عظمت حضرت مهدى

254- (نحن ولد عبد المطلب سادة الجنة: انا وحمزة وجعفر وعلى والحسن والحسين والمهدى).

- (ما اولاد عبد المطلب سروران اهل بهشتيم:

1- من

2- حمزه ى سيد الشهداء

3- جعفر طيار

4- على

5- حسن

6- حسين

7- مهدى).(1)

255- (انت سيد ابن سيد وانت امام ابن امام، وانت حجة ابن حجة، وانت ابو حجج تسعة، تاسعهم قائمهم).

سلمان فارسى مى گويد: به خدمت رسول اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) شرفياب شدم، امام حسين را روى زانويش نشانده، بر پيشانى اش بوسه مى زد ومى فرمود:

(تو سيد وفرزند سيدى، تو امام وفرزند امامى، تو حجت وپسر حجتى، تو پدر 9 حجتى، که نهمى آنها قائم آنهاست).(2)

256- (انا سيد المرسلين وعلى بن ابى طالب سيد الوصيين، وان اوصيائى بعدى اثنا عشر اولهم على بن ابى طالب وآخرهم القائم).

- (من سرور انبيا هستم وعلى بن ابى طالب سرور اوصياء است. اوصياء بعد از من دوازده تن مى باشد که نخستين آنها على بن ابى طالب واپسين آنها قائم (عليه السلام) است).(3)

257- (انا وعلى والحسن والحسين وتسعة من ولد الحسين مطهرون معصومون).

- (من، على، حسن، حسين ونه تن از اولاد حسين پاک وپاکيزه ومعصوم هستيم).(4)

از نظر شيعه معصوم بودن حضرت رسول اکرم صلى الله عليه وآله وحضرت فاطمه ى زهرا سلام الله عليها ودوازده امام عليهم السلام قطعى وترديد ناپذير است ولى از نظر اهل سنت اين حديث روشنترين حديثى است که معصوم بودن امامان را به صراحت بيان فرموده است.

258- (ان على بن ابى طالب امام امتى وخليفتى عليها بعدى، ومن ولده القائم المنتظر الذى يملأ الأرض قسطا وعدلا، کما ملئت ظلما وجورا. والذى بعثنى بالحق بشيرا ونذيرا، الثابيتن على القول بامامته فى زمان غيبته لأعز من الکبريت الأحمر).

- (على بن ابى طالب پيشواى امت من وخليفه ى من بعد از منست و(قائم منتظر) که جهان را پر از عدل وداد خواهد کرد آنچنان که پر از ظلم وستم شده باشد، از اولاد اوست. سوگند به خدايى که مرا براى نويد دادن وبيم دادن فرستاده است، کسانى که در زمان غيبت در اعتقاد به امامت او استوار بمانند از کبريت احمر(5) گرانبهاترند).(6)

259- (يا فاطمة انا اهل بيت اعطيناست خصال لم يعطها احد من الأولين ولا يدرکها احد من الاخرين غيرنا اهل البيت، نبينا خير الأنبياء وهو ابوک، ووصينا خير الأوصياء وهو بعلک، وشهيدنا خير الشهداء وهو حمزة عم ابيک، ومنا سبطا هذه الأمة وهما ابناک، ومنا مهدى الأمة الذى يصلى عيسى خلفه. ثم ضرب على منکب الحسين (عليه السلام) فقال: من هذا مهدى الأمة).

- (اى فاطمه، ما اهل بيتى هستيم که خداوند شش امتياز به ما داده است که پيش از ما به احدى نداده وبعد از ما هم به کسى نخواهد داد:

1- پيامبر ما برترين پيامبران است وآن پدر تست.

2- وصى ما بهترين اوصياست وآن شوهر تست.

3- شهيد ما سرور شهيدان است وآن عموى پدرت حمزه است.

4 و5- دو سبط اين امت از ماست وآنها دو پسر تست.

6- مهدى اين امت که عيسى در پشت سرش نماز مى خواند از ماست).

آنگاه با دست مبارکش بر شانه ى امام حسين (عليه السلام) زد وگفت: (مهدى امت از تبار اوست).(7)

ضرورت قيام حضرت مهدى

260- (لو لم يبق من الدهر الا يوم لبعث الله رجلا من اهل بيتى يملأها عدلا، کما ملئت جورا).

- (اگر جز يک روز از روزگار باقى نباشد خداوند در آن روز مردى را از اهل بيت من برمى انگيزد که جهان را پر از عدالت کند، پس از آنکه پر از ستم شده باشد).(8)

261- (لا تقوم الساعة حتى تملأ الأرض ظلما وعدوانا، ثم يخرج رجل من اهل بيتي- عترتى - فيملأها قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وعدوانا).

- (قيامت بر پا نمى شود جز اينکه زمين پر از جور وستم شود، آنگاه مردى از اهل بيت من خارج مى شود وآن را پر از عدل وداد مى کند، آنچنان که پر از جور وستم شده است).(9)

262- (لا تذهب الدنيا حتى يأتى على امتى رجل من اهل بيتى يملأ الأرض عدلا کما ملئت جورا).

- (دنيا سپرى نمى شود جز اينکه مردى از اهل بيت من در ميان امتم ظاهر شود که زمين را پر از عدالت کند آن چنان که پر از ستم شده باشد).(10)

263- (لا يزال هذا الذين عزيزا الى اثنى عشر خليفة).

- (اين دين تا دوازده خليفه ى من هست عزيز وسرافراز است).

جابر بن سمره مى گويد: آنگاه مردم تکبير گفتند وسر وصدا کردند ورسول اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) چيزى فرمود که من نشنيدم، از پدرم پرسيدم که چه فرمود؟ گفت: (کلهم من قريش): (همگى از قريش است).(11)

لزوم اعتقاد به ظهور حضرت مهدى

264- (من کذب بالمهدى فقد کفر).

- (هر کس مهدى را انکار کند کافر مى شود).(12)

دهها تن از دانشمندان اهل تسنن در کتابهاى حديثى وکلامى به تواتر احاديث حضرت مهدى روحى فداه اعتراف کرده اند ودهها تن از آنها بر طبق حديث فوق فتوى داده اند که انکار حضرت مهدى کفر است.

يکى از علماى معروف اهل سنت به نام (شوکانى)(13) براى اثبات تواتر احاديث حضرت مهدى (عجل الله فرجه الشريف) کتابى به نام: التوضيح فى تواتر ما جاء فى المنتظر والمسيح والدجال) تأليف کرده است.

انتظار ظهور حضرت مهدى

265- (افضل العبادة انتظار الفرج).

- (برترين عبادتها انتظار فرج است).(14)

ناگفته پيداست انتظارى مى تواند بهترين عبادتها به شمار آيد که سازنده باشد، يعنى انسان را به عمل وادار کند.

کسى که منتظر ظهور آن دادگستر جهانى است هنگامى منتظر است که به مقدار طاقت خود در پياده کردن اهداف عاليه ى آن حضرت تلاش کند. وگرنه نمى تواند خود را منتظر بنامد.

نقش امام زمان در عصر غيبت

266- (والذى بعثنى بالحق نبيا انهم يستضيئون بنوره وينتفعون بولايته فى کانتقاع الناس بالشمس اذا سترها سحاب. يا جابر! هذا من مکنون سر الله ومخزون علمه، فاکتمه الا عن اهله).

- (سوگند به خداوندى که مرا به پيامبرى برانگيخت، آنها در زمان غيبت او از نور ولايت او برخوردار مى شوند، چنانکه مردم از خورشيد برخوردار مى شوند هنگامى که پشت ابرها نهان شود).

- (اى جابر! اين از اسرار پنهان وعلوم نهانى خداوند است، آن را مخفى بدار، جز از اهلش).(15)

روايت جابر بن عبد الله انصارى به همين تعبير در احاديث شيعه نيز وارد شده است.(16)

در اين رابطه سه حديث ديگر از سه تن از امامان معصوم نيز وارد شده که همه به يک مضمون مى باشد ودر هر سه حديث وجود مقدس حضرت ولى عصر روحى فداه در عصر غيبت به خورشيد پنهان در پشت ابر تشبيه شده است:

1- از امام زين العابدين عليه السلام.(17)

2- از امام صادق عليه السلام.(18)

3- از وجود مقدس حضرت ولى عصر در ضمن توقيع شريفى که توسط دومين نائب خاص حضرتش صادر شده است.(19)

اما در مورد اينکه چرا آن خورشيد فروزان امامت در عصر غيبت به آفتاب پوشيده شده در پشت ابر تشبيه شده، مطالب زيادى گفته شده، که علامه ى مجلسى هشت وجه در دائرة المعارف بزرگ بحار آورده است.(20)

وجه ديگرى نيز اخيرا ابراز شده که شايد از همه مقبول تر باشد.(21)

ياران امام زمان در عصر غيبت

267- (الأبدال فى هذه الأمة ثلاثون رجلا قلوبهم على قلب ابراهيم خليل الرحمان، کلما مات رجل ابدل الله مکانه رجلا).

- (ابدال در ميان اين امت سى نفر هستند که دلهايشان چون قلب ابراهيم خليل است. هر گاه يکى از آنها بميرد خداوند يک نفر ديگر به جاى او مى گمارد).(22)

در روايات شيعه آمده است که همواره سى تن از اخيار واوتاد در محضر حضرت بقية الله هستند که خداوند به وسيله ى آنها از وجود مقدس آن مهر تابان رفع غربت مى کند.(23)

مرحوم ميرزاى نورى مى فرمايد: اگر مقدر نباشد که اين 30 نفر چون حضرت بقية الله روحى فداه از عمر طولانى برخوردار باشند، لازمست که در هر قرنى عوض بشوند وافراد ديگرى جاى آنها را بگيرند. به هرحال در هر قرنى 30 نفر از مؤمنان پرهيزگار سعادت تشرف ومجاورت آن بزرگوار را دارند.(24)

روى اين بيان احتمال مى رود که حديث فوق نيز به همين موضوع مربوط باشد، خصوصا که در کتب اهل سنت اين حديث همه جا در بخش احاديث حضرت مهدى درج شده است.

اين 30 نفر که اصطلاحا (ابدال) ناميده مى شوند چقدر سعادتمند هستند که همواره در محضرآن مهر تابان هستند وآن سعادت بزرگى است که امامان معصوم نيز آن را آرزو کرده اند:

268- (ولو ادرکته لخدمته ايام حياتى).

- (امام حسين (عليه السلام) فرمود: (من اگر زمان او را درک مى کردم تمام عمر خود را خدمت او به سر مى بردم).(25)

عين اين تعبير در احاديث شيعه از امام صادق عليه السلام وارد شده است.(26)

روزگار رهايى

269- (ويدعى ذلک اليوم يوم الخلاص).

- (آن روز روز رهايى خوانده مى شود).(27)

جالب توجه است که علاوه بر احاديث اسلامى، در اناجيل نيز که نويدهاى آن مصلح جهان به وفور آمده است، از آن روز موفور السرور به عنوان (روز رهايى) تعبير شده است. ولذا نويسنده ى پرشور لبنانى: (کامل سليمان) کتاب پرارج خود را (يوم الخلاص) نام نهاده است.(28)

نخستين خطبه ى حضرت مهدى

270- (فاذا خرج اسند ظهره الى الکعبة واجتمع اليه ثلاثمأة عشر رجلا من اتباعه فاول ما ينطق هذه الآية: (بقية الله خير لکم ان کنتم مؤمنين)، ثم يقول: انا بقية الله وخليفته وحجته عليکم، فلا يسلم عليه احد الا قال: السلام عليک يا بقية الله فى الأرض، فاذا اجتمع عنده العقد عشرة آلاف رجل، فلا يبقى يهودى ولا نصرانى ولا احد ممن يعبد غير الله تعالى الا امن وصدق وتکون الملة واحدة ملة الاسلام، وکل ما کان فى الأرض من معبود سوى الله تعالى تنزل عليه نار من السماء فتحرقة).

- (چون ظاهر شود پشتش را به خانه ى کعبه تکيه مى دهد وتعداد 313 نفر از پيروانش در اطراف او گرد آيند. نخستين چيزى که به زبان مى آورد اين آيه ى شريفه است:

بقية الله بهتر است براى شما اگر مؤمن باشيد).(29)

سپس مى فرمود:

بقية الله منم، خليفه الله منم، حجة الله منم).

کسى بر او سلام نمى گويد جزاينکه بگويد: (السلام عليک يا بقية الله فى الأرض).

- (هنگامى که لشکر ده هزار نفرى گرد مى آيد، ديگر يک نفر يهودى ومسيحى وپيروان ديگر اديانى که جز خدا را مى پرستند، باقى نمى ماند جز اينکه ايمان مى آورد وتصديق مى کند ودين يکى مى شود وآن، دين مقدس اسلام است. هر معبودى که در روى زمين باشد وجز خدا پرستيده شود، آتشى از آسمان مى آيد ومى سوزاند).(30)

271- (اذا قام القائم من آل محمد يقول: يا ايها الناس نحن الذين وعدکم الله فى کتابه: (الذين ان مکناهم فى الأرض اقاموا الصلوة واتوا الزکوة وأمروا بالمعروف ونهوا عن المنکر).

- (چون قائم آل محمد (صلوات الله عليه) قيام کند مى فرمايد: هان اى مردم! ما کسانى هستيم که خداى تبارک وتعالى در قرآن کريم وعده داده است:(31)

- (آنها کسانى هستند که اگر در روى زمين متکى شوند، نماز را به پا مى دارند، زکات را مى پردازند، امر به معروف ونهى از منکر مى نمايند).(32)

پرچم حضرت مهدى

272- (على راية المهدى مکتوب: البيعة لله).

- (بر پرچم حضرت مهدى نوشته شده: البيعة لله).(33)

چنانکه قرآن کريم بيعت رسول اکرم صلى الله عليه وآله را بيعت با خدا تعبير کرده است(34) بيعت با آخرين خليفه وحجت خدا نيز بيعت با خدا به شمار مى آيد چنانکه امام صادق عليه السلام در اين رابطه مى فرمايد:

- (حضرت قائم عليه السلام پشتش را به کعبه تکيه داده دست مبارکش را دراز مى کند ومى فرمايد: اين دست خداست، از آن خداست وبراى خداست. آنگاه آيه ى شريفه ى (ان الذين يبايعونک انما يبايعون الله) را تلاوت مى فرمايد).(35)

فرماندهان لشکرى وکشورى آن حضرت

273- (يبايعه بين الرکن والمقام عدة اهل بدر).

- (در ميان رکن ومقام به تعداد اصحاب بدر با او بيعت مى کنند).(36)

تعداد 313 نفر که در اولين لحظات ظهور با آن حضرت بيعت مى کنند، فرماندهان لشکرى وکشورى آن حضرت در دولت حقه مى باشند وگرنه تا شماره ى سپاهيان به ده هزار نفر نرسيده باشد از مکه حرکت نمى کنند.

274- (لا يخرج القائم الا فى وتر من السنين، سنة احدى او ثلاث او خمس او سبع او تسع، ويقوم فى يوم عاشورا ويظهر يوم السبت العاشر من المحرم قائما بين الرکن والمقام، وشخص قائم على يده ينادى: البيعة البيعة، فيسير اليه انصاره من اطراف الأرض يبايعونه فيملأ الله تعالى به الأرض عدلا کما ملئت جورا وظلما، ثم يسير من مکة حتى يأتى الکوفة، فينزل على نجفها، ثم يفرق الجنود منها الى جميع الأمصار).

- (قائم عليه السلام جز در سال فرد خارج نشود، او در سالهاى چون، يک، سه، پنج، هفت ونه در روز شنبه، روز عاشورا، دهم ماه محرم ظهور مى کند ودر ميان رکن ومقام قرار مى گيرد، شخصى بالا دست او بانک مى زند: بيعت، بيعت. ياران او از اقطار واکناف جهان به سوى او مى شتابند وبا او بيعت مى کنند. خداوند روى زمين را به واسطه ى او پر از عدالت مى کند، آن چنان که پر از جور وستم شده باشد. آنگاه از مکه خارج مى شود وبه کوفه مى رود. هنگامى که به نجف کوفه (نجف اشرف) رسيد سپاهيانش را تقسيم کرده به تمام مناطق روى زمين مى فرستد).(37)

275- (لا تحشر امتى حتى يخرج المهدى، يمده الله بثلاثة الاف من الملائکة ويخرج اليه الأبدال من لشام والنجبا من مصر وعصائب اهل الشرق حتى يأتوا مکة فيبايع له بين الرکن والمقام، ثم يتوجه الى الشام وجبريل على مقدمته، وميکائيل على يساره، ومعه اهل الکهف اعوال له، فيفرح به اهل السماء والأرض والطير والوحش والحيتان فى البحر وتزيد المياه وتمتد الأنهار وتضعف الارض اکلها، فيقدم الى الشام فيأخذ السفيانى، فيذبح تحت الشجرة التى اغصانها الى بحيرة طبرية).

- (امت من محشور نمى شوند تا مهدى خارج شود که خداوند او را با سه هزار فرشته يارى مى کند. ابدال شام، نجيبان مصر وبرگزيدگان خاور زمين همراه او خارج مى شوند، همگى در مکه گرد مى آيند ودر ميان رکن ومقام با او بيعت مى کنند. آنگاه به سوى شام حرکت مى کنند. جبرئيل در پيشاپيش آنها، ميکائيل در طرف چپ او، واصحاب کهف معاونان آن حضرت مى باشند. اهل آسمان وزمين از ظهور او خوشحال مى شوند، پرندگان هوا، درندگان صحرا وماهيان دريا شادمانى مى کنند. آبها فراوان مى شود، رودخانه ها گسترده مى شود، زمين ميوه هايش را چند برابر مى کند. آن گاه به سوى شام پيش مى رود وسفيانى را دستگير مى کند ودر کنار درياچه ى طبريه(38) در زير درختى که شاخه هايش روى درياچه گسترده است، او را سر مى برد).(39)

در برخى از احاديث اهل سنت آمده است که هنگامى که سفيانى دستگير مى شود او را در حالى که عمامه اش را به گردنش آويخته اند کشان کشان به خدمت آن حضرت مى آورند. سفيانى تقاضاى عفو مى کند حضرت بقية الله که فرزند رحمة للعالمين است او را مورد عفو قرار مى دهد ولى اصحاب وياران عرض مى کنند: اى فرزند پيامبر! او که اين همه از اولاد حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم را کشته چگونه ممکن است مورد عفو قرار گيرد، ما هرگز نمى توانيم صبر کنيم. مى فرمايد: اختيار با شماست، هرچه خواستيد انجام دهيد. او را در کنار درياچه ى طبريه سر مى برند وشيعيان همه تکبير مى گويند وخدا را سپاس مى گويند.(40)

پاورقى:‌