تفسير مجمع البيان جلد ۱

امين الاسلام طبرسي
ترجمه : علي کرمي

- ۱۲ -


/ سوره بقره / آيه 25

25. و بَشِّرِالَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ اَنَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَاالْاَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقَاً قالوُا هذَاالَّذى رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ اُتُوا بِهِ مُتَشابِهَاً وَ لَهُمْ فيها اَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ.

ترجمه

25. و به كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، مژده بده كه براى آنان [در بهشت ] باغهايى خواهد بود كه از زير [درختان ]آنها نهرها روان است. هرگاه ميوه اى از آن [باغها] روزيشان گردد [و بهره مند شوند]، مى گويند: «اين همان است كه پيشتر [نيز] روزى ما بوده». و همانند آن [نعمتها] به آنان ارزانى شود؛ و در آنجا همسرانى پاكيزه خواهند داشت؛ و در آنجا جاودانه خواهند بود.

نگرشى بر واژه ها

«بشّر» از بشارت گرفته شده و معناى آن عبارت است از: «خبردادن به چيزى كه باعث شادمانى است». و گاه در خبرهاى غم انگيز و وحشت آفرين نيز بكار مى رود؛ مانند: «...فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ اَليمٍ»(88). واژه بشارت نيز از «بشره» به مفهوم «ظاهر پوست» برگرفته شده؛ و اين بدان دليل است كه با دريافت خبر شادى آفرين، چهره و سيما شادمان مى شود.

«جنّات» جمع «جنّت» به معناى «باغ» است و منظور از آن، درختان و ميوه هاى باغ است، نه زمين آن؛ همانگونه كه قرآن مى فرمايد: از زير درختان آن، نهرها جارى است؛ در اينجا نيز مقصود اين است كه آب در زير درختان جريان دارد، نه زير زمين.

واژه «جنّت» از «جن» به معناى «نهان و مخفى شد» گرفته شده است؛ و «جن» را هم بدان جهت «جن» مى گويند كه از ديدگان نهان است. واژه هاى «جنون» و «جنين» نيز كه به معناى «ديوانگى» و «كودك داخلِ رحم» آمده، از همين مادّه گرفته شده است و بدان دليل آنها را به اين نام خوانده اند كه هر دو از نظرها پنهانند؛ نه ديوانگى ظاهر است و نه جنين كه در داخل رحم قرار دارد.

باغ را هم بدان جهت «جنّت» گفته اند كه انبوه درختان آن زمين را مى پوشاند.

برخى گفته اند باغ انگور را «فردوس» مى نامند؛ و «جنّت» تنها به باغى گفته مى شود كه پوشيده از درختان خرما باشد.

«ازواج» جمع زوج است كه درمورد زن و مرد، هر دو، بكار مى رود؛ گرچه زن را بيشتر «زوجه» مى گويند. و همچنين به هم شكل و هم تيپ هر چيزى، زوج گفته مى شود.

«خالدون» از «خلود» به معناى «ماندگارى» و «جاودانگى» گرفته شده است.

تفسير

خداى جهان آفرين پس از هشدارى كه در آيه قبل به انسان داد، اينك به او نويد مى دهد؛ تا در شرايطى معتدل و ميانه از بيم و اميد، راه زندگى را بپيمايد. از اين رو، به كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته را پيشه خود ساخته اند، نويد بهشت و نعمتهاى وصف ناپذير آن را مى دهد و بدينوسيله به آنها اميد مى بخشد.

در اين آيه، به پيامبر(ص) فرمان مى رسد: به كسانى كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته انجام مى دهند، نويد ده كه باغهايى در بهشت خواهند داشت كه از زير درختان آنها نهرها جارى است و قصرهايى زيبا و جالب در ميان آن باغها براى آنان آماده شده است: «و بشّر الّذين آمنوا و عملواالصّالحات انّ لهم جنّات...».

هرگاه ميوه اى از ميوه هاى آن باغها را مى خورند، مى گويند اينها بسان همان نعمتهايى است كه پيشتر نيز روزى ما شده بود: «كلّما رزقوا منها من ثمرةٍ رزقاً...».

«رزق»، نعمتى است كه هم بتوان از آن بهره مند شد و هم كسى را ياراى جلوگيرى از بهره ورى آن نيست: «قالوا هذاالّذى رزقنا من قبل...».

درمورد اين جمله از آيه شريفه، وجوهى بيان شده است؛ ازجمله:

1. برخى مى گويند: هر بار كه بهشتيان ميوه هاى بهشتى را از درخت مى چينند، خداوند ميوه ديگرى را جايگزين آن مى سازد و آنها خود را با چيدن و خوردن ميوه اى ديگر روبرو مى بينند؛ ازاين رو، با شگفتى و شادمانى بسيار مى گويند: اين همان است كه پيشتر روزى ما شد!

2. و بعضى ازجمله ابن عبّاس معتقدند: منظور اين است كه اين ميوه ها در دنيا نيز به لطف خدا روزى ما شده است.

3. و عدّه اى همچون حسن بصرى مى گويند: معناى آيه اين است كه اين ميوه ها نظير همان ميوه هايى است كه پيشتر در بهشت پرطراوت و زيبا از آنها بهره مند شده ايم. به عبارت ديگر، درمى يابند كه آن ميوه ها، ميوه هاى ديگرى است امّا به سبب وجود شباهت در بو، طعم، رنگ و طراوت آنها به يكديگر، شگفت زده مى شوند و به اشتباه مى افتند.

به نظر شيخ ابوجعفر، ازميان سه ديدگاه ارائه شده، نظر ابن عبّاس بهتر است؛ چرا كه تعبير آيه شريفه، عام است و بدون دليل نمى توان از دلالت آن چشم پوشيد.

«وَ اُتُوا به» به معناى «آورده مى شوند»، و يا «به آنان ارزانى مى شود» است.

«متشابهاً»: اين واژه را نيز به صورتهاى گوناگون تفسير كرده اند:

1. بعضى مى گويند: ميوه هاى بهشت ازنظر رنگ و طراوت به يكديگر شبيه اند، امّا ازجهت طعم و مزهّ متفاوتند.

2. و برخى ديگر برآنند كه: تمامى ميوه هاى بهشت، ازنظر شايستگى و مرغوب بودن عالى هستند و همانند؛ و ميوه نامرغوبى در آنجا وجود ندارد.

3. عكرمه مى گويد: رنگ و ظاهر بعضى از ميوه هاى بهشت، به ميوه هاى دنيا شباهت دارد؛ امّا ميوه هاى آنجا بهتر و عطرآگين تر است.

4. ابومسلم مى گويد: علّت بكارگيرى اين واژه، شباهت ميوه هاى بهشت به يكديگر است.

5. و آخرين نظر در اين مورد اين است كه: به دليل سنخيّت و شباهت همه ميوه هاى بهشت به يكديگر، در اين آيه از آنها به «متشابهاً» تعبير شده است.

«لهم فيها ازواج مطهّرة»

اهل بهشت، جفتهايى پاك و پاكيزه دارند

بعضى گفته اند اين جفتها از حوريان بهشت خواهند بود؛ و برخى نيز براين باورند كه منظور زنان پاكدامن و شايسته كردار و آگاه دنيا هستند كه با سيماهاى پر فروغ و زيبا و متناسب با بهشت پديدار مى شوند. آنان به لطف خدا، هم از آلودگيهاى ظاهرى دنيا پاك مى شوند و هم ازجهت اخلاق و ارزشهاى انسانى و معنوى، زيبا جلوه مى كنند.

«و هم فيها خالدون»

واژه «خلود» به معناى «دوام» و «ماندگارى» است؛ امّا در مواردى بكار مى رود كه آغازى براى آن هست؛ به همين جهت درمورد خدا كه هم ابدى است و هم ازلى، بكار نمى رود. به هرحال، منظور آيه اين است كه اهل بهشت پيوسته در بهشت پرطراوت و زيباى خدا خواهند بود.