دولت كريمه امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف

سيد مرتضى مجتهدى سيستانى

- ۱۱ -


8 - سفرهاى فضايى

سفرهاى فضايى

سخن‏گفتن از سفرهايى فضايى در عصر پيشرفته ظهور ، از بحث‏هاى بسيار شورانگيز ، جالب و سرورآفرين مى‏باشد و نكته‏ها و اشاراتى كه درباره سفرهاى فضايى در قرآن و گفتار خاندان وحى عليهم السلام وجود دارد ، بسيار مهمّ و سازنده است .

ما پيش از آن كه بحثى را درباره راه‏يابى به آسمان‏ها و اوج‏گرفتن در فضاى عالم هستى در عصر درخشان ظهور آغاز كنيم ، ناگزيريم براى روشن شدن و آشكار گشتن اهميّت سفرهاى فضايى در عصر ظهور ، نكته‏هاى مهمّى را درباره عظمت كهكشان‏ها ، سحابى‏ها ، و... همچنين درباره فضاى پهناور آسمانِ گسترده بيان كنيم تا از اهميّت سفرهاى فضايى در عصر ظهور بيشتر آگاه شويم و بدانيم سفرهاى فضايى كه در عصر دانش‏هاى پيشرفته نصيب انسان خواهد شد ، بسيار مهمّ و عجيب است .

و نيز سزاوار است بدانيم آنچه را كه اكنون كشورهاى استعمارگر به عنوان عصر فضا و يا تسخير فضا بيان مى‏كنند به معناى ناديده گرفتنِ عظمتِ جهان هستى است . 

به نظر ما تبليغاتى كه كشورهاى ستمگر جهان براى رزرو اطاق در هتل‏هاى كره ما به راه انداختند ! (1) و دم از تسخير فضا زدند ، بيشتر براى شستشوى مغزىِ جهانيان و اظهار برترى ، خودنمايى و تسلّط بر افكار مردم كشورهاى جهان است . آنان مى‏دانند كه جهان آنچنان باعظمت و گسترده است كه جز با قدرت‏هاى پيشرفته فرامادّه نمى‏توان به آن دست يافت . آيا رفتن به كره ماه تسخير فضا است ؟

كره زمين در نظارت قدرتى بس بزرگ

ممكن است برخى از خوانندگان محترم از آنچه گفتيم شگفت‏زده شده و نتوانند آن را باور كنند . به اين جهت براى روشن شدن مطلب اين نكته را مى‏افزاييم : در عصر غيبت ، جلوه‏هاى غيبى امام زمان ارواحنا فداه در آن حدّ بوده است كه كشورهاى بزرگ به خوبى از آن آگاهند و مى‏دانند قدرتى مافوق طبيعت وجود دارد كه مراقب رفتار آنان است ! (2)

سازمان‏هاى جاسوسى جهان مانند سيا ، مافيا و... و همچنين ديگر سردمداران كشورهاى بزرگ به خوبى مى‏دانند كه يك قدرت بزرگ غير مادّى نظاره‏گر كردار آنان است و بسيارى از آنان به اين واقعيّت اعتراف كرده‏اند . اكنون به اين مطلب توجّه كنيد : 

»برخى از دانش‏پژوهان كه درباره پديده‏هاى شگفت‏انگيز مطالعه مى‏كنند بر اين باورند كه كره زمين از ديرباز ، همواره تحت نظارت و مراقبت شديد و سيستماتيك قرار داشته است و موجودات ، يا نيروهائى كه ماهيّت آنان هنوز بر ما روشن نيست ، اين جهان را زير نظر دارند . تعداد زيادى از دانشمندان نيز - اعمّ از دولتى و غير دولتى - به اين نكته اشاره داشته‏اند .«(3)

جالب است بدانيد كه كشورهاى بزرگ درك كرده‏اند كه نه تنها براى پيشرفت تمدّن و رسيدن به دانشِ پيشرفته ، بلكه براى فضانوردى در كهكشان‏ها و فضاهاى دور نيز نياز به دستيابى به قدرت‏هاى فرامادّه و فوق‏طبيعت دارند . در اين صورت هم مى‏توانند در فضانوردى به ستارگان دوردست و كهكشان‏ها دست يابند و هم مى‏توانند زمين را عرصه تكامل و پيشرفتِ علم و تمدّن نمايند . 

به اين جهت آن‏ها تلاش كردند راهى به عالم غيب بگشايند ! و در اين راه از مشهورترين دانشمندانِ خود مانند اينشتين و دكتر جساپ كمك خواستند ! ولى چون از بى‏راهه مى‏خواستند به شهر علم وارد شوند در برنامه‏اى كه اينشتين و دكتر جساپ فراهم كرده بودند با شكست روبرو شده و افرادى را كه در آن برنامه مأموريّت يافته بودند ، به جنون و مرگ گرفتار ساختند .(4) اينشتين از آن كار دست برداشت و دكتر جساپ توسّط »مردان ناشناخته« كشته شد !

اكنون براى عظمت مسأله راه‏يابى به آسمان‏ها در عصر پيشرفته ظهور ، نگاهى به عظمتِ گستردگى فضا ، پهناورى آسمان‏ها و عظمت عالمِ هستى مى‏اندازيم :

كهكشان‏ها

زمين ما ، سيّاره‏اى است در ميان گروهى سيّاره ديگر ، كه همه به گرد خورشيد مى‏گردند . قطر آن 12750 كيلومتر است و با خورشيد 150 ميليون كيلومتر فاصله دارد . در اين محدوده ، تاكنون 9 سيّاره را شناخته‏ايم . خانواده خورشيد و سيّارات آن ، منظومه شمسى يا خورشيدى را تشكيل مى‏دهند . 

در اين منظومه ، خورشيد حركت منظّم تمام سيّارات پيرامون خود را تحت فرمان دارد، و آن‏ها را با سرعت‏هاى گوناگون، در مدارهاى متفاوت به گرد خود مى‏گرداند . مدار ، خطّى است كه هر سيّاره ، در آن ، به گرد خورشيد مى‏گردد . يا به عبارت بهتر ، مسيرى است كه هر جرمى ، به گرد جرم ديگر مى‏پيمايد .

روشنايى و گرماى سيّارات منظومه ما از خورشيد سرچشمه مى‏گيرد . خورشيد بيش از يك ميليون بار از زمين ما بزرگتر است .

منظومه خورشيدى ما ، تنها بخش بسيار كوچكى از كهكشان راه شيرى است كه با سرعتى برابر با 800 هزار كيلومتر در ساعت ، هر 230 ميليون سال يك بار به گرد مركز اين كهكشان مى‏گردد . فاصله منظومه خورشيدى ، از خورشيد تا مركز كهكشان راه شيرى 28 هزار سال نورى است . كهكشان راه شيرى از صدها ميليارد ستاره تشكيل شده است . و خورشيد ، تنها يكى از اين صدها ميليارد ستاره كهكشان ما است ، كه ستاره‏اى زرد - نارنجى به شمار مى‏رود . كهكشان راه شيرى يكى از زيباترين و درخشانترين كهكشان‏هاى جهان است .(5)

اين كهكشان عظيم ، در برابر ميلياردها كهكشان ديگر تنها يك ابر كوچك پرستاره است و مجموعه اين كهكشان‏ها كه از نظر علمى »متاگالاكسى« نام دارد ، جهان ما را تشكيل مى‏دهد . 

براى آن كه شما تصوّر كاملى از اين جهان در نظر داشته باشيد كافى است بدانيد كه تعداد كهكشان‏ها ، در پهنه بيكران آفرينش ، از مجموع شن‏هاى ساحلى همه سواحل روى زمين بيشتر است .(6)

100 بيليون ستاره دنباله‏دار

گرداگرد منظومه شمسى ما را ابر وسيعى متشكّل از 100 بيليون ستاره دنباله‏دار فرا گرفته كه به سبب نام كاشف آن »يان آئورت« ابر آئورت ناميده مى‏شود . خوشبختانه اين كمربند ستاره‏هاى دنباله‏دار در فاصله بسيار دور از ما قرار گرفته است و سه تريليون كيلومتر از خورشيد فاصله دارد ، به عبارت ديگر فاصله آن از خورشيد 20000 برابر فاصله زمين تا خورشيد است .(7)

250 بيليون خورشيد

در كهكشان ما 250 بيليون خورشيد وجود دارد . مساحتى كه اين كهكشان در كيهان اشغال كرده به قدرى گسترده است كه اگر يك پرتو نور بخواهد طول آن را با سرعت يك بيليون كيلومتر در ساعت بپيمايد ، 100000 سال در راه خواهد بود .(8)

تريليون‏ها كهكشان

»در سرتاسر جهان ، تريليون‏ها كهكشان پخش شده‏اند ، يك كهكشان ، داراى قطرى معادل صد هزار سال نورى و دربرگيرنده بيش از صد بيليون ستاره است .

و تازه فضاى جهان ، به قدرى وسيع و گسترده است كه اين همه موادّ تشكيل دهنده ستارگان و منظومه‏ها و كهكشان‏ها ، در مقايسه با وسعتِ بى‏كرانِ فضائى كه كهكشان‏ها را دربرمى‏گيرند آن قدر ناچيزند كه گوئى مى‏توان از آن‏ها صرف‏نظر نمود .

اگر جرم تمام كهكشان‏ها )حدود يك‏ميليارد كهكشان( را بطور مساوى در فضا قسمت مى‏كردند به هر «1/000/000/000/000/000» )يك ميليون ميليارد( ميل مكعبى نزديك به سى گرم مادّه مى‏رسيد . جهان ، مكان متروكى است و تقريباً چون شبحى غير جسمانى است.

در برابر اين وسعت باورنكردنى ، كهكشان ما ، منظومه ما و زمينى كه روى آن زندگى مى‏كنيم و خود ما و آنچه متعلّق به ماست ، و غالباً آن همه برايمان اهميّت مى‏يابد و باعث دلمشغولى‏هاى فراوان و اضطرابات بسيار مى‏گردد ، آنقدر ناچيز و بى‏اهميّت جلوه مى‏كند كه گاه ، حالت طنز به خود مى‏گيرد . قطره‏اى در برابر اقيانوسى عظيم كه هيچ كرانه‏اى بر آن پيدا نيست .«(9)

تمدّن در جهان بزرگ

دكتر شپلى مى‏گويد : دست‏كم 100 ميليون سيّاره مسكون در عالم وجود دارد . ساكنان بيشتر آن‏ها را به مراتب پيشرفته‏تر از ما هستند . 

ديگر دانشمندان علم نجوم از جمله دكتر »اتزاسترو« - كارل ساگان - فرانك دريك و چند تن ديگر كه در سال 1961 در »گرين بنك« واقع در ويرجينياى غربى با يكديگر ملاقات كردند ، نظريّه نسبتاً تكان‏دهنده‏اى ارائه دادند و اعلام داشتند : 

در اين عالم پهناور ، بين 40 الى 50 ميليون كره وجود دارد كه ساكنان آن‏ها مى‏كوشند به طريقى به ما علامت دهند و يا برعكس ، به پيام‏هايى كه از سوى زمين مخابره شده گوش فرا دهند . 

يك دانشمند فرانسوى بنام »موريس شاتلن« كه سابقاً يكى از كارشناسان سازمان فضائى آمريكا بود ، دست كم در سه مورد ، علائم راديوئى دريافت كرده كه نشان مى‏دهد احتمالاً اين علائم از فضا و از جانب موجودات هوشمندى مخابره شده است و چنين به نظر مى‏رسد كه برخى از دنياهاى كيهانى مى‏كوشند به اين وسيله حضور خود را به دانشمندان علم نجوم در ساير سيّارات اعلام كنند .

دو تن از دانشمندان فضائى شوروى يعنى »تروتسكى« و »كارداشف« اين علائم راديوئى اسرارآميز را كه از فضا ارسال مى‏شد طى چند سال از طريق چهار ايستگاه راديوئى در شوروى دريافت كرده‏اند .

اين علائم از يك ماهواره يا سفينه ساخته دست بشر صادر نشده ، چرا كه اين علائم ، سال‏ها پيش از آن كه نخستين سفينه »اسپوتنيك« به فضا پرتاب شود كشف گرديد .(10)

تاكنون 113 پيام به اين طريق و بيش از دو هزار و پانصد پيام از طريق وسايل ارتباطى و سورى و پيام‏هاى مخابراتى توسط دستگاه‏هاى متعدّدى روى زمين از فضائى زمينى هر كدام هم وجود اجسام نورانى كه آن‏ها را تعقيب مى‏كرده‏اند ، گزارش كرده‏اند و هم اين پيام را دريافت كرد نوارهاى مربوط به آن را به زمين آورده‏اند در اين كه پيام‏ها از كرات ديگر از فضا و دنياى ديگرى ارسال شده‏اند ترديدى نيست ولى هنوز بدرستى معلوم نيست كه آن پيام‏ها چه مى‏گويند و مهمتر از همه از كجا آمده‏اند ولى ممكن است سازمان‏هاى دولتى به واقع اين اسرار را بدانند ولى آن‏ها را فاش نكنند بخصوص گفته مى‏شود كه از كارت ديگر پيام‏هايى به سازمان ملل ارسال شده‏اند و در اختيار اين سازمان است ولى از افشاء آن‏ها خوددارى مى‏كند .(11)

تمدّن در كهكشان‏ها

بنابراين امروزه شكّى بر هيچ كس نيست كه در كائنات زندگى فراخاكى وجود دارد . هنگامى كه يازده تن از دانشمندان متخصّص بعد از يك كنفرانس محرمانه در سال 1961 در »گرين بانك« ويرجينياى غربى از يكديگر جدا مى‏شدند ، توافق‏نامه‏اى داشتند كه برطبق فرمولى نشان مى‏داد بيش از پنجاه ميليون تمدّن در كهكشان ما وجود دارد . 

»راجرآمك گوان« يكى از مقامات مسئول در »ناسا« )واقع در رداستون آلاباما( كه بر طبق نظريّات وى جديدترين پيشرفت‏هاى فضايى تحقّق يافته است ، به عدد 130 ميليارد فرهنگ ممكن در كهكشان نيز رسيده است .(12)

سفرهاى فضايى در عصر ما !

با توجّه به عظمت جهان هستى و گستردگى فضا آيا مى‏توان سفر به ماه و مرّيخ را تسخير فضا ناميد ؟!

قدرت‏هاى استعمارگر جهان براى تداوم حكومتِ ظالمانه خود و بقاء سايه تاريك و شوم خويش بر مردم جهان ، سفرهاى فضايى خود را كه پس از ده‏ها سال از آغاز آن هنوز در گام‏هاى نخستين است ، آنچنان براى جهانيان جلوه دادند تا در قلب آن‏ها از عظمت و قدرتى فوق‏العاده برخودار باشند و توجّه جهانيان را به خود جلب كنند . و به اين وسيله هدف‏هاى شوم و استعمارگرانه خود را بر ملّت جهان تحميل نمايند . و به اين‏گونه در قلب جهانيان رعب و وحشت ايجاد نموده تا تسليم برنامه‏هاى شوم آنان باشند .

همه اينها در صورتى است كه خود مى‏دانند براى سفرهاى فضايى و رسيدن به ستارگان دوردست ، بايد از قدرتى برخوردار باشند كه از تقيّد به »زمان« خارج شوند و به سرعتى مافوق سرعت نور دست يابند .

آنان خود مى‏دانند در عصرى كه علم و دانش تمام جهان را فرا گيرد و فرهنگ و تمدّن توده‏هاى بشر را به تكامل و تمدّن واقعى برساند ، به روشها و برنامه‏هاى اين عصر خواهند خنديد . 

جالب توجّه است كه اكنون نه تنها قدرتهاى استعمارى جهان از حقيقت باخبرند ، بلكه خود اين نكته را به صراحت گفته و آن را اظهار نموده‏اند . 

آنچه اكنون نقل مى‏كنيم ، به خوبى روشنگر مطلب ما است :

»سفرهاى فضايى امروز بسيار بيشتر از آنچه بايد باشد گران تمام مى‏شود . شاتل‏هاى فضايى آمريكا و ايستگاه فضايى روسى مير ، بسيار بسيار پرهزينه است ؛ زيرا هر چه فضانوردان آن‏ها نياز داشته باشند - اعمّ از غذا و آب و هوا و سوخت - بايد از زمين براى آنان برده شود .

اكنون هزينه انتقال هر كيلوگرم بار به مدار زمين 10000 دلار است . مثلاً تعمير تلسكوپ فضايى هابل (Hubble) در سال 500 1993 ميليون دلار هزينه دربرداشت . اينها نمونه‏هاى كوچكى از هزينه‏هاى بسيار گزاف پروژه‏هاى فضايى است . آيندگان به روش كنونى ما در مديريت اين برنامه‏ها خواهند خنديد .«(13)

آنان به خوبى مى‏دانند كه هزينه‏هاى بسيار زيادى كه خرج پروژه‏هاى فضايى مى‏كنند سبب خنده آيندگان به آنان خواهد شد . 

اكنون به نقل دو گزارش ديگر درباره خرج‏هاى سرسام‏آور سفرهاى فضايى مى‏پردازيم و سپس يك نكته بسيار مهمّ را براى شما بيان مى‏كنيم : 

»هزينه‏اى كه دولت آمريكا ، تا لحظه فرود آمدن »آپولو 11» بر خاك ماه صرف اين كار كرده بود ، به بيش از 5 ميليارد دلار مى‏رسيد . ميزان اين هزينه‏ها چنان عظيم است كه انسان را به شگفتى وا مى‏دارد .«(14)

»هزينه سفر »آپولو« از هزينه جنگ خليج فارس در 1991 بيشتر بود . گريزى نبود ؛ زيرا موادّ و فرآيندهاى ارزان‏تر امروز براى سفر به ماه در آن دوران كشف نشده بود . تقريباً تمامى صاحب‏نظران نتايج سفر »آپولو« را بيشتر از اندازه اميدوار كننده ارزيابى مى‏كردند . خود من ، پس از اطّلاع از فرود »آپولو« بر سطح كره ماه مقالات زيادى در ديلى تلگراف منتشر كردم و در تمامى آن‏ها قريب‏الوقوع بودن ايجاد پايگاه‏هايى بر سطح كره ماه را پيش‏بينى كردم و حتّى براى يك اتاق دو تخته براى اقامت شبانه در هتل ماه ثبت‏نام كردم . 

اين نتيجه‏گيرى‏ها شتابزده بود و ما به قدر كافى به جزئيّات آنچه فضانوردان در سطح ماه انجام دادند آگاهى نداشتيم و نمى‏دانستيم آنان كه از ماه باز مى‏گردند وارد حيطه صنايع خصوصى مى‏شوند و هزينه صنايع خصوصى را سهام‏داران خصوصى بر عهده دارند .

پيشتر گفتيم كه پرواز هر شاتل فضايى آمريكا چند صد ميليون دلار هزينه در بردارد . در واقع ، انتقال هر كيلوگرم بار به فضا 10000 ميليون دلار خرج برمى‏دارد .«(15)

خطر سفرهاى فضايى در عصر ما

از آنچه تاكنون نقل كرديم هزينه‏هاى گزاف و بى‏نتيجه دولتهاى استعمارى آنچنان روشن و آشكار است كه خود مى‏دانند آيندگان به ناتوانى آنان خواهند خنديد . 

اكنون به اين نكته بسيار مهمّ توجّه كنيد : هزينه‏هاى گزاف سفرهاى فضايى در اين زمان - آن هم تا كره ماه نه تا ستارگان و كهكشانهاى دور - يكى از عوامل عدم موفّقيّت دولتهاى استعمارى در سفرهاى فضايى است ؛ زيرا امور ديگرى وجود دارد كه داراى نقش عمده در شكست آن‏ها در پروژه‏هاى فضايى است . يكى از آن‏ها خطرهاى سهمگين سفرهاى فضايى در اين زمان است . دولتهاى استعمارگر گاهى حاضرند به خاطر هدفهاى شوم خود سلامتى و جان ميلياردها انسان را به خطر بيندازند . 

اجراى پروژه‏هاى خطرناك آنان در سفرهاى فضايى گواه بر اين است كه آن‏ها ارزش جان جهانيان را ناديده مى‏گيرند و حاضرند سلامتى و جان چند ميليارد انسان را تهديد كنند ! براى روشن شدن مطلب به اين گزارش توجّه كنيد : 

»در سال 1997 آخرين كاوشگر اتمى ناسا به نام كاسينى با 32 كيلوگرم پلوتونيم بيشتر نسبت به سفينه‏هاى قبلى به فضا فرستاده شد . ناسا با اكراه خطرات احتمالى انتشار ناخواسته اين مادّه در جوّ را تصديق كرده است . اگر كاسينى درون اتمسفر منفجر شده بود ، بيش از 5 ميليارد نفر در سرتاسر زمين مقدار ناچيزى از پرتوهاى راديواكتيويته را دريافت مى‏كردند . پلوتونيم به عنوان يك عامل افزاينده خطر سرطان در دراز مدّت شناخته شده است . آنچنان كه درصد احتمال ابتلا به سرطان ، حتّى اگر انسانها مقدار كمى از اتمهاى اين مادّه را استنشاق كنند به طور چشمگيرى افزايش مى‏يابد . با اجراى پروژه پرومتيوس اين احتمال در حدّ زيادترى افزايش خواهد يافت . 

»بروس گاگنون« عضو شبكه جهانى مقابله با تسليحات و انرژى اتمى در فضا مى‏گويد : اين فن‏آورى غير ضرورى است و اگر حادثه‏اى به وقوع بپيوندد مى‏توانند تأثيرى ويران‏كننده و مخرّب در پى داشته باشد .«

او معتقد است كه پرتاب سفينه تنها خطر آخر در زنجيره طولانى حوادث احتمالى است .(16)

آيا اجراى اين گونه برنامه خدمت به جامعه بشرى يا خيانت و جنايتى بس بزرگ مى‏باشد ! نكته بسيار قابل توجّه اين است كه آنان اعتراف كرده‏اند : بر فرضى كه اجراى اين پروژه با موفّقيّت همراه باشد تازه به سختى مى‏توانند به ده تا دوازده ستاره از ميلياردها ستاره در كهكشان خودمان ! - نه كهكشان‏هاى ديگر - سفر كنند .

امكان سفرهاى فضايى

با توجّه به عظمت فضا و جهان هستى ما نمى‏توانيم امكان سفر را به كهكشان‏هايى كه چندين سال نورى با ما فاصله دارند انكار كنيم . 

براى توضيح اين گفتار ، مقدّمه‏اى را بيان مى‏نماييم و سپس به اصل مطلب مى‏پردازيم :

آيا از نقطه نظر روش علمى ، مى‏توان گفت كه چون تا به حال هر انسانى را كه ديده‏ايم به همين صورت كنونى بوده است ، پس محال است كه انسانى ، به صورتى غير از آن چه مشاهده مى‏كنيم ، پديد آيد ؟

البتّه نمى‏توان ؛ زيرا تا زمانى كه مشاهدات و تجربيات ما منحصر به قسمت‏هايى از جهان و محدود به دوره‏اى از زمان باشد، به هيچ وجه نمى‏توانيم چنين حكمى را صادر كنيم .

جابر بن حيّان مى‏گويد : »چه بسا در جهان موجوداتى باشند كه حكم آن‏ها با اشيايى كه ما ديده‏ايم و به آنها آگاهى داريم متفاوت باشد ؛ زيرا ساختار وجودى هر يك از ما به گونه‏اى است كه توانايى شناخت همه موجودات و دستيابى بدان‏ها را نداريم« .

جابر پس از آوردن نمونه‏هاى فوق ما را به اين اصل كلّى رهنمون مى‏شود : »هيچ كسى نمى‏تواند بدرستى ادّعا كند كه پديده‏هاى غير مشهور ، درست شبيه پديده‏هاى مشهور هستند و يا آنچه در گذشته وجود داشته و يا در آينده پديد خواهد آمد ، درست مانند همان چيزهايى است كه در حال حاضر وجود دارند ، زيرا انسان موجودى ناتوان ، جزئى و از لحاظ زمانى و احساس محدود است .

همچنين نمى‏توان گفت : به دليل آن كه كسى به آغاز پيدايش جهان ره نبرده است ، پس جهان ازلى و بى‏آغاز است .

به گمان من جابر در اين عبارات ، مرزهاى روش تجربى را ، به دقيق‏ترين وجه ممكن مشخّص كرده است ، زيرا مى‏گويد : هر چند ، صدور حكم از روى پديده‏هاى مشهور نسبت به پديده‏هاى غير مشهور جز بر سبيل احتمال و به تعيين روا نيست . امّا نبايد از نظر دور داشت كه ، متقابلاً ، انكار وجود پديده‏هاى غير مشهور نيز ، تا زمانى كه مورد آزمايش و مشاهده ما قرار نگرفته باشند ، علمى نارواست .

زيرا لازمه اين كار ، محصور كردن انسان در مرز داده‏هاى حسّ يا داده‏هاى غيرى و در نتيجه انكار وجود بسيارى از چيزهايى است كه حقيقتاً وجود دارند . مثلاً در جهان ، كسانى هستند كه هر گونه تمساح را نديده‏اند حال اگر كسى به آنان بگويد در اين جهان ، حيوانى وجود دارد كه به هنگام جويدن غذا فكّ بالايش را مى‏جنباند آيا مى‏توانند ، به صرف اين كه تاكنون چنين حيوانى را نديده‏اند ، اين گفته را انكار كنند هرگز در هيچ كس نبايد وجود چيزى را ، به صرف اين كه مانند آن را نديده است ، انكار و منع كند ، بلكه بايد از اظهار رأى خوددارى كند تا آن كه به برهانى بر وجود يا عدم آن دست يابد« .

بنابراين ، حكم به نبودن چيزى ، به دليل آن كه مورد مشاهده قرار نگرفته يا خبرى پيرامون آن نرسيده است ، و همچنين انكار چيزى كه به وسيله اخبار ديگران از آن اطّلاع حاصل كرده‏ايم ، بدان جهت كه مورد مشاهده مستقيم خود ما قرار نگرفته است نشانگر بى‏اطّلاعى آشكار از روش استدلالى است كه قبلاً بيان داشتيم .(17)

بنابراين اگرچه سفر به ماه و مرّيخ را نمى‏توان تسخير فضا ناميد ؛ زيرا به خاطر گستردگى فضا و پهناورى آسمان‏ها چنين گامى را نمى‏توان تسخير فضا بدانيم .

با توجّه به استدلالى كه از جابر بن حيّان نقل كرديم ، نمى‏توانيم بگوييم همانگونه كه انسانِ معاصر نتوانسته است به چنين چيزى دست يابد ، هيچ مخلوق ديگرى نيز به آن دست نيافته است به اين دليل ما از آن خبر نداريم . بديهى چنين استدلالى همانگونه كه جابر بن حيّان گفته است باطل است .

سفرهاى فضايى اهل بيت عليهم السلام

سفرهاى فضايى اهل بيت عليهم السلام در عصرى كه معتقد به هيئت بطلميوسى بوده و مى‏پنداشتند كه سفر به آسمان‏ها محال است مكرّر واقع شده و نمونه‏هايى از سفرهاى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ، امام سجّاد عليه السلام و ديگر امامان عليهم السلام در چندين روايت نقل شده است . 

علاوه بر معراج‏هاى مكرّر رسول گرامى خداوند كه بارها واقع شده ، خود يك نوع سفر فضايى است و اعتقاد به عروج آن حضرت به آسمان‏ها از اعتقادات همه ما مى‏باشد .

بديهى است اين سفرها در زمانى براى مردم نقل مى‏شده كه هيئت بطلميوسى بر جهان حاكم بوده است و با توجّه به جوّى كه در آن عصر وجود داشته ، روشن مى‏شود كه بسيارى از اين گونه سفرها كتمان مى‏شده است . اگر در آن زمان افشاى مطالب براى اهل بيت عليهم السلام ممكن بود ، به نمونه‏هاى بيشترى ما دست مى‏يافتيم . 

و بر فرض كسى در سفرهاى فضائى اهل بيت عليهم السلام ترديد داشته باشد بايد متوجّه اين نكته باشيم : مشيّت الهى بر اين است كه در هر زمانى حجّت خود را داراى قدرتى برتر از قدرت‏هاى معمول آن زمان قرار دهد .

واضح است كه به اين مشيّت در صورتى كه مقرون به اصلاح همه جهان و سراسر گيتى باشد ، نياز بيشترى احساس مى‏شود . يعنى كسى كه مى‏خواهد سراسر جهان را بگيرد ، در سراسر جهان بايد داراى نيروى مافوق نيروهاى معمول در سراسر جهان باشد ؛ به گونه‏اى كه نه تنها قدرتمندان صنعت و دارندگان تكنولوژى جهان ، بلكه افراد ديگر كه از قدرت مهمّ نامرئى برخوردارند مانند مرتاض‏ها و... در برابر قدرت عظيم حجّت الهى شكست خورده و مغلوب گردند .

در تاريخ وجود ندارد كه دانشمندترين دانشمندانِ جهان ، يكى از پيامبران را مغلوب مطالب علمى خود سازد . 

اگر خداوند رسول خود را با قرآن و شمشير فرستاد ، بديهى است كه آخرين حجّت خويش را نيز با قرآن و برهان و نيرويى برتر از نيروهاى موجود عصر قيام آن حضرت مى‏فرستد . آن نيرو نيرويى خواهد بود كه غالب بر نيروهاى عصر است و توان و قدرت بيشترى از آن‏ها دارد .

اكنون به اين روايت بسيار جالب توجّه كنيد : 

قال المتوكّل لابن السكيت : سل ابن الرضا مسألة عوصاء بحضرتي ، فسأله فقال : لِمَ بعث اللَّه موسى بالعصا و بعث عيسى بإبراء الأكمه والأبرص و إحياء الموتى ، وبعث محمّداً بالقرآن والسيف ؟

فقال ابوالحسن عليه السلام : بعث اللَّه موسى عليه السلام بالعصا واليد البيضاء في زمان الغالب على أهله السحر ، فأتاهم من ذلك ما قهر بسحرهم وبهرهم ، وأثبت الحجّة عليهم .

وبعث عيسى عليه السلام بإبراء الأكمه والأبرص وإحياء الموتى بإذن اللَّه تعالى في زمان الغالب على أهله الطبّ ، فأتاهم من إبراء الأكمه والأبرص وإحياء الموتى بإذن اللَّه فقهرهم وبهرهم .

وبعث محمّداً صلى الله عليه وآله وسلم بالقرآن والسيف في زمان الغالب على أهله السيف والشعر ، فأتاهم من القرآن الزاهر والسيف القاهر ما بهر به شعرهم و بهر سيفهم...(18)

متوكّل به ابن سكّيت - كه از دانشمندان بزرگ آن زمان بود - گفت : از امام هادى )عليه السلام( مسأله بسيار مشكلى را در حضور من بپرس .

ابن سكّيت به امام هادى عليه السلام گفت : چرا خداوند موسى را با عصا و عيسى را به خوب كردن نابينا و پيس و زنده كردن مردگان و محمّد )صلى الله عليه وآله وسلم( را با قرآن و شمشير به رسالت فرستاد ؟!

امام هادى عليه السلام در پاسخ فرمودند : خداوند موسى عليه السلام را با عصا و دستى كه نور سفيد از او درخشان بود فرستاد ؛ زيرا بر مردم آن زمان سحر غالب بود ، موسى با آن قدرت به سوى آنان رفت تا سحر آن‏ها را نابود كرده و بر آنان غالب گشت و دليل را بر آنان ثابت كرد .

و عيسى عليه السلام را به خوب كردن نابينا و پيس و زنده كردن مرده به اذن خدا به رسالت فرستاد ، در زمانى كه غالب بر اهل آن زمان طبّ بود . پس با خوب كردن نابينا و پيس و زنده كردن مرده به اذن خداوند به سوى آنان رفت تا آنان را مقهور ساخته و بر آنان غالب گشت .

و محمّد )صلى الله عليه وآله وسلم( را با قرآن و شمشير به رسالت فرستاد در زمانى كه بر مردم آن زمان ، شمشير و شعر غالب بود . پس با قرآنِ درخشان و شمشير قاهر به سوى آنان رفت تا به وسيله آن بر شعر آنان غالب گشته و بر شمشير آنان پيروز گردد ... .

با توجّه به اين روايت هر چند اين زمان را عصر فضانوردى و تسخير فضا بدانيم ، حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه داراى وسيله‏هاى فضايى مهمّى خواهند بود كه سفينه‏هاى فضايى در عصر ما در برابر آن‏ها ناچيز و بى‏ارزش خواهد بود .

راه‏يابى به آسمان‏ها

نه تنها تشكيل حكومت اهل بيت عليهم السلام و ظهور قدرت عظيم آن بزرگواران همه مردمان پاك‏طينتِ جهان را به سوى خود جلب مى‏كند ، بلكه سخن گفتن از فرارسيدن آن روزگار پرشكوه ، قلب انسان‏ها را سرشار از شور و شوق براى هر چه زودتر فرارسيدن آن عصر درخشان ، نموده و مجذوب آن روزگار فرخنده مى‏سازد .

برنامه‏هاى بزرگ و عظيمى كه در عصر ظهور در سراسر جهان پياده مى‏شود ، هر يك به تنهايى مى‏تواند ميليون‏ها نفر از مردم را به سوى خود فرا خواند .

يكى از جريانات بسيار جالب و شگفت‏انگيز عصر ظهور ، راه‏يابى انسان به آسمان‏ها و پرواز در فضا و فرود در كرات ديگر مى‏باشد .

پرواز بر فراز آسمان‏ها و نشست در كرات آسمانى ، از آرزوهاى ديرين انسان بوده و براى دستيابى به آن ، كوشش‏هاى فراوان نموده و ثروت‏هاى هنگفتى در راه رسيدن به آن مصرف شده است .

آنچه گفتيم راه‏يابى به آسمان‏ها از نظر مُلكى بود . نكته بسيار مهمّ و جالب‏تر اين است كه در آن روزگارِ ناشناخته ، نه تنها انسان بر فراز آسمان‏ها از نظر مُلكى و مادّى به پرواز درمى‏آيند ؛ بلكه از نظر ملكوتى نيز راه به آسمان‏ها يافته و نظاره‏گر ملكوت آسمان‏ها خواهند شد . 

همان گونه كه مى‏دانيم عالم ملك و ملكوت از نظر چگونگى و اهميّت با يكديگر تفاوتِ فراوان دارند ؛ به گونه‏اى كه نمى‏توان عالم ملك را با عالم ملكوت مقايسه نموده و با يكديگر همسنگ بدانيم . 

با توجّه به برترى عالم ملكوت از عالم ملك و راه‏يابى انسان‏ها در حكومت صالحان به عالم ملكوت ، درمى‏يابيم كه انسان‏ها در روزگار ظهور از چه عظمت والاى ظاهرى و معنوى برخوردار مى‏باشند .

خوشا به حال آنان كه عصر درخشان ظهور را درك نموده و در آن روزگار فرخنده زندگى كنند .

خوشا به حال آنان كه از روزگار تيرگى و تاريكى گذشته و در عصر نور و روشنايى نظاره‏گر جهانى سرشار از شادى و شادمانى خواهند بود .

خوشا به حال آنان كه ... 

سفرهاى فضايى در عصر ظهور

رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در شب معراج كه آن حضرت بر فراز آسمان‏ها رفته و در عرش با خداوند همسخن شدند ، خداوند بزرگ از سفرهاى فضايى حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه با رسول گرامى خود سخن گفتند ؛ نه تنها از سفرهاى فضايى آن بزرگوار بلكه از تشكيل حكومت واحد جهانى ، از تداوم آن تا قيامت ، از تحوّلات و دگرگونى‏هاى عظيم در سراسر گيتى ، از پاكسازى جهان از وجود دشمنان و... خبر داده است . در اينجا قسمتى از اين روايت را آورده و سپس به بيان نكته‏هايى درباره آن مى‏پردازيم :

رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند : 

... فقلت : يا ربّ هؤلاء أوصيائي بعدي ؟ فنوديت يا محمّد ؛ هؤلاء اوليائي وأحبّائي وأصفيائي ، وحججي بعدك على بريّتي ، وهم أوصيائك وخلفاؤك وخير خلقي بعدك .

وعزّتي وجلالي لأظهرنّ بهم ديني ، ولأعلينّ بهم كلمتي ، ولأطهّرنّ الأرض بآخرهم من أعدائي ، ولاُملّكنّه مشارق الأرض ومغاربها ، ولأسخرنّ له الرّياح ، ولاُذلّلنّ له السحاب الصعاب ، ولاُرقينّه في الأسباب ، ولأنصرنّه بجندي ، ولاُمدّنّه بملائكتي ، حتّى يعلن دعوتي ، ويجمع الخلق على توحيدي ، ثمّ لأديمنّ ملكه ، ولأداولنّ الأيّام بين أوليائي إلى يوم القيامة .(19)

گفتم : اى پروردگار ؛ اينان اوصياى من بعد از من هستند ؟ 

پس ندا شدم : اى محمّد ؛ اينان اولياء من و دوستان من و برگزيدگان من و حجّتهاى من بعد از تو بر خلق من هستند و آنان اوصياء تو و جانشيان تو و بهترين خلق من بعد از تو مى‏باشند . 

سوگند به عزّتم و سوگند به جلالم ؛ حتماً دينم را به وسيله آنان ظاهر مى‏سازم و كلمه خود را به وسيله آنان برتر مى‏نمايم و حتماً زمين را به وسيله آخرين آنان از دشمنانم پاك مى‏سازم و حتماً او را مالك بر مشرق‏هاى زمين و مغرب‏هاى آن مى‏گردانم و حتماً بادها را در تسخير او درمى‏آورم و حتماً ابرهاى سخت را براى او رام مى‏سازم و حتماً او را در وسيله‏ها بالا مى‏برم و حتماً او را با لشكر خودم يارى مى‏نمايم و حتماً او را به وسيله ملائكه خود مدد مى‏كنم تا دعوت مرا آشكار ساخته و همه خلق را بر اعتقاد به توحيد و يكتايى من گرد آورد . سپس ملك او را پايدار ساخته و ايّام را تا روز قيامت ميان دوستانم مى‏گردانم . 

همان گونه كه ديديد ، در اين روايت از مطالب مهمّى صحبت شده است : از عظمت مقام ائمّه اطهار عليهم السلام ، از فضيلت و برترى آنان ، از ظاهر شدن دين اسلام توسّط آنان ، از پاكسازى زمين از دشمنان به وسيله آخرين آنان ، از ابرهاى فضانورد ، از وسيله‏هاى صعود به آسمانها ، از ارتش خداوند ، از معتقد شدن همه خلق بر يكتايى خداوند و از حكومت واحد جهانى و پايدارى آن تا روز قيامت و...

نكته‏هاى جالبى در روايت

در اين روايت ، نكته‏هاى جالبى وجود دارد كه با تأمّل در آن مى‏توان به برخى از نكته‏هاى مهمّ دست يافت : 

1 - در اين روايت اين جمله كه خداوند مى‏فرمايد : »لاُسخّرنّ له الرياح ، ولاُذلّلنّ له السحاب ، ولاُرقّينّه في الأسباب« ، دليل بر اين نكته است كه صعود آن حضرت به آسمان‏ها با وجود جسمانى آن حضرت است ، همان گونه كه معراج رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم جسمانى بوده است . يعنى رفتن آن بزرگوار به آسمان‏ها با قالب مثالى نيست ، همانگونه كه مقصود از صعود بر فراز آسمان‏ها صعود روحى نيست . زيرا اگر رفتن آن حضرت به آسمان‏ها صعود روحى باشد و يا با قالب مثالى صورت گيرد ، نيازى به سحاب صعاب و يا اسباب نيست . براى رفتن روح و يا قالب مثالى به آسمان‏ها لازم نيست از وسيله‏هاى فضايى استفاده شود .

2 - نكته جالب ديگرى كه از اين روايت برداشت مى‏كنيم اين است : اگرچه آن حضرت اگر اراده كنند براى صعود جسمانى به آسمان‏ها هم نيازى به اسباب و وسيله‏هاى فضايى ندارند بلكه مى‏توانند بدون وسيله ظاهرى و يا با استفاده از براق كه مخصوص رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بوده و در اختيار آن حضرت است استفاده كنند . و در روايت كه تعبير به اسباب و وسيله‏ها شده دليل بر آن است كه رفتن آن حضرت به آسمان‏ها توسّط يك وسيله انحصارى همانند براق نيست بنابراين لفظ اسباب و وسيله‏ها ظهور در اين دارد - به خاطر تعدّد وسيله‏ها و جمع بودن لفظ اسباب - كه آن حضرت از يك وسيله انحصارى مانند »براق« استفاده نمى‏فرمايند .

جالب توجّه است كه لفظ »سحاب صعاب« و ابرهاى سخت نيز به صورت جمع آورده شده است .

3 - اين نكته را نيز استفاده مى‏كنيم كه در روزگار ناشناخته ظهور براى فضانوردى و رفتن به آسمان از وسيله‏هاى گوناگون استفاده مى‏شود كه در اين روايت به سه نوع آن تصريح شده است : 

الف( »لاُسخّرنّ له الرياح« ؛ رياح را حتماً در تسخير او قرار مى‏دهيم .

در قرآن كريم از حضرت سليمان و بساط عظيم او كه بادها بساط او را با صدها نفر به آسمان مى‏بردند ، سخن به ميان آمده است .

قدرت بادها و طوفان‏هاى شديد بسيار شگفت‏انگيز است كه تسخير آن‏ها به معناى در اختيار داشتن آن‏ها و كنترل آن‏ها مى‏باشد . 

در عصر ما هيچگاه دانشمندان نتوانسته‏اند طوفان‏ها را مهار كنند و از قدرت آن‏ها استفاده كنند ، ولى بنابر آيات قرآن كريم حضرت سليمان قدرت بر چنين كارى را داشته است .

حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه - كه ولايت بر همه چيز دارند - با كنترل آن‏ها نه تنها آثار منفى آن‏ها را از بين مى‏برند ، بلكه با تسخير آن‏ها و تسلّط بر آن‏ها از آن‏ها استفاده مثبت مى‏نمايند .

ب( »ولاُذلّلنّ له السحاب الصعاب« ؛ و حتماً ابرهاى سرسخت را ، براى او رام مى‏كنيم . 

بديهى است ابرهاى نورى و قدرت‏هاى شگفت‏انگيز آن‏ها غير از رياح مى‏باشند . 

ج( »ولاُرقينّه في الأسباب« ؛ و حتماً در وسيله‏هاى فضايى او را بالا مى‏بريم .

جالب توجّه است كه در اين جمله از كلمه »فى« استفاده شده كه به معناى اين است كه آن حضرت در ميان وسيله‏هاى فضايى قرار مى‏گيرند و اگر مقصود از اسباب همان »سحاب صعاب« مى‏بود بايد كلمه »على« به كار برده مى‏شد يعنى سوار بر ابرها مى‏شود نه در ابرها .

4 - علاوه بر نكته‏هاى فراوان ديگرى كه در اين روايت وجود دارد ، توجّه به اين نكته بسيار مهمّ است كه خداوند در اين حديث قدسى پس از سوگند ياد نمودن به عزّت و جلال خود تمام مطالبى را كه براى رسول گرامى خود بيان فرموده است با »لام« و با »نون« تأكيد آورده است كه اين‏ها همه دليل بر اين نكته است كه جرياناتى كه در اين روايت به آن‏ها تصريح شده ، مانند رفتن آن حضرت به آسمان‏ها توسّط وسيله‏هاى فضايى و... قطعاً و صد در صد در عصر درخشان ظهور واقع خواهد شد و قابل هيچ‏گونه شكّ و ترديد نمى‏باشد .

5 - نكته بسيار جالب ديگرى كه از روايت استفاده مى‏كنيم اين است : در تسخير بودن همه ابرهاى صعاب و تمامى اسباب‏ها و وسيله‏هاى فضايى ، تنها براى استفاده شخص آن حضرت نيست ؛ بلكه تعدّد و فراوان بودن آن‏ها دليل بر آنست كه اصحاب و ياوران و هر كسى را كه آن حضرت اراده فرمايند از اين وسايل استفاده خواهد كرد و در اختيار آن‏ها قرار خواهد گرفت . 

همان‏گونه كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بعضى از اصحاب خود مانند سلمان و... را با ابرهاى فضانورد به آسمان‏ها بردند و صعود و عروج آن‏ها به آسمان تا آن حدّ بود كه كره زمين براى آنان به اندازه گردويى ديده مى‏شده .(20)

بديهى است صعود آن‏ها به آسمان‏ها بيشتر از فاصله‏اى است كه ميان ماه و كره زمين هست يعنى آنان خيلى بالاتر از كره ماه ، به آسمان صعود نموده‏اند ؛ زيرا با اينكه ماه از زمين بسيار كوچكتر است از اندازه يك گردو بزرگتر ديده مى‏شود . پس فاصله آن‏ها تا زمين خيلى بيشتر بوده از فاصله‏اى كه ميان ماه و كره زمين وجود دارد . 

6 - از آنچه گفتيم چنين نتيجه مى‏گيريم كه حكومت حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه فراتر از يك حكومت عدل جهانى در سراسر گيتى است ؛ زيرا خداوند پس از بيان اين نكته كه تمامى شرق و غرب زمين در عصر شكوهمند ظهور در تحت سيطره قدرت و ولايت آن حضرت خواهد بود ، سفرهاى فضايى و وسيله‏هاى گوناگون فضانوردى در آن زمان را بيان مى‏كند . 

بنابراين ، علاوه بر ملكوت آسمان‏ها در عصر درخشان ظهور ، از نظر ملك نيز آسمان در آن روزگار فرخنده در اختيار حضرت ولىّ عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه خواهد بود . 

7 - نكته بسيار مهمّ ديگرى كه از اين روايت استفاده مى‏كنيم با توجّه به عظمت جهان آفرينش و گستردگى فضا و آسمان‏ها ، لفظ »اسباب السّماوات« كه در اين روايت به كار رفته است ، دليل بر اين نكته بسيار مهمّ است كه سفينه‏ها و وسيله‏هاى فضايى كه در آن عصر شكوهمند آسمان پهناور را طى مى‏كند ، بايد وسيله‏هايى باشند كه فراتر از سرعت نور باشند . 

پس تعبير به »اسباب السماوات« ؛ )وسيله‏هايى كه آسمان‏ها را مى‏پيمايد( وجود وسيله‏هاى فضايى برتر از سرعت نور را ثابت مى‏كند ؛ به گونه‏اى كه از جاذبه مادّه و مكان گذشته و به محدوديّت زمان گرفتار نباشد . اين خود از اصول اساسى در پيشرفت‏هاى فضايى است .

آشنايى با موجودات آسمانى

لازمه سفرهاى فضايى ، آشنا شدن با موجودات آسمانى است ؛ زيرا در آسمان‏ها نيز افرادى زندگى مى‏كنند .

ائمّه اطهار عليهم السلام در ميان گفتارهاى خود درباره موجودات آسمانى كه در كهكشانها وجود دارند ، سخنانى فرموده‏اند ، روايتى كه مى‏آوريم يكى از آنهاست : امام صادق عليه السلام فرمودند : 

قال اميرالمؤمنين عليه السلام : لهذه النّجوم الّتي في السماء مدائن مثل المدائن الّتي في الأرض .(21)

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند : براى ستارگانى كه در آسمان هستند شهرهايى است همانند شهرهايى كه در زمين وجود دارد .

اين روايت به خوبى نشان‏دهنده اين حقيقت است كه در ستارگان فراوانى كه در آسمان وجود دارد ، موجودات آسمانى زندگى مى‏كنند و همانند انسان‏هايى كه در زمين شهرهايى را براى خود بنا نموده‏اند ، داراى شهرها ، ساختمان‏ها و... مى‏باشند .

در روايت ديگرى ابوبصير مى‏گويد : 

سألته عن السماوات السبع ، فقال : سبع سماوات ليس منها سماء إلّا وفيها خلق ، وبينها وبين الاُخرى خلق حتّى ينتهي إلى السابعة.

قلت : والأرض .

قال : سبع ، منهنّ خمس فيهنّ خلق من خلق الربّ ، واثنتان هواء ليس فيهما شي‏ء .(22)

از امام صادق عليه السلام درباره آسمان‏هاى هفتگانه سؤال كردم ، حضرت فرمودند : هفت آسمان است كه در ميان آن‏ها آسمانى نيست مگر آن كه در آن مخلوقاتى وجود دارد و بين آن آسمان تا آسمان ديگر )در فضا( آفريده‏هايى وجود دارد ، تا به آسمان هفتم منتهى گردد .

پرسيدم : زمين چگونه است ؟

فرمودند : زمين هفت تاست در پنج تا از آن‏ها مخلوقات وجود دارند و در دو تاى ديگر هواست و در آن دو چيزى وجود ندارد .

وسايل تبليغاتى جهان كه هميشه دم از پيشرفت و تكامل مى‏زنند هنوز وسيله‏اى را كه داراى سرعت نور باشد ، در اختيار ندارند . و بر فرضى كه به چنين وسيله‏اى دست يابند ، براى رفتن به كراتى كه ميلياردها سال نورى با ما فاصله دارند چه خواهند كرد ؟! 

بديهى است كه به عمر چند ميليارد ساله نياز خواهند داشت . اين خود دليل روشن و آشكار ديگرى است كه براى سفر به فضاهاى دوردست بايد به قدرتهاى فرامادّه ، دست يافت و اين همان نكته‏اى است كه از قرنها پيش خاندان وحى عليهم السلام به آن اشاره فرموده‏اند .

استفاده از قدرت‏هاى فرامادّه

در ميان آيات قرآن و رواياتى كه از خاندان وحى عليهم السلام به ما رسيده است ، در موارد متعدّد ، از قدرت‏هاى فرامادّه سخن گفته شده ؛ به گونه‏اى كه از نظر قرآن و روايات نه تنها استفاده از قدرت‏هاى فرامادّه ممكن مى‏باشد ، بلكه در موارد متعدّد واقع شده و صورت عملى به خود گرفته است . 

رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و اهل بيت آن بزرگوار ، با فرهنگ متعالى و برنامه پيشرفته‏اى كه بر مردم جهان ارائه كرده‏اند ، تنها از امكان استفاده از قدرت‏هاى فرامادّه سخن نگفته‏اند ، بلكه وقوع آن را نيز براى جامعه بشريّت بيان نموده‏اند . 

نكته‏هاى عالى و ناب در قرآن و روايات فراوان است كه يكى از آن‏ها استفاده از قدرت‏هاى فرامادّه بلكه وقوع آنست .

استفاده از قدرت‏هاى فرامادّه از روزگاران گذشته بوده و قرآن كريم نمونه‏هاى متعدّدى از آن‏ها را بيان نموده است . در رواياتى كه از خاندان وحى عليهم السلام رسيده است نيز به موارد بسيارى از آن‏ها تصريح شده است .

به اين جهت چون جامعه بشرى در عصر پيشرفته ظهور برخوردار از تكامل فكرى و معنوى است ، استفاده از قدرت‏هاى فرامادّه در آن عصر درخشان به اوج خود خواهد رسيد .

عصر ظهور ، عصر بهره‏بردارى از قدرت‏هاى فرامادّه است .

مدارك كتاب

قرآن كريم

الف ) كتاب‏ها :

1 - آمارها پرده برمى‏دارند : اصغر جدائى ، نشر نور السجّاد عليه السلام - قم ، چاپ اوّل ، بهار 1383

2- آينده جهان )مجموعه جهان در قرن بيست و يكم( : سارا آنجليس و كولين آتلى ، مترجم : داود شعبانى داريانى ، نشر پيدايش - تهران ، چاپ اوّل ، زمستان 1381

3 - آية الكرسى، پيام آسمانى توحيد: محمّد تقى فلسفى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى - تهران چاپ چهارم ، سال 1382

4 - إثباة الهداة : شيخ حرّ عاملى ، دار الكتب الإسلاميّة - تهران ، چاپ سوّم ، پائيز 1364

5 - إحقاق الحقّ : قاضى نوراللَّه تسترى ، منتشورات مكتبه آية اللَّه مرعشى نجفى - قم

6 - الإرشاد : شيخ مفيد رحمه الله ، منشورات مكتبه بصيرتى - قم

7 - استاد عشق : ايرج حسابى ، نشر وزارت ارشاد - تهران ، چاپ بيست و دوّم ، سال 1383

8 - اصول كافى : مرحوم كلينى ، دار الكتب الإسلاميّه - تهران

9 - إعلام الورى : شيخ ابى على فضل بن حسن طبرسى ، مؤسّسه آل البيت عليهم السلام - قم ، چاپ اوّل ، ربيع الأوّل 1417 ه ق

10 - اينشتين : حبيبه جعفريان ، نشر سروش - تهران ، چاپ دوّم ، سال 1383

11 - بازگشت به ستارگان : اريك فون دنيكن ، مترجم : مسعود نوده فراهانى ، نشر برهمند ، چاپ اوّل

12 - بحار الأنوار : علاّمه محمّد باقر مجلسى رحمه الله ، منشورات مكتبه اسلاميّه - تهران ، چاپ رمضان المبارك 1393 ه ق

13 - بشقاب پرنده : ترجمه و تنظيم : پ زرنگار ، انتشارات زرّين - تهران

14 - بصائر الدرجات : محمّد صفّار قمى ، منشورات مكتبه آية اللَّه مرعشى نجفى - قم ، 1404 ه ق

15 - پرسش‏هاى عجيب، پاسخ‏هاى عجيب‏تر: ا.جى.آرمسترانگ، ترجمه پريسا همايون‏روز، نشر كتابهاى قاصدك وابسته به مؤسّسه نشر و تحقيقات ذكر - تهران ، چاپ دوّم ، بهار 1380

16 - تاريخ كوفه : سيّد حسين براقى نجفى ، مترجم : سعيد رادرحيمى ، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى - مشهد مقدّس ، چاپ اوّل ، سال 1381

17 - تاريخ ناشناخته بشر : روبر شارو ، مترجم : هوشيار رزم آرا ، نشر سپنج - تهران ، چاپ اوّل ، زمستان 1368

18 - تحليلى از آراى جابر بن حيّان : دكتر زكى نجيب محمود ، مترجم : حميدرضا شيخى ، بنياد پژوهش‏هاى اسلامى آستان قدس رضوى - مشهد مقدّس ، سال 1368

19 - التشريف بالمنن في التعريف بالفتن المعروف بالملاحم والفتن : سيّد بن طاووس ، نشر مؤسسّه صاحب الأمر عليه السلام - قم ، چاپ اوّل ، 15 شعبان 1416 ه ق

20 - توانايى‏هاى خود را بشناسيد : ويكتور پكليس ، ترجمه محمّد تقى فرامرزى ، نشر پارسا - تهران ، چاپ اوّل ، سال 1373

21 - جهان در 500 سال آينده : آدريان برى ، مترجم : دكتر كوشيار كريمى طارى ، نشر نسل نوانديش - تهران ، چاپ اوّل ، زمستان 1378

22 - الخرائج والجرائح : قطب الدين راوندى ، مؤسّسة الإمام المهدي عليه السلام - قم ، چاپ اوّل ، سال 1409 ه ق

23 - دايرة المعارف )هزار و يك نكته جذّاب( : مهدى وفائى ، نشر وفائى - قم ، چاپ اوّل ، سال 1382

24 - دلائل الإمامة: محمّد بن جرير بن رستم طبرى، مؤسّسه بعثت - قم ، چاپ اوّل، سال 1413 ه ق

25 - دوازده هزار مثَل فارسى : دكتر ابراهيم شكورزاده بلورى ، انتشارات آستان قدس رضوى - مشهد مقدّس ، چاپ اوّل ، سال 1380

26 - دو هزار دانشمند در جستجوى خدا : رايموند روايه ، ترجمه فرامرز برزگر ، انتشارات جاويدان - تهران ، چاپ چهارم ، سال 1358

27 - راه تكامل : استاد احمد امين ، مترجم : دكتر احمد بهشتى ، اديب لارى و امامى شيرازى ، نشر دار الكتب الإسلاميّه - تهران ، چاپ هفتم ، بهمن سال 1361

28 - روانشناسى ضمير ناخودآگاه : كارل گوستاويونگ ، ترجمه محمّد على اميرى ، شركت انتشارات علمى فرهنگى - تهران ، چاپ اوّل ، سال 1372

29 - سال 2100 توصيف سده آينده : تييرى گُدن ، مترجم : دكتر عبّاس آگاهى ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى - تهران ، چاپ اوّل ، سال 1379

30 - شرح دعاى سمات : سيّدعلى قاضى طباطبائى ، مؤسّسه فرهنگى مطالعاتى شمس الشموس - تهران ، چاپ اوّل ، سال 1384

31 - شرح غرر الحكم و دُرر الكلم : مرحوم جمال الدين محمّد خوانسارى ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ سوّم ، بهمن سال 1366

32 - شگفتى‏هاى آفرينش : قديرى فرد ، نشر رنگ آسمان - قم ، چاپ اوّل ، سال 1383

33 - شگفتى‏هاى كاوش جهان : جون ميكنتاش ، ترجمه نياز يعقوبشاهى ، نشر زمانه - تهران ، چاپ اوّل ، سال 1374

34 - الصحيفة المباركة المهديّة : سيّد مرتضى مجتهدى سيستانى ، نشر حاذق - قم ، چاپ اوّل ، سال 1419 ه ق

35 - صحيفه مهديّه : سيّد مرتضى مجتهدى سيستانى ، نشر حاذق - قم ، چاپ هشتم ، مرداد ماه سال 1384

36 - عجيب‏تر از رؤيا : فرانك ادواردز - اريك نورمن ، ترجمه سيروس گنجوى ، نشر پيك فرهنگ - تهران ، چاپ اوّل ، بهار 1372

37 - علم، شبه علم و علم دروغين: هانرى ژرى اِرس، ترجمه دكتر عبّاس باقرى، نشر نى - تهران ، چاپ اوّل ، سال 1379

38 - عقدر الدرر في أخبار المنتظر عليه السلام : يوسف بن يحيى ، تحقيق : عبدالفتاح محمّد الحلو ، انتشارات نصايح - قم ، چاپ اوّل ، سال 1416 ه ق

39 - عجايب حسّ ششم : غلامرضا اربابى ، نشر گروه فرهنگى اربابى - تهران ، آبان 1372

40 - الغيبة : شيخ الطائفه طوسى ، منشورات كتابفروشى بصيرتى - قم ، چاپ دوّم ، سال 1385 ه ق

41 - الغيبة : شيخ نعمانى ، تحقيق : على‏اكبر غفّارى ، مكتبه صدوق - تهران

42 - فوق طبيعت: ليال واتسن، ترجمه شهريار بحرانى و احمد ارژمند، مؤسّسه انتشارات اميركبير - تهران ، چاپ سوّم ، سال 1369

43 - كمال الدين : شيخ صدوق‏رحمه الله ، منشورات دارالكتب اسلاميّه - تهران، چاپ دوّم، سال 1395 ه ق

44 - گلزار اكبرى : شيخ على اكبر نهاوندى ، انتشارات علمى - تهران ، چاپ افست ، سال 1336 ه ق

45 - گمشدگان مثلث برمودا : چارلز برليتز ، مترجم : سيروس گنجوى ، انتشارات خواجو - تهران ، چاپ اوّل ، آبان سال 1362

46 - مختصر البصائر : شيخ حسن بن سليمان حلّى ، تحقيق : مشتاق المظفّر ، مؤسّسه نشر اسلامى - قم ، چاپ اوّل ، سال 1421 ه ق

47 - مستدرك الوسائل : مرحوم محدّث نورى ، تحقيق مؤسّسه آل البيت عليهم السلام - قم ، چاپ اوّل ، شوّال 1414 ه ق

48 - مصباح الزائر : سيّد بن طاووس ، مؤسّسه آل البيت عليهم السلام - قم ، چاپ اوّل ، محرّم الحرام سال 1417 ه ق

49 - مصباح الشريعة : منسوب به امام صادق عليه السلام ، منشورات مؤسسة الأعلمى - بيروت ، چاپ اوّل ، سال 1400 ه ق

50 - مغز متفكّر جهان شيعه : ترجمه و اقتباس : ذبيح اللَّه منصورى ، انتشارات جاويدان - تهران ، چاپ سوّم ، فروردين 2536

51 - نسخه عطّار : محمّد تقى عطّار نژاد ، تهران ، سال 1358

52 - نوادر الأخبار : محسن بن فيض كاشانى ، تحقيق : مهدى انصارى قمى ، مؤسّسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى )پژوهشگاه( - تهران ، سال 1371

53 - نهج‏البلاغة: سيّد رضى‏رحمه الله، به قلم فيض‏الإسلام، انتشارات فقيه - تهران، چاپ اوّل، سال 1375

54 - نگاهى به سرنوشت جهان ، انسان ، تاريخ : دكتر محمّد كريمى ، انتشارات موحّد - مشهد ، چاپ اوّل ، تابستان 1374

55 - وسائل الشيعة : شيخ حرّ عاملى ، دار إحياء التراث العربى - بيروت ، چاپ چهارم ، سال 1391 ه ق

ب ) نشريّات :

1 - حكيم شماره 59 )ضميمه شماره 1327 روزنامه جام‏جم( .

2 - روزنامه پول (4 آبان 1383)

3 - روزنامه دنياى اقتصاد (4 آبان 1383)

4 - روزنامه كيهان (5 شهريور 1360)

5 - كتاب هفته (17 بهمن 1383 شماره 611)

6 - كليك ، شماره 31 )ضميمه روزنامه جام جم(

7 - ماهنامه اطّلاعات علمى )سال 19 شماره 3 دى ماه 1383)

8 - ماهنامه كشاورز )شهريور 1383 شماره 297)

9 - مجلّه دانستنيها )سال 26 ، مهرماه 1383 ، شماره 360)

10 - مجلّه دانشمند )مهرماه 1383 شماره 492)

11 - هفته‏نامه خبر (25 ارديبهشت 1376)

پاورقى:‌


1) تبليغى كه آن‏ها در اين باره انجام دادند ، آن چنان وسيع و گسترده بود كه افرادى همچون دكتر حسابى فريب اين گونه تبليغات را خوردند و براى رزرو اتاق در يكى از هتل‏هاى كره ماه نام‏نويسى كردند . )رجوع كنيد به كتاب استاد عشق(

در سال 1969 ، اوّلين انسان بر روى ماه فرود آمد . در آن زمان ، دانشمندان معتقد بودند كه ظرف چند سال انسان مى‏تواند مثل زمين در كره ماه زندگى كند . با وجود آن ، اگر اين كار امكان‏پذير باشد تا آن روز كه انسان بتواند در ماه زندگى كند راهى طولانى در پيش است . قبل از هر چيز ، زندگى در آنجا ناخوشايند است . هوا و آب در آنجا نيست و حيوانات و گياهان نمى‏توانند در آنجا زنده بمانند .

هنگام روز ، سطح ماه از آب جوشان داغ‏تر است . در شب ، به زير 100 درجه يعنى بيشتر از نقطه انجماد مى‏رسد . بدتر اين كه ، يك شب و يك روز كره ماه برابر پانزده روز زمين است .

اگر انسان عاقبت موفّق شود در كره ماه زندگى كند بايد لباس‏هاى مخصوص فضايى بپوشد تا از خود در برابر گرماى شديد محافظت كند . خانه‏ها را بايد كاملاً پوشاند و همه درزها را محكم بست و همه چيز حتّى هوا بايد از زمين آورده شود . )شگفتى‏هاى آفرينش : 74)

با توجّه به شرايطى كه در كره ماه وجود دارد آنهمه تبليغات براى رزرو اطاق در كره ماه ! براى چه هدفى انجام مى‏گرفت ؟!
2) جلوه‏هاى غيبى حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه در عصر غيبت ، آنچنان جذّاب و جالب توجّه است كه به خوبى مى‏تواند مردم را به سوى فرهنگ مهدويّت راهنمايى كند ؛ ولى متأسّفانه تاكنون حتّى يك كتاب جامع و ارزنده در اين باره در اختيار مردم قرار نگرفته است .
3) عجيب‏تر از رؤيا : 356 .
4) از آنجا كه شرح اين جريان طولانى است و ما را از بحث خود دور مى‏كند ، تفصيل مطلب را در فرصتى ديگر بيان خواهيم كرد ؛ جوانان ما بايد بدانند كشورهاى بزرگ با هميارى مأمورينشان براى تسلّط بيشتر بر مردم جهان چه نقشه‏هايى را طرح مى‏كنند و دست به انجام چه برنامه‏هايى مى‏زنند ! به هر حال با شكستِ اينشتين ، دكترجساپ و ديگر دست‏اندركاران آن برنامه ، آن‏ها نتوانستند آمريكا را براى راه‏يابى به قدرت‏هاى فرامادّه راهنمايى كنند .
5) شگفتى‏هاى كاوش جهان : 230 .
6) دو هزار دانشمند در جستجوى خدا : 13 .
7) جهان در 500 سال آينده : 494 .
8) جهان در 500 سال آينده : 520 .
9) نگاهى به سرنوشت جهان ، انسان ، تاريخ : 27 .
10) گمشدگان مثلث برمودا : 192 .
11) بشقاب پرنده : 212 .
12) بازگشت به ستارگان : 4 .
13) جهان در 500 سال آينده : 426 .
14) شگفتى‏هاى كاوش جهان : 279 .
15) جهان در 500 سال آينده : 279 .
16) مجلّه دانستنيها : سال 26 ، مهرماه 1383 ، شماره مسلسل 360 ، صفحه 42 .
17) تحليلى از آراى جابر بن حيّان : 59 .
18) بحار الأنوار : 165/50 و نظير آن در ج 210/17 .
19) بحار الأنوار : 312/52 .
20) و همچنين حضرت سليمان عليه السلام كه افراد او بر بساط آن حضرت نشسته و او به بادها دستور مى‏داد بساط را با تمامى افراد به آسمان بالا برد كه جريان آن در قرآن مجيد بيان شده است .
21) بحار الأنوار : 91/58 .
22) بحار الأنوار : 97/58 .