اخلاق در خانواده و تربيت فرزند

سيد محمد نجفى يزدى

- ۳ -


عوامل محبت در احاديث اسلامى 
1 - ايمان محور محبت  
(( من احب لله و ابغض لله و اعطى لله فهو ممن كمل ايمانه .))
امام صادق عليه السلام فرمود:
هركس به خاطر خدا دوست بدارد و به خاطر خدا دشمن بدارد و به خاطر خدا عطا كند، از كسانى است كه ايمانش كامل شده است .(76)
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر خواستى بدانى در تو خيرى هست ، به دلت نگاه كن ، اگر اهل طاعت خدا، فرمانبرداران را دوست دارد و از اهل معصيت خدا بدش مى آيد، در تو خيرى هست و خداوند تو را دوست دارد.
و اگر از اهل اطاعت بدش مى آيد و از اهل معصيت خوشنود است ، در تو خيرى نيست ، و خداوند از تو ناخشنود است ، و (بدان ) كه هر كسى با دوست خود خواهد بود.(77) (يعنى در قيامت دوست با دوست است ).
و فرمود: هر كس كه معيار محبت و دشمنى او دين نباشد دين ندارد.(78)
آرى اگر كسى شوهر و يا همسر مؤ من و با تقوائى دارد، كه خداوند او را دوست مى دارد، بايد همسر خود را دوست بدارد، زيرا ايمان براى مؤ من برترين فضيلت است ، و هرگز نمى تواند هيچ فضيلتى جانشين ايمان گردد.
2 - محبت ، محبت مى آورد 
(( بالتودد تتاكد المحبة ))
با دوستى ، محبت محكم مى شود،(79) يعنى براى پيدا كردن دوست ، و دوست كردن همسر و ديگران از خودتان شروع كنيد، سعى كنيد دوستى كنيد تا او هم با شما دوست شود.
3 - توجه و حضور قلب به خدا 
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه در نماز، دل به خدا دهد، خداوند روبه او كند، دلهاى مؤ منين را هم به دوستى با او مى گرداند، بعد از آنكه خدا او را دوست مى دارد.(80)
4 - احسان و نيكى محبت مى آورد 
(( بالاحسان تملك القلواب . ))
حضرت على عليه السلام فرمود: با احسان و خدمت ، دلها را مى شود مالك شد، و در حديث ديگرى فرمود: با احسان و نيكى مى شود افراد را خريد و بنده كرد.(81) آرى فطرت و سرشت انسان به گونه اى است كه وقتى به او احسان شود، مجذوب مى شود و انس مى گيرد.
5 - سلام كنيد و محبت ايجاد نمائيد. 
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: سوگند به آنكه جانم به دست اوست ، به بهشت وارد نمى شويد تا ايمان بياوريد. و ايمان نمى آوريد تا با يكديگر دوست باشيد، آيا نمى خواهيد شما را به كارى راهنمائى كنم كه اگر انجام دهيد، با هم دوست شويد؟ (براى ايجاد محبت ) به يكديگر آشكارا سلام كنيد.(82)
و حضرت على عليه السلام فرمود: زبانت را به سخن ملايم و سلام كردن عادت بده تا دوستانت زياد شوند و دشمنانت اندك گردد.(83)
6 - اظهار محبت ، محبت مى آورد. 
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: مرد وقتى به زنش بگويد دوستت دارم ، اين سخن هرگز از دل او بيرون نمى رود.(84)
مردى به امام باقر عرض كرد: من فلانى را دوست دارم ، حضرت فرمود: او را از اين دوستى آگاه كن ، كه براى دوام مؤ ثرتر و در الفت بهتر است .(85)
7 - صورت گشاده و خندان 
(( حسن البشر اول العطاء و اسهل السخاء ))
حضرت على عليه السلام مى فرمايد: رخسار نيكو اولين هديه و راحت ترين بخشش است و فرمود:
صورت گشاده و باز تو اول نيكى تو است ، و دلالت بر بزرگوارى تو مى كند(86) و فرمود: صورت باز آتش دشمنى را خاموش مى كند، و فرمود: صورت باز و گشاده ريسمان محبت است ، و فرمود: كار نيك و صورت باز، محبت مى آورد و انسان را به بهشت مى رساند.(87)
و فرمود: صورت گشاده ، روش هر آزاده است .(88)
8 - خوش آمد گوئى و محبت  
حضرت على عليه السلام فرمود: روى باز و گشاده و بخشش و نيكى و خوش آمد گفتن ، موجب دوستى مردم است .(89)
9 - دست دادن ، محبت مى آورد 
(( تصافحوا فان المصافحة تزيد فى المودة ))
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: به يكديگر دست بدهيد كه محبت را زياد مى كند.(90)
حضرت صادق عليه السلام فرمود: به يكديگر دست بدهيد كه كينه را از بين مى برد.(91)
10 - هديه دادن ، دوستى آفرين است  
(( تهادوا تحابوا ))
امام صادق عليه السلام فرمود: به يكديگر هديه دهيد، تا دوست هم باشيد، چرا كه هديه كينه را از بين مى برد.(92)
و حضرت على عليه السلام فرمود: هديه محبت مى آورد، و فرمود: هيچ چيز مثل هديه ، فرمانروا را ملايم و خشم را بيرون و رانده شده را متمايل و كارهاى سخت را آسان و بديها را دور، نمى كند.(93)
نكته مهم در هديه و اهميت آن به اظهار محبت و دوستى است ، نه ارزش ‍ مادى آن ، بنابراين در هديه توقعات را كنار بگذاريد و ارزش واقعى آن را در نظر بگيريد تا دوستان شما و خود شما بتوانيد همواره به يكديگر هديه اى هر چند اندك به نشان دوستى تقديم كنيد، متاءسفانه اين ابراز دوستى ، در نزد بعضى به خاطر توقعات نابجا تبديل به وسيله كدورت مى شود و بجاى تشكر و دريافت پيام هديه ، بخاطر مسائل مادى از يكديگر دلخور مى شوند.
اين هم هديه است  
امام صادق عليه السلام فرمود: محبوبترين برادرانم ، كسى است كه عيبهاى مرا به من هديه اى دهد.(94)، و حضرت على عليه السلام فرمود: چه خوب هديه اى است ، موعظه .(95)
و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هيچ مسلمانى براى برادرش ، هديه بهتر از سخن حكيمانه كه يا هدايتش را زياد كند، يا از هلاكت دورش كند، نداده است .(96)
11 - معاشرت نيكو 
(( حسن العشرة تستديم المودة .))
حضرت على عليه السلام فرمود: معاشرت نيكو، دوستى را دوام مى بخشد (97)، البته تاءثير معاشرت نيكو و رعايت اخلاق در خانواده و برخورد دوستانه ، مساءله اى كاملا روشن است .
12 - خوش اخلاق باشيد. 
(( حسن الخلق يورث المحبة .))
حضرت على عليه السلام فرمود: خوش اخلاق بودن ، دوستى مى آورد(98)، و فرمود: سه چيز محبت مى آورد، خوش اخلاقى ملايمت نيكو و تواضع .(99)
13 - خوش گمانى ، محبت مى آورد. 
(( من حسن ظنه بالناس حاز منهم المحبة .))
حضرت على عليه السلام فرمود: هر كس به مردم خوش كمان باشد، به محبت آنها دست مى يابد.(100)
14 - ملايمت و نرم خوئى 
(( بالرفق و التودد يحببك القواب . ))
امام باقر عليه السلام فرمود: با ملايمت و دوستى ، دلها تو را دوست دارد.(101)
15 - بى نيازى از ديگران ، و محبت  
حضرت على عليه السلام فرمود: خود را محبوب مردم كن ، با بى رغبتى به آنچه در دست آنهاست ، تا به محبت آنها برسى .(102)
مردى نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمد و از حضرت سؤ الاتى كرد از جمله پرسيد: چه كنم تا مردم مرا دوست بدارند، حضرت فرمود: به مردم نيكى كن و چشم به داشته آنها نداشت باش و به آن طمع مكن تا تو را دوست بدارند.(103)
(بنابراين همسرانى كه بى جهت و بدون تناسب ، در فكر كندن مال از شوهر خود هستند و پى در پى تقاضاى نابجا دارند، از محبت آنها كاسته خواهد شد.)
16 - سخاوت ، محبت آور است  
(( السخاء يزرع المحبة .))
حضرت على عليه السلام فرمود: سخاوت ، محبت را مى روياند(104) و امام صادق عليه السلام به على فرمود: خودت را با رسيدگى به برادرانت محبوب گردان ، همانا خداوند محبت را در بخشش و دشمنى را در امساك و ندادن قرار داده است .(105)
17 - سكوت و محبت  
(( ان الصمت يكسب المحبه . ))
امام هفتم يا هشتم فرمود: سكوت محبت مى آورد، سكوت راهنماى هر چيزى است .(106) (زيرا بيشترين اسباب دشمنى از سخن گفتن است و از آنجا كه حركت دادن زبان كارى آسان است ، بسيارى با سخنان سبك و نسنجيده آبروى خود را مى برند و خود را نزد مردم و خدا سبك مى كنند).
18 - سخن زيبا و محبت  
امام چهارم حضرت سجاد عليه السلام فرمود: سخن زيبا، دارائى را زياد و روزى را افزايش مى دهد، اجل را به عقب مى اندازد و انسان را نزد خانواده محبوب و وارد بهشت مى كند.(107)
19 - تواضع ، محبت مى آورد. 
(( ثمره التواضع المحبه ))
حضرت على عليه السلام فرمود: نتيجه تواضع و فروتنى ، دوستى است (108)
و فرمود: سه چيز محبت مى آورد خوش اخلاقى ، ملايمت نيكو و تواضع (109)
20 - سه عامل محبت  
امام باقر عليه السلام فرمود: سه چيز محبت مى آورد، قرض و تواضع و بخشش (110)
اينها نمونه اى بود از آنچه در روايات اسلامى بعنوان عامل محبت معرفى شده است ، كه زن و شوهر مى توانند به تناسب حال خود براى دوام محبت و زياد شدن آن ، از اينها بهره مند شوند. و در اين ميان بايد از عوامل مهمى مثل ايمان ، محبت ، احسان ، صورت باز و خندان ، هديه دادن اخلاق خوب ، شيرين زبانى و بى نيازى و كم توقعى و تواضع ، بيشتر استفاده نمود. و گذشته از اين امور، زن و شوهر مى بايست همواره به تميزى و زيبائى خود و خانه و فرزندان ، و احترام متقابل بسيار اهميت بدهند كه در جلب محبت بسيار مؤ ثر مى باشد.
كدورت چگونه به وجود مى آيد؟ 
هر كس كه به محبت و دوستى ميان خود و ديگرى اهميت مى دهد، مخصوصا زن و شوهرى كه مى دانند پايه هاى اصلى زندگى مشترك را محبت تشكيل مى دهد، مى يابد براى دوام اين محبت ، امورى را كه موجب كدورت و يا كمرنگ شدن محبت مى دانند بشناسند و از آنها اجتناب كنند.
بطور كلى آنچه با روح انسان ناسازگار باشد، روح را مكدر مى كند، اين عوامل اگر تكرار شود و بصورت دائمى درآيد، انسان را از انجام دهنده آن مكدر و نسبت به او بى رغبت مى كند و اگر شديد و عميق باشد تبديل به دشمنى نيز خواهد شد.
نكته مهم در اين مساءله كه بايد نورد توجه باشد اين است كه : عوامل كدورت بصورت تدريجى و آرام آرام همانند موريانه ، ريشه هاى محبت را خشك ، و پايه آن را سست مى كنند.
نگاه نكنيد كه همسر شما نسبت به فلان مساله بى اهميت است و اعتراضى نمى كند، آرى اعتراض نمى كند اما دلش هم نسبت به شما خالى مى شود و از علاقه وى نيز كاسته مى شود، و مى دانيد كه محبت و علاقه اگر برود، بر گرداندن آن به اين زودى ممكن نخواهد بود.
عوامل مهم كدورت كه بايد از آن اجتناب شود 
1- مخالفتهاى پى در پى 
صرف نظر از مخالفتهائى كه شرعا و عقلا واجب است ، و بايد انجام پذيرد اصولا مخالفت پى در پى در سخن ، يا عمل ، زمينه كدورت و جدائى را فراهم مى كند، مخالفت اگر پى در پى باشد، طرفين را در مقابل هم قرار مى دهد، و مخالفتهاى پى در پى در امور جزئى ، همچون موريانه اى بى خبر و آرام آرام ، كار را به كدورت مى كشد و ريشه هاى محبت را خشك مى كند، و زن و شوهر را بصورت دو رقيب در مى آورد.
زن شوهرى كه به زندگى علاقه مند هستند، بايد شهامت تحمل برخى سخنها يا اعمالى را كه مخالف سليقه يا نظر آنهاست داشته باشند و براى سعادت و خوشبختى خود و خانواده از انجام كارهائى كه مخالفت همسر را بر مى انگيزد اجتناب كنند.
معمولا به هنگام برخورد آراء، هر كس شخصيت خود را در گرو ثابت كردن سخن خويش مى داند و شكست را هر چند از همسر و يا دوست خود، نشان تحقير مى داند و از آن متنفر است ، در اينگونه موارد عاقل باشيد، اگر در زندگى بر همسر خود اينگونه پيروز شويد، تيشه خود زده ايد، و به اساس ‍ زندگى مشترك كه محبت است لطمه زده ايد.
سكوت و عدم مخالفت شما نه تنها نشان شكست و تحقير نيست كه علامت متانت و علاقه شما به زندگى مى باشد و همسر شما هم آن را درك و اين هوش و اخلاق شما را تحسين مى كند.
2- تحقير عامل كدورت  
فكر نمى كنم شخصى يافت شود كه از تحقير و اهانت متاءثر نشود، همه مى خواهند در نظر ديگران بزرگ و محترم باشند، آدمى از تحقير متنفر است و طبعا از هر كسى كه او را تحقير كند نيز ناراحت مى شود و احساس كينه مى نمايد، تا چه رسد به كسى كه از او انتظار محبت مى رود.
نكته مهم اين است كه بسيارى از همسران جوان ، بطور ناخاسته و به بهانه دوستى و يكرنگى و صميميت و شوخى ، همسر خود را تحقير مى كنند و اين اظهار محبت تلقى مى كنند، اين كار بسيار اشتباه است .
همسرانى كه در رعايت احترام متقابل را نمى كنند وى يكديگر را سبك صدا مى كنند و مخصوصا در مقابل ديگران سبك و داراى شوخيهاى ناهنجار هستند، در حقيقت بذر كدورت را در دل همسر خود مى پاشند.
رعايت احترام در عين محبت ، موجب زياد شدن علاقه به يكديگر است . اظهار علاقه با سخنان و رفتار سبك و ناهنجار نتيجه معكوس در بر دارد، آرى درست است كه صميمى شدن مهابت را مى برد، و عروس و داماد هرگز نبايد همانند دو نفر غريبه با هم جملات اديبانه صحبت كنند، اما اين به معناى اهانت و تحقير و تعبيراتى سبك ، مثل تو به جاى شما، و يا امر نهى هاى سبك نيست .
محبت خود را با احترام زياد و اخلاق خوش و گذشت و خدمت نشان دهيد، حفظ شخصيت در مقابل ديگران ، شما را نزد او بالا مى برد و اين احساس كه شما موجب سرفرازى او شده اند بيش از هر چيزى او را به شما علاقه مند مى كند.
خلاصه آنكه : هرگز انتظار نداشته باشيد، حقيقت و شخصيت و كسى را تحقير كنيد و به بازى بگيريد، با اين عمل حال او از شما مكدر نشود.
3- كثافت و زشتى عامل كدورت  
روانكاوان معتقدند غريزه زيبائى يكى از چهار غريزه فطرى انسان است ، و هر انسانى فطرتا زيبائى را دوست دارد، و از زشتى و كثافت گريزان است .
اگر شما به خود حق مى دهيد تا از بوى گند و كثافات متنفر باشيد، پس بايد به همسر خود حق بدهيد، تا از سر و وضع ناهنجار شما، از بوى بد يا سرو صورت و يا لباس نامرتب بودن اوضاع زشت شما و يا نامرتب بودن اوضاع زندگى ناراحت باشد.
اگر صفا مى خواهيد، محبت مى خواهيد بايد به زيبائى و آراستگى و تميزى اهميت دهيد، مرد به تميز كردن لباس و بدن و امور مربوط به خود اهميت دهد، بانوان به سر و وضع خود، و خانه و اهميت دهند، تنبلى را كنار گذارند، و همواره سعى كنند، خانه را همچون گلستانى با صفا و تميز جلوه دهند، خانه اى كه هر گوشه آن اشغال ريخته است ، وضع لباسها و كفشها و اثاث نامنظم است و يا بچه ها ژوليده و كثيف و نامرتب هستند، و يا بوى گند از فرش و رختخواب و لباسها بر مى آيد،، براى هيچكس خوشايند نيست و نشان از نالايقى همسر مى دهد، تميزى و زيبائى و نظم و تربيت ، مى تواند عامل خوبى جهت تحكيم تو صفا بخشيدن به كانون خانواده باشد، و اين مهم براى بانوان خود را مرتب كنيد، مسواك را فراموش نكنيد، هرگز نبايد دهان و دندانهايتان بد جلو باشد و ما در فصل آينده نسبت به نظافت و پاكيزگ صحبت خواهيم كرد.
4- صفات زشت عامل كدورت است . 
راجع به زيبائى و مذمت زشتى و كثيف بودن صحبت شد، اما زيبائى باطن همان اخلاق حميده است ، كه اگر تبديل به صفات به صفات رذيله شود عامل مهم كدورت خواهد بود اگر باور داريد كه يك انسان حق دارد با استشمام بوى گند و لجن صورت ترش كند و بينى خود را بگيرد، باور كنيد كه همسر شما حق دارد كه اگر گند و بوى برخواسته از بد دهنى شما موجب اذيت او شد رخ كند و مشمئز شود، كج خلقى ، حسد تنبلى ، كينه توزى ، بد دهنى و درشتگوئى ، بى حيائى ، زشتيها هستند كه صاحبان آنها هرگز نبايد توقع محبت از ديگران داشته باشند.
وقتى كسى با ديدن اين صفات آگاه شود كه همسرش شخص پستى است و از اخلاق انسانى بى بهره است و صفات حيوانى بر او غلبه دارد، حق دارد كه احساس ناكامى و حقارت كند و بر حكم فطرت خويش كه طلب كمال و خير است از پليدى و زشتى بيزار باشد.
آيا اگر همسر شما زياده و پر توقع و ناشكر باشد شما ناراحت نمى شويد، آيا اگر در مقابل زحمات طاقت فرساى شما نه تنها ارج ننهد بلكه توقع هم بكند شما از او مكدر نمى شويد.
زيركى و چالاكى مطلوب انسان است ، آن بانويى كه تنبلى پيشه مى كند و از محبت همسر خويش سوء استفاده مى كند و از كارهاى روزمره زندگى در خانه شانه خالى مى كند، تيشه به ريشه خويش مى زند. براى موفقيت در زندگى تنها رفاه مادى كفايت نميكند ، مال و جمال و مقام ، براى صفا بخشيدن به زندگى كافى نسبت همسر شما مى خواهد كه با انسان زندگى كند، مبادا كه با انجام كارهاى ضد اخلاقى در جامعه ، مثل بى رحمى ، بى انصافى ، بخل و حسد و ظلم و ستم و بد دهنى و مانند اينها، خود را نزد همسر خويش جانورى انسان نما معرفى كنيد، اجتماع دو انسان با صفات انسانى كمال مى يابد، انسان هميشه ارزشهاى اخلاقى را ستايش مى كند، هر چند از آن بهر زيادى نداشته باشد.
پس سعى كنيد، باطن خود را مثل ظاهر خويش از صفات رذيله دور كنيد تا در نظر همسر خود زيبا و دوست داشتنى جلوه كنيد.
تن آدمى شريف است به جان آدميت
نه همين لباس زيباست نشان آدميت
خور و خواب و خشم و شهوت ، شغب است و جهل و ظلمت
حيوان خبر ندارند ز جهان آدميت
به حقيقت آدمى باش وگرنه مرغ باشد
كه همان سخن بگويد به زبان آدميت
برنامه زندگى از موسى ابن جعفر عليه السلام 
موسى ابن جعفر عليه السلام فرمود:
تلاش كنيد كه دوران خود را به چهار ساعت تقسيم كنيد، ساعتى براى مناجات با خدا، ساعتى براى همنشينى با برادران و افراد مورد اعتماد، آنها كه عيب شما را به شما تذكر دهند، و از دل براى شما دلسوز و خيرخواه هستند، و ساعتى هم براى لذت و حلال باقى بگذاريد، كه اين ساعت كمك شما براى آن ساعت است .
هرگز با خود سخن از فقر و طول عمر به ميان نياوريد، چرا كه هر كس به خود بازگو كند بخيل مى شود و هر كس و طول عمر را به خود تلقين كند حريص مى شود. براى خودتان بهره اى از دنيا قرار دهيد، با برآوردن خواسته حلال نفس و از آنچه كه به مروت شما لطمه نمى زند و اسراف هم نيست .
و كمك بگيريد با اين كار - لذتهاى حلال و تفريحات سالم - بر امور، دين همانا روايت شده است كه ما از نيست آنكه دنيايش راه بخاطر دينش و يا دينش را بخاطر دنيايش رها كند.(111)
با مروت باشيد 
مؤ لف گويد: اين حديث شريف نكات بسيار مهم و حساسى را تذكر مى دهد، نكته مورد غفلت كه اين حديث به آن عنايت فرموده است اين است كه فرمود: در زندگى سعى كنيد حتى كارهاى حلال هم بگونه اى باشد كه مروت و صفاى اخلاقى را از شما نگيرد، يعنى مبادا جوانان در اول زندگى فردى پاك و با مروت و جوانمرد باشند، اما پس از چند سال بخاطر گرفتاريهاى گوناگون ، مروت آنها را از بين برود، ديگر رحم و انصاف نداشته باشند، بخيل و محافظه كار با دروغگو و بى حيا و سنگدل بشود، هرگز بخاطر منافع ، مروت و اخلاق را از دست ندهيد، هيچ معامله و درخواستى وقتى به صفات اخلاقى شما لطمه مى زند سودمند نيست .
زيان مى كند مرد تفسيردان
كه علم و ادب مى فروشد به نان
كجا عقل ، يا شرع فتوى دهد
كه اهل خرد دين به دنيا دهد
ده دستور براى خوشبختى در ازدواج و خانواده 
موفقيت در زندگى و ايجاد يك كانون آرامش و با صفا كه در آن زن و شوهر و فرزندان بتوانند، از زندگى خود حداكثر بهره را ببرند در گروه انجام دستورات كه جهت راهنمائى و تذكر عزيزان به ده دستور سعادت بخش ‍ اشاره مى كنيم .
1- نظم و ترتيب  
(( اوصيكما و جميع ولدى واهلى و من بلغه كتابى بتقوى االله و نظم امركم . ))
حضرت على عليه السلام در وصيتنامه خود به امام حسن و امام حسين فرمود: شما و تمام فرزندان و خانواده و هركه نوشته من به او مى رسد، همه را به تقوى الهى و نظم در كار وصيت مى كنم .(112)
موفقيت در زندگى به نظم است ، اگر با نظم و ترتيب و مديريت صحيح كه در روايات به تقدير المعيشة تعبير شده است ، توجه كنيم ، بسيارى از مشكلات و كمبودها كمرنگ مى شود.
نبودن نظم و ترتيب و بى حساب و بى اندازه كار كردن ، معنايش هدر دادن نيروهاست .
چه بسا خانواده اى كه با داشتن چند تا خدمتكار و وسائل متعدد رفاهى ، هنوز نتوانسته اند خانه را اداره كنند و از بهم ريختن اوضاع شكايت دارند.
يكى از امتيازات زن ، عقل معاش داشتن است ، يك بانوى شايسته بايد بداند ضروريات زندگى چيست ؟ چه چيزهائى از نظر اهميت در رتبه دوم يا سوم مى باشد.
زمان خود و امور خانواده را چگونه بايد تنظيم كرد.
وگرنه هر چقدر هم كه در آمد بالا باشد اگر براساس بى نظمى و هوس و بدون كنترل خرج شود، نه تنها رفع نياز نمى كند كه باعث افراط و تفريط و غم و غصه دائمى خواهد شد.
بسيارند كسانى كه اگر به آنها مبلغى داده شود نمى دانند چگونه با آن زندگى را بگردانند.
بسيارى از گرفتاريهاى خانواده ، امروز ناشى از كمبود درآمد نيست ، بلكه در اثر بى نظمى در مخارج است .
آرى يك لشكر عظيم اما بى نظم در مقابل سپاهى اندك ولى منسجم و منظم شكست خواهد خورد، به همين جهت است كه علم خانه دارى و رسيدگى به امور منزل و مسائل آن خصوصا براى بانوان جنبه حياتى دارد، و مى تواند خانواده را كه زير بناى اجتماع است ، موفق و سالم سازد، و اين وظيفه پدران و معلمان آگاه است كه د راين راستا كوشا باشند، و بايد اقرار كنيم كه ديگران از ما در اين مساءله پيش افتاده اند.
صلاح مسلمان در اين سه چيز است . 
(( لا يصلح المرء الا ثلاثه : التففه فى الدين و الصبر على النائبه و حسن التقدير فى المعيشة ))
امام صادق عليه السلام فرمود: مرد مسلمان را جز سه چيز اصلاح نمى كند، بينش و آگاهى در دين ، استقامت در مصيبت و سختيها و برنامه ريزى خوب در زندگى .(113)
2- اعتماد و خوش گمانى 
زندگى احتياج به اعتماد و خوش گمانى دارد، گرچه گمان نيك ، نسبت به مسسلمانان هميشه لازم است و قرآن مجيد مى فرمايد: (( اجتنبوا كثيرا من الظن ان بعض الظن اثم و لا تحبسسوا. ))
از بسيارى از گمانها اجتناب كنيد، همان برخى از گمانها گناه است ، تجسس ‍ نكنيد(114)
در يك زندگى مشترك و خانواده ، مرد و زن بايد به كمال خوشبينى و اعتماد را داشته باشند، و در راه تقويت اين صفت بكوشند، پيامبر اكرم (ص ) فرمودند: خداوند متعال خون و مال مسلمان را و اينكه به او گمان بد برده شود حرام است .(115) شيطان نيز در اين ميان ، انسان را به شدت تحريك مى كند و مى خواهد با قوى كردن برخى احتمالات و وسوسه هاى گوناگون ، اساس خانواده را بر هم زند.
يك مسلمان هرگز نبايد كسى را متهم كند، و با در اثر بدگمانى از شيطان پيروى كند، و رفتار او با همسرش يا ديگران تغيير كند.
غيرت بى جا 
(( اياك و التغاير فى موضع الغيره فان ذلك يدعو الصحيحة منهن الى القسم . ))
امير المومنين (ع ) به امام حسن فرمود: بپرهيز از غيرت بى جا (سختگيريهاى نامعقول و احيانا متهم كردن همسر) زيرا اين كار زن پاكدامن را به آلودگى گرايش مى دهد.(116)
تاءثير تهمت زشت  
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: هر مردى كه همسر خود را به زنا نسبت دهد از كارهاى نيك خود جدا مى شود همچنانكه ما از پوست خود بيرون مى رود (اعمالش باطل مى شود) و به مقدار هر موئى كه بر بدن اوست هزار گناه برايش مى نويسند.(117)
3- دين اسلام دين پاكيزگى و زيبائى است . 
(( من اخلاق الانبياء التنظف . ))
امام رضا عليه السلام فرمود: نظافت و تميزى از اخلاق پيامبران است .(118)
و حضرت رضا عليه السلام فرمود:
بوى بد را از خود با آب دور كنيد و خود را تميز كنيد، همانا خداوند از كسانى كثيف هستند ناخشنود است .(119)
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: هر كس لباسى مى پوشد، آن را پاكيزه نگه دارد.(120)
و امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند زيبائى آراستن را دوست مى دارد.(121)
آرى در دين اسلام آنقدر به پاكيزگى اهميت داده شده است كه اگر بخواهيم احاديث مربوط به آن را بياوريم از حوصله كتاب بيرون خواهد بود.
مرورى گذرا بر احكام حيات بخش نشان مى دهد كه تاءكيد بر روى پاكيزگى و تميزى در هيچ مذهب و آئينى مثل اسلام نبوده است .
اين را بايد در رديف معجزات اسلام شمرد كه با وجود آنكه مغز و روح آن ، براساس طهارت روح تقويت ارتباط با خداست ، و با آنكه نماز با ارزشترين وسيله ارتباطى با خدا شمرده است ، به گونه اى كه ستون دين و معراج مؤ من و بهترين عمل شده است .
در عين حال نماز را از چند جهت مشروط به پاكيزگى نموده است ، از طرفى غسلهاى متعدد كه به معنى شستن تمام بدن است ، چه بعنوان واجب و يا مستحب در زمانهاى متعدد ذكر شده ، از طرف ديگر شرط صحت نماز وضو قرار داده شده كه بيشتر در معرض آلودگى و سرايت هستند مى باشد.
مخصوصا وضوء مستحب ، كه هميشه نيكو است و به آن سفارش شده است .
از طرف ديگر بدن و لباس نماز گزار بايد از نجاستها مثل ادرار و غائط و خون ومنى ، سگ و مردار و شراب پاك باشد.
گذشته از اينها تاءكيد بسيار در زدن مسواك و خلال كردن مضمضمه و استنشاق و رفتن به حمام و گرفتن ناخن و موهاى زياد بدن ، و شستن دستها هنگام غذا، تميز نگاه داشتن لباس و موى سر و مرتب نمودن آن و موارد متعدد ديگر كه بخوبى نمايانگر اين حقيقت است كه اسلام معنويت را از مسير رعايت بهداشت و نظافت ، تاءمين مى كند.
امام هفتم حضرت موسى ابن جعفر عليه السلام فرمود: خلال كنيد (غذاهاى مانده را از دهان و ميان دندانها و خارج كنيد) چرا كه يك نوع تميزى است و تميزى از ايمان است با صاحب خود در بهشت .(122)
و حضرت على عليه السلام فرمود: با آب ، بوى ناهنجارى كه موجب اذيت است ، از خود دور كنيد و خود را پاكيزه كنيد، به خودتان برسيد و مواظب باشيد، همانا خداوند از بنده هاى كثيفى كه از بوى بد آنان همنشين آنها ناراحت مى شود، ناخشنود.(123)
يك مرد و يا بانوى موفق ، همراه سعى مى كند، كه خود و فرزندان و لباس و خانه و اثاث آن زيبا و تميز نگه دارد، تا صفاى زندگى با تميزى و زيبائى افزايش يابد، انسان خود بخود مشتاق زيبائى و تميزى است و از آن لذت مى برد، و ما در فصل مربوط به آداب زندگى مخصوصا بانوان ، توضيح داده ايم ، در اينجا اين حديث شريف رااضافه مى كنيم كه امام باقر عليه السلام فرمود:
زنها دوست دارند مردها را به همان گونه آراسته ببيند كه مردها دوست دارند زنها را آنگونه آراسته ببينيد.(124)
4- گذشت و تفاهم لازمه موفقيت در ازدواج است . 
اگر كسى در خانه اى تنها باشد، آزاد است كه با صداى بلند كتاب ، بخواند، هر كجا كه خواست بخوابد به هر قسمت كه خواست برود، هر چيزى را هر كجا كه خواست قرار دهد، اتاق گرم كند يا نكند، لباس بپوشد يا نپوشد، هر لباسى را كه خواست انتخاب كند.
اما اگر د ر آن خانه يك نفر ديگر هم نمى تواند نسبت ، آزاديهاى او محدود مى شود، ديگر نمى تواند هر طور كه مى خواست ، صدا كند، بلكه بايد مراعات ديگر را هم بنمايد، وقت خواب بايد براى ديگرى ايجاد مزاحمت نكند، اموال خود را به گونه اى قرار دهد كه او بتواند قرار دهد، گرمى اتاق مناسب هر دو باشد، حتما بايد لباس بپوشد و مسائلى از اين قبيل .
با ذكر اين مقدمه ، تصديق مى نمائيد كه اجتماع چند دو نفرى آن ، با تمام مزايائى كه دارد، لازمه آن محدوديت آزاديهاى فردى است .
اگر زن و يا شوهرى گمان كند كه مى تواند بعد از ازدواج تنها به دلخواه خود عمل كند، سخت در اشتباه است ، ازدواج طبعا يك نوع محدوديت را در خواسته ها ايجاد مى كند، وقتى هماهنگى داراى آن همه امتياز است ، طبعا مى بايست اين محدوديتها را پذيرفت تا به آن امتيازات رسيد. هر كدام از زن و مرد بايد شهامت گذشت و مدارا و صرف نظر از برخى خواسته ها را داشته باشد، و هرگز نبايد مثل دو آهن سرد باشند، كه هرگز با هم قابل تفاهم و اتحاد نيستند.
مرد هرگز نبايد خود را صاحب و مالك زن فرزند بداند: و در خانه به استبداد حكومت كند، و به سليقه و نظريات افراد خانواده بى اعتنا باشد.
زن نيز نبايد انتظار داشته باشد، كه اگر برخى از نظرات وى مورد قبول و انجام مرد قرار نگرفت بى تابى و بد اخلاقى پيشه كند و خلاف توقع او شود.
5- با يكديگر زيبا صحبت كنيد 
اما صادق عليه السلام فرمود: پبامبر اكرم روزى با همسر خود عايشه بودند كه مردى اجازه ورود خواست ، پيامبر فرمود: اين برادر هم گروه ما بد آدمى است ، عايشه برخواست و به اتاق رفت ، پيامبر اكرم اجازه داد و آن مرد وارد شد، پيامبر اكرم (به خوبى با او برخورد كرد) وقتى رفت ، عايشه عرض كرد: شما با آن سخنى كه راجع به او فرموديد باز با روى گشاده و با او برخورد نموديد؟
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: از بدترين بندگان خدا كسى است كه ، مردم از همنشينى با او بخاطر بد دهنى او ناراحت باشند.(125)
جواب پيامبر اكرم به توهين مرد يهودى  
امام باقر عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم و عايشه با هم بودند كه يك مرد يهودى آمد و گفت : سام عليك ، يعنى مرگ بر تو باد (بجاى گفت : سام كه بمعنى مرگ است ) پيامبر اكرم (ص ) فرمود: عليك (بر تو باد).
او رفت ، مرد ديگرى آمد و باز مثل همان شخص سلام گفت : و حضرت همان جواب را داد، سومى هم آمد و همينطور شد. عايشه كه از ديدن اين صحنه به شدت خشمگين شده بود، صدا برآورد كه : مرگ و خشم و لعنت بر شما باد اى يهوديان اى برادران ميمون و خوك .
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: اى عايشه اگر فحش به صورتى در مى آمد، صورت زشتى مى داشت ، نرم خوئى هر كجا آمد آن را زيبا كرد، و از هر كس كه رفت ، او را زشت نمود.
عايشه عرض كرد: يا رسول الله مگر نشنيديد اينها گفتند: كه مرگ بر شما؟ حضرت فرمود: چرا شنيدم ، ولى تو مگر جواب مرا نشنيدى كه گفتم : بر خودتان باد، وقتى مسلمانى بر شما سلام كرد، بگوئيد سلام بر شما، و چون كافر بر شما سلام كرد بگوئيد: بر خودت باد (126) (نه بيشتر).
6- ديگران چگونه اند؟  
يكى از مسائلى كه از ابزار شيطان حساب مى شود و براى فريب زن و مرد و ايجاد سردى و كدورت ميان آنان ، از آن استفاده مى كند، زيبا جلوه دادن ناداشته هاست . قرآن مجيد اين كار را از ابزار شيطان معرفى كرده است كه شيطان مردم را نسبت به كارهاى زشت تشويق مى كند و آن كارها را در نظر شان نيك جلوه مى دهد.(127)
شيطان اين كار را امروز در جامعه كنونى بشر در زمينه بى حجابى و آزادى زنان در خود نمائى ، راحت تر انجام مى دهد.
بسيارى از كدورتها براى افراد هوسران و نادان از آنجا شروع مى شود كه برداشتى سطحى و ظاهرى از كيفيت زندگى ديگران نموده و آن را با خود مقايسه مى كنند و بالطبع وضع موجود يا همسر خودشان را پائين تر و ديگرى را بهتر مى يابند، آن وقت سردى و كدورت را به خاطر احساس عدم موفقيت ، شروع مى كنند.
در جامعه گذشته قبل از اين آزادى كه به معنى بى بند و بارى زن و مرد و است ، عشق و علاقه ميان اغلب خانواده ها تا آخر عمر باقى مى ماند و اگر كدورتى هم بود اندك و آن هم به خاطر مسائل ديگرى بود كه عمومى نبود، اما امروز جوانان هوسران و تنها به خاطر مسائل شهوى فريب لحظاتى هم جدا را خورده و سپس با سرد شدن آن احساس ، از هم جدا مى شوند و به دنبال ديگرى مى روند. در جامعه اى كه دختران و زنان در معابر عمومى تحت اختيار و نظر جوانان قرار مى گيرند، چطور ممكن است كه چشمان مست شوهر به زن زيباتر از همسر خود بيفتد و نسبت به همسر دلسرد نشود و يا بالعكس ؟!
اينكه گفته اند نوسانهاى علاقه شوهر به همسر خود در جامعه كنونى سه مرحله دارد:
مرحله اول : دوران نابينائى است كه شوهر در اين مرحله بقدرى داغ است كه مى خواهد جهان را فداى همسرش كند، در اين مرحله آقاى داماد نقائص ‍ نو عروس خود را نمى بيند، در مرحله دوم ، دوره اعتدال است كه شوهر جهان را فداى زن نمى كند و نواقصى در او مى بيند مرحله سوم وضع به سردى گرائيده و محبت يخ مى زند.
علت اين سردى مشخص است ، مردى كه چشمش به زنى زيبا بيفتد، و با دمى همسخن گردد، جز زيبائى چيزى نمى بيند و زنى كه دمى با مردى همنشين شود جز مهر و عاطفه نمى بيند. طبيعى است كه هر يك از اين دو از همسر خود دلسرد شوند، با اين وجود همسر بيچاره چگونه مى تواند خود را همچنان مى تواند خود را همچنان محبوب همسر خود نگه دارد.
در قضاوت عجله نكنيد 
آنچه قابل دقت است اين است كه در قضاوت عجله نكنيد، شيطان همراه سعى مى كند كه شما را با حرص و طمع به آنچه نداريد آرزومند كند و آن را جلوه دهد و نسبت به همسر و زندگى خودتان دلسرد گرداند، محبتها و زيبائيها و مسائل ديگرى كه بطور مقطعى و گذرا از ديگرى مشاهده مى كنيد بمعنى دوام آن نمى باشد.
كانون زندگى را نبايد با برخى برخوردها مقايسه كرد، هر عيب و نقصى را نمى توان با چند تماس درك كرد، به همراه هر كسى نكات منفى و مثبت فراوانى يافت ، مى شود، شيطان ذهن شما را خراب نكند و سعادت خود را بخاطر هوسهاى ابلهانه خراب نكنيد، چه بسيار بوده اند جوانانى كه با تصميمات عجولانه و خيالات واهى و بهشتهاى موعود و پوچ به دام شيادانى افتاده اند كه جز فساد و بدبختى نصيب آنها نگرديده است .
هيچ كس خوب مطلق و يا بد مطلق نيست ، و هيچكس هم از هر جهت با شما هماهنگ نخواهد بود، زندگى لازمه اش اصطكاك و برخورد است كه اگر بى تابى و كم حوصلگى در كار نباشد براى رشد و سعادت شما مفيد نيز خواهد بود.
به خدا توكل كنيد و راضى باشيد 
((من عتبت على الزمان طال معتبته ))
امام چهارم عليه السلام فرمودند: هر كه بر روزگار خرده گيرد، اعتراض بسيار خواهد داشت .(128)
و پيامبر اكرم (ص ) فرمود: هر كه توكل كندو قناعت نمايد و راضى باشد به هدف رسيده است .(129)
و فرمود: سه چيز است كه اگر خداوند در كسى آنها را جمع كند، خير دنيا و آخرت را به او داده است ، به سرنوشت خشنود بودن ، هنگام بلا صبر كردن ، و دعا كردن در هنگام سختى و راحتى .(130)
و فرمود: بلاى بزرگ به اجر بزرگ پاداش داده مى شود، وقتى خداوند بنده را دوست بدارد، او را به بلاى بزرگ گرفتار مى كند، هر كه راضى باشد براى او نزد خدا رضاست و هر كه ناراضى باشد براى او نزد خدا نارضايتى است . (131)
راه مبارزه با اين آفت  
براى مبارزه با اين وسوسه شيطانى سعى كنيد، ارزشهاى حقيقى را در وجود خود زنده كنيد، و به آن افتخار كنيد و آن را معيار قرار دهيد، عاقل باشيد و به جاى بلند پروازى ، وضع موجود خود را در نظر بگيريد، خواهيد ديد كه براى شما راههاى سعادت همواره است .
همچنانكه مى بايست از رفتن و مجالست با افرادى كه مظاهر دنيا و جلوه رفاه طلبى هستند و شما و همسر و فرزندان شما را دچار حرص و طمع و حقارت مى كنند، اجتناب كنيد، همواره به زير دست خود نگاه كنيد، تا اميدوار و با نشاط باشيد، و نسبت به نعمتهاى الهى شكرگذار گرديد، اگر سلامتى داريد، دين داريد، اخلاق داريد، همسر خوب داريد، به اينها افتخار كنيد كه هيچ نعمتى به پاى اينها نمى رسد.
سفارشات پيامبر(ص ) به سلمان  
سلمان فارسى گويد: دوستم پيامبر(ص ) به من سفارش چند كار را نمود كه من در هيچ حالى آنها را رها نمى كنيم 1- سفارش نمود كه به افراد پائين تر از خود (در امور دنيوى ) نگاه كنم و به بالا دست خود نگاه نكنم (زيرا نگاه به افراد مالى موجب رضاى به دارائى خويش و خشنودى از خدا و تشكر از روى مى گردد و بر عكس نگاه به بالاتر از خود موجب احساس كمبود و ناراحتى ، و حسادت و ناخشنودى و ايجاد حقارت و كينه و انواع گناهان مخصوصا ناشكرى از خدا خواهد بود) 2- مرا سفارش كرد كه فقرا را دوست داشته باشم و به آنها نزديك شوم (اطراف ثروتمندان نباشم تا ثروتشان معيار و ارزش گردد، بلكه فقر را پر و بال باشم ) 3- مرا سفارش كرد كه حق بگويم گرچه تلخ باشد 4- و اينكه به فاميلم رسيدگى كنم گرچه او به من پشت كرده باشد 5- و اينكه از مردم هيچ درخواستى نكنم 6- و اينكه زياد بگويم لا حول و لا قوة الا بالله كه گنجى است از گنجهاى بهشت .(132)
7- احساسات ، راه ايجاد محبت است ، استفاده كنيد 
عقل و احسساس دو كانال فهم و ادراك براى انسان است ، ليكن در اغلب مردم ، حتى بسيارى از انديشمندان ، تاءثير احساس بر افعال و روحيات افراد، بيشتر و مؤ ثر از عقل است ، و به همين جهت است كه راهزنان سعادت ، از اين خاصيت روحى افراد سوء استفاده مى كنند، و با تجربه احساسات مردم ، حتى بر عقل آنها غلبه مى كنند، زيرا عكس و صحنه هاى محرك ، و يا سخنان شيرين همه لذتهاى نقدى هستند.
و به همين دليل بسيارى از مردم فريب ظاهر زيباى جنس و كالا و يا شيرين زبانى كسى را مى خورند، و چه بسا از زشتى درون آنها هم غافل مى مانندى يا اعتنا نمى كنند.
به همين جهت است كه شما مى بيند، مثلا تلويزيون بيش از راديو مشترى دارد، چون علاوه بر گوش ، چشم نيز احساس مى كند و لذت مى برد، و يا يك مطلب وقتى ساده بيا: مى شود، آنقدر مؤ ثر نيست ، كه با آهنگ زيبا و به ويژه در قالب شعرى زيبا بيان شود، اينها همه دليل تاءثير عميق احساسات بر انسان است ، كه حتى بر عقل او نيز غلبه مى كند.
حالا كه اين حقيقت را دانستم ، چه بهتر كه از اين راه براى ايجاد تفاهم و محبت بيشتر در خانواده استفاده كنيم ، از احساسات همسر خود انتخاب كنيد، و با نشان دادن جلوه هاى مطلوب او، تفاهم و محبت را ايجاد كنيد.
سخن زيبا و شيرين ، احترام و تعارف ، زيبائى و تميزى در بدن و لباس و زندگى و مسائلى از اين قبيل ، مى تواند، نشاط آفرين و جذاب باشند، نگوئيد محبت بايد در دل باشد؟ آرى محبت در دل است ، اما ايجاد آن بستگى به كارهائى دارد كه شما انجام مى دهيد، و تظاهر به دوستى و نشان دادن و برخورد زيبا و خلاصه آنچه ديگرى از آن لذت مى برد يك راه ايجاد محبت و تداوم آن است .
8 - احساس همدردى و غمخوارگى 
زن شوهرى كه به حقيقت ازدواج و برنامه سعادت و موفقيت آن آگاهى دارند، و مى دانند كه باديد اين بنارا با محبت استوار گردانند توجه دارند كه يكى از عوامل محبت كه موجب گرمى و صفاى زندگى است احساس ‍ همدردى و غمخوارگى با يكديگر است .
مثلا اگر زن از شوهر تقاضائى دارد، توجه كند كه آيا تهيه آن براى شوهرش ‍ چقدر مقدر است ، اگر واقعا تهيه اين امور ولو جزء ضروريات دسته دوم اول باشد، براى شوهر موجب نگرانى و غم و خستگى و فشار طاقت فرساست .
همكارى و همدلى ايجاب مى كند كه نگرانى و فشار و سختى شوهر، را در وجود خود احساس كند و كارى را كه موجب فشار بر شوهر است ، فشار بر خود بيند، و از آن مسئله درگذرد، كما اينكه همين مسئله در طرف شوهرم هم صادق است ، اگر شوهر احساس مى كند كارى و يا كمبودى و يا مسئله براى همسرش ناراحت كننده و طاقت فرسا، صميميت و صفا ايجاب مى كند كه ناراحتى همسرش را ناراحتى خود احساس كند و حتى المقدور آنرا برطرف كند، اين است همكارى و همدلى در زندگى نه اينكه زن فقط به احتياجات و خواسته هاى خود نظر كند و از شوهر و امكانات او و روحيات وى غافل شود و يا مرد فقط به فكر تاءمين مسائل كلى و عمومى زندگى باشد و يا فقط به فكر خود باشد و از همسرش غافل شود.
در خوشيها و تلخيهاى زندگى يكديگر را سهيم بدانيد، آن وقت احساس ‍ مى كنيد كه چه زندگى شيرين و هماهنگى خواهيد داشت ، اينكه شوهر هر غذائى دوست داشت بخورد و هر وقت كه خواست مسافرت كند و هر شرائطى كه خود مى خواهد تحميل كند بدون در نظر گرفتن خواسته همسر خود، كارى عاقلانه نيست .
البته معلوم است كه رعايت يكديگر در مسائل زندگى به معناى زير پاگذاردن دستورات دين و يا عقل نيست ، هيچگاه ناخشنودى خدا نبايد با خشنودى مخلوق معاوضه گردد.
مسئله واجب و حرام و بسيارى از امور مكروه و مستحب از اين دائرة جداست ، چرخ زندگى معمولا در محور وسيع مباحات كه به اختيار افراد نهاده شده است گردش مى كند و سخن نيز در آنجاست كه ، زن و شوهر در جائى كه به اختيار آنها نهاده شده است چگونه تصميم گيرى مى كنند و گام برمى دارند.
اينكه بعضى از زنها در برخورد با مسائل زندگى مى گويند، وظيفه شوهر است كه فلان چيز را بخرد، بايد فلان چيز را تهيه كند، يا بايد چنين و چنان كند، و يا شوهر بگويد وظيفه زن است كه بشويد، برويد و پخت و پز كند و اينگونه مسائل ، جز ايجاد سردى و رقابت و ادارى كردن زندگى چيز ديگرى نيست .
نه زن بايد فرصت بگردد كه از كار شانه خالى كند و از محبت شوهر سوء استفاده كرد، كارهاى خود را به شوهر واگذار كند و نه شوهر بايد گمان كند كه هر چه مى شود بايد به زن فشار آورد و در خانه دست به سياه و سفيد نزند همچنانكه بعضى از نادانهاى متعصب مى پندارند كه كار در خانه براى مرد عار است و از علامت موفقيت مرد اين است كه آب خوردن هم بايد به دستش دهند و او دست به هيچ كارى نزند، من در تعجبم كه پيروان پيامبر و شيعيان حضرت على عليهماالسلام ، با وجود آن همه رواياتى كه صريحا دلالت مى كند، ايشان در خانه به همسر كمك مى كردند، چگونه چنين انديشه اى دارند، خير، هر دو بايد آنچه زندگى مشترك آنها اقتضا مى كند و طبق برنامه اسلامى كه در احاديث آمده رفتار كنند، زن در ميان خانه و مرد بيرون خانه ، اما اگر يكى از دو طرف توانست در حد معقول به ديگرى كمك كند، انجام دهد اما نه به اين معنى كه اگر بانوئى ديد همسرش به كمك او آمد و مثلا جاروب كرد از اين به بعد به جاى تشكر از محبت وى تنبلى پيشه كند و جاروب كردن را به عهده شوهرش بگذارد، مثل دو دوست دوستانه زندگى كنيد. و آنچه دوستى اقتضا مى كند انجام دهيد، زندگى اداره دولتى نيست كه گمان شود زن و شوهر جز وظايف مقرر وظيفه ديگرى ندارند.

next page

fehrest page

back page