زكات

محسن قرائتى

- ۱ -


مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين

الذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزكوه و امر و ابالمعروف و نهوا عن المنكر ولله عقبه الامور

سوره حج ، آيه 41.

(مؤ منان ) كسانى كه (هستند) كه اگر در زمين به آنان قدرت بخشيديم ، نماز را بر پا مى دارند و زكات مى دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى نمايند و پايان همه كارها از آن خداست .

همين كه در سال 57 حكومت شاهنشاهى با اراده الهى و به رهبرى امام خمينى و پيروى مردم ايران سرنگون گشت و با بيش از 98 آراء مردم ، جمهورى اسلامى برقرار شد، حركت هاى فرهنگى زيادى رونق گرفت .مثلا در بدنه نظام دانشگاه ها، كتابخانه ها، مدرسه سازى ها، سوادآموزى ، رشد مؤ سسات تحقيقاتى ، انتشارات ، روزنامه ها، شبكه هاى صدا و سيما توسعه يافت و در كنار نظام ، رشد حوزه هاى علميه ، نمازجمعه ها، نمازعيدها، توجه به قرآن و احكام و مسائل دينى و پيدا شدن تشكل هاى مذهبى در مدارس و دانشگاه ها و انجمن هاى اسلامى در وزارت خانه ها و كارخانه ها و حضور طلاب و فضلا در پادگان ها و دانشگاه ها و... مشهود شد.

اما با گذشت ده سال از انقلاب اسلامى ، مشاهده شد هنوز كارهاى واجب ، ميليونى و فرهنگى متعددى انجام نشده است كه بنده افراد دلسوزى را پيدا كنم و آن كارها دنبال نمايم (دست خط ايشان موجود است ).

يكى از آن كارها توجه ويژه به نماز بود. گرچه امت اسلامى نماز را در مساجد بر پا مى داشت ، ولى اقامه نماز در مدارس ، دانشگاه ها، جاده ها، ظهر تاسوعا و عاشورا، زمين هاى ورزشى ، ادارات و... جلوه اى نداشت .

با لطف خداوند ستاد اقامه نماز تشكيل شد و هر سال اجلاس با شكوهى در يكى از استان ها با پيام رهبر عزيز انقلاب و حضور شخصيت هاى سياسى فرهنگى برگذار گرديد و مسائل نماز دنبال شد.

بيش از صد عنوان كتاب توسط ستاد اقامه نماز درباره نماز منتشر شد، بيش ‍ از صد مسجد در جاده ها ساخته شد، بيش از هزار قطعه شعر سروده شد و بيش از پنجاه هزار نماز جماعت در مدارس برگذار شد. هزاران جوان آثار قلمى و هنرى خود را درباره نماز ارائه دادند و بيش از ده هزار طلبه جوان در مدارس به اقامه نماز پرداختند.

بعد از نماز به سراغ مسئله امربه معروف و نهى از منكر رفته و در اين باره نيز افرادى را به همكارى دعوت كردم و كتاب هايى نوشته شد و كارهاى مثبتى انجام گرفت . پس از آن به سراغ مسئله زكات رفته و كارهايى انجام شد، از جمله : حدود سى سفر به استان ها رفتم و نامه ها و ناله هايى را به ائمه محترم جمعه نوشتم . متاءسفانه تا آن موقع كتابى فارسى براى ترويج و تبيين موضوع زكات در جامعه نداشتيم . بعد از آنكه اولين گردهمايى زكات در استان خوزستان برقرار كرديم ، كم كم مسئله زكات مطرح شد و آية الله محسنى گركانى امام جمعه اراك و دانشمند عزير آقاى دهقان دو كتاب درباره زكات (اين واجب فراموش شده ) نوشتند. برادر دانشمند ديگر جناب آقاى مجتبى كلباسى مقالاتى را كه در زمينه زكات نوشته شده بود بررسى و جمع آورى كردند و به نام زكات در انديشه ها چاپ و منتشر شد.

آرى با كمال تاءسف بعد از بيست و دو سال انقلاب اسلامى گذشت ، سه يا چهار جلد كتاب زكات نوشته شد، ولى باز هم زكات از فراموشى بيرون نيامد. اينجانب با لطف و توفيق الهى چند شب جمعه در برنامه تلويزيونى (درسهائى از قرآن ) مسئله زكات را دنبال كردم و يادداشت هايى در اين باره آماده شد. دو نفر از فضلا هم چند روزى از قم به تهران آمده و اين يادداشت ها را تكميل كردند و بنده آنها را بازنويسى كردم و اين كتاب پيش ‍ روى شما قرار گرفت .

محور كتاب آيات و روايات و پاسخ به بعضى شبهات درباره زكات است . اميدوارم كه مفيد واقع شود و ذخيره قبر و قيامت همه ما باشد.

در ده ها سفرى كه براى زكات داشتم ، طرح ما اين بود كه ستادهاى زكات با تركيب اين اعضا: علم منطقه ، استاندار يا فرماندار يا بخشدار، كميته امداد، جهاد كشاورزى ، تعاونى روستا، شوراى استان و افرادى كه در ميان مردم محبوبيت دارند تشكيل شود و شيوه كار اين گونه باشد كه مسئله زكات طرح و تبليغ شود و مردم زكات خود را نزد افراد مورد اطمينان جمع آورى كنند و زير نظر عالم منطقه در همان منطقه و در راه هايى كه قرآن فرموده ، هزينه شود.

در بعضى از مقررات جمهورى اسلامى چنين آمده كه اگر مردم منطقه اى (بخصوص روستاها) بودجه اى جمع آورى كردند، دولت نيز به همان اندازه به آن بودجه اضافه كند و در نيازهاى مشروع همان منطقه مصرف شود. اين حمايت دولت خود ميتواند تشويقى براى انجام كار باشد. گرچه مردم مسلمان خود ميدانند كه انجام تكليف شرعى و بهره گيرى از بركات دنيوى و اخروى زكات نبايد مشروط بر حمايت هاى اين و آن باشد. يعنى حتى اگر دولت كمك نكرد ما بايد به وظيفه خود عمل كنيم .

به هر حال ما هنوز در آغاز كاريم و از كوتاهى هايى كه شده است عذرخواهى مى كنيم .

از خداوند عذر ميخواهم كه چرا مسئله زكات را آن گونه كه بايد تبليغ نكردم . اگر ما همان گونه كه براى دفاع مقدس تبليغ كرديم و بر اثر آن مردم جوانان خود را به جبهه ها فرستادند، مسئله زكات را جدى مى گرفتيم ، بسيارى از مسلمانان به راحتى زكات مال خود را مى پرداختند.

از فقرا و مساكين و همه گرفتارانى كه مى توانستند مشكلات خود را از طريق زكات حل كنند عذرخواهى مى كنم .

از قرآن كه با آن همه عنايت مسئله زكات را تذكر داد و من بى اعتنا بودم ، عذر خواهى مى كنم . خداوندا!من غافل شدم و فكرم را در بسيارى از مسائل غير واجب صرف كردم ، ولى واجبات كه جزو اركان اسلام بود، مورد غفلتم واقع شد.

خدايا!مى توانستم با دعوت از هنرمندان ، فيلم ها و سرودهايى درباره چگونگى حل مشكلات مناطق محروم از طريق زكات بسازم ولى غافل شدم . مى توانستم به محضر علما بروم و با اصرار از آنان بخواهم كه مسئله زكات را از نظر علمى و فقهى مورد بحث و دقت قرار دهند و مسئله زكات را در حوزه هاى علمى رونق ببخشم ولى غافل شدم .

خدايا! تو مى دانى كه اگر مردم به مسئله زكات و خمس ايمان بيشترى داشتند و عمل مى كردند، ما از بركات زيادى محروم نمى شديم . به هر حال رسما استغفار و عذرخواهى مى كنم و از خداوند آرزوى جبران غفلتهاى گذشته و از همه عاشقان براى انجام اين مهم استمداد مى كنم .

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاتة

زكات در ساير اديان الهى

1 زكات مخصوص اسلام نيست بلكه در اديان پيشين نيز بوده است ، يعنى زكات (و نماز) از مشتركات همه اديان آسمانى است .

حضرت عيسى (عليه السلام ) در گهواره به سخن آمد و گفت : اوصانى بالصلوة و الزكوة (1)

حضرت موسى (عليه السلام ) خطاب به بنى اسرائيل مى فرمايد: اقيموا الصلوة و اتوا الزكوة (2)

قرآن درباره حضرت اسماعيل (عليه السلام ) مى فرمايند: كان ياءمر اهله بالصلوة و الزكوة (3)

همچنين درباره عموى پيامبران آمده است :

و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة (4)

و با توجه به آيه و ما امروا الا ليعبدوا الله ...و يؤ توا الزكوة و ذلك دين القيمة (5) مشخص مى شود كه در تمام اديان آسمانى قرين و همتاى نماز، زكات است .

2 - علامه طباطبائى در مبحثى پيرامون زكات مى گويد: هر چند قوانين اجتماعى به آن صورت كاملى كه اسلام آورده است ، سابقه نداشته و از ابتكارات اسلام بود، زيرا فطرط بشر به طور اجمال آن را در مى يافت . لذا در آيين هاى قبل از اسلام ، از قبيل شريعت حمورابى و قوانين روم قديم ، جسته و گريخته چيزهايى درباره اجتماع ديده مى شود. بلكه مى توان گفت كه هيچ سنت قومى در هيچ عصرى و در ميان هيچ طايفه اى جارى نبوده ، مگر آن كه در آن حقوقى مالى براى اجتماع رعايت مى شده است . بنابراين مجتمع هر جور كه بود در قيام و رشدش نيازمد به هزينه مالى بوده است . (6)

در سوره هاى مكى فراوانى به مسئله زكات اشاره شده است ، از جمله سوره هاى اعراف آيه 156، نمل آيه 3، لقمان آيه 4، فصلت آيه 7 و... پيرامون اين آيات ميان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. برخى اين آيات را مخصوص زكات مستحب مى دانند (7) و برخى ديگر مى گويند: حكم زكات در مكه نازل شد، اما به علت كمى مسلمانان و اندك بودن پول زكات ، مردم خودشان زكات مى پرداختند. (8)

پس از تشكيل حكومت اسلامى در مدينه ، مساءله گرفتن زكات از مردم و واريز كردن آن توسط حاكم اسلامى مطرح شد خذ من اموالهم صدقة (9)

اين آيه در ماه رمضان سال دوم هجرى در مدينه نازل شد و پيامبر دستور داد تا ندا دهند كه خداوند زكات را نيز همچون نماز واجب ساخت . پس از يك سال نيز فرمان داد كه مسلمانان زكاتشان را بپردازند. (10)

در واقع پس از تشكيل حكومت اسلامى و تاءسيس بيت المال ، زكات تحت برنامه مشخصى قرار گرفت و نصابها و مقدارهاى معينى براى آن قرار داده شد. (11)

برخى بر اين باورند كه پس از ماءموريت پيامبر (صلى الله عليه و آله ) به اخذ زكات ، مصارف زكات به طور دقيق در آيه 60 سوره توبه بيان گرديد و جاى تعجب نيست كه تشريع اخذ زكات در آيه 103 همين سوره و ذكر مصارف آن كه مى گويند در سال نهم هجرت نازل شده است در آيه 60، زيرا مى دانيم آيات قرآن برطبق تاريخ نزول جمع آورى نشده ، بلكه به فرمان پيامبر (صلى الله عليه و آله ) هر كدام در محل مناسبى قرار داده شده است . (12)

تفاوت زكات در اسلام با اديان ديگر

با بررسى آيات و روايات در مى يابيم كه زكات در اسلام مانند زكات در ديگر اديان الهى صرفا يك نوع وصيت و سفارش اخلاقى و موعظه نيست كه فقط مردم رغبت به بر و نيكى پيدا كنند و از بخل و امساك بپرهيزند، بلكه فرضيه اى الهى است و بى اعتنايى به آن فسق است و منكر وجوب آن ، كافر محسوب مى شود.

در اسلام نصاب حدود، مقدار، مصرف ، شرايط و زمان پرداخت زكات و كيفيت اداى آن به طور دقيق مشخص شده است و دولت اسلامى براى كسانى كه از پرداخت زكات امتناع ورزند، كيفرهايى قرار داده است و مى تواند با متمردين از پرداخت آن در صورتى كه منجر به انكار ضرورى دين گردد، مقابله كند. (13)

معناى زكات

زكات در لغت به معناى رشد و پاكيزگى است . آرى دلسوزى براى محرومين و كمك به آنها سبب رشد معنوى است و پرداخت زكات هم سبب پاك شدن مال از حق محرومين و پاك شدن روح از بخل و حرص و تكاثر است .

و زكات در اصطلاح فقهى پرداخت مقدار معينى از مال است .

زكات در قرآن معناى عامى دارد و به كمك هاى واجب و مستحب گفته مى شود و گاهى براى كمك به محرومين به جاى لفظ زكات ، لفظ انفاق ، صدقه ، ايتاء مال آمده است . همان گونه كه كلمه زكات گاهى به معناى پاكيزگى آمده است (نه پرداخت مال وكمك به محرومين ). و حنانا من لدنا و زكاة و كان تقيا (14)

چنانكه خداوند مى فرمايد: به حضرت يحيى از ناحيه خود رحمت و محبت بخشيديم و پاكى (روح و عمل ) و او پرهيزكار بود.

چرا در جامعه فقير وجود دارد؟

فقر انواعى دارد:

1- گاهى به خاطر تن پرورى است .

2- گاهى به دليل نادانى است .

3- گاهى به جهت حقارت و خود كم بينى است .

4- گاهى به طور طبيعى است .

5- گاهى فقر انتخابى است .

آنجا كه ريشه فقر، تن پرورى ، جهل ، حقارت ، استعمار و استثمار باشد، اسلام به شدت از آن انتقاد كرده است ، ولى در جايى كه فقر انتخابى است ، يعنى انسان زندگى ساده و زاهدانه اى را انتخاب مى كند تا گرفتار ثروت اندوزى ، جمع مال و حفظ مال و حسادت ديگران و بخل و حرص نشود، در نظر اسلام اين فقر ارزش است .

آنچه مربوط به بحث زكات مى شود، فقر طبيعى است . مثلا دو نفر ماهيگير در كنار دريا مشغول صيد ماهى مى شوند، و در تور يكى از آنان ماهيان زيادى مى افتد و در تور ديگرى ماهى نمى افتد. در اينجا يكى ثروتمند و ديگرى فقير مى شود و اين فقر بر اساس تن پرورى ، جهل ، حقارت ، استعمار و استثمار نيست . در اينجا فقر طبيعى و يك آزمايش الهى براى فقير و غنى است . اسلام براى حل اين نوع فقر دستوراتى از قبيل پرداخت خمس ، زكات ، انفاق ، صدقه و... داده است .

بنابراين كسى نمى تواند بگويد كه نظام دينى ، جامعه را به دو قطب فقير و غنى تقسيم مى كند و سپس سفارش به انفاق و خمس و زكات مى نمايد، بلكه اين نظامى حكيمانه و طبيعى است كه در آن بر اساس تفاوت استعدادها، ابتكارات و گاهى مقدرات حكيمانه الهى جامعه به دو گروه تقسيم ميشود، ولى اين تفاوت ها با دستورات واجب يا مستحب جبران مى شود.

چه كنيم كه مردم خمس و زكات مال خود را بپردازند؟

ابتدا بايد به سراغ ريشه هاى اعتقادى و فكرى و فرهنگى آن رفت :

اگر كسى باور كند كه مالى كه در اختيار او است ، امانت و هديه خدايى است ،

اگر باور كند امتيازى بر ديگران ندارد و همه با هم برادرند،

اگر باور كند ارزش جذب دل محرومان ، بيش از ارزش جمع مال است ،

اگر باور كند دعاى محرومان مشكل هاى او را حل مى كند،

اگرباور كند ممكن است فردا خودش يكى از محرومان جامعه باشد،

اگر باور كند كه خدا جاى انفاق را با جمله فهو يخلفه (15) پر مى كند،

اگر باور كند انفاق او همچون دانه اى است كه تبديل به خوشه هاى متعدد و صدها دانه مى شود،

اگر باور كند فقير مال و كمك او را براى قيامتش حمل مى كند،

اگر باور كند سير شدن فقرا براى تو يك لذت معنوى و آرامش درونى به همراه خواهد آورد، اگر باور كند كمك امروز او به صورت چهره زيبايى در برزخ مونس او خواهد بود،

اگر باور كند حل مشكل مسلمين ، حل مشكل رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) است ،

اگر باور كند بى تفاوتى نسبت به محرومان جامعه ممكن است سبب انفجار و انقلاب و از دست دادن كل هستى او شود،

اگر به آثار و بركات و پاداش هاى كمك به ديگران ايمان داشته باشد،

و اگر خطرات بى تفاوتى ، كنز اندوزى ، بخل و حرص را بداند و با تاريخ ثروتمندان بى تفاوت آشنا شود، خود را براى پرداخت خمس و زكات و انفاق و... آماده مى كند. اگر بدانيم كه خدا از ما قرض خواسته و فرموده است : من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا (16)

در حالى كه خزينه هاى آسمان و زمين به دست او است ، خواهيم فهميد كه مراد از اين قرض دادن در حقيقت شكوفايى روحيه سخاوت و انسان دوستى در انسان است . (17)

اگر ما همچون حضرت سليمان داده هاى الهى را از فضل خداوند بدانيم ، نه در اثر زرنگى خود و بگوييم : هذا من فضل ربى (18)، هرگز هرگز در پرداخت خمس و زكات مال خود بخل نمى كنيم .

اگر ما نعمت هاى خداوند را تنها وسيله ى رفاه و غفلت و سر مستى ندانيم ، بلكه همان گونه كه قرآن مى فرمايد: ليبلونى ءاشكرام اكفر (19)، آنها را وسيله آزمايش خود بدانيم كه آيا با بكارگيرى صحيح آنها شكر عملى نعمتهاى خدادادى را بجا مى آوريم و يا كفران نعمت مى كنيم ،

اگر همان گونه كه امام رضا (عليه السلام ) فرمود، بدانيم كه خداوند مسئوليت افراد زمين گير را به عهده متمكنين قرار داده است ،

اگر بدانيم هستى ما و فكر و علم و قدرت و ابتكار و توفيقى كه داريم ، از خداوند است و حتى در كشاورزى نقش ما تنها بذرافشانى و آبيارى است ، اما جذب آب توسط زمين و شكوفايى بذر در درون آن ، دورى از آفات ، جذب نور و هوا، شكفتگى زمين و خروج خوشه ها از خداست و به تعبير قرآن : انتم تزرعون ام نحن الزارعون (20) هرگز بخل نخواهيم كرد.

اگر بدانيم دريافت كنندگان كمك هاى ما در ظاهر فقرا هستند، ولى در واقع خداوند است كه صدقات را تحويل مى گيرد، ياخذ الصدقات (21) به راحتى كمك مى كنيم (و همان گونه كه در روايت ها آمده ) دست خود را نيز مى بوسيم .

اگر بدانيم بى اعتنايى به فقرا ما را به سرنوشت قارون ها گرفتار مى كند كه خود و خانه (و سرمايه هايش ) يك جا به زمين فرو رفتند، فخسفنا به و بداره اين همه بخل در كار نخواهد بود. قارون مى گفت : سرمايه من از خدا نيست ، بلكه به وسيله علم و تخصص و ابتكار و نبوغى كه خودم دارم ، آن را بدست آورده ام (22)

اگر به داستان باغى كه سوخت توجه كنيم ، خواهيم ديد كه چگونه باغ كسانى كه تصميم گرفتند فقرا را از نعمتهاى الهى محروم كنند، يك جا سوخت . (23)

اگر بدانيم بى توجهى به يتيمان ممكن است سبب يتيم شدن فرزندان خود ما شود.

اگر بدانيم كمك هاى امروز ما در مواردى ده برابر و در مواردى هفتصد برابر مى شود و به ما بر مى گردد، هرگز بخل نخواهيم كرد.

اگر به سخن امام صادق (عليه السلام ) ايمان داشته باشيم كه فرمود: خداوند مهم تر از زكات چيزى را بر مردم سخت نگرفته است و بسيارى از مردم به خاطر نپرداختن آن هلاك شده اند (24) هرگز بخل نخواهيم كرد. اگر بدانيم آن كه ما را از فقر آينده مى ترساند، شيطان است الشيطان يعدكم الفقر، هرگز از وسوسه هاى تهديد آميز شيطان نمى ترسيم .

اگر بدانيم ما جانشين خدا هستيم ، و حيف است تنها به ماديات راضى باشيم ، هرگز به ماديات دلخوش نمى شويم ارضيتم بالحيوة الدنيا (25)

اگر بدانيم ريشه جمع مال ، پندار باطل ابدى بودن آن است ، الذى جمع مالا وعدده يحسب ان ماله اخلده (26) هرگز از پرداخت خمس و زكات طفره نمى رويم .

اگر بدانيم هر چه بيشتر داشته باشيم ، مسئوليت ما بيشتر است (خداوندى كه به پيامبرش كوثر و خير كثير مى دهد، براى او ذبح گوسفند را كافى نمى داند، بلكه بايد شترى نحر نمايد) (27) آرى كسى كه بيشترين دريافت را دارد، بايد كمك او نيز بيشتر باشد.

اگر بدانيم با پرداخت زكات ، سلام و صلوات پيامبر را دريافت مى كنيم ، به راحتى زكات خواهيم داد (قرآن به پيامبر مى فرمايد: زكات مردم را بگير و بر آنها درود بفرست ). (28)

اگر بدانيم در 27 جاى قرآن زكات در كنار نماز آمده است و اگر بدانيم حضرت امير (عليه السلام ) انگشتر خود را در نماز به فقير داد، (حتى صبر نكرد نماز تمام شود) و اگر بدانيم ارزش كمك به محرومان همچون بوسيدن كعبه و حجرالاسود است ، هرگز آن را به ديگرى واگذار نمى كنيم و حتما مسئوليت آن را خودمان به عهده خواهيم گرفت . (گاهى ياران امام از امام مى خواستند كه حمل غذا به خانه فقرا را به آنان واگذار نمايد، ولى امامان معصوم ما نمى پذيرفتند).

اگر بدانيم سفارش كمك به محرومان بايد هم دائمى باشد و هم از درون خانواده شروع شود، و كان يامر اهله بالصلوة و الزكوة (29) بيشتر به عظمت آن پى خواهيم برد.

اگر بدانيم از اولين وظائف حكومت صالحان رسيدگى به فقرا است ، جايگاه زكات را خواهيم دانست . الذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة (30)

اگر بدانيم كه دوزخيان در پاسخ بهشتيان مى گويند: يكى از عوامل سقوط ما به دوزخ بى تفاوتى نسبت به فقرا بوده است ، ولم نك نطعم المسكين (31) نسبت به آنان احساس مسئوليت خواهيم كرد.

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمود: قيامت بر پا نمى شود مگر در زمانى كه مردم زكات را خسارت و ضرر بدانند. (32)

اگر باور كنيم كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود روزى براى شما فرا خواهد رسيد كه شما از هركس محتاجتر خواهيد بود، هرگز بخل نخواهيم كرد. (33)

اگر باور كنيم كه حضرت زينب (سلام الله عليها) فرمود: خداوند زكات را واجب كرد تا رزق شما را زياد كند،

اگر باور كنيم سخن خدا را كه فرمود: افراد بخيل گمان مبرند كه اموالشان براى آنان خير است ، بلكه براى آنها شر است ، (34)

اگر باور كنيم كه قرآن ميفرمايد آنچه نزد شماست ، نابود ميشود و آنچه براى خدا و در راه او داده مى شود، باقى مى ماند، (35)

اگر باور كنيم كه امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداوند فقرا را در اموال اغنيا شريك قرار داده است و نبايد حق فقرا در غير آنان هزينه شود، (36)

اگر باور كنيم كه خداوند از بنده اش مى پرسد: آيا نسبت به فرمان من بخل مى كنى ؟! يا مرا متهم ميكنى ؟! يا گمان ميكنى كه من از جبران آنچه انفاق كرده اى عاجزم ؟!، خود را براى كمك به محرومان آماده تر خواهيم كرد. (37) اكنون كه با چهل اگر آشنا شديم به سراغ آثار و بركات و اهميت زكات برويم : اگر بدانيم كه امام صادق (عليه السلام ) فرمود: نپرداختن زكات از گناهانى است كه سبب ندامت و حسرت مى شود (38) و لحظه مرگ انسان از خداوند مى خواهد كه به دنيا برگردد و حق فقراء را بدهد، (39)

اگر بدانيم كه زكات ندادن انسان را از مدار ايمان و اسلام خارج مى كند، (40)

اگر بدانيم كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) در سايه كعبه مى فرمود: كسانى از همه زيانكارترند. ابوذر پرسيدن چه كسانى زيانكارترند؟ فرمود: كسى كه زكات نمى دهد (41)

اگر بدانيم هر روز هزار فرشته ثروتمندى را كه زكات نمى دهند به آتش ‍ بشارات مى دهند، (42)

اگر بدانيم رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) كسانى را كه پرداخت زكات را خسارت مى پندارند به انواع قهرهاى الهى (باد سخت ، زلزله و دگرگونى چهره )تهديد فرموده است ، (43)

اگر بدانيم كه حضرت مهدى (عليه السلام ) با كسانى كه زكات مال خود را نمى پردازند مانند زناكاران همسردار برخورد انقلابى خواهد نمود و گردنشان را مى زند، (44)

اگر بدانيم كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) سوگند ياد كردند كه نپرداختن زكات خيانت به خدا و شرك است ، (45)

اگر بدانيم كه خداوند نام كسانى كه زكات نمى دهند را ميان نام مشركان و كافران قرار داده است ، (46)

اگر بدانيم كه زكات از ضروريات دين و انكار آن به منزله كفر است ، (47)

اگر بدانيم كه در زمان ابوبكر با گروهى كه زكات نمى دادند برخورد نظامى شد و بر عليه آن افراد لشگركشى شد و حضرت على (عليه السلام ) نيز در آن جبهه شركت فرمودند (48) و نام اين گروه در تاريخ به نام اصحاب رده معروف شد، اگر بدانيم كه امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: هر كس حتى اگر مقدار كمى از زكات خود را ندهد، به دين يهودى يا نصرانى مى ميرود، (49)

اگر بدانيم رسول خدا صلى الله عليه و آله دو بار فرمود: مالى كه زكات آن پرداخت نشده است ، ملعون است ، ملعون ، (50)

اگر بدانيم كه امام صادق (عليه السلام ) به كسى كه زكات نمى دهد لقب سارق دادند، (51)

اگر بدانيم دست كسانى كه زكات نمى دهند در قيامت به گردنشان بسته مى شود و با سخت ترين كلمات مورد توبيخ فرشتگان قرار مى گيرند، (52)

اگر بدانيم و باور كنيم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت معصومش (عليه السلام ) صحنه هايى از شكنجه تاركان زكات را در قيامت اين گونه بيان كرده اند كه مار بزرگى به گردن آنان آويخته و او را مى گزد و اين همان است كه قرآن مى فرمايد:

سيطوق ما بخلوا همان مالى كه بخل شد در قيامت طوق مى شود، (53)

اگر باور كنيم كه قرآن مى فرمايد: روز قيامت اموال كنز شده را داغ مى كنند و بر پيشانى و پهلو و كمر كسانى كه زكات آنها را نداده اند مى گذارند و با توبيخ به آنان گفته مى شود: اين همان است كه در دنيا كنز قرار داديد و حق محرومان را نپرداختيد،

اگر باور كنيم كه نپرداختن زكات از گناهان كبيره اى است كه خداوند در مقابل آن وعده عذاب داده است ،

آرى اگر اين باورها را داشته باشيم ، لحظه اى در پرداخت حق الهى درنگ نخواهيم نمود.

اگر بدانيم كه زكات در برزخ در كنار نماز تجسم يافته و مونس انسان مى شود، به راحتى آن را خواهيم پرداخت . (54)

اگر بدانيم كه با پرداخت زكات پاداشهاى چندين برابرى را (كه تعداد و عمق آن را كسى جز خدا نمى داند) دريافت خواهيم كرد، (55) هرگز بخل نخواهيم كرد.

اگر بدانيم كه با پرداخت زكات درهاى بهشت را به روى خود باز مى كنيم ، (56) هرگز بخل نخواهيم كرد.

اگر بدانيم كه در قيامت از كسى كه زكات مال خود را كامل مى پردازد و در جاى خود مصرف مى كند، نمى پرسد كه اموال خود را از كجا آورده اى ، (57) انگيزه پرداخت زكات زياد خواهد شد. اگر بدانيم كه پرداخت زكات در امروز، كليد دريافت رحمت الهى در روزى است كه از همه محتاج تريم و نپرداختن امروز، كليد بيشترين خسارت است ، (58) لحظه اى در پرداخت آن درنگ نخواهيم كرد.

اگر بدانيم پاداش هر دانه گندم و جو و امسال آن كه به قصد زكات داده شود، قصرهايى از طلا، نقره ، لؤ لؤ ، زبرجد، جواهر و نور است (59) لحظه اى در پرداخت آن دريغ نخواهيم كرد.

اگر بدانيم كه زكات عاشقانه كفاره گناهان است (60) در پرداخت آن شتاب خواهيم كرد.

اگر بدانيم زكات دهنده در هر يك از آسمان هاى هفت گانه به نام مقدسى خوانده مى شود، مثلا در آسمان اول به نام سخى در آسمان دوم جواد در آسمان سوم معطى و در آسمان ديگر مبارك ، محفوظ، منصور و مغفور ناميده مى شود (61) هرگز اين نام نيك را به آسانى از دست نخواهيم داد.

اگر بدانيم سير كردن فقرا، رمز سير بودن در قيامت و سيراب كردن تشنگان ، رمز سيراب شدن در قيامت و پوشاندن فقرا، رمز پوشيده بودن در رستاخيز است (62) تا آنجا كه مى توانيم با پرداخت خمس و زكات به گرسنگان و تشنگان و برهنگان خدمت خواهيم كرد.

آثار فردى زكات

1 - درمان بخل :

بخل عيبى است كه عيوب ديگرى را به دنبال خواهد آورد: بى اعتنايى به مردم ، سنگدلى ، عذرتراشى ، دروغ پنداشتن ادعاى فقرا، از دست دادن دوستان خوب ، گاو صندوقى براى وارثان ، تنگ گيرى نسبت به خود و بستگان ، سوءظن به وعده هاى خداوند، تحقير شخصيت خود در جامعه ، به جاى توكل داشتن بر خدا توكل نمودن بر مال خود، گوشه اى از آثار بخل است .

افرادى كه به فكر خودسازى و اصلاح خود هستند، بايد خود را از اين عيب دور بدارند: و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون (63)

يكى از امامان معصوم را ديدند كه از اول شب تا صبح در حالى كه مشغول طواف كعبه بود، تنها يك دعا مى كرد و آن اين بود كه خدايا! مرا از بخل دور بدار. (64)

شايد مراد از آيه 103 سوره توبه كه به پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) دستور مى دهد: خذ من اموالهم صدقه ... تطهرهم و تزكيهم ، زكات اموال مردم را بگير و آنان را پاك كن ، مراد پاك كردن مردم از مرض بخل و حب دنيا باشد.

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هر كس زكات مال خود را بپردازد، قطعا از بخل حفظ شده است . (65)

زكات ؛ وسيله تقرب انسان به خداوند است (66) زكات ؛ پل اسلام است (67) زكات ؛ بعد از شناخت دين و نماز، بالاترين ارزشهاست (68) زكات ؛ نشانه بندگى خداست (69) زكات ؛ موجب رستگارى است قد افلح من تزكى .

2 - زكات كليد بركت و زياد شدن رزق است :

هر يك از كلمات زكات و بركت و واژه هاى مربوط به آن 32 بار در قرآن آمده است و اين نشانه آن است كه زكات ، مساوى بركت است . (آرى بريدن شاخه هاى درخت انگور، در ظاهر كوتاه كردن درخت است ، ولى در واقع سبب رشد آن مى شود).

در قرآن مى خوانيم : يمحق الله الربا و يربى الصدقات . (70) خداوند ربا را محو مى كند، ولى صدقات را رشد مى دهد.

در روايات زيادى مى خوانيم : الزكوة تزيد فى الرزق . (71) زكات روزى انسان را زياد مى كند.

3 - زكات بيمه كردن مال است :

امام كاظم (عليه السلام ) فرمود: اموال خود را از طريق زكات بيمه كنيد. (72)

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: اگر حق خدا را بپردازيد، من ضامن هستم كه اموال شما در دريا و خشكى تلف نشود. (73)

4 - پرداخت كننده زكات محبوب ترين فرد نزد خداوند است :

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: محبوب ترين فرد نزد خداوند، سخاوتمندترين آنان است و سخاوتمندترين مردم كسى است كه زكات مال خود را بدهد و از آنچه كه خداوند در مال او واجب نموده است ، در مورد مؤ منين بخل نكند. (74)

5 - زكات وسيله ى تقرب به خداوند است :

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداوند زكات را همراه با نماز وسيله ى تقرب مسلمين به خود قرار داد. (75)

6 - راه رسيدن به رحمتهاى خاص الهى است :

در قرآن مى خوانيم : رحمت پروردگار بر هر چيزى گسترده است ، ولى دريافت قطعى آن مخصوص كسانى است كه اهل تقوى و ايمان و زكات باشند. (76)

خداوند مى فرمايد: اگر شما نماز را به پا داريد و زكات را پرداخت كنيد و به پيامبران من ايمان آوريد، قطعا من با شما هستم . (77)

7 - وسيله باز شدن گره ها است :

قرآن مى فرمايد: و اما من اعطى و اتقى و صدق بالحسنى فسنيسره لليسرى هر كس بخششى نمايد و پرهيزگار باشد و حقيقت را تصديق نمايد، ما كارهاى مشكل او را آسان مى كنيم .

8 - مايه فرونشاندن غضب الهى و كفاره گناهان است :

حضرت على (ع ) مى فرمايد: الله الله فى الزكوة ، فانها تطفى ء غضب ربكم شما را به خدا، شما را به خدا درباره زكات (دقت كنيد) كه البته زكات غضب پروردگار را فرو مى نشاند (78)

خداوند مى فرمايد: اگر نماز به پا داريد و زكات بپردازيد، من بدى هاى شما را مى پوشانم . (79)

9 - انسان خدايى مى شود:

همان گونه كه خداوند رحمت خود را بر همه گسترانده است ، زكات دهنده لطف خود را بر فقرا سرازير مى كند و بدين گونه اخلاق خدايى را در خود شكوفا مى كند و مظهر رحمانيت پروردگار مى شود.

10 - شرط رهايى از كفر است :

كفار، با توبه و نماز و زكات مى توانند خود را برهانند:

قرآن مى فرمايد: و ان تابوا و اقامو الصلوة و اتوا الزكوة فخلوا سبيلهم (80)

11 - سبب گشايش براى مردگان است :

شخصى به امام صادق (عليه السلام ) گفت : برادرم از دنيا رفته است و زكات زيادى به عهده اش بود، من آنها را پرداخت كردم ، امام فرمود: با اين عمل مشكل او بر طرف مى شود. (81)

12 - سبب استجابت دعا است :

در روايتى مى خوانيم : هر كس مى خواهد دعاى او مستجاب شود، لقمه خود را حلال كند و يكى از راههاى حلال كردن لقمه ، پرداخت حق خدا (خمس و زكات ) است . امام صادق (عليه السلام ) فرمود: اگر حق آنچه را كه خداوند رزق شما كرده است بپردازيد، باقيمانده آن براى شما طيب و حلال است . (82)

13 - سبب قبولى نماز است :

پيامبر (صلى الله عليه و آله ) فرمود: زكات اموال خود را بپردازيد تا نمازتان قبول شود. (83)

14 - مايه ى جاودانگى است :

چون پرداخت زكات در حقيقت ذخيره قيامت مى شود، بنابراين مال فانى را جاودانه مى كند. كاميابى هاى احتمالى و موقت و پر دردسر دنيا را مى توان از طريق پرداخت زكات به كاميابى هاى قطعى و دائمى و بى دردسر تبديل نمود.

15 - سبب زندگى شيرين است :

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: اگر مردم حقوق خود را ادا كنند، قطعا در زندگى شيرينى به سر خواهند برد: لو ان الناس ادوا حقوقهم لكانوا عايشين بخير (84)

16 - خواب راحت :

به امام گفتند: فلانى در خواب به مشكلات و ناگوارى هايى بر مى خورد، امام فرمود: اين به خاطر آن است كه زكات خود را در راه صحيح مصرف نمى كند. (85)

17 - نشانه بى نقص بودن و كمال اسلام و ايمان است :

تمام اسلامكم اداء الزكوة (86)

... سبعة من كن فيه فقد استكمل حقيقة الايمان ... و ادى الزكوة ماله (87)

پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) به حضرت على (عليه السلام ) فرمود: علامت و نشانه مؤ منان و شيعيان ما سه چيز است : نماز، روزه ، و زكات . (88)

18 - نشانه قوام و استوارى مكتب است :

در سوره بينه پس از آن كه نام نماز و زكات را مى برد مى فرمايد: و ذلك دين القيمة (89)

19 - پرداخت زكات ، شكر نعمت الهى است كه زكات دهنده با پرداخت زكات خود،نگرانى از اين كه خودش مثل فقرا بشود را برطرف مى كند: (90)

قرآن مى فرمايد: هو سماكم المسلمين فاقيموا الصلوة و اتوا الزكوة خدا شما را برگزيد و در دين خود بر شما سختى و حرج قرار نداد. او شما را مسلمان ناميد. پس (به شكرانه آن برگزيدگى و سهل بودن دين و نامگذارى به اسلام )، نماز به پا داريد و زكات بپردازيد.