آداب معاشرت از ديدگاه معصومان عليهم السلام
ترجمه كتاب العشره وسائل الشيعه

شيخ حرّ عاملى
ترجمه: محمد على فارابى، يعسوب عباسى على كمر

- ۸ -


141- باب جواز دروغ در اصلاح بين مردم و عدم جواز راستگويى در فساد

1- امام صادق (ع) از پدرانش نقل مى‏كند: در سفارشهاى پيغمبر (ص) به على (ع) هست: يا على، خداوند دروغ را براى اصلاح بين مردم دوست مى‏دارد و راستگويى را كه سبب فساد شود نمى‏پسندد، تا آن جا كه فرمود: يا على در سه مورد دروغ گفتن نيكوست، 1- حيله كردن در جنگ، 2- وعده دادن به همسر خود، 3- اصلاح بين مردم.

2- امام صادق (ع) از پدرانش نقل مى‏كند: كه پيغمبر (ص) فرمود: در سه جا دروغ گفتن نيكوست، 1- حيله در جنگ، 2- وعده دادن به همسر خويش، 3- اصلاح بين مردم. و در سه مورد راست گفتن زشت است، 1- در سخن چينى بين مردم، 2- آگاه كردن شخص از جريان خانواده‏اش به آنچه كه دوست ندارد، 3- تكذيب كردن شخصى را در خبرى كه مى‏دهد، فرمود: همنشينى با سه گروه دل را مى‏ميراند، 1- همنشينى با فرومايگان، 2- گفتگو با زنان، 3- همنشينى با ثروتمندان.

3- امام صادق (ع) فرمود: اصلاح‏كننده «بين دو نفر يا دو جمعيت» دروغگو نيست.

4- حسن صيقل گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: از امام باقر (ع) در باره قول حضرت يوسف (ع) كه فرمود: «اى كاروان شما دزد هستيد» براى ما روايت شده كه آن حضرت فرموده است: به خدا قسم آنها دزدى نكردند و يوسف هم دروغ نگفت، و همچنين در باره آنچه كه ابراهيم (ع) فرمود «بلكه بزرگشان اين كار را كرده بپرسيد از آنها اگر حرف مى‏زنند» فرموده است سوگند به خدا آنها آن كار را نكرده‏اند و ابراهيم هم دروغ نگفت؟ امام صادق (ع) فرمود: اى صيقل نظرتان در اين مورد چيست؟ عرض كردم جز تسليم به رأى شما ما نظر ديگرى نداريم، راوى گويد: پس آن حضرت فرمود: خداوند دو چيز را دوست و دو چيز را دشمن دارد خراميدن «با غرور راه رفتن» در بين دو صف (از لشكر اسلام و كفر را) دوست دارد و دروغ را در اصلاح بين مردم مى‏پسندد، و خراميدن در راهها و كوچه‏ها، و دروغ را در غير اصلاح مردم دشمن دارد، بنا بر اين ابراهيم (ع) كه فرمود: «بلكه اين كار را بزرگشان كرده» قصد اصلاح داشت، و براى راهنمايى بر اين كه آنها چنين كارى نمى‏توانند انجام دهند، و يوسف هم قصد اصلاح داشت.

5- عيسى بن حسان گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: گوينده هر دروغى روزى مورد سؤال قرار خواهد گرفت.

1- شخصى كه در جنگ حيله كند گناهى بر او نيست، 2- كسى كه قصد اصلاح بين دو نفر را دارد و به يكى از آنها غير آنچه كه به ديگرى گفته بگويد و با اين دروغ اراده اصلاح بين آنها را داشته باشد، 3- كسى كه به همسرش وعده‏اى بدهد كه بعدا قصد انجام آن را نداشته باشد.

6- امام صادق (ع) فرمود: سخن بر سه گونه است، راست، دروغ، و اصلاح بين مردم «راوى گويد» عرض شد قربانت گردم، منظور از اصلاح بين مردم چيست؟ فرمود: از كسى در باره شخص ديگر سخنى مى‏شنوى كه اگر آن سخن به او برسد رنجيده مى‏شود، پس تو او را ديدار كرده و بر خلاف آنچه كه شنيده‏اى بگويى از فلانى در باره خوبى تو چنين و چنان شنيدم.

7- امام صادق عليه السلام فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: شخص مصلح دروغگو نيست، سپس اين آيه را خواند أَيّتُهَا الْعِيرُ إِنّكُمْ لَسارِقُونَ آنگاه فرمود: قسم به خدا آنان سرقت نكردند و يوسف هم دروغ نگفت، آنگاه اين آيه را خواند بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ سپس فرمود: سوگند به خدا آنها آن كار را نكرده بودند و ابراهيم هم دروغ نگفت.

8- امام صادق (ع) فرمود: در مورد شخصى كه از او اجازه ورود خواستند و او به كنيزش گفته كه بگو اين جا نيست، فرمود: عيب ندارد اين دروغ نيست.

9- در حديثى امام صادق (ع) فرمود: به اصحابم چنين چنان ابلاغ كن، و به ايشان چنين و چنان ابلاغ كن راوى گويد عرض كردم، نمى‏توانم اين جملات را عينا حفظ كنم، آنچه كه ياد گرفته‏ام مى‏گويم، و بهتر از آن نمى‏توانم حفظ كنم، فرمود: اشكال ندارد زيرا مصلح دروغگو نيست.

10- امام رضا (ع) فرمود: همانا مرد به برادر دينى‏اش سخن راستى بگويد تا وى را برنجاند، چنين شخص نزد پروردگار كذاب به شمار آيد، و همانا مرد به برادر دينى خود دروغ بگويد و قصدش از دروغ، سود رساندن به او باشد، وى نزد خدا راستگو به شمار آيد.

11- على (ع) فرمود: نشانه ايمان است كه راستگويى را در جايى كه به تو ضرر دارد بر دروغى كه برايت سود دارد ترجيح بدهى، و بيش از علمت سخن نگويى، و در سخن گفتن در باره ديگران از خدا پروا داشته باشى.

142- باب در احكام گمان‏

1- عبد الاعلى مولى آل سام گويد: امام صادق (ع) برايم حديثى بيان فرمود:

من به او عرض كردم: فدايت شوم، آيا هم اكنون براى من چنين و چنان نپنداشتى؟ فرمود: نه، و اين سخن بر من گران آمد، عرض كردم آرى به خدا سوگند پنداشتى، فرمود: نه، به خدا قسم نپنداشتم، راوى گويد باز اين حرف بر من گران آمد، عرض كردم: چرا به خدا سوگند آن را گفتى، فرمود: آرى آن را گفتم مگر نمى‏دانى در قرآن مجيد هر گمانى دروغ به شمار آمده است.

143- باب تحريم دو رو و دو زبان بودن‏

1- امام صادق (ع) فرمود: هر كه با مسلمانان با دو رو و دو زبان برخورد كند، روز قيامت برانگيخته مى‏شود در حالى كه در يك سر دو زبان آتشين دارد، و در روايت ديگر چنين نقل شده است كه هر كه با مردم حضورا با چهره‏اى و غيابا با چهره ديگر برخورد كند. روز قيامت ....

2- امام باقر (ع) فرمود: چه بد بنده‏اى است آن بنده‏اى كه داراى دو رو و دو زبان است برادر همكيش خود را در حضور ستايش و در غيابش از وى غيبت كند، اگر ثروتى يا موقعيّتى نصيب برادرش شود به او حسد برد، و چون گرفتار شود يارى‏اش نكند.

3- در عقاب الاعمال به روايت فوق چنين اضافه: شده چه بد بنده‏اى است بنده‏اى كه عيبجو و خرده‏گير باشد، روبرو با چهره‏اى و پشت سر با چهره ديگر باشد.

4- عبد الرحمن بن حمّاد در حديثى «كه آن را به معصوم رسانده» گويد:

كه خداوند متعال به عيسى بن مريم (ع) فرمود: اى عيسى زبان و قلبت در نهان و آشكار يكى باشد، همانا ترا از نفس خودت بر حذر مى‏دارم، و اين آگاهى براى تو كافى است كه در يك دهن دو زبان نشايد. و در يك غلاف دو شمشير نگنجد، و در يك سينه دو دل نباشد. و ذهن انسان نيز چنين است. «دو اعتقاد مخالف در يك ذهن جاى نگيرد» 5- على (ع) فرمود: پيغمبر (ص) فرموده است كسى كه دوروست، روز قيامت مى‏آيد در حالى كه يك زبانش از پشت سرش بيرون آمده است و زبان ديگر از پيش رويش و آتشى از آن دو برآيد كه بدنش را بسوزاند، آنگاه گفته مى‏شود اين همان است كه در دنيا داراى دو رو و دو زبان بود و با اين وضع در روز رستاخيز معرفى مى‏شود.

6- پيغمبر (ص) فرمود: بدترين مردم در روز قيامت نزد خداوند كسى است كه در دنيا دو رو باشد.

7- پيغمبر (ص) فرمود: هر كه در دنيا دو رو باشد، در قيامت داراى دو زبان از آتش خواهد بود.

8- پيغمبر (ص) در خطبه‏اى فرمود: هر كه در دنيا داراى دو رو و دو زبان باشد، روز قيامت دو چهره و دو زبان از آتش خواهد داشت.

9- عبد اللّه بن ابى يعفور گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى‏فرمود: هر كه با مردم با چهره‏اى ديدار نمايد و با چهره ديگر از آنها عيب‏جويى كند، روز قيامت مى‏آيد با حالتى كه در سرش دو زبان از آتش دارد.

10- على (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: هر كه برادر مؤمنش را در رو برو بستايد و پشت سر از وى غيبت كند، پيمان برادرى بين آنها گسسته مى‏شود.

144- باب تحريم قهر كردن از مؤمن و استحباب سبقت در آشتى كردن‏

1- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: بيش از سه روز قهر و جدايى جايز نيست.

2- امام صادق (ع) فرمود: در قهر هيچ گونه خيرى نيست.

3- مفضّل در ضمن سفارشى گويد: از امام صادق (ع) شنيدم مى‏فرمود: چون دو نفر از يك ديگر با قهر جدا شوند يكى از آنها سزاوار برائت و لعنت است، و چه بسا هر دو سزاوار آن باشند، معتب «يكى از دوستان مخصوص آن حضرت» گفت:

قربانت گردم آن كه ستمگر باشد سزايش همين است، امّا تقصير مظلوم چيست؟

فرمود: چون او هم برادرش را به آشتى دعوت نكرده، و حرفهاى او را ناديده نگرفته است. از پدرم شنيدم كه مى‏فرمود: چون دو نفر با هم ستيز كنند و يكى بر ديگرى غالب آيد، بايد مظلوم به نزد رفيق ظالم خود رود و به او بگويد: اى برادر من ستمگر هستم، تا قهر و جدايى بين آنها از ميان برود، همانا خداوند حكيم و عادل است و داد مظلوم را از ظالم مى‏ستاند.

4- ابو بصير گويد: از امام صادق (ع) در باره مردى كه با خويشاوندى خود به خاطر اين كه مذهب حقّ را نمى‏شناسد «شيعه نيست» قطع رابطه كند سؤال كردم فرمود: سزاوار نيست كه خويشاوندى را قطع كند.

5- داود بن كثير گويد: شنيدم امام صادق (ع) مى‏فرمود كه پدرم فرمود:

پيغمبر (ص) فرموده است: هر گاه دو نفر مسلمان از همديگر با قهر جدا شوند و سه روز در آن حال بمانند و آشتى نكنند، هر دو از اسلام خارج شوند و بين آنان دوستى دينى نمى‏ماند، پس هر كدام از آنها براى آشتى و سخن گفتن بر ديگرى سبقت جويد، در روز رستاخيز جلوتر از ديگرى به بهشت خواهد رفت. 6- امام صادق (ع) فرمود: مادام كه دو مسلمان با هم قهر هستند شيطان خشنود است، و چون آشتى كنند، زانوهاى شيطان بلرزد و بندهايش از هم گسيخته شود، و فرياد زند واى بر او «خود شيطان» از آنچه كه بدو از هلاكت رسد.

7- پيغمبر (ص) فرمود: براى هيچ مسلمانى جايز نيست كه بيش از سه روز از برادر دينى خود قهر كند.

8- امام صادق (ع) از پدرانش نقل مى‏كند: كه پيغمبر (ص) در حديث مناهى مسلمانان را از قهر و جدايى نهى فرموده است، پس اگر كسى ناچار از جدايى باشد، بيش از سه روز نبايد از برادرش دورى جويد، و هر كه بيش از سه روز از برادر دينى‏اش جدا شود، آتش براى او سزاوارتر است.

9- پيغمبر (ص) فرمود: براى مسلمان جايز نيست كه بيش از سه روز از برادر دينى‏اش قهر كند و از وى جدا شود.

10- امام باقر (ع) فرمود: هر گاه دو نفر مؤمن از هم قهر كنند و بيش از سه روز از يك ديگر جدا شوند، من در روز سوم از آنها بيزارم، عرض شد، اين سزاى ظالم است، جرم مظلوم چيست؟ فرمود: چرا مظلوم نزد ظالم نرفت تا بگويد من ستمكارم تا آشتى كنند.

11- پيغمبر (ص) فرمود: براى هيچ مسلمانى جايز نيست كه از برادر همكيش خود قهر كند و بيش از سه روز از وى دورى گزيند، و هر كدام از آنان كه براى آشتى پيشقدم باشد در رفتن به بهشت مقدمتر است.

12- ابو ذر گويد كه پيغمبر (ص) در نصيحتى به او فرمود: اى ابا ذر، از جدايى و قهر با برادر دينى خود بپرهيز، زيرا هيچ عملى با قهر پذيرفته نيست. اى ابا ذر، من ترا از جدايى منع مى‏كنم و اگر ناچار شدى، نبايد جدايى‏ات سه روز كامل باشد پس هر كه در خلال سه روز جدايى از برادرش بميرد، آتش براى او سزاوارتر است.

145- باب تحريم آزار رساندن به مؤمن‏

1- هشام بن سالم گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: خداى عزّ و جل فرمايد: آن كه بنده مؤمن مرا بيازارد به من اعلان جنگ دهد. و هر كه بنده مؤمن مرا اكرام نمايد از خشم و غضب من آسوده خاطر باشد.

2- مفضّل بن عمر گويد كه امام صادق (ع) فرمود: چون روز قيامت شود، منادى از جانب خدا فرياد زند، آنان كه از دوستان من روگردانده بودند كجايند؟

گروهى بر مى‏خيزند كه رخسارشان گوشت ندارد، پس گفته شود، اينها كسانى هستند كه به مؤمنين آزار رسانده، و با آنان دشمنى كرده و عناد ورزيده‏اند و در امور دينى آنها را با تندى سرزنش كردند، سپس دستور داده شود كه آنها را به دوزخ ببرند.

3- روايت فوق با سند ديگر چنين بيان شده: به خدا سوگند اينها كسانى بودند كه در گفتارشان با مؤمنين يكى بوده ولى حقوق آنان را منع كردند، و اسرار مؤمنين‏

را فاش نمودند.

146- باب تحريم اهانت به مؤمن و خوار داشتن او

1- امام باقر (ع) فرمود: چون پيغمبر (ص) را به معراج بردند، عرض كرد پروردگارا رتبه و منزلت مؤمن در پيش تو چگونه است؟ فرمود: اى محمد، هر كه به يكى از دوستان من اهانت كند، آشكارا به جنگ من برخاسته و من به يارى دوستانم از همه شتابانترم.

2- معلّى بن خنيس گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: خداوند تبارك و تعالى فرمايد: هر كه به يكى از دوستان من اهانت نمايد در جنگ با من كمين كرده است، و من با سرعت تمام دوستانم را يارى مى‏كنم.

3- امام صادق (ع) فرموده است كه پيغمبر (ص) فرمود: خداى عز و جل فرموده است: هر كه به يكى از دوستان من اهانت كند محققا در جنگ با من كمين كرده است.

4- امام صادق (ع) از پدرانش نقل مى‏كند: كه پيغمبر (ص) در حديث مناهى فرموده است: هر كه به فقير مسلمانى بى‏اعتنايى كند، به حقوق الهى بى‏اعتنايى كرده و خداوند روز قيامت به او بى‏اعتنايى مى‏كند، مگر اين كه توبه كرده باشد.

5- پيغمبر (ص) فرمود: هر كه به فقير مسلمانى اكرام كند، روز قيامت خداوند از او راضى خواهد بود. آگاه باشيد هر كه برادر مسلمانش را اكرام كند خداى عز و جل او را گرامى مى‏دارد.

6- امام صادق عليه السلام از پدرانش نقل مى‏كند: كه پيغمبر (ص) فرمود:

هر كه مؤمنى را به خاطر فقر و تنگدستى‏اش خوار شمارد و يا او را تحقير كند، خداوند روز قيامت وى را رسوا و مفتضح مى‏كند.

(حديث 7 مانند حديث 6 مى‏باشد)

8- ابو بصير گويد امام صادق (ع) فرمود: هرگز مؤمن فقيرى را حقير و ناچيز نشماريد، زيرا هر كه مؤمنى را كوچك يا سبك و پست شمارد، خداوند او را كوچك شمارد و همواره نسبت به او خشمناك باشد، تا اين كه از كوچك شمردن مؤمنان دست بردارد و به آنها احترام كند، و يا اين كه توبه كند، و فرمود:

هر كه مؤمنى را به سبب تنگدستى و فقرش پست شمارد و تحقير كند، روز قيامت خداوند او را در برابر خلايق رسوا مى‏كند.

9- ابراهيم بن عمر يمانى گويد: امام صادق (ع) فرمود: هر كه توانايى كمك بر برادر دينى خود داشته باشد، ولى دست از يارى او كشيده و خوارش كند، خداوند او را در دنيا و آخرت خوار گرداند،

10- پيغمبر (ص) در يكى از خطبه‏هايش فرمود: هر كه مسلمان فقيرى را به خاطر فقرش خوار و پست شمارد، خدا را كوچك شمرده است، و همواره مورد خشم و غضب خداوند است تا اين كه او را راضى كند، و هر كه فقير مسلمانى را گرامى بدارد، روز قيامت خداوند را شاد و خندان ديدار مى‏كند. سپس فرمود: هر كه بر فقيرى ستم كند يا بر او تعدّى نمايد، يا او را حقير شمارد، خدا در روز قيامت وى را به شكل آدمكى به اندازه مورچه محشور گرداند تا اين كه داخل آتش دوزخ شود.

11- پيغمبر (ص) از قول جبرئيل نقل فرمود كه خداوند فرموده است: هر كه به يكى از دوستان من اهانت كند، آشكارا به جنگ من برخاسته است.

12- پيغمبر (ص) فرمود: اى بسا فرد ژوليده موى و غبار آلود كه جامه‏هاى كهنه بر تن دارد و در خانه‏ها خاك‏نشين است. هر گاه مرا به خدا سوگند دهد، به او نيكى مى‏كنم و خواهش او را انجام مى‏دهم.

147- باب تحريم ذليل شمردن و تحقير مؤمن‏

1- معلى بن خنيس گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: خداى عزّ و جل فرموده است: آن كه بنده مؤمن مرا ذليل شمارد به من اعلان جنگ نموده است، و هر كه بنده مؤمن مرا اكرام كند، از خشم و غضب من آسوده خاطر خواهد بود.

2- امام صادق (ع) مى‏فرمايد: كه پيغمبر (ص) فرموده است: چون پروردگارم مرا به معراج برد از پشت پرده حجاب به من وحى فرمود و بدون واسطه با من سخن گفت و فرمود: اى محمد هر كه يكى از دوستان مرا خوار نمايد، در جنگ با من كمين كرده است، و هر كه با من جنگ كند، با او بجنگم، گفتم:

خدايا اين دوست تو كيست؟ زيرا مى‏دانم هر كه با تو بجنگد با او مى‏جنگى خداوند به من فرمود: اين دوست من كسى است كه براى تو و وصى تو و فرزندانت به ولايت و دوستى از او پيمان گرفته‏ام.

3- امام صادق (ع) مى‏فرمايد كه پيغمبر (ص) فرمود: خداى عز و جل فرموده است: هر كه بنده مؤمن مرا خوار نمايد آشكارا به جنگ با من برخاسته است.

4- امام صادق (ع) مى‏فرمايد: هر كه مؤمنى را به خاطر تنگدستى و فقرش پست و كوچك بشمارد، خداوند روز قيامت او را در برابر مردم رسوا و مفتضح گرداند.

5- امام صادق (ع) فرمود: هر كه مؤمنى را خوار شمارد چه مستمند باشد يا غير مستمند. خداى عز و جل پيوسته وى را خوار دارد و بر او خشمناك است تا آنگاه كه از تحقير كردن آن مؤمن بازگردد «و به او احترام نمايد».

6- امام صادق (ع) مى‏فرمايد: كه پيغمبر (ص) فرمود: خداى عزّ و جل فرموده است: آن كه بنده مؤمن مرا خوار دارد به من اعلان جنگ داده است.

7- امام رضا (ع) از پدرانش نقل مى‏كند كه علىّ (ع) فرمود: براى هيچ مسلمانى شايسته نيست كه مسلمانى را به وحشت اندازد.

8- امام صادق (ع) مى‏فرمايد: كه پيغمبر (ص) فرمود: خداى عز و جل فرموده است: با كسى كه بنده مؤمن مرا به ذلّت كشاند در ستيزم و به يارى دوستانم از همه چيز شتابانترم.

148- باب تحريم سبك شمردن مؤمن‏

1- ابو هارون گويد: در حضور امام صادق (ع) بودم، خطاب به گروهى كه حاضر بودند فرمود: شما چرا ما را سبك مى‏شماريد؟ مردى از اهل خراسان برخاست و گفت پناه مى‏بريم به خدا از اين كه شما و يا چيزى از اوامر شما را سبك بشماريم. حضرت فرمود: آرى تو يكى از آنهايى هستى كه مرا سبك شمردى، آن شخص گفت به خدا پناه مى‏برم از اين كه شما را كوچك بشمارم، فرمود: واى بر تو آيا حرف فلانى را نشنيدى؟ وقتى كه نزديك جحفه بوديم و او خسته بود و از تو درخواست كرد كه به اندازه يك ميل راه او را با خود ببرى، به خدا سوگند سرت را به سوى او نگرداندى و او را سبك شمردى، هر كه مؤمنى را سبك شمارد، ما را سبك شمرده و حرمت خدا را ضايع نموده است.

149- باب تحريم قطع صله ارحام‏

1- امام باقر (ع) فرمود: كه على (ع) فرموده: وقتى كه مردم پيوند خويشاوندى را قطع كنند ثروت در دست اشرار قرار مى‏گيرد.

2- على (ع) فرمود: از جمله گناهانى كه سبب مرگ زودرس مى‏شود، قطع رحم است.

3- عنبسة بن عابد گويد: شخص پيش امام صادق (ع) آمد و از خويشاوندانش‏

شكايت كرد، حضرت به او فرمود: خشمت را فرونشان و اين كار را بكن (هميشه خشمت را فرونشان) عرض كرد: آنها هر چه مى‏خواهند مى‏كنند، فرمود: آيا تو هم مى‏خواهى مثل آنها باشى؟ تا خداوند به شما توجه نكند.

4- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است. «از خويشاوندت» قطع رحم نكن اگر چه از تو بريده باشد،

150- باب تحريم جمع آورى موارد لغزشهاى مؤمن براى عيب گرفتن از او

1- امام صادق (ع) فرمود: دورترين بنده از درگاه خداوند كسى است كه در حال دوستى و برادرى با ديگرى لغزشهاى وى را به خاطر بسپارد تا روزى او را براى آن لغزشها سرزنش كند.

2- امام باقر (ع) فرمود چيزى كه بيش از همه بنده را به كيفر وادارد اين است كه شخص با ديگرى پيمان برادرى در دين بسته باشد ولى لغزشها و خطاهاى او را شمارش كند تا روزى وى را در مورد آنها نكوهش كند.

3- اسحاق بن عمّار گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود:

پيغمبر (ص) فرموده است: اى گروهى كه به زبان ايمان آورده ولى ايمان به دلتان نرسيده است مسلمانان را مذمّت نكنيد، و در جستجوى عيوب آنها نباشيد زيرا هر كه در جستجوى عيوب مسلمانان باشد خداوند به دنبال عيبهاى اوست.

و خداوند چنين فردى را رسوا گرداند گر چه در خانه‏اش باشد.

4- امام صادق (ع) فرمود: پست‏ترين چيزى كه شخص به سبب آن از ايمان خارج مى‏شود آن است كه مرد با همكيش خود دوستى كند و لغزشها و خطاهاى او را بشمارد تا روزى او را در مورد آنها نكوهش نمايد.

151- باب نهى از عيبجويى و سرزنش مؤمن‏

1- امام صادق (ع) فرمود: هر كه مؤمنى را به خاطر گناهى سرزنش كند نمى‏ميرد تا اين كه خودش مرتكب همان گناه شود.

2- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: هر كه عمل زشتى را فاش كند، مانند كسى است كه آن را آغاز كرده و انجام داده است و هر كه مؤمنى را به سبب چيزى سرزنش كند، نمى‏ميرد تا اين كه خودش مرتكب آن شود.

3- امام صادق (ع) فرمود: هر كه مؤمنى را ملامت كند در دنيا و آخرت مورد نكوهش خدا قرار مى‏گيرد.

4- امام صادق (ع) فرمود: هر كه به منظور عيبجويى به ديدن برادرش برود، خدا در دنيا و آخرت او را نكوهش كند.

5- امام صادق (ع) فرمود كه پيغمبر (ص) فرموده است: هر كه عمل زشتى را فاش كند، مانند كسى است كه آن را آغاز كرده و انجام داده است و هر كه مسلمانى را به گناهى ملامت كند، نمى‏ميرد مگر اين كه خودش مرتكب آن شود.

152- باب تحريم غيبت كردن از مؤمن‏

1- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است مؤمن كسى است كه مؤمنين او را بر جان و مال خودشان امين دانند، و مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند؛ و مهاجر كسى است كه از گناهان دورى جويد و آنچه را كه خدا حرام نموده ترك نمايد و همچنين ستم كردن، خوار داشتن، و غيبت نمودن، و طرد كردن مؤمن، بر مؤمن حرام است.

2- امام صادق (ع) فرمود: هر كه در داد و ستدش به مردم ستم نكند و در گفتارش به آنان دروغ نگويد، و در وعده‏اى كه به مردم مى‏دهد خلف وعده ننمايد، از كسانى است كه غيبتش بر ديگران حرام، مروّتش كامل، و عدالتش ظاهر است، دوستى و برادرى چنين شخص بر ديگران واجب است.

3- حرث بن مغيره گويد امام صادق (ع) فرمود: مسلمان برادر مسلمان، و چشم و آينه و راهنماى اوست. نسبت به او خيانت نمى‏كند، فريبش نمى‏دهد، بر او ستم روا نمى‏دارد وى را دروغگو نمى‏پندارد، و از او غيبت نمى‏كند.

4- فضيل بن يسار گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمى‏كند، و او را خوار نمى‏دارد.

5- امام صادق (ع) فرمود: مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمى‏كند، خوارش نمى‏دارد، غيبت او را نمى‏كند، وى را فريب نمى‏دهد، و از عطايا محرومش نمى‏كند.

6- امام صادق (ع) فرمود: هر كه در مورد مؤمنى آنچه را كه ديده و يا شنيده براى ديگران بازگو كند، جزء كسانى است كه خداى عز و جل در باره آنها فرموده است: «آنان كه مى‏خواهند در باره مؤمنين عمل زشتى را اشاعه دهند براى آنان عذاب دردناك است» .

7- امام صادق (ع) فرمود: كه پيغمبر (ص) فرموده است: تأثير غيبت در نابودى دين شخص مسلمان از اثر مرض خوره در درونش سريعتر است.

8- پيغمبر (ص) فرمود: نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است تا وقتى كه صحبت نكند، عرض كردند يا رسول اللّه، آن صحبت چه باشد؟ فرمود: غيبت كردن.

9- ابو ذر گويد: پيغمبر (ص) در يكى از نصايحش به من فرمود: اى ابا ذر، از غيبت كردن بپرهيز زيرا غيبت بدتر از زناست. عرض كردم يا رسول اللّه چرا چنان است؟ فرمود: براى اين كه زناكار اگر توبه و استغفار نمايد، خدا توبه‏اش را مى‏پذيرد. ولى گناه غيبت بخشوده نمى‏شود مگر اين كه صاحبش عفو نمايد.

اى ابا ذر، دشنام دادن به مسلمان فسق، و جنگ با او كفر است، غيبت كردن از او سرپيچى از فرمان خدا، و مالش مانند خونش محترم است، عرض كردم يا رسول اللّه غيبت چيست؟ فرمود: در باره برادرت چيزى بگويى كه او خوش ندارد. عرض كردم يا رسول اللّه اگر آنچه كه گفته مى‏شود در او باشد چطور؟

فرمود بدان كه هر گاه در باره او چيزى بگويى كه در او هست از او غيبت كرده‏اى و اگر چيزى بگويى كه در او نيست، به او بهتان بسته‏اى.

10- پيغمبر (ص) فرمود: بهشت بر سه گروه حرام است، 1- آنان كه‏

بر ديگران منّت گذارند. 2- كسانى كه از ديگران غيبت كنند. 3- آنان كه دايم الخمر باشند.

11- پيغمبر (ص) فرمود: آيا مردم در روز قيامت جز بر اثر نتيجه زبانشان براى چيز ديگر هم سرنگون به آتش انداخته مى‏شوند؟

12- امام باقر (ع) فرمود كه پيغمبر (ص) فرموده است: دشنام دادن به مؤمن فسق، و جنگ با او كفر است، غيبت كردن از او سرپيچى از فرمان خدا، و مالش مانند خونش محترم است.

13- امام صادق (ع) از پدرانش نقل مى‏كند: كه در حديث مناهى پيغمبر (ص) مردم را از غيبت كردن، و سخن چينى، و گوش دادن به آنها نهى نموده است، و فرمود: هيچ سخن چينى به بهشت نمى‏رود، و از غيبت كردن و گفت و شنودى كه انسان را از خدا دور مى‏كند نيز نهى كرده است. آنگاه فرمود:

هر كه غيبت مرد مسلمانى بكند روزه‏اش باطل و وضويش شكسته مى‏شود، و در روز قيامت بيايد در حالى كه از دهن او بويى گنديده‏تر از مردار پخش مى‏گردد كه سبب آزار اهل قيامت مى‏شود، و اگر قبل از توبه كردن بميرد در حالى مرده كه حرام خدا را حلال دانسته است. آگاه باش هر كس غيبت برادر دينى‏اش را در مجلسى بشنود و از او دفاع كند و غيبت را ردّ نمايد خداوند هزار نوع شر را در دنيا و آخرت از او دفع مى‏كند و اگر قدرت دفع داشته باشد ولى از وى دفاع نكند، كيفر گناهش هفتاد برابر گناه غيبت‏كننده خواهد بود.

14- امام صادق (ع) فرمود: غيبت عبارت است از گفتن چيزى در باره برادر دينى كه خدا آن را بر او پوشيده نگهداشته است و اگر چيزى را كه در او وجود ندارد به او

نسبت دهى بهتان به شمار مى‏آيد.

15- امام صادق (ع) فرمود: زنازاده را سه نشانه است: 1- زشتى پيشگاهش (يعنى همنشينى با او زشت است) 2- به زنا اشتياق دارد. 3- ما اهل بيت را دشمن مى‏دارد.

16- نوف بكالى گويد: در صحن مسجد كوفه خدمت امير مؤمنان (ع) رسيدم و سلام عرض كردم. حضرت جواب سلام را فرمود، گفتم: يا امير المؤمنين مرا موعظه‏اى بفرما، فرمود: اى نوف نيكى كن تا به تو نيكى كنند، تا اين كه فرمود ... عرض كردم بيشتر موعظه فرما، فرمود: از غيبت اجتناب كن زيرا غيبت خورش سگهاى جهنم است سپس فرمود: اى نوف كسى كه به وسيله غيبت كردن گوشت مردم را بخورد، به دروغ گمان كرده كه حلال زاده است.

17- امام رضا (ع) از پدرش نقل مى‏كند كه امام صادق (ع) فرمود: خانه‏اى را كه در آن گوشت باشد و گوشت چربى را خدا دوست ندارد، راوى گويد: عرض كردند يا ابن رسول اللّه ما گوشت را دوست داريم، و خانه ما خالى از گوشت نيست، فرمود آن طورى كه شما فكر مى‏كنيد نيست، بلكه مقصود از خانه‏اى كه گوشت دارد، خانه‏اى است كه در آن به وسيله غيبت كردن گوشت مردم را بخورند، و منظور از گوشت چربى كسى است كه در راه رفتن تكبّر و خودنمايى و فخر از خود نشان دهد.

18- پيغمبر (ص) فرمود: غيبت، كيفرش شديدتر از زناست عرض كردند يا رسول اللّه چرا چنين است؟ فرمود: چون زناكار اگر توبه نمايد خدا توبه‏اش را مى‏پذيرد، امّا غيبت‏كننده توبه مى‏كند ولى خداوند از او نمى‏پذيرد تا كسى كه وى از او غيبت كرده است او را عفو نمايد. و در جاى ديگر از جابر نقل شده كه پيغمبر (ص) فرمود: از غيبت كردن بپرهيزيد، زيرا غيبت از زنا هم بدتر است، و سپس دنباله حديث را مانند حديث بالا بيان فرمود:

19- پيغمبر (ص) فرمود: آيا آگاه نكنم شما را به چيزى كه از زنا هم بدتر است، و آن عبارت است از اين كه شخص از برادرش بد گويى كند (با غيبت كردن)

20- امام صادق (ع) فرمود: كسى را كه با چشم خود نديده‏اى مرتكب گناه شود، و در نزد تو دو نفر عليه او گواهى نداده‏اند، چنين شخص عادل است و شهادتش پذيرفته مى‏شود گر چه در باطن گناهكار هم باشد، هر كه از او غيبت بكند از دوستى خدا خارج و جزء دوستان شيطان است، سپس از اجدادش نقل مى‏كند كه پيغمبر (ص) فرمود: هر كه از مؤمنى با صفاتى كه در او هست غيبت كند خداوند در بهشت هرگز آنها را يك جا جمع نمى‏كند و هر كه از مؤمنى با صفاتى كه در او نيست غيبت كند تعهدات دينى ميان آنان منقطع و غيبت‏كننده در آتش هميشگى است و چه بدجايى است آن آتش.

21- پيغمبر (ص) فرمود: هر كه از برادر مسلمانش غيبت بكند، روزه‏اش باطل و وضويش شكسته مى‏شود، و اگر در آن حال بميرد در حالى مرده كه حرام خدا را حلال دانسته، تا اين كه فرمود: هر كه براى يارى دادن و كمك رساندن به برادرش قدم بردارد، ثواب جهادگران در راه خدا را دارد. و هر كه در جستجوى عيب و كشف اسرار برادرش گام بردارد، نخستين گامى كه برمى‏دارد در جهنم خواهد گذاشت، و خداوند در پيش آفريدگان اسرار او را فاش مى‏كند. و هر كه در انجام خواسته‏هاى خويشاوندانش قدم بردارد، خداوند پاداش صد شهيد به او عطا فرمايد.

و اگر از وى چيزى بخواهند و او با جان و مال خواسته خويشاوندان را برآورده كند براى هر قدمش چهل ميليون حسنه است و مقامش چهل ميليون درجه بالا رود، مثل اين كه صد سال خدا را عبادت كرده، و هر كه براى فساد بين خويشاوندان و قطع رحم از آنها قدم بردارد، خداوند بر او غضبناك شود و در دنيا و آخرت بر او لعنت فرستد، و گناهش به اندازه معصيت كسى است كه قطع رحم كرده باشد.

22- امام صادق (ع) فرمود: غيبت عبارت است از اين كه در باره برادرت بگويى آنچه را كه خداوند پنهان نگهداشته، و اگر صفاتى را كه در او نيست بيان كنى، شامل فرمايش خداست «البته بهتان و گناه آشكار را متحمل گرديد» .

153- باب تحريم تهمت زدن بر مرد مؤمن و زن مؤمن‏

1- ابن ابى يعفور گويد: امام صادق (ع) فرمود: هر كس بر مرد يا زن مؤمن به آنچه در آنها نيست بهتان ببندد، خداوند در روز رستاخيز او را در موضع طينت خبال برانگيخته و نگه دارد. تا از عهده آنچه گفته بيرون آيد، راوى گويد عرض كردم «طينت خبال» چيست؟ فرمود: چركى است كه از فرج زنان بدكاره بيرون آيد.

2- امام رضا (ع) از پدرانش نقل مى‏كند كه پيغمبر (ص) فرمود: هر كه بر مرد يا زن مؤمن تهمت بزند، و يا چيزى را كه در آنها نيست به آنان نسبت دهد، در روز رستاخيز خدا او را بر تلّى از آتش بر پا نگه دارد تا از عهده آنچه گفته است بيرون آيد.

154- باب موارد جواز غيبت كردن‏

1- داود بن سرحان گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم: غيبت چيست؟ فرمود:

غيبت عبارت است از گفتن چيزى در مورد امور دينى برادرت كه وى انجام نداده و انتشار چيزى بر عليه او كه خداوند آن را برايش مخفى نگه داشته و حدّى اقامه نكرده است.

2- عبد الرحمن بن سيابه گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود:

غيبت آن است كه در باره برادرت چيزى بگويى كه خداوند بر او پوشانده است، امّا گفتن امور ظاهرى مانند صفات تند خويى، شتابزدگى و مانند آنها، غيبت نيست، ولى گفتن چيزى را كه در او نيست بهتان و افتراست.

3- يحيى ازرق گويد: كه امام موسى كاظم (ع) به من فرمود: هر كه پشت سر مردى چيزى را كه در اوست و مردم هم مى‏دانند بگويد از او غيبت نكرده است، و اگر صفاتى را ذكر كند كه در اوست ولى مردم نمى‏دانند از او غيبت كرده و اگر صفاتى را كه در او نيست بگويد به او بهتان زده است.

4- امام صادق (ع) فرمود: هر گاه فاسق فسق خود را آشكار كند، در بين مردم آبرو ندارد، و غيبتش جايز است

5- امام صادق (ع) از پدرش نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود: سه شخص بين مردم آبرو ندارند 1- بدعت گذار 2- رهبر ستمگر، 3- فاسقى كه آشكارا فسق نمايد.

6- امام صادق (ع) در مورد آيه لا يُحِبّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلّا مَنْ ظُلِمَ خداوند دوست نمى‏دارد بلند كردن صدا به بدى را مگر در مورد كسى كه مورد ستم واقع شده باشد. فرمود: هر كه گروهى را به مهمانى دعوت كند ولى از آنها خوب پذيرايى نكند جزء ستمگران است، و آنچه مهمانان از بدى پذيرايى او بازگو كنند، گناهى ندارد.

7- در تفسير مجمع البيان در تفسير آية: لا يُحِبّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلّا مَنْ ظُلِمَ امام صادق (ع) فرمود: چون بر كسى مهمان وارد شود و او از مهمان خوب پذيرايى نكند. براى مهمان اشكال ندارد پذيرايى بد ميزبان را بازگو كند، (يعنى غيبت محسوب نمى‏شود)