نشانه هاى ظهور او
مرحوم حاج شيخ محمد خادمى
شيرازى
- ۱ -
نام كتاب : نشانه هاى ظهور او
مؤ لف : مرحوم حاج شيخ محمد خادمى شيرازى
مهدى در قرآن
قرآن كريم و نشانه هاى ظهور حضرت
مهدىعجل الله تعالى فرجه
آنچه در قرآن كريم از طرف خداوند بزرگ به وسيله رسول اكرم صلى الله عليه و آله به
ما رسيده واجب الاطاعه است و كوچكترين ترديدى درباره آن نبايد داشت ، چرا كه از
منبع علم خداوندى سرچشمه گرفته است . از جمله بشارتهايى كه در قرآن مجيد در ضمن
آياتى داده شده مساءله قيام جهانى حضرت بقية الله ارواحنا له الفداء و سيطره عدل و
داد در عالم بعد از پر شدن آن از ظلم و جور است كه مرحوم علامه نورى در مقدمه كتاب
شريف ((كشف الاءستار))
ادعاى تواتر، از فريقين (شيعه و سنى ) فرموده است و اين نتيجه به دست مى آيد كه
بايد ظلم و تباهى از سرتاسر جهان محو گردد و جهان از عدالت پر شود، نه اينكه به
خيال خام بعضى از نويسندگان ، عدالت در حكومت حضرت مهدى سلام اللّه عليه تغليبى
باشد و همچنان افراد شرور، كم يا زياد، در اجتماع ديده شوند. خير، طبق نص صريح آيات
قرآن و تفاسير رسيده از اهل بيت عصمت و طهارت سلام اللّه عليهم اجمعين پس از پر شدن
عالم از ظلم و جور، قسط عدل بر آن حاكميت خواهد يافت و همان گونه كه عرض شد در اين
زمينه بزرگان مذهب نظير علامه نورى و ديگران نيز دعوى تواتر نموده اند. بنابراين ،
ديگر جايى براى عدالت تغليبى و طرفداران آن نمى ماند.
نشانه هاى پيدايش اين حكومت
سنريهم آياتنا فى الافاق و فى انفسهم حتى يتبين لهم انه الحق اولم يكف بربك انه على
كل شى ء شهيد.
(1)
بزودى آيات و نشانه هايى از قدرت خود را در صحنه گيتى و در (كشور) وجودشان بدانها
نشان خواهيم داد، تا بر آنها آشكار شود كه حق است .
ممكن است نشانه هاى آفاقى همان صيحه آسمانى باشد و منظور از آيات انفسى همان رعب و
ترس باشد كه در دلها جاى مى گيرد.
خواننده عزيز!
تا اين ساعت چنين علائم و نشانه هايى كه براى بشر تمام مجهولات را از بين ببرد و
پرده از روى حقايق و ملكوت عالم بردارد به نحوى كه حق آشكار و باطل نابود شود، در
صحنه گيتى ديده نشده است و با توجه به اينكه خداوند خلف وعده نخواهد فرمود و حتما
بايد اين كار بشود، غير از قيام آخرين نماينده و سفير اعظم او حضرت بقية الله روحى
و ارواح العالمين له الفداء نشانه ديگرى نخواهد بود.
و لنبونكم بشى ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر
الصابرين .
(2)
و هر آينه شما را به وسيله ترس و گرسنگى و نقص در مالها و جانها و ميوه ها مى
آزماييم ، و صبركنندگان را بشارت ده .
محمد بن مسلم از امام صادق عليه السّلام روايت مى كند كه پيش از قيام مهدى ما سلام
اللّه عليه مردم به انواع بلاها مبتلا مى شوند و موفقيت با صابران است .
به طور خلاصه علائم و نشانه هاى قبل از ظهور در اين روايات عبارت است از:
1. وحشت و اضطرابى كه در حال حاضر در ميان مردم بعضى از كشورهاى اسلامى ديده مى
شود.
2. گرسنگى و قحطى كه در بعضى كشورهاى جهان مشهود است و به طور متوسط روزانه چند صد
هزارتن از گرسنگى مى ميرند (مانند بعضى از قسمتهاى افريقا و هندوستان ).
3. فساد در تجارت و بازرگانى و كمبود درآمد بعضى از اقشار جامعه كه به ويژه در
ايران ما مشهود است .
4. تلفات جانى مانند تلفات در جنگ ايران و عراق و نقصان زراعت و ميوه جات ناشى از
آفات و كمى بركت آنها.
اكنون به اصل روايت كه از امام صادق عزيز ما - كه سلام خداوند بر ايشان باد - نقل
كرده اند، توجه فرماييد:
عن محمد بن مسلم عن ابى عبدالله جعفر بن محمد عليهما السلام اءنه قال ان قدام قيام
القائم علامات بلوى من الله تعالى لعباده المؤ منين قلت و ما هى قال ذلك قول الله
عزوجل ((و لنبلونكم بشى ء من الخوف و الجوع و نقص من
الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرين ))
قال لنبلونكم (يعنى المؤ منين ) بشى ء من الخوف من ملوك بنى فلان فى آخر سلطانهم
(والجوع ) بغلاء اسعارهم (و نقص من الاموال ) فساد التجارات و قلة الفضل فيها
(والانفس ) قال موت ذريع (والثمرات ) قلة ريع ما يزرع و قلة بركة الثمار (و بشر
الصابرين ) عند ذلك بخروج القائم عليه السّلام ثم قال لى يا محمد هذا تاءويله ان
الله عزوجل يقول ((و ما يعلم تاءويله الا الله و
الراسخون فى العلم
(3) )).
(4)
محمد بن مسلم از امام صادق عليه السّلام نقل كرده است كه امام فرمودند: پيش از قيام
قائم نشانه هايى است جهت آزمايش از جانب خداوند نسبت به بندگان مؤ منش . عرض كردم
: آن نشانه ها چيست ؟ فرمود: آن ، گفتار خداوند عزوجل است كه فرمود:((
و لنبلونكم بشى ء)). فرمود: ((لنبلونكم
))يعنى هر آينه بيازماييم شما مؤ منان را ((بشى
ء من الخوف
))به مقدارى و چيزى از ترس از ملوك بنى فلان (بنى عباس
) در پايان زمامداريشان و((الجوع ))و
گرسنگى به خاطر بالا بودن قيمتها (( و نقص من الاموال
)) و كاستى از مالها (يعنى ) فساد تجارتها ((
والانفس ))و جان ها (يعنى ) مرگ سريع
((والثمرات )) و محصولات (يعنى ) كم شدن
كشاورزى و كمبود بركت محصولات
(( و بشرالصابرين )) (يعنى
) بشارت ده صابران را در چنين وقت به خروج قائم عليه السّلام . سپس به من فرمود: اى
محمد! اين است تاءويل قول خداوند عزوجل كه مى فرمايد: ((
و ما يعلم تاءويله ...)) (يعنى ) نمى داند تاءويل قرآن
را جز خداوند و پايداران در دانش .
ان الله قادر على ان ينزل آية .
(5)
به درستى كه خداوند (تبارك و تعالى ) قادر است كه نشانه اى فرو فرستد.
در تفسير اين آيه به چند نشانه از نشانه هاى ظهور حضرت ولى عصر عليه السّلام اشاره
شده است :
1. خروج دابة الارض
(6)
2. دجال
3. نزول عيسى بن مريم عليه السّلام
4. طلوع خورشيد از مغرب
و اينك اصل روايت :
فى رواية ابى الجارود: عن ابى جعفر عليه السّلام فى قوله ((ان
الله قادر على ان ينزل آية )) و سيريك فى آخر الزمان
آيات منها دابه الارض و الدجال و نزول عيسى بن مريم و طلوع الشمس من مغربها.
(7)
ابى الجارود مى گويد: امام باقر عليه السّلام در تفسير آيه ((
ان الله قادر الخ
))فرمودند: زود است كه در آخر الزمان آيات و نشانه هايى
از قدرت خداوند مى بينى :
1. دابة الارض (كه منظور تشريف فرمايى حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام در رجعت و
يا حضرت بقية الله روحى له الفداء است ).
2. دجال .
3. نزول حضرت عيسى بن مريم از آسمان .
4. طلوع خورشيد از مغرب .
قل هو القادر على ان يبعث عليكم عذابا من فوقكم او من تحت ارجلكم او يلبسكم شيعا و
يذيق بعضكم باءس بعض .
(8)
بگو او تواناست كه بر شما عذابى از بالاى سر و زير پاهاى شما بر انگيزد يا اينكه
شما را از گروههاى غير متحد قرار دهد و آسيب برخى را به برخى ديگر بچشاند.
در اين آيه به بعضى از علائم ظهور اشاره شده است :
1. خروج دجال .
2. صيحه آسمانى .
3. خسف و فرورفتن در زمين ((بيداء)).
گويا مقصود لشكر سفيانى باشد.
4. اختلاف مردم در دين و طعن و شتم يكديگر كردن و كشتار بعضى به وسيله افراد ديگر
در حالتى كه همه آنها خودشان را مسلمان مى دانند.
و اما روايتى كه در اين باب رسيده است :
عن ابى جعفر عليه السّلام فى قوله تعالى
((قل هو القادر على الخ ))
قال هو الدجال و الصيحة ((او من تحت ارجلكم
)) و هو الخسف
((اويلبسكم شيعا)) و هو
اختلاف فى الدين و طعن بعظكم على بعض ((و يذيق بعضكم
باءس بعض )) و هو ان يقتل بعضكم بعضا و كل هذا فى اهل
القبلة .
(9)
از ابى جعفر (امام باقر) عليه السّلام در فرموده خداوند متعال :((
قل هو القادر على ...))منقول است كه فرمودند: آن دجال و
صيحه است (عذاب آسمانى و از بالا) و مراد از((او من تحت
ارجلكم ))عبارت از خسف و فرورفتگى زمين است و مراد از((
اويلبسكم شيعا))اختلاف در دين و طعن به يكديگر زدن است
و منظور از(( يذيق بعضكم باءس بعض ))
كشتن بعضتان است بعضى ديگر را، و تمام اين حوادث در ميان اهل قبله و مسلمانان به
وقوع مى پيوندد.
قل اريتم ان اتاكم عذابه بياتا او نهارا ماذا يستعجل منه المجرمون .
(10)
بگو آيا ديديد كه اگر عذاب الهى شب هنگام و يا روز بر شما برسد (چه راه گريزى
داريد؟) چرا گناهكاران (به جاى توبه ) عذاب را به تعجيل مى طلبند؟
از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه فرمودند: مراد از عذاب در اين آيه بلاهايى
است كه در آخرالزمان بر مردم نازل مى شود (البته بر مردم مسلمان ).
ولو ترى اذا فزعوا فلا فوت و اخذوا من مكان قريب .
(11)
و اگر تو سختى حال مجرمان را مشاهده كنى هنگامى كه ترسان و هراسان هستند پس هيچ
فرار و گذشتى نيست و از مكان نزديكى دستگير شوند.
از حضرت باقر عليه السّلام نقل كردند در تفسير اين آيه شريفه كه در مقدمه قيام
جهانى حضرت مهدى ارواحنا له الفداء صيحه اى از آسمان بلند مى شود كه همه مردم در هر
حالى كه هستند اين صدا را مى شنوند و در زمين بيداء لشكريان سفيانى به زمين فرو
خواهند رفت كه جمعيت آنها طبق روايات رسيده كه بعدا ذكر خواهد شد در حدود سيصد هزار
نفر است . و اما اصل روايت :
عن ابى الجارود عن ابى جعفر عليه السلام فى قوله تعالى ((ولو
ترى اذا فزعوا فلا فوت )) قال من الصوت و ذلك صوت من
السماء.
(12)
ابى جارود از امام باقر عليه السّلام در مورد اين قول خدايتعالى كه مى فرمايد
(( ولو ترى اذا فزعوا فلا فوت ))، روايت
كرده است كه آن حضرت فرمودند: اين از صداى آسمانى (صيحه ) است .
ساءل سائل بعذاب واقع .
(13)
سائلى از عذابى كه وقوع آن حتمى است سؤ ال نمود.
از حضرت باقر عليه السّلام در رابطه با اين آيه مباركه سؤ ال كردند كه منظور از اين
عذاب چيست ؟ فرمودند:
نار تخرج من المغرب و ملك يسوقها من خلفها حتى ياءتى من جهة دار بنى سعد ابن همام
عند مسجدهم فلا تدع دارا لبنى امية الا احرقتها و اهلها و لا تدع دارا فيها و ترلال
محمد الا احرقتها و ذلك المهدى عليه السّلام .
(14)
عذاب در اينجا آتشى است كه از طرف مغرب شعله ور مى شد و پادشاهى آن را رهبرى مى كند
و تمام خانه هاى بنى اميه و همه غاصبان حقوق اهل بيت را آتش مى زند و مخصوصا از بنى
اميه آثارى باقى نخواهد گذاشت و اوست مهدى آل محمد (سلام اللّه عليه و عجل الله له
الفرج ).
علامه مجلسى مى فرمايد: اين جريان يا از علائم ظهور است و يا در وقت ظهور واقع مى
شود.
ظهور
آيا امام عصر عجل الله تعالى فرجه زمان ظهورش را مى داند؟
برگرفته از كتاب : نشانه هاى ظهور
بحثى مفصل در روايات اهل بيت سلام اللّه عليهم اجمعين در كتب معتبره عنوان شده است
كه آيا حجج الهى و ائمه معصومين سلام اللّه عليهم اجمعين به تمام حوادث و آنچه كه
پيش مى آيد و در گذشته روى داده و يا در آينده انجام مى شود عالم هستند يا خير؟
براى روشن شدن اين حقيقت و به ويژه اينكه آيا وجود مقدس امام زمان ارواحنا له
الفداء علم به وقت ظهور خود دارند يا نه ، از بيانات رسيده از ائمه معصومين سلام
الله عليهم اجمعين استفاده مى كنيم .
امام باقر و علم رسول اكرم و ساير انبياء عليهم السلام
ابى بصير از حضرت باقر عليه السّلام از كيفيت علم رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى
پرسد. آن حضرت مى فرمايند:
سئل على عليه السّلام عن علم النبى صلى الله عليه و آله فقال : علم النبى علم جميع
النبيين و علم ما كان و ما هو كائن الى قيام الساعة ثم قال والذى نفسى بيده انى
لاعلم علم النبى صلى الله عليه و آله و علم ما كان و ما هو كائن فيما بينى و بين
قيام الساعة .
(15)
سؤال شد از على عليه السّلام از علم پيامبر صلى الله عليه و آله ، فرمود: علم
پيامبر يعنى علم همه انبياء (يعنى علم همه انبياء در خدمت و نزد رسول گرامى اسلام
است ) و پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله عالم به ماكان و مايكون است (آنچه
در گذشته بوده و هرچه كه اكنون در دست اقدام است و كارهايى كه در آينده انجام مى
گيرد) تا روز قيامت . قسم به خداوندى كه جانم در كف قدرت اوست كه من (على عليه
السّلام ) همه دانشهاى رسول معظم صلى الله عليه و آله را مى دانم و از آنچه كه در
گذشته در دنيا رخ داده و هرچه كه اكنون در دست اقدام است و امورى كه در آينده عملى
خواهد شد عالم هستم .
خواننده عزيز!
اين است شاءن علمى امام عليه السّلام ، و طبق مدارك قطعيه اين مقام به امر خداوند و
رسول مكرمش امروز (زمان غيبت ) اختصاص به حضرت بقية الله روحى له الفداء دارد.
بنابراين ، چگونه ممكن است كسى كه وارث علوم همه انبياء و ائمه معصومين سلام الله
عليهم اجمعين است و علم ماكان مايكون و ماهو كائن را دارد از مهمترين مساءله حياتى
خويش (يعنى روز ظهور و قيامش ) آگاهى نداشته باشد؟ حاشا و كلا، بلكه مى داند ولى
چون از اسرار بزرگ الهى است ، نبايد گفته شود؛ لذا فرمودند ((لانوقت
))، يعنى روز و وقت ظهور را تعيين نمى كنيم .
ائمه معصومين عليهم السلام در پيشگاه خداوند بزرگ
امام صادق عليه السّلام موقعيت وجودى ائمه سلام اللّه عليهم را در اين روايت چنين
بيان فرموده اند:
نحن ولاة امر الله و خزنة علم الله و عيبة وحى الله .
(16)
1. ما فرمانروايان از طرف خداوند هستيم .
2. ما خزانه داران علوم الهى هستيم .
3. ما مركز اسرار الهى هستيم .
خواننده عزيز!
چگونه ممكن است كه امام عليه السّلام خازن علم خداوند باشد، مركز اسرار ذات پاك حق
باشد - يعنى خداوند اسرار خودش را به دست آنها داده باشد - و از طرف او فرمانرواى
عالم هستى باشد اما از روز قيام و هنگام انتقام از دشمنان خداوند كه براى او ذخيره
شده است بى اطلاع باشد؟
موقعيت علمى امام عليه السّلام
امام باقر عليه السّلام به راوى مى فرمايند:
والله انا لخزان الله فى سمائه و ارضه لا على ذهب و لا على فضة الا على علمه .
(17)
به خدا سوگند ما خزانه داران خداوند در آسمانها و زمين هستيم و البته نه بر طلا و
نقره بلكه بر علم او.
خواننده گرامى !
امروز وجود مقدس امام عصر روحى له الفداء گنجهاى علم خداوند در نزد آن وجود مقدس
است ، آنوقت چگونه ممكن است كه از علم به ظهور خود كه در راءس تمام مسائل حياتى
عالم آفرينش قرار دارد، بى اطلاع باشد؟
ابى حمزه مى گويد: از امام باقر عليه السّلام شنيدم كه رسول اكرم صلى الله عليه و
آله از خداوند متعال نقل مى كنند كه فرمود:
استكمال حجتى على الاشقياء من امتك من ترك ولاية على والاوصياء من بعدك فان فيهم
سنتك و سنة الانبياء من قبلك و هم خزانى على علمى من بعدك ثم قال رسول الله صلى
الله عليه و آله لقد انباءنى جبرئيل عليه السلام باسمائهم و اسماء آبائهم .
(18)
حجت من بر اشقياى امت تو تمام است ، يعنى آنهايى كه ولايت على بن ابى طالب (عليه
السّلام ) و جانشينان بعد از او را نپذيرفتند؛ زيرا در وجود مقدس اميرالمؤ منين و
ائمه بعد از او روش شما و همه پيامبران در او و ائمه بعد از او وجود دارد و نيز على
(عليه السّلام ) و ائمه بعد از او خزانه دار علم من اند (پس امروز كه حضرت ولى عصر
عليه السّلام نگهبان و خزانه دار علم خداوند است ، چگونه مى شود كه علم به وقت و
روز و ساعت ظهور از آن حضرت پنهان بماند؟). آنگاه رسول اكرم صلى الله عليه و آله
فرمودند: جبرئيل عليه السّلام نامهاى ائمه و نامهاى پدرانشان را به من خبر داده است
.
جهات مختلفه دانش ائمه معصومين عليهم السلام
امام موسى بن جعفر عليهماالسلام مى فرمايند:
مبلغ عملنا على ثلاثة وجوه ماض و غابر و حادث فاما الماضى فمفسر و اما الغابر
فمزبور و اما الحادث فقذف فى القلوب و نقر فى الاسماع و هو افضل علمنا لانبى بعد
نبينا.
(19)
دانش ما ائمه بر سه قسم است :
1. علم به گذشته كه براى ما تفسير كرده اند (مفسر يا خداوند بزرگ است يا رسول او يا
امام پيش از هر امام ).
2. علم به آينده و آنچه در جهان واقع مى شود (در لوح محفوظ يا در جامعه يا مصحف
حضرت فاطمه - سلام اللّه عليها نوشته شده كه امام معصوم از همه آنها باخبر است ).
3. علم به آنچه در آينده رخ مى دهد (از رويدادهايى كه در آنها بدا حاصل مى شود)
آگاهى ما به آنها از طريق الهام در دل و يا به صورت سخن گفتن فرشته در گوش است ، و
اين برترين دانش ماست ، و هرگز پيامبرى بعد از پيامبر ما نخواهد بود.
ائمه و رازدارى
امام باقر عليه السّلام به عبدالواحد فرزند مختار مى گويد:
لوكان لا لسنتكم اوكية لحدثت كل امرى ء بما له و عليه .
(20)
اگر تملك زبان مى داشتيد و مى توانستيد رازدار باشيد، هر آينه به شما خبر مى دادم
از آنچه به زيان و نفع شماست .
خواننده گرامى !
علم امام عليه السّلام نامحدود است و همه چيز در دايره علمش منعكس مى باشد. پس
چگونه امام عصر روحى له الفداء از وقت ظهور خود خبر ندارد؟
آرى ، اگر كسى بگويد كه امام عليه السّلام نمى داند چه وقت ظهور مى كند نسبت جهل و
نادانى به امام داده و پيداست كه اگر كسى نسبت جهل به امام عليه السّلام بدهد
مجازاتش چه خواهد بود.
آنچه از روايت مذكور استفاده مى شود عدم ظرفيت شيعيان براى گرفتن اسرار از ائمه
معصومين سلام اللّه عليهم است (به ويژه در اين زمان تاريك غيبت كبرى از وجود مقدس
آقا حضرت صاحب الامر روحى له الفداء آن هم در ارتباط با تعيين وقت ظهور).
امام صادق عليه السّلام و كتب جفر و جامعه و مصحف فاطمه (س )
ابى بصير گويد:
دخلت على ابى عبدالله عليه السلام فقلت له جعلت فداك انى اساءلك عن مساءلة هيهنا
احد يسمع كلامى ؟ قال فرفع ابو عبدالله عليه السّلام سترا بينه و بين بيت آخر فاطلع
فيه ثم قال يا ابا محمد سل عما بدالك قال قلت جعلت فداك ان شيعتك يتحدثون ان رسول
الله صلى الله عليه و آله علم عليا عليه السّلام بابا يفتح له منه اءلف باب قال
فقال يا ابا محمد علم رسول الله صلى الله عليه و آله عليا عليه السّلام الف باب
يفتح من كل باب الف باب قال قلت هذا والله العلم قال فنكت ساعة فى الارض ثم قال انه
لعلم و ما هو بذلك قال ثم قال يا ابا محمد و ان عندنا الجامعة و ما يدريهم ما
الجامعة ؟ قال قلت جعلت فداك و ما الجامعة ؟ قال صحيفة طولها سبعون ذراعا بذارع
رسول الله صلى الله عليه و آله و املائه من فلق فيه و خط على بيمينه فيها كل حلال و
حرام و كل شى ء يحتاج الناس اليه حتى الارش فى الخدش و ضرب بيده الى قال تاءذن لى
يا ابا محمد قال قلت جعلت فداك انما انا لك فاصنع ما شئت قال فغمزنى بيده و قال حتى
ارش هذا كانه مغضب قال قلت هذا والله العلم قال انه لعلم و ليس بذالك ثم سكت ساعة
ثم قال و ان عندنا الجفر و ما يدريهم ما الجفر قال قلت و ما الجفر قال وعاء من ادم
فيه علم النبيين و الوصيين و علم العلماء الذين مضوامن بنى اسرائيل قال قلت ان هذا
هو العلم قال انه لعلم و ليس بذلك ثم سكت ساعة ثم قال و ان عندنا لمصحف فاطمة
عليهاالسلام و ما يدريهم ما مصحف فاطمة (ع )؟ قال قلت و ما مصحف فاطمة ؟ قال مصحف
فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات والله ما فيه من قرانكم حرف واحد قال قلت هذا والله
العلم قال انه لعلم و ما هو بذاك ثم سكت ساعة ثم قال ان عندنا علم ما كان و علم ما
هو كائن الى ان تقوم الساعة قال قلت جعلت فداك هذا هو والله العلم قال انه لعلم و
ليس بذاك قال قلت له جعلت فداك فاى شى ء العلم قال ما يحدث بالليل و النهار الامر
بعد الامر والشى ء الى يوم القيامة .
(21)
شرفياب محضر امام صادق عليه السّلام شدم ، عرض كرم : قربانت گردم ، مى خواهم از شما
موضوعى بپرسم . آيا در اينجا غير از ما كسى هست كه سخن مرا بشنود؟ مى گويد امام
پرده وسط اطاق را بالا زد تا ابى بصير ببيند كه كسى نيست . آنگاه فرمود: اى ابى
بصير! هرچه مى خواهى سؤ ال كن عرض كردم : قربانت گردم ، شيعيان شما مى گويند
اميرالمؤ منين سلام اللّه عليه يك باب از علم از پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله
آموخت كه از آن هزار باب علم بر روى حضرت على باز شده است . حضرت فرمود: اى
ابابصير! رسول اكرم صلى الله عليه و آله هزار باب از علم به على عليه السّلام ياد
داد كه از هر باب هزار باب علم به روى آن حضرت باز شد. ابابصير مى گويد عرض كردم :
به خدا سوگند، اين است علم . ابى بصير مى گويد:
مولايم ساعتى با انگشتان مباركش بر زمين زد و فرمود: مسلما اين علم است ، اما آن
علم كامل و همه جانبه نيست . فرمودند: كتاب جامعه نزد ماست و مردم نمى دانند جامعه
چيست . مى گويد عرض كردم : جامعه چيست ؟ فرمود: كتابى است كه طول آن هفتاد ذراع است
با ذراع رسول اكرم صلى الله عليه و آله و آن را به زبان مبارك بيان فرموده و حضرت
على عليه السّلام نوشته است . به تمام احكام الهى از واجب و حرام و هرچه مردم نياز
به آن دارند در آن هست ، حتى ديه و جرم يك خراش . در اين موقع امام صادق عليه
السّلام دست مباركشان را بر من زده ، فرمودند: اجازه مى دهى ؟ عرض كردم : مولاى من
! هرچه ميل داريد عمل كنيد. آنگاه حضرت يك نشگون (يا در اصطلاح فارسيها يك پنجير)
به من گرفت و فرمود: حتى جزاى اين عمل كوچك هم در آن بيان شده است . در اين موقع
امام عليه السّلام به نظر غضبناك مى رسيدند. عرض كردم : قربانت بروم ، والله اين
علم است . فرمودند: آرى ، اين علم است اما دانش نهايى نيست . سپس لختى سكوت كردند و
سپس فرمودند: در نزد ما كتاب جفر است ، و مردم چه مى دانند جفر چيست . عرض كردم :
قربانت شوم ، جفر كدام است ؟ فرمود: ظرفى است كه تمام علوم انبياء و اوصياء و
دانشمندان بنى اسرائيل ، همه در آن است . عرض كردم : قربانت گردم ، اين است معنى
علم ؟ فرمودند: اين علم است اما باز علم كامل نيست . آنگاه مدتى ساكت ماندند و
فرمودند: نزد ماست مصحف مادرم فاطمه ، و مردم چه مى دانند مصحف فاطمه چيست . عرض
كردم : مصحف فاطمه چيست ؟ فرمودند: سه برابر قرآن شماست ، به خدا سوگند، يك كلمه از
قرآن شما در آن مصحف نيست . عرض كردم : به خدا علم كامل اين است . فرمودند: اين
كتاب علم است اما علم كامل نيست . و لحظاتى خاموش شدند، آنگاه فرمودند: در نزد ماست
علم به آنچه گذشته و هرچه كه در آينده واقع مى شود تا قيام قيامت . عرض كردم : به
خدا سوگند، علم نهايى اين است . فرمودند: اين علم است اما علم كامل نيست . ابى بصير
مى گويد عرض كردم : پس علم كامل و نهايى چيست ؟ فرمود: علم كامل آن است كه همواره
در تزايد باشد، و بر آنچه در شبانه روز پديد مى آيد، بر فرمانهايى كه صادر مى شود و
حوادثى كه تا روز قيامت رخ مى دهد، احاطه داشته باشد.
خواننده عزيز!
اين كتابها و علمها در نزد حضرت بقية الله ارواحنا له الفداء است . آيا باز هم مى
توان باور كرد با اين قدرت بى نهايت علمى ، آن حضرت عالم به روز و سال ظهور و ساعت
قيام جهانى اش نباشد؟ ابدا. او مى داند و بايد هم بداند، اما از اسرار بزرگ خداوندى
است و كسى به آن آگاهى پيدا نخواهد كرد.
(اللهم عجل فرجه و اجعلنا من اعوانه و انصاره ).
رسول اكرم (ص ) و نشانه هاى ظهور
(( عن السكونى عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : قال رسول الله عليه و آله سياتى على امتى زمان تخبث فيه سرائر هم و تحسن فيه
علانيتهم ظمعا فى الدنيا لا يريدون به ما عند الله عزوجل يكون امرهم رياء لا يخالطه
خوف يعلمهم الله منه بعقاب فيدعونه دعاء الغريق فلا يستجاب لهم .
(22)
سكونى از امام جعفر صادق (ع ) نقل مى كند كه رسول خدا ص فرمود بر امت من زمانى
بيايد كه باطن آنها پليد و ظاهرشان به جهت طمع در دنيا آراسته باشد و خداوند را در
نظر ندارند عمل آنها ريا است و از او نمى ترسند . خداوند نيز همه آنان را عقوبت
خواهد كرد و هر چه دعا كنند حتى غريق مستجاب نخواهد شد .
از اين روايت علامت براى ظهور حضرت بقية الله ارواحنا الفداء آن هم از زبان آوردنده
اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله نقل كرده اند .
1 - دلها مملو از خبائث و صفات رذيله مى شود .
2 - مردم تظاهر به خوبيها مى كنند در حالى كه دلشان از خوبيها خالى است
3 - هدف از اين تظاهرات فرورفتن در كثافات اخلاقى دنيا و تعينات آن است
4 - كارهاى آنها اكر چه به صورت عبادت است اما براى غير خدا انجام مى شود (ريا)
5 - توجهى به عالم آخرت نخواهند داشت و از خداوند نمى ترسند .
6 - به جهت اين صفات خداوند آنها را عقاب مى كند به بلاهاى اجتماعى از قبيل جنگ
گرفتار ظلم شدن گرانى سلب بركت و ...
7 - در اين موقع هر چه دعا كنند حتى دعاى غريق هم مستجاب نخواهد شد
(23)
رسول خدا صلى الله عليه و آله در روايتى در مورد نشانه هاى ظهور مهدى روحى له
الفداء مى فرمايند:
سياتى زمان على امتى لا يبقى من القران الا رسمه و لا من الاسلام الا اسمه يسمون به
وهم ابعد الناس منه مساجد هم عامره و هى خراب من الهدى فقهاء ذلك الزمان شرفقهاء
تحت ظل السماء منهم خرجت الفتنه و اليهم تعود .(24)
بزودى زمانى بر امت من فرارسد كه از قرآن جز رسم و از اسلام جز اسم باقى نماند آنان
به نام مسلمانان خوانده مى شوند در حالى كه دورترين مردم از اسلام اند مساجد آنان
آباد و از هدايت خراب (خالى ) است فقهاى آن زمان بدترين فقها در زير آسمان اند فتنه
از ايشان آغاز مى شود و به آنان باز مى گردد
وجود مبارك منجى عالم بشريت حضرت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله و سلم در اين
حديث كه در حقيقت آيينه اى است كه دنياى اسلام و مردم آن را نشان مى دهد و اين خود
معجزه اى است از آن بزرگوار به جند علامت در ارتباط با ظهور فرزند عزيزش اشاره
فرموده است :
1 - محتوى و حقايق حياتبخش قرآن متروك و فقط اسمى از آن مى ماند.
2 - از اسلام نامى مى ماند و قوانينن جامع و كامل آن به حالت تعطيل در مى آيد و به
انزوا سپرده مى شود .(25)
3 - تقريبا يك چهارم از جمعيت دنيا ادعاى مسلمانى مى كنند در صورتى كه عملا از
اسلام بيگانه اند.
4 - مساجدشان از نظر بنيان و جهات ظاهرى آباد اما از لحاظ تقوا ويران است . مساجد
مركز غيبت ، تهمت ، ريختن آبروى مردم و بدعتها - البته به صورتهاى مختلف - شده است
.
5 - فقها و دانشمندان بدترين دانشمندانى هستند كه در زير اين آسمان بسر مى برند .
با تاملى كوتاه درباره عالم نماهاى زمان خودمان و فسادى كه در اجتماع كرده اند معنى
روايات معلوم مى شود .
6 - تمام فتنه ها از ناحيه علماى سوء است و بازگشت آنها نيز به خودشان خواهد بود .
((اذا فسد العالم فسد العالم ))
رسول اكرم ص مى فرمايد هرگاه دانشمندى راه فساد را پيش بگيرد جهانى را به تباهى
مى كشد . زيرا مردم اين دسته از افراد راالگو و سمبل دين مى دانند .
خواننده گرامى ! نا گفته نماند كه از نظر منطق و برهان ، هميشه حساب مكتب ، از
اشخاص جداست .
امام صادق (ع ) به نقل از پدران مكرم خود ائمه معصومين سلام الله عليهم اجمعين مى
فرمايد:
قال رسول الله صلى الله عليه و آله : (ان ) الاسلام بدا غريبا و سيعود غريبا كما
بدا فطوبى للغرباء .
(26)
رسول خدا ص فرمودند: اسلام در ابتدا غريب و تنها بود و بزودى نيز همچون زمان پيدايش
غريب و تنها خواهد شد . خوشا به حال تنهايان و غربا .
خواننده ارجمند! اسلام عزيز ما در ابتدا بسيار غريب بود و فقط يك اقليت از آن
استقبال كردند . در آخر الزمان نيز چنان خواهد شد، كما اينكه اكنون
نيز اينچنين است و با اين همه امكانات نظامى ، اقتصادى و انسانى كه در جهان اسلام
وجود دارد، مع الوصف ، مسلمين در چنگال ستمگران و كفارى مانند اسرائيل بسر مى برند
. دليل بر اثبات عرض ما وضع موجود دنياى اسلام است و در روايات بالا تحت عنوان
نشانه هاى ظهور دولت حق ، رسول اكرم ص به غربت مجدد اسلام اشاره فرموده و در ضمن
كلمه ((فطوبى للغرباء
)) بشارت پيروزى اسلام را داده اند (البته بشارت ضمنى )
. آرى ، اسلام در ابتداى امر واقعا غريب بود، درست مانند كسى كه وارد شهرى بشود،
آشنايى نداشته باشد و پولى هم همراه نداشته باشد كه بتواند خودش را اداره كند و
زبانش هم با مردم آن شهر يكى نباشد، همچنانكه زبان اسلام زبان توحيد بود در خالى كه
زبان مردم لسان كفر و الحاد و بت پرستى بود و پيامبر بزرگوار فرمودند در آخرالزمان
هم اين طور خواهد شد .
خواننده محترم ! ملاحظه مى فرماييد زبان اسلام در دنياى ما نيز زبان صلح ، عدالت ،
ايمان ، امنيت و برادرى است ، در حالى كه در جهان كنونى ، اعمال مردم بر خلاف اين
برنامه هاست .
از امام صادق (ع ) منقول است كه رسول خدا ص فرمودند: من ابغضنا اهل البيت بعثه الله
يهوديا قيل يا رسول الله و ان شهد الشهادتين ؟ قال نعم انما احتجب بهاتين الكلمتين
عند سفك دمه او يودى الجزية و هو صاغر ثم قال ابغضنا اهل البيت بعثه الله يهوديا
قيل و كيف يا رسول الله ؟
قال ان ادرك الدجال آمن به .
(27)
هر كه ما اهل بيت را دشمن دارد خداوند (عزوجل ) او را يهودى برانگيزد .سؤال شد: يا
رسول الله ! اگر چه شهادتين بگويد؟ فرمودند: بله . در نتيجه دو كلمه شهادت (اشهد ان
لا الله و اشهد ان محمد رسول الله ) فقط جان او محفوظ مى ماند و يا از پرداخت جزيه
معاف مى شود . سپس ادامه دادند: هر كسى كه ما اهل بيت را دشمن بدارد خداوند او را
يهودى بر انگيزد . پرسيدند: چگونه اى رسول خدا؟ فرمودند: اگر زمان دجال را دريابد
به او ايمان آورد .
در اين روايت ، پيامبر بزرگوار اسلام (ص ) پس از اشاره به وظيفه مردم در ارتباط با
اهل بيت (ع ) و نيز زيان دشمنى با خاندان گرامى اش ، به خروج دجال كه از علائم ظهور
حضرت بقيه الله روحى له الفدا است ، اشاره فرموده اند . بنابراين ، زيان دشمنى با
اهل بيت سلام الله عليهم اجمعين را مى توان اين گونه خلاصه كرد:
1 - محشور شدن در روز قيامت با يهوديان .
2 - حسرت و پشيمانى كه در سايه قطع ارتباط با خاندان وحى دامنگير انسان مى شود .
3 - از دست دادن نعمتهاى ابدى خداوند .
4 - مخلد بودن در آتش جهنم .
5 - محروميت از مصاحبت با ذوات مقدسه معصومين سلام الله عليهم اجمعين . رسول مكرم
(ص ) خبر از قيام مهدى روحى له الفدا مى دهد و از آن حضرت به نام خاتمه دهنده به
دين چنين مى فرمايد:
(( المهدى منا يختم الدين به كما فتح بنا
... (و اخرج الحاكم فى صحيحه ) يحل بامتى فى آخر الزمان بلاء شديد من سلطانهم لم
يسمع بلاء اشد منه حتى لايجد الرجل ملجا فيبعث الله رجلا من عترتى اهل بيتى يملا
الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما وجورا و ساكن السماء و ترسل السماء قطرها و تخرج
الارض نباتها . ))
(28)
همچنانكه دين به وسيله من آغاز شد، توسط فرزندم مهدى (ع ) خاتمه مى يابد ... در آخر
الزمان امت من در سايه زمامدارى ستمگر به بلاهايى مبتلا مى شوند كه مانند آن را
نشنيده اند و به اندازه اى عرصه بر مردم تنگ مى شود كه پناهگاهى براى خود پيدا نمى
كنند . در اين هنگام خداوند مردى از عترت و ظلم و جور شده باشد . از ويژگيهاى او
اين است كه اهل زمين و ساكنان آسمانها او را دوست مى دارند و آسمان بارانهاى خودش
را مى بارد و زمين بركاتش را در اختيار مردم قرار مى دهد .
(( سيجى ء فى آخر الزمان اقوام تكون وجوههم
وجوه الآدميين و قلوبهم قلوب الشياطين امثال الذئاب الضوارى ليس فى قلوبهم شى ء من
الرحمه سفاكين للدماء و لا يرعون عن قبيح ان تابعتهم واروك و ان تواريت عنهم
اغتابوك و ان حد ثوك كذبوك و ان ائتمنتهم خانوك صبيهم عارم و شابهم شاطر و شيخهم
لايامر بمعروف و لا ينهى عن منكر الاعتزازبهم ذل و طلب ما فى ايديهم فقر الحليم
فيهم غاو و الامر فيهم بالمعروف متهم المؤ من فيهم مستضعف و الفاسق فيهم مشرف السنه
فيهم بدعه و البدعه فيهم سنه فعند ذلك يسلط الله عليهم شرارهم و يدعو خيارهم
فلايستجاب لهم . ))
(29)
در آخر الزمان مردمانى بيايند كه از نظر ظاهر، سيماى آدميان را دارند، اما دلهايشان
مانند قلبهاى شيطانها است (پر از خود خواهى و تكبر و غرور و امثال اينها است ) .
مانند گرگهاى درنده دلشان خالى از رحمت و عطوفت انسانى باشد، قتل و خونريزى براى
آنها يك امر بسيار ساده و بى اهميت خواهد بود و از كارهاى زشت دورى نمى كنند . اگر
از آنها متابعت كنى تو را از خود مى رانند و اگر از آنان فاصله بگيرى تو را مورد
غيبت و عيبجوى قرار مى دهند،
اگر با تو سخن گويند دروغ مى گويند و اگر آن مردم را امين خويش قرار دادى به تو
خيانت مى كنند . بچه هاى آنها با ناز و نخوت زندگى مى كنند و جوانانشان بيباك و از
خود راضى اند چندان كه مردم را از بى تربيتى خويش عاجز مى كنند . پيروان آنها امر
به خوبيها و نهى از بديها نمى كنند . عزت جستن به وسيله آنها ذلت و خوارى است ،
مطالبه موجودى آنها فقر و ناتوانى است . شخص عاقل در ميان آنها گمراه به شمار مى
آيد و امر به معروف كننده مورد تهمت و افترا قرار مى گيرد . افراد با ايمان و
صاحبان تقوا در ميان ايشان ضعيف خواهند بود، اما افراد فاسق در ميان آنها با شخصيت
حساب مى شوند . كارهاى خوب و سنتهاى الهى در ميان اين جمعيت بدعت محسوب مى شود و از
طرفى بدعت در ميان آنها سنت به حساب مى آيد . در چنين زمانى كه مردمش داراى چنين
خصوصيات اخلاقى شده اند، خداوند اشرار و مردم بد را بر آنها مسلط مى كند و ديگر
دعاوى خوبان اجابت نخواهد شد .
شب معراج و نشانه هاى ظهور
در حديث مباركى كه ابن عباس از زبان پر نور آورنده اسلام حضرت محمد بن عبد الله (ص
) نقل كرده به نشانه هايى در رابطه با قيام جهانى حضرت صاحب الامر(ع ) تصريح شده
است كه به نظر خوانندگان عزيز مى رسد:
(( عن ابن عباس عن رسول الله صلى الله عليه
و آله : فى حديث ان الله اوحى اليه ليله اسرى به ان يوصى الى على و اخبره بالائمه
من ولده الى ان قال و آخر رجل منهم يصلى عيسى ابن مريم خلفه يملا الارض عدلا كما
ملئت جورا و ظلما انجى به من الهلكه و اهدى به من الضلاله و ابرى به الاعمى و اشفى
به المريض فقلت الهى و سيدى متى يكون ذاك فاوحى الله عزوجل الى يكون ذلك اذا رفع
العلم و ظهر الجهل و كثر القراءه و قل العمل و كثر القتل و قل الفقهاء و الهادون و
كثر فقهاء الضلاله و الخونه و كثر الشعراء و اتخذ امتك قبورهم مساجد و حليت المصاحف
و زخرفت المساجد و كثر الجور و الفساد و ظهر المنكر و امر امتك به و نهى عن المعروف
و اكتفى الرجال بالرجال و النساء و صار الامراء كفره و اوليائهم فجره و اعوانهم
ظلمه ذووا الراى منهم فسقه و عند ثلاثه خسوف خسف بالمشرق و خسف بالمغرب و خسف
بجزيره العرب و خراب بصره على يد رجل من ذريتك تتبعه الزنوج و خروج رجل من ولد
الحسين بن على و ظهور الدجال يخرج من المشرق من سجستان و ظهور السفيانى .
))
(30)
ابن عباس مى گويد: در شب معراج مطالبى به رسول اكرم (ص ) وحى شد كه بايد به وجود
مقدس حضرت امير المؤ منين (ع ) خبر داده شود و نيز به ائمه بعد از آن حضرت . بعد
فرمودند كه خداوند براى آخرين آنها نشانه هايى بيان فرمودند:
1 - عيسى بن مريم پشت سر آن بزرگوار نماز مى خواند .
2 - زمين را پر از عدل و داد مى كند چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد .
3 - بندگان را به وسيله او (امام عصر) از هلاكت نجات مى دهم .
4 - گمراهان را به وسيله او هدايت مى كنم .
5 - نابينايان و بيماران را به وسيله او شفا مى دهم .
عرض كردم خداوندا! آن كى خواهد شد؟ خطاب رسيد:
6 - هرگاه علم از ميان برداشته شود و جهل و نادانى به جاى آن نشيند .
قرائت قرآن زياد اما به آن كم شود .
7 - قتل و كشتار زياد شود .
8 - فقها و هدايت كنندگان واقعى كم شوند (اشاره است به وجود علماى ربانى ) .
9 - علماى فاسق (بى عمل ) و خيانتكار زياد شوند (آنان كه دين را به فكر خود معنى مى
كنند) .
10 - شعرا زياد شوند .
11 - امت شما قبرستانها را مساجد قرار دهند .
12 - قرآنها را زينت كنند .
13 - مساجد را مجلل بسازند .
14 - جور و فساد زياد شود .
15 - منكرات ظاهر شود .
16 - امت شما امر به منكر كنند .
17 - پيروان شما نهى از معروف كنند .
18 - مردها به مردها اكتفا كنند (لواط) .
19 - زنان به زنان قناعت كنند (مساحقه ) .
20 - زمامداران كافر شوند .
21 - دوستان حكمرانان گنهكار باشند .
22 - ياوران آنها ستمگران باشند .
23 - صاحبان راءى و نظر از آنان فاسقان باشند .
24 - سه خسف
(31) در دنيا واقع شود: يكى خسف در مشرق ، خسف ديگر در مغرب و خسف سوم
در جزيره العرب .
25 - خراب شدن بصره به دست يكى از ذرارى تو (سيد) كه زنگيها دنبالش را بگيرند.
26 - قيام مردى از اولاد امام حسين (ع ) .
27 - ظهور دجال و قيامش از سجستان .
28 - خروج سفيانى .
انتظار فرج
رسول اكرم (ص ) و موقعيت منتظران حضرت
مهدىقبل از ظهور
برگرفته از كتاب : نشانه هاى ظهور
امام صادق عليه السّلام از وجود مبارك رسول اكرم صلى الله عليه و آله درباره مقام
منتظران ظهور و علاقه مندان به ساحت قدس حضرت بقية الله روحى له الفداء و آباء
گرامى اش چنين نقل فرموده اند:
طوبى لمن ادرك قائم اهلبيتى و هو مقتد به قبل قيامه يتولى وليه و يتبراء من عدوه و
يتولى الائمة من قبله اولئك رفقائى و ذووا ودى و مودتى و اكرم امتى على و اكرم خلق
الله على .
(32)
خوشا به حال كسانى كه قائم از اهل بيت مرا درك كنند و اقتداى به آن حضرت مى كنند
(فرمانبردارى ) پيش از قيامش ، دوستان او را دوست مى دارند و با دشمنانش دشمن اند و
از آنها تبرا مى جويند و ائمه معصومين قبل از آن حضرت را دوست مى دارند. اينان
رفقاى من و دوستان من و بهترين افراد امت من در نزد من بلكه بهترين مخلوقات خداوند
براى من هستند (گوارا باد بر صاحبان اين نعمت (ولايت ) ).
حذيفه مى گويد: ديدم رسول معظم اسلام صلى الله عليه و آله پرده كعبه را گرفته و
گريه مى كند. عرض كردم يا رسول الله ! چه چيز شما را به گريه آورده است ؟
خداوند چشمهاى تو را نگرياند. فرمودند:
يا حذيفه قد ذهبت الدنيا او كانك بالدنيا لم تكن قلت فداك ابى و امى يا رسول الله
فهل من علامة يستدل بها على ذلك قال نعم يا حذيفة احفظ بقلبك و انظر بعينك و اعقد
بيدك اذا ضيعت امتى الصلواة و اتبعت الشهوات و كثر الخيانات و قلت الامانات و شربوا
القهوات و اظلم الهوى و غار الماء و اغبرت الافق و خيفت الطرق و تشاتم الناس و
فسدوا و فجرت الباعة و رفضت القناعة و ساءت الظنون و تلاشت السنون و كثرت الاشجار و
قلت الثمار و غلت الاسعار و كثرت الرياح و تبينت الاشراط و ظهر اللواط و استحسنوا
الخلف و ضاقت المكاسب و قلت المطالب و استمروا بالهوى و تفاكهوا بينهم بشتيمة
الاباء و الامهات و اكلوا الربا و فشا الزنا و قل الرضا و استعملوا السفهاء و كثرت
الخيانة و قلت الامانة و ذكى كل امرء نفسه و عمله و اشتهر كل جاهل بجهله و زخرفت
جدران الدور و رفع بناء القصور و صار الباطل حقا و الكذب صدقا و الصحة عجزا و اللؤ
م عقلا و الضلالة هدى و البيان عمى و الصمت بلاهة و العلم جهالة و كثرت الايات و
تتابعت العلامات و تراجموا بالظنون و دارت على الناس رحى المنون و عميت القلوب و
غلب المنكر المعروف و ذهب التواصل و كثرت التجارات و استحسنوا البطالات و تهادوا
انفسهم بالشهوات و تهاونوا بالمعضلات و ركبوا جلود النمور و اكلوا الماءتور و لبسوا
الحبور و آثروا الدنيا على الاخرة و ذهبت الرحمة من القلوب و عم الفساد و اتخذوا
كتاب الله لعبا و مال الله دولا و استحل الخمر بالنبيذ و النجش بالزكوة و الربا
بالبيع و تكافاء الرجال بالرجال و النساء بالنساء و صارت المباهات فى المعصية و
الكبر فى القلوب والجور فى السلاطين و السفاهه فى سائر الناس فعند ذلك لا يسلم لذى
دين دينه الا من فر بدينه من شاهق الى شاهق و من واد الى واد و ذهب الاسلام حتى
لايبقى الا اسمه و اندرس القران من القلوب حتى لايبقى الا رسمه يقرؤ ن القرآن لا
يجاوز تراقيهم لا يعلمون بما فيه من وعد ربهم و وعيده و تحذيره و تنذيره و ناسخه و
منسوخه فعند ذلك تكون مساجدهم عامرة و قلوبهم خاربة من الايمان علمانهم شر خلق الله
على وجه الارض منهم بدت الفتنة و اليهم تعود و يذهب الخير و اهله و يبقى الشر و
اهله و يصير الناس بحيث لايعباء الله بشى ء من اعماله قد حبب اليهم الدينار و
الدارهم حتى ان الغنى ليحدث نفسه بالفقر.
(33)
اى حذيفه ! دنيا از بين رفته يا مثل اينكه تو در اين دنيا نبودى . عرض كردم پدر و
مادرم به قربانت باد! آيا علائمى هست كه دال بر وقوع چنين وضعى در دنيا باشد؟
فرمودند: آرى - اى حذيفه ! - مطالبى كه مى گويم به قلبت بسپار و با چشمت ببين و با
انگشتانت شماره كن :
1. وقتى كه امت من نماز را ضايع كنند.
2. از شهوات پيروى كنند.
3. خيانت در ميان مردم زياد شود.
4. امانت و امانتدارى كم شود.
5. مشروبات الكلى بنوشند.
6. فضا تاريك شود (ممكن است به خاطر آلودگى فضا به معصيت يا دود ناشى از بنزين و
غيره باشد).
7. به واسطه خشكسالى ، آب قناتها و چاهها كم مى شود - كما اينكه الان شده است -.
8. آسمان و اين فضاى لايتناهى غبارآلود شود (ممكن است كنايه از ظلمهاى جهانى باشد
مانند جنگهاى جهانى از قبيل دو جنگ اول و دوم و جنگهاى پراكنده ).
9. امنيت از راههاى زمينى و هوايى برداشته شود (نظير هواپيما ربايى ، آدم دزدى ).
10. و مردم همديگر را سب و لعن كنند.
11. خانواده ها در دامن فساد سقوط كنند (مانند بى حجابى ، رقاصى ، قمار و غيره ).
12. مردم در زندگى گرفتار تجملات و مدپرستى شوند و سرانجام قناعت و ميانه روى متروك
گردد.
13. افراد جامعه نسبت به يكديگر بدبين شوند و سوءظن و عدم اعتماد بر جامعه سايه
افكند.
14. سالهاى دنيا پست و خوار شود.
|