فصل اول- آداب بيمارى و احكام احتضار
الف - توبه كى، و چگونه؟
قرآن مجيد :
1 - )إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ
بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنقَرِيبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ
وَكَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً * وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُلِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ
السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُالآنَ
وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ اعْتَدْنَا لَهُمْ
عَذَاباًأَلِيماً.(6))
"پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را ازروى جهالت انجام
مىدهند، پس زود توبه مىكنند. خداوند توبه چنيناشخاصى را مىپذيرد و خدا دانا و
حكيم است. براى كسانى كه كارهاىبد را انجام ميدهند و هنگامى كه مرگ يكى از آنها
فرا مىرسد مىگويد:"الان توبه كردم" توبه نيست و نه براى كسانى كه در حال كفر از
دنيامىروند، اينها كسانى هستند كه عذاب دردناكى بر ايشان فراهمكردهايم."
فقه آيه:
از آيه فوق فهميده مىشود، بر شخص مؤمن لازم است تا هر موقعكه تحت تاثير وسوسههاى
شيطانى قرار گرفت و از راه پروردگار دورشد، فوراً توبه كند و خداوند هم در اين صورت
توبه او را مىپذيردو جائز نيست توبه را تا دم مرگ به تأخير اندازد.
2 - )فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ
إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌرَحِيمٌ.(7))
"اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبهاو را مىپذيرد
زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است."
)فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ
وَجَدتُّمُوهُمْوَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ
فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الْصَّلاَةَوَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ
إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(8)).
"اما وقتى كه ماههاى حرام پايان گرفت، مشركان را هر جا يافتيد بهقتل برسانيد و
آنها را اسير سازيد و محاصره كنيد و در هر كمينگاه بر سر راهآنها بنشيند. هر گاه
توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند،آنها را رها سازيد زيرا خداوند
آمرزنده و مهربان است."
فقه آيه:
براى اينكه توبه تو پذيرفته شود، بايد به اصلاح خود بپردازىوآنچه را گناه، تباه
ساخته است جبران نمايى. پس اگر نماز را بجانياورده باشى يا زكات را پرداخت نكرده
باشى و يا حق خدا، يا مردمرا ادا نكرده باشى، بايد در هنگام توبه، نماز را قضا و
حقوق را ادانمايى.
3 - )إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ
عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُالرَّحِيمُ(9)).
"مگر آنها كه توبه و بازگشت كردند و اعمال بد خود را با اعمال نيكاصلاح نمودند و
آنچه را كتمان كرده بودند آشكار ساختند، من توبه آنهارا مىپذيرم كه من توبه پذير و
مهربانم."
فقه آيه:
اگر گناهى كه مرتكب شدهاى، كتمان حقيقت باشد، بايد در موقعتوبه، آن حقيقت كتمان
شده. را بيان نمايى و خود را از هر نوع فسادوخطايى كه مرتكب شدهاى، پيراسته سازى.
4 - )إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا
دِينَهُمْ للَّهِِفَأُولئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ
الْمُؤْمِنِينَ أَجْراً عَظِيماً(10)).
"مگر آنها كه توبه كنند و جبران و اصلاح نمايند و به دامن لطف خداچنگ زنند و دين
خود را براى خدا خالص كنند، آنها با مؤمنان خواهندبود و خداوند به افراد با ايمان،
پاداش عظيمى خواهد داد."
فقه آيه:
علاوه بر اصلاح خويشتن در هنگام توبه، بر توبه كننده واجباست كه دين خود را خالص
گرداند و به خداوند تمسك جويد و ايناخلاص امكان ندارد جز اينكه از پيامبر خدا و
پيشوايان اطاعت نمايدو در پرتو هدايت قرآن مجيد حركت كند. در غير اين صورت،
اينتوبه، توبه كسانى است كه از پيامبر خدا دورى جستهاند و غير ازخدا، و پيامبر و
مؤمنان، كس ديگرى را دوست و همدم خود قراردادهاند.
5 - )لَقَد تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ
الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِيسَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِمَا كَادَ يَزِيغُ
قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْرَؤُوفٌ
رَحِيمٌ(11)).
"مسلماً خداوند رحمت خود را شامل حال پيامبر و مهاجرين و انصاركه در زمان عسرت و
دشوارى و شدّت )در جنگ تبوك( از او پيروىكردند نمود، بعد از آنكه نزديك بود دلهاى
گروهى از آنها، از حقمنحرف شود )و از ميدان جنگ بازگردند( پس خدا توبه آنها را
پذيرفتكه او نسبت به آنها مهربان و رحيم است."
فقه آيه:
از اقسام توبه، جهاد و پيكار با دشمن و فرمانبردارى از پيامبرصلى الله عليه وآلهدر
لحظات سخت و دشوار است. زيرا كسى كه عصيان مىكند و ازاطاعت پيامبر سرپيچى مىنمايد
و بعد توبه مىكند و سپس وقتى كهلحظه سخت و دشوارى فرا مىرسد، باز هم به عصيان و
نافرمانى بازمىگردد، توبه او يك توبه واقعى و حقيقى نخواهد بود. مانند كسىكه در
هنگام شهوت، زنا مىكند و پس از فراغت توبه مىكند و سپسوقتى كه شهوت مىآيد باز
هم زنا ميكند، چگونه مىتوان توبه او رايك توبه صادق پنداشت؟
6 - )فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ
التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(12)).
"پس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت )و با آنها توبه كرد(و خداوند توبه او را
پذيرفت چرا كه خداوند توبه پذير و مهربان است."
فقه آيه:
وسيله پذيرش توبه، كلماتى است كه خداوند از فضل و لطفخود به بندگانش مىآموزد،
مانند آن كلماتى كه حضرت آدم ازپرودگارش دريافت كرد و آن كلمات عبارت بودند از:
توسّل بهحضرت پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله و اهل بيت اوعليهم السلام.
6 - )فَأَمَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَعَسَى أَن يَكُونَ
مِنَالْمُفْلِحِينَ(13)).
"اما كسى كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالحى انجام دهد، اميداست از رستگاران
باشد."
فقه آيه:
توبه در صورتى وسيله فلاح و ابزار رستگارى مىباشد كه توأمبا ايمان حقيقى و عمل
صالح باشد.
احاديث شريف:
1 - از امام صادقعليه السلام نقل شده است:
"لا يحفظ الدين إلّا بعصيان الهوى، ولا يبلغ الرضى إلّا بخيفة أوطاعة"(14).
"دين جز با سرپيچى از هواها و خواستههاى نفسانى، حفظنمىشود، و خوشنودى خداوند جز
با خوف و خشيت يا اطاعتوفرمانبردارى از او بدست نمىآيد."
2 - از امير المؤمنينعليه السلام نقل شده است:
"المُقِرّ بالذنب تائب"(15).
"كسى كه به گناه خويش اعتراف مىكند، توبه كننده محسوبمىشود."
3 - از اميرالمؤمنينعليه السلام در نامهاى به اهالى مصر نقل شده است كهپيامبر
خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"من سرّته حسناته وساءته سيئاته فذلك المؤمن حقاً"(16).
"كسى كه حسنات و كارهاى نيكش او را خوشحال مىگرداندوكارهاى زشتش او را ناراحت
مىسازد، او براستى يك شخصمؤمن مىباشد."
4 - از امام صادقعليه السلام نقل شده است:
"إنّ اللَّه يحبّ المقرّ التوّاب. قال: وكان رسول اللَّهصلى الله عليه وآله يتوب
إلى اللَّهفى كل يوم سبعين مرة من غير ذنب، يقول: استغفر اللَّه وأتوب إليه.قال؛
كان يقول: أتوب الى اللَّه"(17).
"خداوند كسى را كه اعتراف به گناه و توبه مىكند، دوستمىدارد. فرمود: پيامبر
خداصلى الله عليه وآله بدون اينكه گناه مرتكب شود، هرروز هفتاد بار توبه مىكرد و
مىگفت: "استغفر اللَّه و أتوب اليه" و يامىگفت: "أتوب إلى اللَّه" يعنى توبه
مىكنم و به خدا باز مىگردم."
5 - از پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله نقل شده است:
"ألا انبّئكم بدائكم من دوائكم، داؤكمالذنوب ودواءكم الاستغفار"(18).
"همانا مىخواهم هم دردتان و هم دواىتان را براى شما بازگويم. درد شما گناهان است
و دواى آن هم استغفار و طلب آمرزش ازخداوند."
6 - علىعليه السلام فرمود:
"ما من عبد يذنب إلّا أجّله اللَّه سبع ساعات، فإن تاب لم يكتب عليهذنب"(19).
"هر بندهاى گناهى مرتكب مىشود، خداوند به او هفت ساعتمهلت مىدهد، پس اگر توبه
كرد، گناهى در پرونده اعمال او نوشتهنمىشود."
7 - محمد بن مسلم از امام باقرعليه السلام روايت مىكند:
"إنّ من أحب عباد اللَّه إلى اللَّه المفتن المحسن التوّاب"(20).
"محبوبترين بندگان خدا نزد خدا، بنده شيداى نيكوكار توبهكننده است."
8 - پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله فرمود:
"التائب إذا لم يستبن عليهأثر التوبة فليس بتائب، يرضي الخصماء،ويعيد الصلوات،
ويتواضع بينالخلق، ويقي نفسه عنالشهوات، ويهزلرقبته بصيام النهار، ويصفِّر لونه
بقيام الليل، ويخمص بطنه بقلّة الأكل،ويقوِّس ظهره من مخافة النار، ويذيب عظامه
شوقاً إلى الجنة، ويرقّقلبه من هول ملك الموت، ويجفّف جلده على بدنه بتفكّر
الآخرة، فهذاأثر التوبة، وإذا رأيتم العبد على هذه الصفة فهو تائب ناصح لنفسه"(21).
"توبه كنندهاى كه نشانهها و آثار توبه در او ديده نشود، توبه كنندهنيست. بايد
طرف نزاع خود را راضى كند، نمازهاى فوت شده رااعاده نمايد، در ميان خلق با فروتنى
رفتار نمايد، نفس خود را ازشهوات باز دارد، خود را با روزه دارى لاغر گرداند، رنگ
رخش بانمازهاى شبانه زرد شود، با كم خورى شكمش را خالى نگهدارد،پشتش از ترس آتش
جهنم كمانى شود، استخوانش را در اشتياقبهشت آب كند و قلبش را از هول فرشته مرگ
رقيق گرداند و با تفكردرباره آخرت، پوستش را بر بدنش خشك سازد. اينها آثار توبه
استو اگر بنده را با اين اوصاف ديديد، او توبه كننده ناصح خويشتناست."
9 - از حضرت رسول اكرمصلى الله عليه وآله نقل شده كه به شمعون بن لاوى درضمن حديثى
گفت:
"وأمّا علامة التائب فأربعة: النصيحة للَّه في عمله، وترك الباطل،ولزوم الحقّ،
والحرص على الخير"(22).
"نشانههاى توبه كننده واقعى چهار چيز است: اخلاص براى خدادر عملش، و ترك باطل، و
ملازمت حق و حرص و اشتياق به كارخير."
تفصيل احكام:
1 - بر شخص مؤمن لازم است كه بطور هميشگى بياد آخرت باشدوبراى سفر طولانى گريز
ناپذير آمادگى بگيرد، زيرا اگر اجل او فرارسيد، حتى يك ساعت هم جلو و عقب نخواهد
شد.
2 - يكى از راههاى آمادگى براى مرگ، توبه است. توبه كردن بعد ازهر گناهى فوراً واجب
است، و از شرايط توبه است: پشيمانى ازگناه، عزم بر ترك آن، اداى واجب يا حقى كه ترك
شده باشدهمچون نماز و زكات و ردّ مظالم. و از آداب توبه: تضرّع به خدا،توسل به
پيامبرصلى الله عليه وآله و اهل بيتعليه السلام او، تمسك به آنان، جهاد درراه خدا،
انفاق، عمل صالح، اخلاص و استغفار و طلب آمرزشدر سحرگاهان مىباشد.
3 - اداى امانتها و مسترد ساختن حقوق مخصوصا با ظهور نشانههاىمرگ، بر انسان واجب
است، و اگر به وصى خود اطمينان دارد،وصيت كردن به انجام آنها هم كفايت مىكند به
گونهاى كه اختلالىدر پرداخت حقوق و امانات پديد نيايد.
4 - همچنين واجب است به انجام دادن واجباتى كه موفق به انجامدادن آنها نشده مانند
حج، وصيت كند. اما آنچه انجام دادن آن بروصى واجب است مانند قضاى نماز و روزه،
بنابر احتياط بر اولازم است كه آنها را به وصى اعلام نمايد.
5 - ضايع ساختن حقوق ورثه جايز نيست مثل اينكه بطور كاذب اقراركند كه پارهاى از
اموالش متعلق به غير است و بنابر احوط نبايداموال و دارايى خود )مانند حسابهاى شخصى
بانكى( يا طلبهاىخود را از ورثه كتمان كند.
6 - شايسته است كه بر كودكان صغير خود قيّم تعيين كند و اگر بدونقيم، تلف شدن آنان
يا تضييع حقوق آنان را احتمال بدهد، تعيينقيم واجب مىشود، و شايسته است كسى را
تعيين كند كه براىانجام اين مسؤليت شايستگى داشته باشد.
ب - با بيمارى چگونه برخورد كنيم؟
احاديث شريف:
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"قال رسول اللَّهصلى الله عليه وآله: يقول اللَّه عزّوجلّ للملك الموكّل بالمؤمن
إذامرض: اكتب له ما كنت تكتب له في صحّته، فإنّى أنا الذي صيّرته فيحبالي"(23).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود: خداوند عزّوجلّ به فرشتهاى كه موكل بهشخص
مؤمن است، در زمانى كه او مريض شود مىگويد در پروندهاعمال او همان چيزى را بنويس
كه در هنگام صحّت و سلامتى اومىنوشتى، زيرا اين من هستم كه او را در دام خود
كشيدهام )به بندبيمارى درآوردهام(."
2 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"قال رسول اللَّهصلى الله عليه وآله: الحمى رائد الموت، وسجن اللَّه في
الأرض،وفورها من جهنم، وهي حظّ كلّ مؤمن من النار"(24).
"پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله فرمود: تب، پيشاهنگ مرگ و زندان خدا درزمين است و
فوران و غليان آن از آتش جهنم است. نصيب و قسمتهر مؤمن از آتش، تب است."
3 - زراره از امام صادقعليه السلام يا امام باقرعليه السلام روايت مىكند:
"سهر ليلة من مرض أو وجع أفضل وأعظم أجراً من عبادة سنة"(25).
"پاداش يك شب بى خوابى از جهت بيمارى يا درد، بهتر وبيشتراز يك سال عبادت كردن
است."
4 - امام صادقعليه السلام از پدرانشعليهم السلام از وصيت پيامبر اسلامصلى الله
عليه وآله بهحضرت علىعليه السلام نقل مىكند:
"قال: يا علي، أنين المؤمن تسبيح، وصياحه تهليل، ونومه علىالفراش عبادة، وتقلّبه
من جنب إلى جنب جهاد في سبيل اللَّه، فإن عوفيمشى في الناس وما عليه من ذنب"(26).
"پيامبراسلامصلى الله عليه وآله فرمود: اى على! ناله كردن مؤمن، تسبيح وفريادكردنش
تهليل و خوابيدن او در بستر بيمارى، عبادت و پهلو به پهلوشدن او جهاد در راه خدا
است. پس اگر عافيت و بهبودى پيدا كرد،در ميان مردم به زندگى خود ادامه مىدهد و هيچ
گناهى بر اونيست."
5 - جابر از امام باقرعليه السلام روايت مىكند:
"إذا أحبّ اللَّه عبداً نظر إليه، فإذا نظر إليه أتحفه بواحدة من ثلاث:إمّا صداع،
وإمّا حمى، وإمّا رمد"(27).
"وقتى خدا بندهاى را دوست بدارد، به سوى او نگاه مىكند،ووقتى به سوى او نگاه كند،
يكى از سه چيز را به عنوان هديه به اومىبخشد: يا سردرد يا تب يا چشم درد."
6 - رسول اللَّهصلى الله عليه وآله فرمود:
"حمى ليلة كفارة سنة"(28).
"يك شب تب كردن، كفاره يك سال است."
7 - حضرت علىعليه السلام درباره مريضى طفل گفت:
"كفارة لوالديه"(29).
"بيمارى كودك، كفاره پدر و مادر او است."
8 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"قال اللَّه عزّو جلّ: أيّما عبد ابتليته ببليّة فكتم ذلك عوّاده ثلاثاً
أبدلتهلحماً خيراً من لحمه، ودماً خيراً من دمه، وبشراً خيراً من بشره، فإنأبقيته
أبقيته ولا ذنب له، وإن مات، مات إلى رحمتي"(30).
"خداوند عزّ و جلّ فرمود: هر بندهاى كه او را به بيمارى مبتلا كنمو او اين بيمارى
را از عيادت كنندگان خود تا سه روز پنهان كند،گوشت بدن او را به گوشت بهتر و خون او
را به خون بهتر و پوستبدن او را به پوست بهتر، تبديل خواهم كرد. پس اگر او را در
قيدحيات باقى بگذارم، زنده مىماند در حاليكه هيچ گناهى ندارد. اگرهم بميرد به جوار
رحمتم منتقل خواهد شد."
9 - حضرت علىعليه السلام فرمود:
"من كتم وجعاً أصابه ثلاثة أيام من الناس وشكى إلى اللَّه عزّ وجلّكان حقّاً على
اللَّه أن يعافيه منه"(31).
"كسى كه گرفتار دردى شده است و تا سه روز آن را از مردم كتمانكند و تنها به خداوند
شكوه نمايد، بر خداوند لازم است كه او را از آنبيمارى بهبود بخشد."
10 - امام ابوالحسن موسى بن جعفرعليه السلام فرمود:
"ليس من دواء إلّا ويهيّج داء، وليس شيء أنفع في البدن من إمساكاليد إلّا عمّا
يحتاج إليه"(32).
"هيچ دوايى نيست مگر اينكه دردى را تحريك و تهييج مىكندوهيچ چيزى نافعتر به بدن
از اين نيست كه انسان پرهيز كند مگر ازچيزى كه واقعاً بدن به آن احتياج دارد."
11 - حسن بن فضل طبرسى در كتاب "مكارم الاخلاق" مىگويد:امام عليه السلام فرمود:
"تجنّب الدواء ما احتمل بدنك الداء فإذا لم يحتمل الداء فالدواء"(33).
"تا زمانى كه بدن تو تحمل درد را دارد از مصرف دوا و دارو پرهيزكن و اگر درد غير
قابل تحمل بود آنگاه بايد دوا مصرف كرد."
12 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إنّ نبياً من الأنبياء مرض فقال: لا أتداوى حتى يكون الذيأمرضني هو الذي يشفيني،
فأوحى اللَّه إليه: لا أشفيك حتّى تتداوى،فإن الشفاء منّي"(34).
"پيامبرى از پيامبران الهى بيمار شد پس گفت: من مداوا نمىكنمتا اينكه آن كس كه
مرا بيمار ساخته، شفايم دهد. خداوند به او وحىفرمود: ترا شفا نمىدهم مگر اينكه
خود را مداوا كنى زيرا شفا دادن ازمن است."
13 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"ليست الشكاية أن يقول الرجل: مرضت البارحة أو وعكت البارحةولكن الشكاية أن يقول:
بليت بما لم يبل به أحد"(35).
"شكايت كردن اين نيست كه شخص بگويد: ديروز مريض ياكسل و ناخوش شدم بلكه شكايت اين
است كه بگويد من به مرضىمبتلا شدم كه هيچ كس به آن مبتلا نشده است."
14 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"يا حسن، إذا نزلت بك نازلة فلا تشكها إلى أحد من أهل الخلافولكن اذكرها لبعض
اخوانك فإنّك لن تعدم خصلة من خصال أربع: إمّاكفاية بمال، وإمّا معونة بجاه، أو
دعوة تستجاب، أو مشورة برأي"(36).
"اى حسن! اگر گرفتارى و مصيبتى براى تو پيش آمد، به هيچ كساز مخالفين شكوه نكن،
ولى به برخى از برادرانت ياد آورى كن حتماًبا يكى از چهار چيز تو را كمك خواهد كرد:
يا با مالش يا با جاهومقامش يا با دعاى مستجابش و يا با نظر و مشورتش."
15 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إنّ المشي للمريض نكس. إنّ أبيعليه السلام كان إذا اعتلّ جعل في ثوبفحمل لحاجته
-يعني الوضوء- وذاك أنّه كان يقول: إنّ المشي للمريضنكس"(37).
"راه رفتن براى مريض موجب عودت مرض مىشود. پدرمعليه السلاموقتى عليل و بيمار
مىشد، در جامهاى قرار داده مىشد، و براىوضو گرفتن، كسى ديگر حضرت را بر دوش حمل
مىكرد، زيرا آنحضرت مىفرمود: راه رفتن بيمار باعث بازگشت بيمارى اومىشود."
16 - امام ابوالحسن موسى كاظمعليه السلام فرمود:
"إذا مرض أحدكم فليأذن للناس يدخلون عليه فإنّه ليس من أحد إلّاوله دعوة
مستجابة"(38).
"اگر كسى از شما بيمار شد بايد به مردم اجازه دهد كه به عيادتاو بيايند، زيرا هيچ
كسى نيست مگر اينكه يك دعاى مستجابىدارد."
ج - با بيمار چگونه رفتار كنيم؟
احاديث شريف:
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"أي مؤمن عاد مؤمناً في اللَّه عزّ وجلّ في مرضه وكّل اللَّه به ملكاً منالعوّاد
يعوده في قبره ويستغفر له إلى يوم القيامة"(39).
"هر مؤمنى كه مؤمن بيمارى را براى خدا عيادت كند، خداوندفرشتهاى را موظف مىسازد
كه او را در قبرش عيادت كند و تا روزقيامت براى او آمرزش بطلبد."
2 - امير المؤمنينعليه السلام فرمود:
"ضمنت لستّة الجنة منهم رجل خرج يعود مريضاً فمات فلهالجنة"(40).
"براى شش كس بهشت تضمين شده است، از جمله آنها مردىاست كه به منظور عيادت بيمارى
از منزل خارج شده و در راه مردهاست. اين مرد وارد بهشت مىشود."
3 - امام موسى بن جعفر از پدرانشعليه السلام از پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله
نقلفرمود:
"يعيّر اللَّه عزّوجلّ عبداً من عباده يوم القيامة فيقول: عبدي ما منعكإذا مرضت أن
تعودني؟ فيقول: سبحانك سبحانك أنت ربّ العباد، لاتمرض و لا تألم، فيقول: مرض اخوك
المؤمن فلم تعده، وعزّتيوجلالي ولو عدته لوجدتني عنده ثمّ لتكفّلت بحوائجك فقضيتها
لكوذلك من كرامة عبدي المؤمن وأنا الرحمن الرحيم"(41).
"خداوند در روز قيامت، بندهاى از بندگانش را نكوهش مىكندومىگويد: بنده من! چه
مانع شد از اينكه مرا عيادت كنى وقتى كهبيمار شدم؟ آن بنده در پاسخ عرض مىكند:
خداوندا! تو پاك و منزههستى، تو پروردگار بندگان هستى، بيمار نمىشوى، درد و
مرضندارى. خداوند مىفرمايد: برادر مؤمن تو بيمار شد و تو از آن عيادتنكردى.
سوگند به عزت و جلالم اگر او را عيادت مىكردى، مرا همدر نزد او مىيافتى و سپس من
هم نيازمنديهاى تو را برآوردهمىساختم و اين از كرامتهاى بنده مؤمن من است و من
خداىبخشاينده و مهربان هستم."
4 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"أيّما مؤمن عاد مؤمناً مريضاً حين يصبح، شيّعه سبعون ألف ملك،فإذا قعد غمرته
الرحمة واستغفروا له حتى يمسي، وإن عاده مساءً كان لهمثل ذلك حتى يصبح"(42).
"هر مؤمنى اگر مؤمن بيمارى را در اوّل صبح عيادت كند، هفتادهزار فرشته او را مشايعت
مىكنند و زمانى كه در نزد او نشست،رحمت الهى وجود او را فرا مىگيرد و فرشتگان
الهى براى او آمرزشمىطلبند تا شب فرا رسد و اگر در شب عيادت كند باز هم همينحالت
براى او خواهد بود تا صبح شود."
5 - عيسى بن عبداللَّه قمى در حديثى مىگويد؛ از امام صادقعليه السلامشنيدم كه
مىگفت:
"ثلاثة دعوتهم مستجابة: الحاج، والغازي، والمريض فلا تغيظوهولا تضجروه"(43).
"دعاى سه نفر اجابت مىشود: حاجى، جنگجو )مجاهد(وبيمار، پس بيمار را خشمگين نسازيد
و خسته و رنجيده نگردانيد."
6 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"لا عيادة في وجع العين، ولا تكون عيادة في أقل من ثلاثة أيام،فإذا وجبت فيوم ويوم
لا، فإذا طالت العلّة ترك المريض وعياله"(44).
"چشم دردى عيادت ندارد، و در بيمارى كمتر از سه روز همعيادت لازم نيست و زمانى كه
عيادت لازم باشد بايد يكروز در ميانانجام شود و اگر بيمارى طول كشيد، بيمار به
خانوادهاش واگذاشتهشود."
7 - ابو حمزه ثمالى از امام باقرعليه السلام نقل مىكند:
"قال أمير المؤمنينعليه السلام: من أصابه ألم في جسده فليعوّذ نفسهوليقل: "أعوذ
بعزّة اللَّه من قدرته على الأشياء، اُعيذ نفسي بجبّارالسماء، اُعيذ نفسي بمن لا
يضرّ مع اسمه سمّ ولا داء، اُعيذ نفسيبالذي اسمه بركة و شفاء.." فإذا قال ذلك لم
يضرّه ألم ولا داء"(45).
"حضرت علىعليه السلام فرمود: كسى كه به بدنش دردى برسد بايدخود را تعويذ )در پناه
خدا( كند و بگويد: "اعوذ بعزةّ اللَّه من قدرتهعلى الاشياء، اُعيذ نفسى بجبار
السماء، اُعيذ نفسى بمن لا يضر معاسمه سم و لاداء، اُعيذ نفسى بالذى اسمه بركة و
شفاء" وقتى ايندعا را بخواند، هيچ درد و المى به او آسيب نمىرساند."
8 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"ما اشتكى أحد من المؤمنين شكاية قطّ فقال بإخلاص نيّة ومسحموضع العلّه ويقول:
)وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَوَلاَ
يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَاراً( إلّا عوفي من تلك العلّة أيّة علّة
كانت،ومصداق ذلك في الآية حيث يقول: )شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ("(46).
"هيچ مؤمنى نيست كه از بيمارى و درد در رنج باشد، و موضعدرد را با دست مسح كرده و
با اخلاص نيت اين آيه را بخواند:)وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ
وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّاخَسَاراً(47)) مگر
اينكه از آن بيمارى، شفا مىيابد، هر بيمارىاى كهباشد، زيرا در اين آيه خداوند
مىفرمايد: )شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ(."
9 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"تمام العيادة للمريض أن تضع يدك على ذراعه، وتعجّل القيام منعنده، فإنّ عيادة
النوكى أشدّ على المريض من وجعه"(48).
"عيادت كامل بيمار اين است كه دست روى بازوى او بگذارىوهرچه زودتر از نزد او بلند
شوى زيرا عيادت افراد احمق، براىبيمار از دردش، سختتر و غير قابل تحملتر است."
10 - أبو زيد از يكى از دوستان جعفر بن محمدعليه السلام نقل مىكند:
"مرض بعض مواليه فخرجنا إليه نعوده ونحن عدّة من موالي جعفر،فاستقبلنا جعفر فى بعض
الطريق فقال لنا: أين تريدون؟ فقلنا: نريدفلاناً نعوده، فقال لنا: قفوا، فوقفنا.
فقال: مع أحدكم تفاحة أو سفرجلةأو أترجة أو ملعقة من طيب أو قطعة من عود بخور؟
فقلنا: ما معنا شيءمن هذا؟ فقال: أما تعلمون أن المريض يستريح إلى كلّ ما اُدخل
بهعليه"(49).
"يكى از دوستان امام صادقعليه السلام بيمار شده بود و ما كه با عدهاىاز دوستان
آن حضرت بوديم و به منظور عيادت آن شخص بيمار ازمنزل خارج شديم و در مسير راه با
امام صادقعليه السلام برخورديم. او به ماگفت كجا مىرويد؟ گفتيم: نزد فلانى براى
عيادت او مىرويم.فرمود: بايستيد پس ما ايستاديم گفت: آيا يكى از شما با خود سيبى
ياگلابى يا بالنگى يا يك قاشق عطر يا قطعهاى از عود بخور به همراهداريد؟ گفتيم:
چيزى نداريم. فرمود: آيا نمىدانيد كه شخص مريضاز هر چيزى كه براى او برده شود
خوشحال مىشود؟"
11 - امام صادقعليه السلام از پدارنشعليه السلام از پيامبر خداصلى الله عليه وآله
در حديثمناهى نقل فرمود:
"ومن كفى ضريراً حاجته من حوائج الدنيا ومشى له فيها حتىيقضي اللَّه له حاجته
أعطاه اللَّه براءة من النفاق وبراءة من النار وقضى لهسبعين حاجة من حوائج الدنيا،
ولا يزال يخوض في رحمة اللَّه حتىيرجع، ومن سعى لمريض في حاجة قضاها أو لم يقضها
خرج من ذنوبهكيوم ولدته اُمّه. فقال رجل من الأنصار: بأبي أنت واُمّي يا رسول
اللَّه،فإن كان المريض من أهل بيته أوَليس أعظم أجراً إذا سعى في حاجة أهلبيته؟
قال: نعم"(50).
"كسى كه حاجتى از حوائج شخص نابينا )يازيان ديدهاى( رابرآورده كند و براى رفع حاجت
او تلاش كند خداوند هم نياز او رابرآورده سازد، خدا براى او برائتى از نفاق و
برائتى از آتش جهنم رامىبخشد و هفتاد حاجت دنيايى او را برآورده مىگرداند و
همچناندر رحمت الهى غوطهور خواهد شد تا اينكه برگردد. و كسى كه براىرفع نياز
بيمارى كوشش و تلاش كند چه برآورده گردد و يا نتواند، ازگناهان خود مانند روزى كه
از مادر متولد شده، پاك خواهد شد.مردى از انصار پرسيد، اى رسول خدا پدر و مادرم به
فدايت اگرمريض از اهل بيت آن شخص باشد آيا پاداش او بيشتر خواهد بود؟فرمود: بلى."
12 - على بن جعفر در كتابش از برادرش امام موسىعليه السلام نقلمىكند:
"سألته عن الوباء يقع في الأرض هل يصلح للرجل أن يهرب منه؟قال: يهرب منه ما لم يقع
في مسجده الذي يصلّى فيه، فإذا وقع في أهلمسجده الذي يصلّى فيه فلا يصلح له الهرب
منه"(51).
"از او درباره وبا پرسيدم كه آيا براى مرد شايسته است كه از آنفرار كند؟ فرمود:
فرار كند تا زمانى كه در مسجدى كه در آن نمازمىخواند، سرايت نكرده باشد. پس اگر در
ميان اهالى مسجدى كه اودر آن نماز مىخواند سرايت كرده باشد، شايسته نيست كه
فراركند."
13 - على بن ابوحمزه از امام ابوابراهيمعليه السلام نقل مىكند:
"قلت له: جعلنا فداك، ما وجدتم عندكم للحمى دواء؟ قال: ماوجدنا لها عندنا دواء إلّا
الدعاء والماء البارد"(52).
"به حضرت گفتم: فدايت شوم آيا براى تب، دوايى نيافتهايد؟فرمود: ما براى تب، دوايى
جز دعا و آب سرد نيافتيم."
14 - ابو اسامه شحام مىگويد؛ از امام صادقعليه السلام شنيدم كهمىگفت:
"ما اختار جدّنا رسول اللَّهصلى الله عليه وآله للحمى إلّا وزن عشرة دراهم سكر
بماءبارد على الريق"(53).
"جدّ ما پيامبر خداصلى الله عليه وآله براى درمان تب، تنها به وزن ده درهم شكربا آب
سرد، بصورت ناشتا ميل مىفرمود."
15 - امام موسى بن جعفرعليه السلام درباره مردى كه به آن حضرتشكايت كرد و گفت: من
ده نفر عيال دارم كه همه آنها بيمار هستند چهكار كنم؟ فرمود:
"داوهم بالصدقة فليس شيء أسرع إجابة من الصدقة ولا أجدىمنفعة للمريض من
الصدقة"(54).
" آنان را با صدقه مداوا كن، زيرا هيچ چيز از صدقه زودتر اجابتنمىشود و سودمندتر
از صدقه براى بيمار چيزى نيست."