سوء ظن و تهمت به مؤ منين و تجسس از عيوب و
لغزشهاى آنان
از امورى كه در اسلام منع شده است ؛
بدبينى و بدگمان بودن نسبت به برادران ايمانى و نيز تجسس از عيوب و
لغزشهاى آنان است .
قرآن كريم :
(1) ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد از بسيارى از
گمانها دورى گزينيد كه برخى از گمانها گناه است و تجسّس و كاوش (از
عيوب و لغزشهاى ديگران ) نكنيد.))(304)
روايات :
(1) از اميرالمومنين عليه السلام : ((امر برادر
ايمانيت را به بهترين وجه حمل نما تا اين كه از او تو را چيزى (به نظر)
آيد كه بر تو غالب شود و تو را از آن وجه برگرداند، و به كلمه اى كه از
برادرت صادر شود با آنكه براى آن محمل خيرى مى توانى بيابى گمان بد
مبر.))(305)
(2) از اميرالمؤ منين عليه السلام : ((بدگمانى
را از خودتان دور كنيد كه خداوند عزّوجلّ از آن نهى كرده است .))(306)
(3) از امام صادق عليه السلام : ((چون مؤ من
متهم نمايد برادر ايمانيش را؛ يعنى در حق او گمان بد برد، ايمان در قلب
او ذوب شود همچنانكه نمك در آب ذوب مى شود.))(307)
(4) از امام رضا عليه السلام : ((ملعون است
ملعون ، كسى كه برادر ايمانش را متهم نمايد؛ ملعون است ملعون ، كسى
كه خيانت و تقلب نمايد به برادر ايمانيش ؛ ملعون است ملعون ، كسى كه
نصيحت و خيرخواهى خالص به برادر ايمانيش نكند؛ ملعون است ملعون ، كسى
كه خود را محتجب و پنهان از برادر ايمانيش كند؛ ملعون است ملعون ، كسى
كه غيبت برادر ايمانيش را نمايد.))(308)
(5) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((عيوب
پوشيده مؤ منين را نجوييد و لغزش هاى آنان را دنبال و پى گيرى نكنيد؛
كه هر كس لغزش برادر ايمانيش را دنبال كند؛ خداوند نيز لغزش او را
دنبال مى كند و كسى كه خداوند لغزشش را دنبال كند او را رسوا مى كند،
گرچه در داخل خانه اش باشد.))
(309)
سخن چينى
يكى از كارهاى بسيار بد، سخن چينى است كه در اسلام به شدت منع
شده است ، و گاه موجب برپا شدن فتنه و آشوبهاى عظيمى ميان مردم گردد.
روايات :
(1) از نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((آيا
خبر دهم شما را به بدترين شما؟))گفتند:
((آرى اى رسول خدا!))فرمود:
((كسانى هستند كه به سخن چينى مى روند و ميان
دوستان جدايى مى افكنند و عيبجوى پاكانند.))(310)
(2) از نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((بدترين
مردم كسانى هستند كه مؤ منان ؛ به سخن چينى مى روند و ميان دوستان
جدايى مى افكنند، و عيبجوى پاكان باشند. روز قيامت خداوند به آنان نظر
(رحمت ) نيندازد و ايشان را پاكيزه نكند.))(311)
(3) از امام صادق عليه السلام : ((خونريز و
شرابخوار و سخن چينى وارد بهشت نمى شود.))(312)
(4) از نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((سخن
چين به بهشت نمى رود. سخن چين در آخرت از عذاب خدا آسايش نمى يابد.))(313)
(5) از امام صادق عليه السلام : ((بر سه طايفه
بهشت حرام شده است : سخن چين و شرابخوار و ديوث .))(314)
(6) از امام صادق عليه السلام : ((چهار صنف از
مردم داخل بهشت نمى شوند: كاهن و دورو و دائم الخمر و سخن چين .))(315)
(7) از امام صادق عليه السلام : ((به راستى سخن
چين ، گواه كاذب و باطل و همكار شيطان است در تحريك (فساد) بين مردم .))(316)
(8) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((نقل
شده كه آن حضرت نهى فرموده از سخن چينى و گوش دادن به آن .
(317)
بهتان
از امورى كه در اسلام منع شديد شده است (چنانكه در فصل بعد مى
آيد) غيبت مؤ من است ؛ و آن گفتن و اظهار نمودن عيب و لغزشى از شخص با
ايمان است كه در او مستور باشد و او به اظهار و نقل آن راضى نباشد. و
بدتر از غيبت بهتان است ؛ و آن نسبت دادن عيب و لغزشى است به شخص با
ايمان به دروغ و افتراء. و واضح است كه به غيبت نمودن از مؤ من يا به
بهتان به او، هتك آبرو و احترام مؤ من مى شود و او از آن آزار و اذيت
مى كشد و اين ستم بزرگى به او خواهد بود كه از نظر اشخاص عاقل
شرافتمند، ستم مالى كمتر از آن مى باشد؛ چرا كه مردم حاضرند مال را در
راه حفظ آبروى خود صرف كنند.
قرآن كريم :
(1) ((كسى كه خود مرتكب خطايى يا گناهى شود و به
كسى كه برى ء از آن باشد، نسبت دهد، حتما بهتانى و گناهى آشكار را به
دوش گرفته است .))(318)
(2) ((آنانكه مردان و زنان با ايمان را به غير
آنچه اكتساب نموده اند (يعنى به نسبت دادن به آنان امرى را كه نكرده و
نگفته باشند) بيازارند، حتما بهتانى و گناهى آشكار را به دوش گرفته
اند.))(319)
روايات :
(1) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((غيبت
آن است كه ياد كنى برادر ايمانيت را به آنچه او كراهت دارد. (سپس
فرمود:) بدان كه چون ياد كنى برادر ايمانيت را به آنچه در اوست ، حتما
از او غيبت كرده اى ، و چون ياد كنى او را به آنچه در او نباشد حتما
بهتان و افتراء به او زده اى .))(320)
(2) از امام صادق عليه السلام : ((غيبت آن است
كه درباره برادر ايمانيت آنچه را كه خدا از او بر ديگران مستور كرده
است بگويى ، و اما چيزى را كه آشكار است ؛ مانند تندى و عجولى او را
بگويى ؛ پس غيبت (حرام ) نخواهد بود، و بهتان اين است كه درباره او
چيزى را كه در او نيست بگويى .))(321)
(3) از امام صادق عليه السلام : ((كسى كه مرد يا
زن با ايمانى را بهتان زند به چيزى كه در او نيست ، خداوند او را در
روز قيامت برانگيزاند در (مانند) چرك و خونى كه از فرج زنان تبه كار
بيرون آيد، تا اين كه از آنچه گفته خارج شود.))(322)
(4) از امام صادق عليه السلام : ((كسى كه درباره
مؤ منى چيزى كه در او نيست بگويد، خداوند او را در (مانند) چرك و خونى
كه از فرج زنان تبه كار بيرون آيد حبس كند تا اين كه از آنچه درباره او
گفته خارج شود. (ولى ) غيبت جز اين نيست كه درباره برادر ايمانيت بگويى
آنچه را در او باشد و خداوند آن را از ديگران مستور نموده باشد، و چون
درباره او چيزى كه در او نباشد بگويى ؛ پس اين قول خداوند عزّوجلّ در
قرآن خواهد بود كه فرموده است : فقد احتمل
بهتانا و اثما مبينا.))
(323)
غيبت
يكى از امورى كه در اسلام منع شديد شده است ؛ غيبت مؤ من است و
آن (چنانكه در مساءله بهتان ذكرى از آن شد) نقل و اظهار نمودن عيبى يا
لغزشى از شخص با ايمان است كه از مردمان پنهان بوده و او به اظهار و
نقل آن راضى نباشد. اما نقل كردن امرى كه در او ظاهر باشد يا فسقى كه
آشكارا انجام مى دهد و خودش آن را از مردم نمى پوشاند ممنوع و حرام
نيست .(324)
قرآن كريم :
(1) ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد از بسيار
پندارها (و گمانهاى بد در حق يكديگر) اجتناب كنيد كه برخى پندارها (و
گمانهاى باطل ) گناه است . و نيز (از حال درونى هم ) تجسس مكنيد، و
غيبت يكديگر نكنيد، آيا دوست دارد كسى از شما گوشت برادر مرده خود را
بخورد؟ كراهت و نفرت از آن داريد (پس بدانيد كه غيبت مؤ من در حكم همان
است ) و بپرهيزيد از خدا (از اين كه معصيت او نماييد، و توجه كنيد) كه
خداوند بسيار توبه پذير و مهربان است .))(325)
(2) ((به تحقيق آنانكه دوست دارند شايع و فاش
شود امر زشت و نسبتهاى ناروا درباره كسانى كه ايمان آورده اند؛ در دنيا
آخرت عذابى دردناك خواهند داشت .))(326)
روايات :
(1) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل است كه فرمود:
((گناه غيبت ) از زنا شديدتر است .))
شخصى عرض كرد: ((اى رسول خدا براى چه ؟))
فرمود: ((صاحب زنا (كه توبه كند) خداوند توبه او
را مى پذيرد و اما صاحب غيبت كه توبه كند، خداوند توبه او را نمى پذيرد
تا اين كه صاحبش (يعنى آن كس كه از او غيبت شده ) او را حلال كند.))(327)
(2) از امام صادق عليه السلام : ((هر كس كه
درباره مؤ منى آنچه را كه دو چشمش ديده يا دو گوشش شنيده (از آنچه كه
اظهار آن موجب غيبت او شود) نقل كند؛ پس او از جمله اشخاصى خواهد شد كه
خداوند عزّوجلّ درباره آنان فرموده است : ع ع ع ((ان
الذين يحبون ان تشيع الفاحشه فى الذين آمنوا لهم عذاب اليم فى الدنيا و
الاخرة )) .))(328)
(3) از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم : ((قسم
به خدايى كه الهى جز او نيست ، هرگز به مؤ منى خير دنيا و آخرت داده
نشده است جز به حسن ظنش به خداوند عزّوجلّ و خودداريش از غيبت مؤ من ؛
و قسم به خداوندى كه الهى جز او نيست عذاب نمى كند خداوند عزّوجلّ مؤ
منى را بعد از توبه و استغفار جز به سوء ظنش (به خداوند عزّوجلّ) و
غيبتش از مؤ منين .))(329)
مسخره كردن يكديگر و به نام و لقب هاى زشت
يكديگر را خواندن
در اسلام از مسخره كردن يكديگر و به نام و لقبهاى زشت يكديگر از
خواندن نهى شده است .
قرآن كريم :
(1) ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد، قومى قوم
ديگر را مسخره و استهزاء نكند، شايد كه آنان بهتر از ايشان و نه زنانى
زنان ديگر را، شايد كه آن زنان مورد تمسخر، بهتر از ايشان باشند و
يكديگر را عيب مكنيد و به لقبهاى زشت مخوانيد...))
سبك شمردن و اهانت و تحقير و ايذاء و ترساندن مؤ من
امور مذبور (گذشته از اين كه از اقسام و مصاديق ظلم است و ظلم و
عقلا و شرعا بسيار قبيح و حرام است ) در مدارك اسلام تحت همين عناوين
خاص نيز منع و تهديد شده است كه نمونه اى از آنها در اينجا ذكر مى
شود.
روايات :
(1) از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم : ((كسى
فقير مسلمانى را سبك شمرد؛ مسلما به حق خدا خفت و اهانت نموده و خداوند
در روز قيامت او را خوار خفيف سازد، مگر اين كه (در دنيا) توبه كند؛ و
كسى كه فقير مسلمانى را اكرام كند خداوند در روز قيامت از او راضى
باشد، و آگاه باشيد كسى كه برادر مسلمان خود را اكرام مى نمايد، همانا
خداوند عزوجل را اكرام مى كند.))(330)
(2) از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم : ((كسى
كه فقير مسلمانى را از جهت فقرش اهانت و استخفاف كند به تحقيق نسبت به
خدا استخفاف كرده و پيوسته در غضب و نارضايى خداوند عزوجل باشد تا آن
فقير را راضى كند.))(331)
(3) از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم : ((خداوند
عزوجل فرموده : كسى كه بنده مؤ من مرا خوار و ذليل گرداند، همان به جنگ
من آمده است .))(332)
(4) از امام صادق عليه السلام : ((هيچ مؤ من
فقيرى را تحقير مكنيد؛ كه هر كسى مؤ منى را تحقير يا استخفاف كند
خداوند او را تحقير خواهد كرد.))(333)
(5) از امام صادق عليه السلام : ((كسى كه تحقير
كند مؤ من مستمند يا غير مستمندى را خداوند عزوجل پيوسته دشمن و حقير
كننده اوست تا اين كه او از تحقير مؤ من دست بردارد.))(334)
(6) از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم : ((كسى
كه مؤ منى را اذيت كند خدا او را اذيت نمايد، و كسى كه مؤ منى را
اندوهگين كند خدا او را اندوهگين نمايد.))(335)
(7) از امام صادق عليه السلام : ((خداوند عزوجل
فرموده است : كسى كه بنده مؤ من مرا اذيت كند به او اعلام جنگ مى كنم ؛
و كسى كه بنده مؤ من مرا اكرام كند، از غضب من بايد ايمن شود.))(336)
(8) از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم : ((كسى
كه به سوى نظرى كند تا او را بترساند، خداوند عزوجل در روزى كه سايه و
پناهى جز پناه او نيست ، او را بترساند.))(337)
دشنام دادن و طعنه زدن و لعن كردن و سرزنش نمودن
مؤ من و نسبت كفر به مؤ من دادن
امور مزبور علاوه بر اين كه ظلم و آزار و اذيت به مؤ من است كه
عقلا و شرعا قبيح و حرام است ، مدارك اسلامى تحت همين عناوين خاص نيز
منع و تهديد شده است .
روايات :
(1) از نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((تمام
(جهات ) مؤ من (يعنى ) عرض و مال و خون او (بر ديگران ) حرام است .))(338)
(2) از نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((دشنام
دادن به مؤ من ، فسق و جنگ با او كفر، و خوردن گوشتش (يعنى غيبتش )
معصيت ، و حرمت مالش مانند حرمت خون اوست .))(339)
(3) از امام باقر عليه السلام : ((از طعن بر مؤ
من بپرهيزيد.))(340)
(4) از امام باقر عليه السلام : ((هيچ انسانى
نيست كه طعن به مؤ منى در (مقابل ) چشم او بزند، مگر اين كه بد بدترين
مردن بميرد و سزاوار شود كه به هيچ خيرى رجوع نكند.))(341)
(5) از امام صادق عليه السلام : ((لعنت چون از
صاحبش (يعنى لعنت كننده ) صادر شود، بين او و بين كسى كه لعنت مى شود
سرگردان مى ماند؛ حال اگر راهى يافت ، به سوى او مى رود وگرنه به صاحبش
باز مى گردد و او سزاوارتر است به آن ؛ پس برحذر شويد از اين كه مؤ منى
را لعنت كنيد، كه به خود شما وارد مى شود.))(342)
(6) از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم : ((كسى
كه سرزنش كند مؤ منى را به چيزى ، نخواهد مرد تا اين كه دچار همان چيز
مى شود.))(343)
(7) از امام صادق عليه السلام : ((كسى كه مؤ منى
را سرزنش كند، خداوند متعال او را در دنيا و آخرت سرزنش كند.))(344)
(8) از امام صادق عليه السلام : ((كسى كه مؤ منى
را به كفر نسبت دهد، ملعون است ملعون ؛ و كسى كه مؤ منى را به كفر نسبت
دهد؛ پس او مانند قاتل او باشد.))(345)
(ديدگاه اسلام )
صلح و سازش : اسلام نه تنها از هر گونه (ستمكارى ) تعدى و اذيت
و آزار و ضرر اشخاص نسبت به يكديگر (چنانكه در بسيارى از مطالب گذشته
اين كتاب ديده شده ) به شدت منع و نهى مى كند؛ بلكه مى گويد: افراد
جامعه برادران يكديگرند و بايد به اصلاح و صلح و سازش بين خود بپردازند
و در تمام خوبيهاى زندگى ، مادى و معنوى كمك يكديگر باشند. و گاه مى
گويد: همه نسبت به هم به منزله برادر و خواهر، و اطفال به منزله اولاد
همه مى باشند.بلكه نسبت به يكديگر در نيكى و مهربانى و عطوفت و كمك
مانند اعضاء همگى براى خاطر آن يك عضو آرامش نداشته باشند.
اسلام مى گويد: مردم با ايمان بايد دوستدار و ياور يكديگر و دليل و
رهنماى يكديگر باشند، اهتمام به امور يكديگر بنمايند و نافع و ناصح و
خدمتگزار يكديگر بوده ، كوشا در انجام حوائج يكديگر باشند، و يكديگر را
به كارهاى خير و معروف وادار و از هرگونه كار زشت و منكر و فساد
جلوگيرى نمايند؛ هر فرد براى ديگران بايد دوست بدارد هر آنچه را براى
خود دوست دارد و كراهت بدارد هر آنچه را كه براى خود كراهت مى دارد.
اسلام مى گويد: در مقابل دشمن ستمگر، بايد مردم در صف محكم ، متحد و
همدست به منزله يك دست واحد بوده باشند و گذشته از حفظ وحدت و اتحاد
بين خود كه بزرگترين عامل پيشرفت و موفقيت است ، بايد هميشه مسلمانان
مجهز به تجهيزات علمى و نيروهاى هر عصر، به حدى باشند كه تمام دشمنان
خود را مرعوب داشته باشند.
اسلام مى گويد: طبقات و افراد جامعه در حقوق و رد قبال قانون همه مانند
دندانه هاى يك شانه برابر و يكسانند، امتيازات جاهليت مانند امتياز
نژاد از ميان مردم ملغى است ؛ آرى اميتاز (آنهم امتياز شرافتى نه حقوقى
) به زيادى تقوى و دانش است .
اسلام حمايت از ضعفاء و سفارش آنان را به ديگران با تاءكيد بسيار و به
عناوين و بيانات بى شمار، كرده است .
اينك به ذكر نمونه اى از مدارك اسلام راجع به مطالب فوق پرداخته و
مطالب فوق را نيز بخش ، بخش در جلوى هر دسته از مدارك ، مجدد يادآورى
مى كنيم انشاء الله تعالى .
(صلح و سازش )
اسلام مى گويد: افراد جامعه مؤ منان ، برادران يكديگرند؛ پس
بايد به اصلاح (صلح و سازش ) بين خود بپردازد و در نيكوكارى و تقوى
يكديگر را يارى كنند بلكه نسبت به يكديگر به منزله اعضاء يك خاندان و
حتى به منزله اعضاء يك تن شوند.
قرآن كريم :
(1) ((جز اين نيست كه اشخاص با ايمان برادرانند؛
پس ميان برادرانتان اصلاح كنيد و از جز بپرهيزيد، باشد كه رحمت كرده
شويد.))(346)
(2) ((هيچ خير و فايده اى در بسيارى از سخنان
سرى و راز گفتن مردم نيست مگر (راز گفتن ) كسى كه بر صدقه اى يا به كار
نيكى يا به اصلاح ميان مردمانى امر نمايد و هر كه به طلب رضاى خدا چنين
كند، (ما كه خداوندگاريم ) به زودى اجرى بزرگ به او خواهيم داد.))(347)
(3) ((بر نيكى و پرهيزگارى يكديگر را يارى و كمك
كنيد، و بر گناه و ستم تعاون نكنيد، و از (معاصى ) خدا بپرهيزيد كه خدا
در كيفر دادن سختگير و شديد است .))(348)
روايات :
(1) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((كسى
كه براى صلح بين دو نفر مى رود، فرشته هاى خداوند تا هنگامى كه برگردد
بر او صلوات مى فرستند و ثواب شب قدر به او داده مى شود.))(349)
(2) از امام زين العابدين عليه السلام : ((حق هم
آيينان تو بر تو، در دل گرفتن سلامت و رحمت است براى آنان (تا اين كه
فرمود:) و اين كه پيش تو پيرمردان آنان به جاى پدرت ، و جوانانشان به
جاى برادران (و خواهرانت ) و پيره زنانشان به جاى مادرت ، و كودكانشان
به جاى فرزندانت باشند.))(350)
(3) از امام صادق عليه السلام : ((اشخاص با
ايمان در نيكى نمودنشان و رحمتشان و عطوفتشان به يكديگر مانند يك
پيكرند كه چون عضوى از آن به درد آيد ساير اعضاء با بيدارى شب و تب او
را همراهى مى كنند.))(351)
(اهتمام به امور مسلمين )
اسلام مى گويد: مردم با ايمان بايد ياور و دوستدار و چشم و
راهنماى يكديگر شوند، و اهتمام در امور مسلمين داشته و نافع و ناصح و
ساعى و كوشا در انجام حوائج آنان باشند.
قرآن كريم :
(1) ((مردان و زنان مؤ من همه اوليا (ياور و
دوستدار) يكديگرند، به معروف يكديگر را وادار مى كنند و از منكر باز مى
دارند، اقامه نماز و ايتاء زكوة و اطاعت خدا و رسول او مى كنند، آنانند
كه خداوند به زودى رحمتشان دهد كه خداوند عزيز و حكيم است .))(352)
روايات :
(1) از امام صادق عليه السلام : ((مؤ من برادر
مؤ من است ، چشم اوست ، دليل اوست ، به او خيانت و ستم و تقلب و خلف
وعده نمى كند.))(353)
(2) از امام صادق عليه السلام : ((مسلمان برادر
مسلمان است ؛ چشم او و آينه او و دليل اوست ، به او خيانت و خدعه و ستم
نكند و دروغ نگويد و غيبت او ننمايد.))(354)
(3) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((كسى
كه صبح كند در حالى كه به امور مسلمين اهتمام نداشته باشد مسلمان (صحيح
و كامل ) نيست ؛ و كسى كه صداى شخصى را بشنود كه ندا مى كند: اى
مسلمانان (به فريادم برسيد)؛ و او را اجابت نكند پس او مسلمان (صحيح و
كامل ) نيست .))(355)
(4) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((مردم
، روزى خواران خداوندند، پس محبوبترين مردم نزد خداوند كسى است كه روزى
خواران خدا را نفع رساند.))(356)
(5) از امام صادق عليه السلام : ((از رسول خدا
صلى الله عليه و آله و سلم سؤ ال شد كه محبوبترين مردم نزد خدا كيست ؟
فرمود: نافعترين مردم براى مردم .))(357)
(6) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((خلق
همگيشان روزى خواران خداوندند؛ پس محبوبترين آنان نزد خداوند عزّوجلّ،
نافعترين ايشان براى روزى خواران خدا است .))(358)
(7) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((بهترين
مردم كسى است كه مردم به او بهره ور گردند.))(359)
(8) از امام عسگرى عليه السلام : ((دو خصلت است
كه فوق آن دو، چيزى نيست : ايمان به خدا و نفع داشتن براى برادران
(ايمانى ).))(360)
(9) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((به
راستى عظيمترين مردم از جهت مقام نزد خداوند در روز قيامت كسى است كه
بيشتر از همه در روزى زمين به خيرخواهى خلق خدا قدم برداشته باشد.))(361)
(10) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((هر
يك از شما همانگونه كه براى خود خير خواهى دارد، بايد براى برادر
(ايمانى ) خود خواهى داشته باشد.))(362)
(11) از امام صادق عليه السلام : ((بر شما باد
خيرخواهى خالص نسبت به خلق براى خدا؛ پس هرگز خدا را به عملى افضل از
آن ملاقات نخواهيد نمود.))(363)
(12) از امام صادق عليه السلام : ((بر مؤ من
واجب است كه براى مؤ من در حضور و غياب خيرخواهى داشته باشد.))(364)
(13) از امام صادق عليه السلام : ((اشخاص با
ايمان خدمتگذار يكديگرند.))راوى سؤ ال نمود:
((چگونه خدمتگذار يكديگرند؟))
امام فرمود: ((فايده به يكديگر مى رسانند.))(365)
(14) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((اشخاص
با ايمان برادرند، حوائج يكديگر برآورد.))(366)
(15) از امام صادق عليه السلام : ((رفتن مسلمان
در پى حاجت برادر مسلمانش بهتر از هفتاد طواف خانه كعبه است .))(367)
(16) از امام صادق عليه السلام : ((برآوردن حاجت
يك نفر مؤ من ، از بيست حج كه در هر حجى صاحبش صد هزار خرج كند، نزد
خدا محبوبتر است .))(368)
(17) از امام كاظم عليه السلام : ((به راستى خدا
بندگانى در زمين دارد كه در انجام حوائج مردم كوشش مى كنند؛ آنان در
روز قيامت ايمنند، و كسى كه بر مؤ منى مسرتى وارد كند خداوند در روز
قيامت قلب او را فرحناك سازد.))(369)
(18) از امام صادق عليه السلام : ((خداوند
عزّوجلّ فرموده : خلق ، روزى خواران من هستند؛ محبوبترين ايشان نزد من
با لطفترين آنان است به خلق و كوشاترين آنان در برآوردن حوائج خلق .))(370)
(19) از امام صادق عليه السلام : ((كسى كه در
برآوردن حاجت برادر مسلمانش شتاب و كوشش بنمايد و خداوند به دست او
انجام آن حاجت را جارى سازد، براى او خداوند عزّوجلّ (ثواب ) يك حج و
يك عمره و اعتكاف و روزه دو ماه در مسجدالحرام مى نويسد، و اگر كوشش
كند ولى انجام آن را خداوند به دست او جارى نسازد، براى او خداوند
عزّوجلّ (ثواب ) يك حج و يك عمره مى نويسد.))(371)
(20) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((رفتن
با برادر مسلمان در پى حاجتى ، محبوبتر است نزد خداوند متعال از اعتكاف
دو ماه در مسجدالحرام .))(372)
(امر به معروف و نهى از منكر)
يكى از دستورات و فرائض عظيمه اجتماعى اسلام كه به خير و سعادت
دنيا و آخرت مردم است و به آن ساير مقررات و فرائض الهى بر پا مى شود؛
امر به معروف و نهى از منكر است .
اسلام مى گويد: مردم بايد يكديگر را به كارهاى خير و معروف وادار و از
هرگونه كار زشت و منكر و فساد جلوگيرى نمايند.(373)
در صفحه اوّل فصل گذشته ، آيه اى از آيات اين دستور براى نمونه مذكور
است و ايضا در:
قرآن كريم :
(1) ((بايد از شما گروهى باشند (خود را كاملا
مهيا نموده ) كه مردم را دعوت به خير (دين ) و امر به معروف و نهى از
منكر بكنند و آنان رستگارند.))(374)
(2) ((از اهل كتاب (آنانكه به محمد صلى الله
عليه و آله و سلم ايمان آوردند) گروهى هستند ايستاده (بر حق و بر انجام
اوامر و نواهى الهى ) آيات خدا را در اوقات شب مى خوانند در حالى كه
سجده مى كنند، به خدا و روز آخرت ايمان مى دارند و امر به معروف و نهى
از منكر مى كنند، و در خيرات و نيكيها مى شتابند و آنان از شايستگانند.))(375)
(3) ((چرا الهيون و علماء (اهل كتاب ) آنان را
از گفتار گناه و خوردن حرام نهى نمى كنند، چه بد است آنچه را كه ايشان
انجام مى دهند.))(376)
(4) ((و خدا البته يارى مى كند كسى را كه (دين )
او را يارى مى نمايد و به تحقيق خدا توانا و غالب (بر همه چيز))
است ، (يارى كنندگان دين خدا، يا اذن داده شدگان به قتال كه در آيه قبل
در قرآن ذكر شده است ) كسانى هستند كه اگر ما ايشان را در زمين تمكّن و
سلطنت دهيم ، نماز را (به حدود و شرايطش ) بپا دارند و زكوة دهند (و
مردم را) به معروف امر و از منكر نهى نمايند، و عاقبت همه امور مخصوص
خداست .))(377)
روايات :
(1) از امام باقر و امام صادق عليهماالسلام : ((واى
بر گروهى كه خداى را به امر به معروف و نهى از منكر اطاعت نكنند.))(378)
(2) از امام باقر عليه السلام : ((مردمى كه عيب
مى دانند امر به معروف و نهى از منكر را، بد مردمانى هستند.))(379)
(3) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((هنگامى
كه امت من ، امر به معروف و نهى از منكر را به يكديگر واگذارند، بايد
بدانند كه صدماتى از طرف خدا به آنان خواهد رسيد.))(380)
(4) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((همانا
خداوند، مؤ من ضعيف بى خرد را دشمن مى دارد و او كسى است كه از منكر
جلوگيرى نمى كند.))(381)
(5) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((براى
چشم با ايمانى كه مى بيند معصيت خدا را، جايز نيست كه فروبسته شود تا
اين كه آن را تغيير دهد.))(382)
(6) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((امر
به معروف و نهى از منكر كنيد و گرنه همگى شما را عذاب خدا شامل شود.))(383)
(7) از امام باقر عليه السلام : ((همانا امر به
معروف و نهى از منكر راه پيامبران و طريقه نيكان است ، فريضه اى است
بزرگ كه فرائض ديگر بر آن بر پا مى شود و راه ها ايمن مى گردد و كسبها
حلال و آنچه به ستم گرفته شده رد مى شود و زمين آباد مى گردد و از
دشمنان انتقام كشيده مى شود و امر، مستقيم مى گردد؛ پس به دلهايتان (از
كارهاى منكر و ناشايست ) انكار و نفرت كنيد و با زبانهاتان دور افكنيد
و پيشانى هاى مرتكبين را سخت بكوبيد و در راه خدا از سرزنش هيچ سرزنش
كننده اى نترسيد؛ پس اگر پند پذيرفتند و به سوى حق برگشتند، ايرادى بر
آنان نيست ؛ جز اين نيست كه ايراد بر كسانى است كه به مردم ستم مى
نمايد و در زمين به ناحق تجاوز مى كنند، براى آنان است عذابى دردناك ،
و در اين مورد، به بدنهاتان ، با آنان مبارزه كنيد و به دلهايتان
دشمنشان داريد؛ بى آنكه سلطنتى را خواستار و يا مالى را جويا باشيد و
يا به ستم پيروزى را خواسته باشيد تا آنكه به سوى امر خدا برگردند و به
راه طاعت او بروند.))(384)
(8) از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((پيوسته
امت من در خير و خوبى هستند؛ مادامى كه امر به معروف و نهى از منكر
كنند و يكديگر را بر بِرّ و نيكى كمك نمايد و چون اين دو كار را ترك
كنند، بركات از آنان گرفته شود و بعض ايشان بر بعض ديگر مسلط شود و
براى آنان نه در زمين و نه آسمان ياورى نباشد.))(385)
(9) از على عليه السلام : ((امر به معروف و نهى
از منكر را ترك نكنيد كه اشرار شما بر شما تسلط داده شود و بعد دعا
كنيد و مستجاب نشود.))(386)
(10) از امام صادق عليه السلام : ((مردى آمد نزد
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و گفت : مادر من دست هيچ لمس كننده
را از خود دفع نمى كند. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به او
فرمود: مادرت را حبس كن (در خانه نگهدار). آن مرد گفت : اين كار را
كرده ام (فايده نبخشيده است ). فرموده : آنان را كه وارد بر او مى شوند
منع كن . گفت : اين كار را نيز كرده ام . فرمود: مادرت را زنجير كن ؛
كه تو هيچ نيكى به مادرت نخواهى داشت افضل از اين كه او را از محرمات
خداوند عزّوجلّ منع نمايى .))
(387)
خوانندگان محترم خوب توجه داشته باشيد؛ از اين حديث شريف به خوبى معلوم
مى شود كه بالاترين احسانها و خدمتها و نيكيها بر جامعه آن است كه شخص
آنان را از منكرات و معاصى الهى جلوگيرى و نهى نمايد كه در واقع از
هلاكت و بدبختى دنيا و آخرت ، آنان را نجات بخشيده است .
خير خواستن براى ديگران
اسلام مى گويد: هر فرد جامعه ، براى ديگران دوست دارد هر آنچه
براى خود دوست مى دارد و بد دارد هر آنچه براى خود بد مى دارد.
روايات :
(1) از نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((كسى
كه خوش دارد از آتش دور شده و به بهشت داخل شود، بايد با شهادت به
توحيد خداوند و رسالت محمد صلى الله عليه و آله و سلم از دنيا برود و
دوست داشته باشد با مردم رفتار كند آنطور كه دوست دارد، مردم با او
رفتار كنند.))(388)
(2) از نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم : ((در
حديثى راجع به حقوق مسلمان بر برادرش آمد است : ((و
براى برادر مسلمانش دوست داشته باشد از خير، آنچه را كه براى خود دوست
دارد، و كراهت داشته باشد از شر، آنچه را كه براى خود كراهت دارد.))(389)
(3) از امام زين العابدين عليه السلام در حديثى راجع به حقوق است :
((و حق اهل كيشت به تو آن است كه براى آنان
سلامت و رحمت در دل نهان دارى (تا اين كه مى فرمايد) و دوست بدارى براى
آنان آنچه را كه براى خودت دوست مى دارى و كراهت دارى براى آنان آنچه
را كه براى خودت كراهت مى دارى .))(390)
(4) از امام باقر عليه السلام : ((برادر مسلمانت
را دوست بدار و براى او دوست دار آنچه را كه براى خودت دوست دارى و
كراهت بدار آنچه را كه براى خودت كراهت مى دارى .))(391)
(5) از امام صادق عليه السلام : ((تو را به
تقواى خدا، و نيكى به برادر مسلمانت سفارش مى كنم و براى او دوست بدار
آنچه را كه براى خودت دوست مى دارى و كراهت دار آنچه را كه براى خودت
كراهت مى دارى .))(392)