در
خواص خربزه
خداوند مهربان از كمال عنايتش ، جل شاءنه ، كه بر بندگان خود
دارد براى حفظ از امراض ظاهرى و باطنى آنها، انواع ميوه ها و بقولات و
سبزيهاى مختلف در زمين به وجود آورده تا با قصد صحيح و دستورى كه از
صاحب شرع رسيده بكار برند و مصرف نمايند. اينك ما براى استفاده برادران
دينى به خواص پاره اى از آنها اشاره مى كنيم من جمله خربزه است . در
«سفينة البحار» محدث قمى از كتاب «فردوس »، ثواب عظيمى براى خوردن پاره
اى از خربزه ذكر نموده و گفته كه در آن ده خصلت است : 1. طعام 2. شراب
3. ميوه 4. خورش 5. ريحان معطر است 6. شيرينى 7. خاصيت اشنان در اوست
8. خاصيت خطمى در اوست 9. نقل است 10. دواء است و از خواص خربزه اين
است كه مثانه را شست و شو مى دهد و سنگ مثانه را آب مى كند و ادرار را
زياد مى كند.(839)
اشعار ابن اعسم در منظومه
الاءكل للبطيخ فيه اءجر |
|
لمن نواه و خصال عشر |
اءكل ، شراب ، يغسل المثانه |
|
فاكهة باهية ريحانة |
مدر بول و ادام حلوا |
|
ان ياءكل العطشان منه يروى
(840) |
ايضا معصوم فرموده اند: دندان زنيد خربزه را. او را پاره پاره نكنيد.
زيرا ميوه اى است مبارك و پاك كننده دهان ، و قلب را نيز پاك و منور مى
كند، دندانها را پاك و سفيد مى كند و رضاى خدا در اوست .
(841)
ايضا در «سفينة البحار» است كه خربزه براى رسول خدا (صلى الله عليه و
آله و سلم ) آوردند. آن را بوييد و بوسى ، فرمود: دندان زنيد آن را
زيرا كه آن زينت هاى زمين است ، آب آن رحمت است ، شيرينى آن از بهشت
است .
(842)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) روزى در ميان جمعى از اصحاب
نشسته بودند، فرمودند: هر كس به ما خربزه بخوراند خدا را به ياد آورده
. پس اميرالمومنين (عليه السلام ) از مجلس تشريف بردند و قدرى خربزه
آوردند. رسول اكرم و اصحاب ميل فرمودند. پس فرمود: خدا رحمت كند آن كس
را كه به ما خربزه خورانيد و آن كس كه خورد و آن كسى كه بخورد تا روز
قيامت از مسلمين .
(843)
ايضا فرمود: خوردن خربزه پيش از طعام شكم را مى شويد و درد را مى برد.
(844)
فيه ايضا سه خربزه ، جناب قنبر حضور محترم مولا اميرالمومنين (عليه
السلام ) پاره كرد. يكى ترش و ديگرى تلخ و ديگرى هم كرمو بود. امر
فرمود به قنبر: دور بينداز و فرمود: اى قنبر! خداوند تعالى ولايت ما را
عرضه داشت بر اهل آسمان و زمين از جن و انس و ميوه و غيره ذلك . آنچه
قبول كرد ولايت ما را پاك و پاكيزه و گوارا شد و آنچه قبول نكرد پست و
طباع از او متنفر و گنديده مى شود.
(845)
در «مكارم الاخلاق » آمده است : پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و
سلم ) فرمود: خربزه را ميوه خود قرار دهيد زيرا كه آب او رحمت و شيرينى
او از بهشت است . و در روايت ديگر: از بهشت بيرون آمده پس كسى كه بخورد
پاره اى از خربزه را بنويسد حق تعالى براى او هفتاد هزار حسنه و محو
كند از او هفتاد هزار گناه بالا برد براى او هفتاد هزار درجه .
(846)
حضرت كاظم (عليه السلام ) فرمود: رسول خدا خربزه را با شكر و رطب ميل
مى فرمود و حضرت رضا (عليه السلام ) فرمود: خربزه خوردن ناشتا، باعث
فلج و در روايت ديگر باعث قولنج مى شود.
(847)
اشعار حضرت رضا (عليه السلام ) در باب خربزه
اهدت لنا الايام بطيخة |
|
من حلل الارض و دار السلام |
تجمع اوصافا عظاما و قد |
|
عددتها موصوفة بالنظام |
كذاك قال المصطفى المجتبى |
|
محمد جدى عليه السلام |
ماء و حلواء و ريحانة |
|
فاكهة حرض طعام ادام |
تنقى المثانة و تصفى الوجوه |
|
تطيب النكهة عشر تمام |
جناب صادق (عليه السلام ) فرمود: بخوريد خربزه را در او ده خصلت جمع
است : خربزه پيه زمين است ، درد و گرفتارى در او نيست ، طعام و شراب و
ميوه و ريحان و اشنان و نان خورش است و قوه جماع را زياد مى كند، مثانه
را بشويد و بول را زياد مى كند.
در حديث ديگر سنگ مثانه را آب مى كند.
(848)
در خواص خرما
نقل از «سفينة البحار»:
و هزى اليك بجذع
النخلة تساقط عليك رطبا جنيا.(849)
طبرسى در تفسيرش مى فرمايد: جناب باقر (عليه السلام ) فرمود: چهار چيز
است كه طبع را معتدل مى كند: انار سودانى و رطب رسيده و بنفسج و كاسنى
.
(850)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: بخوريد خرما را ناشتا
كه كرم شكم را مى كشد. و نيز آن بزرگوار فرمود: كسى كه چند خرماى عجوه
كه بهترين نوع خرما است در صبح بخورد، در آن روز زهر و سحر در او اثر
نمى كند.
(851)
فرمود جناب صادق (عليه السلام ): خداوند از فاضل طينت آدم دو درخت خرما
خلق فرمود نر و ماده . آيا نمى بينيد نيست درختى كه محتاج به نر باشد
مگر خرما؟
(852)
در «سفينة البحار» روايت بسيار در مدح خرماى عجوه وارد شده . اول درختى
است كه در روى زمين روييده شده . نر او از بهشت فرود آمده . عجوه ما در
خرماها است . جناب آدم آن را از بهشت فرود آورد. معصوم (عليه السلام )
فرمود: كسى كه هفت دانه خرما در وقت خواب بخورد كرم ها را در شكم مى
كشد. وارد شده حلواى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) خرما بوده
و آنچه حضورش مى آوردند از طعام كه خرما با او بود ابتدا خرما ميل مى
فرمود. اول افطار آن بزرگوار در فصل رطب بود و در زمان خرما، خرما بود.
(853)
فيه جناب زين العابدين (عليه السلام ): براى محبت رسول اكرم به خرما،
هر كس كه محبت او به خرما زياد بود او را دوست تر مى داشت . كسى كه
خرما بخورد به سبب ميل رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به خرما،
آن خرما به او ضرر نمى رساند. رسول خدا فرمود: خانه اى كه در اواخر ما
نيست اهل آن خانه گرسنه اند. در حديث است كه : بهترين خرماهاى شما
خرماى برنى است .
(854)
اشعار ابن اعسم در مدح خرما
و قد اتانا عن ولاة الاءمر |
|
و عن ابيه حبهم للتمر |
فاءصبحت شيعتهم كذلك |
|
تحبه فى ساير المماك |
و جاء فى الحديث اءن البرنى |
|
يشبع من ياءكله و يهنى |
و اءنه يذهب بالعياء |
|
و هو دواء سالم من داء(855)
|
در مدح تمر برنى روايت بسيار وارد شده : بلغم را مى برد. عجز را از بدن
مى برد. در درا مى برد. به واسطه خوردن آن ، دردى عارض نمى شود و كسى
كه بخوابد و در جوف او يك دانه از آن خرما باشد، هفت مرتبه تسبيح مى
كند خدا را.
(856)
فيه اءيضا در حديثى است كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم )
فرمود: اين جبرئيل است خبر مى دهد مرا در اين تمر نُه خصلت است و اشاره
فرمود به تمر برنى : دست و پاى شيطان را قطع مى كند، پشت را محكم مى
كند و زياد مى كند جماع را و قوه گوش و چشم را، قرب به خدا و دورى از
شيطان مى آورد، و غذا را هضم مى كند و درد را مى برد و دهان را خوشبو
مى كند.
(857)
و نيز فرمود: بر شما باد به خوردن خرماى برنى ، جلوى سرما را مى گيرد،
گرسنه را سير مى كند، در اوست هفتاد و دو درد را شفا.
(858)
محدث قمى نقل مى كند از سليمان جعفرى او مى گويد: داخل شدم بر حضرت رضا
(عليه السلام ) در جلو آن بزرگوار تمر برنى بود. با كمال ميل مى خوردند
و مرا امر مى نمود به خوردن از آن خرما. خدمتش مشغول به خرما خوردن شدم
و عرض كردم : فدايت شوم مى بينم جنابت با ميل خرما مى خوريد؟ فرمود:
بلى دوست دارم آن را. عرض كردم : براى چه ؟ فرمود: زيرا كه رسول خدا
بسيار مايل به خرما بود و همچنين على (عليه السلام ) و يك يك پدران
بزرگوار خود را شمرد كه تماما مايل به خرما بودند و من هم خرما را دوست
دارم و شيعيان ما هم دوست دارند آن را؛ زيرا آنها از طينت ما خلق شدند
و اما دشمنان ما دوست دارند شراب را، زيرا كه آنها خلق شدند از مارج
آتش .
اءيضا در «طب النبى » (صلى الله عليه و آله و سلم ) وارد شده در مدح
خرما كه فرمودند: وقتى رطب آمد مرا تهنيت بگوييد و وقتى كه تمام شد مرا
تعزيت بگوييد.
(859)
در خواص انار
در «سفينة البحار» آمده است : رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و
سلم ) فرمودند: بخوريد انار را دانه اى از آن در معده قرار نمى گيرد
الا آنكه قلب را نورانى مى كند تا چهل روز و شيطان را بيرون مى كند.
اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمود: انار را به پيه آن بخوريد كه معده
را دباغى مى كند. هر حبه اى از آن كه در معده قرار گرفت . حيات قلب و
موجود نورانيت نفس است ، و كُند مى كند وسوسه شيطان را تا چهل روز.
رسول اكرم هر وقت انار ميل مى فرمودند كسى را با خود در آن شريك نمى
فرمودند. در هر انارى حبه اى از حبه هاى بهشت است . على (عليه السلام )
فرمود: اطفال خود را انار بخورانيد زبان آن ها زودتر باز مى شود.
(860)
عن ابى جعفر (عليه السلام ) فرمود: ميوه صدوبيست قسم است ، آقاى آنها
انار است .
(861)
جناب صادق (عليه السلام ) فرمود، اگر من در عراق بودم هر روز يك انار
سودانى مى خوردم و در آب فرات فرو مى رفتم . آن بزرگوار در هر شب جمعه
انار ميل مى فرمودند.
(862)
جناب اميرالمومنين انار كه ميل مى فرمودند دستمالى را زير آن پهن مى
نمودند. جهت آن را سوال كردند، فرمود: در آن حبه ها از بهشت است . عرض
كردند: يهود و نصارا و غيره هم مى خورند آن را. فرمود: مَلَكى را
خداوند مى فرستد، دانه بهشتى آن انار را مى گيرد تا نخورد. يهودى عرض
كرد خدمت آن حضرت كه محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: در هر
انار يك دانه بهشتى است و من يك دانه انار شكستم و تمام آن را خوردم ،
حضرت فرمود: راست فرمود رسول خدا و دست زدند بر ريش يهودى يك حبه از
آن مانده بود، حضرت گرفتند و ميل فرمودند و فرمودند: الحمد لله كه كافر
نخورد.
(863)
و در روايات بسيار وارد شده كه در هر انار حبه اى از بهشت است و ائمه
(عليهم السلام ) دوست داشتند كسى در خوردن انار با آنها شريك نشود.
فرمود: انار نورانى مى كند قلب را و مريض مى كند شيطان و وسوسه او را
چهل روز، مخصوصا اگر ناشتا بخورند.
(864)
و روايت شده كه : انار شيرين ، سنگينى قلب را نافع است و هم براى كثرت
تخمه . جناب امام رضا (عليه السلام ) فرمودند: هيزم انار جانوران را
دور مى كند.
(865)
در حاشيه «سفينة البحار» قزوينى مى گويد: در «عجائب المخلوقات » است كه
از چوب انار فرار مى كند بيشتر حشرات ؛ از اين جهت ، بعضى از پرندگان
چوب انار را در آشيانه خود مى گذارند.
(866)
اشعار ابن اعسم
و سيد الفواكه الرمان |
|
ياءكله الجائع و الشبعان |
منور قلوب اءهل الدين |
|
و مذهب وسوسة اللعين |
لا يشرك الانسان فى الرمان |
|
لحبة فيه من الجنان
(867) |
جبرئيل دو انار از بهشت ، خدمت رسول خدا آورد. يكى از آن دو انار را
ميل فرمود و اوست نبوت ديگرى را دو نيم فرمود نيمى از آن را به على
(عليه السلام ) عطا فرمود و او علم بود، پس على (عليه السلام ) شريك
است رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) را در علم .
(868)
در «سفينة البحار» در خلقت انار مى فرمايد: حكمت هايى كه وديعه حق
سبحانه است در خلقت انار كه جناب صادق به مفضل فرمود در «توحيد»اش
(869) اى مفضل ! عبرت بگير به خلق انار و آنچه در آن
هويدا گرديده از آثار قدرت كريم غفار، به درستى كه در ميان آن مانند تل
ها از پيه نصب كرده و در جميع اطراف آن تل ها، دانه هاى انار را منصوب
گردانيده و به يكديگر چسبانيده كه گمان مى كنى با دست چيده اند و دانه
ها را چندين قسمت نموده . هر قسمتى را محجوب به لفافه گردانيده و آن
لفافه را به لطافتى بافته اند كه عقل در آن حيران است و جميع اءقسام را
در ميان پوست محكمى جا داده . پس تدبير شريف در اين خلق لطيف آن است كه
اگر ميان آن انار تمام دانه بود، راه غذا به سوى دانه ها نبود، پس اين
پيه را در ميان دانه ها قرار داده و دانه ها را در آن نصب گردانيده كه
از آن راه غذا به هر دانه برسد و آن لفافه ها براى حفظ دانه هاى لطيف
كه ضايع نشود بر روى آنها كشيده و اين پوست را محكم بر روى همه كشيده
كه آن حبّات با آن لطافت و طراوت از آفات سرما و گرما و غيرهما محفوظ
بماند. آنچه گفتيم اندكى است از بسيار در حكمت خلق انار.
(870)
مهندس قدرتش لعل تراشيده باز |
|
لعل تراشيده را پهلوى هم چيده باز |
پهلوى هم چيده را نقره پوشيده باز |
|
به نقره پوشيده را به حقه پوشيده باز |
به حقه پوشيده را به نام ناميده نار
نوشتن حقير اينگونه مطالب را در ذائقه مردم امروزه ناپسند و طِباع از
آن متنفر ليكن براى آن عده كه بيدارند و چشم دلشان باز است مى نويسم تا
نظر و انديشه نمايند و براى تقويت قواى آنها است به اين اشكال بديع
ايجاد فرموده ، دوست شوند و ضديت نكنند. سازنده آنها عالم و قادر است ،
خود به خود ساخته نشده .
اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود |
|
هر كه فكرت نكند، نقش بود بر ديوار |
در خواص انگور
در «مكارم اخلاق » آمده است : جناب صادق (عليه السلام )
فرمودند: نوح به خدا شكايت كرد از هم و غم ، وحى شد به سوى او: انگور
سياه بخور غم را مى برد.
(871)
عنه (عليه السلام ) ايضا - پيغمبرى از پيغمبران ، به حق سبحانه شكايت
نمود از غم ، وحى شد به سوى او بخوردن انگور. فرمودند: دو چيز است كه
با دست خورده مى شود: انگور و انا. شايد مراد اين باشد كه در تمام
ازمنه مردم ناچارند اين دو ميوه را با دست بخورند بر خلاف ساير ميوه ها
كه با چنگال و قاشق هم خورده مى شود.
(872)
از كتاب «الفردوس » - عايشه قالت قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و
سلم ): بهترين طعام شما نان است و بهترين ميوه شما انگور.
(873)
عن «صحيفة الرضا (عليه السلام »: اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمود كه
فرمود رسول خدا: بخوريد انگور را حبه حبه زيرا گواراتر است .
(874)
على بن موى (عليهم السلام ) از پدرانش نقل فرموده كه اميرالمومنين
(عليه السلام ) نان با انگور ميل مى فرمودند و مى فرمود: انگور نان
خورش و طعام و ميوه و حلوا است .
(875)
حضرت رضا (عليه السلام ) فرمودند: جناب زين العابدين (عليه السلام )
انگور را دوست مى داشت . جاريه آن حضرت خوشه انگورى آورد در خدمتش
گذاشت ، سائلى آمد امر فرمود دادند به سائل . غلام آن حضرت به ام ولد
آن جناب عرض كرد: خوشه را به سائل دادند. امر فرمود: برو از سائل بخر
رفت و خريد و آدم خدمت حضرت . باز سائلى آمد حضرت خوشه انگور را به
سائل دادند و باز ولد خريد. تا سه مرتبه ، حضرت به سائل مرحمت فرمودند
و در مرتبه چهارم ميل كردند.
(876)
اشعار ابن اعسم در مدح انگور
و يؤ كل الاءعناب مثنى مثنى |
|
و ورد الافراد فيه اءهنى |
و الرازقى منه صنف يحمد |
|
و يذهب الغموم منه الاسود |
والاءكل و الشراب باليسار |
|
يكره الا عند الاضطرار |
واستثنى الرمان منه والعنب |
|
فالاكل باليدين منهما اءحب
(877) |
خواص انجير
در «مكارم اخلاق » آمده است : از جناب ابوذر رحمة الله عليه -
روايت شده كه طَبَق انجير براى حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم )
هديه آوردند. فرمود به اصحاب خود: بخوريد اگر بگويم ميوه اى نازل شده
از بهشت خواهم گفت اين انجير است ؛ زيرا كه ميوه اى است بى حصه ، پس
بخوريد آن را كه قطع مى كند خون بواسير را و نافع است براى مرض نقرس
.
(878)
جناب رضا (عليه السلام ) فرمودند: گند دهان را مى برد و استخوان را
محكم مى كند درد را مى برد، حتى با بودن او محتاج به هيچ دوايى نيست و
در حديث است : كسى كه اراده كند قلبش رقت پيدا كند، مداومت كند به
خوردن انجير.
(879)
از كعب روايت است گفت : رسول خدا فرمود بخوريد انجير خشك وتر آن را،
زياد مى كند جماع را و بواسير را قطع مى كند و براى نقرس و اءبرده نافع
است .
در «سفينة البحار» آمده است : انجير ميوه اى است بى فضله و غذايى است
لطيف ، سريع الهضم ، دواى است بسيار نافع ؛ زيرا كه لينت مى دهد مزاج
را و بلغم را تحليل مى برد. كُليتين را شستشو مى دهد، سنگ مثانه را
برطرف مى كند سدّ كبده و اسپرز را مى گشايد و فربه مى كند بدن را،
انجير براى مرض قولنج نافع است . و نيز فرمودند: بخوريد انجير را زيرا
بر هر ناحيه از او نوشته شده : بسم الله القوى .
(880)
و روايت شده : شيره انجير نافع است براى زخم كبد در صورتى كه به سينه
بمالند، و نيز نافع است براى زخم ساق پا.
(881)
اشعار ابن اعسم فى المنظومه
والتين مما جاء فيه السنة |
|
اءشبه شى ء بنبات الجنة |
ينفى البواسير و كل داء |
|
و معه لم يحتج الى دواء(882)
|
خواص عناب
(883)
در «سفينة البحار» آمده است : مردى در خواب ، خدمت اميرالمومنين
(عليه السلام ) شكايت كرد از سفيدى كه در پيه چشم او پيدا شده بود.
حضرت به او فرمود: عناب را بكوب و به چشم خود بكش . آن مرد بيدار شد و
عناب را با حصه كوبيد و مانند سرمه به چشم خود كشيد، تاريكى از چشم او
رفت .
(884)
جناب صادق (عليه السلام ) فرمود: فضل عناب بر ساير فواكه مثل فضل ماست
بر ساير مردم .
(885)
محدث قمى فرمود: «ابن بيطار به نقل از مسيح كه گفته : عناب گرم وتر است
در ميان درجه اولى و حرارت او غلبه دارد بر رطوبت او و پيدا مى شود از
او خلط پسنديده در وقتى كه بخورند آن را يا آب آن را بياشامند و تندى و
سوزش خود را ساكن مى كند، براى سرفه و نفس بلند كشيدن و درد كليتين و
مثانه و درد سينه نافع است ، و هر چه بزرگتر باشد بهتر است و اگر قبل
از غذا بخورند، بهتر است .
(886)
در «مكارم الاخلاق » است اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمود: عناب تب
را مى برد.
خواص كدو
در «مكارم الاخلاق » آمده است :
جناب صادق (عليه السلام ) فرمود: كدو زياد مى كند قوه دماغ را.
حسين بن على (عليه السلام ) فرمود كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله
و سلم ) فرمود: بخوريد كدو را اگر خداوند چيزى را سبك تر از كدو مى
دانست ، براى برادرم يونس مى رويانيد. هر وقت يكى از شما آب گوشت تهيه
نموديد، زياد كدو در او بريزيد؛ قوه دماغ و عقل را زياد مى كند.
(887)
جناب صادق (عليه السلام ) فرمود كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و
سلم ) فرمود: كسى كه كدو با عدس بخورد قلب او رقت پيدا كند، نزد ياد
خدا و زياد شود جماع او.
(888)
از «صحيفة الرضا» از پدرانش نقل فرموده كه رسول خدا فرمود: چنانچه غذا
طبخ نموديد زياد در آن كدو بريزند. كه قلب محزون را مسرور مى كند.
و اَنَس روايت مى كند: خياطى رسول خدا را دعوت نمود و طعامى حاضر كرد
كه در آن كدو بود، و از اطراف كاسه مى ريخت . ديدم رسول خدا را كدو مى
خوردند و اطراف كاسه را پاك مى كردند. پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و
آله و سلم ) به حدى آن را خوش داشت كه در ظرف غذا جستجو مى فرمود و
كدوهاى آن را ميل مى كردند.
(889)
اشعار ابن اعسم در مدح كدو
والقرع و هو ما يسمى بالدبا |
|
قد كان يعجب النبى المجتبى |
فانه قد جاء فى المنقول |
|
يزيد فى الدماغ والعقول
(890) |
فى «سفينة البحار» آمده است : راوى خدمت جناب صادق (عليه السلام ) عرض
مى كند: حديثى روايت شده از اميرالمومنين (عليه السلام ) در خصوص كدو
كه فرموده بخوريد كدو را كه قوه دماغ را زياد مى كند، امام صادق (عليه
السلام ) فرمودند: بلى من هم مى گويم براى درد قولنج نافع است .
(891)
و در روايات بسيار است كه عقل را زياد مى كند. رسول خدا (صلى الله عليه
و آله و سلم ) او را خوش داشت و امر مى فرمود زنها را به زيادى طبخ آن
.
(892)
مولف گويد: عزيزان من ! تفكر نماييد كه خالق مهربان ، دواهايى در زمين
براى رفع امراض شما تهيه فرموده و به لسان فرستادگان خود، شما را به
آنها دلالت نموده . اگر به آن نيت كه او، جل شاءنه ، خواسته بكار بريد،
محتاج به طبيب نخواهيد شد مگر قليلى . بلى دستور داريم پس از گذشتن سه
روز از مرض ، به طبيب رجوع نمايم ليكن طبيب سرمايه اش تجربه است ، كجا
اثر در دست و زبانى است كه علم خود را از تشريح يعنى پاره كردن بدن
مسلمان هاى محترم دريافته اند، اطباى سابق قبل از رفتن سر مريض به توسل
انوار مقدسه و مشاهد مشرفه ، شفاى مَرضْاى خود را درخواست مى نمودند،
امروز كجا، عرايض اين ضعيف كجا؟ بر شما باد به توسّلات و دواهاى ذخيره
فرموده موجد و خالق خود.
خواص كاسنى
در «سفينة البحار» آمده است :
صاحب «قاموس » مى نويسد: «هندباء» به فتح و كسر دال ، يعنى كاسنى سبزه
ايست كه خوردن آن براى معده نافع است ، و هم براى كبد و اسپرز و ضماد
ريشه آن ، براى گزيدن عقرب نافع و مطبوخ آن بهتر است از چكيده آن .
(893)
جناب صادق (عليه السلام ) فرمودند: كسى كه بخوابد و در شكم او هفت برگ
از كاسنى باشد، از قولنج ايمن است در آن شب . و نيز آن جناب فرمودند:
بر شما باد به كاسنى كه آب پشت زياد مى كند، فرزند را نيكو مى كند، گرم
است وتر، داراى لينت است ، فرزند پسر را زياد مى كند.
(894)
محمد بن اسماعيل مى گويد: از حضرت رضا (عليه السلام ) شنيدم كه فرمود:
خوردن كاسنى شفا از هر دردى است ، در جوف پسر آدم دردى نيست مگر كاسنى
آن را برطرف مى كند.
(895)
جناب صادق (عليه السلام ) فرمود: خوب سبزه اى است كاسنى ، نيست برگى از
آن مگر بر آن قطره اى از بهشت است ، بخوريد آن را و وقت خوردن تكان
ندهيد آن را. فرمود پدرم نهى مى كرد ما را وقت خوردن كاسنى از تكان
دادن آن .
(896)
رسول اكرم فرمود: كسى كه بخورد كاسنى را و بخوابد زهر و سحر در او اثر
نمى كند، مار و عقرب و ساير جنبده ها نزديك او نشود. جناب امام رضا
(عليه السلام ) فرمود: بر شما باد به سبزى ما كاسنى ، كه زياد مى كند
آب و فرزندان را و شفاء از هزار درد است .
(897)
در بعضى روايات است كه زياد خوردن آن ، درد زاييدن را آسان مى كند.
(898)
در كتاب «دعوات » از بعضى صالحين روايت شده كه گفت : بر من سخت شد نماز
شب در وقتى كه به مرض استسقاء مبتلا بودم ؛ مرا محزون نموده بود. خدمت
صاحب العصر (عليه السلام ) شرفياب شدم فرمود: بر تو باد به آب كاسنى ،
خدا سهل مى كند بر تو آن را، زياد مشغول خوردن آن شدم ، خداوند بر من
سهل نمود انتهى .
(899)
از حضرات معصومين (عليهم السلام ) روايت شده در معالجه تمام امراض به
كاسنى و آب آن . و حكايت نموده مجلسى ، طاب ثراه ، از بعضى رساله هاى
طب از ابن سينا كه گفته : روايت شده از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و
آله و سلم ) كه فرموده بخوريد كاسنى نَشُسته را كه بر آن مى ريزد از
بهشت باران . و محققون از اطباء نيز نيك شمرده اند كاسنى نشسته را، آب
آن را فشار دهند و استعمال كنند در حالى كه نپخته باشد. بعد از آن
مجلسى فرموده : اين مطلب را نوشتم براى آنكه بدانى آنچه صادر شده از
معدن وحى و الهام موافق است با آنچه ماهرين در طب نزد مردم تحقيق نموده
اند.
(900)
در «مكارم الاخلاق » جناب صادق (عليه السلام ) فرمود: كسى كه دوست دارد
مال و اولاد او زياد شود كاسنى زياد بخورد.
يكى از غلامان حضرت رضا (عليه السلام ) را تب و درد سر گرفته بود. روزى
حضرت كاسنى طلبيد امر فرمود غلام را كه آن را بكوبد و ضماد نمايد و روى
كاغذ بكشد، روى آن روغن بنفسج بريزد بر سر گذارد، و فرمودند تب و درد
سر را مى برد.
خواص چغندر
در «سفينة البحار» آمده است : جناب ابى جعفر (عليه السلام )
فرمودند: در بنى اسرائيل مرض برص پيدا شد، به جناب موسى شكايت كردند.
حضرت كليم به حق ، سبحانه تعالى ، شكايت برد، وحى آمد به موسى (عليه
السلام ) كه : امر كن بنى اسرائيل را گوشت گاو، با چغندر بخورند و
روايت شده خوردن چغندر شخص را از جذام ايمن مى كند، عقل را محكم مى
نمايد و خون را صاف مى كند.
(901)
جناب امام رضا (عليه السلام ) فرمودند: مريض هاى خود را برگ چغندر
بخورانيد، زيرا كه در آن شفاست از دردها و غائله با آن نيست . بيخ آن
را نخوريد كه سودا را به هيجان مى آورد. در برگ آن خواصى است كه
استخوان را محكم و گوشت را مى روياند و خواب مريض را ساكن مى كند. اگر
دست گناه كاران به آن نمى رسيد يك برگ آن مردانى را مى پوشاند.
(902)