صحيفه نور جلد ۱۷

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱۲ -


مـن از خـداى تـبـارك و تعالى خواستارم كه خداوند اين ملت را و اين جوان هاى عزيز ما را و ايـن شـهـداى مـا را و تـمام معلولين ما را، همه را غرق به رحمت خودش كند و ما را به هدايت خودش به راه راست هدايت بفرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 1/1/62
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع اعـــضـــاى هـــيـــاءت دولت ، فـرمـانـدهـان وپـــرســنـل نيروهاى سه گانه ارتش و سپاه ، اعضاى شوراى مركزى ائمه جمعه ، مسؤ ولانشـهـردارى ، گـروهـى از مـسـؤ ولان لشـكـرى و كشورى و اقشار مختلف مردم (به مناسبتحلول سال جديد)
عنايت حق تعالى مردم را وادار كرده است به خدمت
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن در ايـن آغـاز سـال جـديـد تـبـريـك بـه هـمـه آقـايـانـى كـه در ايـن مـحـفـل حـاضـرنـد و تـمـام مـلت و خـصـوصـا رزمـنـدگـانـى كـه در جـبـهـه هـا مـشـغول به فداكارى هستند و بازماندگان شهداى عزيز و به معلولين و متعلقين به آنها تـبـريك عرض مى كنم و من اميدوارم كه همانطورى كه خداوند تبارك و تعالى از ابتدا اين نـهـضـت قـدم بـه قـدم مـا را هدايت فرموده اند به راه پيروزى ، عنايات خودشان را براى پـيـروزى اسـلام و مـسـلمـيـن مـسـتـدام بـدارد. آنـچـه كـه در ايـن چـنـد سـال شـده اسـت آقايان شمه اى از آن را فرمودند و البته احصاء تمام آنها نمى شود كه بـه ايـن گـفـتـارهـا و مجالس احصاء كرد و نه ما قدرت اين را داريم كه احصاء كنيم . و من كـرارا بـه مـتصديان امور عرض كرده ام كه كارهايى كه انجام داده ايد با آن حجم بسيار، بـه مـلت بـازگـو كـنيد خصوصا مى بينيد كه تمام رسانه هاى گروهى و تمام اشخاص مـنـحـرف دائمـا بـه گـوش ‍ جهانيان القاء مى كنند كه اين پيروزى براى اسلام تا كنون حـاصـل نـشـده اسـت ، بـلكـه ايـن جـمـهـورى رو بـه زوال اسـت . آنـچـه كـه عـمـل كـرده ايـد بـه مـردم بـگوييد، ممكن است كه اين تبليغات در بين يك دسته از مردم كه آشـنـاى بـه مـسـائل نـيـسـتـنـد يـك وقت خداى نخواسته تاءثير بگذارد. ما آن مقدارى كه از مـتـصـديـان امـور شنيديم ، در هر جنبه اى از جنبه ها، ديديد كه حجم كارى كه اين جمهورى اسـلامـى بـراى طـبـقـه ضـعـيـف و مـسـتـضـعـفـان كـرده انـد، يـك حـجـم بـزرگى است كه در طـول سـلطـنـت ايـن پـدر و فـرزنـد خـلف حاصل نشده است . مى بينيم كه در هر جا اينها مى رونـد، مـتـصـديـان مى روند و عمل مى كنند، مردم آنجا تقريبا به آنها مى گويند كه ما چه نداريم ، چه نداريم . حتى اينها يك راه درست براى اين مستمندان و بيچاره ها درست نكردند و يـك درمـانـگـاه بـراى ايـن روسـتـاهـا درسـت نـكـردنـد و ايـن روسـتـاهـا در كـمال مظلوميت بسر بردند. و در اين مدت كمى كه با تمام گرفتارى هاى داخلى و خارجى مبتلا بوده است جمهورى اسلامى ، متصديان امور و خود ملت آنقدر كار كردند كه متوقع نبود در آن گـرفتارى ها بتوانند، لكن چون عنايات حق تعالى پشت سرشان هست و مردم را همان عـنـايـات وادار كـرده اسـت بـه خـدمـت ، از ايـن جـهـت تـوفـيـق بـسـيـار حاصل شده است .
هر رشته اى ، اين كوخ نشينان بوده اند. طبع كاخ نشينى منافات دارد با ترتيب صحيح ، مـنـافـات دارد بـا اخـتراع و تصنيف و تاءليف و زحمت . اگر در سرتاسر دنيا هم بخواهيد گـردش كـنيد و پيدا كنيد، اگر موفق بشويد، يكى دو تا و چندتاست . تمام مصنفين از اين كوخ نشينان بودند تقريبا و تمام مخترعين از همين كوخ نشينان بودند تقريبا. ما وقتى كه در مذهب خودمان ملاحظه مى كنيم كه فقه ما آنطور غنى است و فلسفه ما آنطور غنى است ، آن اشخاصى كه اين فقه را به اين غنا رساندند و آن اشخاص كه اين فلسفه را به اين غنا رسـاندند كاخ نشينان نبودند، كوخ ‌نشينان بودند. (شيخ طوسى ) كه مبداء اين امور و ارزنـده تـرين اشخاص در جامعه تشيع بوده است يك كاخ نشين نبوده است ، اگر كاخ نشين بـود نـمـى تـوانـسـت ايـن كـتـبـى كـه تـحـويـل جـامـعـه داده اسـت و ايـن شـاگـردهـائى كه تحويل جامعه داده است تحويل بدهد. در قشر مرفه نمى شود يك همچو كارى انجام بگيرد. وقـتـى كـه در مـتـاءخـريـن از علما ملاحظه مى كنيم مى بينيم كه صاحب (جواهر) يك همچو كـتـابى نوشته است كه اگر صد نفر انسان بخواهند بنويسند شايد از عهده برنيايند و ايـن كـاخ ‌نـشـيـن نـبـوده يـك مـنزل آنطور كه نقل مى كنند در آنوقتى كه ايشان اين كتاب را نـوشـتـه انـد سـرداب در نـجـف نبوده ، سرداب را (شيخ انصارى ) از ايران براى نجف سـوغات برده ، يك منزل محقر داشتند و در يك اتاقشان باز بوده به يك دالانى از قرارى كـه نـقـل مـى كنند !!! كه در آن هواى گرم نجف يك نسيمى ، نسيم داغى مى آمده است و ايشان مـشـغـول تـحـريـر (جـواهـر) بـودنـد. از يـك آدمـى كـه عـلاقـه بـه شـكـم و شـهـوات و مـال و مـنـال و جـاه و امـثـال ايـنـهـا دارد ايـن كـارها نمى آيد، طبع قضيه اين است كه نتواند. زندگى (شيخ انصارى ) را همه شنيده يعنى بسيارى شنيده ايد چه وضعى داشته است در زهـد. اگـر نبود آن وضع ، نمى توانست آن شاگردهاى بزرگى را تربيت كند و نمى توانست آن كتاب هاى ارزنده را تحويل جامعه بدهد.
ما بايد كوشش كنيم كه اخلاق كاخ ‌نشينى را از اين ملت بزداييم
ما بايد كوشش كنيم كه اخلاق كاخ ‌نشينى را از اين ملت بزداييم . اگر بخواهيد ملت شما جاويد بماند و اسلام را به آنطورى كه خداى تبارك و تعالى مى خواهد، در جامعه ما تحقق پيدا كند، مردم را از آن خوى كاخ ‌نشينى به پايين بكشيد، خود كاخ نشينى اين خوى را مى آورد، مـمكن است كه در بين آنها هم كسى پيدا بشود لكن نادر است . توجه كنيد كه مبادا اين مـلتـى كـه الان كـوخ ‌نـشـيـنـانـش مـشـغـول فـعـاليـت هـسـتـنـد و مـشـغـول بـه زحمت هستند در جبهه ها و پشت جبهه ها، اين كوخ نشينان را زحمت بكشيد كه به هـمـيـن حـال خوى كوخ نشينى و خوى اينكه توجه به كاخ ‌ها نداشته باشند نگه داريد تا بـتـوانـيـد ادامـه بـدهـيد زندگى صحيح اسلامى را. آن خوى كاخ ‌نشينى مضر است ، خودش مـضـر نـيـسـت ، خـويـش مـضـر اسـت لكـن خـود او، ايـن خـوى را دنبال دارد. كسى كه تمام توجهش به دامدارى است او نمى تواند آدم بشود، كسى كه تمام توجهش به باغدارى است او نمى تواند يك انسان مفيد واقع بشود. آنهائى كه دامداريشان مـفـيـد است براى جامعه ، آنها توجه به دامدارى ندارند، آنهايى كه دامداريشان براى حفظ جـامـعـه اسـت آنـها جزء همان كوخ نشينانند و آنهايى كه باغداريشان براى حفظ جامعه است آنـهـا هـم ايـنطور، لكن وقتى خوى زمينخوارى و باغدارى و كاخ نشينى در بين مردم باشد، ايـن اسـبـاب اين مى شود كه انحطاط اخلاقى پيدا بشود. اكثر اين خوى هاى فاسد از طبقه مـرفـه به مردم ديگر صادر شده است و شما امروز در جامعه خودتان وقتى ملاحظه بكنيد، در جـامـعـه اهـل عـلم !!! عـرض مى كنم !!! كه مدرسه نشين ها، اينها كه زحمت مى كشند و كار براى اين جمهورى اسلامى مى كنند، اينها همين كوخ ‌نشين هايند. حجره هاى مدرسه را بروند بـبـيـنـنـد كـه چـى اسـت وضـعـش و فـعـاليـت شـان چـيـسـت ، مـنـزل عـلمـاى اسـلام را بـرونـد بـبـيـنـنـد چـى اسـت وضـعـش و كـارشـان چـى اسـت ، مـنـزل مـدرسين جامعه هاى ما را بروند ملاحظه كنند ببينند كه منازلشان چى هست و كارشان چـى اسـت . و مـا بـحـمـدالله امـروز هـمـه دست اندركارهايمان كاخ ‌نشين نيستند، دولت ما يك دولت كـاخ ‌نـشـيـن نـيـست . آن روزى كه دولت ما توجه به كاخ پيدا كرد، آن روز است كه بـايد ما فاتحه دولت و ملت را بخوانيم . آن روزى كه رئيس جمهور ما خداى نخواسته از آن خـوى كوخ ‌نشينى بيرون برود و به كاخ نشينى توجه بكند، آن روز است كه انحطاط بـراى خـود و بـراى كـسـانـى كـه با او تماس دارند پيدا مى شود. آن روزى كه مجلسيان خـوى كـاخ ‌نـشـيـنـى پـيـدا كـنـنـد خـداى نخواسته و از اين خوى ارزنده كوخ نشينى بيرون بـرونـد، آن روز اسـت كـه مـا بـراى ايـن كـشـور بـايـد فـاتـحـه بـخـوانـيـم . مـا در طول مشروطيت از اين كاخ ‌نشين ها خيلى صدمه خورديم ، مجلس هاى ما مملو از كاخ ‌نشين بود و در بينشان معدودى بودند كه از آن كوخ ‌نشين ها بودند و همين معدودى كه از كوخ ‌نشين ها بـودنـد از خـيـلى از انـحـرافات جلو مى گرفتند و سعى مى كردند براى جلوگيرى . آن روزى كـه تـوجه اهل علم به دنيا شد و توجه به اين شد كه خانه داشته باشند چطور و زرق و بـرق دنـيـا خـداى نخواسته در آنها تاءثير بكند، آن روز است كه بايد ما فاتحه اسلام را بخوانيم .
مـادامـى كـه ايـن مـلت ، اين حالى كه الان دارند كه توجه به معنويات تا يك حدودى و اين جـوان هاى ما توجه به معنويات دارند و اين تحول عظيم پيدا شده است در آنها كه شهادت را با جان و دل مى خرند، مادامى كه اين محفوظ است ، اين جمهورى اسلامى محفوظ است و هيچ كـس نـمـى تواند به او تعدى كند. آن روزى كه زرق و برق دنيا پيدا بشود و شيطان در بين ما را پيدا كند و راهنماى ما شيطان باشد، آن روز است كه ابرقدرت ها مى توانند در ما تاءثير كنند و كشور ما را به تباهى بكشند. هميشه اين كشور به واسطه اين كاخ ‌نشين ها تباهى داشته است . اين سلاطين جور كه همه كاخ ‌نشين تقريبا بودند، اينها به فكر مردم نمى توانستند باشند، احساس نمى توانستند بكنند فقر يعنى چه ، احساس نمى توانستند بـكـنـنـد بـى خـانمان يعنى چه ، اينها اصلا احساس اين را نمى توانستند بكنند. وقتى كه كـسـى احـساس نكند كه فقر معنايش چى است ، گرسنگى معنايش چى است ، اين نمى تواند بـه فـكـر گشنه ها و به فكر مستمندان باشد. لكن آنهايى كه در بين همين جامعه بزرگ شـده اند و احساس كردند فقر چى است ، ديدند، چشيدند فقر را، احساس مى كردند، ملموس شـان بـوده اسـت كـه فـقـر يـعـنـى چـه ، ايـنـهـا مـى تـوانـنـد بـه حـال فـقـرا بـرسـنـد. كـوشـش كنيم كه اين وضعيت در همه ما محفوظ باشد، در مجلس ما، در ارگان هاى دولتى ما، در مجاهدين ما، در ارتش ما، در قواى مسلحه ، در قواى قضائيه بايد ايـن مـعنويت محفوظ بماند، توجه به خدا محفوظ بماند. توجه به خداست كه يك نفر را از اين صحراى گرم
عربستان و از آن مركز همه جهالت ها منبعث مى كند و يك همچو بساط عالى و يك همچو انسان هايى را تربيت مى كند و يك همچو ملتى را ايجاد مى كند. از شاهنشاهى اين چيزها نمى آيد. شبان است كه مى تواند راه بيفتد و در مقابل فرعون بايستد. از يك نفر نظير خود فرعون اين كار نمى آيد. ما بايد آدم تربيت كنيم ، نه شكمباره . اسلام مى خواهد انسان درست كند، اسـلام مـى خـواهـد كـه اسـتـقـلال مـحـفـوظ بـاشـد و اسـتـقـلال بـا توجه به دنيا ممكن نيست حـاصـل بـشـود. ايـنـهـايـى كه الان هم براى ملت هاى خودشان آنطور تباهى ايجاد مى كنند ايـنـهـايـى انـد كـه در كـاخ نشسته اند و نمى دانند گرسنگى يعنى چه ، فقط توجه به منافع خودشان دارند و مى بينند كه امريكا منافع خودشان را حفظ مى كند، منافع خودش را حـفـظ مـى كند و منافع اينها هم تا آن حدودى كه اينها محفوظ باشند براى خودش ، حفظ مى كـنـد. يـك هـمـچـو اشـخـاصـى نـمـى تـوانـنـد بـه فـكـر مـلت و اسـتـقـلال مـلت بـاشـنـد. اينهايى كه همه توجه شان به اين است كه كاخ براى خودشان درسـت كـنـنـد، حـتـى بـراى حـيوانات خودشان ، براى سگ هاى خودشان كاخ درست مى كنند ايـنـهـا، ايـنـهـا نـمـى تـوانـنـد بـه فكر مردم و آن گرسنه هايى باشند كه در كشورهاى خـودشـان هست و لهذا مى بينيم كه نفت همين بيچاره را مى برند به جيب آمريكا مى ريزند و ملتشان آنطور گرسنه و پابرهنه هستند. اينها احساس ديگر ندارند، اينها احساس انسانى از دست شان رفته . اين توجه به زرق و برق دنيا انسان را از آن احساس انسانى اش مى بـرد، يـك حيوان است در بين مردم راه مى رود. كوشش كنيد معنويت را تقويت كنيد در بين اين مـلت . بـا مـعنويت است كه شما مى توانيد استقلال خودتان را حفظ كنيد و آزادى خودتان را حفظ كنيد و به مراتب كمال برسيد.
مـسـاءله قـضـا يـك مـسـاءله اى اسـت كـه بـه عـهـده اهل علم است
و اما گرفتارى هايى كه ما الان داريم و بايد دنبالش برويم يكى مساءله قضاوت است . ايـن را مـن سـابـق هـم عـرض كردم و ديروز يك نفر از شوراى قضايى آمد پيش من و گفت ما امـروز در عـيـن حـالى كـه بـسـيار كار كرديم و بسيار خوب شده است اوضاع قضا، معذلك كـمـبـود داريـم از حـيث قاضى . ايشان گفتند كه ما الان 120 نفر قاضى معمم لازم داريم ، روحانى لازم داريم و من قبلا هم عرض كرده بودم كه ما دست احتياج را به اين حوزه ها دراز مـى كـنـيـم ، حـوزه هـاى بـزرگ مـثـل حـوزه قـم (قـم خـيـلى كـار كـرده اسـت در ايـن امـر) مثل حوزه اصفهان ، مثل حوزه مشهد، آذربايجان . آقا، مساءله قضا يك چيزى است كه به عهده شـمـاسـت ، مـسـاءله قـضـا يـك مـسـاءله اى اسـت كـه بـه عـهـده اهل علم است ، اينها مسؤ ول هستند پيش خدا و نمى شود كه انسان بنشيند نگاه كند و قضاوت بـه وضـعـى بـاشـد كـه نـتـوانـنـد، شـوراى قضايى نتواند در هر جا يك قاضى متوسط بـفـرسـتد. البته آن قضايى كه اسلام فرموده است و آن شرايطى كه اسلام فرموده است آن در بـايـد بـه تـدريـج بـه دنـبـالش بـرويـم ، بـايـد حـوزه هـا دنـبـال ايـن مـطـلب بروند كه قاضى به آن نحوى كه شارع مقدس مقدر فرموده است پيدا بـكـنـنـد، لكـن امـروز كـه مـا دسـتـمان از آن مرتبه بالا كوتاه است نبايد بنشينم تا اينكه قـضـاوت به حال سابق باقى بماند. بايد ما كوشش كنيم و آنقدرى كه مى توانيم حوزه ها بايد كوشش كنند و افرادى كه الان در حوزه ها هست و صلاحيت دارند از براى اين
كـار و در حـوزه هـا هـم مـدرس مـثـلا نيستند، مشغول كارهاى تدريسى و امور اينطورى نيستند ايـنـهـا، خـوب اشخاص زيادى هستند كه مى توانند بروند، از حوزه اصفهان مى تواند يك عـده كثيرى را، از مشهد مى شود، از تبريز مى شود، از اينجاها مى شود، از حتى دهات هم ما داريم افرادى را، كه اين كارى است كه بايد انجام بگيرد. ما هى بنشينيم كه كى براى ما انجام بدهد، كى قوه قضائيه را اداره كند، غير از حوزه هاى علميه ، كى قدرت اين مطلب را دارد؟ البته ، هم بايد به فكر آتيه باشند و درست كردن يك قاضى هاى صالح بزرگ و هـم الان مـا گـرفـتـار هـسـتـيـم و بـخـواهـد مـعـطـل بـمـانـد قـضـا، بـخـواهـد مـعـطـل بماند اصلش رسيدگى به گرفتارى هاى مردم ، امروز با اجازه فقها، خوب ، يك عده اى بايد متصدى اين امر بشوند كه مى دانند به طور فرض كنيد تقليدى هم حتى كار را انـجـام بـدهـنـد و اين يك تكليفى است از براى همه ما. و يكى هم خود قوه قضائيه ، قوه قـضـائيـه بـايـد تـوجـه بـكـنـد كـه سـر و كـارش بـا جـان و مـال مـردم اسـت ، نـوامـيـس مـردم ، سـر و كـار ايـن بـا آنهاست و بايد افراد صالح در آنجا باشند، سالم باشند و توجه بكنند كه خطاى قاضى بزرگ است ، عمدش مصيبت بار است ، خـطـايش هم بزرگ است ، بايد خيلى در اين معنا توجه كنند و آن چيزى كه من عرض كردم در آن اعـلامـيـه اى كـه دادم ، راجـع بـه ايـن اعـلامـيـه 8 مـاده اى ، البـتـه دنـبـال كـردنـد، تـعـقـيـب كـردنـد لكـن تـعـقـيـب بـيـشـتـر لازم اسـت ، بايد با قدرت و قوه دنبال اين بروند كه نابسامانى هاى اين كشور رفع بشود.
ما از شكر خدا نبايد غافل باشيم
حالا اگر يك كلمه من وقتى مى گويم بايد بشود، الان ، شب وقتى كه باز مى كنيم راديو فلان و فلان را، مى گويد كه معلوم مى شود اصلش در ايران به هم خورده همه اوضاع ، بـراى ايـنـكـه فـلانـى گـفـتـه است كه بايد چه بشود. اگر در قرآن گفت كه مردم تقوا داشـتـه بـاشـيـد، مـعلوم مى شود در اسلام اصلا تقوا نيست ؟! قرآن گفته تقوا پيدا كنيد. خـوب ، ارشـاد مـردم ولو ايـنـكـه خـوب بـاشـنـد، يك امر راجح است . خداى تبارك و تعالى پيغمبر را نصيحت مى كند، امر به تقوا مى كند، حالا اگر راديوى فلان بگويد كه خوب ، خـدا بـه پـيـغـمـبـر گـفـتـه است كه (يا ايها النبى اتق الله ) پس معلوم مى شود تقوا نداشته ؟! نخير.
!!! اينها !!! من الان يكى از نعمت هاى بزرگى كه مى خواستم عرض بكنم اين وضعى است كـه مـا الان در ايران داريم ، ما نمى توانيم از عهده اين شكر بربياييم كه ما در همه بلاد الان ، هم ائمه جمعه مان ، هم مردم ، همه توجه دارند به اسلام ، هم همه ائمه جماعات ، زن و مـرد، مـردم تـوجه دارند. شما اين نماز جمعه هايى كه در ايران ، سرتاسر ايران بپا مى شود ملاحظه مى كنيد كه در حال سر ما با آن وضع سرما، در رطوبت ، در يخبندى وارد مى شـونـد، در آن گـرمـاى تـابـسـتـان هـم در بـلاد گـرم وارد مى شوند، در اين بلاد جنگزده مثل آبادان كه هر روز مورد تجاوز جنايتكاران است باز هم نماز جمعه بپا مى شود و مردم در نـمـاز جـمـعـه حـاضـر مـى شـونـد. ايـن چـى اسـت ؟ ايـن چـه چـيـزى اسـت كـه بـراى مـا حاصل شده ؟ اين را كى كرده غير از خداى تبارك و تعالى ؟ اين نعمت هايى است كه خدا به ما داده .
ما بحمدالله الان يك مجلسى داريم ، كه انشاءالله بهتر خواهد شد، لكن مجلسى داريم كه
خـواسـت اسـلام را دارد ايـجـاد مى كند. وقتى كه ملاحظه مجلس را مى كنيم ، ملاحظه شوراى نـگـهـبـان را مـى كنيم ، ملاحظه دولت را مى كنيم . ملاحظه قوه قضائيه را مى كنيم ، وقتى هـمـه ايـن را مـا مـلاحظه مى كنيم اينها مورد تشكر است كه يك دسته اى از همين مردم ، نه آن بـالانـشـيـن هـا و كـاخ ‌نـشين ها، از همين مردم متعارف خودمان ، متصدى شدند و دارند زحمت مى كـشـنـد بـراى ايـن مـلت . ايـن مـلت را هـم تـشـكـر از او مـى كـنـيـم كـه دارد بـا كـمـال قـدرت پشتيبانى مى كند. ملت بايد از اين دولت تشكر كند و قدردانى كند و دولت هم بايد خدمتگزار اين ملت باشد و از او تشكر كند. ملت بايد از اين قواى مسلح ، اين جوان هـا كـه دارند جان خودشان را براى حفظ نواميس ‍ شما فدا مى كنند، دارند صحت خودشان را از دسـت مـى دهند و دارند زحمت مى كشند براى حفظ شما، بايد قدردانى بكنند و مى كنند. ما از شـكر خدا نبايد غافل باشيم كه يك همچو وضعى الان ما داريم ، وقتى مى رويم جبهه ها مـى بـيـنـيـم كـه جـبـهـه هـا جـوان آنـطـور مـشـغـول فـعـاليـت هـسـتـنـد و مـشـغـول جـانـبـازى هـسـتـنـد، وقـتـى مـى رويـم در بـيـمـارسـتان ها، اين بيمارها آنطور، اين عليل ها، اينهايى كه در جنگ معلول شدند، اينهايى كه زخمى شدند، آنطور روحيه اسلامى دارنـد الان هـمـه شـما ژاندارمرى آنوقت چى بود، حالا چى هست ؟ ارتش آنوقت چى بود، حالا چـى هـسـت ؟ سـتـاد ارتش آنوقت كى ها بودند، حالا كى هست ؟ همه چيز بحمدالله عوض شده است . ما بايد شكر خدا را بكنيم و اين را حفظش كنيد، حفظش به اين است كه با هم باشيم . آقـا، هـمه دنيا مخالف ماست ، ما خودمان بايد با هم باشيم ، هستيم با هم ، حالا شب نگويند كه معلوم شد همه شان به هم ريختند، لكن تذكر هميشه لازم است .
در مجلس مخاصمه در كار نيست ، مباحثه علمى است
انسان ، يكى از نكاتى كه در قرآن مكرر هست يا مكررات ، براى اينكه قرآن يك آدم سازى مـى خـواهـد بـكـنـد. قـرآن تـاريخ نيست ، اگر تاريخ بود، در تاريخ ، كتاب تاريخ يك قـصـه را نـوشـت ، ثـانـيـا اگـر بـنـويسند زيادى نوشته اند، اما كتاب اخلاق بايد مكرر باشد. كسانى كه اخلاق مى خواهند براى مردم بگويند، بايد بگويند، بگويند تا توى مـغـزشـان بـكـنـنـد، بـا يك دفعه گفتن درست نمى شود. يكى از نكات بزرگى كه قرآن كريم ، مكررات را مى بينيد دارد، اينها مكررات نيست ، سبك انسان سازى اينجورى است ، هر صـفـحـه را باز مى كنى دعوت به تقوا، دعوت به خوبى ، دعوت به چى ، صفحه را هم بـاز مـى كـنـى ، قصه موسى را چندين مرتبه ذكر مى كند، قصه ابراهيم را چندين مرتبه ذكـر مـى كـنـد، قـصـه نـمـى خـواهـد بـگويد كه ، يك دفعه وقتى گفت ، خوب ، بس است . ايـنـهـايـى كـه قـرآن را نـمـى شـنـاسند، اين خارجى ها كه نمى فهمند قرآن چى است ، مى گـويـنـد خـوب بـود بـاب بـاب باشد، هر بابى يك كلمه اى باشد ديگر. قرآن آمده آدم درست كند، آدم درست كردن به يك دفعه گفتن نمى شود. معلم اخلاق با يك دفعه بگويد و تـمـام كـنـد بـرود نـمـى شـود، بـايـد در يـك مـجـلس هم ده مرتبه يك مطلب را هى بگويد، بـگـويـد، بگويد تا در دل ها بنشيند. ما بايد دائما به هم سفارش كنيم . حوزه هاى علميه بـه دولت و بـه ملت و به اينها بايد سفارش كنند، دعوت به تقوا كنند، دعوت كنند به وحدت ، دعوت كنند به تقوا، مردم ، هركس با هم
مـى نـشـيـنـد اين دعوت را بكنند، اهل منبر كه مى كنند و بايد زيادتر بكنند، مجلس بايد در بـيـن صـحـبـت هـايـشـان مـردم را بـسـازنـد. جـنـگ مـجـلس ، مـثـل جـنـگ دو فـقـيـه مى ماند، نه اين است كه اينها اختلاف دارند. خوب ، فقها با هم اختلاف دارند، از صدر اسلام تا حالا اگر اين نظرها تصادم با هم نمى كرد فقه ما به اين قوت نـبـود، نـظرها بايد تصادم كنند، دعوا شود بايد سر آن . بعضى حوزه هايى كه ما ادراك كـرديـم دعـوا بود، استاد يك چيزى را مى گفت ، شاگرد مى ايستاد در مقابلش مى گفت ، او مـى گـفت ، اين گفت ، او مى گفت تا يك مطلب را ديگران استفاده مى كردند از آن ، در مجلس هم بايد اينجور باشد. مخاصمه در كار نيست مباحثه علمى است ، مباحثه اخلاقى است ، بايد اخلاق به مردم ياد بدهد، دعوا نبايد باشد در آن .
بايد همه به هم خدمت كنند و حسن نيت داشته باشند
و هـمـيـن طـور مـادامـى كـه مـا مـنـسجم هستيم با هم ، دست هايمان تو هم است و دعاى وحدت مى خوانيم ، هستيم . آن روزى ما از بين خواهيم رفت كه اين دست ها از بين هم بيرون برود، اين بـه او بـد بـگـويـد، او بـه او بـد بـگـويـد، او اشـكـال بـه او كـنـد، او اشـكـال بـه او بـكـنـد. و مـا بـحمدالله الان يك ملتى داريم كه دست شان در دست هم است و كـسـى نـمى تواند به اين ملت آسيب بزند. اين پشتيبانى از هم و اين كمك كردن ، حوزه ها به دولت ، به قوه قضائيه ، به مجلس كمك كنند، مجلس به آنها كمك كند، دولت به همه كمك كنند، مردم به هم كمك كنند. اين بارى كه الان به دوش دولت هست نمى تواند تنهايى ايـن بـار را بـردارد. ايـن يـك مـساءله واضحى است ، اگر پشتيبانى اين ملت نباشد، اگر پشتيبانى همه قشرها نباشد همه به هم مى خورد و هيچ كارى نمى شود كرد. اينكه تا الان شـمـا پـيـروز شديد براى اين است كه پشتيبان شما خود ملت هست و خداى تبارك و تعالى ايـن مـلت را بـعث كرده است به اينكه پشتيبان شما باشد. وقتى شما خوب كار كنيد براى ملت ، آنها هم پشتيبانند. وقتى دولت خوب كار كند براى ملت ، پشتيبانند.
وقـتـى مـجلس خوب كار كند براى مردم ، پشتيبان هستند. مردم بايد پشتيبان ملت و پشتيبان دولت باشند، پشتيبان مجلس باشند، پشتيبان قوه قضائى باشند و همه به هم خدمت كنند، همه حسن نيت داشته باشند براى خدمت كردن به هم و بدانند اين خدمت عبادتى است كه كمتر عـبـادت بـه اين بزرگى هست . امروز براى حفظ اسلام بايد ما از همه چيزهايى كه در ذهن هايمان هست و كدورت هايى كه فرض كنيد يك وقتى داريم ، دست برداريم ، براى خدا با هـم بـاشـيـم . اگـر ايـنطور شد شما حفظ خواهيد شد و اسلام را خواهيد صادر كرد به همه دنـيـا. و مـن بـه شـمـا عرض كنم كه اگر خداى نخواسته ، خداى نخواسته اسلام در ايران سـيـلى بخورد، بدانيد كه در همه دنيا سيلى خواهد خورد و بدانيد كه به اين زودى ديگر نمى تواند سرش را بلند كند. اين الان يك تكليف بسيار بزرگى است كه از همه تكاليف بـالاتـر اسـت ، حـفـظ اسـلام در ايران . و حفظ اسلام در ايران به وحدت شماهاست ، وحدت روحـانى و مردم ، مردم و روحانى ، ارتشى و ژاندارمرى و قواى مسلح با دولت ، همه اينها با هم . همه وقتى دست به هم داديم و
هـمـه شـديـم (يد واحده على من سواها) همانطورى كه فرمودند كه اينها دست واحد هستند بـر سـوايـشـان ، اگـر دسـت واحـد شـديم براى (من سواها) هيچ كس نمى تواند به ما ضـررى بـزنـد. آن روز بـه ما ضرر مى خورد كه خللى در وحدت ما پيدا بشود. هيچ كس ‍ نـمـى تـوانـد در اين كشور كودتا كند، با وضع فعلى هيچ كس نمى تواند. آن روزى كه اختلاف پيدا شد بين تان ، آن روز بدانيد كه آن شياطينى كه نشستند آنجا و نگاه مى كنند، آن شـياطين يك كودتاچى درست مى كنند، مى تراشند، اختلاف اين كار را درست مى كند. و ما امـيـدواريم كه اين وحدت محفوظ باشد و اين سال جديدى كه آمده است ، وحدت ما زيادتر از آنـوقـتى كه بوده است باشد و به بركت اين وحدت ، ما هم معنوياتمان را درست كنيم و هم مـاديـاتـمـان را و هـم فكرى براى مستمندان ، فكرى براى اين بيخانمان ها، فكرى براى اينها بكنيم .
ما بايد به حال اين مردم فقير برسيم
و مـن امـيـدوارم كـه كـسـانى كه تمكن دارند، كسانى كه خانه هاى زيادى دارند، كسانى كه چـيـزهاى زياد دارند گمان نكنند سعادتشان به اين زيادى هاست . يك نفر آدمى كه كم دارد ولى به اندازه معاش دارد، اين آدم لذت زندگى را، همين زندگى مادى را، لذتش را بيشتر از آن مى برد كه صد تا كاخ دارد و هر روز و هر شب در زحمت حفظ اينهاست . لذت زندگى را او نـمـى تـوانـد بفهمد چى است . هزاران غذا در اينجا هست (شما گاهى وقت ها شايد ديده بـاشـيـد در ايـن چـيـزهـايـى كـه نـمـايـش دادنـد، مـثـلا در فـيـلم هـا هـسـت ) ايـنـقـدر غـذا هـست مـيـل نـمـى كـنـد كـه دسـت دراز كـنـد، نـه ايـنـكـه نـمـى خـواهـد، اصـلا مـيـل نـدارد، نـه ايـنـكـه مـى خـواهد حالا خودنمايى كند كه من كم مى خورم ، نمى تواند. يك درويـش وقـتى كه يك نان پيدا مى كند و مى خورد لذتش از آن آدمى كه صد تا كاخ دارد و نـمـى تـوانـد اسـتـفـاده كـند بيشتر است . لذت به دارايى نيست ، لذت يك مطلبى است كه انـسـان در خـودش بـايد پيدا بشود و آن نمى شود الا اينكه توجه به خدا داشته باشد و مـطـمـئن بـه خـدا بـاشـد. آن كـسـى كـه تـزلزل دارد در زنـدگـى ، شـمـا خـيـال مـى كـنـيـد كـه حـالا رئيـس جـمـهـور آمـريـكا با رئيس شوروى خيلى در رفاه هستند؟ و تـزلزلى كـه در دل آنـهـا هـسـت در هـيچ كى نيست ، در هيچ فردى نيست ، هر يكى مى خواهند ديـگـرى را بـخـورند. نمى دانم شنيديد اين را، من شنيدم كه گرگ ها وقتى كه مى خواهند بـخـوابـنـد (جـمـعيت هستند و مى خواهند بخوابند) رو به هم مى خوابند، يعنى يك دايره مى شـود، هـيـچ كـدام پـشـت بـه هم نمى كنند براى اينكه اگر پشت بكنند مى ترسند آن يكى بـخـوردش . ايـن ابـرقدرت ها اينطورى هستند. الان آنقدرى كه آمريكا در فكر اين است كه شـوروى را بـه هـم بزند وضعش را، آن هم در فكر اين است كه اين را به هم بزند و همه سر اين سلاح هاى هسته اى دعوا دارند. اينها تزلزل خاطرشان اينقدر زياد است ، اينقدر از هم مى ترسند، اين از او مى ترسد، او از او مى ترسد. بايد ما فكر باشيم كه خودمان را در بـيـن ايـن تـلاطـمـى كه در دنيا هست حفظ كنيم و حفظ به اين است كه به اسلام گرايش پـيـدا كـنـيـم و بـه احـكـام اسـلام گـرايـش پـيـدا كـنـيـم و بـه حـال ايـن مـردم فـقـيـر بـرسـيم و به حال اين اشخاصى كه زحمت دارند براى اين ملت مى كـشـنـد، بـه حـال ايـنها دولت برسد، مردم برسند. و من به اينهايى كه داراى املاك زياد هستند و داراى ثروت زياد هستند، به اينها عرض مى كنم
كه يك قدرى به حال اين فقرا برسيد، اينها را از خانه هايى كه فرض كنيد حالا نشستند شـمـا دو هـزار تومان مى گيريد مى گوييد من سه هزار تومان مى خواهم ، خوب يك قدرى كـم چـيـز بـكـنـيـد ايـنـهـا هـم زنـدگـى داشـتـه بـاشـنـد. هـى دنـبـال ايـن نـبـاشـيـد كـه يك زورى تو كار بيايد. ما اميدواريم كه احتياج به اين حرف ها نـداشـتـه بـاشـد و خود مردم داوطلب اين كار را حل كنند و اين مستمندها را به يك زندگى ، آنـهـا بـيـچـاره ها قانع هستند به يك زندگى متوسط، به يك زندگى كه بتوانند اعاشه خـودشـان را بـكـنند، بتوانند يك سايه سرى داشته باشند. خداوند همه شما را انشاءالله مـوفـق كند و اين سال را به مسلمين و به همه شماها و به همه ملت هاى دربند و ملت عزيز خودمان اين سال را مبارك فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 12/1/62
پيام امام خمينى به مناسبت آغاز پنجمين سال رسميت جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
(ولتـكـن منكم امه يدعون الى الخير و ياءمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و اولئك هم المفلحون )
آغـاز پـنـجـمـين سال رسميت جمهورى اسلامى را به ملت شريف ايران و ملت هاى مظلوم تحت فـشـار سـتـمـگـران بومى و اجنبى تبريك مى گويم و نجات ملت هاى در بند را از خداوند قـادر مـتـعـال خـواسـتـارم . تـبريك براى آنكه سال هائى كه پشت سر گذاشتيم خصوصا سـال قـبـل شـاهـد پيروزى ها عظيم سياسى ، نظامى ، اجتماعى ، فرهنگى و اقتصادى بوده ايـم و بـحـمـدالله تـعالى ملت و مجلس و دولت و قوه قضائيه و قشرهاى متعهد روحانى و دانـشـگـاهـى بـا سـرافـرازى و رو سـفـيـدى در نـزد خـداونـد متعال و جهانيان با قامتى افراشته از بوته امتحان پيروزمندانه خارج و اميد جهانيان تحت سـتـم را بـه اسلام و قدرت معنوى و ظاهرى آن در هر قدم بيش از پيش جلب نموده اند و با هـمـه نشيب و فرازها و رجز خوانى هاى جهانخواران و ريزه خواران پيوسته به آنان ، بر جـهـانيان ثابت نمودند كه (ما النصر الا من عندالله ) و (ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم )
خداوند تعالى عنايات خاصه غيبه خود را بر اين ملت ستمديده ارزانى فرمود كه در آغاز پـنـجـمـين سال ، كشورى در تمام ابعاد آزاد و مستقل به طور معجزه آسا و پيروزمندانه به حيات انسانى اسلامى خود اميد زايدالوصف بسته است ، و از هيچ قدرتى هراس به خود راه نمى دهد و دشمن هاى نظامى و سياسى خود را به زانو درآورده است و به طور حيرت انگيز بـا هـمـه فـشـارهـاى گـونـاگـون ابـرقـدرت هـا و وابـسـتـگـان آنـان و كمك هاى نظامى و تسليحاتى و تبليغاتى و مالى فراوان به دشمن اسلام و ايران ، تاكنون نظام جمهورى اسـلامـى بـه عـنـايـت پـروردگـار از هـيـچ دولت و مـلتـى تـقـاضاى كمك نكرده است و با پـشـتيبانى ملت و همت جوانان عزيز تمام چرخ ‌هاى اقتصادى و نظامى به طور شايسته در مسير اسلام در حركت است و اگر انشاءالله تعالى ملت و دست اندركاران نظام اسلامى به هـمـيـن مـنـوال ، يـعـنـى مـتـعـهـد بـه اسـلام و احـكـام مـقـدس آن بـاشـنـد، هـر سـال از سـال ديـگر در تمام ابعاد و مراحل قويتر و سرافرازتر خواهند بود. و اينك لازم است چند تذكر، گرچه تكرارى است و ملت و دولت بحمدالله تعالى متوجه هستند، بدهم :
1!!! همه مى دانيد و بايد بدانيم مادامى كه ملت پشتيبان مجلس و دولت و قواى مسلح هستند و دولت و مـجـلس و قـواى مـسـلح در خـدمـت مـلت بـويـژه قـشرهاى محروم مى باشند، و جلب رضاى خداوند را
در ايـن خدمت متقابل ، مى نمايند. هيچ قدرتى توانائى آسيب رساندن به اين نظام مقدس را نـدارد و اگـر خـداى نـخـواسـتـه يـكـى از ايـن دو يـا هـر دو از خـدمـت متقابل دست بردارند شكست جمهورى اسلامى و اسلام بزرگ ، اگر چه در دراز مدت ، حتمى اسـت . بـنـابـرايـن تـرك ايـن خدمت متقابل كه به شكست اسلام و جمهورى اسلامى منتهى مى شـود از بـزرگـتـريـن گـناهان كبيره است كه بايد از آن اجتناب شود، چنانچه اين خدمت از واجـبات بزرگ است كه بايد به آن قيام نمايند. برادران عزيز و خواهران محترم ! در اين هـنـگـام كـه ابـرقـدرت هـا و قـدرت ها از هر طرف براى نابودى جمهورى اسلامى و اسلام عـزيـز بـر مـا يـورش كـرده انـد، بـا غـفـلت از وظـيـفـه و سـهـل انـگـارى ، ديـن و دنـياى اين ملت مظلوم در خطر است . براى حفظ نواميس و شرف خود صـبـر را پيشه كنيد و به خاطر بعض كمبودها و گرانى اجناس سستى به خود راه ندهيد. گـرانـفـروشـان و مـحـتـكـران بـى انـصـاف گـمـان نـكـنـنـد كـه ايـن ظـلم در حال حاضر چون ساير احوال است ، امروز اين نحو جنايات كه ممكن است به شكست جمهورى اسـلامـى مـنتهى شود، كوشش در تضعيف اسلام است . اينجانب خوف آن دارم كه خداوند قهار بـر شـما غضب فرمايد و خداى نخواسته تر و خشك با هم بسوزند و راه گريزى در كار نـبـاشـد، (اعـوذ بـالله مـن غـضـب الحـليـم ) بـهـتـر اسـت بـازاريان محترم كه استوانه فـعـال جـمـهورى اسلامى مى باشند توطئه اين بى انصاف ها را كه لكه ننگى بر دامان آنان هستند، با تدبيرات عاقلانه خنثى نمايند.
2 !!! ايـنـجـانـب در آغاز سال جديد و سالروز رسميت جمهورى اسلامى انتظار دارم كه تمام نـهادهاى اين جمهورى از مجلس و ارگان هاى دولتى و جهاد سازندگى و شوراى نگهبان و شـورايعالى قضائى و قضات محترم سراسر كشور و دادستانى هاى سطح كشور و قواى مـسـلح از ارتـش و سـپـاه و بـسـيـج و ژانـدارمـرى و كميته و شهربانى و نيروهاى مردمى و عـشـايـرى (ايـدهم الله تعالى ) همه و همه كوشش كنند در پياده كردن احكام اسلام ، در افـزايـش تعهد به ابعاد مختلف اين مكتب انسان ساز، در مجاهده در راه حق و ساختن خويش در اصـلاح درون و بـرون كه خود با اصلاح آنان كشور رو به صلاح مى رود. در رژيم هاى گـذشـتـه آنـچـه مـوجب فساد ملت بويژه قشر جوان شد فساد دستگاه حاكمه بود كه چون سـرطـان بـه جـان مـلت افـتـاده بـود و جوانان را به فساد سوق مى داد، و از همه كوشش ‍ لازمـتـر، كـوشـش دو قـشر روحانى و دانشگاهى در راه تهذيب و تربيت خود و جوانان عزيز هـمـدوش بـا تعليم تا حد تخصص است ، چرا كه با فساد آنان عالم فاسد مى شود و با صـلاح آنـان صـالح . عـلمـاى اعـلام و مدرسين عظام حوزه هاى علميه بلاد و اساتيد محترم و متعهد دانشگاه ها در نزديك كردن هر چه بيشتر حوزه ها و دانشگاه ها كوشش نمايند. اساتيد مـحـتـرم و مـتـفـكران متعهد دانشگاه ها و ساير مراكز تحصيلى كه فساد رژيم سابق را لمس كـردنـد و بـدبـخـتـى هائى كه از آن دستگاه فاسد نصيب ملت و كشورشان شد دريافتند، بـراى رضـاى خـداوند تعالى و براى حفظ استقلال و آزادى كشورشان در تربيت انسانى نـونـهـالان همراه با تعليم آنان كوشش كنند، كه علم و تخصص ‍ بدون تهذيب و تربيت ، بلائى است كه امروز بشر مبتلاى به آن است و مى رود تا عالم را به آتش كشد و مسابقه و رقـابـت دو ابـرقـدرت در مـجـهـز شدن به سلاح هاى مدرن اتمى و هسته اى كه از مبادى شيطانى و نفسانى سرچشمه
مـى گيرد، چه مصيبت هائى براى بشريت دارد مگر آنكه دستى از غيب بيرون آيد و بشريت را نجات دهد.
3 !!! لازم است در اين زمان كه كشور اسلامى ما مبتلا به جنگ تحميلى است به قواى مسلح و رزمـنـدگـان عـزيـز، ايـن مـدافعان اسلام بزرگ و كشور عزيز و به ساير متصديان امور نـظـامـى و انـتـظامى و امنيتى تذكر دهم كه همانطور كه تاكنون مشاهده و لمس كرده ايد با وحـدت و انـسـجـام شـمـاسـت كـه پـيـروزى در مـرزهـا و در داخـل كشور نصيب شما و ملت بزرگ ايران شده است ، كوچكترين غفلت از اين امر و بالاتر از آن خـداى نـخـواسـتـه غـفـلت از يـاد خـداونـد تـعـالى مـوجـب سـسـتـى و تـزلزل خـواهـد شـد و زحمات چندين ساله تان و خون شهيدان عزيزمان به باد فنا خواهد رفـت . تـوجه به معنويت و تكليف الهى و ياد خداوند باعث مى شود كه اين وحدت محفوظ و اين برادرى برقرار ماند. خوف آن است كه اسلحه در دست شما جوانان عزيز موجب غرور و سـركـشـى شـود و آن تـحـول روحـانـى عـظيم كه در شما پيدا شده است از دستتان برود و شـيـطـان نفس اماره شما را به دام كشد و با سوءرفتار با برادران خود صدق و صفا رخت بربندد و به جاى آن كدورت و جفا جايگزين شود و آن روز فاجعه اى است براى اسلام و مـصـيـبـت دردنـاكى است براى شما و يارانتان ، پس اين اخوت و صفا را هر چه بيشتر حفظ نماييد تا همانطور كه تاكنون از پشتيبانى بى دريغ ملت برخوردار بوديد از اين پس ‍ هم برخوردار باشيد، خداوند پشت و پناهتان باد.
4 !!! قـوه قـضـائيـه و هـيـاءت پـيـگـيرى و ديگر هياءت هاى مربوط و منشعب از آنها در اين سال جديد بر كوشش خود در اسلامى نمودن همه نهادها بيفزايند و با قدرت تمام به كج رفـتـاران و مـنـحـرفـان مـهـلت نـدهـند كه با اعمال غيرانسانى اسلامى خود عمدا يا از روى نـادانـى و بى بند و بارى چهره مقدس جمهورى اسلامى را برخلاف آنچه هست نمايش دهند. بايد عدالت اسلامى در حق آنان بدون غمض ‍ عين اجرا شود و لازم به تذكر است كه در حق مـجـرمان و منحرفان از خدا بى خبر هم نبايد از معيارهاى اسلامى و حدود و تعزيرات مقرره تـجـاوز گـردد كـه آن خـود نـيـز از نظر عدالت اسلامى جرمى است كه موجب كيفر است . از خـداونـد مـتـعـال تـوفـيـق و تـاءيـيـد آنـان را مـى خـواهـم كـه طـورى بـا قـاطـعـيـت و سرعت عمل نمايند كه جمهورى اسلامى بتواند ادعا كند كه در كشور ما عدالت اسلامى را به طور كـامـل اجـرا نـمـوده اسـت . و از امـور لازم رسـيـدگـى بـه حـال زنـدانـيان و پرونده هاى آنان است كه براى تسريع در اين امر لازم است هياءت هائى بـراى رسـيـدگـى بـه وضـع آنـان تـعـيـيـن گـردد تـا هـر چـه زودتـر گـزارش كامل زندان ها و زندانيان را براى مسؤ ولين امور قضائى تهيه نمايند.
5 !!! امـيـد اسـت دخـتـران و پـسـرانـى كـه گـول مـنـحرفان بى دين و بى وطن را خورده و زندگانى خود را تباه نموده و مى نمايند از اعمال خلاف انسانى و ملى و اسلامى گروهك ها عـبـرت گـرفـته و به خود آيند، و توجه كنند كه سران پرمدعاى اين گروهك ها در خارج ايـران خـصـوصـا فـرانـسـه مـجـهـز كـنـنـده صـدام عـفـلقـى بـه سـلاح هـاى مـخرب كه در قـتل و جرح و تخريب ايران و طبقه مظلوم بلاد عرب نشين و غير آن به كار برده مى شود، زنـدگانى مرفهى تشكيل داده و عقد اخوت با حزب كافر بعثى مى بندند و از قدرت هاى ضـد اسـلام و ايـران طـرفـدارى مـى نـمـايـنـد. كـمـى فـكـر كـنـيـد كـه آيـا از كـسانى كه منازل خلق بينوا
و مـظلوم را بر سر زن و بچه بى پناهشان خراب مى كنند مى شود طرفدارى كرد؟ آيا از كـسـانى كه دست صدامى را كه ايران را به آتش ‍ و خون كشيده است مى فشرند، مى شود پـشتيبانى كرد؟ انسان در حيرت است از انحطاط انسانى و اسلامى و ملى كسانى كه براى رسيدن به مقامى موهوم ، آنهمه ادعاهاى خود را در طرفدارى از خلق و دارا بودن مغز متفكر و در روشـن بـيـنـى و روشـنـفـكـرى و اسـتـقـلال خـواهـى و آزادى طـلبـى و امثال آن ، يكباره زير پا نهاده و به توهم آنكه حزب بعث ، ايران را مغلوب و تحت سلطه خود در مى آورد و جان و ناموس ايرانيان را از بين مى برد، به طمع موهوم (در پناه دشمن ايـران بـه نـوائى رسـيـدن )، بـه آن پـيـوسته و پناهنده شود. و حيرت انگيزتر آنكه بـعـضـى جوانان كه خيانت هاى سران گروهك ها را ديده اند و نيز به عيان ديده اند كه در ايران براى آنها جائى و آبروئى نيست ، تنها و تنها به لجاجت كودكانه خود ادامه داده و زنـدگـى و جـوانـى خـود را فـداى طـمـع هـاى پـوچ آنـان مـى كـنـنـد، غافل از آنكه آنان در فرانسه و كشورهاى ديگر به عيش و عشرت و عقد و ازدواج مشغولند، و ايـن بـازيـخورده ها خود را براى آنها به دام بلا مى اندازند. اميد است انشاءالله خدواند اينان را بيدار و هوشيار كند و از اين دام بلا برهاند و اينجانب به آن خودفروختگانى كه خـارج نشسته و به دروغپردازى و خواب خرگوشى عمر خود را تباه مى كنند، براى چندمين بار نصيحت مى كنم كه اگر چشم و گوش شما را هواهاى نفسانيه نبسته است بايد بدانيد كه با اين شايعه سازى ها و دروغپردازى ها كارى از پيش نمى بريد و بهتر است بيش از اين به كار بيهوده اى كه موجب بيشتر بردن عرض خود است ، عمر خود را صرف نكنيد.
6 !!! كلام آخر با دولت هاى منطقه است كه همچون صدام بدبخت آلت دست آمريكا شده اند و براى رضاى آمريكا و اسرائيل و براى حفظ منافع آنها بويژه آمريكا مى خواهند خود را بـه خـذلان اخـروى و هـلاكـت و نـنـگ دنـيـوى دچار كنند، نصيحت مى كنم كه شما در اين چهار سـال كـه از عـمـر جـمـهـورى اسلامى مى گذرد مشاهده كرديد كه قدرت هاى بزرگ و اكثر دولت هـاى مـنـطـقه در محو آثار نبوت و قرآن كريم كوشش كردند و با تمام قواى مادى و مـعـنـوى از دشـمـن اسـلام حـمـايـت كـردنـد و كرديد، ولى جمهورى اسلامى به عنايت خداوند مـتـعـال و پـشـتـيـبـانـى مـلت عـظـيـم القـدر ايـران بـا قـدرت و بـدون اتـكـال بـه غـير خداوند متعال به پيش مى رود و همه كوشش هاى شما و ذخيره هاى ملت هاى مـظـلومـتـان بـه بـاد فـنا رفت . از اين كار بيهوده و زيانبار دست برداشته و با جمهورى اسلامى كه تنها قدرت بزرگ و برومند منطقه است دوستى كنيد و مطمئن باشيد كه آمريكا در شـدت هـا و گـرفـتـارى هـا بـه شـمـا كـمـك مـؤ ثـر نـخـواهـد كـرد و شما را چنانچه از تـحـليـل دولت آمـريـكـا مـعـلوم اسـت ، بـراى مـنـافـع خـود مـى خـواهـد و از اسـرائيـل ايـن دشمن اسلام و عرب جانبدارى نكنيد كه اين افعى افسرده اگر دستش برسد بـه صغير و كبير شما رحم نمى كند. مكررا دولتمردان ايران در هر فرصتى اعلام نموده اند كه جمهورى اسلامى مايل است با همه همجواران و ديگران با صلح و صفا زندگى كند و از دولت هـاى اسـلامـى اگـر مـورد تـهـاجـم واقـع شـونـد پـشـتـيـبـانـى مـى كند، لكن در مـقـابـل كـج رفـتـارى ها و ستمگرى ها و اسلام شكنى ها با قامت بلند ايستاده است و از هيچ قـدرتـى بـاك نـدارد و چـون بـراى نـصـرت خـداونـد بـپـاخـواسـتـه بـه وعـده او دل بسته است و اميد نصرت او را دارد و او فرموده است : (ان تنصروالله ينصركم و يثبت اقدامكم ) از
خداوند تبارك و تعالى عاجزانه مساءلت مى نمايم كه يارى خود را از جمهورى اسلامى و مـلت مـظـلوم ايـران دريغ نفرمايد و دست ستمكاران را از بلاد مسلمانان قطع فرمايد و به مـلت و دولت ايران توفيق نصرت دين او را مرحمت فرمايد و توفيق خدمت به مستضعفان و مـحـرومـان را به همه ما عنايت فرمايد و دولت هاى اسلامى را از غفلت ها نجات دهد و وحدت كلمه بين مسلمين ايجاد فرمايد. والسلام على انبياءالله سيما خاتمهم صلى الله عليه و آله و سـلم و عـلى اوليـاءالله عـليـهـم الصـلوه و السـلام سـيـمـا خاتمهم ارواحنالتراب مقدمه الفـداء و سـلام و درود بـر مـلت بـزرگ ايـران و رحـمت خداوند بر شهيدان راه حق بويژه شـهـيـدان جـمـهـورى اسـلامـى و درود بـر بـازماندگان آنان و سلام بر آسيب ديدگان جنگ تـحـمـيـلى ، ايـن عـزيزان بزرگوار و شهداى زنده انقلاب و سلام بر اسراى عزيز ما در چنگال دشمنان اسلام و مفقودين دلاورمان و درود بر پدران و مادران و همسران همه آنان باد و درود بر قواى مسلح و رزمندگان سلحشور ايدهم تعالى .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/1/62
بـيـانـات امـام خـمـيـنى در ديدار با وزير كشور و گروهى از مسؤ ولين و اعضاى كميته هاىمركزى انقلاب اسلامى سراسر كشور
زحمات شما برادران و كميته موجب قدردانى است
بسم الله الرحمن الرحيم
من از برادران تشكر مى كنم كه در اينجا تشريف آورديد تا از نزديك خدمت شماها برسم . زحـمـات شـمـا بـرادران و كـمـيـتـه مـوجـب قـدردانـى اسـت كـه در آنـوقـتـى كـه اول انـقـلاب بـود و پـيـروزى انـقـلاب بـود و طبع هر انقلاب يك شلوغى هايى و بى امنى هايى هست ، شما بحمدالله توانستيد شهرها را امن كنيد و تسلط پيدا كنيد بر شهرها از جهت امـنـيت و از آنوقت تاكنون هم با برادران سپاهى خودتان ، ارتشى خودتان ، همه خدمتگزار بـه اسـلام و بـه كـشـور عـزيـز خـودتان بوديد. و اين امرى است كه پيش خداى تبارك و تعالى ثبت است و اميدوارم كه تا آخر هم اين امر ادامه پيدا بكند و در درگاه خداى تبارك و تـعـالى نـام شـما ثبت بشود با نام كسانى كه در صدر اسلام براى پيروزى اسلام خدمت كردند.
رفتن در خاك عراق ، دفاع از اسلام و كشور اسلامى است
آنـچـه كـه مـعـلوم اسـت و شـمـا هـمـه مـى دانـيـد مـا امـروز در حـال دفـاع هـسـتـيم گو كه تبليغات خارجى بر ضد ما هرچه باشد لكن شما مى دانيد كه الان بعضى از شهرهاى ما و بعضى از زمين هاى ما در دست دشمن است و شهرهاى مرزى ما هر روز در زير توپ هاى دوربرد و موشك هاى دشمن است و ما و بر همه ما واجب است كه دفاع كـنـيـم از كـشـور خـودمـان ، و دفاع اين است كه ما دشمن را تا آنجا برسانيم و برانيم كه نـتـوانـد با موشك هاى خودش شهرهاى ما را بكوبد. رفتن در خاك عراق نه هجمه به عراق اسـت ، دفـاع از اسـلام و كـشـور اسـلامـى اسـت . نـظـيـر ايـنـكـه اگـر يـك كـسـى در خـارج منزل شما بايستد از داخل خانه خودش سنگ پرانى كند و موجب خسارت جانى و مالى بشود، اگـر شـما وارد بشويد در منزل او، شما هجمه نكرديد به او، شما مى خواهيد دفاع كنيد از خودتان . ما هيچ وقت بناى هجوم به يك كشورى نداريم . ما بناى دفاع داريم از يك متعدى و از يـك هـجـمـه گـر و از يـك خـدانـشـنـاس كـه در خـارج ، وقـتـى نـتـوانـد در داخـل وارد بـشـود و كـارى بـكند، با توپ هاى دور بردشان و موشك ها از خارج ، از جاهاى دور مـى انـدازد و كـشـور مـا را ويـران مـى كـنـد و عـزيـزان مـا را مـى كـشـد. مـا در حـال دفاع هستيم گو كه اين تبليغات خارجى مى گويند كه نه شما وارد شديد در كشور ديگرى . از اول
جـنگ تا حالا كه آنها وارد بودند صحبتى نبود، حرفى نبود، اشكالى نبود، نه در سازمان هـا و نـه در رسـانـه هـاى گـروهـى . امـروز كه ما براى دفاع خودمان مى خواهيم اين را تا جـايـى بـبـريم كه نتواند به ما خسارت وارد كند، ما هجوم كرديم به عراق ! طبع آنهايى كـه تبليغ بر ضد اسلام مى كنند همين است . بنابراين ما چون مدافع هستيم بر همه ما يك امـر واجـب اسـت مـنـتـهـا هـر كـسـى دفاع را به يك نحوى بايد بكند. كميته ها بحمدالله در داخـل دفـاع مـى كـنـنـد و در مـرزهـا هـم هـسـتند و در جبهه ها هم هستند، پاسدارها هم همين طور، ارتـشـى هـا هـم همين طور و اين براى اين است كه ما يك ارتش جداى از سپاه و سپاه جداى از كـمـيته و كميته جداى از بسيج و همه اينها جداى از عشاير نداريم . ما يك برادرهايى هستيم كه اسماءشان مختلف است لكن ارواحشان يكى است . چند تا برادر هر كدام اسم دارند، اسم شان مختلف است اما گروه هاى مختلف نيستند، برادرند. گروه هاى ما اسماءشان مختلف است ، بـسـيـج اسـت ، سـپـاه اسـت ، ارتـشـى اسـت ، كـمـيـتـه اسـت و امـثـال ايـنـها لكن روح آنها يكى است ، وحدت عقيدتى ، وحدت ايمانى دارند و اين سبب شده اسـت كـه شـمـاهـا تـوانـسـتـيـد ايـنـهـمـه قـدرت هـاى بـزرگ را بـشـكـنـيـد و در مـقـابـل تـمـام قـدرت هـا در عـالم بـايستيد و تا اين روح برادرى محفوظ است و كميته نمى گـويـد مـن در مـقـابـل ارتـش ، ارتـش نـمـى گـويـد مـن در مقابل سپاه ، سپاه نمى گويد من در مقابل ديگران ، تا اين روح محفوظ است شما هم محفوظيد. و من اميدوارم كه انشاءالله اين روح وحدت و اين روح انسانيت در جامعه ما محفوظ باشد و اين كـشـور را از آسـيـب هـايـى كـه در آتـيـه بـراى او تهيه دارند مى بينند محفوظ بماند. و ما ايـسـتـاده ايـم در مـقـابـل دفـاع از كـشـور خـودمـان و دفـاع از اسـلام عـزيـز در مـقـابل هر مهاجم . مهاجم مى خواهد ابرقدرت باشد، مى خواهد قدرت كم ، فرقى در نظر ما نـيـسـت . مـا واجب است برايمان دفاع كنيم از نواميس ‍ اسلام و نواميس خودمان و دفاع كنيم از كشور اسلامى خودمان و تا مادامى كه در حال دفاع هستيم ، با هر قدرتى كه بخواهد هجمه بـكـنـد بـر ما، مقابله مى كنيم و هيچ هراس نداريم ، غايت امر اين است كه ما در راه خدا شهيد مـى شـويم و اين غايت آمال جوان هاى ماست . و من اميدوارم كه اين قدرت محفوظ بماند و شما بـا هـمـيـن قـوه و قـدرت پيش برويد. و چون در حال دفاع هستيم ، مادامى كه جبهه ها احتياج دارند به اينكه كمك بشود برايشان ، بر همه واجب است كه در جبهه بروند و دفاع كنند. البـتـه كـمـيـتـه هـا چـون كـارهـاى داخـلى دارنـد آنـهـا هـم در حـال دفـاع هـسـتـنـد. دفاع داخلى هم مهم است و همين طور آنهايى كه در كردستان هستند و در آنـجـا زحـمـت مـى كـشـنـد، هـمانطورى كه كسانى كه در جبهه هاى غرب هستند و جنوب هستند، آنـهـايـى كه در كردستان و جاهاى ديگر هم زحمت مى كشند مورد تقدير همه ملت است و ما از بـاب ايـنكه يك ملت واحد هستيم ، يك جمعيت واحد هستيم ، همه ما براى همه كسانى كه براى ايـن كـشـور زحـمت مى كشند و براى اين ملت جانفشانى مى كنند و براى اسلام فداكارى مى كنند، دعا مى كنيم و همه ملت شكرگزارند نسبت به همه شماها.

next page

fehrest page

back page