(إثبات الهداة ج 3 ص 604):
عن صحيح أبي داود بإسناده قال: قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (لو لم
يبقَ من الدنيا إلاَّ يوم واحد لبعث الله رجلاً من أهل بيتي يملأ الأرض عدلاً کما
ملئت جوراً وظلماً).
از صحيح ابي داود بسند خود گويد: رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: اگر
از دنيا باقي نماند بجز يک روز هر آينه از اهل بيت عليه السلام من مردي را مبعوث
فرمايد که زمين را پر از عدل سازد چنانکه پر از جور وظلم شده باشد.
(الغيبة للشيخ الطوسي ص 180):
عن أبي صالح عن أبي هريرة قال: قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (لو لم
يبقَ من الدنيا إلاَّ يوم واحد لطوَّل الله ذلک اليوم حتَّى يخرج رجل من أهل بيتي
يملأ الأرض عدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً).
بنقل از ابو صالح از ابو هريره گويد: رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود:
اگر از دنيا باقي نماند مگر يک روز خدا آنروز را طولاني کند تا مردي از اهل بيت من
خروج کند وزمين را پر از عدل فرمايد چنانکه پر از ظلم وجور شد باشد.
(إثبات الهداة ج 3 ص 608):
من عقد الدرر في أخبار المنتظر يرفعه عن النبيّ صلَّى الله عليه وآله وسلَّم قال:
(لو لم يبقَ من الدنيا إلاَّ يوم واحد لبعث الله فيه رجلاً اسمه اسمي وخلقه خلقي،
يکنّى أبا عبد الله عليه السلام يرد الله به الدين، ويفتح له فتوحاً، ولا يبقى على
وجه الأرض إلاَّ من يقول: لا إله إلاَّ الله)، فقيل له: من أيّ ولدک؟ قال: (من ولد
ابني هذا _ وضرب بيده على الحسين عليه السلام _).
در کتاب عقد الدرر در اخبار (منتظر) مرفوعا از رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم روايت کرده فرمود: اگر از دنيا باقي نماند مگر يک روز البته در آنروز خدا
مبعوث فرمايد مردي را که اسم او اسم من واخلاقش اخلاق من وکنيه اش ابوعبد الله باشد
خدا بدست او دين را برمي گرداند وفتوح بسيار براي او فراهم سازد وبر روي زمين کسي
باقي نمي ماند جز آنکه لا اله الا الله گويد، عرض شد: از کدام فرزندت؟ فرمود: از
اين پسرم ودست مبارک را بر امام حسين عليه السلام زد.
(بحار ج 52 ص 140):
عن أبي بصير، عن أبي عبد الله عليه السلام أنَّه قال ذات يوم: (ألا أخبرکم بما لا
يقبل الله عزَّ وجلَّ من العباد عملاً إلاَّ به؟)، فقلت: بلى، فقال: (شهادة أن لا
إله إلاَّ الله، وأنَّ محمّد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم عبده ورسوله والإقرار بما
أمر الله والولاية لنا،والبراءة من أعدائنا يعني أئمّة خاصَّة والتسليم لهم، والورع
والاجتهاد، والطمأنينة والانتظار للقائم)، ثمّ قال: (إنَّ لنا دولة يجيء الله بها
إذا شاء). ثمّ قال: (من سرَّ أن يکون من أصحاب القائم فلينتظر وليعمل بالورع ومحاسن
الأخلاق وهو منتظر فإن مات وقام القائم بعده کان له من الأجر مثل أجر من أدرکه،
فجدوا وانتظروا هنيئاً لکم أيّتها العصابة المرحومة).
بنقل از ابي بصير از حضرت امام صادق عليه السلام که روزي فرمود: آبا به شما خبر
بدهم به چيزي که خداي عزَّ وجلَّ هيچ عملي از بندگان خود را نمي پذيرد مگر بدان
چيز؟ عرض کردم: آري فرمود: شهادت به وحدانيت خدا ورسالت محمد صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم واقرار کردن بدانچه خدا فرمان داده وولايت ما، وبيزاري جستن از دشمنان ما.
يعني ولايت امامان خاص عليه السلام وتسليم شدن بفرمان آنان وپارسائي وتلاش وآرامش
وانتظار قائم عليه السلام داشتن. سپس فرمود: همانا ما دولتي داريم که خدا چون
بخواهد آنرا مي آورد آنگاه فرمود: هر که خوشحال است ودوست دارد که از اصحاب قائم
عليه السلام باشد بايد به انتظار بماند وپارسائي کند وحسن اخلاق داشته باشد ومنتظر
باشد که اگر بميرد وبعد قائم عليه السلام قيام فرمايد. پاداش او مانند پاداش کسي
باشد که قائم عليه السلام را ادراک نموده پس جديت کنيد ومنتظر باشيد گوارا باد شما
را اين حالت اي گروه رحمت شده.
دولت حق دولت مهدي است:
(يوم الخلاص ص 357):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (هذه الأمّة مرحومة. فمنها نبيّها
ومنها مهديها. بنا فتح هذا الأمر وبنا يختم ولنا ملک مؤجَّل، وليس بعد ملکنا ملک،
لأنَّنا أهل العاقبة، والعاقبة للمتّقين).
رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: اين امت رحمت شده است زيرا پيغمبر
صلَّى الله عليه وآله وسلَّم ومهدي عليه السلام از اين امت مي باشند بوسيله ما اين
امر گشوده شد وبه ما ختم مي گردد وحکومت ما در آينده است وپس از حکومت ما حکومتي
نباشد زيرا ما اهل عاقبت وسرانجام هستيم وسرانجام خاص متقيان است.
(يوم الخلاص ص 388):
قال الصادق عليه السلام: (تزيد المياه في دولته، وتمدُّ الأنهار، وتضاعف الأرض
أکلها لا تدَّخر شيئاً تذهب الشحناة من قلوب العباد ويذهب الشرّ ويبقى الخير).
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: در دولت مهدي عليه السلام آبها فزوني گيرد
ونهرها کشيده شود وزمين محصول خود را مضاعف کند وچيزي را ذخيره نمي نمايد وکينه از
دل بندگان بيرون مي رود وشر وبدي مي رود وخير مي ماند.
(أصول الکافي ج 1 ص 471؛ يوم الخلاص ص 358):
قال الباقر عليه السلام: (أيّها الناس أين تذهبون، وأين يراد بکم؟!! بنا هدى الله
أوّلکم، وبنا يختم آخرکم... فإن يکن لکم ملک معجَّل، فإنَّ لنا ملکاً مؤجَّلاً،
وليس بعد ملکنا ملک، لأنّا أهل العاقبة، يقول الله عزَّ وجلَّ: (وَالْعاقِبَةُ
لِلْمُتَّقِينَ)). فأمر به هشام إلى الحبس، فافتتن به المساجين لمَّا رأوا
من دينه وورعه وصدقه وعلمه وقوّة حجَّته... الحديث.
حضرت امام باقر عليه السلام فرمود: اي مردم به کجا مي رويد وچه مقصودي بوسيله شما
دارند؟!! بوسيله ما خدا گذشتگان شما را هدايت فرمود وبه ما آخر شما ختم مي گردد.
اگر حکومت معجل اينک براي شما است براي ما در آينده حکومت خواهد بود وپس از حکومت
ما حکومتي نيست. زيرا مردم عاقبت ما مي باشيم وخداي عزَّ وجلَّ فرمايد: (وعاقبت خاص
متقيان وپرهيزگاران مي باشد) هشام ابن عبد الملک حضرت را به حبس برد ولي زندانيان
مفتون حضرت شدند زيرا دين وپارسائي وراستي وعلم وبرهان قوي او را ديدند... الحديث.
(يوم الخلاص ص 361):
قال النبيّ صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (وزراء المهدي من الأعاجم، ما فيهم عربي.
يتکلَّمون العربية، وهم أخلص الوزراء، وأفضل الوزراء).
رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: وزيران مهدي عليه السلام از غير عرب
مي باشند ودر ميان آنان عرب يافت نشود همه به لغت عرب تکلم کنند وآنان مخلص ترين
وبرترين وزيران باشند.
(کشف الغمّة ج 2 ص 465):
وروى أبو خديجة عن أبي عبد الله عليه السلام أنَّه قال: (إذا قام القائم جاء بأمر
جديد کما دعا رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم في بدو الإسلام إلى أمر جديد).
ابو خديجه از امام صادق عليه السلام روايت کرده که فرموده: چون قائم عليه السلام
قيام فرمايد امر جديد وتازه مي آورد همچنانکه رسول الله صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم در آغاز اسلام امر تازه آورد.
(يوم الخلاص ص 361؛ إثبات الهداة ج 3 ص 640؛ عقد الدرر ص 426):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (يأوي إلى المهدي أمّته کما تأوي النحل
إلى يعسوبها ويسيطر العدل حتَّى يکون الناس على مثل أمرهم الأوّل يوقظ نائماً ولا
يهريق دماً).
حضرت رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: امت بسوي مهدي عليه السلام مي
شتابند وجا مي گيرند بدانگونه که زنبور عسل بسوي مير خود مي شتابند وعدل مسلط مي
گردد تا آنجا که مردم به حال آغاز اسلام خواهند بود نه خفته اي را بيدار کنند ونه
خوني بريزد.
(منتخب الأثر ص 474؛ يوم الخلاص ص 362):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (ويذهب الزنى وشرب الخمر ويذهب الريا
ويقبل الناس على العبادات وتؤدّى الأمانات... وتهلک الأشرار وتبقى الأخيار).
رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: زنا وشرابخواري وربا از ميان مي رود
ومردم روي به عبادات آوردند وامانات اداء مي شوند واشرار هلاک مي گردند ونيکان باقي
مي مانند.
(الغيبة للشيخ الطوسي ص 114؛ بحار ج 51 ص 75؛ يوم الخلاص ص 362):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (يفرج الله بالمهدي عن الأمّة. يملأ
قلوب العباد عبادة ويسعهم عدله به يمحق الله الکذب ويذهب الزمان الکلب ويخرج ذلّ
الرقّ من أعناقکم).
رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: خدا بوسيله ي مهدي عليه السلام به امت
گشايش مي دهد دلهاي بندگانرا پر از عبادت مي کند وعدلش فراگير همه مي شود وبوسيله
خدا دروغرا نابود مي سازد وروزگار سخت ورنج آور را مي برد وذلت بردگي وبندگي از
گردنهاي شما بيرون مي کند.
(يوم الخلاص ص 362):
قال رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (يحبّه ساکن الأرض وساکن السماء. وترسل
السماء قطرها، وتخرج الأرض نباتها لا تمسک منه شيئاً... يعيش فيهم سبع سنين أو
ثمانياً أو تسعاً يتمنّى الأحياء الأموات ليروا العدل والطمأنينة وما صنع الله بأهل
الأرض من خيره).
رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم فرمود: مهدي عليه السلام را ساکنان زمين
وآسمان دوست مي دارند وآسمان بارانش را مي دهد وزمين روئيدني هاي خود را مي روياند
وچيزي نگاه نمي دارد. مهدي عليه السلام در ميان مردم هفت يا هشت يا نه سال حکومت مي
کند مردگان آرزوي زنده شدن کنند چون عدل واطمينان وخير بسياري را که خدا به ساکنان
زمين مي رساند نبينند.
(کشف الغمّة ج 2 ص 465):
عن أبي عبد الله عليه السلام قال: (إذا قام القائم عليه السلام دعا الناس إلى
الإسلام جديداً وهداهم إلى أمر قد دثر فضَّل عنه الجمهور وإنَّما سمّي القائم عليه
السلام مهدياً لأنَّه يهدي إلى أمر مضلول عنه وسمّي بالقائم لقيامه بالحقّ).
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: چون قائم عليه السلام قيام کند مردم را به اسلام
جديد دعوت فرمايد وبه امري که کهنه شد وجمهور مردم از آن گمراه مانده اند هدايت کند
واز آن جهت مهديش عليه السلام نامند که به امر گمشده هدايت کند وقائمش عليه السلام
نامند چون قيام بحق فرمايند.
(کشف الغمّة ج 2 ص 463):
روي عبد الکريم الخثعمي قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: کم يملک القائم عليه
السلام؟ قال: (سبع سنين تطول له الأيّام والليالي، حتَّى تکون السنة من سنيه مقدار
عشر سنين من سنيکم، فيکون سنو ملکه سبعين سنة من سنيکم هذه، وإذا آن قيامه مطر
الناس جمادى الآخرة وعشرة أيّام من رجب مطراً لم يرَ الخلايق مثله فينبت الله به
لحوم المؤمنين وأبدانهم في قبورهم، فکأنّي أنظر إليهم مقبلين من قبل جهته ينفصون
شعورهم من التراب).
عبد الکريم خثعمي گفت: به حضرت امام صادق عليه السلام عرض کردم: حضرت قائم عليه
السلام چقدر حکومت مي کند؟ فرمود: هفت سال روزها وشبهاي حضرت طول مي کشد تا حدي که
يکسال او بمقدار ده سال شما باشد پس با اين حساب مدت حکومت او هفتاد سال شما خواهد
بود وچون زمان قيامش فرا رسد در ماه جمادي الثانية وده روز از ماه رجب المرجب
باراني خواهد آمد که مردم مانند آنرا نديده باشند که بر اثر آن گوشتهاي بدن مؤمنين
در قبرهايشان برويد گوئي که من مي بينم آنانرا از مقابل ايشان که خاکرا از موهاي
خود مي تکانند.
(کشف الغمّة ج 2 ص 465):
عن أبي عبد الله عليه السلام قال: (إذا قام القائم عليه السلام حکم بالعدل وارتفع
في أيّامه الجور، وأمنت به السبل وأخرجت الأرض برکاتها وردّ کلّ حقّ إلى أهله، ولم
يبقَ أهل دين حتَّى يظهروا الإسلام ويعترفوا بالإيمان أمّا سمعت الله عزَّ وجلَّ
يقول: (وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالأَْرْضِ
طَوْعاً وَكَرْهاً وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ) (آل عمران آية 83)؟).
امام صادق عليه السلام فرمود: چون قائم عليه السلام قيام کند حکم بعدل فرمايد ودر
روزگار او ظلم وستم برداشته مي شود وراه ها ايمن مي گردد وزمين برکات خود را بيرون
دهد حق به صاحب حق برمي گردد وهيچ صاحب ديني باقي نمي ماند مگر اينکه اظهار اسلام
نمايد واعتراف به ايمان نمايد مگر نشنيده اي که خداي عزَّ وجلَّ در قرآن کريم
فرمايد: (وتسليم او مي شود کسيکه در آسمانها وزمين مي باشند خواه از روي ميل وخواه
از روي بي ميلي).
(عقد الدرر ص 228):
عن أبي عبد الله صلوات الله عليه أنَّه قال: (إذا خرج المهدي عليه السلام، لم يکن
بينه وبين العرب وقريش إلاَّ السيف وما يستعجلون بخروج المهدي والله ما لباسه إلاَّ
الغليظ ولا طعامه إلاَّ الشعير وما هو إلاَّ السيف والموت تحت ظلّ السيف).
امام صادق عليه السلام فرمود: چون مهدي عليه السلام خروج فرمايد ميان او وميان عرب
وقريش جز شمشير چيزي نباشد وچرا در خروج مهدي عليه السلام شتاب مي کنند بخدا قسم
لباسش غليظ وخشن است وغذايش جز جو چيز ديگري نيست واو جز شمشير چيزي ندارد ومرگ در
زير سايه شمشير باشد.
(کشف الغمّة ج 2 ص 534):
عن أبي جعفر عليه السلام قال: (القائم منّا منصور بالرعب، مؤيّد بالنصر، تطوى له
الأرض وتظهره له الکنوز ويبلغ سلطانه المشرق والمغرب، ويظهر الله دينه على الدين
کلّه ولو کره المشرکون، فلا يبقى على وجه الأرض خراب إلاَّ عمّر وينزل روح الله
عيسى بن مريم فيصلّي خلفه)، قال الراوي: فقلت له: يا بن رسول الله صلَّى الله عليه
وآله وسلَّم ومتى يخرج قائمکم؟ قال: (إذا تشبَّه الرجال بالنساء، والنساء بالرجال،
واکتفى الرجال بالرجال، والنساء بالنساء، ورکب ذوات الفروج السروج، وقبلت شهادات
الزور، وردَّت شهادات العدول، واستخفّ الناس بالرياء، وارتکاب الزنا، وأکل الربا،
واتّقي الأشرار مخالفة ألسنتهم، وخرج السفياني من الشام، واليماني من اليمن، وخسف
بالبيداء، وقتل غلام من آل محمّد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم بين الرکن والمقام
اسمه محمّد بن الحسن النفس الزکية وجاءت صيحة من السماء بأنَّ الحقّ معه ومع شيعته
فعند ذلک خروج قائمنا فإذا خرج أسند ظهره إلى الکعبة واجتمع إليه ثلاثمائة وثلاثة
عشر رجلاً، فأوّل ما ينطق به هذه الآية: (بَقِيَّتُ اللَّهِ
خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) ثمّ يقول: أنا بقية الله وخليفته
وحجَّته عليکم فلا يسلّم عليه مسلّم إلاَّ قال: السلام عليک يا بقية الله في الأرض،
فإذا اجتمع له العقد عشرة آلاف رجل فلا يبقى في الأرض معبود من دون الله من صنم
إلاَّ وقعت فيه نار فاحترق وذلک بعد غيبة طويلة ليعلم الله من يطيعه بالغيب ويؤمن
به).
حضرت امام باقر عليه السلام فرمود: قائم ما عليه السلام بوسيله رعب وترس (در دل
دشمنان) نصرت وياري شده وبا پيروزي تائيد گشته زمين براي او درنورديده شود وگنجها
آشکار گردد وحکومتش به شرق وغرب فرا رسد وخدا دين او را بر همه اديان غلبة دهد واگر
چه مشرکان نپسندند پس بر روي زمين هيچ ويراني نمي ماند جز آنکه آباد گردد وروح الله
عيسى بن مريم عليه السلام نازل شود وبه او اقتدا در نماز نمايد. راوي گويد: من به
امام عليه السلام عرض کردم: يا بن رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم چه وقتي
قائم شما عليه السلام خروج مي کند؟ فرمود: زماني که مردان به زنان وزنان به مردان
شباهت جويند ومردان با مردان وزنان با زنان بسندگي کنند، وزنان زين سوار شوند
وشهادتهاي دروغ پذيرفته وشهادتهاي عادلان رد شوند ومردم رياکاري وزنا وخوردن ربا را
سبک شمرند واز بدان بخاطر زبانهايشان ترسيده شود وسفياني از شام ويماني از يمن خارج
گردند وخسف وفروروي در بيابان پيش آيد وپسري از آل محمد صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم بنام محمد بن الحسن نفس زکيه ميان رکن ومقام کشته شود وصيحه آسماني بيايد که
حق با مهدي عليه السلام وشيعيان او است در اين هنگام قائم ما عليه السلام خروج
فرمايد وچون خروج کند پشت به کعبه مشرفة گذارد وسيصد وسيزده نفر در خدمتش جمع آيند
نخستين سخني که گويد: اين آيه کريمه باشد: (بقية الله براي شما بهتر است اگر موفق
باشيد) سپس فرمايد: من بقية الله وخليفه خدا وحجتش بر شما مي باشيم پس هيچکس نيست
که به او سلام عرض کند مگر به اين جمله: (سلام بر تو اي بقية الله در زمين) وچون ده
هزار تن بر او گرد آيند در زمين معبود باطلي بجز خدا از قبيل هر بتي باقي نماند مگر
آتش زده شود واين خروج پس از غيبت طولاني صورت خواهد گرفت تا خدا بداند چه کسي در
غيب اطاعت او کند وايمان به او داشته باشد.
(کشف الغمّة ج 2 ص 466):
عن أبي جعفر عليه السلام أنَّه قال: (إذا قام قائم آل محمّد عليهم السلام ضرب
فساطيط لمن يعلّم الناس القرآن على ما أنزله الله جلَّ جلاله، فأصعب ما يکون على من
حفظه لأنَّه يخالف التأليف).
امام باقر عليه السلام فرمود: چون قائم آل محمد صلوات الله وسلامه عليهم قيام
فرمايد خيمه هاي نصب مي کنند براي کساني که قرآن را بهمان نحوي که خداي جل جلاله
نازل فرموده به مردم تعليم دهند وحفظ کردن آن بسيار دشوار باشد زيرا آن بر خلاف
تأليف فعلي خواهد بود.
(عقد الدرر ص 227):
عن الحسن بن هارون بيّاع الأنماط، قال: کنت عند أبي عبد الله (الحسين بن علي عليه
السلام) جالساً فسأله المعلّى بن خنيس: أيسير المهدي عليه السلام إذا خرج بخلاف
سيرة علي عليه السلام؟ قال: (نعم، وذلک أنَّ علياً عليه السلام سار باللين والکفّ
لأنَّه علم أنَّ شيعته سيظهر عليهم من بعده وأنَّ المهدي إذا خرج سار فيهم بالبسط
والسبي، وذلک أنَّه يعلم أنَّ شيعته لن يظهر عليهم من بعده أبداً).
بنقل از حسن بن هرون فروشنده فرش گفت: در خدمت حضرت امام صادق عليه السلام نشسته
بودم که معلي بن خنيس از حضرت پرسيد: آيا روش مهدي عليه السلام هنگامي که خروج کند
برخلاف سيره حضرت امير المؤمنين عليه السلام خواهد بود؟ فرمود: آري بخاطر آنکه امير
المؤمنين عليه السلام روش نرم وخويشتن داري داشت زيرا مي دانست که پس از او کسي بر
شيعيان حکومت مي کند ومهدي عليه السلام چون خروج کند سيره بسط واسير گرفتن دارد
زيرا مي داند که پس از او کسي بر شيعيان حکومت نخواهد کرد.
(عقد الدرر ص 227):
عن عبد الله بن عطاء، قال: سألت أبا جعفر محمّد بن علي الباقر عليه السلام، فقلت:
إذا خرج المهدي بأيّ سيرة يسير؟ قال: (يهدم ما قبله. کما صنع رسول الله صلَّى الله
عليه وآله وسلَّم ويستأنف الإسلام جديداً).
بنقل از عبد الله بن عطاء گفت: از امام باقر محمد بن علي صلوات الله وسلامه عليهما
پرسيدم وعرض کردم: وقتي که مهدي عليه السلام خروج فرمايد روش وسيره اش چيست؟ فرمود:
هر چه را پيش از خودش بوده واژگون کند چنانکه حضرت رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم عمل کرد واسلام را تجديد خواهد فرمود.
(عقد الدرر ص 227):
عن محمّد بن مسلم رحمه الله قال: سمعت أبا جعفر عليه السلام يقول: (لو يعلم الناس
ما يصنع المهدي إذا خرج لأحبَّ أکثرهم أن لا يروه ممَّا يقتل من الناس، أمَا إنَّه
لا يبدأ إلاَّ بقريش فلا يأخذ منها إلاَّ السيف ولا يعطيها إلاَّ السيف حتَّى يقول
کثير من الناس: ما هذا من آل محمّد لو کان من آل محمّد صلَّى الله عليه وآله وسلَّم
لرحم).
بنقل از محمد بن مسلم رحمه الله گفت: از امام باقر عليه السلام شنيدم مي فرمود: اگر
مردم بدانند که مهدي عليه السلام بهنگام خروجش چه مي کند؟ اکثرشان دوست بدارند که
او را نبينند از کشتاري که از مردم مي کند هان که آغاز از قريش خواهد کرد اخذ وعطاي
او شمشير باشد تا آنجا که بسياري از مردم گويند: اين از آل محمد عليه السلام نيست
اگر از آنان مي بود رحم مي کرد.
(عقد الدرر ص 235):
عن اُمّ سَلَمة زوج النبيّ صلَّى الله عليه وآله وسلَّم في قصَّة المهدي عليه
السلام قال: (فيقسّم المال ويعمل في الناس بسُنّة نبيّهم صلَّى الله عليه وآله
وسلَّم ويلقي الإسلام بجرانه إلى الأرض فيلبث سبع سنين ثمّ يتوفّى ويصلّي عليه
المسلمون).
بنقل از ام سلمه رضي الله عنها همسر حضرت رسول اکرم صلَّى الله عليه وآله وسلَّم از
رسول خدا صلَّى الله عليه وآله وسلَّم در قصه وداستان مهدي عليه السلام فرمود: پس
مال را يکسان تقسيم مي کند وبه روش پيغمبر صلَّى الله عليه وآله وسلَّم با مردم
رفتار دارد واسلام را در زمين مستقر وثابت مي سازد وهفت سال حکومت مي کند سپس از
دنيا مي رود ومسلمانان بر او نماز گذارند.
(بحار ج 51 ص 84؛ ومنتخب الأثر ص 152؛ وکشف الغمّة ج 2 ص 473؛ ويوم الخلاص ص 358؛
وأعيان الشيعة ج 2 ص 53):
سأل علي عليه السلام عن رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (أمنّا آل محمّد،
المهدي أم من غيرنا؟)، فقال صلَّى الله عليه وآله وسلَّم: (لا بل منّا يختم الله به
الدين کما فتح بنا. بنا ينقذون من الفتنة کما اُنقذوا من الشرک. وبنا يؤلّف الله
بين قلوبهم بعد عداوة الفتنة، کما ألَّف بين قلوبهم بعد عداوة الشرک وبنا يصبحون
بعد عداوة الفتنة إخواناً، کما أصبحوا بعد عداوة الشرک إخواناً في دينهم).
امير المؤمنين عليه السلام از رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم پرسيد مهدي
عليه السلام از ما آل محمد عليه السلام است يا از غير ما؟ فرمود نه: بلکه از ما مي
باشد خدا دين را بوسيله او ختم مي کند چنانکه بوسيله ما آغاز کرد بوسيله ما مردم از
فتنه نجات يافتند چنانکه از شرک رها شدند وبوسيله ما خدا ميان قلبهايشان الفت افکند
پس از دشمني فتنه چنانکه پس از دشمني شرک ميان قلبهاي آنها تأليف کرد وبوسيله ما پس
از دشمني فتنه برادر شدند چنانکه پس از دشمني مشرک برادران ديني گشتند.
(إثبات الهداة ج 3 ص 450):
عن أبي بصير رحمه الله عن أبي عبد الله عليه السلام في حديث قال: (أمَا لو قد قام
قائمنا بعث الله إليه قوماً من شيعتنا فباع سيوفهم على عواتقهم فبلغ ذلک قوماً من
شيعتنا لم يموتوا، فيقولون: بعث فلان وفلان وفلان من قبورهم وهم مع القائم فيبلغ
ذلک قوماً من عدوّنا، فيقولون: يا معشر الشيعة ما أکذبکم هذه دولتکم وأنتم تکذبون
فيها لا والله ما عاش هؤلاء ولا يبعثون إلى يوم القيامة)، قال: (فحکى الله قولهم
فقال تعالى: (وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا
يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ)).
بنقل از ابي بصير رحمه الله از حضرت امام صادق عليه السلام در ضمن حديثي فرمود:
همان وقتي که قائم ما عليه السلام قيام کند خدا گروهي از شيعيان ما را برمي انگيزد
قبضه هاي شمشيرشان بر دوشهاي آنان قرار دارد اين خبر به گروهي از شيعيان ما که
نمرده اند مي رسد گويند: فلان وفلان از قبرهايشان برانگيخته شده اند وآنان همراه
حضرت قائمند اين خبر به گروهي از دشمنان ما مي رسد گويند: اي گروه شيعه چقدر دروغگو
هستيد اين دوست شما است وشما در آن دروغ مي گوئيد نه بخدا قسم اين گروه زندگي نمي
کنند وتا روز قيامت برانگيخته نمي شوند حضرت فرمود: پس خداي تعالى گفتار آنها را در
قرآن شريف ياد فرموده: (وقسم استوار بخدا ياد کنند که خدا هر کس را که مرده مبعوث
نفرمايد).
(إثبات الهداة ج 3 ص 559):
وروي أنَّ الصادق عليه السلام کان کثيراً ما يقول:
لکلّ اُناس دولة يرقبونها |
|
ودولتنا في آخر الدهر تظهر |
روايت شده که إمام صادق عليه السلام
بسيار فرمود:
هر قومي دولتي دارند وانتظار آنرا مي برند ودولت ما در آخر الزمان ظاهر مي شود.
(إثبات الهداة ج 3 ص 570):
عن علي بن حمزة العلوي قال: سمعت أبا محمّد عليه السلام يقول: (قد ولد وليّ الله
وحجَّته على عباده وخليفتي من بعدي، مختوناً ليلة النصف من شعبان سنة خمس وخمسين
ومائتين عند طلوع الفجر... الحديث).
بنقل علي بن حمزه علوي گفت: از حضرت امام حسن عسکري عليه السلام شنيدم مي فرمود:
ولي الله وحجت خدا بر بندگانش وجانشين پس از من ختنه شده در شب نيمه ي شعبان المعظم
بهنگام طلوع فجر به سال دويست وپنجاه وپنج متولد گرديد... الحديث.
(إثبات الهداة ج 3ص 572):
عن عيسى بن محمّد الجوهري في حديث طويل أنَّه خرج هو وجماعة لتهنئة أبي محمّد عليه
السلام بولد المهدي عليه السلام قال: فأخبرنا إخواننا أنَّ المولود کان وقت طلوع
الفجر ليلة الجمعة في شعبان، فلمَّا دخلنا على أبي محمّد عليه السلام بدأنا
بالتهنئة قبل أن نبدأه بالسلام... إلى أن قال: فقال لنا قبل السؤال: (وفيکم من أضمر
عن مسألتي عن ولدي المهدي، وأين هو؟ وقد استودعته الله کما استودعت اُمّ موسى حين
فدفته في التابوت في اليم إلى أن ردَّه الله إليها).
بنقل از عيسى بن محمد جوهري در ضمن حديثي طولاني گفت: که او با جمعي بيرون رفتند
براي عرض تبريک به امام حسن عسکري عليه السلام به مناسبت ولادت مهدي عليه السلام
برادران ما خبر داده بودند که مولود عزيز بوقت طلوع فجر در شب جمعه ماه شعبان
المعظم بدنيا آمده چون بخدمت امام عليه السلام رسيدم امام عليه السلام پيش از اينکه
ما سلام عرض کنيم بما تبريک گفت تا آنجا که گويد: امام عليه السلام پيش از سئوال ما
فرمود: در ميان شما کسي است قصد دارد که درباره ي فرزندم مهدي عليه السلام از من
بپرسد که او در کجا است؟ ومن او را بخدا سپرده ام چنانکه مادر موسى عليه السلام
موسى عليه السلام را وقتي که در تابوت گذارد وبه دريا افکند بخدا سپرد تا آنکه خدا
او را به مادرش برگردانيد.
(إثبات الهداة ج 3 ص 623):
في رواية أحمد وغيره: (المهدي منّا أهل البيت يصلحه الله في ليلة)، والطبراني:
(المهدي منّا يختتم بنا کم فتح بنا)، قال: وحديث: (لا مهدي إلاَّ عيسى)، قال
البيهقي: تفرَّد به محمّد ابن خالد، وقال الحاکم: إنَّه مجهول، وصرَّح النسائي
بأنَّه منکر. (انتهى).
در روايت احمد وغيره است: مهدي عليه السلام از اهل بيت عليه السلام مي باشد خدا کار
او را در يک شب اصلاح فرمايد، در روايت طبراني است: مهدي عليه السلام از ما است ختم
دين بوسيله ما باشد چنانکه آغاز دين با ما بوده، گويد: وحديث مهدي عليه السلام فقط
عيسى عليه السلام است، بيهقي گفته: در اين عقيده محمد ابن خالد متفرد است، حاکم
گويد: محمد ابن خالد مجهول است. نسائي گويد او منکر است.
(بحار ج 52 ص 144):
عن أميّة ابن علي عن رجل قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: أيّما أفضل نحن أو
أصحاب القائم؟ قال: فقال لي: (أنتم أفضل من أصحاب القائم وذلک أنَّکم تمسون وتصبحون
خائفين على إمامکم وعلى أنفسکم من أئمّة الجور، إن صلَّيتم فصلاتکم في تقيّة، وإن
صمتم فصيامکم في تقيّة، وإن حججتم فحجّکم في تقيّة، وإن شهدتم لم تقبل شهادتکم)،
وعدَّد اشياء من نحو هذا مثل هذه، فقلت: فما نتمنّى القائم عليه السلام إذا کان على
هذا؟ قال: فقال لي: (سبحان الله أمَا تحبّ أن يظهر العدل ويأمن السبل وينصف
المظلوم؟).
بنقل از امية ابن علي از مردي گفت: به حضرت امام صادق عليه السلام عرض کردم: کدام
يک برتر است؟ ما يا اصحاب حضرت مهدي عليه السلام؟ فرمود: شما از اصحاب قائم
عليه السلام برتر مي باشد بدين جهت که شما در صبح وشام بر امام عليه السلام خود وبر
خودتان از آسيب رهبران وحاکمان ستم مي ترسيد اگر نماز مي گذاريد با تقيه است واگر
روزه داريد با تقيه است واگر حج کنيد در تقيه است واگر شهادت دهيد شهادت شما را
نپذيرند وچيزهاي ديگري از اين قبيل را شماره، فرمود: عرض کردم پس چرا آرزوي قائم
عليه السلام داريم اگر اين چنين است؟ امام عليه السلام فرمود: سبحان الله آيا دوست
نداري که عدل ظاهر شود وراه ها ايمن گردد وانتقام مظلوم از ظالم گرفته شود؟