دانی که را سزد صفت پاکی: |
|
آنکو وجود پاک نیالاید |
در تنگنای پست تن مسکین |
|
جان بلند خویش نفرساید |
دزدند خود پرستی و خودکامی |
|
با این دو فرقه راه نپیماید |
تا خلق ازو رسند بسایش |
|
هرگز بعمر خویش نیاساید |
آنروز کسمانش برافرازد |
|
از توسن غرور بزیر آید |
تا دیگران گرسنه و مسکینند |
|
بر مال و جاه خویش نیفزاید |
در محضری که مفتی و حاکم شد |
|
زر بیند و خلاف نفرماید |
تا بر برهنه جامه نپوشاند |
|
از بهر خویش بام نیفراید |
تا کودکی یتیم همی بیند |
|
اندام طفل خویش نیاراید |
مردم بدین صفات اگر یابی |
|
گر نام او فرشته نهی، شاید
|