مقدمه چاپ جديد
به نام خداى بزرگ
عقيده به وجود مهدى موعود وامام زندهء غايب يك عقيدهء اسلامى است
واز اركان مذهب اماميه بشمار مى رود.عقيده اى است قطعى كه بوسيله
اخبار متواتر وقطعى الصدور به اثبات رسيده وقابل تشكيك نخواهد بود.
ليكن بسيارى از مسائل مربوط به آن نياز به تحقيق وبررسى دارد.
ازقبيل: طول عمر، غيبت طولانى، علت غيبت، فوائد امام زمان درزمان
غيبت، وظيفهء مسلمين درزمان غيبت، علائم الظهور، انقلاب جهانى
مهدى، وچگونگى پيروزى آن جناب، سلاح سپاهيان مهدى، ودهها مسألهء
ديگر. چون دراين باره، اشكالات زيادى از جانب مخالفين، كتباً
وشفاهاً، دربين قشر جوان وتحصيل كرده، القا مى شد، كه نياز به
پاسخگويى داشت. با اينكه درباره امام زمان روحى فداه كتابهاى
فراوانى تأليف شده ليكن متأسفانه اكثر نويسندگان توجهى به اشكالات
نداشته ودرصدد پاسخگويى نبوده اند. نگارنده از سالهاى قبل به اين
نياز توجه داشت وبه همين منظور درصدد تأليف كتابى برآمد كه مطالب
صحيح مربوط به امام زمان را به خوانندگان عرضه دارد وپاسخگوى
مشكلاتشان باشد. وبحمدالله توفيق يافت چنين كتابى را درسال 1346
چاپ ودراختيار علاقه مندان قرار دهد. ولى همواره درصدد تكميل آن
بوده وهست. لذا درسال 1347 كتاب با تجديد نظر واضافات چاپ
ودراختيار علاقه مندان قرار گرفت. ولى ازآن سال تا كنون كتاب
مكرراً بطبع رسيد وتوفيق تجديد نظر فراهم نشد. تا اينكه دراين زمان
توفيقى حاصل شد ومطالب جديدى فراهم گرديد. لذا كتاب را با تجديد
نظر واضافات سودمند، تقديم علاقه مندان مى نمايم. بازهم متذكر مى
شوم كه پرونده كتاب همانند سابق مفتوح خواهد بود. وازخوانندگان مى
خواهم كه با ارسال تحقيقات ورهنمودهاى خودشان، نويسنده را ممنون
الطاف خويش سازند.
قم ـ ابراهيم اميني
اسفند ماه 1366
بسم الله الرحمن الرحيم
مقدمهء چاپ اول
اوضاع آشفته واسفناك جهان، مردم را به وحشت انداخته،جنگهاى سرد
وگرم ومسابقهء تسليحاتى وصف آرائى شرق وغرب وبحرانهاى موحش، اعصاب
جهانيان را خسته وفرسوده نموده است. توليد وتكثير سلاحهاى جنگى،
نسل بشر را بنابودى تهديد مى كند. خودسرى وطغيان غارتگران جهانى،
ملل عقب نگاهداشته شده را از تمام شئون حياتى ساقط ساخته است.
محروميت روزافزون طبقهء ضعيف واستمداد واستغاثهء گرسنگان ومريضان
جهان وتوسعهء فقرو بيكارى، وجدانهاى زنده ودلهاى حساس را پريشان
نموده است. تنزل اخلاق انسانيت وبى رغبتى نسبت به اموردينى واعراض
از قوانين الهى وافراط در ماديگرى وترقى ورونق مظاهر فساد وشهوت
پرستى، روشنفكران جهان را مضطرب نموده است.
اين اوضاع وصدها مانند اينهاست كه خيرخواهان بشرو عاقبت انديشان
واصلاح طلبان را سرگردان نموده وزنگ خطر سقوط انسانيت، درگوششان
طنين انداز است. آنان براى حل مشكلات بشرورفع بحرانهاى جهانى، تلاش
وكوشش مى نمايند وبدين منظور، هردرى را مى كوبند، اما هرچه بيشتر
كوشش كنند مأيوس تر مى گردند. گاهى بطورى نااميد مى شوند كه دراصل
قابليت اصلاح بشرترديد مى نمايند وبه اوضاع آيندهء جهان بدبين مى
شوند واز عواقب وخيم وسرنوشت خطرناك آن، بخود مى لرزند وازحل
مشكلات جهان انسانيت اظهار عجز مى كند، بالاترازاين، گاهى ازشدت
عصبانيت واستيصال، ترقيات بشر را ناديده گرفته علوم وصنايع را به
باد انتقاد مى گيرند، درصورتيكه حتى خودشان هم درحال عادى، اعتراف
دارند كه علم وصنعت گناهى ندارد، بلكه بشرخودخواه وسركش است كه
از آن نعمت بزرگ، سوء استفاده مى كند وازمسير صلاح بسوى فسادش مى
كشد.
آيندهء جهان از نظر شيعه
اما شيعيان، ديويأس ونااميدى را از خويش رانده اند وبه عاقبت
وسرنوشت بشر خوشبين هستند، مردم نيك وشايستهء جهان را پيروز مى
دانند لكن احكام وقوانين بشرى را براى اصلاح وادارهء جهان كافى
نمى دانند. آنان مى گويند (وباثبات هم رسانده اند) كه اين همه
برنامه هاى رنگارنگ ومسلك هاى دلفريب مجعول بشر قدرت ندارند بشر را
از گرداب بدبختى نجات دهند وبحرانهاى خطرناك جهانى را علاج كنند،
بلكه فقط قوانين ودستورات جامع ومتين اسلام را كه از منبع وحى
سرچشمه گرفته، براى تأمين سعادت بشر صالح مى دانند.آنان عصردرخشانى
را پيش بينى مى كنند كه بشر به حد كمال رسيده وزمام ادارهء جهان را
به دست تواناى امام معصومى مى بينند كه ازهرگونه خطا واشتباه
وخودخواهى وغرض رانى منزه ودرامانست. بطور كلى شيعيان از موهبت
بزرگ اميدوارى برخوردارند ودرهمين عصر تاريك، عصر درخشان حكومت
توحيد را درمغز خويش مجسم نموده، درانتظارش بسر مى برند وخودشان را
براى چنين انقلاب جهانى آمادهمى سازند.
انتظار فرج وعلت عقب افتادگى
يكى از موضوعاتى كه دستاويز دشمنان شيعه شده بدان وسيله برآنها
تاخته اند، موضوع انتظار فرج وايمان به مهدى موعود است. مى گويند:
يكى از عوامل عقب ماندگى شيعيان ايمان به مصلح غيبى است. همين
عقيده است كه شيعيان را تنبل ولاابالى بارآورده، از جديت وكوششهاى
اجتماعى بازشان داشته، فكر اصلاحات عمومى وترقيات علمى را ازآنان
سلب نموده است ودرمقابل بيگانگان به ذلت وخوارى تسليم شده، اصلاح
امور اجتماعى را از مهدى اسلام انتظار دارند.
ما اكنون مجال آن را نداريم كه درعوامل واسرار انحطاط مسلمين
وشيعيان بحث وكنجكاوى كنيم، ليكن اين موضوع به طور اجمال، مسلم است
كه احكام وعقائد اسلام منشاء عقب ماندگى مسلمين نشده بلكه عوامل
وعلل خارجى است كه جهان اسلام را به اين روز سياه انداخته است. به
طور قطع مى توان گفت: هيچيك از اديان آسمانى، به قدر اسلام، راجع
بامور اجتماعى وترقى وعظمت ملت، سفارش ننموده است. اسلام مبارزهء
با فساد وبيدادگرى ونهى ازمنكر را از وظائف حتمى پيروانش قرارداده
واصلاحات اجتماعى ودادخواهى وامر به معروف رادررأس واجبات دينى
دانسته است. موضوع امربه معروف ونهى ازمنكر را به قدرى اهميت داده
كه برتمام مسلمين واجب نموده است، تا گروهى رابدان منظور آماده
ومجهز سازند.
خداوند متعال درقرآن كريم مى
فرمايد: (گروهى از شما بايد هميشه آماده باشند ومردم را به سوى
خوبى دعوت نمايند وبكارهاى نيك وادار كنند واز افعال زشت بازدارند،
چنين افرادى سعادتمند مى گردند).(1)
بلكه اين دو وظيفهء بزرگ را از
امتيازات وافتخارات مسلمين محسوب داشته مى فرمايد: (شما بهترين
جمعيت وملت جهان هستيد زيرا امربه معروف ونهى ازمنكر مى كنيد).(2)
پيغمبراكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) كوشش دراصلاح امور مسلمين را
از اركان اسلام وعلائم مسلمين شمرده مى فرمايد: هركس درامور
اجتماعى جهان اسلام لاابالى باشد واهتمام نورزد وكوشش نكند، اصلا
مسلمان نيست.
قرآن شريف به مسلمين دستور مى دهد
هميشه درمقابل دشمنان مجهز ومسلح باشيد. (اى مسلمين تا سرحد قدرت
به كوشيد وخودتان را درمقابل دشمنان مسلح سازيد وبراى تهديد آنان
نيروى جنگى خويش را تقويت كنيد).(3)
اكنون از شما سؤال مى كنم: با وجود اين قبيل آيات وصدها روايت، كه
دراين موضوع وارد شده است، اسلام كى اجازه مى دهد مسلمين ترقيات
علمى وصنايع جهان را ناديده بگيرند وخطراتى را كه متوجه جهان اسلام
است كوچك شمارند ودست برروى دست بگذارند وحمايت از اسلام ومسلمين
را از مهدى موعود انتظار داشته باشند؟! درمقابل ضربه هائى كه
برپيكر جهان اسلام وارد مى شود سكوت نمايند وبا گفتن يك جملهء
كوتاه كه(خدا فرج امام زمان را نزديك كند) اززيربار مسئوليت هاى
سنگين شانه خالى كنند!!
ما درطول كتاب نوشته ايم كه: انتظار فرج يكى ازبزرگترين راههاى
موفقيت مى باشد وهرگروهى كه چراغ اميد دردلشان خاموش گشت وديو يأس
ونااميدى خانهء قلبشان را اشغال نمود، هرگز روى سعادت وموفقيت را
نخواهند ديد. ليكن افرادى كه درانتظارموفقيت هستند، بايد تا سرحد
قدرت بكوشند وراههاى رسيدن به هدف را هموارسازند وبراى بهره بردارى
از مقصد، خودشان را آماده سازند.
حضرت صادق (عليه السلام) فرمود:
حكومت آل محمد مسلماً تأسيس خواهد شد پس هركس علاقه مند است كه
ازاصحاب وياران قائم ما باشد، بايد كاملا مراقبت كند، تقوى
وپرهيزكارى را شيوهء خويش گرداند، خودش را به اخلاق نيك انسانيت
مزين سازد وبعداً درانتظار فرج قائم آل محمد باشد. هركس براى ظهور
قائم ما، اين چنين آمادگى وانتظار داشت ليكن توفيق نصيبش نگشت وقبل
از ظهور آن حضرت، اجلش فرارسيد، به اجرو ثواب ياران آن جناب نائل
خواهد شد.سپس فرمود: كوشش وجديت كنيد واميدوار فرج وموفقيت باشيد.
اى گروهى كه مورد توجه خداهستيد، موفقيت وپيروزى گوارايتان باد.(4)
اسلام آنقدر به موضوع آمادگى
مسلمين اهميت داده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: خودتان را
براي ظهور قائم مهيا وآماده سازيد ولوبه ذخيره نمودن يك تير باشد.(5)
خداوند مقرر فرموده است كه اوضاع آشفتهء جهان به وسيلهء مسلمانان
اصلاح شود، دستگاه ظلم وستم برچيده شود، كفر ومادى گرى ريشه كن
گردد، دين مقدس اسلام همگانى شود وهيچ شخص بااطلاعى دراين جهت
ترديد نمى كند كه يك چنين انقلاب بزرگ جهانى صلاحيت وشايستگى لازم
داشته، بدون تهيه مقدمات امكان وقوع ندارد.
قرآن كريم نيز همين مطلب را تصديق
نموده شايستگى را براى به دست آوردن قدرت زمين لازم مى شمارد.
خداوند درقرآن كريم مى فرمايد: ما اين مطلب را مسجل نموديم كه
بندگان شايسته وصلاحيتدار ما وارث زمين گردند.(6)
با توجه به مطالب مذكور آيا مى توان گفت مسلمانان كه بايد پرچمدار
آن انقلاب فوق العاده جهانى باشند نسبت به تهيهء مقدمات واسباب آن
هيچ گونه مسئوليتى ندارند؟! گمان نمى كنم هيچ عاقلى چنين مطلبى را
باور كند.
پيامى به مسلمين
اى مسلمانان غيور! دوران غفلت سپرى شده است از خواب غفلت بيدار
شويد، ازاختلاف وتشتت احتراز كنيد. همه تحت پرچم نيرومند توحيد
مجتمع گرديد.اختيار خود را به شرق وغرب ندهيد وهمه جا پيشرو وطلايه
دار كاروان تمدن بشر باشيد. كاخ عظمت واستقلال وتمدن خويش را بر
پايه هاى محكم اسلام استوار سازيد. ازروح قرآن مجيد الهام بگيريد،
درراه عزت وسربلندى اسلام گام برداريد، افكار شوم وخطرناك شرق وغرب
را مهار كنيد، قافلهء تمدن بشرى را رهبرى نمائيد. شما شخصيت وبزرگى
وحريّت خويش را به دست آوريد. با جهل وبيسوادى وجمود افكارو خرافات
مبارزه كنيد. جوانان خود را باحقائق اسلام آشنا سازيد تا ديو
استعماراز شما مأيوس گردد وازمرزو بومتان فرار كند.
اى مسلمانان عزيز! عزت وبزرگى واقتدار مخصوص رجال شايسته وصلاحيت
دار است، شما شايستگى خويش را به اثبات رسانيد، منابع گرانبهاى
علوم اجتماعى واقتصادى واخلاقى قرآن را استخراج كنيد، برنامه هاى
اصلاحى متين اسلام را به جهانيان عرضه بداريد وعملاً به آنان به
فهمانيد كه دين اسلام نيامده تا درمعابد گوشه نشين گردد يا دردرون
دلها لانه بسازد، بلكه آمده است تا سعادت وترقى بشر را تأمين كند.
شما خيرانديشان جهان را اميدوار سازيد ودراين پيكار مقدس به همكارى
دعوتشان نمائيد وقافلهء تمدن وخيرخواهى جهان انسانيت را رهبرى
كنيد.
اى جوانان رشيداسلام! شما دراين
پيكار مقدس وهدف بزرگ انسانيت مسؤليت وسهم بيشترى داريد، بايد
بجوشيد وبكوشيد وبراى عظمت اسلام وترقى مسلمين وپيشبرد هدف مقدس
امام زمان جديت نماييد. شما بايد ازاصحاب وياران مهدى دادگستر
باشيد كه امير المؤمنين (عليه السلام) فرمود: (اصحاب وياران مهدى
موعود همه جوان مى باشند وافراد پيردربين آنها كمياب است).(7)
ومن الله التوفيق.
ابراهيم امينى ـ قم حوزهء علميه
فروردين ماه 1346
بسم الله الرحمن الّرحيم
درمجلس جشنى كه دريكى از دبيرستانها تشكيل يافته بود شركت كردم. آن
جشن باشكوه، درشب پانزدهم شعبان، به مناسبت تولد امام زمان (عليه
السلام) منعقد شده بود. مجلسى بود مزين وآراسته وازتمام طبقات درآن
شركت جسته بودند، ليكن اكثريت آن را طبقهء تحصيل كرده وجوان تشكيل
مى داد وبرنامهء آن، توسط انجمن اسلامى آن دبيرستان اداره مى شد.
درآغاز برنامه،دانش آموز خردسالى با خواندن آياتى چند از كلام الله
مجيد، مجلس را رونق وصفا بخشيد. سپس دانش آموز ديگر، اشعار نغزى را
كه درباره امام غائب(عليه السلام) سروده بود قرائت نمود. بعدازآن،
مقالهء بسيار جالب وسودمندى كه توسط يكى از دانشجويان تهيه شده بود
خوانده شد. درپايان برنامه، دانشمند محترم جناب آقاى هوشيار
دبيرهمان دبيرستان سخنرانى جالب وسودمندى پيرامون امام زمان(عليه
السلام) ايرادنمود. سپس پايان برنامه اعلام وحضار به صرف شيرينى
دعوت شدند.
برنامهء مذكور تمام حاضرين را شيفته وجذب كرده بود ولى شايد من از
تمام آنان بيشتر مجذوب آن كانون انس شده بودم. آنچه مرا شيفته بود
تجملات ووسائل پذيرايى نبود بلكه روح پاك وبى آلايش جوانان ودانش
آموزان عزيز بود كه با جمع كردن دين ودانش، درنشر حقايق ومعارف
وتنوير افكار عمومى كوشش واظهار علاقه مى كردند. صفاى روح ودل پاك
وهمت عالى آن غنچه هاى اجتماع ازدرو ديوار مجلس نمايان بود. آن
نونهالان محبوب با گرمى وشوق از شركت كنندگان پذيرايى مى نمودند.
دماغ پرشور وافكار روشن آن جوانان، مرا به آيندهء درخشان مسلمين
اميدوار نمود. پرچم تمدن وترقى ملت را بردوش آنان ديدم واشك شوق
درديدگانم حلقه زد واز صميم قلب به انجمن اسلامى آن دبيرستان
وبنيان گذاران اين نهضت مقدس دانشجوئى وهمت عالى آنان، صدها آفرين
گفتم وموفقيت آنان را ازخداى بزرگ خواستار شدم.
درهمانوقت، مهندس مدنى كه دركنارآقاى هوشيار نشسته بود اظهار داشت:
شما واقعاً بوجود امام غائب (عجل الله فرجه الشريف) ايمان داريد
وعقيدهء شما از روى تحقيق است يا اينكه ازروى تعصب از آن دفاع مى
كنيد؟
هوشيار:ايمان من كوركورانه وازروى تقليد نيست بلكه با تحقيق
ومطالعه آن عقيده را پذيرفته ام. ولى درعين حال، حاضرم بازهم مطلب
را مورد بررسى وتجديد نظر قراردهم.
مهندس: چون موضوع امام زمان (عجل الله فرجه الشريف) براى من خوب
روشن نيست وهنوز نتوانسته ام خودم را قانع سازم، علاقمندم آن را
مورد بحث قراردهم واز مطالعات جنابعالى بهره مند گردم.
دكترامامى وفهيمي: اگر چنين جلسه اى تشكيل شد ماهم ميل داريم درآن
شركت جوييم.
هوشيار: هروقتى را تعيين بفرمائيد با كمال افتخار حاضرمى شوم.
سرانجام شب شنبه را براى مناظره تعيين كردندو بدينوسيله جلسه ختم به خير
شد.
شب شنبه جلسه درمنزل آقاى مهندس تشكيل شد، پس از تعارفات رسمى وصرف
چاى وميوه ساعت هشت رسميت جلسه اعلام گشت.
آغاز عقيده به مهدى
دكتر :
عقيدهء به مهدى از چه زمانى داخل محيط اسلامى شد؟ درزمان پيغمبر
اسلام هم از مهدى صحبتى بوده يا اينكه پس از رحلت آن حضرت اين
عقيده دربين مسلمين شايع گشت؟ بعضى نوشته اند: مهديگرى درآغاز
اسلام نبوده وازنيمهء دوم سدهء يكم درميان مسلمين پيدا شد، گروهى
محمدبن حنفيه را مهدى ناميده، نويدها از نيكى حال اسلام با دست وى
به مردمان دادند وچون مرد گفتند نمرده است ودركوه (رضوى) زندگى مى
كند وروزى بيرون خواهد آمد.
هوشيار :
عقيده به مهدى از آغاز اسلام دربين مسلمين شايع بود. پيغمبر
اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) نه يك بار بلكه بارها از آن وجود
شريف خبرمى داده وگاه وبيگاه ازدولت مهدى وعلائم وآثار ونام وكنيه
اش گفتگو مى كرده است. احاديثى كه از پيغمبر اكرم دراين باره
صادرشده وازطريق شيعه وسنى به مارسيده، ازحد تواتر متجاوز است.
ازباب نمونه چند حديث را مى خوانم:
عبدالله بن مسعود از پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود:
دنيا تمام نخواهدشد تا اينكه مردى از اهل بيت من كه مهدى ناميده مى
شود برمردم حكومت كند.(8)
ابو الحجاف روايت كرده كه پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) سه مرتبه
فرمود: بشارت باد شما را به مهدى. درهنگام پراكندگى مردم ووقوع
گرفتارى هاى سخت، ظاهرمى شود وزمين پراز ظلم وستم راازعدل وداد پر
مى كند، دل هاى پيروانش را سرشار از عبادت نموده عدلش همه را فرا
مى گيرد (9).
پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم)
فرمود: رستاخيز برپا نمى شود تا قائم بر حق ما قيام كند.هنگامى
نهضت مى كند كه خدا اذنش دهد.پس هركه از وى پيروى كند نجات يابد
وهركه تخلف نمايد هلاك گردد. اى بندگان خدا! خدارا درنظر داشته
باشيد وهنگاميكه مهدى ظاهر گشت به هرطور ممكن شد بسويش بشتابيد اگر
چه برروى برف حركت نماييد زيرا اوخليفهء خدا وجانشين من است.(9)
پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم)
فرمود: هركس قائم فرزندان مرامنكر شود مرا انكار نموده است.(10)
پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم)
فرمود: دنيا سپرى نشود تا اينكه مردى از اولاد حسين امورامت مرا
دردست گيرد ودنيا را پر از عدل وداد كند چنانكه از ظلم وجور پرشده
است.(11)
مهدى ازعترت پيغمبر
ازاين گونه
احاديث زياد است. بلكه از بسيارى ازآنها استفاده مى شود كه موضوع
مهدى وقائم درزمان رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) امر مسلمى
بوده وآنرا به عنوان خبرتازه اى به مردم اظهار نمى داشته بلكه
ازعلائم وآثارش سخن مى گفته ومى فرموده است: مهدى وقائم معهود
ازعترت من خواهد بود.
ازباب نمونه: على بن ابيطالب عليه اسلام مى فرمايد: خدمت رسول اكرم(صلى
الله عليه وآله وسلم) عرض كردم: آيا مهدى موعودازما خواهدبود يا از
غير ما؟ پاسخ داد: ازماخواهدبود، خدادين را به دست مهدى ختم مى كند
چنانكه افتتاحش به دست ما صورت گرفت. به واسطهء ما از فتنه ها نجات
يابند چنانكه بواسطهء ما ازشرك نجات يافتند. خدا به بركت وجود ما
كينه هاى ايام فتنه را ازدل آنان زائل مى كند چنانكه بعداز دشمنى
هاى ايام شرك وبت پرستى، قلوبشان را با هم مهربان نموده دردين،
برادرشان گردانيد.(12)
يار صفحه:
(1)سوره آل عمران،آيه 104.
(2)سوره آل عمران، آيه 110.
(5)بحار الأنوار ج 52 ص 366.
(7)بحار الأنوار ج 52 ص333.
(8)عبد الله بن مسعود قال، قال رسول الله(صلى الله عليه وآله
وسلم): لا يذهب الدنيا حتى يلى امتى رجل من اهل بيتى يقال
له المهدى ــ بحار الأنوارچاپ اسلاميه سال 1384 هجرى ج 51
ص 75ــ اثبات الهداة ط 1ج 7 ص 9.
(9)قال رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم): لا تقوم الساعة
حتى يقوم القائم الحق مناودلك حين يأذن الله عزوجل له، ومن
تبعه نجا ومن تخلف عنه هلك. الله الله عبادالله! فأتوه ولو
على الثلج فانه خليفة الله عزوجل وخليفتى ــ بحار الأنوار
ج 51 ص 65 ــ اثبات الهداة ج 6 ص 382.
(10)قال رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم): من انكر القائم
من ولدى فقد انكرنى بحار ج 51 ص 73.
(11)قال النبي(صلى الله عليه وآله وسلم): لاتذهب الدنيا حتى
يقوم بامر امتى رجل من ولد الحسين يملاءها عدلا كما ملئت
ظلماً وجوراً ــ بحار ج 51 ص 66.
(12)على بن ابيطالب عليه السلام قال قلت: يا رسول الله أمناآل
محمد المهدى ام من غيرنا؟ فقال رسول الله: لا بل منا. يختم
الله به الدين كما فتح بنا وبناينقذون من الفتن، كما
انقذوا من الشرك وبنا يؤلف الله بين قلوبهم بعدعداوة
الفتنة اخواناً كما الف بينهم بعدعداوةالشرك اخواناً فى
دينهم ــ بحار الأنوار ج 51 ص84ــ اثبات الهداة ج 7 ص 191.
مجمع الزوائد تأليف على بن ابى بكر هيثمى ط قاهره ج 7 ص
317.