8 - سفرهاى فضايى
سفرهاى فضايى
سخنگفتن از سفرهايى فضايى در عصر پيشرفته ظهور ، از بحثهاى بسيار شورانگيز ،
جالب و سرورآفرين مىباشد و نكتهها و اشاراتى كه درباره سفرهاى فضايى در قرآن و
گفتار خاندان وحى عليهم السلام وجود دارد ، بسيار مهمّ و سازنده است .
ما پيش از آن كه بحثى را درباره راهيابى به آسمانها و اوجگرفتن در فضاى عالم
هستى در عصر درخشان ظهور آغاز كنيم ، ناگزيريم براى روشن شدن و آشكار گشتن اهميّت
سفرهاى فضايى در عصر ظهور ، نكتههاى مهمّى را درباره عظمت كهكشانها ، سحابىها ،
و... همچنين درباره فضاى پهناور آسمانِ گسترده بيان كنيم تا از اهميّت سفرهاى فضايى
در عصر ظهور بيشتر آگاه شويم و بدانيم سفرهاى فضايى كه در عصر دانشهاى پيشرفته
نصيب انسان خواهد شد ، بسيار مهمّ و عجيب است .
و نيز سزاوار است بدانيم آنچه را كه اكنون كشورهاى استعمارگر به عنوان عصر فضا و
يا تسخير فضا بيان مىكنند به معناى ناديده گرفتنِ عظمتِ جهان هستى است .
به نظر ما تبليغاتى كه كشورهاى ستمگر جهان براى رزرو اطاق در هتلهاى كره ما به
راه انداختند ! (1) و دم از تسخير فضا زدند ، بيشتر براى شستشوى مغزىِ جهانيان و
اظهار برترى ، خودنمايى و تسلّط بر افكار مردم كشورهاى جهان است . آنان مىدانند كه
جهان آنچنان باعظمت و گسترده است كه جز با قدرتهاى پيشرفته فرامادّه نمىتوان به
آن دست يافت . آيا رفتن به كره ماه تسخير فضا است ؟
كره زمين در نظارت قدرتى بس بزرگ
ممكن است برخى از خوانندگان محترم از آنچه گفتيم شگفتزده شده و نتوانند آن را
باور كنند . به اين جهت براى روشن شدن مطلب اين نكته را مىافزاييم : در عصر غيبت ،
جلوههاى غيبى امام زمان ارواحنا فداه در آن حدّ بوده است كه كشورهاى بزرگ به خوبى
از آن آگاهند و مىدانند قدرتى مافوق طبيعت وجود دارد كه مراقب رفتار آنان است !
(2)
سازمانهاى جاسوسى جهان مانند سيا ، مافيا و... و همچنين ديگر سردمداران كشورهاى
بزرگ به خوبى مىدانند كه يك قدرت بزرگ غير مادّى نظارهگر كردار آنان است و بسيارى
از آنان به اين واقعيّت اعتراف كردهاند . اكنون به اين مطلب توجّه كنيد :
»برخى از دانشپژوهان كه درباره پديدههاى شگفتانگيز مطالعه مىكنند بر اين
باورند كه كره زمين از ديرباز ، همواره تحت نظارت و مراقبت شديد و سيستماتيك قرار
داشته است و موجودات ، يا نيروهائى كه ماهيّت آنان هنوز بر ما روشن نيست ، اين جهان
را زير نظر دارند . تعداد زيادى از دانشمندان نيز - اعمّ از دولتى و غير دولتى - به
اين نكته اشاره داشتهاند .«(3)
جالب است بدانيد كه كشورهاى بزرگ درك كردهاند كه نه تنها براى پيشرفت تمدّن و
رسيدن به دانشِ پيشرفته ، بلكه براى فضانوردى در كهكشانها و فضاهاى دور نيز نياز
به دستيابى به قدرتهاى فرامادّه و فوقطبيعت دارند . در اين صورت هم مىتوانند در
فضانوردى به ستارگان دوردست و كهكشانها دست يابند و هم مىتوانند زمين را عرصه
تكامل و پيشرفتِ علم و تمدّن نمايند .
به اين جهت آنها تلاش كردند راهى به عالم غيب بگشايند ! و در اين راه از
مشهورترين دانشمندانِ خود مانند اينشتين و دكتر جساپ كمك خواستند ! ولى چون از
بىراهه مىخواستند به شهر علم وارد شوند در برنامهاى كه اينشتين و دكتر جساپ
فراهم كرده بودند با شكست روبرو شده و افرادى را كه در آن برنامه مأموريّت يافته
بودند ، به جنون و مرگ گرفتار ساختند .(4) اينشتين از آن كار دست برداشت و دكتر
جساپ توسّط »مردان ناشناخته« كشته شد !
اكنون براى عظمت مسأله راهيابى به آسمانها در عصر پيشرفته ظهور ، نگاهى به
عظمتِ گستردگى فضا ، پهناورى آسمانها و عظمت عالمِ هستى مىاندازيم :
كهكشانها
زمين ما ، سيّارهاى است در ميان گروهى سيّاره ديگر ، كه همه به گرد خورشيد
مىگردند . قطر آن 12750 كيلومتر است و با خورشيد 150 ميليون كيلومتر فاصله دارد .
در اين محدوده ، تاكنون 9 سيّاره را شناختهايم . خانواده خورشيد و سيّارات آن ،
منظومه شمسى يا خورشيدى را تشكيل مىدهند .
در اين منظومه ، خورشيد حركت منظّم تمام سيّارات پيرامون خود را تحت فرمان دارد، و
آنها را با سرعتهاى گوناگون، در مدارهاى متفاوت به گرد خود مىگرداند . مدار ،
خطّى است كه هر سيّاره ، در آن ، به گرد خورشيد مىگردد . يا به عبارت بهتر ، مسيرى
است كه هر جرمى ، به گرد جرم ديگر مىپيمايد .
روشنايى و گرماى سيّارات منظومه ما از خورشيد سرچشمه مىگيرد . خورشيد بيش از يك
ميليون بار از زمين ما بزرگتر است .
منظومه خورشيدى ما ، تنها بخش بسيار كوچكى از كهكشان راه شيرى است كه با سرعتى
برابر با 800 هزار كيلومتر در ساعت ، هر 230 ميليون سال يك بار به گرد مركز اين
كهكشان مىگردد . فاصله منظومه خورشيدى ، از خورشيد تا مركز كهكشان راه شيرى 28
هزار سال نورى است . كهكشان راه شيرى از صدها ميليارد ستاره تشكيل شده است . و
خورشيد ، تنها يكى از اين صدها ميليارد ستاره كهكشان ما است ، كه ستارهاى زرد -
نارنجى به شمار مىرود . كهكشان راه شيرى يكى از زيباترين و درخشانترين كهكشانهاى
جهان است .(5)
اين كهكشان عظيم ، در برابر ميلياردها كهكشان ديگر تنها يك ابر كوچك پرستاره است
و مجموعه اين كهكشانها كه از نظر علمى »متاگالاكسى« نام دارد ، جهان ما را تشكيل
مىدهد .
براى آن كه شما تصوّر كاملى از اين جهان در نظر داشته باشيد كافى است بدانيد كه
تعداد كهكشانها ، در پهنه بيكران آفرينش ، از مجموع شنهاى ساحلى همه سواحل روى
زمين بيشتر است .(6)
100 بيليون ستاره دنبالهدار
گرداگرد منظومه شمسى ما را ابر وسيعى متشكّل از 100 بيليون ستاره دنبالهدار
فرا گرفته كه به سبب نام كاشف آن »يان آئورت« ابر آئورت ناميده مىشود . خوشبختانه
اين كمربند ستارههاى دنبالهدار در فاصله بسيار دور از ما قرار گرفته است و سه
تريليون كيلومتر از خورشيد فاصله دارد ، به عبارت ديگر فاصله آن از خورشيد 20000
برابر فاصله زمين تا خورشيد است .(7)
250 بيليون خورشيد
در كهكشان ما 250 بيليون خورشيد وجود دارد . مساحتى كه اين كهكشان در كيهان
اشغال كرده به قدرى گسترده است كه اگر يك پرتو نور بخواهد طول آن را با سرعت يك
بيليون كيلومتر در ساعت بپيمايد ، 100000 سال در راه خواهد بود .(8)
تريليونها كهكشان
»در سرتاسر جهان ، تريليونها كهكشان پخش شدهاند ، يك كهكشان ، داراى قطرى معادل
صد هزار سال نورى و دربرگيرنده بيش از صد بيليون ستاره است .
و تازه فضاى جهان ، به قدرى وسيع و گسترده است كه اين همه موادّ تشكيل دهنده
ستارگان و منظومهها و كهكشانها ، در مقايسه با وسعتِ بىكرانِ فضائى كه كهكشانها
را دربرمىگيرند آن قدر ناچيزند كه گوئى مىتوان از آنها صرفنظر نمود .
اگر جرم تمام كهكشانها )حدود يكميليارد كهكشان( را بطور مساوى در فضا قسمت
مىكردند به هر «1/000/000/000/000/000» )يك ميليون ميليارد( ميل مكعبى نزديك به سى
گرم مادّه مىرسيد . جهان ، مكان متروكى است و تقريباً چون شبحى غير جسمانى است.
در برابر اين وسعت باورنكردنى ، كهكشان ما ، منظومه ما و زمينى كه روى آن زندگى
مىكنيم و خود ما و آنچه متعلّق به ماست ، و غالباً آن همه برايمان اهميّت مىيابد
و باعث دلمشغولىهاى فراوان و اضطرابات بسيار مىگردد ، آنقدر ناچيز و بىاهميّت
جلوه مىكند كه گاه ، حالت طنز به خود مىگيرد . قطرهاى در برابر اقيانوسى عظيم كه
هيچ كرانهاى بر آن پيدا نيست .«(9)
تمدّن در جهان بزرگ
دكتر شپلى مىگويد : دستكم 100 ميليون سيّاره مسكون در عالم وجود دارد .
ساكنان بيشتر آنها را به مراتب پيشرفتهتر از ما هستند .
ديگر دانشمندان علم نجوم از جمله دكتر »اتزاسترو« - كارل ساگان - فرانك دريك و
چند تن ديگر كه در سال 1961 در »گرين بنك« واقع در ويرجينياى غربى با يكديگر ملاقات
كردند ، نظريّه نسبتاً تكاندهندهاى ارائه دادند و اعلام داشتند :
در اين عالم پهناور ، بين 40 الى 50 ميليون كره وجود دارد كه ساكنان آنها
مىكوشند به طريقى به ما علامت دهند و يا برعكس ، به پيامهايى كه از سوى زمين
مخابره شده گوش فرا دهند .
يك دانشمند فرانسوى بنام »موريس شاتلن« كه سابقاً يكى از كارشناسان سازمان فضائى
آمريكا بود ، دست كم در سه مورد ، علائم راديوئى دريافت كرده كه نشان مىدهد
احتمالاً اين علائم از فضا و از جانب موجودات هوشمندى مخابره شده است و چنين به نظر
مىرسد كه برخى از دنياهاى كيهانى مىكوشند به اين وسيله حضور خود را به دانشمندان
علم نجوم در ساير سيّارات اعلام كنند .
دو تن از دانشمندان فضائى شوروى يعنى »تروتسكى« و »كارداشف« اين علائم راديوئى
اسرارآميز را كه از فضا ارسال مىشد طى چند سال از طريق چهار ايستگاه راديوئى در
شوروى دريافت كردهاند .
اين علائم از يك ماهواره يا سفينه ساخته دست بشر صادر نشده ، چرا كه اين علائم ،
سالها پيش از آن كه نخستين سفينه »اسپوتنيك« به فضا پرتاب شود كشف گرديد .(10)
تاكنون 113 پيام به اين طريق و بيش از دو هزار و پانصد پيام از طريق وسايل
ارتباطى و سورى و پيامهاى مخابراتى توسط دستگاههاى متعدّدى روى زمين از فضائى
زمينى هر كدام هم وجود اجسام نورانى كه آنها را تعقيب مىكردهاند ، گزارش
كردهاند و هم اين پيام را دريافت كرد نوارهاى مربوط به آن را به زمين آوردهاند در
اين كه پيامها از كرات ديگر از فضا و دنياى ديگرى ارسال شدهاند ترديدى نيست ولى
هنوز بدرستى معلوم نيست كه آن پيامها چه مىگويند و مهمتر از همه از كجا آمدهاند
ولى ممكن است سازمانهاى دولتى به واقع اين اسرار را بدانند ولى آنها را فاش نكنند
بخصوص گفته مىشود كه از كارت ديگر پيامهايى به سازمان ملل ارسال شدهاند و در
اختيار اين سازمان است ولى از افشاء آنها خوددارى مىكند .(11)
تمدّن در كهكشانها
بنابراين امروزه شكّى بر هيچ كس نيست كه در كائنات زندگى فراخاكى وجود دارد .
هنگامى كه يازده تن از دانشمندان متخصّص بعد از يك كنفرانس محرمانه در سال 1961 در
»گرين بانك« ويرجينياى غربى از يكديگر جدا مىشدند ، توافقنامهاى داشتند كه برطبق
فرمولى نشان مىداد بيش از پنجاه ميليون تمدّن در كهكشان ما وجود دارد .
»راجرآمك گوان« يكى از مقامات مسئول در »ناسا« )واقع در رداستون آلاباما( كه بر
طبق نظريّات وى جديدترين پيشرفتهاى فضايى تحقّق يافته است ، به عدد 130 ميليارد
فرهنگ ممكن در كهكشان نيز رسيده است .(12)
سفرهاى فضايى در عصر ما !
با توجّه به عظمت جهان هستى و گستردگى فضا آيا مىتوان سفر به ماه و مرّيخ را
تسخير فضا ناميد ؟!
قدرتهاى استعمارگر جهان براى تداوم حكومتِ ظالمانه خود و بقاء سايه تاريك و شوم
خويش بر مردم جهان ، سفرهاى فضايى خود را كه پس از دهها سال از آغاز آن هنوز در
گامهاى نخستين است ، آنچنان براى جهانيان جلوه دادند تا در قلب آنها از عظمت و
قدرتى فوقالعاده برخودار باشند و توجّه جهانيان را به خود جلب كنند . و به اين
وسيله هدفهاى شوم و استعمارگرانه خود را بر ملّت جهان تحميل نمايند . و به
اينگونه در قلب جهانيان رعب و وحشت ايجاد نموده تا تسليم برنامههاى شوم آنان
باشند .
همه اينها در صورتى است كه خود مىدانند براى سفرهاى فضايى و رسيدن به ستارگان
دوردست ، بايد از قدرتى برخوردار باشند كه از تقيّد به »زمان« خارج شوند و به سرعتى
مافوق سرعت نور دست يابند .
آنان خود مىدانند در عصرى كه علم و دانش تمام جهان را فرا گيرد و فرهنگ و تمدّن
تودههاى بشر را به تكامل و تمدّن واقعى برساند ، به روشها و برنامههاى اين عصر
خواهند خنديد .
جالب توجّه است كه اكنون نه تنها قدرتهاى استعمارى جهان از حقيقت باخبرند ، بلكه
خود اين نكته را به صراحت گفته و آن را اظهار نمودهاند .
آنچه اكنون نقل مىكنيم ، به خوبى روشنگر مطلب ما است :
»سفرهاى فضايى امروز بسيار بيشتر از آنچه بايد باشد گران تمام مىشود . شاتلهاى
فضايى آمريكا و ايستگاه فضايى روسى مير ، بسيار بسيار پرهزينه است ؛ زيرا هر چه
فضانوردان آنها نياز داشته باشند - اعمّ از غذا و آب و هوا و سوخت - بايد از زمين
براى آنان برده شود .
اكنون هزينه انتقال هر كيلوگرم بار به مدار زمين 10000 دلار است . مثلاً تعمير
تلسكوپ فضايى هابل (Hubble) در سال 500 1993 ميليون دلار هزينه دربرداشت . اينها
نمونههاى كوچكى از هزينههاى بسيار گزاف پروژههاى فضايى است . آيندگان به روش
كنونى ما در مديريت اين برنامهها خواهند خنديد .«(13)
آنان به خوبى مىدانند كه هزينههاى بسيار زيادى كه خرج پروژههاى فضايى مىكنند
سبب خنده آيندگان به آنان خواهد شد .
اكنون به نقل دو گزارش ديگر درباره خرجهاى سرسامآور سفرهاى فضايى مىپردازيم و
سپس يك نكته بسيار مهمّ را براى شما بيان مىكنيم :
»هزينهاى كه دولت آمريكا ، تا لحظه فرود آمدن »آپولو 11» بر خاك ماه صرف اين كار
كرده بود ، به بيش از 5 ميليارد دلار مىرسيد . ميزان اين هزينهها چنان عظيم است
كه انسان را به شگفتى وا مىدارد .«(14)
»هزينه سفر »آپولو« از هزينه جنگ خليج فارس در 1991 بيشتر بود . گريزى نبود ؛
زيرا موادّ و فرآيندهاى ارزانتر امروز براى سفر به ماه در آن دوران كشف نشده بود .
تقريباً تمامى صاحبنظران نتايج سفر »آپولو« را بيشتر از اندازه اميدوار كننده
ارزيابى مىكردند . خود من ، پس از اطّلاع از فرود »آپولو« بر سطح كره ماه مقالات
زيادى در ديلى تلگراف منتشر كردم و در تمامى آنها قريبالوقوع بودن ايجاد
پايگاههايى بر سطح كره ماه را پيشبينى كردم و حتّى براى يك اتاق دو تخته براى
اقامت شبانه در هتل ماه ثبتنام كردم .
اين نتيجهگيرىها شتابزده بود و ما به قدر كافى به جزئيّات آنچه فضانوردان در
سطح ماه انجام دادند آگاهى نداشتيم و نمىدانستيم آنان كه از ماه باز مىگردند وارد
حيطه صنايع خصوصى مىشوند و هزينه صنايع خصوصى را سهامداران خصوصى بر عهده دارند .
پيشتر گفتيم كه پرواز هر شاتل فضايى آمريكا چند صد ميليون دلار هزينه در بردارد .
در واقع ، انتقال هر كيلوگرم بار به فضا 10000 ميليون دلار خرج برمىدارد .«(15)
خطر سفرهاى فضايى در عصر ما
از آنچه تاكنون نقل كرديم هزينههاى گزاف و بىنتيجه دولتهاى استعمارى آنچنان
روشن و آشكار است كه خود مىدانند آيندگان به ناتوانى آنان خواهند خنديد .
اكنون به اين نكته بسيار مهمّ توجّه كنيد : هزينههاى گزاف سفرهاى فضايى در اين
زمان - آن هم تا كره ماه نه تا ستارگان و كهكشانهاى دور - يكى از عوامل عدم
موفّقيّت دولتهاى استعمارى در سفرهاى فضايى است ؛ زيرا امور ديگرى وجود دارد كه
داراى نقش عمده در شكست آنها در پروژههاى فضايى است . يكى از آنها خطرهاى سهمگين
سفرهاى فضايى در اين زمان است . دولتهاى استعمارگر گاهى حاضرند به خاطر هدفهاى شوم
خود سلامتى و جان ميلياردها انسان را به خطر بيندازند .
اجراى پروژههاى خطرناك آنان در سفرهاى فضايى گواه بر اين است كه آنها ارزش جان
جهانيان را ناديده مىگيرند و حاضرند سلامتى و جان چند ميليارد انسان را تهديد كنند
! براى روشن شدن مطلب به اين گزارش توجّه كنيد :
»در سال 1997 آخرين كاوشگر اتمى ناسا به نام كاسينى با 32 كيلوگرم پلوتونيم بيشتر
نسبت به سفينههاى قبلى به فضا فرستاده شد . ناسا با اكراه خطرات احتمالى انتشار
ناخواسته اين مادّه در جوّ را تصديق كرده است . اگر كاسينى درون اتمسفر منفجر شده
بود ، بيش از 5 ميليارد نفر در سرتاسر زمين مقدار ناچيزى از پرتوهاى راديواكتيويته
را دريافت مىكردند . پلوتونيم به عنوان يك عامل افزاينده خطر سرطان در دراز مدّت
شناخته شده است . آنچنان كه درصد احتمال ابتلا به سرطان ، حتّى اگر انسانها مقدار
كمى از اتمهاى اين مادّه را استنشاق كنند به طور چشمگيرى افزايش مىيابد . با اجراى
پروژه پرومتيوس اين احتمال در حدّ زيادترى افزايش خواهد يافت .
»بروس گاگنون« عضو شبكه جهانى مقابله با تسليحات و انرژى اتمى در فضا مىگويد :
اين فنآورى غير ضرورى است و اگر حادثهاى به وقوع بپيوندد مىتوانند تأثيرى
ويرانكننده و مخرّب در پى داشته باشد .«
او معتقد است كه پرتاب سفينه تنها خطر آخر در زنجيره طولانى حوادث احتمالى است
.(16)
آيا اجراى اين گونه برنامه خدمت به جامعه بشرى يا خيانت و جنايتى بس بزرگ مىباشد
! نكته بسيار قابل توجّه اين است كه آنان اعتراف كردهاند : بر فرضى كه اجراى اين
پروژه با موفّقيّت همراه باشد تازه به سختى مىتوانند به ده تا دوازده ستاره از
ميلياردها ستاره در كهكشان خودمان ! - نه كهكشانهاى ديگر - سفر كنند .
امكان سفرهاى فضايى
با توجّه به عظمت فضا و جهان هستى ما نمىتوانيم امكان سفر را به كهكشانهايى
كه چندين سال نورى با ما فاصله دارند انكار كنيم .
براى توضيح اين گفتار ، مقدّمهاى را بيان مىنماييم و سپس به اصل مطلب
مىپردازيم :
آيا از نقطه نظر روش علمى ، مىتوان گفت كه چون تا به حال هر انسانى را كه
ديدهايم به همين صورت كنونى بوده است ، پس محال است كه انسانى ، به صورتى غير از
آن چه مشاهده مىكنيم ، پديد آيد ؟
البتّه نمىتوان ؛ زيرا تا زمانى كه مشاهدات و تجربيات ما منحصر به قسمتهايى از
جهان و محدود به دورهاى از زمان باشد، به هيچ وجه نمىتوانيم چنين حكمى را صادر
كنيم .
جابر بن حيّان مىگويد : »چه بسا در جهان موجوداتى باشند كه حكم آنها با اشيايى
كه ما ديدهايم و به آنها آگاهى داريم متفاوت باشد ؛ زيرا ساختار وجودى هر يك از ما
به گونهاى است كه توانايى شناخت همه موجودات و دستيابى بدانها را نداريم« .
جابر پس از آوردن نمونههاى فوق ما را به اين اصل كلّى رهنمون مىشود : »هيچ كسى
نمىتواند بدرستى ادّعا كند كه پديدههاى غير مشهور ، درست شبيه پديدههاى مشهور
هستند و يا آنچه در گذشته وجود داشته و يا در آينده پديد خواهد آمد ، درست مانند
همان چيزهايى است كه در حال حاضر وجود دارند ، زيرا انسان موجودى ناتوان ، جزئى و
از لحاظ زمانى و احساس محدود است .
همچنين نمىتوان گفت : به دليل آن كه كسى به آغاز پيدايش جهان ره نبرده است ، پس
جهان ازلى و بىآغاز است .
به گمان من جابر در اين عبارات ، مرزهاى روش تجربى را ، به دقيقترين وجه ممكن
مشخّص كرده است ، زيرا مىگويد : هر چند ، صدور حكم از روى پديدههاى مشهور نسبت به
پديدههاى غير مشهور جز بر سبيل احتمال و به تعيين روا نيست . امّا نبايد از نظر
دور داشت كه ، متقابلاً ، انكار وجود پديدههاى غير مشهور نيز ، تا زمانى كه مورد
آزمايش و مشاهده ما قرار نگرفته باشند ، علمى نارواست .
زيرا لازمه اين كار ، محصور كردن انسان در مرز دادههاى حسّ يا دادههاى غيرى و
در نتيجه انكار وجود بسيارى از چيزهايى است كه حقيقتاً وجود دارند . مثلاً در جهان
، كسانى هستند كه هر گونه تمساح را نديدهاند حال اگر كسى به آنان بگويد در اين
جهان ، حيوانى وجود دارد كه به هنگام جويدن غذا فكّ بالايش را مىجنباند آيا
مىتوانند ، به صرف اين كه تاكنون چنين حيوانى را نديدهاند ، اين گفته را انكار
كنند هرگز در هيچ كس نبايد وجود چيزى را ، به صرف اين كه مانند آن را نديده است ،
انكار و منع كند ، بلكه بايد از اظهار رأى خوددارى كند تا آن كه به برهانى بر وجود
يا عدم آن دست يابد« .
بنابراين ، حكم به نبودن چيزى ، به دليل آن كه مورد مشاهده قرار نگرفته يا خبرى
پيرامون آن نرسيده است ، و همچنين انكار چيزى كه به وسيله اخبار ديگران از آن
اطّلاع حاصل كردهايم ، بدان جهت كه مورد مشاهده مستقيم خود ما قرار نگرفته است
نشانگر بىاطّلاعى آشكار از روش استدلالى است كه قبلاً بيان داشتيم .(17)
بنابراين اگرچه سفر به ماه و مرّيخ را نمىتوان تسخير فضا ناميد ؛ زيرا به خاطر
گستردگى فضا و پهناورى آسمانها چنين گامى را نمىتوان تسخير فضا بدانيم .
با توجّه به استدلالى كه از جابر بن حيّان نقل كرديم ، نمىتوانيم بگوييم
همانگونه كه انسانِ معاصر نتوانسته است به چنين چيزى دست يابد ، هيچ مخلوق ديگرى
نيز به آن دست نيافته است به اين دليل ما از آن خبر نداريم . بديهى چنين استدلالى
همانگونه كه جابر بن حيّان گفته است باطل است .
سفرهاى فضايى اهل بيت عليهم السلام
سفرهاى فضايى اهل بيت عليهم السلام در عصرى كه معتقد به هيئت بطلميوسى بوده و
مىپنداشتند كه سفر به آسمانها محال است مكرّر واقع شده و نمونههايى از سفرهاى
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ، امام سجّاد عليه السلام و ديگر امامان عليهم
السلام در چندين روايت نقل شده است .
علاوه بر معراجهاى مكرّر رسول گرامى خداوند كه بارها واقع شده ، خود يك نوع سفر
فضايى است و اعتقاد به عروج آن حضرت به آسمانها از اعتقادات همه ما مىباشد .
بديهى است اين سفرها در زمانى براى مردم نقل مىشده كه هيئت بطلميوسى بر جهان
حاكم بوده است و با توجّه به جوّى كه در آن عصر وجود داشته ، روشن مىشود كه بسيارى
از اين گونه سفرها كتمان مىشده است . اگر در آن زمان افشاى مطالب براى اهل بيت
عليهم السلام ممكن بود ، به نمونههاى بيشترى ما دست مىيافتيم .
و بر فرض كسى در سفرهاى فضائى اهل بيت عليهم السلام ترديد داشته باشد بايد متوجّه
اين نكته باشيم : مشيّت الهى بر اين است كه در هر زمانى حجّت خود را داراى قدرتى
برتر از قدرتهاى معمول آن زمان قرار دهد .
واضح است كه به اين مشيّت در صورتى كه مقرون به اصلاح همه جهان و سراسر گيتى باشد
، نياز بيشترى احساس مىشود . يعنى كسى كه مىخواهد سراسر جهان را بگيرد ، در سراسر
جهان بايد داراى نيروى مافوق نيروهاى معمول در سراسر جهان باشد ؛ به گونهاى كه نه
تنها قدرتمندان صنعت و دارندگان تكنولوژى جهان ، بلكه افراد ديگر كه از قدرت مهمّ
نامرئى برخوردارند مانند مرتاضها و... در برابر قدرت عظيم حجّت الهى شكست خورده و
مغلوب گردند .
در تاريخ وجود ندارد كه دانشمندترين دانشمندانِ جهان ، يكى از پيامبران را مغلوب
مطالب علمى خود سازد .
اگر خداوند رسول خود را با قرآن و شمشير فرستاد ، بديهى است كه آخرين حجّت خويش
را نيز با قرآن و برهان و نيرويى برتر از نيروهاى موجود عصر قيام آن حضرت مىفرستد
. آن نيرو نيرويى خواهد بود كه غالب بر نيروهاى عصر است و توان و قدرت بيشترى از
آنها دارد .
اكنون به اين روايت بسيار جالب توجّه كنيد :
قال المتوكّل لابن السكيت : سل ابن الرضا مسألة عوصاء بحضرتي ، فسأله فقال : لِمَ
بعث اللَّه موسى بالعصا و بعث عيسى بإبراء الأكمه والأبرص و إحياء الموتى ، وبعث
محمّداً بالقرآن والسيف ؟
فقال ابوالحسن عليه السلام : بعث اللَّه موسى عليه السلام بالعصا واليد البيضاء في
زمان الغالب على أهله السحر ، فأتاهم من ذلك ما قهر بسحرهم وبهرهم ، وأثبت الحجّة
عليهم .
وبعث عيسى عليه السلام بإبراء الأكمه والأبرص وإحياء الموتى بإذن اللَّه تعالى في
زمان الغالب على أهله الطبّ ، فأتاهم من إبراء الأكمه والأبرص وإحياء الموتى بإذن
اللَّه فقهرهم وبهرهم .
وبعث محمّداً صلى الله عليه وآله وسلم بالقرآن والسيف في زمان الغالب على أهله
السيف والشعر ، فأتاهم من القرآن الزاهر والسيف القاهر ما بهر به شعرهم و بهر
سيفهم...(18)
متوكّل به ابن سكّيت - كه از دانشمندان بزرگ آن زمان بود - گفت : از امام هادى
)عليه السلام( مسأله بسيار مشكلى را در حضور من بپرس .
ابن سكّيت به امام هادى عليه السلام گفت : چرا خداوند موسى را با عصا و عيسى را به
خوب كردن نابينا و پيس و زنده كردن مردگان و محمّد )صلى الله عليه وآله وسلم( را با
قرآن و شمشير به رسالت فرستاد ؟!
امام هادى عليه السلام در پاسخ فرمودند : خداوند موسى عليه السلام را با عصا و
دستى كه نور سفيد از او درخشان بود فرستاد ؛ زيرا بر مردم آن زمان سحر غالب بود ،
موسى با آن قدرت به سوى آنان رفت تا سحر آنها را نابود كرده و بر آنان غالب گشت و
دليل را بر آنان ثابت كرد .
و عيسى عليه السلام را به خوب كردن نابينا و پيس و زنده كردن مرده به اذن خدا به
رسالت فرستاد ، در زمانى كه غالب بر اهل آن زمان طبّ بود . پس با خوب كردن نابينا و
پيس و زنده كردن مرده به اذن خداوند به سوى آنان رفت تا آنان را مقهور ساخته و بر
آنان غالب گشت .
و محمّد )صلى الله عليه وآله وسلم( را با قرآن و شمشير به رسالت فرستاد در زمانى
كه بر مردم آن زمان ، شمشير و شعر غالب بود . پس با قرآنِ درخشان و شمشير قاهر به
سوى آنان رفت تا به وسيله آن بر شعر آنان غالب گشته و بر شمشير آنان پيروز گردد ...
.
با توجّه به اين روايت هر چند اين زمان را عصر فضانوردى و تسخير فضا بدانيم ،
حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه داراى وسيلههاى فضايى مهمّى خواهند بود كه
سفينههاى فضايى در عصر ما در برابر آنها ناچيز و بىارزش خواهد بود .
راهيابى به آسمانها
نه تنها تشكيل حكومت اهل بيت عليهم السلام و ظهور قدرت عظيم آن بزرگواران همه
مردمان پاكطينتِ جهان را به سوى خود جلب مىكند ، بلكه سخن گفتن از فرارسيدن آن
روزگار پرشكوه ، قلب انسانها را سرشار از شور و شوق براى هر چه زودتر فرارسيدن آن
عصر درخشان ، نموده و مجذوب آن روزگار فرخنده مىسازد .
برنامههاى بزرگ و عظيمى كه در عصر ظهور در سراسر جهان پياده مىشود ، هر يك به
تنهايى مىتواند ميليونها نفر از مردم را به سوى خود فرا خواند .
يكى از جريانات بسيار جالب و شگفتانگيز عصر ظهور ، راهيابى انسان به آسمانها و
پرواز در فضا و فرود در كرات ديگر مىباشد .
پرواز بر فراز آسمانها و نشست در كرات آسمانى ، از آرزوهاى ديرين انسان بوده و
براى دستيابى به آن ، كوششهاى فراوان نموده و ثروتهاى هنگفتى در راه رسيدن به آن
مصرف شده است .
آنچه گفتيم راهيابى به آسمانها از نظر مُلكى بود . نكته بسيار مهمّ و جالبتر
اين است كه در آن روزگارِ ناشناخته ، نه تنها انسان بر فراز آسمانها از نظر مُلكى
و مادّى به پرواز درمىآيند ؛ بلكه از نظر ملكوتى نيز راه به آسمانها يافته و
نظارهگر ملكوت آسمانها خواهند شد .
همان گونه كه مىدانيم عالم ملك و ملكوت از نظر چگونگى و اهميّت با يكديگر تفاوتِ
فراوان دارند ؛ به گونهاى كه نمىتوان عالم ملك را با عالم ملكوت مقايسه نموده و
با يكديگر همسنگ بدانيم .
با توجّه به برترى عالم ملكوت از عالم ملك و راهيابى انسانها در حكومت صالحان
به عالم ملكوت ، درمىيابيم كه انسانها در روزگار ظهور از چه عظمت والاى ظاهرى و
معنوى برخوردار مىباشند .
خوشا به حال آنان كه عصر درخشان ظهور را درك نموده و در آن روزگار فرخنده زندگى
كنند .
خوشا به حال آنان كه از روزگار تيرگى و تاريكى گذشته و در عصر نور و روشنايى
نظارهگر جهانى سرشار از شادى و شادمانى خواهند بود .
خوشا به حال آنان كه ...
سفرهاى فضايى در عصر ظهور
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در شب معراج كه آن حضرت بر فراز آسمانها
رفته و در عرش با خداوند همسخن شدند ، خداوند بزرگ از سفرهاى فضايى حضرت بقيّة
اللَّه الأعظم ارواحنا فداه با رسول گرامى خود سخن گفتند ؛ نه تنها از سفرهاى فضايى
آن بزرگوار بلكه از تشكيل حكومت واحد جهانى ، از تداوم آن تا قيامت ، از تحوّلات و
دگرگونىهاى عظيم در سراسر گيتى ، از پاكسازى جهان از وجود دشمنان و... خبر داده
است . در اينجا قسمتى از اين روايت را آورده و سپس به بيان نكتههايى درباره آن
مىپردازيم :
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند :
... فقلت : يا ربّ هؤلاء أوصيائي بعدي ؟ فنوديت يا محمّد ؛ هؤلاء اوليائي وأحبّائي
وأصفيائي ، وحججي بعدك على بريّتي ، وهم أوصيائك وخلفاؤك وخير خلقي بعدك .
وعزّتي وجلالي لأظهرنّ بهم ديني ، ولأعلينّ بهم كلمتي ، ولأطهّرنّ الأرض بآخرهم من
أعدائي ، ولاُملّكنّه مشارق الأرض ومغاربها ، ولأسخرنّ له الرّياح ، ولاُذلّلنّ له
السحاب الصعاب ، ولاُرقينّه في الأسباب ، ولأنصرنّه بجندي ، ولاُمدّنّه بملائكتي ،
حتّى يعلن دعوتي ، ويجمع الخلق على توحيدي ، ثمّ لأديمنّ ملكه ، ولأداولنّ الأيّام
بين أوليائي إلى يوم القيامة .(19)
گفتم : اى پروردگار ؛ اينان اوصياى من بعد از من هستند ؟
پس ندا شدم : اى محمّد ؛ اينان اولياء من و دوستان من و برگزيدگان من و حجّتهاى من
بعد از تو بر خلق من هستند و آنان اوصياء تو و جانشيان تو و بهترين خلق من بعد از
تو مىباشند .
سوگند به عزّتم و سوگند به جلالم ؛ حتماً دينم را به وسيله آنان ظاهر مىسازم و
كلمه خود را به وسيله آنان برتر مىنمايم و حتماً زمين را به وسيله آخرين آنان از
دشمنانم پاك مىسازم و حتماً او را مالك بر مشرقهاى زمين و مغربهاى آن مىگردانم
و حتماً بادها را در تسخير او درمىآورم و حتماً ابرهاى سخت را براى او رام مىسازم
و حتماً او را در وسيلهها بالا مىبرم و حتماً او را با لشكر خودم يارى مىنمايم و
حتماً او را به وسيله ملائكه خود مدد مىكنم تا دعوت مرا آشكار ساخته و همه خلق را
بر اعتقاد به توحيد و يكتايى من گرد آورد . سپس ملك او را پايدار ساخته و ايّام را
تا روز قيامت ميان دوستانم مىگردانم .
همان گونه كه ديديد ، در اين روايت از مطالب مهمّى صحبت شده است : از عظمت مقام
ائمّه اطهار عليهم السلام ، از فضيلت و برترى آنان ، از ظاهر شدن دين اسلام توسّط
آنان ، از پاكسازى زمين از دشمنان به وسيله آخرين آنان ، از ابرهاى فضانورد ، از
وسيلههاى صعود به آسمانها ، از ارتش خداوند ، از معتقد شدن همه خلق بر يكتايى
خداوند و از حكومت واحد جهانى و پايدارى آن تا روز قيامت و...
نكتههاى جالبى در روايت
در اين روايت ، نكتههاى جالبى وجود دارد كه با تأمّل در آن مىتوان به برخى
از نكتههاى مهمّ دست يافت :
1 - در اين روايت اين جمله كه خداوند مىفرمايد : »لاُسخّرنّ له الرياح ،
ولاُذلّلنّ له السحاب ، ولاُرقّينّه في الأسباب« ، دليل بر اين نكته است كه صعود آن
حضرت به آسمانها با وجود جسمانى آن حضرت است ، همان گونه كه معراج رسول خدا صلى
الله عليه وآله وسلم جسمانى بوده است . يعنى رفتن آن بزرگوار به آسمانها با قالب
مثالى نيست ، همانگونه كه مقصود از صعود بر فراز آسمانها صعود روحى نيست . زيرا
اگر رفتن آن حضرت به آسمانها صعود روحى باشد و يا با قالب مثالى صورت گيرد ، نيازى
به سحاب صعاب و يا اسباب نيست . براى رفتن روح و يا قالب مثالى به آسمانها لازم
نيست از وسيلههاى فضايى استفاده شود .
2 - نكته جالب ديگرى كه از اين روايت برداشت مىكنيم اين است : اگرچه آن حضرت اگر
اراده كنند براى صعود جسمانى به آسمانها هم نيازى به اسباب و وسيلههاى فضايى
ندارند بلكه مىتوانند بدون وسيله ظاهرى و يا با استفاده از براق كه مخصوص رسول خدا
صلى الله عليه وآله وسلم بوده و در اختيار آن حضرت است استفاده كنند . و در روايت
كه تعبير به اسباب و وسيلهها شده دليل بر آن است كه رفتن آن حضرت به آسمانها
توسّط يك وسيله انحصارى همانند براق نيست بنابراين لفظ اسباب و وسيلهها ظهور در
اين دارد - به خاطر تعدّد وسيلهها و جمع بودن لفظ اسباب - كه آن حضرت از يك وسيله
انحصارى مانند »براق« استفاده نمىفرمايند .
جالب توجّه است كه لفظ »سحاب صعاب« و ابرهاى سخت نيز به صورت جمع آورده شده است .
3 - اين نكته را نيز استفاده مىكنيم كه در روزگار ناشناخته ظهور براى فضانوردى و
رفتن به آسمان از وسيلههاى گوناگون استفاده مىشود كه در اين روايت به سه نوع آن
تصريح شده است :
الف( »لاُسخّرنّ له الرياح« ؛ رياح را حتماً در تسخير او قرار مىدهيم .
در قرآن كريم از حضرت سليمان و بساط عظيم او كه بادها بساط او را با صدها نفر به
آسمان مىبردند ، سخن به ميان آمده است .
قدرت بادها و طوفانهاى شديد بسيار شگفتانگيز است كه تسخير آنها به معناى در
اختيار داشتن آنها و كنترل آنها مىباشد .
در عصر ما هيچگاه دانشمندان نتوانستهاند طوفانها را مهار كنند و از قدرت آنها
استفاده كنند ، ولى بنابر آيات قرآن كريم حضرت سليمان قدرت بر چنين كارى را داشته
است .
حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه - كه ولايت بر همه چيز دارند - با كنترل
آنها نه تنها آثار منفى آنها را از بين مىبرند ، بلكه با تسخير آنها و تسلّط بر
آنها از آنها استفاده مثبت مىنمايند .
ب( »ولاُذلّلنّ له السحاب الصعاب« ؛ و حتماً ابرهاى سرسخت را ، براى او رام
مىكنيم .
بديهى است ابرهاى نورى و قدرتهاى شگفتانگيز آنها غير از رياح مىباشند .
ج( »ولاُرقينّه في الأسباب« ؛ و حتماً در وسيلههاى فضايى او را بالا مىبريم .
جالب توجّه است كه در اين جمله از كلمه »فى« استفاده شده كه به معناى اين است كه
آن حضرت در ميان وسيلههاى فضايى قرار مىگيرند و اگر مقصود از اسباب همان »سحاب
صعاب« مىبود بايد كلمه »على« به كار برده مىشد يعنى سوار بر ابرها مىشود نه در
ابرها .
4 - علاوه بر نكتههاى فراوان ديگرى كه در اين روايت وجود دارد ، توجّه به اين
نكته بسيار مهمّ است كه خداوند در اين حديث قدسى پس از سوگند ياد نمودن به عزّت و
جلال خود تمام مطالبى را كه براى رسول گرامى خود بيان فرموده است با »لام« و با
»نون« تأكيد آورده است كه اينها همه دليل بر اين نكته است كه جرياناتى كه در اين
روايت به آنها تصريح شده ، مانند رفتن آن حضرت به آسمانها توسّط وسيلههاى فضايى
و... قطعاً و صد در صد در عصر درخشان ظهور واقع خواهد شد و قابل هيچگونه شكّ و
ترديد نمىباشد .
5 - نكته بسيار جالب ديگرى كه از روايت استفاده مىكنيم اين است : در تسخير بودن
همه ابرهاى صعاب و تمامى اسبابها و وسيلههاى فضايى ، تنها براى استفاده شخص آن
حضرت نيست ؛ بلكه تعدّد و فراوان بودن آنها دليل بر آنست كه اصحاب و ياوران و هر
كسى را كه آن حضرت اراده فرمايند از اين وسايل استفاده خواهد كرد و در اختيار آنها
قرار خواهد گرفت .
همانگونه كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بعضى از اصحاب خود مانند سلمان و...
را با ابرهاى فضانورد به آسمانها بردند و صعود و عروج آنها به آسمان تا آن حدّ
بود كه كره زمين براى آنان به اندازه گردويى ديده مىشده .(20)
بديهى است صعود آنها به آسمانها بيشتر از فاصلهاى است كه ميان ماه و كره زمين
هست يعنى آنان خيلى بالاتر از كره ماه ، به آسمان صعود نمودهاند ؛ زيرا با اينكه
ماه از زمين بسيار كوچكتر است از اندازه يك گردو بزرگتر ديده مىشود . پس فاصله
آنها تا زمين خيلى بيشتر بوده از فاصلهاى كه ميان ماه و كره زمين وجود دارد .
6 - از آنچه گفتيم چنين نتيجه مىگيريم كه حكومت حضرت بقيّة اللَّه الأعظم
ارواحنا فداه فراتر از يك حكومت عدل جهانى در سراسر گيتى است ؛ زيرا خداوند پس از
بيان اين نكته كه تمامى شرق و غرب زمين در عصر شكوهمند ظهور در تحت سيطره قدرت و
ولايت آن حضرت خواهد بود ، سفرهاى فضايى و وسيلههاى گوناگون فضانوردى در آن زمان
را بيان مىكند .
بنابراين ، علاوه بر ملكوت آسمانها در عصر درخشان ظهور ، از نظر ملك نيز آسمان
در آن روزگار فرخنده در اختيار حضرت ولىّ عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه خواهد بود .
7 - نكته بسيار مهمّ ديگرى كه از اين روايت استفاده مىكنيم با توجّه به عظمت
جهان آفرينش و گستردگى فضا و آسمانها ، لفظ »اسباب السّماوات« كه در اين روايت به
كار رفته است ، دليل بر اين نكته بسيار مهمّ است كه سفينهها و وسيلههاى فضايى كه
در آن عصر شكوهمند آسمان پهناور را طى مىكند ، بايد وسيلههايى باشند كه فراتر از
سرعت نور باشند .
پس تعبير به »اسباب السماوات« ؛ )وسيلههايى كه آسمانها را مىپيمايد( وجود
وسيلههاى فضايى برتر از سرعت نور را ثابت مىكند ؛ به گونهاى كه از جاذبه مادّه و
مكان گذشته و به محدوديّت زمان گرفتار نباشد . اين خود از اصول اساسى در پيشرفتهاى
فضايى است .
آشنايى با موجودات آسمانى
لازمه سفرهاى فضايى ، آشنا شدن با موجودات آسمانى است ؛ زيرا در آسمانها نيز
افرادى زندگى مىكنند .
ائمّه اطهار عليهم السلام در ميان گفتارهاى خود درباره موجودات آسمانى كه در
كهكشانها وجود دارند ، سخنانى فرمودهاند ، روايتى كه مىآوريم يكى از آنهاست :
امام صادق عليه السلام فرمودند :
قال اميرالمؤمنين عليه السلام : لهذه النّجوم الّتي في السماء مدائن مثل المدائن
الّتي في الأرض .(21)
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند : براى ستارگانى كه در آسمان هستند شهرهايى
است همانند شهرهايى كه در زمين وجود دارد .
اين روايت به خوبى نشاندهنده اين حقيقت است كه در ستارگان فراوانى كه در آسمان
وجود دارد ، موجودات آسمانى زندگى مىكنند و همانند انسانهايى كه در زمين شهرهايى
را براى خود بنا نمودهاند ، داراى شهرها ، ساختمانها و... مىباشند .
در روايت ديگرى ابوبصير مىگويد :
سألته عن السماوات السبع ، فقال : سبع سماوات ليس منها سماء إلّا وفيها خلق ،
وبينها وبين الاُخرى خلق حتّى ينتهي إلى السابعة.
قلت : والأرض .
قال : سبع ، منهنّ خمس فيهنّ خلق من خلق الربّ ، واثنتان هواء ليس فيهما شيء
.(22)
از امام صادق عليه السلام درباره آسمانهاى هفتگانه سؤال كردم ، حضرت فرمودند :
هفت آسمان است كه در ميان آنها آسمانى نيست مگر آن كه در آن مخلوقاتى وجود دارد و
بين آن آسمان تا آسمان ديگر )در فضا( آفريدههايى وجود دارد ، تا به آسمان هفتم
منتهى گردد .
پرسيدم : زمين چگونه است ؟
فرمودند : زمين هفت تاست در پنج تا از آنها مخلوقات وجود دارند و در دو تاى ديگر
هواست و در آن دو چيزى وجود ندارد .
وسايل تبليغاتى جهان كه هميشه دم از پيشرفت و تكامل مىزنند هنوز وسيلهاى را كه
داراى سرعت نور باشد ، در اختيار ندارند . و بر فرضى كه به چنين وسيلهاى دست يابند
، براى رفتن به كراتى كه ميلياردها سال نورى با ما فاصله دارند چه خواهند كرد ؟!
بديهى است كه به عمر چند ميليارد ساله نياز خواهند داشت . اين خود دليل روشن و
آشكار ديگرى است كه براى سفر به فضاهاى دوردست بايد به قدرتهاى فرامادّه ، دست يافت
و اين همان نكتهاى است كه از قرنها پيش خاندان وحى عليهم السلام به آن اشاره
فرمودهاند .
استفاده از قدرتهاى فرامادّه
در ميان آيات قرآن و رواياتى كه از خاندان وحى عليهم السلام به ما رسيده است ،
در موارد متعدّد ، از قدرتهاى فرامادّه سخن گفته شده ؛ به گونهاى كه از نظر قرآن
و روايات نه تنها استفاده از قدرتهاى فرامادّه ممكن مىباشد ، بلكه در موارد
متعدّد واقع شده و صورت عملى به خود گرفته است .
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و اهل بيت آن بزرگوار ، با فرهنگ متعالى و
برنامه پيشرفتهاى كه بر مردم جهان ارائه كردهاند ، تنها از امكان استفاده از
قدرتهاى فرامادّه سخن نگفتهاند ، بلكه وقوع آن را نيز براى جامعه بشريّت بيان
نمودهاند .
نكتههاى عالى و ناب در قرآن و روايات فراوان است كه يكى از آنها استفاده از
قدرتهاى فرامادّه بلكه وقوع آنست .
استفاده از قدرتهاى فرامادّه از روزگاران گذشته بوده و قرآن كريم نمونههاى
متعدّدى از آنها را بيان نموده است . در رواياتى كه از خاندان وحى عليهم السلام
رسيده است نيز به موارد بسيارى از آنها تصريح شده است .
به اين جهت چون جامعه بشرى در عصر پيشرفته ظهور برخوردار از تكامل فكرى و معنوى
است ، استفاده از قدرتهاى فرامادّه در آن عصر درخشان به اوج خود خواهد رسيد .
عصر ظهور ، عصر بهرهبردارى از قدرتهاى فرامادّه است .
مدارك كتاب
قرآن كريم
الف ) كتابها :
1 - آمارها پرده برمىدارند : اصغر جدائى ، نشر نور السجّاد عليه السلام - قم ،
چاپ اوّل ، بهار 1383
2- آينده جهان )مجموعه جهان در قرن بيست و يكم( : سارا آنجليس و كولين آتلى ،
مترجم : داود شعبانى داريانى ، نشر پيدايش - تهران ، چاپ اوّل ، زمستان 1381
3 - آية الكرسى، پيام آسمانى توحيد: محمّد تقى فلسفى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى -
تهران چاپ چهارم ، سال 1382
4 - إثباة الهداة : شيخ حرّ عاملى ، دار الكتب الإسلاميّة - تهران ، چاپ سوّم ،
پائيز 1364
5 - إحقاق الحقّ : قاضى نوراللَّه تسترى ، منتشورات مكتبه آية اللَّه مرعشى نجفى -
قم
6 - الإرشاد : شيخ مفيد رحمه الله ، منشورات مكتبه بصيرتى - قم
7 - استاد عشق : ايرج حسابى ، نشر وزارت ارشاد - تهران ، چاپ بيست و دوّم ، سال
1383
8 - اصول كافى : مرحوم كلينى ، دار الكتب الإسلاميّه - تهران
9 - إعلام الورى : شيخ ابى على فضل بن حسن طبرسى ، مؤسّسه آل البيت عليهم السلام -
قم ، چاپ اوّل ، ربيع الأوّل 1417 ه ق
10 - اينشتين : حبيبه جعفريان ، نشر سروش - تهران ، چاپ دوّم ، سال 1383
11 - بازگشت به ستارگان : اريك فون دنيكن ، مترجم : مسعود نوده فراهانى ، نشر
برهمند ، چاپ اوّل
12 - بحار الأنوار : علاّمه محمّد باقر مجلسى رحمه الله ، منشورات مكتبه اسلاميّه
- تهران ، چاپ رمضان المبارك 1393 ه ق
13 - بشقاب پرنده : ترجمه و تنظيم : پ زرنگار ، انتشارات زرّين - تهران
14 - بصائر الدرجات : محمّد صفّار قمى ، منشورات مكتبه آية اللَّه مرعشى نجفى - قم
، 1404 ه ق
15 - پرسشهاى عجيب، پاسخهاى عجيبتر: ا.جى.آرمسترانگ، ترجمه پريسا همايونروز،
نشر كتابهاى قاصدك وابسته به مؤسّسه نشر و تحقيقات ذكر - تهران ، چاپ دوّم ، بهار
1380
16 - تاريخ كوفه : سيّد حسين براقى نجفى ، مترجم : سعيد رادرحيمى ، بنياد پژوهشهاى
اسلامى آستان قدس رضوى - مشهد مقدّس ، چاپ اوّل ، سال 1381
17 - تاريخ ناشناخته بشر : روبر شارو ، مترجم : هوشيار رزم آرا ، نشر سپنج - تهران
، چاپ اوّل ، زمستان 1368
18 - تحليلى از آراى جابر بن حيّان : دكتر زكى نجيب محمود ، مترجم : حميدرضا شيخى
، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى - مشهد مقدّس ، سال 1368
19 - التشريف بالمنن في التعريف بالفتن المعروف بالملاحم والفتن : سيّد بن طاووس ،
نشر مؤسسّه صاحب الأمر عليه السلام - قم ، چاپ اوّل ، 15 شعبان 1416 ه ق
20 - توانايىهاى خود را بشناسيد : ويكتور پكليس ، ترجمه محمّد تقى فرامرزى ، نشر
پارسا - تهران ، چاپ اوّل ، سال 1373
21 - جهان در 500 سال آينده : آدريان برى ، مترجم : دكتر كوشيار كريمى طارى ، نشر
نسل نوانديش - تهران ، چاپ اوّل ، زمستان 1378
22 - الخرائج والجرائح : قطب الدين راوندى ، مؤسّسة الإمام المهدي عليه السلام -
قم ، چاپ اوّل ، سال 1409 ه ق
23 - دايرة المعارف )هزار و يك نكته جذّاب( : مهدى وفائى ، نشر وفائى - قم ، چاپ
اوّل ، سال 1382
24 - دلائل الإمامة: محمّد بن جرير بن رستم طبرى، مؤسّسه بعثت - قم ، چاپ اوّل،
سال 1413 ه ق
25 - دوازده هزار مثَل فارسى : دكتر ابراهيم شكورزاده بلورى ، انتشارات آستان قدس
رضوى - مشهد مقدّس ، چاپ اوّل ، سال 1380
26 - دو هزار دانشمند در جستجوى خدا : رايموند روايه ، ترجمه فرامرز برزگر ،
انتشارات جاويدان - تهران ، چاپ چهارم ، سال 1358
27 - راه تكامل : استاد احمد امين ، مترجم : دكتر احمد بهشتى ، اديب لارى و امامى
شيرازى ، نشر دار الكتب الإسلاميّه - تهران ، چاپ هفتم ، بهمن سال 1361
28 - روانشناسى ضمير ناخودآگاه : كارل گوستاويونگ ، ترجمه محمّد على اميرى ، شركت
انتشارات علمى فرهنگى - تهران ، چاپ اوّل ، سال 1372
29 - سال 2100 توصيف سده آينده : تييرى گُدن ، مترجم : دكتر عبّاس آگاهى ، دفتر
نشر فرهنگ اسلامى - تهران ، چاپ اوّل ، سال 1379
30 - شرح دعاى سمات : سيّدعلى قاضى طباطبائى ، مؤسّسه فرهنگى مطالعاتى شمس الشموس
- تهران ، چاپ اوّل ، سال 1384
31 - شرح غرر الحكم و دُرر الكلم : مرحوم جمال الدين محمّد خوانسارى ، انتشارات
دانشگاه تهران ، چاپ سوّم ، بهمن سال 1366
32 - شگفتىهاى آفرينش : قديرى فرد ، نشر رنگ آسمان - قم ، چاپ اوّل ، سال 1383
33 - شگفتىهاى كاوش جهان : جون ميكنتاش ، ترجمه نياز يعقوبشاهى ، نشر زمانه -
تهران ، چاپ اوّل ، سال 1374
34 - الصحيفة المباركة المهديّة : سيّد مرتضى مجتهدى سيستانى ، نشر حاذق - قم ،
چاپ اوّل ، سال 1419 ه ق
35 - صحيفه مهديّه : سيّد مرتضى مجتهدى سيستانى ، نشر حاذق - قم ، چاپ هشتم ،
مرداد ماه سال 1384
36 - عجيبتر از رؤيا : فرانك ادواردز - اريك نورمن ، ترجمه سيروس گنجوى ، نشر پيك
فرهنگ - تهران ، چاپ اوّل ، بهار 1372
37 - علم، شبه علم و علم دروغين: هانرى ژرى اِرس، ترجمه دكتر عبّاس باقرى، نشر نى
- تهران ، چاپ اوّل ، سال 1379
38 - عقدر الدرر في أخبار المنتظر عليه السلام : يوسف بن يحيى ، تحقيق : عبدالفتاح
محمّد الحلو ، انتشارات نصايح - قم ، چاپ اوّل ، سال 1416 ه ق
39 - عجايب حسّ ششم : غلامرضا اربابى ، نشر گروه فرهنگى اربابى - تهران ، آبان
1372
40 - الغيبة : شيخ الطائفه طوسى ، منشورات كتابفروشى بصيرتى - قم ، چاپ دوّم ، سال
1385 ه ق
41 - الغيبة : شيخ نعمانى ، تحقيق : علىاكبر غفّارى ، مكتبه صدوق - تهران
42 - فوق طبيعت: ليال واتسن، ترجمه شهريار بحرانى و احمد ارژمند، مؤسّسه انتشارات
اميركبير - تهران ، چاپ سوّم ، سال 1369
43 - كمال الدين : شيخ صدوقرحمه الله ، منشورات دارالكتب اسلاميّه - تهران، چاپ
دوّم، سال 1395 ه ق
44 - گلزار اكبرى : شيخ على اكبر نهاوندى ، انتشارات علمى - تهران ، چاپ افست ،
سال 1336 ه ق
45 - گمشدگان مثلث برمودا : چارلز برليتز ، مترجم : سيروس گنجوى ، انتشارات خواجو
- تهران ، چاپ اوّل ، آبان سال 1362
46 - مختصر البصائر : شيخ حسن بن سليمان حلّى ، تحقيق : مشتاق المظفّر ، مؤسّسه
نشر اسلامى - قم ، چاپ اوّل ، سال 1421 ه ق
47 - مستدرك الوسائل : مرحوم محدّث نورى ، تحقيق مؤسّسه آل البيت عليهم السلام -
قم ، چاپ اوّل ، شوّال 1414 ه ق
48 - مصباح الزائر : سيّد بن طاووس ، مؤسّسه آل البيت عليهم السلام - قم ، چاپ
اوّل ، محرّم الحرام سال 1417 ه ق
49 - مصباح الشريعة : منسوب به امام صادق عليه السلام ، منشورات مؤسسة الأعلمى -
بيروت ، چاپ اوّل ، سال 1400 ه ق
50 - مغز متفكّر جهان شيعه : ترجمه و اقتباس : ذبيح اللَّه منصورى ، انتشارات
جاويدان - تهران ، چاپ سوّم ، فروردين 2536
51 - نسخه عطّار : محمّد تقى عطّار نژاد ، تهران ، سال 1358
52 - نوادر الأخبار : محسن بن فيض كاشانى ، تحقيق : مهدى انصارى قمى ، مؤسّسه
مطالعات و تحقيقات فرهنگى )پژوهشگاه( - تهران ، سال 1371
53 - نهجالبلاغة: سيّد رضىرحمه الله، به قلم فيضالإسلام، انتشارات فقيه -
تهران، چاپ اوّل، سال 1375
54 - نگاهى به سرنوشت جهان ، انسان ، تاريخ : دكتر محمّد كريمى ، انتشارات موحّد -
مشهد ، چاپ اوّل ، تابستان 1374
55 - وسائل الشيعة : شيخ حرّ عاملى ، دار إحياء التراث العربى - بيروت ، چاپ چهارم
، سال 1391 ه ق
ب ) نشريّات :
1 - حكيم شماره 59 )ضميمه شماره 1327 روزنامه جامجم( .
2 - روزنامه پول (4 آبان 1383)
3 - روزنامه دنياى اقتصاد (4 آبان 1383)
4 - روزنامه كيهان (5 شهريور 1360)
5 - كتاب هفته (17 بهمن 1383 شماره 611)
6 - كليك ، شماره 31 )ضميمه روزنامه جام جم(
7 - ماهنامه اطّلاعات علمى )سال 19 شماره 3 دى ماه 1383)
8 - ماهنامه كشاورز )شهريور 1383 شماره 297)
9 - مجلّه دانستنيها )سال 26 ، مهرماه 1383 ، شماره 360)
10 - مجلّه دانشمند )مهرماه 1383 شماره 492)
11 - هفتهنامه خبر (25 ارديبهشت 1376)
پاورقى:
1) تبليغى كه آنها در اين باره انجام دادند ، آن چنان وسيع و گسترده بود كه
افرادى همچون دكتر حسابى فريب اين گونه تبليغات را خوردند و براى رزرو اتاق در يكى
از هتلهاى كره ماه نامنويسى كردند . )رجوع كنيد به كتاب استاد عشق(
در سال 1969 ، اوّلين انسان بر روى ماه فرود آمد . در آن زمان ، دانشمندان معتقد
بودند كه ظرف چند سال انسان مىتواند مثل زمين در كره ماه زندگى كند . با وجود آن ،
اگر اين كار امكانپذير باشد تا آن روز كه انسان بتواند در ماه زندگى كند راهى
طولانى در پيش است . قبل از هر چيز ، زندگى در آنجا ناخوشايند است . هوا و آب در
آنجا نيست و حيوانات و گياهان نمىتوانند در آنجا زنده بمانند .
هنگام روز ، سطح ماه از آب جوشان داغتر است . در شب ، به زير 100 درجه يعنى بيشتر
از نقطه انجماد مىرسد . بدتر اين كه ، يك شب و يك روز كره ماه برابر پانزده روز
زمين است .
اگر انسان عاقبت موفّق شود در كره ماه زندگى كند بايد لباسهاى مخصوص فضايى بپوشد
تا از خود در برابر گرماى شديد محافظت كند . خانهها را بايد كاملاً پوشاند و همه
درزها را محكم بست و همه چيز حتّى هوا بايد از زمين آورده شود . )شگفتىهاى آفرينش
: 74)
با توجّه به شرايطى كه در كره ماه وجود دارد آنهمه تبليغات براى رزرو اطاق در كره
ماه ! براى چه هدفى انجام مىگرفت ؟!
2) جلوههاى غيبى حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه در عصر غيبت ، آنچنان
جذّاب و جالب توجّه است كه به خوبى مىتواند مردم را به سوى فرهنگ مهدويّت راهنمايى
كند ؛ ولى متأسّفانه تاكنون حتّى يك كتاب جامع و ارزنده در اين باره در اختيار مردم
قرار نگرفته است .
3) عجيبتر از رؤيا : 356 .
4) از آنجا كه شرح اين جريان طولانى است و ما را از بحث خود دور مىكند ، تفصيل
مطلب را در فرصتى ديگر بيان خواهيم كرد ؛ جوانان ما بايد بدانند كشورهاى بزرگ با
هميارى مأمورينشان براى تسلّط بيشتر بر مردم جهان چه نقشههايى را طرح مىكنند و
دست به انجام چه برنامههايى مىزنند ! به هر حال با شكستِ اينشتين ، دكترجساپ و
ديگر دستاندركاران آن برنامه ، آنها نتوانستند آمريكا را براى راهيابى به
قدرتهاى فرامادّه راهنمايى كنند .
5) شگفتىهاى كاوش جهان : 230 .
6) دو هزار دانشمند در جستجوى خدا : 13 .
7) جهان در 500 سال آينده : 494 .
8) جهان در 500 سال آينده : 520 .
9) نگاهى به سرنوشت جهان ، انسان ، تاريخ : 27 .
10) گمشدگان مثلث برمودا : 192 .
11) بشقاب پرنده : 212 .
12) بازگشت به ستارگان : 4 .
13) جهان در 500 سال آينده : 426 .
14) شگفتىهاى كاوش جهان : 279 .
15) جهان در 500 سال آينده : 279 .
16) مجلّه دانستنيها : سال 26 ، مهرماه 1383 ، شماره مسلسل 360 ، صفحه 42 .
17) تحليلى از آراى جابر بن حيّان : 59 .
18) بحار الأنوار : 165/50 و نظير آن در ج 210/17 .
19) بحار الأنوار : 312/52 .
20) و همچنين حضرت سليمان عليه السلام كه افراد او بر بساط آن حضرت نشسته و او به
بادها دستور مىداد بساط را با تمامى افراد به آسمان بالا برد كه جريان آن در قرآن
مجيد بيان شده است .
21) بحار الأنوار : 91/58 .
22) بحار الأنوار : 97/58 .