حضرت موسى عليه السلام درويشى را ديد كه از برهنگى به ريگ اندر شده ، گفت : اى موسى
دعائم كن تا خداوند كارم سامان بخشد كه از بى طاقتى به جان آمده ام موسى دعا كرد و
رفت و پس از چند روز كه برگشت ، او را گرفتار ديد، و جمعيتى در اطرافش بودند، پرسيد
چه خبر است ؟ گفتند اين شخص شراب خورده و عربده كشيده و كسى را كشته و براى قصاص و
اعدام او مردم اجتماع كرده اند:
آنكه هفت اقليم عالم را نهاد
|
هر كسى را آنچه لايق بود داد
|
تخم گنجشك از جهان برداشتى
|
و آن دو شاخ گاو اگر خر داشتى
|
موسى استغفار كرد و به حكمت و عدل الهى اقرار نمود.(26)
قرآن مى گويد: (و
لو بسط الله الرزق لعباده لبغوا فى الارض )
:
(اگر خداوند رزق و روزى را براى
بندگانش (بى حساب ) مى گستراند، آنها در زمين ظلم و تجاوز مى كردند).(27) |