صحيفه نور جلد ۶

امام خميني رحمه الله عليه

- ۹ -


چـه شـد ايـن حـقـوق بـشـرى ها راجع به (شهادت ) آقاى مطهرى يك كلمه ننوشته اند و نگفته اند؟
ايـن وضـع حـقـوق بـشـرى هـاى مـادى اسـت ، ايـنـهـائى كـه مـثـل آقـاى مـطـهـرى كـه اذيـتـش بـه يـك مـور نـرسـيـده اسـت ، مـن قـريـب بـيـسـت سـال ايـن مـرد را مـى شناسم ، يك آدم به آن سالمى ، يك آدم به آن ادب ، به آن انسانيت ، ايـن را مـحكوم به قتلش مى كنند. چرا؟ چه كرد آقاى مطهرى ؟ كى را كشته ؟ چه كرده ؟ اين بـشر نيست ؟! اين انسان فيلسوف ، عالم ، فقيه ، اين بشر نيست ؟ اين بشر را اينطور مى كشند بدون اينكه يك جرمى داشته باشد. جرم آقاى مطهرى چه بوده ؟ چه كرده بود؟ جرم قـرنـى چـه بـود؟ ايـنـهـا چـه جـرمـى كـرده بـودنـد كـه مـسـتـحـق قـتـل بـودنـد؟ حـالا هـم ليـسـت دارنـد بـراى كـشـتـن يـك عـده اى . خـيـال مـى كـنـنـد كـه بـا كـشـتـن آقـاى مـطـهـرى يـا بـا كـشـتـن امـثـال آقـاى مـطـهـرى ايـن نـهـضـت خـامـوش مـى شـود و دوبـاره حـقـوق مـلت مـا پـايمال مى شود و دوباره چه ، چه شد. خوب ، راجع به آقاى مطهرى اين حقوق بشرى ها يك كلمه ننوشته اند و نگفته اند، ما كه نشنيده ايم كه بگويند، اين بشر نيست ؟! اعتراض نـكـردنـد، هـيـچ نـگفتند، محكوم نكردند آن كسى را كه كشته است ، حالا نمى شناسندش آقا، خـوب آن طـائفـه اى كـه ايـن كـار را كـرده اسـت . چـرا مـحـكـوم نـكـرده انـد. حـالا اگـر مـا قاتل آقاى مطهرى را پيدا بكنيم او را مجازات بدهيم ، قصاص بكنيم ، آنوقت صدايشان در مى آيد كه خشونت است . اين خشونت نيست كه شب بدون جهت ؟! آخر يك وقت يك آدمى بود كه كـارى كـرده بود، جز تعليم و تعلم اين مرد كارى نداشت ، يك آدمى كه من قريب به بيست سـال اسـت او را مـى شـنـاسـم و مـطـلع از وضع و حال او هستم و مى دانم كه اذيت به كسى نـكـرده ، يك آدمى كه زحمت براى اين ملت كشيده است ، يك آدمى كه كتاب نويس بوده است ، يـك آدمـى كه فيلسوف و متفكر بوده مستحق قتل است كه اين را كشتند؟! اين جمعيت حقوق بشر كـجا هستند كه يك كلمه نمى گويند. حالا ما اگر آن كسى كه اين را كشته است پيدا كنيم و بـكـشـيـم ، يـكدفعه سر قلم حقوق بشر باز شود و شروع مى كنند به نوشتن و به چيز كـردن كـه خـشـونـت اسـت ، ايـران خـشـونـت اسـت ، حقوق بشر را ملاحظه نمى كند. اينها چه جـمـعـيتى هستند، من نمى دانم چه تربيتى اينها دارند، چه حيواناتى اينها هستند. اين وضع دنـيـاى مـادى اسـت ، اين وضع ، اين حقوق بشرى ها مادى اند، اين وضع دنياى مادى است كه غـيـر از مـنافع مادى و غير از منافع ارباب هاى خودشان هيچ چيز را ملاحظه نمى كنند چون مـطـلع بـر هـيـچ چـيزى نيستند، همه را غمض عين مى كنند تا آنجائى كه منفعت خودشان را در خـطـر مـى بـيـنـنـد فـريـادشان بلند مى شود. اين خاصيت تربيت هاى مادى است و اين نحو حكومتى كه الان هست ، خاصيت تربيت هاى اسلامى است ، معنوى است .
حدود الهى براى حفظ حقوق بشر است
تـربـيت است ، جامعه بايد تربيت بشود، حدود الهى براى تربيت جامعه است ، نه براى انتقامجوئى اگر قاتل را نكشند، قتل زياد مى شود و (فى القصاص حيوه ) در قصاص زنـدگـى اسـت . اگـر مـا در قـصـاص را بـبنديم ، هر كسى بكشد كارش نداشته باشيم ، قتل زياد مى شود، زندگى مردم از بين مى رود، هركس دلش خواست هر كسى را مى كشد.
قـصـاص بـراى اين است كه زندگى بشر تامين بشود، تربيت است ، براى مصلحت جامعه است ، تمام حدود الهى براى مصلحت جامعه است . اگر آن آدمى كه فلان كار را مى كند و در شـرع بـرايـش فـلان جـزا را قـرار داده اند، اگر اين جزا نباشد، امثالش زياد مى شود.آن كـسـى كـه رفـته مثلا با زن كسى چه كرده است ، اگر چنانچه اين را جزا به او ندهند اين فـحشا زياد مى شود. جلو فحشا را بايد گرفت . دزدها را مى گرفتند و مى بردند توى حبس آنجا تعليم دزدى مى كردند مى گفتند كلاس باز شده براى كيفيت جيب برى ، چگونه و چه جور جيب برى ، چه جور بهتر است . اگر چهار تا دزدى كه روى موازينى كه البته هـسـت ، بـگيرند و جزاى آنها را بدهند، دست دزدى از ايران قطع مى شود، از عالم قطع مى شـود. چـهـار نـفـر دزد را به آنطورى كه شارع فرموده است ، آن شارعى كه راضى نيست بـه يـك بـشر، به يك بشر، به يك بشر كه هيچ به يك حيوان ظلم بشود امر مى كند كه بايد اين كه اين جرم را كرده است اين حد را هم بخورد، اين براى اين است كه مصلحت بشر را دارد ملاحظه مى كند، براى حفظ حقوق بشر است . حدود الهى براى حفظ حقوق بشر است . بـشـر هـمـه حـق حيات دارند.اگر نكشند آن آدم جانى را و آن آدمى كه آدم كشته است آدمكشى زيـاد مـى شـود. اگـر جـرم دزدى ، بـه جـرم دزدى چـهار نفر را كه دزدى كرده اند و رفتند منزل مردم را برده اند و از بين برده اند مالش را، جزا به آنها ندهند، اين ، اين جنايت زياد مـى شـود. گـرفـتن و بردن توى حبس نگه داشتن و چيز به آنها دادن ، در همان جا هم باز جـيـب بـرى را تـعـليـم و تـعـلم كـردن ، اين اسباب زياديش مى شود. اين را حبس نبايد كرد بـايد همان جرمى كه گفتند بكنند و رهايش كنند برود، ديگر نمى شود. اگر آن كسى كه بـه نـوامـيـس مـردم چيز كرده است ، با آن شرايطى كه دارد بياورند بكشندش ، زياد نمى شـود ديـگـر اين . حق بشر را دارد اسلام ادا مى كند. شما كه فرياد حقوق بشر را مى زنيد مى خواهيد حقوق بشر را ضايع كنيد و پايمال كنيد. شما اين همه بشر كشته شده است ، حق نـدارنـد؟! دو تا بشرى كه اين همه را كشته حالا كشتن خلاف حق بشر است ؟! آخر اين حرف اسـت در عـالم ، مـنـطـق اسـت ايـن مـنـطـق ؟ مـا امـيـدواريـم كـه يـك حـكـومـت اسـلامـى عـدل بـتـوانـيم ايجاد كنيم ، دعا كنيد بشود انشاء الله آنوقت مردم عالم مى فهمند كه حكومت اسلامى يعنى چه ، چى هست . الان ماهيتش مجهول است الان نمى دانند كه وضع حكومت اسلامى چه جورى است خيال مى كنند كه نه ، اگر اسلام آمد ديگر همه زن ها را مى كنند توى اتاق و درش را مى بندند، ديگر همه مردم را. خوب ، تبليغات است .
اگر حكومت اسلامى تحقق پيدا كند، دست اجانب از ممالك اسلامى قطع مى شود
پـيش از اين يهودى ها آمده بودند اينجا. گفته بودند به اين يهودى ها، به اينها، به اين جـمـعيتى كه اگر چنانچه اين نهضت پيش برود و حكومت ، حكومت اسلامى بشود، همه يهودى ها را از بين مى برند، همه را مى كشند. به آنها گفتم كه خوب ، نهضت پيش برد، الان هم پـيش برده ، به شما يهودى ها تا حالا يك كسى تو گفته ؟ اذيت كرده شما را؟ خوب اينها مـى خـواهـنـد كـه بـا اين حرف ها، و با اين مفت گوئى ها نهضت را نگذارند برسد و حكومت اسلامى تحقق پيدا نكند، براى اينكه اگر حكومت اسلامى تحقق پيدا كند،
ديـگـر دسـت اجـانـب از مـمـالك اسـلامى قطع مى شود و آنها خواهند كه دستشان باز باشد، ديـگـر امـثـال مـحـمـد رضاى پهلوى نمى تواند سلطنت و رياست بكند و آنها مى خواهند اين بـاشـد تـا ايـنـكـه بـراى آنـهـا هـر جـورى دلشـان مـى خـواهـد عـمـل بـكند. انشاءالله اين حكومت تحقق پيدا بكند و مزه حكومت اسلامى را كه چند صباحى در صدر اسلام بوده است (كم بوده است نگذاشتند آنوقت هم ) مزه حكومت اسلامى را مردم بفهمند يعنى چه .
با وحدت كلمه و حفظ اسلاميت نهضت ، ما پيروز هستيم
و حـالا تـكـليـف ما چيست ؟ تا حال اين شكايت هائى است كه ما از حقوق بشرى ها داريم . الان تـكليف ما چيست ؟ تكليف ما، الان زياد تكاليف ما داريم ، طبقات مختلف تكاليف مختلف دارند. يـك تـكليف عمومى هست و آن اينكه همه ما با همه قدرت و قوت كه داريم سعى كنيم كه اين نـهـضـت محفوظ بماند، اين وحدت كلمه محفوظ بماند، اين خدائى بودن نهضت محفوظ بماند كـه هـمـه بـراى اسـلام كـار بكنند. همين كه ما را تا حالا آورده و پيروز كرده است كه چون بـراى اسـلام بـود، وحـدت كـلمـه بـود، همه ملت براى اسلام قيام كردند و پيروز شدند، خداوند تاءييد كرده . الان تكليف همه ما اين است كه سعى بكنيم و هر چه قدرت داريم ، هر فـردى هر مقدارى كه قدرت دارد سعى بكند كه اين وحدت كلمه و اين اسلاميت نهضت محفوظ بـماند، اگر اين محفوظ ماند ما پيروزيم ، هيچ شك نكنيد. اگر ما وحدت كلمه مان و اسلاميت ، اين دو تا اگر محفوظ بماند، فساد مى كنند و توطئه مى كنند همه را از بين مى بريم اما شرط همين است كه همه مردم ، همه ملت با هم دست به هم بدهند و اين نهضت را حفظش بكنند. ايـن يـك هديه اى است كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كرده است ، ما اين هديه و امانت را اگـر چنانچه حفظ كرديم و خيانت به آن نكرديم پيروزيم . اگر خداى نخواسته خيانت بـه ايـن مـعـنـا كـرديـم آنـوقـت خـوف ايـن اسـت كـه خـداى نـخـواسته برگردد حالمان به حال اول و بدتر.
مملكت احتياج به كار دارد
اقشار مختلف از مردم تكاليف مختلف دارند. الان ما مى بينيم كه گفته مى شود در ادارات كم كارى است ، در كارخانه ها كم كارى است . اين خيانت به يك مملكتى است . الان وقت اين است كـه كـار را زيـاد بـكنند، نه كار را كسر بكنند. ما الان مواجه با يك مشكلاتى هستيم در اين مـمـلكـت . اقـتـصـاد مـا يـك اقـتـصـاد ضـعـيـفـى اسـت . الان هـمـه امـوال را بـرداشـتـه اند و غارت كردند و رفتند. كشاورزى ما الان كشاورزى صحيح نيست . الان وقـت ايـن اسـت كـه اين ملت كه تا الان رنج ديده است و با رنج به دست آورده است اين هـديـه الهـى را كـار را زيـاد كـنند، نه كار را كم بكنند. در ادارات كم كارى چرا الان مملكت ديـگـر براى خودتان است بايد كار بكنيد. در كارخانه ها كار كم كردن چرا، سستى چرا، بيكارى چرا، مال خودتان است بايد كار بكنيد. در زراعت چرا كم كارى بشود.
كسانى كه در اين قشرها هستند بايد كار بكنند، هر مقدارى كه مى توانند كار بكنند. اگر بـتـوانـنـد، زيادتر از سابق كار بكنند و كسر نگذارند. مملكت احتياج به كار دارد، احتياج بـه كـشـاورزى دارد وزارتـخـانـه هـا احـتـيـاج دارنـد كـه كـار بـكـنـنـد، كـار بـشـود، معطل نكنند مردم را.
گرانفروشى ، خيانت است به مملكت اسلامى
بـيـائيم سراغ تاجر و بازرگان و كاسب و اين سنخ جمعيت . الان روزى است كه بايد به ايـن مـلتـى كـه در طـول زمـان تـاريـخ زنـدگـى ايـن پـدر و پـسـر و بـعـد هـم در حـال انـقـلاب كـه بـازارهـا تـقـريـبـا حـدود يـك سـال و نـيـم يـا چـقـدر يـا تـعـطيل بود يا نيمه تعطيل بود و بسيارى از مردم ضعيف ، ضعيف تر شدند، امروز روزى نـيـسـت كـه اسـتـفـاده چـى هـا راه بـيـفـتـنـد و بخواهند استفاده كنند. روز حمايت است امروز. از بـرادرانـشـان بـايد حمايت كنند نه اينكه يك جنسى را كه به ده تومان مى خرند به صد تـومان بفروشند. گرانفروشى امروز خيانت است به يك مملكت اسلامى ، اين خيانت را نكنند ايـنـها، يك قدرى با مردم ملايمت كنند. برادران خودتان هستند، با اين برادرهائى كه خون داده انـد، شـمـا تـاجـرهـاى مـحـترم كه نبوديد در اين ميدان ها، من كه مى دانم شماها نبوديد، آنهائى كه بودند اين كاسب جزء بود و اين حمال بود و اين كارگر بود و اين طلبه بود و اين عرض مى كنم دانشگاهى بود كه همه فقيرند، اين طبقه بودند كه اين نهضت را پيش ‍ بـردنـد و خـون خـودشـان را و جـوانـان خـودشـان را دادند و اين نهضت را پيش بردند. حالا انـصـاف اسـت كـه يك تاجر معتبرى كه داراى يك كارخانه كذاست ، داراى كذا و كذاست و آن بـالاها نشسته و تماشا كرده و اينها خون خودشان را داده اند و پيش برده اند، حالا همراهى نـمـى كـنـد؟ اجـحـاف كـنـد بـا اين طايفه ؟ يك قيمت اجناس را همچو بالا ببرد كه اين ضعفا نـتـوانـنـد بـخـرنـد، زندگى شان مختل بشود؟ خوب ، بايد اينها برادرهاى خودشان ، با آنـهـائى كـه در ايـن راه زحـمـت كـشـيـده انـد، اهـل وطـنـشـان هـسـت ، اهل دينشان هست ، با اينها بايد همراهى كنند، گرانفروشى نكنند، نگذارند يك وقتى ما روى تـكـليـف هـاى الهـى بـاهـاشـان عـمـل بـكـنـيـم ، خـودشـان جـلوگـيـرى كـنـنـد از مـسـائل . يـك روز اگـر مـا يك تكليف الهى عمل بكنيم ، كارشان زار است ، نگذارند اينطور بـشـود. ايـن هـم يـك بـاب اسـت كـه مـال يـك طـايفه . يك طايفه هم اين قاچاقچى ها، هروئين فـروش و قـاچاقچى و اسلحه قاچاق مى آورد، اين هم يك درد و بلائى است كه به جان اين مـلت الان افـتـاده اسـت و ايـنـها درجه اول خائنين هستند به اين مملكت . ترياك آوردن و پخش كـردن بـيـن مـردم ، هروئين آوردن و پخش كردن بين جوان هاى ما، ملت ما را اين از بين خواهد بـرد. ايـنـهـا خـودشـان قـبـل از ايـنـكـه ايـن عـذاب الهـى بـرايـشـان بـيـايـد، قـبـل از ايـنكه آن شلاق الهى به آنها بخورد، خودشان ملاحظه بكنند و نكنند و ترك كنند. ايـن جـنـايـت اسـت ، ايـن كـشـيـدن جـوان هـاى بـرومـنـد مـاسـت بـه از بـيـن رفـتن ، اين فساد نـسـل اسـت ، نسل را فاسد مى كند. كاسبى مگر قحط است كه انسان هروئين فروشى بكند. كـاسـبـى ديـگـر بـكـن ، قـاچـاقـچـى باشد، برو كار ديگرى بكن ، آن هم قاچاق هروئين و تـريـاك و قـاچـاق اسـلحـه از خـارج كـه يـك وقـت به دست دشمن ها بيفتد و مملكت را به هم بزند. اين هم يك باب است .
يـك بـاب هـم قضيه زراعت است كه بايد آن كسانى كه زراعت مى كردند و حالا به حسب يك جـهـاتـى فـرار كـردنـد از آنـجـا و آمـدنـد و بـازيـشـان دادنـد و آوردند و در اطراف شهرها اسكانشان كردند با آن وضع ، برگردند سراغ زراعت خودشان ، زمين هاى خودشان . اينها الان ديگر آزادند زراعت بكنند و دولت هم به قيمت خوب ازشان مى خرد.
ايـنـهـا بـايـد، ما الان وضعمان طورى است كه همه مان بايد كمك بكنيم به اين كشور، همه بـايـد دلسـوزى بـكـنـيـم بـراى ايـن مـلت . مـلتـى اسـت كـه مثل ملت جنگزده ، جنگزده است واقعا، ملتى است كه در خيابان ها جنگ كردند، مگر جنگ غير از ايـن بود منتها آنها توپ و تانك داشتند اينها مشت داشتند و اراده قوى . يك ملت جنگزده ، يك ملت خيانت زده ، يك ملت جنايت زده ، يك ملتى كه فقيرش كردند و رفتند، انصاف نيست كه حـالا اقـشـار مـختلفى كه دستشان به دهنشان مى رسد با اين ملت باز همان كارى را بكنند كه آنها مى كردند به صورت ديگر، همان خيانت هائى كه آنها كردند، آنها مى بردند مى كـشـتـنـد تـو حـبـس هـا و ايـنـهـا، ايـنـهـا بـا هـروئيـن مـى كـشـنـد، ايـنـهـا بـدتـر از قـبـل اسـت . بـايـد مـا بـيـدار بـشـويـم آقـا، بـايـد مـوافـق اسـلام عـمـل كـنـيـم ، انسان باشيم و بايد انصاف داشته باشيم . دردها زياد است و من اميدوارم كه خـداى تـبـارك و تـعـالى هـمـانـطـورى كـه تـا حـالا بـا رحـمـت خـودش بـا مـا عـمـل كـرده اسـت ، بـاز هـم بـا رحـمـت خـودش عـمل بكند كه ما بتوانيم اين نهضت را به آخر بـرسـانـيـم و مـمـلكـت خـودمـان را از چنگال اجنبى ها نجات بدهيم و اشخاص خائن را هم به سـزاى خـودشـان بـرسانيم . انشاء الله خداوند همه شما را حفظ كند، موفق باشيد، سلامت باشيد، براى مملكت خودتان خدمت بكنيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 26/2/58
پيام امام خمينى در جمعى از بانوان مشهد 
بسم الله الرحمن الرحيم
اخـتـنـاقـى كـه در زمـان ايـن پـدر و پـسـر بـود در طـول تـاريـخ ايـران سابقه نداشت من قبلا بايد از شما بانوان محترمه كه در اين آفتاب گـرم ، زيـر آفـتـاب سوزان نشسته ايد عذر بخواهم و تشكر كنم . من در خارج كه بودم و هـمـيـن طـور داخـل ، آن فـعـاليت هاى ارزنده بانوان مشهد را مى شنيدم و بايد فخر كنم به هـمـچـو خـانـم هـا، بـه هـمـچو بانوان . من در عين حال كه مى بينم شما در زحمت گرما هستيد مختصرا دو سه كلمه با شما عرض مى كنم . ما از كارهائى كه دولت ها يا صاحبان قدرت انـجـام مى دهند آن چيزهائى كه نقطه ابهام ممكن است داشته باشد كشف مى كنيم . رضا شاه آمـد، كـودتـا كـرد و ايـران را، دولت ايـران را سـاقـط كـرد و خـودش جـانشين شد، بعد هم مـحـمـدرضا. اينها كارهائى كردند كه بعضى از آن كارها ابتدائا شايد به نظر اشخاص غـافـل يـك كـار مـثـبت مفيد بود و كارهاى ديگرى كردند كه با اسم اصلاح ، با اسم تمدن انـجـام دادنـد، كـارهـائى را كـه فسادش كشف شد مثلا اصلاحات ارضى . اصلاحات ارضى ابتدائا خيلى سر و صدا كردند كه (ما مى خواهيم براى دهقانان چه ، ديگر رعيت و اربابى از بـيـن رفـت ، دهـقـان شـدنـد، هـمـه چـه ) از اين حرف هائى كه در روزنامه ها نوشتند، در راديـوهـا گـفـتـنـد در نـطـق هـا پـخـش كـردنـد كـه مـردم را گـول بـزنـنـد لكـن حـالا مـا فـهـمـيـديـم ، قـبلا هم مى دانستيم ، حالا ملت فهميد كه قضيه اصـلاحـات نـبـود نـمى خواستند دهقان را آزاد كنند، نمى خواستند دهقان و طبقه مستمند را به نـوائى بـرسـانـنـد بـلكـه مـقـصـد ايـن بـود كه ايران را بازارى كنند از براى آمريكا و كشاورزى ايران را تباه كنند تا محتاج بشود ايران به آمريكا در همه چيز كه الان باز اين احتياج به خارج هست . صحبت از اصلاحات ارضى بود لكن فهميديم كه به فساد كشيدند مملكت را. يا مثلا (آزادى براى قشرها، براى زن ها، براى مردها، آزاد زنان ، آزاد مردان !!) ما و شـمـا هـمـه ديـديـد كـه در زمـان ايـن پـدر و پـسـر آن اخـتـنـاقـى بـود كـه شـايـد در طـول تاريخ ايران سابقه نداشت ، نه مرد آزاد بود و نه زن ، همه در اختناق بودند، همه در رنـج بـودنـد. يـك روز جشن ها بر پا مى شد كه ما كاپيتولاسيون را لغو كرديم (زمان رضـاخـان ) يك روز حرف ها زده مى شد و در روزنامه ها، در نطق ها براى اينكه مملكت پيش رفـتـه اسـت ، يـك وقـتـى هـمـان مـعـنـا را بـاز بـرقـرار مـى كردند و مصونيت مى دادند به آمريكائى ها. اين تابع اين بود كه قدرتمند چه بكند، هر چه آن قشر قدرتمند يك كارى مـى كـرد ديـگـران دنبال او هياهو مى كردند، در مجلس دست نشانده هياهو مى شد و مداحى مى شد.
قـضـيـه (كـشـف حـجـاب ) قضيه اى نبود كه اينها بخواهند براى خانم ها خدمت بكنند از جمله چـيـزهـائى كـه در زمـان رضـاخـان بـه تـبـع آتـا تـرك انـجـام گـرفـت يـكـى اتـحـاد شـكـل بـود و يـكـى كـشـف حـجـاب . آنـوقـت ايـن اتـحـاد شـكـل و اين كشف حجاب را در بوق و سرنا، بلند گوهاى آنها چه تعريف هائى كردند، چه مـداحـى هـائى كـردنـد. از آخـونـد كـه مـخـالف بـا ايـن مسائل بود چه تكذيب هائى كردند، چه شعرهائى گفتند، شايد شعرهايش را بعضى اش را شـنـيـده بـاشـيـد، چه شعرهاى هجوى مى گفتند و گفتنى نيست . بعد ديديم كه قضيه كشف حـجـاب قـضـيـه اى نبود كه اينها بخواهند براى خانم ها خدمت بكنند، اينها مى خواستند كه بـراى ايـن طـبـقـه هـم بـا زور آزمـائى و بـا فشار، با زور اين قشر را هم نابود كنند، آن مـاثـرى كـه ايـنـها دارند، آن خدمت هائى كه اين قشر مى خواهند به ملت بكنند، آن خدمت هاى ارزنده اى كه بانوان ما عهده دار آن هستند، آن از دستشان گرفته بشود و نگذارند اينها آن خـدمـت اصيلى كه بايد بكنند و آن تربيت بچه ها كه بعدها مقدرات مملكت به دست آنهاست ايـنـهـا نـگـذارنـد كـه ايـن خـدمـت انجام گرفته بشود، مبادا بچه ها در دامن اينها تقوا پيدا بـكـنـنـد، در دامن اينها تربيت اسلامى بشوند، تربيت ملى بشوند و بعد در دبستان ها كه آمـدنـد و بـعـد در دبـيـرسـتـان ها كه رفتند نتوانند آنها با تبليغاتى كه آنجا مى كنند و اسـتـادهـائى كـه از خـودشـان آنجا مى گذارند و مبلغينى كه در آنجا دارند نتوانند اينها را بـرگـردانـنـد، از ايـن جـهـت نـقـشـه ايـن بـود كـه ايـن بـانـوان را از آن مـقـام اصـيل بزرگى كه دارند كنار بزنند و به خيال خودشان نيمى از اين جمعيت ايران را آزاد كنند. ديديد كه چه جور آزاد كردند، من ديدم كه ، شماها شايد اكثرا يادتان نباشد، من ديدم كه چه كردند با اين بانوان محترم ايران ، چه فشارها آوردند، با چه سرنيزه ها اين كار بـيـجـا را انـجـام دادنـد و بـعـد هـم خـواسـتـنـد نـتـيـجـه بـگـيـرنـد كـه كـار اصـيـل را از دسـت ايـنـهـا بـگـيـرنـد و تـربيت اولاد را اينها نتوانند بكنند. اينها اگر وارد بشوند در شغل هاى مثلا ديگر، شغل هاى غير اساسى نمى توانند به طور اصالت رفتار كنند. البته شغل براى زن ، شغل صحيح براى زن هيچ مانعى ندارد لكن نه آنطورى كه آنها مى خواستند، آنها نظرشان به اين نبود كه زن يك اشتغالى پيدا بكند، نظرشان به اين بود كه زن را مثل مردها هم ، زن ها را و مردها را از آن مقامى كه دارند منحط كنند نگذارند يـك رشـد طـبـيـعـى از بـراى قـشـر زن پـيـدا بـشود يا يك رشد طبيعى از براى قشر مرد، نـگـذارنـد بـچـه هـاى مـا تـربـيـت صـحـيـح بـشـونـد و لهـذا از آن اول جـلويـش ‍ را گـرفـتـنـد، دامـن بـانـوان كـه مـركـز تـربـيـت اطـفـال اسـت مـحـروم شـد بـسـيـاريـش از ايـن . بـعد در دبستان ها بچه ها رفتند آنجا هم با تـبليغات سوئى ، با كتاب هاى منحرفى آنها را منحرف كردند بعد در دانشگاه كه رفتند عـمـال خـود آنـهـا نگذاشتند رشد صحيح بكنند، نگذاشتند دانشمندان صحيح تربيت بشود، اشـخـاص مـلى صحيح ، اشخاص اسلامى صحيح تربيت بشود. ما از آن كارهائى كه اينها كـردنـد كـه ديـديـم بـرضـد مـليـت مـا، بـرضـد مـصـالح كـشـور مـا بـود مـثـل قـضـيـه كـاپـيـتـولاسـيـون ، مـثـل قـضـيـه عـرض مـى كـنـم كـه كـشـاورزى ، مـثـل سـايـر قضايا، مى فهميم كه اصل اساس بر اين بود كه انحراف درست كنند، اساس بـر اصـلاحـات نـبـود اسـاس ايـن بـود كه نگذارند يك مملكتى رشد بكند و لهذا از آن مى فـهميم كه آن كشف حجابى كه رضاخان به تبع تركيه و به تبع غرب و به ماموريتى كه داشت ، آن بر خلاف مصلحت مملكت ما
بود و ما ديديم كه عضو فعالى كه كار از او مى آيد، آن كه در اين نهضت خدمت كرد شماها بـوديـد، شـمـا بـوديـد كـه بـا هـمين وضعى كه الان اينجا حضور داريد با همين وضع در خـيـابان ها ريختيد و به نهضت ما كمك كرديد. آنهائى كه تربيت شده آنها بودند اگر هم دخـالت كـردنـد، باز يك قشرى شان بود كه نزديك بودند به آنطورى كه شماها هستيد، آنـهـائى كـه تـربـيـت شـان آنـطـور بـود، آنـهـا كـارى بـه ايـن مسائل نداشتند همانطورى كه بعضى از مردها در اين نهضت هيچ دخالت نداشتند حالا آمده اند خـواهـنـد كـه اسـتـفـاده كـنـنـد. حالا كه اين طبقه مستضعف ، اين طبقه اى كه ديگران ضعيف مى شـمـردنـد و بـحـمـد الله قـوى بودند، اين طبقه اى كه اينها مى گويند طبقه سوم و اينها طـبـقـه اول هـسـتـنـد و آنـهـا طبقه جهنمى سوم بلكه هفتم ، اينها بودند كه براى كشور كار كردند، اينها اين سد بزرگ را شكستند، اين طبقه بودند كه راه را باز كردند، حالا آقايان از آمـريـكـا و اروپا سرازير شدند به اينجا و مى خواهند استفاده كنند. بعضى بانوان هم كـه هـيـچ دخـالت در ايـن مـسـائل نـداشـتـنـد حـالا سـر ايـن خـوان يـغـمـا خيال خودشان اين است كه استفاده كنند. الان هم شما طبقه اى كه خداوند حفظتان كند، خداوند سـعـادت بـه شـما بدهد شما هيچ توقعى نداريد شما همان خدمتگزار براى اسلام بوديد، حـالا هـم هـسـتـيـد هـيـچ كدام توقع نداريد به اينكه چه بشويد و چه بشويد، خدمت را شما كرديد و بعد هم شما مى كنيد، آن توقع دارهاى بيجا كه هيچ به اين امور كار نداشتند يك نـفـر كـشـتـه نـدادنـد آنـهـا حـالا آمـدنـد يـكـى مـى خـواهـد وزيـر بـشـود، يـكـى مـى خـواهـد وكـيـل بـشود، يكى مى خواهد چه بشود. اين يك خيال خامى است به سر اينها. خوب است كه در كارهاى خودشان تجديد نظر بكنند.
اين طبقه محروم بودند كه اين نهضت را به پيش راندند
ايـن يـك خـيـال بـاطـلى اسـت كـه ديـگـران زحـمـت بـكـشـنـد و شـمـا آرام بـاشـيـد و در محل خودتان يا در خارج و حالا بيائيد و بخواهيد زحمت ديگران را از آن منفعت ، شما ببريد. اول كـسـى كـه حق به اين ملت پيدا كرد همين جمعيت هستند كه الان اينجا نشستند و آن جمعيتى كه اينها نماينده آنها هستند از بانوان محترم مشهد و ساير بانوان ايران . در مردها هم همان طبقه كارگر و همان طبقه كشاورز و همان كاسب هاى جزء و همان اشخاصى كه در دانشگاه ها هـسـتـنـد و مـحـروم ، در قـشـرهـاى مـا هستند و محروم ، اينها بودند كه اين نهضت را به پيش راندند و حالا هم اينها توقع شان اينقدرها نيست كه آنها هست . آن توقع دارها آنهائى هستند كـه هـيـچ كـارى نـكردند، آنها حالا آمده اند مى خواهند مثلا فرض كنيد رئيس جمهور بشوند، آنها حالا آمده اند مى خواهند نخست وزير بشوند، آنهائى كه بلندگوى همين دستگاه بودند حـالا مـى خـواهند كه يك كارى انجام بدهند دوباره در اينجا بيايند. انقلابى شده اند همه ، امروز هر كس مى آيد پيش ما مى گويد كه (ما مبارزبوديم ) من مى بينم ، مى دانم دروغ دارد بـه مـن مـى گويد لكن خوب من چه بگويم به اين آدم . (ما در آن زمان مبارز بوديم ما حـبـس هـا ديـديـم چـه ديـديـم ) از ايـن گـزافـگـوئى هـا، خـيال مى كنند كه من بى اطلاعم . خوب من اطلاع دارم كه شما آنوقت همه تان يا بسياريتان نـوكـر بـوديـد، بسياريتان كارهايتان براى آنها بود حالا آمده ايد انقلابى شده ايد. خير شـمـا انـقلابى نيستيد و نخواهيد بود. هر روزى كه خداى نخواسته يك تقى بلند بشود و يـك شكستى خداى نخواسته پيدا بشود شما از آن اشخاصى هستيد كه فورا جلو مى آئيد و مى گوئيد زنده باد كذا.
مـا شماها را مى شناسيم ، خودتان را اصلاح كنيد، يك قدرى توجه داشته باشيد. ما بايد بـراى ايـن طـبـقـه كارگر و كارمند كه طبقه ضعيف هستند، طبقه اى هستند كه شماها اينها را پـائيـن مـى دانـيـد و ايـنها از همه شما بالاتر و بلند مقام تر هستند، بايد دولت ها براى ايـنـهـا كـار بـكـنـنـد. شـما كه آلات والوف داريد و در بانك ها داريد و در خارج داريد و در داخـل داريـد و شـركـت هـا داريد و تجارت ها داريد، شماها چه گوئيد؟ اينهائى كه هيچ چيز نـدارنـد و در ايـن امـور دخـالت كردند، خدا مى داند آن روزى كه من در تلويزيون ديدم كه نـمـايـش مى داد اين زاغه نشينان تهران را، وقتى پرسيد از يكى شان كه خوب شما اينجا چه مى كنيد گفت ما صبح ها كه مى شود با بچه هامان مى رويم به تظاهر. اين زاغه نشين بـيـچـاره تـظاهر كرده است و اين پيروزى را آورده است ، دولت ها براى اين زاغه نشين يك كارى بكنند، شماها كه كنار نشسته بوديد حالا آمديد خواهيد كه استفاده كنيد، استفاده چى ها بروند سراغ كارشان . خداوند انشاء الله اين طبقه را حفظ كند، خداوند شما بانوان عزيز مـحـتـرم را حـفـظ كـنـد، خـداونـد بـه شـمـا سـعـادت عـنـايـت كـنـد. شـمـا از قبل من به همه بانوان مشهد كه از طرف آنها نمايندگى داريد سلام برسانيد. من خدمتگزار همه شما هستم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 26/2/58
پيام امام خمينى به مناسبت روز زن  
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
فـردا روز تـولد صـديـقـه طـاهـره فـاطمه زهرا سلام الله عليهاست ، روز زن است . تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يك انسان متصور است در فاطمه زهرا سلام الله عليها جلوه كرده و بوده است يك زن معمولى نبوده است ، يك زن روحانى ، يك زن ملكوتى ، يك انسان به تمام معنا انسان ، تمام نسخه انسانيت ، تمام حقيقت زن ، تمام حقيقت انسان . او زن مـعـمـولى نيست ، او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است ، بـلكـه مـوجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است . پس ، فردا روز زن است . تمام هويت هاى كمالى كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام در اين زن است . و فـردا هـمـچـو زنى متولد مى شود كه تمام خاصه هاى انبيا در اوست ، زنى كه اگر مرد بـود نـبـى بـود، زنـى كـه اگـر مـرد بـود بـه جـاى رسول الله بود. پس ، فردا روز زن است . تمام حيثيت زن و تمام شخصيت زن فردا موجود شـد. مـعـنويات ، جلوه هاى ملكوتى ، جلوه هاى الهى ، جلوه هاى جبروتى ، جلوه هاى ملكى و نـاسـوتـى همه در اين موجود مجتمع است . انسانى است به تمام معنا انسان ، زنى است به تمام معنا زن . از براى زن ابعاد مختلفه است ، چنانچه براى مرد و براى انسان . اين ورق صـورى طـبـيـعـى نازل ترين مرتبه انسان است و نازلترين مرتبه زن است و نازلترين مـرتـبـه مـرد اسـت . لكـن از هـمـيـن مـرتـبـه نـازل حـركـت بـه سـوى كـمال است . انسان موجود متحرك است ، از مرتبه طبيعت تا مرتبه غيبت ، تا فنا بر الوهيت . براى صديقه طاهره اين مسائل ، اين معانى حاصل است . از مرتبه طبيعت ، شروع كرده است ، حـركـت كـرده اسـت ، حـركـت مـعـنـوى ، بـا قـدرت الهـى ، بـا دسـت غـيـبـى ، بـا تـربـيـت رسـول الله (ص ) مـراحـل را طى كرده است تا رسيده است به مرتبه اى كه دست همه از او كوتاه است ، پس ، فردا تمام جلوه زن تحقق پيدا كرده است ، و زن به تمام معنا متحقق است . فردا روز زن است . مع الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است : يكى در جاهليت . در جاهليت ، زن مـظـلوم بـود و اسـلام مـنـت گـذاشت بر انسان ، زن را از آن مظلوميتى كه در جاهليت داشت بـيـرون كـشـيـد. مـرحـله جـاهـليـت مـرحـله اى بـود كـه زن را مـثـل حـيـوانـات بـلكـه پائين تر از او، زن در جاهليت مظلوم بود. اسلام زن را از آن لجنزار جاهليت بيرون كشيد در يك موقع ديگر در ايران ما زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق بود، با اسم اينكه زن را مى خواهند آزاد كنند ظلم كردند به زن .
ظـلم هـا كـردنـد بـه زن ، زن را از مقام شرافت و عزت كه داشت پائين كشيدند، زن را از آن مقام معنويت كه داشت شئى كردند. به اسم آزادى ، آزاد زنان و آزاد مردان ، آزادى را از زن و مـرد سـلب كردند. زن ها و جوانان ما را فاسد الاخلاق كردند. شاه براى زن اين خاصيت را قائل بود كه گفت ، (زن بايد فريبا باشد،) البته با آن نظر حيوانى كه او داشت ، بـا آن نـظـر جـسـمانى ، مادى ، حيوان پست كه او داشت زن را نظر مى كرد (بايد فريبا باشد). از مقام انسانيت زن را فرو كشيد به مرتبه يك حيوان . به اسم اينكه براى زن مـى خـواهـد مـقـام درسـت كـنـد زن را از مـقـام خـودش پـائيـن تـر آورد. زن را مـثـل يـك عـروسك درست كرد، در صورتى كه زن انسان است ، آن هم يك انسان بزرگ . زن مـربـى جـامـعـه اسـت . از دامـن زن انـسـان هـا پـيـدا مـى شـونـد. مـرحـله اول مـرد و زن صحيح ، از دامن زن است . مربى انسان ها زن است . سعادت و شقاوت كشورها بـسـتـه بـه وجود زن است . زن با تربيت صحيح خودش انسان درست مى كند و با تربيت صـحـيح خودش كشور را آباد مى كند. مبداء همه سعادت ها از دامن زن بلند مى شود. زن مبدا همه سعادت ها بايد باشد و مع الاسف زن را بصورت يك لعبه در آوردند اين پدر و پسر و خـصـوصـا ايـن پـسـر، آنـقـدر جـنايات كه به زن كردند به مردان نكردند. زن مبدا همه خـيـرات اسـت . شما ديديد، ما ديديم كه زن در اين نهضت چه كرد. تاريخ ديده است كه چه زن هـايـى در دنـيـا بوده است و زن چيست . تاريخ دور است ، ما خود ديديم كه چه زن هايى تـربـيـت كـرده است اسلام ، چه زن هايى در اين عصر اخير قيام كردند و آنها كه قيام كرده انـد هـمـيـن زن هـاى مـحـجـوبـه جـنوب شهر، قم و ساير بلاد اسلامى بودند، آنها كه به تـربـيت آريا مهرى تربيت شدند ابدا در اين امور دخالت نداشتند، آنها تربيت هاى فاسد شـده بـودنـد، از تـربـيـت هـاى اسـلامى آنها دور نگه داشتند. اينهايى كه تربيت اسلامى داشـتـنـد خـون دادنـد، كـشته دادند، به خيابان ها ريختند، نهضت را پيروز كردند. ما نهضت خودمان را مديون زن ها مى دانيم . مردها به تبع زن ها در خيابان ها مى ريختند، تشويق مى كـردنـد زن هـا مـردان را، خودشان در صف هاى جلو بودند. زن يك همچو موجودى است كه مى تـوانـد يـك قدرت لايزال ، يك قدرت شيطانى را بكشد. اين زن را در اين دوره رضاخان و مـحـمـد رضـاخـان مـنـحـط كـردنـد از مـقام خودش ، مرد را هم منحط كردند، جوان ها را هم منحط كردند. مراكز فحشا الى ما شاء الله براى جوان هاى ما درست كردند. به اسم آزادى ، به اسـم پـيـشـرفت ، به اسم تمدن ، جوان هاى ما را به فحشا كشيدند. به اسم آزادى ، همه آزادى هـا را از ماها سلب كردند. آنهايى كه زمان رضاخان را درك كرده اند مى دانند چه مى گـويـم ، آنـهـا ديدند كه چه كردند با ما و چه كردند با زن هاى محترمه ما. آنها كه زمان مـحـمـدرضـا را درك كردند، آنها هم مى بينند. با اسم هاى فريبنده ، با الفاظ بزك كرده مـمـلكـت مـا را رو به خرابى بردند. بالاتر از همه ، بالاتر از همه جوان هاى ما را فاسد كردند. نيروى انسانى ما را به عقب نشاندند. زن در زمان محمدرضا و رضا پهلوى عنصر مظلومى بود و خودش نمى داند، آنقدر كه ظلم در اين دو زمان شد در زمان جاهليت معلوم نيست ، شده باشد. آنقدر كه انحطاط براى زنها در اين قرن بشر معلوم نيست كه در قرن جاهليت شـده بـاشـد. در هـر دو قـرن مـظلوم بوده اند زن ها، آنوقت اسلام آنها را از اسارت بيرون آورد و در ايـن زمـان هـم امـيـدوارم كـه اسـلام بـاز دست آنها را بگيرد و از غرقاب ذلت ها و مظلوميت ها نجات بدهد. اى زن هاى محترم بيدار بشويد، توجه كنيد، بازى نخوريد،
گـول ايـن شـيـاطـيـن كـه مـى خـواهـنـد شـمـا را بـه مـيـدان بـكـشـنـد، گـول ايـنـهـا را نـخـوريـد، ايـنـهـا فـريـبـنـده انـد، ايـنـهـا دنـبـال فـريـبـا هـسـتند، مثل شاه ملعون . به اسلام پناه بياوريد، اسلام براى شما سعادت ايـجـاد مـى كـند. فردا روز زن است ، روز زنى است كه عالم به او افتخار دارد، روز زنى اسـت كـه دخـتـرش در مـقـابل حكومت هاى جبار ايستاد و آن خطبه را خواند و آن حرف را زد، آن حـرف هـا را زد كـه همه مى دانيد. زنى كه در مقابل يك جبارى ايستاد كه اگر نفس مردها مى كـشـيدند همه را كشتند و نترسيد و ايستاد و محكوم كرد حكومت را، يزيد را محكوم كرد يزيد فرمود تو قابل آدم نيستى ، تو انسان نيستى . زن يك همچو مقامى بايد داشته باشد. زن هـاى عـصـر مـا بـحـمـدالله شـبـيـه بـه هـمـان هـا هـسـتـنـد، ايـسـتـادنـد در مقابل جبار با مشت گره كرده ، بچه ها در آغوششان و به نهضت كمك كردند. خداوند ما را از شر شياطين نجات بدهد، خداوند جوانان ما را از شر اين شياطين انسى نجات بدهد. خداوند بانوان ما و دوشيزگان ما را از شر اينها نجات بدهد. سلام بر همه شنوندگان .
تاريخ : 26/2/58
پاسخ امام خمينى به تلگرام . آيت الله خادمى  
بسمه تعالى
خـدمـت جـنـاب حـجـت الاسـلام و المسلمين آقاى خادمى دامت بركاته تلگرام تسليت آن جناب در مـورد شـهـادت مـرحـوم حـجـت الاسـلام و المـسـلمـيـن اسـتـاد مـطـهـرى واصـل گـرديـد. تـلگـرافات ديگرى نيز به همين مناسبت از طرف اصناف محترم و ساير طـبـقـات اصفهان واصل شده ، مراتب تشكر و سلام اينجانب را به عموم آقايان محترم ابلاغ فرمائيد. از خداوند تعالى موفقيت و سعادت همگان را خواستاريم
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 26/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اقشار مختلف مردم و عشاير خرم آباد لرستان  
مستضعفين در همه طول تاريخ به كمك انبيا برخاسته اند
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
تـمـام اديـان آسـمانى از بين توده ها برخاسته است و با كمك مستضعفين بر مستكبرين حمله بـرده اسـت . مستضعفين در همه طول تاريخ به كمك انبياء برخاسته اند و مستكبرين را به جاى خود نشانده اند. در اسلام پيغمبر اكرم از بين مستضعفين برخاست و با كمك مستضعفين ، مـسـتـكـبـريـن زمـان خـودش را آگـاه كـرد يـا شـكـست داد. مستضعفين بر تمام اديان حق دارند، مـسـتضعفين به اسلام حق دارند زيرا در طول تاريخ 1400 ساله اين جمعيت بودند كه كمك كـردنـد ديـن اسـلام را، تـرويـج كـردنـد از ديـن اسـلام . رژيـم هـاى شاهنشاهى و مستكبرين وابـسـتـه بـه آن رژيـم ، هـمـيـشـه راه آنـهـا غـير راه اسلام بوده است و با مبارزه با اسلام زنـدگـى مـنـحـوس خـود را ادامـه مـى دادنـد. مـسـتـضـعـفـيـن بـودنـد كـه دنـبـال انـبـيا بودند، دنبال علما بودند، دنبال اوليا بودند. نهضت ما هم با مستضعفين پيش رفـت ، مـستكبرين يا فرار كردند يا در منازل خود نشستند. آنهائى كه امروز براى استفاده نامشروع مى خواهند سر اين سفره بنشينند كجا بودند آن روز كه مستضعفين خون خود را مى دادنـد، يـا در بـيـغـوله هـا بـودنـد و يـا در خارج . اين مستضعفينند كه نهضت ما را به پيش بـردنـد، ايـنـهـا هـسـتـنـد كه خون خود را ريختند. جوانان دانشگاهى ، جوانان مدارس قديم ، جـوانـان بازارى ، عشاير محترم ، اين طبقه بودند كه با قيام خود رژيم منحوس را به عقب نشاندند و دست نفتخواران مفتخوار را قطع كردند.
ظلم و ستم رژيم پهلوى گريبانگير تمامى اقشار ايران
از خـيـانت هائى كه رژيم سلطنتى پهلوى به اسلام كرد و به ايران ، تخته قاپو كردن عـشـاير بود، اين پشتيبانى ، اين پشتيبان اسلام را او خواست بگيرد، عشاير و ايلات ما را خـواسـت بـه شـكـسـت بـرساند تا وحدت ملى ما از دست برود، تا وحدت اسلامى ما از دست برود. در طول سلطنت جائرانه اين پدر و پسر تنها شما بختيارى ها نيستيد كه گرفتار ظـلم و سـتـم بـوديـد و گـرفـتـار كـمـبـودى ها، تمام عشاير ايران ، تمام اقشار ايران اين گـرفـتـارى را داشتند و با زحمت و رنج دست به گريبان بودند. تنها كشاورزى شما از بـيـن نـرفته است ، كشاورزى تمام ايران از بين رفته است . تنها شما مظلوم نبوديد، همه ايران مظلوم بود. ايران يك محبسى بود و در آن 35 ميليون جمعيت حبسى .
الان بـحـمـد الله تـعـالى هـمـه از حـبـس بـيـرون آمـديد و با شكرانه اين نعمت بايد صبر انـقـلابـى داشـتـه بـاشـيـد، مـهلت بدهيد جمهورى اسلام مستقر بشود، تمام شما به حقوق خودتان خواهيد رسيد انشاء الله .
اراده آهنين ملت آنطور نيست كه بتوان با اين حركات مذبوحانه به او شكست داد
اسـلام طبقه اى را بر طبقه ديگر ترجيح نداده است . اسلام گرايش ماديگرى ندارد. اسلام تـمام طبقات را مساوى دانسته است فقط به تقوا مردم را بر ديگرى ، بر ديگران ترجيح داده اسـت . لكـن ما الان مبتلا هستيم به گرفتارى هاى زياد، به خرابى هاى زياد كه بايد با دست قدرتمند تمام طبقات و به خصوص عشاير، اين گرفتارى ها رفع بشود. كوشش كـنـيـد كـه آرامـش پيدا بشود در كشورتان . دنباله هاى رژيم با اسم هاى مختلف مى خواهند آرامش نگذارند تحقق پيدا بكند چون مى بينند با آرامش ملت به حق خود مى رسد و دست آنها كـوتـاه مـى شـود. الان كه شكست خودشان را ديدند در رفراندم ، شكست قطعى خودشان را ديـدنـد، حـس كـردنـد تـوجه ملت را به اسلام ، لمس كردند شكست خودشان را، به كارهاى مذبوحانه ، به جنبش هاى مذبوحانه دست زدند، بزرگان ما را ترور مى كنند و گمان مى كـنـنـد بـا تـرور كـار آنها درست مى شود. اين ترور ثابت كرد كه ملت ايران هر چه خون بـبـيـنـد و هـر چه رنج ببيند قويتر مى شود.اراده آهنين ملت ما آنطور نيست كه بتوان بااين حـركات مذبوحانه به او شكست داد. ملت ما راه خودش را يافته است و از پا نمى نشيند تا ايـنـكه اسلام عزيز را پياده كند، تا آنكه دست همه خائنان را قطع كند، تا آنكه مفتخواران را از مفتخوارى منع كند. شما اى برادران ! اى برادران عشايرى من ! آگاه باشيد، نگذاريد تـبـليغات سوء اينها در جوانان شما تاثير كند، اينها را راه ندهيد در بين خودتان كه با تبليغات خودشان بخواهند باز مسائل سابق را برگردانند و آمريكا را بر خزائن ما مسلط كـنـنـد. ايـنـهـا پـيـوستگان به آمريكا هستند با هر صورتى كه هستند. سلام و درود من بر عشاير ايران و سلام و درود من بر عشاير بختيارى .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 26/2/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان روزنامه كيهان  
نقش مطبوعات در تربيت جامعه و انعكاس آرمان ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
نـقـش مـطـبـوعـات در كـشـورهـا مـنـعـكـس كـردن آرمـان هـاى مـلت اسـت . مـطـبـوعـات بـايـد مـثـل مـعلمينى باشند كه مملكت را و جوانان را تربيت مى كنند و آرمان ملت را منعكس مى كنند. در مـمـلكـتـى كـه آن هـمـه خـونـريـزى شد و آن همه ملت ما خون دادند تا اينكه يك جمهورى اسـلامـى مـوافـق آراء اكـثريت قريب به اتفاق محقق شد و دست خائنين كوتاه گرديد و دست چـپـاولگـران قـطـع شـد، اگـر مـطـبـوعـات در مـطـبـوعـات بـخواهند باز به پشتيبانى از جـنـايـتـكـاران و خـيـانـتـكـاران چيزى بنويسند، اين مطبوعات ما نيست ، اين خيانت است . بايد مـطـبـوعـات آنـچـه كـه ملت مى خواهند بنويسند، نه آنچه كه بر خلاف مسير ملت است . مع الاسـف در بـعـضـى از مـطـبـوعـات چـيـزهـائى كـه بـر خـلاف مـسـيـر مـلت اسـت و بـرخلاف آمال جامعه ملت است منعكس مى شود و ما تاكنون به مسامحه رفتار كرده ايم و من اميدوارم كه مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح كنند.
مـن از شـمـا كارمندان و كارگران روزنامه كيهان تشكر مى كنم كه با اراده صميمانه و با عـزم مصمم جلوى اشخاصى كه بر خلاف مسير ملت مى خواهند بروند گرفتيد. گفتيد كه شـايـد كـيـهـان امـروز مـوافـق مـيـل مـلت نـبـاشـد، كـيـهـان امـروز مـوافـق مـيـل مـلت اسـت . مـلت روزنـامه اى را خواهد كه مطابق آراى خودش ، مطابق آراى ملت ، مطابق خواسته هاى ملت رفتار كند، مقاله نويسى نمى خواهد، قصه نويسى نمى خواهد، چيزهائى را مـى خـواهـد كـه مـطابق مسير ملت باشد. بايد جديت كنيد، مسائلى را بنويسند كه موافق مسير ملت باشد.
همه رسانه هاى تبليغاتى بايد خودشان را اصلاح كنند
خـون هـاى ملت ما را هدر ندهند، ملت ما زحمت كشيده اند، ملت ما خون داده اند، بخواهند باز با اباطيل برگردانند به حال اول ، اين قابل تـحـمـل نـيـسـت . ما تا آنجا صبر مى كنيم كه توطئه نباشد و اگر خداى نخواسته توطئه باشد، صبر نخواهيم كرد، تحمل نخواهيم كرد. بايد خودشان را اصلاح كنند، همه رسانه هـاى تـبـليـغـاتـى بـايـد خـودشان را اصلاح كنند كه خداى نخواسته بر خلاف مسير ملت نـرونـد، گـمـان نـكـنـند كه باز مى شود آن دستگاه سابق را برگرداند ديگر گذشت آن مسائل و آنها دفن شده اند.
خـداونـد شـمـاها را توفيق عنايت كند و من از شما متشكرم كه در اينجا آمده ايد و از نزديك من شـمـا را مـلاقات كردم و اميدوارم كه روزنامه را خودتان اداره كنيد و آنطور كه دلخواه ملت است درج كنيد در آن .
قلم آزاد است مسائل را بنويسد لكن نه اينكه توطئه برضد انقلاب بكند
مـطـبـوعـات در عـيـن حـال كـه يـك مـوسـسـه مـحـترم و بسيار موثرند لكن بايد روى موازين مـطـبـوعـاتى و خدمت به ملت رفتار كنند. آزادى قلم و آزادى بيان معنايش اين نيست كه كسى بـر ضد مصلحت كشور قلمش آزاد است كه بنويسد، برخلاف انقلابى كه مردم خون پايش ‍ داده انـد بـنـويـسـد، هـمـچـو آزادى صـحـيـح نـيـسـت . قـلم آزاد اسـت كـه مـسائل را بنويسد لكن نه اينكه توطئه بر ضد انقلاب بكند. بيان آزاد است كه مطالبى اگـر دارد بـنـويسد آن هم مطالبى كه به او داده مى شود، از همه اشخاص بنويسد بدون تـوطـئه . وقـتـى ما ديديم كه در يك روزنامه اى از يك اشخاصى مطالب نوشته مى شود كـه ايـنـهـا عـمـال اجـانـب هـسـتـند و خواهند مملكت ما را باز به خرابى بكشانند، از آن طرف مـقـالاتـى و مـطـالبـى كـه راجـع بـه مـسـائل نـهـضـت اسـت ، راجـع بـه مـسـائل اسـلام اسـت ، يا تحريف مى شود يا نوشته نمى شود، اينطور مطبوعات را ما نمى تـوانـيـم بـرايـش احـتـرام قـائل بـشـويـم . بـراى مـطـبـوعـاتـى مـا احـتـرام قـائل هـسـتـيـم كه بفهمد آزادى بيان و آزادى قلم يعنى چه . گفته مى شود كه مردم آزادند، يعنى آزاد است انسان كه بزند سر مردم را بشكند؟! آزاد است كه قانون شكنى بكند؟! آزاد اسـت كـه بـرخـلاف مـسـيـر مـلت عمل بكند؟! آزاد است كه توطئه بكند بر ضد ملت ؟! اينها آزادى نيست . در حدود قوانين ، در حدود كارهاى عقلايى آزاد است . و ما در بعضى مطبوعات ، حـالا مـن اسـم مـطـبـوعـات را نمى برم لكن در بعضى مطبوعات مى بينيم كه اينها از آزادى سـوء اسـتـفـاده مـى كـنـنـد، بـه گـمـان ايـنـكـه يـا بـه خـيـال اينكه آزادى است مى خواهند از مردم آزادى را سلب كنند. اين مردم با اين زحمتى كه در ايـن سـالهـاى طـولانـى كـشـيـده انـد و بـا ايـن خـون هـائى كـه در ايـن دو سـال اخـير داده اند مى خواهند آزاد باشند، بعضى مطبوعات مى خواهند اينها را ازشان سلب آزادى بـكـنـنـد، بـه اسـم آزادى قـلم بـر خـلاف مـسـيـر مـلت عـمل بكنند. دست اشخاصى كه مى خواهند اختناق در ملت ايجاد بكنند، مى خواهند چپاولگرى كنند، بعضى مطبوعات دست آنها را دارند باز مى كنند و اين معنى آزادى نيست اين معنى خيانت اسـت . ايـنـكـه داده مـى شود به ملت آزادى است ، نه خيانت ، آزادى قلم است ، نه خيانت قلم ، آزادى بيان است ، نه بيان خائنانه .
تـوصـيـه بـه مـطـبـوعـات در خـدمـت بـه انـقـلاب و انـعـكـاس آمال ملت
بـايـد مـطـبوعات در خدمت كشور باشند، نه برضد انقلاب كشور. مطبوعاتى كه بر ضد انـقـلاب كـشـور هـسـتـنـد ايـنـهـا خـائن هـسـتـنـد. مـطـبـوعـات بـايـد مـنـعـكـس كـنـنـده آمال و آرزوى ملت باشند، مسائلى كه ملت مى خواهند، آنها را منعكس بكنند، البته آزادند كه يك مطلب ديگرى هم كه كسى مى گويد منعكس كنند لكن در توطئه آزاد نيستند. ما از بعضى مطبوعات توطئه مى فهميم براى اينكه مى بينيم كه مسائلى
كـه بـه ضـد انـقـلاب اسـت بـا آب و تـاب و بـا تـفـسـيـر و طـول مـى نـويسند، مسائلى كه وفق انقلاب است يا نمى نويسند يا بااشاره رد مى شوند. ايـنـطور مطبوعات مورد قبول ملت نيست و مردم نمى خرند يك همچو روزنامه هايى را و اگر گفته بشود بهشان كه اين روزنامه اينطور است ، مردم خودشان نمى خرند. مردم آزادند در ايـنـكـه نـخـرنـد چـنـين روزنامه اى را، وقتى روزنامه خريده نشد روزنامه بسته مى شود، همانطورى كه بعضى روزنامه ها وقتى مردم نخريدند خودش بسته شود.
شـمـا از ايـن بـه بـعد توجه به اين معنا داشته باشيد كه به روى همين مسير ملت رفتار كـنـيـد، هـمانطورى كه ملت دارد مى رود رفتار كنيد نه اينكه به اسم آزادى قلم بر خلاف مـسـيـر ملت مشى بكنيد. آنهايى كه ، بعضى از اين كسانى كه جزء هيات تحريريه اند و مـى دانـيـد كـه ايـنـهـا اصـلاح نـمـى شـونـد و ايـنـهـا نـمـى تـوانند اصلاح بشوند، اينها عـمـال غـير هستند، اينها خواهند دست اجانب را باز به مملكت ما باز بكنند، آنها را بايد كنار بگذاريم و نويسنده زياد است ،نويسنده ديگرى وارد كار بشود.
تمام رسانه ها مربى يك كشور هستند، بايد تربيت كنند كشور را
در هـر صـورت تـمام رسانه ها مربى يك كشور هستند، بايد تربيت كنند كشور را، افراد يـك كـشـور را و بـايد خدمت كنند به ملت . روزنامه از ملت است و براى ملت است و چنانچه بـرخـلاف مـسـيـر مـلت بـخواهد يك روزنامه اى يا چيز ديگرى رفتار بكند، خود ملت با او مـخـالفت مى كنند. لازم هم نيست كه مخالفتش اين باشد كه بريزد و بزند و بشكند، نه ، ايـنها اين كار را نمى كنند، لكن روزنامه براى خواننده است وقتى خواننده نباشد روزنامه نيست . راديو براى اين است كه گوش كنند مردم ، وقتى راديو را درش را بستند و هيچ كس ‍ گـوش نـكـرد راديـو نيست . در هر صورت اين چيزها به خدمت ملت است ، نه برخلاف مسير مـلت . هر نويسنده اى كه بر خلاف مسير ملت بخواهد بنويسد، اين اسباب اين مى شود كه روزنـامـه بـدنـام بشود، گفته بشود كه اين روزنامه ملى نيست ، اين روزنامه براى اجانب اسـت و ايـن البـتـه بـرخـلاف مـصـلحـت روزنـامـه اسـت و بـرخـلاف شـغـل روزنـامـه نويسى است . روزنامه نويس بايد حفظ كند احترام خودش ‍ را و حفظ احترام ايـن اسـت كـه روى مـسـير ملت رفتار كند، خدمتگزار به ملت باشد. اگر چنانچه برخلاف مـسـيـر ملت و برخلاف خواست ملت عمل بكند، اين پيش ملت ديگر احترام ندارد. اين نصيحتى اسـت كـه مـن بـه شـمـا كه حالا آمديد اينجا مى كنم و البته از اين كار شما هم كه اعتصاب كرديد سابق و با هم اعتصاب كرديد و با اعتصاب ، كار خودتان را انجام داديد من متشكرم . انشاءالله موفق باشيد.
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 27/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از بانوان  
زن ، مظهر تحقق آمال بشرى
بسم الله الرحمن الرحيم
مـى بـيـنـيـم كـه مـسـائلى روز بـزرگ و اجـتـمـاع عـظـيـم و مـحـل مـبـارك ، روز ولادت زهـراى مـرضـيـه كـه روز زن اسـت ، روز پيروزى زن است و روز نـمـونـه زن در عـالم اسـت . زن نـقـش بـزرگـى در اجـتـمـاع دارد. زن مـظـهـر تـحـقـق آمـال بشر است . زن پرورش ده زنان و مردان ارجمنداست . از دامن زن مرد به معراج مى رود. دامـن زن محل تربيت بزرگ زنان و بزرگ مردان است . روز بزرگى است ، يك زن در دنيا آمد كه مقابل همه مردان است ، يك زن به دنيا آمد كه نمونه انسان است ، يك زن به دنيا آمد كـه تمام هويت انسانى در او جلوه گر است . پس روز، روز بزرگى است ، روز شما زنان است .
زنان ايران پيشقدم در جهاد با جان و مال
زنان در عصر ما ثابت كردند كه در مجاهده همدوش مردان بلكه مقدم بر آنانند. زنان ايران ، هم مجاهدات انسانى عظيم كرده اند و هم مجاهدات مالى . اين طبقه محترم زن ها كه در جنوب تهران و در شهر قم و در ساير شهرها هستند، همين خانم هاى محجبه ، همين ها كه مظهر عفاف هستند، در نهضت پيشقدم بودند و در ايثار مال هم پيشقدم . ايثار كردند جواهرات و طلاهايى كه دارند، براى مستضعفين ، عمده در اين امور آن قصد پاك است . خداوند چند آيه براى چند قرص نان كه حضرت امير سلام الله عليه و عائله اش ‍ صدقه دادند، چندين آيه ، چند آيه نـازل فـرمـود. ايـن آيـات بـراى قـرص نـان نـيست ، اين آيات براى اخلاص ، براى آنكه براى خدا بود. ارزش اعمال به معنويات اعمال است . خواهرهاى ما كه در عصر نهضت شركت داشـتـنـد ارزش اعـمال آنها بيشتر بود از ارزش اعمال مردها، آنها از پرده هاى عفاف بيرون آمـدنـد و بـا پـرده عـفـاف بـا مـردان هـمـصـدا شـدنـد و پـيـروزى را تحصيل كردند و حالا هم با قصد خالص آنچه كه در ايام عمر تهيه كردند براى مستمندان دادند. اين ارزش دارد، متمكنين اگر ميليون ها بدهند، به قدر ارزش اين نيست . پس روز زن ، روز با اهميتى است و امروز روز زن است و امروز روز مخدرات است و اجتماع عظيم ، اجتماع از اقـشـار مـخـتـلفـه آنـهـايى كه نمى توانستند با هم مجتمع باشند، آنهايى كه اختناق نمى گذاشت با هم مجتمع شوند، همه با هم مجتمع شدند، همه با هم ، برادر و خواهر، برادر و خواهروار
مـجـتـمـع شـدنـد در مـكـان مـقـدس ، مـكان مقدس فيضيه ، محلى كه علم از آنجا به همه اقطار سرازير مى شود، محلى كه احكام الهى در آن بيان شود، از آن علم به همه جا رفت و از علم جـهـاد بـه هـمـه جـا. زن و مـرد قـم نـمـونـه انـد در عـلم و در عـمـل ، زن ومـرد ايـران نـمـونه اند در علم و در عمل . در جوار حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها و روز ولادت صديقه عليها سلام واجتماع امت اسلامى بر محلى كه از اسلام است .
تا قيام شما براى خداست پيروز هستيد
دوستان من ! اين اجتماع را، اين وحدت را حفظ كنيد. شياطين در صدد اختلاف انداختن هستند، اين وحدت كلمه را حفظ كنيد. اين قيام لله را حفظ كنيد. تا قيام شما براى خداست پيروز هستيد. آنـان كـه به عناوين مختلف در صدد تفرقه هستند خيانت به ملت مى كنند، خيانت به كشور مى كنند، خيانت به اسلام كنند، با هوشيارى فعاليت و توطئه هاى آنها را خنثى كنيد. اينها كـه بـيـن اقـشـار مـلت در اطـراف مـمـلكـت آشـوب مـى كـنـند و در صدد اختلاف انداختن هستند، عـمـال خـارجـى هـسـتـنـد، عـمـال آمـريـكـا هـسـتـنـد، جـيـره خـوار آنـهـا هستند، از آن طرف مرزها پـول مـى آيد پيش اينها و اينها بين كارگرها تقسيم مى كنند كه كار نكنيد كه كارخانه ها راه نـيـفـتـد، كـشـاورزهـا را مـانـع مـى شـونـد از ايـنـكـه بـه شـغل خودشان ادامه دهند. اى كارگران محترم ! اى كشاورزان عزيز! به كار خود ادامه دهيد، از اخـتـلاف كلمه دست برداريد. امروز روزى است كه همه بايد براى اسلام و براى كشور خـودتـان كار كنيد، همه مكلف هستيد. اينها كه جلوگيرى از كار شما كنند، مى خواهند براى اربـاب هـاى خـودشـان راه بـاز كنند! مى خواهند ما را باز به آن ذلت زحمت بكشند. خداوند شما را از شر آنان حفظ كند. خداوند اسلام و مسلمين را پيروز فرمايد. خداوند به ما قدرت تفكر بدهد. خداوند به شما سعادت و سلامت عنايت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
تاريخ : 28/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از عشاير جوانمرد و اورامانات  
در پنجاه و چند سال حكومت غاصب سلسله پهلوى به اقشار ملت چه گذشت
بسم الله الرحمن الرحيم
من از برادرانم متشكرم كه از راه دور آمده اند كه از نزديك با هم صحبت كنيم و مطالبى كه مـورد نـظـر اسـت بـه گـوش يـكـديگر برسانيم . آقايان مى دانند كه در اين پنجاه و چند سـال حـكومت غاصب سلسله پهلوى به اقشار ملت چه گذشت . شما مرزنشين ها در مرز مورد تجاوز و تعدى بوديد و آنهائى كه در مركز بودند، در مركز مورد تعدى بودند، منتها هر كـس در هـر جـا كـه هـسـت آن تـعـديـات آنـجـا را خوب ادراك مى كند، ماها كه اينجا هستيم ، در طـول مـدت سلطنت غاصبانه اينها، اينجا را مشاهده كرديم و از مرزها چند خبرى گاهى شنيده مـى شـد لكـن اطـلاع صـحـيح نداشتيم . شما آقايان هم كه در مرزها بوديد همان مرزها را و مـحـل خودتان را و گرفتارى ها را مى دانستيد و مشاهده مى كرديد لكن از اين مراكز اطلاعى نـداشـتـيـد مـگـر اينكه آن چيزى كه مى شنيديد. همه اقشار ملت در زحمت و رنج بودند، همه گرفتار بودند.

next page

fehrest page

back page