با زائر كربلا
آنچه مي خواني ، دانستني هاي لازم و مفيد ، به زباني ساده و
صميمي و خودماني درباره زيارت عتبات ، تاريخچه چهار شهر مذهبي عراق و حرم امامان و
ساير جاهاي ديدني است .
سعي شده اين كتاب مختصر ، به زباني نوشته شود كه عموم زائران ،
حتي نوجوانان عزيز هم كه در كاروان هاي زيارتي يا به صورت مستقل و خانوادگي به
زيارت كربلا مي روند ، بتوانند از آن استفاده كنند .
برايت آرزوي زيارتي مقبول و پرثمر دارم .
خدا را شكر كن كه توفيق اين زيارت را يافته اي ، زيارتي كه
خيلي ها در آرزوي آنند ، زيارتي كه سال هاي سال ، مردم ايران از آن محروم بودند و
شهداي عزيز هم با عشق كربلا به جبهه ها رفتند و شهيد شدند ، يادشان به خير .
جواد محدثي
فروردين 87
زيارت و زيارتنامه
تو كه « زائر » هستي ، خيلي چيزها را درباره زيارت بايد بداني
تا بهره ها و ثواب هاي بيشتري ببري .
اينكه پيشوايان ما سفارش كرده اند به زيارت حرم ها و قبور
انسان هاي پاك و شهداي راه خدا و امامان معصوم برويم ، هم براي اداي احترام به آنان
است ، هم براي آن است كه از آنان درس پاكي و ايمان و بندگي و كار نيك بياموزيم ، هم
براي زنده نگه داشتن ياد و خاطره آنان است ، هم آشنا شدن با الگوها و سرمشق هاي
انسانيّت است ، هم به خاطر آن است كه وفاداري خودمان را به راه آنان نشان دهيم و
بكوشيم مثل آنان باشيم ، هم نشان دادن عشق و علاقه قلبي به كساني است كه جان خود را
در راه دين و براي خدا فدا كردند و هم براي خيلي آثار و بركات و سازندگي هاي اخلاقي
و تربيتي است كه در « زيارت » وجود دارد .
زيارت ، گاهي به آن است كه با پيمودن راه و مسافرت كردن ، از
شهر و كشور خود به جايي رويم كه مرقد يك امام معصوم يا پيامبر يا يكي از فرزندان
اوست و با اين حضور نشان دهيم كه به صاحب آن قبر و حرم ، علاقه داريم و احترام
مي گزاريم ، گاهي هم زيارت از راه دور است . مثلاً اگر بخواهي امام حسين ( عليه السلام )
را زيارت كني ، از شهر و خانه خود هم مي تواني رو به سوي حرم او كني و بگويي
: « السلام عليك يااباعبدالله . . . » ، و به همين اندازه هم ، كاري پسنديده
است و ثواب دارد . ولي بهتر آن است كه انسان به كربلا سفر كند و از نزديك ، سلام
دهد و عرض ادب كند و ثواب بيشتري ببرد . براي هر قدمي كه در اين راه برداشته شود
ثواب است و هر چه در اين راه ، زائر بيشتر رنج و سختي ببيند ، پاداش زيارتش بيشتر
خواهد بود .
ما مي توانيم خطاب به امامي كه زيارتش مي كنيم ، به هر زباني
سلام و درود بگوييم و ابراز عشق و علاقه كنيم و او را بستاييم ، ولي امامان ما گاهي
دستورهاي خاصّي داده اند و متن ويژه اي به ما آموخته اند تا در زيارت امام حسين ،
پيامبر خدا ، حضرت فاطمه ، امام علي و . . . آن متن را بخوانيم . به چنين متن هايي
« زيارت نامه » گفته مي شود كه يا كوتاه است ، يا بلند .
به زيارت هايي كه از امامان براي ما نقل شده است ، زيارتنامه «
مأثور » گفته مي شود . زيارتنامه هاي ديگر را « غير مأثور » مي گويند . وقتي بر سر
تربت يك پيشواي بزرگ يا امامزاده مي ايستيم و زيارتنامه مي خوانيم ، هم او را از
غربت در مي آوريم و هواداري خودمان را نسبت به او و اهدافش نشان مي دهيم ، هم براي
خود ما سازنده است و روح و جان ما را پاك مي كند و سبب مي شود از گناهان توبه كنيم
و طوري زندگي داشته باشيم كه آنان بپسندند .
در زيارتنامه ها ، هم اوصاف و خوبي ها و فضيلت هاي آن پيشوايان
مطرح مي شود ، هم سلام و درود ما به آنها ، هم نفرت و بيزاري ما از دشمنان و
قاتلانشان . در بعضي زيارتنامه ها هم معاني بلند و معارف ديني و نكات بسيار سودمند
درباره خدا و پيامبر و دين و قرآن و راه راست و جهاد در راه حق و همبستگي با پيامبر
و اهل بيت و اظهار برائت و بيزاري از افراد بد و ستمگر است .
رفتن به زيارت ائمّه ، يا خواندن زيارتنامه از دور ، وقت خاصّي
ندارد . هر كس هر زمان كه بخواهد ، مي تواند به زيارت برود ، يا زيارتنامه بخواند ،
ولي در برخي روزها و مناسبت ها توصيه بيشتر شده و ثواب بيشتري هم دارد . مثلاً
توصيه شده امام حسين ( عليه السلام ) را در شب هاي
قدر ، در مبعث و عيد فطر و روز عرفه ، در نيمه شعبان و عيد غدير و در روز عاشورا و
اربعين و اوقات ديگر زيارت كنيم ، از دور يا نزديك . زيارتنامه هاي مختلفي هم براي
آن حضرت نقل شده كه مشهورترين آنها « زيارت عاشورا » و « زيارت وارث » است .
وقتي به زيارت يك حرم مي روي ، بايد احساس كني كه به خانه آن
امام يا فرزند امام رفته اي و خود را در حضور او حس كني و ادب و متانت را مراعات
كني و از رفتاري كه شايسته مقام او نيست بپرهيزي .
اينكه گفته اند :
قبل از زيارت ، غسل زيارت كن و با وضو به حرم برو ،
لباس هاي تميز بپوش و عطر بزن و خود را آراسته كن ،
قدم هاي خود را آهسته بردار و با ادب به زيارت برو ،
قبل از ورود به حرم « اذن ورود » بخوان ،
در برابر ضريح بايست و زيارتنامه را با توجّه كامل بخوان ،
در حرم ها ، براي ديگران مزاحمت پيش نياور و سر و صدا نكن ،
پس از زيارت ، دو ركعت نماز بخوان و آن را به روح آن امام هديه كن ،
از متن هاي خاصّ « زيارتنامه » استفاده كن و آنها را بخوان ،
سعي كن حالت تو بعد از زيارت ، بهتر از قبل از آن باشد و زيارت
در تو تأثير داشته باشد ،
با مردم و خادمان خوشرفتاري كن ،
و . . . برخي نكات ديگر كه به آنها « آداب زيارت » گفته مي شود
، همه براي مراعات احترام و شخصيت آن فردي است كه به زيارتش مي روي . بزرگان ما و
علماي دين وقتي به حرم ها مي روند ، اين آداب را مراعات مي كنند و حالت خشوع و خضوع
دارند . مهم تر از اصل زيارت ، پيدا كردن « حال زيارت » است . اگر حال باشد ، از
زيارت لذّت مي بري و احساس شادابي روحي و نزديك شدن به خدا و پاك گشتن از آلودگي ها
به تو دست مي دهد .
سعي كن هنگام زيارت ، عظمت امام را در نظر داشته باشي و دلت را
از محبّت او پر كني .
بيش از آنكه به صحن و رواق و ضريح و گنبد و گلدسته فكر كني و
مجذوب و مبهوت ساختمان و جنبه هاي هنري و معماري آن شوي ، به خود امام و شخصيت او و
حرف ها و زندگي اش فكر كن و اينكه او چگونه بوده كه چنين مقامي پيدا كرده و تو
چگونه مي تواني راه او را دامه دهي و پيش خدا و بندگان خوبش ، عزّت و احترام داشته
باشي . چون زيارت براي همين ا ست كه ما هم تربيت شويم و انسان هاي پاك و صالحي
گرديم .
اين ، نخستين قدم براي انجام يك زيارت خوب و مقبول است .
دانستني هاي اوّليه
دوست داري قبل از رفتن به كربلا و زيارت عتبات ، با سرزمين عراق
و شهرها و جاهاي ديدني و زيارتگاه هايش و شخصيّت امامان معصوم و اصحاب با وفاي
امامان آشنا شوي و بداني كه در اين سرزمين چه گذشته است و جاهاي ديدني آن كجاست ؟
كربلا و نجف و كاظمين و سامرّا كجاست ؟ چه شد كه امامان ما در اين شهرها شهيد و
مدفون شدند ؟ چرا به زيارتشان مي رويم ؟ در زيارت ، چه آدابي را بايد مراعات كنيم ؟
مسجد كوفه و مسجد سهله كجاست ؟ و خيلي سؤال هاي ديگر . . .
هر چه آگاهي و شناخت هاي قبل از سفر بيشتر باشد ، از اين سفر
مقدّس لذّت بيشتري مي بري و ديدن شهرها ، حرم ها و جاهاي گوناگون ، اطلاعات قبلي تو
را به ياد مي آورد و ديدارها معناي ديگري مي يابد و حسّ بهتري پيدا مي كني .
محور زيارت ها و زيارتگاه هاي عراق ، عبارت است از : نجف ،
كربلا ، كاظمين ، سامرّا . اگرچه مسافران به عتبات را « زائر كربلا » مي گويند ،
ولي تنها زيارت كربلا نيست . شهرها و حرم هاي ديگر و جاهايي كه در حاشيه اين شهرها
يا بين اين شهرهاست نيز زيارت مي شود .
ترتيبي را كه در اين نوشته مي بيني ، شروعش از نجف است و پايانش
سامرّا . البته شايد ترتيب زيارت رفتن تو و همراهانت طور ديگر باشد . فرقي نمي كند
. مهم اين است كه با آن سرزمين و زيارتگاه هايش آشنا شوي تا هنگام زيارت ، حسّ و
حال خوبي داشته باشي و با اماماني كه مدفن پاك آنان را زيارت مي كني و ضريحشان را
مي بوسي رابطه برقرار كني . اگر چنين شود ، خود را آنجا غريب حس نمي كني و دلت تنگ
نمي شود ، با شوق و علاقه زيارت مي كني و از اين زيارت ، لذّت مي بري .
در همين آغاز ، خوب است اين اطلاعات را هم در ذهن داشته باشي كه
عراق ، سرزميني حاصلخيز است و تاريخچه اي كهن و باستاني و تاريخي پرفراز و نشيب و
مراكز علمي فراوان و دانشمندان معروف داشته است . دو رودخانه مهم دجله و فرات كه از
كوه هاي تركيه سرچشمه مي گيرد ، از شمال تا جنوب عراق مي گذرد . به همين جهت به
سرزمين عراق ، « بين النهرين » هم مي گفتند ، يعني بين دو رودخانه . از شهرهاي
معروف آن مي توان بغداد ، سامرا ، حِلّه ، كوفه ، بصره ، موصل ، نجف ، كربلا و
كاظمين را نام برد . در زمان هاي خيلي قديم ، عباسيان در همين سرزمين حكومت
مي كردند و بغداد ، پايتخت آنان بود . قبل از آنان هم حاكمان بني اميّه در بسياري
از شهرهاي آن حكومت داشتند و پيوسته به شيعيان و امامان ما ظلم مي كردند .
عراق امروز ، حدود 25 ميليون نفر جمعيت دارد كه بيشتر آنان ( 75
درصد ) شيعه اند . كمي هم مسيحي در آن وجود دارد . در مناطق شمالي عراق ، بيشتر كردها ساكن اند و در
مناطق مركزي و جنوبي بيشتر عرب ها حضور دارند . اين كشور 18 استان دارد . با آنكه
در عراق ، شيعيان اكثريت را داشته اند ، ولي اغلب در محروميّت بوده اند و پست ها و
موقعيّت هاي سياسي و اقتصادي بيشتر دست سنّي ها بوده است .
اين ها دانستي هاي كوتاه و مفيدي است كه خوب است از كشور
همسايه مان عراق بداني ، كشوري كه در برخي دوره ها روابط خوبي با ايران داشته و در
بعضي دوره ها روابط اين دو كشور تيره بوده و شيعيان ايراني در حسرت و آرزوي رفتن به
كربلا و نجف و زيارت حرم امامان در اين كشور بوده اند .
به حرم امامان در شهرهاي عراق ، « عَتَبات عاليات » مي گويند ،
يعني آستان هاي بلند و ارجمند كه مورد احترام است . بايد خدا را شكر كني كه راه
كربلا باز است و توفيق زيارت حرم امام حسين ( عليه السلام
) و زيارتگاه هاي ديگر براي تو فراهم شده است .
خوب ، پس از اين مقدمه ، سري به « نجف اشرف » مي زنيم و با
سابقه آن و شهر كوفه و حضرت علي ( عليه السلام ) و
جاهاي ديدني اين شهرها آشنا مي شويم .
نجف شهر عشق و ولايت
نجف ، از گذشته تا كنون
در نجف اشرف ، حرم حضرت علي ( عليه
السلام ) را زيارت مي كني و در كوفه ، خانه و مسجد آن حضرت را .
امام علي ( عليه السلام ) ،
امام اوّل ما شيعيان است . امّا اينكه چه شد آن پيشواي پاك كه در مدينه زندگي
مي كرد ، به سرزمين عراق و به شهر كوفه آمد و چرا در نجف به خاك سپرده شد ؟ بايد
كمي به عقب تر برگرديم و پا به پاي حوادث حركت كنيم تا به جواب اين سؤال ها برسيم .
مي داني كه علي بن ابي طالب ( عليه
السلام ) در مكّه و در درون خانه كعبه به دنيا آمد و در آن شهر بزرگ شد .
وقتي حضرت محمد ( صلّي الله عليه وآله ) به
پيامبري برانگيخته شد ، علي ( عليه السلام )
نوجواني بود كه به عنوان اوّلين نفر به او ايمان آورد و از همراهان و ياران و
مدافعان او گشت . چند سال گذشت . پيامبر از مكّه به مدينه هجرت كرد . چند روز پس از
آن ، علي ( عليه السلام ) هم به مدينه رفت و به
پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و مسلمانان
پيوست . در كنار پيامبر بود و در صحنه حضور داشت و در جنگ ها شركت مي كرد و دشمنان
خدا را مي كشت . شايسته ترين فرد و با ايمان ترين مؤمنان بود و بهترين و
شايسته ترين مسلماني بود كه مي توانست به جاي پيامبر ، مردم را رهبري كند .
پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله )
، بارها پيش از وفات خود ، از جمله در « غدير خم » او را به جانشنيي خود
تعيين كرد و فرمان خدا را در اين مورد اجرا نمود . امّا عدّه اي كه رياست طلب بودند
، پس از درگذشت پيامبر ، نگذاشتند او به قدرت برسد و جانشين رسول خدا
( صلّي الله عليه وآله ) شود . او را كنار زدند و كس ديگري را به قدرت
رساندند . آن حضرت هم براي حفظ وحدت مسلمين ، بر سر حكومت با آنان درگير نشد . مدّت
25 سال ، او را از صحنه اداره جامعه حذف كردند . البته ضرر آن به جامعه اي مي رسيد
كه از رهبري پيشوايي همچون اميرالمؤمنين ( عليه السلام )
محروم مي شد .
سرانجام ، در سال 35 هجري ، پس از كشته شدن خليفه سوم ( عثمان )
مردم به او روي آوردند و با او بيعت كردند و علي ( عليه
السلام ) حاكم مسلمانان شد و تصميم گرفت در كشورداري و حكومت به شيوه عدالت
و طبق قرآن و روش پيامبر عمل كند و با انحرافات مبارزه كند . اين روش براي بعضي غير
قابل تحمّل بود . بعضي از كساني كه كينه او را در دل داشتند ، مثل طلحه ، زبير ،
معاويه ، عمروعاص و ديگران ، با بهانه هاي مختلف دست به آشوب زدند و در بصره و
جاهاي ديگر ايجاد ناامني كردند و به قصد برهم زدن حكومت امام ، نيروهاي مخالف و
مسأله دار را گردآوري كردند و بصره محلّ فتنه گري آنان شد .
اين بود كه امام علي ( عليه السلام )
براي فرو نشاندن آن فتنه ها و سركوبي دشمنان حق ، به كوفه رفت . كوفه از
مدينه فاصله زيادي داشت و در سرزمين عراق بود . امّا چون امكانات و نيروهاي طرفدار در آنجا بيشتر و به كانون فتنه گران هم نزديك تر
بود ، امام در كوفه مستقر شد و نيروهاي خود را سازماندهي كرد و به مقابله با سركشان
و فتنه جويان پرداخت . سه جنگي كه پيش آمد ، يعني جنگ جمل ، جنگ صفّين و جنگ نهروان
، در واقع فرو نشاندن فتنه و مقابله با دشمنان امامت و ولايت بود .
حضرت علي ( عليه السلام )
پايتخت حكومت اسلامي را در كوفه قرار داد و در خانه اي نزديك مسجد كوفه ساكن شد .
وقتي به كوفه مي روي ، از خانه كوچك امام علي ( عليه
السلام ) و اتاق هاي ساده آن و چاهي كه داخل خانه است و محلّي كه پيكر او را
غسل دادند و جايي كه امام حسن و امام حسين نشستند و مردم براي تسليت گويي مي آمدند
، ديدار مي كني و دلت براي آن امام شهيد و مظلوم مي سوزد .
در كوفه مسجد بسيار بزرگي است به نام « مسجد كوفه » كه خيلي
مقدس و بافضيلت است . بسياري از بندگان خوب خدا و پيامبران گذشته در زمين آن ، خدا
را عبادت كرده اند . نماز در آن ثواب زيادي دارد . امامان ما به قصد نماز خواندن در
مسجد كوفه ، از مدينه به آنجا سفر مي كردند .
امام ، در نزديكي مسجد ، خانه ساده اي براي خود فراهم كرد و از
مسجد كوفه به عنوان پايگاه ديني و حضور مردم و بسيج نيروها و محلّ تجمّع ياران
استفاده مي كرد و در آن مسجد براي نيروهاي خود سخنراني و موعظه مي كرد ، نماز جمعه
و جماعت مي خواند ، ميان مردم قضاوت و داوري مي كرد ، به مشكلات مردم مي رسيد ،
سؤالات افراد را جواب مي داد و هنگام نياز ، سربازان خود را فرامي خواند و دستور
مي داد و از همان جا به جبهه نبرد اعزام مي شدند .
حضرت علي ( عليه السلام ) در
اين مسجد بسيار دعا و نماز خوانده است . مناجات حضرت علي
( عليه السلام ) در مسجد كوفه از دعاهاي معروف و زيباست .
حدود پنج سال حضرت علي ( عليه السلام
) به عنوان پيشواي مسلمانان و حاكم اسلامي ، مردمي ترين حكومت را در اين شهر
داشت . مردم كوفه خاطرات زيادي با او داشتند . سرانجام در صبحدم روز 19 رمضان سال
40 هجري ، در حال نماز ، توسّط يكي از « خوارج نهروان » ضربت خورد و دو روز بعد به
شهادت رسيد . وقتي به ديدار مسجد كوفه مي روي ، در شبستان طرف قبله ، محرابي كه
حضرت امير ( عليه السلام ) در آن ضربت خورد و نداي
« فُزتُوربِّ الكعبه » سر داد ( يعني : به خداي كعبه سوگند ، رستگار شدم )
مشخص است و ديدن آن يادآور آن فاجعه خونين ا ست . درباره مسجد كوفه بازهم سخن
خواهيم گفت .
خوارج ، از سرسخت ترين دشمنان متعصّب امام بودند . بيم آن بود
كه نسبت به جسد پاك آن حضرت اهانت كنند . طبق وصيّت خود امام علي
( عليه السلام ) ، تابوت جنازه آن حضرت را به محلّي بيرون شهر بردند كه
امروز به نام « نجف » مشهور است و حدود ده كيلومتر با كوفه فاصله دارد . دفن پيكر
حضرت علي ( عليه السلام ) در آنجا مخفيانه انجام
گرفت و جز خانواده او و بعدها امامان ما از محلّ قبر ، اطلاعي نداشتند . بيش از صد
سال گذشت و قبر او همچنان ناشناخته بود . تا آنكه در زمان منصور دوانيقي جايگاه قبر او آشكار شد . اولين بقعه
ساده اي كه روي قبر مطهرش ساخته شد در سال 155 هجري بود . بتدريج ، قبّه و بارگاه و
حرم و زائراني پيدا شدند و مدفن او از غربت درآمد و به مرور زمان ، تغييرات و
بازسازي ها و توسعه هايي صورت گرفت ، تا به وضع امروز رسيد كه حرم باصفا و گنبد
طلايي و صحن و سرا و ايوان باعظمت آن ، زيارتگاه دوستداران اوست .
امروز ، كسي كه وارد حرم آن امام مي شود ، علاوه بر زيارت قبر
مطهر و بوسه بر ضريح روح بخش او و سلام بر حضرت آدم و حضرت نوح كه طبق متن
زيارتنامه امام ، در كنار قبر آن حضرت مدفونند ، مرقد تعداد فراواني از علما و
بزرگان دين و شخصيّت هاي معروف را هم كه در مجموعه حرم قرار دارد زيارت مي كند .
مثل علامه حلّي ( وفات 726 هجري ) ، علامه بحرالعلوم ( وفات 1212هجري ) ، شيخ
انصاري ( وفات 1281هجري ) سيد ابوالحسن اصفهاني ( وفات 1365هجري ) . در دو طرف
ايوان زيبا و باصفا و طلايي حضرت علي ( عليه السلام )
هم در دو اتاق ، قبر مرحوم مقدّس اردبيلي ( وفات 993 ) و حاج آقا مصطفي
خميني ( شهادت 1356شمسي ) قرار دارد . در بقعه هاي صحن آن امام ، قبر علماي ديگري
هم هست كه همه از بزرگان و افتخارات شيعه اند . مثل شيخ عباس قمي صاحب مفاتيح
الجنان و استادش ميرزا حسين نوري ، سيد كاظم يزدي ( صاحب عروة الوثقي ) ، ميرزاي
ناييني ، سيد شرف الدين .
قبر مرحوم علامه اميني نويسنده كتاب الغدير ، و شيخ طوسي ، بنيانگذار حوزه علميه نجف در هزار سال پيش نيز در نجف و
بيرون از حرم است .
نجف ، يك تاريخ كهن را در دل خود دارد . در شمال شرقي اين شهر
در مسيري كه مي خواهي به كوفه و كربلا بروي قبرستاني وجود دارد به نام « وادي
السلام » . قبرستان بسيار وسيع و قديمي است . آن قدر بزرگ است كه آخر آن ديده
نمي شود . به اندازه يك شهر است . وسعت آن را بيش از 20 كيلومتر مربع گفته اند .
سرزمين مقدسي است . هزاران انسان صالح و عارف و علماي بسياري از قديم ترين زمان ها
تا دوران اخير در آنجا مدفونند . وقتي به ديدار اين گورستان قديمي مي روي ، قبر دو
نفر از پيامبران الهي يعني حضرت هود و حضرت صالح هم آنجاست و قبّه و مزار دارند و
به زيارت آن دو مي روي . از اين قبرستان و مدفونين در آنجا خيلي حرف ها و قصّه ها
نوشته اند . در روايات هم آمده است كه روح انسان هاي مؤمن و خوب ، پس از جدا شدن از
بدن ، به وادي السلام مي رود و آنجا ارواح پاك با هم انس و الفت دارند .
مسجد كوفه و مسجد سهله
زائر كربلا ، بيشتر براي عبادت و نماز به اين دو مسجد مهم
مي رود .
« مسجد كوفه » ، كه در شهر كوفه است ، بسيار بافضيلت است . نماز
خواندن در آن ثواب زيادي دارد و يكي از چهار مسجد بزرگ و قديمي و بافضيلت در جهان اسلام است . ( 1 )
به گوشه اي از سابقه و فضيلت آن پيشتر اشاره شد . اعمال و آداب خاصّي دارد .
اين مسجد ، محوطه و صحن بزرگي دارد و در بعضي قسمتهاي اطرافش شبستان سرپوشيده است و
بيشترِ مسجد بي سقف است و در فضاي آن چندين جايگاه خاص ديده مي شود كه به آن ها «
مقام » گفته مي شود . مثل مقام حضرت ابراهيم ، مقام امام سجّاد ، مقام امام صادق و
. . . كه محلّ عبادت و نماز و دعاي آن بزرگان بوده است .
در روايات است كه وقتي امام زمان ظهور كند ، كوفه را مركز حكومت
خويش قرار مي دهد و از مسجد بزرگ كوفه به عنوان مصلاّ و نماز خانه خود استفاده
مي كند .
زائران كربلا وقتي از اعمال و عبادت هاي اين مسجد فارغ مي شوند
، به زيارت قبر حضرت مسلم مي روند . كنار مسجد كوفه و چسبيده به ضلع شرقي آن ، حرم
حضرت « مسلم بن عقيل » با گنبد طلايي و قبر « هاني بن عروه » و به فاصله اندكي مرقد
« مختار » ديده مي شود . مسلم بن عقيل ، پسر عموي امام حسين
( عليه السلام ) و فرستاده او به كوفه بود كه قيام كرد و دستگير و شهيد شد .
هاني هم از شخصيّت هاي معروف شيعه در كوفه بود كه چون ميزبان مسلم بود ، ابن زياد
حاكم كوفه ، او را هم دستگير كرد و مانند مسلم بن عقيل به شهادت رساند . ( 2 )
مسلم و هاني دو شهيد بزرگ قيام عاشورا بودند كه قبل از عاشورا جان خود را در راه امام حسين
( عليه السلام ) فدا كردند . مختار هم كسي بود كه چند سال پس از حادثه
عاشورا در كوفه قيام كرد و حكومت را به دست گرفت و از قاتلان امام حسين و شهداي
كربلا انتقام گرفت و پس از مدتي خودش هم شهيد شد .
حضور در مسجد كوفه و نماز و عبادت در آن بسيار پسنديده است و
اميد است كه اين توفيق را داشته باشي و چون به آنجا برسي احساس كني در جايي حضور
داري كه بسياري از دوستان خدا در آنجا عبادت ها كرده و اشك ها ريخته اند .
« مسجد سَهله » هم اهميّت بسياري دارد . نزديك مسجد كوفه است .
به فاصله چند كيلومتر . آنجا هم قديمي ، بافضيلت و وسيع است و حدوداً 17000 متر
مربع مساحت دارد ، ولي بزرگي آن به مسجد كوفه نمي رسد . اين مسجد هم « مقام » هاي
متعدّدي دارد كه جاي عبادت پيامبران گذشته و امامان و اولياي خدا بوده است و نماز
در آن ها مستحب است و دعاها مستجاب مي شود .
خيلي از كساني كه مشتاق ديدار امام زمان
( عليه السلام ) بوده اند ، به عشق آن حضرت ، چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله
رفته و تا صبح بيدار مانده و نماز و دعا خوانده اند ، تا توفيق زيارت يافته اند .
جاهاي ديگر
از اين دو مسجد كه بگذريم ، در كوفه و اطراف آن جاهاي ديدني و قبور انسان هاي پاك و مساجد مختلفي است كه هر كدام از
آن ها داستاني دارد . حرم باصفاي « ميثم تمّار » يار باوفاي علي بن ابي طالب
( عليه السلام ) نزديك مسجد كوفه است ، همان شهيدي كه در سال 60 هجري به دست
ابن زياد و به جرم دوستي علي ( عليه السلام )
دستگير و به دار آويخته شد . آرامگاه « زيد بن علي » فرزند امام سجاد
( عليه السلام ) نيز كه در سال 122 هجري بر ضدّ بني اميّه و ظالمان قيام كرد
و به شهادت رسيد ، در همين شهر است . از خانه كوچك و باصفاي علي
( عليه السلام ) كه بسيار ديدني و پرخاطره است و نزديك مسجد كوفه قرار دارد
، قبلاً ياد كرديم .
اصلاً سرزمين عراق ، به خصوص كوفه ، ماجراهاي بسياري دارد كه
خوب است وقتي اين منطقه را زيارت مي كني ، آن حوادث و خاطرات را در ذهن خودت مرور
كني . آن همه سخن كه از فرات و نهر علقمه شنيده اي ، در اين سرزمين است ، دوران
حكومت امير مؤمنان در همين شهر كوفه بود . اقامت چند ماهه امام مجتبي
( عليه السلام ) پس از شهادت علي ( عليه السلام )
نيز همين جا بود . مسلم بن عقيل ، نماينده حسين ابن علي
( عليه السلام ) را در همين شهر به شهادت رساندند و پيكرش را از بالاي
دارالإماره ( كاخ حكومتي ابن زياد ) به زير انداختند . امام حسين
( عليه السلام ) براي پاسخ به دعوت هاي مكرّر مردم كوفه بود كه عازم اين
سرزمين شد و قبل از آنكه به كوفه برسد ، در كربلا محاصره و شهيد شد . اسراي اهل بيت
را پس از عاشورا وارد همين شهر كردند و سخنراني پرشور حضرت زينب در كوفه اتّفاق
افتاد . روضه طفلان مسلم را كه شنيده اي ، در همين شهر اتفاق افتاد . « حُجر بن عدي » ،
آن مرد انقلابي و شجاع با يارانش در همين شهر قيام كرد و سرانجام به دستور معاويه
در شام و محلّي به نام « مرج العذراء » شهيد شد . « عمرو بن حَمِق خُزاعي »
از ياران خاص حضرت علي ( عليه السلام ) را در كوفه
شهيد كردند . ميثم تمّار و « رُشيد هَجَري » در همين شهر شهيد شدند . نهضت
توّابين بر ضدّ حكومت بني اميّه در سال 65 و قيام و خروج مختار در سال 66 در همين
شهر اتفاق افتاد . جنايت هاي زيادي كه « حَجّاج بن يوسف » انجام داد و هزاران نفر
از شيعيان علي ( عليه السلام ) را كشت ، در دوراني
بود كه او حاكم اين شهر بود . دستگيري و شهادت كساني همچون كميل بن زياد ، سعيد بن
جبير ، قنبر غلام حضرت علي و . . . همه از حوادثي است كه در كوفه رخ داده است .
اين ها را براي اين مي گويم كه وقتي از كوچه ها و خيابان هاي
كوفه و جاده ها و مناطق اين سرزمين عبور مي كني ، بداني كه چه اتّفاقاتي در اينجا
افتاده است و حسّ خوبي پيدا كني و با معرفت و شناخت بهتر زيارت كني .
. . . باز هم نجف
باز هم برمي گرديم به نجف ، شهر ولايت و امامت ، زيارتگاه
شيعيان جهان .
نجف ، شهر عزيز و دوست داشتني است . حرم مولايمان علي
( عليه السلام ) كه به او عشق ميورزيم ، بر جاذبه آن مي افزايد . خيلي ها
آرزويشان اين بوده كه پس از مرگ ، پيكر آنان را به نجف اشرف ببرند و در اين شهر كه متعلّق به اميرالمؤمنين است به
خاك بسپارند ، چه در حرم آن امام ، چه در گورستان وادي السلام كه مدفن هزاران نفر
از انسان هاي خوب و باتقوا و اولياي خداست .
حتماً اسم « حوزه علميه نجف » را شنيده اي . گفتم كه هزار سال
قبل ، يكي از دانشمندان بزرگ شيعه به نام شيخ طوسي ، حوزه نجف را پايه گذاري كرد و
اين شهر ، تبديل به جايي شد براي آموختن درس هاي ديني و قرآن و حديث . در طول هزار
سال ، بسياري در اين حوزه درس خوانده و به مقام هاي بالاي علمي رسيده اند . بسياري
از علما و مراجع بزرگ تقليد در نجف بوده اند . درگذشته ، كساني كه درس ديني
مي خواندند ، براي تكميل تحصيلات خود و رسيدن به درجات بالاتر به نجف مي رفتند و از
درس بزرگاني كه آنجا بودند بهره مي گرفتند و مجتهد و فقيه مي شدند و برمي گشتند .
اگر بخواهيم علمايي را كه در نجف زندگي كرده يا درس خوانده و تدريس كرده اند و
مسلمانان را هدايت نموده اند نام ببريم ، يك فهرست بسيار طولاني مي شود .
اگرچه رژيم بعث عراق در دوران صدام و پيش از او ، به دليل
دشمني هايي كه با علماي دين داشت ، بسياري از عالمان را در اين شهر كشت ، يا از
عراق بيرون كرد و به حوزه علميه نجف لطمه و ضربه شديدي زد و آن را از رونق قبلي
انداخت ، ولي هنوز هم اين حوزه ، يكي از مراكز علمي مهم در جهان اسلام است .
وقتي حكومت شاه خائن قبل از انقلاب ، امام خميني را به تركيه و سپس به عراق تبعيد كرد ، امام سال هاي سال در حوزه
نجف بود و درس مي گفت و از همان جا مبارزات و انقلاب مردم ايران را رهبري مي كرد و
اعلاميه هايي كه از نجف مي داد و به ايران مي رسيد ، دست به دست مي گشت و تكثير و
پخش مي شد و مردم را بيدار مي كرد .
نجف اشرف را هر چند از نظر آباداني و امكانات رفاهي عقب نگه
داشته اند و به وضع آن نرسيده اند ، ولي با همين وضع هم آرزوي ديرين هر شيعه بوده
كه روزي توفيق زيارت حرم باصفاي امام علي ( عليه السلام )
را در اين شهر پيدا كند و از معنويت و بركات آن بهره ببرد .
خدا را شكر كن كه اكنون اين فرصت و توفيق برايت پيش آمده است .
مبادا از اين سفر زيارتي دست خالي برگردي !
جا دارد خطاب به مولايي كه به زيارت بارگاهش آمده اي ، بگويي :
تو از ديار كعبه اي
سفر به سوي تو خوش است
تو بوي كعبه مي دهي
چه قدر بوي تو خوش است
تمام تار و پود من
گداي توست ، يا علي
سراسر وجود من
فداي توست ، يا علي ( 3 )
پىنوشتها:
1 . سه مسجد ديگر عبارتند از : مسجدالحرام در مكه ، مسجد النبي در مدينه و
مسجدالأقصي در فلسطين .
2 . شهادت مسلم بن عقيل در روز 9 ذي حجه سال 60 هجري بود .
3 . از : نسرين صمصامي .