جوانى پايدار
عمر جاويدان وعمر طولانى ارتباط نزديک با جوانى پايدار دارد وتمام
نويدهاى دانشمندان در مورد عمر طولانى شامل نويدهائى در مورد جوانى
پايدار نيز مى باشد ودر طول تاريخ نيز هر دراز عمرى مقدارى از نشاط
جوانى را تا واپسين روز زندگى حفظ کرده بود. دراز عمران عصر ما نيز
از اين قانون مستثنى نيستند.
1 - پى يرارا، اهل کلمبيا در 167 سالگى استخوانها ومفاصلش به قدرى
خوب مانده که بيشتر جوانان به حال او غبطه مى کردند.(1)
2 - در کنيا مرد 158 ساله اى زندگى مى کند که اخيرا آپانديس او را
عمل کردند واو چون يک جوان تازه به دوران رسيده از نشاط جوانى
برخوردار است.(2)
3 - در شوروى شخصى بنام عيوض اف در سن 147 سالگى است که تلاشهاى
روزانه اش را به سن يک جوان انجام مى دهد.(3)
4 - دلى چينگ، که در چين 253 سال زندگى کرده بود، تا پايان عمر با
موهاى سياه ونيروى جوانى زيسته بود ودر عمر افسانه اى خود 23 همسر
به دست خود به خاک سپرده بود.(4)
5 - يک مرد 140 ساله اطريشى به سان يک جوان در مزرعه خود کار مى
کند واظهار مى دارد که در عمر خود حتى يک بار هم بيمار نشده است.(5)
6 - گوموگا پيرزن روسى، صد وچهل وهفتمين سالگرد تولد خود را در
حالى جشن گرفت که در حس بينائى وشنوائى خود هيچ ضعفى احساس نمى کرد
ونشاط خود را از دست نداده بود.(6)
7- يک دهقان مجارستانى در سال 1724 به سن 185 سالگى در گذشت که تا
آخرين روز عمر خويش همچون جوانان کار مى کرد.(7)
8 - هنرى جنس انگليسى که 169 سال زندگى کرد، در 112 سالگى در جنگ
فلورفيد شرکت جست.(8)
9 - سيد حبيب معاطى مراکشى در سن 147 سالگى با نشاط جوانى همه
مشاغل خود را شخصا انجام مى داد.(9)
10 - سيد على فريدنى در 155 سالگى دندان در آورد وتا پايان عمر 185
ساله خود با نشاط وشادابى زندگى کرد، شرح حال وگزارش هيئت پزشکى
دائر بر نشاط جوانى او در سن 185 سالگى در جرايد آن روز منتشر گرديد.(10)
جالب توجه است که در روايات اسلامى تاکيد شده است که حضرت مهدى
عليه السلام به هنگام ظهور آن چنان از نشاط جوانى برخوردار خواهد
بود که همگان او را جوان کمتر از 40 ساله تصور خواهند کرد.(11)
برخى از پزشکان معتقدند که تاکيد بر جوانى آن حضرت خود يکى از
شواهد صحت احاديث مهدى (عليه السلام) است، زيرا در عصر رسول اکرم
(صلى الله عليه وآله وسلم) رابطه طول عمر وجوانى پايدار بر احدى
روشن نبود.
<"036">خرق عادت
از مطالب ياد شده به اين نتيجه رسيديم که عمر طولانى از ديدگاه علم
کوچکترين اشکالى به همراه ندارد، بلکه زيست شناسان معتقد هستند که
کوتاهى عمر دليل مى خواهد نه درازى آن. در اينجا بگونه اى ديگر به
امکان طول عمر آن حضرت استدلال مى کنيم: حوادثى که در جهان روى مى
دهد تماما از اقسام ممکن هستند، زيرا محال هرگز تحقق نمى يابد وحتى
قدرت خدا نيز بر محال تعلق نمى يابد. معجزات پيامبران وکرامتهاى
اولياى خدا، کلا از امور ممکن است نه محال. معجزات حضرت عيسى (عليه
السلام) چون: زنده کردن مردگان وشفا دادن بيماران از امور ممکن است
نه محال. معجزات حضرت موسى (عليه السلام) چون: اژدها شدن عصا، يد
بيضاء، شکافتن دريا وغير آنها از امور ممکن است نه محال. معجزات پيامبر
اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) چون: معراج، شق القمر، تسبيح سنگريزه،
سخن گفتن درخت، وامثال آنها همه وهمه از امور ممکن است نه محال.
نهايت امر اينست که ممکن بر دو قسم است:
1 - عادى (استاندارد)
2 - غير عادى (غير استاندارد) بخار شدن آب درياها، بارش باران از
ابرها، جوانه زدن دانه ها در شرائط عادى، شگفتن غنچه ها در موسم
عادى، آفرينش نوزادان از اسپرهاى پدران واو ول هاى مادران، وديگر
حوادثى که در دنيا همواره روى مى دهد وهمگى با آن انس گرفته ايم
امور عادى است. اگر امورى بر خلاف روال عادى وبدون اسباب عادى
انجام يابد، ممکن غير عادى است. اگر درختى در غير موسم وصرفا به
دعاى يک پيامبر ويا وصى پيامبر سبز شود وميوه دهد غير عادى است.
اگر نوزادى چون حضرت عيسى به حکمت پروردگار بدون پدر متولد شود
ممکن غير عادى است. اگر بارانى بدون اسباب عادى وصرفا به دنبال
نيايش يک دوست خدا ببارد ممکن غير عادى است.
روى اين بيان همه معجزات پيامبر وامامان معصوم، از امور ممکن است
نه محال، تنها چيزى که هست خرق عادت است وبه تعبير ديگر غير
استاندارد است. کارهاى خارق عادت منحصر به معجزه ها وکرامتها نمى
باشد. بلکه در جهان آفرينش گاه وبيگاه کارهائى بر خلاف نواميس
طبيعت ديده مى شود که جهانيان را به شگفت در مى آورد ودر سر لوحه
جرائد جهان قرار مى گيرد. که به چند نمونه از آنها اشاره مى کنيم:
1 - تولد دو برادر چسبيده به يک ديگر، وزندگى 64 ساله آنان.(12)
2- باردار شدن دختر 6 ساله وتولد پسرى از او.(13)
3 - باردار شدن زنى بدون شوهر وگواهى مجمع علمى پزشکان انگلستان.(14)
4 - کشف دو معده مجزا در شکم يک مرد.(15)
5 - چهار هزار دانه گندم از يک بوته.(16)
6 - تاثير فورى نيايشها در شفاى بيماريهائى چون سل استخوانى، سرطان
وغيره.(17)
7- درختان گوشتخوار.(18)
8- چغندر مغناطيسى.(19)
9- ماهيهاى سه ميليون ساله.(20)
10 - آبى که يخ نمى زند.(21)
11 - خانمى که در فاصله دو ماه دو نوبت زائيد.(22)
12 - مردى که طبق گزارش يکى از بيمارستانهاى دمشق چهار کليه دارد.(23)
وسرانجام دراز عمران تاريخ که هزاران سال عمر کرده اند ونويد
عمرهاى ميليونى براى انسانهاى عصر فضا،(24)
وصدها خارق عادت ديگرى که طول عمر حضرت ولى عصر (عجل الله فرجه) در
مقابل آنها نه فقط ممکن، بلکه طبيعى وعادى هم بنظر مى رسد، همه
وهمه ممکن است فقط جزء استثناءها بشمار مى آيد.
استثناها
خداوند حکيم براى دلايل فراوان، از جمله اثبات اينکه اين جهان
صانعى دانا وتوانا دارد که ما فوق همه علل ومعاليل است وخود پديد
آورنده اسباب ومسببات است، هر کجا بخواهد ايجاد سبب مى کند وهر کجا
بخواهد اسباب مادى را بهم مى زند، وبه اصطلاح سبب ساز وسبب سوز است،
استثناءاتى را در جهان خلقت آفريده، که هم از دلايل قدرت وحکمت خدا
وهم از شواهد بحث ما مى باشد که به نقل چند نمونه بسنده مى کنيم:
استثناء در جهان نباتات
در سيرکان از ناحى شهر تويسرکان، درخت گردوئى، وجود دارد که هر 15
عدد گردو در يک جلد خربزه مانند سفت وسخت قرار دارد که براى شکستن
هر يک گردو ناچار بايد جلد اصلى را شکست. شگفت انگيزتر اينکه دهها
مرتبه از اين گردو در جاهاى مختلف حتى در کنار آن کاشته اند ولى
نتيجه وثمره آن همان گردوهاى معمولى بوده است.(25)
در زرآباد قزوين درختى است که روى برگهاى آن اسم مبارک پنج تن بخط
روشن نوشته شده وروزهاى عاشورا يکى از شاخه هايش مى شکند ومايع سرخ
رنگى شبيه خون از آن جارى مى شود که تا کنون دهها نفر از افراد
مورد اعتماد را ديده ايم که براى ديدن درخت ياد شده به زرآباد رفته
اند واز برگهاى آن آورده اند ومکرر اسماء مقدسه پنج تن را روى
برگها مشاهده کرده ايم! در ميان درختان، درختهائى وجود دارد که گوشتخوار
هستند، پرندگان، حيوانات، حتى انسان را شکار مى کنند!(26)
در درياها ذرات ژلاتينى هستند که با جذب کلروفيل جزء عالم گياهان
به شمار مى آيند وعمرشان از يک ثانيه کمتر است ودر مقابل درختانى
در مناطق استوائى است که اگر رطوبت پاى آنها خشک نشود براى هميشه
جوانه مى زنند وشاخه به اطراف مى فرستند وبه اصطلاح عمر جاويدان
دارند.(27)
در برابر اين استثناها درازى عمر يک درخت نسبت به درختهاى نوع خود
بسيار طبيعى مى نمايد. در لامبارديا درختى است که بيش از 2000 سال
عمر کرده ودر برابورن کنت درختى است که عمر آن را بيش از 3000 سال
تخمين زده اند ودرختى از نوع تکسوديم وسيتشيوم يافت مى شود که در
حدود 6000 سال عمر کرده است.(28)
عجيب تر از همه درخت عندمى است در شهر اوروتاوا در جزيره تنزيف
(يکى از هفت جزيره کانارى) در درياى آتلانتيک. اين درخت که در
فارسى خون سياوش ناميده مى شود، به قدرى بزرگ است که اگر ده نفر در
اطراف آن حلقه بزنند ودستهاى خود را باز کنند که فقط سر انگشتها
بهم برسد نمى توانند ساق آن را احاطه کنند. شايان دقت است که در
مدت شش قرنى که از کشف اين جزيره مى گذرد هيچ تغييرى در منظره اين
درخت پديد نيامده است، از طرز رشد ونمو درختان کوچکى که از همين
درخت عندم در جزيره ياد شده هست، نمو کند وبطيىء آن به خوبى روشن
مى شود. جز خدا کسى نمى داند که چندين هزار سال بر عمر اين درخت گذشته
است. يکى از دانشمندان گياه شناس پس از اظهار ناتوانى در تعيين عمر
اين درخت مى گويد: فهم بشر از کشف اين سر ناتوان است وکسى نمى
تواند بطور تقريب هم عمر درخت عندم اوروتاوا را تعيين کند! قدر
مسلم اينست که اين درخت کهنسال، هزاران سال، پيش از خلقت آدم وجود
داشته است.(29)
استثناء در عالم حيوانات
دانشمندان شوروى در نزديکى قطب شمال يک نوع حلزون پيدا کرده اند که
از چندين هزار سال پيش از تاريخ، تا حال زنده مانده است.(30)
ماهيهائى در اقيانوس اطلس ديده شده که دانشمندان عمر سه ميليون
ساله بر ايشان بر آورد کرده اند.(31)
استثناء در عالم انسان
در ميان مردم عصر خود شاهد افراد استثنائى فراوانى هستيم، در ميان
افراد زمان خود کسانى را مى بينيم با کارهاى شگفت انگيز که باور
کردن آن حتى براى کسانى که مشاهده کرده اند مشکل است. در جرايد
تفصيل داستان کسى را خوانديم که با نيروى خارق العاده چشم خود
اجسام فلزى، مانند قاشق وچنگال را خم مى کرد، بدون آن که به سوى آن
با دست اشاره کند! او اين عمليات را در برابر خبرنگاران وحتى از
تلويزيون انگلستان اجراء کرد که انگليسى هاى دير باور هم پذيرفتند
که حيله اى در کار نيست ويک فرد استثنائى است. وشرح داستان جوان
ايرانى را همه در جرايد خوانديم که لامپ وشيشه را مانند نقل ونبات
مى خورد، در صورتى که اگر يک فرد عادى مختصر خورده شيشه اى را در
لابلاى غذا بخورد ممکن است کارش به جراحى بکشد.(32)
اگر شرح زندگى نوابغ جهان را بخوانيم دچار شگفتى خواهيم شد. اگر
شرح حال ابن سينا را بخوانيم که در 5 سالگى قرآن را از حفظ داشت(33)
ودر 12 سالگى بر مسند فتوى نشسته، در شهر بخارا فتوا مى داد(34)
ترديدى نخواهيم داشت که او يک فرد استثنائى بود. در طول تاريخ به
تعدادى از مراجع بزرگ بر مى خوريم که پيش از آن که به حد بلوغ بر
سند به درجه اجتهاد نائل آمده اند، ودر عصر خود شاهد نابغه دوران،
شهيد آيت الله صدر بوديم که در دومين دهه زندگى خود، اجازه اجتهاد
دريافت کرده، ودر 14 سالگى کتاب پر ارج فدک را تأليف کرده بود.(35)
زمستان خوابى
يکى ديگر از مسائلى که مى تواند الهام بخش پژوهشگران زيست شناس
باشد وآنها را در کشف راز طول عمر يارى دهد مسئله هيبرنيت يا
زمستان خوابى است. بسيارى از حيوانات خون گرم با فرا رسيدن فصل
سرما به مناطق گرمسير کوچ مى کنند وبرخى از خرسها، خزندگان،
دوزيستان، پروانه ها، خفاشها، سنجابها، وحلزونها در حفره اى به
خواب زمستانى فرو مى روند. خواب زمستانى شبيه مردن است وتقريبا
تمام فعاليتهاى حياتى در خواب زمستانى متوقف مى گردد.(36)
اگر وزغى را که در زمستان خوابى است از جايش بيرون بياورند بنظر مى
رسد که مرده است. در ششهايش هوا نيست وضربان قلبش چندان ضعيف است
که نمى توان به آن پى برد.(37)
ضربان قلب سنجاب زمينى در زمستان خوابى به 7 الى 10 مرتبه در دقيقه
مى رسد، در صورتى که معمولا 300 مرتبه در دقيقه بايد بزند. مطالعه
زمستان خوابى از اين جهت قابل توجه است که شايد بدان وسيله راز طول
عمر کشف گردد وانسان را به طول عمر نائل گرداند.(38)
نتيجه
مطالعه احوال درختان طويل العمر، زنده ماندن چندين هزار ساله نطفه
حياتى نباتات،(39)
زندگى چندين هزار ساله ويروسها وحالات شگفت انگيز خوابهاى زمستانى
وترقيات حيرت انگيز علم پزشکى وزيست شناسى و... جهانيان را به امکان
طولانى نمودن عمر وغلبه بر پيرى، اميدوار کرده وبه کوشش وتحقيق
وکنجکاوى وادارشان کرده است. اميد است دانشمندان بر اين هدف مقدس
وآرمان والاى بشريت موفق وکامياب گردند ودر نتيجه راز طول عمر قائم
آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) براى طالبان حقيقت آشکار گردد.(40)
اگر وضع تغذيه وحوادث وسوانح منظور باشد از آنجا که امام داناترين
مردم زمان است، با تسلط علمى خود مى تواند بهترين غذا وسالمترين
محيط را به دور از تشعشعات وسوانح انتخاب کند، به خصوص که به تناسب
مغز کامل امام، کنترل بدنى در حد اعلاى درستى ونيرو انجام خواهد
گرفت. طبق اين قواعد وبر اساس قوانين فلسفى که مرحوم حاج شيخ مجتبى
قزوينى بيان کرده است(41)
مى بايست همه پيشوايان معصوم از عمر طولانى چندين هزار ساله
برخوردار باشند که متاسفانه همه پيشوايان معصوم به شمشير ويا زهر
جفا به شهادت رسيده اند، وچنان که پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله
وسلم) فرمودند: ما منا الا مقتول او مسموم(42)
همه آن بزرگواران به دست ستمگران روى از اين جهان برتافتند وگر نه
عمر طولانى داشتن همه شان قطعى بود. اگر دانشهاى ژرياترى وجرونتولوژى
مى خواهند عمرها را طولانى کنند وشادابى جوانى را تا پايان عمر نگهدارند،
چهارده قرن پيش پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) وامامان
معصوم (عليه السلام) وعده داده اند که آن يکتا بازمانده خدا در روى
زمين به هنگام ظهور کمتر از چهل ساله بنظر خواهد رسيد. ودر بعضى
روايات 30 ساله تعبير شده است.(43)
علم پزشکى امروز توفيق يافته زهرهاى ارثى واکتسابى را از بدن دور
نمايد وشخصى مانند امام (عليه السلام) که همواره گواهى مى دهيم که
از صلبهاى پاک وپاکيزه بصورت نورى درخشان به رحمهاى پاک وپاکيزه
انتقال مى يافت، هرگز مسموميت ارثى نداشته وهرگز مسموميت اکتسابى
نخواهد داشت که ميکرب با وجود اقدس آن حضرت در حکم دو قطب متضادى
است که هرگز خيال نزديک شدن به يک ديگر را ندارند.(44)
طول عمر از طريق اعجاز
اگر از همه مطالب ياد شده چشم بپوشيم وفرضا عمر طولانى را از نظر
علمى غير ممکن تصور کنيم وپيرى را يک قانون مسلم واجتناب ناپذير
جهان طبيعت فرض کنيم، باز هم در عقيده خود پا بر جا هستيم وطول عمر
حضرت مهدى (عجل الله فرجه) را کاملا قابل پذيرش مى دانيم، زيرا در
اين صورت امتداد زندگى حضرت نوح وعيسى ومهدى (عليه السلام) در
هزاران سال يک معجزه خواهد بود که قوانين خلقت در اين موارد خاص (بنابر
فرض بالا) تعطيل شده است. ونمونه هاى آن نيز در گذشته بسيار اتفاق
افتاده است. وقرآن کريم دهها مورد را ياد آور مى شود که خداوند
توانا براى حفاظت از وجود مقدس پيشواى معصومى که براى رهبرى امت
برگزيده است، برخى از مقررات جهان طبيعت را از کار انداخته است، که
به چند نمونه از آنها اشاره مى کنيم:
1 - براى حفاظت از جان ابراهيم: آتش را بر آن حضرت سرد وسلامت قرار
داد.(45)
2 - براى حفاظت از جان موسى، دريا را شکافت.(46)
3 - براى حفاظت از جان عيسى، ديگرى را بصورت او انداخت او را
باسمانها برد.(47)
4 - براى حفاظت از جان پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) ديدگان
مردم شمشير به دستى را که در اطراف خانه اش براى کشتن او صف کشيده
بودند از کار انداخت وآنها بر خلاف قانون طبيعت پيامبر را نديدند.(48)
آيا از نظر تعطيل شدن قوانين طبيعت ونواميس خلقت، طول عمر يک انسان
مهمتر است يا تاثير نکردن آتش سوزان در گوشت وپوست يک انسان؟!(49)
طول عمر يک انسان شگفت انگيزتر است يا انباشته شدن آبها چون کوهى
بلند وشکافته شدن ميان آن براى گذشتن موسى وقوم او؟! طول عمر يک
انسان اعجاب انگيزتر است يا بالا رفتن انسان خاکى به سوى آسمانها؟!
خداوندى که مطابق حکمت بالغه اش دهها مرتبه قوانين طبيعت را براى
حفظ جان شخصيتهاى الهى تعطيل کرده است، چه اشکالى دارد که يک بار
هم براى حفظ جان رهبر بزرگوار وحجت پروردگارى که او را براى نجات
بشريت، گسترش عدل وداد، وريشه کن ساختن کاخهاى ظلم واستبداد ذخيره
کرده است ونويد ظهورش را توسط پيامبران بزرگ داده است، تعطيل کند
وشيوه حکيمانه اش را ادامه دهد.؟
طول عمر از ديدگان اديان آسمانى
اگر مشکل عمر از طرف ماديها وماترياليستها مطرح شود پاسخ آن همانست
که از زبان زيست شناسان، پزشکان، وديگر دانشمندان نقل کرديم وسير
تاريخى آن را در محدوده يک مقاله فشرده بررسى کرديم ولى اگر اين
مسئله از طرف خداپرستان وپيروان اديان آسمانى مطرح شود، گذشته از
مطالب ياد شده دو استدلال ديگر نيز افزوده مى شود:
قدرت بى پايان خدا
همه خداپرستان براى خداوند متعال قدرت بى پايان معتقد هستند واو را
بر همه چيز توانا مى دانند. خداوندى که اين جهان را از کران تا
کران با قدرت بى کرانش آفريده وبيش از 200 ميليارد کهکشان را با
دست توانايش از ميليونها سال پيش نگه داشته است هرگز از نگهدارى
ولى وحجت خود ناتوان نخواهد بود.
خدائى کين جهان پاينده دارد |
|
تواند حجتى را زنده دارد |
نمونه هاى دراز عمران در کتب آسمانى
در ميان خداپرستان وپيروان اديان آسمانى اختلافى نيست در اينکه طول
عمر ممکن است وبراى عمر هيچ موجود زنده اى محدوديت قطعى وجود ندارد
ودر تمام کتب مقدسه از دراز عمران بسيارى بحث شده است که از نظر پيروان
آنها امکان عمر طولانى را قطعى مى سازد که به نقل چند نمونه از دو
کتاب آسمانى بسنده مى کنيم:
تورات وطول عمر
تورات کتاب مقدس يهوديان است که از نظر مسيحيان نيز مورد اعتماد مى
باشد، از اين رهگذر تمام محتويات تورات مورد پذيرش يهود ونصارى مى
باشد. در تورات شرح زندگى تعداد بيشمارى از پيامبران وپيشينيان را
نقل کرده است که تقريبا همه آنها از عمر طولانى برخوردار بوده اند
که به نقل چند نمونه بسنده مى کنيم:
1 - حضرت آدم 930 سال.
2 - شيث پسر آدم 912 سال.
3- انوش پسر شيث 905 سال.
4 - قينان پسر انوش 910 سال.
5 - مهلائيل پسر قينان 895 سال.
6 - يارد پسر مهلائيل 962 سال.
7 - خنوخ(50)
پسر يارد 365 سال در ميان مردم بوده، سپس بسوى آسمانها برده شد.
8 - متوشالح پسر خنوخ 969 سال.
9 - لمک پسر متوشالح 777 سال.(51)
10 - حضرت نوح پسر لمک 950 سال.(52)
نگاهى گذرا به جدول بالا که از سفر پيدايش نقل کرديم، به روشنى
اثبات مى کند که عمر طبيعى انسان از نظر تورات 70 سال نيست بلکه حد
اقل 900 سال است.
پاورقى:
(1)
اطلاعات، ش 1921 و9236.
(4)
الامالى المنتخبه مظفرى، ج 1 ص 79.
(7)
مجله دانشمند، سال 6 ش 1 ص 46.
(8)
تفسير طنطاوى، ج 17 ص 231.
(9)
روزنامه الاخاء سال 4 ش 757.
(10)
اطلاعات، شماره هاى 9741 و9744 و9765.
(11)
کمال الدين وتمام النعمه، ص 316 وبحار الانوار، ج 52 ص
285.
(12)
مجله ستاره طوس، ش 1، (30 بهمن ماه 41).
(13)
مجله اطلاعات هفتگى، ش 1157، (6 دى ماه 42).
(14)
مجله آسياى جوان، شماره مسلسل 309.
(15)
کيهان، ش 5917، (22 فروردين 42).
(16)
اطلاعات، 17 ارديبهشت 47.
(17)
نيايش، از دکتر الکسيس کارل، زيست شناس معروف فرانسوى.
(18)
مجله نور دانش، سال 5 ش 6.
(19)
مجله مکتب اسلام، سال 9 ش 3 ص 42 به نقل از مجله کنستلاسيون.
(20)
مجله نور دانش، سال 5 ش 6.
(21)
مجله دانشمند، سال 6 ش 3 ص 9.
(23)
اطلاعات 27/ 12/ 1345.
(24)
اولين دانشگاه وآخرين پيامبر، ج 2 ص 220.
(25)
نور دانش، سال 5 ش 6.
(26)
نور دانش، سال 5 ش 6.
(27)
نور دانش، سال 5 ش 6.
(28)
الله والعلم الحديث، ص 96.
(29)
نويد امن وامان، ص 229 به نقل از مجله پيک ايران ش 1152.
(31)
نور دانش، سال 5 ش 6.
(32)
مهدى انقلابى بزرگ، ص 230.
(33)
نگارنده کودک 6 ساله اى را در حدود 10 سال پيش در مشهد
مقدس مشاهده کرده است که 65 سوره از قرآن را حفظ داشت
وسوره المدثر را در روز مبعث در حضور صدها نفر از فضلا
ودانشمندان در کانون بحث وانتقاد دينى مشهد با لحن شيوائى
تلاوت کرد.
(35)
اين کتاب توسط برادر انديشمندم آقاى على اکبر حسنى به
فارسى ترجمه شده است.
(36)
به من بگو چرا؟ ج 4 ص 230.
(37)
فرهنگنامه، ج 9 ص 816.
(38)
دادگستر جهان، ص 196.
(39)
مانند گندمهائى که از مقبره فرعون مصر بهنگام حفارى بدست
آمد وپس از کاشتن سبز وبارور شد در حالى که سه چهار هزار
سال از تاسيس مقبره فرعون مى گذشت ونطفه حياتى در اين مدت
زنده مانده بود.
(40)
دادگستر جهان، ص 296 به نقل از دکتر ابوتراب نفيسى.
(41)
بيان الفرقان، ج 5 ص 11.
(42)
بحار الانوار، ج 27 ص 217.
(43)
غيبت طوسى ص 259 وبحار الانوار، ج 52 ص 287.
(44)
اولين دانشگاه وآخرين پيامبر، ج 2 ص 226.
(45)
سوره انبياء، آيه 69.
(48)
سيره ابن هشام، ج 2 ص 127.
(49)
بحث حول المهدى، ص 34.
(50)
خنوخ يا اخنوخ همان حضرت ادريس است که به عقيده يهوديان به
آسمانها صعود کرده، هنوز هم زنده است: در قرآن کريم هم
تعبيرى هست که با اين معنى قابل تطبيق است. (مريم: 57) ودر
برخى روايات از صعود وزنده بودن حضرت ادريس بحث شده است.
(51)
تورات، سفر پيدايش، باب پنجم، به ترتيب: بندهاى 5 و8 و11
و14 و17 و20 و23 و27 و31.
(52)
سفر پيدايش، باب 9 بند 29.