چهارم :
بيرون آوردن منى به استمناء، لمس كردن ، بوسيدن ، و مانند آن ، از كارهايى كه مقصود
او از آن كارها بيرون آمدن منى باشد، بلكه اگر هم قصد نكرده باشد، ولى معمولا با
اين كارى كه انجام داده منى از او خارج مى شود، روزه را باطل مى كند، اما اگر بدون
انجام كارى كه باعث بيرون آمدن منى باشد. و حتى بدون انجام كارى كه معمولا باعث
بيرون آمدن منى از او مى شود بدون قصد، منى از او خارج شود، روزه را باطل نمى كند.
مساءله 5 -
كسى كه در بين روز محتلم شده ، مى تواند، قبل از غسل جنابت با بول يا وسيله ديگر
استبراء كند، اگرچه بداند باقيمانده هاى منى كه در مجرا است خارج مى شود، و اما
استبراء بعد از غسل با علم به اينكه باعث (خروج منى و) جنابت جديد مى شود احتياط
واجب ترك آن است ، بلكه وجوب ترك خالى از قوت نيست . و اگر بعد از انزال منى ، از
خواب بيدار شود، جلوگيرى از بيرون آمدن آن واجب نيست ، مخصوصا اگر باعث حرج و ضرر
باشد.
پنجم :
باقى ماندن بر جنابت عمدا تا سپيده صبح ، در ماه رمضان يا قضاى آن ، بلكه در قضاى
ماه رمضان اگر با جنابت داخل صبح شود، بنابر اقوا باطل است ، اگر چه عمدى نباشد،
كما اينكه در ماه رمضان اگر شب قبل از سپيده ، غسل جنابت را فراموش كند تا يك روز
يا چند روز بگذرد، روزه او بنابر اقوا باطل است ، بلكه (واجب ) ملحق كردن غير ماه
رمضان مثل نذر معين و مانند آن به رمضان است ، اگرچه اقوا خلاف آن است . به جز در
قضاى ماه رمضان كه احتياط در آن نبايد ترك شود، اما در غير ماه رمضان و قضاى آن ،
چه واجب معين باشد و چه موسع و يا مستحب ، اگر عمدا بر جنابت باقى بماند، باطل شدن
آن محل اشكال است و احوط بطلان آن است ، مخصوصا در وجاب موسع و بنابر اقوا باطل نمى
شود، مخصوصا در روزه مستحبى .
مساءله 6 -
اگر با علم به اينكه براى غسل يا تيمم وقت نيست ، خود را جنب كند، مانند كسى است كه
عمدا بر جنابت باقيمانده و اگر فقط به اندازه تيمم وقت باشد، گناه كرده و روزه واجب
معين او صحيح است و احتياط (مستحب ) آن است كه روزه اش را قضا كند.
مساءله 7 -
اگر به گمان اينكه وقت وسيع است خود را جنب كند و خلاف آن ظاهر شود، در صورتى كه با
بررسى و تفحص از وقت بوده ، چيزى بر او نيست وگرنه بايد، قضا كند.
مساءله 8 -
همانطور كه بقاى بر جنابت عمدا، روزه را باطل مى كند همچنين بقاء بر حيض و نفاس تا
طلوع سپيده صبح نيز روزه را باطل مى كند، پس اگر قبل از سپيده پاك شوند، بايد غسل و
يا تيمم نمايد و اگر عمدا تيمم و غسل نكنند، روزه آنها باطل مى شود. و همچنين ،
بنابر اقوا براى اينكه روزه مستحاضه صحيح باشد، انجام غسلهايى كه در روز براى نماز
انجام مى شود، شرط است ، ولى انجام غير غسل هاى روزانه (يعنى غسل هايى كه براى
نمازهاى شبش انجام مى شود) شرط نيست . بنابراين اگر قبل از نماز صبح يا ظهر و عصر،
مستحاضه شود بطورى كه موجب غسل باشد، مانند استحاضه متوسطه يا كثيره و غسل نكند،
روزه او باطل مى شود، بر خلاف اينكه اگر بعد از نماز ظهر و عصر مستحاضه شود و تا
غروب غسل نكند روزه اش باطل نمى شود و بنابراين احتياط بايد غسل نماز شب قبل ترك
نشود، و اگر قبل از سپيده صبح براى نماز شب و يا نماز صبح غسل كند كفايت مى كند و
بنابر اقوا روزه او صحيح است .
مساءله 9 -
كسى كه وسيله غسل و تيمم ندارد (فاقدالطهورين ) اگر تا اذان صبح بر جنابت يا حيض و
نفاس باقى بماند، روزه اش صحيح است . البته روزه اى كه بقاء بر جنابت اگر چه
غيرعمدى باشد، آن را باطل مى كند، مانند قضاى ماه رمضان ، ظاهر آن است كه از
فاقدالطهورين هم باطل است .
مساءله 10 -
غسل مس ميت براى صحيح بودن روزه شرط نيست ، همچنانكه مس ميت در بين روزه ضررى به
روزه نمى رساند.
مساءله 11 -
كسى به خاطر نبودن آب يا غير آن از اسباب تيمم ، نمى تواند غسل كند اگر چه سبب آن
تنگى وقت باشد، بايد براى روزه تيمم كند بنابراين اگر تا صبح تيمم نكند، مانند كسى
است كه غسل نكند، ولى واجب نيست كه به حال تيمم بيدار بماند تا با تيمم داخل صبح
شود، اگر چه احتياط (مستحب ) است .
مساءله 12 -
اگر بعد از اذان صبح كه بيدار مى شود، محتلم باشد در صورتى كه بداند كه شب جنب شده
، اگر روزه او مضيق باشد، صحيح است ، مگر در قضاى ماه رمضان كه بنابر احتياط (واجب
) بايد هم روزه آن روز را و هم عوض (قضاء) آن را بگيرد، اگر چه اكتفا به همان عوض
تنها، بعد از ماه رمضان آينده خالى از قوت نيست ، و اگر روزه موسع باشد و قضاى ماه
رمضان باشد، باطل است و اگر روزه (واجب ) غير قضاى ماه رمضان و يا روزه مستحب باشد
صحيح است ، اگرچه احتياط (مستحب ) آن است كه اينها نيز به قضاى ماه رمضان ملحق شود.
ولى در صورتى كه وقت جنابت را نداند يا بداند كه در روز جنب شده ، روزه او باطل
نيست ، بدون اينكه فرقى بين واجب موسع و مضيق و روزه مستحبى باشد و واجب نيست كه
فورا غسل كند. همچنانكه بر كسى كه بدون اختيار در بين روز جنب شود، واجب نيست ،
(فورا غسل كند) اگر چه احتياط (مستحب ) است .
مساءله 13 -
كسى كه در شب ماه رمضان جنب شده ، اگر احتمال مى دهد كه بيدار شود، مى تواند، قبل
از غسل كردن بخوابد، حتى بعد از آنكه يك بار يا دو بار بلكه بيشتر بيدار شده (باز
هم مى تواند بخوابد) مخصوصا اگر به بيدار شدن عادت داشته باشد. بنابراين خوابيدنش
حرام نيست ، اگر چه احتياط شديد ترك خواب دوم و بالاتر از آن است . و اگر با احتمال
بيدار شدن ، خوابيد و تا طلوع سپيده صبح بيدار نشد، اگر تصميم داشته كه بر فرض
بيدار شدن هم غسل نكند يا در غسل كردن مردد بوده و يا تصميمى درباره غسل نداشته است
اگرچه ترديد يا نسيان يا غفلت هم نداشته ، در حكم كسى است كه عمدا بر جنابت باقى
مانده كه بايد روزه را قضا كند و كفاره هم بدهد. ولى اگر تصميم داشته غسل كند هيچ
چيز بر او واجب نيست نه قضا و نه كفاره ليكن براى كسى كه محتلم شده ، اگر بيدار شود
و دوباره بخوابد و تا صبح بيدار نشود، ترك احتياط سزاوار نيست ، به اين ترتيب كه آن
روز را روزه بگيرد و قضا هم بكند، اگر چه بنابر اقوا روزه او صحيح است و اگر بيدار
شد و بار دوم خوابيد تا اينكه سپيده صبح طلوع كرد. روزه اش باطل است ، و بايد آن
روز را تاءدبا از انجام مبطلات خوددارى نمايد و قضا هم بكند و اگر بار سوم خوابيد و
بيدار نشد بنابر مشهور بايد كفاره هم بدهد. اما وجوب كفاره مورد ترديد است ، بلكه
واجب نبودن آن خالى از قوت نيست . لكن ترك احتياط سزاوار نيست و اگر غسل را فراموش
كرد و يا از آن غفلت نمود و نه تصميم غسل داشت و نه تصميم ترك آن ، آيا در حكم خواب
اول است يا دوم ، دو وجه است ، وجيه تر آن كه به دوم ملحق شود.
ششم :
دروغ بستن عمدى به خداى تعالى و پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و ائمه (عليه
السلام ) بنابر اقوا و همچنين است (دروغ بستن به ) ساير پيامبران و اوصياء (عليه
السلام ) بنابر احتياط (واجب )، و فرق نيست بين اينكه دروغ مربوط به دين باشد يا
دنيا، با گفتن باشد يا نوشتن يا اشاره كردن و كنايه و مانند آن از چيزهايى كه دروغ
بستن بر ايشان ، بر آن صدق مى كند. بنابراين اگر كسى از او بپرسد: آيا پيامبر (صلى
الله عليه و آله و سلم ) چنين سخنى فرموده ؟ و او با اشاره بگويد: آرى ، - در جاى
كه بايد بگويد نه - يا بگويد: نه - به جاى آرى ، - روزه اش باطل مى شود، و همچنين
اگر سخن راستى را از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) خبر دهد، سپس بگويد: خبرى
را كه از پيغمبر نقل كردم ، دروغ است ، يا در شب خبرى را به دروغ از پيامبر نقل كند
سپس در روز بگويد: آنچه را ديشب گفتم ، راست است ، روزه او باطل است و بنابر احتياط
(واجب ) بين دروغ بستن بر آنان در گفته هايشان و غير گفته هاشان فرقى نيست ، مثل
اينكه به دروغ خبر دهد كه چنين كارى انجام داده يا چنين بوده اند. ولى اگر جدا
نخواهد از آنان خبر دهد، بلكه در مقام شوخى يا لغوگويى باشد، بنابر اقوا روزه او
باطل نمى شود.
مساءله 14 -
اگر قصد راست گفتن داشت ، و بعد دروغ از كار درآمد، ضررى ندارد و همچنين است اگر
قصد دروغ بستن داشت و بعد راست از كار درآمد (كه ضررى به روزه اش نمى رساند) گرچه
بداند كه دروغ بستن روزه را باطل مى كند.
مساءله 15 -
بين اينكه دروغ ساخته خود او باشد يا ديگران فرقى نيست مثل اينكه مطلب دروغى در
بعضى كتابهاى تاريخ يا حديث آمده باشد، و روزه دار به عنوان خبر دادن به آن مطلب آن
را نقل كند. ولى اگر به صورت خبر دادن از كتابى يا شخصى باشد، روزه را باطل نمى
كند.
هفتم :
فرو بردن سر در آب بنابر احتياط (واجب )، اگرچه بدن بيرون آب باشد. و آب مضاف حكم
آب مطلق را ندارد. البته احتياط در مثل گلاب ترك نشود، مخصوصا اگر بوى آن رفته
باشد. و ريختن آب روى سر و مانند آن كه فرو بردن سر در آب ناميده نشود اشكال ندارد
هر چند آب زياد باشد، بلكه فرو بردن قسمتى از سر، اگر چه منافذ سر (مانند دهان ،
بينى ، چشم و گوش ) هم در آن قسمت باشد، اشكال ندارد. و همچنين فرو بردن تمام سر به
ترتيب ، يعنى نصف سر را فرو برده ، بيرون آورد، آنگاه نصف ديگر آن را فرو برد
(اشكال ندارد.)
مساءله 16 -
اگر به خيال اينكه سرش در آب فرو نمى رود، خود را در آب بيندازد و اتفاقا در آب فرو
رود، روزه اش باطل نمى شود، اگر طورى نباشد كه به حسب عادت در آب فرو رود و اگر
عادتا فرو برود و با توجه به آن ، خود را در آب بيندازد، بنابر احتياط (واجب ) در
حكم كسى است كه عمدا سر را در آب فرو برده ، مگر آنكه يقين داشته باشد كه فرو نمى
رود.
مساءله 17 -
اگر روزه دار غسل ارتماسى كند، اگر روزه او واجب موسع يا مستحب باشد، روزه اش باطل
و غسل او صحيح است ، و اگر روزه او واجب معين باشد و به اولين لحظه ارتماس قصد غسل
كرده باشد، غسل و روزه او باطل است ، اگر چه مورد تاءمل است ، و اگر با درنگ در زير
آب يا در حال بيرون آمدن از آن ، نيت غسل كند، در غير ماه رمضان غسلش صحيح است روزه
اش باطل ، اما در ماه رمضان هم غسل و هم روزه اش باطل است ، مگر اينكه توبه كند و
هنگام بيرون آمدن ، نيت غسل كند، كه در اين صورت غسلش صحيح است .
چيزهايى كه روزه را باطل مى كند: رساندن غبار غليظ به حلق
هشتم :
رساندن غبار غليظ به حلق ، بلكه غبار غير غليظ هم بنابر احتياط اگرچه اقوا خلاف آن
است ، چه رساندن غبار به حلق به خاطر غبار كردن خود او باشد، از راه جارو كشيدن و
مانند آن و چه به خاطر غبار كردن شخص ديگر يا هوا باشد ولى او خود را در معرض رسيدن
غبار به حلق قرار دهد و از رسيدن آن به حلق جلوگيرى نكند، و در جايى كه جلوگيرى از
رسيدن غبار به حلق دشوار است ، باطل شدن روزه محل تاءمل است . و اگر با فراموشى يا
غفلت ، يا قهر و اجبارى كه بى اراده شود و يا به خيال اينكه به حلق نمى رسد باشد،
اشكالى ندارد، مگر آنكه غبار در فضاى دهان جمع شود، آنگاه آن را با اختيار فرو دهد.
و بنابر اقوا بخار به غبار ملحق نمى شود، مگر آنكه در دهان تبديل به آب شود، سپس آب
را فرو برد. چنانكه دود نيز بنابر اقوا به غبار ملحق نيست ، البته بنابر احتياط
(واجب ) كشيدن دود ملحق به رساندن غبار به حلق است (و روزه را باطل مى كند.)
چيزهايى كه روزه را باطل مى كند: اماله كردن به مايعات
نهم :
اماله كردن به مايعات هر چند به خاطر مرض و مانند آن باشد، ولى اماله كردن با جامد،
مانند شياف اگر براى مداوا باشد، اشكالى ندارد. و اما دخل كردن ترياك و مانند آن به
منظور استفاده غذايى و يا نعشه شدن ، مورد اشكال است ، پس احتياط در اجتناب از آن
ترك نشود و همچنين هر چيزى كه موجب تغذيه از اين مجرا بشود، بلكه از غير اين مجرا
مانند تزريق چيزى كه غذائيت دارد. البته تزريق چيزى كه غذا نباشد، براى مداوا
اشكالى ندارد چنانكه رساندن دوا از راه جراحت به جوف اشكال ندارد.
چيزهايى كه روزه را باطل مى كند: قى كردن عمدى
دهم :
قى كردن عمدى اگر چه ناچار باشد، نه آنكه عمدى نباشد و معيار آن است كه قى كردن صدق
كند. و اگر شب چيزى را فرو برد كه واجب است ، آن را برگرداند و قى كردن در روز
مقدمه برگرداندن آن باشد. اگر مرتكب گناه شود و قى نكند روزه اش صحيح است ، هر چند
بيرون آوردن آن منحصر به قى كردن باشد. البته اگر فرض شود، چيزى را ببلعد كه شارع
به قى كردن آن (به عنوان قى كردن نه به مثل مقدمه واجب بودن ) حكم كرده است و در
صحيح و باطل بودن روزه ترديد است و صحيح بودنش اشبه است .
چيزهايى كه روزه را باطل مى كند: قى كردن عمدى
مساءله 18 -
اگر به واسطه آروغ زدن ، چيزى (از معده ) بيرون آيد و به فضاى دهان برسد و بدون
اختيار فرو رود، روزه اش باطل نمى شود. و اگر با اختيار فرو برد، روزه اش باطل ، و
قضا و كفاره بر او واجب است . و شخص روزه دار اگر بداند، بواسطه آروغ زدن ، چيزى
بيرون مى آيد كه قى كردن بر آن صدق مى كند و يا بى اختيار پايين مى رود، نبايد آروغ
بزند، ولى اگر يقين نداشته باشد، بلكه احتمال بدهد، اشكال ندارد و در اين صورت اگر
چيزى خارج شود و بى اختيار پايين هم برود، روزه اش باطل نمى شود، البته اين در
صورتى است كه عادتش اين نباشد و گر نه اشكال دارد و نبايد احتياط را ترك نمايد.
چيزهايى كه روزه را باطل مى كند: قى كردن عمدى :
مساءله 19 -
با فرو بردن آب دهان كه در دهان جمع شده ، هر چند به خاطر يادآورى چيزى كه باعث آن
است ، باشد، روزه باطل نمى شود و همچنين است فرو بردن اخلاطى كه به فضاى دهان
نرسيده ، و بنابر اقوا بين آنچه از سر فرود آيد و يا از سينه بيرون آيد فرقى نيست ،
ولى آنچه به فضاى دهان رسيده ، بنابر احتياط (واجب ) بايد آن را فرو نبرد، و اگر
اخلاط از دهان بيرون آيد و بعد آن را فرو برد، روزه اش باطل مى شود، و همچنين است ،
آب دهان ، بلكه اگر سنگريزه اى در دهانش باشد و آن را بيرون آورد و رطوبتى از آب
دهان به آن باشد، و بعد دوباره آن را به دهان برگرداند و آن رطوبت را فرو برد، يا
خياط، نخى را با آب دهان مرطوب كند (و آن را بيرون آورد) و بعد دوباره به دهان
برگرداند و رطوبت آن را فرو برد يا آنكه شخص مسواك كند و مسواك را كه رطوبتى دارد
بيرون آورد و دوباره به دهان برده و رطوبت آن را فرو برد، و... روزه اش باطل مى
شود. البته اگر آن رطوبت در آب دهان بطورى مستهلك شود كه فرو بردن چيزى ديگرى با آب
دهان صدق نكند، اشكال ندارد و همچنين است ، حكم چشيدن و جويدن غذا و باقيمانده آب
مضمضه و همچنين جويدن شيره درخت بنابر اصح ، اشكال ندارد. هر چند مزه آن را در آب
دهان بيابد، به شرط آنكه اين مزه به خاطر پراكنده شدن اجزاء آن ولو ذوب شدن در دهان
نباشد.
چيزهايى كه روزه را باطل مى كند: قى كردن عمدى
مساءله 20 -
تمامى چيزهايى كه - گذشت - روزه را باطل مى كند به جز باقيماندن بر جنابت كه تفصيل
آن گذشت . در صورتى روزه را باطل مى كنند كه عمدى باشد، نه غير عمدى ، مانند
فراموشى و بدون قصد انجام دادن كه هيچ قسم از اقسام غير عمد روزه را باطل نمى كند.
همچنانكه تمام اقسام عمدى روزه را باطل مى كند، بدون آنكه فرقى باشد بين عالم به
حكم و جاهل مقصر - بنابر اقوا - و جاهل قاصر بنابر احتياط (واجب ). و از اقسام عمد
است كسى كه فراموش كند (روزه است ) و چيزى بخورد و گمان كند روزه اش باطل شده ، و
بعد از آن عمدا چيزى بخورد.
و كسى كه مقهور و بى اختيار و اراده است و (با زور) چيزى در حلق او مى ريزند، روزه
اش باطل نمى شود، ولى كسى را كه اكراه مى كنند و خودش چيزى را مى خورد، روزه اش
را باطل مى كند. و اگر از مخالفين ، در امرى كه به فتوا يا حكم آنان بر مى گردد،
تقيه كند، روزه اش باطل نمى شود پس اگر به خاطر تقيه چيزى را كه مخالفين مبطل روزه
نمى دانند، مرتكب شود، بنابر اقوا روزه او صحيح است ، و همچنين است اگر قبل از
برطرف شدن سرخى (طرف مشرق ) افطار كند، بلكه همچنين است ، اگر روزى را كه نمى داند،
از ماه رمضان است يا شوال ، به خاطر حكم قضات آنان به حسب موازينى كه دارند، از روى
تقيه افطار كند، اگر تا آخر بر شك باقى بماند، بنابر اقوا نبايد قضا كند، البته اگر
بداند كه حكم آنان به عيد بودن خلاف واقع است ، بايد به خاطر تقيه افطار كند و
بنابر احتياط (واجب ) بايد قضاى آن روز را بگيرد.
آنچه براى روزه دار مكروه است
مساءله 21 -
براى روزه دار چند چيز مكروه است :
از جمله آنهاست : مباشرت با زنها، به بوسيدن و لمس كردن و شوخى كردن ، كراهت آن
براى جوان پر شهوت و كسى كه شهوتش تحريك مى شود، شديدتر است . اين در صورتى است كه
با اين اعمال قصد انزال نداشته باشد و عادت او هم نباشد كه با اين كارها انزال شود
وگرنه ، در روزه معين حرام است ، بلكه حتى براى كسانى كه معمولا تحريك شهوتشان نمى
شود، ولى احتمال تحريك شدن را مى دهد، ترك آن بهتر است .
سرمه كشيدن اگر با ريختن در چشم باشد يا در آن مشك باشد يا از آن به حلق برسد يا
ترس رسيدن آن باشد و يا به خاطر صبر و مانند آن ، كه در سرمه هست طعم آن را در حلق
بيابد.
خون گرفتنى كه باعث ضعف شود، با حجامت باشد يا غير آن ، بلكه هر كارى كه باعث ضعف
يا سبب تحريك صفرا باشد، بدون آنكه فرقى بين ماه رمضان و غير رمضان باشد، اگر چه
كراهت در ماه رمضان شديدتر است ، بكله خون گرفتن در ماه رمضان يا در هر روزه واجب
معين ، اگر بداند كه موجب غشوه اى كه مبطل است ، مى گردد و ضرورتى هم نباشد، حرام
است .
داخل حمام شدن وقتى بترسد كه باعث ضعف شود.
ريختن دارو در بينى ، مخصوصا با علم به رسيدن آن به دماغ يا جوف بلكه اگر به حلق
برسد، روزه را باطل مى كند.
بوييدن رياحين ، مخصوصا گل نرگس و مقصود از رياحين هر گياهى است كه بوى خوش داشته
باشد البته عطر زدن مانعى ندارد، زيرا آن تحفه روزه دار است ، لكن بهتر آن است كه
مشك را بكار نبرد، بلكه خوشبو شدن با مشك براى روزه دار مكروه است ، چنانچه ترك
بوييدن بوى غليظ بطورى كه به حلق برسد، بهتر است .
آنچه براى روزه دار مكروه است
مساءله 22 -
نشستن مرد در آب اشكال ندارد، ولى براى زن كراهت دارد، همانطور كه مرطوب كردن لباس
و روى بدن گذاشتن براى هر دو كراهت دارد. و جويدن غذا براى كودك يا پرنده و چشيدن
آبگوشت و غير آن كه به حلق نمى رسد و يا بدون قصد به حلق مى رسد و يا با قصد، لكن
از روى فراموشى باشد، اشكال ندارد. و گذاشتن غذا در دهان چه براى غرض صحيحى باشد،
چه نباشد، فرقى نمى كند، البته بطور كلى چشيدن هر چيزى كراهت دارد. و مسواك كردن با
مسواك خشك مانعى ندارد، بلكه مستحب است . و با مسواك تر كراهت آن بعيد نيست ،
همچنانكه دندان كشيدن بلكه هر كارى كه باعث آمدن خون باشد، كراهت دارد.
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 23 -
شرايط صحيح بودن روزه چند چيز است : اسلام و ايمان و عقل و خالى بودن از حيض و نفاس
.
پس روزه از غير مؤمن اگرچه در جزيى از روز ايمان نداشته باشد، صحيح نيست . بنابراين
اگر در بين روز، مرتد شود و دوباره به اسلام برگردد، روزه او صحيح نيست . اگرچه
روزه معينى باشد و قبل از ظهر تجديد نيت كند و همچنين است روزه از شخص ديوانه اگرچه
ادوارى باشد خواه تمام روز را فرا گيرد و خواه در جزيى از روز باشد، (صحيح نيست ) و
همچنين است كسى كه مست يا بيهوش شود و براى كسى كه از مستى به هوش آيد، اگر قبلا
نيت روزه داشته احتياط (مستحب ) است كه روزه آن روز را تمام كند و قضايش را هم
بگيرد و براى كسى كه از بى هوش به هوش آمده و قبلا هم نيت روزه داشته احتياط (مستحب
) است كه آن را تمام كند و اگر نيت روزه نداشته ، قضا كند و روزه شخص خواب ، اگر
قبل از خواب ، نيت روزه داشته ، صحيح است اگرچه تمام روز را خواب باشد. و همچنين زن
حائض و نفساء روزه اش صحيح نيست ، اگرچه يك لحظه قبل از مغرب عارض شود يا يك لحظه
بعد از سپيده صبح قطع شود.
و از شرايط صحيح بودن روزه آن است كه ، بيمارى يا چشم دردى نداشته باشد كه روزه
برايش ضرر دارد، كه باعث اين مى شود، مرض و درد چشم شديد شود، يا بهبودش طولانى شود
و يا درد آن بيشتر گردد، چه يقين كند كه روزه ضرر دارد و چه احتمال آن به قدرى باشد
كه باعث خوف گردد.
و ترس از پيدايش مرض و ضرر به واسطه روزه ، اگر منشاء آن عقلايى و مورد اعتناى
عقلاء باشد ملحق به موردى است كه روزه براى مرض موجود ضرر دارد، بنابراين اگر با
وجود چنين ترسى روزه بگيرد، صحيح نيست .
و روزه نگرفتن جايز است ، بلكه واجب است ، و ضعف داشتن هر چند زياد باشد، براى جواز
افطار كفايت نمى كند، البته اگر به اندازه اى باشد كه معمولا قابل تحمل نباشد، مى
تواند روزه نگيرد. و اگر به خيال اينكه ضرر ندارد روزه بگيرد و بعد از به پايان
بردن روزه معلوم شود كه ضرر داشته ، صحت آن محل اشكال است ، بلكه صحيح نبودن آن
خالى از قوت نيست و از شرايط صحيح بودن روزه آن است كه در سفرى كه موجب شكسته شدن
نماز است ، نباشد بنابراين روزه مسافر اگر چه مستحبى باشد، بنابر اقوا صحيح نيست ،
البته سه مورد استثناء شده :
روزه سه روز (در مكه ) عوض قربانى .
روزه اى كه عوض شتر كفاره است از كسى كه عمدا قبل از غروب از عرفات كوچ نموده باشد
و اين روزه هيجده روز است .
روزه نذرى كه نذر كند آن را در سفر بگيرد و يا بالخصوص نام ببرد كه آن را چه در سفر
و چه در حضر بگيرد، نه آنكه نذر مطلق باشد (كه در مسافرت صحيح نيست .)
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 24 -
براى صحيح بودن روزه مستحبى اضافه بر شرايط گذشته ، شرط است كه قضاى روزه واجب به
گردن او نباشد، و رعايت احتياط كه هيچ روزه واجبى به گردن او نباشد - روزه كفاره يا
غير آن - ترك نشود، بلكه تعميم شرط نسبت به همه روزه هاى واجب (كه هيچ روزه واجبى
به گردنش نباشد) خالى از قوت نيست .
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 25 -
تمام شرايطى كه براى صحيح بودن روزه بيان كرديم . شرط واجب بودن آن نيز هست به جز
اسلام و ايمان .
و شرط ديگر وجوب روزه بلوغ است . بنابراين روزه بر كودك نابالغ واجب نيست ، هر چند
نيت روزه مستحبى كند و در بين روز بالغ شود، البته اگر قبل از سپيده صبح بالغ شود،
بايد روزه بگيرد. و شخص نابالغى كه نيت روزه مستحبى كرده و در بين روز بالغ شود،
احتياط آن است كه آن را تمام كند بلكه اگر قبل از ظهر بالغ شود (و نيت روزه نكرده
باشد) و چيزى نخورده باشد، احتياط مستحب است كه نيت روزه نموده و آن را به اتمام
رساند.
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 26 -
اگر شخصى كه مسافر نيست قبل از ظهر مسافرت كند، بايد افطار كند و اگر بعد از ظهر
مسافرت كند، بايد روزه اش صحيح است ، و اگر مسافر بود و به وطن خود يا جايى كه
تصميم دارد ده روز در آنجا بماند برسد، در صورتى كه قبل از ظهر باشد و كارى كه روزه
را باطل مى كند، انجام نداده باشد، بايد روزه بگيرد و اگر بعد از ظهر باشد يا قبل
از ظهر باشد، ليكن كارى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد روزه بر او واجب
نيست .
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 27 -
شخص مسافرى كه حكم شرعى را نمى داند (كه روزه مسافر باطل است ) اگر روزه بگيرد،
روزه اش صحيح و براى انجام وظيفه اش كافى است ، همانطور كه در جاهل به حكم نماز
مسافر، گفته شد زيرا شكسته خواندن نماز مثل روزه نگرفتن است و روزه گرفتن مانند
نماز را تمام خواندن است . پس هر چه درباره نماز گفتيم ، اينجا هم جريان داد.
بنابراين هر كس نمازش را بايد اتمام
بخواند. مثلا چاروادار و كسى كه به سفر معصيت رفته و كسى كه در جايى قصد اقامه
نموده و كسى كه سى روز در محلى بماند و تمام سى روز را در رفتن و ماندن مردد باشد و
غير اينان بايد روزه بگيرند.
البته (نماز و روزه مسافر در چند جا باهم تفاوت دارد)، در مسافرتى كه به قصد شكار
كردن براى تجارت رفته ، بايد روزه اش را افطار كند و نماز را احتياطا جمع بخواند، و
كسى كه فراموش كرده ، مسافر است و روزه گرفته ، اگر بعد از وقت يادش بيايد، بايد
قضاى اين روز را بگيرد بر خلاف نماز (كه اگر نماز را تمام خوانده ، قضا ندارد) و در
اماكن اربعه بايد افطار كند ولى نماز را مخير است كه قصر بخواند يا تمام ، و اگر
بعد از ظهر مسافرت كند، بايد روزه اش را گرفته ادامه دهد ولى نماز را بايد شكسته
بخواند، و اگر مسافر بعد از ظهر به وطن برسد، بايد روزه را افطار كند ولى اگر نماز
را نخوانده باشد، بايد تمام بخواند.
و قبلا در كتاب صلاة گفته شد كه معيار در شكسته شدن نماز اين است كه مسافر به حد
ترخيص برسد، همچنين معيار در افطار روزه نيز همان است پس قبل از رسيدن به آن حد حق
افطار كردن ندارد، بلكه اگر افطار كند، بنابر احتياط (واجب ) هم قضا و هم كفاره بر
او واجب است .
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 28 -
بنابر قول صحيح تر، مسافرت در ماه رمضان از روى اختيار هر چند براى فرار از روزه
باشد جايز است ، ليكن قبل از آنكه بيست و سه روز از ماه رمضان بگذرد كراهت دارد،
مگر آنكه سفر حج يا عمره باشد، يا به خاطر مالى كه مى ترسد، تلف شود، يا برادرى كه
مى ترسد به هلاكت برسد سفر كند، اما در روزه واجب معين غير از ماه رمضان ، احتياط
(واجب ) آن است كه به اختيار خود مسافرت نكند كما اينكه اگر در مسافرت باشد احتياط
(واجب ) آن است در صورت امكان براى انجام آن قصد اقامه كند. اگر چه در نذر معين ،
بنابر اقوا مسافرت جايز است و اگر مسافر باشد قصد اقامه واجب نيست .
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 29 -
براى مسافر و كسان ديگر كه جايز است ، روزه بخورند، پر كردن شكم را از خوردنى و
نوشيدنى مكروه است و همچنين جماع كردن در روز بلكه احتياط ترك آن است ، اگر چه
بنابر اقوا جايز است .
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 30 -
براى چند نفر، روزه خوردن در ماه رمضان جايز است :
پيرمرد و پيرزن اگر روزه براى آنان ممكن نباشد يا مشقت داشته باشد.
كسى كه مرض عطاش دارد كه زياد تشنه مى شود، چه اصلا نمى تواند خوددارى كند و يا
براى او دشوار باشد. و زنى كه نزديك زاييدن او است و روزه براى خود او و يا براى
فرزندش ضرر دارد.
زنى كه بچه شير مى دهد و شير او كم است ، اگر روزه براى او يا بچه اش (كه شير مى
دهد) ضرر برساند. پس تمامى اين افراد روزه نمى گيرند، بر هر يك از آنها واجب است به
جاى هر روز يك مد طعام كفاره بدهند و احتياط (مستحب ) دو مد است ، به جز پيرمرد و
پيرزن و كسى كه مرض عطش دارد در آن صورت كه روزه بر آنان ممكن نباشد، كه وجوب كفاره
بر آنان محل اشكال است ، بلكه واجب نبودن آن خالى از قوت نيست ، همچنانكه وجوب
كفاره بر زنى كه زاييدن او نزديك و برزنى كه بچه شير مى دهد، در صورتى كه روزه به
خود آنها ضرر مى رساند نه به فرزندانشان محل تاءمل است .
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 31 -
زنى كه بچه شير مى دهد فرق ندارد كه بچه از خودش باشد يا آنكه بچه اى را مجانا شير
دهد و يا آنكه براى شير دادن بچه اجير شده باشد و احتياط (مستحب ) آن است كه اكتفا
شود به جايى كه كسى ديگرى به جاى او نباشد كه مجانى يا با اجرتى كه از پدر و مادر
يا شخص متبرعى بگيرد، بچه را شير دهد.
شرايط صحيح بودن روزه و واجب بودن آن
مساءله 32 -
زن باردار يا شيرده بعد از برطرف شدن عذر، بايد قضاى روزه را بگيرد همچنانكه احتياط
واجب است كه آن دو شخص اول (پيرمرد و پيرزن و كسى كه مرض عطش دارد) اگر بعد از ماه
تمكن پيدا كردند، قضا كنند.