دولت كريمه
(291)
يكى از دعاهايى كه شبهاى ماه مبارك رمضان مى خوانيم ،
دعاى افتتاح است ، اين دعا را حضرت ولى عصر(عج ) به محمد بن عثمان (دومين نائب خاص
از نواب اربعه ) تعليم داده و او منتشر نموده است .
سيد بن طاووس رحمة اللّه در اقبال خود در ذكر اسناد دعاهاى ماه رمضان ، دعاى افتتاح
را پس از ذكر اسناد دعاهاى ماه رمضان ، دعاى افتتاح را پس از ذكر يك سلسله از
ناقلين به محمد بن عثمان مى رساند كه محمد بن عثمان رحمة اللّه آن را از امام زمان
عليه السلام گرفته است .
علامه مجلسى رحمة اللّه در زادالمعاد نيز همين سند را نقل كرده و آن را سندى معتبر
مى داند و مى گويد: امام زمان عليه السلام آنرا براى شيعيان نوشته است كه هر شب ماه
رمضان بخوانند، فرشتگان مى شنوند و براى خواننده آن استثفار مى كنند.
نكته جالب اينكه : در اين دعاى شريف به طور جامع به ويژگيهاى حكومت حضرت مهدى (عج )
كه به عنوان ((دولت كريمه خوانده شده اشاره شده است ،
توجه عميق به معنى اين دعا براى منتظران مهدى (عج ) لازم است .
دولت كريمه عبارت از تشكيل دولت اسلامى است كه تمام افراد آن از مزاياى حقوق و
عدالت اجتماعى برخوردارند، و در پرتو آن دولت ، توحيد و ايمان در سراسر زمين حكومت
مى كند.
حضرت رضا عليه السلام در انتظار رسيدن چنين حكومتى ، دو آيه از قرآن را ذكر فرمود:
1- (( وارتقبوا انى معكم رقيب ؛))
((شما در انتظار بمانيد، من هم در انتظارم .
(292)
2- (( فانتظروا انى معكم من المنتظرين
؛ )) شما منتظر باشيد من هم با شما
منتظر هستم .
(293)
گر چه آيه اولى از قول حضرت هود عليه السلام و آيه دومى از قول حضرت شعيب عليه
السلام به قوم خود است ، ولى حضرت رضا عليه السلام تاءويل فرمودند به ظهور امام
زمان عليه السلام كه همه بايد در انتظارش باشيم ، و فرمود:
اين انتظار نيكو انتظارى است .
(294)
توجه امام عليه السلام به مكه ، كوفه
و قم
يكى از شؤ ون يك حكومت جهانى ، و يا فراهم آوردن مقدمات آن ، استفاده از
مراكز استراتژيكى و مهم از نظرات مختلف ،به خصوص از نظر معنوى است .
اين مراكز همچون پايگاه و هسته هاى اصلى هستند كه مى توان از آنها به عنوان فراهم
آوردن اسباب كار، استفاده كرد. در روايات مربوط به حضرت مهدى (عج ) سه مركز به خصوص
اسم برده شده :
1- مكه 2-كوفه 3- قم كه اينها در پيشبرد نهضت جهانى حضرت مهدى (عج ) اثر به سزايى
دارند.
ما در اينجا با رعايت اختصار، شرحى درباره اين سه مركز ذكر مى كنيم ، تا رهنمودى
براى مسلمين و آينده سازان منتظران حضرت مهدى (عج ) باشد و روز به روز بر رونق اين
سه مركز در ابعاد مختلف بيفزايند.
1- مكه مركز اولين جرقه هاى انقلاب
جهانى حضرت مهدى (عج )
در روايات مى خوانيم : حضرت مهدى (عج ) در مكه كنار كعبه ظهور و خروج مى
كند.
(295)
هنگام ظهور به كعبه تكيه مى كند به صدايش را بلند مى نمايد كه :
((هان اى مردم جهان ، كسى كه مى خواهد به آدم عليه
السلام و شيث عليه السلام بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به ابراهيم عليه
السلام و اسماعيل عليه السلام بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به موسى عليه
السلام و يوشع عليه السلام بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به عيسى عليه السلام
و شمعون عليه السلام بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به محمد صلى اللّه عليه و
آله و سلم و اميرمؤ منان على عليه السلام بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به
حسن عليه السلام و حسين عليه السلام بنگرد به من بنگرد، كسى كه مى خواهد به امامان
عليه السلام از فرزندان حسين عليه السلام بنگرد به من بنگرد و به نداى من پاسخ مثبت
دهيد، من از آنچه كه آنها خبر داده اند و آنچه كه خبر نداده اند به شما خبر مى دهم
.
(296)
خلاصه اين روايت اين است كه تمام صفات پيامبران بزرگ و رسولان و اوصياء آنها در
وجود من جمع است ، من غير از آنچه آنها آورده اند، شما را به زيادتر از آن آشنا مى
كنم ، و اهداف آنها را تكميل مى نمايم .
شما پيرو هر دينى هستيد، گمشده شما در وجود من است به گرد من جمع شويد كه به هدف
كامل زندگى خود خواهيد رسيد.
امام باقر عليه السلام در تفسير اين آيه :
(( و اءذان من اللّه و رسوله الى الناس
يوم الحج الاءكبر اءن اللّه برى ء من المشركين ؛))
((و اين اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم
) مردم در روز حج اكبر (روز عيد قربان ) كه خداوند و پيامبر او از مشركان بيزارند.
(297)
فرمود: ((منظور خروج قائم (عج ) و دعوت او از مردم به
سوى رهبرى خود است .
(298)
ناگفته نماند امام باقر عليه السلام در اين حديث يكى از مصاديق روشن اين دعوت عمومى
را بيان مى فرمايد، كه در آن وقت اين دعوت به صورت كامل جامه عمل مى پوشد و تحقق
عينى مى يابد.
موضوع ديگر اينكه : ياران امام زمان عليه السلام پس از ظهور در مكه (چنانكه قبلا
گفتيم ) به آن حضرت مى پيوندند كه از جمله آنها سيصد و سيزده نفر ياران خاص هستند و
سرانجام ده هزار نفر شده و به سوى مدينه رهسپار مى شوند...
(299)
موضوع ديگر اينكه امام زمان عليه السلام مسجدالحرام را خراب كرده و به اصل خود برمى
گرداند و همچنين ، مقام حضرت ابراهيم عليه السلام را به جاى اصلى خود برمى گرداند.
در اين مورد امام صادق عليه السلام فرمود:
((وقتى كه قائم (عج ) قيام كند، مسجدالحرام را ويران
نمايد تا به جاى اصلى خود برگردد، مقام ابراهيم عليه السلام را به محل اصلى خود مى
گذارد، دستهاى كليد داران (خائن ..) را قطع كرده و در كعبه آويزان مى نمايد و بر
آنها مى نويسد اينها دزدان كعبه هستند.
(300)
و سه هزار نفر از خائنان و چپاولگران مكه را در شش نوبت به قتل مى رساند.
(301)
از اين مطالب نتيجه مى گيريم كه نخستين جرقه هاى انقلاب جهانى آن حضرت در مكه بروز
مى كند. و به اين ترتيب مى بينيم آن حضرت مسائل تشريفاتى و تزئينى و فرعى را از بين
برده ، و مردم را به ابعاد اصلى حج كه مهمترين آن ، بعد سياسى و عبادى آن است متوجه
مى سازد.
با توجه به اينكه در اسلام ، بعد سياسى نيز عبادت است .
و اين يك درس بزرگى است براى طرفداران مهدى (عج ) كه مكه اين مركز استراتژيكى و مهم
دنياى اسلام را به صورت كانون آتشفشان عدالت و معنويت و اتحاد بر ضد استكبار جهانى
در آورند. و آنرا آماده ظهور امام عصر(عج ) كنند و از زير يوغ استكبار، خارج
نمايند.
در اينجا سخن را رها كرده و به گفتار پرمغز امام خمينى قدس سره كه در پيام مهم خود
به مسلمانان در آستانه برگزارى كنگره عظيم جهانى حج سال 1363 (چهارم شهريور مطابق
28 ذى القعده 1404) ابلاغ فرموده اشاره مى كنيم .
((... ابعاد مختلف اين فرضيه الهى عظيم سرنوشت ساز
((حج به واسطه انحرافهاى حكومتهاى جور در كشورهاى
اسلامى و آخوندهاى فرومايه كشورهاى اسلامى و كج فهمى هاى بعضى از معممين و مقدس
نماها در تمام كشورهاى اسلامى در پرده ابهام باقى مانده است ، كج فهمانى كه حتى با
تشكيل حكومت اسلامى مخالف و آن را از حكومت طاغوت بدتر مى دانند...
...از همه ابعاد حج ، مهجورتر و مورد غفلت تر، بعد سياسى اين مناسك عظيم است كه دست
خيانتكاران براى مهجوريت و مورد غفلت تر، بعد سياسى اين مناسك عظيم است كه دست
خيانتكاران براى مهجوريت آن بيشتر در كار بوده و هست و خواهد بود و مسلمانان امروز
و در اين عصر كه عصر جنگل است ، بيشتر از هر زمان ، موظف به اظهار آن و رفع ابهام
از آن هستند...
روزى كه ولى اللّه اعظم امام عصر(عج ) ظاهر شوند و در كعبه نداى عدالت سر دهند و بر
خلاف ظالمان و كافران فرياد كشند، همين آخوندها هستند كه او را تكفير و از ستمگران
پشتيبانى مى نمايند.
(302)
... مراتب معنوى حج كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه ،
نزديك مى نمايد، حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادى حج به طور صحيح و شايسته و
مو به مو عمل شود...
... اگر در اين كنگره جهانى كه همه اقشار ملتهاى مظلوم اسلامى از هر قشر و ملت و
داراى هر زبان و مسلك و هر رنگ و قشر ولى با روش واحد و لباس مشابه ، دور از هر
آلايش و آرايش اجتماع نموده اند، مسائل اسلامى اسلام و مسلمين و مظلومان جهان ، از
هر فرقه حل نشود حكومتهاى مستكبر و زورگو نيز جايشان ننشينند، از اجتماعات كوچك
منطقه اى و محلى كارى برنخواهد آمد و راه حل فراگيرى به دست نخواهيم آورد...
بيتى كه براى قيام ، تاءسيس آن هم قيام ناس و للناس ، پس بايد براى همين مقصد بزرگ
در آن اجتماع نمود و منافع ناس را در همين مواقف شريف تاءمين نمود ورمى شياطين بزرگ
و كوچك را در همين مواقف بزرگ انجام داد، مجرد كليد داراى بيت و سقايت حجاج و عمارت
مسجدالحرام كافى نيست و مربوط به مقصد نيست ، ساده بودن بيت و مسجد همچون زمان
ابراهيم عليه السلام و صدر اسلام و به هم پيوستن مسلمين در آن مكان بى آلايش و
وافدين بى پيرايشش هزاران مرتبه بالاتر از تزئين كعبه و بناهاى مرتفع عظيم و غافل
شدن از مقصد اصلى كه قيام ناس و شهود منافع ناس است مى باشد.
(( اجعلتم سقاية الحاج و عمارة
المسجدالحرام كمن آمن باللّه و اليوم الآخر و جاهدفى سبيل اللّه لا يستوون عنداللّه
و اللّه لا يهدى القوم الظالمين .))
(303)
گويى اين آيه در عصر ما نازل شده و گوياى حال ما است ، در عصر حاضر سرگرمى به سقايت
و معيشت حجاج و به عمارت و تزئين مسجدالحرام و غفلت از ايمان به خدا و روز قيامت و
كناره گيرى از جهاد فى سبيل اللّه را شعار خود قرار داده اند و كسانى كه به اين آيه
عمل كنند آنها را ظالم مى خوانند.
و آيه 3، سوره توبه (و اذان من اللّه و رسوله ...) درست برخلاف رفتار آخوندهاى
دربارى و تاءمين كننده منافع شيطان بزرگ آمريكا است ... كه فتوا مى دهند حج بايد از
اين مسائل به دور باشد...
مساءله ، مساءله حضور در محضر است و شاهد جمال محبوب ، گويى گوينده از خود در اين
محضر بى خود شده و جواب دعوت را تكرار مى كند، و دنباله آن سلب شريك به معنى مطلق
آن مى نمايد.
بايد متوجه باشند كه حج آنها حج ابراهيمى عليه السلام ((ابوالانبياء
صلوات اللّه عليه باشد و حج محمدى صلى اللّه عليه و آله و سلم
(( و الا ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج
؛))
(304) چقدر ناله كن زياد است ولى حاجى حقيقى كم است ....
((از خداوند تعالى پيروزى اسلام و خذلان كفر و بيدارى
مسلمانان و تعهدشان را در پيشبرد مقاصد اسلامى خواستارم .
(305)
(( روح اللّه الموسوى الخمينى رحمة
اللّه ))
نتيجه اينكه مسلمانان دوستدار حضرت قائم (عج ) بايد به مكه و كعبه و حج ، اهميت
فراوان بدهند و فلسفه حج را درك كنند و اجرا نمايند و بدانند كه عرفات مركز شناخت و
مشعر مركز شعور و منى مركز عشق و قربانى و ترور شياطين تجسم يافيه است در اين صورت
كمك بزرگى به فراهم شدن اسباب كار در مورد ظهور آن حضرت كرده اند.
در اينجا اين مطلب را با سخنى از وصيت امام على عليه السلام به دو فرزندش امام حسن
عليه السلام و امام حسين عليه السلام پايان مى بريم .
(( اللّه اللّه فى بيت ربكم لا تخلوه
ما بقيتم فانه ان ترك لم تناظروا؛))
((خدا را، خدا را، در مورد خانه پروردگارتان (كعبه )
آن را تا زنده هستيد خلوت نكنيد، زيرا اگر اين خانه ترك شود، كرامت و عزت خود را
(از طرف خدا و مردم ) از دست خواهيد داد.
(306)
آرى بايد مسلمانان با طرح جامع ايجاد شوراى اسلامى اداره امور حج ، با موج عظيم
ميليونى ، همه ساله مسلمانان را خط بدهند و نتائج سودمندى از اين مركز عبادى سياسى
بگيرند، و بدانند كه مراسم حج تنها بعد عبادى آن نيست و گرنه امام حسين عليه السلام
روز هشتم ذى الحجه حج را رها نمى كرد و به سوى جهاد نمى رفت .
ناگفته نماند كه مدينه نيز از مراكز مهم در رابطه با حكومت حضرت مهدى (عج ) است كه
آن حضرت با ياران خود از مكه به مدينه آمده و در آنجا جمعيتهاى زيادى به آن حضرت مى
پيوندند و عده اى از مخالفان سركوب مى شدند. (از اينكه مدينه را مستقلا ذكر نكرديم
چون آن را جزء حجاز و در قلمرو مكه به حساب آورديم .)
اينك به اين روايت توجه كنيد:
امام صادق عليه السلام فرموده :
((مكه ، حرم خدا و حرم رسول خدا صلى اللّه عليه و آله
و سلم و حرم امام على عليه السلام است و يك نماز در مكه معادل با صد هزار نماز است
، انفاق يك درهم در مكه معادل با انفاق با صد هزار است ، مدينه حرم خدا و رسول خدا
صلى اللّه عليه و آله و سلم و امام على عليه السلام است و يك نماز در آن معادل با
هزار نماز، و انفاق يك درهم در آن معادل انفاق هزار درهم است .
(307)
روايات ديگرى نيز در شاءن و مقام مدينه آمده كه براى رعايت اختصار از ذكر آنها
خوددارى شد.
2- كوفه مقر حكومت حضرت مهدى
قبلا گفتيم ، امام قائم (عج ) پس از ظهور از مكه به مدينه آمده و در آنجا
همراه دهها هزار نفر از همراهان به سوى كوفه رهسپار مى شوند و مقر حكومت آن حضرت
كوفه است يعنى همان محلى كه مقر حكومت اميرمؤ منان حضرت على عليه السلام بود.
امام باقر عليه السلام فرمود:
((گويى قائم (عج ) را مى بينم در نجف كوفه كه از مكه
به آنجا آمده در حالى كه پنج هزار فرشته كه جبرئيل عليه السلام در طرف راستش و
ميكائيل عليه السلام در طرف چپش و مردم با ايمان در حضورش هستند، و آن حضرت لشكرها
را در شهرها گروه گروه پراكنده مى كند.
(308)
در كوفه حدود ده هزار نفر كه ((بتريه نام دارند، جلو
آن حضرت را مى گيرند و به او مى گويند از همانجا كه آمده اى برگرد ما نيازى به
فرزندان فاطمه عليه السلام نداريم ، امام (عج ) با آنها جنگ مى كند و همه آنها را
به هلاكت مى رساند، و آنگاه وارد كوفه شده و هر منافق شكاك را مى كشد، و كاخ هاى
عظيم ظلم را ويران مى سازد، و جنگ افروزان را به قتل مى رساند تا خداوند خشنود
گردد.
(309)
آن حضرت در كوفه به توسعه راهها و خيابانها و شهرها و مساجد مى پردازد، بيست و هفت
نفر كه اصحاب كهف و يوشع عليه السلام و سلمان رحمة اللّه و ابودجانه رحمة اللّه و
مقداد رحمة اللّه و مالك اشتر رحمة اللّه در ميانشان است در نجف به آن حضرت مى
پيوندند و در صف ياران آن حضرت قرار مى گيرند.
بالاءخره آنچنان در جهت ظاهر و باطن مردم به طور سريع و وسيع كار را به پيش مى برد
كه خداوند سراسر زمين را به نور الهى روشن مى كند و ديگر مردم نيازى به نور خورشيد
ندارند، ظلمت و تاريكى (ظلم و فساد) از بين مى رود، يك نفر مرد در زندگى خود آنقدر
عمر مى كند كه داراى هزار فرزند مى شود...
(310)
موضوع ديگر توسعه دادن به شهر كوفه است كه خانه هاى كوفه به رود كربلا متصل مى شود،
و مسجد با شكوهى در پشت كوفه ساخته مى شود كه هزار در دارد.
وسعت كوفه به حدى مى شود كه اگر مردى در كوفه سوار بر استر راهوار بشود تا خود را
به نماز جمعه برساند، نماز جمعه را درك نمى كند در صورتى كه آن مرد در كوفه سكونت
دارد.
(311)
به اين ترتيب مى بينيم كوفه (كه عبارت ديگر آن شامل نجف و عراق است ) پايگاه حكومت
جهانى حضرت مهدى (عج ) است ، همان جايى كه در طول تاريخ پايگاه مردان بزرگ چون
ادريس عليه السلام ، نوح عليه السلام ، ابراهيم عليه السلام ، عيسى عليه السلام و
حضرت امام على عليه السلام و امامان ديگر بوده است .
كه در روايات آمده امام صادق عليه السلام فرمود:
((كوفه باغى از باغهاى بهشت است ، قبر حضرت نوح عليه
السلام و ابراهيم عليه السلام و 370 پيامبر ديگر و 600 وصى و قبر سرور اوصياء حضرت
اميرالمؤ منين على عليه السلام در كوفه است .
(312)
قبر مردان بزرگى همچون حضرت مسلم عليه السلام نماينده اول امام حسين عليه السلام و
قبر حضرت هانى رحمة اللّه و مختار رحمة اللّه نيز در كوفه مى باشد.
و حضرت امام على عليه السلام در تفسير آيه 50 سوره مؤ منون :
(( و آويناهما الى ربوة قرار و معين ؛))
((ما حضرت عيسى عليه السلام و مادرش مريم عليهاالسلام
را پناه داديم در مكانى بلند و خوب .
فرمود: ((منظور از اين مكان (ربوه ) كوفه است و منظور
از ((قرار مسجد است و منظور از ((معين
فرات است .
(313)
موضوع ديگر اينكه مهمترين مسجد، پس از مسجد اعظم كوفه ، مسجد سهله است كه در حدود
سه كيلومترى شمال غربى مسجد كوفه قرار گرفته است .
در روايات آمده حضرت ادريس پيامبر، در اين مكان (كه اكنون مسجد سهله است ) خياطى مى
كرد، و حضرت ابراهيم عليه السلام از آنجا سوى عمالقه بيرون رفت و...
امام صادق عليه السلام فرمود:
((گويا مى بينم ، حضرت قائم (عج ) را در مسجد سهله
همراه خانواده خود. سپس فرمود:
هيچ پيامبرى مبعوث نشد مگر اينكه در اين مسجد نماز خواند...
يكى از ياران به نام ابوبصير رحمة اللّه عرض كرد: آيا امام قائم (عج ) همواره و
هميشه در اين مسجد خواهد بود؟ فرمود: آرى .
امام صادق عليه السلام فرمود: مسجد سهله خانه امام قائم (عج ) است . او عرض كرد:
(امامان ) بعد از قائم (عج ) چطور؟(314)
حضرت فرمود: آنها نيز تا آخر دنيا در اين مكان سكونت خواهند كرد.
(315)
از اين حديث استفاده مى شود كه در دوران رجعت ، پس از حضرت قائم (عج ) ساير امامان
عليه السلام نيز همين مكان را پايگاه مركزى خود قرار مى دهند.
در مورد فضائل و مقدس بودن سرزمين كوفه روايات بسيار به ما رسيده است ، و همچنين در
مورد اهل كوفه امام صادق عليه السلام در اين مورد فرمود: ((مؤ
منين كوفه حجت مردم ساير بلاد هستند، و نيز خداوند قم و اهلش را حجت بر ساير مردم
قرار داد.
و يك قسمت از روايات حاكى است كه هيچكس قصد سوء به كوفه نداشته مگر اينكه به هلاكت
رسيده ، كوفه محل امن است و خداوند بلا را از آن رفع نموده است .
و در روايتى كه مرحوم صدوق رحمة اللّه در كتاب معانى الاخبار نقل مى كند، امام كاظم
عليه السلام فرمود:
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مى فرمود: خداوند چهار سرزمين را اختيار و
امتياز بخشيد چنانكه در قرآن فرمود:((
و التين و الزيتون و طور سينين و هذا البلد الاءمين ؛
))
((سوگند به انجير و زيتون و طور سينا و اين شهر با
امن .
منظور از تين ، مدينه است و منظور از زيتون ، بيت المقدس است و منظور از طور سينين
، كوفه است و منظور از شهر با امن مكه مى باشد.
(316)
و در موضوع دفع و رفع بلا از اين شهر روايات بسيار است از جمله در نهج البلاغه آمده
كه اميرمؤ منان على عليه السلام فرمود:
(( گويى تو را مى بينم اى كوفه ، كه همچون چرم بازار
عكاظ كه مالش داده و كشيده مى شود، محل تاخت و تاز حوادث و حمله قرار مى گيرى ، من
به طور حتم مى بينم كه هر ستمگرى به تو نظر سوئى داشت ، خدا او را گرفتار مى سازد و
يا به قتل مى رساند.
(317)
همانگونه كه حضرت على عليه السلام فرمود همانطور شد، كسانى كه قصد خيانت به اين شهر
را داشتند، همه ذليل و به هلاكت رسيدند.
جنايتكار معروف ((زياد جذام گرفت ، شكم حجاج پر از
مار شد، عمر بن هبيره و پسرش يوسف به برص مبتلا شدند، عبيداللّه بن زياد و مصعب و
ابوالسرايا به قتل رسيدند.
(318)
شركت كنندگان در خون حضرت مسلم عليه السلام و امام حسين عليه السلام هر يك به دست
مختار رحمة اللّه مفتضحانه به درك واصل شدند.
به هر حال اين شهر پر سابقه و مقدس و در كنارش حوزه عمليه نجف اشرف و قبر مقدس حضرت
على عليه السلام ، اين شهر حماسه ها و خاطره ها، پايگاه مركزى حكومت مهدى (عج )
قرار مى گيرد، و با توجه به موقعيت استراتژيكى سرزمين عراق و اتصال آن به سوره و
فلسطين و سپس سرزمين حجاز، و از يك طرف به تركيه و شهرهاى مسلمان نشين شوروى سابق و
ايران و... مركز بسيار مناسبى در جهان اسلام براى مركز حكومت جهانى اسلام و براى
مركزيت حكومت جهانى است ، نتيجه اينكه طرفداران امام قائم (عج ) بايد عراق را از
لوت طاغوتيان پاك سازند، و حوزه علميه نجف را توسعه دهند و زمينه ساز خوبى براى
ورود امام قائم (عج ) باشند.
3- قم ، آشيانه اهلبيت عليه السلام و
مركز نشر اسلام
در مورد قم و فضيلت سرزمين نيز، مطالب بسيارى گفته شده است از جمله :
امام صادق عليه السلام فرمود:
((براى خدا حرمى است و آن مكه است و براى پيامبر صلى
اللّه عليه و آله و سلم حرمى است و آن مدينه است و براى على عليه السلام حرمى است و
آن كوفه است و براى ما حرمى است و آن قم است و به زودى بانويى از فرزندان من در آن
سرزمين دفن شود كه نامش فاطمه عليهاالسلام است ، هر كس او را زيارت كند بهشت بر او
واجب مى شود.
امام صادق عليه السلام اين سخن را قبل تولد امام كاظم عليه السلام فرمود. و نيز در
ضمن گفتارى امام صادق عليه السلام فرمود:
(319)
((مردم قم ياور قائم (عج ) و خواهان حق ما هستند،
آنگاه امام صادق عليه السلام سرش را به سوى آسمان بلند كرد و عرض كرد: خدايا اين
مردم را از هر فتنه اى حفظ كن و از هر هلاكتى نجات بده .
موضوع ديگر در قم وجود حوزه علميه مقدسه قم است ، كه توسط آن ، اسلام به جهان منتشر
شده و مى شود.
و همچنين حدود 444 امامزاده در اين شهر مدفون هستند و اصحاب ائمه عليه السلام و
علماء و مراجع و شهداى بزرگ كه هر يك بر رونق و صفاى معنوى اين شهر افزوده است ، تا
آنجا كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: ((درى
از بهشت در قم گشوده مى شود.
(320)
امام صادق عليه السلام فرمود:
((پيش از ظهور مهدى (عج ) قم مركز علم و دانش مى گردد
و از آنجا به تمام شهرها در شرق و غرب ، علم و دانش منتشر مى شود، و حجت خداوند بر
همه مردم تمام مى گردد و كسى نمى ماند كه از اين سرزمين بهره مند نشده باشد.
(321)
قم چندين نام دارد از جمله نامهاى آن ((مجمع انصار
القائم (عج )
(محل تجمع ياران امام زمان عليه السلام ) و ((ماوى
للفاطميين (پناهگاه منصوبين به فاطمه زهرا عليهاالسلام ) و بلد الائمه و بلد شيعة
الائمه عليهم السلام (شهر امامان عليهم السلام و پيروان امامان )((
مقصم الجبارين مذاب الجبارين ))
(شكننده ستمگران جبار، و خورد كننده آنها و... كه همه اين نامها از روايات گرفته
شده است )
(322)
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود:
((مردى از قم برمى خيزد و مردم را به سوى حق دعوت مى
كند، گروهى همراه او هستند همچون پاره آهن ، طوفانهاى تند حوادث آنها را از پاى در
نمى آورد، و از جنگ خسته نمى شوند و نمى ترسند و توكلشان بر خدا است و عاقبت نيك
براى پرهيزكاران است .
(323)
و بالاخره صادق عليه السلام فرمود:
((اهل خراسان بزرگان ما هستند و اهل قم ياران ما
هستند و اهل كوفه اوتاد (مردان استوار) ما هستند.
(324)
سابقه درخشان قم و ورود حضرت رضا عليه السلام به قم و دوستى مردم قم با امامان
معصوم عليهم السلام در هر زمان و حوزه علميه قم و مراجع بزرگ تقليد و علماء برجسته
كه از قم برخاسته اند، قبر منور حضرت معصومه عليهاالسلام در قم همه و همه بر شكوه
اين مركز مى افزايد، و هم اكنون كه از نشانه هايش پيداست زمينه سازى فرهنگى و معنوى
و سياسى و غيره كه از ناحيه ساكنان و علماء قم براى قيام جهانى مهدى (عج ) مى شود
در جاى ديگر سراغ نداريم .
مسجد جمكران پايگاه عظيم حضرت مهدى (عج ) در قم حضرت ولى عصر(عج ) به اين مركز توجه
خاص دارد، و وجود مسجد جمكران در قم (كه چند سالى نمى گذرد كه مركز قم خواهد شد) به
دستور امام زمان عليه السلام به يك شخص صالح به نام حسن بن مثله رحمة اللّه ساخته
شده ، كه وى مى گويد: در شب هفده ماه رمضان سال 373 هجرى قمرى در سراى خود خوابيده
بودم كه ناگاه گروهى از مردم نصف شب به سراى من آمده و مرا بيدار كردند و گفتند
برخيز امام زمان عليه السلام تو را خواسته ، برخاستم و همراه جماعت به همان مكانى
كه اينك مسجد است رفتيم ، ديدم امام زمان عليه السلام با گروهى روى تختى نشسته و
فرمود:
((برو به حسن مسلم رحمة اللّه بگو چند سالى است اين
زمين را زراعت مى كنى و ما خراب مى كنيم ديگر اجازه ندارى در اين سرزمين زراعت كنى
، اين زمين شريفى است خداوند اين سرزمين را برگزيده است و اگر ديگر بار اينجا را
كشت كنى عذابى به تو خواهد رسيد.
عرض كردم : مردم مرا تصديق نمى كنند، نشانه اى قرار بده .
فرمود:
((ما در اينجا علامتى مى گذاريم به مردم بگو به اين
محل احترام كنند و آنرا بنا و تعمير نمايند و چهار ركعت نماز بخوانند... در آخر
فرمود: كسى كه دو ركعت نماز (امام زمان عليه السلام ) را در اين مكان بخواند گويا
در كعبه نماز خوانده است .
حسن مثله رحمة اللّه و گروهى ديگر امام زمان عليه السلام را اطاعت كردند و در آنجا
مسجد ساختند كه هم اكنون با اضافه كردن مساجد و بناهاى ديگر بر تجليل و عظمت جمكران
افزوده شده است .
(325)
به اين ترتيب مركزيت قم و توجه امام زمان عليه السلام به اين مركز و نشانه هاى
معنوى قم و حوزه علميه قم و مدارس علمى جدا دانشگاه حضرت صادق عليه السلام است همه
و همه حكايت از آن مى كند كه هنگام ظهور امام (عج ) اين مركز با توسعه بيشتر و
عميقتر در نشر اسلام راستين و فقه جعفرى در خدمت حضرت ولى عصر(عج ) قرار مى گيرد.
بنابراين بايد به قم اهميت فراوان داد، و زميه سازان قيام حضرت مهدى (عج ) اين مركز
را هيچگاه از ياد نبرند و با حمايتهاى خود بر رونق آن بيفزايند....
ضمنا ناگفته نماند كه يكى از بلاد مقدس از نظر اسلام ، بيت المقدس است ،مسجد اقصى
در اين شهر قرار دارد كه دومين معراجگاه پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلم
است .
و شايد بتوان احتمال داد كه شكست و هلاكت دجال با دار و دسته اش در بيت المقدس توسط
حضرت مهدى (عج ) و يارانش ، يك جهتش پاك كردن سرزمين مقدس بيت المقدس از لوث وجود
صهيونيستها و اشغالگران قدس است .
به اين موضوع نيز بايد توجه داشت كه در احكام اسلامى نماز مسافر در چهار مسجد يعنى
مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى اللّه عليه و آله و سلم و مسجد كوفه و حائر (حرم ) امام
حسين عليه السلام حالت تخيير دارد يعنى هم مى تواند تمام بخواند و هم مى تواند قصر
(شكسته ) بخواند، اين دستورها حاكى است كه اين مكانهاى مقدس براى مسلمانان همچون
وطن است و بعضى از فقهاء تخيير نماز مسافر در چهار شهر يعنى مكه و مدينه و كربلا و
كوفه را جايز دانسته اند.
(326)
به هر حال بايد دست استكبار جهانى را از اين مكانهاى مقدس و استراتژيكى قطع كرد و
اين مراكز را براى استقبال از امام قائم (عج ) آماده ساخت و آماده نمود.
ديدار كنندگان امام (عج )، در غيبت كبرى
1 امام زمان عليه السلام به صابونى اجازه ديدار نداد:
در اينجا مناسب ديدم به ذكر چند نمونه از كسانى كه در زمان غيبت به حضور
حضرت قائم (عج ) شرفياب شده اند و به اين سعادت عظمى رسيده اند بپردازم تا شايد
رهگشايى براى روشندلان پاك سيرت باشد و آنها نيز با ايجاد شرايط و التماس از در اين
خانه ، به اين سعادت نائل گردند و نااميد نشوند.
(327)
مردى صالح و خيرانديش در بصره عطارى مى كرد وى داستان عجيبى دارد كه از زبان خودش
خاطرنشان مى گردد:
عطار مى گويد: در مغازه نشسته بودم كه دو نفر براى خريد سدر و كافور به در دكان من
آمدند از گفتار و سيماى آنان دريافتم كه اهل بصره نيستند و از شخصيتهاى بزرگوار مى
باشند (اثر النجابة ساطع البرهان ) از حال و ديار آنان پرسيدم آنها كتمان كردند، من
هر چه اصرار مى نمودم آنان نيز اصرار به پاسخ ندادن مى كردند.
آخرالامر آن دو نفر را قسم به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم دادم كه خود را
معرفى كنند چون ديدند من دست بردار نيستم گفتند ما از ملازمان و چاكران درگاه حضرت
ولى عصر حجة بن الحسن العسكرى (عج ) هستيم ، شخصى از نوكران آن درگاه با عظمت از
دنيا رفته است صاحب آن ناحيه ما را ماءمور كرد كه از تو سدر و كافور خريدارى كنيم .
فهميدم كه اينان از ياران آن حضرت هستند بى اختيار به دست و پاى آنها افتادم و تضرع
و زارى كردم كه حتما بايد مرا به آن حضرت برسانيد.
ياران حضرت گفتند مشرف شدن به حضور آن سرور منوط به اجازه ايشان است !
عطار گفت : مرا نزديك آن حضرت ببريد اگر اجازه داد زهى سعادت و گرنه هيچ ؟!
آنان از اقدام به اين كار خوددارى كردند ولى چون من با كمال پافشارى دست بردار
نبودم آنگاه به من رحم كرده و منت گذاشتند و درخواست مرا اجابت نمودند.
بسيار خوشحال شدم با شتاب تمام سدر و كافور را به آنها داده ، درب مغازه را بستم و
به دنبال آنها روانه شدم تا به ساحل درياى عمان رسيديم .
آن دو نفر بدون احتياج به كشتى روى آب روانه شدند من ترسيدم كه غرق شوم و حيران
ايستادم ، آنان متوجه شدند و گفتند: مترس ! خدا را به حضرت مهدى (عج ) قسم بده و
رهسپار شو!
من چنين كردم و بر روى آب مانند زمين خشك به دنبال آنها رفتم .
در وسطهاى دريا بوديم ، ديديم ابرها به هم درآمد و هوا صورت بارانى گرفت و شروع به
باريدن كرد، اتفاقا من همان روز صابون ريخته بودم و بر پشت بام مغازه و به خاطر
آنكه به وسيله تابش آفتاب خشك شود گذارده بودم همين كه باران را ديدم خيال صابونها
را نمودم و پريشان خاطر شدم ، به محض اين خيال مادى ناگهان پاهايم در آب فرو رفت و
به كمك هنر شناورى به دست و پا و تضرع افتادم آن دو نفر به من توجه كرده و عجز و
ذلت مرا مشاهده نمودند فورا به عقب برگشته دست مرا گرفتند و از آب بيرون كشيدند و
گفتند: اين پيشآمد، اثر آن خاطره صابون بود، بار ديگر خدا را به حضرت مهدى (عج )
قسم ده تا تو را در آب حفظ كند، من نيز استغاثه نموده و چنين كردم مثل اول روى آب
با آنان رهسپار شدم ، وقتى به ساحل رسيديم ، خيمه چادرى را ديدم كه همانند
((شجره طور)) نور از آن
ساطع بود و آن فضا را روشن نموده بود.
همراهان گفتند: تمام مقصود در ميان همين پرده است .
با هم به راه خود ادامه داديم تا نزديك چادر رسيديم يكى از همراهان پيشتر رفت تا
براى من اجازه ورود بگيرد.
چادر را خوب ديدم و صداى آن بزرگوار را مى شنيدم ولى وجود نازنينش را نمى ديدم ، آن
شخص درباره مشرف شدن من از حضور مباركش خواستار اجازه شد، آن جناب فرمود:
(( ردوه فانه رجل صابونى ؛))
((به او اجازه ندهيد و او را در عداد خدمه اين درگاه
ملك پاسبان نشمريد، زيرا او مردى صابون دوست و مادى است .))
يعنى او هنوز دل از تعلقات دنياى دنى خالى نكرده و لياقت حضور در اين درگاه را
ندارد.
عطار ادامه مى دهد: چون چنين شنيدم ، نااميد گشتم و دندان طمع از ديدار آن حضرت
كشيدم و دانستم كه ، وقتى ممكن است به زيارت آن جناب برسم كه دلم را از آلودگى هاى
مادى و معنوى زدوده و صاف گردانم .
(328)