امام مهدى از ولادت تا ظهور

سيد محمد كاظم قزوينى

- ۴۰ -


281- هواشب، از عمان

282- هود، از (سن) نزديک (تکريت) در عراق.

283- هود، از (طالقان) در منطقه ي قزوين.

284- هود، از کوفه.

285-يحيي، از جعاره که گويا نام روستايي است در اطراف نجف اشرف.

286- يحيي، از (صنعا) در يمن.

287- يحيي، از (طالقان) در منطقه ي قزوين.

288- يحيي، از منطقه ي انطاکيه در سوريه.

289- يحيي، از منطقه (سعداوه).

290- يعقوب، از قم.

291- يعقوب، از (معاذه).(1)

292- يوسف، از عسقلان از شهرهاي فلسطين.

293- يوسف، از منطقه طائف.

294- يونس، از اصفهان.

295- يونس، از عمان.

296- يونس، از (فسطاط) در مصر.

297- يونس، از کازرون.

افزون بر اينان شش تن از ياران آن حضرت نيز از (ابدال) خواهندبود که نام همه آنان عبدالله است.

وسه دوستدار ديگر خاندان وحي ورسالت بنامهاي عبدالله، مخنف، وبراک، ونيز چهار تن از دوستداران پيامبر خدا بنامهاي، صالح ميمون وهود، ودو آزاده ديگر بنامهاي عبدالله وناصح که بظاهر جامه بردگان بر تن دارند، همگي به هنگام ظهور آن اصلاحگر بزرگ زمين وزمان در کنار ياران شايسته کردار او خواهند بود.(2)

فرق ميان اصحاب وانصار آن حضرت

ميان اصحاب وانصار آن حضرت، فرق است چرا که اصحاب آن گرامي همان 313 نفر هستند که اميرمؤمنان وامام صادق عليهم السلام آنان را: (پرچمدار ياوران آن گرامي) تعبير کرده اند واين بيانگر اين واقعيت است که آنان داراي تواناييها، کاراييها، آگاهيها، کفايتها، مديريتها وصلاحيتهاي لازم وبالايي براي فرماندهي وسازمان بخشيدن به نيروي طرفدار حق اند، که امام صادق عليه السلام از آنان تعبير به: (حکام الله في ارضه)(3) مي کند.

بزودي بحث خواهيم کرد که هر کدام از اينان نقش مهمي در سازماندهي وفرماندهي لشکر امام عصر عليه السلام وفتح کشورها واداره ي امور جامعه وديگر حل مشکلات دارند.

اما انصار امام مهدي عليه السلام را، مردم پاکباخته وباايمان وشايسته کرداري تشکيل مي دهند که با قيام امام عليه السلام از مکه، به تدريج به لشکر او مي پيوندند وبا همه ي وجود در خدمت اجراي برنامه وگامهاي بلند اصلاحي آن حضرت قرار مي گيرند وبا دشمنان حق وعدالت، تا محو بيداد وسرشار ساختن زمين وزمان از عدل وداد، پيکار همه جانبه مي نمايند.

در بحثهاي آينده خواهد آمد که حضرت مهدي عليه السلام به هنگام حرکت از مکه با ده هزار قهرمان، که انصار او هستند حرکت اصلاحي را آغاز مي کند وتازه اينان بخشي از ياران او هستند ودر عراق، (سيد هاشمي) با 12 هزار نفر به او مي پيوندند.

علاوه بر انبوه انبوه از انسانهاي شايسته وکارآ به ياري اهداف وآرمانهاي والاي آن حضرت مي شتابند، انبوه فرشتگان نيز ياران او خواهند بود که براي تحقق اهداف بزرگ واجراي دستوراتش حاضر مي گردند.

در زيارتنامه ها ودعاهايي که از امامان معصوم عليهم السلام رسيده است به همه ي انسانها رهنمود داده است که: از پروردگار خويش بخواهند تا آنان را از ياران ومددکاران وجهادگران راستين، به فرمان او قرار دهد که در اينجا برخي از آنها را مي آوريم:

1- در زيارت عاشورا از جمله مي خوانيم:

(... وأسأل الله البر الرحيم ان يرزقني مودتکم وان يوفقني للطلب بثارکم مع الامام المنتظر الهادي من آل محمد...).(4)

يعني: واز خداي نيکوکار وپرمهر مي خواهم که دوستي شما را روزيم سازد ومرا براي خونخواهي شما، به همراه (امام منتظر) وهدايت کننده به راه حق وعدالت از خاندان محمد صلي الله عليه واله وسلم توفيق ارزاني دارد.

2- ونيز در زيارتي که از حضرت باقر عليه السلام رسيده است مي خوانيم که:

(... وان يرزقني طلب ثاري مع امام هدي ظاهر ناطق بالحق منکم...).(5)

يعني: واز خدا مي خواهم که خونخواهي شما را به همراه امام هدايت وگوياي به حق از شما خاندان وحي ورسالت که آشکار خواهد شد، روزيم سازد.

3- ودر زيارتي که از خود امام مهدي عليه السلام روايت شده است از جمله مي خوانيم که:

(... واجعلني من انصاره واعوانه واتباعه وشيعته...).(6)

يعني: بارخدايا! مرا از ياران ومددکاران وپيروان وشيعيان او قرار ده.

4- ومي خوانيم که:

(اللهم کما جعلت قلبي بذکره معمورا فاجعف سلاحي بنصرته مشهورا..).(7)

يعني: بارخدايا! همانگونه که قلبم را به ياد او آباد وآزاد ساختي، اينک سلاح ستم ستيز مرا نيز براي ياري او واهداف بلندش برهنه وآخته دار واگر ميان من واو مرگ -که آن را بر بندگانت بصورت يک قانون مقرر وآن را بر مخلوقت برخلاف تمايل آن مسلط ساختي- حائل شد مرا به هنگام ظهور آن حضرت از آرامگاهم در حالکيه کفن بر شانه انداخته وبه کمر بسته ام برانگيخته ساز تا پيشاروي آن اصلاحگر بزرگ جهاني، جهاد کنم ودر صف کساني قرار گيرم که آنان را در کتاب آسماني ات ستوده وفرموده اي: (کانهم بنيان مرصوص).(8)

دعاي عهد

5- از امام صادق عليه السلام آورده اند که فرمود:

(هر کس خداي را، چهل بامداد با اين واژه ها وجملات نيايش کند وبا اين دعاي عهد، خالصانه وصادقانه با خداي خويش عهد بندد، از ياران قائم ما خواهد بود. پس، اگر پيش از ظهور آن گرامي از دنيا برود خداوند او را از آرامشگاهش برانگيخته وبه هر واژه اي از دعايش، هزار پاداش به او ارزاني داشته وهزار لغزش را از پرونده ي عمل او پاک خواهد ساخت).:

اللهم رب النور العظيم ورب الکرسي الرفيع ورب البحر المسجور ومنزل التورية والانجيل والزبور ورب الظل والحرور ومنزل القرآن العظيم ورب الملائکة المقربين والانبياء والمرسيلن.

اللهم اني اسئلک بوجهک الکريم وبنور وجهک المنير وملکک القديم يا حي ويا قيوم اسئلک باسمک الذي اشرقت به السموات والارضون وباسمک الذي يصلح به الاولون والأخرون يا حيا قبل کل حي وحيا بعد کل حي ويا حيا حين لا حي يا محيي الموتي ومميت الاحياء يا حي لا اله الا انت.

اللهم بلغ مولانا الامام المهدي القائم بامرک صلوات الله عليه وعلي ابائه الطاهرين عن جميع المؤمنين والمؤمنات في مشارق الارض ومغاربها سهلها وجبلها وبرها وبحرها وعني وعن والدي من الصلوات زنة عرش الله ومداد کلماته وما احصاه علمه واحاط به کتابه.

اللهم اني اجدد له في صبيحة يومي هذا وما عشت من ايامي عهدا وعقدا وبيعة له في عنقي لا احول عنها ولا ازول ابدا.

اللهم اجعلني من انصاره واعوانه والذابين عنه والمسارعين اليه في قضاء حوائجه والممتثلين لاوامره والمحامين عنه والسابقين الي ارادته والمستشهدين بين يديه.

اللهم ان حال بيني وبينه الموت الذي جعلته علي عبادک حتما مقضيا فاخرجني من قبري مؤتزرا کفني شاهرا سيفي مجردا قناتي ملبيا دعوة الداعي في الحاضر والبادي.

اللهم ارني الطلعة الرشيدة والغرة الحميدة واکحل ناظري بنظرة مني اليه وعجل فرجه وسهل مخرجه واوسع منهجه واسلک بي محجته وانفذ امره واشدد ازره واعمر اللهم به بلادک واحي به عبادک فانک قلت وقولک الحق ظهر الفساد في البر والبحر بما کسبت ايدي الناس فاظهر.

اللهم لنا وليک وابن بنت نبيک المسمي باسم رسولک حتي لايظفر بشي ء من الباطل الا مزقه ويحق الحق ويحققه واجعله اللهم مفزعا لمظلوم عبادک وناصرا لمن لا يجد له ناصرا غيرک ومجددا لما عطل من احکام کتابک ومشيدا لما ورد من اعلام دينک وسنن نبيک صلي الله عليه واله واجعله اللهم ممن حصنته من بأس المعتدين.

اللهم وسر نبيک محمد صلي الله عليه واله برؤيته ومن تبعه علي دعوته وارحم استکانتنا بعده اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره وعجل لنا ظهوره انهم يرونه بعيدا ونريه قريبا برحمتک يا ارحم الراحمين.

پس سه مرتبه دست بر ران راست خود مي زني ودر هر مرتبه مي گويي: العجل العجل يا مولاي يا صاحب الزمان.(9)

ترجمه ي دعاي عهد:

بارخدايا! اي پرودگار نور پرشکوه!

واي پروردگار کرسي بلند دانش وفرمانروايي بلند مرتبه وپرفراز!

واي پروردگار درياي جوشان وفرو فرستنده تورات وانجيل وزبور!

واي پروردگار سايه آرامبخش وباد گرم!

واي فروفرستنده ي قرآن شکوهمند!

واي پروردگار فرشتگان مقرب وپيام آوران فرستاده شده!

بارخدايا! من از تو مي خواهم به جمال معنوي وبه نور وجود روشني بخشي ات؛ وبه اقتدار وماليکت ديرينه ات!

اي زنده! واي پاينده! از تو مي خواهم بدان نام گرانمايه ات که به برکت آن، آسمانها وزمينها را نورباران ساختي وبدان نامت که تمامي انسانها، از آغاز تا فرجام آفرينش به برکت آن (مي توانند) بهروز وصالح گردند.

هان اي زنده ي پيش از هر زنده! واي زنده ي پس از هر زنده! واي زنده آنگاه که زنده اي جز تو نيست!

هان اي زندگي بخش مردگان وميراننده ي زندگان!

اي زنده اي که معبود راستيني جز تو نيست!

بارخدايا! به سرور وسالار ما، امام هدايتگر ورهبري کننده بسوي حق وعدالت وبپاخاسته به انجام فرمانت -که درود خدا بر او وپدران پاکش باد- از جانب همه مردان وزنان باايمان در خاورها وباخترهاي زمين، در دشتها، کوهها، بيابانها ودرياهاي آن -و از جانب من وپدر ومادرم- بر آن وجود گرانمايه درود فرست، درودهايي هم وزن عرش خدا وکشش کلمات او وبقدر شمارش دانش حق وفراگيري نوشتار او.

بارخدايا! من در بامداد امروز وتا روزگاراني که زنده ام پيمانم را با آن اصلاحگر بزرگ جهاني، تجديد مي کنم ورشته ي بيعت او را بر گردن مي افکنم که تا زنده هستم هرگز از آن بيعت، برنگردم ودست برندارم.

بارخدايا! مرا از ياران وکمک کاران ودفاع کنندگان از او - وشتابندگان بسوي او، در برآوردن خواسته هاي آن حضرت واز فرمانبرداران دستورات او وحمايت کنندگان از آرمانهاي او وپيشروان در انجام خواسته هاي او واز شهيدان پاکباخته در رکابش - قرار ده!

بارخدايا! اگر ميان من واو، قانون مرگ که آن را بر بندگانت مقرر داشتي حايل شده، مرا از قبرم بيرون آر، در حالي که کفن خويش بر کمر بسته وبا شمشير کشيده ونيزه ي برافراشته ولبيک گوي دعوت حق در شهر وبيابان باشم.(10)

بارخدايا! آن چهره ي ارجمند وآن پيشاني نيکو ودرخشنده را به من بنماي وديده ام را به ديدراش ميهمان ساز!

در فرج او شتاب ورز! وظهورش را آسان ساز! وراهش را گسترده نما! ومرا در راه او قرار ده! وفرمانش را نافذ گردان وپشتوانه اش را استوار نما!

بارخدايا! بوسيله ي او کشورت را آباد ساز وبندگانت را زندگي بخش، چرا که خود فرمودي وگفتارت درست وراست است که: (تباهي در بيابان ودريا بدانچه دستهاي مردم کسب کردند، پديدار گشت).

بارخدايا! آن دوستت وزاده ي دخت گرانمايه ي پيامبرت را بر ما آشکار ساز! همو که همنام پيام آورت مي باشد وبه باطل وبيدادي دست نمي يابد، جز اينکه آن را نابود ساخته وحق را استوار وپابرجا ودر سراسر گيتي محقق مي سازد. واو را بارخدايا پناهگاه براي بندگان ستمديده ات وياور کساني که جز او ياري نيابند وتازه کننده ي مقررات تعطيل قرآنت وبرپادارنده ي نشانه هاي دينت وشيوه وروش پيامبرت - که درود خداي بر او وخاندانش باد - قرار ده.

بارخدايا! او را از کساني که از يورش ظالمانه نگاهداريش نمودي، مقرر دار.

بارخدايا! پيامبرت محمد- که درود خداي بر او وخاندانش باد - وهمه ي پيروان دعوت ورهروان راه او را، به ديدار آن گرامي شادمان ساز! وبر بيچارگي ما پس از پيامبر صلي الله عليه واله وسلم رحم کن!

بارخدايا! اين گرفتاري پيچيده را از اين امت، به حضور آن گرامي برطرف ساز!! ودر ظهورش براي ما شتاب ورز! چرا که ناباوران، آن را دور مي نگرند وما آن را نزديک مي بينيم. به مهرت اين مهربانترين مهربانان!

آنگاه سه بار دست بر ران راست خود مي زني وهر بار مي گويي:

(شتاب کن!... اي سالار من! اي صاحب الزمان!)

6- (مفضل) آورده است که: ما در مورد قائم آل محمد صلي الله عليه واله وسلم وکساني که براستي در انتظار او باشند وپيش از ظهور آن گرامي بميرند، سخن مي گفتيم که امام صادق عليه السلام فرمود:

(اذا قام... اتي المؤمن في قبره، فيقال له: يا هذا! انه قد ظهر صاحبک، فان تشأ أن تلحق به فالحق وان تشأ أن تقيم في کرامة ربک فأقم).(11)

يعني: هنگامي که حضرت مهدي عليه السلام ظهور نمايد، به انسان باايمان در قبرش ندا مي رسد که: (جناب! صاحب وسالارت ظهور کرده است، اگر مي خواهي به آن گرامي ملحق شوي، بپا خيز واگر مي خواهي در جوار رحمت پروردگارت باشي وبه دنيا بازنگردي، همين جا بمان).

رواياتي پيرامون ياران امام مهدي

در ستايش اين گروه وارسته وشايسته اي که خداوند اينان را برگزيده وبه همراهي وياري حضرت مهدي عليه السلام مفتخرشان ساخته، روايات بسياري وارد شده است. در اين روايات ضمن ترسيم شخصيت ارزشمند ونقش سازنده واوصاف برجسته ي آنان، از چگونگي پيوستن آنان به امام عصر عليه السلام در مکه، سخن رفته وفراتر اينکه، آياتي از قرآن شريف در مورد آنان تأويل شده است.

ما نخست برخي از روايات را در اين مورد مي آوريم وآنگاه به شرح وتوضيح آنها مي پردازيم:

1- از دو امام گرانمايه حضرت باقر وحضرت صادق عليهم السلام در تأويل اين آيه ي شريفه: (ولئن اخرنا عنهما العذاب الي امة معدوده).(12) آمده است که:

(ان الامة المعدودة، هم أصحاب المهدي في آخرالزمان، ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا، کعدة أهل بدر، يجتمعون في ساعة واحدة، کما يجتمع قزع الخريف).(13)

يعني: امت(14) مورد اشاره در آيه ي شريفه، ياران حضرت مهدي در واپسين حرکت تاريخ وآخرالزمان هستند. آنان به شمار ياران پيامبر صلي الله عليه واله وسلم در جنگ بدر، 313 نفرند وبسان ابرهاي پراکنده پاييزي -که بناگاه براي نزول باران رحمت، به خواست خدا متراکم ومنسجم مي گردند - ظرف يک ساعت از سراسر جهان در مکه، بر گرد وجود آن خورشيد جهان افروز، گرد مي آيند.

2- از امام صادق عليه السلام در مورد آيه ي شريفه (فاستبقوا الخيرات اينما تکونوا يأت بکم الله جميعا).(15) آورده اند که فرمود:

(يعني اصحاب القائم، الثلاثمائة وبضع عشرة وهم - والله - الأمة المعدودة، يجتمعون في ساعة واحدة کقزع الخريف).(16)

يعني: اين آيه ي شريفه اشاره به 313 نفر ياران اصلي حضرت مهدي عليه السلام دارد. بخداي سوگند! که آنان در شمار، اندک هستند. اما در کارآيي وايمان وشکوه معنوي، بسيار. بسان ابر پراکنده ي پاييزي - که بناگاه به فرمان خدا به هم مي پيوندد ومتراکم مي گردد - آنان نيز ظرف يک ساعت از سراسر گيتي در مکه حاضر مي گردند.

3- از اميرمؤمنان عليه السلام آورده اند:

(يجتمعون قزعا کقزع الخريف من القبائل، ما بين الواحد والاثنين والثلاثة والاربعة والخمسة والستة والسبعة والثمانية والتسعة والعشرة).(17)

يعني: ياران او، بسان ابرهاي پراکنده پاييزي - که بناگاه براي نزول باران رحمت، به خواست خدا متراکم مي گردند - از نقاط وقبايل ونژادهاي گوناگون، بصورت يک نفر، دو نفر، سه نفر، چهار نفر، پنج نفر، شش نفر، هفت نفر، هشت نفر، نه نفر وده نفر، در مکه گرد آن خورشيد جهان افروز گرد مي آيند.

پاورقى:‌


(1) ظاهرا (معاذ) باشد که نام منطقه اي است در نيشابور که در مراصدالاطلاع آمده ويا (معاذي) است که نام خاندان بزرگي است در مرو که لباب الانساب آمده.

(2) الزام الناصب، ج 2، ص 116 ونوائب الدهور، ج 2، ص 292 ملاحم وفتن سيد بن طاووس 145.

(3) بحارالانوار، ج 52، ص 326.

(4) زيارت عاشورا غير معروفه.

(5) بحارالانوار، ج 101، ص 292.

(6) بحارالانوار، ج 101، ص 83، زيارت آل يس.

(7) بحارالانوار، ج 101، ص 103.

(8) سوره صف، آيه ي 4.

(9) مصباح کفعمي، ص 551 و552 وبحارالانوار، ج 53، ص 86 ، 96 و61.

(10) در اين مورد، در بخش 24، بحث خواهيم کرد.

(11) بحارالانوار، ج 53، ص 91.

(12) سوره هود، آيه 8.

(13) ينابيع المودة، ج 3، ص 79 وتفسير برهان ذيل آيه ي شريفه.

(14) واژه ي (امة)از ماده (ام) است ودر اصل به مفهوم انضمام چيزهايي به يکديگر است. به همين جهت به هر گروهي که در هدف يا زمان ومکان واحدي گردآيند نيز، امت گفته مي شود. اما اين ديدگاه به معناي (وقت) هم آمده است از جمله در سوره يوسف، آيه 45 ونيز ظاهر همين آيه شريفه که به معناي وقت است، اما تفسير حقيقي وتأويل آن، طبق روايات رسيده از خاندان پيامبر صلي الله عليه واله وسلم (ياران حضرت مهدي هستند). بنابراين (امة معدوده) مي شود: گروهي که، شمارشان محدود است.

و آيه اينطور ترجمه مي شود که: (اگر ما مجازات ستمکاران را به قيام مهدي عليه السلام وياران او واگذاريم..)..

(15) سوره ي بقره، آيه 148. يعني: پس در نيکي کردن به يکديگر سبقت گيريد، هر کجا که باشيد خداوند شما را گرد مي آورد.

(16) ينابيع المودة، ج 3، ص 76 وبحارالانوار، ج 51، ص 55.

(17) غيبت نعماني، ص 315، باب 20، ح 2، ينابيع المودة، ج 3، ص 76 وبحارالانوار، ج 53، ص 91.