دو سـه مـيليون
حالا بود، اين بايد برود بيست هزار تومان اين آقا را بدهد يك بيست هزار تـومان هم
براى خودش تهيه كند، ديگر هرچه مردم مى خواستند كه شكايت كنند بنابراين بود كه ديگر
شكايت ها را گوش ندهد. آن حاكم بيست هزار تومان را آنجا بدهد برود آنجا فعال
مايشاء،هرچه مردم شكايت كنند، ديگر مردم مايوس شدند كه شكايت بكنند و شكايت هم
نـمـى كـردنـد مـردم . حـالا وضـع اينطور شده است كه يك وضع اسلامى است يعنى از خود
مـردمـنـد و از خـود جـامـعـه بـرخـاسـتـه انـد و بـراى خـود جـامـعـه مـى
خـواهـنـد عمل بكنند و همه شان هم بحمد الله مسلمان و متعهد و بنابراين دارند كه
خدمت بكنند. خوب ، ايـن حـرف هـا هـمـه درسـت امـا در مـقـام عـمـل بـايـد يـك
عـمـل مـثـبـت نـشـان داده بـشـود. اين مردم زحمت كشيدند در اين مدت ، غالبا
فداكارى كردند و اينقدر هم توقع ندارند كه چه بشود اما خوب اسلام از ما توقع دارد و
ما بايد ادا كنيم اين دين را. مردم جانشان را، بچه هايشان را، جوان هايشان را فدا
كردند و معذلك خوب به شما راى دادند، وكلايشان به آقايان وزرا... خودشان به ايشان ،
اينها كار خودشان را كردند و انـصـافـا از اول انـقـلاب تـا حـالا آن كه كار خودش
را صد در صد صحيح انجام داد ملت بود، صد در صد كار خودش را خوب انجام داد يعنى در
همه مشكلات با دولت موافقت كرد، در كجا شما سراغ داريد كه جنگ در يك طرف بشود و از
آن طرف مملكت خود مردم پا بشوند بروند كمك كنند پا بشوند در پشت جبهه وسايل فراهم
كنند اينها يك نمونه هايى است كه مـال اسـلام اسـت ، مـردم چـون متعهد بودند و مسلم
بودند و عقائد اسلامى داشتند خودشان را مـوظف مى دانستند كه كشورشان را حفظ كنند و
كمك كنند به آقايان . حالا نوبت آقايان است كـه در مـقـابـل ايـنـهمه زحمتى كه آنها
كشيدند و محبتى كه آنها كردند و فداكارى كه آنها كـردند حالا نوبت آقايان است كه من
نمى گويم جبران ، آنها نكردند براى اينك يك چيزى بـگـيرند از شما، اما وجدان اقتضاى
اين را مى كند كه در همه جا كارها به نفع مملكت و به نفع اسلام و به نفع اين جمعيت
ها و خصوصا اين مستمندان كه در همه كشور هستند بايد همه دسـت بـه هـم بـدهـيـد و
ايـنـطـور نـبـاشـد كـه مـثـلا آقـاى رئيـس جـمـهـور كـنـار بـنـشـيند و محول كند
به دولت ، و نيستند اينطور، من مى دانم همه اينطور نيستند. آقاى رئيس جمهور هم از
خود ملت است و مملكت خودش هست و براى خودش كار مى كند. همه وزارتخانه ها هم هر چه
مـى تـوانـنـد وقـتـى ديـدند لازم است به يكديگر كمك كنند به اوضاع بيايند كمك
بكنند. اجنبى نيستند از هم كه او بخواهد كار او را بشكند او بخواهد كار او را بشكند
يا كمك به او نكند مردم هم حاضرند كه وقتى يك مشكلى را ديدند براى هر يك از شما
مردم حاضرند به ايـنـكـه عـمـل بـكـنـنـد، نوبت ، نوبت شماست كه بايد اين دين را به
اين مردمى كه شما را نشاندند سر اين مسند دين خودتان را عمل بكنيد ادا كنيد به مردم
.
افراد كار شكن در وزارتخانه ها بايد شناسائى و كنار گذاشته شوند
و يـكـى از مـسـائل مـهـم قضيه افرادى است كه در وزراتخانه هاست ، افرادى كه ممكن
است بـاشـد هست البته ، كه اينها علاوه بر اينكه خدمت نمى كنند كارشكنى هم مى كنند
هست الان ايـن ، يـك دسـتـه اى هـسـتند كه اينها فقط براى اينكه چيزى گيرشان بيايد
و يك حقوقى گيرشان بيايد و يك قدرى نق
بـزنـنـد و يـك قـدرى هـم كـارشـكـنـى بـكـنـنـد، پـا بشوند بروند منزلشان . اينها
بايد شـنـاسـائى بـشـود درسـت . و اين افراد كنار گذاشته بشود و هر طورى ديگر كه
البته صلاح ميدانيد به تدريج البته .
سفارتخانه ها آبروى كشور اسلامى ما هستند
البـتـه مـسـاله سـفـارتـخـانـه هـا كـار مـهـمـى اسـت . سـفـارتـخـانـه هـا از اول
كه جمهورى اسلامى بپا شد من از آن روز اول به وزراى خارجه كه شدند يكى بعد از
ديـگـرى ايـن مـطـلب را هـى گـفـتـه ام اين سفارتخانه ها بايد تصفيه بشود، بايد
درست بـشـود، آنـهـا. كسانى كه رفته اند و ديدند و آمدند، آنها مى گويند كه اينها
همان بساط سـابـق را دارنـد. چـند وقت پيش از اين يكى آمده بود گفته بود همان بساط
سابق را دارند گـاهـى فـرق مـختصرى كرده . اين سفارتخانه ها آبروى كشور اسلامى ماست
، اگر آنجا بد باشد، مردم آنها را، آن مردم خارج آنها را نگاه مى كنند وقتى ديدند
كه يك سفارتخانه اى در وفق دولت اسلامى نيست ، بر وفق اسلام نيست ، وضعش همان وضع
طاغوتى است از آن قـيـاس مـى كـنـنـد كـه خـوب داخـل هم همين است فرق نمى كند. يكى
از مهمات اين است كه البـتـه بـا آقـاى وزيـر خـارجـه اسـت كه اين كارها را انجام
بدهند و جديت كنند در اين امر. قضيه وزارت ارشاد كه از مهمات است ، در وزارت ارشاد،
بايد ارشاد بكنند مردم را، بايد تـبـليـغ بـكـنند اسلام را، بايد عمل بكنند به
مسائلى كه اسلام را ترويج مى كند. و همه وزارتـخانه ها،وزارت كشور از وزارتخانه هاى
بسيار وسيع است بحمد الله در راسش هم آقاى مهدوى واقع شدند كه خوب ما از سابق ايشان
را ارادت داشتيم و حالا هم ارادت داريم و بـعـدها هم ارادت خواهيم داشت به ايشان .
و ايشان هم بايد يك قدرى با فعاليت ديگرى و زيادترى و الان ديگر كسى نيست كه عذر
بياورد كه من مى خواستم بكنم و فلانى نگذاشت ، سـابـق عذر مى آوردند كه ما وزير
خارجه نتوانستيم درست كنيم و واقعا هم اين هم يكى از مصيبت ها بود كه خوب تا آخر
وزارت خارجه درست نشد و ساير كارها هم هى كارشكنى مى شد.
مقام براى خدمت به مردم است
الان اين مسائل بحمد الله نيست ، اختيار دست خود شماهاست و شماها بايد براى اين ملت
خدمت كنيد و خودتان را خدمتگزار مردم بدانيد. اگر در ذهنتان بيايد كه ، بياوريد كه
من وزيرم و بايد مردم از من چه بكنند بدانيد اصلاح نشديد.
در ذهـنـتـان حـتـى خـلجـان بـكـنـد، آقـاى رئيـس جـمـهـور در ذهـنـش خـلجـان بـكند
كه من شخص اول مملكت هستم و چه و كذا، اين اصلاح نشده است خلجانش هم از شيطان است .
آن خلجانش هم ، او عـمـل نـمى كند اما در ذهنش اين خلجان را هم بيرون كند. و همين
طور هر يك شماها خدمتگزار ايـن مـملكت هستيد، خدمتگزار اين ملت هستيد و براى اين
ملت هم شكرانه اينكه اين دست تعدى مـتـعـدى هـا قـطـع شـد و رژيـم مـنـحـوس
شـاهـنـشـاهـى كـه از اول غـلط بـوده از بـيـن رفـت و مـملكت دست شماها افتاد كه از
خود مردم هستيد و با خود مردم هستيد، مهم اين است در مقابل عمل هم وزارتخانه ها را
درست تصفيه
كـنـيـد. بـبـيـنـيـد افـرادى كـه واقـعا مى خواهند نگذارند كارها انجام بگيرد،
خواهند مردم را نـاراضى كنند، هستند. البته اشخاصى كه بنايشان بر اين است كه ناراضى
كنند، اينها را بايد تصفيه بكنيد و بخواهيد هم كه در هر عملى رضايت همه مردم را به
دست بياوريد اين امكان ندارد، بالاخره در هر عملى اگر تصفيه باشد، يك دسته تصفيه
شده مخالف مى شـونـد يك دسته رفقاى تصفيه شده مخالف مى شوند. شما همان نظرتان به
اين باشد كـه تـكـليـف شـرعى الهى خودتان را كه مقامى را داريد و بايد به اين مقام
خدمت كنيد. اين آلت اسـت بـراى خدمت به مردم ، خودش چيزى نيست ، اگر خدمت به مردم
كرديد، مقام براى شـما صلاحيت دارد، خوب است و اگر نشد مقام چيزى نيست . من دعا مى
كنم انشاء الله خداوند شـمـاهـا را مـوفـق كـنـد، مـويـد كـنـد و كـابـيـنـه اى كـه
بـحـمـد الله شـايـد در طول تاريخ ما همچو كابينه اى به اين صحت و به اين خوبى و با
اين چهره هاى نورانى نـداشـتـيـم حـالا انـشاء الله نورافشانى كنند و مردم را هم
برسند بهشان و خصوصا طبقه مـسـتضعفين را كه بايد به آنها رسيدگى بشود، در هر امرى
از امور رسيدگى بشود، با حفظ موازين اسلامى و شرعى به همه امور رسيدگى بشود.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 2/6/60
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از افسران و
درجه داران شهربانى جمهورى
اسلامىو اعضاى انجمن هاى اسلامى دانشجويان خارج از كشور
براى خاطر قطع ايادى ستمكاران دنيا از ايران ، ما مورد ظلم زياد واقع شديم
بسم الله الرحمن الرحيم
از قـرار مـذكـور از بـرادرهاى خارج از كشور هم ، از پاكستان و اندونزى و بعضى
جاهاى ديـگـر هـم ، ايـنـجـا تـشـريـف دارنـد و اميدوارم كه اين سفرى را كه آنها
كرده اند به طور شـايـسته در مسائل ايران و گرفتارى هاى ايران توجه كنند و كشورهاى
خودشان را مطلع كنند.
مـا در ايـن انـقـلاب پـيـروزى هـاى فـوق تـصـور داشـتـيم و مظلوميت هاى زياد.
بزرگترين پـيـروزى تـحول يك رژيم دو هزار و پانصد ساله مستكبر و ستمگر به يك رژيم
اسلامى كـه در راه اسـلام مـى خـواهـد قدم بردارد و انشاء الله بردارد و براى خاطر
همين پيروزى عظيم كه به دست ملت و برادرهاى ارتشى و ژاندارمرى و پاسبان هاى شهربانى
كه همه مـتـصـل شـده انـد بـه ملت و اين پيروزى را به دست آوردند، براى خاطر همين
پيروزى كه دنـبـالش قـطـع ايـادى ستمكاران دنيا از ايران و اميد آنكه از جهان باشد،
ما مورد ظلم زياد واقع شديم . ظلم از طرف ابرقدرت ها كه منافع خودشان را از دست
داده اند در ايران و از دست رفته احتمال مى دهند در ساير كشورهاى اسلامى و كشورهاى
مستضعف هست از آنها خيلى بـعـيـد نـبـود بـراى ايـنـكـه آنـهـا از اسـلام سـيـلى
خـورده انـد و اين سيلى را نمى توانند تـحـمـل كـنـند، از اين جهت به مخالفت با ما
برخاسته اند و به مخالفت با رژيم جمهورى اسـلامـى كـه تمام مقصدش اين است كه احكام
اسلام را در اين كشور پياده كند.اين سيلى كه خـورده اند آنها، موجب اين شد كه از
همه اطراف به ما هجوم بياورند و ايادى خودشان را از داخـل و خـارج تـجـهـيـز كنند
براى سركوبى اين جمهورى اسلامى يعنى براى سركوبى اسلام . آنها به حسب موازين خودشان
به خودشان حق مى دهند كه مخالفت كنند.
مقابله با اسلام به اسم روحانيت اهل سنت
لكن ما از طرف برادرهاى اسلامى مان هم و كسانى كه دست پرورده ديگران هستند و آنها
را مـا بـرادر حـساب نمى كنيم ، از آنها هم مورد ظلم و ستم واقع شديم . منجمله
تبليغات دامنه دارى كه از طرف بعض روحانيينى كه به ظاهر روحانى و در واقع اجير دولت
ها در ممالك اسلامى ،بعضى از آنهائى كه
شـايـد از رژيـم شـاه هـم بـهـره بـردارى مـى كـردنـد، در طـول ايـن مـدتـى كـه
جمهورى اسلامى راه خودش را گرفته و به پيش مى رود آنها ساكت ننشسته اند و با اسم
اسلام با اسلام طرف شدند، مقالات نوشتند. آنهائى كه براى بگين تـبـليـغ مـى كـنند و
براى صهيونيسم و به نفع آنها، براى جمهورى اسلامى ما و عليه ما تـبـليـغ مـى
كـنـنـد بـا اسـم روحـانـيـت اهـل سـنـت . در صـور تـى كـه روحـانـيـون اهل سنت ،
اين قشر مزدور را از خودشان نبايد حساب كنند، لكن ما مورد ظلم نسبت به از طرف
ايـنـهـا هـم واقـع شـديم . البته اين صحبت هائى كه آنها مى كنند و در خارج پخش مى
كنند ارزشـى آنـقـدر نـدارد، حتى پيش آنهائى كه آنها را وادار مى كنند به اين معانى
، لكن اين بـرادرهاى ما كه از ممالك ديگر در اينجا حاضر هستند و آمده اند راجع به
جمهورى اسلامى تحقيقات بكنند خوب است يك مقدارى زيادتر بمانند و يك تحقيقاتى بيشتر
بكنند.
از اولى كـه ايـن جـمـهـورى اسـلامى در ايران تحقق پيدا كرد تاكنون اينها مطالعه
كنند و بـبـيـنـنـد كـه چـه مـى گـويـد و چـه مـى خـواهـد.آيـا مـلتـى كـه از اول
فـريـاد زده اسـت كـه ما اسلام را مى خواهيم و جمهورى اسلامى را ميخواهيم و با
فرياد الله اكـبر و لااله الا الله بدون اينكه ساز وبرگ صحيحى داشته باشد غلبه كرده
است بـر آنـهـائى كـه بـه اسـلام اعـتـقـاد نـداشـتـنـد يـا بـر ضـد اسـلام عمل مى
كردند آيا باز سزاوار است كه در بين مسلمين كسى پيدا بشود كه مدعى اسلام است و
مـدعى روحانيت اسلامى ، با يك همچو رژيمى كه تمامى همش به اين است كه اسلام را در
اين مملكت پياده كند و در ساير ممالك تبليغ كند، با اين بايد مخالفت كرد؟
ما اسرائيل را قابل آدم نمى دانيم تا اينكه با او ربطى داشته باشيم
مـا تـوقـع نـداريـم از امـثـال سادات وصدام كه سر سپرده كشورهاى قدرتمند هستند و
سر سـپـرده آمـريـكـا هـسـتـنـد و در مملكت اسلامى پايگاه براى كفار و براى ستمگران
و براى آمـريكا مى سازند و اجازه مى دهند كه بسازند. ما از آنها توقع نداريم ، براى
اينكه آنها بـه اسـلام اعـتـقـادى نـدارنـد و آنـهـا نـوكـرنـد، نـوكـر آمـريـكـا
هـستند و هر چه او امر كند عـمـل مـى كنند. چنانچه اين هجومى كه به كشور اسلامى
كردند بدون هيچ بهانه ، به امر قـدرتهاى بزرگ و خصوص آمريكا انجام گرفت . از آنها
ما توقعى نداريم ، البته آنها بـايد با طرق مختلف با ما مخالفت كنند و ما هم نشستيم
اينجا كه مخالفت هاى آنها را خنثى كـنـيـم و گـوش كـنـيـم . آنـهـا بـراى يـك
كـشـورى كـه از اول بـا ايـن طـايـفـه صـهـيـونـيـسـم مـلعـون مـخـالفـت كـردنـد و
مـا كـه قبل از اين انقلاب در زمان رژيم منحط پهلوى دائما مخالفت كرديم با آن رژيم
فاسد، آنها مـا را مـتـهـم مـى كـنـنـد بـه ايـنـكـه مـا از اسـرائيـل اسـلحـه مـى
آوريـم . مـا اسـرائيـل را قـابـل آدم نـمـى دانـيـم تا اينكه با او ربطى داشته
باشيم . ما بيش از بيست سال است كه در هر جا صحبت شده است ، در هر جا اعلاميه پخش
شده است يكى از امورى كه در راس مـسـائل مـا بـوده اسـت اسـرائيـل بـوده اسـت و
سـتـمـگـرى اسـرائيـل ، در صـورتـى كـه بـسـيـارى از سـران مـمالك اسلامى يك قدم
همراه نبودند كه مخالفت با اسرائيل كنند.
هـمين صدامى كه اين بساط را درست كرد و با آنطور كه مى گويند با نظر خودش براى
نـجـات از ايـن نـنگى كه بار آورده و حمله به ايران اسلامى كرده است و به شكست
رسيده اسـت ، بـراى سـرپـوش روى اين جنايت اسرائيل را وادار مى كند كه يك مركزى را
كه آنها دارنـد، آن مـركـز را بـمـبـاران كـنـنـد تـا يـك وسـيـله اى بـشـود بـراى
ايـنكه گفته بشود اسـرائيـل مـخـالف بـا صـدام اسـت ، مـخـالف بـا دولت بـعـث عـراق
اسـت . دنـبـال او يـك بـهـانـه اى پـيـدا مـى كـنـنـد، يـك بـهـانـه پـوچـى پـيـدا
مـيـكـنـنـد كـه خير، اسرائيل با صدام مخالف است لكن با ماها پيوند دارد. اين يك
حرف پوچ بچگانه است كه بـه خـيـال خـودشـان مـى خـواهـنـد مـا را در بـيـن مـمـالك
اسـلامـى طـرفـدار اسرائيل حساب كنند. در صورتى كه ما از اولى كه در اين امور و در
اين نهضت وارد شديم ، يـكـى از مـسائل مهم ما اين بود كه اسرائيل بايد از بين برود
و آنها نمى توانند كه يك همچو مطلب فاسدى را به كرسى بنشانند، لكن اين برادرهايى كه
از خارج از كشور آمده انـد ايـنـجـا، بـررسـى كـنـنـد ايـن مـسـائل را، بـبـيـنـنـد
كـه مـا بـا سـلاح اسرائيل مى خواهيم جنگ بكنيم يا با سلاح ايمان جنگ مى كنيم .
مـا امـروز كـشـورمان يك كشور اسلامى است و منسجم و همه قواى مسلحه ما با هم منسجم
و با ملت هم منسجم . شما الان اين برادرهاى شهربانى ما را مى بينيد كه در بين
روحانيينى كه با آنها در تماس هستند آمده اند اينجا و زير يك سقف ، روحانيين و
شهربانى مجتمع شده اند و خـدمتگزارى خودشان را به اسلام و به كشور اسلامى اعلام
ميكنند و البته هم در همين راه هـسـتـنـد و مـن از خـداى تـبـارك و تـعـالى تـوفيق
همه قواى مسلح را مى خواهم و بخصوص شـهـربـانـى كه خدمتگزار در شهرهاست و البته
بايد بيشتر از اين خدمت كند و من اميدوارم كه موفق بشود.
كاخ سفيد اعلام كرد كه از اين منافقين بايد پشتيبانى كرد
و اين گرفتارى هاى جزئى كه در سطح كشور هست و در بين شهرها هست و اين دزدهائى كه
طرفدارى آنها را امريكا مى كند و اعلام مى كند كه بايد امريكا طرفدار اين منافقين
باشد، ايـنـهـا را انـشـاء الله بـه زودى شـرشـان از ايـران كـنـده بـشـود و هـيـچ
ايـنـهـا قـابـل ذكـر نـيـسـتـند. اينها يك دزدهائى هستند كه گاهى يك جايى يك چيزى
منفجر مى كنند. كـارى كـه يـك دزدى مـى كـند، اينها هم او را مى كنند، هياهوشان
خيلى است ، صحبت خيلى مى كـنـنـد ولى واقـعـيـتى اينها ندارند. البته ما بسيار
متاثريم از اين جوانهائى كه از اينها گـول خـورده انـد و خـودشـان و عـائله
خـودشـان و زندگى خودشان را براى اينهائى كه امريكا اعلام مى كند كه طرفدارى از
اينها لازم است ، تباه مى كنند.
مـا بـراى ايـن مـتـاثـر هستيم و از آنها باز مى خواهيم كه دست ازاين امريكائى هائى
كه با صـورتـهـاى مـخـتـلف در كشور ما ظاهر مى شوند و شده اند برداريد و بيائيد
وارد اسلام بـشـويـد كـه ضـد هـر قـدرت فـاسـد اسـت ايـنـهـا مـدعـى از اول ادعـاى
ايـن را مـى كـردنـد كـه مـا مـسـلمـان هـسـتـيـم و بـراى اسـلام كـذا. و مـن هـم
از آن اول فهميدم كه دروغ ميگويند و بعد هم ما مخالف با امريكا هستيم ، اينها. اين
هم معلوم بود دروغش لكن امريكا فاش كرد اين مطلب را، اعلام كرد، كاخ سفيد اعلام كرد
كه از اين
منافقين بايد پشتيبانى كرد. و اين آدمى كه و اين آدم هائى كه مى گفتند كه ما
مخالفيم با ايـن كـشورهاى ستمگر، در كشورهاى ستمگر رفته اند و با اسلام مى خواهند
مخالفت كنند، با ملت خودشان مى خواهند مخالفت كنند، لكن اينها هيچ ديگر عنوانى
ندارند در اين كشور، حرف مى زنند، مقاله مى نويسند لكن در اينجا هيچ جاى پائى
ندارند.اگر داشتند، اگر از ايـن مـمـلكت يك عشر راه هم مى داشتند، مى ماندند اينجا
لكن اينطور نيست و اينها راهى ديگر بـراى ايـنـكه بيايند در اين كشور ندارند و همان
جاها بايد مقاله بنويسند و هياهو بكنند و بـا اربـاب هـاى خـودشـان بـسـت و بـنـد
كـنند به خيال اينكه كارى ازشان مى آيد و كارى ازشان نمى آيد.
و مـن از هـمه ملت ايران خواستار هستم كه باهوشيارى توجه كنند به اين خرابكارى هايى
كـه ايـنها مى كنند و پند بگيرند از آن مادرى كه پسر خودش را آورد و محاكمه كرد كه
آن يـكـى از نـمـونـه هـاى اسـلام اسـت و ديـگـران هـم ايـنـطـور بـاشـنـد.
نـصـيـحـت كـنـنـد اول اولادهـاى خودشان ، برادرهاى خودشان ، فرزندان خودشان را و
اگر نپذيرفتند، آنها را مـعـرفـى كـنـنـد تـا بـه وظـيـفـه اسـلامـى خـودشان و به
وظيفه ايمانى و ملى خودشان عمل كرده باشند.
و مـن از تـمام قواى مسلح خواستارم كه انسجامشان همانطورى كه تاكنون بوده است از
حالا بـه بـعـد هـم مـنـسـجـم تـر بـشوند و مخصوصا شهربانى در شهرهايى كه هست در
تمام كـشـور، قـدرت خـودش را زيـاد كند و پرسنل خودش را قوى كند و با اين اشرارى كه
دزد هستند و مردم را گاهى مى كشند و روحانيون را گاهى مى كشند، با اينها مقابله
كنند و اينها را بفهمند كجا هستند و بررسى كنند و انشاء الله شر اينها را از اين
كشور بكنند، گرچه اينها چيزى نيستند كه ذكرى از آنها بشود.
بـحمد الله الان كشور ما تمام ارگان هائى كه بايد درش تحقق پيدا بكند پيدا كرده است
و تـمـام ارگـان هـا با هم منسجم هستند و آن چيزى را كه ديگران مى خواستند كه بين
سران ايـن كـشـور اخـتـلاف ايـجـاد كـنـنـد و دولت را بـا مـجـلس مـقـابـل كنند،
قوه قضائى را با ديگران ، آنها نتوانستند و امروز تمام ارگان هاى دولتى بـا هـم
مـنـسجم و مقصد اسلام و تمام قواى مسلح با هم منسجم و مقصد اسلام و ايران و تمام
مـلت بـا آنـهـا همراه و همفكر و يك همچو ملتى كه تمام ارگان هايش با هم منسجم
هستند، اين ديگر آسيب بردار نيست .
و مـن امـيـدوارم كـه تـوجه همه افراد ملت ما در اين معنا باشد كه تا وحدت خودشان
را حفظ كـنـنـد آسيب نخواهند ديد و دشمنان شما دنبال اين هستند كه اختلاف ايجاد
كنند و نتوانستند و انشاء الله نمى توانند.
و ايـن يـك مشت جوان گول خورده انشاء الله بيدار مى شوند و به دامن اسلام و ملت بر
مى گـردنـد و حـالا كـه خيانت سران خودشان را به كشور فهميدند و امريكائى بودن آنها
را بـه صـراحـت فـهـمـيـدنـد ديـگـر عـذرى نـدارند كه آنها را طرفدار اسلام يا
طرفدار ملت بدانند، اينها بايد برگردند به دامن اسلام و راه توبه باز است . اگر خود
آنها پيشقدم بـشـونـد و بـيـايـند، قبل از اينكه آنها را بگيرند، به دامن اسلام
برگردند، توبه آنها مقبول است و من اميدوارم كه اين امر تحقق پيدا بكند و آن سرانى
هم كه در خارج
هـسـتند و فاسد هستند اگر چنانچه آنها هم توجه بكنند و راه خطاى خودشان را بفهمند
باز راه تـوبـه هـسـت گـرچـه مى دانم كه آنها توبه نمى كنند. و من از خداى تبارك و
تعالى سلامت و سعادت همه كشورهاى اسلامى و سعادت همه قواى مسلح اسلام و ايران و
سلامت همه بـرادران را از خـداى تـبـارك و تـعـالى خـواسـتـارم و امـيـدوارم كـه
پـرسـنـل شـهـربانى هم با توجهى كه از طرف روحانيون به آنها هست تمام نقيصه ها را
رفـع كنند و ايران را براى خودشان به طور شايسته تقويت كنند تا طمع ديگران ببرد از
اين كشور و انشاء الله كشور مستقل و آزاد براى خود شما باشد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 9/6/60
بـــيـــانـــات امـــام خـمـينى در جمع اقشار مختلف
مردم به مناسبت شهادت برادران : محمد
علىرجائى و دكتر محمد جواد باهنر
منطق ملت ما، منطق قرآن است
بسم الله الرحمن الرحيم
مـنطق ما، منطق ملت ما، منطق مومنين ، منطق قرآن است ،
(انا لله و انا اليه راجعون )
با اين مـنـطـق هـيچ قدرتى نمى تواند مقابله كند. جمعيتى كه ، ملتى كه خود را از
خدادانند و همه چـيـز خود را از خدا مى دانند و رفتن از اينجا را به سوى محبوب
خود،مطلوب خود مى دانند، بـا ايـن مـلت نـمـى تـوانـنـد مـقـابـله كـنند. آن كه
شهادت را در آغوش ، همچون عزيزى مى پـذيـرد، آن كـوردلان نـمـى تـوانند مقابله
كنند. اينها يك اشتباه دارند و آن اينكه شناخت از اسلام و شناخت از ايمان و شناخت
از ملت اسلامى ما ندارند. آنها گمان مى كنند كه با ترور شـخصيت ها، ترور اشخاص مى
توانند با اين ملت مقابله كنند و نديدند و كور بودند كه ببينند كه در هر موقعى كه
ما شهيد داديم ملت ما منسجم تر شد.
مـلتـى كـه قـيام كرده است در مقابل همه قدرت هاى عالم ، ملتى كه براى اسلام قيام
كرده اسـت ، بـراى خـدا قيام كرده است ، براى پيشرفت احكام قرآن قيام كرده است اين
ملت را با تـرور نـمـى شود عقب راند. آنها گمان مى كنند كه افكار مومنين و ملت
بپاخاسته ما همچون افكار غربزده ها و غرب است كه جز به دنيا فكر نمى كنند و جز متاع
دنيا جا نمى بينند، اينها هم آنطورند.
مـلتـى كـه از اول ، از صـدر اسـلام پـيـشـوايان آن جان خودشان را فدا كردند براى
هدف خـودشـان كـه آن خـدا و اسـلام اسـت ، بـه ايـن مـسـائل و به اين امور از بين
نخواهند رفت و سـسـتـى نـخواهند داشت . ملت ما، ملت عزيز ما در تاريخ خوانده است كه
على ابن ابيطالب سلام الله عليه با دست يكى از همين منافقين ، با دست يكى از همين
اشخاصى كه بصورت ، اسلام و از اسلام جدا بودند فرق مباركش شكافت . ملت ما چون على
ابن ابيطالب را فدا كـرده اسـت از بـراى اسـلام ، فـدا كـردن امـثـال اين شهدا براى
ملت ما يك مساله مهم نيست ، گـرچـه خود واقعه و خود اين افرادى كه شهيد شده اند در
نظر همه ما عزيز و ارجمندند و آقـاى رجـائى و آقـاى باهنر هر دو شهيدى هستند كه با
هم در جبهه هاى نبرد با قدرت هاى فـاسـد هـم جـنـگ و هـمـرزم بـودنـد و مـرحـوم
شـهـيـد رجـائى بـه مـن گـفـتـنـد كـه مـن 20 سال است كه با آقاى باهنر همراه بودم
، و خداوند خواست كه با هم از اين دنيا هجرت كنند و بـه سـوى او هجرت كنند.كسى كه
هجرت را به سوى خدا ميداند و شهادت را فوز عظيم مى داند و شهدايى كه در صدر اسلام و
از صدر اسلام تاكنون داده است عاليتر و بالاتر از تـمـام افـرادى هـسـتـنـد كـه در
ايـن قـرن مـوجـودنـد مثل
عـلى ابـن ابـيـطـالب سـلام الله عـليـه و حـسن ابن على سلام الله عليه و حسين ابن
على و اصـحـاب او سـلام الله عـليـهـم و سـايـر ائمه ما عليهم السلام ، آنها همه
عمر خودشان را صـرف كـردند تا اسلام را حفظ كنند و ماهم تمام عمرمان را بايد صرف
كنيم تا اسلام را كه به دست ما سپرده است حفظ كنيم .
مـن در عـيـن حـال كـه شـهـادت ايـن دو بـزرگـوار بـراى مـن بـسـيـار مـشـكـل اسـت
در عـيـن حـال مـى دانـم كـه آنـهـا بـه رفـيـق اعـلى متصل شده اند و براى آنها
آرامش هست و اينطور گرفتارى هايى كه الان براى ما هست ديگر براى آنها نيست و آنها
رسيدند به مطلوب خودشان و از اين جهت به آنها و به خانواده هاى آنها و ملت اسلامى
تبريك عرض مى كنم كه چنين شهدايى تقديم مى كنند. در عين حالى كه مـصـائب اينها مشكل
است براى ما، لكن كشور ما و ملت ما با تمام قدرت ايستاده اند تا همچو شـهـدايـى
تـقـديـم كـنـنـد و هـيـچ راه عـقـب نـشـينى ندارند و فكر نمى كنند به سستى . آن
كـوردلانـى كـه گـمـان كرده اند كه جمهورى اسلامى با نبود چند نفر از بين خواهد رفت
و سقوط خواهد كرد، آنها افكارشان ، افكار اسلامى نيست و از اسلام خبرى ندارند و از
ايمان اطلاعى ندارند و افكارشان ، افكار مادى و براى دنيا كار مى كنند و به هواى
دنيا هستند.
بايد ديد كه اينهايى كه اينطور كارها را انجام مى دهند انگيزه آنها چيست . انگيزه
آنها اين اسـت كـه براى اين ملت بعد يك دسته ديگرى از صنف خودشان بيايند و حكومت
كنند ؟اينها مـگـر نـشـنـاخـتـه انـد ايـن مـلت را كـه كـسى كه انحراف دارد از
اسلام و كسى كه سركرده تروريست ها هستند، كسانى كه سر كرده اينها هستند و اينها را
وادار به خرابكارى مى كنند در بين ملت جاى ندارند.
مـا حـكـومـتـمـان و افـرادى كـه در راس حـكومت بودند چون از همين مردم هستند و از
اشخاصى نيستند كه از آن بالاها، يعنى آن پائين ها آمده باشند و حكومت كرده باشند بر
ملت ، از اين جـهـت مـلت ما آرام است ، دلش مطمئن است به اينكه وقتى كه اين شهدا
نباشند، به جاى آنها داوطـلبـانـى بـراى شـهـادت حـاضـر بـه صـحـنـه هـسـتـنـد. مـا
در عـيـن حـال كـه بـراى ايـن شـهـدا متاثر هستيم و اينها اشخاص ارزنده اى براى ملت
و ما و براى جـمهورى ما بودند لكن ما باز در صف هاى دنبال آنها افراد داريم و اشخاص
متعهد داريم و اشخاص مومن متعهد به اسلام داريم و دنبال او ملت داريم و ملتى كه هيچ
گونه عقب نشينى در اين مسائل نخواهد كرد و با اين ترتيب جمهورى اسلامى آسيبى نخواهد
ديد.
جمهورى اسلامى ما وضعى دارد كه ملت ، خود را از دولت مى دانند
در زمـان هـاى سـابـق ، زمـان رژيـم هـايـى كـه در سابق بودند، رژيم هاى سلطنتى وضع
ايـنطور بود كه اگر يك سلطانى كشته مى شد يا مى مرد كشور به هم مى خورد. نكته او
ايـن بـود كـه آن سلطان و عمال آن سلطان به قدرى ظلم كرده بودند بر مردم و بر توده
هـاى مـيليونى مردم كه به مجرد اينكه او از بين مى رفت خود مردم قيام مى كردند بر
ضد حـكومت ، لكن جمهورى اسلامى ما وضعى دارد كه خود ملت يك فردى را مى آورند و خود
ملت يـك فردى را كنار ميگذارند و خود ملت وقتى كه يك فردى شهيد شد به جاى او باز
يكى را انتخاب مى كنند و خود را از دولت مى دانند و دولت را از خود مى دانند و خود
را از
رئيس جمهورى مكتبى مى دانند و رئيس جمهورى مكتبى را از خود ميدانند از اين جهت ولو
اينكه رئيـس جـمـهور شهيد بشود، نخست وزير شهيد بشود و هر مقامى شهيد بشود، ملت ما
هيچ خم به ابرو نمى آورند و كسانى ديگر را به جاى آنها انتخاب مى كنند.
الان سرتاسر كشور ما را اگر چنانچه ملاحظه كنيد، تهران با آن جمعيت كثيرى كه الان
در نـزديـك دانـشـگـاه مـتـمـركـز هـسـتـنـد و سـايـر شـهـرهـا هـم مثل تهران ،
مابين اين جمهورى و جمهورى هاى عالم و مابين اين دولت و دولتهاى سابق اين كـشـور مى
توانيد حكومت كنيد كه چه فرق ها هست . اگر صدر اعظمى در زمان سابق كشته مـى شـد
امكان نداشت كه مردم ، توده مردم ، بازار مردم هيچ عكس العملى از خود نشان بدهند
الا سرور، الا مسرت .
و امـروز كـه يـك نفر از ما و دو نفر شهيد معظم از ما رفته است سرتاسر كشور ما به
عزا نشسته است و سرتاسر كشور ما انسجام خودش را حفظ مى كند و حفظ كرده است و فردا
كه اعلام مى كنند براى انتخاب رئيس جمهور، همه اين مردم براى انتخاب حاضرند.
من مى دانم كه در خارج الان عنصرهايى كه با اين جمهورى اسلامى بلكه با اسلام مخالف
هستند و بوق هاى خارج و تبليغاتى ، خواهند گفت كه اين دو نفر كه شهيد شدند ايران به
هـم مـى خـورد و خـواهـنـد گـفـت كـه در عـزاى ايـنـهـا مـردم بـى تـفـاوت بـودنـد
و يـا خوشحال بودند و آنها با اينكه مى دانند، كوردلانه اينطور انتشارات و تبليغات
را انجام مـى دهـنـد. الان بـبـيـنـيـد كه سرتاسر كشور ما امروز در سوگ هستند و در
همه خيابان ها و كـوچـه هـا، بازارها در سوگ نشسته اند و الان كه به من اطلاع داده
اند گفتند جمعيت بيشتر از آنوقتى است كه 72 تن شهيد شدند.
مـلت ما اينطور است اگر بعد از اين هم خداى نخواسته اشخاصى شهيد بشوند ملت ما همين
مـلت اسـت و نـهضت ما همين نهضت . و آن عمده اين است كه كارى كه براى خداست ، نه
براى افراد، نه براى اشخاص ، نه براى شخصيت ها، اين كار ركود نمى كند با رفتن افراد
و بـا رفـتـن شـخـصـيـت هـا. كـشـورى از رفـتـن شـخـصـيـت هـاى خـود تـزلزل پـيـدا
مـى كـنـد كـه مـلت او و افـراد آن مـلت دل بـه شـخـص بـسـتـه بـاشـنـد، دل بـه
اشـخـاص بـسـتـه بـاشـنـد، امـا كـشـورى كـه دل او بـه خـدا پـيـوسـتـه اسـت و
بـراى خـدا قـيـام كـرده اسـت و از اول ، نـه شـرقـى و نـه غـربـى و جـمـهـورى
اسلامى را ندا داده است و با بانگ الله اكبر صـغـير و كبير و زن و مردش در صحنه
حاضر شده اند و اين نهضت را و اين انقلاب را بپا كرده اند، همين ملت هستند، براى
اينكه خدا هست . رجائى رفت ، ديگران اگر نيستند خدا هست . در جـنـگى كه در صدر
اسلام بود، ندا در دادند منافقين به اينكه پيغمبر شهيد شد، لكن بـعـضـى گـفـتـند
اگر شما پيغمبر را مى پرستيد، شهيد شد، به شهادت او ترتيب اثر بـدهـيـد و اگـر خدا
را مى پرستيد خدا هست ولو پيغمبر رحلت بفرمايند. امير المومنين سلام الله عـليـه
جـان خودش را فدا كرد براى اسلام و شهيد شد و اسلام به جاى خودش بود. امام حسين
سلام الله عليه خود و تمام فرزندان و اقرباى خودش را فدا كرد و پس از
شهادت او اسلام قويتر شد.
بـا رفـتـن شـهـدايـى بـا ايـنـكـه بـسـيـار ارزشـمـند بودند و هستند، با رفتن شهدا
در عين حـال كـه مـا متاثر هستيم ، لكن چون ما توجه مان به خداست و براى خداست و
ملت ما براى خدا قيام كرده است ، با رفتن اشخاص هيچ سستى به خودشان راه نمى دهند و
گرفتار اين خطا نيستند كه افراد يك مساله اى را ايجاد مى كنند.
ابن ملجم از عاملين بمب گذارى مردتر است
خداى تبارك و تعالى از اول با شما بوده است و مادامى كه شما در صحنه باشيد و انشاء
الله هستيد و خواهيد بود، خداى تبارك و تعالى شما را پشتيبانى مى كند شما قوى
خواهيد بـود. قـواى مـسـلحه ما در جبهه هاى جنگ بايد توجه بكنند كه آنها براى خدا
مى جنگند نه بـراى رئيـس جـمـهـور و بـراى نـخـسـت وزيـر و بـراى ديـگـران ، آنـهـا
دل را قـويـتـر كنند و هر چه اشخاص فاسد به اين كشور صدمه وارد مى كنند آنها قويتر
در مـركز خودشان مشغول به مجاهده و مبارزه باشند. و گمان نكنيد كه اينها از روى
قدرت يـك هـمـچو كارهايى را انجام مى دهند، يك بمب در يك جا منفجر كردن ، يك بچه 12
ساله هم مـى تـوانـد او را بـگـيـرد يـك جايى بگذارد و خود او منفجر بشود، اين
قدرتى نيست ، اين كمال ضعف است . من ابن ملجم را از اينها مردتر مى دانم براى اينكه
او آمد و در حضور مردم كار خودش را كرد و خداوند او را لعنت كند، و اينها آن
مردانگى آن نامرد را هم ندارند و به طور دزدى يك كارى انجام مى دهند و خودشان را
اصلا ظاهر نمى كنند. اينهايى كه از اينجا فـرار كـردنـد و از خـارج دسـتـور مـى
دهـنـد كـه مـردم را اقـتـيـال كـنـنـد و به طور دزدكى بكشند، اينها تز نامردهاست .
من اميدوارم كه كشور ما به همان طورى كه در مقابل همه قدرت ها ايستاد و ايستادگى
كرد و زن و مردش و جوان و پير مـردش و بچه و بزرگش در مقابل ، مشت ها را گره كرد
و ايستاد و قدرت هاى بزرگ را از مـمـلكت راند و به جهنم فرستاد، انشاء الله الان هم
در صحنه هستند و همه اينها ايستاده اند در مـقـابـل ايـنـطور گرفتارى ها صبر مى
كنند و منطق اينها اين است كه از خدا هستيم و به سوى خدا مى رويم . ما كه از خدا
هستيم و همه چيز ما از خداست ، در راه خدا داريم صرف مى كـنـيـم و بـاكـى نداريم و
اينطور نيست كه گمان كنيم كه از اينجا كه رفتيم ديگر خبرى نـيـسـت . آنـهـا بـايـد
بـتـرسـنـد كـه قـيـامـت را هـم در هـمـيـن جـا خيال مى كنند كه هست ، بعثت را هم
در همين جا خيال مى كنند و آن را بعثت امت مى دانند نه بعثت انـبـيـا، و قـيـامـت
را هم منكر هستند. آنها بايد بترسند كه مرگ حيوانى را بر مرگ انسانى تـرجـيح مى
دهند. و اما جوانهاى ما و سردمداران ما كه براى شهادت حاضر و آغوش را باز كـردنـد
بـراى شـهادت ، اينها باكى از شهادت ندارند و ملت ما از اين شهادت بسيار ديده اسـت
و در ايـن چـنـد سـال اخـيـر صـدهـا شـهـيـد داده و هـزاران شـهـيـد و هـزاران
مـعـلول ، و پـايـدار ايـسـتـاده اسـت و امـثـال ايـن آقـايـان كـه شـهـيـد شـده
انـد در عـيـن حال كه در نظر ما بسيار ارجمند هستند، لكن آنها پيش خدا رفتند و ما
به جاى آنها اشخاص داريم مكتبى ، انسانى كه به شهادت فكر مى كند و داوطلب شهادت است
.
و مـن امـيـدوارم كـه مـلت مـا انسجام خودش را بيشتر كند و در صحنه بيشتر از سابق
حاضر بـاشـد و امثال اين تفاله هائى كه مانده اند از رژيم سابق و از اشخاصى كه فرار
كرده اند، اينها را انشاء الله با نظارت خودشان و با نظر خودشان هر جا ديدند معرفى
كنند و قـواى انتظامى و نظامى ها و خصوصا شهربانى بيشتر قيام كند به امر انتظامات و
نظام و ساير چيزها. و اميدوارم كه شما پيروز باشيد و شما پيروز هستيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ 10/6/60
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع مردم سوگوار كشورمان
و گروهى از مسلمانان سازمان
اماميهپاكستان
اساس اين است كه مستكبران جهان احساس خطر كرده اند
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن بـه مـلت ايـران و سـايـر مـلت هـاى مـستضعف جهان در اين قضايائى كه مخالفين
اسلام بـراى اسـلام مـى خـواهـنـد پـيـش بـيـاورنـد هـشدار ميدهيم كه بايد هر چه
اين قضايا و اين خـرابـكـارى هـا حجمش زياد مى شود، حجم انسجام ملت هاى مستضعف و
مستضعفان جهان بيشتر بـشـود. اسـاس ايـن اسـت كـه مـسـتكبران جهان ، كسانى كه از
اين ممالك اسلامى و از ممالك مـسـتـضـعـف بـهـره بردارى مى كردند و مى كنند، احساس
خطر كرده اند و چون كه ايران را احـسـاس كـردنـد كـه مـبـدا قيام عمومى مسلمين و
مستضعفان است تمام قواى خودشان را چه در تـبـليـغـات و چه در خرابكارى متمركز كردند
در ايران . و بايد تمام برادرهاى ما در همه اقطار عالم كه از قرارى كه گفته شد بعضى
از برادرهاى پاكستانى اينجا آمده اند تمام برادرهاى ايمانى كه خداوند تعالى در قرآن
كريم آنها را برادر خوانده است توجه كنند به اينكه اگر اين نقطه بروز مخالفت با همه
قدرت ها خداى نخواسته آسيب ببيند، اسلام تـا سـال هـاى طولانى منزوى خواهد شد. و
چون همه برادرهاى ايمانى ما، در همه جا علاقه به اسلام دارند و اسلام را براى زندگى
در اين عالم و در آن عالم مفيد و تنها پايگاه مى دانـنـد تـوجـه كنند به اينكه تمام
قدرت هاى عالم چه در سطح تبليغاتى و چه در سطح خـرابـكـارى و عـلوم نظامى قدرتشان
را روى هم گذاشته اند كه اين نقطه اى كه از اينجا شروع شد براى قطع ايادى مستكبران
جهان شرقى و غربى ، اين را در همين جا خفه كنند و نـگـذارنـد جاهاى ديگر توجه به
اينجا داشته باشد.از خوف اينكه همانطور كه در ايران دستشان قطع شد از سلطه هاى همه
جانبه و از ذخائر ايران ، در جاهاى ديگر هم بشود.
هـمانطور كه آنها مجهز شدند براى سركوبى اين انقلاب اسلامى در ايران از اين خوفى
كـه دارنـد، بـايـد هـمـه بـرادران اسـلامى ما در هر جا كه هستند و در هر كشورى كه
هستند، بـلكـه تـمـام مـستضعفان جهان كه در زير سلطه قدرت هاى شيطانى و زير چكمه
نظاميان قـدرت هاى شيطانى سركوب شده اند، بايد تمام آنها متوجه باشند و توجه به اين
معنا داشـتـه باشند كه اين نقطه بروز مخالفت را حفظ كنند. اگر خداى نخواسته اين
نقطه اى كه از اينجا شروع شده است ، مخالفت با تمام ابرقدرت ها و با تمام شياطين
عالم ، اگر ايـن نـقـطـه خـداى نخواسته ركود پيدا بكند يا شكست بخورد، شكست همه
مستضعفين جهان و همه مسلمين جهان و شكست اسلام در تمام ممالك اسلامى خواهد شد. و
اگر چنانچه اين
قـدرتى كه از ناحيه خدا به اين ملت اعطا شد و توانائى آن را پيدا كرد كه تمام قدرت
هـاى مـجـهز بر ضد ملت را خنثى كند و همه دست ها را از ذخائر خودش و از ملت خودش
قطع بـكـنـد، اگـر ايـن مـحـفـوظ بماند اميد اين است كه اين مطلب در همه ممالك
اسلامى و در همه جائى كه مستضعفين جهان تحت سلطه مستكبرين بودند، در همه جا اين
مساله انجام بگيرد.
انـقـلاب ايران انقلاب غير وابسته است ، بر اساس اسلام و نظير انقلاباتى كه بدست
انبيا انجام مى گرفت
در ايران اگر چنانچه بينندگان خارج و داخل توجه كنند، ايران يك كارى انجام داد كه
در تـاريـخ نـظـير ندارد. تمام انقلاباتى كه واقع شده است يك وابستگى به شرق و غرب
داشـتـه است و تمام انقلاباتى كه واقع شده است در بين راه مشكلات بسيار بزرگ داشته
انـد و دارنـد لكـن انـقـلاب ايـران ، انقلاب غير وابسته است ، يك انقلاب دولتى
نيست ، يك انقلاب ارتشى نيست ، يك انقلاب حزبى نيست ، يك انقلاب ملى است لكن بر
اساس اسلام ، انـقـلاب اسـلامى است نظير انقلاباتى كه در طول تاريخ به دست انبيا
انجام مى گرفت كـه وابـسـتگى در كار نبود، الا يك وابستگى و آن وابستگى به مبدا وحى
و وابستگى به خداى تبارك و تعالى .
ايران از همان بدو انقلاب و از قبل از بدو انقلاب كه شالوده انقلاب ريخته مى شد،
مسير، مـسـيـر انبياء بوده ، مسير، مسير راه مستقيم نه شرقى و نه غربى بوده و
جمهورى اسلامى بـود و تـا كـنـون هـم ملت ما به همان مسير باقى است و هر چه امور
ناگوار، بلكه هر چه چـيـزهـائى كه تلخ است در ذائقه ها واقع مى شود، اين مسير
اسلامى محفوظ است و اين مسير بـه جـلو مـى رود و قـدرتـمـنـدتـر بـه جـلو مـى رود.
و هـر وقـت كـه احـتـمـال ايـن داده مـى شـود كـه در بـيـن مـلت يـك ضـعـف و
خـطـورى حـاصـل شـده بـاشـد، خـداى تـبـارك و تـعالى يك مساله اى پيش مى آورد و يك
امرى را به خواست خودش ايجاد مى كند كه ملت را بيدارتر و قويتر و منسجم تر مى كند.
هر چه عزيزان اين ملت را ترور مى كنند، ملت ما آگاه تر مى شود
البـتـه ايـن قضايايى كه واقع شده است در طول اين انقلاب و خصوصا اين دهه هاى آخر،
اين قضايا براى ما ناگوار و براى ملت ما سوگ آور است براى اينكه اشخاصى كه ما از
دسـت مى دهيم هر يك از آنها يك ذخايريست و يك ذخيره اى است براى كشور ما و براى
اسلام مـا، هر يك اينها مردانى هستند كه به تنهائى نظير يك جمعيت هستند، متعهد و
متوجه به خدا، ايـنـهـا كـه در آن 7 تير شهيد شدند و اينها كه در اين زمان اخير
شهيد شدند اينها هر كدام بـراى مـلت مـا بـسـيـار ارزنـده بـودند و خدمتگزارانى
بودند كه هر كدام از آنها يك جمعيت بـودنـد و مـتـعـهـد بـودنـد و بـه اسـلام
مـعـتـقـد بـودنـد. لكـن در عـيـن حـال هـر يك از آنها كه از بين رفت ، چه فردى و
چه اجتماعى ، ملت ما قويتر شد و انسجام مـلت بـيـشـتـر شـد و بـيـدارى آنها زيادتر
شد و اطلاع آنها بر مقاصد شوم آن قدرت هاى بزرگ و
مقاصد شوم اين انگل هائى كه براى آنها كار مى كنند بيشتر واضح شد.
آنهائى كه دعوى خدمت به خلق مى كردند و فدائى بودند و مجاهد براى خلق ، ملت ما ديد
كـه ايـنـهـا يـك جـنـايـتـكـارانـى هستند كه بر ضد خلق هستند و به نفع قدرت هاى
بزرگ تـاكـنـون كـار كـرده انـد و لهـذا بينيم كه بعض سران اينها وقتى كه محكوم به
مرگ مى شـونـد در رژيم سابق ، قدرت هاى بزرگ جلوگيرى از مرگ آنها مى كنند و وقتى كه
در ايـنـجـا شـكست مى خورند و به خارج فرار مى كنند، دولت ها و ابرقدرت ها و دستگاه
هاى تبليغاتى همه جانبه عالم از آنها حمايت مى كنند و بر ضد ايران آنها را ترويج مى
كنند و از آنها نگهدارى مى كنند. و اين به ملت ما درست روشن كرد كه اينهائى كه
ادعاى اين مى كـردنـد كـه بـراى آزادى ايـران و بـراى رفـع گـرفـتـارى هـاى ايـران
و بـراى اسـتـقـلال ايران مى خواهند خدمت بكنند، تمام اين ادعاها، ادعاهاى پوچ بود
و مشت آنها در بين راه باز شد و همه صحبت هائى كه تا كنون كرده بودند، خود آنها
بدست خودشان بر باد دادنـد و تـمام ادعاهائى كه در سال هاى طولانى و اخيرا بيشتر مى
كردند خودشان آن ادعاها را باطل كردند و وسيله اين شد كه قبر خودشان را، خودشان
كندند و در بين ملت ديگر نه آبروئى دارند و نه حيثيت و هر چه كه تبليغات خارجى براى
ترويج آنها زيادتر ميشود، آبـروى آنـهـا بـيـشـتـر ريـخـتـه مـى شـود و هـر چـه
خـرابـكـارى مـى كـنـنـد در داخـل كـشـور و عـزيـزان ايـن مـلت را تـرور مـى كنند
يا آتش ميزنند، يا خراب مى كنند سقف هارابر روى آنها، مشت آنها پيش ملت ما بازتر مى
شود و ملت ما آگاه تر مى شود.
ملت ما يك ملت آگاه متعهد اسلامى هستند كه ديگر امكان ندارد از تبليغات سوئى كه در
همه كـشورهاى خارجى و مخالف با اسلام انجام مى گيرد در اين ملت اثر بكند و من
اميدوارم كه در مـلت هاى ديگر هم اين تبليغات سوء اثر نكند و اين بوق هائى كه بر ضد
كشور ما و بـر ضـد انـقـلاب اسـلامى ما به راه افتاده است و از ترس اينكه مبادا اين
انقلاب به جاى ديـگـر هـم سرايت بكند در دست و پا افتاده اند من اميدوارم كه ملتها
بيدار بشوند و توجه داشـتـه بـاشـنـد كـه تـمـام اين تبليغات براى اين است كه اسلام
را در همين جا خفه كنند و نگذارند اسلام به آن معنائى كه هست ، به آن معناى لاشرقيه
و لاغربيه در جاهاى ديگر هم پياده بشود.
و لهـذا مـلت مـا عـازم و جـازم و مستقيم و مدافع ايستاده است و از منافع اسلام
دفاع مى كند و اگـر چـنانچه هر كس و هر شخصيتى هم شهيد بشود در اين ملت اثرى جز
اينكه منسجم تر بـشـود و بـيشتر تقويت روحى بشود ندارد. همانطورى كه در صدر اسلام
اگر چنانچه آن اشـخاص متعهد كشته مى شدند، مردم و لشكر اسلام قويتر مى شدند و به
پيش مى رفتند و مـلت مـا از بـاب اينكه به غيراسلام نظر ندارد و خودش را متوجه به
خدا كرده است و در راه خدا به پيش رود، از اين امور مادى كه اسباب سستى در افراد مى
شود، آنها از اين امور برى هستند و انشاء الله تعالى تمام اين كثافات كارى ها و
خرابكارى هائى كه در ايران مى شود، به دست خود مردم و ملت با ترتيب قانونى اينها از
بين خواهند رفت .
بـا مـوازيـن قـانـونـى و مـوازيـن اسـلامـى بـا اسـرا عمل بكنيد
و مـن يـك كـلمـه مـى خـواهـم عـرض كـنـم و آن اينكه تمام محاكمى كه هستند و تمام
دست اندر كـارانـى كـه هستند اين مطلب را توجه بدهند كه مبادا يك وقت اينطور شرارت
هايى كه در ايـران مـى شـود مـثـل يـك هـمـچـو قصه ناگوارى كه براى ما پيش آمد و دو
نفر از بهترين جـوانـان و بـهـتـريـن كـاركـنـان ايـران از بـيـن رفـت ، مـبـادا
يـك وقـت كـنـتـرل خـودشـان را از دسـت بـدهـنـد و زائد بـر آنـچـه حـكـم خـداسـت و
قـانون اسلام است عمل كنند. مبادا اين اسباب اين بشود كه خشونت زياد با اسيرها
بكنند و با زندانى ها بكنند و بـدون دقـت ، بدون توجه يك وقت افرادى را بگيرند كه
خداى نخواسته گناهكار نبوده اند و گرفتار شده اند.
اسلام و مسلمين بايد، مسلمين بايد همانطورى كه اسلام هست با تانى ، با طمانينه ،
بدون ايـنـكـه دسـت و پـاى خودشان را گم بكنند به كار خودشان ادامه بدهند و با اسرا
رفتار خـوب بـكـنـنـد و آنـچـه كـه قـانـون اسـلامـى اقـتـضـا مـى كـنـد بـا آنـهـا
عـمـل بـكـنـنـد و هرگز با عصبانيت و با دستپاچگى كارى را انجام ندهند و به طور
متانت و طـمـانـيـنـه بـر مـوازيـن قـانـونـى و بـر مـوازيـن اسـلامـى بـا آنـهـا
عـمـل بـكـنـنـد. مـبـادا يـك وقـت شـهـادت عـزيـزان مـا اسـبـاب ايـن بـشـود كـه
بـا شـدت عـمـل بـيـشـتـر از آن مـقـدارى كـه بـايـد بـا آنـهـا عـمـل بـشـود،
عـمـل بـكـنـنـد. بـا زنـدانيان رفتار خوب مى كنند و بيشتر كنند و با اسرا رفتار
خوب مى كـردنـد و مـى كـنـنـد و بـيشتر كنند و محاكم با قدرت هر چه تمامتر به كار
خودشان ادامه بدهند و مردم و ملت با قدرت تمام هر چه بيشتر توجه كنند و اين كسانى
كه توطئه گر هـسـتـنـد تـوجـه كـنـنـد و بـه محاكم صالحه و به مقامات انتظامى اطلاع
بدهند، آنها هم با موازين قانونى و اسلامى عمل بكنند و مفسدين را به جزاى خودشان
برسانند و كسانى كه بيگناه هستند از حبس خارج كنند و على اى حال رفتارها، رفتارهاى
اسلامى باشد. جمهورى ، جـمـهـورى اسـلامـى اسـت ، رفـتـارهـا حـتـى بـا كـسـانـى
كـه قـاتـل شـنـاخـتـه شـدنـد رفـتـار اسـلامـى بـاشـد ولو ايـنـكـه بـا شـدت عمل و
شدت ديد آنها را به جزاى خودشان برسانند، اما فقط همان رساندن به جزا باشد و تعدى
زيادتر نشود.
من اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى عنايت خودش را بر اين ملتى كه مظلوم بوده است
در طـول تـاريخ و مى خواهد از زير بار ظلم و ستم خارج بشود و مى خواهد از زير بار
ستم ابـرقـدرت هـا خـارج بـشـود و مـورد هـجـمـه ابـرقـدرتـهـا و انـگل هاى ديگر
هستند، خداوند آنها رااز شر دشمنان و دشمنان بشريت و اسلام نجات بدهد، هـمـه را
مـوفـق كـنـد و هـمـه مـسـلمـيـن رامـوفـق كـنـد كـه بـه احـكـام اسـلام مـو بـه
مـو عمل كنند و مخالفين اسلام را از صحنه بيرون كنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 11/6/60
پاسخ امام خمينى به تلگرام تسليت آيت الله العظمى نجفى
مرعشى
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت مستطاب آيت الله آقاى حاج سيد شهاب الدين نجفى مرعشى دامت بركاته
تـلگـرام تـسـليت حضرتعالى در مورد شهادت رئيس جمهور محبوب و نخست وزير عزيز و اصل
و موجب تشكر گرديد.
ملت ايران با اين شهادت ها منسجم تر مى گردند ولى اين ضايعات وظيفه حوزه هاى علميه
را در قبال مسئوليتشان روشن تر گرداند.
از خداوند تعالى سلامت و توفيق آنجناب را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 15/6/60
پـيـام امـام خـمـيـنـى بـه مـنـاسـبـت شـهادت حجت
الاسلام قدوسى و سرهنگ وحيد دستگردى
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
با كمال تاسف و تاثر حجت الاسلام شهيد قدوسى به دوستان شهيد خود پيوست . شهيدى
عـزيـز كـه سـاليـان دراز در خـدمـت اسلام بود و اخيرا مجاهدات او در راه انقلاب بر
همگان روشن است . اينجانب ساليان طولانى از نزديك با او سابقه داشتم و آن بزرگوار
را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف شناختم . شهادت بر او
مبارك ، و فود الى الله و خروج از ظلمات به سوى نور بر او ارزانى باد. راهى است كه
بايد پيمود و سـفـرى اسـت كـه بـايـد رفـت ، چـه بـهتر كه در حال خدمت به اسلام و
ملت شريف اسلامى شربت شهادت نوشيدن و با سرافرازى به لقاءالله رسيدن و اين همان است
كه اولياء مـعـظـم حـق تعالى آرزوى آن را مى كردند و از خداى بزرگ در مناجات خود
طلب مى كردند. گوارا باد شربت شهادت بر شهداى انقلاب اسلامى و خصوص شهداى اخير ما
كه با دست جنايتكار منفورترين عناصر پليد به جوار رحمت حق شتافتند و افتخار براى
اسلام و ننگ و نفرت براى دشمنان دژخيم ملت شريف آفريدند.
اينجانب شهادت دادستان كل انقلاب و سرهنگ وحيد دستگردى كه در راس شهربانى و قواى
انـتـظـامـى در حـال انـجـام وظـيـفـه بـودنـد بـديـن تـحـفـه الهـى نائل شدند را
به ملت ايران و به حوزه علميه قم و به قواى مسلح تبريك و تسليت عرض مـى كـنـم و از
خـداى تـعـالى رحـمت براى آنان و صبر و شكيبائى براى خانواده محترمشان خواستارم .
نـنـگ و خـسـران بـر كـسـانى كه گمان مى كنند با اين شرارت ها ملت شريف ايران را كه
براى اقامه عدل اسلامى قيام نموده اند از صحنه مبارزه با كفر خارج نمايند و تن به
عار وذلت ابـرقـدرتـهـاى جـنـايتكار مى دهند. اين كوردلان شكست خورده نمى بينند كه
مادران و پدران و فرزندان و همسران اين شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اينان
افتخار مـى نـمايند و چون كوهى درمقابل حوادث ايستاده اند. گوئى اينان از شدت ياس
به جنون كشيده شده اند و چو ن خود را مطرود ملت مسلمان مى بينند از ملت ايران
انتقام مى كشند.
از خداوند تعالى هدايت براى جوانان گول خورده و خذلان براى سران از خدا بى خبر آنها
خواستارم .
سـلام و درود بـر شـهـيـدان راه حـق . رحـمـت بر شهداى اخير اسلام . والسلام على من
التبع الهدى
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 15/6/60
پيام امام خمينى به مسلمانان جهان و زائران بيت الله
الحرام
بسم الله الرحمن الرحيم
جعل الله الكعبه البيت الحرام قياما للناس (قرآن
كريم )
درود بر حجاج بيت الله الحرام . سلام بر عموم مسلمانان جهان و سلام بر مسلمانان
متعهدى كه از جهان اسلام بسوى حق شتافته و در جوار خانه خدا وفود نموده اند.
فـريـضـه حج در بين فرايض الهى از ويژگى هاى خاصى برخوردار است و شايد جنبه هاى
سياسى و اجتماعى آن بر جنبه هاى ديگرش غلبه داشته باشد، با آنكه جنبه عباديش نيز
ويژگى خاصى دارد.
مـسـلمـانـان مـتـعـهـد كـه در ايـن مـجـمـع عـمـومـى و سـازمـان الهـى بـا لغـو
امـتـيـازات مـتـحد الشـكـل و بـدون تـوحـه بـه رنـگ و زبـان و كـشـور و مـنـطـقـه
، هـر سـال يك بار در مواقف شريفه مجتمع مى شوند و با ساده ترين و بى آلايش ترين
جهات مـادى بـاتـوجـه بـه معنويت و وفود على الله گردهم مى آيند و به وظايف و آداب
اسلامى عـمـل مـى كـنـنـد، بـايـد از جـهـات سـيـاسـى و اجـتـمـاعـى آن غـافـل
نـبـاشـنـد. عـلمـاء اعـلام و خطباى معظم مسلمانان را به جهات سياسى و وظايف بسيار
خـطـيـرشـان آگـاه سـازند. وظايف خطيرى كه اگر مسلمانان جهان بكوشند و به آن توجه
كـرده و عـمـل كـنـنـد، عـزتـى كه خداوند براى مومنين قرار داده است باز يابند و به
مفاخر اسـلامـى الهـى كـه حـق مـسـلمـيـن است برسند و در پناه اسلام عزيز و زير
بيرق توحيد و پـرچـم لااله الا الله از اسـتـقـلال و آزادى حـقـيـقـى بـرخـوردار
شـونـد و دسـت مـسـتكبران و عمال آنان را از كشورهاى اسلامى قطع كنند و مجد و عظمت
اسلامى را باز گردانند.
خـداوند تعالى در آيه شريفه اى كه در صدر ذكر شد، سر و انگيزه حج و غايت قرار داد
كـعـبه و بيت الحرام را، نهضت و قيام مسلمانان براى مصالح ناس و توده هاى مستضعف
جهان ذكـر مـى فـرمـايـد. بـايـد در ايـن اجـتـمـاع عـظـيـم الهـى كـه هـيـچ
قـدرتـى جـز قـدرت لايـزال خـداونـد نـمى تواند آن را فراهم كند، مسلمانان به بررسى
مشكلات عمومى مسلمين پـرداخـتـه و در راه رفـع آنـهـا بـا مـشـورت هـمـگانى كوشش
كنند. يكى از بزرگترين و اسـاسـى تـريـن مـشـكـلات ، عـدم اتـحاد بين مسلمين است كه
بعضى از به اصطلاح سران كـشـورهـاى اسلامى منشا آن مى باشند كه مع الاسف براى رفع
آن تاكنون اقدام چشمگيرى نشده
اسـت ، بـلكـه جـنـايتكاران سودجو كه از اختلاف ملت ها و دولت ها به سود خودشان
بهره بـردارى مـى كـنـند، با دست عمال از خدا بى خبر خود به اختلافات دامن مى زنند
و هر گاه كه شالوده وحدت بين مسلمانان ريخته مى شود، با تمام نيرو به مخالفت برمى
خيزند و بذر خلاف مى افشانند.
امـروز تـمـام دولت هـا و بـسـيـارى از ملت هاى مسلمان مى دانند كه ملت ايران پس از
صدها سـال گـرفـتـارى بـه دسـت شـاهـان ستم پيشه و ستمكاران حرفه اى كه اسلام عزيز
را وسيله غارتگرى و چپاول براى خود و قدرتهاى بزرگ و اخيرا امريكاى جنايتكار قرار
داده بـودنـد و قـرآن كـريـم و اسـلام بزرگ را در معرض خطر مى ديدند، بپا!!! خاستند
و با انـقـلاب كـبـيـر خـود، دولت اسلام را جايگزين رژيم غير اسلامى و غير قانونى
شاهنشاهى نـمـودنـد و دسـت ابـرقـدرت هـا و خـصـوصـا امـريـكـاى جـهـانـخـوار را از
سـلطـه بـر امـوال و انـفـس خـود قـطـع نـمـودنـد و امـيـد آن اسـت كـه ديـگر
برادران مسلمان گرفتار در چـنـگـال خـونـخـواران و سـتمكاران ، از اين انقلاب
اسلامى بهره بردارى كنند و دولت هاى اسلامى با پشتيبانى ملت هاى خود به انقلاب بزرگ
ايران بپيوندند.