احــكام خانواده
عبدالرحيم موگِهى
- ۶ -
مرگ اعضاى خانواده
يك. احكام وصيت
1. وصيت آن است كه انسان سفارش كند بعد از مرگش براى او كارهايى انجام دهند، يا
بگويد بعد از مرگش چيزى از مال او مِلك كسى باشد، يا براى اولاد خود و كسانى كه
اختيار آنان با اوست، قَيِّم و سرپرست معيّن كند. و كسى را كه به او وصيت
مىكنند وصى مىگويند.642
2. وقتى انسان نشانههاى مرگ را در خود ديد، بايد فوراً امانتهاى مردم را به
صاحبانش برگرداند و اگر به مردم بدهكار است و موقع دادن آن بدهى رسيده بايد
بدهد، و اگر خودش نمىتواند بدهد يا موقع دادن بدهى او نرسيده، بايد وصيت كند و
بر وصيت شاهد بگيرد، ولى اگر بدهى او معلوم باشد و اطمينان دارد كه ورثه
مىپردازند، وصيت كردن لازم نيست.643
3. كسى كه نشانههاى مرگ را در خود مىبيند، اگر خمس و زكات و مَظالم بدهكار
است بايد فوراً بدهد، و اگر نمىتواند چنانچه از خودش مال دارد يا احتمال
مىدهد كسى آنها را ادا نمايد، بايد وصيت كند؛ و همچنين است اگر حج بر او واجب
باشد.644
4. كسى كه نشانههاى مرگ را در خود مىبيند، اگر نماز و روزه قضا دارد، بايد
وصيت كند كه از مال خودش براى آنها اجير بگيرند، بلكه اگر مال نداشته باشد ولى
احتمال بدهد كسى بدون آنكه چيزى بگيرد آنها را انجام مىدهد، باز هم واجب است
وصيت نمايد، و اگر قضاى نماز و روزه او به تفصيلى كه در صفحه 186 و 187[ رساله
توضيح المسائل] گفته شده، بر پسر بزرگترش واجب باشد، بايد به او اطلاع دهد يا
وصيت كند كه براى او به جا آورند.645
5. كسى كه نشانههاى مرگ را در خود مىبيند، اگر مالى پيش كسى دارد يا در جايى
پنهان كرده است كه ورثه نمىدانند، چنانچه به واسطه ندانستن، حقشان از بين
برود، بايد به آنان اطلاع دهد و لازم نيست براى بچههاى صغير خود، قيّم و
سرپرست معين كند. ولى در صورتى كه بدون قيّم مالشان از بين مىرود يا خودشان
ضايع مىشوند، بايد براى آنان قيّم امينى معيّن نمايد.646
6. وصى بايد مسلمان و بالغ و عاقل و مورد اطمينان باشد.647
دو. احكام مُحتَضَر
1. مسلمانى را كه مُحتَضَر است، يعنى در حال جان دادن مىباشد، مرد باشد يا زن،
بزرگ باشد يا كوچك، بايد به پشت بخوابانند به طورى كه كف پاهايش به طرف قبله
باشد، و اگر خواباندن او كاملاً به اين طور ممكن نيست بنابر احتياط واجب تا
اندازهاى كه ممكن است بايد به اين دستور عمل كنند، و چنانچه خواباندن او به
هيچ قسم ممكن نباشد، به قصد احتياط او را رو به قبله بنشانند، و اگر آن هم
نشود، باز به قصد احتياط او را به پهلوى راست يا به پهلوى چپ، رو به قبله
بخوابانند648
2. احتياط واجب آن است كه تا وقتى او را از محل احتضار حركت ندادهاند رو به
قبله باشد، و بعد از حركت دادن اين احتياط واجب نيست.649
3. رو به قبله كردن محتضر بر هر مسلمان واجب است و اجازه گرفتن از ولىّ او لازم
نيست.650
سه. احكام غسل مَسّ ميّت
1. اگر كسى بدن انسان مردهاى را كه سرد شده و غسلش ندادهاند مَسّ كند، يعنى
جايى از بدن خود را به آن برساند بايد غسل مسّ ميت نمايد، چه در خواب مسّ كند
چه در بيدارى، با اختيار مسّ كند يا بىاختيار، حتى اگر ناخن و استخوان او به
ناخن و استخوان ميت برسد بايد غسل كند، ولى اگر حيوان مردهاى را مسّ كند غسل
بر او واجب نيست.651
2. براى مسّ بچه مرده، حتى بچه سقط شدهاى كه چهار ماه او تمام شده غسل مسّ ميت
واجب است، بلكه بهتر است براى مسّ بچه سقط شدهاى كه از چهار ماه كمتر دارد غسل
كرد. بنابراين اگر بچه چهار ماههاى مرده به دنيا بيايد، مادر او بايد غسل مسّ
ميت كند، بلكه اگر از چهار ماه كمتر هم داشته باشد، بهتر است مادر او غسل
نمايد.652
3. بچهاى كه بعد از مردن مادر به دنيا مىآيد، وقتى بالغ شد واجب است غسل مسّ
ميت كند.653
4. غسل مسّ ميت را بايد مثل غسل جنابت انجام دهند، ولى كسى كه غسل مسّ ميت
كرده، اگر بخواهد نماز بخواند، بايد وضو هم بگيرد.654
5. براى كسى كه بعد از مسّ ميت غسل نكرده است، توقف در مسجد و جماع و خواندن
سورههايى كه سجده واجب دارد مانعى ندارد، ولى براى نماز و مانند آن بايد غسل
كند و وضو بگيرد.655
چهار. احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميّت
1. غسل و كفن و نماز و دفن مسلمان دوازده امامى بر هر مكلّفى واجب است. و اگر
بعضى انجام دهند، از ديگران ساقط مىشود. و چنانچه هيچ كس انجام ندهد، همه
معصيت كردهاند. و بنابر احتياط واجب حكم مسلمانى هم كه دوازده امامى نيست همين
طور است.656
2. براى غسل و كفن و نماز و دفن ميت بايد از ولىّ او اجازه بگيرند.657
3. بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد غسل بدهند. و اگر چهار ماه
ندارد، بايد در پارچهاى بپيچند و بدون غسل دفن كنند.658
4. كسى كه مىخواهد نماز ميت بخواند، لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمم باشد و
بدن و لباسش پاك باشد. و اگر لباس او غصبى هم باشد، اشكال ندارد؛ اگر چه احتياط
مستحب آن است كه تمام چيزهايى را كه در نمازهاى ديگر لازم است رعايت كند.659
5. اگر ميت وصيت كرده باشد كه شخص معيّنى بر او نماز بخواند، احتياط واجب آن
است كه آن شخص از ولىّ ميت اجازه بگيرد و بر ولىّ هم، بنابر احتياط واجب، واجب
است كه اجازه بدهد.660
يادسپارى
O پس از رفتن كسانى كه تشييع جنازه كردهاند مستحب است ولىّ ميت يا كسى كه از
طرف ولىّ اجازه دارد، دعاهايى را كه دستور داده شده به ميت تلقين كند.661
O بعد از دفن مستحب است صاحبان عزا را سرسلامتى دهند، ولى اگر مدتى گذشته است
كه به واسطه سرسلامتى دادن، مصيبت يادشان مىآيد، ترك آن بهتر است و نيز مستحب
است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در
منزلشان مكروه است.662
O مستحب است انسان در مرگ خويشان، مخصوصاً در مرگ فرزند صبر كند و هر وقت ميت
را ياد مىكند اًِّنّا لِلّهِ وَ اًِّنّا اِلَيهِ راجِعُونَ بگويد، و براى ميت
قرآن بخواند و سر قبرپدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محكم بسازد كه
زود خراب نشود.663
پنج. احكام سوگوارى
1. گريه بر شخص مرده جايز است، بلكه گاهى در هنگام شدت اندوه مستحب مىشود، ولى
نبايد چيزى بگويد كه خشم پروردگار را در پى داشته باشد. همچنين مرثيه خوانى
براى ميت با نظم (شعر) و نثر (غير شعر) جايز است به شرط آنكه چيزهاى باطلى
مانند دروغ و ساير كارهاى حرام در بر نداشته باشد، بلكه بنابر احتياط واجب بايد
مشتمل بر «واويلا و واى واى كردن» نيز نباشد و همچنين بنابر احتياط واجب به
صورت خود زدن، خراش وارد كردن، چيدن و كندن مو، و فرياد زدن بيش از حد اعتدال
جايز نيست ... .664
2. جايز نيست انسان در مرگ كسى صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.665
3. پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر جايز نيست.666
4. اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره كند، يا اگر زن در عزاى
ميت صورت خود را بخراشد به طورى كه خون بيايد يا موى خود را بكَند، بايد يك
بنده آزاد كند يا ده فقير را طعام دهد و يا آنها را بپوشاند. و اگر نتواند،
بايد سه روز روزه بگيرد؛ بلكه اگر خون هم نيايد؛ بنابر احتياط واجب به اين
دستور عمل نمايد.667
5. احتياط واجب آن است كه در گريه بر ميت صدا را خيلى بلند نكنند.668
شش. احكام مرگ و مفقود شدن شوهر
1. زنى كه شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، بايد تا چهار ماه و ده روز عده نگه
دارد، يعنى از شوهركردن خوددارى نمايد اگر چه يائسه يا صيغه باشد يا شوهرش با
او نزديكى نكرده باشد. و اگر آبستن باشد، بايد تا موقع زاييدن عده نگه دارد،
ولى اگر پيش از گذشتن چهار ماه و ده روز بچهاش به دنيا آيد، بايد تا چهار ماه
و ده روز از مرگ شوهرش صبر كند و اين عده را عده وفات مىگويند.669
2. ابتداى عده وفات از موقعى است كه زن از مرگ شوهر مطّلع شود.670
3. زنى كه در عده وفات مىباشد، حرام است لباس اَلوان671 بپوشد و سرمه بكشد. و
همچنين كارهاى ديگرى كه زينت حساب شود بر او حرام مىباشد.672
4. زنى كه شوهر او مرده و هنوز عدهاش تمام نشده، حرام است خود را خوشبو
كند.673
5. زنى كه شوهرش گم شده، اگر بخواهد به ديگرى شوهر كند بايد نزد مجتهد عادل
برود و به دستور او عمل نمايد.674
استفتا
ازدواج زن پس از مرگ يا شهادت همسر
اگر زن جوانى بعد از فوت يا شهادت همسرش ازدواج نكند، آيا مرتكب گناه شده است؟
باسمه تعالى؛ گناه نيست، ولى بهتر است ازدواج نمايد.675
هفت. احكام قضاى نماز و روزه پدر
1. اگر پدر نماز و روزه خود را به جا نياورده باشد، چنانچه از روى نافرمانى ترك
نكرده و مىتوانسته قضا كند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگش به جا آورد
يا براى او اجير بگيرد. بلكه اگر از روى نافرمانى هم ترك كرده باشد، واجب است
به همين طور عمل كند. و نيز روزهاى را كه در سفر نگرفته اگر چه نمىتوانسته
قضا كند، واجب است كه پسر بزرگتر قضا نمايد يا براى او اجير بگيرد.676
2. بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى كه[ در
مسأله پيش ]گفته شد به جا آورد، ولى قضاى روزه مادر بر پسر واجب نيست.677
3. اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر نماز و روزه قضا داشته يا نه؟ چيزى بر او
واجب نيست.678
4. اگر پسر بزرگتر بداند كه پدرش نماز قضا داشته و شك كند كه به جا آورده يا
نه، بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.679
5. اگر ميت وصيت كرده باشد كه براى نماز و روزه او اجير بگيرند، بعد از آنكه
اجير، نماز و روزه او را به طور صحيح به جا آورد، بر پسر بزرگتر چيزى واجب
نيست.680
يادسپارى
براى آگاهى از احكام «ارث» به مسائل 2728 تا 2785 رساله توضيح المسائل مراجعه
كنيد.
|
|