دولت كريمه امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف

سيد مرتضى مجتهدى سيستانى

- ۱ -


پیشگفتار

نقش فكر و انديشه در تكامل انسان

مسأله

افكار و انديشه‏هاى ارزنده و بزرگ ، نقش بسيار مهمّى در تكامل انسان دارند ؛ بشر مى‏تواند با افكار عالى و ارزشمند پايه‏هاى ركود را شكسته و به سوى اهداف عالى گام برداشته و آن را به دست آورد ؛ همان گونه كه افكار زشت و ناپسند در تباه شدن عمر انسان نقش عجيبى دارد و بسيارى از انسان‏ها بر اثر انديشه‏هاى آلوده و خطرناك ، خود و ديگران را به گمراهى و تباهى كشانده‏اند . 

اين قانونى است كه در جهان خارج و در دنياى درون ما حكومت مى‏كند ؛ اگر ضمير خود را با افكار نيك و پسنديده بارور كنيم ، از نردبان ترقّى بالا مى‏رويم و اگر آن را با فكر گناه و انديشه فاسد و آلوده پر كنيم وسيله سقوط خود را فراهم مى‏سازيم . 

همان‏گونه كه زمين خشك را مى‏توانيم با آبيارى و تلاش به باغ و گلستان تبديل كنيم و نيز مى‏توانيم او را رها سازيم تا خارستان شود ؛ ضمير خود را نيز مى‏توانيم سرشار از افكار ارزشمند و پر ثمر نماييم يا نفس خود را رها ساخته و در افكار فاسد ، آلوده و منفى غوطه‏ور شويم . 

پس ما مى‏توانيم با كنترل افكار و طرد انديشه‏هاى شيطانى و نفسانى ، نه تنها از غوطه‏ور شدن در انديشه‏هاى كوچك و شخصى دست برداريم ، بلكه نفس خود را به سوى انديشه‏هاى بزرگ ، ارزشمند و جهانى بسيج نماييم .

عالى‏ترين انديشه‏ها ، در «انتظار» نهفته است

آرى ؛ اكنون همه دانشمندان آگاه مى‏دانند كه فكر و انديشه انسان ، در حيات و زندگى او بسيار مؤثّر است .

انديشه‏هاى منفى انسان را يك فرد منفى بار مى‏آورد و انديشه‏هاى مثبت شخصيّتى سازنده و مفيد براى انسان به ارمغان مى‏آورد .

انديشه‏هاى كوتاه ، آدمى را محدود به زمين و زمان معيّنى مى‏سازد و انديشه‏هاى بلند، انسان را بر فراز اعصار و زمان‏ها قرار مى‏دهد و سرزمين‏هاى ديگر را تحت تأثير افكار و انديشه‏هاى او قرار مى‏دهد . 

در زمينه تكاملِ انسان ، چه فكرى مى‏تواند از انديشه در پيرامون تكامل جهان هستى و نجات همه انسان‏ها ، كاملتر و مثبت‏تر باشد ؟ و چه انديشه‏اى مى‏تواند ، بهتر از انديشيدن درباره عصر ظهور و تكامل جهانى ، انسان را به تكامل برساند ؟

ميلياردها انسانى كه در سراسر جهان زندگى مى‏كنند ، هر كدام كه با افكار و اهداف شخصى زندگى مى‏كنند و در حفظ و حراست و پيشرفت خويش مى‏كوشند - اگرچه داراى هدف خوبى باشند - از افكار كوتاه و انديشه‏هاى كوچك برخوردارند ؛ زيرا هر انسانى با مقايسه با همه مردمان جهان و همه موجودات عالم هستى بسيار كوچك است .

كسى كه مى‏تواند فكر و انديشه خويش را گسترش داده و درباره پيشرفت عالم هستى بينديشد ، اگر فقط براى ترقّى خود و يا خانواده‏اش بينديشد ، آيا در افكار كوتاه غوطه‏ور نشده و به انديشه‏هاى كوچك نپرداخته است ؟!

چرا انسانى كه مى‏تواند بر اساس راهنماييهاى حياتبخش خاندان وحى‏عليهم السلام درباره نجات عالم هستى بينديشد و فكر خود را در راه پيشرفت و تكامل مردم سراسر جهان پرورش دهد ، از آن‏ها غفلت ورزيده و تنها به فكر نجات خويشتن باشد ؟!

آيا فكر و انديشه براى كمك و نجات يك تن و يا مردم يك سرزمين بهتر است ، يا براى نجات همه انسان‏ها در سراسر نقاط جهان ؟

حضرت امير مؤمنان على عليه السلام مى‏فرمايند : 

أَبْلغُ ما تستدرُّ به الرَّحمة أن تُضمَر لجميع الناس الرَّحمة .(1)

رساننده‏ترين (و مؤثّرترين) چيزى كه رحمتِ (الهى) به وسيله آن جارى مى‏شود ، اين است كه رحمت براى همه مردم در خاطر داشته شود .

بنابراين ، نجات و رهاشدن از گرفتارى را ، نه براى يك فرد و يك گروه و نه براى يك ملّت و يك كشور ، بلكه براى همه مردمان جهان بخواهيد ، و نجات عالم فقط با ظهور حضرت مهدى ارواحنا فداه و در دولت كريمه آن حضرت واقع مى‏شود .

در انديشه ظهور

فكر و انديشه درباره فرا رسيدن روزگار پرشكوه حكومت خاندان وحى عليهم السلام كه جهان و جهانيان را از فروغ تابناك ولايت الهى روشن نموده و همگان را با رشد و جهشِ فراگير به سوى برترينها رهنمون مى‏شود، بسى سرورآفرين و حياتبخش است .

روزگارى كه نشانى از فقر و تنگدستى ، زور و تزوير و پستى در صحنه گيتى وجود ندارد و پرچم عدالت و انسانيّت در سراسر جهان هستى به اهتزاز درمى‏آيد . 

روزگارى كه خرسندى و خشنودى همه مردمان جهان را فرا مى‏گيرد ، به گونه‏اى كه هيچ گونه فرد ناراضى و ناراحت از حكومت وجود نخواهد داشت و جامعه بشريّت در آن زمان - از هر گروه و قبيله و از هر نژاد و ملّت - از حكومت عدلِ الهى آن حضرت خشنود و خوشحالند ، و در كمال خرسندى به حيات تازه و زندگى پيشرفته‏اى كه سراسر جهان را در آن زمان فرا مى‏گيرد، ادامه مى‏دهند.

در حكومت جهانى حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه آنچنان بساط شادى گسترده مى‏شود كه حتّى گفتگو درباره آن روزگار ، آدمى را به نشاط مى‏آورد و خاطره‏هاى رنج‏آور و تلخ زندگى را - اگر چه براى مدّتى كوتاه - به دست فراموشى مى‏سپارد .

آشنا شدن با ويژگى‏هاى روزگار پرشكوه ظهور ، آنچنان قلبهاى پاك‏طينتان و افكار انسان‏هاى اصيل را جذب مى‏نمايد كه براى فرا رسيدن آن عصر فرخنده لحظه‏شمارى مى‏كنند و با قلبى آكنده از مهر و صفا خواستار هرچه زودتر فرا رسيدن آن روزگار فرخنده از خداوند مهربان مى‏شوند .

زيرا مى‏دانند با تشكيل حكومت الهى حضرت مهدى ارواحنا فداه و با به قدرت رسيدن دولت فاطمى ، ديگر غم به خانه‏اى راه نخواهد يافت و اشك كودكان يتيم در دامان مادران نخواهد ريخت ، در آن زمان خون انسان‏هاى ستمديده ، صحنه گيتى را رنگين نخواهد نمود و كودكان بى‏گناه با پيكر بى‏روح پدران خود رو به رو نخواهند گشت . در آن زمان .....

ولى در اين زمان جامعه بشريّت بر اثر پيشرفت علم و تمدّنِ يك‏بُعدى و ركود مسايل واقعى و معنوى ، با دست خويش بدبختى و تبه‏كارى را براى خود فراهم ساخته است و دژخيمان زراندوز استعمارگر ، آنان را به سوى لهيب سوزان آتش رهبرى مى‏كنند و تهديد زورگويان جهان ، افق‏هاى تيره بى‏شمارى را به روى مردمان گشوده است .

در اين دوران كيست كه خاطرى آسوده داشته باشد ؟! كيست كه راحت باشد ؟! كيست كه در كاروان اشك ، در كوه غم و در صحراى حسرت جايى نداشته باشد ؟!

آرى ؛ مقرّرات برده‏ساز و انگيزه‏هاى شوم نظام‏هاى طاغوتى همچنان بر مردم حكمرانى مى‏كند و از چشمه‏ساران عدالت خبرى نيست ! و كشتارهاى گروهى كه تاريخ نظير آن را سراغ ندارد به وقوع پيوسته و توده‏هاى انبوه بشر را در خاك و خون مى‏كشد .

اسفناك‏تر آن كه بازماندگان بر اثر كشتارهايى كه خود با چشم خويش ناظر آن بوده‏اند و بر اثر گرسنگى‏ها و سختى‏هاى ديگر ، دل‏هاى‏شان مرده و نشاط ، آرامش و آسودگى خود را كاملاً از دست مى‏دهند و به سوى راه صحيحِ نجات هدايت نمى‏شوند ؛ امّا سرانجام سروش غيبى مردمان را به سوى نظام عدالت و آزادى فرا مى‏خواند .

سرانجام آن روز فرا خواهد رسيد كه مصلح بزرگ جهان از كنار كهن‏ترين معبد تاريخ ، نواى دلنوازش را به گوش جهانيان برساند و ديدگان آزمند توده‏هاى محروم به سيماى پرفروغ آخرين نماينده خدا روشن شود .

در آن روز نظام‏هاى طاغوتى كه زالوصفت خون مردم را از شريان‏ها بيرون مى‏كشند ، به ديار نيستى خواهند رفت و ديگر از درياهاى خون ، بيابان‏هاى ظلمت و كوه‏هاى غم خبرى نيست .

خشنودى ، خوشحالى و خرسندى كه در آن عصر همه مردمان جهان را فرا مى‏گيرد ، اختصاص به پهنه گيتى ندارد بلكه افراد ديگرى كه در كرات ديگر و آسمان‏ها زندگى مى‏كنند ، از حكومت عدالت‏گستر حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه مسرور و خشنود مى‏باشند .

نظم جهان در پرتو ظهور

تاكنون براى رهايى و نجات از اين وضع آشفته و سامان بخشيدن به نظام زندگى مردم جهان ، افراد زيادى پروژه‏هاى اقتصادى فراوانى را عرضه نموده‏اند ، و گروه‏هايى به عنوان دفاع از حقوق بشر به بحث و گفتگو پرداخته‏اند ، و افراد بسيارى به عنوان دفاع از حقوق مردم و نجات افراد ضعيف قيام نموده و در طول تاريخ بشريّت خون ميليون‏ها نفر از مردم را به عنوان از بين بردن ظلم به زمين ريخته‏اند ، ولى نه نظام زندگى مردمان جهان سامان يافته است و نه از نجات و رهايى افراد ضعيف خبرى هست . 

كشتارها و جنايت‏هايى كه بوده ، همچنان وجود دارد و همچنان ادامه خواهد داشت ؛ تا آن زمان كه برنامه صحيح سامان‏يابى زندگى انسانها پياده شود .

از نظر آگاهان از چگونگى آفرينش انسان‏ها و آنان كه حتّى با اتم‏هاى وجودى هر انسان و هر موجودِ ديگر آشنا مى‏باشند ، بشريّت در زمانى روى سعادت و نجات را خواهد ديد كه با رهبرى صحيحى كه با تمام اسرار وجود انسان و آفرينش بشر و نيازهاى واقعى او آشنا است ، هدايت شود . و تا آن زمان كه افرادى كه نه تنها از شناخت ديگران ، بلكه از شناخت وجود خود و نيازهاى واقعى جسم و جان خويش بى‏خبرند بر مردمان حكومت مى‏كنند ، نظام زندگى انسان‏ها سامان نيافته و نخواهد يافت و همچنان فرهنگى نابرابر و ظالمانه بر مردمانِ جهان حكومت خواهد نمود .

از نظر مكتبِ ما ، بايد يك حكومتِ عدل جهانى بر تمام كره خاكى حكومت كند و اقتدار و ولايت او آن چنان گسترده و عميق باشد كه براى پياده كردن دستورات حكومتى خويش از نيروى‏هاى فوق‏العاده ولايى برخوردار باشد ؛ نه آن كه براى بقاء حكومت خود بر اثر ضعف و كمبود مجبور به ظلم و ستم و خونريزى باشد .

از نظر مكتب خاندان وحى عليهم السلام ، گشايش و نجات جهانيان در صورتى انجام خواهد گرفت كه اولياء خداوند - كه داراى ولايت و قدرت‏هاى مافوق بشرى هستند - نظام امور مردم را در دست گيرند و با استفاده از اقتدار و شناختى كه نسبت به نيازهاى جامعه دارند ، مردم را رهبرى و هدايت نمايند ؛ و گرنه تباهى‏ها همچنان ادامه خواهد يافت و جهان و جهانيان را آلوده و گرفتار خواهد ساخت . 

امام صادق عليه السلام - در يكى از زيارت‏هاى روز عاشورا - به عبداللَّه بن سنان فرمودند : بگو : 

أَللَّهُمَّ إِنَّ سُنَّتَكَ ضائِعَةٌ ، وَأَحْكامَكَ مُعَطَّلَةٌ ، وَعِتْرَةَ نَبِيِّكَ فِي الْأَرْضِ هائِمَةٌ . أَللَّهُمَّ فَأَعِنِ الْحَقَّ وَأَهْلَهُ ، وَاقْمَعِ الْباطِلَ وَأَهْلَهُ ، وَمُنَّ عَلَيْنا بِالنَّجاةِ ، وَاهْدِنا إِلَى الْإيمانِ ، وَعَجِّلْ فَرَجَنا ، وَانْظِمْهُ بِفَرَجِ أَوْلِيائِكَ ، وَاجْعَلْهُمْ لَنا وُدّاً ، وَاجْعَلْنا لَهُمْ وَفْداً .(2)

خداوندا ؛ سنّت تو ضايع شده و احكام تو جارى نمى‏گردد و عترت پيامبرت در زمين سرگردان مى‏باشند .

خداوندا ؛ حقّ و اهل حقّ را يارى نموده و باطل و اهل آن را ريشه‏كن نما . و با نجات بر ما منّت گذار و ما را به سوى ايمان هدايت فرما و فرج ما را تعجيل نموده و با فرج اولياء خودت سامان ده و آنان را براى ما دوستِ نزديك قرار ده و ما را بر آنان با شوكت وارد بگردان .

بنابراين ، گشايش و نجات ما در صورتى تحقّق يافته و نظم و سامان مى‏يابد كه براى اولياء خداوند فرج و ظهور واقع شود . پس ظهور و پياده شدن حكومت عدل خاندان وحى عليهم السلام ، نجات‏بخش ما ، سامان دهنده وضع ما و وسيله گشايش كار ما مى‏باشد ؛ زيرا ممكن نيست جامعه بشرى در آسايش بوده و راه‏ها براى مردم گشوده باشد ، ولى آنان كه گشايش‏ها و آسايش‏ها با نگاه كيميا اثر آنان انجام مى‏پذيرد ، در غيبت و ناراحتى به سر برند .

پس بايد - همان گونه كه در اين زيارت آمده است - از خداوند مهربان بخواهيم كه او زمان گشايش و رهايى ما را كه با ظهور اولياء خودش قرار داده برساند و به امور ما نظم و سامان دهد ، و ما را از ياوران آن بزرگواران كه سرانجام سراسر جهان را از گرفتاريها رها ساخته و اوضاع آشفته آن را سر و سامان خواهند بخشيد ، قرار دهد .

ما بايد توجّه داشته باشيم كه جهان اگرچه بر طبق اسباب طبيعى سير مى‏كند ؛ ولى اين ، به آن معنى نيست كه جريان تمام امور به دست اسباب سپرده شده و از ماوراى طبيعت آثارى مشاهده نمى‏شود؛ بلكه عوامل غيبى داراى نقش بسيار مهمّى در واقع شدن كارها مى‏باشند و كاملاً مراقب اسباب ظاهرى هستند .

اگرچه اكنون در ظاهر جهان در دست عوامل طبيعى است و نقش عالم غيب بر عموم مردم ناشناخته باقى مانده و به آن توجّهى ندارند ؛ ولى در روزگار ظهور كه عصر آشكار شدن عوامل واقعى جهان آفرينش است ، انسان‏ها با جهش به سوى شناخت عوامل ماوراى طبيعت، دلبستگى خود را به اسباب و عوامل طبيعى كنار مى‏نهند ، و از نقش و تأثير عالم غيب در جهانِ هستى آگاه خواهند شد .

گرايش آنان در آن روزگار پرشكوه به سوى عالم غيب نه تنها باعث پيشرفت شگفت‏انگيزشان در شناخت امور معنوى مى‏شود بلكه از جنبه‏هاى طبيعى نيز گام‏هاى فوق‏العاده‏اى برخواهند داشت كه تمدن كنونى در برابر آن بسيار ناچيز است .

و با همه پيشرفت‏هايى كه در امور طبيعى خواهند داشت ، بر اثر معرفت ، شناخت و آگاهى آنان از حقايق جهان هستى ، هيچ گاه جهان را جهان اسباب و دنيا را فقط دنياى ابزار مادّى نمى‏دانند ، بلكه بر اثر فراگيرشدن آشنايى مردم با مقام نورانى حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه با ديد ديگرى به جهان مى‏نگرند و با عنايات خداوند بزرگ ، آن حضرت را امير عالم هستى دانسته و ولايت آن حضرت را در همه امور طبيعى و غير طبيعىِ عالم ، گسترده مى‏بينند .

آشنايى با مقام امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه

يكى از راه‏هاى مهمّ افزايشِ معرفت و آشنايى با مقام رفيع حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه ، شناخت و آشنايى با نقش وجود آن حضرت در جهانِ هستى و نظام عالم آفرينش مى‏باشد .

اگر ما بدانيم كه آن بزرگوار محور عالم مى‏باشند و بر اساس مقام خليفةاللّهى ، آن حضرت نه تنها جانشين خداوند در عالم ما ؛ بلكه در سراسر عالم هستى و همه كهكشان‏ها و سحابى‏ها و حتّى حاكم بر ملائكه‏اى كه حامل عرش الهى مى‏باشند ، هستند ؛ معرفت ما به شأن و مقام عظيم آن حضرت بيشتر مى‏شود و مهر و علاقه و دوستى و محبّت ما به آن بزرگوار افزايش مى‏يابد .

آن گاه متوجّه مى‏شويم كه چگونه تاكنون از امام عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف غافل بوده و از توجّه به ساحت مقدّس آن حضرت كه امام حىّ و موجود مى‏باشند ، غفلت ورزيده‏ايم !

ائمّه اطهار عليهم السلام كه خلفاء الهى و جانشين خداوند در عالم خلقت و جهانِ هستى مى‏باشند ، در ميان كلمات و گفتار خود - براى نشان دادن عظمت مقام حضرت صاحب الأمر عجّل اللَّه تعالى فرجه و توجّه مردم به نام و ياد آن بزرگوار - تجليل‏هاى جالبى نموده‏اند .(3) 

به عنوان نمونه حضرت امام باقر عليه السلام مى‏فرمايند : 

يكون هذا الأمر في أصغرنا سنّاً ، وأجملنا ذكراً ، ويُورِثُه اللَّه علماً ، ولايَكِلُه إلى نفسه .(4)

اين امر )اصلاح جهان( توسّط كسى است كه در ميان ما ائمّه از نظر سنّ )در هنگام رسيدن به مقام امامت( از همه كوچكتر است و يادش از همه ما نيكوتر است و خداوند علم را به ارث به او مى‏دهد و او را به خود وانمى‏گذارد .

ياد همه ائمّه طاهرين عليهم السلام جميل و نيكو است ولى چرا ياد آن حضرت از ياد همه ائمّه اطهار عليهم السلام جميلتر و نيكوتر است ؟! زيرا همه كوشش‏ها و جانفشانى‏هايى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و ائمّه اطهار عليهم السلام نمودند ، به وسيله آن حضرت به نتيجه مى‏رسد و دستاورد همه شهامت‏ها و شهادت‏هاى اهل بيت عليهم السلام با دستان پرقدرت آن بزرگوار به دست مى‏آيد .

نتيجه رسالت حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله وسلم و امامت ائمّه اطهار عليهم السلام ، توسّط آن حضرت در ميان امتّ ظاهر مى‏شود ، پس ياد آن حضرت و ياد ظهور آن بزرگوار ، ياد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و ياد همه ائمّه اطهار عليهم السلام است . 

كسى كه به ياد آن حضرت و به ياد عصر حكومت حضرت ولىّ عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه باشد ، در ياد ثمره همه كوشش‏هايى است كه آن بزرگواران انجام دادند . پس ياد آن حضرت ، ياد همه امامان معصوم عليهم السلام مى‏باشد . 

آرى ؛ ياد اجملِ جمال جميل آن بزرگوار ، ياد جميل جمال جميل همه امامان معصوم عليهم السلام مى‏باشد . 

آشنايى با عصر درخشان ظهور

بايد متوجّه باشيم همان گونه كه تاكنون از ياد حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه غفلت ورزيده‏ايم از آشنا شدن با چگونگى عصر رهايى نيز كوتاهى كرده‏ايم . ما بايد توجّه داشته باشيم ، آشنايى با عصر درخشان ظهور و شناخت ويژگى‏هاى شگفت‏انگيز آن روزگارِ پرشكوه ، ارزش و اهميّت دين را در نزد آشنايان با عصر ظهور افزون نموده و معتقدان به مكتب اهل بيت عليهم السلام ، به خاطر آشنا شدن با دوران شكوهمند حكومت آسمانى حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه ، به درجات ايمان و اعتقاد خود مى‏افزايند . 

بنابراين آشنا شدن مردم با روزگار فرخنده‏اى كه حكومت الهى بر سراسر جهان فرمانروايى مى‏كند ، آشنا شدن با فرهنگِ علوم و معارف ارزشمند خاندان وحى عليهم السلام است .

شناختِ عصر ظهور نسبى است

به اين نكته توجّه داشته باشيم كه دوران شكوهمند ظهور آنچنان باعظمت است كه ما توانايى آن را نداريم كه آن را آن گونه كه سزاوار است ترسيم كنيم و آنچه در اين كتاب نوشته‏ايم الفبايى ناتمام از عصر پرشكوه ظهور است . 

كسى كه خود در غيبت زاده شده و در آن به سر برده و عظمت عصر ظهور را نديده و شيرينى‏هاى آن عصر پرحلاوت را نچشيده است ، چگونه مى‏تواند روزگار پرشكوه ظهور را - آن گونه كه واقع خواهد شد - ترسيم نمايد ؟!

بنابراين ، همان‏گونه كه شناخت و معرفت ما از مقام امام عصر ارواحنا فداه نسبى است ، آشنايى با شگفتى‏هاى عصر ظهور نيز نسبى است .

آرى ؛ تا روزگارى كه ما در عصر درخشان ظهور نباشيم و جريانات آن روزگار پرشكوه را با ديدگان خود نبينيم ، نمى‏توانيم به گونه شايسته و كامل به توصيف و بيان چگونگى‏هاى آن زمان بپردازيم ؛ ولى با اين همه ، به شرح نكته‏هاى مهمّى كه از بيانات خاندان وحى عليهم السلام استفاده مى‏شود ، مى‏پردازيم ؛ تا قلب خود را با ياد آن روزگار خجسته ، صفا بخشيده و شاد نماييم .

همان گونه كه گفتيم آگاهى ، معرفت و شناخت عصر ظهور - آن گونه كه خواهد بود - براى ما ممكن نيست ؛ زيرا كسى كه در زندان غيبت به سر برده و طعم و شيرينى ظهور را نچشيده و نورانيّت آن را نديده ، چگونه مى‏تواند با ديدگانى بسته ، روشنايى عصر ظهور نور را ببيند ؟ و چگونه مى‏تواند نور و روشنايى و نيز حلاوت و شيرينى آن را براى ديگران تعريف كند ؟

بديهى است تا وقتى كه از زندان غيبت رهايى نيابيم و عصر ظهور را درك نكنيم ، نمى‏توانيم عظمت آن روزگار پرشكوه را - كه علم و آگاهى ، عدالت و توانايى سراسر گيتى را فرا مى‏گيرد - به گونه كامل دريابيم .

يقين داشته باشيد تا كسى آن زمان شكوهمند را نبيند از شيرينى و جذّابيّت آن به گونه كامل و شايسته خبر نخواهد داشت .

اگر در اين كتاب با مطالب شگفت‏انگيز و تازه رو به رو شديد ، با ديده انكار به آن ننگريد كه آنچه در اين كتاب است نمى از يمِ پهناور عصر ظهور است .

اگر از گزارشات ما درباره آن روزگار فرخنده شگفت‏زده شديد و قدرت‏ها و توانايى‏هاى مردمان عصر ظهور شما را به شگفتى واداشت ، بدانيد آنچه را كه بيان كرده‏ايم ترسيمى كوتاه از سيماى واقعى عصر ظهور است ؛ زيرا ترسيم آن زمان به گونه كامل ، براى ما ممكن نيست . اندكى بردبارى و شكيبايى را پيشه خود سازيد و بدانيد آنچه را درباره روزگار پرشكوه ظهور بيان كرده‏ايم به مقدار برداشت ما مى‏باشد و گرنه »عنقا را بلند است آشيانه« !

گفتم همه ملكِ حسن سرمايه تست
خورشيد فلك چو ذرّه در سايه تست

گفتا غلطى زمان‏شان نتوان يافت
از ما تو هر آنچه ديده‏اى پايه تست

براى اثبات اين مطلب گفتار خود را با روايتى از شكافنده علوم اوّلين و آخرين ، حضرت امام باقر عليه السلام از كتاب »بحار الأنوار« زينت مى‏بخشيم : 

قلت لأبى جعفر عليه السلام : إنّما نصف )صاحب( هذا الأمر بالصفة الّتي ليس بها أحد من الناس .

فقال : لا واللَّه لايكون ذلك أبداً حتّى يكون هو الّذي يحتجّ عليكم بذلك و يدعوكم إليه .

بيان : قوله »بالصفة الّتي ليس بها أحد« أي نصف دولة القائم وخروجه على وجه لايشبه شيئاً من الدول ، فقال عليه السلام : لايمكنكم معرفته كما هي حتّى تروه ...(5)

به امام باقر عليه السلام عرض كردم : ما (صاحب) حكومت الهى را به طورى توصيف مى‏كنيم كه هيچ يك از مردم داراى آن صفت نيستند .

حضرت فرمودند : نه به خدا سوگند ؛ اين گونه كه شما مى‏گوييد نيست ، تا آن كه او خود به آن احتجاج نموده و شما را به سوى آن فرا خواند .

مرحوم علّامه مجلسى در توضيح اين روايت مى‏گويد : ما حكومت حضرت مهدى صلوات اللَّه عليه و قيام او را به گونه‏اى توصيف مى‏كنيم كه هيچ يك از دولت‏ها شبيه آن نيست .

امام عليه السلام فرمودند : شناخت آن روزگار ، آن گونه كه خواهد بود ، براى شما ممكن نيست تا اين كه آن دوران را ببينيد .

بنابراين هر چند داراى انديشه‏اى بس بالا و ارزنده درباره عصر ظهور باشيم ، باز هم آن دوران شكوهمند را آن گونه كه واقع خواهد شد ، نمى‏توانيم بشناسيم و قدرت شناخت آن روزگار پيشرفته و تكامل يافته را نداريم .

آرى ؛ آينده جهان آنچنان نورانى و درخشان است كه ديدگان ما اكنون قدرت ديدن آن را ندارد ، و آنچنان بر افقى بلند قرار دارد كه افق فكرى ما از درك كامل آن عاجز است . با اينهمه ما همه بايد با تمام وجود در فكر فرارسيدن آن روزگار نورانى باشيم ؛ زيرا كه هر انسان پاك و فرهيخته در انتظار آن روز تابناك و فرخنده است . 

ما بايد با آنان گام برداريم و در راهى كه آنان تلاش مى‏كنند ما نيز كوشش كنيم ؛ زيرا حالت انتظار نه تنها در بردارنده بهترين نوع فكر و انديشه است ؛ بلكه بهترين جهاد و كوشش ، و بافضيلت‏ترين كار و عمل است . 

رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند : 

أفضل جهاد اُمّتي إنتظار الفرج .(6)

برترين جهاد امّت من ، انتظار فرج است .

و امام جواد عليه السلام فرمودند : 

أفضل أعمال شيعتنا ، إنتظار الفرج .(7)

بافضيلت‏ترين كارهاى شيعيان ما ، انتظار روز رهايى است .

اين است ارزش روز رهايى از ديدگاه خاندان وحى عليهم السلام .

هدف از نگارش كتاب

هدف ما از نگارش اين كتاب - كه درباره مسأله‏اى بس بزرگ و باعظمت نگاشته شده - نه فقط براى آشنا شدنِ نسبى مردان و زنان پيرو مكتب خاندان وحى عليهم السلام با بزرگترين مسأله حياتى جهان است ، بلكه هدف از آن - علاوه بر آگاهى نسبى آنان - كار و تلاش براى فرا رسيدن آن روزگار فرخنده و اجرا شدن حكومت دولت كريمه خاندان رسالت مى‏باشد .

بنابراين ، از هم‏اكنون كه خواندن اين كتاب را آغاز نموده‏ايد تصميم بگيريد نكات مهمّى را كه در آن مى‏يابيد ، به خاطر بسپاريد و درباره آن فكر كنيد و با اراده قوى براى آشنا شدن ديگران با آن‏ها تلاش كنيد ؛ زيرا علم و آگاهى اگر همراه با كار و فعّاليّت نباشد ، سازنده نيست .

بنابراين هدف از نگارش اين كتاب نه تنها دانستنِ خوانندگان ، بلكه برانگيختن آنان براى آماده شدن و حركت به سوى بزرگترين امر حياتى جهان است كه آثار عظيم آن نه تنها دنياى درون و برون انسان و نيز تمامى جهان را دربر مى‏گيرد ، بلكه از عالمِ ما فراتر رفته و عوالم ديگرى را نيز (8) فرا مى‏گيرد .

تذكّر لازم

بحث درباره عصر ظهور كه دوران شكوفايى قدرت‏ها و توانايى‏هاى انسان و نظم و سامان يافتن جهان است ، آنچنان سرورآفرين و دلربا است كه قلم تاب آرامش و باز ايستادن از حركت ندارد ؛ به اين جهت نويسنده به قلمفرسايى پرداخته و با مدد و كمكِ خاندان وحى عليهم السلام گفتار آن بزرگواران را درباره آن عصر درخشان به چند عنوان تقسيم نموده است :

1 - گفتار حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام درباره آينده جهان .

از آنجا كه فرموده‏هاى اميرالمؤمنين حضرت علىّ بن ابى طالب عليه السلام فراوان و نكته‏هاى بسيار مهمّى در آن وجود دارد ، نياز به كتاب ، بلكه كتاب‏هاى مستقلّى دارد ؛ به اين جهت گفتار آن بزرگوار در نوشته‏اى جداگانه گرد آمده است .

2 - گفتار خاندان وحى عليهم السلام درباره جهان در آستانه ظهور و آغاز دولت كريمه حضرت بقيّة اللَّه الأعظم عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف و چگونگى تسخير جهان و نكته‏هاى جالبى درباره اصحاب و طلايه‏داران عصر ظهور ، كه اين روايات نيز در عنوان جداگانه‏اى در دست تأليف است .

3 - فرموده‏هاى خاندان وحى عليهم السلام پيرامون دولت كريمه امام زمان ارواحنا فداه و حكومت جهانى آن حضرت )كتاب حاضر( . 

اين نوشته اگر از ثوابى برخوردار باشد آن را به »مليكه« × دوسرا حضرت »نرجس« خاتون عليها السلام اهداء نموده ، اميدوارم با توجّه آن بانوى بزرگوار ، قلب اين ناچيز از زنگار گناه »صيقل« داده شده تا بتواند با نوشتن اين سطور مورد عنايت حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه قرار گرفته و در نتيجه اين اثر ناقابل ، قلب‏هاى بى‏شمارى از پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام را كه در عصر غيبت همچون گله‏اى بى‏شبانند ، تحت تأثير قرار داده و شور و شوق آنان را به آينده جهان و دولت كريمه امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه برانگيزد . 

اميدوارم با فرارسيدن آن دوران پرشكوه كه عصر حكومت »طاووس جنّت« است ، »ريحانه« بهشت شادمان گشته و سراسر گيتى را سرور و شادى فرا گرفته و با طنين صوت عدالت در جهان ، »سوسن« و سرو و سنبل لباس عزّت بپوشند تا همگان بدانند »بهترين كنيزانِ« (9) عالم اگرچه زمانى لباس اسارت پوشيده‏اند و يا شايسته‏ترين انسان‏ها از مقام والا و حقّ عظيم خود محروم گشته‏اند ، ولى آنان مهتران مردمان جهان و بزرگان زمين و زمان‏اند .

آرى ؛ در آن زمان كه صاحب امر و فرمان و ولىّ زمين و زمان ، قدرت ولايت خويش را بر خرد و كلان آشكار نمايد ، همگان خواهند دانست كه زمين و هفت آسمان بلكه از فرش تا عرش و... در تحت سيطره قدرت شگفت‏انگيز خاندان وحى عليهم السلام است . 

و اگر زمانى رسن بر گردان آنان افتاده و توسن خلافت را رها ساخته‏اند ، نه از باب عدم قدرت ، بلكه براى آنست كه همگان بدانند كه فرعون و هامان را لياقت ولايت نيست و جبت و طاغوت قدرت خدايى ندارند و اگر قارون گنجى عظيم نهفته دارد سرانجام از آن جدا مى‏گردد و اگر شدّاد بهشتى در زمين بسازد پاى در آن نخواهد گذارد . 

آنان سرانجام بر اثر سرشت ناپاك خود دست از هستى كشيده و پاى در كام نيستى خواهند گذارد و زمين ، پاك از ناپاكان مى‏شود . در آن زمان ديو و ددى نخواهد ماند كه داد و بى‏داد نموده و فرياد برآورد و شرير و شرورى نخواهد بود كه شرارت پيشه نموده ، شرم نورزد و حلقوم ديگران را بيافشارد .

در آن زمان ، حكومت از آنِ صالحان است و طالحان را از آن نصيبى نيست .

مرتضى مجتهدى سيستانى

پاورقى:‌


1) شرح غرر الحكم : 476/2 .
2) الصحيفة المباركة المهديّة : (چاپ اوّل) 166 .
3) تجليل‏هاى ديگرى از معصومين عليهم السلام درباره حضرت مهدى عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف را در مقدّمه كتاب «صحيفه مهديّه» نقل كرده‏ايم ، به آن كتاب مراجعه كنيد .
4) عقد الدرر : 188 69 و 212 .
5) بحار الأنوار : 366/52 ح 149 .
6) بحار الأنوار : 143/77 .
7) بحار الأنوار : 156/51 .
8) با توجّه به وصف شدن امام عصر ارواحنا فداه به : «المستور عن عوالمهم» ، ظهور آن حضرت نيز - همچون غيبت آن بزرگوار - اختصاص به عالمِ ما ندارد .
9) مواردى كه با اين علامت «×» مشخّص شده‏اند ، نام‏هاى مقدّس مادر بزرگوار حضرت بقيّة اللَّه الأعظم ارواحنا فداه مى‏باشد .