زكات

محسن قرائتى

- ۴ -


آداب پرداخت زكات

براى كمك به فقرا، آداب فراوانى ذكر شده است كه مراعات آنها ارزش كار را بالا مى برد از جمله :

ادب سياسى

بايد كمك ها زير نظر ولايت و امامت باشد (نه سليقه اى و خود سرانه )، حضرت على (عليه السلام ) مى فرمايد:

مخفى كردن زكات از حاكم اسلامى ، نوعى نفاق است . (146)

معناى مخفى كردن ، گريز از پرداخت است ، نه اينكه مخفيانه پرداخت كند.

ادب روانى

پرداخت زكات بايد برخاسته از رضايت قلبى و طيب خاطر باشد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود: هر كس زكات مال خود را عاشقانه بدهد در برابر هر دانه گندم و جو و... قصرى در بهشت دريافت مى كند. (147)

حضرت على (عليه السلام ) فرمود: اگر پرداخت زكات با رضايت قبلى نباشد، گرفتار پشيمانى طولانى و از دست دادن پاداش و انحراف عمل خواهد شد. (148)

نكته ديگر اين كه زكات دهنده توجه داشته باشد كه هر چه دارد از خداوند است و پرداخت زكات ، او زا به خودپسندى و غرور كه سبب نابودى عمل اوست نكشاند. لذا قرآن درباره آباد كنندگان مساجد كه اهل نماز و زكاتند مى فرمايد: فعسى اولئك يكونوا من المهتدين (149) اميد است هدايت شده باشند. شايد كلمه اميد است به خاطر آن باشد كه گاهى عبادات انسان ، به خاطر غرور و عجت نابود مى شود و انسان را به كمال مطلوب نمى رساند.

ادب اجتماعى

گر چه در ظاهر زكات به شخص فقير پرداخت مى شود ولى در حقيقت اين خداوند است كه زكات را دريافت مى كند. (150)

آرى پيامبر و امام و فقير، نماينده و دست خدا هستند و لذا بايد كمال احترام به آنان گذاشته شود.

امام صادق (عليه السلام ) از يكى از ياران خود (اسحاق ) پرسيد: زكات مال خودت را چه مى كنى ؟ گفت : فقرا به نزد من مى آيند و من به آنها پرداخت مى كنم . امام فرمود: اين كار تو سبب ذلت فقرا است و هر كس دوست خدا را ذليل كند، گويا در كمين جنگ با او نشسته است . (151) آرى به جاى آنكه فقرا براى دريافت زكات به خانه تو آيند، تو بايد زكات را به منزل آنان ببرى . در حديث ديگرى مى خوانيم : اگر گيرنده زكات از كلمه زكات رنج مى برد، زكات را به او بدهيد ولى نگوييد كه اين زكات است و مؤ من فقير را ذليل نكنيد. (152)

در حديث ديگرى مى خوانيم : اگر شخصى احساس كند كه بهتر است به جاى پرداخت پولى به فقرا، براى آنان لباس و جنس ديگرى خريدارى كند، مى تواند به جاى پرداخت نقدى ، لباس و.. براى فقرا خريدارى كند. (153)

اسلام براى حفظ آبروى فقير مى فرمايد: كمتر از پنج درهم به او ندهيد. (154)

امام خمينى (رحمة الله عليه ) مى فرمايد: اگر شخصى از گرفتن زكات شرمنده مى شود، مستحب است هنگام پرداخت در قلب نيت زكات كنيد، ولى در عمل آن را به عنوان هديه قلمداد نماييد. (155)

نه تنها هنگام پرداخت زكات بايد حفظ آبروى مردم را مراعات كرد، بلكه بعد از پرداخت آن نيز نبايد با منت گذاشتن ، گيرنده زكات تحقير شود، زيرا قرآن ميفرمايد: منت و آزار، سبب بطلان پاداش مى شود. (156)

اگر بدانيم كه فقير ماءمور الهى است تا مال ما را پاك كند و آن را براى قيامت حمل كند، با او برخورد كريمانه اى خواهيم داشت .

در اسلام احترام گذاشتن به فقرا قدرى مهم است كه در تاريخ مى خوانيم : جنس كمى را نزد پيامبر (صلى الله عليه و آله ) آوردند. حضرت آن مقدار كم را به بعضى از فقرا داد، ولى نگران شد كه مبادا در دل ديگران كدورتى ايجاد شود. نزد ساير فقرا آمد و رسما عذرخواهى كرد كه چون مال كم بود به همه نرسيد و فرمود: به كسانى دادم كه حساسيت آنان بيشتر بود. (157)

ادب زمانى

رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) به على (عليه السلام ) فرمود: از اخلاق مؤ منين ، سرعت در پرداخت زكات است (158)

سرعت در پرداخت زكات بركاتى دارد از جمله : الف : نشانه عشق و علاقه نسبت به انجام تكاليف است .

ب : فقير در اثر تاءخير پرداخت ، آبروى خود را با سؤ ال و درخواست نمى ريزد.

ج : راه را به روى وسوسه هاى شيطان و افراد بخيل يا پيش آمد حوادثى كه ممكن است مانع پرداخت شوند، مى بندد.

د: فقرااز اضطراب و دغدغه و دلهره ، زودتر نجات مى يابند.

امام صادق (عليه السلام ) به مناسبت آيه و آتوا حقه يوم حصاده فرمود: قبل از آنكه محصولات را به خانه ببريد، زكاتش را بدهيد تا به سخاوت نزديك تر باشيد. (159)

پرداخت علنى

نكته ديگر در آداب پرداخت زكات آن است كه علاوه بر كمك هاى مخفيانه اى كه نشانه اخلاص و حفظ آبروى گيرندگان است ، بايد گاهى از اوقات پرداخت ها آشكار باشد تا هم ديگران تشويق شده و كمك كردن به ديگران جزء فرهنگ جامعه شود و هم انسان به بخل و بى تفاوتى متهم نشود.

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هر چه را خداوند واجب نموده است ، علنى انجام دهيد. (160)

بوسيدن دست

حضرت على (عليه السلام ) فرمود: هر گاه با دست خود به فقيرى كمك كرديد، همان دست را ببوسيد چون در حقيقت خداوند كمك شما را دريافت كرده است . (161)

درخواست دعا از گيرنده

در روايات مى خوانيم كه چون دعاى فقير در حق كسى كه به او كمك مى كند مستجاب مى شود، از فقير تقاضا كنيد تا در حق شما دعا كند. (162)

تمام اموال خود را ندهد

امام صادق (عليه السلام ) در تفسير آ يه و آتوا حقه يوم حصاده و لا تسرفوا... فرمودند: شخصى از ياران پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) تمام اموال خود را در راه خدا داد ولى خود و همسر و فرزندانش محروم ماندند، خداوند اين نحوه پرداخت را اسراف مى داند. (163)

مكان پرداخت

همين كه اموال ياران رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) به مقدار نصاب مى رسيد، زكاتشان را به مسجد مى آوردند و حضرت در همان مكان زكات جمع شده را ميان فقرا تقسيم مى فرمودند. (164)

بعد از پرداخت

رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمودند: هر كس زكات مال خود را به مستحق بدهد و نمازش را با شرايط و حدود معين شده انجام دهد و بعد از نماز و زكات گناهى كه سبب بطلان عملش شود انجام ندهد، در روز قيامت همه به او غبطه مى خورند. (165)

از حلال باشد

خداوند پاك و طيب است و جز مال پاك را نمى پذيرد (166) گروهى قبل از اسلام در آمدهاى ناحقى داشتند، همين كه اسلام آوردند خواستند آن اموال نامشروع را صدقه بدهند كه اسلام اجازه نفرمودند. (167)

امام حسين (عليه السلام ) فرمود: صدقه ى دل پسند صدقه اى است كه انسان با عرق پيشانى و غبار صورت آن را بدست آورد و به فقرا بپردازد. (168)

از مال مرغوب باشد

قرآن مى فرمايد: لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون . به نيكى نمى رسيد مگر آنكه از چيزى كه دوست داريد، در راه خدا انفاق كنيد.

قرآن از مشركانى كه در تقسيم مال خود بخش هاى ناپسند را سهم خداوند قرار مى دادند، انتقاد مى فرمايد. (169)

آرى اين عمل يك نوع بى ادبى نسبت به مقام پروردگار است . (170)

قرآن مى فرمايد: از اجناس دل پسندى كه بدست آورده ايد و يا ما براى شما از زمين بيرون آورده ايم ، به ديگران انفاق كنيد و هرگز به فكر انفاق از مال نا مرغوب نباشيد. (171)

در حديث مى خوانيم : در زمان رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) گروهى بدترين نوع خرما (172) را به فقرا مى دادند و قرآن با جمله و لا تيمموا الخبيث منه آنان را از اين عمل باز داشت . (173)

برداشت محصول در برابر چشم مردم باشد

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: محصولات كشاورزى خود را شبانه برداشت نكنيد، سپس اين آيه را تلاوت فرمودند و آتوا حقه يوم حصاده (174) يعنى حق محرومان را همان روز برداشت بدهيد و فرمود: اگر شما محصول خود را شبانه برداشت كنيد، فقرا اطلاع پيدا نمى كنند و گرسنه مى مانند و شما از بركات پرداخت زكات محروم مى مانيد. (175)

مقدار دريافت زكات چه قدر باشد؟

1- امكانات نسبى مانع گرفتن زكات نيست ، به چند حديث توجه كنيد:

شخصى به امام صادق (عليه السلام ) گفت : فلانى منزلى دارد كه چهار هزار درهم ارزش دارد، شترى دارد كه هر روز دو تا چهار درهم علاوه بر هزينه علف سود دارد، به علاوه همسر و غلام دارد. امام فرمود: آيا از من مى خواهى كه او را وادار كنم منزلى كه زادگاه و سبب عزت اوست يا غلام و شترى كه وسيله زندگى اوست بفروشد؟! هرگز، او مى تواند زكات بگيرد و لازم نيست خانه و شتر و غلامش را بفروشد. (176)

2- به امام صادق (عليه السلام ) گفتند: عيسى بن اعين به نيازمندى چنين گفت : چون ديدم كه تو گوشت و خرما خريدى پس فقير نيستى و با اينكه زكات دارم به تو نمى دهم . هر چه فقير عذر آورد كه خريد گوشت و خرما دائمى نبوده است ، بر عيسى بن اعين اثر نكرد. امام براى مدتى دست مباركشان را بر پيشانى گذاشتند سپس سر بلند كرده و فرمودند: خداوند عنايتى به اموال غنيا و سپس توجهى به اموال فقرا فرمود، پس در اموال اغنيا سهمى كه براى فقرا كافى باشد قرار داد. (177)

3- از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدند: از سهم زكات تا صد درهم به فقير بدهم ؟ حضرت فرمود: بله .

پرسيدند: از سهم زكات تا دويست درهم به فقير بدهم ؟ فرمود: بله .

پرسيدند: از سهم زكات تا سيصد درهم بدهم ؟ فرمود: بله .

پرسيدند: از سهم زكات تا چهار صد درهم به فقير بدهم ؟ فرمود: بله .

پرسيدند: از سهم زكات تا پانصد درهم به فقير بدهم ؟ فرمود: بله آن قدر بده تا او را بى نياز كنى . (178)

4- امام صادق (عليه السلام ) از حضرت على (عليه السلام ) نقل مى فرمايد كه : زكات براى كسانى است كه نه مقام حكومتى دارند و نه ساختمانى و نه ثروت و تجارتى ، و نه براى اجير شدن آشنايى با حرفه اى دارند و نه توان بدنى براى كارهاى ساده ، پس خداوند در اموال اغنيا سهمى را براى اين افراد واجب فرموده است ، به مقدارى كه در زندگى فلج نباشند و بتوانند روى پاى خود بايستند. (179)

از امام پرسيدند: زندگى شخصى از طريق پدر يا عمو و يا برادرش در حد ساده تاءمين مى شود. آيا مى تواند براى توسعه زندگى زكات بگيرد؟ امام فرمود: مانعى ندارد. (180)

در حديث ديگرى مى خوانيم : حتى براى ازدواج كردن مى تواند زكات بگيرد. (181)

در حديث ديگرى آمده است كه مى تواند به قدرى بگيرد كه بتواند صدقه نيز بدهد. (182)

در بعضى روايات مى خوانيم : فقير مى تواند زكات بگيرد و زندگى خود را تاءمين نمايد و حتى اگر حج نرفته است ، با آن به مكه نيز برود. (183)

البته با توجه به اينكه فقير تا مرز يك زندگى عادى مى تواند از زكات استفاده كند، رفتن به حج در آن زمان از مدينه يك هزينه استثنائى به حساب نمى آيد (و الله العالم ).

نكاتى كه بايد گيرندگان خمس و زكات و غيره به آن توجه كنند

گيرندگان خمس و زكات و انفاقات نيز بايد به نكاتى توجه نمايند:

1 - آنچه مى گيرد در موارد ضرورى صرف كند.

2 - از پرداخت كننده تشكر و در حق او دعاكند.

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خدا لعنت كند كسى را كه راه خير را به روى ديگران مى بندد. يعنى از كمك كنندگان تشكر نمى كند و آنان را با بى اعتنايى و كفران خود، از اين كه به ديگرى كمك كنند، دلسرد مى كند. (184)

3 - نه پرداخت كننده را تحقير كند و نه آنچه را مى گيرد.

كسانى كه مال اندك خود را خالصانه براى كمك به جبهه به رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) مى دادند، مورد تحقير بعضى از افراد قرار مى گرفتند و قرآن اين تحقير را به شدت نكوهش مى كند. (185)

اموال شبهه ناك را نگيرد

گاهى از اوقات ، افرادى براى اهداف نابجا اموالى رابه نام هديه ، چشم روشنى ، عيدى ، سوغاتى و غيره به ديگران مى دهند تا دل آنان را به سوى خود جذب كنند و بستر را براى رسيدن به اهداف خود آماده نمايند. جالب آنكه هيچ مقامى از تيررس و شكار ايشان مصون نيست . اين قبيل افراد از بردن هدايايى در دل شب به در خانه حضرت على (عليه السلام ) نيز دريغ ندارند. (186)

5 - بيش از نياز خود نگيرد.

6 - ضمن تشكر از پرداخت كننده ، خدا را سرچشمه لطف بداند و مردم را به عنوانواسطه فيض بيشتر تلقى نكند. (187)

گيرندگانى كه اولويت دارند

1 - والدين

در قرآن مى خوانيم : هر چيزى كه مى دهيد قبل از هر كس ، والدين و بستگان خود را در نظر بگيرد. (188)

حتى اگر وصيت مى كنيد، قبل از هر كس به نفع والدين و بستگان خود وصيت كنيد. (189)

شعار اسلام اين است كه لا صدقة و ذورحم محتاج (190) اگر بستگان محتاج باشند كمك شما به ديگران ارزش ندارد.

2 - مكتبى بودن

از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدند: زكات حق كيست ؟ فرمود: طرفداران ما. پرسيدند: اگر زياد آمد، فرمود: به همان افراد اضافه بدهيد و اين سؤ ال را چند بار تكرار كردند، باز امام فرمود: به طرفداران مكتب اهل بيت (عليه السلام ) اضافه بدهيد و سؤ ال را تكرار كردند. امام صادق (عليه السلام ) با كلمه لا و الله فرمود: به غير طرفداران ما ندهيد، مگر در شرايط حساسى كه نياز به ترحم باشد كه در اين صورت به حداقل پرداخت اكتفا كنيد. سپس امام براى بيان حداقل ، انگشت شست خود را روى چهار انگشت گذاشتند. (191)

البته اكتفا به حداقل در مواردى است كه مخالفان در برابر اهل بيت ، سرسختى كنند ولى اگر مخالفتشان بر اساس لجاجت نباشد و يا احتمال جذب و گرايش آنان به مكتب اهل بيت وجود داشته باشد، شايد بتوان از باب مؤ لفة قلوبهم سهم چشم گيرى از زكات به آنان پرداخت كرد.

بنابراين جايگاه اصلى مصرف زكات ، طرفداران مكتب اهل بيت در چهار چوب اصول و نظريه فقها عمل شود.

ايمان و عقل و تقوى

در روايات مى خوانيم ، نسبت به مؤ منين با 000.10 (درهم و دينار) بخشيده شود، ولى نسبت به نا اهل و فاجر به مقدار حداقل . زيرا مومن كمك را در راه اطاعات خدا و فاجر در راه معصيت خدا صرف مى كند. (192)

پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمود: جزا افراد با تقوى غذاى تو را نخورند. (193)

آرى ، كمك رسانى به افراد متقى ، گامى در توسعه خير و بركت و صلاح است و كمك رسانى به نا اهل ، گامى در گسترش فساد و تباهى ، و انسان بايد بوسيله پرداخت زكات خود علاوه بر سير كردن گرسنگان ، مكتب حق و راه صلاح را گسترش دهد. كمك به اهل علم ، توسعه فرهنگ است .

از امام باقر (عليه السلام ) پرسيدند: چگونه مال خودم را به ديگران عطا كنم ؟ فرمود: براساس فقه ، عقل و سابقه هجرت . (194)

4 - آبرومندانى كه از سوال كردن خجالت مى كشند

قرآن مى فرمايد: (انفاق شما مخصوصا بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا در تنگنا قرار گرفته اند (و توجه به آيين خدا آنها را از وطن هاى خويش ‍ آواره ساخته و شركت در ميدان هاى جهاد و مشابه آن به آنان اجازه نمى دهد تا براى تاءمين هزينه زندگى ، دست به كسب و تجارت بزنند)، نمى توانند مسافرتى كنند و از بس اهل صبر و حيا هستند، بى خبران آنها را بى نياز مى پندارند، اما آنها را از چهره هايشان مى شناسى (كه صورت خود را با سيلى سرخ نگه مى دارند) و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى خواهند. (195)

بر همين مبنا در رساله مراجع تقليد نى خوانيم : مستحب است در پرداخت زكات ، كسانى را كه اهل سؤ ال نيستند، بر اهل سؤ ال مقدم بداريد.

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: به فقرايى كه در جامعه عزيزبر و داراى منش و جلوه اى هستند، گاو و گوسفند و شتر را (به قصد زكات ) هديه كنيد، اما به فقراى معمولى درهم و دينار را به عنوان زكات بدهيد.

از حضرتش پرسيدند: دليل اين تفاوت چيست ؟ فرمود: در جامعه فقرايى هستند كه زندگى زيبايى داشته اند و از گرفتن صدقه خجالت مى كشند. بننابراين بايد در پرداخت ، به زيباترين نوع با آنان برخورد شود. يدفع اليهم اجمل الامرين عند الناس (196) نكته مهم و قابل توجه اينجاست : كه امام با اين كه فرمود براى افراد با شخصيت گاو و شتر بفرستيد، لكن در پايان حديث ، زيبايى كار را به مردم واگذار كرد. اجمل الامرين عند الناس زيرا ممكن است در شرايطى و در مناطقى هديه كردن گاو و گوسفند سبك و اهداى طلا و نقره سنگين تر باشد.

بنابراين ملاك در پرداخت زكات ، آن است كه ما حالات و شرايط گيرنده را با شرايط حاكم بر جامعه و افكار عمومى در نظر بگيريم و هر كدام زيباتر است ، همان را هديه كنيم . (197)

5 - كسانى كه نياز بيشترى دارند.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) عطاهاى خود را بر اساس نياز افراد در نظر مى گرفتند. (198)

6 - ثروتمندان ديروز

كسانى كه در گذشت خود اهل بذل و بخشش و پرداخت زكات بوده اند، ولى امروز محتاج به گرفتن زكات هستند، سزاوار است در اولويت زكات قرار گيرند. (199)

6 - اهل منطقه

در روايات مى خوانيم : رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) زكات باديه نشينان را به باديه نشينان و زكات شهر نشينان را بين شهر نشينان تقسيم مى فرمود. (200)

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: نه ، صدقه مهاجرين براى اعراب حلال است و نه صدقه اعراب براى مهاجرين . (201) البته اين در صورتى است كه در منطقه فقير وجود داشته باشد، اما اگر در منطقه اى نيازمند نبود، انتقال زكات به غير بلامانع است . (202)

شيوه پرداخت

آيا بهتر است زكات را مردم با دست خود و مستقيما به فقرا بدهند يا از طريق حكومت اسلامى و حاكم پرداخت شود؟

شايد از آيات و روايات بتوان استفاده كرد كه اصل و قانون آن است كه زكات از طريق حاكم اسلامى جمع آورى و حفظ و تقسيم شود زيرا:

1- خداوند پيامبرش را مامور گرفتن زكات مى كند، خذ من اموالهم صدقة (203) اگر گرفتن رسول خدا واجب است ، پس پرداختن مردم به پيامبر عزيزش نيز واجب مى باشد.

در حديثى پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمود: من مامورم كه از اغنيا زكات بگيرم و به فقرا بدهم (204) پس از پيامبر اسلام ، امامان معصوم (ع ) مسئول اين كارند.

شخصى مى گويد از امام رضا (عليه السلام ) پرسيدم كه زكات فطره براى كيست ؟ فرمود: براى امام است ، گفتم اين خبر را نقل كنم ؟ فرمود: بله (205)

2- پيامبر اسلام براى زكات ، كارگزارانى تعيين كرده بود كه در قرآن از آنان به نام عاملين ياد شده است ، اين افراد از طرف حضرت مسئول جمع آورى زكات بودند. (206) از جمله :

شخصى به نام رافع را به سوى قبيله ى جهينه بسر را به سوى قبيله بنى كعب

وليد بن عقبه را به سوى قبيله بنى المصطلق و مردى از بنى سعد را به سوى قبيله بنى سعد فرستاد. (207)

3- حضرا على (عليه السلام ) افرادى را به عنوان عاملين زكات مى فرستاد و در نهج البلاغه حدود 20 دستور براى برخورد آنان با مردم بيان شده است . (208)

4- در قرآن مى خوانيم : بعضى از منافقان به نحوه تقسيم زكات به پيامبر (صلى الله عليه و آله ) اعتراض مى كردند و نيش مى زدند، اگر جمع آورى و تقسيم زكات مربوط به پيامبر نبود، دليلى براى تحمل اين همه نيش نبود. بگذريم كه قرآن مى فرمايد:

انتقاد و سرزنش اين منافقان برخاسته از عقده و منافع شخصى آنهاست و هر گاه كمى از زكات به آنها داده شود، ديگر انتقاد نمى كنند. (209)

5- در قراان كريم سهمى از زكات براى جذب دلها اختصاص داده شده است (مولفة قلوبهم )

رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) براى جذب روساى قبائل چيزهايى به آنها مى داد و شكى نيست كه رئيس قبيله جذب افراد عادى نمى شود، ولى جذب رئيس حكومت مى شود. پس بايد زكات نزد حاكم اسلامى جمع آورى و با نظرات او تقسيم شود تا بتوان افرادى رابه اسلام جذب نمود.

6- در روايات براى حاكم اسلامى وظايفى تعيين شده است ، از جمله اينكه بدهى بدهكارانى را بپردازد. (210)

و در بعضى روايات مى خوانيم كه حاكم بايد بخشش هايى داشته باشد. (211)

بنابراين مكتبى كه براى امام و حاكم اسلامى هزينه تعيين مى كند بايد منبع درآمد هم معين نمايد. پس زكات بايد در دست حاكم اسلامى باشد.

7- در روايات مى خوانيم : پنهان كردن زكات از امام ، نشانه نفاق است . (212)

اگر پنهان كردن زكات نشانه نفاق است ، پس بايد زكات ها به طور روشن نزد امام المسلمين جمع آورى و توسط او تقسيم شود.

8- در صدر اسلام افرادى كارشناس و متخصص در تخمين مبلغ زكات بودند و از طرف رسول خدا و حضرت على (عليه السلام ) به مناطق اعزام مى شدند. آرى اگر پرداخت زكات از وظائف فردى باشد و از وظائف رسمى نظام اسلامى نباشد، نيازى به فرستادن گروه تخمين و ارزيابى از طرف حكومت نبود.

9- حضرت على (عليه السلام ) به مخنف بن قيس كه مسئول زكات بود، فرمود: هر كس از پيروان ما از مردم جزيره و كوفه و شام پرداخت كرده است ، درست نيست زيرا نيروى سواره و پياده ما از او حمايت مى كرده است و سزاوار نيست كه افرادى در مناطق از خدمات ما بهره مند شوند، ولى زكات اموالشان را به دشمنان ما بدهند. (213)

از اين حديث معلوم مى شود كه زكات بورجه حكومت است و بايد به حاكم داده شود تا امنيت منطقه را با تدبير و استفاده از قواى مسلح بوجود آورد.

10- حضرت على (عليه السلام ) در نامه هاى 25، 26، 51 و 67 به مسئول زكات سفارشاتى مى كنند كه نشان مى دهد بايد اختيار زكات به دست حاكم اسلامى باشد، نمونه آن عبارتند از اين كه مى فرمايد:

مال زكات را بايد به حاكم اسلامى برسانند تا او تقسيم نمايد.

مال زكات را فورى نزد ما آوريد، تا بر طبق كتاب خدا و سنت پيامبرش ‍ تقسيم كنيم .

حضرت على (عليه السلام ) به مامور خود مى گويد: سپس به مردم بگو! اى بندگان خدا، ولى خدا مرا نزد شما قرستاده است تا حق خدا را كه در اموال شماست بگيرم ، پس آيا براى خداوند در اموال شما حقى هست تا آن را به ولى خدا برسانم يا نه ؟ (214) و به همين دليل ابوبكر با گروهى كه زكات نمى دادند برخورد نظامى و لشكر كشى كرد و در تاريخ نام آن گروه به نام اصحاب رده معروف شده است .

11- دليل پرداخت زكات حل مشكلات فقر است و اگر قدرت حكومت نباشد، بسيارى از مردم زكات نمى دهند و فقرا در فقر مى سوزند. بنابراين بايد حاكم اسلامى در مسئله زكات بقش فعال و قهار داشته باشد.

12- اگر هر كس با دست خود زكات مال خود را به افراد مستحق بدهد و نظارت حاكم اسلامى در كار نباشد، افراد زيادى سوء استفاده و از چند نفر زكات مى گريرند.

13- در تامين زندگى فقرا از طريق حاكم اسلامى ، ذلت و خوارى و تحقيرى نيست . ولى اگر فقير مستقيم از دست افراد كمك بگيرد، احساس حقارت مى كند. بنابراين براى حفظ كرامت و آبرو و شخصيت فقرا بايد زكات نزد حاكم عادل اسلامى جمع آورى و تقسيم شود.

14- امام خمينى (ره ) در تحرير الوسيله مى نويسند: بهتر است كه زكات را در زمان غيبت حضرت مهدى (عليه السلام ) به فقيه و حاكم اسلامى بدهند، به ويژه اگر دستور بدهد. زيرا او به جايگاه و محل مصرف آن آگاه تر است و اگر فقيه و حاكم اسلامى بنابر مصلحت اسلام يا مسلمانان حكم كند كه مردم زكات مال خود را به او بپردازند، پيروى از وى هر چند كه از او تقليد نكنند، واجب است . (215)

سوال : با توجه به اين همه قوانين و دلائل ، پس چرا گروهى از بزرگان فقها بر اين عقيده اند كه مردم خودشان زكات مالشان را بپردازند؟

پاسخ : شايد دليل اين بزرگان حديثى باشد كه مى فرمايد: زكات را از مال خود خارج كن و هر گونه مصلحت مى دانى خرج كن . (216)

البته ممكن است كه اين روايات در زمان تقيه صادر شده باشد كه دست امامان معصوم عليهم السلام در آن هنگام بسته بوده است و قدرتى براى جمع آورى زكات نداشتند و اگر اموالى را جمع آورى و تقسيم مى كردند، كينه و حسادت حاكمان ستمگر را بر مى انگيختند و براى طرفداران وفادارى كه براى رساندن زكات به آن بزرگواران مراجعت مى كردند، ايجاد زحمت مى كردند. به همين دليل امامان معصوم براى حفظ جان طرفداران خود، دستور دادند كه نزد من نامى از زكات نبريد و (بدون سر و صدا) هر كس به شما زكات داد، بگيرد و هر كس نداد كارى به او نداشته باشيد. من با هر چيز كه سبب شهرتم شود مخالفم . (217)

نا گفته پيداست كه اكثر مراجع تقليد (حفظهم الله ) به پرداخت كنندگان اجازه پرداخت زكات را مى دهند.