آداب معاشرت در اسلام
(ترجمه شرح الاربعين النبوية)
محمد حسين الجلالى
مترجم : جواد بيات و محمد آذربايجانى
- ۵ -
پس اين كيفر شديد براى قطع و
بريدن ريشه فساد، و حاكم شدن قانون و عفت است و در صورتى كه شرايط
اجراى حد از قبيل عقل و آگاهى و دخول و غير آن موجود باشد، اين كيفر را
فقط حاكم شرع اجرا مى كند و حد مزبور، با اقرار خود زناكار يا شهادت
چهار مرد عادل ثابت مى گردد. و اگر شاهدان كمتر از چهار نفر باشند؛ حد
(حد قذف ) بر خود آنان واجب مى شود نه بر متهم و كيفر زناى محصن(16)
و صاحب عيال چه مرد باشد يا زن ، با غير آن فرق مى كند. به زناكار محصن
، اول يكصد شلاق زنده مى شود و سپس سنگسارش مى كنند و به زناكار غير
محصن يكصد شلاق مى زنند و سرش را مى تراشند و از شهر خود، شش ما تبعيد
مى كنند.
و جلد: عبارت از زدن يكصد ضربه شلاق به غير از صورت و عورتين است . و
در رجم بايد مرد را تا ناف و زن را تا سينه ، در خاك قرار دهند و سپس
سنگسارش كنند و بايد اول خود شاهدان سنگ بزنند. و اما كسى كه با مادرش
يا يكى از محرمهاى نسبى يا رضاعى خود، زنا كند، كيفر وى كشتن است . و
بر زن حامله حد جارى نمى شود و بر مريض نيز حد جارى نمى گردد، تا بهبود
يابد. و همچنين در هواى خيلى گرم و سرد و در خاك دشمن ، حد جارى نمى
شود و شكى نيست كه اين عقوبتها و كيفرها خيلى سخت است و عين حال شرايط
اثبات آن نيز مشكل مى باشد ولى با اينهمه مجازات شديد آن ، با بزرگى
جرم آن ، برابرى نمى كند. زيرا كه مجرم استحقاقى هيچگونه رحم و عطوفت
را ندارد اين همه دولتها هستند كه مجازات اعدام را، درباره وى و توطئه
گران و جاسوسان وضع مى كنند و اگر به آنها اشكال كنى كه اين افراد مجرم
، مستحق اعدام نيستند، در جواب خواهند گفت : جرم بزرگ است و كسى كه
امروز مرتكب چنين جرمى مى شود، فردا نيز به جرم خود، ادامه خواهد داد.
پس براى ريشه كن ساختن دنباله جرم بايد آن را ريشه كن نمود؛ تا تمام
مردم ببينند و عبرت بگيرند و خود را در فساد نياندازند.
سيرى در روايات اسلامى
1 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اذا
كثر الزنا من بعدى كثر موت الفجاءه .
(وسائل / ج 14، 231)
هرگاه بعد از من زنا زياد شود، مرگهاى ناگهانى بيشتر خواهد بود.
2 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
لن
يعمل ابن آدم عملا اءعظم عندالله تعالى من رجل قتل نبيا اءو اماما اءو
هدم الكعبة التى جعلها الله قبلة لعباده اءو اءفرع مائه فى امراءة
حراما.
(وسائل / ج 14، 239)
بنى آدم ، هرگز گناهى انجام نمى دهد كه در پيشگاه خداوند بزرگتر از آن
باشد: پيامبر با امامى را به قتل رساند، يا كعبه را كه خداوند آنرا
قبله بندگانش قرار داده ، ويران سازد، يا نطفه خود را در زن اجنبى و
بيگانه از راه حرام قرار دهد (يعنى زنا كند.)
3 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اءربع لايدخل بيتا واحدة منهن الا خرب ولم يعمر بالبركة : الخيانة
والسرقة و شرب الخمر والزنا.
(بحار / ج 76، 20)
چهار چيز است كه به هيچ خانه اى يكى از آنها راه پيدا نمى كند مگر آن
را ويران مى سازد و با هيچ بركتى آباد نمى گردد؛ خيانت ، دزدى ،
شرابخوارى و زنا.
4 - على (عليه السلام ) فرمود:
الزنا يورث الفقر.
(وسائل / ج 14، 233)
زنا فقر مى آورد و باعث فلاكت مى شود.
5 - على (عليه السلام ) فرمود:
كذب
من زعم انه ولد من حلال و هو يحب الزنا.
(بحار / ج 76، 23)
كسى كه زنا را دوست دارد، دروغ مى گويد كه من حلال زاده ام .
6 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
ان
الله اءوحى الى موسى : لا تزنوا فتزنى نساءكم و من وطاء فراش مسلم وطى
ء فراشه كما تدين تدان .
(وسائل / ج 14، 236)
خداوند به حضرت موسى (عليه السلام ) وحى كرد كه زنا نكنيد، تا زنانتان
زنا ندهند. و آنكه به فراش (ناموس ) مسلمانى تجاوز كند، به ناموس وى
تجاوز شود، هر چه به ديگران كنى ، با تو همان خواهد شد.
7 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
من
شغف بمحبة الحرام و شهوة الزنا فهو شرك الشيطان .
(بحار / ج 76، 21)
هر كس به محبت حرام و تمايل به زنا، شيفته گردد، آن دام و تله شيطان
است .
8 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
من
الذنوب التى تحبس الرزق الزنا.
(بحار / ج 76، 25)
زنا از گناهانى است كه روزى را حبس و جلوگيرى مى كند.
9 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
ثلاثة لايكلمهم الله عزوجل ولا يزكيهم و لهم عذاب اليم منهم امراءة
التى توطى ء فراش زوجها.
(بحار / ج 76، 25)
سه دسته اند كه خداوند با آنان ، سخن نمى گويند و آنان را پاك نمى
گرداند و براى ايشان عذاب دردناكى است ؛ يكى از آنها زنى است كه فراش و
بستر شوهرش را در اختيار ديگران قرار دهد (زنا دهد.)
10 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
ان
اءشد الناس عذابا يوم القيامة رجل اءقر نطفته فى رحم تحرم عليه .
(بحار / ج 76، 25)
شديدترين عذاب در روز قيامت ، براى مردى است كه نطفه خود را در جايگاه
حرام قرار دهد (يعنى زنا كند.)
11 - امام رضا (عليه السلام ) فرمود:
حرم
الزنا لما فيه من الفساد من قتل النفس و ذهاب الاءنساب و ترك التربية
للاءطفال و فساد المواريث و ما اءشبه ذلك من وجوه الفساد.
(بحار / ج 76، 24 - وسائل / ج 14، 252)
زنا حرام شده ، بخاطر اينكه در آن ، فساد از قبيل آدمكشى و از بين رفتن
نسبها و تربيت نشدن كودكان و فاسد شدن ارثها و مانند اينها از راههاى
فساد، وجود دارد.
لذا مى بينيم كه زنا جرمى است كه مرتكب آن نمى گردد، مگر كسى كه
پاكدامنى و پاكى خود را از دست داده (به خود خيانت كرده ) و خود را در
مخاطره بيماريهاى مهلك و خطرناك قرار داده است مانند سفليس كه پايه هاى
محكم خانواده و جامعه را منهدم مى سازد و بهداشت فرد را به مخاطره مى
افكند و او را نگران مى سازد و احساس گناه را در وى نابود مى گرداند.
كه نتيجه همه اينها اين مى شود: فرد زناكار از نظر اخلاقى و بهداشتى ،
از جامعه ، طرد گردد.
حكم لواط و اثرات زشت آن در جامعه
خداوند متعال مى فرمايد:
و
لوطا اذ قال لقومه اءتاتون الفاحشة ما سبقكم بها من احد من العالمين ،
انكم لتاءتون الرجال شهوة من دون النساء بل اءنتم قوم مسرفون .
(اعراف / 79)
و لوط را فرستاديم كه به قوم خود گفت : آيا عمل زشتى كه پيش از شما
هيچكس بدان مبادرت نكرد بجا مى آوريد؟ زنان را ترك كرده و با مردان سخت
، شهوترانى مى كنيد آرى شما قومى فاسد و نابكار هستيد.
لواط يك جرم اخلاقى است كه كرامت انسان را به هدر مى دهد و مرتكبش را
به دامن شر و ضلالت متمايل مى سازد، انسان از حيوانات بوسيله عقل خود،
امتياز پيدا مى كند و روابط جنسى دو نوع است نوعى از آن روا و جايز و
نوعى ديگر ناروا مى باشد.
چون يا متصف به عقل است يا به توحش و بر بريّت و اين همان چيزى است كه
قرآن كريم به آن اشاره دارد:
اءتائون الذكران من العالمين و تذرون ما خلق لكم ربكم من ازواجكم بل
اءنتم قوم عادون .
(شعراء / 165)
آيا شما عمل زشت و منكر را با مردان انجام مى دهيد و زنان را رها كرده
ايد؟ همانا شما مردمى بسيار تجاوزكار و نابكار هستيد.
و چقدر زشت است ؛ توحش از كسانى كه ادعاى دانش و فرهنگ مى كنند (مانند
غربيها كه عمل ناپسند همجنس بازى را به صورت قانونى در كشورهاى خود
رواج داده اند.)(17)
امام صادق (عليه السلام ) در جواب كسى كه از او سوال كرد: كه چرا
خداوند لواط را حرام كرده ؟ فرمود:
لو
كان اتيان الغلام حلالا لاءستغنى الرجال عن النساء و كان فيه قطع النسل
و تعطيل الفروج و كان فى اجازة ذلك فساد كثير.
(وسائل / ج 14، 252)
اگر آميزش با پسران حلال بود، مردان از زنان بى نياز مى شدند و نسل بشر
قطع مى شد، و آميزش و ازدواج با زنان ، تعطيل مى شد و در صورت مباح
بودن لواط، فساد زيادى به بار مى آمد.
و در روايت ديگرى آن حضرت فرمود:
علة
تحريم الذكران للذكران والاناث ، لما ركب فى الاناث يوما طبع عليه
الذكران و لما فى اتيان ذلك من انقطاع النسل و فساد التدبير و خراب
الدنيا.
(وسائل / ج 14، 251)
علت حرام شدن مردان به مردان ، و زنان به زنان ؛ اين است كه زنان طبيعت
مردان را پيدا مى كنند (يعنى علاقه به همجنس بازى پيدا مى كنند) و
انجام اينگونه كارهاى خلاف ، باعث قطع نسل بشر و از بين رفتن مديريت
مرد (و تسلط بر اداره خانواده و جامعه ) و خرابى جهان مى گردد.
و نيز آن حضرت فرمود:
حرمة
الدبر اءعظم من حرمة الفرج ان الله تعالى اءهلك امة بحرمة الدبر ولم
يهلك اءحدا لحرمة الفرج .
(وسائل / ج 14، 249)
حرمت دبر (لواط) بزرگتر از حرمت فرج (زنا) مى باشد. زيرا كه خداوند
قومى را بخاطر عمل لواط هلاكت ساخت ، ولى بخاطر زنا، فردى را هلاك
ننموده است .
و همچنين آن حضرت در حديث ديگرى فرمود:
من
الح فى وطى ء الرجال لم يمت حتى يدعوا الرجال الى نفسه .
(وسائل / ج 14، 250)
هر كس در همجنس بازى و لواط با مردان ، علاقه شديد داشته و اصرار ورزد،
نمى ميرد تا اينكه مردان را به خود دعوت كند (تا با او لواط كنند.)
و على (عليه السلام ) فرمود:
من
اءمكن من نفسه طائعا يلعب به الا اءلقى الله عليه شهوة النساء.
(كافى / ج 5، 545)
هر كس با اراده ، خودش را در اختيار ديگرى قرار دهد، تا با وى بازى شود
(لواط شود) خداوند ميل و حالت زنانگى را در او قرار دهد (تا مردان به
او علاقه جنسى پيدا كنند و او نيز به مردان علاقه پيدا كند.)
و در مذمت اين عمل (لواط)، همين بس كه آن يك نوع توحش و شبيه به رفتار
حيوانات و بيرون رفتن از طبيعت انسانى است .
اسلام در مجازات اين فساد اخلاقى ، شدت قائل شده است و در صورت جمع
بودن شرايط لواط؛ از قبيل بلوغ و عقل و ادراك ، يكى از كيفرهاى سه گانه
زير را درباره مرتكب آن واجب دانسته است :
1 - كشتن با شمشير (كه گردن وى را مى زنند.)
2 - سوزانيدن با آتش .
3 - انداختن از بلندى مانند كوه كه ممكن است بميرد و ممكن است زنده
بماند. و در صورت تكرار لواط، حد آن نيز تكرار مى گردد و در مرتبه
چهارم كشته مى شود.
و مادر و خواهر و دختر لواط دهنده ، بر لواط كننده حرام ابدى مى شود
البته در صورتى كه قبل از لواط به آنها عقد نخوانده باشد.
سيرى در روايات اسلامى
1 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) سه بار فرمود:
ملعون من عمل عمل قوم لوط.
(بحار / ج 76، 67)
هر كس عمل قوم لوط را انجام دهد ملعون است .
2 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اءربعة يصبحون فى غضب الله تعالى المتشبهون من الرجال بالنساء
والمتشبهات من النساء بالرجال والذى ياءتى اليهيمة والذى ياءتى الرجال
.
(وسائل / ج 14، 264 با اندك تفاوت )
چهار دسته اند كه مورد غضب خداوند هستند:
1 - مردانى كه خود را به زنان تشبيه مى كنند.
2 - زنانى كه خود را به مردان تشبيه مى كنند.
3 - كسانى كه با حيوانات عمل جنسى انجام مى دهند.
4 - كسانى كه با مردان عمل لواط انجام مى دهند.
3 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من
عمل من امتى عمل قوم لوط ثم يموت على ذلك فهو مؤ جل الى اءن يوضع فى
لحده فاذا وضع فيه لم يمكث كثيرا من ثلاث حتى تفذفه الارض الى جملة قوم
لوط المهلكين فيحشر معهم .
(بحار / ج 76، 72)
هر كس از امت من عمل قوم لوط (لواط) را انجام دهد، سپس بر اين عادت
بميرد، به او مهلت داده مى شود تا به لحد قبر گذاشته شود و همينكه در
آنجا نهاده شد از سه روز بيشتر مهلت داده نمى شود. تا بعد از سه روز
زمين او را به ميان هلاك شدگان قوم لوط پرت مى كند و با آنان محشور مى
گردد.
4 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من
قبل غلاما بشهوة اءلجمه الله يوم القيامة بلجام من النار.
(بحار / ج 76، 72)
كسى كه پسر بچه اى را از روى شهوت ببوسد، خداوند روز قيامت دهانه اى از
آتش ، به دهان او خواهد زد.
5 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
ثلاثة لايكلمهم الله يوم القيامة ولا ينظر اليهم ولا يزكيهم ولهم عذاب
اءليم : الناتف شيبه والناكح نفسه (بالعادة السريه ) والمنكوح فى دبره
.
(وسائل / ج 14، 256) - (بحار / ج 76، 93)
سه گروهند كه خداوند روز قيامت با آنان سخن نمى گويد و نظر رحمت به
آنها نمى كند و آنها را پاك نمى سازد و براى آنان ، عذاب دردناكى است :
الف - كسى كه ريش خود را در حال پيرى بكند (ريش خود را بتراشد)
ب - كسى كه با خودش عمل جنسى انجام دهد (استمناء نمايد)
ج - كسى كه از پشت لواط دهد.
استمناء از نظر اسلام و طب روز
استمناء نيز در اسلام حرام است و آنرا در عربى عادت سريه و جلد
عميره و خضخضة نيز مى نامند كه در فارسى معناى همه اينها جلق زدن مى
باشد و نام اين عمل در زنان سحق ناميده مى شود. استمناء عبارت است از
بيرون آوردن منى از طريق غير طبيعى آن .
و قد
ضرب الامام على (عليه السلام ) رجلا استمنى بيده حتى احمرت يده و
استتابه ثم زوجه من بيت المال .
(وسائل / ج 18، 572)
على (عليه السلام ) مردى را كه بدست خود، استمناء كرده بود، چنان زد كه
دست او قرمز شد و به او دستور داد كه توبه نمايد، سپس براى او از بيت
المال زن گرفت .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
ان
الخضخضة اثم عظيم قد نهى الله عنه فى كتابه و فاعله كناكح نفسه ولو
علمت بمن يفعله لما اكلت معه ثم تلا قوله تعالى : فمن ابتغى وراء ذلك ،
فاولئك هم العادون(18)
و هو مما وراء ذلك .
(بحار / ج 101، 30 - وسائل / ج 18، 575)
استمناء گناه بزرگى است كه خداوند در كتاب حكيمش از آن نهى فرموده است
و انجام آن ، مانند كسى است كه با خود عمل جنسى انجام داده و اگر مى
دانستم كس چنين كار انجام مى دهد، هيچگاه با او غذا نمى خوردم .
سپس حضرت آيه شريفه را تلاوت فرمود: هر كس غير اين (زنا حلال ) را به
مباشرت طلب كند البته ستمكار و متجاوز خواهد بود (به خود ظلم مى كند) و
استمناء از همين قبيل است كه آيه شريفه به آن اشاره دارد.
دكتر خليلى درباره اين عادت جنسى مى گويد:
اگر بخواهيم همه مضرات و بديهاى بهداشتى و تربيتى و اخلاقى را كه در
اين عادت زشت و ناپسند وجود دارد بيان كنيم ، قلم از نوشتن آن عاجز
خواهد ماند. سپس چند تا از مضرات آن را بشرح زير بيان مى كند:
1 - ناتوان ساختن دستگاه تناسلى .
2 - ايجاد ضعف عمومى در تمام دستگاههاى بدن .
3 - شخص استمناء كننده بسيار لاغر اندام و زرد چهره مى شود و چشمان او
به گودى مى رود و آشفته مى شود.
4 - مبتلا شدن به كم خونى .
5 - ضعيف شدن نور چشم .
6 - گاهى بعضى از آنان به فلج شدن بعضى از اعضاء يا كل اعضاء مبتلا مى
شوند و بعضى ديگر مورد هجوم امراض عقلانى مى گردند. مانند مختل شدن
مغز و منجر شدن آن به جنون و ديوانگى . درباره علاج و درمان آن ، از
دكتر فخرى چنين نقل شده است .
درمان آن امكان ندارد مگر با روشن ساختن و آگاه نمودن كامل ذهنها نسبت
به آن ، و فهماندن مضرات آن به شخص مبتلا و توضيح دادن عواقب و آثار
شوم آن ، از قبيل فساد اخلاقى و كشنده بودن آن كه علاوه بر اينها، خود
يك نوع ظلم به خويشتن مى باشد و بر هر فرد آگاه و مطلع لازم است كه اگر
در اين عمل زشت و ننگين فرو رفته ، آن را ترك نموده و خود را از مهلكه
آن نجات بخشد.
به راستى كه اين امراض اخلاقى و خبيث سه گانه (زنا - لواط - استمناء)
در فساد اخلاقى و ضرر روحى مشتركند كه نتيجه آن به جامعه سرايت مى كند.
بر هر فرد عاقلى سزاوار است كه براى ريشه كن ساختن آنها به وسيله
ازدواج ، به فكر علاج و پيشگيرى از آنها باشد، و در عين حال بداند
همانطورى كه اسلام با اينگونه كارها مبارزه سخت نموده و بر آن كيفرهاى
سنگين ، مقرر داشته به همان اندازه نيز بواسطه رابطه مشروع جنسى در حد
عدالت تاءكيد دارد و قانون ازدواج دائم و موقت را با وضع يك سرى قوانين
و سفارشات انسان ساز متمدن ، جايگزين آنها ساخته است .
روابط زناشوئى در اسلام
رابطه زناشوئى و غريزه جنسى داراى احكام متنوع و گوناگونى مى
باشد كه براى رسيدن به يك هدف مشخص ، آن را محدود مى سازد و آن تحقق
بخشيدن به زندگى سعادتمندانه و ساختن جامعه متكامل ، با ساختن محيط و
فضايل مناسب مى باشد، و آن عبارت است از محيط سعادتمند خانواده .
هنگامى كه اسلام زندگى انسان عزب (مجرد) را محكوم مى نمايد و كيفرهاى
سختى را براى انحراف جنسى لازم مى شمارد، در عين حال به روابط جنسى
قانونى در حد اعتدال خانوادگى ، تشويق مى نمايد.
اسلام ، رابطه خانوادگى را براى هر فردى يك وظيفه انسانى مى داند تا
بتواند در سايه آن به آرامش روحى برسد و زن و مرد با همديگر، پيمان
مشترك ببندند و هر كدام به اندازه طبيعت خود، در پيمودن راه يك زندگى
محبت آميز و دوستانه قدم بردارند.
خداوند متعال مى فرمايد:
و من
آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و
رحمة ان فى ذلك لايات لقوم يتفكرون .
(روم / 21)
از نشانه هاى او (خداوند) اين است كه براى شما از بين خودتان جفتهايى
خلق كرد تا بواسطه او، آرامش داشته باشيد و بين شما دوستى و مودت و
مهربانى و رحمت قرار داد و در اين آيات نشانه اى است براى قويم كه تفكر
نمايند.
در جاى ديگر مى فرمايد:
هن
لباس لكم و انتم لباس لهن .
(بقره / 178)
زنان لباس و آرامش شما، و شما نيز لباس و آرامش آنان هستيد.
اين آرامش روحى و مقيد شدن به مسئوليت نتيجه قطعى پيوند زناشوئى است و
اين پيوندى است ، كه زن و مرد را در هدف و زندگى ، متحد مى سازد و صريح
آيات و روايات در ترغيب و تشويق به آن ، از حد و حصر شمارش ، متجاوز
است ، مانند اين آيه شريفه :
و
اءنكحوا الايامى (=العزاب ) منكم والصالحين من عبادكم و امائكم ان
يكونوا فقراء بغنهم الله من فضله والله واسع عليم .
(نور / 32)
و بايد زنان و مردان بى همسر و كنيزان و بردگان خود را، به نكاح يكديگر
درآوريد و اگر فقير باشند، خداوند به لطف خود، آنان را بى نياز و
مستغنى خواهد فرمود:، كه خداوند به احوال بندگان آگاه و رحمتش وسيع
(نامتناهى ) است .
پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
النكاح سنتى فمن رغب عن سنتى فليس منى .
(بحار / ج 100، 220)
ازدواج از سنت و روش من است . هر كس از روش من روگرداند از من نخواهد
بود.
و پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) عزب (مجرد) بودن را يك
خطر اجتماعى براى سلامت جامعه مى داند كه بايد با آن ، مبارزه نمود
چنانكه در حديثى مى فرمايد:
اءكثر اءهل النار العزاب
(19) و شرار امتى عزابها.
(بحار / ج 100، 221)
بسيارى از اهل دوزخ عزبها هستند و بدترين امت من نيز عزبهاى آنان
هستند.
و نيز پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
يا
معشر الشباب من استطاع منكم الباءة (الزواج ) فليتزوج فانه اءغضى
للبصرو اءحصن للفرج و من لم يستطع فعليه بالصوم .
(كافى / ج 4، 180)
اى گروه جوانان ! هر كس از شما مى تواند ازدواج كند، بايد ازدواج نمايد
زيرا كه ازدواج براى پوشش چشم بهتر و براى حفظ غريزه جنسى راحت تر
خواهد بود، و هر كس نتوانست روزه بگيرد.
سيرى در روايات اسلامى
1 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من
تزوج فقد احرز نصف دينه فليتق الله فى النصف الاخر.
(بحار / ج 100، 93)
هر كس ازدواج بنمايد، نصف دينش را حفظ كرده ، و درباره نصف ديگرش ، از
خدا بترسد.
2 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من
اءحب ان يتبع سنتى ، فان من سنتى التزويج .
(بحار / ج 100، 93)
هر كس دوست دارد كه پيرو سنت و سيره من باشد، بداند كه ازدواج از سنت
من است .
3 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
ان
اراذل موتاكم العزاب .
(بحار / ج 100، 220)
از جمله پست ترين مردهاى شما، عزبها هستند.
4 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
النساء شقايق الرجال .
زنان گلهاى شقايق مردان هستند.
5 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
ما
اءكرم النساء الا كريم ولا اءهانهن الا لئيم .
به زنان احترام نمى كند مگر شخص كريم و به آنان اهانت نمى ورزد مگر شخص
لئيم و پست .
6 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اذا
جاءكم من ترضون خلقه و دينه فزوجوه الا تفعلوه تكن فتنة فى الارض وفساد
كبير.
(بحار / ج 100، 372)
هرگاه كسى كه از دين و اخلاقش راضى هستيد، به خواستگارى دختر شما آمد،
(دخترتان را) به وى تزويج نمائيد اگر چنين نكنيد در روى زمين فتنه و
فساد بزرگى خواهد شد.
7 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
قول
الرجل للمراءة : انى اءحبك لايذهب من قلبها اءبدا.
(وسائل / ج 14، 10)
اگر مرد به زنش بگويد براستى من تو را دوست دارم ، (اين سخن مرد) ابدا
از خاطر وى نمى رود.
8 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اختاروا لنطفكم فان الخال اءحد الضجيعين .
(كافى / ج 5، 332)
براى نطفه هاى خود، جاى مناسبى اختيار كنيد (و هنگام ازدواج به فاميل
نزديك زن دقت كنيد مخصوصا به برادران دختر) زيرا كه دائى از افراد
همسان و همرديف همسر تو است .(20)
9 - على (عليه السلام ) فرمود:
المرئة ريحانة و ليست بقهرمانة .
(نهج البلاغه فيض الاسلام / نامه 31)
زن گل خوشبوئى است (كه بايد آنرا بوئيد) و قهرمان نيست (كه همدوش مردان
در جامعه ستيز كند تا مردان نيز با او بصورت قهرمان رفتار نمايد.)
10 - على (عليه السلام ) فرمود:
اذا
راءى احدكم امراءة تعجبه فلياءت اهله فان عند اهله مثل ما راءى فلا
يجعل للشيطان الى قلبه سبيلا.
(نهج البلاغه حكمت )
هرگاه يكى از شما، زنى را ديد و از وى خوشش آمد، به پيش همسر خود برود
زيرا همسر خودش نيز (از نظر جسمى و خصوصيات زنانگى ) مانند اوست .
بنابراين شيطان را (از راه وسوسه ) به قلب خود راه ندهد.
11 - امام سجاد (عليه السلام ) فرمود:
من
تزوج لله عزوجل ولصلد الرحم توجه الله تعالى بتاج الملك والكرامة .
(من لايحضره الفقيه / ج 3، 385)
هر كس بخاطر فرمان خداوند عزوجل و براى صله رحم ازدواج نمايد، خداوند
تاج پادشاهى و كرامت به وى عطا فرمايد.
12 - امام باقر (عليه السلام ) فرمود:
الركعتان يصليهما متزوج افضل من سبعين يصليها اعزب .
(بحار / ج 100، 217)
ثواب و فضيلت دو ركعت نمازى كه فرد متاءهل مى خواند، بالاتر از هفتاد
ركعت ثواب نماز شخص عزب است .
13 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
من
ترك التزويج مخافة الفقر اءساء الظن بالله عزوجل ؛ ان الله يقول : ان
يكونوا فقراء بغنهم الله من فضله .
(نور / 32 - كافى / ج 5، 331)
هر كس بخاطر ترس از فقر ازدواج را ترك نمايد، همانا نسبت به (قدرت )
خداوند عزوجل سوى ظن دارد؛ زيرا كه خداوند مى فرمايد: اگر فقير باشند
خدا از فضل خود آنان را بى نياز خواهد ساخت .
تابحال درباره اصل ازدواج ، اختصارا صحبت شد. حال بايد ديد روايات
اسلامى ، شرايط ازدواج را چگونه بان مى كند. صفات و شرايط ازدواج در
روايات ، بيان شده است و مشروح آن در كتابهاى فقهى آمده است و از شرايط
لازم شوهر، ديندارى و خوش اخلاقى او است .
14 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
من
زوج كريمته من شارب الخمر فقد قطع رحمها.
(وسائل / ج 14، 53)
هر كس دختر خود را به شرابخوار تزويج نمايد، مانند اين است كه
خويشاوندى خود را قطع كرده است .
15 - امام رضا (عليه السلام ) فرمود:
عن
البشار قال كتبت الى اءبى الحسن الرضا (عليه السلام ): ان لى قرابة قد
خطب الى و فى خلقه سوء قال لاتزوجه ان كان سى ء الخلق .
(بحار / ج 100، 235 - وسائل / ج 14، 54)
بشار مى گويد به ابوالحسن (امام رضا) (عليه السلام ) نوشتم : خويشاوندى
دارم كه از دخترم خواستگارى مى كند ولى بداخلاق است (چه صلاح مى
دانيد؟) فرمود: اگر بد اخلاق است ، دخترت را به وى تزويج نكن .
16 - امام حسن (عليه السلام ) در اين مورد كلام حكيمانه و جامعى دارد
كه مى فرمايد:
زوج
كريمتك من دين فان اءحبها اءكرمها و ان لم يحبها لم يظلمها.
(مكارم الاخلاق / 204)
فرزند خود را به فرد ديندار تزويج كن ، زيرا اگر او را دوست دارد عزيزش
مى شمارد و اگر دوست ندارد، به وى ظلم و ستم نخواهد كرد.
از صفات و شرايط لازم زن ، كه اسلام بر آن بسيار تاءكيد دارد، شريف و
اصيل بودن خانواده او است ، زيرا كه اين صفت تاءثير مستقيم در رفتار
خانوادگى دارد.
17 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
انكحوا الاكفاء وانكحوا فيهم واختاروا لنطفكم .
(فروع كافى / ج 5، 332)
با هم كفو و همسان خود ازدواج كنيد و به هم كفو خود زن بدهيد و آنان را
براى نطفه هاى خود انتخاب كنيد.
18 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اياكم و خضراء الدمن قيل : يا رسول الله ! و ما خضراء الدمن ؟ قال صلى
الله عليه و آله : المراءة الحسناء فى منبت السوء.
(بحار / ج 100، 332)
از سبزه مزبله دورى كنيد. سوال شد: يا رسول الله سبزه مزبله چيست ؟
فرمود: زن زيبا كه در جايگاه و خانواده بد پرورش يافته باشد.
19 - امام على (عليه السلام ) فرمود:
اياكم و تزويج الحمقاء فان صحبتها بلاء و ولدها ضياع .
(بحار / ج 100، 237 - وسائل / ج 14، 56)
از ازدواج با زنان احمق دورى كنيد كه همنشينى با آنان بدبختى مى آورد و
فرزند او تباه و زيان آور خواهد بود.
20 - امام باقر (عليه السلام ) فرمود:
عن
الرجل المسلم تعجبه المراءة الحسناء اءيصلح اءن تزوجها و هى مجنونة ؟
قال (عليه السلام ): لا.
(وسائل / ج 14، 57)
از امام باقر (عليه السلام ) سوال شد: اگر مرد مسلمانى از زن زيباى
ديوانه خوشش آمد آيا صلاح است كه با وى ازدواج نمايد؟ فرمود: نه .
21 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من
تزوج امراءة لمالها و كله الله اليه و من تزوجها لجما لها راءى فيها
مايكره و من تزوجها لدينها جمع الله له ذلك .
(بحار / ج 100، 235 - وسائل / ج 14، 31)
هر كس با زنى بخاطر مالش ازدواج كند، خداوند وى را به مال او وامى
گذارد و هر كس با او به خاطر جمال و زيبائى اش ازدواج نمايد، چيزهائى
كه دوست ندارد از وى خواهد ديد (از قبيل اخلاق و رفتار ناپسند) و هر كس
بخاطر دينش با او ازدواج كند، خداوند مال و زيبائى را براى وى جمع مى
نمايد.
سر آن ، اين است كه زن به خوبى مى داند علت خواستگارى از وى مال ، يا
حسب ، يا جمال يا دين اوست ، و هنگامى كه فهميد علت ازدواج مرد با وى
مال او مى باشد، در تمام مدت عمر خود او را از مالش دريغ خواهد نمود تا
وى را در دام و اختيار خود داشته باشد. هنگامى كه ازدواج بخاطر جمال او
باشد؛ بعد از مدتى ، زن به خودش مغرور مى گردد و به (آرايش و مرتب بودن
) خود نمى رسد در نتيجه ، به سبب بى توجهى به خود، زشت مى گردد. هرگاه
ازدواج بخاطر حسب و مقام او باشد، در اين صورت مقام زن ، وسيله اى براى
تحقير موقعيت اجتماعى مرد، در طول زندگى خواهد بود، و زن هميشه مى
خواهد بر او برترى داشته باشد تا سلطه خود را از دست ندهد. اما اگر
تنها بخاطر دين و شرافت وى ، با او ازدواج كند، اين موجب خواهد شد كه
نواقص ديگر برطرف گردد و در خرج كردن مال ، اسراف و زياده روى نشود و
جمال او نيز، ظهور و بروز پيدا مى كند و بدنبال تحصيل كمال مى رود.
بنابراين ؛ اگر هدف از ازدواج ، دين زن باشد بقيه اوصاف نيز تكميل مى
گردد، ولى معناى حديث اين نيست كه ساير امتيازات ناديده گرفته شود،
بلكه معنايش اين است كه هدف اول در انتخاب همسر، دين باشد، و بعد بقيه
اوصاف از قبيل مقام و منزلت ، و خصوصيات ديگرى كه داراى اثر طبيعى در
خانواده و تربيت آن مى باشد، نيز در نظر گرفته شود.
مسئوليت خانه دارى در اسلام
ملت از مجموع خانواده ها تشكيل مى گردد، و خانواده نيز از افراد
ملت تشكيل مى شود - غالبا چنين است - مانند پدر و مادر و زن و شوهر و
اولاد آنان و فاميل .
اسلام در اصلاح خشت اول ساختمان يك ملت ، توجه و عنايت زيادى نموده است
و آن عبارت از اصلاح خانه است كه اصلاح ملت بستگى به اصلاح خانه دارد و
قوانين خاصى بر افراد جامعه ، به حسب طبيعت تك تك آنان وضع نموده است
مانند حقوق والدين و تربيت كودكان و صله ارحام و مسئوليت خانه دارى ،
كه مورد بحث ما در حال حاضر همين است .
بنابراين خانه همان دولت كوچكى است كه افراد خانواده در آن زندگى مى
كنند، و زن و مرد در آن حكومت مى كنند كه براى هر كدام از آن دو
مسئوليت خاصى در تنظيم خانواده و اداره آن است و براى هر كدام از افراد
ديگر خانواده نيز، مسئوليت خاصى وجود دارد. مرد به عنوان مسئول بيرون
از خانه ، شناخته مى شود كه منافع لازم را كسب كند و خطرها را دفع
سازد، همانطورى كه صلابت جسم و متعادل بودن عاطفه وى چنين اقتضا مى
كند. پس او بپا دارنده خانواده و نظم دهنده امور آن است و از خانه به
اسم وى نامبرده مى شود و مسئوليت مهم از آن او مى باشد. مسئوليت زن در
درجه دوم است كه مسئوليت داخل خانه را بعهده دارد همانگونه كه طبيعت
عاطفى وى نيز چنين اقتضا دارد و اين همان است كه قرآن كريم ، به آن
اشاره مى كند:
و
لهن مثل الذى عليهن بالمعروف و للرجال عليهن درجة والله عزيز حكيم .
(بقره / 228)
و براى زنان همانند وظايفى كه بر دوش آنان است ، حقوق شايسته اى قرار
داده شده ، و مردان بر آنان برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است .
|