صحيفه نور جلد ۵

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱۲ -


هـان اى مـلت عـزيـز كـه بـا خـون جـوانـان خود حق خود را به دست آورديد، اين حق را عزيز بـشـمـريـد و از آن پاسدارى كنيد و در تحت لواى اسلام و پرچم قرآن عدالت الهى را با پشتيبانى خود اجرا نمائيد. من با تمام قوا در خدمت شما كه خدمت به اسلام است اين چند روز آخـر عـمـر را مـى گـذرانـم و از مـلت انـتـظـار آن دارم كـه با تمام قوا از اسلام و جمهورى اسـلامـى پـاسـدارى كـنـنـد. مـن از دولت هـا مى خواهم كه بدون وحشت از غرب و شرق ، با اسـتـقـلال و فـكـر و اراده ، بـاقيمانده رژيم طاغوتى را كه آثارش در تمام شوون كشور ريـشـه دارد پـاكـسازى كنند و فرهنگ و دادگسترى و ساير وزارتخانه ها و ادارات كه با فـرم غـربـى و غـربـزدگـى بـرپـا شـده اسـت بـه شـكـل اسـلامـى مـتـحـول كـنـنـد و بـه دنـيـا عـدالت اجـتـمـاعـى و اسـتـقـلال فـرهـنـگـى و اقـتـصـادى و سـيـاسـى را نـشـان دهـنـد. از خـداونـد تعالى عظمت و استقلال كشور و امت اسلامى را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 12/1/58
پيام راديو تلويزيونى امام پس از انجام رفراندم جمهورى اسلامى  
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند تعالى وعده فرموده است كه مستضعفين ارض را به اميد خودش و توفيق خودش بر مـستكبرين غلبه دهد و آنها را امام قرار دهد. وعده خداوند تعالى نزديك است . من اميدوارم كه ما شاهدين وعده باشيم و مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، چنانچه تاكنون غلبه كردند. تاكنون اين راهى را كه پيموديم براى تبعيت از اسلام و احكام اسلام بوده است و اسلام را ما بايد به علام معرفى كنيم . اگر چنانچه آنطور كه اسلام است به عالم معرفى بشود، عالم توجه به اسلام پيدا كند. متاع مسلمين ، متاع ذيقيمتى است لكن بايد عرضه بشود.
من از عموم ملت ايران تشكر مى كنم كه در اين رفراندم شركت كردند و راى قاطع خودشان را كه بايد گفت صد در صد پيروزى بوده است و راى داده شده است ، به طور قاطع راى خـودشـان را دادنـد و بـه جـمـهـورى اسـلامـى هـم راى دادند، چنانچه قبلا هم اين راى را داده بودند. ما احتياجى نمى ديديم در اين مساله رفراندم ، لكن چون براى قطع بعضى حرف و بـهـانـه هـا بنابراين شد كه رفراندم بشود و بهانه گيرها فهميدند به اينكه مساله آنطور كه خيال مى كردند نيست و ملت با اسلام است ، ملت با روحانيت اسلام است ، ملت مى خـواهـد كـه قرآن كريم در ايران عمل بشود و بحمدالله با شوق و شعف و شور و عشق همه اقـشـار مـلت در سـرتـاسـر ايران راى خودشان را به جمهورى اسلامى دادند و نه چيزهاى ديـگـر. جـمـهورى اسلام است كه مى تواند همه مقاصد ايرانى را انجام دهد. جمهورى اسلام است كه احكام مترقى او بر تمام احكامى كه در ساير قشرها و ساير مكتب هاست تقدم دارد.
مـا مـى بـينيم كه مدعيان دموكراتيك و دموكراسى صحبت مى كنند، ادعا مى كنند لكن مكتب هاى آنـهـا در شـرق يـك نـحـو اسـت و در غرب يك نحو. در شرق با ديكتاتورى عظيم مردم آنجا مصادف هستند و در غرب هم همين طور. ما مى بينيم كه بعضى از اشخاص كه ادعا مى كنندكه مـا حـقـوق بـشـر را مـلاحـظـه مـى كـنـيـم و جـمـعـيـت هـاى حـقـوق بـشـر در طول اين 50 سال كه دولت غاصب پهلوى و پسر پهلوى بر اين ملت غلبه كرد و بر اين مـلت بـا غـصـب ، تـمـام چـيـزهـاى مـلت را بـرد، در طـول ايـن 50 سال جوانان ما در زندان ها بسر بردند و چه بسا جوانانى ما داشتيم كه در حبس پاى آنها را اره كـردنـد و آنـهـا را روى تاوه ها بو دادند و تا آن زمان آخر هم اينها در حبس و شكنجه بـودنـد. دژخـيـمـان شـاه سابق آنها را از هستى ساقط كردند و اين مدعيان همراهى با حقوق بشر در اين طول مدت نديديم كه يك صحبتى
بـكـنـنـد، يـك اسـتـنـكـارى بـكـنند. ما ديديم كه رئيس جمهور آمريكا با اين شاه سابق ظالم بدبخت همراهى مى كرد و پشتيبانى مى كرد. پشتيبانى از دژخيمى كه تمام هستى ما را به بـاد داد و نـديـديم كه مدعيان جامعه حقوق بشر استنكار كنند بر رئيس جمهور آمريكا، لكن حـالا كـه ايـن دژخـيـمـان بـه دام مـلت افـتـاده انـد و مـلت خواهد از آنها انتقام بكشد فرياد و ابـشـراى اينها بلند شده است . نمى توانم من جز اين بدانم كه اينها دست نشانده دژخيمان هـسـتند. اينها دست نشانده ابرقدرت ها هستند، نه اينكه اينها براى حقوق بشر فعاليت مى كـنـنـد. مـن توقع اين را داشتم كه جامعه حقوق بشر اگر راست مى گويد و طرفدار حقوق بـشـر اسـت به ما اعتراض كند كه اينها را چرا نگاه داشتيد. اين دژخيمان را بايد همان روز اول كشته باشيم ، نه اينكه آنها را ما نگاه داشتيم و در زندان ها الان هستند و حبس هاى ما هم مـثـل حبس ‍ هاى سابق نيست . حبس هائى است كه در آنها اشخاص به هيچ وجه مورد اهانت حتى نـيـسـتـنـد. ايـنـهـا به ما اعتراض مى كنند كه چرا اينها را محاكمه كرديد، اصلا معنى ندارد مـحـاكـمـه مـجـرم ، مـحـاكـمه مجرم يك امرى است كه مخالف با حقوق بشر است . حقوق بشر اقتضا مى كند كه ما آنها را همان روز اول كشته باشيم براى اينكه مجرمند و معلوم است كه اينها مجرم هستند. آن كه بايد براى او وكيل گرفت ، آن كه بايد به ادعاى او گوش كرد او مـتـهـم اسـت نـه مـجرم . اينها متهم نيستند بلكه مجرم هستند.اينها اشخاصى بودند كه در خـيـابان ها مردم را كشته اند، زجر دادند و همه ذخائر ما را از بين برده اند. آيا آنهائى كه در خـيـابان هاى شهرهاى مختلف ايران كشته شدند اينها بشر نبودند؟ اينها حقوق ندارند؟ آيـا مـدعـيـان طـرفـدارى از حـقوق بشر نسبت به اينها كه كشته شدند چرا طرفدارى نمى كنند؟
چـرا بـه مـا اشـكـال مـى كـنـنـد كـه شـمـا چـرا دژخـيـمـان را مـى كـشـيـد؟ مـا در عـيـن حـال كه اينها را مجرم مى دانيم و بايد فقط هويت آنها ثابت بشود و بايد آنها را همين كه هـويـتـشـان ثـابـت شد كشت . نصيرى همين كه هويتش ثابت شد كه نصيرى است بايد كشت معذلك او را چند روز نگه داشتند محاكمه كردند و اقرارات او را ثابت كردند و او را كشتند. آيـا جـامـعـه حـقـوق بـشر تصور نمى كند كه مجرم را بايد كشت براى حقوق بشر؟ براى ايـنـكـه حـق خـواهى كنيم از بشر؟ بشرهائى كه اينها كشتند، زجر دادند و از بين بردند. ما ايـنـهـا را مـعذلك محاكمه مى كنيم و محاكمه كرديم و لكن اعتقاد ما اين است كه مجرم محاكمه نـدارد و بـايـد كـشـت لكـن من متاسفم از اينكه باز غربزدگى در ماها هست و ما ترس از اين داريـم كـه مـبـادا در روزنـامـه هـاى غـرب چـيـزى بـنـويـسـند و مثلا مجلات غرب يك كلمه اى بنويسند. آنها التبه با عدل و انصاف مخالفند و آنها موافق حقوق بشر نيستند. آنها حقوق اشخاص ابرقدرت را حفظ مى كنند به اسم حقوق بشر. در هر صورت ما بحمدالله در اين رفراندم فاتح شديم و حرف هائى كه در مجلات خارج نوشته شد و چيزهائى كه گفته شـد هـمـه بـاطـل از كـار در آمـد و بـحـمدالله ملت ما قريب به صددرصد راى به جمهورى اسلامى دادند و از اين به بعد بر عهده ملت است كه اين جمهورى اسلامى را پياده كند.
در جـمـهـورى اسـلامـى بـايـد تـمـام مـسـائل كـه در ايـران هـسـت مـتـحـول بـشـود. در جـمـهـورى اسـلامـى بـايـد دانـشـگـاه هـا مـتـحـول بـشـود. دانـشـگـاه هـاى پـيـوسـتـه ، بـه دانـشـگـاه هـاى مستقل متبدل بشود. فرهنگ ما بايد متبدل بشود. فرهنگ
اسـتـعـمـارى ، فـرهـنـگ اسـتـقـلال بـشـود. دادگـسـتـرى مـا بـايـد مـتـحـول بـشـود. دادگـسـتـرى غـربـى ، بـه دادگـسـتـرى اسـلامـى مـتـبـدل بـشـود. اقـتـصـاد مـا بـايـد مـتـحـول بـشـود. اقـتـصـاد وابـسـتـه ، بـه اقـتـصـاد مـسـتـقـل مـتبدل بشود. تمام چيزهائى كه در حكومت طاغوت بود و به تبع اجانب در اين مملكت ضـعـيـف ، در ايـن مـمـلكـت زيـر دسـت پـيـاده شده بود، با استقرار حكومت اسلامى و جمهورى اسـلامـى تـمام اينها بايد زيرورو بشود و بايد مردمان خودشان را اصلاح بكنند و بايد اشـخـاصـى كـه ظالم هستند و به زيردستها ظلم كردند، بايد آنها ديگر ظلم نكنند. طبقات مـختلف به طبقات پائين ظلم نكنند. بايد حق فقرا، حق مستمندان داده بشود. تمام اينها بايد در جمهورى اسلامى عمل بشود و ملت وظيفه دارد كه در جمهورى اسلامى پشتيبانى از دولت هـا بـكـنـد كـه به خدمت ملت هستند. اگر دولتى را ديد كه خلاف مى كند، ملت بايد به او تودهنى بزند. اگر چنانچه دستگاه جابرى را ديد كه مى خواهد به آنها ظلم كند، بايد از او شـكـايـت كـنند و دادگاه ها بايد دادخواهى بكنند و اگر نكردند، خود ملت بايد دادخواهى بـكـنـد، بـرود تـوى دهـن آنـهـا بـزنـد. در جمهورى اسلامى ظلم نيست و در جمهورى اسلامى اينطور مسائلى كه زورگوئى باشد نيست . فقير و غنى ، نمى تواند طبقه غنى بر طبقه فـقـيـر زور بـگـويـد، نـمى تواند استثمار بكند، نمى تواند آنها را با اجر كم وادار به عـمـل هاى زياد بكند. بايد مسائل اساسى حل بشود در اينجا و پياده بشود، بايد مستضعفين را حـمـايـت بـكنند. بايد مستضعفين تقويت بشوند، زير و رو بشوند. مستكبر بايد مستضعف بـشـود و مـسـتـضـعـف بـايـد مـسـتـكـبر بشود، نه مستكبر به آن معنى بلكه همه بايد با هم برادروار در اين مملكت همه با هم باشند.
و مـن بـه هـمـه اقـشـار ملت ، به تمام عرض مى كنم كه در اسلام هيچ امتيازى بين اشخاص غنى و اشخاص غير غنى و اشخاص سفيد و سياه ، اشخاص مختلف ، سنى و شيعه ، عرب و عجم و ترك و غير ترك به هيچ وجه امتيازى ندارند. قرآن كريم امتياز را به عدالت و به تقوا دانسته است ، كسى كه تقوا دارد امتياز دارد، كسى كه روحيات خوب دارد امتياز دارد اما امـتـيـاز به ماديات نيست ، امتياز به دارائى ها نيست . بايد اين امتيازات از بين برود و همه مـردم مـسـاوى هستند با هم و حقوق تمام اقشار به آنها داده مى شود. همه با هم مساوى هستند. اقـليـت هـاى مـذهـبـى حـقـوقـشـان رعـايـت مـى شـود. اسـلام بـراى آنـهـا احـتـرام قائل است ، براى همه اقشار احترام قائل است . كردها و ساير دستجاتى كه هستند و زبان مـخـتـلف دارنـد، ايـنـهـا هـمـه بـرادران مـا هـسـتـند و ما با آنها هستيم و آنها با ما هستند و همه اهـل يـك مـلت و اهل يك مذهب هستيم و من اميدوارم در جاهاى مختلفى كه در ايران بعضى عناصر مـفـسـده جـو رفـتند و آنجا تبليغات سوء مى كنند و مردم بيچاره را وادار مى كنند به اينكه شـلوغ كـنـنـد و بـرادر كـشـى بـكـنـنـد، خـود مـردم بـيدار بشوند و نگذارند اين خائنين اين قـبـيـل كـارهـا را انـجـام دهـنـد. مـا هـمـه بـرادر هـسـتـيـم . مـا بـا اهـل سنت برادر هستيم و ما نبايد آقائى كنيم ، نبايد حقوق بعضى ها را ملاحظه نكنيم . ما در حـقـوق مـسـاوى هـستيم و قانون هم كه انشاءالله بعد به تصويب ملت مى خواهد برسد، در قـانـون هـم همه اقشار حقوقشان ملاحظه شده است و اقليت هاى مذهبى ، نسوان و ديگر اقشار هـمـه حـقـوقشان ملاحظه شده است و هيچ فرقى مابين گروه و گروهى در اسلام نيست فقط به تقوا
و به اتقاء به على الله تعالى فرق است .
و ما اميدواريم كه خداوند تعالى به ما توفيق بدهد كه تا حالا كه رسانديم مطلب را به ايـنجا و جمهورى اسلامى را اعلام كرديم و من اعلام مى كنم جمهورى اسلامى را و اين روز را روز عـيـد مـى دانم و اميدوارم كه هر سال روز دوازدهم فروردين ، روز عيد ملت ما باشد كه رسـيـدنـد بـه قـدرت ملى و خودشان سرنوشت خودشان را به دست خواهند گرفت . ما به همه ملت تبريك عرض مى كنيم و من امروز را بر ملت عزيز خودمان ، به همه اقشار تبريك عـرض مـى كنم . مبارك باد بر شما اين عيد. مبارك باد بر شما اين جمهورى اسلامى . لكن همه مكلفيم كه احكام اسلام را مراعات كنيم . بايد بازار ما بازار اسلامى باشد. بازار ما از بـى انـصـافـى بـايد شستشو بشود. بايد دولت و همه دولت هائى كه بعدها مى آيند همه روى موازين اسلامى باشد، وزارتخانه ها روى موازين اسلامى باشند، ادارات دولتى روى مـوازيـن اسـلامـى بـاشـنـد. بـايـد مـمـلكـتـى كـه رنـگ طـاغـوت دارد مـبـدل بـشـود بـه مـمـلكـتـى كـه رنـگ الله دارد. بـايـد مـمـلكـت طـاغـوتـى بـه مملكت الهى تبديل بشود.
مـا بـاك نـداريـم كـه در غـرب به ما صحبتى بكنند و كسانى كه ادعا مى كنند كه ما حقوق بـشـر را مـراعـات مـى كـنـيـم بـه مـا اشـكـال بـكـنـنـد. مـا بـايـد روى مـيـزان عـدل رفـتـار كـنـيم . ما بعد به آنها خواهيم فهماند كه معنى دموكراسى چيست . دموكراسى غـربـى اش فـاسد است ، شرقى اش ‍ هم فاسد است ، دموكراسى اسلامى صحيح است و ما بـعـدها اگر توفيق پيدا بكنيم به شرق و غرب اثبات مى كنيم كه اين دموكراسى كه ما داريم ، اين دموكراسى است ، نه آنكه شما داريد و طرفدار سرمايه دارهاى بزرگ هستيد و نه اينكه آنها دارند و طرفدارهاى ابرقدرت هستند و همه مردم را در اختناق عظيم گذاشتند.
در اسلام اختناق نيست . در اسلام آزادى است براى همه طبقات ، براى زن ، براى مرد، براى سـفـيـد، بـراى سـيـاه ، بـراى همه . مردم از اين به بعد بايد از خودشان بترسند، نه از حـكـومـت ، از خـودشـان بـتـرسـنـد كـه مـبـادا خـلاف بـكـنـنـد. حـكـومـت عدل از خلاف ها جلوگيرى مى كند، جزا مى دهد. ما از خودمان بايد بترسيم كه خلاف نكنيم والا حـكـومـت اسـلام خـلاف نـخـواهـد كـرد. ديـگـر قضيه سازمان امنيت در كار نيست ، زجرهاى سـازمـان امنيت ديگر در كار نيست . ديگر نمى توانند پاسبان ها به ما زور بگويند و به ملت ما زور بگويند. ديگر دولت نمى تواند به ملت زور بگويد. دولت در حكومت اسلامى در خدمت ملت است ، بايد خدمتگزار ملت باشد و ملت اگر چنانچه نخست وزير هم يك وقت ظلم كـرد، بـه دادگـاه هـا شـكـايت مى كند و دادگاه ها او را به دادگاه مى برند و جرم او اگر ثابت شد به جزاى اعمالش مى رسد.
ايـن ديـگـر آنـطـور نيست كه در اسلام بين نخست وزير و بين غير نخست وزير فرق داشته باشد. خليفه مسلمين در صدر اسلام با اهل ذمه اى كه با هم يك مخالفتى داشتند، در محضر قـاضـى حاضر شد و قاضى حكم داد و سر به اطاعت گذاشت . اسلام اينطور است ، اسلام طـورى نـيـست كه براى طبقه اى يك بالائى قائل باشد ولى براى طبقه دانشمندان البته متقى ، مرتبه بالاتر است براى اينكه مرتبه انسانيتشان بالاتر است . اسلام به انسانيت انسان ارج مى گذارد. انسانيت انسان به علم و تقواست ،
به دانشمندى و تقواست . كسى كه علم و تقوا دارد، اين به ديگران مقدم است و كسى كه هر چـه هـم دارائى داشـتـه بـاشد ولى تقوا نداشته باشد، ابدا در اسلام ارجى ندارد. در هر صـورت مـن از عـمـوم مـلت مـى خـواهـم كـه خـودشـان را مـتـحـول كـنـنـد، روحـيـاتـى كـه در زمـان طـاغـوت داشـتـنـد متحول كنند به روحيات اسلامى .
الان مـا در ايـران بسيارى از مستمندان داريم ، بسيارى از اشخاص داريم كه در اين قضايا از هـستى ساقط شدند، بايد اشخاصى كه دارا هستند به آنها كمك كنند و به مستمندان يك زنـدگى مرفه بدهند. دولت بايد به فكر اينها باشد. ملت بايد به فكر اينها باشد و بـايـد بـراى آنـهـا مـسـكن بسازند، براى آنها زندگى صحيح بسازند، براى كارمندها زنـدگـى صـحـيح بسازند. چند روز پيش يك دسته از كسانى كه داراى كارخانه بودند و روسـاى كـارخـانـه هـا بـودنـد كـه آمـدند آنجا، من به آنها گفتم كه خود شما بايد كار را اصـلاح كـنيد، الان برويد خارج از اين منزل و خودتان يك جلسه اى بكنيد و با هم مشورت بكنيد و با هم سرمايه بگذاريد از براى اينكه كارمندان و كارگرهاى اين كارخانه را بر ايـشـان مـنـزل درسـت كـنيد، برايشان زندگى مرفه درست كنيد. اگر نكنيد ممكن است خداى نخواسته يك وقت اينها عصيان بكنند و اگر عصيان كردند، ديگر ما نمى توانيم جلوى آنها را بـگـيـريم و من به كارمندان و كارگران و ساير طبقات مستضعف انشاءالله و عده مى دهم كـه ايـران بـراى شـمـا كـار درسـت مـى كـنـد، اسـلام بـراى شما كار درست مى كند، اسلام زنـدگـى شـمـا را مـرفـه مـيـكـنـد، اسـلام بـراى شـمـا مـنـزل درسـت مـيـكـند. اسلام آنقدرى كه در فكر مستمندان است در فكر ديگران نيست . و من از خـداى تـبـارك و تـعـالى در ايـن روز عـيـد كه روز پيروزى ملت ماست توفيق همه مسلمين را خـواسـتـارم و مـن اميدوارم كه ديگر ممالك اسلامى با هم متحد بشوند و دست طاغوت ها را از ممالك خودشان قطع بكنند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 13/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروه فلسطينى و اسقف كاپوچى  
وحدت كلمه و اتكال به خدا عامل غلبه ملت بر طاغوت
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از شـمـا تـشـكـر مى كنم كه براى تفقد از من و از ملت مستضعف ما به ايران آمديد تا از نـزديـك وضـع نـهضت ما را ببينيد. شما اگر در زمان سلطنت طاغوتى آمده بوديد وضع را طـور ديـگـر مـى ديـديـد، خـيابان هاى ما را از كشته ها فرش مى ديديد، زندان هاى ما را از مـسـتـضـعـفـيـن و از عـلمـا و از روشـنـفـكـران مـمـلو مـى ديـديـد، مـطـبـوعـات مـا را در حـال سانسور و اختناق مى ديديد، ملت ما را زير بار ظلم و جور مى ديديد. مامورين شاه در همه شوون مملكت ما دخالت مى كردند و مامور بودند از طرف اجانب و از طرف ابرقدرت ها خـصـوصـا آمـريـكـا كـه بـا مـلت مـا آن كـنـنـد كـه كـردنـد. مـلت مـا را در حـدود پنجاه و چند سـال ايـن پدر و پسر به خاك و خون كشيدند. شما اگر در آنوقت آمده بوديد به ايران ، ايران را يك قتلگاه عمومى مى ديديد و تمام ايران را يك زندان عمومى مى ديديد. الان آمده ايـد كـه ملت ما بحمدالله با بيدارى ، اتكال به خداى تبارك و تعالى ، وحدت كلمه بر طـاغـوت پـيـروز شـد. بـر طـاغوتى كه تمام قدرت ها را داشت و تا دندان مسلح بود و از اجـانـب اسـتظهار مى كرد و آنها پشتيبان او بودند و ملت ما هيچ نداشت جز قوه ايمان و اراده آهـنـيـن . بـا وحـدت كـلمـه وقـدرت ايمان ما برابر قدرت ها غلبه كرديم و آنها را به عقب رانديم . شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله جمهورى اسلامى را به راى عمومى رسانديم . شـمـا در وقـتـى آمـديـد كـه ملت ما به اكثريت قريب به اتفاق راى به جمهوريت اسلامى دادنـد و از آن پـيـرمـردهاى هشتاد ساله ، معلولين ، اشخاصى كه در بيمارستان ها بودند، اشخاصى كه با چرخ مى آوردند آنها را پاى صندوق ، همه و همه راى دادند بر جمهوريت اسـلام ، ايـن نـبـود جـز ايـنـكـه مـلت مـا اسـلام را بـراى خـودش يـك پـايـگـاه آزادى و اسـتـقـلال مـى دانـد و لهذا باعشق و علاقه به آن راى بدهند. شما در وقتى وارد شديد به مـمـلكـت مـا كـه آثـار آن ديكتاتورى ها مرتفع شده است ، اگر در آنوقت آمده بوديد چيزهاى عـجـيـب مـى ديـديد و الان كه آمده ايد در امان ، بين برادرهاى خودتان آمده ايد و هيچ كس به شـمـا تـعـرض نـمـى كند. در آن زمان امكان نداشت كه شما پيش من بيائيد يا اين برادرهاى ديـگـر پـيـش مـن بـيـايـنـد،امـكـان نـداشت كه يك اجتماعى ما داشته باشيم ، امكان نداشت كه بتوانيم صداى خودمان را درآوريم ، شكايت خودمان را به عالم برسانيم و لهذا
مـا در خـارج از مـمـلكـت خـودمـان شـكايت هاى خودمان را به عالم رسانديم . ما در پاريس در صـورتـى كـه مـن مـيـل نـداشـتـم در آنـجـا بـاشـم لكـن حـوادث طورى شد كه در پاريس ما مـسائل خودمان را به تمام عالم رسانديم و زير پاى اينها را سست كرديم . شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله به پيروزى رسيديم و اعلام كرديم جمهوريت اسلام را.
دستورات اسلام جامع كليه ابعاد مادى و معنوى بشريت
در جـمـهـوريـت اسلام تمام آزادى ها هست ، اسلام براى نجات بشر آمده است . چنانچه مسيح ، حـضـرت مـسـيـح بـراى نـجـات بشر آمده بود و ساير انبيا براى نجات بشر آمده بودند. اسـلام عـلاوه بـر ايـنكه بشر را در روحيات غنى مى كند در ماديات غنى مى كند. اسلام دين سياست است قبل از اينكه دين معنويات باشد. اسلام همانطورى كه به معنويات نظر دارد و هـمـانـطـورى كـه به روحيات نظر دارد و تربيت دينى مى كند و تربيت نفسانى مى كند و تـهـذيـب نـفـس مى كند، همانطور به ماديات نظر دارد و مردم را تربيت مى كند در عالم كه چـطـور از مـاديـات استفاده كنند و چه نظر داشته باشند در ماديات . اسلام ماديات را همچو تعديل مى كند كه به الهيات منجر مى شود. اسلام در ماديات به نظر الهيات نظر مى كند و در الهـيـات بـه نـظـر مـاديـات نـظـر مى كند. اسلام جامع ما بين همه جهات است و شما در روزى وارد شديد كه ما به حكومت خودمان رسيديم و همانطور ى كه اسلام معنويات را داشت و در صـدر اسـلام حـكـومـت را هـم داشـت الان هـم بـه خـواسـت خـداى تـبـارك و تـعالى ما با مـعـنـوياتى كه اسلام دارد روبرو هستيم و مطيع هستيم و در ماديات و در حكومت هم يك حكومت اسـلامـى ، يك حكومت عدل كه حكومت ها تابع مردم باشند و حكومت ها براى مردم باشند، نه مـردم بـراى حـكـومـت !!!هـا. حكومت اسلامى حكومتى است كه براى مردم خدمتگزار است . بايد خـدمـتگزار باشد. در اسلام ما بين اقشار ملت ها هيچ فرق نيست . در اسلام حقوق همه ملت ها مراعات شده است ، حقوق مسيحيين مراعات شده است ، حقوق يهود و زردشتيين مراعات شده است ، تـمـام افـراد عـالم را بـشـر مـى دانـد و حـق بـشـرى بـراى آنـهـا قـائل اسـت ، تـمـام عالم را به نظر محبت نگاه مى كند، مى خواهد عالم مستضعفين نجات پيدا كنند، مى خواهد تمام عالم روحانى بشوند، تمام عالم به عالم قدس نزديك بشوند. اسلام بـراى نـجـات مـردم بـشـر آمـده است كه از اين علائق جسمانى آنها را رها كند و به روحيات برسد.
پـيـروزى مـلل مـسـتـضـعـف و نـجـات قـدس در سـايـه وحـدت كـلمـه و اتكال به خدا
مـن از خـداى تـبـارك و تـعـالى خـواهـانـم كـه تـمـام مـستضعفين عالم را به حوايج خودشان برساند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه مستكبرن را بيدار كند. آنهايى كه ظلم مى كـنند، آنها را بيدار كند و الا به دست ملت هاى مستضعف نابود كند. خداوند همه ما را توفيق عـنايت كند و من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همانطورى كه ملت ما به وحدت كلمه ، با وحدت كلمه ، و با اتكال به خداى تبارك و تعالى پيروز شد و خودش را از بند اين خاندان و اشخاصى كه آنها را، اين خاندان را ترويج مى كردند و تاييد مى كردند نجات داد، برادران فلسطينى ما را هم خداوند تعالى نجات بدهد لكن عمده وحدت كلمه آنهاست و
عـمـده اتـكـال بـه خـداى تـبـارك و تـعـالى . رمـز پـيـروزى مـا بـا وحـدت كـلمـه مـلت و اتـكـال بـه خداى تبارك وتعالى و قوت ايمان بود. قوت ايمان در ملت ما طورى بود كه شهادت را سعادت مى دانستند و دنبال شهادت بودند و خوف از مرگ نداشتند ولهذا مشت هاى ايـنها بر تانك ها غلبه كرد. بايد ملت هاى ديگر، ملت فلسطين وحدت كلمه پيدا بكنند و اتـكـال بـه خـداى تـبـارك وتعالى . اين رمز پيروزى در هر جا پيدا بشود، پيروز خواهند شـد. بـايـد مـلت عـزيـز فـلسـطـيـن مـا بـا وحـدت كـلمـه و اتـكـال بـه خـداى تـبـارك و تعالى ، توجه به روحانيت ، توجه به معنويت ، توجه به خـداى تبارك و تعالى كنند تا پيروز شوند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه ملت هاى مستضعف همه پيروز شوند.
ما اسرائيل غاصب را محكوم مى كنيم
مـن از سـال هـاى بـسـيـار طـولانـى شـايـد بـيـسـت سـال قـبـل نـسبت به فلسطين و نسبت به اسرائيل و نظرهاى خودم را كرارا گفته ام و حالا هم مى گويم ، ما اسرائيل را محكوم مى كنيم . اسرائيل غاصب و در محلى كه آمده است به طور غصب آمـده اسـت و قـدس بـايـد نـجـات پـيـدا بـكـنـد و اسـرائيـل را بـرانـد. دول عـربـى بـايـد بـا هـم اجـتـمـاع كـنـند و اسرائيل را از زمين هاى خودشان برانند و دست مـسـتـعـمـريـن را كـوتـاه كـنـنـد. مـن از خـداى تـبـارك و تـعـالى خـواهـانـم كـه بـه ايـن آمال ما برسيم و ما و شما در قدس هم را ملاقات كنيم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 15/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم  
بـا عـشـق و عـلاقـه در انـتـخـاب وكـلاى مـتـديـن ، فاضل و امين بكوشيد
بسم الله الرحمن الرحيم
از خداوند تعالى توفيق شما آقايان را خواستارم . به همت شما زن و مرد، كوچك و بزرگ ، جمهورى اسلامى برقرار شد و تقريبا اتفاق آراء بود از !!! بيست هزار !!! بيست ميليون راى ، 150 هـزار، صـدو چهل و پنج هزار نفى بود، آن هم يك تقلباتى در صندوق ها شده بـود، مـنـجـمـله در قـم يـك زن تـقـلب كـرده بـود و قـريـب نـيـم سـاعـت قـبـل از شـروع كـردن ، تقلب كرده بود، از كرمانشاه هم بعضى گفتند آمدند !!! كه تقلب شـده اسـت ، والا آراء هـمه بايد با جمهورى اسلامى باشد اگر چنانچه ساير اقشار مملكت حتى منحرفين از اسلام هم بدانند كه اسلام چيست ، بدانند كه برنامه اسلام چه هست همه !!! شـان به اسلام روى مى آورند، مگر آنهائى كه دست نشانده امريكا يا ساير ابرقدرت ها هـسـتـند. اينهائى كه الان در ايران مشغول فتنه هستند اينهااز اسلام هيچ اطلاع ندارند و به حـسـب آنـطـورى كـه من مى فهمم اينها مرتبط به آمريكا هستند ولو اينكه اسمشان برخلاف اسـت و مـلت مـا بـايـد ايـنـهـا را رد بـكـنـنـد و اعـتـنـائى بـه آنـهـا نـكنند و خودشان در همين سيل جمعيت ايران منحل خواهند شد. شما جوان ها و شما مرد وزن انشاءالله در انتخاباتى كه در پـيـش داريـم بـراى مـجـلس مـوسـسان كه قانون اساسى جمهورى اسلامى را آنها بايد تـصـويـب كـنند، همانطور كه رو آورديد با عشق و علاقه به جمهورى اسلامى و راى داديد بر جمهورى اسلامى ، در آنجا هم بايد با عشق و علاقه در هر شهرى ، در هر استانى ، با عـشـق و عـلاقـه تـعـيـيـن كـنـيـد اشـخـاص فـاضـل و اشـخـاص امـيـن را، اشـخـاص مـتدين امين فـاضـل را بـراى ايـنـكـه بـرونـد در مجلس موسسان و قانون اساسى جمهورى اسلامى را تصويب كنند. انشاءالله خداوند به شماها و همه ملت ما خير و عافيت عنايت كند و انشاءالله بـتـوانـيـم بـرنامه اسلام را پياده كنيم . الان لفظ امت ، لفظ جمهورى اسلامى است ، باز مـعـنـايـش نـيـامـده اسـت . ما بايد راه هائى را طى كنيم تا متحواى جمهورى اسلامى در ايران پـيـاده بـشود. دعا كنيد انشاءالله موفق بشويم و اسلام را زنده كنيم و احكام اسلام را زنده كنيم . خداوند به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 16/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مختلف مردم  
اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود نه سياسى
بسم الله الرحمن الرحيم
من بايد از شما آقايان ، شما جوانان برومند تشكر كنم . شماها در اين ماجرايى كه در قم ايـنـهـمـه خـسارات وارد شده بود و در ايران هم ، پايدارى كرديد و الحمدالله دشمن را عقب زديـد. بـاجـديـت شما جوان ها رفراندم بحمدالله به طور آبرومند، به طور بى سابقه انـجـام شـد. ايـن رفـرانـدم در دنـيـا نـظير نداشت يك مملكت 35 ميليونى ، 20 ميليون پاى صندوق حاضر بشود، در هيچ مملكتى سابقه ندارد. در رفراندم هايى كه در اين مدت ها در ايـران شـده اسـت مـى گـفـتـنـد 6 مـيليون شركت كرده اند و ما همان وقت فرستاديم و تفتيش كـردنـد كـه ايـنـهـا چه مى گويند گفتند 2 هزار نفر. رفراندم ديگرى هم بود كه آنها هم چيزى نبود. اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود، نه يك رفراندم سياسى . مردم براى اسـلام خـون مـى دهـند، نه براى سياست ، براى سياست اسلامى . ملت ما به واسطه اتكاء بـه اسـلام اين نهضت را پيش برد. ملت ما عاشق شهادت بود با عشق به شهادت پيش رفت ايـن نـهـضـت ، اگـر چـنـانـچـه ايـن عـشـق و عـلاقـه نـبـود هـرگـز مـا در مـقـابـل آنـهـمـه قـدرت پـيـروز نـمـى شـديـم . پـيـروزى مـا دنـبـال ايـن بود كه همه اسلامى بوديد همه توجه به ديانت داشتيد، در رفراندم همه عشق داشـتيد به اينكه در اين صندوق ها راى بيندازيد آنهايى كه موفق به راى انداختن نشدند بـچـه هـايـى كـه كـمـتـر از 16 سـال داشـتـنـد و ايـن تـوفـيـق بـرايـشـان حـاصـل نشد نگران بودند و آنها هم مى خواستند راى بدهند. اين راى شما راى صد در صد بـود بـايـد گـفـت راى صـد در صـد بـود در 20 مـيـليـون ، صدوچهل هزار، صد و چهل و چند هزار مخالف يا ممتنع ، اين توفيق صد در صد است و من از شما كه زحمت كشيديد و اين صندوق ها را حفظ كرديد و براى اسلام و براى كشور خودتان زحـمـت كشيديد من تشكر مى كنم . خداوند شما را توفيق عنايت كند. خداوند به شما سعادت بدهد.
اميد ما به همت والاى شما جوانان است
البـته مرحله هاى ديگرى هم داريم كه اميد ما به شما جوانان است مرحله راى گيرى براى وكـلاى مـجـلس مـوسسان ، راى گيرى براى وكلاى مجلس شورا، اين دو مرحله را هم ما پيش داريم كه بعد برويم سراغ مرحله هاى ديگر ومن در همين دو مرحله هم باز همه اميدم به شما جوان هاست ، جوانهاى ايران ، جوانهاى همه كشور و من
امـيـدوارم كـه بـا هـمـت والاى شما جوان ها در آن دو مرحله پيروز بشويم و وكلايى كه وارد مـجـلس مـوسسان مى كنيم وكلاى اسلامى باشند، وكلاى امين باشند، فضلاى ملت باشند و همين طور در مجلس شورا. بعد از اين مرحله مجلس موسسان است براى اينكه قانون اساسى را راى به آن بدهند و آنجا هم شما آقايان بايد البته مجلس خودتان است ، كشور خودتان است ، اسلام خودتان است در آنجا هم بايد زحمت بكشيد و موجبات تشكر ما را فراهم كنيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 16/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كاركنان بانك هاى سراسر كشور 
اشاره به بى نظير بودن رفراندم جمهورى اسلامى از جهات كمى و كيفى
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن هـم به دوستان خودم به آقايان تبريك عرض مى كنم كه بحمدالله با رفراندمى كه در ايـران واقـع شـد كـه نـظـيـر آن در تاريخ تاكنون نبوده است هم از حيث كميت كه در يك جـمـعـيـت 35 مـيـليـونـى ، 20 مـيـليـون مـوافـق باشد، هم در كيفيت كه مردم با عشق و علاقه دنـبـال راى دادن بـاشـند. اين در دنيا بى نظير بوده است و بعدها هم كم نظير. من به شما تبريك اين سعادت را، تبريك اين عيد بزرگ را، من عرض مى كنم .
تـكـيـه بـر اهـمـيـت تـصـويـب قـانـون اسـاسـى و انـتـخـاب وكـلاى فاضل
لكـن ايـن نـكـته اى را كه بايد عرض كنم اين است كه ما باز كارمان دنباله دارد. ما بعد از اين مجلس موسسان داريم ، بايد مجلس موسسان تاسيس بشود و در آنجا وكلاى ملت بروند و قـانـون اسـاسـى جـديـد را تـصـويـب كـنـنـد. ايـن يك امرى است كه همانطور كه راى به جـمـهـوريت اسلام ، همانطور كه آن اهميت داشت اين هم اهميت دارد، بايد شما آقايان و همه ملت ايـن نـهـضت را به همين طور كه تاكنون آمده است حفظ كنيد و اين شور و شعف را نگه داريد تـا از ايـن مـرحـله هـا بـگـذريـد. هـمه ما در واقع وكلائى كه مى خواهيم بعدها انتخاب كنيم انـتـخـاب افـاضـل ، انـتخاب امناء ملت ، انتخاب كسانى كه نه چپگرا هستند و نه راستگرا، انـتـخـاب اشـخـاصـى كـه به اسلام ارج مى گذارند، انتخاب اشخاصى كه هيچ نسبت به مصالح اسلام و مسلمين فروگذارى نمى كنند بايد ما يك همچو اشخاصى را انتخاب كنيم و بـه مـجلس موسسان بفرستيم كه قانون اساسى اسلامى ما را آنها تصويب كنند و بعد از آن هـم بـاز يـك مـرحـله ديـگـرى اسـت كـه در ايـن دولت مـوقـت بـايـد عـمـل بـشـود و آن ايـن اسـت كـه مـجـلس شـوراى مـلى بـايـد انـشـاءالله درسـت بـشـود، نـه مثل مجلس هاى اين پنجاه و چند سال كه به ملت هيچ ارتباط نداشت ، ملت هيچ اطلاع نداشت ، وكـلاى خـودش را نـمـى شناخت و اينها وكيل يك نفر بودند و آن يا رئيس جمهور امريكا و يا سلطان وقت و يا سلطان وقت به تبع سفارتخانه ها چنانچه شاه سابق گفت اين معنا را كه ليـسـت را از سـفـارتـخـانـه ها مى آوردند و ما وكيل تعيين مى كرديم همانطورى كه آنها مى خـواسـتـنـد. انـشـاءالله ديـگـر ايـن مـسـائل نـيـسـت در كـار، انـشـاءالله آن مسائل ديگر عود نمى كند. لكن با همت ملت و با
هـمـبـسـتـگـى ملت شما ديديد كه اين همبستگى كه داشتيد و اين وحدت كلمه كه داشتند و همه تان با هم جمهورى اسلامى را مى خواستيد، بر قدرت هاى شيطانى غلبه كرديد و از اين بـه بـعـد هـم اگـر حـفـظ كـنـيـد ايـن قـدرت را، اگـر حـفظ كنيد اين وحدت كلمه را، خداوند باشماست . اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه و اتكال به خدا را، هم در مجلس موسسان پيروز خـواهـيد شد و هم در مجلس ‍ شورا پيروز خواهيد شد. نگذاريد كسانى كه بدخواه اين ملتند دربـاره مـجـلس مـوسسان يا درباره مجلس شورا دخالت كنند، نگذاريد اشخاصى در مجلس موسسان وارد بشوند كه خيرامت را نمى خواهند بلكه خير اشخاصى را مى خواهند كه ظالم هـسـتـنـد، نـگذاريد در مجلس شورا اشخاصى بروند كه آنها با قدرت بزرگ پيوستگى دارند. بايد ملت با اختيار خود واراده خود، با امتيار خود و انتخاب خود اشخاص صالح را، اشـخـاص متقى را، اشخاصى را كه براى ايران كار مى خواهند بكنند، به نفع ايران كار مى كنند آنها را بايد تعيين بكنيد تا اين سه تا مرحله تمام بشود.
آبادانى مملكت و ساختن ايرانى اسلامى به همت جوانان
بـعـد از ايـن مـرحـله بـاز كارها داريم و آن ساختن ايران است ، همه را بايد ساخت ، همه اين قشرهائى كه الان موجود است باز در آن يك صورت طاغوتى هست ، يك محتواى طاغوتى در آنـهـا هست ،الان بانك ها باز به همان صورت طاغوتى هست ، ربا در بانك ها هست ، فرض كنيد كه در ساير قشرها هم فرهنگ باز يا فرم غربى است يا فرم شرقى است ، يكى از اين فرم هاست و باز باقى مانده است اين چيزهايى كه از سابق بوده است . البته پنجاه و چند سال آنها زحمت كشيدند بلكه بيشتر، سابق هم ، سابق بر اين سلسله هم باز زحمت ها كـشـيـده انـد تـا ايـنـكـه مـردم را از آن راهـى كـه داشتند،از آن طريقه اى كه داشتند منحرف كردند، جوان هاى ما را منحرف كردند. الان نبايد زحمت بكشيم تا اين نيروى جوانى را باز مـتـحـول كـنـيـم و به صورت يك انسان فاضل ، يك انسان اسلامى ، يك انسانى كه براى كـشور خودش مفيد است بايد به اين متحول بشود و اين از همه قشرها متوقع است ، يك قشر نـمـى تواند اين كارها را انجام بدهد. اين آشفتگى هايى كه الان در ملت ما هست ، در مملكت ما هـسـت و بـه ارث بـه ما رسيده است خرابه اى اين بايد آباد بشود لكن به همت همه ، شما جـوان ها با همت خودتان بايد اين راه را پيش ببريد و اين نهضت را حفظ كنيد. البته راجع به بانك ها بايد يك تحولى در آن پيدا بشود و انشاءالله با تدريج خواهد شد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 16/1/58
بيانات امام خمينى در ديدار با نمايندگان فرهنگيان قم  
خوف استعمارگران خبيث از اتحاد بين اقشار ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
از شـمـا آقـايـان مـتـشـكـرم كـه بـراى تـفـقـد از من تشريف آورديد، و از اين امر كه توفيق حـاصـل شـده است كه ما با آقايان مواجه باشيم . در اين سالهاى بسيار طولانى ، ما از هم جـدا بوديم و دستگاه خبيث استعمار كوشش كردند كه بين اقشار ملت جدائى بيندازند، آنها از اتفاق ما خوف دارند و حالا كه لمس كرده اند اين اتفاق چه هنرى دارد، حالا خطر براى ما بـيـشتر است . آنها سابق كه همين احتمال را مى دادند كه اتحاد بين اقشار براى اينها مضر بـاشـد، جـديـت كـردنـد كـه روحـانـيـون را از مردم جدا كنند، قشر اساتيد را از روحانيون ، بازارى ها را از دانشگاه ، اقشار ملت را از هم فاصله بيندازند، يك فاصله اى كه همه به هـم بـدبـيـن بـاشـنـد. دانـشـگـاهى بدبين باشد به روحانى ، روحانى بدبين باشد به دانـشـگـاهـى ، هـمـه بـا هـم بـدبـين باشند به بازارى ، بازارى به روحانى . آنوقت كه احتمال اين را مى دادند كه اگر اينها با هم باشند منافع آنها به خطر مى افتد، آنها جديت داشتند بر اينكه اين قشرها را از هم جدا كنند.
جيره خواران شكست خورده استعمار در صدد تفرقه بين مردم هستند
حـالا كـه در ايـن نـهـضـت لمس كردند اين معنا را كه وحدت ملت با اتكاء به خداى تبارك و تعالى آنها را عقب و دست آنها را كوتاه كرد از منافع ما، الان خطر بيشتر است ، يعنى آنها در پـى شـيطنت بيشتر هستند و كارمندهايشان ، آنهائى كه جيره خوار آنها هستند، با لباس هـاى مختلف ، با طرزهاى مختلف در بين ملت مى خواهند جدائى بيندازند و الان ملاحظه ميكنيد كـه در هـمـه اقـطـار مـمـلكـت يـك دسـتـجـاتـى كـه جـيـره خـوار آنـهـا هـسـتـنـد مشغول كار شده اند كه اين حكومت را نگذارند آرام باشد و نگذارند متحد باشد. اينها در اين رفراندم همچو شكست خوردند كه الان ديوانه شدند.
بى سابقه بودن اين رفراندم از لحاظ كميت و كيفيت
يك همچو رفراندمى در تمام دنيا سابقه ندارد. در همه دنيا همچو رفراندمى سابقه ندارد. سـى و پـنـج مـيـليـون جـمـعـيـت ، در صـورتـى كـه شـانـزده سال به بالا راى بايد بدهند، بيست ميليون بيشتر، يك
قـدرى بـالاتـر راى بـدهـنـد و از بـيـسـت مـيـليـون و قـدرى بـالاتـر، صـد و چـهـل و چـنـد هـزار مخالف . در صورتى كه در قم كه ما بوديم ، آمدند گفتند كه يك زنى تـقـلب كـرده اسـت ، و تقريبا شايد اين هشتاد رايى كه در قم انداختند يك مقداريش هم راجع بـه آن تـقـلب مـى شـود و گـرنـه قـومـى صددرصد موافق اسلام هستند، قومى نمى شود مخالف اسلام باشد. اين هشتاد راى يا از خارج ، خوب در قم از خارج هم بودند، يا از خارج ايـن عـنـاصـر فـاسـده هـستند، يا آن تقلبى كه آن زن كرده است در بعضى جاهاى ديگر هم شـايد شده باشد. امروز از كردستان هم گفتند كه آمده اند، بعضى از كرمانشاه هم آمده اند كـه در آراء ايـنـجـا هـم تقلب شده است ، والا آنجا هم راى بيشتر بود. ما توقع صد درصد داشـتـيـم البته ، ولكن اين هم صد در صد است ، صد در صد. در صورت اينطور است . در بـيـن ايـنـهـا (در يـك روزنـامـه بـود ديـدم كـه يـا كـسـى نقل كرد كه ) يك نفر گريه مى كرد و از او پرسيدند علت گريه را، گفت من اشتباه كردم و راى مـنـفـى دادم ، در صـورتـى كـه مـى خـواسـتـم راى مـثبت بدهم و من جهنمى شدم . در هر صورت دو مساله هست يك مساله عدد است كه در تاريخ همچو عددى نمى توانند نشان بدهند كـه از سـى وچـند ميليون جمعيت ، بيست ميليون راى بدهند، يك جهت هم كيفيت است كه بالاتر اسـت . يـك وقـت ايـن اسـت كـه مـردم مـى رونـد راى مـى دهند، يك وقت علاقه و عشق دارند. اين شـانـزده سـاله كـمترها كه بعضى شان اينجا پيش من هم آمدند به قدرى ناراحت بودند از ايـنـكـه چـرا مـا نـبـايـد راى بـدهيم . اينها از اينكه راى نداده اند و نبايد راى بدهند،از اين نـاراحـت بـودند و مردم با يك عشق و علاقه اى راى دادند كه اين كيفيت هم هيچ سابقه ندارد. پس رفراندم ما نه در كيفيت سابقه دارد و نه در كميت .
آتشى را كه خدا افروخته است ، روشن نگهش داريم
بـعـدهـا هـم اگـر ايـن عـشق و علاقه اسلامى محفوظ بماند، در ساير چيزها هم همين طوريم . واگـر خـداى نـخـواسـته اين عشق و علاقه اسلامى يك وقت سستى پيدا كند و محفوظ نماند، آنوقت نمى دانم چه خواهد شد. البته ما مراحلى پيش داريم . مرحله مجلس ‍ موسسان در پيش اسـت و مـرحـله انـتـخـابـات هـم در پـيـش اسـت و ديـگـر زمـان سـابـق نـيـسـت كـه بـه مـا تـحـمـيـل بكنند. ما خودمان هستيم ، با پاى خودمان مى رويم و راى مى دهيم ، نه كسى به ما تحميل مى كند و نه زورگوئى هست در كار، عشق و علاقه ، اگر اين عشق و علاقه اى كه در رفـرانـدم بـود باقى اش بداريم يعنى نهضت را افروخته نگه بداريم نگذاريم خاموش بـشـود، اگـر ايـن بـاقـى بـماند در آن دو مرحله هم ما برد داريم و وكلائى كه مى خواهيم بفرستيم به مجلس موسسان و بعد هم به مجلس شورا، وكلائى هستند، مى شوند كه صد در صـد مـلى ، مـتـديـن ، نـه مـنـحـرف به چپ و نه منحرف به راست هيچ نباشند، از خودمان باشند و مصالح خودمان را در نظر بگيريم .
واگر خداى نخواسته سستى پيدا بشود، آنوقت البته خطر هست كه آن وكلاى غير صالح هـم بـه مـا تـحـميل كنند، يعنى بروند به مجلس . در هر صورت آنى كه الان مهم ماست اين است كه اين آتشى كه افروخته شده و اين را خدا افروخته است ، اين بشر نمى تواند، يك آتشى است كه خدا افروخته است ، اين آتش كه با تاييد خدا
افـروخـتـه شـده اسـت ، مـانـگـهـش داريم ، افروخته نگهش داريم . مادامى كه اين آتش هست و افـروخـتـه اسـت ، مـا پـيـروز هـسـتـيـم و اگـر خـداى نـخواسته اين افسرده بشود و رو به افـسـردگـى بـرود، مـن خـوف دارم كـه بـاز بـرگـرديـم بـه يـك مـراحـل بـدى و يـك مـراحـلى كـه مـثـل سـابـق باشد. خدا نكند يك همچو روزى پيش بيايد، و انشاءالله پيش نخواهد آمد. خداوند انشاءالله همه شما را تاييد كند.
تبديل مراكز آموزش و پرورش به مراكز فساد، از كارهاى رژيم سابق
و البـتـه تـكـليـف مـن ايـن است كه وقتى يك قدرى راحت بشويم درس بگويم ، طلبه ها را نـصـيـحـت كنم و با طلبه ها سر و كار داريم اينها را نصيحت كنم و تكليف شما آقايان اين است كه اين جوان ها را بار بياوريد به طورى كه پرورش كنند، همان آموزش تنها نباشد. سابق نه آموزش بود، نه پرورش يعنى نمى گذاشتند، وضع را جورى كرده بودند كه هـم جـلوى مـعـلومـات جـوان هـاى مـا را مـى گـرفـتـنـد و نـمى گذاشتند رشد بكنند و هم جلو پـرورش را كه پرورش صحيح نكنند. اينهمه مراكز فساد كه در ايران ايجاد كردند، همه چـيـزهـائى كـه بـراى آمـوزش و پـرورش بـود اينها تبديلش كردند به مراكز فساد مثلا فـرض كـنـيـد سـيـنـمـا، سينما يك جائى است كه براى آموزش است ، براى پرورش است ، راديو، تلويزيون ، همه اينها تا وقتى كه رسيد اينجا به دست اينهائى كه مامور بودند از طـرف غـيـر كـه وطـن را بـه ايـن حـال در آورند و ماموريت براى وطنشان داشتند، اينها را مـنـقـلب كردند به يك چيزى كه بر خلاف بود. حالا از اين به بعد بايد، همه اينها بايد يـك دسـتـگـاه پـرورش بـاشد، يك دستگاه آموزش باشد، راديو همين طور، تلويزيون همين طور، تاتر همين طور، همه اينها.
تـربـيـت جـوانـان بـايـد اسـلامـى و بـا تـوجـه بـه مسائل روز باشد
اسـلام بـا خود اينها مخالف نيست ، اسلام مى خواهد اينها را مهذب كند يعنى در خدمت اسلام ، در خدمت تربيت جوان ها قرار بدهد و ما هم كه ماموريم اين جوان هائى را كه دست ما هستند و بـا آنـهـا رابـطـه داريـم ايـنـهـا را بـايـد تـربـيـت اسـلامـى ، تـربـيت دينى و متوجه به مـسـائل روز كـنـيـم . جـورى بـاشـد كـه از اول ايـن بـچـه هـا و جـوانـهـا مـسـائل روز دستشان باشد و بفهمند كه بايد چه بكنند در آتيه . در پهلوى علم بايد اين پـرورش بـاشـد و شـما آقايان البته موظفيد كه اين كار را بكنيد، و در همه قشر ايران ، هـمـه مـعـلمـيـن ، هـمـه دانـشـمـنـدان بـايـد ايـن كـار را بـكـنـنـد كـه بـعـد از يك مدتى ايران متبدل بشود به يك چيز ديگرى .
در تربيت صحيح اسلامى خيانت منتفى مى شود
شما ملاحظه بكنيد الان ما وقتى كه با تمام قشرها ملاحظه مى كنيد كه يك دولت صالحى درسـت بـكـنـيـم ، هر چه مى گرديم پيدا نمى شود. سه تا، چهار تا، پنج تا آدم پيدا مى شـود كـه ايـنـهـا هـم از هـمـه جـهـات جـامـع نـيـسـتـنـد. چرا؟ براى اينكه در اين پنجاه و چند سال
كـوشـش شـد كـه نـگـذارنـد ايـن انـسـان درسـت بـشـود، نـگـذارنـد يـك رجـال فـهـمـيـده صـحـيـح درسـت بـشـود. سـابـق ، شـايـد قـبل از اين ، مسائل اينطورها نبوده ، اما حالا اينطور است . ما الان در يك وضعى واقع شديم كـه نـه نـيـروى انسانى صحيحى داريم و نه اقتصاد و ساير چيزها و از همه بالاتر همين است كه ما نيروى انسانى مان كم است . در هر اداره اى كه بخواهيم ، الان كلاه كلاه مى كنند. در ايـن وزارتـخـانـه هـا كلاه كلاه مى كنند. نه اينكه مى خواهند نشود، نمى توانند. البته هـمـه ميل دارند به اينكه وزارتخانه اى كه دستشان است صالح باشد، خوب باشد. اينها اشخاص امينى هستند لكن از باب اينكه ندارند اشخاص ، از باب اينكه نيست ، فاقدند، از ايـن جـهـت كـلاه بـه كـلاه مـى كـنـند و بعضى وقت ها هم بد از كار در مى آيند. اين بايد با كـوشـش هـمـه اقـشـار، خـصـوصـا آنـهـائى كـه مـعـلم هـسـتـند، در دانشگاه ها استاد هستند، در دبـيـرسـتـان هـا، در دبـسـتـان هـا، از هـمـان اول كـه بچه ها تحويلشان داده مى شود بايد مسوول تربيت اينها باشند، مشغول اين باشند كه اينها را تربيت كنند، يك تربيت صحيح اسلامى كه در تربيت صحيح اسلامى همه چيز است . يعنى يك مسلم اگر چنانچه همانطورى كـه اسلام مى خواهد بزرگ بشود اين ممكن نيست كه به مملكت خودش خيانت بكند، ممكن نيست كـه بـه بـرادر خودش ، به همسايه خودش ، به همشهرى خودش ، به يك آدم غريبه خيانت بكند، اصلا خيانت منتفى مى شود. ما بايد كوشش كنيم كه افراد صالح درست بكنيم . من از خداى تبارك و تعالى توفيق شما آقايان را مى خواهم و سلامت همه را طالبم .
تاريخ : 17/1/58
بيانات امام خمينى در ديدار با پرسنل نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى  
اگر انسان خودش راپيروز ادراك كند شكست مى خورد
بسم الله الرحمن الرحيم
من از همه ملت ايران و خصوص شما د رجه داران و سربازان نيروى هوائى تشكر مى كنم و سـعـادت و سـلامـت هـمه را از خداوند تبارك و تعالى مسئلت مى كنم . ما بايد اين واقعيت را ادراك و لمـس كـنـيـم كـه مـا بـاز پيروز نشديم . پيروزى نهائى ، تا پيروزى نهائى راه زيـادى داريـم . اگـر انسان خودش را پيروز ادراك كند ورشكست مى شود. پيروزى سستى مى آورد لكن اگر انسان خود شرا در بين راه ببيند و براى هدف نهائى در حركت باشد، آن حركت قوت مى آورد. ما در بين راه هستيم و البته پيروزى به اين معنا كه دست ستمكارها را از كـشـورمـان خـارج كـرديـم و خـودمـان الان در كـشـورمـان هـسـتـيـم بـه ايـن مـعـنـا البـتـه حاصل است لكن آشفتگى هائى كه الان در مملكت هست ، قشرهائى كه مفسد هستند و در بين مردم مفسده مى كنند، ريشه هاى فاسد رژيم ، ريشه هاى فاسد اجانب ، آنهائى كه براى اجانب و در خدمت اجانب براى ملت ما زحمت و تعب پيش مى آورند، اينها هستند و ما بايد با تمام قوت و قدرت در مقابل آنها ايستادگى كنيم و آنها را هم از مملكت خودمان برانيم .
همه با هم با نيروى خدائى و اسلامى اين كشور را نجات بدهيد
بـرادرهـاى مـن توجه داشته باشيد كه ايران از خود شماست و ايرانى بايد براى ايران زحـمـت بـكـشـد. هـمـه طـبـقـات بـايـد بـاهـم دوسـت بـاشـنـد. مـثـل سـابـق نـيـست كه بين طبقات جدائى باشد، بين نيروهاى نظامى با مردم جدائى باشد آنـهـا بـا نـظر بد به اينها نگاه كنند و اينها به نظر بد به آنها نگاه كنند. وقت آن است كه همه نيروهاى خدائى و اسلامى باشد و خداوند حكومت كند در اين ملت و با دست خداوند ما پـيـش بـرويـم . شـمـا همه با هم همصدا و همزبان باشيد و اين آشفتگى هائى كه الان به دست اجانب و عمال آنها در اطراف مملكت ايجاد شده است ، اين آشفتگى ها را با هم و با قدرت الهـى از بين ببريد و تسلط پيدا كنيد بر اوضاع كشور از خودتان هست ، ملت از خودتان هـسـت ، ارتـش از خـودتـان هـسـت ، هـمه با هم هستيد، برادر هستيد، بايد همه با هم به پيش بـرويد و اين مملكت آشفته را نجات بدهيد. از خداوند تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شمارا خواستارم .
تاريخ : 17/1/58
بـــيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع دانـش آمـوزان دبستان امام زمان كاشان و انجمن اسلامى جوانانخوزستان
با همت والاى شما جوانان نهضت به پيروزى رسيد
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بـه شـمـا مـلت بزرگ ايران و شما جوانان غيور هوشمند. سلام بر همه شما. خداوند شما را سعادتمند بفرمايد. با همت والاى شما جوانان و تمام اقشار ايران اين نهضت به اين مـرتـبـه رسـيد. همت والاى شما بود كه پيروز شديم و ريشه فساد را از ايران تا حدودى بـيـرون آورديـم و انـشاءالله از اين به بعد هم با همت والاى شما جوان ها تتمه اين ريشه فـسـاد از بـيـخ و بـن كـنـده خـواهد شد. شما بوديد كه در همه كشور، همه جاى ايران خون داديد، شهيد داديد و اين نهضت را بارور كرديد و شمابايد باشيد كه در همه ايران با همت والاى خـود و بـا گـرم نـگـه داشـتن اين نهضت ، مسائلى كه بعد پيش مى آيد،به پيروزى بـرسـانـيـد. شـمـا بوديد كه با فداكارى اسلام را از دست اجنبيان و دشمنان اسلام نجات داديد و شما هستيد كه بايد با وحدت كلمه و قدرت ، اسلام را از دست اين اشخاص خيانتكار كـه در بـيـن قـشـرهـاى مـلت تـخـم نـفـاق مـى پـاشـنـد نـجـات دهـيـد. مـجـال بـه ايـن انـسـان هـاى ظـاهـرى حـيـوان مـاب نـدهـيـد، ايـنـهـا را مجال ندهيد كه در بين شما ريشه كنند، خداوند شما را تاييد كند.
ضرورت حضور دائمى جوانان متعهد در صحنه
مـا در مـرحـله بـعـد مـجـلس مـوسـسـان داريـم كـه بـايـد بـا هـمـت والاى شـمـا، اشـخـاص فـاضـل دانـشـمـنـد امـيـن كـه به ايران وفادار باشند و به اسلام متعهد، در مجلس موسسان بـرونـد تـا ايـنـكـه قانون اساسى اسلامى را تصويب كنند و بعد از آن باز مجلس شورا داريم كه با همت والاى شما جوانان ايرانى بايد اشخاص متنور و اشخاص امين و صادق در مـجـلس شـورا بـرونـد كـه مـقـدرات شـمـا را بـر طـبـق خـواسـتـه خـداى مـتـعال پياده بكنند. شما در اين مراحل بايد همانطورى كه تاكنون باشور و شعف كارها را پـيـش بـرديـد از ايـن بـه بـعـد هـم كـه مـلت ، خـود شـمـا هـسـتـيـد و كـشـور مـال خـود شـمـاسـت و اجـنـبـى دخـالت نمى نمى تواند بكند و ديگر سازمانى كه به شما تعدى بكند نخواهد بود و نخواهد وجود پيدا كرد، به خواست خداى تبارك و تعالى بايد بـراى سـازنـدگى ايران همت كنيد، نگذاريد اين نهضت خاموش بشود، نگذاريد اين شور و شـعـفى كه در ملت براى احقاق حق خودش بپا شده است رو به سستى برود. خداوند شماها را تـايـيـد كـند. خداوند به شما سعادت دنيا و آخرت عنايت كند. استفاده از احكام اسلام ، هم دنيا دارد و هم آخرت .
بـرقـرارى جمهورى اسلامى كه با اتفاق آراء ملت تقريبا برقرار شد و انشاءالله احكام اسـلامـى هـم دنـبـال آن بـرقـرار مـى شـود بـراى رفـاه حـال همه طبقات خصوصا كارگران ، دهقانان ، طبقه ضعيف ، براى همه است و اسلام براى آنها بيشتر از ساير طبقات حق قائل است .
از خداوند تعالى مسئلت مى كنم كه همه ما را به وظائف خودمان آشنا كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

next page

fehrest page

back page