آرزوى جبرئيل يا هفت خصلت ممتاز

ميرزا باقر حسينى زفره اى اصفهانى

- ۷ -


يخش پنجم : ثواب عيادت از بيمار

ثواب عيادت بيماران

پنجمين آرزوى جبرئيل در اين حديث شريف، عيادت كردن از بيماران است.

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد: از حقوق برادر مسلمان بر مسلمان اين است كه هرگاه با او ملاقات نمود: سلام كند و اگر مريض شد عيادتش نمايد و چنانچه از دنيا رفت او را تشييع كند.(1)

و در اهميت عيادت مريض همين قدر بس كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)در همسايگى او يك يهودى بود كه وقتى مريض شد او را عيادت كرد.(2)

* * *

كيفيت عيادت

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) درباره كيفيت عيادت بيمار مى فرمايد: عيادت مريض هنگامى كامل مى شود كه هرگاه يكى از شما خواست از مريضى عيادت كند، دستش را بر او

بگذارد و بگويد حالت چطور است و شب و روز شما چگونه مى باشد.(3)

و در حديث ديگرى اميرالمؤمنين(عليه السلام) كيفيت عيادت مريض را اين گونه بيان كرده: مى فرمايد: اجر بزرگ براى عيادت كننده مريض نصيب آن كسى خواهد بود كه نشستن در نزد مريض را طول ندهد (زيرا ممكن است حال گفت و شنود را نداشته و يا حالت اضطرار داشته باشد) مگر اينكه خود مريض از عيادت كننده تقاضاى نشستن بيشتر را كرده و ماندن او را دوست بدارد.(4)

فرشتگان در خدمت عيادت كننده

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: هرگاه مؤمنى از مؤمن ديگرى عيادت نمايد و اين عيادت در روز واقع شود. هفتاد هزار فرشته او را همراهى كرده از براى او طلب آمرزش مى كنند تا شب فرا رسد و موقعى كه بر بالين بيمار قرار گيرد رحمت پروردگار او را احاطه مى نمايد.

و چنانچه شب او را ملاقات كند باز همين اجر و ثواب را خواهد داشت تا صبح شود.(5)

عيادت بيمار عيادت خدا است

از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: موقعى كه قيامت به پا گردد، بنده اى را خطاب كنند كه به سوى پروردگار خود بشتابد. پس در آن هنگام خداوند از او به آسانى حساب رسى كرده مى فرمايد: اى مؤمن چرا هنگامى كه من مريض شدم به عيادتم نيامدى؟ آن مؤمن در جواب گويد: پروردگارا تو خداى من و من بنده تو هستم و چگونه براى تو درد و رنج ممكن بود در حالى كه زنده و جاويدى و هيچگاه درد و مرضى نصيب تو نخواهد شد.

خداوند در جواب مى فرمايد: كسى كه مؤمن مريض را به جهت خوشنودى من عيادت نمايد گويا در حقيقت مرا عيادت كرده.

سپس مى فرمايد: فلانى فرزند فلانى را مى شناختى؟ مى گويد: آرى پروردگار من، خطاب مى شود: پس چرا هنگامى كه مريض شد از او عيادت نكردى؟ زيرا اگر از او عيادت مى كردى همچنان بود كه از من عيادت مى نمودى و آنگاه مرا در بالين او مى يافتى و اگر حاجتى از من مى خواستى هرآينه آن را برآورده ساخته به خاطر او رد نمى كردم.(6)

خوانندگان عزيز آيا عملى بعد از واجبات مى توان به اين پايه از فضيلت و ثواب برسد كه عيادت كننده بيمار مؤمن در حكم عيادت كننده خدا قرار گيرد و چنانچه كسى از روى بى اعتنايى بديدار مؤمن بيمارى نشتابد در قيامت مورد توبيخ خداوند قرار گيرد؟

پس اگر جبرئيل آرزوى بشر بودن را به جهت ديدار بيماران داشته باشد گزاف نبوده حائز چنين اهميتى مى باشد.

در اينجا به اصل بحث خاتمه داده و همچون بخشهاى گذشته به متفرقات اين بخش مى پردازيم.

متفرقات

هر چند عيادت مريض داراى اجر و ثواب است ليكن مبتلا شدن به بيمارى هم خالى از اجر و پاداش نيست. و در اسلام بابى تحت عنوان «ثواب المريض» وجود دارد كه هر كس با آن آشنا شود. نه تنها چندان نگران نمى گردد بلكه در بعضى موارد از آن نيز استقبال هم مى كند كه براى آشنايى با آن به روايات چندى اشاره مى گردد.

ثواب درد و مرض

1ـ امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: بيدار خوابى به علت مريضى (بى اجر نيست بلكه) أجر و ثواب آن از عبادت يكسال بهتر است.(7)

2ـ امام چهارم مى فرمايد: تب كشيدن در يك شب كفاره يك سال گناهان است زيرا اثر آن در بدن يك سال باقى خواهد ماند.(8)

3ـ امام هشتم(عليه السلام) فرمود: مرض «براى همه يكسان نيست بلكه) از براى مؤمن تطهير (از گناه) و موجب رحمت الهى است و از براى كافر عذاب و لعنت حق مى باشد و مرض پيوسته به سراغ مؤمن مى آيد تا وقتى كه براى او گناهى نمانده باشد.(9)

4ـ امام صادق(عليه السلام) فرمود: سردرد كشيدن در يك شب غير از گناهان كبيره همه گناهان را از بين مى برد.(10)

5ـ امام صادق(عليه السلام) فرمود: هرگاه خداوند بنده اى را دوست داشته باشد به سوى او نظر خواهد كرد و هرگاه به سوى او نظر نمايد به او از سه تحفه، يكى را اعطا مى كند، يا به تب مبتلا مى شود و يا اينكه دچار چشم درد مى گردد و يا آنكه به سردردى دچار مى شود.(11)

6ـ امام كاظم(عليه السلام) فرمود: به درستى كه مؤمن هرگاه مريض شود خداوند متعال خطاب به فرشتگانى كه گناهان او را مى نويسند مى فرمايد: مادامى كه بنده من در حبس و بَندِ من به سر مى برد لغزشهاى او را ننويسيد و سپس خطاب به فرشتگانى كه حسنات او را مى نويسند مى فرمايد: بنويسيد براى بنده ام از حسنات آنچه را كه در حال صحت مى نوشتيد.(12)

اين بود پاره اى از روايات كه شامل اجر و پاداش از براى مريض به جهت تحمل او بر مرض مى باشد.

در اينجا ممكن است كسى بگويد با اين بيان بايد تحمل مرض نموده به دكتر و دوا مراجعه نكنيم؟

جوابش اين است كه اينطور نيست كه ما با مرض بسازيم و در صدد علاج و چاره برنياييم بلكه براى هر مرضى خداوند دوايى آفريده كه به وسيله آن درد را بايد درمان كرد ليكن آنچه مهم است اين است كه انسان تا مى تواند درد را تحمل كند بهتر است از اينكه بلافاصله بعد از مريض شدن از دارو استفاده كند. چنانچه در اين باره پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)مى فرمايد:

درد خود را به درمان برسانيد زيرا خداوند هر دردى را كه فرستاده درمان آن را هم معين فرموده در روايت ديگرى مى فرمايد: تا مى توانيد و بدن شما تحمل مرض دارد از دارو استفاده نكنيد مگر موقعى كه از درد بى تاب و تحمل آن براى شما دشوار باشد كه در اين صورت از استعمال دارو چاره اى نيست.(13)

اتفاقاً بهترين دستورالعمل طبى را هم بايد از مكتب اهل بيت فرا بگيريم زيرا عالى ترين ويزيت تندرستى را در قالب رواياتى براى ما بيان داشته اند، كه از باب نمونه به مواردى از آن اشاره مى شود.

1ـ على(عليه السلام) خطاب به فرزندش امام مجتبى(عليه السلام) فرمود: مى خواهى به تو دستورالعملى بياموزم تا اينكه به وسيله آن از طب بى نياز شوى؟ عرض كرد چرا يا اميرالمؤمنين(عليه السلام).

فرمود: هيچگاه تا گرسنه نشده اى بر سر سفره منشين و تا هنوز اشتها باقى باشد از غذا دست بدار و غذا را نيز خوب بجو و هنگام خواب نيز خود را به توالت برسان كه اگر چنين كردى از طب بى نياز خواهى بود.(14)

2ـ امام هشتم(عليه السلام) فرمود: اگر مردم در خوردن افراط و زياده روى نمى كردند (و پيوسته كم مى خورند) هرآينه بدنشان سالم و پابرجا بود.(15)

و چه زيباست گفته اند: كم بخور هميشه بخور.

درجات بيمار در قيامت

روزى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) به اصحاب خود فرمود: كدام يك از شما سلامتى را دوست دارد و مايل است مريض نشود؟ عرض كردند تمام ما يا رسول الله. سپس فرمود، آيا مايليد مانند الاغى گم شده باشيد؟ آيا دوست نداريد از آنان باشيد كه مرضشان كفاره گناهانشان باشد؟

سوگند به پروردگارى كه جانم در دست قدرت او است براى انسان درجه اى است در بهشت كه به هيچ عملى از اعمال به آن نمى رسد مگر به صبر و شكيبايى در بلا و بزرگى پاداش نيز در برابر بلايى بزرگ خواهد بود و همانا خداوند هرگاه بنده اى را دوست داشته باشد او را گرفتار بلايى بزرگ مى كند. پس اگر به آن بلا خشنود و شكيبا بود خوشنودى خدا براى او است و اگر در مقابل آن بلا و گرفتارى خشمگين و غضبناك بود غضب و خشم خدا براى او است.

2ـ و نيز در حديث ديگرى مى فرمايد: اگر مؤمن مى دانست در بلا و گرفتارى و مرض چه فايده اى براى او است دوست نمى داشت كه آنى از مرض جدا شود.

3ـ و نيز فرمود: حضرت موسى(عليه السلام) عرض كرد پروردگارا دوست ندارم مرضى را كه به واسطه ناتوانى از آن در عبادت كوتاهى ورزم و نيز دوست ندارم آن تندرستى را كه خدا را از ياد من ببرد ولى دوست دارم كه بين اين دو باشم گاهى مريض و گاهى سالم. يك مرتبه مريض شوم كه به ياد تو باشم و مرتبه ديگر تندرست باشم تا اينكه سپاسگزارى تو را نمايم.

4ـ روايت كرده اند كه أبي دردا مريض شد عده اى او را عيادت كردند بعد عيادت كنندگان گفتند از چه شكايت دارى؟ پاسخ داد از گناهانم، پرسيدند ميل به چه دارى؟ گفت به آمرزش پروردگام، گفتند: نمى خواهى برايت دكتر بياوريم گفت دكتر خودش مرا مريض كرده (منظورش از دكتر پروردگارش بود) گفتند از او بپرس چرا تو را بيمار كرده؟ گفت پرسيده ام فرموده است من هرچه را اراده كنم انجام مى دهم.

5ـ در روايت است كه مردى مريض شد به او گفتند خودت را معالجه و درمان كن، گفت: قوم عاد و ثمود و اصحاب رس(16) و مردمانى كه بين اين زمانها بودند دكترهاى متخصص در امراض گوناگون داشتند و داروهاى مؤثر نيز داشتند نه از دكترها اثرى باقى است و نه از بيمارها كسى باقى مانده اگر بنا بود دارو به كلى جلوى مرض را بگيرد نه دكترى مى مُرد و نه پادشاهى.

6ـ امام صادق(عليه السلام) از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: تب جاسوس مرگ است و زندان خدا در روى زمين، و گرمى تب از جهنم است و اين بهره هر مؤمن است از آتش و چه نيكو دردى است تب هر عضوى از بدن را بهره خودش را از بلا مى دهد و نيست خيرى در كسى كه گرفتار و مبتلا نشود و همانا مؤمن چون يك مرتبه تب كند گناهانش مانند برگ درخت مى ريزد.

پس اگر در بستر مرض ناله اى كند آن ناله در حكم تسبيح پروردگار است و اگر فرياد كشد فريادش ثواب لااله الاّالله دارد و در بسترش كه از پهلويى به پهلوى ديگر مى غلطد مانند سربازى است كه در راه خدا شمشير مى زند و اگر در حال مرض عبادت خدا را بكند آمرزيده مى شود.

7ـ در روايت آمده كه حضرت موسى(عليه السلام) در مناجات خود با پروردگار عرضه داشت پروردگارا مرا آگاه كن كه پاداش عيادت مريض چيست؟ فرمود: گناهان او را مى شويم مانند روى كه از مادرش متولد شده و فرشته اى را بر او موكل مى كنم تا روز رستاخيز او را عيادت كند، موسى عرض كرد: ثواب كسى كه او را شستشو دهد چيست؟ فرمود: گناهان او را مى شويم مانند روزى كه از مادرش متولد شده.

8ـ و نيز پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: كه عيادت كننده بيمار غرق در رحمت الهى مى شود. و مستحب است كه براى بيمار دعا كند.

و براى بيمار هم مستحب است كه در حق عيادت كننده نيز دعا كند زيرا دعاى بيمار مستجاب است.(17)

مؤمن به هر مرگى مى ميرد جز خودكشى

ناجيه گويد به امام باقر(عليه السلام) عرض كردم مغيره مى گويد: مؤمن به مرض جذام و پيسى و امثال آن مبتلا نمى شود.

امام(عليه السلام) فرمود: او از حال صاحب ياسين (حبيب نجّار كه داستانش در سوره يس مذكور است) بى خبر است كه دستش چلاق بود (آنگاه امام(عليه السلام)دست خود را مانند دست چلاق كرد).

سپس فرمود: گويا اكنون او را مى بينم كه با دست چلاقش نزد آنها آمده و نصيحتشان مى كند. سپس فردا نزد آنها آمد و ايشان او را كشتند.

آنگاه امام(عليه السلام) فرمود: مؤمن به هر بلايى مبتلا مى شود و به هر مرگى مى ميرد ولى خودكشى نمى كند.

بى اطلاعى مؤمن از ثواب مرض

عبدالله ابن أبي يعفور مى گويد مدتى بيمار بودم و از دردهايى كه به من مى رسيد به امام صادق(عليه السلام) شكايت كردم. حضرت فرمود: اى عبدالله اگر مؤمن پاداشى را كه براى مصيبتها دارد بداند آرزو مى كند كه او را با مقراضها تكه تكه كنند.

مؤمن كوردل از دنيا نمى رود

محمد بن بهلول عبدى مى گويد: از امام صادق(عليه السلام) شنيدم كه فرمود: خدا مؤمن را از بلاهاى تكان دهنده دنيا ايمن نساخته، ولى او را از كوردلى در دنيا (كه حق را تشخيص ندهد) و شقاوت آخرت ايمن ساخته است.

بلا و بيمارى از الطاف خداوندى است

امام صادق(عليه السلام) فرمود: پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) را براى طعام دعوت كردند، چون به منزل مرد ميزبان درآمد مرغى را ديد كه روى ديوار تخم مى گذاشت، سپس تخم مرغ افتاد و روى ميخى قرار گرفت، به زمين نيفتاد و نشكست پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم)از آن منظره درشگفت شد، مرد عرض كرد: از اين تخم مرغ تعجب ميكنى؟ سوگند به آنكه تو را به حق مبعوث ساخته كه من هرگز بلايى نديده ام. رسول خد(صلى الله عليه وآله وسلم)برخاست و غذاى او را نخورد و فرمود: كسى كه بلايى نبيند، خداوند به او توجهى ندارد.

و باز در حديثى امام صادق(عليه السلام) فرمود: براى بنده در نزد خداوند مقامى است كه به آن نرسد جز به وسيله يكى از دو امر يا رفتن مالش و يا رسيدن بلايى به تنش.

و نيز فرمود: خداى عزوجل مى فرمايد: اگر بنده مؤمنم دل آزرده نمى شد، سر كافر را با دستمال آهنين مى بستم كه هرگز سردرد نگيرد.

رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) روزى به اصحابش فرمود: ملعون است هر مالى كه زكاتش داده نشود، ملعون است هر بدنى كه زكاتش داده نشود، اگر چه چهل روز يك بار باشد اصحاب عرض كردند: يا رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم) زكات مال را مى دانيم اما زكات بدن چيست؟ فرمود: اين است كه آفت و آسيبى ببيند، در اينجا رنگ از صورت شنوندگان پريد چون پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) رنگ آنها را دگرگون ديد فرمود: دانستيد مقصودم چه بود؟ گفتند: نه يا رسول الله، فرمود: آرى گاهى ممكن است به تن انسان خراشى رسد و پايش به سنگى برخورد كند، بلغزد، بيمار شود، خارى به تنش فرو رود و مانند اينها تا آنجا كه در حديث پريدن چشم را هم يادآور شد.(18)

بارى هرچند در اين زمينه روايات بسيار است ليكن ما به همين مقدار اكتفا مى كنيم و از خداوند متعال عافيت دين و دنياى خود را خواستاريم.


پى‏نوشتها:

1 و 2ـ مكارم الاخلاق ص 360
3ـ مكارم الاخلاق ص 360
4 ـ مكارم الاخلاق ص 360
5 ـ مكارم الاخلاق ص 360
6ـ مكارم الاخلاق ص 360
7 و 8 و 9 و 10ـ مكارم الاخلاق ص 358
11 ـ مكارم الاخلاق ص 359
12 ـ مكارم الاخلاق ص 359
13ـ مجموعه اخبار به نقل از لئالى الاخبار
14ـ مجموعه اخبار ص 140

15ـ مكارم الاخلاق ص 362

16ـ قوم عاد امت حضرت هود و قوم ثمود امت صالح و اصحاب رس امت حضرت شعيب(عليهم السلام)بودند.
17ـ ارشاد القلوب ج 1 ص 8 و 104
18ـ اصول كافى ج 3 ص 58 و 348