الغدير جلد ۱۰

علامه شیخ عبدالحسین احمد امينى نجفی (ره)
ترجمه زين العابدين قرباني

- ۵ -


220- داود بن سليمان، ابو سليمان جرجانى كه مقيم بغداد، كذاب و منكر الحديث است، شايسته نيست كه حديثش نوشته شود.

221- داود بن عبد الجبار ابو سليمان مؤذن، نزيل بغداد، کذاب و منکر الحديث است، شايسته نيست که حديثش نوشته شود.

222- داود بن عفان كه از اصحاب انس بن مالك بوده مالك حديث مى ساخته و در خراسان مى گرديده و به نام انس جعل حديث مى كرده و كتابى بااحاديث موضوعه از او نوشته است.

223- داود بن عمر نخعى، كذاب است.

224- داود محبر، ابو سليمان بصرى نزيل بغداد متوفى در سال 206 ه كذاب است و به نام ثقات حديث مى ساخته و در اين روايات نادرست است و متروك الحديث است، و اگر براى او غير از وضع " كتاب عقل " عيب ديگرى نباشد، همان براى آنچه كه گفته شده كافى خواهد بود.

225- دينار بن عبدالله ابو مكيش حبشى كذاب است.داراى نسخه طولانى است كه در آن دويست و چهل حديث در كمال وقاحت از انس بن مالك آورده است و از او روايات ساختگى نقل كرده است.ذهبى از ابن عدى حديثى از احاديث دينار بطريق محمد بن احمد قفاص ذكر كرده، آنگاه گفته است كه ء ابن عدى از قول قفاص گفته است: من از دينار دويسا و پنجاه حديث حفظ كرده ام.

سپس مى گويد: اگر از اين نوع باشد مى توانداز او بيست هزار حديث كه همه دروغ باشد روايت كند.حاكم گفته است: اواز انس، قريب صد حديث ساختگى نقل گرده است.

حرف "راء و زاء"

226- ربيع بن بدر، كذاب است.

227- ربيع بن محمود مادر دينى متوفى در سال 652 ه دجال و مفترى است با آنكه در سال 599 مى زيسته ادعاى مصاحبت با رسول خدا و عمر طولانى كرده است.

228- رتن هندى، شيخ دجال و كذابى كه ادعاى مصاحبت با رسول خدا را داشته در صورتى كه دروغ مى گفته شده كه او در سال 632 ه فوت كرده است.

229- بوح بن مسافر ابو بشر بصرى، حديث ساز بوده از اعمش صدها حديثهاى ساختگى روايت كرده است.

230- زكريابت دريد "در اسنى المطالب صفحه 213 زويل آمده" كندى كذاب بوده و به نام حميد الطويل روايت مى ساخته و داراى نسخه اى است كه ساختگى است و نقل كردن از او روا نيست.

231- زكريا بن زياد، دجال وحديث ساز است.

232- زكريا بن يحيى مصرى ابو يحيى و كار، متوفى در سال 254 ه از دروغگويان بزرگ و حديث ساز است ولى فقيه صاحب درسى بوده است ز گفته شده: از شايستگان و عابدان و فقيهان بوده است.

233- زيد بن حسن بن زيد حسينى، متوفى در سال 491 يا492 ه، كذاب و حديث ساز و دجال است، او در حدود چهل حديث در باره ايام " طراد الزبينى " ساخته است.

234- زيد بن رفاعه ابو الخير، كذاب است، و طبق فلسفه اى كه داشته حديث مى ساخته و در اينكار معروفيتى داشته است و براى او چهل حديث ساختگى است كه ابن ودعان آن ها را سرقت كرده و همه آنها را طبق سندهاى صحيح و مشهور بين اهل حديث شايع كرده است.

235- زياد بن ميمون ثقفى فاكهى بصرى، كذاب و حديث ساز و سست حديث است.

حرف "سين"

236- سالم بن عبد الاعلى، حديث ساز بوده است.

237- سرى بن عاصم ابو عاصم همدانى، كذاب و حديث ساز و حديث دزد بوده كه روايات بى سند را، با سند مى كرده است و احتجاج با آن جائز نيست.

238- سعيد بن سلام ابو الحسن عطار بصرى، كذاب است، گفته شده كه حديث ساز است و پيش اهل حديث جدا بدنام مى باشد، و در مكه به چيزهاى باطل حديث مى كرده است.

239- سعيد بن سنان ابو مهدى، كذاب است.گفته شده كه در سال 168 ه فوت كرده است.

240- سعيد بن عنبسه رازى، كذاب است و راست نمى گويد.

241- سعيد بن موسى ازدى حديث ساز بوده است.

242- سكين بن سراح "ابى سراج"، كذاب است.

243- سلم بن ابراهيم وراق بصرى، كذاب است.

244- سلمه بن حفص سعدى، حديث ساز بوده است.

245- سلام بن سلم "مسلم و سليم" طويل ابو عبد الله تميمى، حديث ساز و دروغگو و متروك الحديث بوده و پيش او روايات نادرست بوده و در سال 177 ه فوت كرده است.

246- سليم بن مسلم حديث ساز، جهمى، خبيث و متروك الحديث است و حديثش با پيشزى برابرى نمى كند.

247- سليمان بن احمد ابو محمد جرشى شامى، كذاب و متروك الحديث و حديث دزد است.

248- سليمان بن احمد واسطى حافظ، كه يحيى او را تكذيب كرده و ابن عدى گفته است: او پيشم حديث دزد است و براى او دراين كار افرادى است.

249- سليمان بن احمد ملطى مصرى متاخر، كه دار قطنى او را تكذيب كرده است.

250- سليمان بن احمد سرقسطى، بغدادى متوفى در سال 489 ه كذاب است.

251- سليمان بن بشار، از كسانى است كه به نام افراد مورد اعتماد احاديث زيادى ساخته است.

252- سليمان بن داود بصرى ابو ايوب، معروف به شاذ كونى، متوفى در سال 234 ه يكى از حفاظ كذاب و خبيث است و به مقتضاى وقت و زمان حديث مى ساخته است و گفته شده كه او اهل مسكر و در گفتار بى حيا بوده است.

253- سليمان بن زيد محاربى، ابو آدم كوفى، كه ابن معين او را تكذيب كرده است.

254- سليمان بن سلمه جبائرى "در تاريخ ابن عساكر آمده، خبائرى حمصى" دروغ مى گفته و حديث مى ساخته است.

255- سليمان بن عبد الحميد ابو ايوب بهرانى حمصى، كذاب است و مورد اعتماد نيست.

256- سليمان بن عمر و ابو داود نخعى، دروغگو ترين افراد نسبت به رسول خدا و معروف به حديث سازى بوده گر چه در ظاهر آدم صالحى بود اما حديث ساز بوده است.خطيب گفته است: در بغداد افرادى بودند كه دروغ ميگفتند و حديث ميساختند و از آن جمله ابو داود مخعى بود. و حاكم گفته است: من شكى در حديث سازيش با همه عبادت و ظاهر- الصلاحيش ندارم.و ديگرى گفته است:او در عين حال، از همه مردم شب زنده دارتر و روزه دار تر بوده است.

257- سليمان بن عيسى السجزى، كذاب و حديث ساز بوده است و پيش از بيست حديث ساخته است.

258- سهل بن صقين ابو الحسن خلاصى بصرت حديث ميساخته است.

259- سهل بن عامر بجلى حديثهاى باطل روايت مى كرده و حديث دروغ ميساخته است.

260- سهل بن عمار نيشابورى كه حاكم او را تكذيب كرده و ابو اسحاق فقيه گفته است: بخدا قسم سهل بر نافع دروغ گفته و ابراهيم سعدى گفته است: او با كذب به من تقرب مى جسته است.

261- سهل بن قرين بصرى كه ازدى او را تكذيب كرده است.

262- سيف بن عمر تميمى برجمى وضاع و ناكس است و عموم حديثهايش نادرست و متهم به زندقه است.

263- سيف بن محمد ثورى پسر خواهر سيفان ثورى كذاب و خبيث و حديث. ساز است كه نبايد حديثش را نوشت و در مجمع الزوائد جلد 1 صفحه 219 و اللئالى المصنوعه جلد 1 صفحه 129- 101- 47 و جلد 2 صفحه 209 و خلاصه التهذيب صفحه 136 آمده است كه: او به اتفاق كذاب است.

حرف "شين"

264- شاد بن شير يا ميان، حديث مى ساخته است.

265- شاه بن بشر خراسانى كه ابن حبان گفته است: او حديث مى ساخته است.

266- شاه بن قرح ابو بكر حديث ساز بوده است.

267- شعيب بن عمر و الطحان كه ازدى گفته او كذاب است.

268- شيخ بن ابى خالدبصرى، حديث مى ساخته و گفته است: چهار صد حديث ساختم و آنها را در برنامه هاى زندگى روزمره مردم داخل كردم ولى حالا نمى دانم كه چه كنم؟.

حرف "صاد و ضاد"

269- ابو العلاء صاعد بن حسن ربعى بغدادى لغوى، صاحب كتاب " الفصوص " وارد اندلس شد و كتابها تاليف نمود و در سال 417ه فوت كرد.او در مطالبى كه نقل مى كرده متهم به دروغ بوده و لذا مردم كتابش را دور انداختند و هنگامى كه براى منصور بن عامر دروغش آشكار گرديد كتاب فصوصش را به دريا افكند. زيرا به او گفته بودند: آنچه كه در آن كتاب است دروغ و بى اساس است.

270- صالح بن احمد بن ابى مقاتل قيراطى هروى، متوفى درسال 316 ه، كذاب و دجال است، و چيزى را كه نشينيده بوده حديث مى كرده و حديث مى دزديده است.ابو حاتم محمد بن حسان بستى گفته است: او حديث مى دزديده و آن را دگرگون مى كرده است وشايد او پيش از ده هزار حديث، پائين و بالا كرده و آنها را از شيوخ در ابواب مختلف آورده كه به هيچوجه قابل عمل و احتجاج نيستند.

271- صالح بن بشير ابو بشر مرى بصرى، متوفى در سال 172 يا 176 ه، داستانسرا و كذاب و متروك الحديث است.

272- صالح بن حسان بصرى كذاب است.

273- صبيح "در تاريخ بغداد صبيح آمده است" ابن سعيد بغدادى خلدى، كذاب و خبيث و ناكسى است.

274- صخى بن محمد منقرى مروزى حاجبى كه در حدود سال هاى صد وسى مى زيسته، كذاب و حديث ساز است، و تمام رواياتش ساختگى است و از ثقات مطالب نادرست آورده و از مالك وليث و ابن لهيعه احاديث ساختگى روايت كرده است.

275- صقر بن عبد الرحمن ابو بهز كوفى از دروغگو ترين مردم بوده و حديث مى ساخته است. 276- صله بن سليمان ابو زيد عطار، نزيل بغداد، كذاب و متروك الحديث و غير مورد اطمينان است.

277- ضحاك بن حمزه منجى، حديث مى ساخته و تمام حديثهايش يا از لحاظ متن و يا از لحاظ سند نادرست است.

حرف "طاء و ظاء"

278- طاهر بن فضل حلبى او به نام افراد مورد اعتماد حديث مى ساخته و احاديثش را جز به عنوان تعجب نبايد نوشت.

279- طلحه بن زيد- درلئالى سيوطى يزيد آمده كه فكرمى كند تصحيف شده باشد- ابو مسكين الرقى حديثش جدا نادرست است و نمى شود با خبرش احتجاج كرد او بد حديث و حديث ساز بوده است.

280- ظبيان محمد حمصى، كذاب است و نمى شود با حديثش احتجاج كرد.

حرف "عين"

281- عاصم بن سليمان ابو شعيب تميمى بصرى، كذاب و متروك الحديث و حديث ساز است.

282- عاصم بن طلحه، كه ازدى گفته است: او مجهول و كذاب است.

283- عامر بن ابى عامر، كذاب و حديث ساز بوده است.

284- عامر بن صالح نوه زبير بن عوام ابو الحارث اسدى مدينى، نزيل بغداد متوفى در خلافت رشيد، كذاب و خبيث و دشمن خداو غير مورد اعتماد است، و ابن معين و ابن حبان و ابن عدى او را تكذيب كرده اند.

285- عباد بن جويريه بصرى، كذاب تهمت زننده، متروك الحديث و ناكس است.

286- عباد بن صهيب، موصوف به وضع و متروك الحديث است.كديمى گفته است: از على بن المدينى شنيدم كه مى گفت: ازحديثم صد هزار حديث را ترك كردم كه نصف آنها از عباد بن صهيب از " المدينى " نقل كرده كه گفته است از صد هزار حديثم صرفنظر كردم كه در آنها هزار از عباد بن صهيب بود.

287- عباس بن بكار ضبى بصرى، كذاب است.

288- عباس بن ضحاك بلخى، دجال و حديث ساز است.

289- عباس بن عبد الله بن احمد ابو الفضل مرى فقيه شافعى كه در سال 325 ه زيست مى كرده، كذاب و تهمت زننده است.او راستگو و مورد اعتماد و مامون نبوده است.

290- عباس بن فضل عبدى ازرق بصرى، نزيل بغداد، كذاب و خبيث است.

291- عباس بن محمد عدوى، حديث مى ساخته است.

292- عباس بن محمد مرادى، احاديث دروغى از مالك روايت كرده است.

293- عبد الاعلى بن ابى المساو را ابو مسعود جزار، كذاب و حديثش نادرست و