صحيفه نور جلد ۲
امام خميني رحمه الله عليه
- ۶ -
شاه مى خواهد ايران را به ويرانه و قبرستان مبدل سازد
هموطنان محترم و مظلوم ! اكنون كه يك هفته از كشتار فجيع گروه اول مقتولين مظلوم ما
مى گذرد، اكنون كه يك هفته تمام است ملت معظم ايران در زير چكمه دژخيمان و رگبار
مسلسل و توپ و تانك دست و پا مى زند، اكنون كه شاه دست از آستين فضاى باز سياسى
درآورده و به درو كردن نهال جوانان رشيد و شجاع ما پرداخته است ، اكنون كه با نفس
هاى آخر، حكومت فاشيستى نفس هاى ملت را در سينه خفه كرده ، اكنون كه گورستان ها از
قبور شريف فرزندان اسلام و قرآن پر گرديده ، اكنون كه دژخميان شاه به عربده و
پايكوبى در مرگ عزيزان ما به شادى نشسته اند، اكنون شاه مى خواهد ايران را به
ويرانه و قبرستان تبديل كند.
حمايت خيانتكاران در داخل و خارج كشور از جنايات شاه
اكنون كه عمال از خدا بيخبر شاه در مجلس گرد هم جمع شده و با صحنه سازى هاى مبتذل و
اغفال كننده مى خواهند مجرم اصلى را تبرئه و گناه بزرگ و خيانت عظيم را به ديگران
كه آلت فعلى بيش نيستند، نسبت داده و خود را مقرب الخاقان قرار دهند، اكنون كه تمام
خيانتكاران خارج و داخل پشتيبانى از جنايات شاه مى كنند، اكنون كه از چهره هاى كريه
آزدايخواهى و طرفدارى از حقوق بشر پرده برداشته شده ، ملت مظلوم و بزرگ ايران بايد
اعتصاب نموده در عزا بنشينند و رسما روز پنجشنبه يازدهم شوال را روز عزا قرار دهند.
مطمئن باشيد كه پيروزيد و در پيشگاه خداوند رو سفيد
ما به دنبال فداكارى ها و عزاى سراسرى ، منتظر شادى ها هستيم شما شاهد استقلال و
آزادى به خواست خدا خواهيد بود. شما با پايمردى خود دشمن را چنان از ميدان بيرون
كرديد كه مجبور به اعلام حكومت نظامى در اكثر شهرستان ها و در تهران ، مركز وپايگاه
شير مردان و شير زنان شد و خود را در جوامع بشرى رسوا و خدعه را با دست خود نقش
برآب كرد. عزيزان من مطمئن باشيد كه پيروز هستيد و در پيشگاه خداى متعال رو سفيد.
قيام شاه بر عليه شاه ، همانند قيام امير المومنين در برابر معاويه است
قيام شما در مقابل ديكتارتور اصلى كه تمام شعائر ملى و مذهبى را زير پا گذاشته ،
چون اميرالمومنين در مقابل معاويه مى باشد كه عملى بيش از اعمال آن ديكتاتور مرتكب
نشده بود. على (ع ) در مقابل ستمكارى بود كه با امامت جمعه و جماعت و تشبث به اسلام
خون مردمان را مى مكيد، قيام در مقابل ظلم و ظالم بود و چندين هزار فدائى داد كه
عمار ياسر يكى از آنهابود، شما هم در مقابل ديكتاتور عصر كه با اسم اسلام و تشبث به
قرآن خون ملت را مى مكد، در صورتى كه تعداد كشتگان ما به تعداد كشتگان صفين باز
نرسيده . غم به خود راه ندهيد و گوش به حرف اشخاصى كه از اسلام اطلاعى ندارند ندهيد
و به راه خود كه راه حق و راه اولياء حق است ادامه دهيد.
گول خيمه شب بازى هاى دولت و وكلاى شاه را نخوريد
گول خيمه شب بازى هاى دولت و وكلاى شاه را نخوريد كه با حرفهاى فريبنده مى خواهند
شاه راكه در شرف مرگ است نجات دهند. دنيا شاه را محكوم كرد و به پشتيبانى شما
برخاست ، اگر چه مشتى جنايتكار كه مى خواهند مخازن ملت را ببرند و حق ملت را زير پا
بگذارند به او اميد مى دهند ولى هيچ قدرتى در مقابل قدرت لايزال ملت نمى تواند
پابرجا باشد، خداوند تعالى وعده نصرت داده و با شماست . والسلام عليكم و رحمة الله
وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت زلزله طبس
27/6/1357
بسم الله الرحمن الرحيم
اعلام عزاى عمومى از طرف دولت ، دسيسه اى براى انحراف اذهان ملت
اينجانب از واقعه اسفناكى كه موجب مرگ عده كثيرى از برادران و خواهران ما شد، در
سوگ هستم . زلزله طبس هر انسانى را متاثر و متالم مى كند. مسلمين غيرتمند لازم است
مستقيما به برادران خود كمك كنند و چيزى به دست عمال دولت ندهند كه باز راه براى
چپاولگران باز شود. لكن در اين موقع حساس آنجه لازم است به ملت شريف ايران تذكر دهم
آن است كه دولت و بوق هاى تبليغاتى شاه از فرصت استفاده كرده و به اغفال مردم دست
زده اند. آنهايى كه هزاران نفر از بهترين فرزندان ما را ديروز بيرحمانه قتل عام
كرده و ملتى را به عزا نشانده اند، امروز براى انحراف اذهان به تعزيه سرايى پرداخته
و اشك تمساح براى زلزله زدگان مى ريزند و عزاى ملى اعلام ميكنند. آنهائى كه
مسلمانان عزيز و پيرو قرآن كريم را با رگبار مسلسل درو كردند و از قرار معروف از
سربازان اسرائيلى براى كشتار مردم شجاع و بى پناه تهران كه تعداد كشتگان را بيش از
4000 نفر نقل مى كنند، كمك گرفته و پس از قتل عام ، آنان را كمونيست و ماركسيست
خوانده اند، امروز دلسوز ملت شده اند.
شاه ، خود را مسلمان و ايرانى و مخالفينش را كمونيست و خارجى مى خواند
ديروز گفتند مشتى خرابكار از خارج با گذرنامه جعلى آمده اند و خرابكارى كرده اند و
ملت را خارجى معرفى كردند، امروز تظاهر كنندگان شعار ضد ديكتاتورى سراسر كشور را كه
داده اند و از شاه جنايتكار اظهار تنفر كرده اند، مشتى ماركسيست و كمونيست خوانده
اند. ملت ايران از روحانى تا سياسى ، از تجار و كسبه تا كارگر و دهقان چون شعارشان
مرگ بر شاه است ، كمونيست اند!! و فقط شاه و مفتخواران اطراف او كه با ملت مسلمان
آن كردند و مى كنند كه چنگيز نكرد، مسلمانند و ايرانى !!
بيدار باشيد و گول تبليغات دستگاه شاه را نخوريد
ملت مسلمان ايران ! بيدار باشيد و زلزله و سيل و ساير عوامل ، شما را از مسير خود
منحرف نكند و به تبليغات اغفال كننده دستگاه شاه گوش ندهيد و نهضت اسلامى را ادامه
دهيد و تا بر چيده شدن دستگاه قلدرى و استبداد، از قيام خود دست نكشيد. روحانيون
معظم در اين موقع حساس كه شاه زلزله را بهانه قرار
داده و دست به بهره بردارى زده است ، وظيفه الهى و سنگين خود را عمل فرمايند و به
مردم هشدار دهند. سياسيون و روشنفكران و دانشگاهيان وظيفه اسلامى و ملى خود را بجا
آورند و نگذارند نهضت را به وسيله تبليغات پر سر و صدا منحرف كنند. دولت به
پشتيبانى شاه با اينكه صريحا اعلام مى كند كه عهده دار كشتار بيرحمانه سراسر ايران
است ، امروز دست به تبليغات مضرى زده است ولى ملت ايران گول اين تبليغات را نخورده
و از او انتقام خواهد كشيد. ملت بزرگ مسلمان ايران بايد از اعلام پشتيبانى غارتگران
تاريخ ترس و سستى به خود راه ندهند، كه نمى دهند و با اتكاء به خداى بزرگ و حقانيت
خود مطمئن باشند كه پيروزند.
بر برادران ايمانى است كه به يارى بازماندگان از زلزله و كشتارهاى رژيم برخيزند
اكنون كه برادران ما در كشتار سراسر ايران و مناطق زلزله زده بى خانمان و بى سرپرست
شده اند، اكنون كه شهر از گل ساخته شده طبس بر سر برادران ما خراب شده است ، اكنون
كه مجروحين تظاهرات سراسرى ايران از بى دارويى و بى غذائى در رنجند، بر برادران
ايمانى لازم است هر چه بيشتر به سرپرستى بازماندگان و تهيه وسايل آسايش براى آنان
بشتابند و به جار و جنجال دولت اكتفا نكنند و به صندوق اعانه آنان كمك نكنند كه جز
زراندوزى براى مجريان امور هيچ حاصلى نمى تواند داشته باشد و پيام تاءثر بار
اينجانب را در تسليت مصيبت بزرگ ، به بازماندگان آنان برسانند.
از خداوند تعالى آزادى و استقلال كشور و صلاح حال مسلمين را خواستار است . والسلام
عليكم ورحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
پاسخ امام خمينى به ياسر عرفات رئيس كميته اجرائى سازمان آزاديبخش فلسطين
28/6/57
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى ياسر عرفات رئيس كميته اجرائى سازمان آزاديبخش فلسطين مرقوم مورخ 18 شهر
رمضان المبارك /98 توسط نماينده مخصوص شما واصل شده . از اظهار محبت و پشتيبانى
انقلاب فسطين و آن حضرت از ملت ايران در موقعى كه ايران در آتش و خون غوطه ور است
سپاسگزارم . شاه كه از قيام هاى بحق مردم در سراسر ايران به ستوه آمده بود، شاه كه
در صحنه حبس و تبعيد و شكنجه و اختناق و قتل و غارت شكست خورده بود، در اين روزها
به دنبال تظاهرات آرام و منطقى مردمى كه براى رسيدن به حقوق اوليه خويش ترتيب داده
بودند، بدون مجوز قانونى در 12 شهر بزرگ اعلام حكومت نظامى نمود و مردم بيدار و
آزاده و بيدفاع ايران را چون گذشته به رگبار گلوله بست كه تعداد كشته شدگان را
تاكنون بيش از4000 نفر گزارش داده اند.
ملت ايران كه از جرائم شاه در طول سطنت غير قانونيش به جان آمده و براى بدست آوردن
آزادى و استقلال از دست رفته اش به پا خاسته ، شاه را كه به سرعت كشور را به سوى
نابودى معنوى و مادى سوق مى دهد نمى خواهند. شاه نفت كشور اسلامى ايران را براى
سركوبى مسلمانان به اسرائيل مى دهد و در ايران هر كس به اين عمل غير انسانى اعتراض
كند با سرنيزه جوابش داده مى شود، شاه را امروز غاصبين حقوق مسلمين بر ملت ما تحميل
كرده اند.
جناب آقاى ابوعمار:
ما در قضيه فلسطين هميشه مخالف با شاه و اسرائيل و پشتيبانان آنان بوده و با شما هم
صدا بوديم و مظالم اسرائيل را به ملت ها رسانديم و حال كه ملت ايران در زير چكمه
دژخيمان شاه و در حصار تانك ها و توپ ها و مسلسل هائى است كه از سربازان اسرائيلى
در خيابان هاى تهران براى كشتار ملت بى دفاع ايران از آنها كمك گرفته ، با ملت
مظلوم ما همصدا شويد و با وسائل تبليغاتى خود صداى ما را به عالم برسانيد.
امروز چين سرخ به اصطلاح انقلابى ، آمريكا مظهر استثمار جهانى و شوروى سرچشمه ريا و
دروغ و انگليس استعمارگر كهنه كار براى سركوبى ملتى كه مى خواهد روى پاى خود بايستد
و هيچ گونه تمايلى نه به شرق و نه به غرب داشته باشد، قيام و از شاه دفاع مى كنند و
با اين وضع شاه با كمال بى شرمى ملت بى پناه ايرانى را معجونى از كمونيست هاى سرخ و
مرتجعين سياه مى نامد ولى من يقين دارم كه پيروزى
ملت آگاه ما حتمى است .
از خداوند تعالى توفيق شما را در سركوبى اسرائيل غاصب خواستار و استقلال كشورهاى
اسلامى را خواهانم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
متن نامه امام خمينى به آيت الله قمى
30/6/57
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آيت الله آقاى قمى دامت بركاته آزادى جنابعالى پس از 12 سال زندان غير قانونى
و غير انسانى به جرم حق گوئى و حق طلبى موجب مسرت گرديد. كشتار بيرحمانه ماه هاى
اخير خصوصا كشتار بى شمارى از فرزندان اسلام كه تعداد كشته شدگان را بيش از 4000
نفر نقل مى كنند، يكى ديگر از نمونه هاى آزادى و تمدن بزرگ و آشتى دولت شاه است .
تا برقرارى اين رژيم منحط، اميد آزادى ، پوچ و ستمكارى و خيانت ادامه دارد. شعار
مردم مسلمان ايران بايد قطع يد اجانب و عمال خائن آنان كه در راس آن شاه است باشد.
اكنون كه شاه با قدرت كوبنده ملت مواجه است و ناچار است كه با حكومت نظامى و سرنيزه
به حيات غيرقانونى خود ادامه دهد، براى اغفال مردم تظاهر به دلسوزى براى زلزله
زدگانى مى كند كه به هيچ وجه در محيطى كه زلزله خيز است هيچ گونه اقدامى براى حفظ
جان مردم محروم از او صورت نگرفته است . اكنون كه شاه ملت را از هستى ساقط و هر چند
گاه دست به قتل عامى تازه مى زند، براى زلزله زدگان دلسوزى مى كند كه خود در اثر بى
توجهى در امور خانه سازى ، خانه هاى آنان را بر سر مردمش خراب كرده است . شما خود
مى دانيد و بدان معتقديد و همه بايد بدانند كه ملت ايران شاه را نمى خواهد و هر كس
كه شاه و سلطنت او را بخواهد خائن است .
از خداوند تعالى سلامت جنابعالى و عظمت اسلام و مسلمين و قطع ايادى اجانب را
خواهانم .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
متن نامه امام خمينى به حافظ اسد
بسم الله الرحمن الرحيم
پس از اهداى سلام ، اينجانب از غيبت جناب حجه الاسلام آقاى سيد موسى صدر نگران و
متاءثرم . از جنابعالى تقاضا دارم كه اين موضوع را با سران كشورهائى كه در قضيه
فلسطين اجتماع كرده اند در ميان گذاريد و اهتمام آنان را جلب نمائيد. ما و ملت
ايران در اين عصر گرفتار رژيمى هستيم كه با اتكاى به پشتيبانى آمريكا ملت را در آتش
ديكتاتورى و كشتارهاى دستجمعى و سلب همه آزادى ها مى سوزاند. ما از شما سران دولت
هاى اسلامى براى رهائى ملت بى پناه ايران كمك خواهيم . برادران مسلمان شما در زير
چكمه دژخيمان شاه خرد شده اند و حكومت نظامى كه در اكثر شهرستان هاى مهم ايران
برپاست ملت را به جان آورده . از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم نقل مى
شود: (كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته ) همه افراد و از جمله شما سران دولت هاى
اسلامى كه قدرت دفاع از ملت مظلوم ما را داريد مسئول هستيد. والسلام عليكم و رحمة
الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
پيام امام خمينى به ملت شريف و شجاع ايران به مناسبت خروج از عراق
تاريخ 14/7/57
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام و تحيت بر برادران غيور ايرانى كه براى رهايى از حكومت طاغوت و خاتمه دادن به
چپاول غارتگران بين المللى نفتخواران به پا خاستند. درود بر مسلمانان بيدارى كه از
حمله هاى پى در پى دژخيمان شاه ، هراس به خود راه نداده و راه اسلام و شهداى مجاهد
حق را در پيش گرفته و اساس ستمگران را متزلزل نموده و با تظاهرات مردانه خود پشت
استعمارگران مفتخوار را به لرزه در آورده اند. اكنون كه من به ناچار بايد ترك جوار
مولى اميرالمومنين (ع ) را نمايم و در كشورهاى اسلامى ، دست خود را براى خدمت به
شما ملت محروم كه مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستيد، باز نمى
بينم و از ورود به كويت با داشتن اجازه ، ممانعت نموده اند، به سوى فرانسه پرواز مى
كنم پيش من مكان معينى مطرح نيست ، عمل به تكليف الهى مطرح است ، مصالح عاليه اسلام
و مسلمين مطرح است . ما و شما امروز كه نهضت اسلامى به مرتبه بسيار حساسى رسيده است
مسؤ ول هستيم ، اسلام از ما انتظار دارد، چشم جهانيان امروز به سوى شما ملت غيور
دوخته شده . دولت هاى استفاده طلب به مطالعه روحيه و مقدار پشتكار ملت ما پرداخته
اند. شما مردان و زنان تاريخ بايد پايدارى در راه كوبيدن ستمكاران و دفاع از حق را
به جهانيان و نسل هاى آينده ثابت كنيد.
من در حال گرفتارى ها و اشتغالات اخير، اخبار ايران و قيام هاى پى درپى نقاط مختلفه
را مثل كرمانشاه و بعضى مناطق كردستان و قتل هايى كه به دست دژخيمان شاه واقع شده
مى شنيدم و هم متاثر و متاسف بوده و هستم و هم اميدوار و سربلند، اميدوار به شجاعت
ملت بزرگ و سربلند از فداكارى آنان در راه اسلام و مستضعفين سربلند باد ملتى كه با
فداكارى خود قدم در راه پيروزى حق برداشت و سدهاى مانع از آن را يكى پس از ديگرى
شكست پيروز باد رادمردانى كه با خون خود عزت برباد رفته را باز گرفت و عظمت پايمال
شده به دست سلاطين ستمگر را باز يافت من وقتى مطالعه روحيه مردان و زنان جوان از
دست داده را مى كنم كه شجاعانه در مقابل مصائب ايستادگى كرده و مى كنند، براى خود
احساس شرمندگى مى كنم . من مى بايست با مصيبت هاى شما قدم به قدم همراه و آنچه شما
ديده ايد ديده باشم ، مع الاسف نتوانستم در بين شما باشم و آنچه شما لمس كرديد بكنم
لكن از اين راه دور چشمم به شما روشن و قلبم براى امت اسلامى مى طپد. از خداوند
تعالى عظمت اسلام و مسلمين و كوتاه شدن دست اجانب و وابستگان آنان را مسئلت مى
نمايم .
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/7/57
پيام امام خمينى به طلاب علوم دينى ،
دانش آموزان و دانشجويان سراسر كشور
بسم الله الرحمن الرحيم
در آغاز سال تحصيلى به محصلين علوم دينيه و دانشجويان دانشگاه ها و دانش آموزان كه
براى اسلام و برقرارى حكومت عدل اسلامى به پا خاسته اند، درود مى فرستم .
سالى كه گذشت ، سال فداكارى و رنج تمام طبقات ملت عزيز و شما فرزندان اسلام بود،
سال نزديك شدن پل پيروزى و نمودار شدن آثار آن ، سال كشتارهاى بيرحمانه و به عزا
نشاندن ملت و در عين حال عقب نشينى محسوس شاه و اربابان و نوكرهاى او، سال گرايش
تمام اقشار ملت به اسلام ضامن آزادگى و استقلال و سعادت و رشد فكرى و عملى و واپس
راندن جنود شيطانى و جنايتكاران .
من با تاييد خداوند متعال و تمسك به مكتب پرافتخار قرآن ، به شما فرزندان عزيز
اسلام مژده پيروزى نهائى مى دهم به شرط اينكه نهضت بزرگ اسلامى و ملى ادامه يابد و
پيوند بين شما جوانان برومند اسلام ناگسستنى باشد و به شرط آگاهى از حيله هاى
استعمارگران راست و چپ و جنود ابليسى آنان و مهرهاه يى به اسم شاه و دولت و وزير و
وكيل كه به جان ملت مستضعف افتادند و خون آنان را مى مكند.
هان ! اى عزيزان من ! در محيط مدارس و دانشگاه ها و دانشسراها آگاهانه و متعهد به
پا خيزيد و به هم بپيونديد و براى نجات اسلام و كشور كوشش كنيد و قبل از هر چيز
عملا از احكام پر ارج اسلام كه سعادت ملت ها رابيمه نموده است پيروى كنيد و جناح
هايى را كه در اثر تبليغات اجانب ، فريب خورده و بعضى مكتب ها را پذيرفته اند و يا
به آنها تمايل پيدا كرده اند، از حيله دشمن آگاه كنيد و خيانت هاى سران حيله باز
مكتب هاى منحرف را افشاء كنيد و براى نجات كشور، از تفرقه و تشتت سخت احتراز كنيد و
با صراحت خواست هاى ما را كه خواست همه مستضعفين است به آنان گوشزد كنيد و شعار ما
را كه شعار ملت محروم و مظلوم است به آنان پيشنهاد كنيد، باشد كه با شناخت صحيح به
شما بپيوندند و از طرف من به آنان بگوئيد، اسلامى كه شما از زبان ديگران يا
ناآشنايان به مكتب قرآن شنيده ايد و يا منحرفان تفرقه طلب و عمال استعمارگران به
شما معرفى كرده اند اسلام نيست ، بيائيد اسلام عزيز را از دانشمندان آشنا به منطق
قرآن بشنويد و در آن چيزى را كه بالاتر از آمال و افكار شماست بيابيد و گول مبلغان
استعمارگران را نخوريد، يك نظر سطحى به وضع سران اينگونه كشورها كافى است كه شما را
بيدار كند.
ديروز ديديد كه رهبر چين از روى نعش هاى عزيزان ما كه به دست دژخيمان شاه به جرم
آزاديخواهى به خاك و خون كشيده شدند، گذشت و با كمال وقاحت رسما از شاه پشتيبانى
نمود و آن هم شوروى و كرملين نشينان كه چه در 15 خرداد و چه امروز از كشتار عمومى
شاه پشتيبانى كردند و مى كنند. تمامى قدرتمندان كمونيست از خون ملت هاى مستضعف براى
نابودى بشر، آلات قتاله تهيه مى كنند و چه آمريكا جهانخوار بزرگ كه حالش بر همه
معلوم است .
اى فرزندان ايران ! پيوندتان را با ملت بزرگمان كه تنها خواهد روى پاى خود بايستد و
هيچ گونه گرايشى به شرق و به غرب نداشته باشد و به همين مناسبت مورد هجوم چپ و راست
قرار گرفته است و هر روز شاهد كشتار دستجمعى آنان به دست شرق و غرب هستيم مستحكم تر
كنيد و با شعار واحد توحيدى ، دست جباران و غارتگران بين المللى را از مخازن غنى
خود كوتاه كنيد وبا دست يافتن به مخازن بزرگ و كوتاه كردن دست زمامداران و كرسى
نشينان خيانتكار،با همت ملت بزرگ به اداره كشور بپردازيد و سرمايه هاى عظيمى كه
امروز به دست دزدهاى غارتگر بين المللى و دودمان پهلوى و بستگان آنان و هيات حاكمه
و ديگران تباه مى شود، در راه صلاح و خير ملت و مملكت به كار اندازيد. بساط هرج
ومرج و اسراف و هرزه گرى ها را به بركت حكومت اسلامى در هم پيچيد و كشور خود را
نجات دهيد و به خداى بزرگ اتكال كنيد كه نگهدار و معين شماست .
اكنون به خواست هاى ابتدايى و مقدماتى ما كه رسيدن به سعادت و آزادى و استقلال و
حكومت عدل اسلامى بدون آن ممكن نيست و بندهائى كه بايد از سر راه برداشته شود، توجه
كنيد:
1- برچيده شدن نظام شاهنشاهى كه در طول
تاريخ ، تمام تيره روزى هاى ملت مستضعف به دست شاهان وبه خاطر نظام شاهنشاهى بوده
است و ستمكارى هاى آنان روى تاريخ را سياه نموده است و نمونه اش در عصر حاضر،شاه
است كه كشور را به سرعت به سوى سقوط مى كشاند موافقت با نظام شاهنشاهى چه به صراحت
و چه به وسيله طرحى كه لازمه اش بقاى آن است ، خيانت به اسلام و قرآن كريم و مسلمين
و ايران است و هر كس با هر اسم با آن روى موافقت نشان دهد مطرود و اجتناب از او
لازم است .
2- بيرون راندن تمام عناصرى كه در زمان
سلطنت پهلوى متصدى امور مهمه كشور بوده اند مثل وزارت و وكالت كه اينان بدون استثنا
شريك جرم وآلت اجراى مقاصد اجانب يا شاه بوده اند و بايد از تصدى امور كشور بركنار
باشند و محاكمه و مجازات شوند و فرقى نيست بين موافقين دولت و آنان كه با فرصت طلبى
و فريبكارى ، خود را به صورت مخالف درآورده اند و به فرياد برخاسته اند و آنان كه
دم از انتخابات آزاد و عمل به قانون اساسى مى زنند زيرا تمام اينها كوشش دارند با
اين نغمه هاى شيطانى ، شاه را حفظ كنند و بساط سوءاستفاده را ادامه و رونق دهند و
غارتگران بين المللى را در چپاول مخازن ما كمك كنند.
3- در همه حال شعار ما قطع ايادى اجانب
راست و چپ از كشور است زيرا رشد و استقلال و آزادى با وجود دخالت اجنبى از هر جنس و
مسلك و مكتب ، در هر امرى از امور كشور، اعم از سياسى و
فرهنگى ، اقتصادى و نظامى خواب وخيالى بيش نيست و هر كس در هر مقامى و به هر صورتى
اجازه دخالت اجانب را در وطن عزيز ما، چه با صراحت و چه به وسيله طرح هايى كه لازمه
اش ادامه تسلط اجنبى يا ايجاد تسلط تازه اى باشد، بدهد، خائن به اسلام و كشور است و
احتراز از او لازم است زيرا اگر دخالت اجانب خصوصا آمريكا، شوروى و انگليس وجود
داشته باشد، هر رژيمى كه روى كار بيايد تنها آلتى خواهد بود براى عقب نگهداشتن ملت
و ادامه بدبختى ها و محروميت ها از يك طرف و چپاولگرى ها و قلدرى ها از طرف ديگر.
عوض شدن مهره ها گر چه ممكن است موقتا اوضاع را بهتر از حال حاضر كند ولى تاثيرى در
سرنوشت ما ندارد زيرا تمام بدبختى ها و گرفتارى هاى مسلمين از دخالت اجانب در
مقدرات آنان است .
اينها اجمالى است از خواست هاى مقدماتى ما و خواست هاى اصلى پس از طى اين مرحله
عرضه مى شود و به خواست خداى تعالى و با ادامه نهضت ملى اسلامى با كمال قدرت اجرا
خواهد شد.
دوستان من ! از مشكلاتى كه در راه است هراسى به دل راه ندهيد كه انشاءالله دير يا
زود همه آنها حل و رفع مى شود و خداوند يار حق طلبان است .
و اما وظيفه ما و شما دانشجويان و دانش آموزان و طلاب علوم دينيه :
1- اگر از استادان و دبيران و سران قوم
، انحرافى از مقاصد ملى و دينى كه سرنگونى رژيم پوسيده در راس آن است ديديد، شديدا
اعتراض كنيد و راه ملت را كه راه خداست به آنان پيشنهاد كنيد و در صورتى كه
نپذيرفتند، از آنان احتراز كرده و صريحا مقاصد منحرف آنان را براى مردم مظلوم شرح
دهيد كه اينها خائن به دين و ملت و كشورند و مى خواهند شاه و اربابان او و
چپاولگران بين المللى به غارتگرى خود ادامه دهند و ملت را به حال فقر و عقب ماندگى
نگه دارند.
2- طلاب علوم دينى و دانشجويان با هم
روابط دوستانه و فعالانه داشته باشند و بر اساس به دست آوردن استقلال و آزادى و خلع
يد غاصبان از حقوق ملت در تمام ابعادش ، به ساير طبقات ملت بپيوندند.
3- شما و ما و ساير قشرها مكلفيم به
ارتش بفهمانيم كه بايد زنجير تسلط اجانب را با قدرت نظامى پاره كند وبه ملت بپيوندد
و كشور را از ننگ فرمانروائى مستشاران اجانب برهاند زيرا صلاح دين و دنياى همگى در
آن است و بدون سرنگونى رژيم شاه ، نجات امكان ندارد.
بايد ارتشيان را آگاه گردانيد كه شاه و عمال سرسپرده او، شما را در راه مقاصد شوم
خود يا ابرقدرت ها و غارتگران ضد حق به خدمت مى گيرند كه حفظ منافع اجانب و همدستى
با اسرائيل نمونه آن است و كشته دادن و ننگ از آن شماست و حفظ مقام و ادامه ستمگرى
و غارتگرى از آن او و ستمگران است . هلاكت و برادركشى ، نصيب درجه داران جوان و
سربازان است و استفاده و عياشى براى ديگران ، بايد خود را از شر شاه نجات دهند و
شاهد پيروزى را در آغوش كشند.
شما اى طبقه جوان ارتش ! به پا خيزيد و كشور خود را از زبونى و ذلت نجات دهيد و دست
غارتگران را كوتاه كنيد و شرف و عزت را براى خود به يادگار بگذاريد و سعادت دو دنيا
را بيمه كنيد.
وظيفه دانشجويان است كه در محيط دانشگاه هر چه بيشتر ارتش را براى يك قيام همگانى
تشويق و ترغيب كنند وآنان را برادر خود بنامند و با صداى بلند از آنان سؤ ال كنند:
آيا جواب گل ، گلوله است ؟
4- بسيار هوشيارانه به مسائل روز نظر
كنيد و گول خدعه دستگاه شاه راكه با طرح هاى مختلف خواهد ايجاد نفاق كند، نخوريد
زير از قرارى كه شنيده مى شود، مى خواهند گروهى از دست نشاندگان و مامورين شاه را
وادار كنند در دانشگاه ها شعارهاى كمونيستى بدهند تا مردم را از خطرات آن بترسانند.
حزب توده حزب كثيف مرتبط به دستگاه شاه است و تمام شعارها و نمايش ها براى سست كردن
نهضت اسلامى و نجات شاه از سقوط و برقرار داشتن دستگاه چپاول و پايدار ماندن چرخ
هاى سوءاستفاده از مخازن ملت محروم است ، شما دانشجويان عزيز موظفيد اين نقشه
شيطانى را نقشه برآب نمائيد.
5- شما دانشجويان موظف هستيد كه از قيام
حق طلبانه و مردانه قشرهاى كارگر و كارمند محروم و مسلمان ايران كه به اعتصاب كشيده
شده است پشتيبانى كنيد، اينان مسلمانان محرومى هستند كه از حق كشى رژيم شاه به تنگ
آمده اند و براى احقاق حق و همگامى و همدردى با ساير برادران خود به پا خاسته و همه
مى دانيد كه تا رژيم فعلى سركاراست عدالت اجتماعى و رسيدگى به حال زحمتكشان محروم ،
امرى است كه جامه عمل به خود نمى پوشد، به آنان از من بگوئيد كه گول دستگاه فريبكار
را نخوريد و دست از اعتصابات نكشيد و نهضت اسلامى خود را ادامه دهيد، تا با خواست
خدا دست غارتگران حقوق شما و ساير ملت را قطع و به بركت حكومت اسلامى به عدالت
حقيقى و برخوردارى از نعمت هاى الهى نائل شويم و به آنان تذكر دهيد: در اعتصابات
خود پشتكار به خرج دهيد و شعارهاى اسلامى خود را هر چه بيشتر گسترش دهيد و اتكال به
خداى تعالى نموده و مطمئن باشيد پيروزمندانه به حقوق حقه خود مى رسيد.
دوستان عزيز! فشار شاه موجب شد كه نتوانم به فعاليت اسلامى خود كه تكليف الهى است
ادامه دهم و تصميم گرفتم به يكى از كشورهاى اسلامى مهاجرت نمايم . كويت با داشتن
گذرنامه و اجازه ورود، حتى عبور از شهر تا فرودگاه را براى خود خطرناك خواند، فعلا
عازم پاريس شدم تا با تمام مشكلات به وظيفه دينى خود كه خدمت به كشور اسلامى و مردم
محروم وطنم است موفق گردم . اميد است تا مقدار امكان ، به ملتى كه براى دفاع از
اسلام به فداكارى برخاسته است خدمت كنم ، هر چند هيچ نوع خدمت جوابگوى فداكارى هاى
مداوم ملت عزيز نيست ، به پيشگاه خداوند عذر تقصير عرضه مى دارم و پيروزى ملت
مسلمان و سربلندى و استقلال و آزادى همه را از خداوند متعال مسئلت دارم
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 17/7/57
بيانات امام خمينى
بسم الله الرحمن الرحيم
چنانكه كه بعضى ها مى گفتند، مثل اين كه بعضى از آقايان آمده بودند اينجا و من
نبودم و مثل اينكه قدرى مواخذه و محاكمه مى كردند كه كسى در اين امر دخالت داشته در
اين معنا اينطور نبوده است . مزاج من اولا اقتضاى اينكه بنشينم و اينجا باشم ندارد،
اين است كه ديروز تصميم گرفتم كه استراحت كنم . امروز كه شنيدم آقايان اينجا تشريف
مى آورند، از اين جهت آمدم كه خدمت آقايان برسم من عادت به تشريفات ندارم كه مثلا
بين من و كسى واسطه باشد، ارتباط باشد، اين خلاف ادب اسلام است . من در اختيار همه
آقايان هستم به مقدارى كه قدرت داشته باشم بالاخره قدرت مى خواهد براى اين كه
ماشاءالله شماها جوان هستيد و انشاء الله وقتى كه به پيرى رسيديد آن وقت مى دانيد
كه آن اقتضاهائى كه در جوانان هست در پير نيست . ما حالا ديگر نفس هاى آخر را مى
كشيم و اميدواريم كه بتوانيم همه مان خدمت كنيم به اسلام ، خدمت كنيم به مسلمين ،
خدمت كنيم به وطن خودمان .
انقلاب ايران يك برنامه الهى است
الان آشفته است ايران آشفتگى اى كه شايد در طول تاريخ يك همچو آشفتگى اى در ايران
نبوده است . شما اگر تاريخ را ملاحظه كنيد، آنقدر انقلاباتى بوده است ، لكن به اين
صورت كه از آنطرف جنود ابليسى به جان مردم بيفتند و از اين طرف ملت كشته بدهد، جوان
بدهد و مقاومت كند نبوده . الان وضع ايران اينطور است كه هر جايش را كه ملاحظه
بكنيد انقلاب است ، بايد گفت كه انقلاب ايران هرجا كه برويد، در آن جا (آنطورى كه
براى ما دارند نقل مى كنند) از بچه هاى تازه به زبان آمده تا بزرگسال و جوان ها و
پيرها و اينها، از دختر بچه ها و پسر بچه ها تا زن ها و خانم هاى بزرگ و مردهاى
بزرگ يك برنامه الهى در كار بوده است . دست بشر چنين قدرت ندارد كه اينطور مردم را
بيدار كند كه همه طبقات و همه بچه ها و بزرگ ها، اينها با هم به يك راه بروند. اين
يك مطلب غير عادى است كانه لطفى از جانب خداى تبارك و تعالى به ملت ايران شد كه
بااين نهضتى كه كرده اند و با اين وحدت كلمه انشاءالله مقاومت كنند.
رژيم شاهنشاهى ايران منشا همه مفاسد
و اين فسادى كه در ايران پيدا شده است ، كه همه فسادها زير سر رژيم شاهنشاهى بود.
در تاريخ از اولى كه رژيم شاهنشاهى پيدا شده است تا حالا كه ما مشاهده مى كنيم ، هر
چه مفسده بوده ، رژيم شاهنشاهى اين مفاسد را ايجاد كرده منتهى هر وقت به اقتضاى
خودش ، يك وقت اقتضايش يك نحو بوده است و در اين عصرى كه من درك كردم و هيچكدام از
آقايان درك نكرده ايد كه ابتلا به رضاخان انگليس ها آن وقت رضاخان را آوردند و
كودتا درست كردند و مسلط كردند رضاخان را بر ملت ، مامور اجراى مقاصد اجانب بود او،
از آن طرف اجراى مقاصد آنها را مى ديد موقوف است به اين كه طبقه روشنفكر طبقه علما،
طبقه متدينين ، اينها را بكوبد و از بين ببرد، از آن طرف هم چون آن منافع موقوف به
اين بود، عمل كرد به اين كار تا منافع را به جيب آنها بريزد.
هوادارى رياكارانه شاه جنايت پيشه از اسلام و آزادى
خدا مى داند كه ماچه مصيبت ها در زمان اين پدر كشيديم و همه مان هم كه الان مشتركيم
در اين كه در زمان اين پسرى كه خلف آن پدر است ، او حقا پسر رضاخان است يعنى همه
خاصيت هاى فسادى كه در پدر بود در اين هم هست به اضافه يك چيزهاى ديگر، به اضافه
سالوسى . رضاخان يك آدم قلدرى بود و همه اش هم قلدرى مى كرد، ملت هم آن وقت در
مقابلش هيچ ايستادگى نداشت ، كم يعنى بود، البته بود، اما كم بود، به اين ترتيب كه
الان هست نبود آن وقت لكن رضاخان ديگر خودش را نمى چسباند به اسلام و به قرآن و به
احكام مبين اسلام ، ديگر رياكارى نمى كرد سرنيزه بود و مى زد و مى رفت . ايشان آن
جهات را دارد يعنى با سرنيزه مردم را مى كوبد، آنقدرى كه او قتل كرد اين زيادتر از
او كرد براى اين كه او يك قتل عام در مسجد گوهرشاد كرد و بعد هم با يك اشرارى ،
توسط اشرارى اما اين آقا قتل عام ها كرده است و اگر خداى تبارك و تعالى ، خداى
نخواسته مهلتش بدهد، خواهد كرد.
از آن طرف جوان هاى ما را از بين برده است ، از آن طرف هر روز كه صحبت مى شود، همين
دو سه روز پيش از اين كه در مجلس صحبت كرده ، بايد احكام اسلام را حفظ كرد، بايد چه
. خوب مرد بى عقل تو ديروز تاريخ اسلام كه تاريخ شرافت يك ملت بود برداشتى و تاريخ
ديگرى را جايش گذاشتى تا تو دهنى خوردى و آنجا تمرگيدى . آزادى ! آقا هى دم از
آزادى مى زند، تو راجع به حزب رستاخيز در نطق هايت مكرر گفتى كه بايد اينها وارد
بشوند در اين حزب ، هر كس وارد نشد در اين حزب و اگر سوءقصد دارد او را مى كوبيم ،
مى زنيم چه مى كنيم و اگر اين هم نيست تذكره به او مى دهيم كه برود بيرون . آزادى !
در كجاى اين مملكت ما آزادى هست ؟ آزادى قلم دارند مردم ؟ آزادى بيان دارند مردم ؟
كجاى آزادى دارند كه ايشان دم از آزادى مى زنند؟ آزادى ! احكام اسلام ! دين مبين
اسلام ! حالا تو، از اسلام چه دارى ؟ چه علامتى از اسلام تو دارى كه دم از دين مبين
اسلام مى زنى ؟ تو كه دارى اسلام را از بين مى برى .
سرنيزه آمريكاى خبيث ، حافظ شاه
اين ابتلائى كه ما همه الان داريم ، الان جوان ما در ايران مبتلا هستند به اين رژيم
فاسد و دارند خون مى دهند، كشته مى دهند. همين چند روز پيش از اين در كرمانشاه عده
زيادى كشته شده اند، در كردستان هم ، در ساير چيزهاى كردستان هم مى گويند بوده است
چند روز پيش هم كه ديديد تهران را چه كردند، تبريز را چه كردند، مشهد را چه كردند
انسان نمى تواند بشنود اين بلادى را كه اينها قتل عام كردند و هر چه خواستند كردند
حالا هم دارد حفظ اين قدرت خودش را با حكومت نظامى مى كند.اگر حكومت نظامى ، اگر
اين آمريكاى خبيث ده روز سرنيزه اش را از سر اين بردارد، همان دربارى ها مى خورندش
محتاج نيست كه شماها، همان كسانى كه در خود دربار، همان هائى كه محافظش هستند در
دربار، اگر بردارد اين سرنيزه را آمريكا از سر اين آدم ، همين ها او را از بين
خواهند برد يعنى او هيچ تامين جانى ندارد.
اين را بدانيد كه الان من و شما راحت تر از او هستيم . او الان به مصيبت گرفتار است
، مردم را به مصيبت انداخته لكن خودش مصيبت ها الان دارد، الان شب و روز ندارد، شب
خواب ندارد اين آدم ، الان وقتى كه صحبت مى كند، لرزه مى كند و صحبت مى كند، نمى
تواند چهار كلمه را صاف صحبت كند، اين حالايش است و عاقبتش هم انشاءالله بدتر از
اين خواهد شد و آن طرفش هم بدتر از اين طرف خواهد شد.
وظيفه وجدانى شرعى است كه باهر وسيله ممكن به يارى نهضت اسلامى ايران بشتابيم
اين وضع ايران در حال حاضر و ما كه در اين جا هستيم و شما آقايان كه در خارج بلاد
هستيد، در خارج ايران هستيد وظايفى داريد، اين چنين نيست كه ما از آنجا آمديم بيرون
ديگر تمام شد. ما همه وظيفه داريم يعنى وظيفه عقلى ، وظيفه وجدانى ، وظيفه شرعى
داريم ، وظيفه ما اين است كه ما در هر جا باشيم ، جمعا و فردا يكى يكى و اجتماعى
كمك كنيم به اين نهضت مقدس ايران كه آنها در ميدان مبارزه دارند خون مى دهند و ما
خارج هستيم و نمى توانيم آنجا، برويم بايد در خارج ما هم مبارزه داشته باشيم ، ما
هم به هر مقدارى كه ما مى توانيم با حرف مان ، با قلممان ، با تظاهراتمان ، هر كس
هر چه و هر مقدار كه مى تواند، بايد همه ما اين وظيفه را ادا بكنيم .
الان مملكت ايران به ما صاحب دين شده است ، ما دين داريم الان به آنها، مديونشان
هستيم براى اين كه اينها راجع به مصالح ملت دارند فداكارى مى كنند، ما هم جزء ملت
هستيم ، از ملت ايران هستيم ، آنها پس براى خاطر ما فداكارى كردند، خون دادند، حبس
بودند. الان از علماء ما چقدر در حبس اند. از علماء، از روشنفكران ، از دكترها و
مهندسين از محصلين ، از بازارى ها، همه طبقات الان در حبس اند، عده اى كشته شده
اند، عده اى محبوس اند، اينها براى خاطر همين ملت بوده ، براى خاطر اسلام بوده و ما
كه مسلم هستيم و ما كه ملى هستيم ، مربوط به اين ملت هستيم ، به اينها دين داريم ،
بايد
دينمان را ادا بكنيم . من كه يك طلبه هستم دينم را اداء مى كنم به اين كه بنويسم ،
بگويم به شما عرض بكنم ، شما كه آقايان هستيد، محصل هستيد، هر رشته اى را كه داريد
بايد دينتان را به اين ملت ادا بكنيد. اينها را خرد كردند زير پاى خودشان ، خداوند
انشاءالله خردشان بكند و مى كند انشاءالله . بنابر اين ما همه موظف هستيم كه توجه
داشته باشيم به آنها و هر مقدار كه مى توانيم ، البته همه كار كه ما نمى توانيم
بكنيم ، آن مقدار كه در وسعمان هست ، در قدرتمان هست در خدمت به اين ملت و در خدمت
به اين خلق ما دين خودمان را ادا كنيم .
تلاش ابر قدرت ها براى حفظ شاه و رژيم منفور پهلوى
علاوه بر اين خوب خود ما هم اهل اين ملت هستيم ، مى بينيم كه تمام مخازن دارد مى
رود تو جيب آمريكا وبرادران او. نفت ما اگر اينطور كه حاتم بخشى مى كند محمدرضا اگر
اين نشود، نفت ما به اين زودى تمام نمى شود،مخازن ما به اين زودى ها تمام نمى شود
لكن در نفت را باز كرده اند و حراج كرده دارند مى برند همه را، خورند همه را، از آن
طرف انگليس ها مى برند و از اين طرف كسان ديگر، آمريكائى ها كه از همه بدترند، از
آن طرف هم شوروى ها، همه ريخته اند به جان اين ملت و همه دست به هم داده اند تا اين
مرديكه را نگهش دارند و اين چيزها را ببرند.
شما ديديد كه چند روز پيش از اين رهبر چين آمد كه (خير اين رهبر چين ، رهبر چند صد
ميليون جمعيت ، يك ميليارد جمعيت است و خلق چين چطور و كمونيست چطور و ما چطور
هستيم ) مرديكه آمد ايران ، يك كسى كه قتل عام ها كرده ، وارد به او شد، از روى
كشته هاى ما با هليكوپتر رد شد، نتوانستند او را از توى خيابان ببرند براى اينكه
مردم هياهو مى كردند، داد و قال كردند، همه اينها رامرديكه دانست نه اينكه نمى
دانست .... چقدر جمعيت همراهش بود، از روى كشته هاى ما عبورش دادند و بردندش آنجا و
دست به دست هم دادند و با كمال خوشروئى با هم عرض كنم چه كردند اين آدم اينها بازى
ميدهند مردم را، از آن طرف ديديم كه در 15 خرداد اينهمه جمعيت از ايران كشته شد و
شوروى روزنامه هايش از اينها تاييد كردند و گفتند كه آنها يك دسته ارتجاعى بودند و
يك دسته چه بودند كه مى خواستند چه بكنند و حالا هم همانطور است كه تاييد مى كنند
از او، آمريكا كه معلوم است .
اينها مى خواهند كه تمام مخازن ما را ببرند و اين ملت بيچاره بعد از اين كه نفتش و
منابعش از بين رفت بعد بايد چه بكند؟ خدا مى داند چه بايد بكند. اين آقا مى گويد كه
از خورشيد بايد ما چيز بگيريم ، تو چراغ نفتى را نمى توانى روشن كنى ، شما مى
خواهيد از خورشيد قدرت بگيريد؟! اين حرف ها چه است ، اين حرف هابراى اغفال مردم است
. تمام اين صحنه سازى ها كه دارند مى كنند براى آن است كه اين مرديكه را نگهش دارند
اينها با قدرت هاى خودشان .
غارت اموال ملت توسط شاه و پدرش
در داخله هم هر كس كه بگويد كه اين بايد بماند يا خوب است بماند، اين خائن است كه
گويد خوب است بماند، براى اين كه در داخله همه ديدند كه اين شخص چه مى كند و با
مردم چه كرده است و با مخازن ما چه كرده است ، با مال ما چه كرده است . چقدرها در
خارج ، اين آدم ، چقدر از مال مردم گرفته اند و در خارج الان ويلا دارند و ملك
دارند و چه دارند و چه دارند، همه اينها از مال ملت بوده . خوب ، ما رضاخان را ديده
بوديم ، يك سربازى لخت بود كه آمد و حالا هر يك از آنها صاحب ميلياردها دلار شده
اند، اين از مال همين ملت است . در تمام شركت ها اينها شركت دارند هر شركتى كه در
ايران تاسيس شده يك مقدارش مال اينهاست .از نفت هم كه همينطور دارد به آنها مى
دهد. يك مقدارى گيرند، يك مقدار كمى مى گيرند كه اين مقدار هم به آنها آهن مى دهند،
چيزهائى كه به درد ما نمى خورد، بله به درد ايشان اين مسلسل ها مى خورد براى اين كه
بزنند و مردم را بكشند، به درد ملت ما نمى خورد اين چيزها. يك مقدارى از آن هم توى
جيب خودشان و توى جيب عائله شان مى رود و به تبليغات مى دهند در خارج . خدا مى داند
اينها چقدر، مى گويند صد ميليون دلار خرج تبليغات ايشان است كه به خارج مى دهند
براى تبليغ كردن ، تبليغ چه ؟ تبليغ اين كه اين آقا براى ايران لازم است باشد، اگر
اين برود، كمونيست مى شود ايران !. چرا كمونيست مى شود ايران اگر اين برود؟ ملت
ايران يك ملت مسلم است ، ملت ايران شعارشان اسلام است ، شعارشان ديانت است چرا
كمونيست مى شود؟ ايشان همين طورى دارند منتشر مى كنند. حالا اخيرا هم مى گويند كه
بناست كه ، درست كرده اند يك دسته اى را كه دانشگاه وقتى كه باز شد، در دانشگاه
شعار كمونيستى بدهند براى اين كه به مردم بفهمانند كه ببينند الان كمونيست ها
هستند، نه اينها سازمان امنيتى هستند، اينها كمونيست نيستند. با هر حيله و با هر
حقه اى هست اينها مى خواهند اين را نگهش دارند و نگهداشتنش هم براى آن است كه ايشان
بهتر از همه نوكرى دارد مى كند.
با بيرون كردن نفتخورها و مفتخورها، ملت كشور را اداره خواهد كرد
ما حرفمان از اول تا حالا اين بوده است كه ما يك مملكتى داريم براى خودمان مى
خواهيم ، ما نمى خواهيم آمريكا سرپرست ما باشد ما نمى خواهيم همه منافع ملت را
آمريكا ببرد، همه منافع مملكت را شوروى ببرد، گاز را شوروى ببرد و نفت ما را آمريكا
ببرد و يك سفره بازو هر چه هر كس مى خواهد هرچى بخورد، ما نمى خواهيم اينطور باشد.
ما مى خواهيم خودمان ، يك جمعيتى هستيم ، هر چى هستيم به شما چه ما هر چى هستيم ،
مى خواهيم خودمان از زمين خودمان و از آب خودمان و از نفت خودمان و از مخازن خودمان
كه همه غنى اند اينها، ما مى خواهيم از همين ها استفاده كنيم و دزدها را كنار
بگذاريم كه مى خوردند و مى بردند، آنها را هم كنار بگذاريم ، خودمان اداره كنيم
مملكت خودمان را. ما سرپرست لازم نداريم ، بد اداره مى كنيم خودمان كرديم خوب هم
اداره مى كنيم خودمان كرديم ما حرفمان اين است و كى مى تواند بگويد نخير (شما) بايد
حتما كس ديگر بيايد شما را اداره
كند؟ به شما چه ربطى دارد؟ ما يك مملكتى داريم مال خودمان ، مخازنش هم مال خودمان ،
خودمان مى خواهيم اداره اش بكنيم . مى گوئيد نمى توانيد، اداره كنيد نتوانيم ،به
شما چه ربطى دارد؟ ما نمى خواهيم اداره اش كنيم ، حرفمان اين است كه شما برويد
بيرون . حال آنكه اگر اينها بروند بيرون ، اگر اين مفتخورها و اين نفتخورها را ما
كنار بزنيم ، نفتخورها عبارتند از همين ابر قدرت ها و هم مفتخور هستند هم نفتخور و
مفتخورها هم همين عائله پهلوى و تمام آنهائى كه در اين 50 سال با اينها رابطه داشته
اند از هر طبقه اى كه مى خواهد باشد، اينها مفتخورهائى هستند كه روى نعش جوانان ما
دارند استفاده از موقعيت همين مملكت مى كنند، ما مى گوئيم كه ، اين نفتخورها و اين
مفتخورها را اگر ما بيرونشان بكنيم يك مملكت غنى داريم كه مى توانيم اداره اش كنيم
تا آخر. اين جور نيست كه مملكت ما بودجه اش ناقص باشد، خورنده اش زياد است بودجه
ناقص نيست ، آنهائى كه مى خورند زياد است ، خرج اين اشخاص خارجى تبليغاتى نمى دانم
خرج اين اشخاصى كه در داخل هستند براى حفظ ايشان و امثال و ذالك ، اين مستشاران كه
از خارج مى آيند، اينها زياد مى خورند، همه اينها ريخته اند دراين كشور براى مخازن
ما و دارند آن را چپاول مى كنند و مى برند.
اگر ما دست اينها را كوتاه كنيم و انشاءالله كوتاه مى كنيم و ملت انشاءالله قيام
كرده است و كوتاه خواهد كرد، اصلش بيرونشان خواهيم كرد انشاءالله ، اگر ما يك همچو
چيزى موفق بشويم ، هم نفت مان به اندازه كفايت است ، و هم خودمان مى توانيم اداره
كنيم مملكت خودمان را. كى گفته تو بيائى اداره كنى مملكت ما را و يا عمال تو بيايند
اداره بكنند؟
تا قطع يد آمريكا و ساير ابر قدرت ها نهضت ادامه دارد
ما اين همه مستشار مى خواهيم چه كنيم ؟ اين مستشارها همه براى اين است كه حفظ كنند
او را و غارت كنند ما را، حفظ اين براى غارت ، كه اينها مى خواهند غارت كنند، حالا
اگر مى توانستند يكى بهتر از اين بياورند، او را مى آوردند، همچنان عشقى به چشم و
ابروى ايشان ندارند لكن الان نمى توانند او را بردارند، هر كس كه را بياورند ما
همين هستيم .اگر بنا باشد كه كودتا بكنند و يك نظامى روى كار بياورند، يا بايد
بكشند يا بايد بروند. همين طور كه حالا هستيم ، يا بايد مسلسل را بكشند و همه ملت
را بكشند يا بايد كنار برود. تا آمريكا نرود و تا دست اين ابرقدرت ها از روى مملكت
ما برداشته نشود، ما نهضت مان برقرار است و فريادمان هم برقرار است و كارهايمان را
هم انجام مى دهيم و انشاءالله موفق خواهيم شد.
هيچ قدرتى نمى تواند با ايران كه مورد توجه افكار عمومى دنياست مقابله كند
آقايان نترسيد از اين ابرقدرت ها. اگر يك ملتى قيام كرد براى مصالح خودش ، يك وقت
مى خواهد جنگ خارجى بكند، در جنگ خارجى ما هيچ هستيم و آنها همه چيز دارند. يك وقت
ملتى يك حرفى دارد كه همه عالم مى پذيرند اين حرف را كه ما ملتى هستيم و نمى خواهيم
اجانب توى مملكت باشند، توى خانه ما باشند، از
خانه مان بيرون برويد.اين را كسى نمى تواند با آن معارضه كند، اگر هم معارضه كند يك
عدد خيلى كمى مى توانند معارضه كنند والا با افكار عمومى دنيا مواجه خواهند شد و
هيچ قدرتى با افكار عمومى دنيا نمى تواند مقابله كند. ما الان متوجه كرديم تمام
افكار عمومى دنيا را به ايران ، الان ايران مورد توجه همه است يعنى يك چيزى است كه
همه دارند مطالعه مى كنند در ايران ، ايران را دارند مطالعه مى كنند آنها منتهى
مطالعه مى كنند براى چاپيدن شايد يك اصحاب خيرى هم باشد كه مطالعه مى كند كه ملت
چرا اين جور است ، چه شده است ، جرا بايد اينطور باشد؟ اين كم كم توجه همه است كه
همه متوجه شدند به اين كه يك ملتى به پا خاسته و گويد كه من حق خودم را مى خواهم ،
نمى گويد كه من حق ديگران را مى خواهم ، اين ناچار بايد تبعيت از آن بشود.
نويد پيروزى در سايه اتحاد
و من به شما مژده مى دهم كه انشاءالله اگر چنانچه دست به هم ، همين طورى كه داديد،
دستتان در دست هم باشد، مخالفت ها را كنار بگذاريد و با هم دوست باشيد، همه با هم
همقدم باشيد، نتيجه خواهيد برد و كلك اينها را انشاءالله خواهيد كند و مملكت مال
خودتان خواهد شد و آن يك كلمه اى هم كه به شما آقايان خارج از كشور عرض مى كنم اين
است كه گاهى من مى شنوم ايران كه بودم گاهى مى شنيدم ، اين جا هم شايد شنيده باشم
كه آقايان بينشان يك اختلافات جزئى يك كدورت هاى جزئى است ، به نظر من اين صحيح
نيست ، شما همه برادر هم هستيد چرا با هم ، سر چه با هم اختلاف داريم ؟ ما بايد همه
دست به هم بدهيم و او را كه دشمن همه است از بين ببريم . اگر ما بنا باشد كه خودمان
باهم اختلاف بكنيم ، او آسوده سرجاى خودش مى نشيند و قواى ما صرف خودمان مى شود.
اين هم يك نيرنگى است كه آنها هميشه داشته اند كه بين همين طبقات مردم اختلاف
بيندازند دو تا حزب درست بكنند، اين حزب كذايى و حزب كذا، بين آن دو را حزب اختلاف
بيندازند و مردم را فلج بكنند، يا مثلا يك نفر بياورند جلو، يك چيزى از او درست
بكنند بعد هم مردم به او مشغول بشوند، مدت ها سر اين دعوا بكنند و قوايشان تحليل
برود و آنها استفاده بكنند.
شما آقايان كه در خارج هستيد با هم برادر باشيد، حل كنيد اختلافات را، اگر يك وقت
كدورتى از يك برادرى ديديد، برادروار برويد پيش او بگوئيد فلان كار شده است و من به
واسطه آن كدورت دارم ، حل بشود اين كار.
همه بايد خدمتگزار اسلام و كشور باشيم
على ايحال من توفيق شما را، همه آقايان را از خداوند تبارك و تعالى مى خواهم و
اميدوارم كه تحصيلات شما در اين جا به آخر برسد و با سربلندى برگرديد به وطن خودتان
و زمام امور وطن را اشخاص مهذب ، اشخاص صحيح العمل به دست بگيرند و همه شما
خدمتگزار، همه ما خدمتگزار به اين مردم و به وطن خودمان و به اسلام باشيم .
و اينهم عرض كنم كه من مزاجم اقتضاى اين كه هر روز بيايم اينجا با اين وضعى كه الان
هست ، نمى كند و من الان خسته شده ام و گفتم چاره اى ندارم كه با آقايان صحبت بكنم
. من معذرت مى خواهم از آقايان كه نمى توانيم بيايم . اولا كه اين را عرض بكنم كه
من از اولى كه داخل در اين باغ شدم اجازه دخالت به كسى ندادم ، به نزديكان خودم هم
اجازه دخالت هيچ وقت نمى دادم ، خودم مستقل بودم در كارهايم ، خودم هر كارى را مى
خواستم مى كردم و هر كارى را نمى خواستم نمى كردم و بر اثر تشخيص خودم و تفكر خودم
كارها را انجام مى دادم . خيال نكنيد كه من اين جا حالا آمدم مثلا ارتباط خاصى با
كسى داشته باشم يا كسى در كارهاى من دخالت بكند و من هم تقليد بكنم از او. اين حرف
ها نيست در كار، كدورتى نداشته باشيد از اين جهت كه من مثلا اگر رفتم بيرون براى
استراحت ، اين يك چيزى بوده است كه من مثلا به آقايان رسيدگى نكنم ، خدمت آقايان
نرسم ، نه در خدمت همه آقايان هستم و آن جا هم ، منزلم درش باز است ، هر كس از
آقايان كه بخواهد بيايد آنجا لكن از اينكه بيايم در اين محل ، اين جا باشم و يا اين
كه آن جا هر روز بلند شوم بيايم اين جا، از اين معذرت مى خواهم براى اين كه مزاج من
چنين اقتضائى ندارد و من بايد برگردم آن جا و استراحت بكنم و انشاءالله خودم را
حاضر كنم براى خدمت به همه آقايان .
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
تاريخ : 19/7/75
|