سيماى مؤمن در قرآن و حديث

ابوالفضل بهشتى

- ۱۱ -


مؤ من اهل تبذير و اسراف و بيهودگى نيست ، بلكه مقتصد و ميانه رو است .
فرق تبذير و اسراف اين است كه اسراف زياده روى در امور مشروعه است و تبذير زياده روى در امور غير مشروعه ، مثلا اگر كسى در مخارج تفريح و تفرج و يا ساير كارهاى مشروع زياده روى كند اسراف نموده است ، ولى اگر در هزينه كردن در حرام با گذراندن وقت در كار غير مشروع زياده روى كند مبذر است . پس تبذير بدتر از اسراف است كه در قرآن از اهل آن به برادران شياطين تعبير شده است : ((ان المبذرين كانوا اخوان الشياطين ))(326) بنابراين ، افراط در هر كارى مذموم است و به فرموده پيامبر صلى الله عليه و آله : ((خير الامور اءوسطها(327) ، بهترين كارها حد وسط آن است )).
حد وسط در كمك به مردم ، خوراك ، عبادت ، هزينه زندگى و... از مصاديق اعتدال است و افراط و تفريط در امور فوق مذموم است .
زيبايى و نظافت
نظافت و آراستگى يكى از خصوصيات برتر و چشم گير و جذاب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بود. آن وجود مقدس هميشه با آراستگى كامل از منزل خارج مى شد و بسيار مرتب و منظم و پاكيزه بود. آن حضرت خود را در آب مى ديد تا مرتب ظاهر شود. (فنظر فى الماء)(328)
آراستگى ظاهر يكى به پوشش و كفش است ، ديگرى به نظافت دندان ها و گوشه چشم و كنار لب ها و بينى انسان . امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد:
كان رسول الله ينفق على الطيب اءكثر مما ينفق على الطعام .(329)
آن مقدار كه پيامبر صلى الله عليه و آله براى خوشبو كردن خود هزينه مى كرد براى خوراك خود هزينه نمى كرد.
مصاديق و مظاهر زيبايى و نظافت و آراستگى بسيار است كه در منابع روايى به عنوان خصلت هميشگى اهل ايمان اشاره شده است . پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
النظافه من الايمان (330)
پاكيزگى از ايمان است .
و نيز مى فرمايد:
تخللوا فانه نظافه ، و النظافه تدعو الى الايمان و الايمان مع صاحبه فى الجنه .(331)
دندان ها را تميز كنيد، زيرا مايه نظافت است و نظافت باعث ايمان است و ايمان با صاحب خود در بهشت است .
هم چنين فرمود:
من كرامه المؤ من على الله تعالى نقاء ثوبه و رضاه باليسر(332)
از لوازم حرمت مؤ من نزد خدا آن است كه جامه اش پاكيزه باشد و به اندك خشنود گردد.
و نيز مى فرمايد:
ثلاث حق على كل مسلم : الغسل يوم الجمعه و السواك و الطيب (333)
سه چيز است كه بر هر مسلمانى لازم است : غسل جمعه ، مسواك زدن و استعمال بوى خوش .
و هم چنين مى فرمايد:
ان الله يبغض الوسخ و الشعث ؛(334)
خداوند كثافت و ژوليدگى را دشمن دارد.
اشتياق به مرگ
ترس از مرگ و اعتراض به آن ناشى از طرز تفكر غير صحيح و مادى و غير دينى است ، ليكن كسى كه مرگ را نوعى خواب و بيدارى و بعد از آن را نوعى برانگيختگى مى داند نه تنها از مرگ نمى هراسد، بلكه مانند حضرت امير (عليه السلام ) مشتاق آن است . پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
و الله لتموتون كما تنامون ، و لتبعثون كما تستيقظون .(335)
همان گونه كه به خواب مى رويد، مى ميريد، و همان گونه كه بيدار مى شويد، از پى مردن زنده مى شويد.
فيلسوف بزرگ مرحوم مير داماد مى گويد:
از تلخى مرگ مترس كه تلخى آن در ترسيدن از آن است .
بر اساس معرفت دينى ، مرگ انتقال از جهان طبيعت به جهان ديگر به وسعت آسمان ها و زمين است ، چنان كه در وصف متقين مى فرمايد:
ان المتقين فى جنات و نهر فى مقعد صدق عند مليك مقتدر.(336)

هرگز نميرد آن كه دلش زنده شد به عشق   ثبت است بر جريده عالم بقاى ما
از جمله نشانه هاى اهل ايمان ، اشتياق به مرگ و ديدار معشوق است ، زيرا ايمان ، عامل سعادت و ترك معصيت ، موجب اشتياق مؤ من به مرگ و لقاى پروردگار است .
از اين رو امام باقر (عليه السلام ) مى فرمايد:
لا يبلغ اءحدكم حقيقه الايمان حتى يكون فيه ثلاث خصال : الموت اءحب اليه من الحياه ، و الفقر اءحب اليه من الغنى ، و المرض اءحب اليه من الصحه .(337)
احدى از شما به حقيقت ايمان نايل نمى شود، مگر سه خصلت در او باشد: مرگ در پيش آنان از حيات و زندگى محبوب تر است ، فقر نزد آنان دوست داشتنى تر از ثروت و بى نيازى است ، و مبتلا شدن به مرض خواستنى تر از صحت و سلامتى است .
اجتناب از خدعه و نيرنگ
حرام خوارى ، گران فروشى و غش در معامله از موارد بارز خدعه و نيرنگ انسان هاى دنياطلب است . آنان كه در مكتب ايمان و معارف اهل بيت (عليهم السلام ) تربيت و پرورش يافته اند هرگز تن به چنين اعمال زشت و خلاف انسانيت نمى دهند. از اين رو، در روايات يكى از نشانه هاى ايمان ، صداقت و دورى از هر گونه نيرنگ و خدعه است . حضرت امير (عليه السلام ) مى فرمايد:
المؤ من ... اءعماله ليس فيها غش و لا خديعه .(338)
در كردار و رفتار مؤ من هيچ گونه غش و خدعه و نيرنگى نيست .
بهره بردارى نيكو از عمر
در بحث هاى گذشته گفته شد كه اهل ايمان از هر گونه كار لغو و بيهوده گويى اجتناب دارند و از لحظه لحظه عمر خويش در جهت كسب ذخاير اخروى و تكامل و رشد روحى و اخلاقى و ارتقاى مقام علم و دانش خويش استفاده مى كنند و هرگز نمى گذارند عمرشان - كه نعمت بزرگ الهى است - بى فايده از دست برود.
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله به امام على (عليه السلام ) مى فرمايد:
و مشغول وقته (339)
از نشانه هاى مؤ من گذراندن وقتش به كارهاى نيكوست .
آرى ، مؤ من در همه امور ميانه روى را رعايت مى كند و براى پرداختن به كارهاى ارزشمند حتى از خواب خويش مى كاهد. و خواب كم نيز از نشانه هاى اهل ايمان است كه پيامبر گرامى فرمود: ((قليل المنام (340) ، اهل ايمان كم خواب است )).
و هم چنين عمر خود را صرف حضور در هر مجلس و محفلى نمى كند، بلكه از شركت در مجالس لغو و بيهوده - كه در آن معصيت الهى مى شود - اجتناب مى كند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
لا ينبغى المؤ من اءن يجلس مجلسا يعصى الله فيه و هو لا يقدر على تغيره .ممم (341)
شايسته و جايز نيست مؤ من در مجالس گناه حاضر شود در حالى كه توانايى بر ترك گناه آن مجلس را ندارد.
قرآن مجيد نيز مى فرمايد:
((والذين لا يشهدون الزور))(342)
مؤ منان و عبادالرحمن در مجالس باطل حضور پيدا نمى كنند.
آيه فوق در روايتى كه از طرق ائمه اطهار (عليهم السلام ) رسيده به مجلس ((غنا)) تفسير شده است ، يعنى مجلسى كه در آنها خوانندگى همراه با نواختن آلات موسيقى و حرام انجام مى گيرد. بدون شك (غنا) يكى از مصاديق روشن زور است و ساير مجالس لهو و لعب ، مانند شرب خمر، دروغ ، غيبت و امثال آن را در بر مى گيرد.(343)
علت شر و لغو بودن و بيهودگى امورى چون شرب خمر و قمار بازى اين است كه اينها موجب ناراحتى هاى جسمى و روانى انسان مى شوند، شريف ترين هستى انسان عقل اوست كه با مى خوارگى زايل مى شود و امراضى از قبيل : ضعف اعصاب ، اختلال وضع معده ، فاسد شدن كليه ، ضعف قلب ، سردرد شديد، خشونت ، جنون دائمى يا مقطعى و... همه از عوارض شرب خمر هستند و بدتر اين كه بسيارى از ملكات فاضله و صفات حسنه مانند شهامت ، شجاعت ، عزت نفس ، عدالت ، تقوا، غيرت ، اعتماد به نفس ، شرافت ، عفت و... را از انسان مى گيرد.
قمار بازى نيز عوارضى شبيه عوارض فوق دارد و انسان را به رذايلى مانند حيله گرى ، بخل ، ياوه سرايى ، دروغگويى ، كينه ورزى و اوصاف شيطانى ديگر وامى دارد.
قرآن مجيد مى فرمايد:
انما يريد الشيطان اءن يوقع بينكم العداوه و البغضاء فى الخمر و الميسر و يصدكم عن ذكر الله و عن الصلوه فهل اءنتم منتهون .(344)
شيطان مى خواهد به وسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد، آيا (با اين همه زيان و فساد و با اين نهى اكيد) خوددارى خواهيد كرد؟
مؤ من نه تنها عمر گران بهاى خويش را صرف امور باطل و بى فايده و هلاكت آميز نمى كند، بلكه از اين عمر در جهت ارتقاى مقام روحى و خودسازى و كسب فضايل ارزشمند دينى و الهى استفاده مى كند و پيوسته حركتى رو به رشد و تكامل دارد. قرآن مجيد مى فرمايد:
انما المؤ منون الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتهم ايمانا و على ربهم يتوكلون .(345)
مؤ منان تنها كسانى هستند كه هر گاه نام خدا برده مى شود آنها به خاطر احساس مسئوليت در پيشگاهش ترسان مى گردند (و همواره در مسير تكامل پيش مى روند و لحظه اى آرام ندارند) آيات خدا كه بر ايشان خوانده مى شود بر ايمانشان افزوده مى گردد و ايشان بر پروردگار خويش توكل مى كنند.
اجتناب از شش خصلت ناپسند
مؤ من راستين ، داراى فضايل اخلاقى و پسنديده و بدور از تمام رذايل اخلاقى و ناپسند است كه در آيات و روايات به آنها اشاره شده است . روايت زير به شش خصلت ناپسند اشاره فرموده كه سزاوار است مؤ من آنها را ترك نمايد:
امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد:
سته لا يكون فى مؤ من : قيل : و ما هى ؟ قال : العسر و النكد و اللجاجه و الكذب و الحسد و البغى .(346)
شش خصلت در مؤ من نيست . سوال شد آنها كدامند؟ فرمود: سخت گيرى و خشونت در معاشرت ، بى خيرى و كم منفعتى ، لجبازى ، دروغ ، رشك و حسد، و گردنكشى و ستمگرى .
رابطه مؤ منان با خويشان و خانواده
در روايات اسلامى به دو موضوع اخلاقى درباره روابط خويشان توصيه شده است ، نخست ، صله رحم و اجتناب از قطع رحم و ديگرى حسن خلق در خانه با همسر و فرزندان .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
ان من اءكمل المؤ منين ايمانا اءحسنهم خلقا و اءلطفهم باهله .(347)
از همه مؤ منان ايمان آن كس كامل تر است كه اخلاقش نيكوتر است و با كسان خود بهتر رفتار مى كند.
امير مؤ منان (عليه السلام ) فرمود:
ان لاهل الدين علامات يعرفون بها... و صلة الرحم .(348)
براى دين داران علاماتى است كه به آنها شناخته مى شوند كه يكى از آنها ((صله رحم )) است .
نيز در توصيف متقين و اهل ايمان مى فرمايد:
و يصل من قطعه ؛(349)
ايشان به كسانى كه با آنان قطع رحم كرده اند ((صله رحم )) مى كنند.
و امام صادق (عليه السلام ) در وصف مؤ من مى فرمايد:
المؤ من ... لا يقطع الرحم .
مؤ من از قطع رحم اجتناب مى كند.
در اين چند حديث مشاهده مى شود كه اسلام چه قدر درباره رعايت حقوق پدر و مادر و ساير بستگان و خانواده و فرزندان تاكيد ورزيده و آن را از علايم و نشانه هاى بارز اهل ايمان بر شمرده است . از اين رو، در اين بخش به چگونگى رابطه مؤ من با خويشان و خانواده مى پردازيم و اين بحث را در چهار محور به شرح زير پى مى گيريم :
1. رابطه مؤ من با پدر و مادر،
2. رابطه مؤ من با همسر،
3. رابطه مؤ من با فرزندان ،
4. رابطه مؤ من با خويشان ،
رابطه مؤ من با پدر و مادر
جايگاه پدر و مادر در قرآن و روايات ، بسيار رفيع و والا معرفى شده ، به طورى كه احترام و تعظيم پدر و مادر را در كنار پرستش خدا مطرح كرده است :
و قضى ربك الا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا اما يبلغن عندك الكبر اءحدهما اءو كلاهما فلا تقل لهما اءف و لا تنهرهما و قل لهما قولا كريما.(350)
و پروردگارت فرمان داده : جز او را نپرستيد، و به پدر و مادر نيكى كنيد. هر گاه يكى از آن دو يا هر دو آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار، و بر آنها فرياد مزن و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو.
و در آيه بعد مى فرمايد:
و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما كما ربيانى صغيرا.(351)
و بال هاى تواضع خويش را از محبت و لطف ، در برابر آنان فرود آر و بگو: پروردگارا! همان گونه كه آنها مرا در كوچكى تربيت كردند مشمول رحمتشان قرار ده .
اى يار عزيز نيكخويى مى كن   وز خوى نكو مرتبه جويى مى كن
خواهى كه رسى به جنت جاويدان   با مادر و با پدر نكويى مى كن
رضايت پدر و مادر از وظايف واجب و لازم انسان است ، زيرا پدر و مادر گذشته از آن كه سبب به وجود آمدن فرزند مى شوند، بسى مرارت ها و سختى ها براى رشد و تربيت طفل متحمل مى گردند. پدر براى تهيه مؤ ونه و تامين آسايش خانواده و فرزندان چه زحمات و مشقاتى طاقت فرسا را تحمل مى كند و مادر با چه سختى ها و درد كشيدن ها به هنگام وضع حمل فرزند و پس از آن رو به رو مى شود و خواب شيرين خود را براى آسايش فرزند حرام مى كند تا طفل آرام گيرد و در وقت بيمارى فرزند چه قدر فداكارى مى كنند كه با اين همه رنج كشيدن ها هرگز شايسته نيست از احترام و كسب رضايت آنان ابا ورزيم . كه اثر منفى آن شامل حال خودمان مى شود.
سعدى مى گويد:
هر كس پاس پدر نگاه نداشت   پسرش پاس كى نگهدارد
و شاعر ديگر مى گويد:
جوانى سر از راءى مادر بتافت   دل دردمندش بآذر بتافت
چو بيچاره شد نزدش آورد مهد   كه اى سست مهر فرامش عهد
نه در مهد نيروى و حالت نبود   مگس راندن از خود مجالت نبود
تو آنى كه از يك مگس رنجه اى   كه امروز سالار و سر پنجه اى
نيز، در روايات به حفظ حرمت و تكريم والدين توصيه هاى مؤ كدى شده است كه امام رضا (عليه السلام ) مى فرمايد:
هر كس پدر و مادرش را سپاس نگويد و شكر نگزارد خدا را هم شكر نگفته است ممم (352) .
نيز عبدالله بن مسعود مى گويد از رسول خدا سوال كردم : كدام عمل در نزد خدا دوست داشتنى تر است ؟
فرمود: نماز را در وقت خود خواندن .
گفتم : بعد از آن چه عملى در نزد خدا محبوب تر است ؟
فرمود: نيكى به والدين .(353)
همان گونه كه خداوند براى تعظيم و حفظ حرمت پدر و مادر جزا و پاداش ارزشمندى قرار داده ، براى كسانى كه موجبات آزردگى خاطر و نارضايتى آنان را فراهم مى آورند نيز مجازات سختى - هم در دنيا و هم در آخرت - قرار داده است كه از چنين افرادى به ((عاق والدين )) تعبير مى شود.
امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد:
كسى كه به پدر و مادر خود با خشم نظر كند و آنها را به شدت برنجاند در صورتى كه نسبت به او ظلم كرده باشند بوى بهشت كه از هزار سال به مشام مى رسد به مشام او و كسى كه قطع رحم كند و پيرمرد زناكار نمى رسد از اين رو سزاوار است با خوش خلقى و قدردانى و سپاسگزارى و احترام و هديه دادن و زيارت آنان ، رضايت ايشان را جلب كرده و موجبات سعادت و عزت فرزندان را فراهم آورند، هم در حيات ، آنان را احترام كنيم و هم پس از مرگ ، ايشان را فراموش نكنيم و با استغفار و نماز خواندن (قضاى مستحبى ) و صدقه دادن و حج رفتن و روزه گرفتن و اطعام فقرا و اداى دين و... به نيابت از آنان ، ايشان را تكريم كنيم كه چه بسا افرادى كه در زمان حيات پدر و مادر موجب نارضايتى پدر و مادر واقع شدند و بعد از مردن آنان با انجام اين امور از پاداش و جزاى كسانى كه در حق پدر و مادر انجام وظيفه كرده اند برخوردار شده اند.
رابطه مؤ من با همسر
هيچ چيز جز ازدواج و تشكيل خانواده نمى تواند طبيعت بى قرار دو انسان بالغ و جوان را آرام كند، و هيچ كسى نمى تواند طبع سركش انسان را رام و آرام نمايد، مگر همسرى كه واقعا شريك زندگى باشد و اين ميسر نمى شود، مگر در سايه اجراى وظايف و رعايت حقوق هر يك از زوجين نسبت به ديگرى .
آنچه ركن زندگى زناشويى است ، انس و محبت و همدردى و تفاهم مى باشد.
قرآن مجيد اين واقعيت را چنين بيان مى فرمايد:
((و جعل بينكم موده و رحمه ))(354)
و قرار داديم در بين شما مودت و رحمت را.
محبت بين همسران از مهم ترين پايه هاى استحكام روابط زندگى است كه جلوه آن در از خود گذشتگى ها و ايثارها نمايان مى شود، اين امر موجب همكارى و سازش هر چه بيشتر و عامل از بين بردن نگرانى ها و بگو مگوهاست ، از اين رو، در ابتدا بايد در گزينش همسر نكات لازم را رعايت كرد.
قرآن مجيد مى فرمايد:
الخبيثات للخبيثين و الخبيثون للخبيثات و الطيبات للطيبين و الطيبون للطيبات .ممم (355)
زنان ناپاك براى مردان ناپاك (شايسته اند) و مردان ناپاك براى زنان ناپاك ، و زنان پاك براى مردان پاك (شايسته اند) و مردان پاك براى زنان پاك .
در حقيقت ، همسر نزديك ترين شخص به انسان و يار و ياور او در كوران زندگى است و محبت آندو به يكديگر موجب بقاء و شيرينى كانون خانوادگى آنان مى شود بنابراين در انتخاب همسر بايد نكاتى را كه زمينه ساز جذب و محبت همسران به يكديگر مى شود نهايت دقت شود تا در اثر بى دقتى در آينده زندگى زناشويى دچار بحران خانوادگى نگردد.
بنابراين ، بر اساس فرمايش امير مؤ منان (عليه السلام ): ((نبايد به كسى پيش از آزمودن اعتماد كرد كه اين نشانه ناتوانى است (356) )).
براى شناخت افراد بايد گذشته فرد را بررسى كرد و دوستان ، آشنايان و هم نشينان او را شناسايى نمود تا از اين راه به امانت ، صداقت ، وفا و ايمان او پى برد.
اسلام سفارش مى كند كه تنها مال و جمال او را مورد توجه قرار ندهيد، بلكه تقوا، نجابت و ديانت را محور اساسى صفات يك همسر خوب بدانيد و به عبارت ديگر، بايد جمال ذاتى را با حساسيت بيشتر در نظر داشت كه علم و فهم ، اصلاح نفس و وارستگى و دورى از صفات رذيله و برخوردارى از اوصاف حميده اى چون : دين دارى ، امانت دارى ، حسن خلق ، عفت و حيا، تقوا و سخاوت ، بردبارى ، خطاپوشى ، گذشت و... نمايانگر جمال ذاتى مى تواند باشد و تنها به جمال ظاهرى بسنده نشود كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
اياكم و خضراء الدمن (357)
بپرهيزيد از سبزه هايى كه جاهاى كثيف مى رويند.
شخصى پرسيد منظور از اين جمله چيست ؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
المراءه الحسناء فى منبت السوء
زن زيبايى كه از خانواده ناشايسته به وجود مى آيد.
نيز مردى خدمت امام مجتبى (عليه السلام ) شرفياب شد و عرض كرد: دخترى دارم ، او را به ازدواج چگونه مردى در آورم ؟
امام (عليه السلام ) فرمود:
او را به ازدواج مردى با تقوا در آور، اگر دوستش داشته باشد او را گرامى مى دارد و اگر هم دوستش نداشته باشد به او ستم روا نمى دارد(358) .
عوامل گرمى كانون خانواده
غير از يك سرى خصوصيات ذاتى مثبت در طرفين كه ضامن گرمى و صفاى زندگى و كانون خانواده مى شود، رعايت امور زير نيز به گرمى و سلامت كانون خانواده كمك مى كند:
1. اخلاق نيكو، مانند خوش رويى و خوش زبانى ،
2. منطقى بودن و پرهيز از سوء ظن و منفى بافى ها،
3. توجه آشكار به همسر،
4. چشم پوشى از خطاها،
5. عذر خواهى از لغزش ها و اشتباهات احتمالى ،
6. احترام و تكريم و تعظيم يكديگر،
7. صفا و صداقت ،
8. وفاى به عهد،
9. نظافت و آراستگى و زينت ،
10. كمك رسانى به يكديگر در كارها،
11. هديه دادن ،
12.تشكر و قدردانى از يكديگر،
13.اطاعت از شوهر به ويژه در مسائل جنسى ،
14. برآورده كردن خواسته هاى مناسب زن ،
رابطه مؤ من با فرزندان
مكتب مقدس اسلام ، عنايت و توجه خاصى به داشتن فرزند و تربيت او بر اساس اصول و روش هاى صحيح دارد و برنامه ها و دستورهاى جامعى ارائه فرموده است تا فرزند از آغاز تكوين ، روح و روانش بر اساس توحيد و ايمان رشد يابد.
امامان معصوم (عليهم السلام ) در تربيت صحيح فرزندان تمام اصول تربيت آنان را با دقت رعايت مى كردند كه به تعدادى اشاره مى شود:
1. توجه خاص در انتخاب همسر: بديهى است كه مادر نقش به سزايى در تربيت ذاتى و اكتسابى فرزند دارد، از اين رو، حضرات معصومين (عليهم السلام ) توصيه هاى روشنى در انتخاب همسر دارند كه بخشى از آن مربوط به تربيت فرزندان صالح و سعادتمند است .
2. توجه به نامگذارى فرزندان : نامگذارى يكى از شوون تربيت است بر همين اساس امامان از نام هاى قهرمانان پرهيزكار و بزرگان وارسته و اسامى معنى دار و پيام دار در نامگذارى فرزندان سعى وافر داشتند استفاده شود.
3. نظارت دقيق : نظارت دقيق و مداوم اما حساب شده ، موجبات سعادت فرزند را به دنبال دارد. امامان (عليهم السلام ) در اين باره نكاتى را رعايت مى كردند:
- با فرزندان خويش برخورد دوستانه و رفاقت آميز داشتند و با كمال محبت با آنها رفتار مى نمودند. رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
رحم الله عبدا اءعان ولده على بره بالاحسان اليه و التاءلف له و تعليمه ، و تاءديبه .(359)
خداوند رحمت كند بنده اى را كه فرزندش را بر نيكى و سعادتش يارى كند و به او احسان نمايد و با او رفتار دوستانه داشته باشد و به آموزش و پرورش او بپردازد.
- امامام (عليهم السلام ) به فرزندان خود شخصيت مى دادند و هرگز آنان را تحقير و كوچك نمى كردند و از هر كارى كه موجب عقده و كينه شود اجتناب مى كردند و غريزه رشد جوانى و حالات خاص آنان را سركوب نمى نمودند، بلكه به مسير صحيح هدايت مى كردند.
- همواره فرزندان خويش را نصيحت و اندرز مى دادند و مكرر هم چون لقمان حكيم با زمزمه گرم و صميمى ((يا بنى ! اى پسر جانم !)) فرزندانشان را مشمول لطف و راهنمايى هاى خود قرار مى دادند و آنان در پاكسازى و بهسازى فرزندان از عامل تبليغ و امر به معروف و نهى از منكر و نصايح منطقى و مهرانگيز استفاده مى كردند.
- اجتناب از امورى كه موجب طرد فرزند مى شود كه امورى چون عمل نكردن پدران و مادران به توصيه ها و اندرزهاى خود و رفتار نامناسب آنان با يكديگر و...موجب طرد فرزند مى شود و بديهى است كه اگر نكات فوق و ديگر آداب تربيت رعايت نشود، وظيفه خويش را در قبال فرزند انجام نداده اند، بنابراين ، بايد منتظر عوارض زيانبار آن چون بيمارى هاى روان تنى ، پرخاشگرى ، خيال گرايى و...باشيم و سپس آنان را در مراكز فساد و دام هاى هلاكت مشاهده كنيم .
رابطه مؤ من با خويشان
يكى از اصول اخلاقى در قرآن مجيد و احاديث معصومين (عليهم السلام ) ((صله رحم )) و رفت و آمد و پيوند با خويشاوندان است كه از واجبات موكد و بسيار مهم به شمار مى رود و براى تاركان اين اصل اخلاقى - كه از آن به قطع رحم تعبير مى شود - مجازات دنيايى و اخروى بسيار شديد و سختى ذكر شده است .
واژه ((رحم )) به معناى خويشاوندى است و در عرف و لغت شامل همه خويشاوندان از زن و مرد، دور و نزديك مى شود كه در راس آنان پدر و مادر است .
در اهميت صله رحم و مذمت قطع رحم همين بس كه در قرآن مجيد كسانى را كه قطع رحم مى كنند مورد لعنت قرار داده است :
فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا فى الارض و تقطعوا اءرحامكم اولئك الذين لعنهم الله فاءصمهم و اءعمى اءبصارهم (360)
اگر (از اين دستورها) روى گردان شويد، جز اين انتظار مى رود كه در زمين فساد و قطع پيوند خويشاوندى كنيد؟! آنان كسانى هستند كه خداوند از رحمت خويش دورشان ساخته و گوش هايشان را كر و چشم هايشان را كور كرده است .
در شان نزول آيه فوق از امام على (عليه السلام ) روايت شده كه اين آيه در مورد بنى اميه نازل شده است ، چون آنان قطع رحم كردند(361) و از جمله رواياتى كه اهميت صله رحم و نيز آثار و فوايد ارزنده آن را منعكس كرده روايات زير است :
امام باقر (عليه السلام ) فرمود:
صله الارحام تحسن الخلق ، و تسمح الكف و تطيب النفس و تزيد فى الرزق و تنسى الاجل (362)