الغدير جلد ۹

علامه شیخ عبدالحسین احمد امينى نجفی (ره)
ترجمه زين العابدين قرباني

- ۲۹ -


در زمان حياتش جارى بوده بعد از وفاتشان نيز جارى است، و دعا، پيش قبور شايستگان و شفاعت خواستن وسيله آنها پيش ائمه دين و علماء شرع مبين همواره مورد عمل بوده است.

بر اين گفته: " هر كس حاجتى دارد پيش قبور آنان برود و به آنها متوسل شود " اعتراض نشود آه با گفته رسول خدا است كه فرمود است: مسافرت نشود مگر براى سه مسجد: مسجد الحرام، مسجد "مسجد النبى" و مسجد الاقصى ". زيرا امام جليل ابو حامد غزالى رحمه الله در كتاب آداب سفر از كتاب احياء العلومش در ضمن مباحثى آن را پاسخ گفته و اينك نص گفتار او: " قسم دوم اين است كه مسافرت كند به خاطر عبادت يا براى جهاد و يا حج تا اينكه مى گويد: و در زمره آنها است زيارت قبور انبياء و قبور صحابه و تابعان و سائر علماء و اولياء. و هر كس در زمان حياتش از ديدنش تبرك جسته مى شد، بعد از مرگش نيز با زيارتش تبرك جسته مى شود و جائز است مسافرت كردن به سوى آنها براى همين مقصود و فرموده رسول خدا " مسافرت جز براى سه مسجد: مسجد الحرام، مسجدم و مسجد الاقصى، نبايد صورت بگيرد "، با اينها كه گفته شده مخالف نيست و آنها را غير جائز نمى شمارد، زيرا اين حديث مربوط به عدم مطلوبيت مسافرت به سوى مساجد ديگر است كه با هم يكسانند، نه زيارت قبور انبياء و اولياء و علماء اينها اگر چه در اصل فضيلت با هم يكسانند، اما درجات آن به حسب اختلاف درجات آنان پيش خدا تفاوت عظيمى دارند دانا تر است ".

2- عز الدين شيخ يوسف اردبيلى شافعى، متوفى در سال 776 ه در " الانوار لاعمال الابرار " در فقه شافعى جلد 1 صفحه 224 گفته است: " براى مردان زيارت قبور مستحب و براى زنان مكروه است و مستحب است كه بگويد: " درود بر شما اى مردم با ايمان كه در اين خانه ها آرميده ايد، و ما اگر خدا بخواهد به زودى به شما ملحق خواهيم شد خدايا ما را از پاداششان محرم مفرما، و ما را بعد از آنان مورد امتحان قرار مده و ما و آنها را بيامرز " و قرآن بخواند و دعا كند زيرا ميت مثل حاضر است كه بايد برايش اميد رحمت و بركت داشت و دعاء بعد از قرائت به اجابت نزديكتر است.

3- شيخ زين الدين شهير به ابن نجيم مصرى حنفى، متوفى در سال 969 يا970 ه در " البحر الرائق " شرح كنز الدقائق تاليف امام نسفى جلد 2 صفحه 195 گفته است: " زيارت قبور، و دعا، براى اموات اگر مومن باشند، مانعى ندارد، اما قبرها را لگد نكند زيرا پيامبر اكرم فرموده است: " من شما را از زيارت قبور نهى مى كردم، اينك آنها را زيارت كنيد " و به خاطر عمل مسلمين از زمان رسول خدا تاكنون.

و در " المجتبى " تصريح كرده است كه آن مستحب است و گفته شده: بر زبان حرام است.

و صحيح تر اين است كه: جواز براى هر دو ثابت است كه رسول خدا اين چنين تعليم سلام بر مردگان مى فرمود: " سلام بر شما ساكنان خانه ها از مومنين و.... " آنگاه قرائت قرآن را پيش قبور و قسمتى از آداب زيارت را نقل كردن است.

4- ابن حجر مكى هيثمى، متوفى در سال 973 ه در " الفتاوى الكبرى الفقهيه " جلد 2 صفحه 24

هنگامى كه از او درباره زيارت قبور اولياء در زمان معين و سفر كردن به سوى آنها با آنكه كنار اين قبور مفاسد زيادى از قبيل: اختلاط زن و مرد، روشن كردن چراغ هاى زياد و غيره صورت مى گيرد، سوال شده بوده چنين پاسخ گفته است: " زيارت قبور اولياء مستحب و مايه تقرب به خدا است و همچنين است مسافرت كردن به سوى آنها ".

و گفته شيخ ابى محمد را " سفر جز براى زيارت رسول خدا مستحب نيست " غزالى چنين پاسخ گفته است كه: او سفر براى زيارت غير رسول خدا را قياس به منع مسافرت براى غير مساجد سه گانه كرده در صورتى كه فرق ميان آن دو بسيار روشن، زيرا غير از مساجد سه گانه در فضيلت با هم مساوى هستند و فائده اى در سفر كردن به سوى آنها نيست، ولى اولياء خدا با هم از لحاظ تقرب به خدا متفاوتند و بهره مندى زائران به حسب معارف و اسرارشان نيز مختلف است، پس مسافرت به سوى آنها داراى فائدهاى فراوان خواهد بود.

و روى همين جهت، مسافرت به سوى آنها براى مردان و نذركردن براى اين كار مستحب شمرده چنانكه در " شرح العباب " در اين باره بطرزى كه بهتر از آن متصور نيست بسط كلام داده ام.

و اما آنچه را كه مسائل درباره بدعت ها و كارهاى حرامى كه مردم عوام و لا ابالى مرتكب مى شوند، تذكر داده بايد توجه داشت كه كارهاى عبادى را نبايد به خاطر اين گونه اعمال ترك كرد، بلكه بايد عمل عبادى انجام گيرد و بدعت ها نيز مورد انكار قرار گرفته تا آنجا كه مقدور است از بين برده شود.

و لذا فقهاء در طواف مستحب "تا چه رسد به واجب" ذكر كرده اند كه اگر چه زنها وجود داشته باشند طواف صورت گيرد و همچنين است رمى جمرات، نهايت آنكه دستور داده اند: مردها از آنها فاصله بگيرند، زيارت نيز چنين است يعنى بايد صورت گيرد، اما مردها از زن ها فاصله داشته و با آنها مخلوط نباشد و آنچه را كه حرام و بدعت است، اگر مقدور باشد نهى كرده و زائل نمايد.

و اين در صورتى است كه زيارت جز با اين مفاسد مقدور نباشد و گرنه، اگر بتواند تمام يا بعضى از مفاسد را از بين ببرد بديهى است كه زيارت در اين صورت مستحب موكد خواهد بود.

و اگر به هيچ وجه از مفاسد مقدور نباشد، بايد زيارت را در غير آن زمان انجام دهد، بلكه اگر گفته شود: در اين صورت اصلا زيارت نكند بعيد نيست.

و كسى كه مطلقا به خاطر ترس از اختلاط، زيارت را منع كرده بايد طواف و رمى جمرات و وقوف به عرف يا مزدلفه را نيز، در صورت ترس از اختلاط و مانند آن منع نمايد در صورتى كه هيچ كدام از پيشوايان مذاهب آن را منع نكرده اند با آنكه اعمال مستلزم اختلاط زن و مرد است و همه فقها در اين امور تنها اختلاط را منع كرده اند، نه آن اعمال عبادى را و در مورد زيارت نيز مطلب چنين است.

گفته كسى كه به خاطر ترس از اختلاط منكر زيارت شده ترا نفريبد، زيرا چنانكه توضيح داديم بايد گفتارش و تفصيل داده شود و گرنه وجه درستى نخواهد داشت و پنداشته است كه زيارت اولياء بدعتى است كه در زمان سابق وجود نداشته است. و لذا بايد حرام باشد اولا بدعت نيست و در صورتى كه چنين باشد هر بدعتى حرام نيست، چه بسا بدعت واجب است تا چه رسد به مستحب چنانكه به آن تصريح كرده اند.

5- شيخ محمد خطيب شربينى، متوفى در سال 977 ه در " المغنى " جلد 1 صفحه 357 گفته است: چنانكه قاضى حسين در شرح الفروع گفته است: وضوء براى زيارت قبور مستحب است، و بايد رو به روى قبور مسلمين بايستد و بر آنها درود بفرستد و آنچه كه مى تواند قرائت قرآن كند و به دنبال آن به اميد اجابت، دعا كند، زيرا دعاء براى مرده مفيد خواهد بود و بعد از قرائت به اجابت نزديكتر است و در هنگام دعا رو به قبله بايستد، اگر چه خراسانيان گفته اند: مستحب است رو به روى ميت بايستد.

مصنف گفته است: " زياد زيارت كردن و پيش قبرهاى اهل خير و فضل ماندن مستحب است "

6- ملا على هروى قارى حنفى، متوفى در سال 1014 ه در " المرقاه شرح المشكاه " جلد 2 صفحه 404 درباره زيارت قبور گفته است: " امر در زيارت، براى جواز يا استحباب است و جمهور نيز بر اين عقيده هستند، بلكه بعضى درباره آن ادعاى اجماع كرده اند اما " ابن عبد البر " از بعضى ادعاى وجوب نموده است "

7- شيخ ابو البركات حسن بن عمار بن على مكنى به " اين الاخلاص " وفائى شرنيلالى حنفى، متوفى در سال 1069 ه در حاشيه غرر الاحكام كه در حاشيه " درر الاحكام " جلد 1 صفحه 168 چاپ سده گفته است: زيارت قبور براى مردان مستحب است و گفته شده: بر زنان حرام است، ولى صحيح تر اين است كه جواز براى هر دو ثابت است و قرائت، پس طبق روايت آتى مستحب است: " كسى كه داخل قبرستان شود و سوره ياسين، بخواند، خداوند در آن روز بر آنها سبك مى گيرد و به عدد آنچه كه در آن است به او حسنه مى دهد.

" و در " مراقى الفلاح " فصل زيارت قبور آمده است: " زيارت قبور براى زنان و مرادن مستحب است، ولى نبايد قبرها را لگدكوب كنند و گفته شده: بر زنان حرام است، اما صحيح تر اين است كه جواز براى هر دو ثابت است، و سنت اين است كه زيارت قبور در حال ايستاده و دعا نزد آنها نيز چنين انجام گيرد، چنانكه رسول خدا در زيارت بقيع چنين مى كرده و مى فرموده: " درود بر شما مردمى كه در خانه مومنان هستيد، و ما نيز اگر خدا بخواهد به شما ملحق خواهيم شد، از خدا براى من و شما طلب عافيت مى كنم ".

و مستحب است زائر قرائت سوره ياسين كند، زيرا از انس رضى الله عنه آمده است كه رسول خدا فرموده است: " كسى كه داخل قبرستان شود و سوره ياسين قرائت كند "يعنى ثوابش را هديه ارواح اموات كند" خداوند در آن وقت عذابشان را تخفيف خواهد داد و از انها رفع خواهد نمود،

و همچنين در روز جمعه خداوند عذاب را از اهل برزخ بر مى دارد و ديگر بر مسلمين بر نمى گردد و براى شخص قارى به عدد آنچه كه در آن است "در روايت زيعلى آمده: بعدد كسانى كه در قبرستان از مردگان هستند" حسنات نوشته مى شود. و از انس آمده است كه: و از رسول خدا پرسيد: ما از مردگانمان صدقه مى دهيم و از ناحيه آنها حج مى كنيم و براى آنها دعا مى نمائيم، آيا اينها به آنان مى رسد؟ فرمود: آرى اينها به آنان مى رسد، چنانكه طبقى برايتان هديه فرستاده شود، خوشحالتان مى نمايد، آنان از آن اعمال خشنود مى گردند "

ابو حفص سكيرى آن را روايت كرده تا اينكه گفته است: از على رضى الله عنه آمده است كه: " پيامبر اكرم گفته است: " كسى كه از قبرستان بگذرد و " قل هو الله احد " را يازده بار قرائت كند و اجرش را هديه اموات كند، به عدد اموات پاداش خواهد يافت " دارقطنى آن را روايت كرده است.

ابن ابى شيبه از حسن آورده است كه او گفته: كسى كه داخل قبرستان شود و بگويد: خدايا، اى پروردگار، اين جسدهاى كهنه شده و استخوان هاى پوسيده اى كه از دنيا خارج شده اند، در حالى كه به مومن بوده اند، روحى از ناحيه ات در آنها داخل كن و سلامم را به آنها برسان، هر مومنى كه از زمان خلقت آدم مرده است براى او طلب آمرزش مى نمايد.

ابن ابى الدنيا چنين آورده است: " به عدد فرزندان آدم تا قيامت، حسنات برايش نوشته مى شود ".

8- شيخ محمد امين شهير به ابن عابدين، متوفى در سال 1253 ه در " رد المحتار على الدر المختار " در فقه حنفى جلد 1 صفحه 630 بعد از بيان استحباب زيارت قبور گفته است: " در هر هفته قبور را زيارت كند " چنانكه در " مختارات النوازل " آمده كه در شرح " لباب المناسك " گفته است: مگر آنكه جمعه و شنبه و دوشنبه و پنجشنبه بهتر است.

محمد بن واسع گفته است: " مردگان زوارشان را كه روز جمعه و روز قبل و بعدش به زيارتشان مى روند، مى دانند، پس معلوم است كه روز جمعه بهتر است. "

و در همان كتاب آمده است كه مستحب است شهداء احد را زيارت كند به دليل روايت ابن ابى شيبه كه گفته است: " رسول خدا سر هر سال قبور شهداء احد را زيارت مى كرده و مى گفته است: " درود بر شما در عوض شكيبائيتان در راه خدا، پس نيكو است پايان اين زندگى ".

و بهتر اين است كه آن در صبح روز پنجشنبه و با طهارت انجام گيرد تا نماز ظهر مسجد رسول خدا از او فوت نشود.

من مى گويم كه: از آن فهميده مى شود كه زيارت اگر چه محلش دور باشد مستحب است، و آيا مسافرت براى آن مستحب است چنانكه عادت از مسافرت به سوى زيارت خليل الرحمان و اهلش و فرزندانش و زيارت سيد بدوى و ديگر از بزرگان نيز چنين است؟ از پيشوايانمان كسى را نديدم كه تصريح به آن كرده باشند و بعضى از شافعى ها آن را جز براى رسول خدا "ص" منع كرده اند، زيرا آن را از قبيل مسافرت براى غير مساجد سه گانه دانسته اند، در صورتى كه غزالى آن را به طور آشكار رد كرده است

آنگاه پس از ذكر فشرده گغتار غزالى اضافه كرده كه ابن حجر در فتاوايش گفته است: زيارت به خاطر منكرات و مفاسد كه در كنار قبور صورت مى گيرد از قبيل اختلاط زنان با مردان و نظائر آن نبايد ترك شود، زيرا اعمال عبادى به امثال اينگونه امور ترك نمى شود بلكه بر آدمى است كه عبادت را انجام دهد و بدعت ها را انكار كند، و در صورت امكان در از بين بردن آنها اقدام نمايد ".

من مى گويم " آنچه كه درباره عدم ترك دنبال جنازه رفتن در صورتيكه زنان گريه كننده اى با آن باشند، گفته شده اين مطلب را تاييد مى كند "

تا اينكه مى گويد: در " الفتح " گفته است: مستحب زيارت كردن و دعا خواندن پيش قبر در حال ايستاده است، چنانكه رسول خدا در زيارت بقيع چنين مى كرده و مى فرموده است: " درود بر شما ساكنان خانه هاى مومنان و ما نيز به شما اگر خدا بخواهد، ملحق خواهيم شد "

و در " شرح اللباب ملا على قارى آمده است: از آداب زيارت اين است كه زائر از ناحيه پاهاى متوفى، نه از ناحيه سرش وارد شود، زيرا از ناحيه سر ديدن را بر ميت دشوار تر مى كند، به خلاف از ناحيه پا كه مقابلش قرار مى گيرد. اما رعايت اين مطلب در صورت امكان است و گر نه از رسول خدا رسيده كه آن حضرت اول سوره بقره را پيش سر ميت و آخرش را پيش پايش خوانده است.

9- شيخ ابراهيم باجورى، متوفى در سال 1277 ه در حاشيه اش بر شرح ابن الغزى جلد 1 صفحه 277 گفته است: زيارت قبور براى مردان به خاطر به ياد آخرت افتادن مستحب است، ولى براى زنان به جهت جزع و كمى صبرشان مكروه است، محل كراهت تنها در صورتى است شركت آنان مشتمل بر حرام نباشد و گرنه حرام خواهد بود و از اين كراهت، زيارت قبر رسول خدا مستثنى شده كه براى آنان نيز مستحب است و چنانكه ابن ارفقه گفته است: سزاوار است قبور انبياء و اولياء نيز چنين باشد "براى زنان نيز مستحب باشد".

و مستحب است كه زائر بگويد: " درود بر شما ساكنان خانه قوم با ايمان، و ما نيز اگر خدا بخواهد به شما ملحق خواهيم شد، از خدا براى شما و ما عافيت مى طلبيم، خدايا از پاداششان محروممان مفرما و بعد از آنها امتحانمان مكن، ما و آنها را بيامرز ".

و آن مقدار كه مى تواند از قرآن مانند سوره ياسين بخواند و براى آنان دعا نمايد و ثواب آن نثار آنان كند و برايشان صدقه دهد كه ثوابش به آنها خواهد رسيد و از آن بهره مند خواهند شد، و مستحب است همان مقدار كه در زمان حيات با آنها فاصله مى گرفته در زيارت فاصله بگيرد و از ناحيه سر بر آنها درود بفرستد و مكروه است بوسيدن قبر...

10- شيخ عبد الباسط بن شيخ على الفاخورى، مفتى بيروت در كتابش " الكفايه لذوى العنايه " صفحه 80 گفته است: زيارت قبور براى مردان مستحب و براى زنان جز رسول خدا و قبور ديگر پيامبران و اولياء مكروه است و مستحب است كه زائر بگويد: " درود بر شما ساكنان خانه قوم با ايمان، شما پيشى گرفتگانيد و ما نيز اگر خدا بخواهد به شما ملحق خواهيم شد ".

و آن مقدار كه مى تواند از قرآن مانند سوره ياسين بخواند و بعد از آن براى ميت دعا كند و بگويد: " خدايا ثواب آنچه كه قرائت كردم به فلانى برسان و همان مقدار كه در زمان حياتش به قبر وى نزديك مى شده به قبر نزديك شود.

11- شيخ عبد المعطى السقا در " الارشادات السنيه " صفحه 111 گفته است: زيارت قبور مسلمان براى مردان مستحب است به جهت روايت مسلم: " من شما را از زيارت قبور نهى كردم اينك زيارتشان كنيد كه شما را به ياد آخرت مى اندازد ".

اما زيارت زنان جز نسبت به قبور پيامبر و عالم و صالح و فاميل مكروه است و اما نسبت به آنها در صورتى كه مستلزم حرام نباشد و قبور داخل شهر باشد مستحب است و گرنه حرام خواهد بود و مورد استحباب و يا كراهت در صورتى است كه شوهر يا ولى به آنان اجازه دهد و از فتنه در امان باشند و از اجتماعشان فسادى برنخيزد، چنانكه، به طور غالب و مسلم در عصر ما چنين است و گرنه بى شك حرام خواهد بود.

و به جهت پند و عبرت گرفتن و بياد آخرت افتادن زياد زيارت كردن مستحب است و غروب روز پنجشنبه و تمام روز جمعه و صبح شنبه زيارت قبور تاكيد شده است.

و سزاوار است كه زائر از اين كار قصد قربت و اصلاح فساد قلبش كند و داراى طهارت باشد و اميد قبولى دعايش براى خود و ميت داشته باشد و به مردگان چنين درود بفرستد: " درود بر شما ساكنان خانه قوم با ايمان " تا آخر آن را نقل كرده است

سپس وقتى كه به قبر مرده اش رسيد در حال خشوع رو به رويش بايستد و بگويد: " درود بر تو " و بعد، آن مقدار از قرآن مانند سوره ياسين و فاتحه و تبارك و اخلاص و معوذتين كه مى تواند بخواند. و بهتر اين است كه هنگام قرائت سر پا و رو به قبله بايستد و قصد بهره مندى مرده از آنجه كه مى خواند داشته باشد، و زياد صدقه برايش بدهد و آب پاك روى قبرش بريزد و چوب تر و مانندش از قبيل ريحان و غيره رويش بنهد و زيارت فاميل مخصوصا پدر و مادر و دعا برايشان تاكيد شده چنانكه اخبار صحيح زيادى در ترغيب به زيارت والدين، و دعا برايشان وارد شده است.

12- منصور على ناصف در " التاج الجامع للاصول فى احاديث الرسول " جلد 1 صفحه 418 گفته است: امروز زيارت قبور پيش همه علماء براى استحباب است و به نظر ابن حزم براى وجوب است اگر چه در تمام عمر يكبار باشد.

و در صفحه 419 گفته است: زيارت قبور براى زنان جائز است به شرط صبر و عدم جزع و عدم تبرج، و اينكه شوهر و يا محرمش به خاطر جلوگيرى از فتنه با آنها باشند دليل جواز، عموم حديث "اول" و گفته عايشه است كه: جگونه بر آنها بفرستم با رسول الله؟.. و زيارت كردن عايشه قبر برادرش عبد الرحمن را هنگامى كه عبد الله به او اعتراض كرد در جواب گفت: رسول خدا از زيارت قبور نهى كرد آنكاه امر به آن فرمود: " احمد و ابن ماجه آن را نقل كردن اند ".

13- فقهاء مذاهب چهارگانه، نويسندگان كتاب " الفقه على المذاهب الاربعه " جلد 1 صفحه 424 گفته اند " زيارت قبور به خاطر پند گرفتن و به ياد آخرت افتادن مستحب است و روز جمعه و روز قبل و بعدش تاكيد شده و سزاوار است است كه زائر مشغول به دعا و تضرع و اعتبار به مردگان و قرائت قرآن براى مرده باشد، زيرا اينها به قول صحيح تر براى مرده نافع است.

و از چيز هائى كه وارد شده اين است كه زائر هنگام ديدن قبور بگويد: