صحيفه نور جلد ۲۰

امام خميني رحمه الله عليه

- ۸ -


تمام گرفتارى هايى كه در عالم هست از نقطه خود آدم است
ايـن دنـيـا از دست ما مى رود، نزديك و دور دارد، من زودتر و شما به تدريج ، آن چيزى كه باقى مى ماند حسنه است ، اين دنيا نيست ، اين حسنه است ، آنى كه انبيا هم دنبالش هستند و آن حـسـنـه مـطلقه عبارت از رسيدن به مقامى است كه ما نمى توانيم بفهميم . او باقى مى مـانـد و هـر چى كه از ما باقى بماند حسنات است كه باقى مى ماند. البته ما از رحمت خدا مـايـوس نيستيم ، ما ناقصيم لكن خداى تبارك و تعالى جبران مى كند، خداوند وعده فرموده اسـت بـه مـا رحمت را، رحمتش سعه دارد بر همه موجودات ، لكن توجه به اين معنا لازم است كـه انـسان خودبين نباشد، توجه به خودش نداشته باشد، تمام گرفتارى هايى كه در عـالم هـسـت از هـمـيـن نـقطه است ، از نقطه خود آدم است . اين خود آدم است كه گرفتار است و گـرفـتـار مـى كـنـد، ايـن نفسيت انسان است كه دنيا را به فساد كشانده ، دنيا را به هلاكت كـشـانـده . و اميدواريم خداوند رحمتش را بر ما نازل كند و ما را از جمله رحمت شدگان حساب كـنـد و مـا را هـدايـت كـنـد بـه صـراط مـستقيم آن طورى كه فرموده است و ما را از ضالين و مغضوبين قرار ندهد انشاءالله .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 3/8/66
پاسخ به استفتاء شوراى نگهبان در مورد مالكيت و استخراج معادن
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرات حجج اسلام آقايان فقهاى شوراى نگهبان دامه افاضاتهم
پـس از اهداء سلام و تحيت ، اصل مساءله تبعيت اعماق زمين و نيز هوا نسبت به املاك شخصى تـا حـدود احـتـيـاجـات عـرفـى اسـت مـثـلا اگـر كـسـى در خـارج از مـحـدوده مـنـزل و يـا زمـيـن شـخـصى و يا وقفى كانالى زده و از زيرزمين آنها عبور كند يا تصرف نـمـايـد، دارنـدگـان مـنـازل و زمين يا متوليان نمى توانند ادعايى بنمايند. يا اگر كسى بالاتر از مقدار متعارف بنايى ايجاد و يا رفت و آمد نمايد، هيچ يك از مالكين و يا متوليان حـق جـلوگـيـرى از او را نـدارند و بالاخره تبعيت زمين شخصى به مقدار عرفى است و آلات جديده هيچ گونه دخالتى در تعيين مقدار عرفى ندارد ولى تبعيت كشور مقدار بسيار زياد اسـت و دولت حـق دارد تـا از تـصـرف بـيـش از حـق عرفى شخص و يا اشخاص جلوگيرى نمايد. بنابراين نفت و گاز و معادنى كه خارج از حدود عرفى املاك شخصى است ، تابع امـلاك نمى باشد و اما اگر فرض كنيم معادن و نفت و گاز در حدود املاك شخصى است كه فـرضـى بـى واقـعـيـت اسـت ايـن مـعـادن چـون مـلى اسـت و مـتـعـلق بـه مـلت هـاى حـال و آيـنـده اسـت كه در طول زمان موجود مى گردند، از تبعيت املاك شخصيه خارج است و دولت اسـلامـى مـى تـوانـد آنـها را استخراج كند ولى بايد قيمت املاك اشخاص و يا اجاره زمـيـن تصرف شده را مانند ساير زمين ها بدون محاسبه معادن در قيمت و يا اجاره بپردازد و مالك نمى تواند از اين امر جلوگيرى نمايد. انشاءالله موفق و مويد باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 19/8/66
بـــيـانـات امـام در جـمـع رؤ سـاى سـه قـوه ، مـسـؤ وليـن كشورى و لشكرى و جمعى از اعضاىخارجى كنفرانس وحدت اسلامى
هر كس كه بخواهد پيغمبر را بشناسد، قرآن را بايد بشناسد
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن مـطـلب تـازه اى نـدارم و خـودم را لايـق نـمـى دانـم كـه راجـع بـه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و حضرت صادق سلام الله عليه چيزى عرض كنم بـراى ايـن كـه تـو آن مـرتـبـه نـيـسـتـم كـه بـتـوانـم راجـع بـه ايـن مـسـائل صـحـبـتـى بـكـنـم ، فـقـط مـى خـواهـم عـرض كـنـم بـه آقـايـان كـه مـعـرف رسول اكرم ، قرآن است . همان طور كه خود رسول اكرم و حضرت صادق سلام الله عليه ولى الله اعظم جلوه تام حق تعالى هستند، قرآن هم همان طور است ، قرآن هم جلوه نام خداى تـعـالى اسـت . يـعـنـى بـا هـمـه اسـمـاء و صـفـات تـجـلى كـرده اسـت و ولى الله اعـظم و رسـول اكرم را با آن اشراق هايى كه ما ازش اطلاع نداريم و با همه اسماء و صفات محقق كرده است و همين طور ولى الله اكرم حضرت صادق و ساير ائمه را، لكن معرف ايشان خود كـتـاب الهـى اسـت . يـعـنـى هر كس هر چند در اين كتاب مقدس دقت كند و توجه داشته باشد بيشتر مطلع مى شود كه آورنده او كيست و چه جور آدمى است .
قـرآن يـك سـفره اى است كه انداخته شده است براى همه طبقات ، يعنى يك زبانى دارد كه ايـن زبـان هـم زبان عامه مردم است و هم زبان فلاسفه است و هم زبان عرفاى اصطلاحى اسـت و هـم زبـان اهـل مـعـرفـت بـه حـسـب واقـع . در اين كتاب شريف ، مسائلى هست كه مهمش مسائل معنوى است و رسول اكرم و ساير انبيا نيامدند كه اين جا حكومت تاءسيس كنند، مقصد اعـلا اين نيست . نيامدند كه اين جا عدالت ايجاد كنند، آن هم مقصد اعلا نيست ، اينها همه مقدمه اسـت . تـمـام زحـمـت كـه ايـنـهـا كـشـيـدند چه از حضرت نوح گرفته ، از حضرت ابراهيم گـرفـتـه تـا آمـده اسـت ايـن جـا، رسـول اكـرم رسـيـده است ، تمام مشقت هايى كه كشيدند و كـارهـايى كه كردند، مقدمه يك مطلب است و او معرفى ذات مقدس حق . كتاب هاى آسمانى هم كـه بـالاترينش كتاب قرآن كريم است ، تمام مقصدش همين است كه معرفى كند حق تعالى را بـا هـمـه اسـماء و صفاتى كه دارد. عامه مردم خيلى ازش چيز مى فهمند (اين كتاب را) و خـواص هـم مـسـائل بـالاتـر مـى فـهـمـنـد و اخـص خـواص هـم مسائل فوق آن را مى فهمند، لكن (انما يعرف الكتاب ما خوطب به ) هيچ كس نمى تواند بـفـهـمد /آنى كه پيغمبر/ هر كس كه بخواهد پيغمبر را بشناسد قرآن را بايد بشناسد. و هيچ كس نمى تواند بشناسد و لهذا هيچ كس پيغمبر را هم نمى تواند بشناسد.
معرف ايشان كتاب خودشان است و معرف حضرت صادق سلام الله عليه بعد از اين كه خود پـيـغـمـبـر مـعرف است ، خود وجودش ‍ معرف است ، اين فقهى است كه با زبان ايشان بسط پـيـدا كـرده اسـت كـه بـراى احـتـيـاج بـشـر از اول تـا آخـر هـر مـسـاءله اى پـيـش بـيـايد، مـسـائل مـستحدثه ، مسائلى كه بعدها خواهد پيش آمد كه حالا ما نمى دانيم ، اين فقه از عهده جـوابـش بـر مـى آيـد و هـيـچ احـتـيـاج نـدارد بـه ايـن كـه يـك تاويل و تفسير باطلى بكنيم .
خـود فـقـه ، خـود كـتـاب و سـنت ، خود فقهى كه اكثرش را حضرت صادق سلام الله عليه بيان فرموده است ، اين فقه همه احتياجات صورى و معنوى و فلسفى و عرفانى همه بشر را در طـول مـدت الى يـوم القـيامه ، اين محتوايش اين طور است ، اينها معرفى است كه خود ايـنـهـا مـعـرف اين بزرگوارانند و ما نمى توانيم كه از آنها تعريفى بكنيم كه لايق آنها باشد.
ادعيه ائمه كتاب صاعد است
ادعـيـه ائمـه هـدى دعاهاى آنها، همان مسائلى را كه كتاب خدا دارد، دعاهاى آنها هم دارد با يك زبـان ديـگـر. قـرآن يـك زبـان دارد، يـك نـحـو صـحـبـت مـى كند و همه مطالب را دارد منتها بـسـيـاريـش در رمـز اسـت كـه ما نمى توانيم بفهميم و ادعيه ائمه عليهم السلام يك وضع ديـگـرى دارد، بـه تـعـبـيـر شـيـخ عارف و استاد ما، ادعيه كتاب صاعد است ، قرآن صاعد. تـعـبـيـر مـى فـرمـود بـه ايـن كـه قـرآن كـتـاب نـازل اسـت كـه از آن جـا نزول كرده است و ادعيه ائمه كتاب صاعد است ، همان قرآن است رو به بالا مى رود، جواب اوسـت تـقـريـبـا. كـسى بخواهد بفهمد كه مقامات ائمه چى است ، بايد رجوع كند به آثار آنـهـا، آثـار آنـهـا ادعـيـه آنـهـاسـت ، مـهـمـش ادعـيـه آنهاست و خطابه هايى كه مى خواندند. مـثـل مـنـاجات شعبانيه ، مثل نهج البلاغه ، مثل دعاى يوم العرفه و اينهايى كه انسان نمى داند كه چه بايد بگويد درباره آنها.
اگـر چـنـانـچـه ائمـه هـدى فـقـط مـسـاءله گـو بودند، چكار داشتند بهشان اين ظالمين و مستكبرين ؟
در هـر صـورت مـا عـاجـزيـم از ايـن كـه شـكـر ايـن نـعـمـت را بـجـا بـيـاوريـم كـه مـا اهل يك مذهبى هستيم كه از اين دو منبع هر دو استفاده مى كنيم . از منبع وحى و از منيع ولايت . و ساير فرق اين منبع دوم را كم دارند و ما شكر (اين نعمت را نمى توانيم بجاى بياوريم ) و از خداى تبارك و تعالى مى خواهيم كه به ما توفيق بدهد كه بتوانيم شكر اين نعمت را بـجـا بـيـاوريم و وقتى كه مفاد آيات شريفه را مى خوانيم يا سيره انبيا را ملاحظه مى كنيم ، مى بينيم كه آنها تمامشان يكى از كارهايى كه البته مقصد نبوده لكن مقدمه بوده ، ايـن بـوده اسـت كـه عـدالت را در دنـيـا ايـجـاد كـنند. پيغمبر مى خواهد عدالت ايجاد كند تا بـتـوانـد آن مـسـائلى كـه دارد كـه آن مـسـائل ، انـسـان مـى خـواهـد درسـت كـنـد، آن مسائل را طرح كند و از زمانى كه وحى
بـراى پـيغمبرها آمده است يكى از مسائل شان همين معنا بوده است كه معارضه مى كردند با كـسـانـى كـه ظـلم داشتند، ظالم بودند، ستمگر بودند، خونخوار بودند و هر كدام به يك صـورتـى بـا آنـهـا مـعارضه مى كردند و گمان نشود كه هيچ پيغمبرى تو خانه اش مى نـشـست و فقط يا دعا مى خواند و يا احكام مى گفته ، خير اين طور نيست . احكام را مى گفتند دنبالش مى رفتند براى اجرا.
ابـراهـيـم مـسـائل را مـى گـفـت بـعـد هـم بـر مـى داشـت بـت هـايـى كـه آن وقـت مثل اين بود كه يكى به خداى تبارك و تعالى در مذهب ما جسارت كند، اين طور معارضه مى كرد باهاشان . ولى مسائل را هم مى گفت ، مقابله مى كرد با ستم ، مقابله مى كرد با ظلم . ايـن مـعـنايى كه به خورد ما داده بودند قدرت هاى مستكبر جهان كه نبايد ديانت در سياست دخـالت بكند، اين از آن سياست هايى بوده است كه آنها داشتند براى عقب نگه داشتن مسلمين و بـراى ايـن كـه نـگذارند اينها معارضه كنند و لهذا اينها را وادار كردند، اين قدر تبليغ كـردنـد كـه در بـيـن بـسيارى از قشرها اين است كه آخوند /را/ به سياست چكار دارد؟ چكار دارى ، تـو بـرو دعـايت را بخوان ! حتى حضرت عيسى سلام الله عليه كه اين اشخاصى كه تابع او هستند خيال مى كنند كه حضرت عيسى فقط يك معنوياتى مى گفته است ايشان هـم هـمـيـن طـور بـوده ، از اول بنا بوده بر اين كه معارضه كند. آن وقتى كه متولد شده ، تـازه مـتـولد شـده اسـت مـى گـويـد كـه مـن كـتـاب آوردم . قـرآن ايـن را نـقـل مى كند كه تازه متولد شده بوده ، وقتى كه مادرش به واسطه آن تهمت هايى كه مى زدنـد، (يـهـود بـرش مـى زدند) ناراحت بود همچو كه متولد شد گفت كه نه ، غصه نخور، اگر كسى آمد پيشت باهات صحبت بكند، تو بگو كه من صائمم و صائم بوده لابد !!! و بـرويـد از آن بـچـه بپرسيد. اينها آمدند، حضرت تازه متولد شده بود، آمدند بنا كردند به حضرت مريم حرف هاى نامربوط زدن ، حضرت مريم هم اشاره كرد به او كه برويد آن جا، گفتند: ما چه جور با اين تكلم كنيم ؟ بعد ايشان شروع كرد كه خدا به من كتاب داده اسـت . بـبـيـنـيـد چـى مـى گـويـد، ايـن مـسـاءله كـتـاب دادن مـعـلوم مـى شـود يـك مـسـائلى قبل از اين است كه ايشان متولد بشود /من را/ كتاب بهم داده ، به من توصيه كرده چه بكنم ، چـه بـكـنـم هـمـان مـسـائل را مـى گـويد. يك همچو حضرت عيسايى نمى نشيند تو خانه و مساءله بگويد تا چه بشود. اگر مساءله مى خواست بگويد و مساءله گو بود، ديگر چرا دارش مى كشيدند؟! ديگر چرا اذيتش مى كردند؟!
و هـمـيـن طـور سـايـر انـبـيـا و آن چـيـزى كـه از هـمـه مـشـهـودتـر اسـت ، حـضـرت رسـول سـلام الله عـليـه اسـت كـه آمـد و تـشـكـيـل اداره داد، تـشـكـيـل حـكـومـت داد. ايـن معنايش اين است كه كار دارند به حكومت ، در سياست كار دارند. و تشكيل حكومت دادن جز اين است كه دخالت در سياست است و وارد شدن در عرصه سياست است ؟ بـنابراين ، اين مساءله اى را كه در بين مسلمين همين طور تزريق كردند تا حتى بعض از خواص هم به اين معنا اعتقاد پيدا كردند كه شما برويد سراغ مسجد، ما هم مى رويم سراغ حـكـومـت ، ايـن براى اين بود كه اين طور به سر ما بياورند، اين طور به سر همه مسلمين بياورند كه داريد مشاهده مى كنيد.
مـسـلمـيـن بـايـد بيدار بشوند، مسلمين از سيره انيبا و خصوصا مسلمين از سيره پيغمبر اكرم بايد
مـطـالعـه كنند، ببينند چه كرده است و ما بايد تاءسى كنيم . اگر پيغمبر آمده بود و فقط تـو مـسـجـد مدينه نشسته بود و قرآن را ذكر كرده بود و ديگر كارى هم نداشت ، ما هم مى رفـتـيـم همين كار را مى كرديم ، ما تاسى مى كرديم . اما كسى كه آمده است ، از همان اولى كـه آمـده اسـت در مكه مشغول مبارزه بوده است يك نحوى غير از آن نحوى كه در مدينه ديگر مـسـلحـانـه بـوده تـا وقـتـى آمـد مـديـنـه ، در مـديـنـه كـه آمـد حـكـومـت تشكيل داد، فرستاد، مبلغ فرستاد، حكومت فرستاد در همه جا، آن جايى كه دستش مى رسيد، مـژده داد ايـشـان به مردم كه ما مى گيريم دنيا را، همه را از بين مى بريم . روم را از بين مى بريم ، ايران را از بين مى بريم . يعنى از آن وضعى كه آنها دارند كه بت پرستى مـى كـنـنـد يـا آتـش پـرسـتـى مـى كـنـند، اين را از بين مى برند و الا احيا كردند همين مدت كـوتاهى كه پيغمبر اكرم زندگى كرد، احيا كرد بشر را، مسلمين بايد تاسى كنند به او كـه او چـه كـرد، مـا هـم بـايـد آن كـار را بـكـنـيـم . او حـكـومـت تـشكيل داد ما هم بايد حكومت تشكيل بدهيم ، او جنگ كرد ما هم بايد جنگ بكنيم ، او دفاع كرد مـا هـم بـايـد دفـاع كنيم . بنابراين ، ما اگر تابع اين پيغمبر اكرم هستيم ، اگر تابع ائمـه هـدى هـسـتـيـم ، بـبينيم كه اينها در ايام حياتشان چه كردند، نشستند و مساءله گفتند؟ اگـر چـنـانـچـه مـسـاءله گـو بـودنـد چـكـار داشـتـند بهشان اين ظالمين و اين مستكبرين كه بـكشندشان و حبس شان كنند و تبعيدشان كنند و ببرندشان به خارج و نگذارند كه كسى پـيـشـشان برود؟ در عين حالى كه همه اين مضيقه ها بوده ، شما مى بينيد كه فقه چه جور دامنه اى دارد و چه جور دامنه هايى خواهد داشت و همه اش از كتاب و سنت است .
خـداى تـبـارك و تـعـالى ما و شما را از شر اين مستكبرين نجات بدهد و ملت هاى ايران را، مـلت هاى ديگران را، همه مسلمين را بيدار كند تا دماغ اين مستكبرين را به خاك بمالد و آنها را رسوا كند، همان طورى كه تاكنون رسوا كرده است .
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 21/8/66
پـــاســـخ امـــام خـــمـــيـــنـى بـه نـامـه شوراى عالى پشتيبانى جنگ مبنى بر درخواست صدورفـرمـان مـعظم له براى تهيه عده و عده هاى لازم به منظور دفع تجاوز رژيم بعثى عراق
بسمه تعالى
شوراى عالى پشتيبانى جنگ اعزهم الله تعالى
واضح است و كرارا گفته شده است كه اين جنگ تحميلى در راءس امور واقع است و لازم است بـه هـمـت هـمـه اقـشـار كـشور هر چه سريعتر با عنايات حق تعالى پيروزى به دست آيد. بنابراين آنچه كه شوراى عالى پشتيبانى جنگ و متخصصان امور جنگى ضرورت تشخيص داده اند بايد عمل شود و كوتاهى نگردد. در اين فرصت از تمام اقشار ملت خصوصا علماى اعـلام و ائمـه جـمـعـه و جـمـاعـات و خـطـباى محترم لازم است تشكر كنم كه با صرف جان و عـزيـزان و مـال خـود در راه مـقـاصـد اسـلام بـه طـور شـايـسـتـه عمل به وظيفه الهى نمودند و از ملت عظيم كه با راهپيمايى هاى اخير پشت جنايتكاران پليد خصوصا آمريكا را لرزاند، با تمام وجود قدردانى بنمايم .
از خداوند تعالى قدرت هر چه بيشتر رزمندگان و پيروزى آنان و رحمت و سعادت شهدا و جـانـبـازان و آزادى اسرا و صبر داغ ديدگان و سلامت و پشتكار دست اندركاران را طلب مى كنم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 28/8/66
ديدار با طلاب رزمى !!! تبليغى تيپ 83 امام جعفر صادق (ع )
شـمـا مـطمئن باشيد كه من در مواقعى كه احتمال مى دهم دعا مستجاب باشد به همه دعا مى كنم
بسم الله الرحمن الرحيم
من نمى دانم با چه زبانى ، من نمى توانم احساساتى كه دارم نسبت به شماها و اخلاص و مـودتى كه دارم نسبت به همه قشرهاى ملت و خصوصا قشر روحانى با چه زبان ادا كنم . شـمـا مـطـمـئن باشيد كه من در مواقعى كه احتمال مى دهم دعا مستجاب باشد، به همه دعا مى كنم . و الان هم از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه شما را در راهى كه بوده ايد حفظ كند و خداوند دشمنان اسلام را هدايت كند و اگر نمى شوند، فانى كند.
اميدوارم كه همه شما آقايان و ساير قشرهاى ملت در كار خودتان مستقيم باشيد كه اين كار حـق اسـت . راه شـمـا راه خـداسـت و خـداى تـبـارك و تـعـالى بـه شما نصرت عنايت مى كند. خداوندا! اينها بندگان تو هستند، اينها در حضور تو هستند، اينها براى اسلام تو خدمت مى كنند، اينها براى شكست كفار جانفشانى مى كنند، خداوندا! تو تاءييدشان كن ، حفظشان كن ، سلامت شان بدار، عاقبت همه را ختم به خير كن .
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 10/9/66
پـيـام امـام خـمـيـنـى در پـاسـخ بـه پـيـام تـبـريك رئيس جمهور مالديو به مناسبت ميلاد حضرترسول (ص )
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آقاى مامون عبدالقيوم رئيس جمهور كشور مالديو
تـلگـراف تـبـريـك آن جـنـاب به مناسبت ميلاد مسعود پيامبر گرامى اسلام حضرت محمدبن عـبـدالله صلى الله عليه و آله و سلم واصل و موجب تشكر گرديد، متقابلا اين عيد بزرگ را بـه آن جـنـاب و مـلت بـرادر كـشـورتـان تـبـريـك گـفـتـه ، سـعـادت و مـوفـقـيـت ملل اسلامى را در راه جهاد با دشمنان اسلام از خداى تعالى مسئلت دارم .
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/9/66
پـــاســـخ بــه اسـتـفـسـار وزيـر كار و امور اجتماعى در مورد برقرارى شروط الزامى درواحدهاى توليدى و خدماتى
بسمه تعالى
در هر دو صورت ، چه گذشته و چه حال دولت مى تواند شروط الزامى را مقرر نمايد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 26/9/66
پـــاســـخ حـضـرت امـام بـه نـظـر خـواهـى دبير شوراى نگهبان پيرامون امكان استفاده ازفـتـواى مـعـظم له جهت اعمال شروطى در ازاى استفاده از خدمات و امكانات دولتى و عمومى
بسمه تعالى
دولت مـى تـوانـد در تـمام مواردى كه مردم استفاده از امكانات و خدمات دولتى مى كنند با شـروط اسـلامـى و حـتـى بـدون شـرط قيمت مورد استفاده از آنان بگيرد و اين جارى است در جـميع مواردى كه تحت سلطه حكومت است و اختصاص به مواردى كه در نامه وزير كار ذكر شـده اسـت نـدارد بلكه در انفال كه در زمان حكومت اسلامى امرش با حكومت است ، مى تواند بدون شرط يا با شرط الزامى اين امر را اجرا كند و حضرات آقايان محترم به شايعاتى كه از طرف استفاده جويان بى بند و بار يا مخالفان با نظام جمهورى اسلامى پخش مى شود اعتنايى نكنند كه شايعات در هر امرى ممكن است .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 28/9/66
تقدير از كمك مالى خواهران مسلمان عراقى به جبهه هاى جنگ
بسمه تعالى
مبلغ بسيار ارزنده اى كه خانم هاى معظم عراقى ، كه خداوند به آنها هر چه بيشتر توفيق خـدمـت بـه اسلام و رزمندگان عزيزى كه براى رفع شر قدرت ها و وابستگان پست آنان جانفشانى مى كنند، واصل شد. از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه را خواهانم .
دعاگو !!! روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 30/9/66
پـــاســـخ امــام بـه نـامه مدير عامل و يكى از اعضاى شوراى سرپرستى صدا و سيما درمورد برنامه هاى تلويزيونى
بسمه تعالى
نـظـر نـمـودن بـه ايـن قـبـيـل فـيـلم هـا و نـمـايـشـنـامـه هـا هـيـچ يـك اشـكـال شـرعى ندارد و بسيارى از آنها آموزنده است و پخش آنها نيز اشكالى ندارد و همين طور فيلم هاى ورزشى و آهنگ ها اكثرا بى اشكال است . گاهى خلاف به طور نادر ديده مى شـود كـه بـايـد بـيـشـتـر مـواظـبـت كـرد لكـن دو نـكـتـه بـايـد مـراعـات شـود: اول آن كـه كـسـانى كه گريم مى كنند، بايد محرم باشند و اجنبى حرام است چنين كارى را انجام دهد. دوم آن كه بينندگان از روى شهوت نظر نكنند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/10/66
پاسخ به نامه رئيس جمهور پيرامون اختيارات حكومت اسلامى
بسمه تعالى
جناب حجت الاسلام آقاى خامنه اى رئيس جمهور محترم جمهورى اسلامى دامت افاضاته
پس از اهداء سلام و تحيت ، من ميل نداشتم كه در اين موقع حساس به مناقشات پرداخته شود و عقيده دارم كه در اين مواقع ، سكوت بهترين طريقه است . و البته نبايد ماها گمان كنيم كـه هـر چـه مـى گـويـيـم و مـى كـنـيـم كـسـى را حـق اشـكـال نـيـسـت . اشـكـال بـلكـه تـخـطئه يك هديه الهى است براى رشد انسان ها، لكن صحيح ندانستم كه جـواب مـرقـوم شـريـف و تقاضايى كه در آن شده بود را به سكوت برگزار كنم ، لهذا آنچه را كه در نظر دارم به طور فشرده عرض مى كنم .
از بيانات جناب عالى در نماز جمعه اين طور ظاهر مى شود كه شما حكومت را كه به معناى ولايـت مطلقه اى كه از جانب خدا به نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم واگذار شده و اهـم احـكـام الهـى اسـت و بر جميع احكام فرعيه الهيه تقدم دارد، صحيح نمى دانيد و تعبير بـه آن كـه ايـن جـانـب گـفـته ام حكومت در چارچوب احكام الهى داراى اختيار است ، بكلى بر خلاف گفته هاى اين جانب است .
اگر اختيارات حكومت در چارچوب احكام فرعيه الهيه است ، بايد عرض حكومت الهيه و ولايت مـطـلقـه مـفـوضه به نبى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم يك پديده بى معنى و محتوا بـاشـد. اشـاره مى كنم به پيامدهاى آن كه هيچ كس نمى تواند ملتزم به آنها باشد. مثلا خـيـابـان كـشـى هـا كـه مـسـتـلزم تـصرف در منزلى است يا حريم آن است در چارچوب احكام فـرعـيـه نيست ، نظام وظيفه و اعزام الزامى به جبهه ها و جلوگيرى از ورود و خروج ارز و جـلوگـيـرى از ورود يـا خـروج هـر نحو كالا و منع احتكار در غير دو سه مورد و گمركات و مـاليـات و جـلوگـيـرى از گران فروشى ، قيمت گذارى و جلوگيرى از پخش مواد مخدر و مـنـع اعـتـيـاد بـه هـر نـحـو غـيـر از مـشـروبـات الكـلى ، حمل اسلحه به هر نوع كه باشد و صدها امثال آن كه از اختيارات دولت است بنابر تفسير شـمـا خـارج اسـت و صـدهـا امـثال اينها. بايد عرض كنم حكومت كه شعبه اى از ولايت مطلقه رسـول الله صـلى الله عليه و آله و سلم است ، يكى از احكام اوليه اسلام است و مقدم بر تـمـام احـكام فرعيه حتى نماز و روزه و حج است . حاكم مى تواند مسجد يا منزلى را كه در مـسـيـر خيابان است خراب كند و پول منزل را به صاحبش رد كند، حاكم مى تواند مساجد را در موقع لزوم تعطيل كند و مسجدى كه ضرار باشد در صورتى كه رفع بدون تخريب نـشـود، خـراب كـند. حكومت مى تواند قراردادهاى شرعى را كه خود با مردم بسته است ، در موقعى كه آن قرارداد مخالف
مصالح كشور و اسلام باشد
يـك جـانـبـه لغو كند و مى تواند هر امرى را چه عبادى و يا غير عبادى /است / كه جريان آن مـخـالف مصالح اسلام است ، از آن ، مادامى كه چنين است جلوگيرى كند. حكومت مى تواند از حج كه از فرايض مهم الهى است ، در مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى دانست موقتا جلوگيرى كند.
آنـچـه گفته شده است تاكنون و يا گفته مى شود، ناشى از عدم شناخت ولايت مطلقه الهى اسـت آنـچـه گـفـتـه شـده اسـت كـه شـايـع اسـت مـزارعـه و مـضـاربـه و امـثـال آنـهـا را بـا آن اخـتيارات از بين خواهد رفت ، صريحا عرض مى كنم كه فرضا چنين بـاشـد ايـن از اخـتـيـارات حـكـومت است و بالاتر از آن هم مسائلى است كه مزاحمت نمى كنم . انشاءالله تعالى خداوند امثال جناب عالى را كه جز خدمت به اسلام نظرى نداريد، در پناه خود حفظ فرمايد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/10/66
پـاسـخ امـام بـه نـامـه حـجـت الاسـلام خـامنه اى رئيس جمهور در مورد مبانى فقهى ولايت فقيه
بسم الله الرحمن الرحيم
جـنـاب حـجـت الاسـلام آقـاى خـامـنـه اى رئيس جمهور محترم جمهورى اسلامى دامت افاضاته ، مـرقـوم شـريـف جـنـاب عـالى واصـل و مـوجـب خـرسـنـدى گـرديـد. ايـن جـانـب كـه از سـال هـاى قـبـل از انـقلاب با جناب عالى ارتباط نزديك داشته ام و همان ارتباط بحمدالله تـعالى تاكنون باقى است ، جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى دانم و شما را چون برادرى كه آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقهى مـربـوط بـه ولايت مطلقه فقيه جدا جانبدارى مى كنيد، مى دانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد روشنى مى دهيد. مع الاسـف جـمـهورى اسلامى و سران محترم آن به جرم اسلام خواهى و بسط عدالت اسلامى در جـهـان مـورد تاخت و تاز تبليغاتى جهانخواران شده اند و مثلا اگر بگويند آفتاب روشن اسـت ، فـردا تـبـليـغـات جـهـانـى بـه شـرح و تـفـصـيـل و تـوجـيـه و تحليل پرداخته و جمهورى اسلامى و ياران آن را به طورى محكوم مى كنند و چون آشنا به فـقـه اسـلامـى و بـه مـلت فـداكـار اسـلام و ايـمـان راسخ آنان نيستند، بسيارى از اوقات تبليغات آنان به نفع جمهورى اسلامى تمام مى شود.
و البـته ما متوقع نيستيم كه با قيامى كه بر پايه اسلام عزيز نموديم و (نه ) به شـرق و غـرب و عـمـال آنها گفته ايم ، آنان به ما و شماها و به ملت عزيز جان بر كف ما بـارك الله بـگـويند. و خوشبختانه اخيرا در همين موضوع حدود ولايت فقيه نويسندگان و گـويـنـدگان متعهد و آگاه به مسائل اسلامى ، مساءله را در مجالس و روزنامه ها تا آن جا كـه ديـدم مـورد بحث قرار داده كه من از تمامى آنان تشكر مى كنم و اميد است ائمه ى محترم جـمـعه و بويژه امثال جناب عالى كه در ميان مسائل دست توانا داريد، مساءله را تعقيب و در خـطـبـه هـاى نماز جمعه اذهان ناآگاهان را روشن و زبان دشمنان اسلام را قطع فرماييد. و جـنـاب عـالى و مـلت بـزرگـوار خـواهـنـد ديـد كـه در اطـراف هـمـيـن نـامـه چـه شـيـطنت ها و تـحـليـل ها در رسانه هاى گروهى مخالفين اسلام و همدستان آنان خواهد صورت گرفت . در خـاتـمـه سـلامـت و سـعـادت جـنـاب عـالى را از خـداونـد خـواسـتـار و امـيـد اسـت امثال جناب عالى در مقاصد عاليه خود پيروز و سر بلند گرديد.
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 23/10/66
بيانات امام خمينى در ديدار با آيت الله صافى دبير شوراى نگهبان
بسمه تعالى
در اين ديدار امام امت با تشكر از زحمات شوراى نگهبان فرمودند:
ولايت فقيه و حكم حكومتى از احكام اوليه است ، نهاد شوراى نگهبان هميشه مورد تاءييد اين جـانـب اسـت و بـه هـيـچ وجه تضعيف نشده و نخواهد شد. اين نهاد بايد هميشه با بيدارى و هوشيارى در خدمت به اسلام و مسلمين كوشا باشد.
تاريخ : 17/11/66
فـــرمـــان تـــشـكـيـل مـجـمـع تـشخيص مصلحت نظام اسلامى در پاسخ به نامه مسؤ ولان مملكتىبراى كسب تكليف در مورد تشخيص موضوع حكم حكومتى
بسم الله الرحمن الرحيم
گـرچـه به نظر اين جانب پس از طى اين مراحل زير نظر كارشناسان كه در تشخيص اين امـور مـرجع هستند، احتياج به اين مرحله نيست ، لكن براى غايت احتياط در صورتى كه بين مـجـلس شـوراى اسـلامـى و شـوراى نـگـهـبـان شـرعـا و قـانـونـا تـوافـق حـاصـل نشد، مجمعى مركب از فقهاى محترم شوراى نگهبان و حضرات حجج اسلام خامنه اى ، هـاشـمـى ، اردبـيـلى ، تـوسلى ، موسوى خوئينى ها و جناب آقاى ميرحسين موسوى و وزير مربوط براى تشخيص مصلحت نظام اسلامى تشكيل گردد. در صورت لزوم از كارشناسان ديـگـرى هـم دعـوت بـه عـمـل آيد و پس از مشورت هاى لازم راءى اكثريت اعضاى حاضر اين مجمع مورد عمل قرار گيرد. احمد در اين مجمع شركت مى نمايد تا گزارش جلسات به اين جانب سريعتر برسد.
حـضرات آقايان توجه داشته باشند كه مصلحت نظام از امور مهمه اى است كه گاهى غفلت از آن موجب شكست اسلام عزيز مى گردد. امروز جهان اسلام ، نظام جمهورى اسلامى ايران را تابلوى تمام نماى حل معضلات خويش مى دانند. مصلحت نظام و مردم از امور مهمه اى است كه مـقـاومـت در مـقـابل آن ممكن است اسلام پابرهنگان زمين را در زمان هاى دور و نزديك زير سؤ ال بـرد و اسلام آمريكايى مستكبرين و متكبرين را با پشتوانه ميلياردها دلار توسط ايادى در داخل و خارج آنان پيروز گرداند.
از خداوند متعال مى خواهم تا در اين مرحله حساس آقايان را كمك فرمايد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/11/66
بـــيـــانـــات امــام در جـمـع گـروهـى از مـسـؤ ولان كشور، نمايندگان كشورهاى خارجى مقيمتهران و مهمانان خارجى دهه فجر
بسم الله الرحمن الرحيم
آنـچـه كـه مـن مى خواهم عرض كنم بعد از اين كه تبريك اين دهه را بر همه مسلمان ها، به هـمـه مظلومان تقديم مى كنم ، اين است كه نبايد در ذهن كسى بيايد كه انقلاب مربوط به شخصى است . من بايد عرض كنم كه از باب اين كه يك فردى از افراد جامعه هستم ، به همان مقدار اگر دخالت داشتم ، دارم . آنچه هست از خداى تبارك و تعالى است ، خداى تبارك و تـعـالى اسـت كـه ايـن مـلت را مـنـقـلب كـرد از يـك حـالى بـه حال ديگر. او مقلب القلوب است ، اوست كه همه كارها و زمام همه امور در دست اوست و ما هيچ و هيچ اندر هيچ هستيم . عنايات اوست كه اين ملت را در حالى كه همه جهات شكست درش بود، طـورى منقلب كرد كه بحمدالله پيروز شد و پيروزى از خداست . و من مكرر تجربه كردم در اين مدتى كه وارد اين امور بودم كه بسيارى از اوقات ، ما يك كارى مى خواستيم بكنيم مـنـحـرف مى شديم به كار ديگر، بعد مى بينيم اين كار انحرافى درست بوده ، اين نبود جـز اين كه خداى تبارك و تعالى اين كارها را مى كرد. سفر مى رفتيم ، مى ديديم كه اين تـرتـيـبـى كـه مـا قـهـرا پـيـش آمـده اسـت ، ايـن تـرتـيـب صـلاح بـوده اسـت نه آنى كه ما خيال مى كرديم . در هر امرى از امور، من با تجربه ديدم كه ما خودمان فكرمان نمى رسد. آن كه افكار را در دست دارد حق تعالى است و او زمام امور را در همه امور به دست دارد و اين را بـايـد بـاور كـنـيـم . مـلت مـا بايد اين مطلب را باور كند كه اگر در يك آن عنايات حق تعالى از عالم منصرف بشود، معدوم مى شود عالم . عالم هست به پشتوانه اراده حق تعالى ، يـك آن عـنايت منصرف بشود، تمام ملك و ملكوت معدوم مى شود. دايما اراده حق است كه حفظ كرده است ، منتها ما جاهل هستيم نمى دانيم مطلب را. و عمده آن است كه تمام رنج هايى كه بر بـشـر وارد مى شود، از اين جهل است . اين جهل اگر مرتفع بشود، رنج ها مرتفع مى شود. اگر ببينيد انسان كه همه كار از اوست ، ديگر رنجى در كار نيست . و اين يك مرتبه نازله از اولياست و آنها مراتب ديگرى دارند كه اسم و رسمى ندارد.
بـايـد مـا تـوجـه كنيم به اين كه يك گوشه اى از دنيا هستيم ، يك جمعيت چند ميليونى كه نـسـبـت بـه عـالم آن قـدر مـا ضـعـيـفـيـم ، كـم ايـم ، جمعيت كم است و بايد ما در همان لحظه اول با آن همه توطئه هايى كه بود از بين رفته باشيم ، اين كه ما را نگه داشت خدا بود نـه ما. آن كه شكست داد قدرت هاى بزرگ را و شكست مى دهد قدرت هاى بزرگ را خداست ، چنانچه آن كه قدرت مى دهد اوست .
قدرت هاى بزرگ نمى دانند كه اين قدرت خداست و رنج شان از همين معناست .
اگر ملت به همين وضع پيش برود مطمئن باشيد كه پرتوش همه عالم را خواهد گرفت
و مـا بـايـد اين معنا را باور كنيم كه ما از عنايت حق است كه از هيچ به اين جا رسيديم و از عـنـايـات حـق اسـت كـه مـا تـوانـستيم اين مملكت را، يعنى ملت توانست ، من كه چيزى نيستم ، تـوانست اين ملت ، اين ملت را از زير يوغ ستمشاهى و بدتر از او، يوغ آمريكا و شوروى و امثال اينها بيرون بياورد. سابقه ندارد كه يك ملتى سر پاى خودش بايستد و بگويد نه اين و نه آن ، اين سابقه ندارد. هر كس متكى به يك جايى است ، گرچه همه اتكاها به خداست و خودشان نمى فهمند لكن در فهم خودشان هر كسى متكى به يك جايى است . و ملت مـا بحمدالله با عنايت حق تعالى و عنايت اولياى خداى تبارك و تعالى كه به آنها ايمان داد، بـه آنـهـا قـدرت داد، ايـن مـلت دسـت رد بـه سـيـنـه هـمـه زد و ايـسـتـاد و گـفـت اسـتـقـلال را ما مى خواهيم ، آزادى را ما مى خواهيم . و اگر به همين وضع پيش برود، مطمئن باشيد كه پرتوش همه عالم را خواهد گرفت .
و الان هـم بـحـمـدالله در هـمـه عـالم آن چـيـزى كـه حـرفـش هست ، ايران است . يك دسته اى فـحـاشـى مـى كـنـنـد، يـك دسـتـه اى خـوب مـى گـويند. اين طرح كه در همه جا مطرح است دليـل بـر ايـن اسـت كـه يك قدرتى در كار است و الا اگر چيزى نبود فحش هم نمى خورد، چـنـانـچـه قـبـلا اين طور بود كه تو سرش مى زدند، فحشش هم نمى دادند. اما الان كه مى بـيـنيد كه همه عالم ، همه تبليغات عالم بر ضد ماست و بسيارى از اينهايى كه به ضد مـاسـت ، خـودشـان نـمـى فـهـمـنـد بـه نـفـع مـاسـت . اگـر شما، لابد ملاحظه فرموديد اين تبليغاتى كه مى كنند و اين حرف هايى كه مى زنند، بسياريش به نفع ما تمام مى شود و خـودشـان نـمـى فهمند و اين هم از عنايات خداست . عمده اين است كه ما بفهميم كه سرچشمه هـمـه امور حق تعالى است و ما خودمان را يك وقت بازى ندهيم كه ما در يك كارى ، انجام كار را ما داديم و منم ، اين منم كه دارم اين كار را مى كنم . اگر اين كار يك وقت پيش آمد، شكست دنبالش است ، شكست معنويش كه معلوم است ، شكست صوريش هم مى شود.
مـلت فـلسـطـيـن بـدانـد اگـر يـك قـدم عـقـب بـگـذارد دوبـاره بـرمـى گـردد بـه آن حال اول
ولى مـن امـيـدوارم كه اين ملت به همين منوالى كه هستش و هر روز هم داد قدرتش زيادتر مى شـود و هـر روز هـم دارد پـيـشـرفـتـش زيـادتـر مـى شـود، ايـن مـلت بـه پيش برود و دنيا انـشـاءالله بـرگردد به يك دنياى آزاد و از زير يوغ قدرتمندان بيرون برود و يك ملت آزادى ، يـك دنياى آزادى ، مظلومان دنيا از زير ظلم ستمگران بيرون بروند و همه اينهايى كـه طـرفـدارى دارنـد مـى كـنـنـد از ايـن مـلت هـايـى كـه زير دستشان است ، در حقيقت دارند پـايـمال مى كنند آنها را. اگر آمريكا از يك جايى يا از جاهايى تعريف مى كند، تعريف از خودش ‍ است ، براى اين كه مى بيند همه مطيع او هستند. و اين كه از ما تكذيب مى كند
و هـر روز يـك چـيـزى مـى گـويـد، براى اين كه مى بيند كه اين ملت مطيع او نيست ، او مى خـواهد مطيع بشود. و شما بدانيد كه اگر يك كلمه اين ملت بر وفق راءى او حرف بزند، تمام اوضاع را او برمى گرداند به نفع اين ملت ، در صورتى كه به نفعش واقعا نيست . يـعنى پايمال مى شود باز. و من اميدوارم كه همه ملت ها دست به هم بدهند و نگذارند كه اين قدرت ها دوباره به سر كار بيايند.
و امـروز شـمـا فـلسطين را مى بينيد، بى استثنا من مى خواهم عرض كنم ، بى استثنا بايد عرض كنم كه همه دست به هم دادند كه نگذارند كه ملت فلسطين اين راهى را كه الان پيش گـرفـته است ، باقى باشد. يا به صورت دلسوزى براى فلسطين كه حيف ! فلسطين دارد چـه مـى شـود، چـه مـى شـود، خـوب اسـت كه يك قدرى مثلا مماشات كنند تا كار درست بـشود و ملت فلسطين بداند كه اگر يك قدم عقب بگذارد راجع به همين معنايى را كه الان در دسـت دارد، دوبـاره بـر مـى گـردد بـه آن حـال اول . و الان فـلسـطـين يهود را تقريبا دارد پايمال مى كند و اميدوارم كه بكند. و اگر اين مـعـنـاى اسـلامـى را در دسـت بـگـيـرد و بـه حـرف كـسـانـى كـه خـيـرخـواهـى مـى كنند به خـيـال خـودشـان يـا بـه خـيـال خـودشـان نـه ، مـى خـواهـنـد گـول بـزنـنـد، كـسـانى كه مى گويند كه يك قدرى آتش بس باشد، يك پنج ماهى ، يك چـيـزى آتـش بس ‍ باشد، يك كسانى ديگر بيايند اين كار را بكنند، از اين حرف هايى كه مى دانيد همه ، همه اينها براى اين است كه نگذارند كه اين فلسطين به اين كارى كه دست زده اسـت ايـن كار را پيش ببرد مى خواهند ساكتش كنند، دوباره پايمالش كنند. نسبت به ما هـم هـمـيـن طور است ، اگر چنانچه يك وقت ديديد كه يك روى خوشى نشان مى دهند، بدانيد كـه ايـن روى خـوش دليـل بـر ايـن اسـت كـه مـى خـواهـنـد مـا را پايمال كنند. هر وقت آنها روى خوش نشان دادند شما سخت تر بگيريد.
و مـن امـيـدوارم خداوند به بركات ائمه اطهار خصوصا حضرت صاحب سلام الله عليه كه ايـن مـمـلكـت مـال اوسـت ، ايـن مـلت كـار خودش ‍ را پيش ببرد و همه آقايان ، همه كسانى كه خدمتگزار هستند به اين ملت ، انشاءالله تعالى آنها موفق باشند و منصور باشند.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 9/12/66
ديـــدار بـــا اعـضاى شوراى مركزى حزب الله لبنان ، سفراى جمهورى اسلامى ايران درسوريه و لبنان و معاون سياسى وزارت امور خارجه
ايـن درس را نـبـايـد فـرامـوش كـنـيـم كـه بـايـد در مقابل ابرقدرت ها مقاومت كرد
بسم الله الرحمن الرحيم
تـجربه اى كه ما از دنيا در اين سال هاى طولانى داريم اين است كه مسلمان ها ولو اين كه يك عده كمى باشند وقتى در مقابل خصم خودشان مقاومت كنند، اگرچه خصم آنان ابرقدرت ها هم باشند پيروزند.
شـما لبنان را ملاحظه كرديد كه همه ابرقدرت ها در آن جا جمع شده بودند، اما وقتى يك عده كم در مقابلشان ايستاد، آنها شكست خوردند.
شـمـا مطلع نيستيد كه در زمان ستمشاهى در ايران چه خبر بود. در زمان قاجار، انگليسى ها بودند و چه ها كه نكردند. بعد از اين كه آنها از اين كشور رفتند و رضاخان رفت ، زمان مـحـمـدرضاشاه ، ايران مركز آمريكا و محل تاخت و تاز آنها شده بود و مصيبت بيشتر بود، چرا كه هم قواى آنها زياد بود و هم مردم اسلحه نداشتند و هم جوانان به فساد كشيده شده بودند، به صورتى كه نمى شود آن را تصور نمود. اما وقتى مردم ايران احساس كردند كـه بايد خودشان در مقابل شاه و آمريكا مقاومت كنند، مقاومت كردند و سلطنت 2500 ساله را در هـم كـوبيدند و از بين بردند و اين معجزه اى بود كه در ايران به وقوع پيوست و اين درس را نبايد فراموش كنيم كه بايد در مقابل ابرقدرت ها مقاومت كرد.
بايد با تمام قوا و تا آخرين نفرمان مهيا شويم و در راه خدا جهاد كنيم
امـروز هـمـه قدرت ها و ابرقدرت ها دست به دست يكديگر داده اند كه نگذارند فلسطينى هـاى مـسلمان به هدفشان برسند. حتى بسيارى از كسانى كه به ادعا نسبت به فلسطينى هـا اظـهـار عـلاقـه مـى كـنـنـد، عـلاقـه شـان بـه ايـن نـيـسـت كـه مـسـلمـانـان فلسطينى بر اسـرائيـل غـلبـه كـنـنـد و مـتاءسفانه با سكوت و سازش و تماشا دست به هم داده اند كه نـگـذارند مسلمانان فلسطينى پيروز بشوند، چرا كه پيروزى آنان پيروزى اسلام است و آنها مى ترسند همان طورى كه اسلام در ايران پيروز شد و همه بساط آنها را بر هم زد و مـنـافـعـشـان را از بين برد، همين طور اگر در لبنان و فلسطين اسلام به پيروزى رسد، هـمـه بـسـاطـشـان را در هـم پـيچد. لذا همه شياطين مجتمعند كه نگذارند اسلام رشد كند و ما بايد اين معنا را در نظر داشته
بـاشـيـم كـه بـا تـمام قوا و تا آخرين نفرمان مهيا شويم و در راه خدا جهاد كنيم . دفاع از نـوامـيـس مـسلمين و دفاع از بلاد مسلمين و دفاع از همه حيثيات مسلمين امرى است لازم و ما بايد خـودمـان را بـراى مقاصد الهى و دفاع از مسلمين مهيا كنيم . و خصوصا در اين شرايطى كه فـرزنـدان واقـعى فلسطين اسلامى و لبنان اسلامى يعنى حزب الله و مسلمانان انقلابى سرزمين غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود فرياد (يا للمسلمين ) سر مى دهند، بـا تـمـام قـدرت مـعـنـوى و مـادى در مـقـابـل اسـرائيـل و مـتـجـاوزيـن بـايـسـتـيـم و در مـقـابـل آن هـمـه سـفـاكـى هـا و ددمـنشى مقاومت و پايمردى كنيم و به يارى آنان بشتابيم و سازشكاران را شناسايى و به مردم معرفى كنيم .
من اميدوارم شما موفق باشيد و مطمئن باشيد كه موفق مى شويد. جمهورى اسلامى ايران هم در كـنـار شـمـا و در كـنـار هـمـه مـسـلمـانان ، بلكه در كنار همه مستضعفان جهان خواهد بود. انشاءالله پيروز باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 11/12/66
ديـدار بـا خـانـواده هـاى شـهـدا، مفقودين ، اسرا و جانبازان شهرستان هاى قزوين ، آبيك و...در سالروز ولادت اميرالمؤ منين على (ع )
حضرت امير سلام الله عليه حقيقتا مظلوم است و مظلوم بوده حتى در بين شيعيان
بسم الله الرحمن الرحيم
ايـن عـيـد مـبـارك را به همه مسلمين جهان و مستضعفين و خصوصا ملت ايران تبريك عرض مى كنم ، از خداوند تعالى سلامت همه را خواستارم .
ما در تولد حضرت امير جهات معنويش /را از/ دست ما ازش كوتاه است . ما /نمى توانيم / از اين جهات معنوى اى كه در ايشان بوده است حتى يك جمله موافق با واقع نمى توانيم عرض كـنيم ، لكن بعضى از جهات كه مربوط به خود جهت مادى است و جهات اجتماعى است ، آن را مـى شـود گـفـت . شـمـا مـلاحـظـه كنيد كه يك نفر كه خليفه مسلمين است ، زمامدار امور است ، خـليـفـه اسـت ، ايـن چـه وضـعـى داشته است ، در حالى كه خليفه است مى خواهد نماز جمعه بخواند، لباس زيادى ندارد، مى رود بالاى منبر، آن لباسى كه دارد حركت مى دهد !!! به حسب نقل !!! تا خشك بشود، دو تا لباس ندارد، يك كفشى را كه خودش وصله مى كرده است ، كفاشى مى كرده است ، ازش مى پرسند /مى گويد/، حضرت مى فرمايد كه اين كفش به نظر شما چقدر ارزش دارد، مى گويند: هيچ . مى گويد كه : (امارت بر شما هم ، خلافت هـم ، در نـظر من مثل اين كفش و پايين تر از اين كفش است ، مگر اين كه اقامت عدالت كنم ). شما كجا سراغ داريد كه يك نفر خليفه باشد و وضعش اين طور باشد؟ حضرت امير سلام الله عليه حقيقتا مظلوم است و مظلوم بوده است ، حتى در بين شيعيان هم مظلوم است . وقتى مى خواهند تعريف كنند از حضرت امير، تعريف مى كنند به چيزهايى كه بر خلاف واقع است و تـوهـيـن به حضرت است ، مثلا مى گويند كه انگشترش را كه مى خواسته هديه بدهد به فقير، قيمتش خراج شامات بوده است ! آن كسى كه لباسش آن است ، انگشتر مى پوشد كه قـيـمتش خراج باشد؟! اين يك دروغى است كه اگر روايت هم داشته باشد، دروغ است !!! در صورتى كه ندارد !!! وقتى مى خواهند معرفى كنند حضرت امير را، به اين جهات معرفى مـى كـنـنـد، به همين جهات چيز. يا آنهايى كه عارف لفظى هستند !!! عرفان حقيقى كه كم اسـت در دنـيـا !!! آنـهـا هـم وقـتـى كـه مـى خـواهـنـد از حـضـرت نـقـل كـنند، يك حرف هاى درويشى نقل مى كنند. آنى كه هست واقعيتش را كه نمى دانند، و اين جـهـات ظاهرى هم كه حضرت داشته است براى جهالت هايى كه بوده است ، منحرف كردند از واقعيتش ، خيال كردند تعريف حضرت امير به اين است
كـه انـگـشترش چقدر قيمت داشته باشد و مثلا چه باشد. يك زندگى عجيب و غريبى براى حضرت امير.
شـمـا خـلافـت در آن وقـت يـك وضع خاصى داشته است ، خصوصا آن خلفاى از معاويه به پـايـيـن ، يـك سـلطـنـتى بوده است و /در همين عصر كه / در همان عصر كه معاويه آن بساط سـلطـنـتـى را راه انـداخـتـه بـود، حـضـرت امـيـر مـثـل يـك فـعـله مـى رفـت كـار مـى كـرد، مـثـل يـك عمله مى رفت كار مى كرد و آب راه مى انداخت و بعد همان جا مى گفت اين آب صدقه اسـت . آب راه نمى انداخت براى خودش ، وضع زندگى اين بوده است . ما اگر بخواهيم از ايـشـان تـقـليـد كـنـيـم نـمـى توانيم ، حقيقتا نمى توانيم تقليد كنيم ، قدرت اين معنا را ما نـداريـم . امـا خـود ايـشـان هـم فـرمـودنـد كه شما نمى توانيد، اما تقوا مى توانيد داشته باشيد. مى توانيد كه تقوا داشته باشيد، مى توانيد كه با خدا باشيد، توجه به خداى تبارك و تعالى داشته باشيد.
خيال مى كنند كه اگر موشك انداختند به ايران فورا شكست مى خورد
و بـحـمـدالله مـلت مـا امـروز يـك وضـع خـاصـى دارد كـه شـايـد در طـول تـاريـخ نـبـوده . در هـمـان تـاريـخـى كـه ائمـه عـليـهـم السـلام بـودنـد، خـود رسـول الله بوده است ، حضرت امير بوده است ، مردم اختلاف داشتند، مردم ، همان هايى كه دور و بـر خـودشـان بـودنـد /از آنـها/ وقتى مى خواستند ببرندشان جنگ ، نمى رفتند. اما امـروز وضـعـى شـده اسـت كـه داوطـلبند. اشتباهى كه اين غربى ها دارند و اين مخالفين ما دارند، اشتباه اين است كه خيال مى كنند كه وقتى كه كلمه موشك تو كار آمد، مردم ايران مى ترسند ديگر بعد چه بشوند. اين موشك ها را زدند و كشتند و چه كردند و مردم ايران سر جـاى خـودشـان نـشـسـتـنـد و مى خندند بهشان . شما مردم ايران را از موشك نترسانيد، مردم ايرانى كه شهادت را براى خودشان افتخار مى دانند و بسيارى از اوقاتى كه اين جا مى آيند انسان تعجب مى كند از وضع اينها كه جوانش فوت شده است ، جوانش شهيد شده است ، مـى گـويـد بـاز هـم مـى خواهم ، مى خواهم جوان دارم باز مى دهم . بچه كوچك ، مى گويد انـشـاءالله بـزرگ مـى شود و شهيد بشود. يا زن ها مى بينيد كه چه وضعى دارند. اينها مـردم را، اين مردمى كه طالب شهادتند از شهادت مى ترسانند! و اين يك اشتباهى است كه از بـاب ايـن كـه نـمـى فـهـمـنـد، اصـلا ادراك ايـن مـعـنـا را كـه مـعـنـويـات چـى اسـت ، امـثال صدام و اينها اصلا نمى فهمند كه مساءله چى است . متوجه اين كه ايران چه وضعى دارد و مـردم ايـران چـه وضـعـى دارنـد، اصـلا مـتـوجـه ايـن نـيـسـت ، هـمـيـن قـدر خيال مى كند كه اگر موشك انداختند به ايران ، فورا شكست مى خورند. اين قويتر مى كند اينها را.
عمده اين است كه ما بايد حفظ كنيم ايمان و وحدت خودمان را
عـمـده ايـن اسـت كـه مـا تـوجه داشته باشيم به اين كه حفظ كنيم ايمان خودمان را و وحدت خودمان را.اگر اين راه حفظ شد هيچ ، از هيچى ديگر ترس ندارد. موشك بيايد، چه مى دانم هـر كـى مـى خـواهد بيايد و آمريكا بيايد، شوروى بيايد، هر كى مى خواهد بيايد، البته اين نكته از ذهن مردم ما
خارج نمى شود كه وقتى ببينند كه آنهايى كه كمك مى كنند به صدام براى اين شرارت هـايـش ، ايـن از ذهـن مردم خارج نمى شود، توجه بهش دارند و آنهايى كه مى خواهند منافع خـودشـان مـحـفـوظ بـشـود، بـايـد تـوجـه به اين داشته باشند كه منافعشان محفوظ اگر بخواهد باشد، بايد يك جورى عمل بكنند كه اين طورها نباشد و الا محفوظ نخواهد ماند. آن كـسـى كـه كـمـك مـى كـنـد يـا كـمـك مـادى مـى كـنـد يـا كـمـك نـظـامـى مـى كـنـد، آنـهـا هـم خيال مى كنند كه ما از كمك هاى نظامى آنها، كمك هاى آنها مى ترسيم . نه ، ترسى در كار نـيـست . براى اين كه يك ملتى است كه شهادت طلب است ، حالا شهادت با موشك باشد يا بـا تانك باشد يا با توپ باشد يا با هر چه باشد. شهادت طلب است اين ملت . از اين نـمـى تـرسد، اما فراموش هم نمى كند كه كى ها به اينها /به اينها/ دارند خدمت مى كنند، كـى امـر مـى كـنـد بهشان كه اين كارها را بكنيد، انگيزه آنها چى هست ، آنهايى هم كه اينها وادار مـى كنند، كى اند و كى به اينها كمك مى كند، كى موشك مى دهد، كى چى مى كند، اين از ذهـن مـردم مـا بيرون نمى رود و بايد لذا توجه داشته باشند آنهايى كه اين كار را مى كنند. و من از خداى تبارك و تعالى مساءلت مى كنم كه همه ما را در ايمان به خودش مستقر قرار بدهد و همه مسلمين را حفظ كند و از شر كفار همه مسلمان ها، همه مستضعفان جهان محفوظ باشند.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 27/12/66
پـــاســـخ بـــه تـــلگـــرام تـــبـــريـــك فـرمـانـده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبتعمليات پيروزمند والفجر 10
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى محسن رضايى فرمانده محترم كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
از عنايات خداوند بزرگ و توجه رسول معظم او به اين ملت مقاوم و ايثارگر و رزمندگان سلحشور اسلام در پيروزى بزرگ و برق آساى (والفجر 20) سپاسگزارم . به يقين ايـن هديه الهى از ختم اين سال پرحادثه ، تحقق وعده (ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم ). از ثمره مقاومت بى نظير اين ملت بزرگ در برابر حملات بزدلانه عفلقيان در بمباران شهرهاست .
اخـبـار پـيـروزى هـا و حـمـاسـه هـاى دلاوران اسـلام نـه تـنـهـا دل مـلت مـا كـه قـلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و عفلقيان و حاميان و اربـابـان او خـصـوصـا آمـريـكـا و اسـرائيـل را عـزادار كـرد. سـلام خالصانه مرا به همه فـرمـاندهان عزيز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پيروز سپاه و بسيج و ارتش و هوانيروز و نيروى هوايى و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و كليه نيروهاى مردمى و كرد ابلاغ كـنـيـد. و سـلام و تـشكر ملت ايران را به مردم شهرهاى آزاد شده عراقى كه بدون اين كه حتى يك گلوله هم به طرف آنان و شهرهاى آنان شليك شود، با آغوش باز و فرياد الله اكـبـر از رزمـنـدگـان مـا استقبال نمودند، برسانيد و به آنها بگوييد كه مى بينيد صدام چـگـونـه ديوانه وار شما و شهرهايتان را بمباران خوشه اى و شيميايى مى كند. و خواهيم ديـد كـه جـهـانـخـواران چـگـونه در تبليغات مسموم خود از كنار اين پيروزى هاى بزرگ و جنايات صداميان خواهند گذشت .
ايـن جـانـب بـا تـشكر مجدد از ملت مقاوم ايران و رزمندگان عزيز از جوانان غيرتمند كشور سـرافـراز اسـلامـى ايـران مـى خـواهم كه به جبهه ها عزيمت كنند و با تداوم عمليات خود مـجـال تـجـديـد سـازمـان و تـنـفـس عـفـلقـيـان شـكـسـت خـورده و مستاصل را بگيرند. دست قدرت و نصرت بى انتهاى خداوند يار و ناصرتان باد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 30/12/66
پيام به مناسبت سال نو
بسم الله الرحمن الرحيم
يـا مـقـلب القـلوب و الابـصـار يـا مـدبـر الليـل و النـهـار يـا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال .
خداوند اين سال جديد را بر همه مسلمان ها، بر ملت ما، بر همه مستضعفين جهان مبارك كند. و ايـن سـال يـك خـصوصياتى دارد كه كم اتفاق مى افتد. و امروز در آستانه ولادت حضرت سـيـدالشـهـدا، كـه مـا بايد انگيزه قيام ايشان را ببينيم چى بود و مقصد ايشان چى بود و وضـع زنـدگـى ايـشـان و هـمـه ائمـه عـليـهـم السلام چى بود، خصوصا در ماه شعبان چه وضعى داشتند.

next page

fehrest page

back page