صدايت مى زنم، سلامت مى دهم، دعايت مى كنم

محمد باقر انصارى زنجانى

- ۴ -


درود بر عدالت مجسم

شوق ديدار وانتظار قدومش چنان وَجدى در دلها ايجاد مى کند که بال زنان نداى هزاران درود را به گوش او مى رساند. در اين نگاه، موج خاطره ها تا دور دست ظهور پر مى کشد وچنين مى سرايد:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُفَرِّجِ الْکَرْبِ وکاشِفِ الْبَلْوى...

خدايا درود فرست بر قيام کننده به عدل، که به دستور تو رستگارى به ارمغان مى آورد. درود فرست بر نابود کننده کافرين وتبديل کننده ظلمتها به شيرينى نورانى کننده حق. خدايا درود فرست بر انتظار کشنده خائف وانتقام خونى که در صدد انتقام آن است. خدايا بر گشاينده گرفتاريها وزايل کننده غصه ها واز ميان بردارنده بلاها درود فرست. خدايا بر قائمى که آرزوى خلق است وعدالتى که انتظارش را مى کشند درود فرست. خدايا بر قيام کننده امرت وغائب در خلقت ومنتظر اجازه ات درود فرست.

درود بيکران نثارت

صلوات ودرود به تناسب عظمت محبوب وشدت اشتياق محب ادا مى شود. به ما آموخته اند که بالاترين درودها را - که گاهى از حد تصور خودمان هم فراتر است - تقديم مولايمان کنيم تا به عالم اعلام کرده باشيم والاتر از او در دل ما هيچکس نيست، واگر الفاظ وکلمات يارى مى کردند بالاتر از اين بر زبان مى آورديم:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً تامَّةً نامِيَةً باقِيَةً... زِنَةَ عَرْشِکَ ومِدادَ کَلماتِکَ.

خدايا بر او درود فرست به درود کامل باقى که در تصاعد باشد، وبا آن فرج او را نزديک نمايى واو را يارى کنى. خدايا به تعداد ميوه ها وبرگ درختان واجزاء کلوخها وتعداد موها وپشمها وبه عدد آنچه علم تو بدان احاطه دارد وکتاب تو آن را بر مى شمارد بر او درود فرست، درودى که اولين وآخرين غبطه آن را خورند. خدايا بالاترين وکاملترين وتمام ترين ودائم ترين وبيشترين ووافرترين صلواتى که تا کنون بر يکى از اوليائت ومنتخبين از خلقت فرستاده اى بر امام ما بفرست. خدايا درودى بر او فرست که تعداد آن محدود نباشد وطول آن معلوم نباشد وآخر آن مشخص نباشد.

اى مهدى دلها، صلوات خداوند بر تو تا هنگامى که ستارگان سحر مى درخشند ودرختان برگ مى دهند وميوه ها مى رسند وشب وروز در رفت وآمدند وپرندگان مى خوانند.

خدايا به مولايم امام زمان، از جانب من ووالدينم وفرزندانم واز سوى همه مردان وزنان مؤمن در شرق وغرب زمين، در خشکى ودريا، در دشت وکوه، زنده ومرده، به سنگينى عرش خود وکشش کلمات خود وآنقدر که علم تو قادر بر شمارش آن است وکتاب تو بر آن احاطه دارد وبه اندازه مُنتها رضايت خود، درود وتحيت فرست.

درود بر تو وخدمتگزارانت

تو را که دوست داريم ودرودت مى فرستيم، به آنانکه تو دوست دارى نيز درود مى فرستيم:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وعَلى آبائِهِ الْأَئِمَّةِ الطّاهِرينَ وعَلى شيعَتِهِ الْمُنْتَجَبينَ...

پروردگارا، بر او وپدرانش ائمه طاهرين وبر شيعيان برگزيده او درود فرست. خدايا بر او وخاندانش درود فرست. خدايا بر او وخدمتگزاران ويارانش در زمان غيبت ودورى او درود فرست.

دعايت مى کنم که سلامت باشى، يا مهدى

دعا براى سلامتى وحفظ وتأييد وجود مقدس امام عصرصلوات اللَّه عليه باز مى گردد به شرايط خطرناکى که در آن بسر مى برده ومى بَرد که از يک سو دشمنان در پى اويند واز سوى ديگر دوستان امکان محافظت از او را ندارند. شيعه وولى امام زمان عليه السلام بايد نگران وجود عزيزى باشد که در ميان خطرات بسيار، دوران 1200 ساله را پشت سر گذاشته وهم اکنون نيز خائفاً يترقّب بسر مى برد. همچون کسى که براى حراست از جان مولايش هيچ کارى از دستش بر نمى آيد وتنها راه او خواهش از درگاه خداوند است که او را از شر ظالمين، طاغيان، حسودان وهر دشمنى که دارد حفظ کند. بلکه چشم او را روشن بدارد واو را با ملائکه ولشکر الهى مؤيد بدارد.

عمرت طولانى باد

با شکرگزارى از طول عمر وسلامتى مولايمان در طول دوازده قرن باز هم اين خواسته را تکرار مى کنيم:

اللَّهُمَّ مُدَّ فى عُمْرِهِ وزِدْ فى أَجَلِهِ...

خدايا، عمر او را طولانى فرما واجل او را مؤخر گردان.

خدا مدافع تو

خدايا تو خود بهترين مدافع ساحت قدس مولايم هستى، پس درخواستم را بصورت کلى مى گويم که در شرايط مختلف تو مدافع او باش که حراست تو ما را بس است:

اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّکَ وخَليفَتِکَ... اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ...

خدايا مدافع باش از وليّت وخليفه ات وحجتت بر خلق، ولسانت که گوياى تو است وحکمت تو را بر زبان مى آورد، وچشمت که با اجازه تو ناظر وشاهد بندگانت است، او که شجاع مجاهد است. خدايا دوست او را دوست بدار ودشمن او را دشمن بدار. خدا درباره وليّت حجة بن الحسن عليه السلام ولى وحافظ وراهبر وکمک وراهنما وچشم بينا باش.

به يارى خدا مؤيد باشى

تأييد وپشتيبانى پروردگار همان است که خاتم انبياء صلى اللَّه عليه وآله را در جميع مراحل تبليغ اسلام کمک کرد. خاتم الاوصياء عليه السلام نيز در ظل همين تأييدات الهى تا امروز مؤيد بوده ودر سايه همان ظهور خواهد فرمود. دست دعا بالا مى بريم واز خدا تأييد کامل عيار او را مى طلبيم:

اللَّهُمَّ انْصُرْهُ بِنَصْرِکَ الْعَزيزِ وأَيِّدْهُ بِجُنْدِکَ الْغالِبِ...

خدايا او را با يارى ونصرت با عزت خويش کمک فرما، وبا لشکر غالب خود تأييد کن وبا قوت خويش نيرو ده، وملائکه را همراه او گردان. خدايا درباره خود او وفرزندان وخاندان وشيعيان وامتش وهمه رعايايش، خواص وعوام او، وحتى درباره دشمنانش آنگونه به او عطا کن که چشمش روشن گردد وشاد گردد.

خدايا او رابه بالاترين درجه اى که در دنيا وآخرت آرزو دارد برسان. خدايا در آنچه قابل تصرف است - از نزديک ودور وعزيز وذليل - تصرف نافذ به او عطا فرما تا آنجا که حکم او بر هر حکمى جارى شود وبا حق خود بر هر باطلى غالب آيد.

خدايا ملائکه مقرب را در اطراف او جمع کن واو را با روح القدس تأييد فرما. خدايا در آنچه به او سپرده اى او را کمک کن وکرامت خود را بر او بيشتر کن.

دست خدا حافظ تو

از خدا مى خواهيم مولايمان را حفظ کند آنگونه که اين واژه بهترين معناى خود را نشان دهد، بگونه اى که انواع حفظ از انواع دشمن واز جهات مختلف در آن هويدا باشد. اين خواسته به زيباترين وجهى درکلام ائمه عليهم السلام آمده است:

اللَّهُمَّ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ... بِحِفْظِکَ الَّذى لا يَضيعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ...

خدايا وليّت را از هر سو حفظ کن: از پس وپيش، از راست وچپ، از بالا وپايين. خدايا او را با حراست خود حفظ کن که هر کس را با آن حفظ کنى ضايع نمى شود. خدايا او را بعنوان امانت خود حفظ کن که از بين نمى رود، ودر پناه خود حفظ کن که کسى حق تجاوز به آن ندارد، ودر دائره ممنوعه خود ودر سايه عزت خود حفظ کن که کسى نمى تواند بر آن غالب آيد. خدايا او را در امان مطمئن خود حفظ کن که هر کس را در ظل آن پناه دهى خوار نمى شود. خدايا او را تحت حمايت خود بگير که هر کس در آن باشد مورد تعرّض کسى قرار نمى گيرد. خدايا زره محکم وسخت حفاظ خود را بر او بپوشان، واز هر قصد سوئى حفظ فرما. خدايا او را از شر هر آنچه خلق کرده اى وبوجود آورده اى وصورت داده اى حفظ کن. خدايا او را در اين ساعت ودر همه ساعات حفظ کن تا آن هنگام که او را با تسليم همه خلق در زمين ساکن گردانى وزمانى طولانى او را از منافع آن برخوردار سازى.

انتقام حسين را همراه تو بگيرم...

هنوز صداى شکستن استخوانهاى پهلوى زهرا عليه السلام از پشت در خانه به گوش مى رسد. هنوز گريه بلند على عليه السلام کنار بدن مجروح فاطمه عليها السلام طنين انداز است. هنوز جنازه تير باران شده ومسموم امام مجتبى عليه السلام روى دستهاى شيعه است. وهنوز صداى شيون زينب کبرى ودختران حسين عليه السلام دلها را پاره پاره مى کند. هنوز نداى مظلوم کربلا از حلقوم بريده شنيده مى شود وعلى اصغر به روى دست پدر بال مى زند... واين همه منتقم آل محمد عليه السلام را صدا مى زنند.

يا رسول اللَّه، که در حياتت بر مصائب اهل بيتت مى سوختى؛

اى فاطمه، که در پشت آن در آتش زده تو را در هم شکستند وتن آزرده ات را مجروح کردند ومحسنت را کشتند؛

اى على مرتضى، که سى سال خار در چشم واستخوان در گلو سوختى وساختى، وآنچنان مظلوم رفتى که جنازه ات مخفيانه به آغوش خاک سپرده شد؛

اى حسين مظلوم، که سقيفه انتقام محمد مصطفى را از تو گرفت وآنچه قساوت داشت به ميدان تو آورد وتا آنجا پيش رفت که استخوانهاى سينه ات را همچون سينه مادرت خُرد کرد، وتا زينب را به اسيرى نبرد دست از شقاوتش برنداشت؛

اى امامان مظلومى، که شربت شهادت نوشيديد وبدست وارثان سقيفه آخرين ظلمها در حق شما روا داشته شد؛

ما همان روز صداى (هل من ناصر) شما عزيزان خدا را شنيديم، ودير زمانى است که بر مصائب شما مى سوزيم وچکه هاى مذاب اشکمان در زخمهاى شما التيامى بر دردهاى نامتناهى آن است.

از سال شصت ويک هجرى تا کنون دست ميلياردها جانفشان در راه شما به قبضه شمشير است ومنتظر اجازه! اشک به چشم ودست به شمشير!! در نيام نگه داشتنِ اين شمشيرها خونى به قلبها کرده که خود انتقامى ديگر مى طلبد.

خدا کند تو بيايى وفرمان دهى تا غلاف شمشيرها را بشکنيم ودو سوى آنها را تيز کنيم وبا نام زهرا وحسين عليهما السلام در لشکر غدير بر سقيفه بتازيم وانتقام چهارده قرن را بگيريم. اى خون خدا، براى فرزندت مهدى دعا کن که بيش از اين ما را صبر نمانده است.

جَعَلَنَا اللَّهُ وإِيّاکُمْ مِنَ الطّالِبينَ بِثارِ الْحُسَيْنِ عليه السلام مَعَ الْإِمامِ الْمَهْدِى عليه السلام

خدا ما وشما را از طالبين خون حسين عليه السلام بهمراه وليّش حضرت مهدى عليه السلام قرار دهد. خدايا بدست مهدى عليه السلام سينه هاى ما را شفا ده وغيظ وغضب قلبهامان را آرام بخش وخونخواهى ما را با خونخواهى او مقرون ساز.

اى حسين، خدا به من روزى کند که با امام يارى شده از اهل بيت محمد عليه السلام به خونخواهى تو بپا خيزم. در واقع خون تو خون ماست که با امام هدايتگر ظاهر - که به حق سخن مى گويد - طالب آن خواهيم بود.

در روز قيامت با تو باشم

ميعادگاه اصلى ما با اماممان روز قيامت است که قرآن مى فرمايد: (يَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ). شکى نيست که آن روز، آئينه روزهايى است که در دنيا گذشته وآنگونه که در اينجا بوده ايم در آنجا خواهيم آمد. اگر از هم اکنون براى آخرت دعا مى کنيم به معناى آن است که در دنيا با او باشيم، آنجا که مى گوييم:

أَسْأَلُکَ أَنْ تَحْشُرَنا يَوْمَ الْقِيامَةِ فى زُمْرَتِهِ وتَحْتَ لِوائِهِ وتُجيرَنى مِنَ النّارِ ذاتِ السَّمُومِ...

خدايا از تو مى خواهم که در روز قيامت، مرا در زمره انصار وياران او وزير پرچم او محشور فرمايى. خدايا در دنيا وآخرت مرا همراه واو از جمله نجات يافتگان به او قرار ده وما را بر دين او بميران.

خدايا نماز ما را به آبروى او قبول کن، وگناهان ما را به خاطر او ببخش واز آتش گداخته پناهمان ده. خدايا اين محبت وارادت را خالص قرار ده وآن را از ما مگير تا هنگامى که نزد او در آييم وما را در بهشت با او قرار دهى.

دشمنِ تو را خوار ببينم

دشمنان کينه توز شيعه، عقده هاى سقيفه را نه تنها در سخن، بلکه با تعرض به جان ومال وآبروى شيعيان خالى مى کنند. از شر اين دشمنان تشيع که در واقع دشمنان آل محمد عليه السلام اند دست دعا به درگاه خدا بلند مى کنيم:

اللَّهُمَّ أَرِنى فى عَدُوِّ آلِ مُحَمَّدٍ ما يَحْذَرُونَ...

خدايا درباره دشمنان آل محمد عليه السلام آنچه را مى ترسند به من نشان ده. خدايا آرزوى دولت کريمه حضرت مهدى عليه السلام را دارم که در آن نفاق واهل آن ذليل مى شوند. خدايا به عزت او ما را بر دشمنانت ودشمنانمان غالب فرما.

خدايا بخاطر امام زمان عليه السلام شر هر اذيت کننده وهر طغيانگر ومتجاوز وهر دشمنى را از ما کفايت فرما.

دوستان تو را عزيز ببينم

اى امام زمان، دوستان تو خوشى ها را براى روز تو نگه داشته اند. تا تو نيايى وتو نباشى شادى وآرامشى نخواهد بود. ما چشم به آن روز دوخته ايم ومى گوييم:

اللَّهُمَّ أَرِنى فى آلِ مُحَمَّدٍ ما يَأْمَلُونَ...

خدايا درباره آل محمد عليهم السلام آنچه آرزو دارند به من نشان ده. خدايا در آرزوى دولت کريمه او هستيم که اسلام واهل اسلام بدان عزت يابند.

خدايا بندگانت را با او حيات حقيقى عنايت کن وشهرها را آباد فرما. کمى افراد ما را بوسيله او زياد کن، وذلت ما را بوسيله او به عزت تبديل کن. خدايا ما را به دست او رو سفيد کن وبند اسارت را از ما باز کن ودر آنچه از حق اختلاف است ما را به درست آن هدايت کن.

جز غم تو غصه ام مباد

غم وغصه در دنيا اگر غم دورى مهدى عليه السلام نباشد، همان گرفتاريهايى است که از ياد او باز مى دارد. از خدا مى خواهيم اين غصه ها را بر طرف سازد:

اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنا واشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا...

خدايا به برکت حضرت مهدى عليه السلام گرفتارى ما را التيام بخش وشکستگى ما را ترميم فرما. خدايا هر غم وغصه اى را به وسيله او از ما کفايت فرما وآنها را بر طرف کن وما را از شر بلاهاى حتمى نجات ده. خدايا ناراحتى ها وسوز دلها را بوسيله او بر طرف فرما.

روزى حلال با برکت نصيبم کن

اگر چه در سخنِ محبت وارادت، نام دنيا زيبا نيست، ولى...!

اى امامى که به برکت وميمنتِ وجود تو خدا روزى را بين بندگانش قسمت مى کند، واى صاحب شب قدر که مقدرات خلق به امضاى تو مى رسد، خود مى دانى که روزى حلال وخلاصى از ديون مردم ورهايى از فقر، جسم وروح ما را آمادگى بيشتر براى ارتباط با تو مى بخشد. پس اجازه بده در اين باره هم از تو بخواهيم:

اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَرْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَةً...

خدايا روزى هاى ما را بخاطر حضرت مهدى عليه السلام وسيع وگسترده بفرما. خدايا بخاطر او خانواده ما را غنى فرما وقرضهاى ما را ادا کن وفقر ما را جبران فرما وخلل امور ما را به تعادل برسان وسختيهاى ما را آسان فرما وديون ما را کفايت کن.

با تو پيمان مى بندم، يا بقية الله

بيعت يک برنامه اجتماعى براى رسميت دادن به حکومت يک حاکم وبه معناى اعلام پذيرفتن او وتسليم در برابر اوست. جلوه ظاهرى بيعت دست در دست حاکم گذاشتن وفشردن دست اوست، ودر پس اين پرده ظاهرى عهد وپيمانها وگواهى هاى متعددى است که بيعت کننده به آنها تعهّد مى نمايد.

درباره حضرت ولى عصر صلوات اللَّه عليه - بخاطر عدم حضور حضرت - به بيعت زبانى اکتفا شده، وما با اقرارهايى که در پيشگاه حضرتش مى نماييم در واقع دست بيعت با او مى دهيم.

اين اقرارها شامل شهادت وگواهى ما نسبت به فضائل وخصائص وبرکات حضرت است واعلان اعتقاد به ظهور قطعى او وآنچه بعد از ظهور به دست او به وقوع مى پيوندد ودر نهايت عهد وپيمان محکم وفادارى است که با او مى بنديم.

اين بيعت در دو مورد بصورت عملى نيز دستور داده شده است: يکى در دعاى عهد است که در آخر دعا سه بار با دست راست به پاى راست مى زنيم ومى گوييم: (العَجَلْ العَجَلْ، يا مَوْلاى يا صاحِبَ الزَّمانِ) وديگرى در دعاى زمان غيبت است که پس از دعا دست راست را بر کف دست چپ مى زنيم وگوئى با آن حضرت دست بيعت مى دهيم.

هر روز آماده به خدمتم

هر روز صبح با تجديد بيعت واعلان آمادگى واستقامت بر بيعتى که تا روز قيامت به گردن گرفته ايم از خداوند ثبات آن را مى خواهيم:

اللَّهُمَّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبيحَةِ يَوْمى هذا وما عِشْتُ مِنْ أَيّامى عَهْداً وعَقْداً وبَيْعَةً لَهُ...

خدايا، من در صبح امروز وتا روزى که زنده باشم عهد وپيمان وبيعت او را با خود تجديد مى نمايم بطورى که هرگز از آن باز نگردم وآن را کنار نگذارم. خدايا اين بيعت او تا روز قيامت بر گردن من است.

تو را بر عهد خود شاهد مى گيرم

براى بيعت خود بهترين شاهدان را معرفى مى کنم تا خود را در بند بيعتم محکم وپايدار نمايم. خدا وملائکه وشخص حضرت بقية اللَّه عليه السلام را شاهد مى گيرم وچنين عرضه مى دارم:

أُشْهِدُ اللَّهَ وأُشْهِدُ مَلائِکَتَهُ وأُشْهِدُکَ يا مَوْلاى بِهذا...

هر کس ولايت تو را معتقد باشد وبه امامت تو اعتراف داشته باشد اعمالش قبول است وگفتارش تصديق مى شود وحسناتش مضاعف مى گردد وگناهانش محو مى شود، وهر کس از ولايت تو عدول کند ونسبت به معرفت تو جاهل باشد وديگرى را بجاى تو برگزيده باشد، خداوند او را به صورت در آتش مى اندازد وهيچ عملى را از او نمى پذيرد وروز قيامت ارزشى براى او قائل نمى شود.

خدا را وملائکه اش را و- اى مولاى من - شما را در اين باره شاهد مى گيرم، که ظاهر اين گفتار من همچون باطنش وپنهان آن همچون آشکارش باشد.

تو خود شاهد بر اين پيمان باش واين عهد من با تو است وپيمانى از من نزد تو است، چرا که تو نظام دين ورئيس متقين وعزت موحّدين هستى وخداوند به من چنين دستور داده است.

اى صاحب اختيار من، تو را بعنوان امام وهدايت کننده وولى وارشاد کننده خود پذيرفته ام، وبدنبال هيچکس به جاى تو نيستم وکسى را جز تو صاحب اختيار خود نمى دانم.

بيعت با تو شرف من است

قلب ما با مهدى صاحب الزمان عليه السلام پيمان بسته واين بزرگترين شرافت ما است. اشتياق قلب وروح ما به ديدار وظهور آن حضرت بهترين شاهد بر بيعت وپيمان محکمى است که با او بسته ايم.

اللَّهُمَّ کَما شَرَّفْتَنى بِهذَا التَّشْريفِ وفَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ...

خدايا، مرا به اين شرافت - که با مهدى عليه السلام پيمان ببندم - شرافت داده اى، وبه اين منقبت فضيلت عطا فرموده اى، وبه اين نعمت اختصاص داده اى، وقلب مرا به ياد او آباد ساخته اى.

خدايا، ما بندگان مشتاق به وليّت هستيم که يادآور تو وپيامبرت است.

به بيعت تو اعتقاد دارم

شهادت وگواهى دل وزبان ما، آئينه اعتقاد ماست. در بيعتى که هر صبحگاه با امام زمان عليه السلام تجديد مى نماييم قبل از هر چيز در پيشگاه او اقرار مى کنيم وگواهى مى دهيم که عظمت او در اعتقاد ما در چه حدى است:

اللَّهُمَّ إِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذِى اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ... وأَطْلَعْتَهُ عَلَى الْغُيُوبِ...

اى ولى عصر وزمان، خداوند تو را از کودکى برگزيد. خدايا او بنده توست که براى خود انتخابش کردى، وبراى يارى دينت پسنديدى وبا علم خويش او را برگزيدى وبر او انعام نمودى.

اى حجت پروردگار، خداوند علومش را براى تو کامل نموده وتو خازن هر علمى هستى. خدايا تو او را براى غيب خويش برگزيده اى وبر علم غيب آگاه ساخته اى.

بيعت مى کنم که صاحب اختيارم باشى...

مقام حجة اللهى وامامت بالاترين مقامى است که صاحب اختيارى مطلق امام زمان عليه السلام را بر جان ومال وهمه وجود ما ثابت مى کند. ما در بيعت با آن حضرت اين اقرار را بر زبان جارى مى کنيم:

أَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلى مَنْ مَضى ومَنْ بَقِى... عَصَمَکَ اللَّهُ مِنَ الذُّنُوبِ...

شهادت مى دهم که تو حجت خدا بر گذشتگان وباقيماندگان هستى، وتو حجت دوازدهم وحق ثابتى هستى که عيبى در آن نيست. تو وليّى هستى که مانندى ندارى، وتو امامى هستى که با گفتار ورفتارت هدايت مى نمايى وتو شفاعت کننده اى هستى که نظيرى ندارى.

اى مولاى من، شهادت مى دهم که تو وامامان از پدرانت ائمه من وصاحب اختياران من هستيد در دنيا ودر روزى که شاهدان بپا مى خيزند.

با دلى آرام بيعت مى کنم

آرامش دلى که شيعه دارد هيچ دين وملتى ندارد، واين بخاطر عصمت مطلقى است که امامانش به امضاى پروردگار در صريح آيه (إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ ويُطَهِّرَکُمْ تَطْهيراً) دارند. در پيشگاه اماممان به اين پايه مهم اعتقادى اقرار مى کنيم:

عَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وبَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُيُوبِ وطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ...

خدايا، او بنده توست که او را از گناهان معصوم داشته اى واز عيوب برى ساخته اى واز پليدى ها مطهر نموده اى واز ناپاکى سلامت داشته اى.

خدايا، ما در روز قيامت که امر عظيم واقع مى شود شهادت مى دهيم که هيچ گناهى از او سر نزده وهيچ خطايى انجام نداده، وهيچ معصيتى را مرتکب نشده، وهيچيک از طاعات تو را ضايع نکرده وهيچ حرمتى از تو را هتک ننموده وهيچ واجبى را تبديل نکرده وهيچ شريعتى را تغيير نداده است. او طاهر وصاحب تقواى خالص وپاکيزه است.

هر چه داريم از توست

نعمتهايى که خداوند تعالى بر اهل زمين وآسمان ارزانى مى دارد به برکت پاکترين وجودى است که خلق کرده واو امام معصوم عليه السلام است، که (لَوْ لاَ الْحُجَّةَ لَساخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِها). اگر اعمال مردم قبول شود با ولايت اوست وبدون آن ارزشى ندارد. در بيعتى که با او مى نماييم اين عقيده خود را ابراز مى کنيم ومى گوييم:

أَشْهَدُ أَنَّ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرى وبِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ والسَّماءُ... وتُقْبَلُ الْأَعْمالُ

شهادت مى دهم که به برکت او مردم روزى داده مى شوند وبه برکت وجود او آسمان وزمين استوار مانده اند وبه بقاى او دنيا باقى است.

اى امام زمان، شهادت مى دهم که به ولايت تو اعمال قبول مى شود وافعال ما پاکيزه وحسنات مضاعف وگناهان محو مى شود.

خدايا، تو او را باعث حفظ وپناه ما خلق کرده اى وبعنوان قوام وپناهگاه ما بپا داشته اى.

ضامن بيعت تو خداست

بيعت ما با امام عصر عجل اللَّه تعالى فرجه آينده اى ضمانت شده دارد. او وشيعيانش غالب اند وانتقام خواهند گرفت، واو عدل مطلق را در زمين حاکم مى کند وجبت وطاغوت را باطل مى نمايد. اين اعتقادى است که شيعه با سينه سپر کرده در پيشگاه دوست ودر مقابل دشمن اعلان مى کند وآن را در بيعتش مى گنجاند:

أَشْهَدُ أَنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْغالِبُونَ... وأَنْتَ تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وعَدْلاً...

اى حجة بن الحسن، شهادت مى دهم که حزب تو غالب اند واولياى تو رستگار ودشمنانت زيانکارند. خداوند تو را براى يارى دين وعزت يافتن مؤمنين وانتقام از منکرين وسرپيچى کنندگان ذخيره فرموده است.

تو اجتماع دشمنان را بر هم مى زنى وهر حقى را به اثبات مى رسانى وهر باطلى را ابطال مى نمائى. تو هستى که زمين را پر از عدل وداد مى کنى بعد از آنکه از ظلم وجور پر شده باشد، وتو هستى که از دنيا نمى روى تا آنکه بر جبت وطاغوت (ابو بکر وعمر) خط بطلان بکشى.

در اين بيعت بر باورهايم شاهد باش

اعتقادات ما مجموعه اى بهم پيوسته وغير قابل تفکيک است. همين مجموعه است که روز قيامت بايد در درگاه ربوبى به آنها پاسخگو باشيم. اگر مى توانستيم خدمت امام عليه السلام برسيم قطعاً سعى مى کرديم يک دور عقايدمان را در محضر او بازگو کنيم تا امضا فرمايد، مانند حضرت عبد العظيم عليه السلام که عقايد خود را خدمت امام على النقى عليه السلام عرضه کرد. اکنون ما امام زمان عليه السلام خود را بر عقايدمان شاهد مى گيريم ومى گوييم:

أُشْهِدُکَ يا مَوْلاى، أَنّى أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ... وأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ ورَسُولُهُ...

اى مولاى من، تو را شاهد مى گيرم که شهادت مى دهم خدايى جز اللَّه نيست ويگانه است وشريکى ندارد، وحضرت محمد صلى اللَّه عليه وآله بنده وپيامبر اوست وجز او وخاندانش براى خدا حبيبى نيست.

اى مولاى من، تو را شاهد مى گيرم که امير المؤمنين على عليه السلام حجت خدا است. همچنين امام حسن وامام حسين وامام على بن الحسين وامام باقر محمد بن على وامام صادق جعفر بن محمد وامام موسى بن جعفر وامام على بن موسى الرضا وامام محمد بن على جواد وامام على بن محمد هادى وامام حسن بن على عسکرى عليه السلام حجتهاى خدا هستند وشهادت مى دهم که تو حجت خدايى.

شما اول وآخر هستيد. رجعت شما حق است وشکى در آن نيست. در آن روز هر کس از قبل ايمان نياورده يا در ايمانش کسب خير وعمل صالح نکرده ايمانش فايده اى ندارد.

شهادت مى دهم که مرگ حق است، ونکير ومنکر حق است. دوباره زنده شدن پس از مرگ وآمدن به محشر حق است. پل صراط وکمينگاه قيامت وترازوى عدل الهى حق است. محشور شدن مردم وحسابرسى خداوند وبهشت وجهنم ووعده ووعيد به آن حق است.

مولاى من، هر کس با شما مخالف باشد شقى است وهر کس از شما اطاعت کند سعادتمند است. شاهد باش بر آنچه شما را شاهد گرفتم. من دوست شمايم واز دشمن شما بيزارم. حق آن است که شما بدان راضى هستيد، وباطل آن است که مورد رضاى شما نباشد. معروف آن است که شما به آن دستور دهيد، ومنکر آن است که شما از آن نهى کنيد.

اى مولاى من، قلب من به خداوندى که يگانه است وشريکى ندارد مؤمن است، وبه پيامبر او واميرالمؤمنين وبه شما - به اول وآخرتان - ايمان دارد ويارى من براى شما آماده شده ومحبت من براى شما خالص است.

با صلابت دست مى دهم

اکنون نوبت آن است که با اراده اى محکم دست خود را پيش آوريم وبيعت پايدار ومحکمى با مولايمان نماييم؛ پيمانى که غيبت او وتأخير در ظهورش خللى به آن وارد نکند. اگر صدها سال هم در فراقش بسوزيم بر سر عهدى که با او بسته ايم استقامت مى کنيم. اين امضاى نهايى بر سلامها ودعاهايى است که تا کنون بر زبان جارى ساخته ايم ومهر صلابت در راهى است که انتخاب کرده ايم:

أَشْهَدُ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ فيکَ حَقٌّ... فَلَوْ تَطاوَلَتِ الدُّهُورُ... لَمْ أَزْدَدْ فيکَ إِلاَّ يَقيناً...

خدايا، من معتقد به بازگشت وحضور در پيشگاه امام زمان هستم. مولاى من، شهادت مى دهم که وعده خدا درباره تو حق است، وبه خاطر طول غيبت ودورى زمان شکى درباره آن نخواهم کرد. من با جاهلان حق تو نخواهم بود که متحيرند، بلکه منتظر ومتوقع رسيدن روزگارت خواهم ماند.

اى امام زمان، اگر روزگار طولانى شود وعمرها زياد شود يقيينم درباره تو بيشتر خواهد شد ومحبتم نسبت به تو افزون مى گردد. اعتماد وتکيه ام به تو بيشتر، وانتظارم براى ظهورت وجهاد در پيشگاهت زيادتر مى شود، تا جان ومال وفرزندان وخاندان وآنچه پروردگارم به من ارزانى داشته به پاى تو بريزم وآماده امر ونهى تو درباره آنها باشم.

اى صاحب اختيار من، اگر روزگار نورانى تو وپرچمهاى برافراشته ات را درک کنم، من از همينک بنده تو وآماده اجراى امر ونهى توام. آرزويم شهادت در پيشگاه تو ورستگارى نزد توست.

مولاى من، اگر قبل از ظهور تو مرگ من فرا رسد، من بوسيله تو وپدران طاهرينت به درگاه خدا توسل مى جويم واز درگاهش مى خواهم بر محمد وآل محمد درود فرستد وبراى من بازگشت در زمان ظهورت وحضور در روزگارت را مقرر کند تا جانانه از تو اطاعت کنم وقلبم را از دشمنانت شفا دهم.

منتظرم... اميدوارم...

اى پسر پيامبر، اى يادگار على وفاطمه، اى منتقم خون حسين...

اى اميد دلهايى که در دوازده قرنِ غيبت، شکستند ورفتند، وچشم انتظارت ماندند...

اى بسته به تو قلبهاى سوخته اى که جوانه هاى محبت را در دل شکفته اند ودر راه تو چشم مى سايند...

اکنون پيش از همه، خود دعاى فرج مى خوانى؛

ومن اى کاش توانسته باشم با ادب صدايت زنم، وپيش از سخن سلامت دهم ودرودت فرستم، وقبل از دعاى خود سلامتى تو را بخواهم، وسپس فرج تو را که بيايى، وآنگاه از تو بخواهم که در پيشگاه خدا شفاعتم کنى وبا تو بودن را برايم بخواهى، وعهد وپيمان ببندم که براى هميشه با تو باشم.

چشم انتظار دروازه غيبت، آميخته اى از اعتقاد ومحبت واحترام خالصانه را تقديم مجلس ملکوتيت مى نمايد.

ودعايى که تعجيل ورضا را عجين نموده، نثار بيعتى مى نمايد که تا قيامت پذيرفته است.

ملتمسانه زار مى زنم:

آيا راهى به سوى تو هست؟

وآنگاه که جوابى به گوش نمى رسد، آه از نهاد برمى آورم:

پناهم ده،

مرا درياب،

امانم ده،

هرچه زودتر!

همين امشب!

همين ساعت!

اينک از تو مى خواهم سلام مرا سلامى دهى، ومرا به درگاهت بپذيرى، وبرايم دعا کنى، وزودتر بيايى ودست گنهکار مرا براى بيعت در دست مبارکت بگيرى؛ وبپذيرى که با تو ميثاق وفا ببندم، تا در روز حضورت تحت لواى تو گوش به فرمانت باشم.

منتظرم... اميدوارم...

صدايت مى زنم!!... سلامت مى دهم!!... دعايت مى کنم!!

اينک

اگر اجازه دهى

صدايت مى زنم...!!

سلامت مى دهم...!!

دعايت مى کنم...!!