چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس (ع)
جلد سوم

على ربانى خلخالى

- ۱۰ -


صحن مقدس
يارب اين بارگه كيست كه خورشيد سما
هر سحر گه كند از خاك درش كسب ضيا
يارب اين مرقد پر نور مطهر از كيست ؟
كه به تعظيم درش پشت فلك گشته دوتا
يارب اين اختر تابان زكدامين برج است
كه منور بود از راى منيرش بيضا
يارب اين گوهر رخشان زكدامين درج است
كز نظرها همه چون گنج بود نا پيدا
يارب اين صحن و رواق و حرم از حضرت كيست
كه ز خاك در او كون و مكان يافت بها
صحن جانبخش ابوالفضل كه در رتبه او
عقل و وهمند دو حيرت زده چون من شيدا
اين همان صحن شريف است كه از فرط شرف
خادمش را به سر چرخ برين باشد پا
اين همان بارگه عرش مثال است كه نيست
گر كنى هندسه جز عرش برينش همتا
گوهر درج امامت ، شه جمشيد غلام
اختر برج ولايت مه خورشيد لقا
ماه تابان بنى هاشم عباس على
كز غلامى درش فخر كند بر دارا
اندرين صحن مقدس كه بود كعبه جان
سعى كن تا كه مقامى به كف آرى به صفا
اين همان منظر پاك است كه سر گردان است
چرخ از بهر طواف در او صبح و مسا
از سر شوق اگر پاى در اين صحن نهى
دستت از غيب بگيرند به هر رنج و عنا
گر تو را رنج به جان باشد اين جاست علاج
گر تو را درد به دل باشد اين جاست دوا (115)
درهاى جديد صحن  
آنچه گذشت ، فهرست و مشخصات درها و ورودى هاى قديم صحن حرم حضرت ابوالفضل عليه السلام بود. اما درها ورودهاى جديد كه به سلا 1394 هجرى قمرى (1974 ميلادى ) سامان يافته ، از اين قرار است :
1. باب القبله ؛ در جنوب صحن واقع شده و در سال 1382 هجرى قمرى به همت سيد بدر الدين آل ضياء توليت وقت حرم و نيز همراهى برخى از عالمان ، از جمله حجه الاسلام سيد عباس حسينى كاشانى بر مدخل اين كتابخانه عمومى حضرت عباس عليه السلام احداث گرديده است . در ماه مبارك رمضان دراين كتابخانه جلسه هاى بحث و گفت و گوى علمى ، به هدف تقويت حركت علمى - ادبى كربلا برگزارشده است .
طول اين در، 4 متر و عرض آن 5/3 متر است و بر بالاى آن اين آيات نوشته است :
(بسم الله الرحمن الرحيم الدين امنوا و هاجروا و جاهدوا فى سييل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئك هم الفائزون * يبشر هم ربهم برحمه منه و رضوان و جنات لهم فيها نعيم مقيم خالدين فيها ابدا ان الله عنده اجر عظيم ) (116)
(كسانى كه ايمان آورده و هجرت كرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته اند، نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و اينان همان رستگارانند. پروردگارشان آنان را از جانب خود به رحمت و خشنودى و باغ هايى در بهشت كه در آن جا نعمت هايى پايدار دارند، مژده مى دهد).
(ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون فى سبيل الله ). (117)
(خدا از مومنان جان و مالشان را به بهاى اين كه بهشت براى آنان باشد خريده است ).
از بيرون صحن كه بنگريد بر پيشانى درگاه اين كتيبه ديده مى شود:
قال تعالى : (بسم الله الرحمن الرحيم من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا * ليجزى الله الصادقين بصدقهم و يعذب المنافقين ان شاء او يتوب عليهم ان الله كان غفورا رحيما). (118)
(از ميان مومنان مردانى اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه و وفا كردند. برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در همين انتظارند و هيچ عقيده خود را ديگر گون نكردند).
بر فراز ايوان اين درگاه ، ساعت زنگ دار بزرگى نصب شده و در زير اين ساعت نيز از منظر بيرون صحن عبارت : (السلام عليك يا ابا الفضل العباس ) به چشم مى خورد.
2. باب الامام الحسن عليه السلام ؛ در غرب صحن و بر گذر زائران به سمت صحن امام حسين عليه السلام واقع است . طول آن 4 متر و عرض آن 3 متر است و بر بالاى در دايره اى و در آن دايره آيه : (انا فتحنا لك فتحا مبينا) (119) (ما براى تو فتحى آشكار پديد آورديم ). در ميان نقش ‍ و نگارهايى بر روى كاشى نوشته است . از بيرون صحن بر بالاى درگاه ، اين ديده مى شود:
(بسم الله الرحمن الرحيم يا ايها الذين امنوا لاتدخلوا بيوت النبى الا ان يوذن لكم ) (120)
(اى كسانى كه ايمان آورده ايد، به خانه هاى پيامبر در نياييد مگر آنكه شما را اجازه دهند).
3. باب الامام الحسين عليه السلام ؛ در كنار باب الامام الحسن قرار گرفته ، طول آن 4 و عرض آن 3 متر است و بر بالاى در دايره اى است كه در آن نوشته است :
قال الله : (سلام عليكم طبتم فادخلوها خالدين ). (121)
(بر شما درود پاك و پيراسته ايد بدان در آييد و جاودانه بمانيد).
بلافاصله بر بالاى اين دايره كتيبه اى و در آن اين آيات نقش بسته است :
(بسم الله الرحمن الرحيم (ان المتقين فى جنات و عيون ادخلوها بسلام آمنين ) صدق الله العلى العظيم ). (122)
(پرهيزكاران در باغ ها و چشمه سارانند به آنان گويند: با سلامت و ايمنى در آن جا داخل شويد).
بر بالاى اين نيز لوحى است كه عبارت :
(السلام عليك يا ساقى عطاشى كربلا)
(درود بر تو اى آبرسان تشنگان كربلا).
نقش بسته و اطراف آن با نقشهاى گل و گياه بر روى كاشى تزيين يافته است .
4. باب صاحب الزمان عليه السلام ؛ در كنار باب الامام الحسين عليه السلام واقع است و به خجستگى و ياد و نام امام عصر بدين نام نام خوانده شده ، ارتفاع آن به 4 و عرض آن نيز به 5/3 متر مى رسد. بر بالاى در، كتيبه اى با نقش هاى گل و گياه بر روى كاشى و در ميان آن عبارت : (باب صاحب الزمان ) به چشم مى خورد. از منظر بيرونى ، كتيبه اى بر اين سر در است و متن آن چنين است :
(بسم الله الرحمن الرحيم انا انزلناه فى ليله القدر * و ما ادراك ما ليله القدر ليله القدر خير من الف شهر * تنزل الملائكه و الروح ). (123)
(ما آن را در شب قدر نازل كرديم از شب قدر چه آگاهت كرد، شب قدر از هزاران مان ارجمندتر است ، در آن شب فرشتگان با روح فرود مى آيند).
در سمت چپ اين در، سقاخانه اى است و بر بالاى اين آبخورگاه نقش ها و تزيين ها و مقرنس هايى است و در ميان اين نقش ها و تزيين ها بيت شعر زير و همچنين عبارت : (سلام الله على الحسن و الحسين ) به چشم مى خورد:
اشرب الماء هنيئا يا محب
و اذكر السبط الشهيد المحتسب
(اى دوستدار، آب بنوش كه گوارايت باد و سبط شهيد صبور و پايدار را ياد كن ).
پيشانى اين درگاه داراى سه بخش و در بردارنده قوس هايى است كه نقش هاى گل و گياه بر روى كاشى ، آنها را در ميان گرفته و در داخل اين گل و بوته نيز بيت شعر زير از شيخ محسن ابوالحب كلبى نقش بسته است :
اذا كان ساقى الناس فى الحشر حيدر
فساقى عطاشى كربلاء ابوالفضل
اگر سقاى مردم در روز رستاخيز على عليه السلام است ، آبرسان تشنگان كربلا نيز ابوالفضل است .
5. باب الامام موسى بن جعفر عليهماالسلام ؛ در زاويه غربى صحن قرار گرفته ، طول آن 4 و عرض آن 5/3 متر است و از منظر بيرونى بر بالاى سر در، كتيبه اى بر روى كاشى است و متن آن كتيبه چنين است :
(بسم الله الرحمن الرحيم (سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار)(124) صدق الله العلى العظيم ).
(درود بر شما به پاداش آنچه صبر كرديد، راستى چه نيكوست فرجام آن سراى !).
6. باب الامام محمد الجواد عليه السلام (باب امام جواد عليه السلام )؛ در شمال صحن قرار گرفته ، طول آن 4 و عرضش 3 متر است . بر بالاى اين درگاه سقفى هلالى است كه با كاشى هاى زيبا آراسته شده و بر اين كاشى ها اشكال گل بوته و همچنين اشكال هندسى بر زمينه بنفش تيره نقش بسته است . بر بالاى در بلافاصله كتيبه اى است كه آيه زير بر آن به چشم مى خورد:
(بسم الله الرحمن الرحيم (الله نور السموات و الارض مثل نوره كمشكاه فيها مصباح المصباح فى زجاجه الزجاجه كانها كوكب درى يوقد من شجره مباركه زيتونه لا شرقيه و لا غربيه يكاد زيتها يضى ء ولو ام تمسسه نار نور على نور يهدى الله لنوره من يشاء و يضرب الله الامثال للناس و الله بكل شى ء عليم ) صدق الله العلى العظيم ). (125)
خدا نور آسمان ها و زمين است . حكايت نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى ، و آن چراغ در شيشه اى است . آن شيشه گويى اخترى درخشان است كه از درخت خجسته زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى افروخته مى شود نزديك است كه روغنش هر چند بدان آتشى نرسيده باشد، روشنى بخشد. روشنى بر روشنى است . خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مى كند و اين مثل ها راخداوندذ براى مردم مى زند و خدا به هر چيزى داناست .
اين درگاه به ديوارى متصل است كه خود به باروى صحن پيوسته است . بر بالاى اين درگاه نيز متن كامل سوره قدر نق بسته است .
در سمت راست اين درگاه ، صفه اى است مسقف ، مشرف بر خيابان و در امتداد ديوار بيرونى . بر بالاى آن نيز سوره حمد بر كاشى نقش بسته است :
(بسم الله الرحمن الرحيم ، (افلح من تزكى * و ذكر اسم ربه فصلى )(126)).
پس از بسم الله الرحمن الرحيم ، (رستگار آن كسى است كه خود را پاك گردانيد و نام پروردگارش را ياد كرد و نماز گذارد).
7. باب الامام على الهادى عليه السلام ؛ اين درگاه در زاويه شمال شرق صحن واقع است ، طول آن به 4 و عرضش به 5/3 متر مى رسد و تازه احداث شده است .
8. باب الفرات ؛ در شرق صحن واقع است ، طول آن به 4 و عرض آن به 5/3 متر مى رسد. بر بالاى آن سقفى هلالى است كه به كاشى هاى زيبا و تزيين هايى از گل و بوته بر زمينه بنفش تيره آراسته شده است . بر بالاى در، كتيبه اى به خط كوفى به چشم مى خورد كه سوره انشراح بر آن نقش بسته است .
سقف متصل است به ديوار بيرونى كه مشرف بر خيابان است و بر پيشانى اين سر پوشيده ، كتيبه اى به خط ثلث است كه اين آيات بر آن نقش بسته است :
(بسم الله الرحمن الرحيم (و سيق الذين اتقوا ربهم الى الجنه زمرا حتى اذا جاءوها و فتحت ابوابها و قال لهم خزنتها سلام عليكم طبتم فادخلوها خالدين ) (127)).
(و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشته اند، گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند تا چون بدان رسند و درهاى آن به رويشان گشوده شود و نگهبانان آن به ايشان گويند: سلام بر شما، خوش آمديد، در آن در آييد و جاودانه بمانيد.
ضلع هاى صحن  
صحن داراى چهار ضلع است و در هر يك از اين ضلع ها حجره هاى كوچكى است كه شمار آنها به 75 مورد مى رسد. در جلو هر حجره نيز ايوانى كوچك وجود دارد. در ميانه هر ضلع از سمت بيرونى ايوانى است بزرگ و به ارتفاعى افزون بر دو طبقه از طبقه هايى كه حجره ها در آنها جاى گرفته اند. اين ايوان ها داراى نقش و نگارهايى از گل و بوته ، اشكال هندسى و آيات قرآن كريم است و در پايين برخى از آنها عبارت : (حرره محمد حسين بن محمد ابراهيم ، سنه 1304 هجرى قمرى ).
اين را محمد حسين بن محمد ابراهيم به سال 1304 هجرى قمرى تحرير كرد. به چشم مى خورد.
ضلع شمالى : در اين ضلع چند مقبره واقع است : مقبره آل نصر الله ، مقبره آل خياط و مقبره آل لطيف كه قبلا مكتبخانه مرحوم شيخ على ابوكفانه (پدر شيخ جواد ابو كفانه خطاط و عبدالمهدى ابوكفانه شاعر) بوده است . پس از اين مقبره ها به ايوان بزرگى كه در اين ضلع است مى رسيم و پس از آن نيز به مقبره آل ضياء الدين ، مقبره شيخ محسن ابوالحب (خطيب كربلا و در گذشته به سال 1369 هجرى قمرى ) و فرزندش دكتر ضياء الدين ، مقبره آل تاجر، مقبره شيخ محمد على محمود كشوان و پس از آن به باب الامام موسى بن جعفر عليه السلام بر مى خوريم .
ضلع غربى : اين ضلع به ترتيب ، آبخورگاه عمومى ، مقبره سيد محمد نقاش ، مقبره نصر الله ، سپس ايوان بزرگ تكيه درويشان كه امروز به (باب صاحب الزمان ) نامور است . مقبره خطاط و شاعر عراق شيخ فليح حسون رحيم جشعمى ، مقبره آل سيبويه ، مقبره ديگرى از آن نصر الله ، باب الامام الحسين ، مقبره اى از آل ضياء الدين و سرانجام باب الامام الحسن عليه السلام را در برگرفته است .
ضلع جنوبى : مقبره آل قزوينى در اين ضلع است و دفتر توليت حرم حضرت عباس عليه السلام نيز در جوار آن است . اين دفتر حجره حجره اى است كه مسوولان حرم و بزرگان در آن جا گرد مى آيند. پس از آن ايوان بزرگى است كه از باب القبله بدان در مى آييم ، بر فراز بام اين ايوان ساعت بزرگ زنگدارى است و در مدخل ايوان هم دو مقبره است : يكى مدفن سيد محمد رضا اصفهانى بانى صحن است و در مقابل آن نيز مقبره راجه هاى هند قرار دارد.
در سمت راست ايوان نخست به مقبره آل خير الدين مى رسيم كه يكى از عالمان به نام سيد محمد على خير الدين و همچنين سيد مرتضى وهاب شاعر در آن به خاك سپرده شده اند و پس از آن هم به گنجينه نفايس حرم مى رسيم .
ضلع شرقى : باب الامير (اميرالمؤ منين على عليه السلام ) در اين ضلع است و پس از آن مقبره اى كه سيدمحمد سعيد و برادرش سيد محمد كاظم ؛ از فرزندان سيد محمد حسن آل طعمه و همچنين سيد يوسف سيد احمد وهاب در آن به خاك سپرده شده اند. پس از آن به ترتيب مقبره هاى آل نصر الله ، آل طويل ، خاندان تطوه ، آل عواد و آل ماميشه قرار گرفته اند.
مقبره اخير زمانى مكتبخانه شيخ عبدالكريم كربلايى ملقب به ابومحفوظ بوده است . ايوان بزرگ مشهور به ايوان علقمى ، پس از اين مقبره هاست . آن گاه به باب الفرات و پس از آن هم به مقبره هاى آل ماجد، آل عوج ، علامه سيد على قطب و آل معالى و سرانجام باب الامام على الهادى عليه السلام مى رسيم .
به خاك سپرده شدگان حرم حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام  
سيد عبدالرزاق مقرم در كتاب خود (قمر بنى هاشم ) به بررسى دفن شدگان حرم حضرت عباس عليه السلام پرداخته ، در اين باره مى گويد: از جمله اين بزرگان مى توان از كسانى ياد كرد كه علامه آقا بزرگ در كتاب الذريعه الى تصانيف الشيعه ، (ج 2، ص 199) نامبرده است . آن جا كه مى گويد:
(حاج سيد محمد بن محسن زنجانى به سال 1355 هجرى قمرى در زنجان در گذشت و پيكر او را بنابر وصيتش ، براى خاكسپارى به حرم حضرت عباس عليه السلام آوردند.
همچنين در اين كتاب (ج 2، ص 323) آمده است : شيخ على بن زين العابدين بارجينى حائرى ، صاحب كتاب الزام الناصب من احوال الغائب در حرم حضرت عباس عليه السلام به خاك سپرده شده است .
علامه شيخ على اكبر يزدى بفروئى از شاگردان برجسته اردكانى در فراخنايى كه در مقابل حرم است ، به خاك سپرده شده است .
سيد كاظم بهبهانى از شاگردان آيت الله سيد هاشم قزوينى در حرم ابوالفضل عليه السلام مدفون است . علامه سيدعبدالله كشميرى از شاگردان اردكانى ، در چهارمين حجره از سمت گوشه جنوب شرقى صحن دفن شده است .
شيخ ملا على يزدى مشهور به سيبويه و برادرش ملا عباس اخفش كه هر دو در تدريس جايگاهى در خور داشته اند، در حجره اى اختصاصى ، در جوار باب صاحب الزمان به خاك سپرده شده اند.
شيخ كاظم الهر، داراى مراتبى از علم و ادب و شاگرد شيخ صادق فرزند علامه شيخ خلف در آخرين حجره شمال شرقى صحن به خاك سپرده شده است . (128)
گفتنى است بخش قابل توجهى از ديوارهاى صحن ، با آيات قرآن كريم تزيين يافته ، از آن جمله مى توان از سوره دهر و سوره عم نام برد. همچنين سيد ابراهيم نقاش بر اين ديوارها رنگ هايى روشن به گونه اى بديع در هم آميخته است كه كمتر هندمندى مى تواند همانندى براى آن بيافريند.
گنبد  
بر فراز حرم حضرت ابوالفضل عليه السلام گنبدى است به قطر 12 متر و با شكلى متمايز از ديگر گنبدها. گنبدى نيم كروى با نوك تيز و ساقه اى نسبتا بلند است و از آن ، پنجره هايى با قوس هاى كمان ابرويى و نوك تيز به بيرون گشوده مى شود.
نماى داخل گنبد در قسمت ساقه كمربندى با زمينه بنفشه تيره است كه آياتى از قرآن كريم به رنگ سفيد بر آن نقش بسته است .
چنان كه بر قسمتى از گنبد ثبت شده ، به سال 1305 هجرى قمرى (1955 ميلادى ) اين گنبد طلا كارى شد. در اين سال علامه شيخ محمد خطيب طى تلگرامى به نخست وزير وقت عراق ، محمد فاضل جمالى ، در خواست كرد گنبد را طلا كارى كنند. (129) بنابراين در خواست ، طلا كارى گنبد انجام يافت و بر پايه اسناد موجود در مديريت اوقاف كربلا، 6418 خشت طلا بر پوشش گنبد به كار رفت . در قسمت پايين گنبد آياتى از قرآن همراه با آيينه كارى و طلا كارى نقش بسته است . ارتفاع گنبد از روى زمين 39 متر است .
شاعر كربلايى ، سيد مرتضى وهاب ، به مناسبت طلا پوش كردن گنبد، شعرى عربى گفته و در آن ماده تاريخ نيز آوردهاست . متن شعر وى چنين است
شع ثغر الفجر نورا و انجلى
عن سما الدنيا رداء الغيهب
مستطيلا من ذكا راد الضحى
يخطف الابصار غيلا طفحا
و غزال الشرق مجدا سبحا
و من الايات اوحى جملا
نشرت موجتها فى المغرب
بكر الطير على انواره
ز احفا فى الروض من اوكاره
و انتشى البلبل من ازهاره
و على الاغصان بالشدو علا
با غاريد الهوى و الطرب
سابحا وسط حشايم عميق
من خيال حالم فيه غريق
كلما يظما سلسال رحيق
يجتنى ثغر الاقاحى قبلا
فائزا منها ببنت الحسب
سحر الطرف بياض السحر
محلا للسمع لحن الوتر
(ما لعينى عشيت بالنظر)
اطلى الكاس تجلت ام طلى
قبه صيغت بغالى الناشب
خلتها بالتبر لما برقت
نار موسى جانب الطور بدت
ام سنا الشمس جلالا سجدت
ام غريض الماء يشفى العللا
سال مشفوها بنهر سرب
انتشار الورد فى الارض انتشر
فتراءى كاللالى للبشر
ام ترى ادركت الشمس القمر
ام جلال الله بالقدر جلا
فتجلى للورى عن كثب
قبه بالتبر لما طليت
شرف التبربها مذ حليت
فوق طود للمعالى بنيت
من له يوم و غى فى كربلا
خالد رغم مرور الحقب
من بوجه الشمس فردا غبرا
و اذاق القوم موتا احمرا
فاتحا نحو الفرات انحدرا
غرف الماء و عنه عدلا
ذكر السبط و لما يشرب
قبه فوق الثريت ارتفعت
و على الافاق بدرا طلعت
من ابى الفضل بنور سطعت
و حكى تاريخها (صدقا على
مرقد العباس تاج الذهب )

(سپيدى صبح از كرانه آسمان شكفت و آسمان دنيا جامه سياهى شب و انهاد.
آنگاه پرتوهاى خورشيد بلندتر شد و بر زمين گسترد و به سرمستى و دلربايى ديدگان را در ربود.
و پرتو آفتاب چاشتگاهان در خاور كسترد و آياتى از زيبايى و نشانهايى از عظمت الهام كرد.
و موج اين پرتو در باختر نيز گسترد
آنگاه پرنده از لانه به بيرون پر زد و در زير اين نور صبحگاهى ، در باغ و چمن به پرواز در آمد.
بلبل از بوى گلهاى صبحگاهان ، بوى خوش شنيد و عطر اين گلها بر شاخه ها پراكند.
و اين همه با سرودهاى سر خوش و شادى همراه گشت
بلبل در ميان دريايى ژرف از خيالهاى رويايى شناور و در آن غرق مى شود.
هر گاه تشنه مى شود او را شرابى ناب است . و در اين جهان مگوى بابونه نيز بوسه مى چيند.
و او از اين باغ و بستان گلهاى معطر را از آن خود مى كند
سپيدى سحرگاهان ديده را سحر كرد و آهنگ خوش چنگ گوش را به خود دوخت .
ديده مرا چه شده است كه نيك نمى بيند، آيا اين زيبايى جام است كه رخ نموده يا اين پوششى است كه :
گنبدى ساخته به گران ترين زيورها را پوشانده است
چون اين گنبد به پوشش طلايش درخشيد، گمان بردم اين آتش موسى است كه در طور تجلى كرده است .
يا اين پرتو خورشيد است كه سر عظمت فرود مى آورد يا اين صداى خوش ‍ آبى است فرو نشانده تشنگى كه از نهرى جارى جوشيده و آن را تشنه اى تا سركشد.
بوى گل در همه جاى زمين پراكنده است و گويا اين مرواريدى است كه اينك براى آدميان مى درخشد يا گمان مى كنى خورشيد است كه به ماه رسيده است و يا جلال خداوند است كه در شب قدرى آشكار شده .
و از نزديك بر آدميان تجلى كرده است .
اين گنبدى است كه از آن روز كه به طلا آراسته شد طلا از آن افتخار يافت .
گنبدى است ساخته بر فراز بنيانى بلند، كه مرقد شيربيشه شجاعت در كربلاست .
مردى جاودانه كه به رغم گذشت روزگاران همچنان ياد و نام او و حماسه اش باقى است .
مردى كه يكه و يك تنه چونان گرد و خاكى از پيكار به پا كرد كه پرده آفتاب شد، و آن مهاجمان را طعم مرگى تلخ چشاند.
فاتحانه به سوى فرات پيش رفت و آنگاه مشتى آب براى نوشيدن برداشت و از آن نيز صرف نظر كرد.
او حسين را به ياد آورد كه هنوز آبى ننوشيده است
گنبدى است كه بر فراز اين كره خاكى افراشته و بدرى است كه بر كرانه افقها دميده است .
اين جلوه نور ابوالفضل است كه درخشيده ، و تاريخ خويش باز گفته است : به راستى كه بر:
مرقد عباس تاجى از طلاست
گفتنى است عبارت (صدقا على مرقد العباس تاج الذهب ) به حساب ابجد باعدد 1955 برابرى مى كند و نمايانگر آن است كه نوسازى و طلاكارى گنبد به سال 1955 ميلادى انجام پذيرفته است .
سيد محمد بن سيد حسن حلى نيز در شعرى ماده تاريخ نو سازى گنبد را به تاريخ قمرى آورده است :
قبه العباس لما ذهبت
شرف الابريز منها المراقدا
لم تزد فخرا به من بعد ما
شرفت اذ حل فيها الاسد
قلت مذ شعت نضارا و غدا
البدر منه خجلا و الفرقد
لم تنر بالتبر لا بل ارخوا
بابى الفضل انار العسجد
(گنبد عباس است كه چون طلاكارى شد، طلا از آن شرافت يافت اين مرقدى است كه :
از آن پس كه شير خدا عباس در آن به خاك سپرده شده و بدين سان شرافت يافته ديگر هيچ افتخارى افزون بر آن نيابيده است .
آن دم كه نور اين مرقد تابيده و ماه و ستاده قطب از آن خجل شد، گفتم :
اين گنبد نورانيت خويش از طلا نگرفته است . چنين نيست . تاريخ آن بگوى : بلكه اين طلاست كه به ابوالفضل نورانيت يافت است ).
گفتنى است در اين شعر، عبارت : (بابى الفضل انار العسجدا) به حساب ابجد نمايانگر عدد 1376 است كه تاريخ قمرى طلاكارى گنبد را نشان مى دهد.
گلدسته ها  
در گوشه ايوان طلا و در مجاورت ديوار حرم ، دو گلدسته است ؛ نيمه بالاى هر يك از اين گلدسته ها به طلاى خالص روكش شده و مجموع خشت هاى طلاى به كار رفته بدين منظور 2016 عدد است . نيمه پايين گلدسته ها نيز تركيب آجر و صفحه هاى كاشى است و از خشت هاى كاشى كه به صورت حصير بافى در كنار هم چيده شده اند. كلمه هاى (الله )، (محمدا)، (رسول ) و (عباس ) به خط كوفى پديده آمده است . در قسمت بالايى هر يك از گلدسته ها اتاقكى است مسقف كه بر لبه هايى بنا شده و در زير سقف نيز مقرنس كارى است . سر گلدسته ها نيز نيم كره نوك تيز و داراى شيارهاى عمودى نصف النهار مانندى است . گلدسته ها بلند هستند و ارتفاع آنها به 44 متر مى رسد. شاعر هراتى شيخ محمد حسين فرزند حاج جواد به دقت شعرى درباره گلدسته ها گفته و در آن ماده تاريخى هم براى نوسازى يا بناى گلدسته ها آورده است :
بحضره القدس و غايه الامل
مئذنه زانت لعباس البطل
فقل لبانيها سعدت فبذا
احبطت نسرا و يغوثا و هبل
و قل لمن يرقى بها مكبرا
ارخ (فقل حى على خير العمل )
در اين بارگاه قدس و با همه اميدها و آرزوها، بر حرم عباس قهرمان مئذنه اى آراسته شد.
به بانى آن بگو: چه خوشبختى و سعادتى به چنگ آورده اى و بدين كار همه بتان نسر و يغوث و هبل را نگوساز ساخته اى ؛ بدان كس كه براى اذان برفراز اين مناره ها مى رود بگو: (اين را ماده تاريخ گوى : بگو به سوى برترين كار بشتاب ).
گفتنى است عبارت (فقل حى على خير العمل ) در حساب ابجد نمايانگر عدد 1319 است كه تاريخ قمرى بنا را بيان مى كند.
چونان كه از نوشته پايين گلدسته ها پيداست ، مرحوم محمد حسين صدر اعظم به سال 1221 هجرى قمرى به نو سازى و كاشى كارى آنها اقدام كرده است .
در زير بناى حرم راهرويى زير زمين است كه در آن از يكى از رواق ها باز مى شود و به مدفن امام عليه السلام مى رسد. اين راهرو نشانى از دقت و عظمت معمارى آن روزگار است .
متوليان حرم حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام
از آغاز سده چهارم هجرى ، حاجبان و دربانانى بر مرقد امام حسين عليه السلام و مرقد ابوالفضل عليه السلام گماشته شدند تا حرمت اين دو بارگاه را پاس بدارند و آن جا خدمت گزارند. معمولا (سادن ) يا همان توليت حرم ، از بزرگان خاندان هاى علوى و گاه غير علوى عراق بوده و در بيشتر اوقات يكى از عالمان عهده دار اين سمت شده است .
توليت از سمت هاى مهمى است كه از روزگار آل بويه تا روزگار صفويان جايگاه در خور توجهى داشته و در عصر صفويان به طور خاص از رشد و عظمت دو چندانى برخوردار شده است . از سده دهم هجرى قمرى به اين سوى ، برخى از خاندان هاى ساكن كربلا فرمان هايى از پادشاه صفوى دارند كه توليت را به آنان واگذاشته است . در دوران سلطه امپراتورى عثمانى بر عراق ، نام هاى برخى ازمتوليان و خدمتگزاران حرم امام حسين عليه السلام و حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام در دفتر ويژه اى در اوقاف ثبت شده و آنان به موجب همين فهرست ، حقوقى ماهيانه دريافت مى كردند. اكنون نيز چنين است و خاندان هايى كه توليت را در اختيار دارند آن را براى فرزندان خود به ارث مى گذارند. البته گاه كه توليت از سادات است وى نقابت و پيشوايى علويان را نيز در اختيار مى گيرد و در نتيجه حكمران كربلا مى شود و گاه تنها توليت را در اختيار دارد و نقابت علويان با كسى ديگر است . تنها در اواخر حكومت صفويه و اوايل دوران سلطه عثمانى بر عراق ، متوليانى غير از علوى توليت را عهده دار شده اند.
معمولا توليت حرم حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام جزو وظايف متوليان حرم امام حسين عليه السلام بوده و آنان با بر عهده داشتن اين مسووليت ، فردى شايسته را در خصوص اداره حرم حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام به نيابت مى گماشته اند. (130)
اينك فهرستى ازمتوليان حرم حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام را فرا روى داريد كه بر پايه اسناد و مدارك كهن فراهم شده است :
1. محمد بن نعمه الله ؛ چونان كه ازمهر وى بر وقفنامه (فدان الساده ) پيداست در سال 1025 حرمدار بوده است .
2. شيخ حمزه ؛ از خاندان سلالمه ، عالمى فاضل كه در فاصله سال هاى 1091 تا 1106 هجرى قمرى عهده دار حرم بود و يادداشت ارزشمندى نيز درباره تاريخ كربلا از خود بر جاى گذاشت . فرزندى از او نمانده است .
3. شيخ محمد شريف ؛ چنان كه از مهر وى بر اوراق معلمچى به دست مى آيد (131)، وى به سال 1161 هجرى قمرى متولى حرم بوده است .
4. شيخ احمد خازن ؛ به سال 1187 هجرى قمرى توليت حرم را بر عهده داشته و گردآورنده ديوان سيد نصر الله حائرى ، او را (اديب فرهيخته ستوده ) خوانده است .
5. شيخ على بن عبدالرسول ؛ از سال 1188 تا 1222 هجرى قمرى عهده دار اين سمت بوده است . (132)
6. عبدالجليل طعمه ؛ در سال 1224 هجرى قمرى توليت حرم را بر عهده داشته است . (133)
7. سيد محمد على بن درويش بن محمد بن حسين آل ثابت ؛ از سال 1225 تا 1229 هجرى قمرى عهده دار اين سمت بوده است .
8. سيد ثابت بن درويش بن محمد بن حسين آل ثابت ؛ در سال 1232 هجرى قمرى عهده دار حرم شده و در سال 1238 هجرى قمرى و زمانى پس از آن نيز در همين سمت بوده است .
9. سيد حسين بن حسن بن محمد على بن موسى ، جد بزرگ آل وهاب ؛ در چهارم شوال 1240 هجرى قمرى و در پى بركنارى سيدثابت متولى پيشين حرم ، اين سمت را برعهده گرفته است .
10. سيد وهاب بن محمد على بن عباس آل طعمه ؛ در آغاز متولى حرم امام حسين عليه السلام بود و پس از آن در سال 1243 هجرى قمرى توليت حرم ابوالفضل عليه السلام را برعهده گرفت .
11. سيد محمد بن جعفر بن مصطفى بن احمد آل طعمه ؛ به سال 1250 هجرى قمرى توليت حرم بوده است .
12. سيد حسين بن حسن بن محمد على بن موسى وهاب ؛ در پى عزل سيد محمد بن جعفر متولى پيشين به موجب فرمان مورخ 25 جمادى الاولى سال 1254 هجرى قمرى توليت حرم حضرت ابوالفضل العباس ‍ عليه السلام به او سپرده شد و در سال 1256 هجرى قمرى از اين سمت بركنار گرديد. در فاصله سالهاى 1256 تا 1259 هجرى قمرى دفتر سيد محمد جعفر، متولى اسبق ، عهده دار توليت حرم بود و پس از اين تاريخ مجددا خود او به توليت حرم رسيد و تا سال 1256 هجرى قمرى در اين سمت ماند.
13. سيد سعيد بن سلطان بن ثابت بن درويش آل ثابت ؛ به سال 1265 هجرى قمرى دو دوره زمانى جداى از هم ، عهده دار سمت توليت شده و در اين مدت به انجام كارهاى بزرگى توفيق يافته است ؛ از جمله اين كه با دربار عثمانى وارد گفت و گو شد و از آنان خواست افراد خاندان هاى متولى حرم امام حسين عليه السلام و حضرت ابوالفضل عليه السلام را از پرداخت حق دفن در حرم معاف بدارد و به آنان حقوقى هم بدهد. دربار عثمانى اين در خواست را پذيرفت و براى حرم امام حسين عليه السلام و حرم حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام هر كدام 15 خدمتگزار گماشت تا ماهانه از صندوق اداره اوقاف حقوق دريافت كنند.
14. سيد حسين معروف به نائب التوايه ، فرزند سيد سعيد بن سلطان آل ثابت ؛ چون در هنگام به ارث بردن سمت توليت خردسال بود، به نيابت از او سيد حسين بن سيد محمد على آل ضياء الدين عهده دار امور حرم شد، تا آن كه ناصر الدين شاه در سفر خود به كربلا، سيد حسين نايب التواليه را عزل كرد و رسما اين سمت را به سيد حسين آل ضياء الدين سپرد. در پى اين اقدام ، سيد حسين آل ثابت ناگزير به استانبول رفت تا به كمك حكومت عثمانى سمت خود را باز پس گيرد. اما در اين كار توفيقى نيافت و در نتيجه راهى ايران شد و در آن جا به تلاش هايى دست زد. شاه ايران در نتيجه اين تلاش ها، توليت حرم امام رضا عليه السلام را به او سپرد.
15. سيد حسين بن محمد على بن مصطفى بن محمد بن شرف الدين بن ضياء الدين بن يحيى بن طعمه (طعمه اول )؛ به سال 1282 هجرى قمرى عهده دار توليت شد و تا پايان زندگى ؛ يعنى سال 1288 هجرى قمرى در اين سمت ماند.
16. سيد مصطفى بن سيد حسين بن محمد على ضياء الدين ؛ پس از درگذشت پدرش سيد حسين متولى پيشگفته ، اين سمت را در اختيار گرفت و تا سال 1297 هجرى قمرى آن را عهده دار بود.
17. سيد محمد مهدى بن محمد كاظم بن حسين بن درويش بن احمد آل طعمه ؛ پس از درگذشت توليت پيشين در سال 1297 هجرى قمرى بدين سمت گماشته و به سال 1298 يعنى سال بعد بر كنار شد. او كه خطيبى فاضل بود و به سال 1334 هجرى قمرى در گذشت ، نيكوكارى هاى فراوانى داشت . از آن جمله اقدامى است كه روزنامه الزوراى بغداد آن را چنين گزارش مى كند:
(سيد محمد مهدى آل طعمه كليددار حرم حضرت ابوالفضل مبلغ 125000 قرش كمك به ساخت كتابخانه رشيدى در بغداد كمك كرد). (134)
18. سيد مرتضى بن مصطفى بن حسين آل ضياء الدين ؛ چون در هنگام به ارث رسيدن توليت به وى ، هنوز خردسال بود، او سيد محمد مهدى توليت پيشگفته در رديف 17، اين سمت را در اختيار گرفت تا هنگامى كه نزد حكومت بغداد از او بدگويى كردند. هنگامى كه حكمران بغداد به زيارت كربلا آمد، از نرديك اطمينان يافت . سيد مرتضى توانايى اداره حرم را دار است . از همين روى ، به سال 1298 هجرى قمرى دربار عثمانى فرمان توليت او را صادر كرد. از اين زمان تا هنگام رسيدن سيد مرتضى به سن بلوغ ، عمويش سيد عباس سيد حسين آل ضياء الدين به نيابت از او امو حرم را عهده دار بود. در روز پنج شنبه 18 ربيع الاول سال 1357 هجرى قمرى (17 ماه مه 1938 ميلادى ) در گذشت . از اقدامات شايسته او مى توان از طرح آبرسانى كربلا ياد كرد. (135)
19. سيد سيد محمد حسين بن سيد مرتضى آل ضياء الدين ؛ پس از درگذشت پدرش به سال 1357 هجرى قمرى توليت حرم را در اختيار گرفت . او كه از شخصيت هاى برجسته و فرهيخته و داراى صفات برجسته اى بود، اقدامات و مواضع شايسته اى داشت كه از آن جمله است : اهداى هديه تشكر ارزشمندى به عباس محمود عقاد به مناسبت تاليف كتاب ابوالشهداء، برقرارى صلح ميان مردم كاظمين و نجف در شب عاشوراى 1946 ميلادى ، باز داشتن پليس از ورود به حرم حضرت ابوالفضل عليه السلام در خلال قيام مردمى در اكتبر 1952 ميلادى . او در روز 16 ربيع الثانى سال 1372 هجرى قمرى برابر با سال 1953 ميلادى . در گذشت و در چهلم در گذشتش مجلس بى همانندى ترتيب دادند و شاعران و اديبان او را رثا گفتند.
20. سيد بدر الدين بن سيد محمد حسن آل ضياء الدين ؛ در سال 1372 هجرى قمرى عهده دار توليت و به سال 1358 هجرى قمرى از اين سمت بركنار شد و در روز پنج شنبه 4 شوال 1406 هجرى قمرى در گذشت .
پس از بركنارى اش در سال 1358 هجرى قمرى ، سيد حسن سيد صافى آل ضياء الدين به جاى وى اداره حرم را در دست گرفت .
21. سيد محمد حسين بن مهدى آل ضياء الدين ، از سال 1402 تا 1411 هجرى قمرى عهده دار توليت بود. اين كار را با دست انديشى و تدبير به انجام رساند. (136)