بخش پنجم : سنن وآداب ازدواج
1 - آغاز زندگى زناشويى
در حديثى منقول از زرارة بن اعين به نقل از امام صادقعليه السلام آمدهاست
كه حضرتعليه السلام آغاز آفرينش وچگونگى خلق حواء را براىآدمعليهما
السلام وايجاد مودت ورحمت ميان آن دو را تشريح مىكند، درضمن اين حديث آمده
است:
آدم گفت: پروردگارا اينآفريده نيكو چيستكه نزديكى ونگريستنبه او موجب
آرامش وأنس من است؟ خداوند فرمود: اين كنيز منحوّاست، آيا دوست دارى با تو
باشد وتو را مأنوس گرداند، وباتو همسخن شود، وپيرو امر تو باشد؟ آدم عرض
كرد: آرى بار خدايا،وبدين سان - تا من زنده هستم - تو را حمد وسپاس
مىگذرام. خداوندفرمود: او را از من خواستگارى كن كه كنيز من است، واو
نيزشايستگى همسرى تو را دارد، وخداوند در دل حضرت آدم شهوتافكند وپيش از
آن آگاهيهاى لازم را نسبت به همه چيز به آدم داد. پسآدم گفت: بار خدايا من
او را از تو خواستگارى مىكنم، خشنودى تودر چيست؟ خداوند عز وجل فرمود:
خشنودى من در اين است كهنشانهها واحكام دينم را به او بياموزى."(437)
2 - ازدواج، ضرورت گريز ناپذير
1 - گروهى را مىبينيم كه هنگام برخورد با فاجعهاى همچون ازدست دادن
عزيزى، يا زيانى مالى، يا از دست دادن وطن، از ازدواجسرباز مىزنند. هرگز
چنين نيست، بلكه ازدواج پيش از آنكه شهوتباشد يك مسؤوليت است، وآدمى بايد
در هر حال مسؤوليت خويشرا ادا كند. در اين زمينه، حديث ظريفى از امام
صادقعليه السلام نقل شدهاست كه فرموده:
"هنگامى كه يوسف صديقعليه السلام برادرش بنيامين را ديدار كردگفت: اى
برادر چگونه توانستى پس از من با زنى ازدواج كنى؟بنيامين گفت: پدرم به من
دستور داد وگفت: اگر مىتوانى نسلىداشته باشى كه زمين را با تسبيح الهى
زنده كند چنين كن."(438)
همين مفهوم در روايتى از پيامبرصلى الله عليه وآله رسيده است: "چه چيزمؤمن
را باز مىدارد از اين كه خانوادهاى بر گيرد تا مگر خداوند نسلىرا روزى
او كند كه زمين را با)لا اله الا اللَّه( سنگين كند."(439)
از همين رو عزب بودن مكروه است. در حديثى از پيامبر آمده:"پستترين مردگان
شما عزبها هستند."(440)
در حديثى از امام صادقعليه السلام رسيده است كه فرمود پدرم فرمودهاست:
"من دوست ندارم كه دنيا وما فيها را داشته باشم، ولى درشبىبدون همسر
بخوابم."(441)
2 - انسان نبايد از ترس فقر، ازدواج را رها كند كه اين خود، سوءظنى است به
خدا. در آيه كريمه مىخوانيم: )وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى
مِنكُمْوَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا
فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ
وَاسِعٌعَلِيمٌ(442)).
"ومردان وزنان بى همسر را همسر دهيد، وهمچنين غلامان وكنيزانصالح
ودرستكاران را، اگر فقير وتنگدست باشند خداوند آنها را از فضلخود بى نياز
مىسازد، وخداوند گشايش دهنده و آگاه است."
از امام صادقعليه السلام روايت است كه فرموده: "كسى كه از ترس فقرازدواج
نكند به مقام خداوند بدگمانى ورزيده است."(443)
3 - دوست داشتن همسران
1 - بدين ترتيب دين اسلام، دوست داشتن زن را به هدف تشكيلخانواده وبه بار
آوردن فرزندانى شايسته تشويق مىكند. در روايتى ازامام صادقعليه السلام
آمده است كه: "گمان نمىكنم خيرى در ايمان فردىافزايش يابد، مگر آن كه
دوستى او نسبت به زنان افزايش يابد."(444) نيزمىفرمايد: "دوست داشتن زنان
از اخلاق پيامبران است."(445)
2 - اسلام تشويق مىكند كه اين محبت نسبت به زن اظهار شود كهبر دوستى
ومحبت زن وشوهر مىافزايد.
در حديثى از پيامبرصلى الله عليه وآله رسيده است: "اين كه مردى به
زنشبگويد تو را دوست دارم هرگز از قلب زنش زدوده نخواهد شد."(446)
3 - ولى دوستى شوهر نسبت به زن نبايد فتنهاى گردد براى مرد كهاو را از
پرداختن به وظايفش باز دارد. خداوند سبحان مىفرمايد: )يَاأَيُّهَا
الَّذِينَ آمَنوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوّاً
لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُواوَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ
اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(447)).
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بعضى از زنان وفرزندانتان دشمنانشما هستند
از آنها برحذر باشيد، واگر عفو كنيد وچشم بپوشيدوببخشيد )خداوند شما را
مشمول عفو ورحمتش قرار مىدهد( چراكه خدا آمرزنده ومهربان است.
در حديثى از امام صادقعليه السلام رسيده است كه: "چيرهترين دشمنبراى
مؤمن، همسر بد است."(448)
نيز از حضرتش رسيده است كه فرموده: "نخستين عامل عصيانخداوند داشتن يكى از
شش خصلت است: دنيا دوستى، حبرياست، دوست داشتن خواب، حب زنان، غذا دوستى
وراحتطلبى."(449)
اما در صورتى كه مؤمن مسؤوليتهاى شرعى خود را ادا كند،وزندگيش او را از
پرداختن به واجبات شرعى باز ندارد، بر دوستى زنمؤاخذه نخواهد شد واز همين
رو در حديثى از امام صادقعليه السلاممىخوانيم كه: "سه چيز است كه مؤمن
براى آنها مؤاخذه نمىشود:خوراكى كه مىخورد، جامهاى كه مىپوشد وزن
شايستهاى كه به اويارى مىرساند وبه وسيله او عفّت خويش را حفظ
مىكند."(450)
بلكه زن شايسته، ياور مرد است در دين واداى واجبات، چنان كهدر حديث امام
صادقعليه السلام مىخوانيم: "به هيچكس چيزى بهتر از زنشايسته ندادند كه
هر وقت او را مىبيند شاد مىشود، وهرگاه براى اوسوگند مىخورد آن را بر
مىآورد، ودر غياب مرد، مال وناموس او رانگه مىدارد."(451)
تزويج جوان عزب
4 - بدين سان اسلام به ازدواج تشويق مىكند، و جوانان را بهازدواج دعوت
مىكند. خداوند مىفرمايد: )وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى
مِنكُمْوَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا
فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ
وَاسِعٌعَلِيمٌ(452)).
"ومردان وزنان بى همسر را همسر دهيد، وهمچنين غلامان وكنيزانصالح
ودرستكاران را، اگر فقير وتنگدست باشند خداوند آنها را از فضلخود بى نياز
مىسازد، وخداوند گشايش دهنده و آگاه است."
در حديثى از امام صادقعليه السلام آمده است: "كسى كه عزبى را بهازدواج در
آورد از كسانى خواهد بود كه در روز رستاخيز خداوند به اونظر مىكند."(453)
4 - چگونگى گزينش همسر
1 - در فصلهاى گذشته اين كتاب احاديثى را پيرامون ويژگيهاىزنى خوانديم كه
شايسته است به عنوان شريك زندگى بر گزيدهشود، ولى مهمترين اين ويژگيها
گزينش زن است به سبب ديندارى اوونه براى مال وجمالش بدون در نظر گرفتن دين
او.
در حديثى از امام صادقعليه السلام آمده است: "هرگاه مردى به سببجمال يا
مالِ زنى با او ازدواج كرد به همان واگذار مىشود، وهرگاه بهخاطر دينش با
او ازدواج كرد خداوند مال وجمال را نيز بدو ارمغانكند."(454)
2 - اسلام، ازدواج با خويشاوندان را تشويق مىنمايد، امام زينالعابدين
مىفرمايد: "كسى كه براى خدا وصله رحم ازدواج كندخداوند تاج فرشتگان بر سر
او نهد."(455)
3 - اسلام تشويق مىكند زنى زايا گرفته شود، نه زن نازا ولو زيباوخوش سيما
هم باشد. امام باقرعليه السلام مىفرمايد: "بدانيد كه زن سياهاگر زايا
باشد نزد من محبوبتر است از زن زيباى نازا."(456)
4 - ونيز ايشان از جدش پيامبر اكرم روايت مىكند كه فرمود: "بادختر باكره
زايا ازدواج كنيد، وبا زن نازاى زيبا ونيكو چهره ازدواجنكنيد كه من در روز
رستاخيز به شما امت خود خواهم باليد."(457)
البته اسلام از جنبه زيبايى نيز غافل نمانده، ودستور داده زنزيبايى انتخاب
شود كه دين دارد وفرزند بسيار مىآورد. امام رضاعليه السلاماز جدش محمد
مصطفىصلى الله عليه وآله روايت مىكند كه: "پيامبر فرمود: خيررا نزد زنان
زيبا روى بجوئيد كه كردار آنها شايستهتر است كه نيكوباشد."(458)
5 - شتاب در شوهر دادن دختر
1 - اسلام توصيه مىكند همين كه دختر به حد زنانگى رسيدشوهرش دهند، ونشانه
آن قاعدگى ماهانه است. امام صادقعليه السلامفرمود: "از سعادت شخص آن است
كه دخترش در خانهاش حيضنشود."(459)
پيامبرصلى الله عليه وآله حكمت اين كار را مصونيت در برابر تباهى
وفساددختران مىداند. حضرتصلى الله عليه وآله در خطبه شريفى مىفرمايد:
"اىمردم! جبرئيل از خداوند لطيف وخبير براى من خبر آورد كه:دختران باكره
همچون ميوه هستند بر روى درخت كه هرگاه اين ميوهبرسد وچيده نشود آفتاب او
را فاسد مىكند وباد او را مىپراكند.دختران باكره نيز هرگاه به حد زنان
برسند دارويى ندارند مگر شوهر،ودر غير اين صورت از تباهى مصون نخواهند بود،
زيرا آنها نيزانسانند."
مردى برخاست وگفت: يا رسولاللَّه دختران خود را به كه بدهيم؟ فرمود: )به
همتاهايشان( مرد عرض كرد: همتاهاى ايشانكيانند؟
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: "مؤمنان، كفو وهمتاى يكديگر هستند،مؤمنان
كفو وهمتاى يكديگر هستند."(460)
پيامبرصلى الله عليه وآله در همين معنا مىفرمايد: "خداوند با اسلام، كسى
راكه در جاهليت ارجمند بود پست كرد، وكسى را كه در جاهليت پستبود، با
اسلام ارجمند گرداند، وكسى را كه در جاهليت ذليل بود، بااسلام گرامى داشت،
وبا اسلام همه تكبرهاى جاهلى وباليدن بهعشيره وقبيله ونسب والا را از بين
برد، پس همه مردم امروز خواهسفيد باشند يا سياه، قريشى باشند يا عرب يا
عجم همگى از آدمندوآدم را هم خداوند از گل بسرشت، ومحبوبترين مردم نزد
خداوندفرمانبرترين ومتقىترين آنهاست."(461)
پيامبرصلى الله عليه وآله عملاً به همين كار پرداخت تا پس از خود سنتى بر
جاىنهاده باشد. او دختر زبير عمويش را به ازدواج مقداد بن اسود درآورد
همانطور كه در حديث امام صادقعليه السلام آمده است:
"پيامبرصلى الله عليه وآله، ضباعه دختر زبير بن عبد المطلب را به
ازدواجمقداد بن اسود در آورد. حضرت رسول اين كار را كرد تا ازدواج راآسان
كند، وتا آن كه مردم از پيامبرصلى الله عليه وآله پيروى كنند، وبدانند
كهگرامىترين آنها نزد خداوند پرهيزگارترين آنهاست."(462)
براساس همين روايت وروايات ديگر، فقها ازدواج دختر هاشمىبا پسر غير هاشمى
را روا دانستهاند.
وملاك در مرد آن است كه اخلاق ودينى پسنديده داشته باشد.
2 - پيامبرصلى الله عليه وآله مىفرمايد: "اگر كسى به خواستگارى دختر
شماآمد كه اخلاق ودين پسنديدهاى داشت دختر خويش را به او بدهيد،واگر چنين
نكنيد در زمين فتنه وتباهى بسيار پديد آيد."(463) امامصادقعليه السلام در
روايتى شرط توانگرى مالى را نيز بدان مىافزايدومىفرمايد: "كفو وهمتا آن
است كه پاكدامن باشد و )از نظر مالى(توانگر".(464)
ترديدى نيست كه مرد توانگر بهتر از مرد نادار است، ولى اصل،ديانت واخلاق
است، پس اگر كسى ثروتمند بود ولى ايمانى سستداشت واخلاقى ناپسند، بايد
فقير مؤمن خوش اخلاق را به او برترىداد.
3 - از نشانههاى ديندارى است ترك اعمال و رفتارهاى تباه كننده ومهلك،
بويژه ميگسارى، وشرع نهى نموده از آن كه دخترى را به بادهگسارى داد. در
حديثى از امام صادقعليه السلام رسيده است كه: "كسى كهدختر خود را به باده
گسارى دهد قطع رحم او كرده است."(465)
4 - ونيز اسلام مانع از آن شده كه به منحرف جنسى و)مخنَّث(دختر داد. در
حديثى كه على بن جعفر از امام صادق روايت مىكندآمده است كه از حضرت درباره
اين پرسيدم كه آيا دخترم با جوانىازدواج بكند كه انسان نرمى است وپدرش هم
اشكالى ندارد؟حضرتعليه السلام فرمود: )اگر بد كردار )مخنث( نيست به ازدواج
او درآور."(466)
5 - در بُعد اخلاق، شرع نهى مىكند از اين كه دختر را به ازدواجاقوامى در
آورد كه از وفادارى دورند. در حديثى از امام صادقعليه السلامآمده است كه
فرمود: "دختران خود را به اقوام زنجى وخزرى ندهيدكه بى وفا هستند."(467)
ظاهر حديث دلالت بر آن دارد كه حكمت اين نهى، كاستى دروفادارى است واين
حكمت همه موارد مشابه را در بر مىگيرد چنانكه با از ميان رفتن سبب، حكم
نيز از ميان مىرود، پس اگر اهالى خزربه وفادارى شناخته شدند مىتوان با
آنان خويشاوندى بر قرار كرد.
6 - از ديانت است خردمندى، پس شرعاً مكروه است زن نادانواحمقى را به همسرى
گرفت. امير المؤمنين مىفرمايد: "بپرهيزيد ازازدواج با زن احمق كه همراهى
با او بلا وفرزندش موجب تباهىاست."(468)
بيشتر از زن احمق، ازدواج با زن ديوانه كراهت دارد، زيرا جنوناو در كودكان
اثر مىنهد.
6 - آداب ازدواج
1 - خواندن خطبه، پيش از عقد مستحب است، وبهتر استشامل حمد وثناى خداوند
وتوصيه به تقوا باشد، وشايسته است هرآنچه را زن وشوهر وحضّار نياز دارند در
خطبه يادآورى شود، ماننداصول ايمان ومحاسن اخلاق وآداب وآنچه را دانشمند
خوانندهخطبه مناسب ببيند.
خطبه امامان معصوم براى ما نمونه خوبى است. در خطبه اميرالمؤمنين آمده است
كه ايشان پس از حمد خدا چنين خطبه كردند:
"اُوصيكم بتقوى اللَّه العظيم، فإنّ اللَّه عزّ وجلّ قد جعل
للمتّقينالمخرج ممّا يكرهون، والرزق من حيث لا يحتسبون، فتنجّزوا من
اللَّهموعوده، واطلبوا ما عنده بطاعته، والعمل بمحابه، فإنّه لا يدرك
الخيرإلّا به، ولا ينال ما عنده إلّا بطاعته، ولا تكلان فيما هو كائن إلّا
عليه،ولاحول ولا قوة إلّا باللَّه.
أمّا بعد، فإن اللَّه أبرم الاُمور وأمضاها على مقاديرها، فهي غيرمتناهية
عن مجاريها دون بلوغ غاياتها، فيما قدر وقضى من ذلك، وقدكان فيما قدر وقضى
من أمره المحتوم وقضاياه المبرمة، ما قد تشعبت بهالأخلاف، وجرت به
الأسباب، وقضى من تناهي القضايا بنا وبكم إلىحضور هذا المجلس الذي خصنا
اللَّه وإيّاكم للذي كان من تذكرنا آلائه،وحسن بلائه، وتظاهر نعمائه، فنسأل
اللَّه لنا ولكم بركة ما جمعنا وإيّاكمعليه، وساقنا وإيّاكم إليه، ثمّ انّ
فلان بن فلان ذكر فلانة بنت فلان وهوفي الحسب من قد عرفتموه، وفي النسب من
لا تجهلونه، وقد بذل لهامن الصداق ما قد عرفتموه، فردوا خيراً تحمدوا عليه
وتنسبوا إليهوصلّى اللَّه على محمّد وآله وسلم."(469)
2 - مستحب است گواهانى را بر ازدواج گرفت تا نسب و ارثاثبات گردد. وچه بسا
حكمت اين مسأله شامل همه مواردى گردد كهنسب وارث را حفظ مىكند واختلافها
را از ميان مىبرد ؛ مثل ثبت درمحضر ونظاير آن. در حديثى از امام صادقعليه
السلام آمده است: "بيّنههابراى اثبات نسب وارث مقرّر شده است."(470)
3 - مستحب است در ازدواج، آن هم بدور از زياده روى وريا،وليمه داده شود،
وبايد از اين طعام به فقرا نيز داده شود وتنها بهتوانگران وشخصيتها محدود
نشود. ونبايد جشن ازدواج را بهانهاىقرار داد براى برترى جويى به مردم،
وآنچه قشرهاى آسيب پذيروميانى را به سبب عدم توانايى در همراهى با توانگران
به دشوارىافكند. از پيامبر صلى الله عليه وآله روايت است كه فرمود: "اطعام
هنگام ازدواج ازسنتهاى پيامبران است."(471)
ونيز پيامبرصلى الله عليه وآله مىفرمايد: "وليمه روز نخست، حق است، ودرروز
دوم نيكى، وافزون برآن ريا وشهرتطلبى."(472)
4 - از آداب ازدواج است گزينش وقت مناسب براى زفاف. پسدخول در شب بهتر از
روز است، وروز براى وليمه بهتر از شب. درروايتى از امام صادقعليه السلام
رسيده است كه: "عروسهايتان را شبزفاف كنيد، ووليمه را در روز دهيد."(473)
اسلام شب زنده دارى را جز در سه مورد نهى كرده كه از آن جملهاست زفاف. از
پيامبرصلى الله عليه وآله رسيده است كه فرمود: "شب زنده دارىنيست جز در سه
مورد: تهجّد با قرآن، يا در طلب دانش، يا عروسىكه به خانه بخت
مىرود."(474)
5 - اسلام خوش نمىدارد ساعت گرمى براى زفاف برگزيده شود.به امام باقرعليه
السلام خبر رسيد كه مردى در ساعت گرم نيمروز ازدواجكرده، پس حضرتعليه
السلام فرمود: "آنها را نمىبينم كه به توافق برسند"پس از هم جدا
شدند.(475)
6 - نيز اسلام خوش نمىدارد عروسى در روزى صورت پذيرد كهقمر در برج عقرب
است. امام صادقعليه السلام مىفرمايد: "هركه بههنگامى كه قمر در برج عقرب
است ازدواج كند روى خوبى رانخواهد ديد."(476)
7 - همچنين است هنگام محاق ماه )روزهاى پايانى ماههاىقمرى( امام حسن عسكرى
مىفرمايد: "كسى كه به هنگام محاق ماهازدواج كند بايد تسليم سقط جنين
شود."(477)
8 - مستحب است هنگام دخول، مرد وضو داشته باشد ودعاىمأثورى را بخواند كه
از امام صادقعليه السلام روايت شده است: "هرگاه برهمسرت وارد شدى دست بر
پيشانى او بگذار وروى به قبله آوروبگو:
"اللّهمّ بأمانتك أخذتها، وبكلماتك استحللتها؛ فإن قضيت منها ولداًفاجعله
مباركاً تقيّاً من شيعة آل محمّد، ولا تجعل للشيطان فيه
شركاًولانصيباً."(478)
وهرگاه آهنگ نزديكى كند دعايى را بخواند كه از امام باقرعليه السلامرسيده
است:
"اللّهمّ ارزقني ولداً واجعله تقيّاً زكيّاً ليس في خلقه زيادة ولا
نقصان،واجعل عاقبته إلى خير."(479)
9 - وهنگام نزديكى شايسته نيست زن را به شتاب اندازد، ونبايدتا وقتى كه
نياز زن بر آورده نشده او را رها سازد. اسلام از زبانحضرت علىعليه السلام
اين چنين به ما تعليم مىدهد: "هرگاه فردى از شماآهنگ همسر خود كرد نبايد
او را به شتاب افكند، زيرا زنان نيزنيازهايى دارند."(480) حكمت اين كار آن
است كه اگر زنى كامياب نشودچه بسا در انديشه مرد ديگرى افتد. امام
صادقعليه السلام مىفرمايد: "چهبسا كسى از شما با همسرش همبستر شود وزنش
از او چنان جدا شودكه اگر حتى مرد زنگى را هم ببيند به او در آويزد. پس هر
كسى آهنگهمسر خود كرد بايد ميان آن دو ملاعبهاى صورت پذيرد كه اين
بهتراست."(481)
10 - مستحب است اگر مردى با ديدن زنى ديگر غريزهاش بههيجان آيد سراغ همسر
خويش آيد واز او كام بگيرد. علىعليه السلام به ماتعليم مىدهد كه: "هرگاه
كسى از شما زنى را ديد كه از او خوششآمد، كام از زن خود گيرد، زيرا زن او
همان دارد كه آن زن، پس نبايددر قلبش براى شيطان راهى قرار دهد كه نگاه او
را از زنش متوجه آنديگرى كند."(482)
ولى شايسته نيست آدمى با شهوت زن ديگرى خود را تحريككند وسپس به شهوت آن
زن با همسر خويش در آميزد، اين عمل برحسب روايت رسيده از پيامبرصلى الله
عليه وآله مكروه است. چه، پيامبرصلى الله عليه وآلهمىفرمايد: "اى على! با
شهوت زن ديگرى با همسرت نزديكىمكن، زيرا در اين صورت من از آن بيم دارم كه
اگر نطفه فرزندى منعقدگردد، كودك شما نامرد وبى عقل باشد."(483)
11 - برخى از فقها، هنگام ميل و رغبت زن، آميزش با او رامستحب مىدانند،
وحديث پيامبرصلى الله عليه وآله را مىآورند كه به مردىفرمود: "آيا با
روزه وارد صبح شدى؟ عرض كرد: خير."
فرمود: "پس تهيدستى را اطعام كردى؟ عرض كرد: خير."
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: "پس نزد همسرت برو وبا او آميزش كن، كه
اوبراى تو به منزله صدقه است."(484)
12 - شرعاً اشكالى ندارد كه مرد با هر وسيله ممكنى همسرش رااز نظر جنسى
كامياب نمايد، ولى نبايد در كاميابى همسرش از چيزىجز اعضاى خودش )اعضاى
مرد( بهره گيرد. امام صادقعليه السلاممىفرمايد: "اشكالى ندارد كه مرد در
كاميابى با همسرش از همهقسمتهاى بدن خود كمك بگيرد، ولى نبايد با ابزارى
غير از پيكر خودبه كامگيرى بپردازد."(485)
13 - اگر چه نگاه كردن به شرمگاه همسر جايز است، ولى هنگامآميزش كراهت
دارد، چنان كه سخن گفتن در آن حال نيز مكروهاست.
در احاديثى از پيامبرصلى الله عليه وآله رسيده است كه نگاه كردن به فرج
زنانمكروه است زيرا كورى به بار مىآورد، ونيز مكروه است سخن گفتنبه
هنگام جماع كه لالى در پى دارد، ونيز آميزش جنسى زير آسمانمكروه است.(486)
14 - مستحب است هر يك از زن وشوهر پس از جماع براى پاككردن موضع، از
دستمالى جداگانه استفاده كنند ويك دستمال به كارنبندند. پيامبرصلى الله
عليه وآله به علىعليه السلام مىفرمايد: "با همسرت نزديكى مكنمگر آن كه
تو دستمالى داشته باشى واو دستمالى، وخود را با يكدستمال تميز نكنيد تا
مبادا شهوت بر شهوت قرار گيرد، كه اين كاردشمنى ميان شما دو را در پى
دارد."(487)
15 - از حديثى چنين پيداست كه به هنگام حصر - يعنى نيازى كهآدمى را به
شتاب اندازد - جماع كراهت دارد. امام صادقعليه السلام فرمود:"انسانى كه
خضاب كرده جماع نمىكند" راوى عرض كرد: فدايتگردم چرا انسانِ خضاب كرده
جماع نمىكند؟ فرمود: "زيرا در حصراست."(488)
16 - نيز بلافاصله پس از خوردن غذا با شكم پر نبايد همبستر شد.از امام
صادقعليه السلام روايت است كه فرمود: "سه چيز بدن را ويرانمىكند وچه بسا
آدمى را بكشد: با شكم پر به حمام رفتن، با شكم پربا همسر آميزش كردن
وازدواج با پير زنان."(489)
17 - شايسته است در اين اوقات كه در حديث امام باقر ذكر شدهاز مباشرت
خوددارى كرد. ظاهراً آنچه همه اينها را گرد مىآوردحالت اضطراب وخوف است كه
بر كودك حتى زن وشوهر اثرمىنهد. از امامعليه السلام پرسيدند: آيا وقتى
هست كه جماع حلال در آنمكروه باشد؟ حضرتعليه السلام فرمود: "آرى، بين
طلوع فجر وطلوعآفتاب، واز غروب آفتاب تا غروب شفق )يعنى سرخى آسمان(،ودر
شب وروز خسوف وكسوف، ودر شب وروزى كه باد سياه ياسرخ يا زرد بوزد، وشب
وروزى كه در آن زمين لرزه پيش آيد."
امامعليه السلام سپس فرمود: "به خدا سوگند هيچ كس در اين اوقات كهپيامبر
جماع در آن را نهى كرده وخبر اين روايت به او رسيده،همبسترى نكرد مگر آن كه
خداوند كودكى بدو دهد كه آنچه دركودكش مىبيند وى را خوش آيد."(490)
وممكن است هر گونه حالت اضطراب زايى همين حكم را داشتهباشد، همچون آميزش
هنگام ترس از سلطان ستمگر يا در وضعيتهاىجنگى ونظاير آن.
پيامبرصلى الله عليه وآله نهى فرموده از اين كه در شب اول ماههاى
قمرىهمبسترى كنند، وبه علىعليه السلام مىفرمايد: "اى على! در شب اول
ماهونيمه ماه وآخر ماه همبسترى مكن، كه هر كس چنين كند بيم آنمىرود
كودكش كودن از كار در آيد."(491)
18 - از نظر اسلام كراهت دارد مردى پس از بازگشت از سفرشبانگاه بر
خانوادهاش وارد شود، وبهتر است تا صبح شكيبايى كند.در حديثى از امام
صادقعليه السلام روايت است كه فرمود: "كراهت داردمردى كه شبانگاه از سفر
رسيده بر خانوادهاش وارد شود، بلكه بايد تاصبح صبر كند."(492)
19 - نيز كراهت دارد مردى در شب مسافرت كه غالباً با اضطرابهمراه است
واحتمال ضعف مىرود، با همسرش همبستر شود. ازپيامبرصلى الله عليه وآله
رسيده است كه حضرتصلى الله عليه وآله كراهت داشت مرد در شبىمباشرت كند كه
آهنگ سفر دارد.(493)
چنين است هنگام سفرهاى كوتاه. در حديثى از پيامبر رسيدهاست كه فرمود:
"اى على! هنگامى كه براى سفرهاى كوتاه به مدت سه شبانه روزاز خانه خارج
مىشوى با همسرت در نياميز كه اگر فرزندى از شماپديد آيد يار ستمگر خواهد
شد."(494)
20 - اسلام دستور مىدهد همبستر شدن در پنهان صورت پذيردنه در حضور هوو ويا
فرزندى كه صداى آنها را مىشنود وپيكرشان رامىبيند. از امام صادقعليه
السلام روايت شده است كه فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآلهفرموده است:
"سوگند به خدايى كه جان من در يد قدرت اوست،اگر مردى با زنش در آميزد در
حالى كه كودكى بيدار آن دو را مىبيندوصدايشان را مىشنود وصداى نفسهاى زن
وشوهر به گوش اومىرسد اين كودك روى رستگارى را نخواهد ديد، اگر پسر باشد
زناكار خواهد شد، واگر دختر باشد زانيه خواهد شد."
حديث مىافزايد: "هرگاه على بن الحسينعليه السلام آهنگ همسر شدنداشت، در
را مىبست وپردهها را مىانداخت وخدمتگزاران را بيرونمىكرد."(495)
21 - اسلام كراهت دارد كسى زير آسمان(496) يا روى بام ساختمان(497) يادر
برابر خورشيد(498) يا زير درختان ميوه دار(499) جماع كند.
22 - احاديث حاكى از كراهت همبستر شدن رو و يا پشت به قبله،يا در حال
برهنگى كامل، يا در كشتى يا بر سر راه. امام صادقعليه السلام بهنقل از
پدرانش فرموده است: "پيامبر نهى مىكرد از اين كه مردى روبه قبله، يا بر سر
راهى آباد با زنش در آميزد وهركه چنين كند لعنتخدا وفرشتگان وهمه مردم بر
او باد."(500)
23 - اسلام كراهت دارد كه مردى ايستاده مباشرت كند وآن را كاردراز گوشها
مىداند. در حديثى نبوى آمده است: "اى على! ايستادهبا زنت جماع نكن كه اين
كار دراز گوشهاست."(501)
24 - نيز مباشرت پس از احتلام كراهت دارد. پيامبرصلى الله عليه
وآلهمىفرمايد: "كراهت دارد مردى پس از احتلام با زنش در آميزد، مگرآن كه
از احتلام غسل كند، پس اگر بعد از احتلام وبدون غسل با زنشدر آميخت
وفرزندى ديوانه از او پديد آمد هيچ كس جز خود رانكوهش نكند."(502)
25 - اسلام دستور مىدهد هنگام مباشرت به خداى توجه كرد وازشر شيطان بدو
پناه برد. امير المؤمنينعليه السلام مىفرمايد: "هرگاه كسى ازشما مباشرت
كرد بايد بگويد: بسم اللَّه وباللَّه اللهم جَنِّبْنِي الشيطانَوَجَنِّبِ
الشيطان ما رزقتني." وسپس فرمود: "پس اگر خداوند كودكىبه آن دو داد هرگز
شيطان زيانى بدو نرساند."(503)
26 - اسلام توصيه مىكند پيش از مباشرت با زن حامله وضو گرفتهشود.
پيامبرصلى الله عليه وآله مىفرمايد: "اى على! هرگاه زنت باردار شد، با
اونزديكى مكن مگر آن كه وضو داشته باشى."(504)
27 - اسلام از اينكه مرد براى مدتى با همسرش آميزش جنسىنداشته باشد، نهى
كرده است، چه بسا اين كار موجب فساد وتباهىزن گردد.
امام صادقعليه السلام مىفرمايد "هركه چند زن داشته باشد، وبا آنهانزديكى
نكند، ويكى از آنها زنا كند گناهش به گردن او خواهد بود."(505)
28 - اسلام نهى كرده از اين كه از پشت زنان با ايشان نزديكى كرد.پيامبرصلى
الله عليه وآله مىفرمايد: "پشت زنان امت من بر مردان امت من
حراماست."(506)
29 - اسلام مردان را به غيرت دستور مىدهد، وزنان را از غيرتنسبت به مردان
خود باز مىدارد، وبه شكيبايى بر غيرت )وناموسپرستى( مردان دستورشان
مىدهد. امام صادقعليه السلام مىفرمايد:"خداوند غيور است وهر غيورى را
دوست دارد واز غيرت اوست كهبدكاريها را - چه پيدا وچه پنهان - حرام كرده
است."(507)
امامعليه السلام در حديث ديگرى مىفرمايد: "خداوند جهاد را بر مردانوزنان
واجب كرد. جهاد مرد آن است كه مال وخونش را بدهد ودر راهخدا كشته شود،
وجهاد زن آن است كه بر آزار همسرش وغيرت اوصبر كند."(508)
امير المؤمنينعليه السلام مىفرمايد: "غيرت زن كفر است وغيرت
مردايمان"(509)
30 - شرع براى مرد حقوق بسيارى را بر عهده زن نهاده است، تااو را از
كامجويى ولذتطلبى در جاى ديگر مصون بدارد.
در حديثى از امام صادقعليه السلام آمده است كه فرمود: "زنى نزدپيامبرصلى
الله عليه وآله آمد وعرض كرد: يا رسول اللَّه! حق شوهر بر همسرچيست؟ فرمود:
بيش از آن است كه تصور مىكنيد.
آن زن عرض كرد: بخشى از آن را به من بگوييد.
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: زن حق ندارد جز با اجازه شوهرش
روزهمستحبى بگيرد، يا از خانه بيرون رود. زن بايد بهترين عطر خود رابزند،
وبهترين جامه خويش را بر تن كند وزيباترين آرايش خود را بهكار برد وبام
وشام، خويش را به شوهرش عرضه كند وحقوق مرد برزن بيش از اينهاست."(510)
در حديثى از پيامبرصلى الله عليه وآله آمده است كه: "حلال نيست زنى
بخوابدپيش از آن كه خود را بر شوهرش عرضه كند، جامه خود را از تنبرگيرد،
وزير روانداز مرد رود، وپوست خود را به پوست او بچسباندواگر چنين كند خود
را به شوهرش عرضه داشته است."(511)
31 - حقوق ووظايف زن وشوهر طرفينى است، وهر كدام از آنهاديگرى را به خشم
آورد عذاب خداوندى از آن او خواهد بود. درحديثى از پيامبرصلى الله عليه
وآله بتفصيل، آداب رفتار زن وشوهر بيان شدهاست: "اگر زنى شوهرش را بيازارد
نماز وحسنهاش پذيرفته نيست،مگر آن كه شوهر خود را راضى كند، واگر چنين
نكند حتى در صورتىكه عمرش را روزه بگيرد وشب زنده دارى كند وبردهها آزاد
نمايدواموالش را در راه خدا انفاق كند باز نخستين كسى خواهد بود كه بهآتش
در مىآيد. سپس حضرت رسولصلى الله عليه وآله فرمود: مرد نيز همين كيفررا
خواهد داشت اگر زنش را بيازارد وبدو ستم كند، وهر كس بر بداخلاقى زنش
شكيبايى كند وآن را به روز جزا واگذارد، خداوند براىهر بار صبر پاداشى بدو
دهد كه به هنگام سربلندى در آزمون بدومىدهد."(512)
حتى شايسته نيست طولانى شدن نماز زن، توجيه كننده خوددارى زن از اهميت دادن
به شوهر وپاسخ به تمايلات او باشد.
پيامبرصلى الله عليه وآله به زنان مؤمن چنين تعليم مىدهد: "نماز خود
راطولانى نكنيد تا شوهرانتان را بازداريد."(513)
پيامبرصلى الله عليه وآله بسيار مردان را به زنان توصيه مىكرد ومى
فرمود:"بيشتر اهل بهشت زنان مستضعف هستند كه خداوند ضعف آنها رادانسته وبر
آنها رحم گرفته است."(514)
نيز پيامبرصلى الله عليه وآله مىفرمايد: "بهترين شما بهترين شماست
براىخانوادهاش، ومن بهترين شما هستم نسبت به خانوادهام."(515) در
جاىديگرى پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله مىفرمايد:
"نفرين باد ونفرين بر كسى كه نانخور خود را تباه سازد."(516)
امير المؤمنينعليه السلام در نامهاى به پسرش امام حسنعليه السلام
مىفرمايد:"كارى را به زن نه سپار كه از مسائل شخصى او فزون باشد، كه
اينبراى وضع او بهتر، وبراى خيال او خشنود كنندهتر، وبراى زيبايى
اوماندنىتر است، وزن گل است نه پيشكار."(517)
پيامبرصلى الله عليه وآله كارها را ميان صديقه كبرى فاطمة زهرا سلام اللَّه
عليهاوهمسرش امام علىعليه السلام تقسيم مىكرد وكارهاى داخل خانه را
بهفاطمه مىسپرد وكارهاى بيرون خانه را به على.(518)