الغدير جلد ۱۰

علامه شیخ عبدالحسین احمد امينى نجفی (ره)
ترجمه جمال الدين موسوى

- ۱۰ -


558- محمد بن حسن بن عثمان بن حسن قاضى نصيبى بغداد، ابوالحسن، متوفى در سال 406 ه كذاب است.و به نفع شيعه مطالب نادرست روايت كرده و احاديث ساخته است.و ابو الفتح مصرى گفته است: من در بغداد، براى كسانيكه گفته مى شده دروغ گو هستند چيزى ننوشتم، جز براى چهار نفر كه يكى از آنها " نصيبى " بوده است.و ابو عبد الله صيمرى گفته است: او در روايت ضعيف و در شهادت، عدل بوده است.

559- محمد بن عثمان بن ابى شيبه، متوفى در سال 297 ه كه عبد الله بن اسامه كلبى و ابراهيم بن اسحاق صفوان و داود بن يحيى و عبد الرحمن بن يوسف ابن خراش و محمد بن عبد الله حضرمى و عبد الله بن احمد بن حنيل و جعفر بن محمد ابن ابى عثمان طياليسى و عبد الله بن ابراهيم بن قتيبه و محمد بن احمد عدوى و جعفر ابن هذيل گفته اند: او كذاب و حديث ساز بوده كه حديث سازيش، آشكار بوده و چيزهائى را به مردمى نسبت مى داده كه معلوم بوده از آنها نيست.

560- محمد بن عثيم، كذاب و متروك الحديث است و نبايد حديثش را نوشت.

561- محمد بن عكاشه كرمانى، دروغ گو و حديث ساز بوده.و مطالب نادرست، روايت مى كرده و زياد گريه مى كرده، چنانكه هر گاه حرف مى زده گريسته است و از حافظ سرى نقل شده كه مى گفت: احمد جويبارى و محمد تميم و محمد ابن عكاشه، به نام رسول خدا بيش از ده هزار حديث ساخته اند و قرطبى در " التذكار " صفحه 155 او را از افراديكه قربه الى الله، حديث مى ساخته اند تا مردى را به اعمال نيك دعوت كنند بشمار آورده است.

562- محمد بن على بن موسى ابو بكرسلمى دمشقى، متوفى در سال 460 ه دروغ مى گفته و به نام شيوخ، حديث مى ساخته است.

563- محمد بن على بن ودعان، متوفى در سال494 ه صاحب " اربعين ودعانيه " ساختگى كه " سلفى " گفته است: هنگامى كه آنرا ورق زدم، اين حقيقت برايم آشكار گرديد كه در آن، درهم آميزى بزرگى وجود دارد كه دلالت بر كذب او و مخلوط كردن سندها كه از عمويش و يا از زيد بن رفاعه دزديده است مى كند.

564- محمد بن على بن يحيى سمرقندى، متوفى در سال 359 ه كذاب بوده و به نام ثقات، رواياتى كه نقل نكرده بودند مى ساخته و از كسانيكه دركشان نكرده بوده روايت مى كرده است.

565- محمد بن عمر بن فضل جعفى، متوفى در سال 361 ه كذاب بوده است.

566- محمد بن عيسى بن رفاعه اندلسى، متوفى در سال 337 ه كذاب و حديث ساز بوده است.

567- محمد بن عيسى بن عيسى بن تميم، كذاب و حديثش نادرست و بى ارزش بوده است.

568- محمد بن فرات كوفى، "در اللئالى بجاى كوفى كرمانى آمده كه تصحيف شده است" ابو على تميمى، شيخى بود در بغداد، ولى اصلا اهل كوفه بوده، دروغ مى گفته و از محارب روايات موضوعه نقل مى كرده است.

569- محمد بن فرخان "در اللئالى فرغانى بجاى فرخان آمده كه تصحيف شده است" ابن روزبه، غلام متوكل ابو طيب دورى سامرائى الاصل مقيم بغداد، متوفى كمى بعد از 359 ه كه خطيب، در تاريخش جلد 3 صفحه 168 حديث نادرستى نقل كرد و آنگاه افزود: بعيد نيست، كه ساخته ابن فرخان باشد كه داراى احاديث نادرست زيادى است كه با سندهاى آشكار از شيوخ مورد اعتمادنقل كرده است.و در ميزان الاعتدال آمده است كه: براى او خبر دروغى در " موضوعات " ابن جوزى است.و در لسان الميزان جلد 5 صفحه 340 آمده است كه ابن نجار گفته است: او متهم به ساختن حديث است.و سيوطى گفته است: او حديث مى ساخته است.

570- محمد بن فضل بن عطيه مروزى، متوفى در سال 180 ه كذاب و حديث ساز است.

571- محمد بن فضل يعقربى واعظ، كذاب و در هم آميزى احاديثش آشكار شده و در سال 617 فوت كرده است.

572- محمد بن قاسم ابو بكر بلخى، حديث مى ساخته است.

573- محمد بن قاسم ابو جعفر طالقانى، كذاب و خبيث و از مرحبه است.او بنفع مذهبش حديث مى ساخته است.

574- محمد بن مجيب ثقفى زرگر كوفى، ساكن بغداد، كذاب و دشمن خدا و نسيان در حديث داشته است.

575- محمد بن مجيب ابوهمام قرشى كذاب و نسيان در حديث داشته است.

576- محمد بن محرم كذاب است.

577- محمد بن محصن اسدى، مورد اعتماد نيست و متروك الحديث و كذاب و حديث ساز است.

578- محمد بن محمد جرجانى وكيل ابو الحسين نضله، متوفى در سال 368 يا 378 ه او حافظ و امام است.كه مطالب نادرست.از شيوخ گمنام روايت كرده كه كسى از آنها پيروى نكرده.و آنها را مورد انكار قرار داده و تكذيبش نموده اند و ابو سعيد نقاش، قسم خورده كه او حديث ساز بوده است.

579- محمد بن محمد بن عبد الرحمن ابو الفتح خشاب ثعلبى، كه به او در دروغ گوئى و تخيلات و وضع حديث مثل زده شدو او شراب خوار بوده است.ابراهيم بن عربى، در باره اش گفته است: " پدرش وصيت كرده بوده كه او چوب بتراشد، نتوانست و دروغ تراش در آمد ".

580- محمد بن معمر محدث ابوالبقاء، كه ابن مبارك خفاف گفته است: در سال 542 ه فوت كرده ثقه نبوده بلكه كذاب و حديث ساز بوده اسمهاى مردم را در جزوه هائى مى ساخته، آنگاه مى رفته و آنها را بر مردم قرائت مى كرده است.

581- محمد بن محمد ابو بكر واسطى باغندى حافظ معمر، متوفى در سال 312 ه مخلوط كننده احاديث و خبيث در تدليس بوده و ابراهيم اصفهانى گفته است: او كذاب است.

582- محمد بن مروان، معروف به سدى صغير، مصاحب كلبى، كذاب و غير ثقه و حديث ساز بوده كه حتما نبايد حديثش نوشته شود.

583- محمد بن مزيد "مرثد" ابو بكر خزاعى، معروف به ابن ابى الازهرنحوى، متوفى در سال 325 ه دروغ گوى بدى كه خطيب در مسندش گفته است: او كذاب است.

584- محمد بن مستنير ابوعلى نحوى، معروف به قطر، متوفى در سال 206 ه كه ابن سكيت گفته است: از او مطلب زيادى نوشتم، و قتيكه معلوم شد، او در لغت دروغ گو است، چيزى از آن نقل نكردم.

585- محمد بن مسلمه واسطى، متوفى در سال 282 ه متهم به حديث ساختگى باطلى است كه رجالش همه مورد اعتمادند، مگر خود او.

286- محمد بن معاويه ابو على نيشابورى، متوفى در سال 229 ه كذاب است، در مكه، حديث مى ساخته واحاديث دروغ زيادى كه اصل نداشته، براى مردم نقل كرده است.

587- محمدبن منده بن ابى الهيثم اصفهانى، نزيل رى، كذاب و دروغ گو بوده است

588- محمد بن منذر تابعى است.

589- محمد بن منصور بن جيكان ابو عبد الله قشيرى، كذاب است.

590- محمد بن مهاجر ابو عبد الله طالقانى، برادر حنيف قاضى، متوفى در سال 264 ه وضاع و كذاب است.و به نام افراد مورد اعتماد، حديث مى ساخته كه صالح اسدى، گفته است: او دروغ گوترين مخلوق خدا است.از مردى حديث مى كرد كه پيش از سى سال از تولدش مرده بودند، من او را از پنجاه سال پيش به دروغ مى شناسم.

591- محمد بن مهلب حرانى، حديث مى ساخته است.

592- محمد بن موسى بن ابى نعيم واسطى، كذاب و خبيث است.

593- محمد بن نعيم نصيبى، كذاب است.

594- محمد بن نمير فاريابى، كه او را " بيلمانى " در زمره حديث سازان، بشمار آورده است.

595- محمد بن هارون هاشمى، معروف به ابن بريه، نيسان در حديث داشته و متهم بوضع است.

596- محمد بن وليد قلانسى بغدادى، كذاب و حديث ساز است.

597- محمد بن وليد قرطبى، متوفى در سال309 ه هلاك شده و حديث- ساز است.

598- محمد بن وليد اليشكرى كه او همان محمد بن عمر بن وليد است كه ازدى او را تكذيب كرده است.

599- محمد بن يحيى بن رزين مصيصى، دجال و حديث ساز است.

600- محمد بن يزيدمستملى ابو بكر طرطوسى، حديث دزد است و در آن كم و زياد مى كند و حديث مى سازد.

601- محمد بن يزيد معدنى، كذاب و خبيث است.

602- محمد بن يزيد عابد حديث ساخته اى، در فضيلت معاويه ذكر كرده كه همان آفت او است.

603- محمد بن يوسف ابو بكر رقى حافظ، متوفى بعد از 382 ه كذاب است و بر طبرانى حديث وضع كرده است.

604- محمد بن يوسف بن يعقوب رازى، شيخ دجال و كذاب است و حديث و قرائت و نسخه مى ساخته و در قرآن چيز هائى وضع كرده است كه دار طقنى گفته است:در حدود شصت نسخه قرائت كه اصل نداشته و احاديث كه ضبط شده نبوده ساخته است او پيش از سيصد وارد بغداد گرديد.

605- محمد بن يونس كديمى قريشى، يكى از زبرگان حفاظ بصره كه در سال 286 ه فوت كرده، كذاب و حديث بر پيغمبر و ثقات مى ساخته، و ابن حبان گفته است: او پيش از هزار حديث ساخته است.

606- محمش نيشابورى، حديث مى ساخته است.

607- محمود بن على طوارى "طرازى"، كذاب بوده و در سنه ششصد مى زيسته است.

608- مروان بن سالم دمشقى غلام بنى اميه، كذاب و حديث ساز بوده، هيچكدام از احاديثش مورد پيروى ثقات نيست.

609- مروان بن شجاع حرانى اموى، حجت نيست، مقلوبات را از افراد مورد اعتماد نقل ميكند.

610- مروان بن عثمان بن ابى سعيد ذرقى، كذاب است.

611- مطهر بن سليمان ابو بكر معدل فقيه، متوفى در سال 343 كذاب است.

612- معاويه بن حلبى، حديث مى ساخته است.

613- معلى بن صبيح موصلى، كه ابن عمار گفته است: او از عبادت كنندگان موصل بوده، حديث مى ساخته و دروغ مى گفته است.

614- معلى بن هلال بن سويد طحان كوفى عابد، كذاب است و ازمعروفين به دروغ است و حديث مى ساخته است و احمد گفته است: تمام احاديثش ساختگى است.

615- مقاتل بن سليمان بلخى، متوفى در سال 150 ه كذاب و دجال و حديث ساز است.كه نسائى او را از دروغگويان معروف كه برسول خدا حديث مى ساخته به شمار آورده است، او به ابى جعفر منصور مى گفته: بنگر چه حديثى را در باره ات دوست مى دارى كه برايت حديث كنم و به مهدى گفته است: اگر بخواهى احاديثى براى تو درباره عباس وضع كنم؟ او در جواب گفت: حاجتى در آن نيست.

616- منذر بن زياد "يزيد" طائى، كذاب و متروك الحديث است.

617- منصور بن عبد الله هروى ابو على خالدى ذهلى، متوفى در سال 401 ه كه ابو سعيد ادريسى گفته است: او كذاب است.

618- منصور بن مجاهد، حديث مى ساخته است.

619- منصور بن موفق، حديث مى ساخته است.

620- مهدى بن هلال ابو عبد الله بصرى، كذاب و صاحب بدعت است و حديث مى ساخته و عموم چيزهائى كه روايت مى كرده مورد پيروى قرار نگرفته است.

621- مهلب بن ابى صفره ظالم بن سراق ازدى، متوفى در سال 83 ه مكنى به ابو سعيد عيبى جز دروغ نداشته است و در باره اش گفته شده: هماره دروغ مى گفته است و او والى خراسان بوده و پنج سال در آن ولايت داشته است.ابن قتيبه در " المعارف " صفحه 175 چنين گفته: ولى ابو عمر صاحب " الاستيعاب" گفته است:

او ثقه است و كسى كه اورا با دروغ عيب گرفته وجهى ندارد، زيرا او در جنگ با خوارج احتياج به دروغ گفتن داشته و آنان روى خشم و كينه او را به دروغ نسبت داده اند.

امينى مى گويد: جناب ابو عمر، دروغ گفتن مهلب را با اين بيانش تثبيت كرده، نهايت آنكه آن را بخاطر نيازى كه در جنگ داشته تجويز كرده است و اين همان راى معاويه است فتح اين باب كرده است!!

622- مهلب بن عثمان، كذاب است.

623- موسى ابتى، در زمره حديث سازان ياد شده است.

624- موسى بن ابراهيم مروزى، كذاب است.

625- موسى بن عبد الرحمن ثقفى صنعانى، دجال و وضاع است.و كتابى در تفسير ساخته است.

626- موسى بن محمد ابو طاهر دمياطى بلقاوى مقدسى واعظ، كذاب و حديث ساز بوده وبه نام افراد مورد اعتماد مطالب نادرست مى ساخته است