تاريخ : 5/6/63
پيام امام خمينى به ايثارگران جبهه هاى نور
بسم الله الرحمن الرحيم
مـا را چه رسد كه با اين قلم هاى شكسته و بيان هاى نارسا در وصف شهيدان و جانبازان
و مفقودان و اسيرانى كه در جهاد فى سبيل الله جان خود را فدا كرده و يا سلامت خويش
را از دست داده اند يا به دست دشمنان اسلام اسير شده اند، مطلبى نوشته يا سخنى
بگوييم . زبان و بيان ما عاجز از ترسيم مقام بلند پايه عزيزانى است كه براى اعلاء
كلمه حق و دفـاع از اسـلام و كشور اسلامى جانبازى نموده اند. الفاظ و عبارات توان
توصيف آنانى را كـه از بـيـت مـظـلم طـبـيـعـت بـه سـوى حـق تـعـالى و رسـول
اعـظـمـش هـجرت نموده و به درگاه مقدسش بار يافته اند، ندارد. از مجاهدينى كه
سـنـگـرهـاى نبرد را تبديل به مساجد و ميدان هاى جهاد را با بانگ تكبير مهبط ملائكه
الله نـمـوده انـد، چـگـونـه سخن توان گفت ؟ در اقدام شريف مادران بزرگوارى كه در
دامن هاى مـطـهـر خـود چـنـيـن فـرزندانى را براى اسلام تربيت كرده اند، چه مى توان
نثار كرد؟ و بـراى اسـيـرانى كه در زندان هاى مخوف دشمن شجاعانه بر سر دشمنان بشريت
فرياد مـى كـشند، چگونه توان تعظم نمود؟ پس با اعتراف به عجز، براى شهيدان آرزوى
رحمت خـاص الهـى و بـراى جـانبازان ، اين شهيدان زنده ، سلامت و براى اسرا و
مفقودين عزيز و دليـر، آرزوى بـازگـشـت بـه ميهن و براى مادران و پدران و همسران و
فرزندانشان ، اين نـمـونه هاى صبر و مقاومت ، صبر و سعادت دارين و براى رزمندگان در
جبهه هاى حق عليه بـاطل پيروزى درخواست مى نماييم . سلام و درود خداوند بر همگان و
دعاى خير بقيه الله اعظم ارواحنا فداء شامل تمامى آنان باد.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 7/6/63
پيام امام خمينى به مسلمانان جهان به مناسبت برگزارى كنگره عظيم عبادى !!! سياسى حج
و عيد سعيد قربان
بسم الله الرحمن الرحيم
مـبـارك بـاد عـيد سعيد بزرگ قربان بر مسلمانان جهان و بر ملت بزرگ مجاهد ايران كه
با انقلاب كبير خود دست جهانخواران را از تجاوز به ميهن اسلامى شان قطع كردند. و به
خـواسـت خـداونـد مـتـعـال و حـمايت حضرت بقيه الله ارواحنا لمقدمه الفداء خود را
از سلطه سـتـمـگران شرق و غرب آزاد و براى به ثمر رسيدن انقلاب بزرگ خويش با
فداكارى هاى فوق طاقت به نهضت و جانبازى خود ادامه مى دهند تا انشاء الله مقصد اعلى
كه اجراى احكام نورانى اسلام است در كشور پياده شود.
عـيـد سـعـيـد و مـبارك در حقيقت آن روزى است كه با بيدارى مسلمين و تعهد علماى
اسلام تمام مسلمانان جهان از تحت سلطه ستمكاران و جهانخواران بيرون آيند و اين مقصد
بزرگ زمانى ميسر است كه ابعاد مختلفه احكام اسلام را بتوانند به ملت هاى زير ستم
ارائه دهند و ملت هـا را بـا اسـلام نـاشـناخته آشنا كنند و فرصت ها را براى اين
امر بزرگ سرنوشت ساز مـغـتـنـم شـمـرده و از دسـت نـدهـنـد. و چه فرصتى بالاتر و
والاتر از كنگره عظيم حج كه خـداونـد مـتـعال براى مسلمانان فراهم آورده است و مع
الاسف ابعاد مختلف اين فريضه عظيم سـرنـوشـت سـاز به واسطه انحراف هاى حكومت هاى
جور در كشورهاى اسلامى و آخوندهاى فـرومـايـه دربـارى و كـج فـهـمـى هـاى بـعضى از
معممين و مقدس نماها در تمام كشورهاى اسـلامـى در پـرده ابـهـام بـاقـى مـانـده
اسـت . كـج فـهـمـانـى كـه حـتـى بـا تـشـكـيـل حـكـومـت اسلامى مخالف و آن را از
حكومت طاغوت بدتر مى دانند. كج فكرانى كه فريضه بزرگ حج را محدود به يك ظاهر بى
محتوا كرده و ذكر گرفتارى هاى مسلمانان و كـشـورهاى اسلامى را بر خلاف شرع و تا
سرحد كفر مى شمارند. وابستگان به حكومت هـاى جـابـر انـحـرافـى كـه فـريـاد
مـظلومانى را كه از گوشه و كنار جهان در اين مركز فرياد جمع گرديده اند، زندقه و
برخلاف اسلام وانمود مى كنند. بازيگرانى كه براى عقب نگه داشتن مسلمانان و بازكردن
راه براى غارتگران و سلطه جويان ، اسلام را در كنج مساجد و معابد محصور نموده اند و
اهتمام به امر مسلمين را برخلاف اسلام و وظايف مسلمانان و عـلمـاى اسـلام مـعرفى مى
كنند. و مع الاسف دامنه تبليغات گمراه كننده به قدرى بوده و هست كه دخالت در هر امر
اجتماعى و سياسى را در جامعه مسلمين برخلاف وظايف روحانيون و علماى دين مى دانند و
دخالت در سياست را گناهى نابخشودنى مى خوانند و فريضه نماز جمعه را به يك صورت خشك
، مقصور كرده و تجاوز از اين حد را ضد اسلام مى دانند.
و بـايـد گـفـت اسـلام ، غـريـب و نـاشـنـاخـته است و ملت اسلامى منزوى و ناآشنا به
حقايق اسلامند.
اكـنـون بـر عـلمـاى اسـلام و نـويـسـندگان و دانشمندان و هنرمندان و فيلسوفان و
محققان و عـارفـان و روشـنـفـكـرانـى كـه از ايـن مـسـائل رنـج مـى بـرنـد و بـه
حـال اسـلام و مـسلمين تاءسف مى خورند، در هر منطقه و داراى هر مذهب و مسلكى كه
هستند لازم اسـت بـراى جـلوگـيرى از اين خطر عظيم كه اسلام و مسلمين گرفتار آن
هستند، دامن همت به كمر زنند و با هر وسيله ممكن در مساجد و محافل و مجالس عمومى
، مسلمانان را هشدار دهند و از آنـان غـفـلت زدايـى نـمـايـنـد و آنان را براى يك
نهضت عمومى اسلامى مهيا كنند و بايد بدانند كه اين امرى است ممكن و شدنى ، ولى
محتاج به كوشش و فداكارى مى باشد. ملت ايـران اعـزهـم الله راه عـذرهـا را مـسـدود
نـمـوده و اثـبـات نـمـود كـه در مـقـابـل قـدرت هـاى بـزرگ مـى تـوان ايـسـتـاد و
حق انسانى خود را بازپس گرفت . و با اتـكـال بـه قـدرت لايـزال حـق تـعـالى كه وعده
نصرت به شرط آن كه حق را يارى دهيم عنايت فرموده است ، هراس به خود راه ندهند كه
(ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم .)
و بـراى تـحـقـق اهـداف اسـلامى كه در مقدمه آن كوتاه كردن دست قدرتمندان منحرف و
مـخالف اسلام از كشورهاى اسلامى و رفع موانع داخلى و خارجى باشد، همت گمارند و با
احزاب و حكومت هاو گروه هاو اشخاصى كه با نهضت هاى اسلامى كه بحمدالله تعالى در
آسـتـانـه رشـد و شكل گيرى است مخالفند، مقابله نموده و مبارزه با آنان را در
سرتاسر جـهـان سـرلوحـه بـرنـامـه هـاى خود قرار دهند و مطمئن باشند كه با وعده
صريح خداوند تعالى ، تؤ فيق پيشرفت حاصل شود و مظلومان از دست ستمگران نجات يابند.
اكـنـون كـه در آستانه فريضه مباركه حج هستيم ، لازم است توجهى به ابعاد عرفانى و
روحـانـى و اجـتماعى و سياسى و فرهنگى آن داشته باشيم . باشد كه اين امر راهگشايى
بـراى قـدم موثر ديگر باشد. در اين موضوعات بسيارى از دوستان متعهد مطالبى گفته
انـد. ايـن جـانـب نيز اشاره اى گذرا تنها به بعض ابعاد آن مى كنم ، شايد تذكرى از
آن حاصل شود.
از آن جـا كـه در ايـن مـناسك عجيب از اول احرام و تلبيه تا آخر مناسك اشاراتى
عرفانى و روحـانـى اسـت كه تفصيل آنها در اين مقال ميسر نيست ، اكتفا به بعض اشارات
تلبيه هامى كنم . لبيك هاى مكرر از كسانى حقيقت دارد كه نداى حق را به گوش جان
شنيده و به دعوت الله تـعـالى بـه اسـم جـامـع جواب مى دهند. مساله ، مساءله حضور
در محضر است و مشاهده جمال محبوب ، گويى گوينده از خود در اين محضر بيخود شده و
جواب دعوت را تكرار مى كـنـد و دنـبـاله آن سـلب شـريـك بـه مـعـنـاى مـطـلق آن مـى
نـمـايـد كـه اهـل الله مـى دانـنـد، نـه شـريـك در الوهـيـت فـقـط. گـرچـه سـلب
شـريـك در آن نـيـز شـامـل هـمـه مـراتـب تـافـنـاى عـالم در نـظر اهل معرفت است و
حاوى جميع فقرات احتياطى و اسـتـحبابى است مثل الحمدلك والنعمه لك و حمد را اختصاص
مى دهد به ذات مقدس ، همچنين نعمت را، و نفى شريك مى كند و اين نزد اهل معرفت غايت
توحيد است و به اين معناست كه هر حـمـدى و هر نعمتى كه در جهان هستى تحقق يابد، حمد
خدا و نعمت خداست بدون شريك و در هر موقف و مشعرى و وقوف و حركتى و سكون و عملى
ايـن مـطلب و مقصد اعلى جارى است و خلاف آن ، شرك به معناى اعم است كه همه ما
كوردلان بـه آن مـبـتـلا هـسـتيم . بگذارم و بگذرم و از همه ابعاد آن مهجورتر و
مورد غفلت تر، بعد سـيـاسى اين مناسك عظيم است كه دست خيانتكاران براى مهجوريت آن
بيشتر در كار بوده و هـسـت و خـواهـد بـود. و مـسـلمـانـان امـروز و در ايـن عـصـر
كـه عـصـر جنگل است ، بيشتر از هر زمان موظف به اظهار آن و رفع ابهام از آن هستند،
زيرا بازيگران بـيـن المـللى بـا اغـفـال مـسـلمـيـن و عـقـب نـگـه داشـتـن آنـان
از يـك سـو و عمال سودجوى آنان از سوى ديگر و غفلت زدگان نادان از طرفى و آخوندهاى
دربارى يا كـج فـهـم از سـوى ديـگـر و مـتـنـسكان جاهل از يك طرف دانسته يا ندانسته
پشت در پشت هم ايستاده و در محو اين بعد سرنوشت ساز و نجات دهنده مظلومان در فعاليت
هستند. و لازم است متعهدان و بيداران و دلسوزان براى غربت اسلام و مهجوريت اين بعد
در احكام اسلام بويژه حـج كـه ايـن بـعـد در آن ظـاهرتر و موثرتر است ، با قلم و
بيان و گفتار و نوشتار به كـوشـش بـرخـيـزنـد، خـصـوصا در ايام مراسم حج كه پس از
اين مراسم عظيم انسان ها مى تـوانـنـد در شـهـر و ديـار خـود بـا تـوجه به اين بعد
عظيم ، مسلمانان و مظلومان جهان را بـيـدار و بـراى خروج مظلومان جهان از تحت
فشارهاى روزافزون ستمگران مدعى حمايت از صـلح بـه حـركـت وادارنـد. و پـر واضـح است
كه اگر در اين كنگره عظيم جهانى كه همه اقـشـار مـلت هـاى مظلوم اسلامى از هر مذهب
و ملت و داراى هر زبان و مسلك و هر رنگ و قشر، ولى بـازى واحـد و لبـاس مـشـابـه ،
دور از هـر آلايـش و آرايـش اجـتـمـاع نـمـوده انـد، مـسـائل اسـاسـى اسـلام و
مـسـلمـيـن و مـظـلومـان جـهـان از هـر فـرقـه حـل نـشـود و حـكومت هاى مستكبر و
زورگو سرجايشان ننشينند، از اجتماعات كوچك منطقه اى و محلى كارى برنخواهد آمد و راه
حل فراگيرى به دست نخواهيم آورد.
بيت الله الحرام اول بيتى است كه براى ناس بنا شده ، بيت همگانى است . هيچ شخصيتى و
هـيـچ رژيـمـى و هـيـچ طـايـفـه حـق تـقـدم در آن را نـدارد. اهـل بـاديه و
صحرانشينان و خانه به دوشان با عاكفان كعبه و شهرنشينان و دولتمردان در آن
يـكـسـانـنـد. اين بيت معظم براى ناس بنا شده و براى قيام ناس و نهضت همگانى و
بـراى مـنـافـع مـردمى و چه نفعى بالاتر و والاتر از آن كه دست جباران جهان و
ستمگران عـالم از سـلطـه بـر كـشورهاى مظلوم كوتاه شود و مخازن عظيم كشورها براى
مردم خود آن كـشـورهـا بـاشـد. بيتى كه براى قيام تاسيس شده است ، آن هم قيام ناس و
للناس ، پس بـايـد بـراى هـمـيـن مـقـصـد بزرگ در آن اجتماع نمود و منافع ناس را در
همين مواقف شريف تاءمين نمود و رمى شياطين بزرگ و كوچك را در همين مواقف انجام داد.
مجرد كليددارى بيت و سقايت حجاج و عمارت مسجدالحرام كافى نيست و مربوط به مقصد نيست
. ساده بودن بيت و مـسـجـد هـمـچون زمان ابراهيم و صدر اسلام و به هم پيوستن مسلمين
در آن مكان بى آلايش و وافـديـن بـى پـيـرايـش ، هـزاران مـرتـبه بالاتر است از
تزيين كعبه و بناهاى مرتفع و غـافـل شـدن از مـقـصـد اصـلى كـه قيام ناس و شهود
منافع ناس است . (اجعلتم سقايه الحـاج و
عـمـاره المـسـجـد الحـرام كـمـن امـن بـالله و اليـوم الاخـر و جـاهـد فـى سبيل
الله لايستون عندالله والله لايهدى القوم الظالمين )،
گويى آيه شريفه در عصر ما نازل شده و گوياى حال ماست . در عصر حاضر
سـرگـرمى به سقايت و معيشت حجاج و به عمارت و تزيين مسجدالحرام غفلت از ايمان به
خـدا و روز جزا و كناره گيرى از جهاد فى سبيل الله را ظلم و كسانى كه چنين كنند را
ظالم مـحـسـوب داشـتـه اسـت . ايـمـان بـه خـداى تـعـالى و روز جـزا انـسـان هـارا
بـه جـهاد فى سـبـيـل الله و قـيـام بـراى حق و عدل سوق مى دهد و خداوند قومى را كه
چنين نباشند، هدايت نـمـى فـرمـايـد كـه ايـنـان ظـالمـانـنـد. خـداى تـعـالى و
رسول عظيم الشان صلى الله عليه وآله در روز حج بزرگ ندا دادند و فرياد سر دادند كـه
خـدا و رسـول برى هستند از مشركان ، (واذان
من الله و رسوله الى الناس يوم الحج الاكـبـران الله بـرى مـن المشركين و رسوله .)
در آن روز خط آمريكا و آخوندهاى دربارى تـاءمـيـن كـنـنـده مـنـافـع شـيـطـان بـزرگ
نـبـودنـد كـه فـتـوا دهـنـد العـيـاذ بالله ، خدا و رسـول بـر خـلاف مـنـاسـك حـج
دسـتـور داده و عـمـل كـنـنـد و بـايـد حـج از ايـن مـسـائل بـه دور بـاشـد. روزى
كـه ولى الله الاعـظـم امـام عـصـر عـجـل الله تعالى فرجه الشريف ظاهر شوند و در
كعبه نداى عدالت سردهند و بر خلاف ظـالمـان وكـافـران فـريـاد كـشـنـد، هـمين
آخوندها هستند كه او را تكفير كنند و از ستمگران پشتيبانى نمايند.
خـداونـد انـشـاء الله تـعالى اسلام و مسلمين را از شر ستم پيشگان نگهدارى فرمايد.
اينك تـذكـراتـى هر چند تكرارى را به عرض برادران و خواهران مى رسانم . اميد است
انشاء الله تعالى به ديده عنايت توجه نمايند.
1!!! مـراتب معنوى حج كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه
نـزديـك مـى نـمـايـد، حاصل نخواهد شد، مگر آن كه دستورات عبادى حج به طور صحيح و
شـايـسـتـه و مـو بـه مـو عمل شود و حجاج محترم و روحانيون معظم كاروان هاتمام هم
خود را صـرف در تعليم و تعلم مناسك حج كنند و بر مساءله دانان است كه از همراهان
خود مواظبت كـنـنـد كـه خـداى نـخـواسـتـه تـخـلف از دسـتـورات نـشـود. و بـعـد
سـيـاسى و اجتماعى آن حـاصـل نـمـى گـردد، مـگـر آنـكـه بـعـد مـعـنـوى و الهـى آن
جـامـه عـمـل پـوشـد و لبـيـك هـاى شـمـا جـواب دعـوت حـق تـعـالى بـاشـد و خـود را
مـحـرم براى وصـول بـه آسـتانه محضر حق تعالى نماييد و لبيك گويان براى حق ، نفى
شريك به هـمـه مـراتـب كـنـيـد و از (خـود)
كـه مـنـشـاء بـزرگ شـرك اسـت بـه سـوى او جـل و عـلا هـجـرت نـمـايـيـد. و امـيـد
اسـت بـراى جـويـنـدگـان ، آن مـوتـى كـه دنـبـال هـجـرت اسـت حـاصـل آيـد و اجـرى
را كه على الله است دريافت نمايند و اگر جهات مـعـنـوى بـه فـرامـوشـى سـپـرده
شـود، گـمـان نـكـنـيـد كـه بـتـوان از چنگال شيطان نفس رهايى يابيد. و تا در بند
خويشتن خويش و هواهاى نفسانى خود باشيد، نمى توانيد جهاد فى سبيل الله و دفاع از
حريم الله نماييد. شما عزيزان قدرى به خود آييد و سلحشوران جمهورى اسلامى را كه
پيروزى هاى خدا پسندانه رابراى اسلام و كشور اسـلامـى كـسـب كـرده انـد و اكـنـون
جمعى از شهداى زنده آنان با شما در مناسك حج شريك هـسـتـنـد، بـنـگـريد و از تحول
عظيمى كه موجب اين همه فداكارى در آنان شده است ، عبرت بـگـيـريـد. و مـسـلمـانـان
بـدانـنـد تـا يـك درجـه از ايـن تـحـولات در آنـان حـاصـل نـشود، شيطان نفس اماره
و شياطين خارج نخواهند گذاشت كه به فكر امت اسلامى و مظلومان جهان باشند. از خداوند
تعالى تؤ فيق همگان را خواهانم .
2!!! شـمـا از كـشـور پيروزمندى كه سال هاتحت فشار ستمشاهى دست و پا زده و با عنايت
خـداونـد تـعـالى و دعـاى خـيـر بـقـيـه الله ارواحـنـا فـداه قـيـد و بـنـدهـا را
بـا تحمل مصيبات جانكاه گسيخته و هزاران شهيد و جانباز در راه مقصد، تقديم اسلام
نموده است ، عازم حج شده ايد. شما حامل پيام ملتى هستيد كه با انقلاب خود كشورى را
كه مى رفت با شـرق زدگـى و از آن بيشتر غرب زدگى در الحاد و فساد و فحشا غرق شود
نجات داده و حكومت اسلامى را به جاى حكومت طاغوتى جايگزين نموده اند. همان مردمى كه
تصميم دارند بـا صدور پيام انقلاب اسلامى شان نه تنها كشورهاى اسلامى كه مستضعفان
جهان را به اسـلام عـزيـز و حـكـومـت عدل اسلامى آشنا سازند. شما نمايندگان مردمى
هستيد كه انقلاب اسـلامـى شـان بـا عـمـركـوتـاه خـود و گـرفـتـارى هـاى طـاقـت
فـرسـاى حـاصـل از رويارويى با دو ابر قدرت و مقابله دو بلوك شرق و غرب با آن و
خرابكارى هاى تروريست هاى وابسته به دو جناح ستمگر تنها و تنها به بركت اسلام و
نورانيت آن و مقاومت مردم توانسته است كشورهاى اسلامى را در شرق و غرب ارض و
مظلومان جهان را در سـراسـر گـيـتـى تكان داده و به اسلام جلب نمايد و توانسته است
نداى اسلام را هر چند ضـعـيـف بـه گوش جهانيان رسانده و نظر آنان را به خود جلب
كند. شماحجاج محترم بيت الله الحـرام حـامـل پـيـام اين ملت و نمايندگان اين كشور
هستيد، در اين صورت موقعيت شما بـسـيـار حـسـاس و وظيفه شما سنگين است ، يا انشاء
الله چنانچه انتظار مى رود با رفتار شايسته و اخلاق اسلامى و انقلابى خود نظر همگان
را جلب كرده و چهره انقلاب اسلامى را آن گـونـه كـه هـست به نمايش ملت هاى جهان مى
گذاريد و توجه آنان را با برخوردهاى بـرادرانـه و مـحـبـت آمـيـز به انقلاب بزرگ
ايران جلب مى نماييد و عملا تبليغات فاسد مـغـرضـانـه بـوق هـاى تـبـليـغـاتـى را
خـنـثـى مـى نـمـايـيـد كـه در اين صورت حج شما مـقـبـول و اجـر شـما مضاعف خواهد
بود. و يا خداى نخواسته بعضى از بى خبران برخلاف آنـچـه ذكر شد عمل مى نمايند كه
اميد است ننمايند كه در اين صورت در محضر خدا و خانه او و قـبـله مـسلمانان مرتكب
گناهى عظيم شده و از صف حجاج بيت الله الحرام و زايران قبر رسـول خـدا صـلى الله
عـليـه و اله و ائمـه مـعـصومين در بقيع خارج مى شوند و با كوله بارى از گناه به
منازل خود بر مى گردند.
3!!! بسيار محتمل است كه عده اى از منحرفان و دشمنان انقلاب و اسلام براى بدنام
كردن حجاج محترم و مشوه نمودن چهره انقلاب بلكه اسلام ، در اين سفر شركت كنند و به
صفوف حجاج محترم بپيوندند و دست به كارهاى ناشايسته و مخالف دستورات اسلام زنند و
گاه بـاعـث شـونـد كه بعض متدينين هم گول خورده و از آنها به تو هم آن كه تكليف
انقلابى اسـت ، تـبعيت كنند و به دست مخالفان انقلاب كه با دقت درصدد يافتن نقاط
ضعف و خرده گـيـرى از حجاج ايرانى باشند بهانه دهند، مخالفانى كه همراه كاروانان و
راهپيمايان و اجـتـمـاعـات در مـواقـف شـريـفـه مـى بـاشند و مطالب را صد چندان
كرده و به رسانه هاى گـروهـى مـخالف مخابره نموده و موجب تضعيف انقلاب مى شوند. در
اين صورت بر تمام حجاج محترم خصوصا روساى كاروان ها و روحانيون محترم و اشخاص
هوشيار لازم است تا با دقت بسيار مواظب حركات و سكنات و رفتار حجاج باشند و به مجرد
رويت يك امر انحرافى طرف را نهى كنند و اگر ديدند اصرار دارد و در صدد فساد است ،
بـه نـحـوى كـه بـه مـلايـمت و موعظه حسنه نزديك تر است از آن جلوگيرى نمايند و به
ديگران هشدار دهند كه او را از صفوف خود خارج كنند و متوجه باشند كه گاهى مفسدان مى
خواهند جارو جنجال و تشنج ايجاد كنند. بايد از اين گونه امور احتراز نمايند.
4!!! مـسـلمـانان حاضر در مواقف كريمه از هر ملت و مذهب كه هستند بايد به خوبى
بدانند كه دشمن اصلى اسلام و قرآن كريم و پيامبر عظيم الشان صلى الله عليه و آله و
سلم ، ابـرقـدرت هـا خـصـوصـا آمـريـكـا و وليـده فـاسـدش اسـرائيـل اسـت كـه چـشـم
طـمـع بـه كـشـورهـاى اسـلامـى دوخـتـه و بـراى چـپـاول مـخـازن عـظـيـم
زيـرزمـيـنى و روى زمينى اين كشورها از هيچ جنايت و توطئه اى دست بـردار نيستند و
رمز مؤ فقيت آنان در اين توطئه شيطانى تفرقه انداختن بين مسلمانان به هـر شـكـل كـه
بـتـوانـنـد مـى بـاشـد. در مـراسـم حـج مـمـكـن اسـت اشـخـاصـى از قبيل ملاهاى
وابسته به خود را وادار كنند كه اختلاف بين شيعه و سنى ايجاد كنند و آن قدر بـه
ايـن پـديـده شـيطانى دامن زنند كه بعض ساده دلان باور كنند و موجب تفرقه و فساد
شوند. برادران و خواهران هر دو فرقه بايد هشيار باشند و بدانند كه اين كوردلان جيره
خـوار بـا اسـم اسـلام و قـرآن مـجيد و سنت پيامبر مى خواهند اسلام و قرآن و سنت را
از بين مـسلمين برچينند يا لااقل به انحراف كشانند. برادران و خواهران بايد بدانند
كه آمريكا و اسـرائيـل بـا اسـاس اسـلام دشـمنند، چرا كه اسلام و كتاب و سنت را خار
راه خود و مانع از چـپـاولگـرى شـان مـى دانـنـد، چـرا كـه ايـران بـا پيروى از
همين كتاب و سنت بود كه در مقابل آنان بپاخاست و انقلاب نمود و پيروز شد. امروز
توطئه بر ضد ايران و حكومت آن و حـزب الله در حـقـيـقـت تـوطئه براى محو اسلام و
كتاب و سنت است و ايران بهانه اى بيش نـيـسـت . ايـنـان بـا ايـران زمـان شـاه كه
حكومتش جان نثار آنان بود و ايران را در همه چيز وابـسـتـه بـه آنـان كـرده و
نـقـشـه اسـلام زدايـى را دنـبـال مـى كـرد، بـسيار مؤ افق بودند و با ايران امروز
كه دستشان را از منابع و مخازن كـشـورمـان قـطع كرده و مستشاران و وابستگان به آنان
را از كشور رانده است مخالفند. از طـرف ديـگـر دشـمن حقيقى آنها هم اسلام است ، مگر
آن كه اسلامى ساخته و پرداخته بعض حـكـومـت هـاو آخـوندهاى بدتر از آنان باشد كه با
آن موافقند و آن اسلام نيز حامى آنان و مـدافع منافع آنان است و از آن ديدگاه است
كه فرياد مظلومانه حجاج ايرانى را در مركز وحـى و مـهـبـط
(اذان مـن الله و رسـوله الى النـاس يـوم الحـج الاكـبـر ان الله بـرى
مـن المـشركين و رسوله ) در گلو خفه مى
كنند و به كفر آنان فتوا مى دهند. پس در اين مقطع زمـانـى تـكـليـف الهـى حـجـاج
است كه اگر مطلبى از گويندگان شنيدند كه بوى ايجاد اختلاف بين صفوف مسلمانان را مى
دهد، انكار كنند و برائت از كفار و سردمداران آنان را از وظايف خود در مواقف كريمه
بدانند تا حج آنها حج ابراهيمى ابوالانبياء صلواه الله عليه بـاشـد و حـج مـحـمـدى
صـلى الله عـليـه و آله و سـلم . والا (مـا
اكـثـرا الضـجـيـج واقل الحجيج ) درباره
آنها صادق است .
5!!! بـه حـجـاج مـحـتـرم ايـرانـى كـه حـامـل پـيـام اسـلام و قـرآن كـريـمـنـد و
حـامـل پيام انقلاب اسلامى مى باشند سفارش كرده و مى كنم كه در آن مواقف شريفه چه
در مـكـه مـعـظـمـه و چه در مدينه منوره مدارا با مسلمين و مسالمت را حتى با
مامورين آن جا از دست ندهيد و در آن مراكز كه محل امن است به مقابله برنخيزيد و با
همه با اخلاق
انـسـانـى اسـلامـى برخورد كنيد و با نصيحت برادرانه و موعظه حسنه همه مسلمانان را
از اعمال خشونت بازداريد و به دستور خداوند تعالى با جاهلان مدارا نماييد و با دقت
متوجه حـركات و سكنات خود و دوستانتان باشيد و اگر مخالفان شما برخلاف دستورات قرآن
كـريـم با شما رفتار كردند، مقابله به مثل نكنيد تا در پيشگاه خداوند تعالى آبرومند
و مـطـيـع بـاشـيـد. و بـايـد بـدانـيـد كـه انسان در اجتماعات بزرگ نظير راهپيمايى
ها تحت تـاءثـيـر واقـع مـى شـود و چـه بـسـا كه از خود بيخود شود و از يك شعار و
فرياد بى تـوجه تبعيت كند و چه بسا كه در اجتماعات حج و راهپيمايى ها كه بايد با
آرامش و مسالمت انجام گيرد، يك و يا چند نفر منحرف جنجال انگيز شعارى دهند كه با
موازين اسلامى وفق نـدهـد، ولى بـا ظـاهـر شـورانـگـيـزشـان در نـفـوس اثـر
گـذارنـد و انـحـراف را تـحـمـيـل نـمـايـنـد. لازم اسـت حـجـاج مـحـتـرم ايـرانـى
بـا دقـت بـا ايـن مسائل توجه داشته باشند و كسانى كه كارگردانان راهپيمايى هاى
مسالمت آميز هستند تمام شعارها را با دقت تنظيم كنند و قبل از شروع راهپيمايى عده
اى كه متوجه جهات مختلف هستند و از مـسـائل سـيـاسـى و اجـتـمـاعـى آگاهى دارند، با
مشورت از نماينده اين جانب جناب حجت الاسـلام آقاى موسوى خوئينى ها شعارهايى را
تهيه نموده و مردم را توجيه نمايند و اعلام شود كه همه موظف به تبعيت از شعارهاى
تنظيم شده هستند و به ديگر شعارها جواب ندهند و بايد نظم و آرامش را حفظ نمايند.
6!!! مـلت و دولت ايـران در حـالى كـه از بسيارى از دولت هاى منطقه مخالفت هاى بى
جا ديـده اسـت ، هـرگـز نـمـى خـواهـد از اخـوت اسـلامـى چـشـم پـوشـى نـمـوده و
بـه اعمال قدرت دست زند. حكومت هاى منطقه در عوض آن كه همه دست در دست هم منطقه را
از دست قـدرت بـزرگ كـه به آنها به چشم وابسته مى نگرند، نجات دهند و نيز به جاى آن
كه در مـقـابـل كـسـانـى كـه ثـروت هـاى سـرشـار آنان خصوصا نفت را به رايگان مى
برند بـايـسـتـنـد و بـه جـاى آن كـه مـنـطـقـه را از لوث وجـود اسرائيل پاك كنند،
همه كوشش خود را در معارضه با دولت و ملت ايران خلاصه كرده اند ايـنـان بـا دشـمـن
و مـتجاوز به ايران كه اگر فرصت پيدا كند به همه منطقه تجاوز مى نمايد، همدست شده و
بر ضد ايران كه جرمى جز پياده كردن احكام اسلام را ندارد، همكارى هـاى هـمـه
جـانـبـه مـى كـنـنـد. ايـنان بايد بدانند كه دولت ايران با قدرت عظيمى كه از
عـنـايـات خـداونـد تـعـالى و پشتيبانى ملت چهل و چند ميليونى سرچشمه مى گيرد، قدرت
مـقـابـله بـه مـثل را دارد و اين به وضوح ثابت شده است كه آمريكا و ديگر قدرتمندان
در مـوارد گـرفـتـارى دولت هـاى وابـسـتـه ، تـنـهـا به اظهار پشتيبانى لفظى و
احيانا به فـروش سـلاح هايى ابتدايى با قيمت هاى بالا اكتفا نموده و هرگز مشكلى از
آنان را نمى گـشـايـنـد، كـه نمى توانند بگشايند، چرا كه تصادم قدرت ها در جهان بيش
از اين اجازه دخالت آشكاراى آنان را نمى دهد. با تمام اين اوصاف ما هميشه دست
برادرى خود را براى از بين بردن نفوذ ابرقدرت هابه سوى كشورهاى اسلامى دراز كرده
ايم . شما حكومت هاى مـنطقه ديديد كه صدام را آمريكا و همقطاران آن به چه بليه اى
دچار كردند، در حالى كه ايران در انقلاب و آشفتگى بسر مى برد، او را به نويد سردارى
قادسيه وادار كردند تا از زمـيـن و دريـا و هوا به كشور ما هجوم آورد و خيانت بعضى
از دست اندركاران آن وقت نيز فرصتى بيشتر به او داد. مع ذلك با همه آشوب ها و
گرفتارى هايى كه
نيروهاى سلحشور دريايى ، هوايى و زمينى با آن دست به گريبان بودند، در كنار سپاه و
بـسيج و نيروهاى مردمى دشمن را كه مناطق وسيعى از كشور را غافلگيرانه مورد تجاوز
قـرار داده بـود، در هـمـان مـحـل مـيـخـكـوب نـمـودنـد و پـس از مـدتـى نه چندان
زياد با همه پـشـتـيبانى هايى كه از اطراف به او مى شد آنها را از كشور خود راندند.
و وضعيت امروز ايـن دشـمـن خـدا را نـيز مى بينيد و مى دانيد كه ديگر دولت هاى
منطقه در مقايسه با صدام چـنـدان مـهـم نيستند. صدام امروز در اين لجنزار مخوف براى
يافتن راه نجات دست و پا مى زنـد و فـريـادش بـه جـايـى نـمـى رسـد. ايـران اگـر او
را يـك انـسـان مـتـعـادل مـى دانـست ، اميد نجاتى براى او بود. ولى با روحيه جنون
آميزى كه از او آشكار اسـت ، مـلت مـا اجـازه نـمـى دهد كه جنايات نابخشودنى او را
ناديده بگيرند و او را براى ادامـه خـيـانـت بـه حـال خـود گـذارنـد، پـس او را در
حـال اضـطـراب جـانـكاه و موت و حيات تا موقع مقتضى نگاه مى دارند. و اين جانب به
شما دولت هاى منطقه هشدار مى دهم كه با مشورت با عقلا و تفكر در آينده خود بدون
توجه به وعـده هـاى آمـريـكـا و دوسـتـانـش كـه مى خواهند شما را گرفتار كنند و با
تخيلات نابجا هـمـچـون صـدام عـفلقى شما را به دام مى اندازند تا خود را در منطقه
هر چه بيشتر حاضر كـنـنـد و سـرنـوشـت مـنـطـقه را به دست گيرند، خود را از اين
مهلكه كنار گيريد و مطمئن بـاشـيـد كـه دولتـى چـون دولت ايران كه متعهد به اسلام
است و از فرامين الهى تخطى نـمـى كـنـد، اگـر دسـت بـرادرى او را فـشـار دهيد هرگز
ضرر نمى بينيد و چه بهتر كه دولت هـاى مـنـطـقـه تـمـام نـيـروى خـود را بـراى
مـحـو اسـرائيـل از جـغـرافـيـا تـجـهـيـز كـنند. اسرائيل مفسدى كه فلسطينيان مظلوم
را بدين روز انـداخته و به لبنان قهرمان آن همه ظلم كرده و به كشورهاى منطقه تعدى و
تجاوز نموده اسـت . چـه چـيـز بـهـتـر از ايـن كـه دولت هاى منطقه دست در دست هم
نهند و منطقه را از شر اسـرائيـل و آمـريـكـاى طـرفـدارش نـجـات دهـنـد. و مـن
كـرارا تـذكـر داده ام كـه اسـرائيـل از نيل تا فرات را از خود مى داند و شما را
غاصب سرزمين هاى خويش مى شمرد، گـرچـه اكـنـون جـرات اظـهـار صـريـح آن را نـدارد،
چـنـانـچـه صـدام بـرادر اسـرائيـل نـيـز بـراى سـلطـه بـر مـنـطـقـه تـلاش مـى
كـنـد و بـر فـرض باطل با به قدرت رسيدن ، آرامش را از همه سلب مى نمايد.
ايـن جانب نصيحت برادرانه به شما نمودم ، اكنون خود دانيد. و به دولت هاى نظير
حكومت مـصـر هـشـدار مـى دهـم كـه مبادا گول توطئه آمريكا را بخورد و به بهانه مين
گذارى در دريـاى سـرخ و كـانـال سوئز كه سر و صداى آن را به قدرى بلند كرده اند كه
انسان مـطـمـئن مـى شـود چـيـزى جـز تـوطـئه ابـرقـدرت هـا نـيـسـت ، دسـت بـه
اعـمـال مـاجـرا جـويـانـه اى بـزنـد. و هـمـان طـور كـه هـمـه مـى دانـنـد
تـاكـنـون اصـل قـضـيـه در پـرده ابـهـام اسـت . از طـرف ديـگـر آسـيـب ديـدن چـنـد
كـشـتـى و جنجال دولت استعمارگرى چون آمريكا و انگلستان و فرانسه خود نشان دهنده
نقشه حضور بـيـشـتـر آنـان در مـنـطـقـه است كه هر چه اين هياهوها دامنه دارتر مى
شود، انسان به پوچ بـودن دعـوى مـطـمـئن تـر مـى گـردد و در هـر صـورت اگـر مـصـر
بـا دولت و مـلتـى مـثل ايران كه براى بستن دست ستمكاران انقلاب نموده است بخواهد
مقابله كند بايد بداند كـه مـلت هـاى مـسـلمـان و انـقـلابـى جـهان او را محكوم
نموده و ساكت نخواهند نشست . صلاح حـال امـثال مصر آن است كه سرنوشت خود را به دست
آمريكا و دوستانش ندهد و خود را بى جهت وارد معركه نكند. از خداوند تعالى پيروزى
اسلام و خذلان كفر
و بيدارى مسلمانان و تعهدشان را در پيشبرد مقاصد اسلامى خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 11/6/63
بيانات امام خمينى در جمع فقها و حقوقدانان شوراى نگهبان
ما مكلفيم نگهبان آينده نظام و اسلام باشيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من تذكراتى دارم كه بايد به شما آقايان عرض كنم . ما بايد آينده را در نظر بگيريم و
اين گونه فكر نكنيم كه وضع فعلى مان بگذرد، آينده هر چه باشد، باشد. ما مكلفيم تـا
عـلاوه بـر ايـن كـه وضـع فـعلى را حفظ كنيم ، نگهبان آينده نظام و اسلام باشيم .
ما بايد پايه گذار خوب آينده باشيم . از موضوعاتى كه بايد در فكر آينده اش باشيم ،
وضـع روحـانـيـت اسـت ، وضع درسى روحانيت است . در مورد وضع درسى آنچه پرسيدم ،
گفته اند خوب است . البته خوب داريم تا خوب ، يك موقعى خوب است كه صاحب جواهر و
شـيـخ مرتضى تربيت مى شود و يك موقعى خوب است كه ماها به وجود مى آييم ، بين اين دو
خـيـلى فـاصـله اسـت . بـراى ايـن كه افرادى مثل صاحب جواهر تربيت شود بايد دسته
بـسـيـارى مـمـحـض بـر تـحـصـيـل شـونـد، خـود را مـهيا كنند تا فقه را به صورت
قديم تحصيل نمايند.
وقتى تشريفات زياد شد محتوا كنار مى رود
مـسـاءله ديـگـر، مـسـاءله تـشـريـفـات حـوزه هاى روحانيت است كه دارد زياد مى شود.
وقتى تشريفات زياد شد، محتوا كنار مى رود. وقتى ساختمان ها و ماشين ها و دم و
دستگاه ها زياد شـد، مـوجـب مـى شـود بنيه فقهى اسلام صدمه ببيند، يعنى با اين
بساطهانمى شود شيخ مـرتضى و صاحب جواهر تحويل جامعه داد. اين موجب نگرانى است و
واقعا نمى دانم با اين وضـع چـه كـنـم . ايـن تـشـريـفـات اسباب آن مى شود كه
روحانيت شكست بخورد. زندگى صاحب جواهر را با زندگى روحانيون امروز كه بسنجيم ، خوب
مى فهميم كه چه ضربه اى بـه دسـت خودمان به خودمان مى زنيم . يك قصه هم قصه بعضى
ائمه جمعه و بعضى از عـلمـاى بـلاد است كه با دخالت هاى بى مورد خود در امور دولت ،
اسباب اين مى شوند كـه مـردم از آنـهـا كـنـار گـيـرنـد. اگـر مردم از روحانيون
كنار گيرند، موجب مى شود كه روحـانـيـون شـكـسـت بخورند و اگر روحانيون شكست
بخورند، جمهورى اسلامى شكست مى خـورد. ايـن مطلب را بارها گفته ام كه روحانيون بايد
وضعى ارشادى داشته باشند، نه ايـن كـه بـخواهند حكومت كنند. كارى نبايد بكنيم كه
مردم بگويند اينها دستشان به جايى نـمـى رسـيـد، حـالا كـه رسـيـد ديـديد اين طور
شدند. استبداد دينى خود تهمتى است كه از كنارش نبايد گذشت ، راديوها مرتب از آن سخن
مى گويند و ما را به
خـودكـامـگى متهم مى كنند. روحانيون نبايد كارى كنند كه شاهد دست دشمن بدهند. دخالت
ما بايد نهى از منكر و امر به معروف باشد، والا به استاندار بگوييم تو بايد اين كار
را بـكـنـى ، والا بـگوييم از اين جا برو، اين اولا تضعيف دولت است و از آن گذشته
موجب مى شود كه مردم از روحانيون متنفر شوند. اين موضوعات را بايد كاملا در نظر
داشته باشيم .
شوراى نگهبان بايد قوى و هميشگى باشد
اما مساءله شما. من با نهاد شوراى نگهبان صددرصد موافقم و عقيده ام هست كه بايد قوى
و هـمـيـشـگـى بـاشـد، ولى حفظ شورا مقدارى به دست خود شماست . برخورد شما بايد به
صـورتـى بـاشـد كـه در آينده هم به اين شورا صدمه نخورد. شما نبايد فقط به فكر
حـالا بـاشـيـد و بـگوييد آينده هر چه شد، باشد. شياطين به تدريج كار مى كنند.
آمريكا بـراى پـنـجـاه سـال آينده خود نقشه دارد. شما بايد طورى فكر كنيد كه اين
شورا براى هـمـيـشـه محفوظ بماند. رفتار شما بايد به صورتى باشد كه انتزاع نشود كه
شما در مقابل مجلس و دولت ايستاده ايد.
اين كه شما يكى و مجلس يكى ، شما يكى و دولت يكى ، ضرر مى زند. شما روى مواضع اسلام
قاطع بايستيد، ولى به صورتى نباشد كه انتزاع شود شما در همه جا دخالت مى كـنـيـد.
صـحـبـت هـاى شـما بايد به صورتى باشد كه همه فكر كنند در محدوده قانونى خـودتـان
عـمـل مـى كـنـيـد، نـه يـك قـدم زيـاد و نـه يـك قـدم كـم . در هـمـان محل قانونى
وقوف كنيد، نه يك كلمه اين طرف و نه يك كلمه آن طرف . گاهى ملاحظه مى كـنـيـد كـه
مـصـالح اسـلامـى اقـتـضـا مـى كـنـد كـه بـه عـنـاويـن ثـانـوى عـمـل كـنـيـد. به
آن عمل كنيد گاهى مى بينيد كه بايد نخست وزير در كارى دخالت كند كه اگـر دخـالت
نـكـنـد بـه ضـرر اسـلام اسـت ، بـه او اجـازه دهـيـد عـمل كند. ضرورت اقتضا مى كند
كه نخست وزير فلان كار را انجام دهد كه از كس ديگرى بـر نـمى آيد شما بايد سعى كنيد
كه نگويند مى خواهيد در تمام كارها دخالت كنيد، حتى در مـسـائل اجـرايـى . البـتـه
خـود ايـن مـسـائل را مـى دانـيـد و عـمـل مى كنيد، ولى من تذكر مى دهم . شما بايد
توجه داشته باشيد كه اگر مباحثات به مـنـاقـشـات تـبـديل شود و جلوى يكديگر
بايستيد، اسباب اين مى شود كه شوراى نگهبان تـضـعـيـف شـود و در آتـيـه از بـيـن
بـرود و آن كسانى كه علمايى را كه قبلا كار شوراى نـگـهـبـان را مـى كـردنـد، كـنار
گذاشتند، به اين خاطر بود كه كم كم آنها را مخالف خود احساس كردند و كنار گذاشتند و
به تدريج اين شيطنت صورت گرفت . پس همه ما بايد بيدار باشيم .
ما بايد به فكر مردم باشيم و بر آنان سخت نگيريم كه از صحنه خارج شوند
مـسـاءله ديـگـر رفـتـار نـهـادهـا با مردم است . بايد حركت ما به صورتى باشد كه
مردم بـفـهمند كه اسلام براى درست كردن زندگانى دنيا و آخرت آمده است تا ملت احساس
آرامش كـنـنـد. ايـن كـه آمـده اسـت (الاسلام
يجب ماقبل ) اين يك امر سياسى است . اسلام
ديده است اگـر بـخـواهـد بـا كسانى كه تازه مسلمان شده اند، سختگيرى كند، هيچ كس به
اسلام رو نـمـى آورد. (جـب مـاقـبـل
) كـرده اسـت و از آنـچـه در قبل
كـرده انـد، گذشته است . در جايى ديدم كميته صنفى گفته است تمام اصنافى كه از چند
سـال قـبـل از انـقـلاب گرانفروشى كرده اند بايد بيايند و مجازات شوند. اين بر خلاف
اسـلام و رضـاى خـداسـت . مـا بايد اين قدر سخت نگيريم و به فكر مردم باشيم . مردم
ما خـيـلى زحمت كشيده اند مردم عادى غير از طبقه مرفه هستند، مردم عادى ما اسلام را
پياده كرده انـد و تـمـام زحـمـات حكومت را متحمل مى شوند. پس ما بايد بسيار به فكر
مردم باشيم و بر آنان سخت نگيريم كه از صحنه خارج شوند. البته فاسدين را رها نكنيد،
اما اين كه ايـن فـرد بـا كـى عـكـس انـداخـتـه اسـت يـا اسـمـش در كـجـاسـت و يـا
بـه اسـتـقـبـال چـه كـسـى رفـته است ، نبايد به اين سبب ها براى مردم ناراحتى درست
كرد. در قـرآن هـم كـارهـا بـه تـدريـج انـجـام گـرفـتـه اسـت . مـا چـهـل و چـند
ميليون هستيم كه اگر با هم باشيم . مطمئنا نه شوروى و نه آمريكا هيچ كارى نـمـى
تـوانـنـد بـكنند. پس بايد مردم را حفظ كرد. مجلس ، دولت ، شوراى نگهبان و بقيه
بايد دست در دست يكديگر بگذاريم تا ايران و اين جمهورى را حفظ كنيم .
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 15/6/63
بـيـانـات امـام خـمـيـنى به در جمع رؤ ساى : جمهورى ، مجلس ، ديوان عالى كشور و
نخست وزير مسؤ ولن لشكرى و كشورى و سفرا و كارداران كشورهاى اسلامى مناسبت عيد
قربان
آن چـيـزى كـه اعـمـال مـا را بـا اعـمـال انـبـيـا مـتـفـاوت مـى كـنـد، مـغـز
عمل است
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن هم متقابلا به همه آقايان ، به همه امت مسلمان دنيا و مستضعفين ، اين عيد سعيد
را تبريك عرض مى كنم و اميدوارم خداى تبارك و تعالى به بركت اين عيد و ساير اعياد
شريفه ، ما را و هـمـه مـلت هـاى مـسـلمـان را هـدايـت كـنـد كه به راه مستقيم
اسلام سير كنيم و به مقاصد اسلامى فكر كنيم و بتوانيم بين مسلمين يك آشتى ، يك
وحدتى ايجاد كنيم . حضرت ابراهيم (ع ) كـه ايـن عـيـد مـنـتـسـب بـه او هـسـت و
بـنـيـانـگـذار ايـثـار اسـت ، صـورت عـمـل ، يـك مـعـنـاسـت و مـعـنـا و مـحـتـواى
عـمـل ، يـك بـاب ديـگـر. ايـن جـا صـورت عـمـل هـم يـك مـشـكـلى اسـت براى حلش و
يك امرى است كه فوق طاقت نوع بشر است . اما آن چيزى كه ابراهيم (ع ) را ابراهيم مى
كند، مساءله اين صورت نيست ، مساءله آن سيرى است كـه فـرموده است و منتهى به اين
مسائل شده است . ابراهيم كه به حسب روايات شريفه ما، در آن وقتى كه طرف آتش داشت مى
رفت ، ملائكه آسمان به او گفتند كه حاجت داريد؟ گفت بـه شـمـاهـا نـه . آن يـك بـاب
ديـگـرى از مـعـارف را داشـتـه اسـت . و مـا صـورت عـمـل را مـى بـيـنـيـم و از آن
هـم اعـجـاب مـى كـنـيـم و اعـجـاب آور هـم هـسـت . لكن آنهايى كه اهـل مـعـارف
الهـى هـسـتـنـد، بـاطـن ايـن صـورت را مـلاحـظـه مـى كـنـنـد. اصـل اعـمال انبيا
مطلقا به حسب صورت ، با اعمال ما به حسب نوع مؤ افق است . آنها نماز مى خوانند ما
هم نماز مى خوانيم ، آنها روزه مى گيرند ما هم روزه مى گيريم ، آنها حج مى روند ما
هم حج مى رويم ، آنها قربانى مى كنند ما هم قربانى مى كنيم ، وقوف مى كنند ما هـم
وقـوف مـى كـنـيـم ، ايـن صـورت را هـمـه بـا هـم مـشـتـركـيـم . لكن تفاوت آن چيزى
كه اعمال ما را با آنها متفاوت مى كند و اعمال انبيا را بعضى ها با بعض ديگر متفاوت
مى كند، آن مـغـز عـمـل اسـت . آن چـيـزى اسـت كـه آنـهـا از آن مـبـدا الهـام مـى
گـيـرنـد و ايـن اعـمـال را بـا الهـام از آن جا عمل مى كنند. مساءله وحى و گرفتن
وحى كه در انبيا هست !!! و آنـهـا هـم مـتـفـاوت هـسـت يكى از امور مهمى است كه
انسان تصورش را نمى تواند بكند كه مـسـاءله چـى هـسـت و از چـى بـوده اسـت .
واسـطـه ، جـبـرئيـل اسـت ، جـبـرئيـل چـه جـور واسـطـه بـوده اسـت ؟ آيـا
پـيـغـمـبـر نـازل كـرده اسـت جـبـرئيـل را و بـه ولايـت او نـازل شـده اسـت ؟ بـا
جبرئيل نازل شده است و آن وحى را رسانده است ؟ مسائلى كه در آن صحبت است .
ابراهيم (ع ) خودى نمى بيند تا ايثارى كرده باشد
مساءله قربانى فرزند يك باب است كه به حسب البته ديد نوع بشر، مساءله مهمى است ،
لكـن آن چيزى كه مبدا اين عمل مى شود، آن چيزى كه مقابله ما بين پدر و پسر را در آن
جا مـتـحـقـق مـى كـنـد، ايـن يك مسائل قلبى و روحى و معنوى است ، فوق اين مسائلى
كه ماها مى فهميم . ما همه مى گوييم كه ايثار كرد، قربانى كرد و واقعا اين طور بوده
است ، خوب ! مـهـم هـم هـسـت . لكن آيا در نظر ابراهيم (ع ) هم ايثار بوده است ؟
ابراهيم هم در نظرش اين بـوده اسـت كـه حـالا يـك چـيـزى ، تـحـفـه اى مـى بـرد
پـيـش خـدا؟ اسـمـاعـيـل هم سلام الله عليه در نظرش بوده كه يك جانفشانى دارد مى
كند براى خدا؟ يا مـسـاءله ايـن نـيست . اين مساءله اى است كه تا نفسانيت انسان هست
، خوديت انسان هست ، ايثار اسـمـش هست . من ايثار مى كنم در راه خدا فرزندم را، من
ايثار مى كنم در راه خدا جان خودم را. ايـن ، بـراى مـا مـهـم اسـت و زيـاد مـهـم
اسـت ، براى ابراهيم نيست مساءله اين ، ايثار نيست . ابـراهـيـم خـودى نـمـى
بـيـنـد تـا ايـثـارى كـرده بـاشـد، اسـمـاعـيـل خـودى نـمـى بـيند تا ايثار كرده
باشد. ايثار اين است كه من هستم و تو هستى و عـمـل مـن و بـراى تـو و ايـثـار. ايـن
، در نـظـر بـزرگـان اهـل مـعـرفـت و اوليـاى خـدا شـرك اسـت ، در عـيـن حـالى كـه
در نـظـر مـا كمال بزرگى است ، ايثار بزرگى است .
عـيد براى ما يك معنا دارد، براى ابراهيم و براى پيغمبرها يك معناى ديگرى دارد، ما
هم عيد مـى كـنيم ، آنها هم عيد مى گيرند، لكن آنهايى كه عيد مى گيرند عيد لقاء است
، آنها عود مـى كـنند به آن جايى كه از آن جا ظاهر شدند و عيد مى گيرند براى اين
امر، البته بعد از ارجـاع !!! بـه ، بـاز !!! از آن مـعـنـاى سـيـرالهـى ، بعد از
ارجاع اسمش عيد مى شود. و بـعـدهـاى مـعنويش بسيار زياد است و دست ما از آن كوتاه
است و بعدهاى سياسى و اجتماعى اش هم زياد است و زياد بوده است و اميدواريم كه زياد
بشود.
مـسـلمـان هـا بـايـد از عـبـادات ، هـم سـيـر مـعـنـوى كـنـنـد و هـم بـرداشـت
سـيـاسـى و هـم عمل
امـيـدواريم كه مسلمان ها به خود بيايند و از همين عباداتى كه خداى تبارك و تعالى
براى آنـهـا مـقـرر فـرمـوده اسـت ، از همين ها، هم سير معنوى بكنند و هم برداشت
هاى سياسى و هم عـمـل . ايـن طور نباشد كه نماز را ما همان جهت تقرب الى الله آن را
ملاحظه كنيم البته آن بالاترين چيز است . لكن بعد از اين كه انسان نمازگزار شد
ايثارگر خواهد شد، بعد از آن كـه ايثارگر شد، براى اسلام خدمت خواهد كرد. و حج كه
در اوجهات اجتماعى و سياسى بـيـشتر ظاهر است ، اين بحمدالله امسال تاكنونش خوب
برگزار شده است و اميدواريم كه از ايـن بـه بـعـدش هـم خـوب بـرگـزار بشود و بعدها
هم افزوده بشود و مسلمين را بيدار بـكـنـنـد ايـن حـجـاجـى كـه در بيت الله الحرام
هستند. گرچه مع الاسف بعضى از آخوندهاى بـسـيـار نـافـهم يا بسيار موذى در همين
مقطع از زمان شروع كردند به چيزهايى نوشتن و رسـاله هـايـى پـخـش كـردنـد و نـسبت
به شيعه و نسبت به ائمه شيعه و نسبت به طريقه شـيـعـه جـسـارت كردند و اين در يك
همچو مقطعى كه عقلاى طرفين ، عقلاى مذاهب با هم جمع شـدند و علماى مذاهب با هم جمع
شدند و مى خواهند فكر بكنند براى مصالح اسلام ، در يك همچو مقطع يك همچو رساله
منتشر مى شود، كانه خطر
بـراى آمـريـكـا ديـدند و واويلا بلند كردند. آن آخوند احمقى كه در يك همچو مقطع از
زمان بـه بـعـض مـقـدسـات شـيـعـه جـسـارت مـى كـنـد، درصـدد ايـن اسـت كـه در
مقابل او هم يك كسى پيدا بشود، آن هم يك چيزى بگويد و موجب بشود كه بين مسلمين در
يك همچو مقطع از زمانى كه دارد وحدت ايجاد مى كند، اختلاف ايجاد بشود. واقعا اسلام
چه كند بـا ايـن طـرز فـكـرها، با اين طرز عمل ها؟ اسلام چه كند با اين آخوندهايى
كه خودشان را بـه صـورت يـك روحـانى در آوردند و در بين مردم پخش هستند؟ اين
گرفتارى است كه در يـك هـمـچـو مـوقعى كه مسلمين دارند فكر مى كنند، او به عنوان
اين كه من ديدم كه بعض از جـوان هـا مـتـمايل به اين اجتماع شدند، متمايل به اين
ايران شدند، تكليف ديدم به اين كه بـگـويم و اينها مشتركند، اينها مجوسند اينها
چطورند اينها چطورند و به بعض مقدسات جـسارت كردند. اين ، جز اين كه خدمت به
استعمار است ، خدمت به قدرت هاى بزرگ است و كـارشـكـنـى بـراى اسـلام و مـسـلمـيـن
اسـت ؟ مـا بـايـد فـكـر كـنـيـم بـراى ايـن مـسـائل . مـسـلمـان هـا بايد فكر كنند
براى اين مسائل و اين اشخاصى كه اين طور در صدد شكستن وحدت مسلمين اند.
و بـالجـمـله مـن امـيـدوارم كه ايران با اين راهى كه به پيش گرفته است فقط ملاحظه
آن جـهـات صـورى را نـكـنـد و مـلاحـظـه جـهـات مـعـنـوى را هـم بـكـنـد. تـمـام
مسائل براى معنويات است . پيغمبرها هم كه آمدند و احكام را منتشر كردند براى اين
است كه تـزكـيـه بـكنند مردم را (يزكيهم و
يعلمهم الكتاب ) همه براى اين آمدند كه
مردم را با مبدا وحى آشنا كنند، سيرالى الله بدهند، صراط مستقيم ، هدايت را به صراط
مستقيم بكنند. و مـا ايرانى ها و مسلمان ها علاوه بر اين كه جهاد در راه اسلام مى
كنيم ، بايد از جهاد اكبر هـم غـافل نباشيم ، از جهاد به نفس هم غافل نباشيم كه
مبدا همه امور است . و بايد اين اعياد را هـمـان طـورى كـه عـيد مى دانيم براى
مسلمين و ذخر و شرف مى دانيم براى پيغمبر اكرم (ص ) بـايـد مـا خـودمـان مـهـيا
بشويم كه براى پيغمبر اكرم (ص ) ذخر و شرف باشيم . طـورى عـمـل بـكـنيم ، در مكه ،
در مدينه ، در همه جا و با همه مسلمين در هر جا، طورى رفتار بـكنيم كه اين اسباب
شرافت اسلام بشود، اسباب اين بشود كه مردم بفهمند كه اسلام چه جور تربيت مى خواهد
بكند، از تربيت اسلامى مردم ملتفت بشوند كه اسلام آمده است براى چى ، قرآن شريف
آمده است براى چى .
آن چيزى كه اساس است ، سير الى الله است و شكستن بت نفس و بت هاى ديگر
تـمـام مـسـائلى كه هست ما مى خواهيم دست ظالم ها را كوتاه كنيم انشاء الله و مى
خواهيم كه قـدرت هـا را سـركـوب كـنـيم و پايشان را از اين بلاد مسلمين كوتاه كنيم
انشاء الله ، همه ايـنـهـا مـقـدمـه ايـن اسـت كـه يـك آرامـشـى در ايـن بـلاد
پـيـدا بـشـود و دنبال اين آرامش يك سير روحى پيدا بشود، يك هدايت به سوى خدا پيدا
بشود. آن چيزى كه اسـاس اسـت سـير الى الله است ، توجه به خداست ، همه عبادات براى
اوست ، همه زحمات انـبـيـا از آدم تـا خـاتـم بـراى ايـن مـعـنـا هست كه سير الى
الله باشد. شكستن بت نفس كه بالاترين بت هاست و شكستن دنبال او شكستن بت هاى ديگر.
بـحـمـدالله امـسـال در مـكـه با اين تظاهرات عظيم و با اين شعارهاى كوبنده يك
مقدارى از صولت بت ها شكسته شد و انشاء الله بعدها هم خواهد شد.
و امـيـدواريـم كـه هـر سـال بـر ايـن مـسـائل اضـافـه بـشـود و مـسـلمـان هـا متصل
بشوند به هم و همراه هم فرياد بكشند در جايى كه جاى فرياد است . و خداى تبارك و
تـعـالى از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همه ما را بيدار كند و همه مسلمين را
بيدار كـنـد و تـوجـه آنـهـا را بـه مـصالح اسلام و به مصالح مسلمين بيشتر بكند. و
اميدوارم كه دولت هاى منطقه هم به خود بيايند و از تبليغات سويى كه اين آخوندها مى
كنند، خودشان را كـنـار بـكـشـنـد و از تـبـليـغـات سـويـى كـه آمـريـكـا و عمال او
مى كنند خودشان را كنار بكشند و با يك وحدت كلمه بروند تا اين كه اسلام را از دست
اين خونخوارها نجات بدهند و بلاد مسلمين را از دست اين اشخاص كه مى خواهند ببلعند
هـمه بلاد مسلمين را، نجات بدهند. خداى تبارك و تعالى به همه ما و به همه شما تؤ
فيق عنايت كند كه اين اعياد را با آشنايى به اسلام و احكام اسلام عيد بگيريم .
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 16/6/63
پيام امام خمينى به مناسبت رحلت آيت الله آشتيانى
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
خـبـر تـاءسـف و تـاثـرآور رحـلت عـالم مـتـقـى مهذب و فقيه ارزشمند و متعهد، حضرت
حجت الاسلام والمسلمين مرحوم آقاى حاج ميرزا محمد باقر آشتيانى رحمه الله عليه موجب
نگرانى و تـالم شـد. ايـن جـانـب ايـشـان را از جـوانى مى شناختم و آنچه از ايشان
دريافتم تقوا و صـفـاى بـاطـن ، اخـلاق كـريـمـانـه و اشـتـغـال بـه عـلم و عـمـل
بود. خاندان محترم ايشان از اساتين فقاهت و چهره هاى بارز بين علما و فقها بودند و
خدمت هابه علم و حوزه هاى علميه نمودند و (جزاهم
الله عن الاسلام خيرا.) اين جانب فقدان
ايـن بـزرگـوار را بـه حـوزه هـاى عـلمـيـه و عـلمـاى مـعظم خصوصا علماى اعلام
تهران دامت بركاتهم و به خاندان و بستگان محترمشان تسليت عرض و از خداوند تعالى
براى ايشان رحـمت و غفران و براى بازماندگانشان صبر و سلامت و براى علماى اعلام
سعادت و صحت و براى اسلام بزرگ قوت و قدرت و براى مجاهدان در راه خدا پايدارى و
استقامت و براى شـهـداى جبهه ها و غيرجبهه ها علو مقام و عظمت و براى بازماندگانشان
شكيبايى و كرامت و بـراى مـفقودين و اسرا رجوع به اوطانشان با سرفرازى و شهامت
خواستارم و اميدوارم با دعـاى خـيـر حـضـرت بـقيه الله ارواحنا لمقدمه فداء اين
كشور اسلامى از شر اجانب محفوظ باشد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 18/6/63
بيانات امام خمينى در ديدار با سرپرست و اعضاى ستاد تبليغات جنگ
بسم الله الرحمن الرحيم
مـهـم ايـن است كه انقلاب اسلامى ما انقلابى است كه به دست مردم صورت گرفته ، مردم
انـقـلاب كـرده اند و مردم بايد آن را به آخر برسانند. مردم قيام كرده اند، شاه را
بيرون كـرده و رژيـم او را سرنگون نموده و نظام اسلامى را كه به نفع مستضعفين است
جايگزين آن كـرده انـد، پـس ، مـردم بـايـد پـاى كـارى كـه كـرده انـد
بـايـسـتـنـد. هـر چـه عمل بزرگ باشد، دشمنش بيشتر و بزرگتر است .
امـروز كـه تـمـام بـوق هـاى تبليغاتى بر ضد اسلام و ايران است ، بدين خاطر است كه
ايـران را بـه سـازش و تسليم بكشند. انقلاب ما عظيم است و متكى به هيچ قدرتى نيست ،
نـه قـدرت شـرق و نه قدرت غرب . انقلاب هايى كه در دنيا مى شود، به يكى از اين دو
ابـرقـدرت متكى است ولى انقلاب مردم ما انقلابى است متكى به خود مردم ، پس مردم
بايد از پـيـامـدهـاى انـقلابشان گله نداشته باشند. امروز كشور ايران روى پاى خودش
ايستاده است ، لذا زحمت ها و توطئه ها را هم بايد تحمل كند. مردم ما بايد دائما
پيغمبر اكرم (ص ) را بـه يـاد بـيـاورنـد، پـيـغـمـبـر اكـرم (ص ) قـيـام كـردنـد،
پـايدارى كردند، زحمت ها را مـتـحـمـل شدند، در مكه با آن همه زحمت مواجه شده و در
محاصره شعب آن همه رنج كشيدند و بـعـد در مـديـنـه تـمام ايام زندگى شان را با رنج
و زحمت تمام كردند و حضرت حتى در بستر بيمارى به جيش اسامه دستور حركت دادند. ما هم
تا آخر، زحمت ها و رنج هاى توطئه ابرقدرت ها را بايد تحمل كنيم . ما موظف هستيم تا
امر الهى را انجام دهيم . پس ، از سختى هـا نـبـايـد هـراس داشـتـه بـاشـيـم . آيـا
پـيـغـمـبـر اكـرم (ص ) در مـقـابـل سـخـتـى ها عقب نشينى كردند؟ آيا حاضر به تسليم
و سازش شدند؟ ما هم كه كار انـبـيـا و پـيـغـمـبر اكرم (ص ) را انجام مى دهيم بايد
بايستيم ، بايد مقاومت كنيم تا اسلام اسـتـقـرار پـيـدا كـنـد و عـدالت بـرقـرار
شـود و دسـت ظـالم ها كوتاه گردد. اين را بايد دنـبـال كـرد. مـردم زمـان حـضـرت
رسـول (ص ) و اصـحـاب او مـقـاومـت كـردنـد و از سـختى نـهـراسـيدند تا پيروز شدند.
ما هم وقتى وارد اين كار شديم و تصميم گرفتيم كه دست بدين عمل بزرگ بزنيم ،
پيامدهايش را هم بايد پذيرا باشيم .