گنجينه اخلاق «جامع الدرر» (جلد دوم)
عارف سالك آيت الله حاج سيد حسين فاطمى (ره )
- ۳۹ -
نفع
سُعد براى دندانها
«سفينة البحار»: حضرت صادق (عليه السلام ) فرمودند: سُعد در
دندانهاى خود بگيريد دهان را خوشبو و جماع را زياد مى كند.
شهيد در «دروس » مى فرمايد: شستن دهان با سعد بعد از طعام ، مرضهاى
دهان و درد دندانها را مى برد.(964)
«مكارم الاخلاق »: ابراهيم بن نظام مى گويد: دزدها مرا گرفتند و دهان
مرا از فالوزج داغ پر نمودند تا اينكه گوشتهاى دهان من پخته شد، بعد از
آن دهان مرا از برف پر كردند و تمام دندانهاى من لق شد. در خواب خدمت
حضرت رضا (عليه السلام ) رسيدم و حال خود را به حضرتش عرض كردم .
فرمود: سعد در دهان بگيرد دندانهايت قرار مى گيرد. وقتى كه آن حضرت را
به خراسان حمل نمودند، به من خبر رسيد كه از محل ما عبور مى فرمايد.
استقبال كردم آن بزرگوار را و عرض كردم : در خواب مرا امر فرموديد سُعد
در دهان بگيرم ، فرمودند: حال هم در بيدارى امر مى كنم . پس سعد در
دهان گرفتم دندانهايم محكم گرديد.(965)
سُعد (بِالضّم ) بيخ گياهى است خوشبو كه به فارسى آن را مشك زير زمين
گويند و به هندى موته گويند، در اصطلاح نفع عظيم دارد (منتهى الارب )(966)
خواص آويشن و نان خواه و گردو و نمك
جناب صادق (عليه السلام ) فرمودند: چهار چيز جلا مى دهد چشم را
و نافع و بى ضرر است . سوال كردند: كدام است آن چهار؟ فرمودند: سعتر و
نمك و نان خواه و گردو. عرض كردند: چهار چيز براى چه خوب است ، فرمود:
اما نان خواه و گردو، بواسير را مى سوزاند و بادها را دفع مى كند و رنگ
را نيكو مى گرداند و معده را زير مى كند و كليه را گرم مى كند. اما
سعتر (آويشن ) و نمك بادها را از قلب دفع مى كنند، سده ها را مى گشايند
بلغم را مى سوزانند و مُدِرّ آب است ، بوى دهان را پاكيزه مى كند و
معده را لينت مى دهد، بادهاى خبيثه را از دهان مى برد و ذَكَر را محكم
مى سازد.(967)
در كراهت نخوردن چيزى در شب
«سفينة البحار»: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )
فرمودند: عشا را ترك نكنيد ولو به يك دانه خرماى پست باشد. من بر امتم
مى ترسم بر پيرى ، از ترك عشا؛ زيرا كه قوه مرد و پير زن است غذاى شب
خوردن .(968)
رواياتى وارد است در مذمت كسى كه ترك كند عشا را خصوصا پيران كه نخوردن
آن خود پير كننده است . امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خيرى نيست
براى كسى كه داخل در سن پيرى شد، اينكه بخوابد با شكم گرسنه و خالى و
اگر با شكم پر بخوابد بهتر است از براى او. فرمود: وانگذاريد خوردن عشا
را ولو به سه لقمه نمك و اگر ترك نمود يك شب را، مى ميرد رگى كه در بدن
اوست و ابدا آن رگ زنده نمى شود. رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم
) فرمود: كسى كه ترك كند پشت سرهم شب شنبه و يك شنبه عشا را مى رود از
او چيزى كه برگشت به سوى او نمى كند تا چهل روز.(969)
جناب صادق (عليه السلام ) فرمود: سزاوار نيست براى پير اينكه بخوابد،
مگر با شكم پر كه خواب او گواراتر و بوى او پاكيزه تر مى باشد. و آن
جناب فرمود: غذاى شب را ترك مكن ولو به يك لقمه باشد؛ زيرا طعام شب ،
نفعش بيشتر است از طعام روز.(970)
حضرت امام رضا (عليه السلام ) فرمود: در بدن رگى است كه او را «عشا»
گويند. در وقتى كه ترك كرد شخص غذاى شب را، اين رگ هميشه نفرين مى كند
تا صبح . مى گويد: گرسنه بگذارد خدا را چنانكه مرا گرسنه گذاشتى . تشنه
بگذارد تو را همچنانكه مرا تشنه گذاشتى ؛ پس ترك نكند يكى از شما غذاى
شب را ولو به يك لقمه نان و يك شربت آب باشد.(971)
در مدح كُندُر
در «سفينة البحار» نقل شده است كه جناب اميرالمومنين (عليه
السلام ) فرمود: جويدن كندر دندان ها را محكم و بلغم و بوى دهان را مى
برد.(972
)
در وصيت هاى پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على (عليه
السلام ): سه چيز است زياد مى كند حافظه را و ناخوشى را مى برد، كندر و
مسواك و قرائت قرآن .(973)
«الفردوس »: رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: به زنهاى
حامله خود كندر بخورانيد، عقل طفل را زياد مى كند. بخورى نيست كه صعود
كند به آسمان زودتر از كندر. هيچ اهل بيتى نيست كه بخور كند در آن خانه
كندر را مگر اينكه اجانين را از آن خانه دور مى كند.(974)
حضرت رضا (عليه السلام ) فرمود: زياد استعمال نمايى كندر را چه كوبيده
خورند يا بجوند، محبوب تر نزد من ، جويدن است . بلغم معده را مى برد و
نظيف مى كند، عقل را زياد مى كند، غذا را گوارا مى كند. نيز آن جناب
فرمود: به زنهاى حامله خود كندر بخورانيد اگر سر باشد بيرون مى آيد با
قلب پاك با علم و شجاع و اگر دختر است خلق و خلقت او خوب مى شود و بزرگ
مى شود رانهاى او و پسنديده مى شود نزد شوهر.(975)
محدث قمى در حديث مريم (عليهما السلام ) مى فرمايد: بزرگان مجوس كه
مطلع بودند به علم نجوم ، وارد مى شدند بر مريم براى زيارت او و عظيم
مى شمردند امر فرزند او را و براى او هديه مى آوردند؛ هديه هاشان طلا
بود كه سيد متاع هاست و دوايى كه اصلاح كننده جراحات بود و علاج
ديوانگى و امراض مى كرد، ديگر كندر بود، زيرا دودى به آسمان بالا نمى
رود مگر دود كندر، همچنانكه به آسمان بالا نرفت مگر عيسى بن مريم (عليه
السلام ) از اهل زمانش .(976)
در مدح جاورس كه گاورس است
در «مكارم الاخلاق » آمده است كه ابى كثير مى گويد: اسهال براى
من روى داد جناب صادق (عليه السلام ) امر فرمود جاورس و آب زيره
استعمال نمايم . خوردم شكم بند آمد.(977)
در مدح فرفخ
فرفخ : (بفتح هر دو فاء معروف ) پر پهن ، يعنى خرفه جناب صادق
(عليه السلام ) فرمود: روى زمين نروييد سبزه يى كه نفعش زيادتر و اشرف
باشد از خرفه . سبزى جناب فاطمه (عليهما السلام ) است . آن بزرگوار
فرمود كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرموده : بر شما باد
به خرفه اگر چيزى عقل را زياد كند پس خرفه است .(978)
در مدح سدر
«سفينة البحار»: جناب صادق (عليه السلام ) فرمود: رسول خدا (صلى
الله عليه و آله و سلم ) مى شست سر مبارك خود را به سدر و مى فرمود:
بشوييد سرهاى خود را به ورق سدر و پاك كنيد آن را. هر ملك مقرب و هر
نبى مرسلى آن را تقديس كرده . كسى كه بشويد سر خود را به ورق سدر،
خداوند از او هفتاد روز وسوسه شيطان را دور سازد.(979)
محدث قمى مى فرمايد: سيد الشجر السدر. در فضل آن كافى است روايتى كه
وارد شده : كسى كه سيراب كند درخت سدر را گويا مومن تشنه اى را سيراب
كرده و هم حديثى كه وارد شده در ذم قطع درخت سدر. در توضيح اين معنى از
ابى داود سجستانى تفسيرى نقل شده كه مقصود آن درختى است كه مسافرين از
سايه آن بهره مى برند كه عبثا و ظلما او را قطع نمايند. و مرحوم مجلسى
تفسير ديگرى در اين معنى كرده كه مقصود درخت سدرى است كه نزد قبر حسين
بن على (عليهم السلام ) بوده و خلفاى ضاله براى مخفى ماندن قبر آن حضرت
قطع نمودند از معجزه آن بزرگوار است : ملعون است قطع كننده اين درخت
سدر.(980)
در مدح حِمّص (نخود)
«سفينة البحار»: حضرت امام رضا (عليه السلام ) فرمودند: نخود
براى درد كمر نافع است و آن حضرت قبل از طعام و بعد از طعام آن را طلب
مى فرمود. وقتى نزد امام صادق (عليه السلام ) گفتگو از نخود شد، فرمود:
نخود براى درد سينه نافع است . بعد از آن ، محدث قمى مى فرمايد: اطباء
گفته اند نخود گرم و خشك در مرتبه اول است و اگر با گوشت طبخ كنند در
پختن آن كمك مى كند و اگر با آب نخود جامه خونين را بشويند، اثر خون به
كلى برطرف مى شود و اگر كوبيده شود و با آب گلى كه گرم باشد ضماد كنى و
بر پشت دردناك گذارند درد را برطرف مى كند، و خواص ديگرش بول و حيض را
زياد مى كند و با سينه و شُش موافق است و به هيجان مى آورد قوه باه و
شكم را لينت مى دهد. ولى براى زخم كليتين و مثانه مضر است و از براى
تقويت ريه و شُش از هر چيز مفيدتر است و پخته آن براى درد كمر و آب
آوردن شكم و يرقان نافع است .(981)
در مدح ماش
«سفينة البحار»: شخصى از مرض بهق كه شبيه به پيشى است ، خدمت
امام رضا (عليه السلام ) شكايت كرد. فرمود: ماش تازه را با برگ آن بكوب
و آبش را بگير و ناشتا بياشام و نيز به موضع مرض بمال . راوى گويد: به
دستور آن حضرت عمل كردم شفا يافتم . مرحوم محدث قمى مى فرمايند كه صاحب
قاموس مى گويد: اگر ماش را با سركه بپزند، براى سودايى كه جراحت داشته
باشد نافع است .(982)
مردى خدمت امام از بهق شكايت كرد. فرمودند: ماش را بپز، بعد از پختن در
طعام خود بريز و بخور.(983)
در مدح كرفس
«مكارم الاخلاق »: حسين بن على (عليهم السلام ) فرمود: از جمله
وصيتهاى پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على (عليه السلام
) آن بود كه : كرفس را بخور، چون سبزى حضرت الياس و يوشع بن نون
(عليهما السلام ) بوده و نيز رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم )
فرمود: كرفس سبزى پيغمبران است و فرمود: طعام خضر و الياس (عليهما
السلام ) كرفس و قارچ بود. و نيز آن بزرگوار فرمود: خرماى عجوه از بهشت
است و در آن شفاى از زهر است .(984)
راجع به سُداب كه در مجمع دارد گياهى است مشهور
«مكارم الاخلاق »: رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم )
فرمود: سداب براى درد گوش نافع است و حضرت رضا (عليه السلام ) فرمود:
سداب عقل را زياد مى كند غير آنكه منى را متفرق مى كند و در كتاب
«فردوس » از عايشه از پيغمبر نقل كرده كه فرمود: كسى كه سداب بخورد و
سپس بخوابد ايمن است از مرض طاعون و ذات الجنب .(985)
محدث قمى در «سفينة البحار» مى گويد كه مجلسى گفته : نفعش براى درد گوش
بين اطباء مشهور است و يك قطره آب آن علاج درد گوش مى كند؛ خصوص اگر
با پوست انار بجوشانند.(986)
روايت شده از براى آن نفع هايى است از جمله قوه دماغ ، و زيادى عقل ،
غير از اينكه آب پشت را متعفن مى كند انتهى .(987)
محدث قمى مى فرمايد: در بيشتر نسخه هاى حديث و طب سداب به دال بى نقطه
ضبط شده ولى در «قاموس » و بعضى از نسخ ، سذاب به ذال بعد از سين
مفتوحه ، بى تشديد ضبط كرده اند و آن گياهى است پر فائده و او را فيجن
مى گويند كه قطع مى كند بلغم را و متفرق مى كند بادها را و خنازير را
تحليل مى برد و بوى سير و پياز را از دهان مى برد و براى قولنج و مفاصل
نافع است .(988)
خواص زيره
«سفينة البحار»: زيره ادرارآور است و معده را زبر مى كند، غذا
را هضم مى كند بادها را بر طرف مى نمايد، لعاب دهان را قطع مى كند
انتهى .(989)
محدث قمى مى فرمايد: تعليم كرد جناب امام رضا (عليه السلام ) در خواب و
بيدارى مردى را كه زبان و دهانش فاسد شده بود، زيره را با سعتر آوشن و
نمك بكوبد دو يا سه مرتبه در دهان گيرد. همچنان كرد عافيت يافت .(990)
در باب جرجير (تره تيزك )
«سفينة البحار»: اخبار راجع به جرجير مختلف است بعضى در مدح و
برخى در ذم اوست . جناب رضا (عليه السلام ) مى فرمايد بازروج
(991) از ماست و جرجير از بنى اميه .(992)
جناب صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: خوردن جرجير در شب باعث مرض برص
مى شود اما موفق غلام جناب ابى الحسن مى گويد: مولاى من هر وقت امر مى
فرمود به خريدن سبزى ، امر به زياد خريدن جرجير مى فرمود. وقتى حاضر مى
كردند به غلام مى فرمود: چقدر احمقند بعضى كه مى گويند كه گياهى است در
جهنم روييده ! خداى تعالى مى فرمايدو قودها
الناس و الحجارة »(993)پس
چگونه سبزى مى رويد.(994)
محدث قمى مى فرمايد آنچه ظاهر مى شود از كتابهاى بيشتر اءطباء جرجير
نيست بلكه آن سبزه است كه در عجم معروف به تره تيزك است .(995)
خوردن پياز با تخم مرغ
«سفينة البحار»: محدث قمى مى فرمايد: مداومت به خوردن تخم مرغ ،
بدن انسان را لاغر مى كند و زياد خوردن آن با پياز يا گوشت ، نسل را
زياد مى كند.(996)
جناب صادق (عليه السلام ) فرمود زرده آن سبك و سفيده آن سنگين است . و
حديث در زياد كردن تخم مرغ نسل را از معصومين (عليهم السلام ) بسيار
وارد شده .(997)
از على (عليه السلام ) كه فرمود: پيغمبرى از پيغمبران از كمى نسل امت
خود به حق تعالى شكايت كرد امر شد كه امت خود را دستور ده به خوردن تخم
مرغ . چنان كردند نسلشان زياد شد.(998)
«مكارم الاخلاق »: جناب ابوالحسن فرمود: كسى كه بخورد پياز و زيت و تخم
مرغ را، جماع او زياد مى شود و كسى كه بخورد گوشت را با تخم مرغ
استخوان فرزندش بزرگ مى شود.(999)
بعضى اءصحاب جناب صادق (عليه السلام ) خدمتش عرض نمودند فداى تو شوم ،
كنيزانى خريدم دوست دارم چيزى تعليم من نمائى كه بر همه قوت پيدا كنم ،
فرمود پياز را خورد كن با زيت بجوشان تخم مرغ را در ظرفى بريز قدرى نمك
بر آن بپاش و بريز روى پياز و زيت كمى ديگر بجوشان و بخور. آن شخص مى
گويد چنان كردم هر قدر كه مى خواستم جماع مى كردم با كنيزهاى خود
(بزبان ما نيم روى با پياز داغ روغن زيتون داراى اين قوت است .)
«سفينة البحار»، باب القثاء «محاسن »:قال ابو
عبدالله (عليه السلام ): كان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم )
ياءكل القثاء بالملح .(1000)در
«محاسن » برقى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه پيغمبر اكرم
(صلى الله عليه و آله و سلم ) خيار را با نمك ميل مى فرمود.(1001)
و نيز فرمود خيار كه مى خوريد از ته آن ابتدا كنيد،(1002)
عامه در صحاح خود روايت كرده اند كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله
و سلم ) خيار و رطب را با هم ميل مى فرمودند.(1003)
در خواص كنجد چنين نوشته : چون رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم )
را درد سر عارض مى شد، روغن كنجد در دماغ مبارك مى ريخت .(1004
)
حرز درد سر
«سفينة البحار»: رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) را كه
درد سر عارض مى شد يا درد ديگرى ، دو دست مبارك را باز مى فرمود و سوره
فاتحه و معوذتين را قرائت مى فرمود و دو دست را به صورت مى كشيد رفع مى
شد. مثل اين روايت از امام هشتم نقل شده با زيادى توحيد.(1005)
حرز ديگر
مردى از اهل مرو، پسرش به درد سر مبتلا بود. حضور امام ششم شكايت نمود.
فرمودند: او را نزد من بياور. همينكه شرفياب شد دست مبارك به سر او
كشيدند و آيه كريمه ان الله يمسك السماوات
والاءرض اءن تزولا(1006)خواندن
به اذن خدا شفا يافت .(1007)
دستور ديگر براى رفع درد سر
شخص خراسانى شرفياب حضور امام صادق (عليه السلام ) شد. چيزى از
امر دين سوال كرد و جواب شنيد، بعدا عرض كرد: يابن رسول الله (صلى الله
عليه و آله و سلم ) از وقتى كه از خدمت شما بيرون رفتم ، درد سرى مرا
عارض شد. فرمود: همين ساعت برو حمام قبل از آنكه به كارى مشغول شوى ،
هفت كف آب گرم بر سر خود بريز و در هر مرتبه بسم الله بگو؛ ديگر بعد از
اين درد سر نخواهى كرد ان شاء الله .(1008)
على بن اسباط از معصوم نقل مى كند كه : روغن بنفشه را به اءبرو بمالند
درد سر را برطرف مى كند.(1009)
امام باقر (عليه السلام ) فرمودند: خداوند بنده اى را كه دوست دارد،
نظر مى فرمايد به او و يكى از سه چيز را به او تحفه مى دهد: يا تب يا
درد سر و يا درد چشم .(1010)
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: يك شب درد سر، هر گناهى را زائل مى
كند مگر گناهان كبيره را.(1011)
نقل از «عده السّفر» شيخ طبرسى : آن مرحوم فرمود از ائمه (عليهم السلام
) روايت شده اذان و اقامه را بنويسيد و به شخص درد سر دارد بياويزيد.(1012)
نهى از زندگى كردن در روستاها
«سفينة البحار»: لغت رُستُق . وصيت فرمود رسول اكرم (صلى الله
عليه و آله و سلم ) به اميرالمومنين (عليه السلام ) كه : يا على ! دِه
را مسكن خود قرار مده ؛ زيرا پيروان ده جاهل و جوانانشان فاسد و زنهاى
آنها بى حجابند. عالم در ميان آنها مثل جيفه است در ميان سگ ها.(1013)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: كسى كه در دين خدا
پرهيزكار و با ورع نشد او را به سه خصلت مبتلا مى فرمايد: يا جوان مرگ
مى شود يا خدمتكار سلطان مى شود يا ساكن در ده مى شود.
محدث قمى ، طاب ثراه ، فرمود: محقق طوسى در «آداب المتعلمين » از رسول
خدا نقل مى فرمايد: كسى كه در تحصيل علم با ورع و پرهيزكار نباشد، او
را خدا به سه چيز مبتلا مى كند: يا در جوانى مرگ او را مى رساند يا
مسكن او در ده مى شود يا نوكر سلطان مى شود.(1014)
وسعت رزق
«سفينة البحار»: امورى كه اسباب وسعت رزق مى شود چند چيز است :
1. كسى كه در كليه امور از عبادى و غيره حسن نيت داشته باشد، براى
خشنودى خدا. 2. شستن دست ها قبل از طعام و بعد از آن . 3. صله رحم 4.
با همسايه خوش سلوكى كردن 5. شستن سر و تن به خطمى . 6. از پا تا سر
حنا ماليدن 7. محاسن را شانه زدن 8. پنج شنبه ناخن گرفتن 9. قبل از
غروب چراغ روشن كردن 10. شرايطى كه اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمود:
جاروب نمودن جلو در خانه ، جمع بن دو نماز و تعقيب بعد از نماز صبح و
نماز عصر، با برادران دينى مواساة نمودن ، صله رحم كردن و قبل از طلوع
آفتاب در طلب رزق رفتن ، امانت را به صاحبش رد كردن ، در بيت الخلا سخن
نگفتن ، و ترك حرص گفتن ، و شكر نعمت هاى خدا كردن و از دروغ و قسم
پرهيز كردن ، قبل از طعام دست شستن ، خوردن آنچه از سفره بيرون ريخته .
و در هر روز سى مرتبه تسبيح نمودن ، هفتاد نوع از بلا را دفع مى كند كه
آسان تر آنها فقر است .(1015)
و روايت شده : استغفار رزق را زياد مى كند. رسول اكرم (صلى الله عليه و
آله و سلم ) بر وضو داشتن مداومت نما تا خدا بر تو رزق را دوام دارد.(1016)
در «فلاح السائل » است كه حضرت صادق (عليه السلام ) فرمود: ترك منما دو
ركعت نماز بعد از عشا را كه گشاينده رزق است .(1017)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: از ضعف يقين است ، رضا
نمودن تو خلق را به غضب خدا و ستايش كردن آنها را به جهت دادن رزق و يا
مذمت نمودن آنها بر ندادن عطايا به تو؛ زيرا كه حرص حريص كشاننده رزق
نيست ، و كراهت از رزق بر گرداننده او نيست .(1018)
جناب امير (عليه السلام ) فرمود: در اخلاق محموده داشتن ، گنجهاى رزق
هاست .(1019)
جناب صادق (عليه السلام ) فرمود: پرهيز ننمودن از حرام ، رزق را مى
برد. حضرت رضا (عليه السلام ) فرمود: كم مشماريد رزق كم را، محروم مى
شويد از رزق بسيار. محقق طوسى در «آداب المتعلمين » راجع به چيزهايى كه
كشاننده رزق و يا مانع از رزق است بيان فرموده : رسول خدا (صلى الله
عليه و آله و سلم ) فرمود: طلب رزق نماييد به صدقه دادن زياد و صبح
مبارك است در پى كار رفتن براى هر امرى و زياد مى كند در جميع نعمتها
خصوص در رزق و به جا آوردن مستحبات فجر و وتر را در خانه و پاكيزه بودن
كلام زياد مى كند رزق را.
حسن بن على (عليه السلام ) فرمود: ترك زنا و جاروب كردن فضاى درب خانه
و چرك نگذاشتن ظرف غذا، جلب غنا مى كند. قوى تر اسباب كشاننده رزق ، به
پاداشتن نماز است با خضوع و خشوع و قرائت سوره واقعه خصوص در شب و سوره
يس وتبارك الذى بيده الملك در صبح ، و
مداومت بر وضو داشتن و حضور در مسجد داشتن قبل از اذان ، و ترك تكلم به
كلام لغو. گفته شده : كسى كه مشغول شود به چيزى كه او را نفع ندارد،
فوت مى شود از او چيزى كه به حال او نفع دارد.(1020)
روايت از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) و جناب صادق (عليه
السلام ) در مدح مشغول شدن به كارهاى خود در صبح فرمودند: اگر از براى
تو حاجتى است در صبح عقب آن برو، حتى دعا فرمودند: خدايا! مبارك كن
براى امت من صبح آن را؛ زيرا كه ارزاق در صبح تقسيم مى شود، پيش از
طلوع خورشيد. خداوند مبارك فرموده براى اين امت صبحشان را و در صبح به
چيزى صدقه بده ، در صدقه رفع بلا است و تخطى نمى كند. فرمودند: دعا
براى برادر دينى خود عقب سر او ريزان رزق را مى كند مكروه را دفع مى
كند. ادعيه اسباب جلب رزق بسيار است . استغفار و ذكر
لا اله الا الله الحق المبين هر روز صد
مرتبه ، حكايت كردن اذان موذن ، هر چند در بيت الخلا باشد و نقش انگشتر
نمودن ما شاء الله لا قوة الا بالله اءستغفر
الله و زياد گفتن لا حول و لا قوة الا
بالله و دعا در خصوص از ائمه هدى بسيار وارد شده .
ابى الطيار مى گويد: خدمت جناب صادق (عليه السلام ) عرض كرده : در دست
من مالى بود، همه از دستم رفت امر معيشت بر من بسيار تنگ شده . فرمود:
در بازار دكانى دارى ؟ عرض كردم : بلى آن را هم رها كردم . فرمود: وقتى
به كوفه رفتى بر در دكانت بنشين و آن را جاروب نما، هر وقت خواستى به
بازار بروى دو ركعت يا چهار ركعت نماز بخوان و عقب نماز بگو:توجهت
بلا حول منى و لا قوة ولكن بحولك يا رب و قوتك و اءبراء من الحول و
القود الا بك فاءنت حولى و منك قوتى اللهم ارزقنى من فضلك الواسع رزقا
كثيرا طيبا و اءنا خافض فى عافيتك فانه لا يملكها غيرك اءحد(1021)پس
اين كار را نمودم ، مال بسيارى روزى من شد.
شيخ كلينى ، طاب ثراه ، در باب دعا در طلب رزق فرمود: از زيد شَحّام از
ابى جعفر (عليه السلام ) كه فرمود: بخوان براى طلب روزى در نماز واجب
هنگامى كه به سجده رفتى يا خير المسئولين و يا
خير المعطين ارزقنى و ارزق عيالى من فضلك الواسع فانك ذوالفضل العظيم .(1022)ابو
بصير مى گويد: خدمت امام صادق (عليه السلام ) شكايت كردم و سوال كردم
كه تعليم فرمايد مرا دعايى در رزق . تعليم فرمود. محتاج نشدم تا زمانى
كه مى خواندم آن دعا را. فرمود: بخوان در نماز شب در حالى كه در سجده
اى يا خير مدعو و يا خير مسئول و يا اءوسع من
اءعطى و يا خير مرتجى ارزقنى و اءوسع على من رزقك و سبب لى رزقا من
قبلك انك على كل شى ء قدير(1023)
آگاه نمودن حق سبحانه از شفقت ، بندگان خود را با آيات قرآنى كه مى
فرمايد رزق شما با من است نه غير من ، تا از غم رزق خلاص و يك جهت
متوجه او سبحانه شوند. فيض كاشانى مى نويسد: خداوند عزوجل مى فرمايد:
خلق نمودم شما را و روزى ده شما منم . تنبيه فرمود بندگان را بر اينكه
رزق از خداست نه از غير او. اكتفا به اين ننمود براى اطمينان قلب
بندگان فرمود:ان الله هو الرزاق
(1024)اين وعده فرمود، باز هم اكتفا به اين وعده
نفرمود ضمانت فرمود كه و ما من دابة فى الاءرض
الا على الله رزقها(1025)اكتفا
به ضمان هم ننمود، براى يقين بندگان قسم ياد فرمود كه
فو رب السماء والاءرض انه لحق مثل ما اءنكم تنطقون
(1026)اكتفاء به قسم هم ننمود، امر فرمود: مرا
وكيل خود قرار ده ، و امور خود را به من واگذار كن و در اين خصوص
بندگان خود را بيم داد و جديت فرمود پس فرمودو
توكل على الحى الذى لا يموت
(1027)و نيز فرمودو على
الله فتوكلوا ان كنتم مومنين
(1028)پس كسى كه شفقت او را اعتنا نكند و التفات
به وعده او ننمايد و قلبش به ضمان او مطمئن نگردد و تقسيم او را قانع
نشود و بى باك باشد نسبت به امر و وعد و وعيد او، نظر كن چون است حال
او چه محنتى حاصل مى شود از براى بنده . و اين والله مصيبت شديدى است و
ما از اين مصيبت در غفلتيم ؛ بزرگ غفلتى كه ملائكه هنگام نزول كريمه
«فو رب السماء»(1029)
گفتند بنى آدم هلاك شدند، پروردگار خود را به غضب آوردند.(1030)
|