى جز تو نيست ، توبه مرا بپذير، اى
كسى كه معبودى جز تو نيست ، به حقّ اينكه معبودى جز تو نيست ، مرا از آتش جهنّم
آزاد فرما، اى كسى كه معبودى جز تو نيست ، به حقّ اينكه معبودى جز تو نيست ، تفضّل
فرما و حوايج دنيوى و اُخروى ام را برآورده ساز، براستى كه تو بر هر چيز توانايى .
16 - همچنين بگو:
اءَلْحَمْدُللّهِِ عَدَدَ ما خَلَقَ، وَالْحَمْدُللّهِِ مِثْلَ
ما خَلَقَ، وَالْحَمْدُللّهِِ مِلْءَ ما خَلَقَ، وَالْحَمْدُللّهِِ مِدادَ
كَلِماتِهِ، وَالْحَمْدُللّهِِ زِنَةَ عَرْشِهِ، وَالْحَمْدُللّهِِ رِضى نَفْسِهِ،
لا إِلهَ إِلا اللّهُ الْحَليمُ الْكَريمُ، لا إِلهَ إِلا اللّهُ الْعَلِىُّ
الْعَظيمُ. سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّماواتِ وَالاَْرَضينَ وَ ما بَيْنَهُما وَ
رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ، اءَللّهُمَّ، إِنّى اءَعُوذُ بِكَ مِنْ دَرَكِ
الشَّقآءِ، وَ اءَعُوذُ بِكَ مِنْ شَماتَةِ الاَْعْدآءِ، وَ اءَعُوذُ بِكَ مِن
الْفَقْرِ وَالْوِقْرِ، وَاءَعُوذُ بِكَ مِنْ سُوَّءِ الْمَنْظَرِ فِى الاَْهْلِ
وَالْمالِ وَ الْوَلَدِ.
- ستايش براى خداوند به شماره تمام آفريدگانش ، و ستايش براى خدا مثل آنچه كه
آفريده است ، و ستايش براى خدا به اندازه پُرىِ آنچه كه خلق فرموده ، و ستايش براى
خداوند به اندازه كشش كلمات [و موجودات ]اش ، و ستايش براى خداوند به اندازه وزن
عرش الهى ، و ستايش براى خداوند به اندازه خشنودى وجود او، معبودى جز خداوند بردبار
بزرگوار نيست ، معبودى جز خداوند بلند مرتبه بزرگ نيست ، پاك و منزّه است خداوندى
كه پروردگار آسمانها و زمينها و تمام آنچه كه در آن دو هستند، و پروردگار عرش
عظيم مى باشد. خداوندا، براستى كه من به تو پناه مى برم از گرفتار شدن به بدبختى
[يا رنج ]، و به تو پناه مى برم از شماتت دشمنان ، و به تو پناه مى برم از نادارى و
هر بار سنگين ، و به تو پناه مى برم از بد منظرى در رابطه با بستگان و دارايى
فرزندانم .
سپس ده بار بر پيامبر اكرم (ص ) صلوات بفرست .
17 - و نيز بخوان دعايى را كه روايت شده امام زين العابدين (ع ) فرمود:
اگر اين كلمات را بگويم ، ديگر باكى ندارم ، هرچند تمام انس و جنّ عليهِ من گرد هم
آيند، و آنها به اين صورت است :
بِسْمِ اللّهِ، بِاللّهِ، وَ مِنَ اللّهِ، وَإِلَى اللّهِ،
وَفى سَبيلِ اللّهِ، اءَللّهُمَّ، إِلَيْكَ اءَسْلَمْتُ نَفْسى ، وَ إِلَيْكَ
وَجَّهْتَ وَجْهى ، وَإِلَيْكَ فَوَّضْتُ اءَمْرى ، فَاحْفَظْنى بِحِفْظِ
الاِْيمانِ مِنْ بَيْنِ يَدَىَّ وَ مِنْ خَلْفى وَ عَنْ يَمينى وَ عَنْ شِمالى وَ
مِنْ فَوْقى وَ مِنْ تَحْتى ، وَ ادْفَعْ عَنّى بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ، فَإِنَّهُ
لاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىَّ الْعَظيمِ.
- به نام خدا، به [وسيله ] خدا، و از خدا، و به سوى خدا، و در راه خدا، خداوندا،
خود را تنها به تو سپردم ، و روى [و تمام وجود]م را تنها به سوى تو نمودم ، و امورم
را فقط به تو واگذار نمودم ، پس با حفظ ايمان مرا از پيشاپيش و از پشت و از راست و
چپ و از بالا و زير نگاه دار، و به حول و قدرت خويش [شيطان و تمام دشمنان ] را از
من دور بدار، زيرا مسلّماً هيچ تحوّل و قدرتى نيست مگر به خداوند بلند پايه بزرگ .
18 - و نيز بخوان دعايى را كه روايت شده كه حضرت ابالحسن امام كاظم (ع ) مى فرمود:
هنگام شام و غروب آفتاب و پشت كردن روز شب كردى بگو:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، اءَلْحَمْدُللّهِِ الَّذى
لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِى الْمُلْكِ،
اءَلْحَمْدُللّهِِ الَّذى يَصِفُ وَ لايُوصَفُ، وَ يَعْلَمُ وَ لا يُعلَّمُ،
يَعْلَمُ خآئِنَةَ الاَْعْيُنِ وَ ما تُخْفِى الصُّدُورَ. وَ اءَعُوذُ بِوَجْهِ
اللّهِ الْكَريمِ وَ بِاسْمِ اللّهِ الْعَظيمِ مِنْ شَرِّ مَاذَرَاءَ وَ بَرَاءَ،
وَ مِنْ شَرِّ ما تَحْتَ الثَّرى ، وَ مِنْ شَرِّ ما ظَهَرَ وَ بَطَنَ، وَ مِنْ
شَرِّ ما كانَ فِى اللَّيْلِ وَالنَّهارِ، وَ مِنْ شَرِّ اءَبى مَرَّةَ وَ ما
وَلَدَ، وَ مِنْ شَرِّ الرَّسيسِ، وَ مِنْ شَرِّ ما وَصَفْتُ وَ ما لَمْ اءَصِفْ.
اءَلْحَمْدُللّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ.
- به نام خداوند رحمت گستر مهربان ، ستايش خداوندى را كه هيچ كس را به فرزندى
نگرفته ، و هيچ شريكى در فرمانروايى و سلطنت ندارد، ستايش خداوندى را كه توصيف مى
كند ولى توصيف نمى شود، و مى داند و كسى نمى تواند چيزى را به او بيآموزد، از خيانت
چشمها و آنچه كه دلها آن را مى پوشاند آگاه است ، و پناه مى برم به روى [و اسماء و
صفات ] بزرگوار خداوند، و به نام بزرگ خداوند، از شرّ تمام آنچه كه آفريده و خلق
نمود، و از شرّ آنچه كه در زير خاك است ، و از شرّ آنچه كه آشكار و يا پنهان است ،
و از شرّ آنچه در شب و روز است ، و از شرّ ابى مرّة و
فرزندان او، و از شرّ رسيس و از شرّ آنچه كه توصيف
نمودم و يا توصيف ننمودم ، ستايش براى خداوندى كه پروردگار عالميان است .
و فرمود: آنها [يعنى ابى مرّة و رسيس و..] از درّندگان و از شيطانهاى رانده شده و
از ذريّه وى هستند.
توضيح برخى از عبارات دعاى گذشته
صاحب صِحاح آورده كه : ابن قِتْره
- با كسر قاف و تاء دو نقطه بر روى آن - مار خبيث است
(238)
؛ بنابراين ، ممكن است كه مقصود از اين دعا، پناه بردن از شرّ آن
باشد؛ و نيز امكان دارد كه مقصود ابليس و ذريّه آن باشد و حضرت آن را به مار خبيثى
كه ذكر شد، تشبيه فرموده باشد؛ در بعضى از نسخه ها نيز ابى
مرّة آمده كه آن به صواب نزديك تر است ؛ زيرا اين دعا پناه بردن به خدا از
شيطان و ذريّه اوست ، و ديگر اينكه هيچگاه ابوقتره
استعمال نمى شود بلكه مى گويند: ابوفتره ، چنانكه شيخ
طوسى در مصباح كبير
(239)
در دعا و حرزِ روز چهارشنبه به اين صورت ذكر نموده است .
امّا درباره اينكه فرمود وَ مِنْ شَرِّ الرَّسيسِ، صاحب
صحاح
(240)
آورده كه : رُسَّ الْمَيِّتُ يعنى ميّت
در قبر گذاشته شد، و رَسَّ و قَدْ
رَسَسْتُ بَيْنَهُمْ نيز به معناى آشتى دادن مردم ، و همچنين به معناى
اِفْساد و دو به هم زنى آمده و از اَضْداد است ، و شايد مقصود از آن پناه بردن از
فساد و تباهى و از مرگ و امور مربوط به آن باشد.
مجموعه دعاهاى سرّ
(241)
19 - از جمله دعاهاى سرّ اين است : اى محمّد، هركس از گزند
موجودات خزنده زمينى مانند درّنده و حشرات [يا: مارهاى سمّى و خطرناك افعى ] بترسد،
در مكانى كه بيم وجود آن مى رود بگويد:
يا ذارِى ءَ ما فِى الاَْرْضِ مِنْها، لِعِلْمِكَ بِما يَكِونُ
مِمّا ذَرَاءْتَ، لَكَ السُّلْطانُ عَلى كُلِّ مَنْ دُونَكَ، إِنّى اءَعُوذُ
بِعِزَّتِكَ وَ قُدْرَتِكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ مِنَ الضُّرِّ فى بَدَنى مِنْ سَبُعٍ
اءَوْ هآمَّةٍ اءَوْ عارِضٍ مِنْ سآئِرِ الدَّوآبِّ، يا خالِقَها بِفِطْرَتِهِ،
إِرْدَاءْها عَنّى ، وَاحْجُزْها وَ لا تُسَلِّطْ عَلَىَّ، وَ عافِنى مِنْ شَرِّها
وَ بَاءْسِها، يا اءَللّهُ، يا ذَا الْعِلْمِ الْعَظيمِ، حُطْنى بِحِفْظِكَ مِنْ
مَخاوفى ، يا رَحيمُ.
- اى خداوندى كه تمام آنچه را كه از آنها [يعنى درندگان و حشرات خطرناك و مارها]
آفريد، به خاطر علم و آگاهى ات به آنچه كه از سوى آفريدگانت انجام مى پذيرد، كه
تنها تو بر تمام موجودات غير خود سلطنت و فرمانروايى دارى ، براستى كه من پناه مى
برم به عزّت و قدرتى كه تو بر هر چيز دارى ، از آسيب در بدنم ، از هر درّنده يا
حشرات خطرناك و سمّى و مار يا هر عارضه اى از ساير جنبندگان ، اى خدايى كه با
نوآفرينى خويش آنها را آفريدى ، آنها را از من دور كن و جلوگيرى فرما و بر من مسلّط
مگردان ، و از شرّ و عذاب آن عافيت بخش . اى خدا، اى كسى كه صاحب آگاهى عظيم هستى ،
به حفظ و نگاهدارى خويش مرا از تمام آنچه كه بيم و هراس دارم ، حفظ فرما، اى مهربان
.
اى محمّد، هر كس از امّت تو خواهان آن باشد كه من از او نگاهدارى نموده و يارى كنم
، هنگام صبح و شام و وقت خوابيدن بگويد:
آمَنْتُ بِرَبّى ، وَ هُوَاللّهُ الَّذى لا إِلهَ إِلاّ هُوَ
إِلهُ كُلِّ شَىْءٍ، وَ مُنْتَهى كُلِّ عِلْمٍ وَ وارِثُهُ، وَ رَبُّ كُلِّ شَىْءٍ.
رَبِّ، اءُشْهِدُ اللّهَ عَلى نَفْسى بِالْعُبُودِيَّةَِوالذُّلِّ وَالصَّغارِ، وَ
اءَعْتَرِفُ بِحُسْنِ صَنآئِعِ اللّهِ إِلَىَّ، وَ اءَبُوَّءُ عَلى نَفْسى
بِقِلَّةِ الشُّكْرِ لَهُ، وَاءَسْاءَلُ اللّهَ فى يَوْمى هذا وَ لَيْلَتى هذِهِ،
بِحَقِّ مايَراهُ لَهُ حَقّاً عَلى ما يَراهُ بِهِ مِنّى لَهُ رِضىً، إِيماناً وَ
إِخْلاصاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ إِيقاناً بِلا شَكٍّ وَلا ارْتِيابٍ. حَسْبى إِلهى
مِنْ كُلِّ مَنْ دُونَهُ، وَ اللّهُ وَكيلى عَلى كُلِّ مَنْ سِواهُ. آمَنْتُ
بِسِرِّ عِلْمِ اللّهِ وَ عَلانِيَتِهِ، وَ اءَعُوذُ بِما فى عِلْمِ اللّهِ كُلِّهِ
مِنْ كُلِّ سُوَّءٍ. سُبْحانَ الْعالِمِ بِما خَلَقَ، اءَللَّطيفُ فيهِ،
اءَلُْمحْصى لَهُ، اءَلْقادِرُ عَلَيْهِ، ما شآءَ اللّهُ، لا قُوَّةَ إِلاّ
بِاللّهِ، اءَسْتَغْفِرُ اللّهَ، وَإِلَيْهِ الْمَصيرُ.
- ايمان آوردم به پروردگارم ، و او همان خدايى است كه معبودى جز او نيست و معبود هر
چيز و منتهاى هر دانش و وارث آن و پروردگار هر چيز است ، پروردگارا، تو را گواه مى
گيرم كه نَفْسم بنده و ذليل و كوچك توست ، و به كارهاى نيك و عطايايى كه خداوند
نسبت به من ارزانى داشته اعتراف مى نمايم ، و نيز بر كمى شكر و سپاسگزارى ام در
برابر آن اعتراف مى نمايم ، و در اين روز و در اين شب ، به حقّ تمام آنچه كه حقّى
براى او قايل است نسبت به تمام آنچه كه به واسطه آن از من براى او خشنودى و خرسندى
مى طلبد، از خداوند، ايمان و اخلاص و روزى وسيع و يقين بدون شكّ و دودلى را خواهانم
. معبود من از تمام آنچه كه مادون او هستند براى من كافى است ، و خداوند وكيل و
كارگذار من است بر تمام ماسواى خود. ايمان آوردم به سرّ و آشكار علم الهى ، و پناه
مى برم به تمام آنچه كه در علم خداست از تمام بديها. پاك و منزّه است خداوندى كه
نسبت به آنچه كه آفريده آگاه ، و لطيف ، و شمارنده و قادر است . آنچه خدا خواست
[همان مى شود]، هيچ قدرتى نيست مگر به خدا، از خداوند آمرزش مى طلبم ، و بازگشت همه
تنها به سوى اوست .
زيرا هرگاه اين كلمات را بگويد، او را در ميان مخلوقات صاحب جاه و منزلت گردانيده ،
و دلهاى آنان را نسبت به وى مهربان مى گردانم ، و دين او را محفوظ مى دارم .
اى محمّد، هركس از اُمّت تو بخواهد كه هيچ كس تسلّط بر او نداشته باشد، و من او را
از شرور و بديها كفايت نمايم ، بگويد:
يا قاضِياً عَلَى الْمُلْكِ لِما دُونَهُ، وَ مانِعاً مِنْ
دُونِهِ نَيْلَ كُلِّ شَىْءٍ مِنْ مُلْكِهِ، وَ يا مُغْنِىَ اءَهْلِ التَّقْوى
بِإِماطَتِهِ الاَْذى فى جَميعِ الاُْمُورَ عَنْهُمْ، لا تَجْعَلْ وِلايَتى فِى
الدّينِ وَ الدُّنْيا وَ الاَّْخِرَةِ إِلى اءَحَدٍ سِواكَ، وَاسْفَعْ بِنواصى
اءَهْلِ الْخَيْرِ كُلِّهِمْ إِلَىَّ، حَتّى اءَنالَ مِنْ خَيْرِهِمْ خَيْرَهُ، وَ
كُنْ لى عَلَيْهِمْ فى ذلِكَ مُعيناً، وَ خُذْ لى بِنَواصى اءَهْلِ الشَّرِّ
كُلِّهِمْ، حَتّى اءُعافى مِنْ شَرِّهِمْ كُلِّهِمْ، وَكُنْ لى مِنْهُمْ فى ذلِكَ
حافِظاً، وَ عَنّى مُدافِعاً مُعيناً، حَتّى اءَكُون آمِناً بِاءَمانِكَ.
- اى خداوندى كه نسبت به مادون خود فرمان مى رانى ، و جز خويش را از نيل به
فرمانروايى و سلطنتت جلوگيرى مى نمايى ، و اى كسى كه بادور كردن آسيب و اذيّت از
اهل تقوى در تمام امور، ايشان را بى نياز مى گردانى ، سرپرستى مرا در امور دينى و
دنيوى و اُخروى به هيچ كس غير خودت قرار مده ، و [موى ] پيشانى [و زمام امور] همه
اهل خير را به سوى من بگير و بكش ، تا اينكه به خير آنان نايل گردم ، و مرا نسبت به
آنان در اين باره يارى فرما، و [موى ] پيشانى [و زمام امور] تمام اهل شرّ در رابطه
من بگير، تا اينكه از همه شرور آنان در عافيت باشم ، و در اين باره خود نگاهدار من
باش ، و از من دفاع نموده و يارى فرما، تا اينكه به امان تو ايمن و آسوده گردم .
زيرا هركس اين كلمات را بگويد، كيد و مكر مكّاران و فريبكاران به او آسيبى نمى
رساند، و مسلّماً من خود به او ايمنى مى بخشم .
اى محمّد، به كسانى كه خواهان قرب و نزديكى جستن به من هستند، بگو: يقيناً بدانيد
كه اين كلام ، برترين چيزى است كه شما بعد از انجام واجبات مى توانيد به وسيله آن
به سوى من نزديكى بجوييد، به اين صورت كه بگويند:
اءَللّهُمَّ، إِنَّهُ لَمْ يُمْسِ اءَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ
اءَعْلَمُ اءَنَّهُ مُقَصِّرٌ فى مَعْرِفَتِكَ وَ طاعَتِكَ مِثْلَ تَقْصيرى ،
اءَنْتَ إِلَيْهِ اءَحْسَنُ صُنْعاً، وَ لا لَهُ اءَدْوَمُ كَرامةً، وَلا عَلَيْهِ
اءَبْيَنُ فَضْلاً، وَلا بِهِ اءَشَدُّ تَرَفُّقاً، وَلا عَلَيْهِ اءَشَدُّ حيطَةً،
وَ لا عَلَيْهِ اءَشَدَّ تَعَطُّفاً مِنْكَ عَلَىَّ، وَ إِنْ كانَ جَميعُ
الَْمخْلُوقينَ يُعَدِّدُونَ مِثْلَ تَعْديدى ؛ فَاشْهَدْ يا كافِىَ الشَّهادَةِ،
اءَنَّى اءُشْهَدُكَ بَنِيَّةِ صِدْقٍ بِاءَنَّ لَكَ الْفَضْلَ وَالْطَّوْلَ فى
إِنْعامِكَ عَلَىَّ وَ قِلَّةِ شُكْرى لَكَ عَلَيْها، يا فاعِلَ كُلِّ ما
اءَرادَهُ، طَوِّقْنى اءَماناً مِنْ حُلُولِ سَخَطِكَ فيها لِقِلَّةِ الشُّكْرِ، وَ
اءَوْجِبْ لى زِيادَةً مِنْ إِتْمامِ النِّعْمَةِ بِسَعَةِ الرَّحْمَةِ، اءَنْظِرنى
خَيْرَكَ، لا تُقايِسْنى بِسُوَّءٍ سَريرَتى ، وَ امْتَحِنْ قَلْبى لِرِضاكَ،
وَاجْعَلْ ما تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ فى دينِكَ خالِصاً، وَلا تَجْعَلْهُ
لِلُزُوم شُبْهَةٍ وَلا فَخْرٍ وَلا رِيآءٍ ياكَريمُ.
- خداوندا، براستى كه هيچ كدام از مخلوقاتت را نمى شناسم كه بسان كوتاهى من در
شناخت و طاعتت شب نموده باشد و تو نسبت به او نيكويى نموده و پيوسته بر او كرامت
فرموده ، و بروشنى تفضّل فرموده ، و به شدّت مورد رفق و مداراى خويش قرار داده ، و
سخت از او محافظت نموده ، و بر او به شدّت عطوفت و مهربانى نموده باشى ، هر چند همه
مخلوقاتت مثل برشمردن من ، نعمتهايت را به شمار درآورند [و بدان اعتراف نمايند.]،
پس اى كسى كه گواهى تو كافى است ، خود گواه باش كه براستى من با نيّت صادقانه تو
را گواه مى گيرم كه بى گمان تو نسبت به من تفضّل نموده و انعامت را بخشيدى ، و من
كم شكر آن را نمودم ، اى خدايى كه هر چه را بخواهى انجام مى دهى ، ايمنى از مشمول
ناخشنودى و غضب تو قرار گرفتن به واسطه كمى سپاسگزارى ام را بر گردنم بيآويز، و به
واسطه رحمت واسعه ات مرا مستوجب افزونى اى از نعمت كاملت بگردان ، و مهلت استفاده
از خيراتت را به من بده . و به واسطه بدى باطنم ، مرا مورد مقايسه و سنجش [و محروم
كردن از نعمتت ] رفتار منما، و دلم را براى پذيرش خشنودى ات بگشاى ، و اعمالى را
كه بر اساس دين تو براى نيل به قربت انجام دادم خالص گردان ، و آن را ملازم شبهه و
فخر و رياء مگردان . اى بزرگوار.
زيرا هرگاه اين كلمات را بگويد، تمام اهل آسمانها او را دوست داشته و وى را
شكور
و بسيار سپاسگزار مى نامند.
اى محمّد، هركس از امّت تو بخواهد كه هيچ مانعى ميان من و او نباشد، و هرچه را كه
خواست - خواه بزرگ باشد يا كوچك ، در نهان باشد و يا در آشكارا، به من حاجت داشته
باشد يا به غير من - اجابت نمايم ، بگويد: آنچه را كه ما پيش از اين در اواخر تعقيب
جزء اوّل اين كتاب ذكر نموديم ، و در آنجا براى عمل به آن ترغيب و تشويق نموديم -
كه در اينجا از ذكر آن خوددارى مى كنيم - به اين صورت كه بگويد:
يا اءَللّهُ الْمانِعُ قُدْرَتُهُ خَلْقَهُ، وَالْمالِكَ بِها
سُلْطانَهُ، وَ الْمُتَسَلِّطُ بِما فى يَدَيْهِ، كُلُّ مَوْجُودٍ دُونَكَ
يُخَيِّبُ رَجآءَ راجيهِ، وَراجيكَ مَسْرُورٌ لايُخَيَّبُ، اءَسْاءَلُكَ بِكُلِّ
رِضىً لَكَ مِنْ كُلِّ شَىْءٍ اءَنْتَ فيهِ، وَ كُلِّ شَىْءٍ تُحِبُّ اءَنْ
تُذْكَرَ بِهِ، وَ بِكَ يا اءللّهُ، فَلَيْسَ يَعْدِلُكَ شَىْءٌ، اءَنْ تَحُوطَنى
وَ والِدَىَّ وَ وُلْدى وَ مالى ، وَ تَحْفَظَنى بِحِفْظِكَ، وَ اءَنْ تَقْضِىَ
حاجَتى فى كَذا وَ كَذا.
- اى خداوندى كه قدرتت مخلوقاتت را مانع گرديده است ، و سلطنتت آنها را در ملك خويش
درآورده ، و به آنچه كه در حضور توست ، مسلّط هستى ، هر موجودى غير از تو اميد
وارانش را نوميد مى گرداند، ولى كسى كه به تو اميد دارد، نوميد و محروم نمى گردد،
از به تمام خشنوديهايى كه از تمام اشياء داشته اى ، و تمام امورى را كه دوست مى
دارى به آن ياد شوى ، و به تو اى خدا كه هيچ چيز همتاى تو نيست ، خواهانم كه مرا و
پدر و مادر و فرزندان و اموالم را به حفظ خويش محافظت و نگاهدارى نمايى ، و حاجتم
را درباره ... و برآورده فرمايى .
زيرا هركس اين را بگويد، پيش از آنكه از انتقال كه در آن دعا خوانده ، حاجت او را
برآورده مى نمايم .
20 - و نيز بگويد:
اءَللّهُمَّ، ما قَصُرَتْ عَنْهُ مَسْئلَتى ، وَ عَجَزَتْ
عَنْهُ قُوَّتى ، وَ لَمْ تَبْلُغْهُ فِطْنَتى ، تَعْلَمُ فيهِ صَلاحَ اءَمْرِ
آخِرَتى وَ دُنْياىَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْهُ بى
بِلا إِلهَ إِلاّ اءَنْتَ، بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّاءَنْتَ، بِرَحْمَتِكَ فى
عافِيَةٍ. سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا يَصِفُونَ، وَسَلامٌ عَلَى
الْمُرْسَلينَ، وَالْحَمْدُللّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ.
- خدايا، هرچه را كه درخواست من از آن كوتاه و نيرويم ناتوان گرديده ، و هوش و ذهنم
به آن نمى رسد، و تو مى دانى كه صلاح امر آخرت و دنياى من در آن است ، پس بر محمّد
و آل محمّد درود فرست ، و آن را به واسطه رحمت خويش همراه با عافيت براى من بكن ،
به [واسطه ] اينكه معبودى جز تو نيست ، به حقّ اينكه معبودى جز تو نيست ، پاك و
منزّه است خداوندى كه پروردگار [صفت ] عزّت و سربلندى است از آنچه كه او را بدان
توصيف مى نمايند، و سلام بر پيامبران فرستاده شده ، و ستايش براى خداوندى كه
پروردگار عالميان است .
پايان بردن روز با استغفار
21 - اينك مى گويم : شايسته است كه محاسبه روز را به هر اندازه از استغفار كه توان
آن را دارى به پايان ببرى ، زيرا روايت شده كه امام صادق (ع ) فرمود: رسول خدا(ص )
فرمود: خوشا به حال كسى كه در نامه عمل او در روز قيامت در زير
هر گناه ، اءَسْتَغْفِرُاللّهَ ديده شود.
حالت توجّه و توسّل در پايان روز
22 - و نيز ناگفته نماند كه : اگر در هنگام محاسبه دو فرشته نگاهبان ، باطنت صادق و
نيّتت خالص باشد كه در سفرى كه از ابتداى هستى و پيمودن راه به سوى روز موعودت دارى
، ميهمان خدا، يا ميهمان پيامبر اكرم (ص )، يا ميهمان يكى از ائمه (عليهم السلام )
هستى ، و نيز در حكم ضيافت بر سر سفره هاى آن رحمت و مهربانى صادق باشى ، پس بر آن
دو فرشته سلام مى گويى ، سلامى همراه با تصديق و تسليم ، يا بسان سلام رفيق بر رفيق
خود، و هنگام محاسبه با زبان ادب و مراقبه مى گويى : من ميهمان خداوند - جلّ جلاله
-، يا ميهمان رسول خدا (ص )، يا ميهمان افرادى از خواصّ و اولياى خدا هستم كه در
ضيافت خدايند، و ميهمان در حكم ميهماندار است ، و نسبت من به كسى كه در حكم ضيافت و
ميهمانى اويم واگذار شده است ؛ پس شما دو فرشته ، نامه عمل مرا از دست كسى كه من در
پناه و تحت حمايت و بر سر سفره اش هستم ، بگيريد.
و نيز توجّه دارى كه شايسته است ميهماندار، از رسوايى و خوارى و تمام آسيبهايى كه
به ميهمان مى رسد جلوگيرى كند، زيرا ميهمان به رسمان او چنگ زده ، آيا نشنيده اى كه
حضرت لوط (ع ) فرمود:
َولا تُخْزُونِ فى ضَيْفى
(242)
- و در رابطه با ميهمانم ، مرا رسوا ننماييد.
پس اميد است كه خداوند - جلّ جلاله - به خاطر بزرگداشت كسى كه تو در ضيافت اويى ،
بر نامه عمل تو قلم عفو كشيده و آن را از رحمتش پُر كند؛ يا اينكه ميهماندار شفاعت
تو را بنمايد و خداوند - جلّ جلاله - به واسطه شفاعت او تو را مورد عفو و گذشت خويش
قرار دهد.
خداحافظى از دو فرشته روز
23 - سپس چنانكه در آغاز روز بر آن دو فرشته نگاهبان اعمال سلام دادى ، آن دو وداع
و خداحافظى كرده و آنها را به خداوند - جلّ جلاله - مى سپارى ، و با مصاحبت نيكو در
ظاهر و باطن از آنها جدا مى شوى ، به خاطر اينكه خداوند - جلّ جلاله - حفظ احترام
فرستادگان و نگاهبانانش را واجب فرموده است . و همه اينها را به نيّت خدمت و
بندگى خداوند - جلّ جلاله - و اينكه از جمله عبادتهاى اوست انجام مى دهى .
24 - اعمال مربوط به هنگام داخل شدن در مسجد تا هنگام وارد شدن در نماز، در فصل
چهاردهم گذشت ، پس هرگاه خواستى نماز مغرب ، يا مغرب و عشا را در مسجد بخوانى ، به
آنچه گذشت عمل كن .
فصل بيست و سوّم : كيفيّت ملاقات با دو فرشته نگاهبان
بر اعمال و نحوه انجام نماز مغرب و تعقيبات آن
اهميّت استقبال از دو فرشته نگاهبان اعمال
اى بنده ، اگر مسلمان بوده و به قرآن باور داشته باشى ، يقيناً در دل خويش ، اعتقاد
و تصديق فرمايش خداوند - جلّ جلاله - را مى يابى ، آنجا كه مى فرمايد:
إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظينَ، كِراماً كاتِبينَ
(243)
- براستى كه بر شما نگاهبانانى گمارده شده ، كه بزرگوارانى هستند كه [اعمال شما را]
مى نويسند.
و همان گونه كه اگر بدانى از سوى بعضى از پادشاهان دنيا - كه از بندگان پادشاه
عالَميان هستند - پيكى به سوى تو خواهد آمد، خود را براى ورود آن آماده مى كنى ،
براى فرا رسيدن آن دو فرشته نيز خود را آماده مى كنى ، و ورود و حضور آن دو،
اهمّيتى در دلت پيدا مى كنند كه به وسيله آن مى توان بر تصديق تو به سرور فرستادگان
خدا(ص ) رهنمون شد، زيرا برخى از بندگان عارف خداوند - جلّ جلاله - هستند كه با
اسباب و وسايلى كه به عبارت و بيان نمى توان آن را دريافت ، از وقت حضور و بازگشت
آن دو فرشته در شام و صبح آگاه مى گردند، بلكه اگر خداوند - جلّ جلاله - بخواهد مى
تواند تو را نيز از آن آگاه گرداند تا اينكه بروشنى آن را بدانى ، زيرا او - جلّ
جلاله - به كسانى كه پيرامون تقسيم رحمتها بر او خرده مى گيرند، مى فرمايد:
اءَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ؟ نَحْنُ قَسَمْنا
بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ فِى الْحَيوةِ الدُّنْيا، وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ
بَعْضٍ دَرَجاتٍ.
(244)
- آيان آنان رحمت پروردگارت را تقسيم مى كنند، ماييم كه روزى و گذران زندگى آنان را
در زندگانى دنيا تقسيم نموده ، و درجات و پايه هاى برخى را بالاتر از بعضى ديگر
قرار داديم .
ولى اگر در آغاز شب و يا روز، اهمّيتى در قلب خويش براى آن دو فرشته نگاهبان نيافتى
، نسبت به درمان دين و عقل خود دست توسّل به خداوند - جلّجلاله - بزن ، كه در اين
صورت مسلّماً از لحاظ دين و يقين و قلب و باطن مريض هستى .
و مبادا بگويى : من با فلانى و فلانى را بوده و شبانه روز با آنها مصاحبت نموده ام
، ولى نديده ام كه آنان نسبت به اين دو فرشته اهتمام و توجّه داشته و ارزشى براى
آنها قايل باشند؛ زيرا اگر به كتاب و رسول خدا باور داشته باشى ، به اهل غفلت
التفات نكرده ، و به آنان اقتدا نمى كنى ، و تنها به آنچه كه عقلاً و نقلاً ثابت
است عمل مى كنى ؛ زيرا بيشتر مردم در اين زمانه در غفلت هولناكى هستند كه خداوند -
جلّ جلاله - به آنان لطف فرموده و با عناياتى كه او - جلّ جلاله - شايسته آن است
غفلت آنان را جبران نموده است .
پيش از اين ، تو را بر حقيقت آنچه كه هنگام وداع اين دو فرشته در وقت غروب آفتاب
گفته مى شود، آگاهانيديم ، و آن را با استفاده عقل و نقل روشن ساختيم ، و آن حجّت
خداوند عَلاّم الغُيُوب است بر هركسى كه به او رسيده باشد.
كيفيّت ملاقات و سلام به دو فرشته نگاهبان بر اعمال
اينك مى گويم : پس هرگاه سرخى آفتاب از اُفق مشرق - البتّه با نبود موانع مشاهده آن
- برطرف شد، يا در هنگام وجود موانعى كه مانع از شناخت آن وقت مى گردد، ظنّ غالب به
از بين رفتن آن حاصل شد، و وقت حضور دو فرشته شب بر اساس روايات منقول رسيد، اگر آن
را از طريق مراحم ربّانى در نيافتى ، همانند آغاز روز بر آن دو سلام بگو، و خداوند
- جلّ جلاله - را گواه بگير، و آن دو را بر آنچه كه دو فرشته روز را بر آن شاهد
گرفتى ، شاهد بگير.
كه در روايت آمده كه علىّ (ع ) هماره وقتى شب فرا مى رسيد، مى فرمود:
مَرْحَباً بِاللَّيْلِ الْجَديدِ، وَ الْكاتِبِ وَالشَّهيدِ،
اءُكْتُبا: بِسْمِ اللّهِ.
- خوش آمد شبِ نو و دو فرشته نويسنده و گواه . بنويسيد: به نام
خدا.
سپس ذكر خداوند - عزّوجلّ - را مى گفت .
و اگر خواستى ، سلام بر آن دو را به بعد از نماز مغرب تاءخير بيانداز كه اين نيز در
بعضى از روايات نقل شده است .
همچنين در روايتى آمده كه رسول اكرم (ص )] همواره وقتى كه هنگام شام مى شد مى
فرمود:
اءَلْحَمْدُللّهِِ الَّذى اءَذْهَبَ بِالنَّهارِ وَ جآءَ
بِاللَّيْلِ، سَكَنَاً، نِعْمَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً، اءَللّهُمَّ، اجْعَلنا مِنَ
الشّاكِرينَ، اءَلْحَمْدُللّهِِ الَّذى عافانى فى يَوْمى هذا، فَرُبَّ مُبْتَلىً
قَدِ ابْتُلِىَ فيما مَضى مِنْ عُمْرى ، اءَللّهُمَّ، عافِنى فيما بَقِىَ مِنْهُ وَ
فِى الاَّْخِرَةِ، وَقِنى عَذابَ النَّارِ.
و هنگامى كه صبح مى شد نيز مثل آن را مى فرمود، البته به جاى
وَ جآءَ بِاللَّيْلِ
وَ جآءَ بِالنَّهارِ مى فرمود.
نحوه سپردن اعمال قضا شده به فرشتگان
كه من وقتى برخى از دعاها و عبادتهاى روز تا فرا رسيدن شب را فراموش مى كنم ، آنها
را انجام داده و قضا مى كنم و بر دو فرشته شب سلام گفته و آن دو را به خداوند - جلّ
جلاله - سوگند مى دهم كه هنگام نوشتن آنچه كه تدارك نموده و قضا كرده ام ، از
خداوند - جلّ جلاله - بخواهند كه به دو فرشته روز اطّلاع دهند كه آن را درجاى خود
از عمل روز بنويسند؛ و همچنين وقتى چيزى از عبادات شب را فراموش مى كنم ، در روز آن
را تدارك نموده و از دو فرشته روز درخواست مى كنم كه به دو فرشته شب اطّلاع دهند كه
آنچه را كه قضا نموده ام در جاى خود بنويسند، تا جاى آن خالى نماند.
دعاى وقت شنيدن اذان صبح و مغرب
سپس به همان صورتى كه در كيفيّت اذان نماز ظهر ذكر شد، براى نماز مغرب اذان بگو، و
بعد از اذان و يا پيش از آن - به حسب توفيق و امكان - بگو آنچه را كه روايت شده كه
حضرت ابى الحسن موسى بن جعفر(ع ) فرمود: حضرت جعفر بن محمّد(عليهماالسلام ) پيوسته
مى فرمود: هركس هنگامى كه اذان صبح و اذان مغرب را شنيد اين
دعا را بخواند، و سپس در همان روز يا شب بميرد، از توبه كنندگان نوشته مى شود، به
اين صورت كه بگويد:
اءَللّهُمَّ، إِنّى اءَسْاءَلُكَ بإِقْبالِ لَيْلَتِكَ وَ
إِدْبارِ نَهارِكَ وَ حُضُورِ صَلَواتِكَ وَ اءَصْواتِ دُعاتِكَ [دُعائِكَ] و
تَسْبيحِ مَلا ئِكَتِكَ، اءَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ
اءَنْ تَتُوبَ عَلَىَّ، إِنَّكَ اءَنْتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ.
- خداوندا، به واسطه روى آوردن شب و پشت كردن روز و حضور [وقت ] نمازهايت و صداهاى
دعا كنندگانت [يا: دعايت ] و تسبيح ملائكه ات ، از تو درخواست مى كنم كه بر محمّد و
آل محمّد درود فرستى ، و توبه مرا بپذيرى ، براستى كه تو بسيار بخشنده مهربان مى
باشى .
دعاى بعد از فراغت از اذان
اينك مى گويم : وقتى از اذان و اين دعا فراغت پيدا كردى ، بگو آنچه را كه حسن بن
معاوية بن وهب به نقل از پدرش مى گويد كه هنگام غروب به خدمت امام صادق (ع ) وارد
شدم ، و ديدم كه حضرت اذان گفته و نشسته اند، و شنيدم كه دعايى را مى خوانند كه مثل
آن را نشنيده بودم . ساكت شدم ، تا اينكه آن بزرگوار از نماز فراغت پيدا كردند، سپس
عرض كردم : اى سرور من ، دعايى از شما شنيدم كه هرگز مثل آن را نشنيده بودم .
فرمودند: اين دعاى اميرالمؤمنين (ع ) است در شبى كه در رختخواب رسول خدا(ص )
خوابيدند، و به اين صورت :
يا مَنْ لَيْسَ مَعَهَ رَبُّ يُدْعى ، يا مَنْ لَيْسَ فَوْقَهُ
خالِقٌ يُخْشى ، يا مَنْ لَيْسَ دُونَهُ إِلهٌ يُتَّقى ، يا مَنْ لَيْسَ لَهُ
وَزيرٌ يُغْشى ، يا مَنْ لَيْسَ لَهُ بَوّابٌ يُنادى ، يا مَنْ لايَزْدادُ عَلى
كَثْرَةِ السُّؤ الِ إِلاّكَرَماً وَ جُوداً، يا مَنْ لايَزدادُ عَلى عِظَمِ
الْجُرْمِ إِلاّ رَحْمَةً وَ عَفْواً، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،
وَافْعَلْ بى ما اءَنْتَ اءَهْلُهُ، فَإِنَّكَ اءَهْلُ التَّقْوى وَ اءَهْلُ
الْمَغْفِرَةِ، وَ اءَنْتَ اءَهْلُ الْجُودِ وَ الْخَيْرِ وَ الْكَرَمِ.
- اى خداوندى كه پروردگارى همراه تو وجود ندارد تا خوانده شود، اى خدايى كه
آفريننده اى برتر و بالاى تو نيست كه از او نرسيده شود، اى خداوندى كه معبودى غير
تو كه انسان از او بيم و هراس داشته و پرهيز نمايد، وجود ندارد و اى خدايى كه وزيرى
ندارى كه تو را پنهان نگاه دارد، اى خدايى كه دربانى ندارى تا آن [به جاى تو]
خوانده شود، اى كسى كه بسيار درخواست نمودن جز بر بزرگوارى و بخشش تو نمى افزايد،
اى خدايى كه بزرگى جرم و گناه جز بر رحمت و گذشت تو افزون نمى كند، بر محمّد و آل
محمّد درود فرست ، و آنچه را كه خود سزاوار آن هستى با من بكن ، كه تو اهل تقوى و
نگاهدارى و اهل آمرزش هستى ، و تو زيبنده بخشش و خير و بزرگوارى مى باشى .
توضيح دو نكته پيرامون حديث گذشته
الف - آنچه كه روايت اين دعا متضمّن آن است كه مولايمان امام صادق (ع ) بعد از اذان
مغرب جلوس فرمودند، معلوم است كه آن بزرگوار در تمام اوقات حقيقتاً به اسرار الهى -
جلّ جلاله - آشناتر هستند، ولى رواياتى نقل شده كه مضمون آن اين است كه : [بهتر است
كه بين اذان و اقامه نماز مغرب ننشينند، و ظاهر عمل گروهى از اهل توفيق نيز بر آن
استوار است ، ولى شايد نشستن بين اذان و اقامه مغرب گاهى از اوقات ، و يا براى
گروهى مخصوص افضل باشد.
ب - اينكه حضرت - صلوات اللّه عليه - فرمود: اين دعاى مولايمان
اميرالمؤمنين (ع ) بود در شبى كه در رختخواب رسول خدا(ص ) خوابيدند منافاتى
با دعاى [لَيْلَةُ] الْمَبيت كه پيش از اين
(245)
ذكر و نقل نموديم ندارد، بلكه امكان دارد كه مولايمان اميرالمؤمنين
(ع ) به حسب حديث منقول ، به هر دو صورت دعا نموده باشند.
كيفيّت اقامه و نماز مغرب
وقتى بنده از اعمال بعد از اذان - كه در اذان ظهر گذشت - و از دعايى هم اكنون
يادآور شديم فراغت پيدا كرد، بايد براى گفتن اقامه بپا خيزد، و آن را با توضيحى كه
گذشت بگويد، و بعد از آن به كيفيّتى كه گفتيم و روايت نموديم ، دعا كند.
اينك مى گويم : اگر عادت به سهو در نماز مغرب داشته باشد، بايد در ركعت اوّل و دوّم
از آن ، سوره هايى را كه قرائت كند كه عمر بن يزيد مى گويد به محضر امام صادق (ع )
از سهو كردن در نماز مغرب شكايت نمودم . حضرت فرمود: آن را با
قرائت سوره قُلْ هُوَ اللّهُ اءَحَدٍ، و
قُلْ يا اءَيُّهَا الْكَافِرُون بجا آور، و من چنين كردم ، و آن موضوع رفع
شد.
سپس با تكبيرهاى هفتگانه و دعاهاى آن به همان صورتى كه پيش از اين ذكر نموديم توجّه
نموده ، و نيّت كند كه : نماز واجب مغرب را به صورت ادا و به
جهت وجوبش و براى اينكه بدين وسيله عبادت خداوند - جلّ جلاله - بنمايم ، از آن جهت
كه او زيبنده پرستش است ، بجا مى آورم . و تكبيرة الاحرام را - كه از جمله
تكبيرات هفتگانه است - بگويد، و سه ركعت را به صورت نماز ظهر و بر همان ترتيبى كه
شرح داديم بجا آورد، جز اينكه حمد و سوره را در دو ركعت اوّل و دوّم در اينجا بلند
و به صورت جهرى قرائت مى كند، و در ركعت سوّم سوره حمد را با حالت اخفات و آهسته مى خواند
(246)
و هنگامى كه دو سجده ركعت سوّم انجام داد برنمى خيزد، بلكه به همان صورت كه در
تشهّد بايد نشست مى نشيند، و به همان صورتى كه در تشهّد دوّم نماز ظهر ذكر نموديم
تشهّد بجا مى آورد، و سلام مى گويد.