تفسير مجمع البيان جلد ۱۶

امين الاسلام طبرسي
ترجمه : علي کرمي

- ۳ -


/ آشنايى با سوره مريم /

آشنايى با سوره مريم

سوره «مريم» نوزدهمين سوره از سوره هاى قرآن شريف است، و بجاست كه پيش از آغاز ترجمه و تفسير آن به نكاتى از شناسنامه اش بنگريم:

1 - نام اين سوره

نام اين سوره مباركه از آيات 16، 27 و 34 اين سوره برگرفته شده است، چرا كه قرآن شريف بخشى از اين سوره را به سرگذشت شگفت انگيز و درس آموز «مريم» پاك، مام گرانمايه مسيح عليه السلام اختصاص داده و در 23 آيه از آيات انسانساز خود، اين داستان شنيدنى و الهام بخش را به تابلو مى برد، و بدين وسيله ضمن زدودن گردو غبار خرافات و اوهام ساخته و پرداخته انديشه اوهام پرداز خيانتكار تاريخ از سيماى پرفروغ و پرمعنويت مريم و فرزند گرانمايه اش مسيح عليه السلام، از سويى آنان را دو بنده شايسته كردار و درست انديش و مقرّب بارگاه خدا معرّفى مى كند؛ و از دگرسو به پاكى و قداست و عفاف والاى اين بانوى پرفضيلت گواهى مى دهد؛ و به همين تناسب نام الهام بخش آن بانوى پاك و پرواپيشه و نيايشگر را نيز عنوان سوره مى سازد.

2 - فرودگاه آن

اين سوره به اتفاق همه مفسّران و قرآن پژوهان از سوره هاى «مكّى» است و در كنار كهن ترين معبد توحيد و تقوا بر قلب پاك پيامبر مهر و عدل فرود آمده است.

3 - شماره آيات و...

اين سوره به باور بيشتر مفسّران داراى 98 آيه است، امّا پاره اى شماره آيات آن را نود و نه آيه شمرده اند كه به دليل اين تفاوت ديدگاه در جاى خود اشاره خواهد رفت.

گفتنى است كه اين سوره داراى 982 واژه و 3802 حرف است و به پنج بخش كلّى مى توان آيات و مفاهيم آن را تقسيم كرد.

4 - پاداش تلاوت آن

1 - از پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله آورده اند كه در اين مورد فرمود: من قرأها اعطى من الاجر بعدد من صدّق بزكريا و كذّب به و يحيى و مريم و عيسى و موسى و هارون و ابراهيم و اسحاق و يعقوب و اسماعيل عشر حسنات...(164)

هر كسى اين سوره را تلاوت كند، به شمار كسانى كه «زكريا» را تصديق و يا تكذيب نمودند، و نيز به شمار كسانى كه يحيى، مريم، عيسى، موسى، هرون، ابراهيم، اسحق، يعقوب و اسماعيل را، تصديق يا تكذيب كردند، آرى به شمار هر يك از آنان، خدا ده حسنه به او خواهد داد؛ و نيز به شمار كسانى كه به ناروا و دروغ براى خدا فرزند پنداشتند، و به شمار كسانى كه اين دروغ را مردود شمردند و خدا را از چنين نسبت هايى پاك و منزّه شمردند.

2 - و نيز از حضرت صادق صلى الله عليه وآله آورده اند كه فرمود:

من ادمن قراءة سورة مريم لم يمت فى الدّنيا حتى يصيب منها ما يغنيه فى نفسه و ماله و ولده و كان فى الاخرة من اصحاب عيسى بن مريم و اعطى من الاجر ملك سليمان بن داود فى الدّنيا.(165)

هر كس به خواندن اين سوره مداومت ورزد از اين جهان نخواهد رفت جز اينكه خدا به بركت اين سوره او را از نظر جان و مال و فرزند بى نياز مى سازد، و در سراى آخرت نيز او در زمره ياران حضرت مسيح عليه السلام خواهد بود و پاداش او در آن جهان بسان فرمانروايى «سليمان» در اين جهان خواهد بود.

5 - دو ويژگى اين سوره

اين سوره مباركه دو ويژگى برجسته و مهم ديگرى دارد كه سخت در خور توجّه است:

1 - نخست اينكه در آيات آن، به هنگام ترسيم پرتوى از سرگذشت درس آموز برخى پيامبران بزرگ خدا و داستان شگفت انگيز «مريم» مام گرانمايه مسيح عليه السلام، واژه «اذكر» - كه به مفهوم فرمان به يادآورى و يادكِرد است - به كار رفته، و چهره اين سوره را چهره يادكردها و گراميداشت ها و يادآورى ها ساخته و بدين وسيله سرگذشت چهره هاى برجسته تاريخ بشر و گل هاى عطرآگين بوستان او را به تابلو برده است.

2 - ديگر اينكه در اين سوره، واژه مقدّس «رحمان»كه از نام ها و صفات پرشكوه خداست، شانزده بار به كار رفته است تا بدين وسيله رحمت و مهر و بخشايش جهان شمول و گسترده آفريدگار هستى را به همه پديده ها به ويژه به پيامبران، انسان هاى شايسته كردار و پاكدامن، ايمان آوردگان راستين و فراخوانان به عدل و داد و هشداردهندگان از ستم و بيداد نشان دهد و همه حق جويان را به فرجام پرشكوه اميدوار سازد، و انرژى و شور و نشاطِ حركت به آنان ببخشد، كه در اين مورد مى توان به آيات انسانساز و اميد بخش و درس آموز 18، 26، 44، 61، 58، 75، 78، 85، 87، 89، 91، 93، 92، و 96... نگريست.

و بر اين اساس است كه اين سوره را سوره «مهر و بخشايش خدا» و سوره يادكردها و گراميداشت ها و يادآورى ها نيز مى توان نام نهاد.

6 - دورنمايى از سوره مريم

اين سوره مباركه با ياد خدا و رحمت و بخشايش او به يكى از بندگان برگزيده اش، آغاز مى گردد؛ و با ترسيم زنجيره اى از سرگذشت هاى الهام بخش و مفاهيم بلند و درس آموز در ابعاد گوناگون فكرى، عقيدتى، اجتماعى، اخلاقى و پند و اندرزهاى عبرت انگيز و بيداركننده ادامه مى يابد و با هشدار به جامعه هاى بيدادگر و سركش پايان مى پذيرد.

اگر بخواهيم دورنمايى از مفاهيم و معارف گوناگون ارجدار اين سوره را به تابلو بريم با اين بحث هاى ارزشمند و دل انگيز روبه رو مى گرديم:

پرتوى از سرگذشت درس آموز زكريا.

پرتوى از داستان شگفت انگيز مريم.

پرتوى از سرگذشت مسيح عليه السلام.

فرازى از زندگى الهام بخش يحيى.

گوشه اى از سرگذشت ابراهيم پدر توحيدگرايان.

پرتوى از زندگى اسماعيل.

فرازى از زندگى ادريس و ديگر پيامبران بزرگ خدا.

اصل رستاخيز و زنده شدن مردگان و مسائل مربوط به آن.

چگونگى رستاخيز.

فرجام پرافتخار شايسته كرداران در جهان پس از مرگ.

سرنوشت شوم ظالمان در آنجا.

ترسيم پرتوى از شكوه و عظمت قرآن.

اصل توحيد و نفى فرزند از ذات پاك خدا.

موضوع شفاعت.

مجموعه اى از نكات و برنامه هاى ظريف تربيتى و انسانى.

زنجيره اى از پندها و اندرزهاى گوناگون در لابه لاى اين معارف و مفاهيم،

و ديگر نكات ارزشمند و ارجدارى كه خواهد آمد ان شاء اللّه.(166)

/ سوره مريم / آيه هاى 6 - 1

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

1 . كهيعص

2 . ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيّا.

3 . اِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا.

4 . قالَ رَبِّ اِنّى وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّى وَاشْتَعَلَ الرَّاْسُ شَيْباً وَّ لَمْ اَكُنْ بِدُعائكَ رَبِّ شَقِيّاً.

5 . وَ اِنّى خِفْتُ الْمَوالِىَ مِنْ وَّراءى وَ كانَتِ امْرَاَتى عاقِراً فَهَبْ لى مِنْ لَّدُنْكَ وَلِيًّا.

6 . يَرِثُنى وَ يَرِثُ مِنْ الِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيّاً.

ترجمه

1 - كاف، ها، يا، عين، صاد

2 - [اين آيات روشنگر] يادكِردى از رحمت [و بخشايش ]پروردگار تو، [در گراميداشت ] بنده اش زكرياست.

3 - آنگاه كه [او] پروردگارش را [ در عبادتگاه خلوت خويش ] با صدايى آرام ندا داد.

4 - [و] گفت: پروردگارا! راستى كه من استخوانم سست گشته، و [موى ]سرم به [آتش ] پيرى شعله ور [و سپيد] گرديده است، و من هرگز در دعاى تو - اى پروردگار من - [از اجابت ] نوميد [و محروم ] نبوده ام.

5 - و من پس از خويشتن، از [نزديكان و] بستگانم ترسانم [كه راه و رسم توحيدگرايانه ام را وانهند و به شرك و بيداد روى آورند]؛ و [از دگر سو ]همسرم نازاست، پس از نزد خويش [جانشين و ]وارثى به من ارزانى دار.

6 - كه [او] از من و خاندان [نامدار] يعقوب ارث برد؛ و او را - اى پروردگار من - [در سراسر زندگى اش ] پسنديده [و شايسته كردار ]گردان.

نگرشى بر واژه ها

«وهن»: سستى.

«اشتعال»: شعله ور شدن؛ و تعبير آيه شريفه از زيباترين تعبيرها مى باشد و منظور اين است كه، آفت پيرى بسان شعله آتش، موهاى سرم را فراگرفته است.

«دعاء»: نيايش و درخواست نياز.

«موالى»: اين واژه جمع «مولى» است و منظور پسرعموها - كه تابع نسب هستند - مى باشد.

«ابن انبارى» در كتاب «مشكل القران» مى گويد:

واژه «مولى» در هشت مورد به كار مى رود:

1 - در مورد كسى كه برده اى را آزاد مى كند.

2 - فردى كه آزاد مى گردد.

3 - دوست.

4 - سرپرست و سررشته دار.

5 - پسرعمو.

6 - همسايه.

7 - داماد.

8 - هم قسم و هم پيمان؛ و براى هر كدام نمونه اى مى آورد...

«عاقر»: زن نازا، و در مورد مرد، بيشتر «عقيم» به كار مى رود، گرچه «عاقر» نيز، گاه گفته مى شود.

«جعل»: ساختن بناء، ايجاد تحوّل و دگرگونى، داورى، حكم كردن، فرمان دادن و به كارى وادار نمودن.

تفسير

گراميداشت زكريا

اين سوره مباركه نيز با حروف مقطعه آغاز مى گردد.

در تفسير اين حروف كه در آغاز پاره اى از سوره ها آمده است، در سوره بقره سخن رفت و در اينجا تنها به ترسيم دو گفتار از «ابن عباس» در اين مورد بسنده مى شود:

1 - از او آورده اند كه در اين مورد مى گفت: هركدام از اين حروف از يكى از نام هاى بلند و پرشكوه خدا و يا از يكى از ويژگى ها و اوصاف او سرچشمه مى گيرد. براى نمونه، در اين سوره:

كاف، از «كريم»

ها، از «هادى»

يا، از «حكيم»

عين، از «عليم»

و صاد، از «صادق»، سرچشمه گرفته است.

2 - و نيز «عطا» و «كلبى» از او آورده اند كه مى گفت: هركدام از اين حروف داراى مفهومى بلند است، براى نمونه:

1 - منظور از «كاف» اين است كه ذات پاك او براى آفريدگانش بسنده است و همان گونه كه همه پديده ها و انسان ها را پديد آورده است، امور و شئون آنان را نيز تدبير مى كند؛ «كافٍ لخلقه».

2 - و منظور از «ها» اين است كه او هدايتگر بندگان خويش است؛ «هادٍ لعباده».

3 - و منظور از «يا» اين است كه قدرت او برترين قدرت هاست؛ «يده فوق ايديهم».

4 - و «عين» نشانگر اين حقيقت است كه او از كران تا كران هستى آگاه و به حال همه موجودات و آفريدگان خود داناست؛ «عالم ببريّته».

5 - و «صاد» نيز اشاره به اين نكته است كه ذات پاك او در همه وعده هايش راستگوست و هرگز در وعده هاى او دروغ و تخلف راه ندارد؛ «صادق وعده».

با اين بيان هر يك از اين حروف آغاز سوره، يا از يكى از نام هاى بلند او سرچشمه مى گيرد و يا از صفات و ويژگى هاى او، و يا به يكى از آنها اشاره دارد.

پس از حروف مورد بحث، اينك قرآن سرگذشت درس آموز زكريّا را آغاز مى كند و مى فرمايد:

ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيّا.

اين آيات، ترسيم كننده داستان گراميداشت زكريا و پذيرفته شدن دعاى او در بارگاه خداست.

او يكى از پيامبران خداست كه به سوى بنى اسرائيل برانگيخته شد. آن بزرگوار ريشه و تبارش به هارون برادر موسى مى رسيد؛ وى تا دوران پيرى و سالخوردگى از نعمت وجود فرزند محروم بود، به همين جهت دست دعا و نيايش به بارگاه خدا برداشت و آن بنده نواز دعاى او را پذيرفت.

پاره اى در تفسير آيه مى گويند منظور اين است كه:

اين آيات نشانگر داستان يادكِرد و گراميداشتى است كه خدا به وسيله رحمت و بخشايش خويش از بنده اش زكريا كرد.

اِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا.

آنگاه كه در نهان رو به بارگاه خدا آورد و آهسته پروردگارش را ندا د?????