مهماندارى در اسلام

نورمراد محمدى

- ۴ -


بخش چهارم: وظايف مهمان

مهمان نيز به نوبه خود نسبت‏به ميزبان وظايفى دارد كه انجام دادن آن‏موجب رضايت‏خداوند تبارك و تعالى و مستحكم‏تر شدن اخوت ميان‏مؤمنان مى‏شود.

تقاضاى دشوار از ميزبان نكند

يكى از وظايف مهمان اين است كه اگر ميزبان وضع خوبى ندارد و قدرت‏مالى او ضعيف است، از او تقاضاى غذايى غير از آنچه برايش مى‏آورند نكند;حتى اگر مى‏داند ميزبان غذاى مورد علاقه‏اش را تهيه مى‏كند. از نظر اخلاقى وعرفى اين تقاضا درست نيست.

اگر ميزبان از او خواست‏يكى از دو نوع غذا را انتخاب كند، اوراحت‏ترين و ساده‏ترين آنها را انتخاب كند.

حكايت: درخواست‏بى‏جا

ابووائل مى‏گويد: روزى من و ابوذر به زيارت سلمان رفتيم و براى ناهارنزد او مانديم.

موقع غذا كه شد، سلمان مقدارى نان جو و نمك برايمان آورد و به ماتعارف كرد كه بخوريم.

ابوذر گفت: اگر با اين نان و نمك مقدارى سعتر - گياهى خوشبو - مى‏بود،بهتر بود و ما بيشتر لذت مى‏برديم.

سلمان از نزد ما بلند شد و بيرون رفت و بعد از چند لحظه با مقدارى ازهمان سبزى كه ابوذر خواسته بود، برگشت.

وقتى غذا تمام شد، ابوذر گفت: خدا را شكر كه به ما قناعت‏بخشيد!

سلمان گفت: اى ابوذر! اگر به روزى خود قانع بودى، آفتابه من به رهن‏نمى‏رفت.

معلوم شد سلمان براى اين‏كه به درخواست ما جامه عمل بپوشاند، آفتابه خودرا نزد سبزى فروش به رهن گذاشته و مقدارى سبزى براى ما تهيه كرده بودتا بعدا پول آن را بدهد. (1) .

امام رضاعليه السلام مى‏فرمايد: روزى شخصى حضرت على‏عليه السلام را دعوت كردتا براى ناهار به منزل او برود.

حضرت فرمود: به شرطى كه سه خصلت را براى من ضمانت كنى، مى‏آيم:اول: اين‏كه از بيرون چيزى نخرى; دوم: هر چه در خانه حاضر داشتى،بياورى; سوم: بر عيال خود سخت نگيرى. (2) .

چه خوب است تمامى مهمان‏ها اين‏طور باشند; يعنى قبلا با ميزبان وبرادر دينى خود شرط كنند در پذيرايى خود را به زحمت نيندازد; هر چه‏حاضر بود، بياورد تا ديگر لزومى به قرض گرفتن و به رهن گذاشتن لوازم‏خانه نباشد. تمام دردسرهاى مهمانى و مخارج بيهوده و اضافى از قانع نبودن‏مهمان است.

روزى حرث اعور پيش حضرت على‏عليه السلام آمد و عرض كرد: يا اميرالمؤمنين!دوست دارم بر من منت گذاشته و مهمانم شوى.

حضرت على‏عليه السلام فرمود: به شرطى كه خود را به‏خاطر من به زحمت‏نيندازى. با اين شرط حضرت وارد منزل او شد.

حرث دست در جيب كرد و چند درهم پول در آورد و آن را به حضرت‏نشان داد و گفت: اگر اجازه مى‏دادى، چيز بهترى خريدارى مى‏كردم.

حضرت فرمود: همين كه در خانه تو موجود است، كافى است و لازم‏نيست‏بيشتر از اين خود را به حمت‏بيندازى. (3) .

از غذاى ميزبان به قدر كافى بخورد

كمرويى صفت زشت و ناپسندى است كه در هر كس وجود داشته باشد،براى او ضرر دنيوى و اخروى دارد.

يكى از جاهايى كه اين صفت گريبانگير افراد مى‏شود، هنگام مهمانى است.فرد كمرو به‏خاطر اين‏كه خجالت مى‏كشد، به اندازه كافى غذا نمى‏خورد وگرسنه مى‏ماند و اگر مهمانى طولانى باشد، كم كم ضعيف مى‏شود و قدرتى دربدن او براى عبادت خداوند باقى نمى‏ماند و نمى‏تواند آن‏طور كه بايد خدا راعبادت كند. از طرف ديگر به‏خاطر ضعيف شدن، بيمارى به او هجوم مى‏آوردو او را مريض مى‏كند.

در چنين مواردى ميزبان وظيفه دارد مهمان را در حين غذا خوردن تنهابگذارد، تا هر طور كه مى‏خواهد، غذا بخورد. در غير اين صورت ميزبان‏به وظيفه انسانى خود عمل نكرده است.

يكى از سفارش‏هاى ائمه اطهارعليهم السلام به شيعيان اين است كه به‏قدر كافى ازغذاى ميزبان بخورند، و اين دستور عملى نمى‏شود جز با كنار گذاشتن كمرويى.

هشام مى‏گويد: روزى با ابن ابى يعفور به خدمت امام جعفر صادق‏عليه السلام رفتم.آن حضرت چاشت طلبيد. هشام گفت: من زياد نمى‏توانم بخورم.

حضرت فرمود: اى هشام! مگر نمى‏دانى محبت مؤمن به برادر مؤمن خودبه‏قدر طعامى است كه از او مى‏خورد; يعنى هر چه او را بيشتر دوست دارد،طعامش را بيشتر مى‏خورد. (4) .

البته مخفى نماند تمام اين موارد در جايى است كه غذاى ميزبان حرام ياشبهه‏ناك نباشد. اگر مهمان يقين دارد غذا حرام است، مثلا از مال دزدى ياغصبى و يا شبهه‏ناك است، نبايد حتى يك لقمه از آن را بخورد و اگر خورد، مثل اين است كه قطعه‏اى از آتش را خورده است. بايد از كنار آن سفره‏به‏عنوان نهى از منكر بلند شده، دور شود و حتى اگر برايش امكان دارد،مهمانى را ترك كند.

در روايت است: هر كس يك لقمه حرام از گلويش پايين رود، خداوندعبادات او را تا چهل روز قبول نمى‏كند و دعايش را مستجاب نمى‏نمايد.

غذاى ميزبان را كم نشمارد

امام جعفر صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: مهمانى كه غذاى ميزبان را تحقير كرده وكم شمارد، هلاك شده است. (5) .

ممكن است ميزبان نتواند غذاى مورد علاقه و در شان مهمان را تهيه كندو از همان غذايى كه خود و خانواده او مى‏خورند، برايش بياورد و اين غذا درنظر مهمان ناچيز باشد. از اين رو مهمان نبايد ميزبان را تحقير كرده و يا به اوطعنه بزند.

غذا هر چه و هر چند كه باشد، نعمت‏خدا است و بايد به‏خاطر آن خدارا شكر گزارى كرده و از ميزبان تشكر نمايد.

مهمان نبايد به كم بودن غذا نگاه كند، بلكه بايد به كسى كه نعمت‏به ظاهركم را به او داده، يعنى خداوند بزرگ نگاه كند، و وقتى بزرگى خدا را نظاره‏كرد، ديگر كم يا ناچيز بودن غذا را نمى‏بيند.

از كنار سفره‏اى كه شراب در آن هست، بلند شود.

نوشيدن شراب حرام است و در قرآن از آن نهى شده است (رجس من عمل‏الشيطان). (6) .

بنابراين براى نهى از منكر به ما دستور داده‏اند: اگر به مهمانى دعوت‏شديد و در سفره غذا جام شراب ديديد، از كنار آن سفره بلند شده و مهمانى‏را ترك كنيد.

نشستن در كنار سفره‏اى كه شراب در آن هست و نهى نكردن ديگران،رضايت‏به عمل آنها است و نوعى امر به منكر است، كه گناه بزرگى است.

شخصى به‏نام هارون از امام جعفر صادق‏عليه السلام نقل مى‏كند كه روزى يكى ازبزرگان و مسؤولان حكومتى مدينه به مناسبت‏ختنه كردن پسرش عده‏اى رابه منزلش دعوت كرد. از امام صادق‏عليه السلام نيز تقاضا كرد در آن جشن شركت كند.

امام‏عليه السلام پذيرفت و در مجلس او حاضر شد. همه مشغول خوردن غذابودند كه يك نفر تقاضاى آب كرد. براى او جامى از شراب آوردند. همين كه‏جام رابه دست مرد دادند، امام‏عليه السلام غذاى خود را نيمه تمام گذاشت و ازسر سفره برخاست.

عده‏اى علت‏برخاستن حضرت را سؤال كردند، فرمود: پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله‏فرمود: هر كس بر سفره‏اى بنشيند كه در آن شراب نوشيده مى‏شود، ملعون است.

براى ميزبان ايجاد مزاحمت نكند

بعضى از افراد وقتى به مهمانى مى‏روند، در تمام طول روز از خانه خارج‏نمى‏شوند و به همين‏خاطر زن و بچه ميزبان نمى‏توانند به‏راحتى رفت و آمد كنندو كارهاى شخصى خود را انجام دهند; بنابراين مهمان بايستى توجه داشته‏باشد وقتى به ديدار برادران دينى خود مى‏رود، اگر مرد در خانه نبود و دنبال‏كار خود به بيرون از منزل رفت، او نيز بيرون برود و تا وقتى كه ميزبان به‏خانه برنگشته است، او نيز برنگردد، تا براى خانواده او ايجاد مزاحمت وناراحتى نكند و آنها در آسايش باشند.

حكايت: مهمان ماندگار

مردى به مهمانى دوستش رفت و تمام روز را در خانه او بود و از هرجهت در فرحناكى را بر صاحبخانه بسته بود. وقتى شب شد و هوا رو به‏تاريكى نهاد، صاحبخانه بدون اين‏كه چراغى روشن كند، كنار مهمان نشست وبا او مشغول صحبت و گفت‏وگو شد.

مهمان كه از تاريكى ناراحت و در عذاب بود، هرچه منتظر ماند ميزبان‏چراغى روشن نكرد، تا اين‏كه كاسه صبرش لبريز شد و گفت: خيلى معذرت‏مى‏خواهم! چراغ كجا است تا آن را روشن كنم، چون هوا خيلى تاريك است‏و جايى را نمى‏بينم.

صاحبخانه كه از مهمان ناخوانده حسابى كلافه شده بود، از فرصت‏استفاده كرد و گفت: خداوند مى‏فرمايد: و اذا اظلم عليهم قاموا (7) يعنى: وقتى‏شب جامه تاريكى بر آنها پوشاند، از جا حركت كنند و بروند.

مهمان كه از حاضر جوابى ميزبان جا خورده بود، خجلت زده شد و ازخانه بيرون رفت. (8) .

به نوع غذا اهميت ندهد

در بين مردم اين‏طور جا افتاده كه اگر كسى را به مهمانى دعوت كردند،يعنى اين‏كه براى او غذاى لذيذى تهيه كرده‏اند و دعوت كردن فقط براى‏خوردن است. شخص دعوت شونده اولين سؤالى كه در ذهنش خطور مى‏كند، اين است كه چه غذايى درست كرده‏اند؟ كى سفره را مى‏آورند؟ چه غذايى رابيشتر و چه غذايى را كمتر بخورد؟

و وقتى كه از مهمانى برگشت، اولين سؤالى كه از او پرسيده مى‏شود،اين است كه، چه غذايى درست كرده بودند؟ خوردى يا نه؟ خوشمزه بود يابد مزه؟ كم بود يا زياد؟

هدف از پذيرفتن دعوت و مهمانى رفتن نبايد پر كردن شكم و لذت‏جسمانى و نوع غذا باشد، بلكه هدف بايد امور معنوى و نزديكى به خدابه اين وسيله باشد، مثلا باخود فكر كند كه من به‏خاطر عمل كردن به سنت‏پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله به مهمانى مى‏روم، براى نزديكى به خدا و براى اين‏كه دوستى‏ما بيشتر شود، دعوت برادر دينى‏ام را قبول مى‏كنم.

اهميت دادن به غذا و كم و زياد بودن آن از خصايص انسان‏هاى‏نمك‏نشناس است.

به ميزبان خيانت نكند

از زمان‏هاى قديم تا به حال مرسوم بوده كه اگر كسى نان و نمك كسى راخورد، ديگر نبايد به او خيانت كند; حتى افراد سارق و گناهكار وقتى نمك‏كسى را مى‏خوردند، ديگر به ميزبان خيانت نمى‏كردند و حرمت او را نگه‏مى‏داشتند.

يكى از وظايف مهمان اين است كه وقتى به خانه كسى رفت و نان و نمك‏او را خورد، به هيچ عنوان به او خيانت نكند و بايد جان، مال، ناموس وآبروى ميزبان از طرف او در امان باشد.

اگر يك نفر قطعه‏اى نان را به طرف حيوانى بيندازد، آن حيوان‏تا مدت طولانى هر وقت آن شخص را ببيند، به‏عنوان قدردانى و امتنان با او بد رفتارى نمى‏كند; اما اگر انسان‏ها به ميزبان خود خيانت كنند، از حيوان پست‏تر خواهند بود.

حكايت: حق نان و نمك

يكى از دزدان عرب گويد: روزى در باديه به قبيله‏اى وارد شدم. مردى درآن‏جا در غايت‏شجاعت و نهايت‏سخاوت بود. چون به اميد او وارد شدم،فورى شترى براى من قربانى كرد.

گفتم: بدين تكلف حاجت نيست.

گفت: عادت من اين است كه گوشت مانده به مهمان ندهم.

چند روز آن‏جا بودم. هر روز شترى مى‏كشت و از گوشت آن براى من‏غذا درست مى‏كرد. روزى فرصتى به دست آوردم و شتران او را براندم و بردم.چون اعرابى با خبر شد، از پشت‏سر من آمده، راه بر من گرفت.

وقتى به من رسيد، تيرى در كمان نهاد و گفت: سوسمارى در آن‏جا خفته‏است. اين تير را بر دم سوسمار خواهم زد. تير را رها كرد و دم او را بر زمين‏دوخت.

پس تير ديگرى در كمان نهاد و گفت: اين تير بر مهره پشت‏سوسمارخواهم زد. همان‏طور كه گفته بود، تير بر پشت‏حيوان نشست.

پس تير ديگرى در كمان نهاد و گفت: آماده باش كه اين تير بر سينه توخواهم زد.

گفتم: الله، الله، من شتران را به تو باز مى‏گردانم. دست از من بردار.

گفت: تا شتران را به جايگاه خود بازنگردانى، دست‏بر نمى‏دارم.

پس شتران او را براندم و به چراگاه خود بردم. سپس به من گفت: چه چيزتو را واداشت كه اين‏طور جرات كنى كه شتران مرا ببرى و به من كه ميزبان توبودم، خيانت كنى؟!

گفتم: احتياج و فقر و نيز مى‏ديدم تو اسراف مى‏كردى و هر روز براى من‏شترى قربانى مى‏كردى. باخود گفتم، از مروت تو مرا آسيبى بر نيايد. گله‏شتران براندم تا به مقصود برسم.

گفت: درست است و حق نان و نمك در ميان است. بيست‏شتر راانتخاب كن و براى خودت ببر.

من بيست‏شتر انتخاب كردم و بعد از تشكر از آن‏جا دور شدم. (9) .

هر جا صاحبخانه اشاره كرد، بنشيند

حضرت امام محمد باقرعليه السلام مى‏فرمايد: هنگامى كه يكى از شما وارد منزل‏برادر دينى خود شد، بايد هر كجا كه صاحب منزل اشاره مى‏كند بنشيند، زيراصاحبخانه به وضع منزل خود و آن قسمت‏هايى كه نبايد آشكار گردد،آشناتر است. (10) .

به نامحرم نگاه نكند

يكى از مواردى كه مهمان بايد با دقت آن را مراعات كند، نگاه نكردن به‏محارم ميزبان است، زيرا اگر خداى نخواسته كسى مهمان برادر دينى خود شد و در آن‏جا نتوانست جلو خود را بگيرد، خيانت‏بسيار بزرگى را مرتكب شده است.

امام جعفر صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: نظر و نگاه يكى از تيرهاى زهر آگين‏شيطان است، و چه بسايك نگاه سبب حسرت و ندامت طولانى بشود. (11) .

در وقت معين و مقرر حاضر شود

مهمان نبايد مهمانى رفتن را به تاخير بيندازد تا صاحبخانه يا مهمانان‏ديگر در انتظار بمانند، همان‏طور كه اگر موقع معينى را تعيين كرده‏اند، نبايدزودتر به مهمانى برود، زيرا ممكن است ميزبان آمادگى استقبال و پذيرايى‏نداشته باشد و به اين وسيله خجلت زده شود.

وقتى كه مهمانى تمام شد، فورى آن‏جا را ترك كند و زياد در خانه ميزبان‏نماند و مجالست را طولانى نكند، چون اين كار علاوه بر اين‏كه موجب‏مزاحمت‏براى ميزبان مى‏شود، وقت مهمان نيز ضايع مى‏گردد. انسان بايدحداكثر استفاده را از وقت‏بنمايد، زيرا فرداى قيامت از عمر ما سؤال مى‏كنندكه در چه راهى آن را گذرانديم.

پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله مى‏فرمايد: وقتى روز قيامت مى‏شود، هيچ قدمى‏برداشته نمى‏شود مگر اين‏كه از انسان در مورد چند چيز سؤال مى‏شود، كه‏يكى از آنها عمر است، كه مى‏پرسند در چه راهى عمرت را فنا كردى. (12) .

بدون اجازه ميزبان روزه مستحبى نگيرد

امام محمد باقرعليه السلام از رسول گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله نقل مى‏كند كه آن حضرت‏فرمود: وقتى يك نفر وارد شهرى و داخل خانه كسى شد، مهمان او خواهدبودتا زمانى كه از آن‏جا برود و سزاوار نيست مهمان بدون اجازه ميزبان‏روزه مستحبى بگيرد، تا اگر براى او غذايى درست كردند، خراب نشود. (13) .

ثواب اجابت دعوت برادر دينى بيشتر از روزه مستحبى است. لذاائمه‏عليهم السلام دستور داده‏اند وقتى براى مهمانى دعوت شديد، روزه نگيريد و اگرروزه بوديد، بدون اين‏كه به ميزبان خود بگوييد روزه هستم، روزه خود رابخوريد و دعوت برادر دينى خود را رد نكنيد، تا هم ثواب روزه نصيب شماشود و هم ثواب مهمانى.

بعضى از علما مانند محقق حلى فرموده‏اند: فرقى بين روزه مستحبى و غيرمستحبى كه واجب موسع است، نيست و اجابت دعوت برادر دينى در هرحال لازم است.

براى ميزبان دعا كند

وقتى ميزبان در كمال بذل و بخشش تمام امكانات شخصى خود اعم ازغذا، جا، لباس و ... را در اختيار مهمان قرار مى‏دهد، مهمان نيز وظيفه داردبراى ميزبان و خانواده او دعا و از آنها تقدير و تشكر كند، زيرا تشكر از بنده‏خدا شكرگزارى از خدا است.

روزى يكى از ياران امام جعفر صادق‏عليه السلام غذايى براى آن حضرت آورد.حضرت وقتى از آن غذا ميل كرد، فرمود: خداى را شكر و به صاحب غذاگفت: خداوند غذايت را به افراد نيكوكار بخوراند و ملائكه مقرب به تونيكى كنند (14) (خدا به تو بركت‏بدهد).

اسرار ميزبان را حفظ كند

همان‏طور كه ميزبان بايد اسرار مهمان را حفظ كند و عيوب او را نقل‏نكند، مهمان نيز وظيفه دارد اسرار ميزبان را حفظ كند و آبروى او را نبرد،مگر در يك مورد كه اجازه داده شده آن را نقل كنيم و آن جايى است كه‏ميزبان خوب مهماندارى نكند.

امام جعفر صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: كسى كه عده‏اى را مهمان كند و خوب‏مهماندارى نكند، در حق مهمانان خود ظلم كرده و مهمانان حق دارند در اين‏مورد از ميزبان خود غيبت كنند. (15) .

در اين موارد نيز مجال عفو و گذشت هست، يعنى اگر مهمان كوتاهى‏ميزبان خود را عفو كند و آن را در جايى نقل نكند، بهتر است، چون‏ممكن است كوتاهى او به‏خاطر مشكلى بوده كه براى او به وجود آمده و يابيش از آن قدرت پذيرايى نداشته است.

بخش پنجم: آداب مهمانى

كسى كه مى‏خواهد به مهمانى برادر دينى‏اش برود، قبل از هر چيز بايد امورى‏را مراعات كند. بعضى از اين امور برگرفته از بيانات شيواى ائمه اطهارعليهم السلام‏هستند و بعضى ديگر مراعات كردن آنها از نظر اخلاقى وعرفى برما لازم‏است كه بامراعات كردن آنها، سعادت دنيوى واخروى نصيب ما خواهد شد.

بدون اطلاع قبلى به مهمانى نرود

اگر كسى بخواهد بدون دعوت به منزل كسى برود و مهمان شود، قبل ازهر چيز بايد به هر وسيله كه امكان دارد صاحبخانه را در جريان بگذارد وبه هيچ‏وجه سرزده وارد خانه كسى نشود، جز در موارد ضرورى كه‏اطلاع دادن ممكن نباشد.

خداوند تبارك و تعالى مى‏فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لاتدخلوا بيوتا غيربيوتكم حتى تستانسوا وتسلموا على اهلها; (16) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! درخانه‏هايى غير از خانه خود وارد نشويد تا اين‏كه اجازه بگيريد و براهل آن‏خانه سلام كنيد».

ميزبان بايد از قبل آمادگى پذيرايى از مهمان را داشته باشد، و اگر كسى‏سرزده وارد خانه برادر دينى‏اش شود، امكان دارد چيزى در خانه براى‏خوردن نداشته باشد و غذاى زن و بچه خود را براى او بياورد و حق آنها راضايع نمايد، و يا اين‏كه ازاين جهت كه نتوانسته از مهمان پذيرايى كند،خجالت‏بكشد و خداى نخواسته براى تامين معاش مهمان دست‏به كارخلاف شرع بزند.

دزدى براى مهمان

مدتى پيش در صفحه حوادث جرايد نوشته بودند: شخصى كه دست‏به‏سرقت از همسايه ديوار به ديوار خود زده بود، به دام افتاد. وى در بازجويى‏كه از او به عمل آمد، اعتراف كرد: چون نتوانسته است از مهمانى كه برايش‏رسيده بود، خوب پذيرايى كند و حق او را ادا نمايد، دست‏به سرقت زده تاپولى به دست آورده و غذايى براى مهمان عزيزش فراهم آورد. پليس به صدق‏گفته‏هاى وى پى برد و او را آزاد نمود!

امام جعفر صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: كسى كه بى دعوت به خانه‏اى رفته وغذايى بخورد، قطعه‏اى از آتش را خورده است. (17) .

غذايى كه مهمان ناخوانده مى‏خورد، حق زن و بچه صاحبخانه بوده است‏كه اوبا ورود بى موقع خود آنها را از حقشان محروم كرده است. حق‏الناس‏فرداى قيامت‏به صورت آتش شده و به خورد انسان داده خواهد شد.

چه بسابسيارى از افراد كه مى‏خواهند به مسافرت بروند و يا دنبال‏كار واجبى روانه گردند، اما به‏خاطر رسيدن مهمان ناخوانده، از كار وزندگى عقب مى‏مانند و در بعضى مواقع ضررهاى جبران‏ناپذيرى برصاحبخانه وارد مى‏شود.

اما اگر مهمان از قبل اطلاع داده بود ميزبان او را از مشكل خود باخبرمى‏كرد و مهمان مى‏توانست‏به جاى ديگرى برود و يا اين‏كه ميزبان برنامه‏خود را عوض كرده و خود را براى پذيرايى از او آماده بكند.

حكايت: درد سر بزرگ

يكى از دوستانم تعريف مى‏كرد: روزى تصميم گرفتم براى تفريح وهواخورى و صله ارحام دست زن و بچه را بگيرم و سفرى به اصفهان داشته‏باشم، تا هم سرى به فاميل بزنم و هم خستگى كار از تنم برود.

روز پنج‏شنبه تمام لوازم سفر را آماده كرديم و در صندوق عقب ماشين‏جا داديم تا براى سفر به منزل برادرم كه در اصفهان بود برويم، اما براى اين كه سرزده وارد شده باشيم، تلفنى به او نزدم و سر ساعت‏با هزار ذوق و شوق حركت كرديم.

اوايل شب وارد اصفهان شديم و مستقيم به منزل برادرم رفتيم. وقتى به‏آن‏جا رسيديم، يكى از بچه‏ها با خوشحالى به سمت زنگ پريد وانگشت روى‏آن گذاشت. ماهمگى منتظر باز شدن در بوديم، اما هرچه منتظر مانديم،خبرى نشد. دوباره و سه باره زنگ زديم، اما انگار هيچ‏كس در خانه نبود.زنگ در خانه همسايه را به صدا در آورديم و از آنها احوال برادرم راپرسيديم. گفتند: خانه برادرش در قم است. امروز ظهر رفته‏اند، آن‏جا سربزنند.

وقتى به قضيه پى برديم، فهميديم آنها هم مثل ما فكر كرده‏اند وخواسته‏اند بى خبر مهمان ما شوند!

از آن روز به بعد تصميم گرفتيم هرجا خواستيم براى مهمانى برويم، قبلاآنها را به‏وسيله تلفن يا نامه خبردار كنيم تا دچار گرفتارى نگرديم.

فرزند خود را همراه نبرد

اگر كسى براى مهمانى دعوت شد، در صورتى كه بداند ميزبان فقطشخص او را دعوت كرده، حق ندارد كس ديگرى را همراه ببرد حتى فرزندخود را هم نمى‏تواند همراه ببرد، در غير اين صورت گناه بزرگى را مرتكب‏شده است.

امام جعفر صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: وقتى براى خوردن غذا دعوت شديد،فرزند خود را همراه نبريد، زيرا اين كار معصيت‏بوده و غذا خوردن آن بچه‏حرام است. (18) .

بچه تكليفى نسبت‏به خوردن غذاى حلال و حرام ندارد، اما خوردن‏غذاى حرام علاوه بر اين‏كه اثر وضعى بر روح و روان كودك مى‏گذارد، پدرآن بچه هم كه او را همراه برده است، معصيت‏كار محسوب مى‏شود فرداى‏قيامت‏بايد جوابگوى عمل خلاف شرع خود باشد.

ولى اگر مى‏داند ميزبان راضى است كه كس ديگرى را همراه خود ببرد، دراين صورت همراه بردن بچه و ديگران اشكالى ندارد. معمولا دعوت‏هايى كه‏از طرف برادران دينى مى‏شود، اين نكات نيز مراعات مى‏گردد.

در مهمانى بدون اجازه غذا نخورد

اگر ميزبان غريبه باشد (از برادران دينى نباشد) تا وقتى كه اجازه نداده‏است نبايد كسى چيزى بخورد، چون درست است كه به‏طور رسمى به مهمانى‏دعوت شده است و بدون دعوت نيامده، اما خوردن غذا بايد با اجازه باشد.

اما اگر ميزبان برادر دينى انسان باشد، در اين صورت چون خداوند كريم‏اجازه داده كه مؤمنان از اموال يكديگر بخورند، مى‏تواند بدون اجازه غذا وچيزهاى ديگر بخورد.

خداوند تبارك و تعالى در اين مورد مى‏فرمايد: «ولا على انفسكم ان‏تاكلوا من بيوتكم او بيوت آبائكم او بيوت امهاتكم او بيوت اخوانكم او بيوت‏اخواتكم او بيوت اعمامكم او بيوت عماتكم او بيوت اخوالكم او بيوت خالاتكم‏او ما ملكتم مفاتحه او صديقكم ليس عليكم جناح ان تاكلوا جميعا او اشتاتا; (19) و باكى برشما نيست كه از خانه‏هاى خود و پدران خود و مادرانتان و برادران‏و خواهران و عمو و عمه و دايى و خاله خويش غذا تناول كنيد يا آن‏كه از هرجا كه كليد آن در دست‏شما است‏يا خانه رفيق خود باكى نيست كه ازمجموع ياهر يك از اين خانه‏ها طعام خوريد».

محمد حلبى مى‏گويد: از امام صادق‏عليه السلام در مورد اين آيه كه خداوندمى‏فرمايد: ليس عليكم جناح ان تاكلوا من بيوتكم او بيوت آبائكم ... پرسيدم:معنى قول خداوند كه فرموده «او صديقكم‏» چيست؟

حضرت فرمود: به خدا قسم! اين مربوط به وقتى است كه انسان به خانه‏برادر دينى‏اش مى‏رود و بدون اجازه از غذاهاى خانه او مى‏خورد و استفاده‏مى‏كند. (20) .

فضل بن يونس مى‏گويد: روزى در منزلم نشسته بودم كه خادمم داخل شدو گفت: شخصى دم در منزل است كه نامش موسى بن جعفر است و شما رامى‏خواهد.

گفتم: اى غلام! اگر اين شخص همان كسى باشد كه من گمان كرده‏ام، تو رادر راه خدا و به شكرانه اين مژده آزاد مى‏كنم.

من جلو در رفتم و ديدم امام موسى كاظم‏عليه السلام است. تعارف كردم و آن‏حضرت داخل شد. خواستم حضرت را بالاى اتاق بنشانم، حضرت فرمود:اى فضل! صاحبخانه بايد بالا بنشيند مگر آن‏كه مهمان از سادات باشد.عرض كردم: شما هم كه از سادات هستيد. پس بفرماييد بالا بنشينيد.آن‏گاه گفتم: فدايت‏شوم! غذايى براى دوستانمان مهيا ساخته‏ام. اگر اجازه‏بفرماييد آن را حاضر كنم تا شما هم ميل كنيد.

حضرت فرمود: اى فضل! مردم از خوردن اين‏گونه غذاها - بدون دعوت به‏منزلى رفتن و غذا خوردن - كراهت دارند، ولى من اشكالى در آن نمى‏بينم.

به غلام گفتم: مقدمات غذا را فراهم كن و آب و تشت‏براى شستن‏دست‏ها بياور. او ظرف آب را ابتدا نزد حضرت آورد، ولى آقا فرمود:هر چيزى حدى دارد.

عرض كردم: حد اين كار چيست؟

فرمود: اين است كه ابتدا صاحبخانه دست‏هايش را بشويد تا مهمانان‏نشاط پيدا كنند و با بسم الله شروع كرده و به حمد خدا ختم كند. (21) .

به‏خاطر دورى راه از پذيرش دعوت سرباز نزند

پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله مى‏فرمايد: اگر مرا براى خوردن غذا به محلى كه‏مسافتى طولانى با مدينه دارد، دعوت كنند، قبول مى‏كنم. (22) .

به‏خاطر روزه مستحبى دعوت برادر مؤمنش را رد نكند

امام جعفر صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: روزه‏دارى كه بر برادر دينى‏اش وارد شودو در نزد او غذا بخورد و از روزه خود به او چيزى نگويد و بر او منت‏نگذارد، خداوند ثواب روزه يك سال را براى او ثبت مى‏فرمايد. (23) .

روزه‏اى كه در اين روايت‏شريفه اجازه خوردن آن داده شده، روزه‏مستحبى است، چون روزه واجب را نمى‏توان باطل كرد، مگر اين‏كه واجب‏موسع باشد.

جايى كه غذايش حرام يا شبهه ناك است، نرود

خوردن غذاى حرام، علاوه بر اين‏كه عذاب اخروى دارد، در دنيا نيز اثروضعى بر جاى مى‏گذارد و انسان را از خدا دور مى‏كند.

هدف از مهمانى دادن و به مهمانى رفتن، نزديكى به خدا و جلب رضايت‏اواست، اما اگر اين مهمانى - به لت‏حرام بودن غذاى ميزبان - موجب دورى‏انسان از خدا و استحقاق غضب او شود، فايده ندارد و كسى نبايد به‏خاطرانجام يك عمل مستحبى، مرتكب عملى حرام گردد.

بدون دليل، دعوت برادرش را رد نكند

رسول گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله مى‏فرمايد: عاجزترين مردم كسى است كه برادردينى‏اش او را دعوت به مهمانى كند و او بدون دليل و از روى هواى نفس‏دعوت او را قبول نكند. (24) .

فرقى بين مهمانى رفتن به خانه فقرا و اغنيا نگذارد

مهمانى رفتن ثواب دارد، اما برترى بين فقرا و اغنيا نيست; يعنى اين‏طورنيست كه مهمانى در خانه اغنيا ثوابش بيشتر و در خانه فقرا كمتر باشد و يامهمانى در خانه فقرا ثوابش بيشتر باشد.

روزى امام حسن مجتبى‏عليه السلام به عده‏اى از فقرا برخورد كرد، در حالى كه‏پاره نانى در پيش داشتند و مى‏خوردند.

وقتى چشمشان به امام حسن‏عليه السلام افتاد، گفتند: يابن رسول‏الله! بفرما با ماغذا ميل كن!

حضرت از اسب فرود آمد و در خوردن با آنها همراهى كرد و فرمود:خداى متعال متكبران را دوست ندارد، و بعد از غذا فرمود: فردا شما نيزدعوت مرا اجابت كنيد و به مهمانى من بياييد.

روز بعد حضرت براى آنها غذايى نيكو آماده كرد و همراه آنها در منزل‏خود غذا ميل فرمود. (25) .

دعوت شخص منت‏گذار را نپذيرد

اگر مهمان مى‏داند ميزبان بر وى منت‏خواهد نهاد، از اجابت دعوت‏خوددارى كند، زيرا با پذيرش دعوت او، در آينده پشيمانى به بار خواهد آمد.

و نيز اگر كسى به‏خاطر مهمانى دادن از انسان انتظاراتى داشته باشد وبه تعبيرى به او رشوه بدهد تا براى او كارى غير قانونى انجام دهد، نبايددعوت او را قبول كند.

در مجلس مهمانى از برادر دينى اش غيبت نكند

يكى از جاهايى كه معمولا در غيبت‏باز مى‏شود و غيبت نقل مجلس‏مى‏گردد، هنگام مهمانى است. در اين‏جا است كه مؤمن بايد جلو خود رابگيرد تا از ديگران غيبت نكند و اگر در آن مجلس از كسى غيبت‏شد،جلوگيرى و نهى از منكر كند.

امام محمد باقرعليه السلام مى‏فرمايد: هر كس نزد او از برادر مؤمنش غيبتى بشودو وى از او دفاع بنمايد و ياريش كند، خداوند او را در دنيا و آخرت‏نصرت نمايد و هر كس نزد او غيبت‏برادر مؤمنش بشود و او را نصرت ويارى نكند و از او دفاع ننمايد با اين‏كه قدرت آن را داشته باشد كه از اوپشتيبانى كند و با اين حال ترك كند، خداوند او را در دنيا و آخرت ناچيز وحقير مى‏گرداند. (26) .

اگر مى‏تواند از غيبت ديگران جلوگيرى كند، بايد آن كار را انجام دهدوگرنه بايد مجلس را به‏عنوان اعتراض ترك كند تا غيبت را نشنود.

به اهل خانه سلام كند

سلام كردن يك سنت الهى است كه خداوند عزيز در قرآن كريم بر آن‏تاكيد كرده و خود نيز بارها به پيامبران و شهدا سلام كرده و به ما نيز دستورداده است: وقتى به خانه كسى وارد مى‏شويد، به اهل خانه سلام كنيد: «فاذادخلتم بيوتا فسلموا على انفسكم تحية من عندالله ...; (27) و هر گاه بخواهيد به‏خانه‏اى داخل شويد خست‏برخود سلام كنيد كه اين تحيت و سلام بركتى‏نيكو از جانب خدا است‏».

رسول‏خداصلى الله عليه وآله مى‏فرمايد: كسى كه داخل خانه شود، سلام كند كه سبب بركت مى‏شود و ملائكه در آن خانه انس مى‏گيرند. (28) .

پاورقى:‌


1) بحارالانوار ، ج 22 ، ص 384 ، ح 23 .
2) وسائل‏الشيعه ، ج 16 ، ص 433 ، ح 13 .
3) همان ، ص 431 ، ح 1 .
4) حلية المتقين ، ص 59 .
5) وسائل‏الشيعه ، ج 16 ، ص 431 ، ح 2 .
6) مائده (5) آيه 90 .
7) بقره (2) آيه 20 .
8) حكايت‏ها و لطيفه‏ها ، ص 20 ، با اندكى تصرف .
9) جوامع الحكايات ، ص 209 ، با اندكى تصرف .
10) بحارالانوار ، ج 15 ، ص 240 .
11) عقاب الاعمال ، ص 604.
12) تحف العقول ، ح 45 .
13) علل الشرايع ، ص 384 .
14) المحاسن ، ص 439 ، ح 295 .
15) وسائل‏الشيعه ، ج 8 ، ص 605 ، ح 6 .
16) نور (24) آيه 27 .
17) كيمياى سعادت ، ص 230 .
18) وسائل‏الشيعه ، ج 19 ، ص 11 ، ح 1 .
19) نور (24) آيه 61.
20) وسائل‏الشيعه ، ج 16 ، ص 434 ، ح 1 .
21) بحار الانوار ، ج 17 ، ص 200 .
22) قرب الاسناد ، ص 163 .
23) بحارالانوار ، ج 17 ، ص 206 .
24) وسائل‏الشيعه ، ج 16 ، ص 428 ، ح 9 .
25) كيمياى سعادت ، ص 237 ، با كمى تصرف .
26) عقاب الاعمال ، ص 570 .
27) نور (24) آيه 61 .
28) حلية المتقين ، ص 223 .