صحيفه نور جلد ۷

امام خميني رحمه الله عليه

- ۸ -


... خـوب امـريـكـاسـت كـه دارد و بـه هـمـه جـا مـى دهـد و ما هم از آنجا بايد بخريم . اگر كـشـاورزى مـا تـحـقق پيدا بكند، ما خود كفا هستيم ، بلكه زيادتر داريم . مملكت ما يك مملكت كـشـاورزى اسـت ، زيـادتـر از مـقـدار خودش دارد. اگر يكى از استان هاى ايران درست كشت شـود، مـثـل خراسان ، مثل آذربايجان كافى است براى مملكت ما، باقيش را بايد بفروشيم . ايـنـهـا آمـده انـد نـمـى گـذارنـد. ايـن بـه نـفـع كـيـسـت ؟ بـه نـفـع آمـريـكـا. پـس ايـن دليـل بـر ايـن اسـت كه اينها براى آمريكا دارند كار مى كنند. كارخانه ها را نمى گذارند كه جريان پيدا بكند. اين به نفع كيست ؟ به نفع اجنبى . پس اينها براى اجنبى دارند كار مـى كـنـند اينها ادعا مى كنند كه ما صلاح ملت را مى خواهيم ، صلاح مملكتمان را مى خواهيم . خير، اينها اعمالشان بعكس است .
الان ما مى خواهيم قانون اساسى يك مملكتى را درست كنيم و به نظر ملت برسانيم ، خوب يك
هـمچو چيزى ، يك همچو امر مهمى را اينها حالا افتاده اند دوره كه نه ، ما مى خواهيم مجلس مؤ سـسـان بـاشـد. و آن مـجـلس مـؤ سسان عريض و طويلى كه ششصد، هفتصد نفر بايد جمع بشوند كه اگر بخواهد اصلش تحقق پيدا بكند، يك شش ماهى لازم است تا مجلس مؤ سسان درست بشود و بعد هم افراد مختلف ، افراد مغرض نمى گذارند كه اين قانون درست تحقق پيدا بكند و نظرشان به اين است كه طول بكشد. يك چيزى كه با دو ماه مى شود اصلاحش كرد، به دو سه سال ، سه چهار سال طولش بدهند و آنها توطئه ها را بكنند، كارهايشان را انجام بدهند و اجتماعاتشان را با هم بكنند و يكدفعه نه اسلام و نه كشور و نه قانون اساسى و همان حرف هاى سابق .
لزوم شركت در جهاد سازندگى به عنوان يك وظيفه الهى
الان هـمه ما كه در اينجا مجتمع هستيم ، شما كه از بيجار آمده ايد، آقايانى كه او دورود آمده انـد، آقـايـانـى كه از ملاير آمده اند، آقايانى كه از اهواز آمده اند، همه ما بايد با هم دست بـه هـم بـدهـيـم كـه ايـن مـرحـله اصـلى را، ايـنـهـا را مـحـقـق كـنـيـم مـراحـل بـعـد آسـان اسـت ديـگـر. مـهـم ايـن اسـت كـه ايـن مراحل بگذرد كه مملكت ما يك حكومت مستقر پيدا بكند، يك رئيس جمهورى پيدا بكند، يك مجلس شـورا پيدا بكند كه اساس حكومت كه اصل است تحقق پيدا بكند، بعد برويم سراغ اينكه گـرفـتـارى داريـم . و الان هـم دولت در صـدد ايـن اسـت كـه بـه طـور گـسترده در همه جا مشغول بشوند به پاكسازى و مشغول بشوند به كار. كه همين امروز هم پيامش را ما خواهيم داد بـه هـمـه مـلت كه جهاد سازندگى يك كارى است كه بايد بشود و همه ملت ، همه مردم موظفند كه در كار شركت كنند و اگر با همه ملت اين كار شروع بشود، ايران بعد از چندى يـك ايران آباد انشاءالله خواهد بود. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شما آقـايـان را مـى خـواهم و متشكرم از شما كه از بلاد دور آمديد و در يك اتاق تنگ و تاريكى نشستيد و عرق مى ريزيد.
انشاءالله خداوند همه تان را تاءييد كند.
تاريخ :26/3/58
بيانات امام خمينى به ملت ايران در مورد تشكيل جهاد سازندگى  
بسم الله الرحمن الرحيم
مـا در مـشـكـلات بـايـد مـتـوسـل بـشـويـم بـه مـلت ، ملتى كه بحمدالله مهيا براى كمك و فـداكارى بوده و هستند. با فداكارى ملت بحمدالله مراحلى را بسيار اهميت داشت پشت سر گـذاشـتـيـم . موانع مرتفع شد، خائنين رفتند و اگر تتمه اى هم باشد با همت ملت خواهند رفت ، لكن اين ديوار شيطانى بزرگ كه شكست ، پشت آن ديوار خرابى هاى زياد هست و ما بايد به همت ملت آن خرابى ها را ترميم كنيم . ناچاريم كه به ملت متوجه بشويم براى سـازنـدگـى بـراى ايـنـكـه تـرمـيـم كـنـيـم ايـن خـرابـى كـه در طـول مـدت حـكـومـت جـائر پـهـلوى در مـملكت ما حاصل شده است و بحمدالله ملت ما راجع به سـازنـدگـى ايـن مـهـيـا بـودن خـودشـان را اعـلام كـرده اند. دانشجوهاى عزيز، متخصصين ، مـهـندسين و بازارى ، كشاورز، همه قشرهاى ملت داوطلب براى اين است كه ايرانى كه به طور مخروبه به دست ما آمده است بسازند، از اين جهت بايد ما بگوئيم يك جهاد سازندگى ، مـوسـوم كـنـيـم ايـن جـهاد را به جهاد سازندگى كه همه قشرهاى ملت ، زن و مرد، پير و جـوان ، دانـشـگـاهـى و دانـشـجـو، مـهـنـدسـين و متخصصين ، شهرى و دهاتى همه با هم بايد تـشـريـك مـسـاعـى كـنند و اين ايران را كه خراب شده است بسازند و البته آن جاهائى كه بـيـشـتـر خـرابـى هـست مثل آنجاهايى كه روستاها، جاهائى كه مساكن عشائر هست ، دهات دور افـتـاده كه تقريبا هر كدام از گروه ها مى آيند شكايت از وضعشان دارند مى گويند برق نـداريـم ، خـانه نداريم ، آب نداريم ، اسفالت نداريم ، بهدارى نداريم و همه هم صحيح مـى گـويند، بنابراين بوده است كه اينطور ايران را خراب كنند و الان كه بحمد الله آن سد شكسته شد، براى مرحله ثانى كه مرحله سازندگى است ، ما دستمان را پيش ملت دراز مـى كـنـيـم و از مـلت مى خواهيم كه همه در اين نهضت شركت كنند و همه دست برادرى به هم بدهند و اين سازندگى و جهاد سازندگى را شروع كنند و البته ماءمورين دولت در هر جا آنـها هم مردم با آنها تشريك مساعى كنند در تحت نظر اشخاص كارشناس ، دولت كارها را انـجـام بـدهـنـد و روحـانـيـونـى كـه در هـمـه جا در بلاد بحمدالله هستند، در اين امر آنها هم تشريك مساعى كنند، نظارت كنند و من به همه ملت ، به همه اشخاص كه در اين روستاها و دهـات بـسـر مـى برند، پس از اينكه به همه شان دعا مى كنم و عرض ارادت ، يك سفارش دارم و آن ايـنـكـه تـوجـه كـنـنـد كسانى كه براى ساختن و براى سازندگى و براى جهاد سـازنـدگـى در دهـات مـى آيند در روستاها مى آيند، توجه كنند كه مبادا خداى نخواسته در بين آنها يك اشخاصى باشد كه بر خلاف رويه ملت ،
بـر خـلاف اسـلام مسائلى داسته باشند. اگر يك همچو اشخاص ديدند، فورا آنها را از ده كنار بگذارند و نگذارند در بين جوان هاى ما، در بين روستائيان ما تبليغات سوئى بكنند. انـشـاءالله خـداونـد به همه ملت و به همه كسانى كه در اين راه تشريك مساعى مى كنند و ايـن وظـيـفه اخلاقى شرعى را ادا مى كنند، به همه توفيق عنايت كند. همه موفق باشند كه در اين جهاد شركت كنند و آن خرابه ها را بسازند و برادران خودشان را كمك كنند كه شايد هـيـچ عبادتى بالاتر از اين عبادت نباشد. بلكه من مى خواهم از اشخاص كه براى زيارت هـا، بـراى مـكـه مـعـظـمـه ، براى مدينه منوره مى خواهند بروند لكن به طور استحباب مى خـواهند بروند، من مى خواهم از آنها هم تقاضا كنم كه شما براى ثواب مى خواهيد برويد مـكـه مـشـرف بشويد، مى خواهيد برويد مدينه منوره ، عتبات عاليات مشرف بشويد، امروز ثـوابـى بالاتر از اينكه به برادرهاى خودتان كمك كنيد و اين سازندگى را همه با هم شـروع كـنيد كه ايران خودتان درست ساخته بشود و برادرهاى خودتان نجات پيدا بكنند خـداونـد بـه همه شما اجر عنايت مى كند و همان ثوابى را كه شما از زيارت ها مى خواهيد، خداوند به شما در اين جهاد خواهد داد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 27/3/58
بـــيـــانـــات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از مـردم تـهران نو، نمايندگان كاركنان كشتارگاهاصفهان و عشاير كرد
تـوجـه كـنـيـد كـه مـا مـسـلمانيم و فقط قانون اسلام را مى خواهيم بسم الله الرحمن الرحيم
از بـركـات ايـن انـقـلاب اسـت كـه بـرادرهـا هـمـه دور هـم جمع شده اند، شما آقايان كه از كردستان ، از اصفهان و از جاهاى ديگر همه با هم جمع شديد تا مطالبى را كه داريم در ميان بگذاريم .
شـمـا هـمـه مـى دانـيـد كه در اين پنجاه و چند سال در مملكت ما به جوان هاى ما چه گذشت و خـزائن ايـن مـمـلكـت چـطور به باد رفت و نيروهاى اين ممكلت چطور عقب ماند. حالا كه بحمد الله بـه واسـطـه اجـتـمـاع هـمه اين سد بزرگ شكسته شد و قشر خائن يا كشته شد و يا فـرار كـرد، حـالا مـا بـايـد در ايـن فـكـر بـاشيم كه الان تكليف مان چيست . همان هائى كه رفـرانـدم را تـحـريم كردند، همان مى خواهند كه نگذارند قانون اساسى را به تصويب برسانيم چون اين قانون اساسى اسلام و جمهورى اسلام است و اينها از اسلام مى ترسند و لذا مـى خـواهـنـد نـگـذارنـد جـمـهورى اسلامى در ايران مستقر بشود. قبلا مى گفتند كه ما جمهورى مى خواهيم و به اسلام هيچ كارى نداريم ما جمهورى دموكراتيك يا جمهورى غربى مى خواهيم . ولى ما مسلمان هستيم و مسلمان نمى تواند از اسلام بگذرد. مسلمان از همه چيز مى تـواند بگذرد اما از اسلام نمى تواند بگذرد. اين عده قليلى كه مى گفتند كه ما جمهورى و يـا جـمـهـورى دمـوكـراتـيك مى خواهيم ، آنها در اقليت بسيار ضعيف واقع شدند. ما كه مى خـواهـيـم قانون اساسى جمهورى اسلامى را بگذرانيم اينها به فكر افتادند كه اين را هم نگذارند تحقق پيدا كند و لذا مى گويند بايد مجلس مؤ سسانى نظير مجلس غرب در اينجا بـاشـد و شـشـصـد يـا هـفـتـصـد نـفـر عـضـو داشـتـه بـاشـد. اولا چـنـد مـاه طـول بـكـشـد تـا عـضـوهـا تـعـيـيـن بـشـونـد و ثـانـيـا چـنـد سـال طـول بـكشد تا تصويب بشود و اين تاءخير بدان جهت است كه شايد بتوانند ريشه گـنـديـده دور هم جمع بشوند و يك مفسده اى بار بياورند. شما آقايان بايد توجه داشته باشيد كه طرحى كه دولت داده است طرح صحيحى است و بايد زودتر مطلب را تمام كرد كـه مـبادا اينها دوباره اجتماعى بكنند و همان مفاسد سابق را پيش را پيش بياورند. بعضى از اين افراد در كردستان باز همين معنا را تحريم كرده اند كه ما مجلس مؤ سسان مى خواهيم و الا تـحـريـم مـى كنيم . آنوقت هم رفراندم را تحريم كرده بودند و الان هم همان ها هستند آنـهائى هستند كه با اسلام مخالفند. ما به مردم مى گوئيم شما نماينده هاى خود را تعيين كـنـيـد و حدود هفتاد و پنج نفر بنا شده است تعيين شوند تا بيايند اين قانون را بررسى كنند. تمام مردم نماينده هاى خود را بفرستند، بعد از
اينكه اين نماينده ها قانون را قبول كردند آنوقت به راءى مردم گذارده مى شود و يك روز مـطـلب تـمـام مـى شـود و تـمـام جـريـان ، دو مـاه بـيـشـتـر طـول نمى كشد، نه سه سال و چهار سال طول بكشد تا از آن طرف مرزها به اين طرف و از داخل هم ايادى آمريكا و انگلستان و جاهاى ديگر دست به هم بدهند و غائله اى بپا كنند.
شما عشاير محترم خرابكاران را در بين خود راه نداده هدايت شان كنيد
مـا مـى خـواهـيم هر چه زودتر مملكت ما مملكت اسلامى بشود و همه شما همين معنا را مى خواهيد. شما هم كه به كردستان مى رويد سلام را به همه دوستان برسانيد و بگوئيد اساس اين اسـت كـه مـى خـواهـند همان رژيم سابق يا نظير آن را پيش بياورند و آنها را بايد در بين خـود راه نـدهـيـد، از آنها اعراض بكنيد يا هدايتشان بكنيد. شما هم براى ملت مى خواهيد كار بـكـنـيـد، بـيـائيـد كـمـك كـنـيـد، چـرا كـارشـكنى مى كنيد؟ رفراندم مى خواهيم بكنيم ، شما كارشكنى مى كنيد خرابكارى مى كنيد قانون اساسى اسلامى مى خواهيم درست كنيم باز هم شـمـا خـرابـكـارى مـى كـنيد. پس شما يك دسته خرابكار هستيد، نه يك دسته ملى . شما مى خـواهـيـد همان مسائل را دوباره برگردانيد و ما هم انشاءالله نمى گذاريم . انشاءالله همه شما سالم باشيد، همه موفق باشيد، همه مويد باشيد و سلام من را به همه دوستان در همه جا برسانيد. خداوند همه را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 28/3/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى انجمن نداى اسلام قم  
بـايـد تـمـامـى هـم و غـمـتـان مـتـوجـه مـسـائل اصـولى مثل تصويب قانون اساسى باشد.
بسم الله الرحمن الرحيم
عـرض مـى كنم كه اول بايد تشكر كنم از شماها كه در جنوب شهر يك همچو فعاليت ها را مى كنيد واين يك جهاد بزرگى است براى شما و خداوند شمارا انشاءالله تاءييد مى كند. قـضـيـه ايـنـكـه بـراى رفـاه آنجا، براى چى آنجا، اينها همه در نظر گرفته شده است و شـايـد زود هـم ايـن كـارهـا بـشـود. بـنـابـرايـن اسـت كـه در هـمـين جهاد براى ساختن ، جهاد سـازنـدگـى ، به قشرهاى پائين تر بيشتر توجه بشود و جنوب شهرى ها و روستاها و اينها، بيشتر به آن توجه بشود، اينطور نيست كه از آن غفلت بشود.
البـتـه خـوب يـك قـدرى مـعـطـلى دارد، يـك قـدرى مـسـائل مـشـكـل تـر كـه اسـاسـى تـر اسـت الان در كـار اسـت . شـما مى دانيد كه الان قضيه قانون اسـاسـى در كار است ، قضيه قانون اساسى ، اساس حكومت اسلام است . ما اساس حكومت را بـايـد درسـت بـكـنـيـم و بعد برسيم سراغ اينكه كارهاى حكومت بايد چه باشد. و غالبا البـتـه در هـر انـقـلابـى وقـتـى كـه يـك پـيـروزى حـاصـل شـد، آنـوقـت مـردم مـتـوجـه بـه گـرفـتـارى خـودشـان مـى شـونـد. قـبـل از پـيـروزى تـوجـه دارنـد بـه ايـنـكـه برسند به پيروزى وقتى كه فهميدند حالا پيروز شدند يك سستى پيدا مى شود، توجه به گرفتارى ها زياد مى شود، نظير اينكه يـك قـافـله اى وقـت كـه از ايـن مـنـزل مـى خـواهـد بـه يـك مـنـزل ديـگـرى بـرود مـثلا چهار فرسخ مثل قوافل سابق تا توى راه بودند خستگى نبود هـمـچـو كـه مـى رسـيـدنـد بـه مـنـزل ، آنـجـا خـسـتـگـى حـاصـل مـى شـود، خستگى توى منزل حاصل مى شود. آنوقت ديگر اگر به آنها مى گفتند كـه پـا شـويـد يـك نـيـم فـرسـخ ديـگـر بـرويـد نمى توانستند، آنجا چون رسيدند به مـنـزل سـسـتـى مـى كـنـند. قضيه انقلابات هم اينطورى است كه وقتى كه همه داريم با هم حـركت مى كنيم كه آن سد را بشكنيم خسته نمى شويم ، سستى پيدا نمى شود، هر چه جلو مى رويم قويتر مى شويم . وقتى كه رسيديم به يك جايى كه سد را شكستيم و اعتقادمان ايـن شـد كـه الحـمـدالله پـيـروز شديم ، آنوقت بر مى گرديم سراغ اينكه زاغه نشينان وضعشان چه جورى است ؟ اداره اى ها وضعشان چه جورى است ؟ارتش ها وضعشان چه جورى اسـت ؟ مـردم كـوچه و بازار را بايد چه كرد؟مدارس را بايد چه كرد؟ اينها براى اين است كـه مـا خـودمـان را پـيـروز فـرض كـرديـم . حـالا بـر مـى گـرديـم بـه مـسـائل خـودمـان . اگـر در ايـن انـقـلاب درسـت دقـت كـنـيم پيروزى ما در آنوقتى است كه آن مـسـائل اصـلى مـا لااقـل درسـت تـحـقـق پـيـدا بـكـنـد. از مسائل اصلى ما يكيش تحقق پيدا كرده است و آن رفراندم براى جمهورى اسلامى است ، اما
قـانـون اسـاسـى كـه اسـاس يـك مـمكلت است و بعد هم مجلس شورا كه بايد باشد در يك مملكتى ، رئيس جمهور بايد باشد، اين مراحل باز برايمان مانده است . اگر بنا باشد كه ما حالا به خيال خودمان پيروز شده باشيم ، آنوقت من كه طلبه هستم بروم سراغ طلبگى خـودم و شـمـا آقايان هم برويد هر كدام سراغ كارهاى خودتان ، گرفتارى هاى خودتان ، اين مسائل اصلى ممكن است يك وقت خلا به آن وارد بشود و خطرناك است به نظر من مى آيد كه شما، همه آقايان ، همه قشرها، زن ها، مردها،دانشمندها، غير دانشمندها، همه الان همشان را صـرف اين بكنند كه اين قانون اساسى به تصويب برسد. يعنى كسانى كه مى خواهند مـخـالفت با اين بكنند الان زيادند، زيادند كه مخالفت مى خواهند بكنند و عمده مخالفتشان هـم هـمـيـن اسـت كـه نـمـى خـواهـنـد اسـلام تحقق پيدا بكند آنها مى ترسند از اسلام چنانچه اربـابـانـشان هم از اسلام مى ترسيدند. الان همه ما تكليفمان اين است كه گرفتارى هاى خـودمـان را كه زياد است ، من مى دانم گرفتارى زياد است ، گرفتارى زاغه نشينان را مى دانم چقدر زياد است ، گرفتارى هاى خودمان را عجالتا تا يكى دو سه ماهى كه اين قانون اسـاسـى بـايـد تـصـويـب بـشـود و مـجـلس شورا درست بشود و رئيس جمهور تهيه شود، عـجـالتـا ايـنـهـا را يـك قـدرى سـبـك بـگـيـريـم ، خـيـال نـكـنـيـم مـطـالب ايـنـهـاسـت . اصـول را بـايـد ما حفظ بكنيم ، وقتى اصول تحقق پيدا كرد اينها فروعش است . بايد هم ايـنـهـا بـشـود، شـكـى نداريم كه بايد بشود. در عين حالى كه اينطور است ، معذلك خوب دولت بنا گذاشته است كه اين كار را بكند اما حالا آنى كه به نظر من بسيار اهميت دارد و شـيـاطـين دارند كارشكنى مى كنند اين است كه همين جورى كه طرح كرده دولت و صحيح هم هـسـت ، اين قانون اساسى را منتشر كنند، بعد هم يك عده 75 نفرى را تعيين كردند كه مردم آنها را خودشان انتخاب كنند. آنها هم بررسى كنند در قانون اساسى بعد هم به رفراندم مـردم بگذاريم و آنها هم راءى بدهند كه قانون اساسى مان درست بشود چون اساس است . دنـبـال آن مـجـلس شـورا درسـت بـشـود آن ديگر آسان مى شود كارها. وقتى ما اين اساس را درسـت كـرديـم ، آنـوقت بياييم سراغ اينكه بايد چه بكنيم راجع به جهات ديگر. البته نـمـى گـويـم حالا اين فعاليت نشود، اينها هم بايد بشود اما تمام هممان صرف اين نشود كه ما مثلا زاغه نشينانمان چطور است ، يا مثلا مدارس مان چطور است ، يا محله مان چطور است ، هـمـه هـم مـا صـرف ايـن نـشـود. و مـهـم مـان ايـن قـضـيـه بـاشـد كـه اسـاس ‍ مـسـاءله اصل باشد، ما اساس مساءله را درست بكنيم و بعد بيائيم سراغ اين متفرعاتش . حالا هم اين فـعـاليـت هـا مـى شـود، مـشغول هستند، از اين طرف خانه سازى شروع كردند ديگر براى خـانـه سـازى ، مـنـتـهـا از بيرون ،از كناره اى ايران مى آيد جلو، از اين طرف هم براى اين جـهـادى كـه هـسـت اين هم انشاءالله دارند عمل مى كنند و همه قوا بحمدالله بسيج مى شوند بـراى ايـن كـار و ايـن كـارهـا امـيـد اسـت كـه زود هـم درسـت بـشـود. امـا چـيـز مـهـم ايـن اصـول اسـت ، قـانـون اساسى مهم كه يك دسته الان افتادند تو دور كه نه ، مجلس بايد مـجـلس ‍ مـؤ سـسـان بـاشـد، چـون در غـرب مـجـلس مـؤ سـسـان بـوده ، آقـايـان هـم ميل دارند مجلس مؤ سسان باشد و اينها هم نه اينكه براى مجلس ‍ مؤ سسان دلشان سوخته ، ايـنـهـا مـى خـواهـنـد مـطـلب را بـه تـعـويـق بـيـنـدازنـد، مـعـطـل كـنـنـد بـلكـه آن ريـشـه هـاى گـنـديـده اى كـه دارنـد بـه هـم متصل مى شوند قوه پيدا
كـنـنـد بـيـايـند اساس را از كار بيندازند. تكليف بر گسترش مساجد، اين مراكز تبليغات اسلام و بسيج قشون الان ما بايد همه هممان را صرف اين قضيه بكنيم . اينها البته مورد تـوجـه هـسـت ، هـمـيـشـه مـورد تـوجـه بـوده و مـا امـيـدواريـم كـه هـمـه مـسـائل بـعـد از ايـنـكـه يك استقرارى حكومت اسلامى پيدا كند و ما بتوانيم انشاءالله حكومت اسـلامـى آنـطـور كـه اسـلام مـى خـواهـد چـه بـشـويـم ، اول نظر راجع به مستمندان ، اول نظر، همانطور كه اسلام اينطور مى گويد، اسلام براى مستضعفين آمده است و اول نظرش به آنهاست .
سـخـنـگـوى انـجـمـن : اگـر اجـازه بـفـرمـائيـد مـسـاءله مـهـمـى كـه مـطـرح اسـت كـه اول خدمتتان عرض كردم ، آن مساءله تبليغاتى است كه در جنوب شهر خيلى كم است .
امـام : خـوب ، ايـنـها هم بايد در مقابلش بشود، اينها هم بايد بشود. مى دانم بايد مساجد، انـشـاءالله در يـك طـرحـى مـى شـود كـه ، بـايـد بروند سراغ مساجد. مساجد بايد مركز، هـمـانـطـور كـه صـدر اسـلام مـركـز سـيـاسـت بـوده مـسـاجـد، مـسـاجـد مثل اينها نبوده است كه فقط مركز چه باشد. خطبه نماز جمعه ، خطبه سياسى بوده هميشه . مساجد مركز بسيج قشون بوده ، مركز تبليغات اسلام بوده است .
اينها انشاءالله تدبير مى شود.
سخنگوى انجمن : چون به اصطلاح ضد انقلاب ،از همين مساءله سوء استفاده مى كند.
امام : بله مى دانم اينهارا، مى دانم اينها را.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 28/3/58
پيام امام خمينى به ژيستكار دستن رئيس جمهور فرانسه  
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى رئيس جمهور
بـراى پـذيـرائى و مـهـمـان نـوازى كـه در مـدت اقـامـت در فـرانـسـه از مـن بـه عمل آورديد تشكر مى كنم .
از كـشـور شـما بود كه من توانستم نداى حق و حقيقت را به ملت ستمديده ايران برسانم و انـقـلاب اسـتـثـنـائى ايـران را رهـبـرى كـنـم . انـقـلابـى كـه سال هاى متمادى در حال تكوين بود و دليل نضج آن فساد و ظلمتى بود كه در تمام كشور حكفرما وعلت اصلى آن وجود سلطنتى بود كه از خارج حمايت مى شد.
روابـطـى كـه مـا را بـه فـرانـسـه پـيوند مى دهد همواره بر مبناى اخلاقى و تمدن هاى ما احـتـرام مـتـقـابـل پايه گذارى شده است . بنابراين تعجب كردم وقتى دريافتم بعضى از محافل فرانسوى براى محكوميت جنايتكاران ، غارتگران و فاسدان رژيم منحله گذشته كه مـرتـكـب جـنـايـات عـظـيـمـى نـسـبـت بـه مـردم كـشـور شـدنـد و طـبـق اصـول اسـلامـى و قـرآن مـجـيـد مـقصر شناخته و محاكمه شدند دخالت مى كنند. آنان بايد احساس همدردى و توجه بيشترى نسبت به انقلاب ما از خود نشان دهند. انقلابى كه ما را از يوغ امپرياليسم و ستم پادشاهى مستبد كه جنون عظمت و خود بزرگ بينى داشت رها كرد.
ايـن قـادر مـتـعـال اسـت كـه بـه مـا كـمـك كـرد و مـارا از چـنـگـال عـامـل بـدبـخـتـى هـا و نـابسامانى ها رهائى بخشيد. ما دست شما را مى فشاريم و اميدواريم كه روابط دوستى مان بيش از پيش توسعه يابد و استحكام يابد.
آقـاى رئيـس جـمـهـورى خـواهـشـمـنـدم مـراتب حق شناسى من و آرزوهاى مرا براى سعادت ملت فرانسه بپذيريد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 28/3/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پاسداران مسجد نبى اكرم (ص )تهران  
به غير اسلام نبايد فكر كنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من اميدوارم كه همه ما پاسداران اسلام باشيم . من اميدوارم كه همه مسلمين از پاسداران قرآن كـريـم بـاشـند و همه مسلمين از پاسداران امام زمان باشند. من از شما پاسدارها كه لباس پـاسـدارى پـوشـيـده ايـد تـشـكـر مـى كـنـم . در هـر جـا هستيد پاسدارى كنيد از اين نهضت طـرفـدارى كـنـيـد و از آقـاى بـطـحائى هم تشكر مى كنم كه زحمت كشيدند و با شما آمدند اينجا.
مـا آنـچـه مـقصدمان است اسلام است ، به غير اسلام نبايد فكر كنيم ، به غير قوانين اسلام نـبايد فكر كنيم . مقصود ما اين است كه هر جاى اين مملكت برويم اسلام را ببينيم ، اينطور نـبـاشـد كـه راءى بـدهـيـم بـه جمهورى اسلامى لكن هر جا برويم از اسلام خبرى نباشد. جمهورى اسلامى معنايش اين است كه يك جمهورى باشد و قوانينش همان قوانين اسلام . تمام قوانينى كه غير از قانون اسلام است ، قانون نيست ، مورد رضاى ما و ملت ما نيست . ملت ما كـه بـه خيابان ها ريختند، به پشت بام ها رفتند و شب و روز زحمت كشيدند، جوان هايشان را دادند، خونشان را دادند، براى اسلام بود، اگر اسلام نبود همچو كارى نمى كردند.
اين تحولى بود كه به دست خدا واقع شد
اسـلام بـود كـه شـمـا را راه انـداخـت و بـه شـمـا هـمـچـو قـدرتـى داد كـه در مـقـابل اين قدرت هاى شيطانى بزرگ ايستاديد و نترسيديد، اين غيرتى بود كه خدا به شـمـا داد و الا مـا كـه بـنـدگـان ضـعـيـفـى هـسـتـيـم و چـيـزى نـداريـم ، هـمـه مـان در مـقـابـل ايـن تـفـنـگ عاجزيم و همين ما كه در مقابل يك تفنگ عاجز بوديم و از يك پاسبان مى تـرسيديم ، همين ملتى كه از پاسبان مى ترسيد، خدا يك قدرت به همه ما داد كه بيائيم در خـيـابـان و فرياد بزنيم كه ما اين رژيم را نمى خواهيم . اين قدرتى بود كه خدا به شـمـا داد و بايد از خدا تشكر كنيم ، اين قدرتى بود كه ايمان به خدا بعدا به شما داد، ايـن تـحـولى بود كه به دست خدا واقع شد. الان هم باز جوان هائى مى آيند پيش من و مى گويند دعا كنيد كه ما شهيد بشويم ، ما شهادت را مى خواهيم .
ايـن يـك تـحـولى بود كه براى اين ملت پيدا شد و گرايش زندگى اين دنيا خيلى مطرح نـبـود، شـهادت را مى خواستند. اگر چنانچه دنيا و اين امور مادى و اين زندگى مطرح بود نمى رفتند در مقابل توپها و در
مـقـابـل تانك ها و مسلسل ها. آنان در مقابل توپ و تانك رفتند، از بچه كوچك گرفته تا بزرگ ها، از دانشگاهى تا علماى مذهب ، از بازارى تا كارگر و ارتشى .
حفظ عنايت خدا منشاء تمام پيروزى هاست
ارتـشى كه سال هاى طولانى اينها براى خودشان درست كرده بودند، ديديد كه در ظرف مدت كمى پشت به آنها كرد و رو به شما آورد. اين قدرت خدا بود، اين چيزى بود كه خدا بـه شـمـا عـنـايـت كـرد و بـايـد اين عنايت خدا را حفظ كنيد. حفظ اين عنايت خدا كه منشاء همه پـيـروزى هـاسـت به اين است كه قدم هاى ديگرى هم برداريد، همه با هم پشتيبانى كنيم ، همانطورى كه در اول ، اين نهضت با ايمان پيش رفت و اجتماع همه شما به واسطه ايمانى كـه در دلتان بود سبب شد كه يك همچو قدرت شيطانى را درهم كوبيديد. اين يك عنايتى بـود، عـنـايـت خـاصـى بـود از خـداى تـبـارك و تعالى و لذا حساب همه اشخاصى كه به مـاديـات فـكـر مـى كردند، آن اشخاصى كه توجه به معنويات نداشتند هم حساب هايشان باطل شد، ولى حساب هائى كه روى دنياست و به معنويات نظر ندارد، روى آن حساب ، حق با آنها بود كه به معنويات نظر نداشتند امكان ندارد اين قدرت از بين برود اين را مكرر مـى گفتند، خصوصا اين آخر كه در پاريس ‍ دستجات مى آمدند و بعضى ها نه اينكه سوء نـيـت داشـتند، خيرخواه بودند لكن اشتباه داشتند و روى حساب ماديت ، روى حساب هاى دنيا و اهـل دنـيـا، نـبـايـد يـك مـلتـى كـه هـيـچ نـدارد، حـالا چـهـار تـا اسـلحـهـاى كـه داريـد قـبـل از انقلاب كه هيچ چيز نداشتيد، اين غنيمت است كه قبلا نداشتيد، جز يك مشت خالى ، يك مـلتـى كـه زن هـايش هميشه در پرده بودند و پايشان را بيرون نمى گذاشتند، يك ملتى كـه حـاضـر نـبـودنـد يـك قـدم بـراى امـرى بـردارنـد، در آنـهـا يـك تـحـولى واقـع شـد. تحول الهى كه همين ملت با اينكه هيچ نداشتند، بر آنها كه همه چيز داشتند مقدم شدند مشت هـاى شـمـا بـا ايـمـانـى كـه دنـبـالش بـود، بـر ايـن تـانـك هـاى غـول پـيـكـر غـلبـه كـرد. خـون هـاى جـوانـان مـا بـر مـسـلسـل ها غلبه كرد. اين چيزى بود كه خدا به شما داد و بايد اين را حفظ كنيد. الان به فكر اين نباشيد كه به ما پاسدارها حقوق نمى دهند و يا كم مى دهند. همانطورى كه سابق درحـال انـقـلاب بـوديـد و در حال جلو رفتن و شكستن ، يك كدام مى نشستيد فكر كنى كه ما اگـر شـب بـه مـنـزل برويم شام چى هست ؟ نه ، اين فكر در ذهن هيچ كسى نبود و مى دانم نـبـود اگـر بـود نـمـى آمـدنـد جـان بـدهند. آن روزى كه شما راه افتاديد به ميدان و توى خيابان ها، آنها با ابزار غول پيكر و شما با مشت ، هيچ به فكر آن نبوديد كه حقوقم كم است ، حقوق مطرح نبود، جان مطرح نبود. اين روحيه شما را غلبه داد، اين چيزى كه شما را غـلبـه داد مـادامـى كه او هست شما پيروزيد دعا كنيد كه باشد، جديت كنيد كه نگهش داريد. خـدا بـه شـمـا يك عنايتى كرده است كه اين عنايت را حفظ كنيد، نگهش داريد. تا آن قدم هاى اصولى و مسائل اصلى درست نشود، تا آن كارها درست نباشد به فكر اينكه من حقوقم كم اسـت ويـا مـن رتـبـهـام كـم اسـت بـه ايـن فـكـرهـا نـباشيد. حالا بايد همه همانطورى كه از اول مـقـصـد را نـگـاه مـى كرديد و به مصائب خودتان توجه نداشتيد، حالا هم مقصد را نگاه كـنـيـد، بـه مـطـالب خودتان توجه نكنيد. بازارى حالا نبايد به فكر منفعت بردن باشد، كارگر به فكر اين نباشد كه
حـقـوقـش كـم اسـت ، دهـقـان بـه فـكـر ايـن نـبـاشـد كـه امـسـال زراعـت چطور است ، باران آمده يا نه ، اينها فكرهائى است كه شما را از اين قدرت الهى باز مى دارد. شما قيام لله كرديد.
شـمـا كـه مـوعظه خدا را پذيرفتيد حافظ آن باشيد آن وصيتى كه خداى تبارك و تعالى به پيغمبر اكرم فرمود اين بود كه به مردم بگو من يك حرف دارم ، يك موعظه دارم ، هيچ ديـگـر مـن نـمـى گـويم ، يك موعظه دارم (قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله ) نهضت كنيد براى خدا. يك نفرى براى خدا نهضت كن ، همه با هم براى خدا نهضت كنيد. شما براى خـدا نهضت كرديد، دليلش اين است كه جان را گذاشتيد كف دست و راه افتاديد در خيابان ها و فـرياد كرديد اسلام ، اين دليل بر اين است كه شما براى خدا كار كرديد، اگر اينكار بـراى خـدا نـبـود، كـسـى جـانـش را نـمـى داد. مـيـدانـى كـه گـلوله تـفـنـگ دارد، مـسـلسـل مـى بـنـدنـد، تـوپ مـى آيـد، تـانـك مـى آيـد، سـربـاز مـسـلح اسـت ، ايـن دليـل بـر ايـن اسـت كـه براى خدا كار انجام داديد. همين وصيتى كه خدا، موعظه اى كه خدا كـرده اسـت عـمـل شد (اعظكم بواحده ) اين يكى (انما اعظكم بواحده ) به ايشان بگو كـه مـن فقط يك موعظه دارم و آن اينست كه نهضت شما، قيام شما براى خداباشد. توى اين هـمـه چيز هست ، در اين يك كار و يك موعظه همه چيز هست . شما اين موعظه خدا را پذيرفتيد تـا حـالا، نگذاريد از دست برود،قيام شما لله باشد، براى خدا، از حالا به بعد هم جديت كـنـيـد. شما شب ها خيلى هاتان تا صبح بيداريد و آنوقتى كه جوان بايد بخوابد و درها بـسـتـه اسـت ، شـمـا ايستاده ايد و شما به دوشتان تفنگ است ، اين اگر براى خدا نباشد، براى كيست ؟ كسى زور به شما نگفته است . يك وقت اين است كه يك صاحب منصبى ايستاده آنـجـا و تـفـنگش را كشيده و مى گويد بايد بايستد، آن براى خدا نيست براى صاحب منصب اسـت ، بـراى تـفـنـگ اسـت . كـسـى حالا به شما فشارى نياورده كه پا شويد بايستيد تا صبح .
ايـن لله اسـت ، كـار شـمـا بـراى خـداسـت . جـوانـى كـه بـايـد در دل شـب بـخـوابـد و اقـتـضـاى جـوانـى اسـت كـه بـخـوابد، نمى خوابيد تفنگ را به دوش كـشـيـديـد، خـودتـان را در مـعـرض هـلاكـت گـذاشـتـيـد، شـيـاطـيـن بـاز بـه دنـبـال هـسـتـند كه خداى نخواسته بزنند و شما ايستاده ايد و داريد از اسلام طرفدارى مى كنيد، اين براى خداست . اگر براى خدا نبود، اين چه كارى بود كه انسان خوابش را كنار بـگـذارد كـه بـيـايـد در جـائى كـه مـعـرض خـطـر اسـت و از مـعـرض اطـمـيـنان و از معرض آمـال دسـت بـردارد و بـيـايد در معرض اين خطر و خواب عزيزش را از دست بدهد، اين نمى شـود مـگـر براى خدا. زور هم كه نيست ، هيچ كس هم به شما نگفته ، فقط يك قدرت ايمان است . اين را حفظ كنيد، اين همان است كه شما را تا اينجا پيروز كرده است و همه حرف هاى مـاديـيـن را بـاطـل كـرده اسـت . حـرف هـاى كـمـونـيـسـتـى بـا هـمـيـن كـارهـا باطل مى شود.
اگـر فـقـط دنـيـاسـت و فقط همين است ، اين قدرت زمين زدن آن قدرت هاى بزرگ را ندارد، اگر دنيا بود معقول نيست كه شما بتوانيد قدرت بزرگ را از بين ببريد.
بايد قانون اساسى را به نفع اسلام تحكيم بخشيم
مـا حـالا بـايـد قـانـون اساسى را آنطورى كه براى اسلام باشد، تحكيم كنيم ، تصويب كنيم و اين هم بايد زود تصويب شود. اين طرحى است كه دولت داده است ، همين طرح صحيح است و اگر بخواهد آنطورى كه اين غربزده مى گويند مبنى بر اينكه شما مطابق چيزهاى دنـيـاپـسند يك مجلسى درست كنيد با پانصد، ششصد نفر آدم و پانصد، هشتصد نفر آمدند يـكـى يـكـى بـنـشـيـنـنـد آنـجـا، ايـن مـعـانـى اش آن اسـت كـه مـا تـا دو سـه سـال ديـگـر بـنـشـيـنـيـم و عزا بگيريم و آنان قوت پيدا كنند، طرحى است كه يا از غرب ريخته شده است و يا از آنجائى كه شاه در آنجاست . اين طرح وارداتى است ، آيا اين طرح قـبول است ؟ ما مى گوئيم زود كلك قضيه كنده شود و اسلامى بشود و الان همه ما بايد در دنـبـال همان معنا باشيم و همين طرحى را كه دولت گفته است ، صحيح است . دشمنانتان مى خـواهند كه جيب هايشان پر بشود و اسلام جيب پر كن نيست ، اسلام با ضعفا است . اسلام آن اسـت كـه امـيـرش مـى فرمايد كه من مى ترسم در آن طرف مملكت يك كسى گرسنه باشد، شايد آنجاها چيزى نداشته باشد بخورد من بايد زندگيم اين باشد، خودم دلم آرام نباشد كـه اگـر آنـجـا گـرسـنـه اسـت من هم اينجا گرسنه ام . اسلام اين است ، البته خودش مى فـرمـايـد شـمـا قـدرت نـداريـد و صـحـيـح مـى فـرمـايـد، مـاهـا قـدرت نـداريـم مثل او باشيم . اما اينقدر قدرت داريم كه جيب هايمان را ديگر پر نكنيم براى املاك بيابان هـا قـصـرهـاى روى هـم انـبـاشـتـه ، ايـن را قـدرت داريـم كـه از مـال ايـن فـقـرا از مـال ايـن ضـعـفـا جـيـب مـان را پـر نـكـنـيـم ايـن پـول هـاى نـقـد زيـادى كه ما نمى توانيم تصورش را بكنيم ، اكثرش به جيب اين خانواده رفـتـه ، اكثرش جيب اينها رفته ، به همان مقدار هم به جيب امريكا رفته ، ما مى خواهيم اين لقـمه را از دهن اينها بيرون بياوريم به فقرا بدهيم . اين كارگرهاى صنعت نفت ما با آن زحمت و با آن بيچارگى كار بكنند، آنوقت برود توى شكم اين خارجى ها و اين پولدارها، آنهائى كه در خارج براى خودشان املاك درست كردند، براى خودشان پارك درست كردند. اين صحيح است ؟!
ما مى خواهيم از توى شكم اينها بيرون بياوريم و بين همين ملت پخش كنيم ، همين هائى كه اين انقلاب را بپا كردند. و من از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت شما را مى خواهم و دلم به شماها خوش است . انشاءالله خداوند همه تان را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
تاريخ : 28/3/58
بـــيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع بـانـوان مكتب الزهرا و اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامىقم
بانوان ايران در اين نهضت پيشقدم بودند
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از شـمـا بـانوان محترم تشكر مى كنم كه از راه دور آمديد و با من ملاقات كرديد. من دعا به شما مى كنم كه خداوند همه را سعادتمند كند و تشكر مى كنم كه در اين نهضت پيشقدم بـوديـد. بـانـوان ايـران در ايـن نـهـضـت پـيـشـقـدم بـودنـد و مثل بانوان صدر اسلام بودند و نهضت ما به واسطه آنها به پيش رفت و اميدوارم كه اين نهضت به واسطه شما به پيش برود.
اين قدرت ايمان بود كه شما را به خيابان ها كشيد
چيزى كه هم به بانوان و هم به آقايان برومند كه عمرتان ، وقت تان را، جوانى تان را صرف داريد مى كنيد در راه اسلام و اين اسلام است شما را در نيمه هاى شب كه جوان بايد بـخوابد شمارا بيدار نگه مى دارد و اين ايمان است كه جوانى كه از مورد مطمئن بيايد در مـورد خـطـرنـاك ، از رخـتـخـواب مـنـزلش كـه هـم مـطـمـئن اسـت و هـم مـحـل خـواب اسـت بيايد در كوچه ها، در خيابان پاسدارى كند در صورتى كه هم خواب از چـشـمـش رفته است و هم احتمال خطر است ، اين يك خدمت ارزش دارى است كه شما الزامى به ايـن معنا نداريد، خودتان آمديد. ارزش اين خدمت اين است كه بدون اينكه كسى شما را الزام بكند به اينكه اين خدمت را كنيد خودتان انتخاب كرديد كه خدمت را بكنيد، چنانچه بانوان هـم در هـمـين معنا شريكند كه در وقتى كه همه خطرها بود، هم شما در خيابان رفتيد، هم آن بـانـوان مـحـتـرمـه و هيچ كس هم شما را الزام نكرده بود كه بيائيد بريزيد در خيابان و بـرويـد پـشـت بـام ها الله اكبر بگوئيد و مورد اصابه گلوله مثلا بعد واقع شويد. اين قـدرت ايـمـان اسـت كـه شـمـاهـا را به خيابان ها كشيد و بانوان را به خيابان ها و ارزش عـمـل هـمـين است . يك وقت اين است كه يك سازمانى است كه اين سازمان الزام دارد انسان به اينكه برود بيرون خودش را به خطر بيندازد، يك وقت اين است كه نه ، يك سازمانى كه او را مـلزم كـنـد نـيـسـت ، داوطلب است براى اينكه برود و خدمت كند. اينكه ارزش به خدمت و عـمـل زيـاد مـى دهـد هـمـيـن مـعـنـاسـت كـه بـا هـمـه مـشـكـلات و بـا هـمـه خـطـرهـا در اول نـهـضـت هـمـه تـان به خيابان رفتيد و مقابل توپ و تانك بدو ن اينكه كسى شما را الزام كـرده باشد و حالا هم همه به همين حاضريد و داريد شما پاسدارى مى كنيد و ارزش اين پاسدارى خيلى زياد است و من اميدوارم كه همه ما و همه شما را
خداوند از پاسداران اسلام قرار بدهد، خدمت امام زمان باشيد.
قدرت ايمان را براى رسيدن به جمهورى اسلامى حفظ كنيد
هـمـه چـيـزى كـه الان مـهـم اسـت اين است ، همين پاسدارى كه شما مى كنيد و بانوان هم همين پـاسـدارى كـه كـرديد و نهضت را رسانديد به اينجا و يك امر اعجازى را، معجزه آميزى را تحقق كرديد و قدرت بزرگى را شكستيد. همين قدرت ايمان بايد باز هم محفوظ بماند.
اگـر چـنـانـچـه بـخـواهـيـد روى آن مـقـصـدى كـه شـمـا از اول آمـديـد و اسـلام را خواستيد، جمهورى اسلام را خواستيد، اگر بخواهيد جمهورى اسلامى به همه معنا كه دارد، با همه محتوا كه دارد، در خارج تحقق پيدا بكند بايد كه ا ز حالا به بـعـد هم همان ايمان را، همان قدرت ايمان را حفظ كنيد، با هم باشيد. همه فكرها، همه فكر ايـنـكـه جـمـهـورى اسـلامـى مـحقق بشود. جمهورى اسلامى فقط به اين نيست كه بگوئيم ما جـمـهـورى اسـلامـى مـى خـواهـيـم راءى بدهيم . راءى دادن اسباب اين نمى شود كه جمهورى اسـلامـى تـحـقـق داشـتـه بـاشد. بله ، البته الان رسما ايران جمهورى اسلامى است ، لكن جـمـهـورى اسـلامـى ، احـكـام اسـلامـى بـايد در او جارى بشود، يعنى در هر جاى ايران ، در اداراتـش ، در وزارتـخـانـه هـا، در بازارش ، در محله هايش ، در دانشگاهش ، در دادگسترى ، همه جا بايد اسلام باشد.
آنـكـه مـلت مـا مى خواهند و خداى تبارك و تعالى مى خواهد كه ما باشيم اين است كه ما همه جـاى مـمـلكـت را به صورت اسلامى در بياوريم ، در صورتى كه در زمان طاغوت همه جا خـراب بود، حالا هم باز خرابى هست . بنابراين ما الان باز بين راه هستيم ، باز به مقصد نـرسـيديم . كسى كه بين راه است بايد تمام نظرش به اين باشد كه به مقصد برسد. مـن مـى دانـم كـه در بـين همه قشرها يك اختلالاتى هست ، يك نابسامانى هائى هست ، اينطور نـيـسـت كـه نـه ، مـن ندانم . خوب هر روز آنطور كه شما آمديد و مشكلاتتان را مى گوئيد، تـقـريـبا ماهر روز مبتلا هستيم و از اطراف مى آيند و مشكلات را مى گويند و ما مى دانيم كه مشكلات زياد است و در بين ارتش مشكلات زياد است ، در بين ژاندارمرى مشكلات زياد است ، در شـهـربانى زياد است ، در خود پاسدارها زياد است ، در كميته ها زياد است ، در راديوها زياد است ، همه اينها چيزى نيست كه معلوم نباشد، ما مى دانيم كه اشكالات زياد است و بعد از هـر انـقـلابـى ايـن اشـكالات هست ، نمى شود كه يك انقلابى واقع بشود آن هم يك همچو انـقـلاب بزرگى ، يك همچو انقلابى كه در غرب مى گويند كه اين اعجاز واقع شده است حـساب اين انقلاب حساب ها را از هم باطل كرد، يك همچو انقلابى واقع بشود. آنوقت پنجاه و چـنـد سـال هم دست هاى ناپاك خارج و داخل خراب كرده باشند، هر چه منفعت داشته به جيب زدنـد و يك مملكت خرابه اى گذاشتند. بعد از انقلاب با اين خرابى مملكت توقع اين نيست كه همچو كه شد و اينها رفتند همه چيزها درست بشود.
اگر هر كسى در هر پستى هست آنجا را خوب اداره كند مملكت خوب مى شود
الان همه ما دست به هم بدهيم همه با هم دست به هم بدهيم و با هم اين خرابه ها را آبادش كنيم و
ايـنكه مى گويم همه ما با هم ، براى اين است كه هر كس در هر پستى است آنجا خوب اداره كـنـد. شـمـا مـتـوقـع ايـن نباشيد كه همه كارها را من بكنم ، من هم متوقع نباشم كه شما همه كـارهـا را بـكـنـيـد. مـن بـه ايـن طـلبـگـى كـه دارم ايـن شـغـل خـودم را خـوب اداره كنم ، شما هم كه پاسبان هستيد هر يك تان پاسبانى خودتان را خـوب انـجـام بـدهـيـد، ايـن خـانـم هـا كـه شـغـل ديـگـرى دارنـد، ايـن شـغـل خـودشـان را خـوب انـجـام بـدهـنـد، وزارتـخـانـه هـا هـم شـغـل خـودشـان را خـوب انـجـام بـدهـنـد، دهـقـان هـا هـم شـغـل خـودشـان را خـوب انـجـام بـدهـنـد، كـارگـرهـا هـم شغل خودشان را خوب انجام بدهند. وقتى بناشد همه قشرها اسلامى باشند، همه فكرشان ايـن بـاشد كه يك مملكت اسلامى را اداره بكنند، يك كشور اسلامى كه حالا جمهورى اسلامى اسـت اداره اش بـكـنـنـد، خـرابى ها را ترميم بكنند. ما يك قشرمان نمى تواند خرابى ها را تـرمـيـم بـكـنـد، هـمانطورى كه شما نمى توانيد همه ايران را پاسدارى بكنيد ما هم نمى توانيم همه ايران را مثلا صحيح اداره بكنيم . همه ما بايد همه جمعيت ايران ، همه ايران را، شـمـا در قـم هستيد پاسدار هستيد، هر كس اين پاسدارى را كه مى كند خوب انجام بدهد، با صـداقـت انـجـام بدهد، با امانت انجام بدهد، براى خدا انجام بدهد. من هم كه يك طلبه هستم طلبگى خودم را همين طور، آقا هم كه آقا هستند آقائى خودشان را و همه قشرها وقتى كه آن كـارى كـه دسـتشان هست خوب انجام بدهند، يك مملكت خوب مى شود. مملكت عبارت است از اين آب و خـاك ، جـمـعـيـتـش هـم عـبارت از اين ملت است اين آب و خاك است ، اين ملت است . اين ملت وقـتـى هـمـه شـان دسـت بـه هـم دادنـد، يعنى هر كدام در آن محلى كه هست آنجا را خوب اداره بـكـنـد، بـاغـبـان بـاغ اسـت بـاغ را خـوب اداره بـكـنـد، كـشـاورز هـم در صحرائى كه هست كـشـاورزيـش خـوب اداره بـكـنـد، نـخست وزير هم در نخست وزيريش خوب اداره بكند، وزراء ديگر هم همين طور، اداره ديگر هم همين طور، پاسبان هم همين طور، همه اگر بنا شد كه با چـنـيـن نـظرى تو كار باشند و همانطورى كه همه تان با يك فرياد الله اكبر كنديد يك كـوه بـزرگ را و ساقط كرديد يك امپراطورى دو هزار و پانصد ساله را و اين ايمان بود كه اين كار را كرد و اين اسلام بود كه اين كاررا كرد، اينجا راهم مى توانيد.
بـعـد از مـتـمـركـز شـدن اصـول ، هـمـه امـور بـه جـاى خـود عمل شود
الان مـمـلكـت دست خودتان است ، خودتان مى توانيد اداره اش بكنيد به شرط اينكه الان كه اصـول ، يـعـنـى قـانـون اسـاسى الان بناست درست بشود بايد بعدش مجلس شوراى ملى درسـت بـشـود، رفـرانـدم درسـت بـشـود، الان كـه ايـن اصول در دست است و شياطين دنبال اين هستند كه هر كسى را وادار كنند كه اشكالاتى درست بكنند، اشكالاتش توجهش مى دهند، مى روند پيش دهقانان مى گويند كه كو اينكه ، حالا هم جـمـهـورى اسـلام ، اسـلام شـد كـه بـراى شـمـاكـارى نـكـرد. مـثـل ايـنكه همچو كه گفتند جمهورى اسلامى يك خرابى هائى يكدفعه خودرو سبز مى كند. يا بيايند به پاسدارها بگويند (كه گفت ) خوب حالا جمهورى اسلامى شد، الان اين چيزها ى مـخـتلفى كه اينجا هستند، اين اشخاص بدى كه هستند، انتصابات بدى كه هست ، همه را متوجه كنند به يك چيزهائى كه غير آن مساءله است كه الان ما دنبالش
بـرويـم . ايـن نـظـير اين مى ماند كه آن روزى كه شما كه همه با هم داشتيد الله اكبر مى گفتيد و مى خواستيد بشكنيد اين سد را بيايند به شما بگويند كه مثلا اداره فلان رئيسش چه جورى است . بگو حالا وقت اين حرف نيست ، حالا وقت اين است كه برويم و بشكنيم . حالا هـمـيـن اسـت . الان وقـت ايـن اسـت كـه نـه اين خانم ها به اشكالات خودشان ، داخلى خودشان توجه كنند و نه شما برادرها به اشكالات خودتان و داخلى خودتان توجه كنيد و نه من و نـه آقـا و نـه ديـگـران . الان تا اين اصول مستقر نشده ، يعنى ما يك مملكتى مى خواهيم تا باشد، آنوقت بگوئيم كه پاسدارش كى و ملايش كى و بانوانش كى و چه . الان وقت اين است كه ما مى خواهيم اين مملكت را مستقلش ، آزادش ، قانون اسلامش ، همه چيزها درست بشود. وقـتـى كه تا دو سه ماه ديگر انشاءالله اين مطلب پيش رفت ، جمهورى يعنى رئيس جمهور هم درست شد، قانون هم تصويب شد، رفراندم هم شد، مجلس شوراى ملى هم درست شد كه ديـگـر تزلزل توى كار نباشد، الان يك حكومتى است كه انتقالى است ، حكومت آمده است كه انتقال قدرت را بدهد به كس ديگرى كه اين قدرت متمركز بشود، وقتى متمركز شد، همه ايـن امـور بـه جـاى خـودش عـمـل مـى شـود. حـالا هـم الان در عـيـن حـال كـه حـكـومـت انـتـقـالى اسـت بـايـد خـوب يـك كـارهاى اساسى دارند مى كنند، حالا همين سـازنـدگـى كـه بـنـاسـت مـى كـنـنـد، هـمـيـن خـانـه سـازى كـه بـنـاسـت بـكـنـنـد، هـمـيـن پل سازى و خيابان ها و همه اينها را مشغولند.
شياطين درپى آنند كه نگذارند قانون اساسى تصويب شود
امـا الان آنـى كـه مـهـم اسـت ايـن اسـت ، آن اصـل را فـرامـوش نـكـنـيـم ، اصل اين است كه الان مى خواهند قانون اساسى درست بكنند، شياطين افتادند كه نگذارند. همه بايستيم در مقابلشان كه ما نخير، مى خواهيم . اين طرح خوبى است ، همين را مى خواهيم . مـا مـجـلس ‍ مـؤ سـسـانـى كـه غربى ها مى گويند، نمى خواهيم . ما همين معنائى كه دولت گـفـتـه اسـت و زود انـجـام مـى گـيـرد، نـه آنـى كـه يـك سـال ، دو سـال ، سـه سـال شـايـد طـول بـكـشـد كـه خـداى نـخـواسـتـه يـك وقـت ايـن تـزلزل اسـبـاب ايـن بـشـود كه به هم بخورد اينها. الان وقت اين معناست و من مى دانم كه چـيـزهـائى كـه شما گفتيد كه ما تنها نيستيم ، همه هستند كه ناراحتى دارند، اما ناراحتى را بگذارند براى يك وقت ديگر، يك قدرى تاءمل كنيد و بگذاريد براى وقت ديگرى .
الان هـر كـدام هر پستى كه داريد محكم دنبالش را بگيريد و محكم انجام وظيفه بكنيد و اين وظيفه ، وظيفه اى است كه براى خداست ، نه كسى شما را الزام كرده و نه خيلى چيزى است كـه شـمـا بـه طـمع آن باشيد. چيزى تو كار نيست ، يك مشت فقرا، يك مشت از مستمندها، الان مسائل الهى اهميتش زياد است و ما انشاءالله اميدواريم كه همه مان با هم اسلام را پياده كنيم و همه قشرها اسلامى شوند. وقتى بشود عدالت اسلامى ، عدالت اسلامى براى همه است ، يـك فـردى ايـن نيست كه به فرد ديگر تقدم داشته باشد، مگر اينكه تقوا داشته باشد. خدا همه شما را انشاءالله حفظ كند، موفق كند. من به همه شما دعا مى كنم و من خدمتگزار همه شما هستم . خدا همه تان را انشاءالله حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
تاريخ : 30/3/58
فرمان امام خمينى به حجة الاسلام نورى  
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب آقاى حجت الاسلام حاج ميرزا حسين نورى دامت افاضاته
لازم است جنابعالى مسافرتى به كشورهاى اروپائى بنمائيد و از نزديك با دانشجويان عزيز و برادران ايرانى آشنا شويد و نيازمندى ها و مشكلات مذهبى آنان را بررسى نموده و در حـدود امـكاناتى كه در اختيار داريد در رفع آنها بكوشيد و به وظايف خطيرى كه در اين موقع حساس به عهده دارند آنان را آشنا سازيد و از تفرقه و اختلاف بر حذر داريد و نـسـبـت بـه تـقـويـت مـعـتـقـدات مـذهـبـى ايـشـان در بـرابـر دشـمـنـان اسـلام سـعـى كـافى مبذول داريد و سلام اينجانب را به عموم آنان ابلاغ نمائيد. از خداى تعالى ادامه توفيقات همگان را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
25 رجب الخير 99
تاريخ : 30/3/58
بيانات امام خمينى در جمع وعاظ خراسان  
درباره قانون اساسى اسلام ، اسلام شناس بايد نظر بدهد نه روشنفكران خارجى
بسم الله الرحمن الرحيم
مـسـاءله مـهـم فـعـلا ايـن است كه پيش نويسى از قانون اساسى شده است و آن به معرض افـكـار عـمـومـى گـذاشـتـه شـده اسـت و الان بـايد همه قشرها و همه روحانيون بلاد و همه روشـنـفـكـران مـتـفـكـريـن اسـلامـى بـا ديـد اسـلامى ، براى جمهورى اسلامى اين قانون را بررسى كنند و نظر بدهند.
ايـن قـانون كه پيش نويس شده است براى اين است كه همه نظر بدهند. شما آقايان ، شما عـلمـاى اعـلام ، شـمـا مـتـفـكـرين اسلامى ، شما اشخاصى كه علاقه به ديانت مقدسه اسلام داريـد و عـقـيـده داريـد بـه ايـنـكـه هـيـچ حـكـومـتـى مـثـل حـكـومـت اسـلام نـيـست و هيچ رژيمى مـثـل رژيـم اسـلام نيست ، بايد نظر كنيد به يك يك مواد اين قانون . يك ماه مهلت داريد كه هـرچـه بـه نـظـرتـان رسـيـد براى اسلام مفيد است و موافق جمهورى اسلامى است و در اين قانون به آن توجه نشده است ، تذكر بدهيد و بنويسيد و در روزنامه هائى كه هست منتشر كـنـيـد. آقـايـان نـنـشـيـنـنـد كـه ديگران قلم ها را بردارند و قانون را بررسى كنند و به خيال خودشان آن را اصلاح كنند. اين حق شماست ، درباره قانون اسلام ، بايد اسلام شناس نـظر بدهد. قانون اساسى جمهورى اسلامى يعنى قانون اساسى اسلام . حق اين مطلب با شـمـاست ، با علماى اعلام و با مراجع عظام است ، با همه روشنفكران اسلامى است . ننشينيد تا اينكه روشنفكران خارجى ، روشنفكرانى كه به اسلام عقيده ندارند اظهار نظر بكنند و ايـن حـرف هـائى كـه مـى نـويسند، بنويسند. شماها قلم را برداريد، در همه مساجد، در همه مـنـابـر، در هـمـه كـوچـه و بـازار مسائلى را كه به نظرتان مى رسد بايد دراين قانون اساسى باشد، طرح كنيد.
علما مسائل را مطرح كنند، ننشينيد ديگران براى شما تكليف معين كنند خودتان تكليف را معين كـنـيـد. خـودتـان قـانـون اسـاسى را بررسى كنيد، خودتان نظر بدهيد، روزنامه ها را از مـقـالات خـودتـان پـر كـنـيـد. نـنـشـينيد ديگران و دشمنان شما براى شما مقاله بنويسند و مـسـائلى را كـه خـداى نخواسته بر خلاف مسائل اسلامى و بر خلاف شؤ ون اسلام باشد مـطـرح كـنند. همه موظفيم كه اين كار را انجام بدهيم . همه حق نظر داريم و شما علماى اعلام بيشتر حق نظر داريد. آنهائى كه اسلام را مى شناسند و علاقه به اسلام دارند در اين امر بيشتر جديت كنند و پيشقدم باشند.
لزوم انـتـخـاب عـلمـاى اسـلام شـنـاس و آشـنـا بـه مسائل روز جهت نمايندگى مجلس
مساءله بعد كه بسيار مهم است ، مساءله انتخاب اشخاصى است كه بايد بعد از اينكه همه ايـشـان و مـطلب شان را گفتند، نظر بدهند اين عده تعدادشان هفتادوپنج نفر مى باشد كه بـايـد بـنـشـيـنـنـد و ايـن قـانـون اسـاسـى را با توجه به آرائى كه از همه مى آيد مورد بررسى قرار دهند كه بعد به رفراندم گذاشته شود.
مـهـم ايـن اسـت كـه مـلت بـفهمند چه اشخاصى بايد براى بررسى قانون اساسى تعيين بـشـونـد. بـفهمند كه مساءله اسلامى است ، نه مساءله غربى و نه مساءله شرقى است . ما نـمـى خـواهـيـم قـانـون اساسى نه غربى و شرقى را بررسى كنيم . مامى خواهيم قانون اسـاسـى جـمـهـورى اسـلامى را بررسى كنيم و لازم است اشخاصى را كه مردم انتخاب مى كـنـنـد و آقايان روحانيون و مراجع پيشنهاد مى كنند اشخاصى باشند مردمى و علاقمند به اسلام و اشخاصى باشند كه بدانند اسلام يعنى چه .
در اين زمان كه بناست اين قانون اساسى بررسى شود و مطلب به دست خود شما افتاده اسـت ، مـلت عـلمـا را تـعـيـيـن كـنـند. البته اختيار ملت دست خودش است لكن پيشنهاد مى شود عـلمائى را كه از قانون اسلام و مسائل روز اطلاع دارند تعيين كنند و علما هم بايد از رفتن به مجلس خوددارى نكنند براى اينكه مجلس ، مجلسى است كه در آن سرنوشت اسلام تعيين مـى شـود. وقـتى سرنوشت اسلام بايد در يك مجلس تعيين شود، حق علما است كه بروند و اين سرنوشت را به دست مبارك خودشان تعيين كنند. پس مطلبى كه مهم است دو مطلب است : يكى بررسى از قانون اساسى كه همه قشرها بايد بررسى كنند و من توصيه مى كنم كـه عـلمـاى اعـلام بررسى كنند و نظر بدهند و بعد از اينكه مردم آراء خودشان را گفتند و طـرح هـاى خـودشان را دادند، اين كار بايد انجام پذيرد. حرف ما اين است كه براى اسلام بـايـد مـردم اشـخـاص اسـلام شـنـاس و كـسـانـى را كـه مسائل اسلام را مى دانند و علاقه به اسلام دارند انتخاب كنند و ما انشاءالله بعد از اين هم اوصاف چنين اشخاصى را خواهيم گفت و خواهيم نوشت .
خداوند شما را براى كمك به اسلام و جامعه اسلامى موفق كند و بتواند اسلام را آنطورى كه دلخواه اسلام است در خارج پياده كنيد. من از همه شما و از همه علماى بزرگ مشهد و همه خـطـبـا و فضلا كه در اينجا هستند تشكر مى كنم و خدمتگزار همه شما هستم و دعاگوى شما مى باشم .
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته

next page

fehrest page

back page