آداب معاشرت

سيد محمد مقدس نيا , محمد مهدي محمدي

- ۹ -


بـيـمارى از مشكلاتى است كه ممكن است هر كسى به آن دچار شود. در چنين وضعيتى ، فرد بيمار به تقويت جسمى و روحى نيازمند است ، تا سلامت واقعى خويش را بازيافته ، به عنوان عضوى مفيد در جامعه به زندگى و فعاليتش ادامه دهد. بديهى است كه اگر ديگر همنوعان او از كنارش بـى تـفاوت بگذرند و توجهى به بهبودى اش نداشته باشند، روحيه خود را از دست داده ، چه بسا بر اثر فشار روحى و جسمى ، زندگى را بدرود گويد، يا به يك عنصر رنجور و هميشه بـيـمار تبديل شود كه در اين صورت نه تنها يك فرد و خانواده خسارت مى بيند، بلكه جامعه نـيـز از نـتـايج كار او بى بهره خواهد ماند و چنانچه بى توجّهى به اين مساءله در بين افراد جامعه ريشه دوانيده ، فراگير شود، عواطف ، احساسات و ارزشهاى انسانى دستخوش تغيير شده ؛ صـفا و صميميت ، همدلى و برادرى نيز از ميان آنان خواهد رفت و در نهايت ، جامعه اى بى روح و به دور از ارزشها شكل مى گيرد كه پايانى جز سقوط و هلاكت را در پى نخواهد داشت .
آيين مقدّس و حياتبخش اسلام كه توجّه خاصى به ارزشهاى متعالى انسانى و بارور كردن آن در جامعه دارد؛ عيادت مريض را به عنوان يك رفتار اخلاقى ، انسانى و الهى مورد تاءكيد قرار داده ، به پيروانش سفارش مى كند كه در زندگى خود به آن پايبند باشند.
از اين رو، به عنوان يك مسلمان ضرورى ا ست كه ديدگاه اسلام درباره اهميت اين رفتار پسنديده را دانـسـتـه ، بـا وظـايـف خـويش در قبال يك بيمار بيش از پيش آشنا شويم و از آثار و بركات عيادت نيز آگاه گرديم .
اهميت و ارزش عيادت
در مـكـتب انسانساز اسلام ، عيادت مريض و ديدار او از اهميت و ارزش ويژه اى برخوردار است ؛ چرا كـه ايـن رفـتـار نـيـك اخـلاقـى مـورد رضـايـت خـداوند بوده ، نقش بسزايى را در تحكيم روابط انسانى و صميميت و اخوت ، ايفا مى كند.
بـه هـمـيـن دليـل ، رسـول خـدا صـلى الله عـليـه وآله در تـفـسـير آيه (فَاِذا قُضِيَتِ الصَّلوةُ فـَانـْتـَشـِرُوا فـِى الاَْرْضِ)(339) عـيـادت مـريض را در كنار ديگر رفتارهاى ارزشمند اخلاقى ، ذكر كرده ، مى فرمايد:
(مـنـظـور آيه [از پراكنده شدن در زمين ] طلب كارهاى دنيوى نيست ، بلكه منظور عيادت مريض ، تشييع جنازه و ديدار برادر دينى در راه خداست .)(340)
امـيـر مـؤ مـنـان صـلوات الله عـليـه ، اهـمـيـت عـيـادت مـريـض را نـسـبـت بـه ديـگـر اعمال نيك يادآور شده ، مى فرمايد:
(مِنْ اءَحْسَنِ الْحَسَناتِ عِيادَةُ الْمَريضِ)(341)
از جمله نيكوترين اعمال انسان ، عيادت مريض است .
امـام صـادق عـليـه السـلام نـيـز جـايـگـاه آن را در پـيـشـگـاه خـداى متعال ، چنين بازگو مى كند:
(روز قـيـامـت بـنـده مـؤ مـنـى بـه سـوى خـداى تـعـالى نـدا سـر مـى دهـد و حـسـابـش بـه شـكـل آسـانـى انجام مى پذيرد. آنگاه خداوند خطاب به او مى فرمايد: اى مؤ من ، چه چيز تو را مانع شد هنگامى كه مريض بودم به عيادتم نيايى ؟ او مى گويد: تو پروردگار من هستى و من بـنده تو هستم ، تو زنده و پايدارى و درد و ناراحتى به تو اصابت نمى كند، خداى عزّوجلّ مى فرمايد: كسى كه مؤ منى را عيادت كند، مرا عيادت كرده است ، سپس مى فرمايد: آيا فلانى پسر فـلانى را مى شناسى ؟ مى گويد: بلى ، خداوند مى فرمايد: چه چيز تو را مانع شد كه او را در هـنـگام بيمارى اش عيادت نكنى ؟ همانا اگر او را عيادت مى كردى مرا عيادت كرده بودى و مرا نـزد وى مـى يـافـتـى ، آنـگـاه اگـر از مـن درخواست برآوردن حاجتى را داشتى ، برايت برآورده ساخته ، آن را ردّ نمى كردم .)(342)
وظايف عيادت كننده
كـسـى كـه بـه عـيـادت مريض مى رود، مى تواند به گفتار و رفتارش تاءثير بسزايى را در بـهـبودى و سلامتى او داشته باشد. از اين رو، برخى از وظايف عيادت كننده را به اختصار بيان مى كنيم :
دلجويى
نـشـسـتـن در كـنـار مـريـض ، پـرسيدن حال او و اينكه شب و روز را چگونه گذرانده ، همدلى با مريض و دلجويى از او بوده ، موجب آرامش خاطر و تسكين دردش خواهد شد.
رسـول خـدا صـلى الله عـليـه و آله رفـتـارى را كـه حـاكى از دلجويى و محبت به مريض است ؛ مشخص كرده ، مى فرمايد:
(تـَمـامُ عـِيادَةِ الْمَريضِ اَنْ يَضَعَ اءَحَدُكُمْ يَدَهُ عَلَيْهِ وَ يَسْاءَلَهُ كَيْفَ اءَنْتَ؟ كَيْفَ اءَصْبَحْتَ؟ وَ كَيْفَ اءَمْسَيْتَ؟)(343)
كـمـال عـيـادت مـريـض در آن اسـت كـه دسـت خود را بر [سر يا پيشانى ] او قرار داده ، حالش را بپرسى و اينكه شب را چگونه تا صبح و صبح را چگونه تا شب گذرانده است .
همدردى
هـمـراهـى و هـمـدرى بـا مسلمانى كه بيمارى و درد و رنج وجودش را فرا گرفته ، از وظايف مهم عـيـادت كننده ، بلكه جامعه اسلامى است ؛ زيرا اسلام ، جامعه را چون پيكر واحدى مى پندارد كه در يـك مـسـيـر (بـه سـوى خـدا) در حـركـت و تـكـاپـوسـت تـا آنـجـا كه اگر عضوى از آن ، دچار مـشـكـل و نـاراحـتـى شـود، ديـگـر اعضا به يارى اش ‍ شتافته ، با رسيدگى ، محبت و كمك خود، درمانش مى كنند.
پـيـامـبـر اكرم صلى الله عليه و آله ، ضمن اشاره به جامعه اسلامى و تشبيه آن به يك پيكر، همدردى با مريض را مورد تاءكيد قرار داده است :
(اءِنَّمـَا الْمُؤْمِنُونَ فى تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ بِمَنْزِلَةِ الْجَسَدِ الْواحِدِ، اِذَا اشْتَكى مِنْهُ عُضْوٌ واحِدٌ تَداعى لَهُ سائِرُ الْجَسَدِ بِالْحُمّى وَالسَّهَرِ)(344)
هـمـانـا مـؤ منان در مهربانى و عطوفتشان به يكديگر همانند يك پيكرند كه وقتى عضوى از آن به درد آيد، ساير اعضا را به همدردى در تب و بيدارى شب فرا مى خواند.
سعدى نيز با توجه به مضمون اين حديث ، شعر زيبا و معروفش را سروده است :
بنى آدم اعضاى يكديگرند
كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو كز محنت ديگران بى غمى
نشايد كه نامت نهند آدمى
هديّه
از جـمـله چـيـزهـايـى كـه نـشـانـه مـحـبـت و تـوجـه خـاص بـه طـرف مـقـابـل مـى بـاشد، هديه است . عيادت كننده با هديّه خود ـ اگر چه ناچيز باشد ـ صفا و صميميت قلبى اش را به بيمار نشان داده ، او را كه در يك حالت افسردگى ، نگرانى و رنج قرار داده ، خوشحال خواهد كرد.
امام صادق عليه السلام در ضمن صحبت خود با يارانش كه قصد عيادت مريضى را داشتند؛ اهميت هديه و تاءثير آن را بازگو مى كند:
(يكى از ياران امام مى گويد: ما به عيادت يكى از دوستان ايشان كه مريض بود، مى رفتيم در بـيـن راه ، آن حضرت با ما برخورد كرد و فرمود: كجا مى رويد؟ گفتيم : به عيادت فلانى مى رويـم ، فـرمـود: بـايستيد، چون ايستاديم ، فرمود: آيا قدرى سيب ، گلابى ، بالنگ يا اندكى عطر و عود به همراه داريد؟ گفتيم : چيزى از اينها را با خود نداريم ، فرمود: آيا نمى دانيد كه مريض به خاطر آنچه كه برايش مى آورند، خوشحال مى شود.)(345)
دعـا
از ديدگاه اسلام ، استفاده از دوا و دكتر براى بهبودى بيمار، كارى مقدماتى و به عنوان ابزار و وسيله است و در حقيقت ، سلامتى واقعى و شفاى كامل به دست خداست . از اين رو، همانطور كه در هـيـچ حـالى نـبـايـد خـدا را فـرامـوش كـرد، در مرض و بيمارى نيز بايد به ياد او بود و از او اسـتـمداد جست و چه دعايى بهتر و مؤ ثرتر از دعاى عيادت كنندگانى كه براى رضاى خدا به ديدار بيمار مى روند.
امـام كـاظم عليه السلام با توجه به تاءثير دعاى عيادت كننده از بيمار مى خواهد كه اجازه دهد تا مردم به ديدارش ‍ آمده ، جهت شفا و سلامتى اش دعا كنند:
(اءِذا مـَرِضَ اءَحـَدُكـُمْ فـَلْيـَاءْذَنْ لِلنـّاسِ يـَدْخـُلُونَ عـَلَيـْهِ، فـَاِنَّهُ لَيـْسَ مـِنْ اءَحـَدٍ اِلاّ وَ لَهُ دَعـْوَةٌ مُسْتَجابَةٌ)(346)
هـر زمـان كـه يـكى از شما بيمار شد، به مردم اجازه دهد تا به ديدارش بيايند؛ زيرا كسى (از عيادت كنندگان ) نيست مگر آنكه دعاى اجابت شده اى (براى بيمار) در پيشگاه خدا دارد.
امام صادق عليه السلام نيز به كيفيت دعا اشاره كرده ، مى فرمايد:
(دسـت خـود را بـر سـر بـيـمـار نـهـاده ، مى گويى : (بِسْمِ اللّهِ، وَ مِنَ اللّهِ، وَ اِلَى اللّهِ، وَ ما شـاءَاللّهُ، وَ لا حـَوْلَ وَ لا قـُوَّةَ اِلاّ بـِاللّهِ)... آنـگـاه آية الكرسى و سوره هاى حمد، فلق ، ناس ، تـوحـيـد و ده آيـه از اوّل سـوره يـس را قـرائت مـى كـنـى و پس از آن مى گويى : (اَللّهُمَّ اشْفِهِ بـِشـِفـائِكَ وَ داوِهِ بـِدَوائِكَ وَ عـافـِهِ مـِنْ بـَلائِكَ) آنـگـاه بـه حـق مـحـمـد و آل مـحـمـد صـلوات الله عـليـه و عـليـهـم اءجـمـعـيـن اسـتـجـابـت دعـا را از خـداى متعال درخواست مى كنى .)(347)
اطعام مريض
مرض و بيمارى از سويى سبب ضعف و ناتوانى فرد در انجام كارهاى شخصى اش مى شود و از سـوى ديـگـر دسـت او را از فـعـاليـت و امـرار معاش كوتاه مى كند، در چنين وضعيتى غذا دادن به بـيـمـار و خـوددارى از خـوردن چـيـزى نـزد او از جـمـله وظايف و رفتارهاى پسنديده اى است كه در پيشگاه خداى تعالى پاداش بسيار بزرگى دارد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره مى فرمايد:
(مَنْ اءَطْعَمَ مَريضاً شَهْوَتَهُ، اءَطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الجَنَّةِ)(348)
هـر كـس ، بـيـمارى را طبق خواسته اش اطعام كند، خداوند با ميوه هاى بهشت او را پذيرايى خواهد كرد.
امـام عـلى عليه السلام ، ضمن تاءكيد بر خوددارى از خوردن در نزد مريض ، سخن پيامبر صلى الله عليه و آله در اين زمينه را بازگو مى كند:
(نـَهـى رَسـُولُ اللّهِ(ص ) اءَنْ يـَاءْكـُلَ الْعـائِدُ عـِنـْدَ الْعـَليـلِ، فـَيـُحـْبـِطُ اللّهُ اءَجـْرَ عِيادَتِهِ)(349)
رسـول خـدا(ص )، عـيـادت كـنـنـده را از خـوردن چيزى (به ويژه اگر براى مريض ضرر داشته باشد) در نزد مريض نهى فرمود؛ زيرا اين كار موجب از ميان رفتن پاداش عيادتش مى شود.
رعايت زمان عيادت
اسـتـراحـت و آرامـش از جـمـله نـيـازهاى اساسى و اوّليه يك مريض بوده ، در بهبودى اش تاءثير قـابـل تـوجـه و شـايـانـى دارد. از ايـن رو، عـيـادت كـنـنـده بـايـد زمـان ديـدار را بـه حداقل كاهش دهد تا محيط براى استراحت مريض ، آماده شود.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله با اشاره به سنگينى و سبكى بيمارى ، زمان عيادت را مشخص كرده است :
(اءَغِبُّوا فِى الْعِيادَةِ وَ اءَرْبَعُوا)(350)
يك روز در ميان (در صورتى كه بيمارى سخت و سنگين باشد) يا هر سه روز، يك بار، مريض را عيادت كنيد.
امـيـر مـؤ مـنـان صـلوات الله عـليه نيز بيشترين پاداش را براى كسى مى داند كه زمان عيادتش محدود و كم باشد، مگر آنكه خود مريض از او درخواست ماندن كند:
(اءِنَّ مـِنْ اءَعـْظـَمِ الْعـُوّادِ اءَجْراً عِنْدَاللّهِ لَمَنْ اِذا عادَ اءَخاهُ خَفَّفَ الْجُلُوسَ اءِلاّ اءَنْ يَكُونَ الْمَريضُ يُحِبُّ ذلِكَ وَ يُريدُهُ وَ يَسْاءَلُهُ ذلِكَ)(351)
هـمـانـا پـاداش عـيـادت كـنـنـده اى در پيشگاه خدا بيشتر است كه هنگام عيادت از برادر دينى اش ، انـدكـى نزد او بنشيند، مگر آنكه خود بيمار آن را دوست داشته ، از او بخواهد (كه زمان بيشترى را در كنارش باشد).
آثار عيادت
عـيـادت مـريـض و دلجويى از او به عنوان يك رفتار پسنديده اخلاقى و اجتماعى كه با عواطف و احـسـاسات درونى و فطرى انسان نيز هماهنگ است ، آثار و بركات دنيوى و اخروى فراوانى را در پى دارد؛ زيرا از سويى موجب مى شود كه روحيه بيمار تقويت شده ، از بار سنگين بيمارى كه جسم و جانش را فرا گرفته ، كاسته شود و زودتر سلامتى از دست رفته را بازيابد و از سـوى ديـگـر دلهـاى افـراد جـامـعـه را بـه هـم نـزديـكتر كرده ، برادرى و همدلى را در بينشان افزايش مى دهد، تا آنجا كه هم فرد و هم جامعه به واسطه اين رفتار الهى و انسانى مورد لطف و رحمت پروردگار قرار مى گيرند.
رسـول خـدا صـلى الله عـليـه وآله بـا تـاءكـيـد بـر عيادت مريض ، پاداش آن در پيشگاه خداى متعال را يادآور مى شود:
(مـَنْ عـادَ مـَريـضـاً فَجَلَسَ عِنْدَهُ ساعَةً، اءَجْرَى اللّهُ عَمَلَ اءَلْفِ سَنَةٍ لا يَعْصَى اللّهَ فيها طَرْفَةَ عَيْنٍ)(352)
كـسـى كـه بـيـمـارى را عـيـادت كـرده ، سـاعـتـى نـزد او بـنـشـيـنـد، خـداونـد پـاداش عمل هزار سال را كه لحظه اى در آن معصيت نكرده باشد، به او ارزانى مى دارد.
امـام صـادق عليه السلام ، غوطه ور شدن عيادت كننده در رحمت الهى و استغفار فرشتگان براى او را، از آثار عيادت مى داند:
(اءَيُّمـا مـُؤْمـِنٍ عـادَ اءَخـاهُ فى مَرَضِهِ فَاِنْ كانَ حينَ يُصْبِحُ شَيَّعَهُ سَبْعُونَ اءَلْفَ مَلَكٍ فَاِذا قَعَدَ عـِنـْدَهُ غـَمـَرَتـْهُ الرَّحـْمـَةُ وَاسـْتـَغـْفـَرُوا لَهُ حَتّى يُمْسِىَ وَ اِنْ كانَ مَساءاً كانَ لَهُ مِثْلُ ذلِكَ حَتّى يُصْبِحَ)(353)
هـر مـؤ مـنـى كـه بـرادر ديـنى اش را در هنگام بيمارى ، عيادت كند، اگر صبح باشد؛ هفتاد هزار فـرشـته او را همراهى مى كنند و هنگامى كه كنار بيمار بنشيند، رحمت الهى او را فرا گرفته ، تـمـامى آن فرشتگان تا شب برايش طلب آمرزش مى كنند و اگر شب باشد همين پاداش (رحمت و استغفار) تا صبح ، ادامه خواهد داشت .
در جـاى ديـگر با اشاره به الهى كردن عيادت ، دعاى مريض براى عيادت كننده را، اثر بخش و اجابت شده قلمداد مى كند:
(مـَنْ عـادَ مـَريـضـاً فـِى اللّهِ، لَمْ يـَسـْاءَلِ الْمـَريـضُ لِلْعـائِدِ شـَيـْئاً اِلا اسـْتـَجـابَ اللّهـُ لَهُ)(354)
كـسـى كـه بـراى رضـاى خـدا، بيمارى را عيادت كند، هر چيزى را بيمار براى او درخواست كند، خداوند برآورده خواهد كرد.
امـام خـمـيـنـى قـدس سـرّه نـيـز عـيـادت بـيـمـار و مـحـبـت بـه او را از جـمـله عوامل مؤ ثر در بهبودى زودتر بيمار دانسته است :
(شـمـا بـا ايـن مريضها، با اين بيمارها، هر چه محبت بكنيد،... اين در روحيه بيمار مؤ ثر است و بر خوب شدن ، سرعت خوب شدن بيماران نيز مؤ ثر است .)(355)
فهرست منابع
1 ـ قرآن كريم
2 ـ نهج البلاغه ، (فيض الاسلام )
3 ـ صحيفه سجّاديه
4 ـ الاحتجاج ، طبرسى ، مؤ سسه اعلمى ـ بيروت
5 ـ استفتاآت ، امام خمينى (ره )، انتشارات اسلامى
6 ـ اصول كافى ، ثقة الاسلام كلينى ، دار صعب ـ بيروت
7 ـ امـر بـه مـعـروف و نـهـى از منكر، حسين نورى همدانى ، ترجمه محمد محمّدى ، دفتر تبليغات اسلامى
8 ـ بحارالانوار، علامه مجلسى ، اسلاميه ـ تهران
9 ـ تحف العقول ، ابن شعبه حرّانى ، بيروت
10 ـ تفسير نمونه ، جمعى از نويسندگان ، اسلاميه
11 ـ تفسير نورالثقلين ، حويزى ، علميه قم
12 ـ تفسير و نقد و تحليل مثنوى مولوى ، محمد تقى جعفرى ، انتشارات اسلامى
13 ـ پا به پاى آفتاب ، اميررضا ستوده ، نشر پنجره
14 ـ جاذبه و دافعه على (ع )، شهيد مطهرى ، صدرا
15 ـ جامع السعادات ، مولى مهدى نراقى ، مؤ سسه اعلمى ـ بيروت
16 ـ خزائن ، ملاّ احمد نراقى ، علميه اسلاميه
17 ـ ديوان شعر، حافظ شيرازى
18 ـ سرگذشتهاى ويژه از زندگى امام خمينى ، مصطفى وجدانى ، پيام آزادى
19 ـ سفينة البحار، شيخ عباس قمى ، انتشارات اسوه
20 ـ شرح غررالحكم و دررالكلم ، آمدى ، دانشگاه تهران
21 ـ شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، دار اِحياء التراث العربى ـ بيروت
22 ـ صحيفه نور، سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى ، وزارت ارشاد اسلامى
23 ـ عقدالفريد، ابن عبد ربّه ، دارالكتب العلميه ـ لبنان
24 ـ فرهنگ عميد، حسن عميد، انتشارات اميركبير
25 ـ فرهنگ نظام ، سيد محمدعلى داعى الاسلام ، نشر دانش
26 ـ كليات سعدى ، تصحيح محمدعلى فروغى ، انتشارات نگاه
27 ـ لغت نامه ، على اكبر دهخدا، دانشگاه تهران
28 ـ مجمع البيان فى تفسير القرآن ، طبرسى ، بيروت
29 ـ محجة البيضاء، فيض كاشانى ، دفتر انتشارات اسلامى
30 ـ مستدرك الوسائل ، محدّث نورى ، مؤ سسه آل البيت
31 ـ معراج السعاده ، مولى احمد نراقى ، انتشارات جاويدان
32 ـ مفاتيح الجنان ، شيخ عباس قمى ، چاپ مكرّر
33 ـ مكارم الاخلاق ، طبرسى ، بيروت
34 ـ الميزان فى تفسير القرآن ، علامه طباطبايى ، بيروت
35 ـ ميزان الحكمه ، محمدى رى شهرى ، دفتر تبليغات اسلامى
36 ـ نقش زبان در سرنوشت انسانها، مهدى فقيه ايمانى ، اسماعيليان ـ قم
37 ـ وسائل الشيعه ، شيخ حرّ عاملى ، بيروت