رمز ظهور نور

محمد حسين رحيميان

- ۳ -


دعا براى تحقق وعده الهى

بدون ترديد امر ظهور امام زمان عليه السلام يکى از وعده هاى تخلّف ناپذير الهى مى باشد، وعده اى که خداى مهربان آن را به همه انبيا واوصياى آنها داده است.

تحقّق چنين روزى که دنيا از آنِ بندگان صالح خداوند گردد، آرزوى ديرينه همه انسانهاى پاک فطرت بوده است.

رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم که اين افتخار نصيب اوشده که تحقّق اين وعده بدست فرزند باکفايت او حضرت مهدى عليه السلام انجام مى پذيرد، در اين زمينه مى فرمايند:

مَعاشِرَ الناس! أَبْشِروا بِالفَرَجِ، فَإنَّ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخلف، وَقَضاؤه لا يُردّ وَهُوَ الحَکيمُ الخَبير، وَإنَّ فَتْحَ اللَّه قَريب؛.(24)

اى گروه مردمان! مژده باد بر شما فرج وظهور (مهدى عليه السلام)، که به راستى وعده خداوند تخلّف نمى يابد، وقضاى او باز نمى گردد، او حکيم وآگاه است وبه راستى فتح وگشايش خداوند نزديک است.

آرى! به راستى که فتح الهى نزديک است، چرا ما نزديک ندانيم؟ مگر در دعاى عهد نمى خوانيم:

إنَّهُم يرونه بعيداً ونراه قريباً؛.(25)

غافلان وبى خبران، آمدن چنين روزى را بعيد مى دانند ولى ما نزديک مى دانيم.

آيا اين بُعد ودور دانستن ناشى از وسوسه هاى شيطانى نيست؟

آيا يک انسان منتظر مى تواند ظهور مولاى مهربان خودش را دور بداند؟

هرگز، بياييم ما هم با توفيق الهى وبا دعا براى چنين روزى، آن را نزديک بدانيم.

چرا ما براى تحقّق اين آرمان الهى که نويد بخش جهانيان است، دعا نکنيم؟

چراى براى تقرّب به خدا در اين امر از ديگران سبقت نگيريم؟

کدام عمل مى تواند از چنين ارزشى برخوردار باشد که آرزوى همه پيامبران تحقق چنين روزى است؟

بياييم، شيفتگان مکتب اهل بيت عليهم السلام را در دعا براى ظهور امام زمان عليه السلام يارى نموده وباعث رهايى آنان از زير ستم ستمگران وکافران گرديم..

دستور امام زمان به دعا براى تعجيل ظهور

مولاى ما امام زمان عليه السلام در يک سخن گُهربار، دوستان ومنتظران خويش را به اين امر دعوت نموده ودر واقع از آنان خواستار دعا گرديده است، آن حضرت در سخنى زيبا ومختصر مى فرمايند:

أَکْثِروا الدُعاء بِتَعْجيلِ الفَرَج، فَإنَّ ذلِکَ فَرَجکُمْ؛.(26)

براى تعجيل در فرج وظهور من بسيار دعا کنيد همانا اين کار براى خودتان گشايش خواهد بود.

اگر عاشق دلسوخته او، وشمع پروانه وجود او، پا از اين عالم مادّى وخاکى فراتر نهد، وچشم از آب وگِل اين جهان بر هم گذارد متوجّه اسرار اين کلام خواهد شد.

اين سخن، کلام وسخن مولايى است مهربان، که مهر بى کران ودرياى رأفت او، از سرچشمه رحمانيّت ورحيميّت پروردگارش نشأت گرفته.

او که از تحيّر وتزلزل بشريّت عموماً، ومظلوميّت شيعيان ومنتظرانش خصوصاً در غم واندوه بسر مى برد، ومنتظر فرج الهى است؛ با اين دل رنجور وغمگين، همگان را به دعا براى تعجيل در فرج وظهور خويش دعوت مى نمايد.

نکته ديگرى که در اين فرمان نهفته؛ کثرت وزيادى دعاست، واين امر ممکن نيست، مگر با تکرار وادامه آن.

يعنى کسى که بالاترين درجات انتظار را داراست، هرگز از چشم انتظارى خسته وملول نمى شود، هرگز آثار نااُميدى در دل او راه نمى يابد، چون او منتظر محبوب است، وهر لحظه که به ياد محبوب خود مى افتد آتش عشق وعلاقه وى، در دل او شعله مى کشد.

بنابراين، منتظر ظهور حضرت مهدى عليه السلام از دعا دست برنمى دارد، او به يک دعا اکتفا نمى کند، بلکه در همه لحظات زندگى خويش با ياد مولايش زندگى مى کند، وبراى ظهور او دعا مى کند. وهرگز از دعا خسته نمى شود.

بديهى است که خداى مهربان آثار دعايش را در مواقعى به او نشان مى دهد، وبدين وسيله بيشتر در هجران مولايش مى سوزد، ودعا مى نمايد.

از طرفى، مولاى او نيز آثار استجابت دعايش را گاه گاهى به او نشان مى دهد. اينجاست که منتظران، هرگز دست از دعا برنمى دارند، وهمواره براى ظهور مولايشان دعا مى کنند.(27)

اکنون که خداى متعال توفيق داد ودر زندگى خود با مقدّس ترين امر يعنى دعا براى ظهور امام زمان عليه السلام آشنا شديم، بياييم کوتاهى خود را با دعاى بيشتر جبران نموده ورضايت خدا وامام زمانمان را بدست آوريم.

جبران کوتاهى هاى گذشته، با دعا براى امام زمان

به يقين ما مى دانيم که خدا، مهربان است، لطف بى پايانش شامل بندگان، واز اين همه لطف ومهربانى بوده که براى هدايت ما به سوى سعادت وکمال، پيامبران واوصيايى فرستاده است.

در آخر الزمان دوازده نور پاک ومطهّر را به عنوان جانشينان آخرين سفير الهى يعنى خاتم پيامبران حضرت محمّد مصطفى صلى الله عليه وآله وسلم قرار داده است، يازده نفر از آنها در شرايط سختى از زمان که در اثر کوتاهى وعدم شناخت بشريّت به وجود آمده بود، نورافشانى نموده اند.

اينک باقى مانده آنها در پشت پرده غيبت مى باشد وبشريّت از اين آب گواراى زندگى محروم است، وهم اکنون که حدود هزار واندى سال از غيبت او مى گذرد هنوز اذن ظهور از ناحيه خداى مهربان صادر نشده است.

چرا تأخير؟

يقيناً تأخير از ماست، زيرا که طبق فرمايش خود مولا، اين ما هستيم که يکدل نشديم، ودر راه او آنچنان که شايسته است، قدم برنداشتيم.

آخرين حجّت الهى، امام زمان حضرت مهدى عليه السلام در اين زمينه مى فرمايد:

وَلَوْ أَنَّ أَشْياعنا - وفّقهم اللَّه لِطاعَته - عَلى اجتماعٍ مِنَ القُلوب فى الوَفاء بِالعَهْد لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهم العمى بلِقائنا، ولتعجّلت لَهم السَعادَة بِمُشاهدتنا عَلى حَقّ المَعْرِفة، وَصدقها منهم بنا..(28)

اگر شيعيان ما - که خداوند بر اطاعتش موفقشان بدارد - با دلهاى متّحد ويکپارچه بر وفاى به عهد وپيمان اجتماع مى کردند، ملاقات ما از آنها به تأخير نمى افتاد، وسعادت ديدار ومشاهده با معرفت وراستى بر آنها به زودى حاصل مى شد...

آرى! کوتاهى، وعدم وفاى به عهد وپيمان الهى، موجب محروميّت جهان بشريّت از اين فيض بزرگ خدايى شد.

اينک اى منتظران عزيز! براى جبران اين تأخير چه بايد کرد؟ وچگونه با آن قافله سالار بشريّت ارتباط برقرار نمود؟

بهترين، جامع ترين وارزنده ترين عملى که بتوان به وسيله آن، با آن امام مهربان ارتباط برقرار کرد، ودل پر درد حضرتش را خشنود ساخت؛ دعا براى فرج وظهور امام زمان عليه السلام است، دعا که انجام آن با توفيق الهى، براى همگان سهل است وآسان.

بياييم دعا، اين عمل با ارزش را وارد زندگى - به ظاهر زندگى - دوران غيبت نموده وخشنودى خداى مهربان وائمّه معصومين عليهم السلام را بدست آوريم، تا بدين وسيله بتوانيم کوتاهى که در اين مورد از بشريّت در طول قرنها سر زده است جبران کنيم.

بياييم در گذشته خود تأمّل کرده وبه جهت کوتاهى خود فرياد تأسف برآوريم ودر پى تلافى وجبران آن باشيم واز صميم دل بگوييم:

اى کاش اوّلين دعاى خود را، دعاى براى امام زمانمان قرار مى داديم!

کاش همچون پيشوايان معصوم عليهم السلام خودمان، غربت وتنهايى يگانه منجى انسانها را احساس مى کرديم وشب وروز براى نجات او دعا مى کرديم.

کاش زودتر به خود مى آمديم، وما هم همچون ياران با وفاى امامان هدايتگرمان، از جان ودل براى امام زمانمان دعا مى کرديم، وبدين وسيله، آمادگى خود را براى يارى از حضرتش اعلام مى نموديم!

وبالاخره، کاش موفق بوديم ودر مضامين عالى دعاهايى که براى حضرتش وارد شده، دقّت مى نموديم، وآنها را در زندگى دوران غيبت سرمشق خود قرار مى داديم، واين دوران تاريک اين همه طولانى نمى شد و...

اثبات وابراز محبت با دعا براى امام زمان

آفريدگار جهان، عالم هستى را با مهر ومحبّت آفريد، اين واژه همه واژه ها را تحت الشعاع قرار داد، ومى توان گفت که ساختار عالم هستى را خداى احديّت بر اين گل واژه استوار فرموده است.

بدون ترديد اين مهر ومحبّت است که به انسان جهت مى دهد واو را انسانى الهى يا انسانى شيطانى مى نمايد.

انسان با حبّ شديد به سوى خداى مهربان، سر به آستان بارى تعالى ساييده وبه محبّتى که به او دارد افزايش داده وبه او شدّت مى بخشد که قرآن مى فرمايد:

(وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً للَّهِ)؛.(29)

مؤمنان شديدترين محبّت ومهر را نسبت به خداى دارند.

وهمين انسان است که مهر ومحبّت شيطان ودشمنان خدا را در دل مى پروراند وبا اين مهر شيطانى از فرمان آفريدگار مهربانش تمرّد مى نمايد وره به سوى دوزخ وآتش مى برد.

آرى! سخن از مهر، اين واژه شگفت انگيز دل دريا مى طلبد که سعادت وشقاوت هر انسانى را همين واژه رقم مى زند.

آفريدگار مهربان در مورد مهرورزى به اهل بيت عليهم السلام چنين مى فرمايد:

(قُل لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى)؛.(30)

(اى رسول ما!) بگو: من هيچ پاداشى از شما براى رسالت خودم درخواست نمى کنم جز دوستى ومهر ومحبّتِ به خاندانم.

راستى ما مسلمانان که در اثر رسالت پيامبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم هدايت يافته ايم آيا چگونه مزد رسالتش را ادا کرده ايم؟

مگر نه اين است که تنها فرزند آن حضرت يعنى امام زمان عليه السلام همينک مدّت مديدى است که در پشت پرده غيبت به سر مى برد، ونظاره گر مظلومى مظلومان عالم، وستم ستمگران است، ولى دوران غيبت دستان يداللهى او را همچون جدّبزرگوارش على عليه السلام آن اوّل مظلوم عالم بسته وتا اذن الهى صادر نشود همچنان منتظر است؟!

آيا تاکنون چگونه محبّت خودمان را به مولاى مظلومان ابراز نموده ايم؟

بياييم با دعا براى ظهور آن حضرت، محبّت خودمان را نسبت به او به اثبات رسانيده وابراز نماييم.

بياييم با دعا براى آن حضرت بگوييم: اى فرزند زهراى اطهر! ما از جان ودل شما را دوست مى داريم وبه يارى نمودنِ تو عشق مى ورزيم چراکه براى تو دعا مى نماييم.

عاشقان امام حسين ودعا براى ظهور امام زمان

همه دوستداران وپيروان اهل بيت عليهم السلام محبّت وعنايت خاصّى به سالار شهيدان ابى عبد اللَّه الحسين عليه السلام دارند، واين عنايت را از آفريدگار حضرتش وامامان معصوم عليهم السلام ياد گرفته اند.

امام حسين عليه السلام، در اثر کوتاهى مردم بدست ستمگران از اُمّت به شهادت رسيد، پس از شهادتش پيروان خاندان عصمت وطهارت عليهم السلام به عزادارى آن حضرت مشغول شدند، آنان در طول تاريخ خويش اين عمل با ارزش را همگام با امام زمانشان تکرار کرده وکسب فيض نموده ومى نمايند، تا روزى که خداوند احديّت با تحقّق وعده خويش سينه مجروح امام حسين عليه السلام وياران باوفايش را شفا داده وانتقام آنها را بگيرد.

ابو حمزه ثمالى در يک حديث زيبايى از امام باقر عليه السلام مى پرسد:

چرا حضرت قائم عليه السلام، قائم ناميده شد؟

حضرت مى فرمايند:

لَمّا قُتِل جَدّى الحُسين عليه السلام ضَجَّت المَلائِکَة إلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِالبُکاءِ وَالنَحيب وَقالوا: إلَهنا وَسَيِّدَنا! أَتَغفلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتکَ وَابْن صَفْوتکَ وَخِيَرتکَ مِنْ خَلْقِکَ؟

فَأَوْحى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِليهم: قَرّوا مَلائِکَتى، فَوَعِزّتى وَجَلالى لأنتقِمَنَّ مِنْهُمْ وَلَوْ بَعد حين.

ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وجَلّ عَن الأَئمَّة مِنْ وُلْدِ الحُسَين عليه السلام لِلمَلائِکَة، فَسَرّت المَلائِکَةِ بِذلِکَ، فَإذا أَحَدهُمْ قائِم يُصَلّى، فَقالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلّ: بِذلِک القائِمُ أَنْتقِمُ مِنْهُمْ.(31)

هنگامى که جدّم امام حسين عليه السلام کشته شد، فرشتگان به سوى خداى متعال ضجّه نمودند وبا گريه وزارى فرياد زدند، وگفتند: اى خداى ما! واى سيّد ما! آيا از کسى که برگزيده وفرزند برگزيده تو وبهترين فرد از مخلوقات تو را کشته غفلت مى نمايي؟!

خداى متعال به آنها وحى فرمود: اى فرشتگان من! آرام باشيد؛ قسم به عزّت وجلالم؛ البته از آنها انتقام خواهم گرفت گرچه پس از گذشت زمان باشد.

آنگاه امامان از فرزندان امام حسين عليه السلام را به فرشتگان نشان داده، وآنها از ديدن اين منظره مسرور شدند، نگاه کردند ديدند که يکى از آن بزرگواران ايستاده ونماز مى خواند.

خداوند متعال فرمود: با اين کسى که ايستاده است از آنها انتقام خواهم گرفت.

بنابراين، اى عزادار، وعاشق امام حسين عليه السلام که شب وروز از مصايب جانکاه آن حضرت وخاندانش مى سوزى وناله وفرياد مى زنى! خوشا به حالت، چراکه اين مقامى بس بزرگ در پيشگاه ائمّه معصومين عليهم السلام - بخصوص امام زمان عليه السلام - است.

ولى بدان که اين عزادارى هنگامى نتيجه خواهد داد که همگام با امام زمان عليه السلام بوده ودر همه حالات به ياد منتقم خون پاک امام حسين عليه السلام که خون خداست باشى.

عزادار امام حسين عليه السلام بايستى بيشتر براى ظهور فرزند مولاى خودش دعا کند، او در همه مراسمهايى که به خاطر مولايش برگزار مى کند بايد به فرزند غريبش امام زمان عليه السلام دعا کند.

اگر قدرى به زياراتى که در مورد امام حسين عليه السلام واعمال ايّام عاشوراى آن حضرت وارد شده با تأمّل بنگريم، خواهيم فهميد که مهمترين جهت اين عمل شريف، همانا دعا براى منتقم امام حسين عليه السلام است که آن هم امام زمان عليه السلام است.

در فرازى از زيارت عاشورا مى خوانيم:

وَأَسْأله أَنْ يُبلّغنى المَقام المَحْمود لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ، وَأَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ إمامٍ مَهْدى ظاهِر ناطِق بِالحَقِّ مِنْکُمْ..(32)

از خدا مى خواهم مرا به مقام محمودى که از آنِ شما خاندان است نايل گرداند، ونصيبم قرار دهد تا در رکاب مهدى عليه السلام شما اهل بيت - که هدايتگرى ظاهر وبه حق گوياست - بوده تا خونخواه ومنتقم از دشمنان شما باشم.

آرى! بايد يگانه آرزوى عزادار امام حسين عليه السلام انتقام خون پاک مولايش باشد، اکنون که فرزند حضرتش در پشت پرده غيبت است، بايد دعا کنيم تا خداوند ظهورش را برساند وما در رکاب همايونى او انتقام جدّ مظلومش را بگيريم.

بدين مناسبت کلامى را که حضرت سيّد الشهداء عليه السلام در عالم مکاشفه به يکى از علماى قم فرمودند، بيان مى کنيم که حضرتش فرمودند:

(... مهدى ما در عصر خودش مظلوم است، تا مى توانيد درباره مهدى (حضرت مهدى عليه السلام) سخن بگوييد وقلم فرسايى کنيد؛

آنچه درباره شخصيت اين معصوم بگوييد درباره همه معصومين (عليهم السلام) گفته ايد؛ چون حضرات معصومين (عليهم السلام) همه در عصمت، ولايت وامامت يکى هستند وچون عصر، عصر مهدى ما (حضرت مهدى عليه السلام) است سزاوار است درباره او مطالب گفته شود.

(امام حسين عليه السلام) در خاتمه فرمودند:

باز تأکيد مى کنم، درباره مهدى ما زياد سخن بگوييد وبنويسيد. مهدى ما مظلوم است، بيش از آنچه نوشته وگفته شده بايد درباره اش نوشت وگفت).(33)

راستى که امامان معصوم عليهم السلام ما، اين راه را با بهترين وجه رهنمون شده اند؛ ولى اين ما بوديم که به مسايل جزئى پرداخته واز امر حياتى ظهور امام زمان عليه السلام در غفلت هستيم.

اينک به دعايى که امام صادق عليه السلام در روز عاشورا به عبد اللَّه بن سنان مى آموزد توجّه بفرماييد:

عبداللَّه بن سنان گويد: روز عاشورا به محضر آقايم امام جعفر صادق عليه السلام شرفياب شدم، حضرت را با رنگ ورويى گرفته وظاهرى غمگين که اشک از چشمان مبارکش مانند درّ سرازير بود، ديدم.

عرض کردم! اى فرزند رسول خدا! چرا گريه مى کنيد؟ خداوند چشمان شما را گريان نکند.

حضرت فرمود: آيا غافل هستي؟ آيا نمى دانى که مثل چنين روزى امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد؟

عرض کردم: آقاى من! نظر شما درباره روزه امروز چيست؟

امام صادق عليه السلام پس از بيان اعمال اين روز وچگونگى عزادارى در آن، دعاى مفصّلى را براى روز عاشورا قرائت فرمودند، در بخشى از آن دعا آمده است که:

اللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمّد، وَاجْعَل صَلواتک عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ، وَاسْتَنقذهُمْ مِنْ أَيْدى المُنافِقينَ المُضلّينَ، وَالْکَفَرَة الجاحِدين، وَافْتَح لَهُمْ فَتْحاً يَسيراً، وَأتح لَهُمْ روحاً وَفَرَجاً قَريباً، وَاجْعَلْ لَهُمْ مِنْ لَدُنْکَ عَلى عَدوِّکَ وَعَدُوِّهِمْ سُلطاناً نَصيراً؛

خدايا! در فرج آل محمّد عليهم السلام تعجيل فرما، ودرود خودت را بر او (مهدى عليه السلام) وبر اهل البيت عليهم السلام قرار ده، وآنان را از دست منافقان گمراه وکفّار عنود نجات ده، وبراى آنان پيروزى آسانى نصيب کن، وبر آنان آسايش وفرج نزديک عنايت کن، واز ناحيه خودت براى آنها بر دشمنان خود ودشمنان آنها سلطنت قرار ده.

آنگاه امام صادق عليه السلام در عباراتى حيرت انگيز دشمنان اهل بيت عليهم السلام را توصيف ونفرين فرموده وبه ضايع شدن دين وتعطيل شدن احکام در اثر عدم حمايت مردم از امامان معصوم عليهم السلام مى پردازد ومى فرمايد:

اللهُمَّ إِنَّ سُنَّتَکَ ضائِعة، وَأَحْکامَکَ مُعَطّلَة، وَعِتْرة نَبِيّکَ فى الأَرْض هائِمَة.

اللهمّ فَأَعِن الحَقّ وَأَهله، وَاقمَع الباطِل وَأَهْلَه، وَمُنَّ عَلَيْنا بِالنَجاةِ، وَاهْدِنا إلَى الإيمانِ، وَعَجِّلْ فَرَجَنا، وَانْظِمْهُ بِفَرَجِ أَوْلِيائکَ، وَاجْعَلهُمْ لَنا وُدّاً، وَاجْعَلنا لَهُمْ وَفْداً؛.(34)

خداوندا! به راستى که سنّت وروش تو پايمال گرديد، احکام (روشنگر) تو تعطيل شده وخاندان پيامبرت در روى زمين سرگشته وحيران هستند.

خداوندا! حقّ واهلش را يارى کن، وباطل واهلش را نابود نما، ومنّت گذار وما را نجات ده وما را به سوى ايمان هدايت فرما، ودر فرج ما تعجيل فرما، وفرج وگشايش ما را با فرج وگشايش اولياى خودت مقرّر فرما، وآنان را براى ما مهربان وما را براى آنها پذيرا قرار بده..

به راستى که دقّت وتأمّل در مضامين دعاهايى که در مورد ظهور حضرت مهدى عليه السلام وارد شده، انسان را حيران مى کند، اضطراب او را افزايش مى دهد، وبا شرمندگى تمام رو به سوى مولاى مهربان وامام زمان عليه السلام خودش کرده وچنين زمزمه مى کند:

اگر قدر تو را دانسته بوديم

دل ما خانه غمها نمى شد

اگر شرط تولّا کرده بوديم

نمى شد روز ما، شام سياهى

 

اگر عهد وفا نشکسته بوديم

غم هجران نصيب ما نمى شد

هر آنچه گفته بودى کرده بوديم

نمى شد قسمت ما اين تباهى(35)

آرى، اى عزادار امام حسين عليه السلام واى عاشق اهل بيت عليهم السلام! بايد براى هميشه، درختِ يأس ونوميدى را که با ريشه اى پوسيده در دل گروهى جاى گرفته، از بيخ وبُن برکَند، وبه جاى آن نهال اُميد واُميدوارى کاشت، وبا اشک زلال چشمانى که در اثر مصايب امام حسين عليه السلام وياران باوفايش، جارى است اين نهال را آبيارى نمود، واز ابرهاى رحمت وبارانهاى غفرانى که همواره به اين محافل ومجالس باصفا سايه لطف ومهر مى افکند، يارى طلبيد تا به زودى زود اين درخت به ثمر نشسته وميوه دعاى بيشتر وبهتر را براى تنها عزيز وفرزند امام حسين عليه السلام يعنى حضرت ولى عصر عليه السلام به ارمغان آورد، إن شاء اللَّه.

بديهى است که او مولاى مهربان است، واين عمل ما را با بهترين احسان ونيکويى جبران مى فرمايند.

علّامه فرزانه، صاب کتاب ارزشمند (مکيال المکارم) مى نويسد:

يکى از برادران شايسته وگراميم، خوابى براى من نقل کرد، او گفت:

من در عالم خواب موفّق به ديدار جمال مولاى مهربانم شدم، حضرتش فرمود:

إِنّى أَدْعُوا لِکُلِّ مُؤْمِنٍ يَدْعُو لى بَعْد ذِکْرِ مَصائِب سَيِّد الشُهَداء عليه السلام فى مَجالِسِ العَزاء؛(36)

هر مؤمنى که در مجالس سوگوارى پس از ذکر مصايب حضرت سيّد الشهداء عليه السلام براى من دعا کند، من براى او دعا مى نمايم.

آرى! عزادار امام حسين عليه السلام! که عاشقانه در لحظات زندگى خود به ياد مصايب ومظلوميّت آن حضرت اشک مى ريزى وبا اشک چشمان پاکت براى ظهور فرزندش دعا مى کنى! قدر ومنزلت خود را بدان وبدين عمل زيبا خدا را سپاس گو، وبدان که اين عمل نيکو ومقدّس تو آثار زيادى دارد وباعث خشنودى خداى متعال وحضرات معصومين عليهم السلام وبخصوص حضرت زهرا عليها السلام است.

دعا براى ظهور وحل معماى ظهور نور

... به راستى که براى انسانى که شناختى از امام زمانش دارد، دوران غيبت، دوران سختى است، دورانى بس تاريک وظلمانى، غيبت وهجران ولى نعمت وکسى که راهنماى انسان به سوى سعادت وکمال انسانى است.

روزگار تاريکى که انسانها در پراکندگى، جدايى، ذلّت وتباهى بسر مى برند، وآگاهان از اوضاع ترسناک ووحشتناک آن دوران، در پى حلّ معمّاى ظهور نور بوده ودر اين حيرتکده تاريک در پى قافله سالار خويش هستند.

وآنچه در اين مجموعه کوتاه بررسى شد اين است که پس از ساليان سال از غيبت امام زمان عليه السلام آنچه اين مشکل را حل نموده وما را به دوران شکوهمند ظهور نور مى رساند دعاست، وهمو وجه اشتراک مابين آثار جاودان امامان معصوم عليهم السلام است.

از طرفى انديشمندانى از شاگردان مکتب اهل بيت عليهم السلام به اين امر مهم وحياتى پرداخته وآن را بيان نموده اند.

سيّد بن طاووس شخصيتِ بزرگوار ومنتظر دلسوخته امام زمان عليه السلام پس از آن که با بيانى زيبا مردم را به دعاى براى ظهور امام زمان عليه السلام دعوت مى کند، مى فرمايد:

آنچه که به تو گفتم عمل کن که آن حقيقتى است روشن، وکسى که در مورد مولاى ما سهل انگارى کند، ودر اين مورد سستى ورزد واز آنچه بيان کردم غافل شود، به خدا سوگند! او در اشتباه است، اشتباهى که مايه ننگ وعار است.

سپس مى فرمايد:

آيا تا حال فکر کرده اى که امامان پاک وهدايتگر ما عليهم السلام چگونه به اين موضوع اهميّت داده اند؟ آيا تاکنون نسبت به اين موضوع با اهميّت بى اعتنائى نکرده اي؟

سيّد بزرگوار در ادامه سخن خود مى فرمايد:

باز تکرار مى کنم ومى گويم: با توجّه به آنچه بيان کردم عذرى براى تو در اهميّت ندادن به دعا براى تعجيل ظهور باقى نمى ماند.(37)

دانشمند وارسته ومنتظر دل شکسته، آية اللَّه موسوى اصفهانى در کتاب ارزشمند (مکيال المکارم) مى نويسد:

همان گونه که آيات وروايات بيانگر اين است که دعا از مهم ترين اقسام عبادتهاست، وترديدى نيست که مهم ترين وارزنده ترين نوع دعا آن است که براى کسى باشد که خداوند حقّ او را ودعا براى او را بر همه واجب نموده است؛ وبه برکت وجود او فيض ونعمت خدا بر همه موجودات او مى رسد؛ همان گونه، شکّى نيست که مقصود از اشتغال به خداوند، مشغول بودن به عبادت او است، ومداومت به دعا سبب مى شود که خداوند او را در عبادت تأييد وکمک نمايد، واو را از اولياى خود قرار دهد.

بنابراين، بايد در دعا براى مولاى ما حضرت حجّت عليه السلام مداومت نمود، واز خداوند تعجيل فرج وظهور حضرتش را درخواست کرد، وغم واندوه را از چهره مبارک آن بزرگوار زدود، ودر دلِ آن حضرت سُرور ايجاد کرد، وهمه اينها با اين مسأله مهمّ فراهم مى گردد.

بنابراين، بر اهل ايمان لازم است که بر اين امر مقدّس اهتمام ورزيده، ودر هر مکان وزمانى براى تعجيل ظهور آن حضرت دعا نمايند.(38)

بديهى است که با نگرش محقّقانه در مضامين اين دعاهاى نورانى که در صدها مورد دعا براى تعجيل ظهور با عبارات زيبا اشاره وتصريح شده، معماى ظهور نور حل مى شود که آن هم دعا ودرخواست از خداى مهربان است.

بنابراين اگر همه انسانهايى که در سرتاسر اين جهان پهناور زندگى مى کنند بتوانند در لحظه اى از زندگى خود با خداى مهربان کوچکترين ارتباطى برقرار کرده واز او براى آبادى وآزادى جهان، ظهور امام زمان عليه السلام را بخواهند، به طور يقين خداى مهربان دعاى آنها را مستجاب وجهان ظلمانى وتاريک را با ظهور آخرين حجّت خويش يعنى حضرت مهدى عليه السلام نورانى خواهد فرمود.

پس بياييم دعا، اين مسأله فطرى انسانى را که در وجود ميلياردها انسان به وديعت گذاشته شده شکوفا نموده وبا دعا براى مصلح عالم، جهان را به مدينه فاضله تبديل نماييم.

اينک با دعايى که در اين زمينه در موارد زيادى از پيشوايان هدايت، امامان معصوم عليهم السلام بيان شده اين نوشته را به پايان مى بريم:

اللهُمّ إِنّا نَرْغَب إِلَيْکَ فى دَوْلةٍ کَريمَةٍ، تُعِزُّ بِهَا الإسلام وَأَهْله، وَتُذِلّ بِها النِّفاق وَأَهْلَه، وَتَجْعَلُنا فيها مِنَ الدُّعاةِ إلى طاعَتِکَ، وَالقادَة إِلى سَبيلِکَ، وَتَرْزقنا بِها کَرامَة الدُّنْيا وَالآخِرَة..(39)

خداوندا! ما از درگاه ربوبى تو آرزومند وخواهان دولت باکرامتى هستيم که امام زمان عليه السلام تشکيل مى دهد، دولتى که در آن اسلام واهلش را عزّت بخشى، ونفاق ومنافقان را ذليل وخوار گردانى. در آن دولت حق ما را از دعوت کنندگان به طاعتت وفرمانبريت وپيشوايان راه هدايت خودت قرار دهى وبه واسطه آن بزرگوار عزّت وکرامت دنيا وآخرت را عطا فرمايى...